همراه عزیز سلام
به وب فراسوی اقتصاد خوش آمدید
متشکرم که در استفاده از مطالب وب ذکر منبع را فراموش نمیکنید
ممنونم که با درج نظرات و ارسال ایمیل ما را در
بهبود کمی و کیفی مطالب کمک میکنید
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
|
نگاهی کلی به سیمای شهرمرند | |
|---|---|

برای مطالعه کامل سیمای شهر مرندذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی
ادامه مطلب...
برای مطالعه مطالب تخصصی روی لینکهای ذیل کلیک نمایید:
آمار به روز جهان (جمعیت جهان و...)
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, احمد عاقلی مرند, آذربایجان
برای ایجاد یک جامعه با نشاط و مبارزه با افسردگی
بیماری شایع قرن به پیام مهربانی بپیوندید
کانال تلگرامی:
پیام مهربانی (یوگای خنده) : تبسم ، تفکر و تدبر
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, احمد عاقلی

شعر زیبایی از مرحوم استاد شهریار
شيعيان ديگر هواي نينوا دارد حسين
شيعيان ديگر هواي نينوا دارد حسين
روي دل با کاروان کربلا دارد حسين
از حريم کعبه جدش به اشکي شست دست
مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسين
ميبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظيم
بيش از اينها حرمت کوي منا دارد حسين
برای مطالعه کامل داستان ذیلاادامه مطلبرا کلیک کنید
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, احمد عاقلی
ادامه مطلب...
السّلام علیک یا ابا عبد الله . .
تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست
این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست
ازنـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن
همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست . . .
این روزها چه روزهای با عظمتی بود :
موسی به طور رفت
فاطمه به خانه علی
ابراهیم با اسماعیل به قربانگاه
محمد با علی به غدیر
و حسین با همه هستیاش به کربلا ...
به جای جای دلم جای پای توست حسین
خوشم که حنجره ام نینوای توست حسین
هزار چشمه اشکم اگر دهند به چشم
خدا گواه که وقف عزای تو است حسین
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, احمد عاقلی, ماه مبارک رمضان
راز جاودانگی حماسه ی تاسوعـا و عـاشورا
تقديم به عاشقــان سرور و سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسین ع
گام های محرم ناگزیر از رسیدن به سر منزل تاسوعا و عاشورای حسینی است. محرمی که با نام حسین(ع) پیوند خورده و هر یک از ایامش فکرها و دل ها را متوجه روزی می کند که بزرگ ترین مصائب دنیا را بهمراه دارد و با تاملی در چگونگی حوادثی که آنزمان در کربلا اتفاق افتاد اشک غم را در سوگ برترین انسان های عالم جاری می کند ...
مروری بر صفحات تاریخ نشان میدهد جنایت و كشتارهای فجیع انسانی در طول تاریخ كم نبودهاند. جنایاتی كه بیان آنها مو را بر تن انسان سیخ میكند. از جنایت مغول ها در نقاط مختلف خصوصاً خراسان گرفته تا كشتار سرخپوستان آمریكا توسط مهاجران اروپایی و از تلفات جنگهای جهانی و حمله اتمی به هیروشیما گرفته تا كشتار در عراق و افغانستان توسط مهاجمانی که حقوق انسانها را نقص کردند. اما بسیاری از آنها در لابهلای تاریخ دفن شدهاند و آنهایی هم كه گاه بیان میشوند یا برای زنده نگهداشتنشان یادبودی ساخته شده، هیچكدام جریانساز و تحولآفرین نیستند. حتی كشتارهای گسترده در همین زمانهای نزدیك خیلی سریع به فراموشی سپرده شده است.
بنابراین حادثه عاشورا یك انتخاب آگاهانه و از روی بصیرت بوده است.
همه كسانی كه در این واقعه شركت كردند از سرانجام خود آگاهی داشتند
و بهصورت اتفاقی و از سر غفلت آنجا نیامده بودند.
ویژگی مهم دیگر حادثه عاشورا، تلفیق شگفتانگیز
و شورآفرین مظلومیت با عزت و اقتدار است.
جمعیتی اندك با ابزارآلات محدود جنگی در مقابل لشکری کاملا مجهز و ستیزه جو؛
در محاصره آب و عطش، اما از هیچكدام ذرهای سستی، ترس
و پشیمانی از این حضور نه دیده شد و نه شنیده ...
التماس دعا
در این ایام عزیز ما را در دعاهایتان فراموش نکنید..
عاقلی مدیر وبلاگ
برای مطالعه کامل داستان ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, احمد عاقلی
ادامه مطلب...
زندگاني امام حسين عليه السلام
امام حسين فرزند دومين امام علي و حضرت زهرا عليهم السلام است. آن حضرت در شهر مدينه به روز سوم شعبان (مصباح المتهجد/758) از سال سوم ( كافي 4638) يا پنجم شعبان از سال چهارم هجرت (ارشاد / 198) ديده به جهان گشود
كنيه ايشان ابوعبدالله و از جمله لقبهايشان رشيد - طيب - وفي - زكي - مبارك - سبط و سيد آمده است ( كشف الغمه 216/2 ) آن حضرت شش ماه و ده روز با برادر مهترش امام حسن عليه السلام فاصله سني داشت و مراحل رشد و نمو خويش را مدت كمتر از هفت سال در مصاحبت با رسول الله صلي الله عليه و آله و سي سال در كنار اميرالمومنين و ده سال با امام حسن عليهما السلام گذراند. ( تاريخ اهل البيت /76) و به سال 49 يا 50 هجري پس از شهادت مظلومانه امام حسن عليه السلام امامت شيعيان را بر عهده گرفت .( كافي 461/1 و 462
برای مطالعه کامل مطلب،ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, احمد عاقلی, ماه مبارک رمضان
ادامه مطلب...
هشدار به تازهواردان بورس تهران؛
جنون گل لاله هلندی در کمین بازار سهام
راههای تامین مالی بسیاری از افراد تازهوارد برای حضور در گردونه معاملات بورس تهران، یادآور جنون «گل لاله هلندی» است.
به گزارش اقتصادنیوز جنون گل لاله امروزه بهعنوان مثالی در تئوریهای اقتصادی مطرح است و ماجرای تجارت پیاز گل لاله در هلند، در دنیای اقتصاددانان بیانگر اصطلاح «حباب اقتصادی» است.
این اتفاق برای پیاز گل لاله در قرن ۱۷ میلادی در هلند رخ داد که قیمت برای پیاز تازه معرفی شده گل لاله به سطح فوقالعاده بالا ترقی و سپس بهطور ناگهانی سقوط کرد. در آن سالها با رشد افسارگسیخته قیمت پیازهای گل لاله، عدهای چوب حراج به املاک، مستغلات، زمین یا دامهای خود برای پیشخرید پیازهای لاله زدند؛ زیرا سرمایهگذاری در بازار پیاز لاله را کاری پرسودتر میپنداشتند.
رشد قیمت پیازها اما تا جایی ادامه پیدا کرد که دیگر عملا خریداری در این بازار باقی نماند. کار به جایی رسید که در چند هفته قیمت آن به یکصدم کاهش یافت و سرمایههای زیادی دود شد.
در بورس تهران نیز این روزها نمونههای فراوانی از افرادی دیده میشود که به هر طریقی به تامین مالی برای ورود به تالار شیشهای میپردازند. نمونه واضح آن رشد قابل توجه و بیسابقه ارزش معاملات خرد سهام است.
سرمایهگذاران تازهواردی که با رویابافی برای کسب سودهای بزرگ به جمع سهامداران بورس تهران پیوستهاند. این میتواند مرحله نهایی قبل از توقف بزرگ شدن حباب در میان برخی سهام بورسی باشد؛ زیرا بورس تهران به علت ظرف کوچک، یکطرفه بودن و نداشتن ابزار فروش استقراضی برای خنثی کردن رفتارهای هیجانی، ذاتا مستعد ایجاد حبابهای قیمتی است.
اینجاست که شناسایی سود و البته واقف شدن به این واقعیت که دیگر قیمتها واقعی نیستند، ترکیدن حباب را بهدنبال دارد. اتفاق بزرگ زمانی رخ میدهد که شاهد افتهای شدید بعد از ترکیدن حبابها هستیم که شاید دامن تمام بازار را بگیرد. از این رو توصیه مهم به تازهواردها پرهیز از هر گونه هیجان و همراهی بدون عمل با موجهای ایجاد شده است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, احمد عاقلی

سیگنال بورس به بازار ارز، طلا و مسکن
چرا قیمت دلار بالا میرود؟
سیامک قاسمی، کارشناس مسائل اقتصادی درباره دلیل تحولات بازارهای ایران میگوید: در حال حاضر بورس ایران، لیدر سود شده است و همه بازارها را به دنبال خود میکشاند. چرا؟ چون عدم تعادل وجود دارد. مسکن یک بازار واقعی بسیار بزرگ است. ما وقتی عدم توازن ایجاد میکنیم، به سازنده و مالک زمین و ملک این پیام را میدهیم که تا جایی که میتوانی، سود خود را جبران کن. همین کافی است که بازار مسکن دچار عدم تعادل شود.
به نظر میرسد که این روزها دیگر، دلار نیست که لیدر بازارهای دیگر برای رشد قیمتها شده باشد، بلکه این بازار سرمایه است که بازارهای موازی را به سمت خود میکشاند. آنقدر میزان سود در بورس ایران در فصل اول سال بالا بوده که بازارهای دیگر به فکر جبران عقبماندگی خود افتادهاند و برای همین در چند ماه اخیر شاهد رشد نرخ ارز، طلا و مسکن بودهایم. سیامک قاسمی، اقتصاددان میگوید: «من در عین اینکه خوشحال هستم بازار بورس ایران توسعه پیدا میکند و منطقیترین پلتفرم برای سفتهبازی است، اما رشدهای غیرقابل توجیه، اقتصاد ایران را در بخش اقتصاد واقعی و بازارهای موازی کاملا دچار عدم تعادل کرده و این عدم تعادل در اقتصاد ایران میماند. »
به گفته او، در سال ۹۷ بازار ارز این عدم تعادل را ایجاد کرد و در حدود ۲۴۰، ۲۵۰ درصد نرخ ارز رشد کرد، اما در حال حاضر بازار بورس ایران، لیدر سود شده است و همه بازارها را به دنبال خود میکشاند. چرا؟ چون عدم تعادل وجود دارد. »
* بحث را از بازار ارز شروع میکنیم. با توجه به تغییرات قیمت ارز، مردم به نرخ دلار خیلی حساس شدهاند؛ چراکه دائما باعث تغییر قیمت کالاهای دیگر میشود. در حال حاضر نرخ دلار در بازار به حدود ۲۲ هزار تومان افزایش یافته است. شما دلیل این افزایش قیمت را چه میدانید؟
واقعیت این است که بنیانهای اقتصادی و دلایل فاندامنتالی که اواخر سال ۹۶ و اوایل سال ۹۷ منجر به نوسان شدید در بازار ارز ایران شد -دلیل آن هم آغاز دور جدیدی از تحریمها و به طور مشخص تحریم نفتی، بانکی و کاهش شدید درآمدهای ارزی بود- در شرایط فعلی همه آنها پابرجاست. یعنی اتفاقی از منظر بنیانهای اقتصادی ایران از جهت درآمدهای ارزی نیفتاده است. نکته اینجاست که ما اگر در دورهای با ثبات بازار روبهرو هستیم، بیشتر باید درباره آنها صحبت کنیم؛ نه اینکه ببینیم قیمت دلار چرا افزایش پیدا میکند.
در حال حاضر عرضه ارز و کانالهای ورود ارز به اقتصاد ایران محدود شده است و ارز کمتری به اقتصاد ایران میآید. طبق گزارشهایی که مسوولان دولتی ارائه میکنند، اقتصادی که سالانه ۸۰ میلیارد دلار درآمد ارزی داشته، در سال گذشته با درآمد حدود ۸ میلیارد دلار روبهرو بوده و این نشان میدهد که درآمدهای ارزی ۱۰ درصد ۸۰ میلیارد دلار گذشته بوده است. بر این اساس، ورودیهای ارز به اقتصاد ایران کم شده و این جریان ادامه دارد.
واقعیت این است که در این سالها و بعد از رشد شدید نرخ ارز در سال ۹۷، بازارساز و سیاستگذار تلاش کرد با مدیریت تقاضا، جلوی افزایش تقاضای ارز را بگیرد؛ چه در حوزه سفتهبازی و چه در حوزه تقاضای واقعی که همان مدیریت واردات است، تا در یک حدی بتواند تعادل را برقرار کند. به عبارتی، زمانی که عرضه ارز کم میشد، همزمان بتواند حجم واردات را کم کند و تعادل نسبی بین عرضه و تقاضا ایجاد کند. دولت تا یک حد زیادی هم در سال ۹۸ موفق بود. سال ۹۸ تقریبا سال باثباتی را در حوزه ارز سپری کردیم و نوسانات محدود بود، اما اتفاقی که افتاد، این بود که درآمدهای ارزی ایران باز هم از آن سطحی که بود، کاهش پیدا کرد.
* به دلیل کرونا؟
یک بخشی به دلیل کرونا بود، بخشی هم بهدلیل کاهش قیمت نفت رخ داد. در عین حال، تحریمهای ایران قویتر شده و دائما سطح افزایش تحریمها بیشتر میشود. بر همین اساس، هم حجم صادرات نفتی پایین آمده است.
بهتر است به حوزه صادرات غیرنفتی برگردیم. واقعیت این است که بخش زیادی از درآمدهای ارزی روی دوش صادرات غیرنفتی است، اما اتفاقی که در ماههای گذشته رخ داد، این بود که بهدلیل کرونا هم حجم صادرات غیرنفتی و هم قیمتها پایین آمد. در حال حاضر پتروشیمیها حجم کمتری صادرات میکنند، زیرا تقاضا در سطح اقتصاد جهانی به دلیل رکود گسترده کاهش یافته و نیز قیمتها بهدلیل کاهش قیمت نفت پایین آمده است. هر چند تحریمهایی همچون تحریمهای بیمهای و کشتیرانی روی صادرات غیرنفتی نیز تاثیر میگذارد.
بههرحال ورودیهای ارز به کشور کاهش یافته است. زمانی که ورودیهای ارز محدود میشود و جامعه نیز این نشانهها را میبیند، در نتیجه قدرت بازارساز برای دخالت در بازار کم میشود. کاهش شدید درآمدهای ارزی چه در حوزه نفتی و چه در حوزه غیرنفتی، یک آیتم بسیار مهم است.
آیتم دیگر هم این است که دسترسی ایران به منابع ارزی خارج از کشور که حاصل صادرات سالهای گذشته بوده، محدود شده است و ایران اجازه دسترسی به منابع ارزیاش را ندارد. ایران ممکن است در کشورهای مختلف منابع ارزی داشته باشد، اما امکان انتقال منابع ارزی را ندارد.
بههر جهت، ورودیهای ارزی به کشور مختل شده است و از آن طرف، تقاضا برای ارز هم از یک حدی پایینتر نمیتواند بیاید. پارسال بانک مرکزی بازار ارز را به خوبی مدیریت کرد، اما تا کجا میشود تقاضای ارز را پایین آورد؟
* در حال حاضر یکی از انتقادات به سمت صادرکنندگانی است که ارز صادراتی را به چرخه اقتصادی کشور برنمیگردانند. اخیرا رییسجمهور هم اولتیماتوم داده که گروه اندکی که با هدف سوءاستفاده از این شرایط و به قصد سوداگری، ارز صادراتی خود را به چرخه اقتصاد کشور برنمیگردانند، مورد پیگرد قانونی قرار می گیرند و با هماهنگی اتاق بازرگانی، فعالیت آنها محدود میشود.
این داستان وجود دارد. شما میدانید وقتی نظام ارزی چند نرخی ایجاد میشود، یا اینکه در بازاری مثل نیما، قیمت ارز در یک محدودهای نگه داشته میشود و در عین حال، صادرکننده میبیند قیمت ارز در بازار آزاد یک نرخ دیگر است، با نگاه به این شکاف، مقاومت میکند تا بتواند ارز را با قیمتهای بالاتری عرضه کند.
به نظر من تا زمانی که کانالهای ورود به ارز در کشور مختل باشد، نوسانات ارز سر جای خود خواهد بود. به عبارتی، در دورههایی ثباتهای نسبی را در بازار تجربه میکنیم، ولی دوباره این فضا شکننده میشود. از سوی دیگر، موضوعاتی مثل ورود به لیست سیاه افایتیاف بیتاثیر نبوده، چراکه نقل و انتقالات پولی و بانکی که از طریق سیستم بانکی انجام میشده، ادامه نخواهد یافت. این موضوع هم تاثیر خود را روی بازار گذاشته است.
همه اینها اثرات بنیادین روی بازار ارز است. یک آیتم هم در حوزه سفتهبازی وجود دارد.
* سهم سفتهبازی در افزایش نرخ ارز چقدر است؟
سهم سفتهبازی در بازار کاغذی زیاد است. خیلی موقعها رییسکل بانک مرکزی و سایر مدیران میگویند که سهم دلار کاغذی از کل تقاضای عرضه و تقاضای ارز پایین است. این حرف درست است، اما یک نکته گفته نمیشود که قیمت آن تعیینکننده است. یعنی اگر ۵ درصد مبادلات ارزی هم کاغذی باشد، ولی این قیمت برای سایر مبادلات تعیینکننده است. به عبارتی، نرخ بازار، قیمت لیدر است و وقتی جلو میرود، بقیه قیمتها را به سمت خود میکشاند. شما وقتی به بازار لوازمخانگی مراجعه میکنید، میبینید که همه خود را با قیمت بازار تطبیق میدهند، نه با قیمت نیما.
بههرحال سفتهبازی در بازار ارز وجود دارد و در کنار آن، عدم توازن عرضه و تقاضا وجود دارد. خبرهایی که وجود دارد، این است که عرضه ارز برای واردات بسیار محدود شده و تقریبا ارزی تخصیص داده نمیشود؛ حتی برای کالاهای اساسی. خیلی موقعها واردکنندگان برای تامین ارز به سراغ بازار آزاد میروند. این عدم توازن در کنار یک موج کوچک سفتهبازی که در بازار ارز ایجاد میشود، کافی است که بازار را دچار عدم توازن کند. من قبلا میگفتم که درست است دلار در حدود ۱۵ هزار تومان است، اما این عدد خیلی شکننده است و با هر تلنگری، این عدم توازن بههم میخورد. همین اتفاق هم افتاده است.
در این میان، اتفاقات سیاسی هم شکل گرفت، مثل داستان شورای حکام. همانطور که میدانید، بازاری مثل ارز، بازارهای انتظاری هستند و همه اتفاقاتی که در آینده میافتد، سریع روی بازار تاثیر میگذارد؛ صبر نمیکند که تحریم اتفاق بیفتد و بعدا تاثیر بگذارد. در بازار انتظاری، هر اتفاقی در همان لحظه اثر خود را میگذارد. برای همین افزایش ریسک سیاسی با توجه به تحریمهای تازه، کاهش شدید درآمدهای ارزی کشور، عدم دسترسی به منابع ارزی و نیز انتقال بخشی از جریان سفتهبازی به بازار ارز، باعث شده که بازار ارز روزهای پرنوسانی را سپری کند.
* شما معتقدید دولت هر چقدر هم بازار ارز را مدیریت میکرد، با توجه به این شرایط نمیتوانست جلوی افزایش قیمتها را بگیرد؟
واقعیت همین است؛ اگرچه دولت در سالهای گذشته اشتباههای زیادی در بازار ارز داشته و بدترین آنها، دلار ۴۲۰۰ تومانی بود. شما میدانید که منشا فساد، بهطور عمده دلار ۴۲۰۰ تومانی بوده است. در تکتک پروندههای فسادی که امروز مطرح است، شما میبینید در جایی یک گروه دلار ۴۲۰۰ تومانی گرفتهاند و به قیمت آزاد فروختهاند. این موضوع در هر پروندهای تکرار میشود. ما وقتی به اصول اقتصاد بیتوجه باشیم، همین میشود. یک دانشجو وقتی در ترم ۴ اقتصاد نظامهای ارزی را میخواند، استاد به دانشجو میگوید یکی از شاخصهای نظام ارزی چند نرخی، فسادآور بودن آن است. این را همه میدانیم، اما باز هم این تصمیمات تکرار میشود.
اما اینکه نمیشود بازار ارز را کنترل کرد و یا اگر کنترل هم بشود کرد، خیلی شکننده است، الزاما ضعف سیاستهای دولت نیست. در حال حاضر ورودیهای ارز به کشور کم شده و تحریم اثر خود را در اقتصاد میگذارد. این واقعیت در اقتصاد کشور است.
در سال گذشته در حوزه صادرات غیرنفتی تا دیماه نزدیک به ۳.۵ میلیارد دلار صادرات غیرنفتی داشتیم، اما برآوردها برای امسال این است که اگر صادرکنندگان غیرنفتی خیلی هنرمندانه هم عمل کنند، این میزان به حدود ۲.۲ میلیارد دلار میرسد. یعنی درباره نزدیک به ۳۵ تا ۴۰ درصد کاهش صادرات غیرنفتی صحبت میکنیم. زیرا تحریمها در این حوزه عمیقتر میشود و هم اینکه کرونا و رکود جهانی به طور طبیعی اجازه نمیدهد به طور گسترده صادرات داشته باشیم. از سوی دیگر، به دلیل رکود جهانی، قیمتها در حوزه صادرات غیرنفتی پایین میآید. همه اینها ورودیهای ارزی به کشور را محدود کرده است.
بر این اساس، ما شاهد هستیم که داستان نوسان نرخ ارز در دورههایی داغ میشود. ممکن است الان دلار روی ۲۰ هزار تومان به یک تعادل نسبی قیمت برسد، اما باز هم این تعادل، نسبی است؛ تا زمانی که مشکل جریان ورودی ارز حل شود و یا اینکه مشکلی پیش نیاید. برای مثال، اگر در انتخابات ریاستجمهوری نوامبر در آمریکا با هر احتمالی ترامپ رییسجمهور نشود، تاثیر آن را همان فردای انتخابات روی بازار ارز ایران میبینید، چون بازار انتظاری است، چراکه با توجه به خوشبینیهایی که بازار خواهد داشت، خود را اصلاح نسبی میکند.
* شرایط امروز بازار نشان میدهد که در حال حاضر دلار قبله خیلی از بازارها شده است و قیمت همه کالاها را به سمت خود میکشاند. فکر میکنید چرا حساسیت برای تغییر قیمتها با توجه به قیمت دلار اینقدر بالا است؟
ما ابتدا باید ببینیم تغییرات قیمت در اقتصاد ایران چگونه اتفاق میافتد و نقش دلار چیست. من فکر میکنم این موضوع از آن دسته مسایلی است که کمتر درباره آن صحبت میشود. ریشه تورم در اقتصاد به طور عمده دو گونه است. یکسری تورم در اقتصاد وجود دارد که تورمهای سمت تقاضا به آن گفته میشود. این تورم زمانی شکل میگیرد که حجم پول در اقتصاد خیلی زیاد باشد و وضع مردم خوب باشد و سطح درآمدها نیز بالا رفته باشد، در این حالت، مردم به بازار هجوم میآورند و قیمتها افزایش پیدا میکند. به عبارتی، وقتی نقدینگی بالا رود، درآمدها افزایش پیدا کند و وضع مردم بهتر شود، این تورم شکل میگیرد.
تورم دیگری که ما در اقتصاد داریم، تورم فشار هزینه است. در تورم فشار هزینه، اصلا مهم نیست که مردم برای مثال، یک فنجان را میخرند یا نمیخرند. قیمت فنجان بالا میرود، زیرا نهادهها و مواداولیه و ورودیهای ساخت این فنجان، هر روز گرانتر میشود. اقتصاد ایران مدتهاست که دچار تورم فشار هزینه شده است. شما میبینید که برای مثال، یخچال و فریزر معامله نمیشود، اما قیمت آن دائما بالا میرود. یا اینکه در میان مردم این اصطلاح را شنیدهاید که کسی نمیخرد، اما قیمتها بالا میرود. زیرا تورم فشار هزینه اتفاق افتاده است. وقتی قیمت ارز بالا میرود، به طور طبیعی در اکثر صنایع با توجه به وارداتی بودن مواداولیه، هزینه مواداولیه بالا میرود. حتی اگر قیمت ارز هم بالا نرود، میزان واردات کم خواهد بود، بنابراین قیمت مواداولیه به دلیل عرضه کم بالا میرود و هم اینکه قیمت ارز روی آن اثر میگذارد. اقتصاد در دورهای که با تورم فشار هزینه روبهرو است، با افزایش قیمت کالاها روبهرو میشود.
این صحبت شما درست است. ما هر بار با جهش ارزی در سالهای گذشته روبهرو بودیم، دلار بازار لیدر میشده و شروع به حرکت میکرده و همه بازارها، خود را با دلار تنظیم میکردند؛ چه بازار کالایی و چه بازارهای سرمایهگذاری. در همهجای دنیا اینگونه است. یعنی در اقتصادهایی شبیه اقتصاد ایران که اقتصادهای مواداولیه پایه هستند، ارز جهانی همیشه این اثر را دارد. تورم هم وقتی از نوع تورم فشار هزینه باشد، حتی اگر مردم قدرت خرید نداشته باشند، باز هم هر کاری کنید قیمتها بالا میرود.
* یک سوال مردم همین است که قیمتها تا کجا بالا میرود؛ مگر مردم میتوانند بخرند.
تا زمانی که تورم فشار هزینه باشد، قیمتها بالا میرود. کسی هم نتواند بخرد، اما باز هم قیمتها بالا میرود، زیرا سازنده، تولیدکننده و واردکننده اگر با قیمتهای قبلی بخواهد بفروشند، باید با زیان بفروشند. خیلی موقعها تولیدکنندگان حاشیه سود خود را کنار میگذارند، برای مثال با دلار ۲۰ هزار تومانی محصولشان ۱۰ هزار تومان میشود، اما با قیمت ۹ هزار تومان میفروشند.
در واقع در زمانی که قیمت ارز نوسانی باشد و عدم توازن بین عرضه و تقاضا وجود داشته باشد، تورمهای فشار هزینه خواهید داشت. به نظر من امسال، از آن سالهایی خواهد بود که با تورم فشار هزینه روبهرو هستیم، زیرا اصلا قدرت خرید وجود ندارد. در این بازار رکود وجود دارد و معاملات انجام نمیشود، ولی قیمتها بالا میرود. به این شکل که اقتصاد ایران نرخهای رشد منفی و تورم بالا را تجربه میکند. شما اثر رکود تورمی را میتوانید در تکتک بازارها ببینید.
* در این شرایط، دولت هدفگذاری تورمی ۲۲ درصدی را در برنامههای خود اعلام کرده است. فکر میکنید چطور سیاستگذار میتواند با افزایش قیمت دلار، کاهش تورم را هدفگذاری کند؟
من بارها گفتهام که سیاست عملیات بازار باز که بانک مرکزی در پیش گرفته است، یک سیاست بسیار مدرن و خبر خوشایندی بود. اما نکته اینجاست که یک سیاست درست در بدترین زمان ممکن پیاده میشود، زیرا متغیرهایی که روی هدفگذاریها تاثیر میگذارد، الزاما فقط سیاستهای پولی نیست.
ما چه زمانی میتوانیم هدفگذاری تورمی داشته باشیم، وقتی که تورم از نوع «کشش تقاضا» باشد. وقتی کشش تقاضا باشد، با مدیریت حجم پول در جامعه، میشود هدفگذاری تورمی داشت. ولی وقتی تورم شما، تورم «نهادهها» است، احتمال شکست اینگونه هدفگذاریهای تورمی بسیار زیاد است. به یک نکتهای هم توجه کنید که در اقتصاد ایران تورم را میشود پایین آورد، اما گرانی را داشته باشیم. ما وقتی درباره تورم صحبت میکنیم، درباره سبدی صحبت میکنیم که ۳۸۶ قلم کالا و خدمت در آن وجود دارد که این کالاها و خدمتها هم مشخص است. بیشترین ارز دولتی طی ماهها و سالهای گذشته به همین کالاها تخصیص پیدا کرده است. یعنی میشود با هر لطایفالحیلی کاری کرد که این سبد افزایش قیمت پیدا نکند. ولی افزایش قیمت در سایر کالاها بسیار زیاد باشد.
* این نکته هم وجود دارد که در حال حاضر کالایی که وارد میشود حتی با ارز دولتی، در بازار با نرخ ارز بازار فروخته میشود.
داستان همینجاست. در حال حاضر تمرکز دولت روی کالاهای اساسی است و اگر قرار است رانتی هم داده شود، فقط به این چند قلم کالا است. من مدتهاست که میگویم تورم را میشود پایین آورد، ولی گرانی را خیر. چون گرانی یک اصطلاح عامیانه درباره افزایش قیمت در همه کالاهاست. در سبد تورمی، یخچال فریز خارجی که نیست. یک برند خاصی وجود دارد که احتمالا میشود با یکسری تسهیلات خاص، مدیریت قیمت روی آن داشت. برای همین است که تورم را شاید بتوان کنترل کرد، اما افزایش قیمتها را خیر.
مساله اینجاست که برای مدیریت سبد تورمی، وقتی تورم «فشار هزینه» باشد و از افزایش قیمت نهادهها نشات بگیرد، احتمال شکست هدفگذاری تورمی بسیار جدی است. برای همین است که میگویم این سیاست درست است و بانک مرکزی باید مبادلات پولی خود با بانکها را از طریق عملیات بازار باز انجام دهد و نیز از طریق فروش اوراق که یک اصل بدیهی است و در همه جای دنیا اتفاق میافتد، اما زمان آن بسیار نامناسب است، زیرا میتواند منجر به این شود که استقراضی که دولت همیشه بهطور کلاسیک از بانک مرکزی داشته، با اسم جدید دیگری انجام شود.
* در حال حاضر ما با فشار رشد نقدینگی هم روبهرو هستیم که پارسال نرخ رشد نقدینگی حدود ۳۰ درصد بود. آخرین آمار هم نشان میدهد که ۲ هزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومان حجم نقدینگی است. شما فکر میکنید رشد نقدینگی چقدر روی بازار ارز فشار وارد کرده است؟
ببینید، ما پارسال ۳۱ درصد نرخ رشد نقدینگی داشتیم که از متوسط ۴۰ ساله گذشته که ۲۵ درصد بوده، انحراف جدی داشته است. در رابطه بررسی نقدینگی باید ببینیم اجزای نقدینگی به چه شکل است. طبق آنچه که وجود دارد، نقدینگی جمع پول و شبهپول است. پول، حاصل جمع اسکناس و مسکوک و سپردههای جاری یا حسابهای جاری مردم و جمع کل سپردههای بانکی است.
طبق آمارهای بانک مرکزی، بخش زیادی از این نقدینگی در قالب سپردههای مدتدار در سیستم بانکی خوابیده است. البته این یک خبر خوب است که درست است که عدد نقدینگی بسیار بزرگ شده، ولی همچنان سهم قابل توجهی از آن در سیستم بانکی کشور است و سهم کمی در قالب پول و شبهپول است. اتفاقی که در این میان میافتد، این است که این سهم کم که بخش پول است و ما به آن نقدینگی موثر میگوییم، دارد بزرگ میشود. توجه کنید وقتی درباره ۲ هزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی صحبت میکنیم، ۱۰ درصد آن، ۲۴۰ هزار میلیارد تومان و ۵۰ درصد بودجه دولت میشود. اما این عدد اینقدر بزرگ شده که حتی اگر ۱۰ درصد نقدینگی از بخش سپردهها به بخش پول بیاید، خودش ۵۰ هزار میلیارد تومان میشود. یعنی این عدد اینقدر بزرگ است که جابهجاییهای اندک هم باعث تغییرات شگرف در اقتصاد ایران میشود.
نکتهای که وجود دارد، این است که نقدینگی به دلیل عدم توزیع مناسب در اقتصاد، منجر به تحریک تقاضا نمیشود، زیرا نقدینگی بهطور متناسب در اقتصاد ایران توزیع نشده و بخشی از جامعه اقتصاد ایران که صدکهای بالا هستند، درصد زیادی از این نقدینگی را در اختیار دارند و در مقابل، بخش زیادی از جامعه ایران نیز اصلا دسترسی به نقدینگی ندارند.
رشد نقدینگی در اقتصاد ایران منجر به تحریک تقاضای واقعی نمیشود، اما جابهجاییهای اندک یک و دو درصد که از بخش شبهپول به بخش پول صورت میگیرد، خود را در بازارهای سفتهبازی تسویه میکند. برای همین است که من این روزها بارها پیشنهاد دادهام که اقتصاد ایران برای کنترل جریان سفتهبازی در بازارهای مختلف، به یک سلسله سیاستهای انقباض پولی نیاز دارد. اما همه به من میگویند اگر انقباض پولی اتفاق بیفتد، به رکود میرویم، اما نکته اینجاست که ما در رکود قرار داریم. اصلا انبساط پول در دوره رکود تورمی، منجر به این نمیشود که رکود از بین رود، بلکه تورم را بالا میبرد. رکود تورمی، ریشه در تحریم دارد. جریان تحریم در کشور ما باید به یک سرانجامی برسد و اقتصادمان از رکود خارج شود، آن زمان است که میتوان سیاستهای انبساطی را در پیش گرفت. وگرنه در حال حاضر سیاستهای انبساطی نهتنها باعث رونق تولید نمیشود، بلکه منجر به افزایش سفتهبازی در بازارهای مختلف میشود و این شرایطی که امروز در اقتصاد ایران میبینید، شکل میگیرد.
* یکی از پیشنهادات در این حوزه، افزایش نرخ سود بانکی است.
در حال حاضر اقتصاد ایران باید دو سه کانال بالاتر در حوزه سیاستهای انقباضی بیاید؛ مثل نرخ سود بانکی. نرخ سود ۱۵ درصدی در شرایطی که مرکز آمار ایران، تورم را ۳۰ درصد اعلام میکند، این پیام را برای مردم دارد: «پول خود را در بانک نگذارید. » ما یک نرخ بهره اسمی و یک نرخ بهره واقعی داریم. وقتی نرخ سود بانکی ۱۵ درصد و نرخ تورم ۳۰ درصد است، یعنی نرخ سود بانکی واقعی در اقتصاد ایران منفی ۱۵ درصد است. به عبارتی، وقتی شما پولتان را امسال در بانک بگذارید، سال دیگر از ارزش واقعی آن ۱۵ درصد کم شده است. وقتی پول در بانک سپردهگذاری نشود، این پول یا باید به بخش تولید برود که در شرایط رکودی و ترس از کرونا که تقاضا به شدت کاهش یافته و نیز وجود تحریمها و نبود فرصت صادرات، عملا ضایع میشود. در حال حاضر بسیاری از شرکتهای تولیدی با ظرفیت خالی کار میکنند. وقتی فردی به سراغ تشکیل سرمایه ثابت میرود که ظرفیتها پر شده باشد. در این شرایط، زمانی که پول در جهت تشکیل سرمایه ثابت حرکت نمیکند، به سمت سفتهبازی میرود. در حال حاضر نشانهای که اقتصاد ایران در حوزه سیاستهای پولی به مردم میدهد، این است که به بازارهای مختلف بریزید.
* فکر میکنید دلیل مقاومت برای افزایش نرخ سود سپرده بانکی چیست؟
به نظر من دولت برای جبران کسری بودجه، از این داستان استفاده میکند. وزیر اقتصاد میگوید ۱۴۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه داریم. مرکز پژوهشهای مجلس هم از عدد ۱۸۵ هزار میلیارد تومان صحبت میکند. در عین حال به دلیل شرایط رکودی، دولت نمیتواند مالیاتها را افزایش دهد. در فصل اول سال به دلیل کرونا، کسی کاری نکرده و به نظرم این داستان ادامه دارد و ما دوباره احتمالا با شبهکاهش فعالیتها روبهرو خواهیم بود. درآمدهای نفتی هم دیگر اصلا وجود ندارد و ظرفیتهای دولت برای فروش اوراق خزانه محدود است. مگر دولت چند هزار میلیارد تومان میخواهد اوراق خزانه بفروشد؟ دولت در بودجه امسال ۱۰۰ هزار میلیارد تومان قرار بوده اوراق خزانه بفروشد که برای همین هم تردید وجود دارد که تقاضا برای آن باشد. برای همین بانک مرکزی، عملیات بازار باز را تعریف کرده که بانکها را مجبور کند تا اوراق دولت را بخرند.
دولت آن زمان باید خصوصیسازی را به جدیترین شکل ممکن انجام دهد و یکی از پلتفرمهای خوب برای خصوصیسازی، جذابیت بازارهایی مثل بازارهای سرمایه است؛ مثل صندوق یکم. دولت با این نگاه عمل میکند که از جذابیت این بازارها برای جبران بخشی از منابع بودجهای خود استفاده کند و متاسفانه بسیار مسیر خطرناکی است. در حال حاضر نشانههای خیلی بدی به اقتصاد ایران از داغ شدن بازارهای موازی داده میشود و این عدم توازن و تعادل تا مدتها با ما خواهد بود. اما دولت از این داستان نفع میبرد.
هماکنون شرکتهای دولتی بخش زیادی از بودجههای خود را از همین بازار تامین میکنند. یعنی شرکتهای دولتی کاملا مشکلات بودجهای خود را از طریق بازار سهام و داغ شدن آن حل میکنند. دولت نیز با عرضه اولیهها میتواند این کار را انجام دهد. دولت تا جایی که بتواند، از این بازارها حمایت میکند. ما هم با حمایت دولت مشکلی نداریم، مساله این است که حمایت دولت باید منطقی باشد و حاشیه سودها را منطقی نگه دارد. بازار بورس ایران را کاملا میشود مدیریت کرد، زیرا بورس، بازار دولتی و حاکمیتی است. امکان دارد شما خوشحال شوید که شرکتهای دولتی یا حاکمیتی سودهای خوبی را میبرند، اما بعدها دومینووار روی اقتصاد ایران اثر خواهد گذاشت.
* این اثرات منفی چیست؟
ببینید، بخشی از اقتصاد ایران سفتهبازی است. این بد نیست. من بارها دیدهام که سیاستگذاران درباره اقتصاد کاغذی صحبت میکنند، اما واقعیت این است که بخش زیادی از اقتصاد ایران، اقتصاد سفتهبازی و کاغذی است.
* سهم سفتهبازی را در اقتصاد ایران چقدر است؟
البته میشود یکسری شاخصها پیدا کرد. برای مثال، نسبت ورودی سرمایه به بعضی از بازارها را به نسبت GDP مقایسه کنید. در بازارهای بینالمللی هم این سهم وجود دارد، زیرا ورودی ارز در بازارهای مختلف شفاف است. شما در خیلی از بازارها مثل بازار ارز و طلا واقعا نمیدانید چقدر سرمایه در حوزه سفتهبازی وجود دارد یا چقدر ارز در گاوصندوقهای مردم وجود دارد. هیچکس هنوز این موضوع را در اقتصاد ایران نمیداند. چندی پیش محمدرضا پورابراهیمی، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس گفت ۲۰ میلیارد دلار ارز در خانههاست، اما با این حال هیچکس این عدد را نمیداند.
مساله اینجاست که سفتهبازی اصلا اتفاق بدی نیست و لازمه اقتصاد است و شفافیت میآورد، اما باید پلتفرمهایی وجود داشته باشد که مردم آنجا سود کنند. در حال حاضر تنها پلتفرم رسمی دولتی و حکومتی در اقتصاد ایران برای سفتهبازی، بازار بورس است. ما بازار دیگری نداریم. سفتهبازی در بازار مسکن وجود دارد، اما بهطور طبیعی توسط دولت عرضه نمیشود. بازار ارز که اصلا قاچاق محسوب میشود و بازار طلا نیز داستان خود را دارد.
بازار بورس محل خوبی برای سفتهبازی است. اما نکته اینجاست که اگر یک کارهایی در بازار بورس صورت نگیرد و فقط در بازار ثانویه گسترش پیدا کند، اگر شاخص ۲۰ برابر هم شود، یک شغل در شرکتها ایجاد نمیشود و فقط متورم میشود.
مسوول رشد ۱۴۸ درصدی شاخص بورس در فصل اول امسال دولت است. با توجه به ساختار بورس ایران، ۸۰ درصد بازار دست سهامداران اصلی حقوقی است که تقریبا هیچگاه سهام عرضه نمیکنند و حداکثر ۲۰ درصد بازار سهام شناور است که سهامداران حقیقی یا حقوقی در آن فعال هستند. وقتی در یک بازار ۱۴۸ درصد در یک فصل سود ایجاد میکنید و اجازه میدهید بازار در این سطح رشد کند و نمیآیید با یکسری ابزارها مثل عرضه اولیههای بسیار گسترده و ایجاد ابزارهای جدید مالی، جلوی رشد را بگیرید، دو عدم توازن در اقتصاد ایران ایجاد میشود. یکی عدم توازن بین اقتصاد واقعی و سفتهبازی است. یعنی وقتی در یک بازاری ۱۴۸ درصد سود در یک فصل ایجاد میشود، در اقتصاد واقعی این معنا را میدهد که تقریبا هیچ کسبوکاری نباید وجود داشته باشد.
* همه به بورس بیایید.
بله، همه به بازار سرمایه بیایید. به دلیل اینکه هیچ کسبوکاری غیر از کسبوکارهای سیاه و زیرزمینی چنین سودهایی ایجاد نمیکند. یعنی اولین پیام این است که هیچکسی کارآفرینی نکند و کسی سرمایهگذاری و تولید نداشته باشد؛ این در حالی است که قرار است امسال کاری کنیم که تولید رونق داشته باشد. اما سیاستهای پولی، عکس رونق تولید است، یعنی ما دقیقا داریم به تولید لطمه میزنیم، چون منطقی نیست سرمایهگذار حقیقی پول خود را به تولید بیاورد.
شما نمیتوانید به تولیدکننده بگویید که رسالتت این است که تولید کنی! خیر، رسالت او این است که سود کند و این حق را هم دارد. ما هستیم که باید کاری کنیم سود در بستر تولید ایجاد شود. اما وقتی در بازار موازی که بازار سرمایه است، چنین سودی وجود دارد، ما اقتصاد واقعی را از منظر حاشیه سود، به حاشیه میبریم و اصلا جذابیت نخواهد داشت. اینطور نیست که بگوییم برای مثال این وضعیت را تابستان کنترل میکنیم و درست میشود. خیر، این تفکر در ذهن سرمایهگذار و جامعه میماند. من سرمایهگذاران زیادی را میشناسم که کار تولیدی انجام میدهند و سرمایه مازادشان در حد چند ده میلیارد تومان است، اما در فصل بهار در بازار سرمایه سودی کردند که اصلا شغل اصلی خود را که تولیدی بود، رها کردند. این عدم تعادل و توازن، ذهنیتها را در حوزه اقتصاد واقعی بههم میریزد. کسی در حال حاضر درباره این موضوع صحبت نمیکند، ولی یک دغدغه است.
موضوع دیگر این است که وقتی در یک بازار چنین سودی را ایجاد میکنید و داراییها در عرض یک فصل اینقدر متورم میشوند، به بازارهای موازی پیام میدهید که این عقبافتادگی را آنها هم حق دارند جبران کنند. یعنی فردی که صاحب ملک یا فعال بازار مسکن و سازنده است، میگوید اگر من خانه خودم را فروخته بودم و به بازار سرمایه رفته بودم، ۱۴۸ درصد سود میکردم. بنابراین حالا که از این سود عقب افتادهام، تا جایی که میتوانم، این سود را در بازار مسکن جبران خواهم کرد.
اصلا هر سرمایهگذاری در بازار بورس، ۱۰ درصد سودی را که میکند، بگوید من یک دارایی دیگر خواهم کرد، برای مثال طلای آب شده بخرد، همین کافی است که بازار را برهم بریزد.
* یعنی شما معتقدید که الان بازار بورس، بازارهای طلا و ارز و مسکن را برهم ریخته است؟
در حال حاضر بازار بورس ایران، لیدر سود شده است و همه بازارها را به دنبال خود میکشاند. چرا؟ چون عدم تعادل وجود دارد. مسکن یک بازار واقعی بسیار بزرگ است. ما وقتی عدم توازن ایجاد میکنیم، به سازنده و مالک زمین و ملک این پیام را میدهید که تا جایی که میتوانی، سود خود را جبران کن. همین کافی است که بازار مسکن دچار عدم تعادل شود. ما دچار عدم تعادل و انبساط پولی در بازارهای مختلف شدیم. حتی در حوزه کالا، فردی که تولیدکننده یا واردکننده یخچال و فریزر باشد، تا جایی که میتواند، قیمت کالای خود را افزایش میدهد تا بخشی از حاشیه سود را جبران کند، چون همه که در بورس نبودهاند.
بر همین اساس، من در عین اینکه خوشحال هستم که بازار بورس ایران توسعه پیدا میکند و منطقیترین پلتفرم برای سفتهبازی است، اما رشدهای غیرقابل توجیه، اقتصاد ایران را در بخش اقتصاد واقعی و بازارهای موازی کاملا دچار عدم تعادل کرده و این عدم تعادل در اقتصاد ایران میماند. در سال ۹۷ بازار ارز این عدم تعادل را ایجاد کرد و در حدود ۲۴۰، ۲۵۰ درصد نرخ ارز رشد کرد، اما آن زمان کسی مسوول نبود و میگفتیم تحریم عامل رشد نرخ دلار بوده، ولی الان چه؟ چرا بورس در یک فصل ۱۴۸ درصد رشد کرده است؟
منبع: خبرآنلاین
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, احمد عاقلی
سال تصمیمات سخت
دکتر مهدی تقوی
* استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی
یک سال از خروج ترامپ از برجام می گذرد،حالا اخبار رسمی رسانه ها حکایت از آن دارد صادرات نفت ایران صفر نشده و همچنان عمده ترین خریداران آسیایی از ایران نفت خریداری می کنند.
از پس یک سال از تشدید تحریم ها می توان چنین نتیجه گرفت که برنامه ترامپ برای صفر کردن صادرات نفت ایران محقق نشد و در آینده نیز نخواهد شد اما نباید از کنار بحران های شدید اقتصادی در این یک سال رخ داد،به سادگی عبور کرد.افزایش شدید قیمت ارز و تنش تورمی میراث تلخ سال ۹۷ بود که نصیب اقتصاد ایران شد ؛حالا اما از پس این یک سال لازم است نقاط قوت و ضعف تصمیم گیری های اقتصادی مورد بازنگری قرار گیرد.
بی تردید لازمه پیروزی درجنگ اقتصادی ،اتخاذ تصمیمات سخت است و حالا ایران باید در یک سال پیش رو شاهد اتخاذ این دست تصمیمات در عرصه اقتصاد باشد
برخی البته دولت را متهم به اتخاذ تصمیمات نادرست و عملکرد ضعیف می کنند این در حالی است که دولت روحانی عملکردی مثبت داشته و توانست اقتصاد را از بحرانی جدی که اوایل دهه نود گریبانش را گرفته بود،رها سازد.فراموش نکنیم برجام حاصل تلاشی جهانی مبتنی بر عقلانیت بود،معاهده ای جهانی که برای حل سیاسی یک بحران در دستور کار قرار گرفت اما در عمل با خروج ترامپ مشکلات متعددی گریبان اقتصاد ایران را گرفت،به این ترتیب شاید اگر ترامپ در آمریکا روی کار نمی آمد ،نه ایران که جهان تجربه ای درس آموز از حل سیاسی یک بحران را شاهد بود.
حالا در سال پیش رو و سال های پیش رو لازم است دولت ورود به تصمیماتی سخت داشته باشد تا از سخت تر شدن اوضاع پیشگیری نماید.

بسیاری از اتفاقات اقتصادی رخ داده در ایران با زبان اقتصاد قابل تشریح نیست در نتیجه چاشنی این تصمیمات لازم است سیاست و حقوق بین الملل باشد .فراموش نکنیم که بسیاری از کشورها به اقتصادشان باج می دهند در حالی که اقتصاد ایران تا کنون زیر سایه سیاست روزگار گذرانده است ،به این ترتیب باید با نگاه سیاستمدارانه و حقوقی تصمیماتی گرفت که بهترین دستاورد را برای اقتصاد داشته باشد اما در این میان اصل موضوع بهبود وضعیت اقتصادی ایران خواهد بود.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
چرا با وجود تکذیب دولت،
باز هم صف های طولانی بنزین تا آخر شب برقرار بود؟
چرا مردم به تکذیب ها اعتنا نکردند و همچنان در صفها ماندند مگر یک باک بنزین دردی از آنها دوا می کند یا با یک باک می توانند برای یکسال با خیال آسوده بنزین داشته باشند؟ این فرهنگ را چه کسی به ما یاد داد؟
عصر ایران؛ سودابه صدری - به قول استادان علوم ارتباطات و رسانه وقتی در جامعه پای حقیقت لنگ می زند پای مصنوعی شایعه خودش را نشان می دهد.
دیروز با انتشار خبر گرانی بنزین همه جامعه تحت تاثیر این خبر قرار گرفت از گرانی ارز گرفته تا افزایش کرایه تاکسی ها. چرا؟ چرا با وجود تکذیب مسئولان و شرکت ملی پخش و پالایش نفت باز هم مردم تا پاسی از شب در صف منتظر پر کردن باک های خود بودند؟ چرا مردم به تکذیبها اعتنا نکردند و همچنان در صفها ماندند مگر یک باک بنزین مشکل آنها را حل میکند یا دردی از آنها دوا می کند یا با یک باک می توانند برای یکسال با خیال آسوده بنزین داشته باشند؟ این فرهنگ را چه کسی به ما یاد داد؟ جواب یک کلمه است: مسئولان ؛ عدم روراستی مسئولان با مردم
وقتی با مردم صادق نیستیم و دولت یک سخنگوی رسمی ندارد که بیاید برای مردم توضیح دهد چه تصمیمی درباره مدیریت کشور در دوران تحریم ها گرفته می شود و چگونه دولت می خواهد با کاهش فروش نفت کشور را اداره کند، وقتی وزیر نفت در پاسخ به سوال خبرنگار که می پرسد تا چه میزان افزایش قیمت سوخت منطقی است می گوید: تا وقتی که مردم تحمل کنند، همین می شود دیگر بی اعتنایی مردم به وزیر و صف های طولانی بنزین تا آخر شب در پمپ بنزین ها.
وقتی دولت در سخنرانی های رسمی فقط از ملت مایه می گذارد و فقط بحث بر سر مقاومت مردم است و ملت همرنگی مسئولان را با خودشان احساس نکرده اند و هر روز فسادهای بیشتری از آقازاده ها به گوش می رسد معلوم است مردم اعتماد خود را به بدنه دولت از دست می دهند و فقط به اخبارهای غیر رسمی و حتی شایعه گوش جان می سپارند چون می دانند فردا یا پسفردا دولت همان سناریوی شایعه را با کمی چاشنی به خورد مردم می دهد.
اینجا نه آن خبرگزاری که اولین منبع نشر خبر گرانی بنزین بود مقصر است و نه مردمی که به صف های بنزین پیوستند اینجا مقصر پای حقیقت است که همیشه لنگیده است. عدم صراحت و شفافیت که فقط مختص جهان سوم است.
بیایید با مردم صادق باشیم تا حداقل از این مرحله سخت بگذریم و از شدت فشارها و تحریم ها و خشونت ها کم کنیم تا شاید اعتماد گذشته که روزی در جنگ تحمیلی به بهترین شکل خودش را نشان داد به مردم برگردد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

5 میلیارد دلار؛ درآمد گردشگری ترکیه در 3 ماه
حدود 80 درصد درآمد فوق از گردشگران خارجی و 20 درصد آن نیز از شهروندان ترک مقیم کشورهای خارجی حاصل شده است.
درآمد گردشگری ترکیه در سه ماهه نخست سال 2019 با 4.6 درصد افزایش به 4 میلیارد و 629 میلیون و 679 هزار دلار رسید.
به گزارش عصرایران، بنا به اعلام سازمان آمار ترکیه، درآمد گردشگری کشور در سه ماهه نخست سال 2019 نسبت به دوره مشابه سال گذشته با 4.6 درصد افزایش به 4 میلیارد و 629 میلیون و 679 هزار دلار رسیده است.
بر این اساس 80.3 درصد درآمد فوق از گردشگران خارجی و 19.7 درصد آن نیز از شهروندان ترک مقیم کشورهای خارجی حاصل شده است.
خبرگزاری آناتولی گفته است مطابق این گزارش، 4 میلیارد و 86 میلیون و 903 هزار دلار درآمد گردشگری ترکیه از هزینه های شخصی و 542 میلیون و 776 هزار دلار نیز از بسته های گردشگری حاصل شده است.
گردشگران در این دوره به طور متوسط 697 دلار خرج کرده اند. این میزان به طور میانگین برای گردشگران خارجی 678 دلار و شهروندان ترک مقیم کشورهای خارجی نیز 765 دلار بوده است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
![]()
مسکن اینطوری گرون میشه!
باوجود کاهش 40 درصدی تعداد خریداران مسکن در فروردین ماه، مالکان با ارائه قیمتهای دلبخواهی درآگهیهای فروش، قیمت مسکن را بالا میبرند. این موضوع سوژه کارتونی از علیرضا پاکدل در خبرآنلاین شد.

برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

صدای مظلومیت تراکتورسازی را به جهان و فیفا خواهم رساند
مخترع تبریزی سیستم هوشمند داوری "پالدی سیستم" گفت: برای دفاع از حق تیم تراکتور مستقیما با رئیس فیفا و رئیس کمیته داوران فیفا از نزدیک دیدار خواهم کرد.
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، با توجه به نزدیک شدن به روزهای حساس لیگ برتر و اتفاقات اخیر پیرامون تیم تراکتورسازی تبریز گفتوگویی با سیروس پالدی مخترع سیستم هوشمند داوری مسابقات ورزشی "پالدی سیستم" داشتیم که در ادامه آمده است.
- آقای پالدی با سلام، حتما شما هم از اتفاقات اخیر بازیهای تراکتور مطلع هستید، لطفا در این مورد نظرتان رو بفرمایید؟
سلام به همه ایرانیان مخصوصا هواداران بزرگ تراکتور، متاسفانه همیشه اینطور بوده که عوامل نامتعارفی مانع قهرمانی تراکتور شده اما اینبار موضوع فرق میکند، اینبار ایران و باشگاه تراکتور یک نماینده علمی در سطح اول فوتبال جهان دارد که باید صدای مظلومیت تراکتور را به گوش متولیان جهانی فوتبال برساند.
به عنوان یک ایرانی متولد تبریز و آذربایجان وظیفه خودم میدانم که موضوعات تبانی و مهندسی شده آقایان را به مدیران ارشد فیفا مطرح و پیگیری کنم و در این مسیر از تمام کسانی که مستندانی میتوانند ارائه دهند خواهش میکنم مطالب خود را به ایمیل بنده ارسال کنند.
( Sirous.Paledi@Gmail.Com )
- آقای پالدی به نظر شما سیستم هوشمندی که شما اختراع کردهاید میتوانست در بازیهای اخیر تراکتورسازی به کمکش آید؟
- همیشه انسان فراتر از هر اختراعی بوده و هست، نه بصورت کامل در اشتباهات عمدی بازیکنی که قصد ضربه زدن به تیمش رو داره اما در تشخیص، سنجش و نمایش تصمیمات داوران قطعا تاثیر مثبتی میتوانست داشته باشه اما حیف که تا تصویب و اجرای کامل پالدی سیستم به زمان نیاز داریم.
- پس به نظر شما پالدی سیستم مکمل داوری هاست؟
- بله صددرصد
- کی و چگونه از اختراع شما در ایران استفاده خواهد شد؟
- ما که استفاده کردیم (با خنده) اما طبیعتا زیر ساختها باید مهیا شوند و اینکه فدراسیون ایران باید کمی حرفهایتر عمل کنه وگرنه با توجه به روند کارها بنظرم کشورهای دیگه از ایران جلو خواهند زد، اما برای اجرا در ایران من روی حرفم به آقایان هستم که این سیستم در ایران بایستی ابتدا در تبریز یا ارومیه و یکی از شهرهای آذربایجان نصب شود سپس استادیومهایی مثل آزادی، ثامن، نقش جهان و...
- در خبرها آمده بود که تصمیم گرفتید این سیستم را با برند تراکتور به دنیا عرضه کنید، این موضوع صحت دارد؟
- مالک محترم باشگاه تراکتور بر حسب دیدگاه باز و بزرگشان از ما دعوت کردند و در این زمینه مذاکرات مفیدی داشتهایم و قلبا دوست داریم این موضوع اتفاق رخ دهد، چون تراکتور در قلب ماست اما برخی مسائلی هست که امیدواریم حل شوند تا این موضوع تحقق یابد.
- مثلا چه مسائلی؟
مسائلی مثل تحریمها، نبود امکانات تولید در ایران، عدم هماهنگی و حمایت فدراسیون فوتبال ایران، نوسانات ارز و از این قبیل موارد.
- شما ادامه لیگ را برای تراختور چطوری میبینید؟
- به نظر من تراکتور شانس خوبی برای کسب سهمیه آسیا را دارد که هدف مالک باشگاه در سال اول است، همه باید از این تیم حمایت کنیم و از طرفی اتحاد آذربایجانیها همیشه برای تراکتور بوده و از این تیم حمایت میکنند، اما مهمترین نکته که باید به آن توجه اساسی شود مدیریت اصولی در باشگاه تراکتور است، متاسفانه در باشگاه تراکتور امسال مشکل اساسی عدم ثبات مدیریت بوده و من به آقای زنوزی پیشنهاد میکنم برای تیم تراکتور یک مدیر سطح اول از ژاپن یا اروپا بیارند تا فوتبال آذربایجان و ایران جهش خوبی را شاهد باشد.
- و سخن آخر:
آرزوی سربلندی مردم عزیز ایران، قهرمانی تراکتور در آسیا و اجرای پالدی سیستم در سراسر دنیا رو دارم تا همیشه هرجا فوتبال هست اسم و پرچم ایران و تراکتور برافراشته باشد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

۳ احتمال قوی برای قیمت بنزین
خبرگزاری مهر نوشت: یک کارشناس انرژی گفت: ثروتمندان ۱۷ برابر بیش از فقیرترین قشر جامعه از یارانه مستقیم بنزین بهره میبرند،بنابراین اختصاص سهمیه بنزین به خودروها به نفع ثروتمندان و به ضرر فقرا است.
سینا ضیایی با اشاره به سناریوهای موجود برای نرخ بنزین، گفت: در این زمینه سه سناریو وجود دارد. نخست اینکه همانند دولت قبل سوخت بنزین را سهمیه بندی کرده و این سهمیه را به خودروها اختصاص دهیم که طبیعتاً قیمت بنزین دو نرخی میشود؛ در روش دوم میتوانیم سهمیه بندی سوخت را به افراد اختصاص دهیم تا همه آحاد جامعه از یارانه اختصاص یافته به بنزین بهره مند شوند و این امتیاز تنها برای دارندگان خودرو نباشد. در سناریو سوم نیز میتوان بدون سهمیه بندی، نرخ بنزین را افزایش داده و با استفاده از بخشی از درآمد آزاد شده برای دولت، یارانه نقدی به مردم داده شود.
زیان دو سویه اقشار ضعیف: محروم از یارانه بنزین؛ تحت فشار تورم
عضو اندیشکده مطالعات حاکمیت و سیاست گذاری در پاسخ به اینکه کدام سناریو را بهترین روش میدانید که در نتیجه اجرای آن کمترین فشار به سبد هزینه خانوار وارد شود، اظهار داشت: در روش نخست از عدالت اجتماعی خبری نیست چرا که یارانه بنزین به همه افراد تعلق نمیگیرد و تنها شامل حال دارندگان خودرو میشود. این سیاست در واقع ادامه روند فعلی در توزیع ناعادلانه یارانه بنزین است. چنانچه طبق گزارشی که سازمان برنامه هفته گذشته منتشر کرد، ثروتمندترین خانوادههای ایرانی ۱۷ برابر بیش از فقیرترین قشر جامعه از یارانه مستقیم بنزین بهره میبرند. البته این تمام داستان نیست. چرا که این نوع حمایت دولت از ثروتمندان از طریق تثبیت قیمت، باعث ایجاد کسری بودجه و تورم مزمن در کشور شده که بیشترین فشار آن باز هم بر دهکهای پایین جامعه است.
این کارشناس انرژی ادامه داد: در واقع اقشار مستضعف جامعه نه تنها از یارانه بنزین سودی نمیبرند، بلکه فشار تورمی حاصل از این سیاست را نیز به دوش میکشند. این در حالی است که تنها ۴۳ درصد مردم دارای خودروی بنزین سوز هستند و این آمار برای فقیرترین دهک جامعه روستایی تنها ۰.۷ درصد است. پس مشخص است که اعطای سهمیه بنزین به ماشینها دردی از فقرای جامعه دوا نخواهد کرد و تنها اثرات تورمی احتمالی توشه آنها خواهد بود. البته باید توجه داشت که مطالعات تجربی انجام شده در ایران و سایر کشورهایی که افزایش قیمت بنزین را تجربه کردهاند نشان میدهد که افزایش قیمت بنزین اثر تورمی چندانی نخواهد داشت و تنها در ماه اول با افزایش سطح قیمتها نسبت به ماه قبل مواجه خواهیم بود و در ماههای بعد از افزایش قیمت، اثر تورمی چندانی مشاهده نشده است.
تخصیص سهمیه به افراد به عدالت نزدیک است
این پژوهشگر اقتصادی افزود: در ارتباط با سناریو دوم که تخصیص سهمیه به افراد است، دهکهای پایین بیشترین بهره مندی را خواهند داشت و به برقراری عدالت اجتماعی نزدیک تر میشود. از سویی دیگر در نتیجه استفاده از این روش، دخالت دولت در این حوزه کاهش مییابد. البته باید بازاری متشکل برای خرید و فروش سهمیه بنزین افراد وجود داشته باشد. در این حالت دولت باید تمام زنجیره یارانهای را که در حوزه تولید و فروش سوخت وجود دارد، از میان برداشته و اجازه دهد بر اساس عرضه و تقاضا در بازار نرخ سوخت معین شود. این در حالی است که باید سقف ذخیره سهمیه برای سهم بنزین در بازار وجود داشته باشد تا زمینه ساز احتکار نشود. علاوه بر این خرید سوخت صرفاً در جایگاه و زمان سوختگیری امکانپذیر باشد تا جلوی فعالیت سفتهبازانه و نوسانات ناشی از آن گرفته شود.
ضیایی تصریح کرد: یکی از دلایلی که موجب شد در دولت نهم و دهم شاهد افزایش تورم در نتیجه رشد قیمت بنزین باشیم این بود که یارانه داده شده در طرح هدفمندی یارانهها از منبعی غیر از محل افزایش قیمت بنزین بود به همین دلیل در آن دوره با کسری بودجه و در نتیجه تورم مواجه شدیم.
جایگاه دولت در پازل هدفمندی یارانهها
به گفته وی در نتیجه اجرای روش اول قیمت گذاری سوخت، درآمد چندانی نیز به دولت نمیرسد. بنابراین این سناریو نه از منظر عدالت و نه از منظر ایجاد درآمد برای دولت و کاهش کسری بودجه مورد تأیید نیست. سناریوی سوم نیز هر چند از منظر اقتصادی مورد تأیید است، اما به نظر میرسد در حال حاضر مورد نظر سیاستگذار نیست و اعتماد چندانی نیز از سوی مردم نسبت به دولت برای چگونگی تخصیص درآمد آزاد شده از آن وجود ندارد. این در حالی است که به عقیده جامعه شناسان در شرایطی که اعتماد مردم نسبت به عملکرد دولت کاهش یافته، چنین اقدامی که دولت بنزین را بر اساس نفر تخصیص دهد میتواند در بازگشت این اعتماد مؤثر باشد؛ چرا که در چنین شرایطی خود مردم برای سهم بنزین خود تصمیم میگیرند و درآمد حاصل از فروش آن به قیمت بازار نیز توسط خودشان صرف میشود. ضمن اینکه برای دولت نیز درآمد قابل توجهی به دلیل عدم تخصیص یارانه به بنزین (به غیر از سهمیههایی که به افراد اعطا میشود) آزاد خواهد شد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

جزئیات حذف چهار صفر از پول ملی
هیئت دولت در حال بررسی طرحی است که در آن هر ۱۰ هزار ریال فعلی به یک تومان تبدیل خواهد شد. ریال همچنان در ادبیات اقتصادی باقی میماند و هر ۱۰۰ ریال جدید معادل یک تومان ارزش خواهد داشت. با این تفسیر نسبت تومان و ریال به زودی مثل دلار و سنت خواهد شد
خسته شدیم از بس درباره حذف چهار صفر از پول ملی حرف زدیم. با این حال مثل اینکه این بار قضیه خیلی جدیتر شده و کار به هیئت دولت کشیده است. طوری که پایگاه اطلاع رسانی هیئت دولت خبر داده که حذف چهار صفر از پول ملی همین الان در حال بررسی در کمیسیون اقتصادی است و طرح آن را بانک مرکزی پیشنهاد داده. قضیه از این قرار است که تومان میخواهد به واحد پول رسمی تبدیل شود.
البته نه آن تومانی که الان داریم، بلکه هر ۱۰ هزار ریال فعلی معادل هزار تومان فعلی، به یک تومان جدید تبدیل خواهد شد. ساده بگویم، هر دلار میشود ۱۳ تومان. از طرفی قرار نیست ریال به کلی حذف شود. ریال جدید میخواهد همچنان به عنوان واحد پول خرد در کنار تومان بماند. اما این بار به جای هر ۱۰ ریال، هر ۱۰۰ ریال معادل یک تومان خواهد بود. به عبارتی هر ریال جدید معادل ۱۳ سنت آمریکا خواهد شد.
طرح حذف چهار صفر از پول ملی از کجا آمده؟
بانک مرکزی بالاخره طرح حذف چهار صفر از پول ملی را نهایی کرد و حالا این طرح در حال بررسی در کمیسیون اقتصاد هیئت دولت است. بالا رفتن تورم و کاهش ارزش پول ملی مشکلات زیادی در انتقال پول به وجود آورده. نمونه آن حجم زیاد اسکناسهای در گرد و استفاده از ارقام بزرگ در مبادلات روزمره و سختی محاسبه آنهاست. حالا دیگر سکهها کمتر به درد میخورند و به طور کلی از جریان تبادل پول حذف شدهاند. شاید باورتان نشود، ولی ما یک واحد پول خرد داریم که شاید اسمش هم در ایران به گوشتان نخورده باشد. آن هم دینار ایران است که به کلی کنار گذاشته شده و یاد و خاطره آن هم باقی نمانده است.
استفاده نکردن از واحد پول رسمی ریال در صحبتهای مردم و جایگزین شدن آن با واحد غیررسمی تومان، همه و همه بخشی از مشکلاتی است که یقه ریال را گرفته و ول کن نیست. تازه میتوانیم به اینها بالا بودن استهلاک اسکناس به خاطر نگهداری آن در حجم بالا، هزینه بالای چاپ و حذف اسکناس و همچنین استهلاک بالای دستگاههای خودپرداز و پولشمار را هم به عنوان دیگر پیامدهای منفی کاهش ارزش واحد پول ملی شناخت.
اگر نگاهی به شاخص قیمتها بیاندازیم میبینیم در سال ۵۰ شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی تنها ۰.۰۵۶ بود و حالا در سال ۹۷ به ۱۵۳.۶ رسیده. یعنی چیزی حدود دو هزار و ۷۰۰ برابر. این در حالی است که بزرگترین اسکناس ما با احتساب ایرانچک ۵۰ هزار تومانی، در این مدت از هزار تومان به ۵۰ هزار تومان رسیده است که صرفا ۵۰ برابر رشد داشته. همین موضوع در مجموع باعث شده کمتر کسی برای مبادلات بزرگ از اسکناس پول ملی استفاده کند. همه اینها تک به تک دلیلی شده تا طرح حذف چهار صفر از پول ملی جدیتر از قبل پیگیری شود.
تومان واحد پول جدید خواهد بود
آنچه تا اینجای کار در مورد طرح حذف چهار صفر از پولی ملی میدانیم این است که واحد پول جدیدمان اسم آنچنان متفاوتی نخواهد داشت و تحت عنوان تومان تعریف میشود. طوری که هر تومان جدید معادل ۱۰ هزار ریال فعلی خواهد بود. البته حذف چهار صفر از پول ملی به این معنی نیست که کلا ریال را بیخیال شویم. هر کشوری در کنار واحد پول اصلی خود، یک واحد پول خرد هم دارد. مثل هر دلار که معادل ۱۰۰ سنت است. تومان جدید هم برابر با ۱۰۰ ریال جدید خواهد بود تا همچنان بتوانیم از ریال به عنوان واحد پول خرد استفاده کنیم.
بیاید برای روشن شدن موضوع یک مثال بزنیم. اسکناس سبز ۱۰ هزار تومانی را در نظر بگیرید با اسکناس قهوهای رنگ ۱۰۰ تومانی. در واحد پول جدید، هر کدام از اسکناسهای سبز معادل ۱۰ تومان جدید و هر کدام از اسکناسهای قهوهای رنگ معادل یک ریال جدید ارزش خواهند داشت.
هر موقع که حذف چهار صفر از پول ملی اجرایی شده و تومان رواج قانونی پیدا کند، در کل قوانین و مصوبهها تومان به عنوان واحد پول رسمی جایگزین ریال خواهد شد. همچنین همه اعداد و ارقامی که در تعهدات، اسناد، دفاتر و قراردادها درج میشود بر حسب تومان خواهد بود.
در فرآیند حذف چهار صفر از پول ملی، چگونگی انجام عملیات حسابداری، مالی، مالیاتی، محاسباتی، آماری، تهیه و تنظیم صورتهای مالی، دادههای تاریخی، ثبت اطلاعات، اصلاح دفاتر و حسابها و گرد کردن اعداد بر اساس یک آئیننامه تعیین میشود که تا شش ماه بعد از تصویب قانون توسط وزارت امور اقتصادی و دارایی و بانک مرکزی تهیه و تدوین خواهد شود.
حذف چهار صفر از پول ملی چقدر زمان میبرد؟
مشکل بزرگ تغییر واحد پول، جمعآوری حجم انبوه اسکناسهای قدیمی از بازار و تزریق اسکناسهای تازه چاپ شده با واحد پول جدید در بازار است. بانک مرکزی تخمین میزند که دوره گذار از ریال به تومان تقریبا ۲۴ ماه طول بکشد و در این مدت زمان اسکناسها و سکههای قدیمی جمعآوری و جایگزین میشود.
آثار احتمالی حذف چهار صفر از پول ملی
اگر شنیدید که کاهش چهار صفر از پول ملی تورم را کم میکند، بدانید که این جمله اشتباه است. چراکه خود بانک مرکزی در بررسی آثار احتمالی حذف چهار صفر از پول ملی میگوید:
این کار هیچ تاثیری بر شاخص تورم نخواهد گذاشت و صرفا واحد سنجش ارزش پول تغییر پیدا میکند. به علاوه اینکه یک ملاحظه مهم باید در مورد حذف چهار صفر از پول ملی داشته باشیم. آن هم اینکه وقتی صفرها از کنار پول حذف شوند، ممکن است فروشندهها قیمتها را رو به بالا گرد کنند. برای همین خود بانک مرکزی میگوید باید در این زمینه نظارت شدیدی از طرف نهادها انجام شود.
حذف چهار صفر از پول ملی روی سپردههای بانکی هم تاثیر نخواهد گذاشت. چراکه ارقام سپردهها به یک نسبت کوچک میشود و تغییر مقیاس پیدا میکند. در این زمینه همه بانکها باید میزان سپردههای بانکی را با واحد پول جدید تطبیق دهند.
حذف چهار صفر از پول ملی حتی روی قدرت خرید پول ملی هم تاثیر ندارد. چراکه ارزش پول ملی در داخل، تحت تاثیر میزان نقدینگی در مقایسه با رشد اقتصادی است.
از نظر خارجی هم نرخ ارز تحت تاثیر صادرات، واردات و ورود و خروج سرمایه از کشور است.
برای همین حذف چهار صفر از پول ملی صرفا حیثیت ظاهری پول ملی را در مقایسه با بقیه ارزها بهتر میکند.
حذف صفر پول ملی در دیگر کشورها
از سال ۱۹۲۳ یعنی حدود ۹۵ سال پیش تا حالا بیش از ۵۰ کشور دنیا تصمیم گرفتهاند که واحد پولشان را با حذف صفر تقویت کنند. فرقی نمیکند کشور ضعیف و قوی، همه جور کشورها تجربه حذف صفر از واحد پول ملی را دارند. تا ابتدای دهه ۱۹۴۰ حذف صفر از پول ملی تنها در منطقه اروپا اجرا شد. از ابتدای دهه ۱۹۷۰ تا ابتدای دهه ۱۹۹۰، کشورهای آمریکای جنوبی از نظر دفعات و تعداد حذف صفر، از همه پیشروتر بودند، اما در دهه ۱۹۹۰ این سیاست در سایر مناطق جهان نیز اجرا شد که به لحاظ دفعات اجرا جهاش قابل توجهی نسبت به دورههای قبل داشته است.
رکورددار حذف صفر از پول ملی کشور زیمباوه است که یک بار در سال ۲۰۰۸ میلادی ۱۰ صفر از پول ملی خود را حذف کرد. هر چند این طرح نتیجهای در کنترل تورم نداشت و این کشور مجبور شد سال بعد یعنی ۲۰۰۹ دوباره ۱۲ صفر دیگر از واحد پول ملی خود را حذف کند. آخرین کشوری که صفرهای پول ملی خود را حذف کرده بلاروس واقع در شرق اروپا است که در سال ۲۰۱۶ حذف چهار صفر از پول ملی را در دستور کار قرار داد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

نایب رئیس هیئت مدیره انجمن اقتصاد انرژی ایران:
آینده نفتی ایران در اوپک و بازار جهانی
نظام سهمیهبندی اوپک براساس تولید نفت کشورها است (و نه صادرات) بنابراین شاید بتوان جایگاه اعضاء را از این نظر تعیین کرد ایران در حال حاضر بعد از عربستان، عراق و امارات متحده عربی، همراه با کویت در رده چهارم یا پنجم در بین پانزده عضو فعلی اوپک قرار دارد
«عمدهترین رقیب ایران و حتی اوپک و روسیه در شرایط بعد از خروج ایالاتمتحده از برجام، خود ایالاتمتحده بوده است و حتی بعضی معتقدند که یکی از دلایل فشار غیرمتعارف ایالاتمتحده بر صفر کردن صادرات نفت ایران، جا باز کردن برای صادرات نفت خود است.» این را غلامحسین حسنتاش عضو انجمن اقتصاد انرژی ایران میگوید. وی طی گفتگو با فرارو به بررسی شرایط ایران در اوپک و همچنین تاثیرات کاهش صادرات ایران در بازار نفت جهانی پرداخته است که در ادامه میخوانید:
با توجه به کاهش صادرات نفت ایران دقیقا چه اتفاقی در اوپک رخ میدهد؟ آیا جایگاه ایران تنزل پیدا میکند؟
براساس آخرین گزارش دبیرخانه سازمان اوپک که چند روز پیش منتشر شده است و اطلاعات تا پایان ماه مارس ۲۰۱۹ را در بر دارد تولید نفت ایران در ماه مارس به حدود ۲.۷ میلیون بشکه رسیده است و این در حالی است که تولید نفتخام ایران بعد از برجام و قبل از خروج امریکا از برجام به حدود ۳.۸ میلیون بشکه در روز رسیده بود. ضمنا لازم به توضیح است که در شش ماه اخیر تولید نفت ایران علیرغم فشار امریکاییها کاهش بیشتری نیافته و در حدود همین ۲.۷ میلیون بشکه در روز ادامه یافته است. ایران با توجه به شرایط تحریم عملا در حال حاضر از نظام سهمیهبندی اوپک خارج است و رکوردهای تولید فعلی ایران ملاکی برای سهمیه ایران در آینده و درصورت رفع تحریمها نخواهد بود و اگر به هر دلیل و به هر صورتی تحریمها متوقف گردد ایران حق خواهد داشت مجددا تولید خود را به حداکثر ممکن برساند.
اصلا عملا سقوط جایگاه در اوپک به چه شکل اتفاق می افتد آیا اصلا میتوانیم بگوییم که ایران جایگاهش تنزل پیدا کرده؟
نظام سهمیهبندی اوپک براساس تولید نفت کشورها است (و نه صادرات) بنابراین شاید بتوان جایگاه اعضاء را از این نظر تعیین کرد ایران در حال حاضر بعد از عربستان، عراق و امارات متحده عربی، همراه با کویت در رده چهارم یا پنجم در بین پانزده عضو فعلی اوپک قرار دارد. این که میگویم چهارم یا پنجم برای این که تولید کویت نیز تقریبا در حدود ایران است و در ماه مارس اندکی بیشتر از ایران بوده است. اما جایگاه ایران در میزان تولید نفت قبل از خروج امریکا از برجام بعد از عربستان و عراق در رده سوم و بالاتر از امارات و کویت بوده است.
ایران برای حفظ تاثیر گذاری در اوپک طی مدتی که کاهش صادرات و به تبع آن کاهش تولید دارد، چه اقداماتی باید انجام دهد؟
به نظر میرسد یک فرض ضمنی در سوال شما نهفته است و آن این است که سازمان اوپک را سازمان مهم و تاثیرگذار و تعیینکنندهای در بازار نفت میدانید. واقعیت این است که چنین فرضی درست نیست. اوپک اینک سازمان چندان مهم و تاثیرگذاری نیست. این داستان مفصلی دارد که من در نوشتههایم آن را باز کردهام، ولی به طور اجمال باید گفت: اوپک در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی گیر کرده است و در حالی که از آن زمان تحولات عظیمی در بخش انرژی جهان و در ساختار تولید و بازار نفت جهان رخ داده است هیچ اصلاح ساختار و تحولی در اوپک رخ نداده است. امروز در دنیا بازار و سیاستگذاری انرژی یکپارچه شده است، ولی اوپک در محدوده نفت گیر کرده است ولذا دچار انفعال است و خصوصا با توسعه نفتخامهای غیرمتعارف در جهان و خصوصا ایالاتمتحده امریکا در دو دهه اخیر، توان تاثیرگذاری محدود اوپک در بازار جهانی نفت نیز بیشتر نزول کرده است. تاثیرگذاری اوپک بسیار محدود شده است و به همین دلیل است که بعضی از تولیدکنندگان عمده غیراوپک مانند روسیه نیز در یکی دوسال اخیر به کمک اوپک آمدهاند. واقعیت این است که اینک حضور بسیاری از کشورها در اوپک از نظر تاثیرگذاری بر بازار جهانی نفت اهمیت زیادی ندارد، ولی این حضور یک مزایای جانبی دارد. امروز به اوپک بیشتر میتوان به عنوان یک کلوپ نگاه کرد که حضور در آن حضور در بازی و کسب اطلاع و عقب نیفتادن از قافله نفت و انرژی است تا تاثیرگذاری اساسی در تحولات نفت و انرژی. اما در پاسخ به سوال شما به نظر من برای تاثیرگذاری هر چند محدود چه در شرایط افزایش و چه در شرایط کاهش تولید کشور، باید دیپلماسی فعال نفتی داشت و باید هماهنگی قوی و منسجمی در این جهت میان وزارتین نفت و خارجه وجود داشته باشد.
تاثیر این اتفاقات در بازار نفت را چگونه ارزیابی میکنید؟
بازار جهانی نفت در یکی دو سال اخیر بیش از هر چیز تحت تاثیر تحولات نفت تولید غیرمتعارف یا نفت شیل در ایالاتمتحده بوده است چرا که تولیدکنندگان اوپک جمع میزان تولیدشان نوسانات عمده و تاثیرگذاری نداشته است و حتی غیراوپکیهای عمده مانند روسیه نیز چنین بودهاند، ولی میزان تولید نفت شیل دائما در حال افزایش بوده است و سهم بازار دیگران را گرفته است.
کشورهای رقیب ایران در چنین موقعیتی چه اقداماتی را در دستور کار قرار میدهند؟
همانطور که عرض کردم عمدهترین رقیب ایران و حتی اوپک و روسیه در شرایط بعد از خروج ایالاتمتحده از برجام، خود ایالاتمتحده بوده است و حتی بعضی معتقدند که یکی از دلایل فشار غیرمتعارف ایالاتمتحده بر صفر کردن صادرات نفت ایران، جا باز کردن برای صادرات نفت خود است، چراکه با افزایش تولید نفت و گاز شیلی، ایالات متحده در سالهای اخیر تبدیل به یک صادرکننده نفت و گاز و میعانات گازی و بعضی فراوردههای نفتی شده است.
بنا برگزارش دبیرخانه اوپک که اشاره کردم، در ماه مارس ۲۰۱۹ کل تولید نفت اوپک ۵۳۴ هزار بشکه نسبت به ماه قبل از آن کاهش داشته و از حدود ۳۰.۵۵۷ میلیون بشکه در ماه فوریه به کمی بیش از ۳۰ میلیون بشکه در روز در ماه مارس رسیده است که بیشترین کاهش نیز به ترتیب مربوط به عربستان سعودی، ونزوئلا و عراق بوده است. دلایل کاهش تولید ونزوئلا که مشخص است و به تحولات سیاسی این کشور مربوط میشود، ولی در مورد عربستان به نظر میرسد که به سقف توان تولید خود رسیده است. البته عربستان همواره سعی کرد است ضعفهای تولید خود را در لابلای تصمیماتی که در اوپک گرفته میشود بپوشاند یعنی مثلا اگر توان تولید ندارد در اجلاس اوپک خط کاهش سقف تولید را دنبال میکند که افت تولید بعدی خود را به حساب تصمیم و مصوبه اوپک بگذارد، اما واقعیتها در مورد عربستان به تدریج در حال آشکار شدن است خصوصا این که دولت عربستان برای تمهید مقدمات عرضه بخشی از سهام شرکت آرامکو در بورسهای بینالمللی، اخیرا مجبور شده است که بعضی اطلاعات را منتشر نماید. تولید نفت عراق هم در سه ماه اخیر مرتبا با کاهش هرچند جزئی همراه بوده است که جمع آن از ابتدای سال میلادی جاری به حدود ۲۰۰ هزار بشکه در روز میرسد و میزان تولید فعلی عراق حدود ۴.۵ میلیون بشکه در روز است. البته نا گفته نماند که شرکتهای بینالمللی نفتی فعال در عراق سالها پیش و در هنگام عقد قراردادهای توسعهای این کشور، وعده داده بودند که تولید نفت این کشور را در این سالی که در آن هستیم به بیش از ۱۰ میلیون بشکه در روز برسانند که اینک معلوم میشود توهمی بیش نبوده است و ماجرای قراردادهای عراق ماجرای درسآموزی است که خارج از موضوع سوال جنابعالی است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
رییس اتحادیه املاک:
قیمت مسکن امسال گران نمیشود

ایسنا نوشت: رییس اتحادیه مشاوران املاک گفت: هماکنون قیمت مسکن به ثبات رسیده و تا زمانی که قدرت خرید متقاضیان بالا نرود، شاهد جهش قیمت نخواهیم بود.
مصطفی قلی خسروی اظهار کرد: بازار مسکن در سال ۱۳۹۷ شرایطی مشابه سال ۱۳۹۱ را تجربه کرد. بدین صورت که افزایش قیمت در بازارهای موازی همچون طلا و ارز به رشد بیش از حد قیمت مسکن و کاهش قدرت خرید متقاضیان مصرفی منجر شد. همین موضوع، کاهش معاملات و کاهش سرعت رشد قیمت در نیمه دوم سال ۱۳۹۷ را به همراه داشت و پیش بینی میشود این وضعیت برای سال ۱۳۹۸ نیز ادامه پیدا کند.
وی افزود: ممکن است در مواردی بعضی سازندگان یا مالکان، قیمتهای نامتعارف برای منطقه خود تعیین کنند اما روند کلی بازار مسکن به سمت ثبات قیمت میرود. حداکثر رشدی که برای بازار مسکن میتوان متصور بود همسطح تورم عمومی یا حتی پایینتر از نرخ تورم است و هیچگونه جهشی در سال جاری اتفاق نخواهد افتاد.
کاهش ۵ درصدی معاملات در کل کشور
رئیس اتحادیه مشاوران املاک درباره آخرین وضعیت معاملات در فروردین ماه ۱۳۹۸ گفت: از یکم تا بیستم فروردین ماه ۱۳۹۸ در کل کشور ۱۱ هزار و ۵۶۷ قرارداد خرید و فروش به امضا رسیده که نسبت به زمان مشابه سال گذشته پنج درصد کاهش نشان میدهد. همچنین اجاره نامهها در این مدت ۶۱۲۵ مورد بوده که نسبت به زمان مشابه سال قبل ۲۶ درصد کاهش یافته است.
وی افزود: در شهر تهران نیز از یکم تا بیستم فروردین ماه ۷۴۱ مورد خرید و فروش مسکن انجام شده که نسبت به همین زمان در سال قبل ۵۱ درصد کاهش نشان میدهد. در خصوص بازار اجاره نیز ۱۲۲۸ اجاره نامه منعقد شده که نسبت به بیست روزه فروردین ۱۳۹۷ بالغ بر ۲۶ درصد کاهش یافته است.
خسروی با بیان اینکه در فروردین ماه معمولاً به دلیل قرار داشتن در تعطیلات، خرید و فروش ملک کاهش پیدا میکند گفت: امسال به دلیل جهش قیمتها و با توجه به نزولات جوی، کاهش قراردادها محسوستر بوده است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

در نماز جمعه تبریز/
هشدار امام جمعه تبریز درباره قطع درختان جنگل های ارسباران
به دستگاه های مسئول
نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی نسبت به قطع درختان ارسباران در آذربایجان شرقی هشدار داد.
به گزارش نصر، حجه الاسلام والمسلمین محمدعلی آل هاشم در خطبه های نماز جمعه تبریز با اشاره به قطع و حمل گسترده درختان در استان، گفت: بنده از دستگاههای ذیربط میخواهم تا روشنگری کنند چرا باز هم شاهد حمل درخت به صورت تریلی هستیم.
وی ادامه داد: البته بنده مدام و به جد پیگیر موضوع هستم برخی گفتهاند که این درختها از آذربایجانغربی است و برخی نیز گفتهاند که از ارسباران هستند و همان درختهایی هستند که قبلا اجازه حمل نداشتند و الان میبرند.
آل هاشم تاکید کرد: از مسؤولان ذیربط میخواهم تا دقت بیشتری کرده و این موضوع را با دستگاههای نظارتی کنترل کنند تا وقتی هوا آلوده شد نباید گفت که ستاد بحران تشکیل شود زیرا باید از الان به فکر بحران بود و یا خدایی ناکرده سیل بیاید بگوییم که اگر درختها بودند خسارت کمتر بود، از اینرو به این موضوع عنایت زیادی شود و مسؤولان حساسیت بیشتری به خرج دهند.
امام جمعه تبریز در پایان گفت: اصلا باید روشن شود که این تریلیها از کجا آمده و به کجا میروند.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
![]()
چرا برنج گران شد؟
خبرگزاری مهر : دبیر انجمن برنج با بیان اینکه خسارت سیل به تولید برنج جدی نبوده و نباید زمزمه واردات مطرح شود، دلایل گرانی این کالا را مطرح کرد.
جمیل علیزاده شایق درباره اینکه آیا مشخص شده سیلابهای اخیر در کشور، به تولید برنج چه میزان خسارت وارد کرده است، گفت: زمانی که سیل رخ داد، فقط استانهای شمالی در حال خزانهگیری بودند و استانهای جنوبی، کشت برنج را کمی دیرتر از استانهای شمالی آغاز میکنند؛ بنابراین بیشترین توجه در این زمان، به سمت استانهای شمالی است.وی افزود: خوشبختانه استانهای شمالی نیز، تازه در حال خزانهگیری بودند و جز استان گلستان، در مناطق دیگر شمال کشور هم، شاهد بارندگی و سیل چندان زیادی نبودیم.دبیر انجمن برنج کشور اضافه کرد: بارندگی و سیلابهای اخیر به خزانههای برنج در شمال کشور، مقدار کمی آسیب وارد کرده که آن هم قابل جبران است. اگر این سیل از اواسط اردیبهشت به بعد آمده بود، طبیعتا زمینهای اصلی برنج خسارت میدیدند ولی وقتی خزانه آسیب میبیند، چون سطح آن زیاد نیست، میتوان دوباره آن را تجدید کرد.
شایق تصریح کرد: بر این اساس، هم اکنون در مازندران و گیلان، اصلا مشکلی وجود ندارد و کارها بهصورت روتین پیش میرود؛ ضمن اینکه حدود ٥٠٠ هزار هکتار از سطح زیرکشت کشور نیز در این دو استان است.وی با بیان اینکه در گرگان، خزانهها مقداری خسارت دیده است، افزود: این خزانهها در حال تجدید شدن است و جبران میشود؛ بنابراین اگر اتفاق دیگری در اردیبهشت نیفتد، خزانههای گرگان هم مجددا احیا خواهند شد.شایق با اشاره به اینکه استانهای جنوبی خزانهگیری خود را معمولا دیرتر از اول فروردین انجام میدهند، ادامه داد: اکثر این استانها، خزانهگیری نکرده بودند و برخی نقاط هم که خزانهگیری کرده بودند، خسارت زیادی ندیدهاند که بتواند به مجموعه تولید آسیب بزند.وی با تاکید بر اینکه مبادا این سیل بهانهای شود برای اینکه زمزمه واردات به راه افتد، تصریح کرد: فعلا به نظر نمیرسد که تولید برنج خسارت زیادی دیده باشد و تا پایان شهریورماه ٩٨، کاهش تولید داشته باشیم؛ مگر اینکه در این ۶ ماه اتفاق جدیدی رخ دهد.وی گفت: میزان تولید در سال جاری فعلا قابل پیش بینی نیست؛ چراکه باید وارد اردیبهشت ماه شویم و بعد ببینیم استانها در چه وضعیتی هستند؛ اما معمولا هر سال نیز همین کار را میکردیم.
دبیر انجمن برنج ایران، درباره دلایل افزایش قیمت برنج ایرانی نیز افزود: این امر دو دلیل دارد؛ اول اینکه فروشنده برنج خود را با فروشندگان سایر اقلام مقایسه میکند و با خود میگوید وقتی قیمت سایر اقلام از جمله گوشت و مرغ افزایش چشمگیری یافته، چرا قیمت برنج افزایش نیابد؟ چون قیمت تمامشده این کالا همانی است که در مرداد پارسال بوده است، پس دلیل اول بحث مقایسه است. وی افزود: دلیل دوم نیز این است که به دلیل مباحث مربوط به ارز و تحریمها، واردکنندگان سال گذشته نتوانستند به میزانی که انتظار میرفت، برنج وارد کنند، بنابراین چون برنج خارجی خیلی وارد نشد، طبیعتا قیمت برنج خارجی هم بالا رفت. ولی این موارد دلیل کمبود برنج در داخل نیست؛ چون ما هیچ کمبودی در داخل نداریم.شایق ادامه داد: برخی از شرایط پیش آمده به دو دلیل سوءاستفاده میکنند؛ یکی اینکه چون برنج خارجی کم وارد شده، یکه تازی کردهاند و دلیل دیگر هم این است که برخی این سوال را مطرح میکنند که تفاوت ما با فروشندگان سایر کالاها چیست که گران نفروشیم؟ وی میزان تولید برنج را در سال گذشته بر اساس آمار رسمی وزارت جهاد کشاورزی دو میلیون و ٢٥٠ هزارتن اعلام کرد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

رعایت پنج نکته در سبد دارایی
یک – با بیشتر از ٣٠ درصد دارایی خود وارد معاملات پر ریسک نشوید
دو- در معاملات پر ریسک حد ضرر اعمال کنید حد ضرر اکنون « ده درصد » است
حد ضرر «ده درصدی » به این معناست که اگر در یک معامله ده درصد ضرر کردید از آن خارج شوید
سه – در معامله ای که نتوانید حد ضرر ده درصدی را اعمال کنید وارد نشوید
اگر معامله ای انجام دادید و ده درصد ضرر کردید و خواستید از آن معامله خارج شوید و کسی « موضوع معامله » را نخرید وارد این گونه معاملات نشوید.
اگر در یک معامله ده درصد زیان کردید ، با ده درصد زیان خارج شوید نگویید تا زیان جبران نشده از معامله خارج نمیشوم
چهار – اگر با ٣٠ درصد دارایی وارد معاملات پر ریسک شدید و با ده درصد زیان خارج شدید شما تنها ٣ درصد از کل پرتفوی دارایی خود را از دست داده اید
کسانی که ورشکست میشوند یا زیان قابل ملاحظه متحمل میشوند حد ده درصدی زیان را رعایت نمی کنند
فعالین اقتصادی که به مطالب « مقاله امروز » عمل نکنند بقیه مطالب سایت ما هم برای آنها مفید نیست
پنج – کسانی که مطالب امروز را رعایت نکنند با دارایی خود قمار می کنند
منبع:: سایت دکتر ادیب
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
معرفی جامع تفرجگاه کوهستانی عینالی تبریز
معرفی جاذبه های گردشگری و امکانات رفاهی تفریحی تفرجگاه کوهستانی عینالی تبریز
بقعه عون بن علی دوره ایلخانی- قرن ۹ هجری
این بقعه در زمان ایلخانان بنا شده است. اصل بناءمقبره و مسجد در قرن نهم آباد بوده و در حمله عثمانیان تخریب گردیده و در زمان شاه عباس صفوی تجدید بنا شده است. بار دیگر در زلزله سال۱۱۹۳ هجری ویران و اواخر قرن ۱۳ توسط امین لشگر قهرمان میرزا تعمیر شده است. نوع مالکیت بنا اوقافی است. این بنا به عینال، زینال یا عینالی و یا بقعه عون بن علی نیز مشهور است و به روایتی این بقعه مزار دو پسر حضرت امیر المومنین علی علیه السلام بناهای عون بن علی و زید بن علی است وشاید دوتن از پاکمردان و محبان آن حضرت بوده اند که نام عون بن علی و زید بن علی داشته اند.


برج یادمان شهدای گمنام عینالی
یادمان شهدای گمنام تبریز (شهدای جنگ تحمیلی یران و عراق) یکی از یادمانهای باشکوه و کم نظیر در کشور می باشد. این بنا در سال ۱۳۸۱ در حرکتی نمادین و با تاسی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب پی ریزی و در سال ۱۳۸۵ با الطاف الهی و تلاش عاشقان طریقت به پایان رسید و ۸ شهید گمنام هشت سال دفاع مقدس را دردل خود جای داد.
این عزیزان همواره ملجاء عاشقان و ره پویان طریق جهاد و شهادت خاصه مامن قابطه ورزشکاران و کوهنوردان می باشد شعر معروف استاد شهریار در تجلیل از رزمندگان اسلام: سلام ای جنگجویان دلاور، نهنگانی به خاک و خون شناور براین یادمان نقش بسته است.


پهنه های جنگلداری شده
با توجه به اینکه پروژه جنگلکاری و تفرجگاهی کوهستان عینالی فاز بندی شده است، فاز اول این پروژه جنگلکاری دامنه های مشرف به شهر تبریز و در حدود ۱۰۰۰هکتار می باشد که با ۶۰۰ هکتار جنگلکاری صورت گرفته چشم اندازی زیبایی در این کوهستان شکل گرفته است و محل مناسبی برای گردشگری و استراحت مسافران بوجود آورده است.


دریاچه داغ گؤلی
دریاچه داغ گؤلی عینالی در فضایی به وسعت حدود ۴۰ هزار مترمربع با گنجایش ۵۴ هزار مترمکعب ذخیره آب همراه با پیاده راه و دیوار سنگی پیرامون آن بطول ۴۵۰ متر و نصب سردیس های مفاخر آذربایجان در ارتفاعات تفرجگاه احداث به محلی آرام و دلنشین برای اوقات فراغت شهروندان عزیز و مهمانان گرامی تبدیل شده است.




نگارخانه عینالی
جهت برگزاری نمایشگاه های هنری و صنایع دستی و اجرای برنامه های متعدد فرهنگی و اجتماعی در ۲ طبقه به مساحت ۸۰۰ مترمربع در مجموعه دریاچه داغ گؤلی عینالی احداث شده است.





مسیر سنگ فرش تفرجگاه و چشم انداز زیبا نسبت به شهر
مسیر اصلی و سنگ فرش تفرجگاه عینالی به طول ۵/۳ کیلومتر با مناسب سازی برای سالمندان و افراد کم توان با پیچ و خم های زیاد می باشد که با ایجاد آبراه و جریان آب در طول مسیر، گلکاری، نصب وسایل ورزشی و آلاچیق ها منظره زیبایی به آن بخشیده است و در ایام پرتردد بصورت فشرده مورد استفاده قرار می گیرد.


پارک طبیعت و حیات وحش عینالی
این مجموعه زیست محیطی در نوع خود بی نظیر بوده و زیستگاه برخی گونه های پستانداران بزرگ جثه استان اقبیل کل، بز و قوچ می باشد. میهمانان عزیر میتوانند با انتخاب مسیر هوایی، این مجموعه زیبا را از داخل تله کابین مشاهده کنند.


توربین های بادی
در کوهستان عینالی اکثر روز های سال، باد وجود دارد که اغلب در بهار و تابستان با شدت بیشتری و در پاییز و زمستان با شدت کمتری می وزد. توربین های بادی عظیمی که به صورت افقی در چند قسمت از کوهستان عینالی داخل تفرجگاه نصب شده اند در شرایطی که وزش باد مناسب باشد، با چرخش هر کدام از این پره ها مناظر زیبا و دیدنی را بوجود می آورد و بیش از هر چیز در ابتدای ورود به این شهر توجه هر بیننده ای را به خود جلب می کند.

دره ها و صخره های زیبا و اغلب صعب العبور
دره هاای متعددی که بین بلندی های کوه عون بن علی (عینالی) ایجاد شده اند، از هر لحاظ دیدنی هستند. پاره ای از این دره ها، که معروف تر از بقیه هستند، مورد علاقه ی کوهنوردان و گردشگران می باشند.
((ایلان اوچانلار)) ، ((قبه زن)) ، ((قانلی دره)) ، ((کهلیک بولاغی))((دوه چی بولاغی))

رودخانه آجی چای
اصلی ترین آب منطقه ی عینالی همان رودخانه ی “آجی چای” است که تمام دره های شمالی کوه را از مشرق به غرب در می نوردد این رود که از کوه ساوالان سرچشمه گرفته بعد از عبور از عینالی به دریاچه ارمیه می ریزد . طبیعت زیبایی که در کنار این رود و در پشت کوه عینالی پدید آمده گردشگران و کوهنوردان زیادی را به این دره ی زیبا جلب می کند .

چشمه های داخل تفرجگاه
معروفترین چشمه ها : چشمه ی ((ترلان بولاغی)) ، چشمه ی ((دوچی بولاغی)) ، چشمه ی ((کهلیک بولاغی))

دامنه های کوه دند
از کوههای مهم نزدیک به کوه عینالی کوه دند می باشد که چشمه های « سؤیدلر » و « ایمام آغاجی » را در جهات شرق و جنوب خود ،ارمغان دوستداران طبیت می دارد. ارتفاع قله دند ۲۳۷۸ متر می باشد.

گل های طبیعت عینالی

تله کابین
مجموعه تله کابین تبریز واقع در تفرجگاه عینالی در حال حاضر دارای ۱۲ کابین و هرکابین با ظرفیت ۸ نفر می باشد. طول مسیر تله کابین ۱۴۸۰ متر و اختلاف ایستگاه اول و دوم ۲۴۰ مترمی باشد در ایستگاه های اول و دوم تله کابین سرویسهای بهداشتی کافی شاپ و نمازخانه احداث شده است.
جاذبه های ویژه تله کابین تبریز
– تنها صخره استاندارد و طبیعی برای صخره نوردی کنار دکل دوم
– دره بسیار زیبا و فوق العاده با تخته سنگها و صخره های طبیعی و زیبا (پارک طبیعت و حیات وحش عینالی) با عمق حدود ۱۰۰ متر
– نمای زیبای تبریز از آسمان ( در طول مسیر )
– منظره زیبای شهر و کوهستان و نیز قله دند ایستگاه دوم



پارک پیوند تبریز فضایی پر از قلب های عاشقانه
از جمله پارک های منحصر بفرد در کشور، پارک پیوند تبریز است که در فضایی بسیار زیبا در محدوده تفرجگاه عینالی تبریز و در ضلع شرقی پارک ائل داغی جنب اتوبان پاسداران احداث شده است. وجود مسیر اختصاصی برای عبور عروس و داماد، مسیر حرکت کاروان های عروسی، محلی ویژه عکسبرداری، المانهای مختلف به شکل قلب از جمله ویژگی های جالب این پارک به شمار می رود.همچنین فضای گلکاری شده زیبا، ایستگاه شارژ تجهیزات الکترونیکی، چندین آبشار به همراه حوضچه، زمین های ورزشی، آلاچیق ها و نمازخانه زمینه نشاط و آسایش گردشگران عزیز را فراهم می کند.


طولانی ترین و پرشیب ترین زیپ لاین کوهستانی کشور
زیپ لاینی که در تفرجگاه عینالی اجرا می شود به طول۵۰۰ متر با اختلاف ارتفاع ۷۵ متری ایستگاه مبدا و مقصد و شیب ۱۷٫۵درصد از مقابل تندیس صخره ای استاد شهریار شروع شده و به تپه نهالستان جنب المان قوری ختم می شود و با اتمام اجرای این پروژه شهروندان هنگام استفاده از آن به دلیل وجود اختلاف ارتفاع ایستگاه مبدأ از سطح شهر با هیجان بیشتر و مشاهده مناظر زیبای طبیعت تفرجگاه عینالی مسیر را طی خواهند نمود.


زمین فوتبال چمن مصنوعی
فاز اول کمپ ورزشی باغ ربع رشیدی عینالی با احداث زمین ورزشی فوتبال چمن مصنوعی در ابعاد ۱۰۰ متر در ۶۵ متر واقع در اتوبان پاسداران جنب کوی شهید بهشتی ، باغ ربع رشیدی تفرجگاه عینالی در ۱۱ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ به بهره برداری رسید.


پیست کارتینگ
پیست موتورهای چهارچرخ ( کارتینگ) در انتهای پارک ائل داغی جنب اتوبان پاسداران با مشارکت بخش خصوصی احداث و مورد بهره برداری قرار گرفت.

باشگاه سوارکاری
با عنایت به اینکه در احادیث و روایات مختلف اسب دوانی و آموزش اسب سواری به مسلمانان به صور مختلف و از جهات متعدد سفارش شده است و همچنین در جهت تشویق و ترغیب جوانان به ورزش سوارکاری و ورزش های سنتی و هویتی و ایجاد جذبه دیگر برای تفرجگاه سازمان با همکاری بخش خصوصی اقدام به آموزش اسب سواری و سوار کاری در بوستان نهالستان تفرجگاه عینالی نموده است که مورد استقبال شهروندان و مهمانان عزیز قرار گرفته است.

رستوران بام تبریز


بوفه ها و کافی شاپ ها




آلاچیق سنتی عشایر (اوبا)


جایگاه CNG
این جایگاه کنار اتوبان پاسداران مابین زیرگذر ارم و میدان آذربایجان داخل محدوده تفرجگاه عینالی احداث شده است.

پارکینگ

المان ها، تندیس ها و مجسمه های مفاخر بزرگ آذربایجان





نمازخانه

وسایل نقلیه جابجایی: ون ها و تاکسی های لندن

زیبایی شب ها با نورپردازی و توسعه روشنایی تفرجگاه عینالی






آبشار عینالی

منبع:تبریز مدرن
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

خطر ورشکستگی بانکها را تهدید میکند؟
حیدر مستخدمینحسینی گفت: هیچ خطر جدی نظام بانکی ایران را تهدید نمیکند و بانکها در معرض خطر ورشکستگی قرار ندارند.
معاون اسبق وزارت امور اقتصادی و دارایی در گفتگو باخبرآنلاین افزود: تهدید بانکها و کلید زدن پروسه بیاعتماد کردن مردم به نظام بانکی بخشی از اهدافی است که در قالب جنگ اقتصادی پیگیری میشود چرا که در این دوره اقتصاد در تیررس دشمنان قرار گرفته است.
او با اشاره به اینکه فشارها در ناحیه اقتصاد متمرکز شده است، ادامه داد: به نظر میرسد وابستگی بیش از حد اقتصاد به نظام بانکی و بانک محور بودن اقتصاد ایران سبب شده است این خط پررنگ برای بیاعتماد کردن مردم به نظام بانکی تدارک دیده شود والا با وجود مشکلاتی که در بانکها به چشم میخورد، هیچ خطری در حوزه ورشکستگی بانکها را تهدید نمیکند.
فرصتی مناسب برای اصلاح
این کارشناس اقتصادی با تاکید بر اینکه مانور مخالفان نظام در بخشهای مختلف این نکته را آشکار میکند که پاشنه آشیل اقتصاد ایران کجاست، گفت: فرصت بسیار مناسبی به دست آمده است تا بانک مرکزی این مساله را در دستور کار قرار داده و در صدد جبران مشکلات در این حوزه باشد.
وی وابستگی بالای اقتصاد به بانکها را عاملی برای شکنندگی و تهدید اقتصاد دانست و گفت: این مقطع در واقع موقعیت خوبی است که بانک مرکزی، دولت و مجلس آستین بالا زده و اصلاح نظام بانکی را عملیاتی کنند.
او در توضیح این مطلب ادامه داد: به لحاظ کارکردی، فعالیتها، انتظارات، اهداف و جایگاه بانکها در اقتصاد باید از وضعیت متمرکز خارج شوند؛ بیتردید اکنون بهترین موقع است که اصلاح نظام بانکی را رقم بزنیم تا خطی که به دنبال تضعیف نظام بانکی و اقتصاد کشور است، ماهیت کارکردی خود را از دست بدهد.
وی با تاکید بر اینکه خود همواره یکی از منتقدان نظام بانکی بوده است، ادامه داد: مطمئنم هیچ خطری ماهیت بانکها را تهدید نمیکند اما باید هوشیار باشیم و بدانیم کسانی که بانکها را نشانه گرفته اند هدف اصلی شان اقتصاد ایران است.
و اما وظایف بانک مرکزی
وی در بخش دیگری از سخنانش با تاکید بر اینکه بانک مرکزی به عنوان، بانک بانکها و مقام ناظر بازار پول، مسوولیت مراقبت از بانکها را برعهده دارد، گفت: بانک مرکزی با ابزارهایی که در اختیار دارد میتواند مانع انحرف در بانکها شود، به عنوان مثال هیات انتظامی که رأی آن لازم الاجراست و رأیش مورد احترام قوه قضاییه هم هست.
وی گفت: از این بابت بانک مرکزی هرجا ببیند که شوکهای داخلی و یا شوک های بیرونی، فعالیتهای بانکها را با قصد و هدف خاصی نشانه رفتهاند، ورود میکند و آن رویه را اصلاح و اطلاعرسانی میکند.
وی با تاکید بر اینکه ممکن است در ادواری کوتاهیهایی در عملکرد بانک مرکزی وجود داشته باشد، ادامه داد: با ورود دکتر همتی به بانک مرکزی و ریاست بازار پول و ریاست مقام ناظر حوزه پول، این حساسیت افزایش یافته و در شورای هماهنگی اقتصادی سران سه قوه نیز بسیاری از خواستهها و تمایلات بانک مرکزی مطرح شده و اختیارات لازم به این نهاد ناظر داده شده است.
وی گفت: تجربه نشان میدهد از بدو شکلگیری بانکها در ایران اعتماد مردم به این نهاد بسیار بالا بوده و تغییر و تحولات نیز خدشهای به این اعتماد وارد نکرده است اما حالا با هدف ساماندهی جنگ اقتصادی و دستیابی به اهداف طراحی شده، برخی این بانکها را نشانه گرفتهاند تا کلیت اقتصاد را زیر سئوال ببرند اما خوشبختانه مشکلی در این سیستم نیست و با اطلاع رسانی بانک مرکزی، خدشهای به این اعتماد وارد نشده است.
او با تاکید بر اینکه باید وابستگی اقتصاد به بانکها کاهش یابد، گفت: محور اصلی اقتصاد ما متاسفانه بانکها هستند. هر دولتی که آمد قصد اصلاح این روند را داشت اما قدمی برنداشت. با این وجود تحرکات اخیر نشان از اهمیت ورود به این مساله میدهد.
به گفته وی توسعه بازار سرمایه و بازار بیمه میتواند از مشکلات موجود در این حوزه بکاهد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

معاون سازمان حفاظت محیط زیست خبر داد:
افزایش یک متری تراز آب دریاچه ارومیه تا سه سال آینده
معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت از محیط زیست گفت: تا سه سال آینده ارتفاع آب دریاچه ارومیه یک متر افزایش مییابد.
به گزارش نصر به نقل از ایسنا، مسعود تجریشی در مراسم تودیع و معارفه مدیر کل محیط زیست آذربایجان غربی که در سالن اجتماعات دانشگاه ارومیه برگزار شد افزود: با برنامه ریزی های انجام شده و اجرایی شدن پروژه زاب و تصفیه خانههای تبریز و ارومیه تا ٣ سال آینده ارتفاع آب دریاچه ارومیه تا یک متر افزایش خواهد یافت.
وی باتاکید بر اینکه به دلیل شرایط دریاچه ارومیه، محیط زیست منطقه وضعیت حساسی دارد، تصریح کرد: ۸۰ درصد از ٢٤ تالاب کشور نابود وخشک شدهاند و تنها دریاچه ارومیه اکوسیستم خود را حفظ کرده است که این خود جای امیدواری است.
تجریشی با اشاره به اینکه تنها ٥٠ درصد از اعتبارات پروژه احیای دریاچه ارومیه صرف احیای دریاچه شده است، خاطرنشان کرد: دولت در سال جاری ٥٠٧ میلیارد تومان اعتبار برای احیای دریاچه ارومیه اختصاص داده است.
وی با اشاره به تولید یک میلیون دلاری محصولات کشاورزی در استان اظهار کرد: متاسفانه مصرف آب در بخش کشاورزی استان متناسب با تولید نیست و این نیازمند مدیریت و برنامهریزی برای کاهش مصرف آب و در کنار آن افزایش میزان تولیدات کشاورزی کم آب بر در استان است.
معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت از محیط زیست کشور، ادامه داد: کاهش مصرف آب همراه با افزایش بهرهوری و افزایش درآمد کشاورزان از اولویتهای دولت است.
به گزارش نصر؛ طی مراسمی از زحمات پرویز آراسته تجلیل و مهران نظری سلطان احمدی به عنوان مدیرکل جدید حفاظت محیط زیست استان معرفی شد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

آنا دیلیمه عاشیقام…آنا دیلی گونو موباره اولسون
نصر: بی تردید زبان ارزشمندترین میراث یک ملت است و اگر زبان ملتی از بین برود، آن ملت هم از صحنه هستی خارج می شود.
زبان مادری گنجینه ای است که از خصوصی ترین تجربه های شخصی مان تا نوستالژی های کودکی مان را با آن به خاطر سپرده ایم؛ زبانی که از کودکی لالایی ها، خنده ها و گریه هایمان را با آن آموخته ایم، زبانی است که با آن عاشقانه ترین و پر مهرترین نوازش ها و محبت ها را دریافت کرده ایم، زبانی است که با آن هستی را برای خود معنا بخشیده ایم، زبانی است که با آن عاشق شده ایم، خندیده ایم و مرگ عزیزانمان را مویه کرده ایم.
امروز، دوم اسفند مصادف با۲۱ فوریه «روز جهانی زبان مادری» است. روزیکه از سال ها پیش برای جلب توجه جوامع بشری به اهمیت تنوع زبانی و حفظ آن در جهان، گرامی داشته می شود؛ بی شک این روز فرصتی است برای یادآوری تعهد سازمان ما به سیاست پاسداری و ترویج زبان ها.
زمانی که سازمان یونسکو سالگرد روز جهانی زبان مادری را پاس می دارد، قابل تامل است که هنوز نوعی ترس نسبت به تدریس زبان مادری در نهاد آموزش ایرانی وجود دارد که طبق اصل 15 قانون اساسی تدریس زبان های مادری از جمله حقوق ایرانیان است، اما در عمل نوعی مقاومت در این خصوص وجود دارد.
زبان بسیار بیشتر از یک ابزار ارتباطی صرف است. زبان بیانگر وضعیت و خصوصیات انسانی ماست و ارزش ها، باورها و هویت ما در زبان تجلی می یابد. از رهگذر زبان است که ما تجربیات، سنت ها و دانش مان را انتقال می دهیم و تنوع زبان ها بازتاب دهنده غنای بی چون و چرای رویاها، تصورات و شیوه های زندگی ماست.
یکی از اصول اساسی و اولیه توسعه اجتماعی جوامع، احترام و پذیرش تنوع ها و تفاوت هاست. امروزه به تنوع و گوناگونی اقوام در جوامع توسعه یافته به عنوان یک فرصت که در زمینه های فرهنگی و اقتصادی می توان از آن استفاده کرد، نگاه می شود.
به میزان تفاوت نگاه ها، زبان ها و فرهنگ ها، تفاوت در جهان بینی و سبک زندگی و نگاه متفاوت به هستی و انسان وجود دارد و آموختن یک فرهنگ و زبان، آشنایی با جهان جدیدی است، جهانی که دریچه های ذهنی انسان را گشوده تر کرده و نمودهای جدیدی از هستی را بر او پدیدار می کند.
ایران و تمدن ایرانی با همین تنوع و تفاوت های زبانی و قومی چندین هزاره به عنوان یک ملت در کنار یکدیگر زیسته است و برخی تنگ نظری ها برای یکدست کردن قومی و زبانی در ایران نه تنها اقدامی در راه حفظ هویت ایرانی نیست، بلکه ضربه ای سخت به این هویت و تمدن تاریخی است.
هویت هر قومی بستگی به فرهنگ آن قوم دارد؛ اگر ما بخواهیم استقلال فکری و فرهنگی خودمان را داشته باشیم، باید ماهیت و پیشینه خودمان را حفظ کنیم. یکی از اصول و برنامه های ارتباط جمعی استفاده از زبان مادری است.
برای درک بهتر این موضوع کافی است همین الان هر جایی که هستید فقط برای چند ثانیه چشمان تان را بیش از گذشته گشوده و با دقت رنگ ها را در اطراف خود نظاره کنید و حالا برای چند ثانیه ي دیگر تصور کنید تمامی این رنگ ها را حذف و فقط یک رنگ را باقی بگذارند؛ حتی با فرض این که آن یک رنگ همان رنگ مورد علاقه شما باشد نیز دنیا به زیبایی و دل نوازی اکنون نخواهد بود.
پس چه اصراری است بر این که این همه لهجه و گویش نغز و شیرین را عامدانه کنار گذاشته و تنها به یک زبان تکلم کنیم؟!
وقتی که ایران بهشت رنگ ها و تفاوت ها باشد، لباس های محلی هر شهر و استانی جلوه های باشکوهی از آمیزش هنرمندانه رنگ ها را در خود جا می دهد؛ لباس هایی که هر کدام نشان از فرهنگ و تاریخی عمیق و گسترده دارد.
لباس کردی، آذربایجانی، بختیاری بلوچی و گیلکی و...هر کدام با رنگ ها و طرح های هنرمندانه نشانه خاصی از تاریخ، اعتقادات و رسومات آن سرزمین را به نمایش می گذارد.
گویش، لهجه و زبان هر منطقه از ایران آمیخته با جغرافیا و سبک زیست آن منطقه است. گویش ها و زبان هایی که به عنوان اصلی ترین نماد هویتی قرن ها زنده مانده و نسل به نسل به عنوان یک میراث گرانبهای تمدنی نگهداری شده است.
میراثی که نه تنها تهدید نیست بلکه فرصتی است تا هر ایرانی بتواند با یادگیری چندین کلمه از هر زبان و گویش های اقوام مختلف احترام و محبت خود را به آنها نشان دهد.
زبان مادری در شکل گیری هویت و شخصیت کودک تأثیر غیرقابل انکاری دارد و در واقع بخشی از هویت فرد است. فراگیری زبان مادری یادگیری زبان های دیگر را تسهیل می کند و منجر به پیشرفت زبانی و آموزشی میشود. کودکان از این طریق به درک عمیقتری دست می یابند و قادر می شوند چندین نظام زبانی را مقایسه و استفاده کنند.
بسیاری از مردم هزینه های زیادی متقبل می شوند تا فرزندان آن ها زبان های خارجی متفاوتی را یاد بگیرند اما همان فرزندان نمی توانند یک کلمه با زبان مادری بنویسند.
زبانمادری از دیدگاه روانشناسی
طبق تعریف روانشناسی« زبان مادری کودک آن زبانی است که مادر به هنگام حاملگی به آن زبان صحبت میکند چون که در زمان حاملگی کودک به صدای مادر نزدیکی دارد و هجاها و حروف آن زبان را بیشتر دریافت میکند.»پس اگر بعد از تولدِ کودک، اقدام به صحبت کردن با او با زبانی دیگر کنید کودکِ خودتان را از یادگیریِ آسان محروم کردهاید.
لو ویگوتسکی" ( ۱۸۹۶ – ۱۹۳۴) روانشناس روسی نیز بر این اعتقاد بود که بدون عنصر "زبان مادری"، ابزار درونی و فکری، هستی نخواهند یافت و کودکی که قادر به کنترل خود نباشد، درواقع هنوز به خودآگاهی و درونی شدن آموخته هایش نرسیده است به اعتقاد ویگوتسکی میزان دانسته های فرد و آگاهی او به میزان تاثیر او از سمبل ها و مفاهیمی است که در زبان مادری خود آموخته است اینجاست که نقش زبان – به عنوان ابزار معرفت و آگاهی – کلیدی می شود.
هرچه فرهنگ بالاتر و رفتارها پیچیده تر می شود فرهنگ مادری، موثرتر و مهم تر می شود. فرهنگ مادری یعنی تفکر و شناخت. اگر کسی نتواند به زبان مادری آموزش ببیند و به آن زبان، متن تولید کند، در پروسه شناخت، نقیصه ایجاد می شود. و اینجاست که اختلال هویت پیش می آید. فرد بی وسیله شناخت، فضایابی و خود را معرفی می کند. درست است که با زبان دوم می تواند گلیم خود را از آب بیرون بکشد اما در زبان دوم عمق وجود ندارد. زبان مادری بخش مهمی از هویت جوهری خویشتنِ خویش انسان است. هنر و فرهنگ، علم نیست که تجربی و دو دو تا چهارتا باشد، فرهنگ و هنر با هیجان ارتباط دارد. در این حوزه، زبان مادری حرف نخست را می زند.
ین ها باید باهم باشند تا به غنی سازی تفکر بینجامد. در فرهنگ و هنر، زبان مادری در صدر نشسته است. بسیاری از زبان شناسان میگویند؛ گوته تنها بخشی از حافظ را فهمیده است و بخش بزرگی از آن مانده زیرا آن بخش، مال این خاک و این زبان است که زبان مادریِ گوته نبوده است.
از سوی دیگر طبق بررسیهای "پیاژه"، نظریه پرداز رشد ذهنی در کودکان سالم، زبان مادری اولین عامل تعیین کننده فرآیند یادگیری در دوره های بعدی می باشد؛ آزمایشی که پیاژه برای نشان دادن آسیب های هنجاری اجتماعی آموزش به زبان غیر مادری ترتیب داد بسیار حائز اهمیت است.
پیاژه با قرار دادن یک کودک 5 ساله نرمال در جمع کودکان کر و لال دریافت که توان گفتار کودک سالم در عرض یک سال تا80 درصد کاهش یافت! در آزمایشی دیگر یک کودک سالم در میان کودکانی که به زبانی دیگر تکلم می نمودند قرار داده شده، نتیجه همان بود! این کودک توان گفتاری خویش را کاملا از دست داد! این ضایعه نه تنها در مورد توان گفتاری وی بلکه در مورد ماهیت اجتماعی و عقلانی کودک نیز ضایعاتی به بار آورد. به دنبال چنین مباحث و مسائلی سلوبین (1976) رسما از طریق یونسکو اعلان نمود که علم روان ـ زبان شناختی به جهت تقویت ماهیت رشد و تکامل انسان ها باید به عنوان علمی رسمی پذیرفته و مورداجرا گردد. در نظریه وی کودکان تا زمانی که آمادگی کامل را نیافته اند، نباید از زبان مادری خویش دور شوند و آموزش به زبان غیر مادری برای کودکان زیان های هنجاری و اجتماعی به بار خواهد آورد و نحوه آموزش را که باید فرهنگ محیط تعیین نماید و هر تصمیمی که در خارج از محیط کودک گرفته شود به زیان کودک و نهایتا به زیان جامعه ای است که کودک در آن رشد می یابد و مجبور به زندگی کردن است.
این جملات قصار تنی چند از بزرگان درباره اهمیت زبان مادری هستند: اگر بخواهند شما را وابسته سازند، نخست سراغ زبانتان می روند. اگر با فردی به زبانی که می فهمد صحبت کنید، حرفتان به مغزش میرسد اما اگر با او به زبان مادریش صحبت کنید حرفتان به دلش می نشیند. فردی که زبان مادری خود را نداند همانند فردی است که کلید زندانش گمشده باشد. اگر پدران و مادران معتقد باشند و بدانند زبان آنها مهم و ارزشمند است به زبان خود با بچههایشان صحبت می کنند.
امروزه چیستی کیفیت آموزشی یکی از چالش های جهانی در گستره آموزش است.
در این بستر است که هر انسان بر پایه حقوق انسانی خویش و در هر کجای کره خاکی، حق دارد از زندگی فردی و اجتماعی کامیابی برخوردار بوده و دولت ها وظیفه دارند زمینه دستیابی به چنین زندگی را برایش فراهم کنند.
غصه ام می گیرد وقتی که زبان مادری می شود معیار سنجیدن انسان ها از یکدیگر، می شود دلیل دشمنی یا دوستی با یکدیگر، می شود دلیل صداقت یا ریا با یکدیگر. غصه ام می گیرد زبان مادری که باید دلیل مباحات و لذت انسان ها، ملزت و قومیت ها ازیکدیگر باشد، عامل فشار و سبب صدها بی انصافی و حمله و … می شود.
امیدوارم روزی برسد که زبان مادری دلیل هیچ جنگ و مبارزه نباشد؛ روزی که همه از یاد گرفتن زبان های مادری دیگران نیز لذت ببرند و بدانند هیچ چیزی با ارزشتر از دانستن زبان مادری دوست و همسایه و هم میهن و ….نیست.
به جای تمركز به زبان مادری و معطوفشدن به زبان از منظر سیاست های زبانی، حق آموزش زبانی باید در قالب بزرگ تر و ذیل حقوق شهروندی طرح شود. در این صورت وقتی هر حقی به شهروند داده میشود وظیفه ای هم تعریف می شود و حق همواره همراه با وظیفه است.
سحر مغفرت
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
![]()
اثر پروانهای در بازار ارز؟
وضعیت بازار ارز با یک تغییر کوچک در سمت تقاضا، دچار دگرگونی شده است، امری که میتوان آن را به اثر پروانهای تشبیه کرد. بازار ارز دارای لایههای مختلفی از عرضه و تقاضاست و در ماههای اخیر با وجود کاهش قیمت دلار، زیر پوست بازار، سمت عرضه در حال تضعیف بود. به گفته کارشناسان یکی از مهمترین عوامل تضعیف سمت عرضه، عرضه دلار با نرخ ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی است و در ماههای اخیر بخشنامههای صادراتی مختلف نیز موجب کاهش صادرات شده است. به این دو اثر، تحریمها بر درآمدهای ارزی را نیز باید اضافه کرد.
اثر پروانهای در بازار ارز؟
در روزهای انتهایی بهمنماه، سرعت رشد قیمت دلار بیشتر شده است؛ بهطوریکه روز دوشنبه قیمت این ارز از مرز جدیدی عبور کرد. در سومین روز هفته، شاخص ارزی ۶۰۰ تومان افزایش قیمت را تجربه کرد و به قیمت ۱۳ هزار و ۵۰ تومان رسید. این قیمت بیشترین نرخ بسته شده دلار از ۲۲ آبانماه بود و میزان رشد روزانه این ارز نیز از ۱۱ آذر سابقه نداشت. هم جهت با رشد قیمت دلار، سکه تمام بهار آزادی ۱۵۰ هزار تومان رشد را به ثبت رساند و به بهای ۴ میلیون و ۴۷۵ هزار تومان رسید. در ماههای اخیر حجم عرضه و تقاضا در بازار بسیار پایین آمده بود. برخی کارشناسان باور داشتند، در شرایطی که حجم معاملات بسیار پایین بود، قیمت به واسطه افت زیاد تقاضا در مسیر کاهشی قرار گرفت؛ حال آنکه نکتهای که از آن غفلت میشد، کاهش همزمان میزان صادرات و درآمدهای ارزی بود. اگر حجم تقاضا در بازار پایین آمده و همزمان عرضه به شکل قابل ملاحظهای افزایش پیدا کرده بود، افت قیمت دلار میتوانست از پایداری بیشتری برخوردار باشد یا حداقل با بازگشت تقاضا به بازار، قیمت با افزایش شارپی مواجه نشود. به باور برخی فعالان، در فضای فعلی تضعیف سمت عرضه زمینهساز شرایطی شده که منجر به افزایش دوباره قیمت دلار شده است. به این ترتیب، تغییری کوچک در سمت تقاضا در شرایط تضعیف عرضه موجب شده است که نوسان بازار نسبت به روزهای قبل افزایش پیدا کند و دلار در ظرف یک روز از یک مرز مهم عبور کند. دگرگونی وضعیت بازار بر اثر یک تغییر کوچک را میتوان به اثر پروانهای تشبیه کرد. اثر پروانهای به این معناست که تغییر جزئی در شرایط اولیه میتواند منجر به نتایج بیش از انتظار شود.
۳ عامل تضعیف عرضه
یکی از مهمترین عواملی که در سالجاری سمت عرضه ارز در بازار آزاد را تضعیف کرده است، عرضه ارز ارزان و اصرار بر سیاست دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی بود. در این فضا، بازارساز ناچار است دلار خود را با قیمت بسیار پایینی برای واردات کالاهای اساسی اختصاص دهد؛ به امید آنکه از تورم این کالاها جلوگیری کند. البته در عمل، تورم این کالاها با وجود عرضه ارزان تغییرات زیادی پیدا کرد و همزمان قیمت دلار در بازار آزاد نیز افزایش قابلتوجهی یافت. این در حالی بود که بازارساز میتوانست با پرهیز از سیاست رانتزای عرضه ارزان از یکسو قدرت مانور خود در بازار آزاد را افزایش دهد و از سوی دیگر، زمینه ساز کاهش فساد شود. حتی عدهای از کارشناسان باور داشتند سیاستگذار میتوانست با فروش ارز با قیمت بازار درآمد ریالی بیشتری کسب کند و از این درآمد برای کمک به اقشار ضعیفتر استفاده کند. از نظر بسیاری از کارشناسان، توقف سیاست عرضه ارزان میتواند قدرت بازارساز برای مدیریت نوسانات در میان مدت را قوت بیشتری بخشد.
دومین موضوعی که از نگاه کارشناسان سمت عرضه را تضعیف کرد، بخشنامههای صادراتی متعدد ماههای اخیر بود. به گفته کارشناسان، در این بخشنامهها بیشتر از آنکه تاکید بر بازگشت ارز باشد، تاکید بر بازگشت ارز حاصل از صادرات با یک نرخ مشخص بود. در این شرایط، بازار دوم دیگر بازار نبود، بلکه مکانی شد با یک سقف مشخص و صادرکنندگان نیز با آن شرایط قیمتی باید ارزخود را عرضه میکردند. عاملی که از نظر بخشی از کارشناسان و صادرکنندگان زمینهساز انقباض سمت عرضه ارز شد. بهعنوان مثال، یکی از صادرکنندگان عنوان کرد: ۳ ماه است که صادراتی نداشته است و نمیتواند ارز خود را به کشور وارد کند. در این میان، البته سیاستگذار در تازهترین موضع خود اعلام کرد که نیما، صرفا بهمنظور ثبت شفاف اطلاعات و بازاری است که بدون هیچگونه محدودیت و سقفی، امکان ثبت اطلاعات و قیمت خرید و فروش ارز در این سامانه بر اساس نرخ توافقی بین صادرکننده و واردکننده وجود دارد. این در حالی است که پیشتر بررسیهای مختلف نشان میداد که قبل از شوکهای مقرراتی، صادرات کشور به لحاظ ارزشی روند صعودی را ثبت کرد؛ اما به محض صدور بخشنامهها و دستورالعملهای مختلف برای صادرات، این روند متوقف شده و صادرات کشور از ماه آبان به بعد با افت روبهرو شده است. سومین متغیر مهمی که در تضعیف سمت عرضه اثر داشته است، عامل بیرونی تحریمها بود. در این شرایط، جابهجاییهای ارزی از یکسو دشوار شده و از سوی دیگر میزان درآمدهای ارزی نیز با توجه به کاهش صادرات نفتی کاهش پیدا کرده است.
متغیرهای محرک تقاضا در بازار ارز
در گذشته بیشتر فعالان باور داشتند که نوسان ارزی در ادامه به سایر بازارها سرایت خواهد کرد؛ ولی در شرایط فعلی برخی معامله گران اعتقاد دارند که ممکن است در روزهای اخیر روند معکوسی رخ داده باشد. در واقع تغییرات اخیر در بازارهای خودرو و نوسانات کالاهای اساسی موجب شده است که برخی از افراد برای حمایت از دارایی خود به بازار ارز رو بیاورند. در کنار این، عوامل دیگری نیز برای رشد تقاضا توسط فعالان و کارشناسان عنوان شده است. در آخرین اظهارات، دبیرکل کانون صرافان با تقسیمبندی دلایل نوسانات بازار ارز به داخلی و خارجی گفت: ۵ دلیل داخلی و بینالمللی باعث نوسان در بازار ارز شده است. به گزارش «ایبنا» رضا ترکاشوند با بیان اینکه نوسان قیمت در بازار ارز طی روزهای اخیر دارای عوامل مختلف است، افزود: هر سال در ایام پایانی سال و با نزدیکی عید نوروز سفرهای نوروزی افزایش مییابد، ضمن اینکه افزایش درآمد مازاد خانوارها در این ایام منجر به رشد تقاضا شده است.وی افزود: همچنین بخشی از این نوسانات بهدلیل سررسید سپردههای بانکی در اسفندماه است. دبیرکل کانون صرافان با اشاره به دلایل بینالمللی نوسان قیمتها در بازار ارز افزود: تنشهای خارجی و اخباری که اخیرا در منطقه منتشر شده و همچنین مباحث مطرح شده درباره FATF از جمله دیگر موارد موثر در رشد قیمت ارز در روزهای اخیر است.
منبع: دنیای اقتصاد
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
گزارش نشریه اسپانیایی از بازی تراکتورسازی - استقلال
آس اسپانیا: در یادگار امام جای یک سوزن هم نبود!
نشریه اسپانیایی آس گزارشی درباره حضور پرشور طرفداران فوتبال برای تماشای بازی بین تیمهای استقلال و تراکتورسازی تبریز منتشر کرد.
به گزارش ایلنا، سایت آس اسپانیا درباره دیدار بین استقلال و تراکتورسازی که با حضور پرشور طرفداران تبریزی مواجه بود، نوشت:"مسابقه لیگ ایران بین تراکتورسازی و استقلال، با توجه به سطح دو تیم، جمعیت غیر معمولی را به خود جلب کرد.
جمعه گذشته، تیم قدیمی لیگ ایران و قهرمان این مسابقات برابر هم بازی کردند. نتیجه این دیدار به ترتیب تراکتورسازی و استقلال را در رده چهارم و پنجم جدول رده بندی قرار داد. در باشگاه تراکتورسازی بازیکنان سرشناسی که البته تجربه حضور در فوتبال اروپا را در کارنامه دارند، بازی کردند: مسعود شجاعی(اوساسونا)، کوین کنستانت(میلان) و آنتونی استوکس(سلتیک). با این حال در این بازی که با نتیجه یک بر صفر به سود تراکتورسازی پایان یافت، اشکان دژاگه که سابقه بازی در فولام و ولفسبورگ را دارد گلزنی کرد.
نکته جالب توجه درباره این بازی تعداد تماشاگران حاضر در ورزشگاه یادگار امام تبریز بود. با توجه به اعلام خبرگزاریهای محلی جمعیت حاضر در استادیوم بیش از 100 هزار نفر بود با اینکه گنجایش ورزشگاه بین 66,833 تا 80,450 است. به هر حال عکس منتشر شده از ورزشگاه نشان میدهد جمعیت حاضر در ورزشگاه غیرطبیعی بود چرا که حتی جای یک سوزن هم نبود!

برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

امروز و فردا کردن ۴ ساله برای اصلاح نظام کهنه بانکداری کشور
بانکها به عنوان متهم اصلی رشد نقدینگی، در عرصه خارجی نیز استانداردهای بین المللی لازم را برای روابط بانکی ندارند. چرا تاکنون اصلاح بانکها اولویت مجلس و دولت نبوده است؟
به گزارش خبرنگار اقتصادی باشگاه خبرنگاران پویا؛ لزوم تغییر در قوانین بانکداری بیش از یک دهه است گلایه هر صاحب نظری را به خود بر انگیخته است. علت آن فرسوده و ناکارا بودن این قوانین در نهاد مدرنی همچون بانک است که شاهد هستیم هر روزه بانکداری دیجیتال و فین تک ها تحولات دائمی را در زمینه خدمات بانکی ایجاد می کند و لازم است یک بانک سالانه خود را با این نوآوری ها تطبیق بدهد. اما جالب است عمده قوانینی که چهارچوب های نظام بانکی ما را بعد از چند دهه هنوز تعیین می کنندعبارت اند از: قانون پولی و بانکی کشور مصوب 51، قانون ملی شدن بانکها مصوب 58، عملیات بانکی بدون ربا مصوب 63.
مشکلات داخلی بانکها
عاجز بودن بانکها در جلب رضایت قشر متوسط و ضعیف و فقدان عدالت اقتصادی و ملزم نبودن به مبانی بانکداری اسلامی خود را در مشکلاتی همچون: بنگاه داری، ضعف نظارت، دارایی های منجمد و سمی، زیان دهی و شکاف بین دارایی و بدهی، سودهای نجومی و نامشروع، اضافه برداشت از بانک مرکزی، خلق پول و ضریب فزاینده غیر اصولی و به تبع آن افزایش انبوه نقدینگی، قراردادهای صوری، فرار از شراکت در سود و زیان، طمع غیر شرعی دریافت جریمه دیرکرد؛ نشان داد و ضربات سهمگینی به اقتصاد وارد کرد.
ناتوانی های بین المللی بانکها؛ آیا مشکل فقط تحریم است؟
مشکلات به مباحث داخلی محدود نبوده و نیست و در عرصه بین الملل نیز بانکهای ایرانی غیر استاندارد شناخته می شوند و حرفی برای گفتن ندارند. برخلاف ذهنیت مردم وبرخی نخبگان کشور،بخش قابل توجهی از مشکلات برقراری روابط مالی با بانکهای دنیا،ناشی ازعلل غیرتحریمی است.
چراکه نظام بانکی ایران قدیمی و منسوخ است و استانداردهای روز دنیا را ندارد به همین دلیل از دانش روز دنیا عقب است. درحالحاضر بانکهای جهانی به دنبال حرکت از بازل 3 به سمت مدیریت ریسک پیشرفته هستند اما ایران هنوز در بازل 2 مانده است. همچنین در شاخص های جهانی همچون استانداردگزارشگری مالی و حسابداری متحد الشکلIFRS و استانداردهای ارزیابی بخش مالی FSAPو استانداردهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول ROSCs ؛ جایگاه ها و رتبه های مناسبی ندارند و همین باعث اختلال در تعاملات بانکی شده است.
3طرح مجلس برای تحول نظام بانکی
حدود دو دهه است که دولت و مجلس مدعی اصلاح قوانین بانکی هستند. ولی اولین بار در سال 93 بود که مجلس زنگ خطر را احساس کرد و از آغاز اصلاح قانون بانکداری بدون ربا در کارگروهی ویژه خبر داد. حاصل تلاش مجلس به میان آمدن پیش نویس اولیه طرح 219 ماده ای تحت عنوان قانون جامع بانکداری جمهوری اسلامی بود. به علاوه اینکه دولت هم ساکت نماند و لایحه ای در این باب در شهریور 95 تقدیم مجلس کرد که اختلافاتی با طرح مجلس داشت و نسبتا ناقص و مختصر نگارش شده است. در این لایحه دولت خواستار قانون اصلاح قانون پولی و بانکی مصوب سال 51 شده و در آن فقط اصلاحات بشدت محدودی لحاظ شده بود.
مجموعا 3 طرح در خصوص اصلاح نظام بانکی کشور در مجلس جریان دارد: «طرح بانکداری جمهوری اسلامی ایران»، «طرح بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران»، «طرح تاسیس بانک توسعه جمهوری اسلامی ایران»
امروز و فرداکردن 4ساله مجلس برای اصلاح ام الفساد اقتصاد
اما تصویب و نهایی شدن این طرح تاکنون تاخیر و امروز و فرداکردن بی سابقه ای را به خود تجربه کرده است. بهانه هایی همچون نیازمند بررسی بیشتر، نظرخواهی از صاحب نظران و... را می توان از اظهارنظرات اعضا کمیسیون اقتصادی مجلس برشمرد. اما دلیل اصلی را میتوان تعلل و بی برنامگی این کمیسیون در رسیدگی به مسائل مختلف خود دانست که موجب شده این مسئله حیاتی و ضروری 4سال در اغما به سر ببرد و باعث شود اضافه برداشت بانکها نسبت به 5سال گذشته جهش دوبرابری را تجربه کند و شاهد نقدینگی 1725هزار میلیارد تومانی در اقتصاد باشیم.
اگر بخواهیم وعده های پور ابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی را بررسی اجمالی کنیم، اولین بار وی در مهرماه 95بود که گفت: طرح اصلاح نظام بانکی جمهوری اسلامی ایران در جلسه کمیسیون اقتصادی تصویب شده و سپس بیان داشت که دولت موظف است هر چه سریعتر لایحه خود را به مجلس ارائه دهد.
وی بار دیگر در فروردین 96 با بیان اینکه رسیدگی به موضوع اصلاح قوانین و مقررات نظام بانکداری کشور از اولویتهای کاری کمیسیون در سال جدید است، بیان کرد: انشاء الله در اولین هفته کاری مجلس در سال 96 بررسی جزئیات اصلاح قوانین و مقررات نظام بانکداری جمهوری اسلامی ایران را به صورت ویژه در دستور کار قرار خواهیم داد و امیدواریم ظرف سه ماه آینده قانون نظام بانکی بعد از 34 سال اصلاح شود. بار دیگر در اردیبهشت 97 تاکید کرد: پایان نیمه نخست تابستان طرح بانکداری بدون ربا در مجلس برای تقدیم به هیئت رییسه و بررسی در صحن علنی آماده میشود.
پورابراهیمی در جدیدترین اظهار نظر خود در اوایل بهمن ماه دوباره با اعلام وعده های تکراری خود گفت: کمیسیون اقتصادی موضوع اصلاح نظام بانکی را به صورت جدی پیگیری کرده است و در این راستا اصلاح قانون بانک مرکزی در کمیسیون اقتصادی بررسی شده است.
همچینین در مهرماه تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مکاتبهای با رئیس مجلس درخواست بررسی طرح قانون نظام بانکداری جمهوری اسلامی در کمیسیون اقتصادی و اجرای آزمایشی آن بهمدت 5 سال را مطرح کردهاند ولی در عمل شاهد بودیم این اتفاق به نتیجه نرسید.
در همین باره علی اکبر کریمی در گفت وگو با خبرنگار تسنیم با بیان وعده های گذشته گفت: این طرح حجم زیادی داشت و به همین خاطر تصمیم گرفته شد که به سه قسمت تقسیم بندی شد و این طرح اولویت کمیسیون بوده است و الان کلیات بخش اصلاح ساختار بانک مرکزی در کمیسیون نهایی شده است و منتظر ارائه به صحن است.
وی علت تاخیر این طرح را مسائل فقهی و علمی آن و همچنین ملاحظه داشتن در تصویب طرح دانست و گفت: علی الظاهر دولت ملاحظاتی را برای طرح از خود نشان می دهد و مصمم نیست چراکه تاکنون لایحه اثربخشی هم در این خصوص ارائه نکرده است.
چرا دولت میلی تحول بانکی ندارد؛ آیا اصلاح بخشنامه ای مشکلات را حل می کند؟
بی میلی دولت به طرح اصلاح بانکی را نیز یکی از عوامل مهم تاخیر چندین ساله دانست چراکه شنیده ها حکایت از این دارد که دولت به علتعدم قبول ریسک حاضر بر اجرا شدن آن در دوره خودش نیست.
این درحالی است که با روی کار آمدن فرهاد دژپسند اصلاح نظام بانکی را به عنوان نخستین هدف خود به عنوان وزیر اقتصاد خواند؛ و بانک مرکزی نیز امسال را سال اصلاح نظام بانکی برشمرده بود. رئیس جمهور هم بارها در سخنرانی های به نسبت به تعداد انبوه شعب، بدهی های نجومی بانکها به بانک مرکزی و ترازنامه های آنها اظهار خطر کرده است. ولی این نگرانی ها در عمل تاکنون تحولی را در سیستم بانکی ایجاد نکرده است چراکه نگاه دولتی ها برای حل مشکلات صرفا به بخشنامه های جزئی شورای پول و اعتبار معطوف شده است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

شادی کافی نیست …
(مختصری در مورد شکوفایی”Flourish”)
مارتین سلیگمن معتقد بود که همه تلاش های ما در زندگی برای شاد شدن است و سه عنصراحساسات مثبت، درگیری مثبت و معنای زندگی را لازمه آن نام برد و از اینجا بود که نظریه شادکامی اصیل شکل گرفت. وی پس از پژوهش های متعدد دریافت که شادی تنها به معنای خلق و خوی شاد و سرخوشی و لبخند زدن همیشگی نیست. در شادکامی افزایش رضایت از زندگی نهفته است، بنابراین دو عنصر دیگر یعنی روابط مثبت و موفقیت های زندگی را به نظریه قبلی اضافه کرد و نظریه جدید با نام نظریه به زیستی مطرح شد.
پس طبق نظریه به زیستی برای رسیدن به شکوفایی شادی به تنهایی کافی نیست؛ در واقع شکوفایی تنها به دنبال یک شادی مقطعی و یا سطحی نیست بلکه به معنای رشد مثبت در خود و جهان پیرامونمان است. شادی درونی حاصل از آن از طریق برآورده شدن اهداف، ارتباط احساسی صحیح با زندگی، لذت بردن از موفقیت در قله ها و دره های زندگی است؛ در حقیقت ابزاری برای درک شادی و دریافت بیشتر از زندگی و توانایی فرد برای رشد در زمان های مناسب است.
از نظر سلیگمن هدف روان شناسی مثبت گرا ایجاد و پرورش شکوفایی (Flourish) در افراد است. او معتقد است که افراد شادکامی و خوشبختی حقیقی را زمانی حس می کنند که به شکوفایی برسند. شکوفایی موجب به زیستی (well-being) همه جانبه فرد می شود. در واقع نتیجه حاصل از به زیستی، شکوفایی است.
شکوفایی یک سفر کاملاً فردی است که ارزش های فردی را به ارمغان می آورد و چیزی نیست که فردی داشته باشد یا نداشته باشد بلکه یک فرآیند مبتنی بر عمل است که شخص باید با آگاهی در مسیرِ رشد و شکوفایی گام بردارد.
لازمه شکوفایی چیست؟
طی تحقیقی که در ۲۳ کشور عضو اتحادیه اروپا انجام شد، دریافتند که یک فرد برای شکوفا شدن باید همه ۵ عنصر PERMA (ویژگی های محوری) و سه مورد از شش مورد ویژگی های ثانویه را دارا باشد.

علاوه بر فاکتورهای جدول فوق، طبق Flourish افراد باید نقاط قوت خود را یافته و رشد دهند. وقتی افراد نقاط قوتشان را رشد دهند قادر خواهند بود تا روابط بین فردی عمیق تری برقرار کنند و بطور معناداری در جامعه موثر بوده و میزان لذت هایی را که تجربه می کنند افزایش می یابد. اگر شکوفایی را رشد و پیشرفت به لحاظ فیزیکی، ذهنی و احساسی معنی کنیم و معتقد باشیم که همه افراد توانایی رشد و پیشرفت دارند، پس افراد شکوفا کسانی هستند که شادی، خوشبختی و هدفشان را در زندگی افزایش می دهند. ثابت شده که افراد شکوفا در مشاغلشان موفق ترند و غیبت کاری کمتری دارند و بیشتر از همکارانشان حمایت می کنند. همچنین ارتباط مستقیمی بین شکوفایی و تعداد دوستان واقعی وجود دارد چنانکه به گفته بزرگان روانشناسی مثبت گرا، اگر آخرین خاطره خوب، آخرین حس خوب، آخرین خنده از ته دلمان را مرور کنیم قطعاً مربوط به زمانیست که در جمع دوستانمان بوده ایم.
نهایتاً اینکه شکوفایی شادی و خوشحالی همراه با رشد و پیشرفت است.
اگرچه که شکوفایی موضوع جدید و در حال مطالعه و تحقیق است و نیاز به آزمایش های بیشتر برای تعریف دقیق تر، عملی کردن و استفاده از این مفهوم است اما چنانچه به دنبال شکوفایی هستیم باید همواره این سوال را در ذهن داشته باشیم که:
*چه چیزی واقعاً ما را شادتر می کند؟
*چگونه می توانیم بیشترین بهره و استفاده را از زندگی مان داشته باشیم؟
کتاب شکوفایی روانشناسی مثبت گرا (درک جدیدی از نظریه شادکامی و بهزیستی) مارتین سلیگمن ترجمه امیرکامکار در این زمینه آموزه های ارزنده ای دارد که به زودی در مورد آن خواهم نوشت.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

30 ویژگی افراد با پِرنسیپ ( توانا)
دکتر محمود سریع القلم، در وبسایت شخصی خود، سی ویژگی افراد توانا را منتشر کرده است:
۱-به هر قیمتی، ثروتمند نمی شوند؛
۲-به هر قیمتی، پُست خود را حفظ نمی کنند؛
۳-در رابطه با موضوعات و افراد، همه جا یک نوع سخن می گویند؛
۴-کارهای خوبِ خود را تبلیع نمی کنند؛
۵-با افراد نادان، مُدارا می کنند؛
۶-حرص مطرح شدن روزانه در رسانه ها را ندارند؛
۷-معتقدند کارهای خوب و بد آنها را، طبیعت پاسخ می دهد؛
۸-وقتی تخریبِ شخصی مطرح می شود، آن محل را ترک می کنند؛
۹-به زندگی عمدتاً به عنوان فرصتی برای توسعۀ فردی می نگرند؛
۱۰-هشتاد درصد زندگی آنها، کار و سکوت فراوان است؛
۱۱-جدیترین بیمرامی را، رانتخواری می دانند؛
۱۲-برای رسیدن به آرامش درونی، سالها تمرین کرده اند؛
۱۳-سعی می کنند در ذهن خود، افراد نادان را درک کنند؛
۱۴-برای رُقبای خود، حقوق قائل هستند؛
۱۵-از واژه های احساسی- عاطفی برای عوام فریبی استفاده نمی کنند؛
۱۶-تا می توانند بدون چشمداشت، کار دیگران را انجام می دهند؛
۱۷-دوستان محدودی دارند ولی با دقت از مناسبات خود با آنها مراقبت می کنند؛
۱۸-ناجوانمردی در ذهن و عمل آنها تعطیل است؛
۱۹-تاریخ می خوانند تا گذشتۀ خود و جامعۀ خود را بهتر بشناسند؛
۲۰-رُمان میخوانند تا به پیچیدگیها و تنوع رفتار انسانها پی ببرند؛
۲۱-سکوت را بر دروغ گفتن ترجیح می دهند؛
۲۲-همه نسبت به آنها، احساس امنیت می کنند؛
۲۳-در صندلی که هنوز شایستگی آن را کسب نکرده اند، نمی نشینند؛
۲۴-با خودشناسی و مطالعۀ فراوان، به تدریج ریشه-های جهل را کشف می کنند؛
۲۵-منبع مفیدی برای یادگیری اطرافیان خود هستند؛
۲۶-به خود می گویند: من حتی یک درصد از جزئیات زندگی این فرد را نمی دانم. بنابراین، نباید درمورد او قضاوت کنم؛
۲۷-رفتارشان ثبات دارد ولی افکارشان دائماً در حال تکامل است؛
۲۸-برای دو دهه و هفته ای چندین ساعت بر روی توسعۀ فردی خود کار می کنند تا درصد حسادت در شخصیتِ خود را تَک رقمی کنند؛
۲۹-برای دو دهه و هفته ای چندین ساعت بر توسعۀ فردی خود کار میکنند تا درصد خشم و عصبانیت در شخصیتِ خود را تَک رقمی کنند؛
۳۰-شغل شرافتمندانه ای انتخاب میکنند.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
نتایج یک نظرسنجی از مخالفت ۶۴ درصدی با روش کنونی توزیع یارانه سوخت حکایت دارد
پنج رویکرد به قیمت بنزین
اصلاح قیمت بنزین در کشور ضرورتی است که کارشناسان با تاکید بر آن، طرحهای مختلفی را برای اجرایش پیشنهاد دادهاند. با این حال اظهارنظرهای مختلفی که از سوی مقامهای دولتی و نمایندگان مجلس بهعنوان مجریان این اصلاحات مطرح میشود، از بیعملی و بنبست در تصمیمگیری در این زمینه حکایت دارد. در شرایطی که چگونگی اصلاح سیاستهای بنزینی و حتی اصل آن دچار «چندصدایی» و حتی «بیعملی» ازسوی مسوولان شده است؛ نتایج حاصل از یک نظرسنجی عمومی از سمت «دنیایاقتصاد» در رابطه با سناریوهای مطرح درباره اصلاح قیمت بنزین نشان میدهد از ۱۰۰ درصد شرکتکنندگان در این نظرسنجی، ۶۴ درصد در مجموع به تغییر سیاستهای بنزینی کشور رای دادهاند. این آرای ۶۴ درصدی به پنج سناریوی اصلاح قیمت بنزین است که نقطه مشترک آن «تغییر روند فعلی قیمتگذاری و نحوه توزیع بنزین» است. این نظرسنجی از جامعهای سه هزار و ۳۷۷ نفری انجام شده و شامل ۶ گزینه است. پنج گزینه به طرحهایی اختصاص دارد که تاکنون از سوی کارشناسان و نهادهای مختلف برای اصلاح سیاستهای بنزینی کشور پیشنهاد شده است و یک گزینه نیز به تداوم روند فعلی در زمینه قیمتگذاری و نحوه مصرف بنزین اختصاص دارد.
از میان گزینهها، تداوم روند فعلی ۳۶ درصد رای داشته و سایر گزینهها که بر ایجاد تغییر در روند فعلی قیمتگذاری بنزین تاکید دارند، در مجموع ۶۴ درصد از آرا را به خود اختصاص دادهاند. این میزان رای نشان میدهد افراد بیشتری در این جامعه آماری با گزینههای «اصلاح سیاستهای بنزینی» موافق هستند. دو گزینه نخست این نظرسنجی «اختصاص سهمیهای ۶۰ لیتری به هر خودرو و تعیین قیمت ۱۰ هزار تومان برای بنزین آزاد» و «اختصاص سهمیهای ۶۰ لیتری به هر خودرو و قیمت ۳ هزار تومان برای بنزین آزاد» است. تفاوت این دو گزینه در قیمت بنزین آزاد است. به این معنا که در گزینه نخست قیمت بنزین آزاد ۱۰ هزار تومان (نزدیک به قیمت بنزین در کشورهای همسایه) در نظر گرفته شده که به معنای آزادسازی یکباره قیمت است، اما در گزینه دوم نرخ بنزین آزاد سه هزار تومان در نظر گرفته شده (نزدیک به قیمت فوب خلیج فارس) که به معنای آزادسازی تدریجی قیمتها است.
گزینههای بعدی «اختصاص یک لیتر بنزین در روز به هر فرد و فروش مازاد مصرف توسط مردم به نرخ آزاد»، «واقعی شدن قیمت بنزین با نرخ ۱۰ هزار تومان و کمک به اقشار ضعیف از محل منابع آن» و «واقعی شدن قیمت بنزین و توزیع درآمد آن به شکل یارانه نقدی بین عموم ایرانیان» است. پنج گزینه یاد شده در مجموع رای حدود دو سوم از شرکتکنندگان را به خود جلب کرده است. تفاوت دو گزینه آخر نیز در نحوه توزیع منابع حاصل از درآمد آزادسازی قیمت بنزین است؛ بهطوریکه در یک گزینه توزیع درآمد میان «اقشار ضعیف» و در گزینه دیگر «توزیع منابع به شکل یارانه نقدی در میان همه مردم» مطرح شده است. هر دوی این گزینهها ۱۰ درصد رای به خود اختصاص دادهاند.
اما در میان پنج گزینهای که هر کدام بر اساس یکی از سناریوهای پیشنهاد شده برای اصلاح قیمت بنزین طراحی شده است؛ دو گزینه که به توزیع عادلانه یارانه بنزین در میان ایرانیها اشاره دارد، رای بیشتری داشتهاند. این دو گزینه «اختصاص سهمیهای ۳۰ لیتری به هر نفر و فروش مازاد آن در بازار آزاد» و «آزادسازی قیمت بنزین و توزیع درآمدهای آن بهصورت یارانه نقدی در میان تمام افراد» هستند که در مجموع ۳۳ درصد آرا را به دست آوردهاند. اختصاص سهمیهای ۳۰ لیتری از بنزین به هر ایرانی بر مبنای طرح «بنزین کوپنی» است که «دنیایاقتصاد» نخستین بار آن را منتشر کرد. این طرح بر توزیع عادلانه یارانه بنزین در میان تمام افراد و نه فقط صاحبان خودرو تاکید دارد.
دولت در دور باطل
قیمت بنزین آخرینبار در سال ۹۴ تغییر کرد. در آن سال با تکنرخی شدن بنزین روی هزار تومان، عملا سهمیهبندی بنزین در ایران لغو شد. در آن زمان بنزین سهمیهای در هر لیتر ۷۰۰ تومان به فروش میرسید و بنزین آزاد نیز هزار تومان در هر لیتر قیمت داشت. آزادسازی قیمت بنزین در آن زمان با کمترین اثر تورمی همراه بود. در عین حال با توجه به کم شدن فاصله داخلی قیمت بنزین با قیمتهای جهانی (به علت افت قیمت جهانی نفت خام و اثر آن بر قیمت سوخت) این فرصت برای دولت بهوجود آمد که قیمت بنزین در داخل کشور در بهترین زمان ممکن، براساس قیمتهای جهانی آزادسازی شود.
با این حال بعد از این سال نهتنها هیچ اقدامی در جهت آزادسازی قیمت بنزین از سوی دولت انجام نشد، بلکه افزایش طبیعی قیمت بنزین که اصولا باید همگام با تورم عمومی در کشور انجام شود نیز از سوی دولت پیگیری نشد. موسی غنینژاد، اقتصاددان در رابطه با چرایی ثبات قیمت بنزین روی هزار تومان به «دنیایاقتصاد» میگوید: یکی از دلایل دولت برای عدماقدام در اصلاح قیمت سوخت ملاحظاتی است که در رابطه با مردم داشته و دارد، اما دولت در این زمینه دچار خطا شده است زیرا با این بیاقدامی بیشتر به ضرر مردم عمل میکند. غنینژاد عقیده دارد دولت باید از سال ۹۴ به اینسو، بهتدریج قیمت سوخت را اصلاح میکرد تا کار به اینجایی که حالا هستیم، نمیرسید.
قیمت بنزین در حالی بیش از سه سال است روی هزار تومان باقی مانده که با جهش قیمت ارز در کشور، نرخ سوخت در ایران نسبت به کشورهای همسایه با افتی چشمگیر مواجه شد و نتیجه آن نیز قاچاق گسترده آن به آنسوی مرزها است. این اتفاقی است که غنینژاد آن را «مسالهای امنیتی» میداند زیرا قاچاق این کالای استراتژیک که بر اساس اعلام آژانس بینالمللی انرژی در سال ۲۰۱۷ چیزی حدود ۴۵ میلیارد دلار یارانه پنهان به آن اختصاص داده شده، به معنای صدور بخشی از این یارانه به کشورهای همسایه و سختتر شدن پیشگیری قاچاق آن از سوی دولت است.
وی با اشاره به اینکه «مردم دولتها را انتخاب میکنند تا به نمایندگی از آنها بهترین تصمیمات را اتخاذ کنند»، میگوید: در زمینه مسالهای مانند قیمت بنزین انداختن توپ به زمین مردم به معنای نوعی شانه خالی کردن از مسوولیت تصمیمگیری و انجام اقدامات صحیح و بهموقع است. از نظر این اقتصاددان، دولت با تعویق مداوم اصلاح قیمت سوخت و رساندن آن به وضعیتی بحرانی، خود را در بنبستی قرار داده که نتیجهاش بیعملی و عدم توانایی برای تصمیمگیری است.
از نگاه غنینژاد در حالحاضر ارتباط با افکار عمومی و توان رسانهای کردن توجیه اصلاح قیمت بنزین در دولت وجود ندارد یا بسیار ضعیف است و در عوض هر روز شاهد اظهارات ضد و نقیض در رابطه با آینده قیمت بنزین و حتی رد هرگونه تغییر قیمت بنزین از سمت دولت هستیم که نتیجه آن چیزی نیست جز مشوش شدن افکار عمومی در رابطه با این موضوع. با این حال نظرسنجی «دنیایاقتصاد» نشان میدهد درصد بیشتری از شرکتکنندگان با ایجاد تغییر در روند فعلی قیمتگذاری و توزیع بنزین موافق هستند. بنابراین میتوان امیدوار بود با توضیح شفاف معضلات بنزین ارزان به مردم، درصد بیشتری از آنها را با اصلاح قیمت سوخت همراه کرد.
غنینژاد در ادامه تاکید میکند دولت برای پیشگیری از کسری بودجه در سال ۹۸، یا باید اقدامی در جهت اصلاح قیمت سوخت انجام دهد یا خود را در معرض کسری بودجه و استقراض از بانک مرکزی قرار دهد که حاصل آن افزایش تورم و فشار بر تمام اقشار جامعه است. در حالیکه اصلاح قیمت بنزین و تورم ناچیز ناشی از آن تنها متوجه بخشهایی از جامعه میشود، نه تکتک مردم.جلوگیری از آثار منفی ثبات قیمت بنزین در بودجه سال آینده در حالی یکی از ضرورتهای اصلاح قیمتی بنزین است که پیشگیری از رشد لجامگسیخته مصرف، جلوگیری از قاچاق، حفظ خودکفایی در تولید و مصرف بنزین و بهبود شرایط زیستمحیطی از دیگر دلایل قابلذکر در رابطه با ضرورت اصلاح سیاستهای بنزینی کشور است.
دلایل سهگانه طرفداران بنزین هزار تومانی
با توجه به نتایج این نظرسنجی در حالی میتوان گفت ایجاد یک تغییر در شیوه فعلی قیمتگذاری و توزیع بنزین، مورد تایید بخش بزرگتری از شرکتکنندگان است که بهنظر میرسد آن بخش از شرکتکنندگان (بیش از یک سوم) که درصدشان قابل توجه نیز است، احتمالا به سه دلیل به «تداوم روند فعلی» و «بنزین هزار تومانی» رای دادهاند. دلیل نخست میتواند عدم آگاهی این قشر از چرایی ضرورت اصلاح قیمت بنزین پس از گذشت بیش از سه سال ثبات روی قیمت هزار تومان و اثر انجام این کار بر حفظ منافع ملی، محیطزیست و جلوگیری از قاچاق گسترده بنزین و گازوئیل باشد. ناگفته پیداست توجیه افراد جامعه برای انجام اصلاحات بنزینی از وظایف دولت و نهادهای مربوطه است و اگر این اطلاعرسانی و شفافسازی به درستی برای مردم انجام نشود میتواند اعتراض به اصلاحات قیمت سوخت را در پی داشته باشد. «نارضایتی مردم» از تغییر در قیمت فعلی سوخت یکی از مهمترین دلایل عدم حرکت دولت به سمت اصلاح سیاستهای سوختی کشور است، با این وجود شاهد کمتر اقدامی از سمت دولت برای تغییر دیدگاه مردم و آگاه کردن آنها از اثرات مخرب سوخت ارزان بر اقتصاد کشور هستیم. این همان دور باطلی است که به نظر میرسد تصمیمگیران دولت در آن گرفتار شدهاند.
عدم تمایل دولت به پایان دادن این دور باطل در حالی روند اصلاح قیمت بنزین را دچار وقفه کرده است که اگر عموم مردم درباره منافعی که از اصلاح قیمت سوخت نصیب کشور میشود مطلع شوند، احتمالا اصلاح سیاستهای قیمتی در زمینه سوخت و بازگشت منابع آن به سمت کشور (به جای خروج از کشور در قالب قاچاق) تبدیل به مطالبهای مردمی خواهد شد.
دومین دلیلی که میتوان برای تمایل برخی گروههای مردمی به حفظ قیمت هزار تومانی بنزین جستوجو کرد، این است که احتمالا آنها به عملکرد صادقانه دولت در توزیع درآمدهای حاصل از اصلاح قیمت بنزین در میان اقشار مختلف یا صرف آن در توسعه کشور بهخصوص در بخش حملونقل عمومی اعتماد ندارند.
سومین دلیلی که میتواند باعث شود برخی اقشار جامعه به بنزین هزار تومانی و مصرف آزادانه آن در هر سطحی رای دهند، ذینفع بودن آنها از این شرایط است. این ذینفعان احتمالا اقشار متوسط رو به بالا در جامعه هستند که درصد بالایی از مالکیت خودرو در کشور را به خود اختصاص دادهاند. در این میان میتوان گفت آن دسته از افراد و گروههایی که با استفاده از قیمت ارزان بنزین به قاچاق سوخت مشغولند و از سودهای کلان یکشبه بهره میبرند نیز از جمله ذینفعانی هستند که بهدنبال عدمآزادسازی یارانه پنهان قیمت بنزین و تثبیت قیمت روی هزار تومان هستند.

برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
سروتونین چیست ؟
سروتونین یا هورمون ضد افسردگی یا هورمون شادی و سرخوشی ماده شیمیایی مهمی در مغز است که به عنوان انتقالدهنده عصبی شناخته میشود. انتقالدهنده عصبی، مولکولی در مغز است که به سلّولهای عصبی کمک میکند که با یکدیگر کار کنند. یکی از نقشها و وظایفی که سروتونین در مغز دارد، عمل کردن به عنوان پلیس راهنمایی و رانندگی برای سایر انتقالدهندههای عصبی است. بدون وجود سروتونین به مقدار کافی، بسیاری از فعالیتهای بدن و از جمله حالات روحی، تحت تاثیر قرار میگیرند. این ماده نزد افکار عمومی به عنوان جاری کننده احساس خوب شناخته شده است. به همین دلیل بعضا به آن هورمون ضدافسردگی می گویند. این هورمون عکس ملاتونین عمل می کند.
تحقیقات نشان داده اند که کمبود سروتونین ممکن است بر خلق و خو تاثیر داشته و منجر به بروز افسردگی، وسواس،اضطراب، هراس و خشم بیش از حد می گردد درصورتي که کاهش آن حالات افسردگي و دلتنگي و خوابآلودگي را سبب ميشود سروتونین بر روی خلق و خو و سایر عملکردهای فیزیولوژیکی بدن از قبیل: تعادل، انرژی، تغذیه، خواب و جفت گیری تاثیر می گذارد. این ماده یا هورمون به طور طبیعی از مغز ترشح می شود. اما گاهی حجم آن در خون پایین می آید، زیرا مقداری بازجذب و یا دفع می شود.
سروتونین یکی از ناقلهای عصبی فعال در سیستم عصبی مرکزی و دستگاه گوارش است. نقش آن در لوله گوارش این است که هضم غذا را کنترل میکند درحالیکه در سیستم عصبی مرکزی نقش کنترل خلق و خوی، خواب، اشتها، قدرت یادگیری و حافظه را بر عهده دارد.
سروتونین همچنین در ساخت استخوانها نیز نقش دارد. کمبود این هورمون در خون باعث افزایش حالاتی مانند افسردگی، دلهره، دردهای میگرنی، فشارخون بالا و بیخوابی میشود.
در ادامه ۱۹ عامل معرفی می شود که این هورمون را در مغز به طرق مختلف افزایش می دهند و شما را از مشکلاتی مانند افسردگی و بیخوابی نجات می دهند.
فعالیت هایی که عامل افزایش سروتونین هستند
۱. خندیدن

خندیدن در واقع بیان احساس شادی و خوشحالی است. این کار نوعی واکنش فیزیکی به عنوان پاسخی در برابر یک عامل محرک شادکنندهی خارجی یا داخلی است. زمانی که ما میخندیم، به لحاظ فیزیولوژیکی تغییر میکنیم. عضلات صورتمان کش میآیند، و ضربان قلب و فشار خونما افزایش مییابد. و در حین اینکه سریعتر نفس میکشیم، اکسیژن بیشتری به عضلات ما میرسد و این خندیدن عامل ترشح هورمون شادمانی است.
۲. پیاده روی

پیاده روی روزانه در مقایسه با ورزشهای سنگین مزایای بیشتری برای سلامتی دارد. این ورزش سبک نه تنها به شما کمک میکند که احساس خوبی داشته باشید، بلکه سبب میشود که خوب هم به نظر برسید. ورزش لزوما نباید سخت و دشوار باشد. انجام هر روزهی یک پیاده روی ساده و سریع میتواند سلامتی شما را بهبود بخشد و افزایش دهنده سروتونین و سلامت مغز است.
۳. شنا کردن

یکی از محبوبترین ورزشهایی که میتوانید برای افزایش سروتونین انجام دهید شنا کردن است. این فعالیت برای حفظ سلامت بدن و برای کسانی که شور و علاقه زیادی به آن دارند بسیار خوب است. اما این تمام ماجرا نیست، شنا کردن میتواند بر سلامت ذهن و مغز نیز تاثیر بگذارد.
۴. اسب سواری

اسب سواری میتواند به بهبود سلامت ذهنی شما کمک کند. این فعالیت بر بدن تاثیر میگذارد تا به عضلات فشار وارد کند و فعالیت های مغزی را بهبود ببخشد. اسب سواری همچنین ترشح هورمون شادی را در بدن تقویت خواهد کرد. در نتیجه، سلامتی بدن، مغز، و عواطف را ارتقاء خواهد داد. پس منتظر چه هستید؟ اسب محبوبتان را سوار شوید و از داشتن قوهی ذهنی سالم لذت ببرید.
۵. رابطه جنسی
فعالیت جنسی میتواند سروتونین را که معمولا “هورمون شادی” نامیده میشود آزاد کند. مناسب بودن سطح سروتونین در بدن سبب میشود که احساس تندرستی داشته باشید و در صورت عدم وجود آن، خطر ابتلا به افسردگی بیشتر خواهد بود. با این حال، مصرف داروهای ضد افسردگی که هدفشان افزایش این هورمون است، میتواند باعث کاهش میل جنسی شود. اگر سطح هورمون شما طبیعی باشد، باید این هورمون را به طور طبیعی از طریق ورزش، رابطهی جنسی یا مصرف کربوهیدراتهای سالم دریافت کنید.
خوراکی هایی که عامل افزایش سروتونین هستند
۱. جو

جو دو سر پرک با افسردگی مبارزه میکند و روحیهتان را بهبود میبخشد. جو دو سر حاوی کربوهیدراتهای سالم است که به تحریک تولید سروتونین کمک میکنند.سروتونین یک انتقال دهندهی عصبی تولید شده توسط تریپتوفان است. این انتقال دهنده تاثیر مستقیمی بر اشتها، کنترل ضربان، خواب و بهبود روحیه دارد.
۲. موز

موز برای مقابله با افسردگی مفید است زیرا حاوی مقدار زیادی تریپتوفان است؛ بدن ما تریپتوفان را به سروتونین تبدیل میکند. سروتونین نوعی پیامرسان عصبی در مغز است که باعث میشود آدمها احساس آرامش و شادی کنند. بنابراین موز میتواند از بروز افسردگی پیشگیری، و کمک کند احساس بهتری داشته باشید.
۳. فلفل کاین

مطالعات نشان میدهند که افسردگی به شکل هشداردهندهای رو به افزایش است و گروههای سنی مختلفی را درگیر کرده است. تغییر سبک زندگی میتواند بر این مسئله تاثیر بگذارد. ویتامین B6 و فولات موجود در فلفل کاین میتوانند به کاهش افسردگی کمک کنند. اگرچه فلفل افسردگی را درمان نمیکند اما میتواند حال فرد را تا حدی بهتر کند. بنابراین، راه آسانتر، داشتن یک زندگی متعادل است.
۴. گردو

مغز عضوی حیاتی در بدن است و باید دارای ثبات باشد. امگا ۳ موجود در گردو حافظهی شما را تقویت میکند. این ماده به بهبود عملکرد سیستم عصبی و افزایش سروتونین نیز کمک میکند.
۵. آب

آب سبب میشود که بدنتان دور از دهیدراته شدن بماند. دهیدراته شدن یا کم شدن آب بدن اختلالی است که در اثر آن بدن آب کافی برای حمایت عملکردهای ضروری ندارد. بنابراین آب هیدراسیون کننده قوی و افزایش دهنده انرژی و کاهش دهنده استرس و افزایش دهنده سروتونین است.
۶. بادام

بادام یکی از مغزهای همه فن حریف در کل جهان است. شما میتوانید آن را تقریبا به هر خوراک و غذایی اضافه کنید. بادام برای تهیه خوراکیهای شیرین نیز استفاده میشود. این مغز دارای طعم شیرین لذتبخشی است که سرشار از غذای مغز یعنی منیزیوم است و منیزیوم نیز باعث افزایش ترشح سروتونین می شود.
۷. تخممرغ
بر اساس تحقیق جدیدی، پروتئین تخممرغ میتواند به طرز چشمگیری سطح تریپتوفان پلاسمای خونتان را افزایش دهد. برای ناهار، یک تخممرغ پختهی ساده را امتحان کنید که میتوانید باقیماندهاش را به راحتی مخلوط کرده یا بپزید. نکته: زردهها را کنار نگذارید! آنها به شدت سرشار از تریپتوفان و تیروزین هستند، که اجزای اصلی خواص آنتیاکسیدان تخممرغ هستند.
۸. غذاهای دریایی

ماهیهای چرب مانند ماهی تن، حلزون، صدف، خرچنگ، ماهی خال مخالی، سالمون، شاه ماهی، ساردین، و همچنین مکملهای روغن ماهی منابع خوبی از سروتونین هستند.
۹. گوشت

گوشت سوای پروتئین حاوی سروتونین نیز هست. گوشت به عنوان یکی از منابع طبیعی سروتونین شناخته شده است. گوشتهایی مانند گوشت گاو، جگر، بوقلمون، و مرغ حاوی سروتونین هستند و میتوانند به رفع کمبود سروتونین کمک کنند. بیکن نیز منبع خوبی از سروتونین است.
۱۰. محصولات لبنی

محصولات لبنی مانند شیر، آب دوغ، کشک، پنیر منابع خوبی از سروتونین غذایی هستند. پنیر هندی، نیز حاوی سروتونین است.
سوای ویتامینهای بسیار و مواد مغذی سالم فراوان، توفو حاوی سروتونین نیز هست. این محصول لبنی از سویا به دست میآید؛ از این رو میتوانید از فایدهی ویتامینهای موجود در سویا نیز بهره ببرید. شیر سویا یا سویا را میتوان به خاطر مواد مغذی که دارند نیز مصرف کرد.
۱۱. سبزیجات

سبزیجاتی مانند سیر، هویج، اسکواش، بامیه، مارچوبه، بروکلی، اسفناج، لوبیا سبز، سیب زمینی، کلم، چغندر، کاهو، پیاز و گوجه فرنگی به تولید سروتونین کمک میکنند. تمام اینها را به راحتی از هر فروشگاه یا ترهباری میتوان خرید و با مصرفشان سطح سروتونین را افزایش داد و به همین خاطر است که در فهرست خوراکیهای سرشار از سروتونین قرار میگیرند.
۱۲. پاپ کورن

خوراکی سرشار از کربوهیدراتی که حاوی فیبر است و اگر میخواهید شاد و پر از آرامش باشید بهتر است از آن مصرف کنید. پاپ کورن نمونهای از خوراکیهای حاوی سروتونین است.
۱۳. نوشیدنیها

نوشیدنیهایی مثل چای سیاه، چای، کاکائو، قهوه، آب جو، و … حاوی مقادیر کمی سروتونین هستند. هرچند میتوانند نیاز سروتونین بدن را تامین کنند اما به خاطر کافئین زیادی که دارند باید به مقادیر کم مصرف شوند.
۱۴. غلات

سبوس حاوی سروتونین است که مصرف آن به عملکرد درست سلولها در بدن منجر میشود. این غله همچنین سرشار از فیبر است. مثالهای خوبی از سبوس میتوان نام برد مثل: سبوس برنج، نان گندم برشته شده، غلهی صبحانه، سیب زمینی و برنج.
۱۵. آناناس

طبق یک تحقیق جدید، آناناس منبع عمدهی از بروملین است، پروتئینی که میتواند اثرات جانبی شیمیدرمانی را کاهش دهد و سرفه را متوقف کند. میتوانید آناناس را با نارگیل و مرغ ترکیب کنید تا مرغ پیناکولادا درست کنید.
۱۶. بوقلمون

مورد بعدی در فهرست خوراکی هایی برای افزایشسروتونین در بدن گوشت بوقلمون است. این که هربار نوش جان کردن گوشت بوقلمون خواب نیمروزی روی مبل را به دنبال دارد، دلیل دارد- بوقلمون اساسا با تریپتوفان پر شده است. میتوانید برنج و بوقلمون آسیایی را امتحان کنید که تند و سالم است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

ضرباهنگ توسعه در گرو توازن و همه جانبه نگری
به گزارش گروه پژوهش و تحلیل خبر ایرنا، شاخص های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در کشور همچون فناورهای نوین علمی، زیرساخت ها و طرح های مولد اقتصادی، گسترش همکاری های تجاری؛ مشروعیت نظام سیاسی، مشارکت مردم، افزایش دامنه نهادهای مدنی، باور به ضرورت تغییر و تحولات مثبت، هنجارهای فرهنگی همسو با توسعه ، از نمودهای توسعه در کشور به شمار می آیند. به رغم این اتفاقات مثبت، اما این برنامه ها هم در مقام ترسیم اهداف، هم در سیاستگذاری و اجرا دارای کاستی هایی بوده و از این رو نمی توان گفت که توسعه آنگونه که باید در کشور محقق شده است.
توسعه به مثابه مثلثی است که اقتصاد، فرهنگ و سیاست سه ظلع آن به شمار می آیند و تصور نبود هر یک از آنها، موجودیت توسعه را به خطر می اندازد. توسعه پیش از هر چیزی به باور مندی و همسویی با جامعه هدف نیازمند است و دیگر آنکه ساختار و چارچوب سیاسی یک کشور، در فرایند توسعه و نتیجه بخش بودن یا عقیم ماندن توسعه بسیار تاثیر گذار است. با توجه به ضرورت توجه به حرکت رو به جلو توسعه کشور و ضرورت نگاه همه جانبه به این فرایند، باید گفت:
1- هر چند که باور به توسعه و تلاش برای دستیابی به آن در جامعه ایران تا حدودی نهادینه شده است اما فقدان توازن در حوزه های مختلف ضرورت برنامه ریزی و سیاستگذاری های درون زا، هم آهنگ و همه جانبه را در کشور برجسته تر می سازد. واقعیت های موجودِ جامعه و شواهد کنونی درهم تنیده بودن ابعاد گوناگون توسعه؛ این واقعیت را بیشتر آشکار می کند که تحقق هر بُعد از توسعه در گرو همسویی با ابعاد و بخش های دیگر میسر می شود. درغیر این صورت نمی توان انتظار داشت که برنامه و سیاست های توسعه ای به نتیجه مطلوب خود برسد.
2-ایران کشوری در حال توسعه است که تا اندازه زیادی بر موانع موجود در راه توسعه فائق آمده است، اما هنوز در بسترسازی برای توسعه همه جانبه، مشکلاتی وجود دارد.
برنامه های توسعه در آغاز تک بعدی و صرفا اقتصادی بود و توسعه بیشتر مفهومی کمی قلمداد می شد تا کیفی. از دیگر سو توسعه اقتصادی نه به طور متوازن در همه مناطق که به صورت قطبی در برخی نقاط کشور اجرا شد و همین موضوع، ناکامی هایی را در توسعه کشور به بار آورد.
اما به اذعان برنامه ریزان و سیاستگذاران توسعه، صرفا توجه به اقتصاد کافی نیست و توسعه نه فرآیندی خطی و تک بعدی که تحولی چند بعدی، کیفی و متوازن است که همه ابعاد زندگی انسان اعم از فردی- اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در بر می گیرد. در این فرایند برهمه جانبه بودن توسعه تاکید و تلاش شده که ابعاد گوناگون توسعه به صورت هم آهنگ و موزون در سیاست ها مدنظر قرارگیرد.
توزان، هم آهنگی و همه جانبه بودن از خصیصه های مهم توسعه است، تجربه توسعه در جوامع مختلف نشان داده که برنامه ریزی بدون توجه به این ویژگی ها، راه به جایی نمی برد و هر آنچه به صورت تک بعدی و خطی اتفاق افتاده، توسعه ای نامووزن است
3- توسعه فرایندی است که با در نظر گرفتن همه حوزه های سیاسی - اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی، خروج از شرایط موجود و نیل به وضعیت مطلوب را دنبال می کند. غلبه بر فقر و نابرابری، برقراری عدالت اجتماعی، افزایش مشارکت مردم در موضوعات سیاسی، محیط زیست سالم و ... به عنوان بخشی از اهداف توسعه بر شمرده می شوند.
با وجود تاکید بر همه جانبه بودن توسعه، این فرآیند باید به شکل نرم در جامعه اتفاق بیفتد و به صورت یک ارزش به مردم جامعه معرفی و آموزش های لازم برای درونی سازی آن ارائه شود. به این معنا که توسعه باید به عنوان بخشی از فرهنگ جامعه درآید و جامعه نخست در مسیر توسعه فرهنگی قرار گیرد. در واقع توسعه فرهنگی، پیش فرض دیگر انواع توسعه است که در راستای نهادینه سازی ارزش های توسعه ای در سطوح خرد و کلان عمل می کند. بی توجهی به فرهنگ و توسعه فرهنگی، تاخر یا واماندگی فرهنگی را در پی دارد، مساله ای که در برخی جهات در جوامع در حال توسعه از جمله ایران و اغلب کشورهای توسعه نیافته وجود دارد.
4- چنانچه توسعه و باور به اموری همچون دستیابی به ثروت و رفاه، ریشه کنی فقر و بی عدالتی و پیشرفت علمی مورد پذیرش خرد جمعی یک جامعه قرار گیرد می توان انتظار داشت که عزم و اراده ای ملی برای توسعه اقتصادی نیز شکل گیرد اما بی توجهی و سطحی نگری به شاخص های مزبور، نتیجه ای جز ناموزونی و حاشیه ساز بودن توسعه نخواهد داشت.
در سال های اخیر افزایش میزان مردم سالاری و نهادینه سازی جامعه مدنی را در کشور شاهد بودیم، تغییرات چشمگیری در اقتصاد کشور اتفاق افتاده است. اما هنوز توسعه و وضعیت مطلوب آنگونه که باید ، محقق نشده است.
چنانکه پیش تر آمد، فرهنگ، اقتصاد و سیاست سه بعد مهم توسعه هستند.
توسعه سیاسی پس از توسعه فرهنگی، بعد مهمی از توسعه است که زمینه را برای توسعه اقتصادی و همه جانبه فراهم می کند. داشتن فرهنگ سیاسی، افزایش مشارکت مردم، بستر سازی برای فعالیت احزاب، برگزاری انتخابات، مشروعیت نظام، حکومت قانون، آزادی رسانه ها، پاسخگویی و مسوولیت پذیری مسوولان سیاسی و غیره، نمودهای از توسعه سیاسی هستند که وجود آنها زمینه را برای پیشرفت و توسعه اقتصادی، مبارزه با فساد و افزایش رفاه و برقراری عدالت اقتصادی- اجتماعی میسر می کند.
در ایران اگرچه برنامه های توسعه از پیش از انقلاب کلید خورد اما تک بعدی، قطبی نگری و خطی بودن آنها، توسعه را با محدودیت هایی روبرو ساخت. توسعه بیشتر مقوله ای اقتصادی به حساب می آمد تا فرهنگی و سیاسی و همین مساله، تحقق برنامه های توسعه را در ایران با مشکل روبرو ساخته است. اگر چه ایران کنونی کشوری در حال توسعه و مقتدر شناخته می شود اما همچنان در مسیر توسعه با تنگناهایی مواجه است .
چنانکه با گذشت نزدیک به هفت دهه از شروع برنامه ریزی های توسعه ای، کشور هنوز به چشم انداز مطلوب خود نرسیده است. آنچه بیش از هرچیز به این مساله دامن زده، نامتوازن بودن برنامه های توسعه و بی توجهی به توسعه سیاسی و فرهنگی در کنار توسعه اقتصادی است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
بررسی سهم کشورها در آرای نهادهای بینالمللی اقتصادی
بررسی روابط مالی ایران و صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که ایران از زمان پیوستن به این نهاد بینالمللی در 29دسامبر 1945(دیماه 1323شمسی) تاکنون تنها دو بار و آن هم به میزانی اندک از وامهای صندوق بهرهمند شده است.
دونالد ترامپ در طول کمتر از 9ماهی که از آغاز ریاستش بر کاخ سفید میگذرد، تهدیدهای رسانهای و کاغذی زیادی علیه ایران و برخی کشورها داشته است. تهدید جدید او علیه اقتصاد ایران هم عمق چندانی ندارد. ترکیب سهم کشورها در آرا و تصمیمات صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که آمریکا سهم 16.7درصدی دارد و رأی این کشور به تنهایی نمیتواند سرنوشت اعطای وام به کشورها را تغییر دهد. یکی از وظایف اصلی صندوق بینالمللی پول، حفظ توازن در تراز پرداختهای 189کشور عضو صندوق است که این کار در قالب اعطای وام از منابع صندوق به کشورهای دارای کسری تراز پرداختها صورت میگیرد. به جز در مواردی که شدت بحران مالی ناشی از کسری تراز پرداختها بسیار زیاد باشد و احتمال سرایت بحران به سایر کشورها نیز احساس شود، معمولاً رقم وام اعطایی از سوی صندوق چندان هنگفت نیست و مهلت بازپرداخت وام نیز به جز در موارد استثنایی معمولاً بین 3تا 5سال است.

بررسی روابط مالی ایران و صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که ایران از زمان پیوستن به این نهاد بینالمللی در 29دسامبر 1945(دیماه 1323شمسی) تاکنون تنها دو بار و آن هم به میزانی اندک از وامهای صندوق بهرهمند شده است. اساساً کشورهای بزرگ صادرکننده نفت مانند ایران، عربستان و سایر کشورهای حاشیه خلیجفارس بهندرت با کسری تراز پرداختها مواجه میشوند و به همین دلیل در شرایطی قرار نمیگیرند که مشمول وامهای صندوق بینالمللی پول شوند.
البته بهرهمند شدن از وامهای صندوق بینالمللی پول همیشه یک نشانه بد نیست؛ چراکه این نهاد سختگیر همواره به کشورهای دریافتکننده وام سیاستهایی را پیشنهاد کرده و بعضاً دریافت وام را منوط به اجرای این سیاستها میکند. اجرای این سیاستها اگرچه ممکن است به مذاق بسیاری از دولتها خوش نیاید اما به دیگر تأمینکنندگان مالی اطمینان میدهد که اقتصاد کشور موردنظر در مسیر اصلاح حرکت میکند و سرمایهگذاری در آن نسبت به قبل ریسک کمتری دارد.
نحوه فعالیت بانک جهانی
کارکرد بانک جهانی اما تفاوتهای اساسی با صندوق بینالمللی پول دارد. بانک جهانی و زیرمجموعههای چهارگانه آن شامل بانک بینالمللیترمیم و توسعه (IBRD)، مؤسسه مالیه بینالملل (IFC)، آژانس تضمین سرمایهگذاری چندجانبه (MIGA) و مرکز بینالمللی حل و فصل منازعات سرمایهگذاری (ICSID) تلاش میکنند تا کشورها را از طریق اعطای وام و ارائه برنامههای توسعه پایدار، به سرمایهگذاری در حوزههای اساسی مانند حملونقل، راهها، بهداشت عمومی، تأسیسات زیربنایی، انرژی و... تشویق کنند.

سوابق وامهای ایران
ایران تاکنون حدود 50بار از بانک جهانی وام گرفته است که مبلغ این وامها از 2تا 279میلیون دلار متغیر بوده است. آخرین وام اعطایی بانک جهانی به ایران مربوط به پروژه مدیریت یکپارچه آب و خاک شبکه آبیاری سد البرز بوده است که در ماه مه سال 2005(خرداد 1384شمسی) مورد موافقت قرار گرفته و مبلغ 120میلیون دلار در سالهای بعد پرداخت شده است. وام 279میلیون دلاری پروژه آب و فاضلاب شهرهای اهواز و شیراز، وام 220میلیون دلاری برای بازسازی شهر زلزلهزده بم، وام 224میلیون دلاری پروژه آب و فاضلاب شهرهای شمال کشور و... ازجمله وامهای دریافتی ایران از بانک جهانی هستند.
صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی که هماکنون مهمترین نهادهای اقتصادی در جهان شناخته میشوند، هر دو پس از جنگجهانی دوم و با محوریت کشورهای پیروز جنگ (آمریکا، فرانسه، انگلیس) تشکیل شدهاند و مقر اصلی هر دو نهاد نیز در واشنگتن آمریکا قرار دارد.
نقش اساسی کشورهای آمریکا، روسیه، فرانسه، انگلیس و چین در شکلگیری بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول میتواند این تصور را بهوجود آورد که کشورهای مذکور همانگونه که در شورای امنیت سازمان ملل متحد از حق وتو برخوردارند، قادرند در این دو نهاد اقتصادی بینالمللی نیز تصمیمات جهانی را بهراحتی و بدون هیچگونه قید و شرطی وتو کنند. واقعیت اما چیزی متفاوت از این است؛ در صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، هر کشوری به نسبت سهمی که در تأمین منابع مالی در این دو نهاد دارد از قدرت رأی برخوردار است و میتواند از این قدرت به نفع خود و دیگران استفاده کند.
بهطورکلی میتوان گفت قدرت آمریکا در صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی هرگز با قدرت این کشور در شورای امنیت سازمان ملل متحد قابل قیاس نیست. این کشور نمیتواند به تنهایی مانع اعطای وام (مشخصاً از سوی بانک جهانی) به ایران شود، مگر اینکه بهنوعی موفق شود سایر کشورهای غربی را با خود هماهنگ کند؛ امری که با توجه به تمایل اکثر کشورهای اروپایی به گسترش روابط تجاری با ایران و نیز تأکید آنها بر ضرورت حفظ برجام بعید بهنظر میرسد.
از طرفی ایران نیز اگرچه در طول تاریخش هرگز از لحاظ مالی به صندوق بینالمللی پول وابسته نبوده است و حداقل در یک دهه اخیر نیز هیچ وامی از بانک جهانی دریافت نکرده است اما به لحاظ جلب اطمینان سرمایهگذاران بینالمللی همچنان به حفظ روابط خود با صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی نیاز دارد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
آرامش اقتصادی
مهمترین رکنی که در حال حاضر میتواند بازارها را آرام و چشمانداز اقتصادی را شفافتر کند، نشان دادن دقیق راهی است که دولت برای وضعیت موجود انتخاب کرده است. مقامات باید در دو حوزه به شفافسازی استراتژی خود اقدام کنند.
یکی در حوزه اقتصاد کلان است که باید مشخص شود، دولت با چه میزان کاهش در درآمد ارزی روبهرو است و فکر میکند این افت تا پایان سال ۱۳۹۸ به چه شکل خواهد بود و نشان دهد که چگونه میتواند نیازهای بودجه و کشور را با این افت پاسخ گوید.
رویترز در آخرین گزارش خود عنوان داشته که فروش آسیایی نفت ما اکنون حدود ۶۶۰ هزار بشکه است، حتی اگر ۲۰ درصد دیگر به این رقم اضافه کنیم به این معناست که فروش نفت حال حاضر کشور نسبت به سال گذشته افت قابل توجهی داشته است.
این در حالی است که مجوزهای خریداران نفت ما، ۱۸۰ روزه است و در نیمه بهار سال ۱۳۹۸، به احتمال قوی صدور مجدد مجوز برای خرید نفت ایران با کاهش بیشتری همراه خواهد بود. مردم این اخبار را میدانند و انتظار دارند که سیاستگذاران با برنامهای دقیق و جامع نشان دهند که چگونه میتوانند این کاهش در درآمد ارزی را جبران کنند. باید گفته شود که بودجه با فرض چه میزان صادرات نفتی بسته میشود و آیا این فرض با واقعیت همخوانی دارد یا خیر. باید شفافسازی شود که مابهازای این کاهش، کدام بندهای بودجه تقلیل یافته است و اولویتهای اصلی برای هزینههای دولت کدام است.
برنامهای که برای تضمین دریافت کالاهای اساسی توسط مردم وجود داردشامل چه گامهایی میشود؟ همچنین این استراتژی بودجهای و کلان اقتصادی باید همراه با پیشبینی نتایج باشد. دولت باید مشخص کند که انتظارش در رشد اقتصادی، بیکاری و تورم با اتخاذ این استراتژی چه میزان است. از آن سو این انتظار وجود دارد که دولت مشخص کند تا چه زمانی این انقباض اقتصادی میتواند تداوم یابد و آیا شرایط پایداری برای آن وجود خواهد داشت یا خیر. آیا قرار است این انقباض تا سال ۱۴۰۰ تداوم یابد؟ نتیجه آن چه خواهد شد؟ دولت انتظار دارد درآمد سرانه واقعی ایرانیان چه تغییراتی داشته باشد؟
حوزه دوم، حوزه خردتر هر یک از دستگاههای دولتی است. مثلا در این دوره، چه اقداماتی برای تضمین عدمکمبود داروهای خاص انجام خواهد شد؟ پروژههای زیرساختی هر یک از وزارتخانهها چگونه دنبال میشود؟ کسبوکارهای اصناف مختلف چگونه تحتتاثیر قرار میگیرد و دولت چه برنامهای برای حداقل کردن خسارات دارد؟
بهعبارت دیگر، دولت بهصراحت میزان کاهش درآمدهای ارزی و خسارات ناشی از تحریم را بیان کند و در دو حوزه خرد و کلان، اقدامات مقابلهای خود را در این جنگ اقتصادی تشریح کند. عدم این شفافسازی باعث میشود که شهروندان با وجود ابزارهای مختلف اطلاعرسانی در دنیای امروز، تصویری از حجم هزینهها داشته باشند اما دولت را در حل مساله توانمند تلقی نکنند. چنین برداشتی از اقدامات دولتمردان کافی است تا ناپایداری را بهصورت متواتر به بازارهای مختلف تزریق کند و وضعیت را از آن چه هست، بغرنجتر کند. شفافسازی، اعتماد به مردم و یافتن راههای عملی فارغ از کلیگوییهای معمول، ابزاری است که میتواند با کنترل انتظارات عمومی، اقتصاد را با آرامش بیشتری همراه سازد. به هر رو، دشمن سختترین جنگ اقتصادی را به روی کشور باز کرده است، اما آنچه باعث همراهی و مقاومت بیشتر مردم خواهد شد آن است که اطمینان یابند برنامهای جامع برای مقابله، در این جنگ وجود دارد.
دکتر پویا جبل عاملی: دنیای اقتصاد
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
اندورفین چیست ؟
اندورفین احساس مثبتی شبیه مورفین در بدن ایجاد میکند. مثلا، احساسی که در پی دویدن یا ورزش در فرد ایجاد میشود اغلب با عنوان “سرخوشی” توصیف میشود. این احساس سرخوشی میتواند با نگرشی مثبت و انرژیزا نسبت به زندگی همراه باشد.
در اینجا به موضوعاتی نظیر اینکه کارآیی اندروفین در ورزش و اینکه اصولا اندورفین چیست می پردازیم.
اندورفین در گروه “نوروپیتیدهای مخدر درونریز” قرار میگیرد. به عبارت دیگر، این مواد شیمیایی در مغز، درست مانند مرفین و دیگر مواد مخدر قویتر(و مضرتر)، روحیهی کلی و نگرشمان را تقویت میکنند. در نتیجه: ما میتوانیم تولید اندورفین را افزایش دهیم، که در نهایت، کمکمان میکند بدون عوارض جانبی ناخوشایند و خطر وابستگی، احساس بهتری داشتهباشیم.
ما برای کمک به شما در این راه، ۱۷ روش مختلف بالا بردن میزان اندورفین در مغز را توصیف کردهایم. همهی ما با دنبال کردن توصیههایی که در ادامه آمدهاست میتوانیم روحیهی بهتر و نگرشی مثبتتر به زندگی را تجربه کنیم.
در این نوشتار ۱۷ روش بالا بردن میزان اندورفین در مغز آمدهاست:
۱: لبخند را در هیچ لحظه از روز فراموش نکنید
خنده حقیقتا قدرتمند است. پژوهشهای مختلف نشان دادهاست خنده به تقویت ایمنی بدن، کاهش هورمونهای استرس، ایجاد حس سلامتی، و البته ترشح اندورفین کمک میکند. جنبهی ناراحتکنندهی این موضوع این است که ما اغلب با بالا رفتن سن خیلی کمتر میخندیم. در نظر بگیرید: کودکان بیش از ۳۰۰ مرتبه در روز میخندند، در حالی که بیشتر بزرگسالان روزانه حدود ۵ بار میخندند. وقت آن است که ما بزرگترها این فاصله را کم کنیم.
۲: نزدیکی داشتهباشید
تکامل باعث شدهاست عمل تولید مثل دشوار شود، هرچند برای لذت بردن از مزایایی که نزدیکی یا رابطهی جنسی برای سلامتی دارد، تولید مثل ضروری نیست. پژوهش نشان دادهاست عمل نزدیکی- نوازش، ماساژ، و دخول- به کاهش سطح هورمون استرس کمک زیادی میکند. این لحظات نزدیکی نهتنها برای یک رابطهی نزدیک و عاشقانه، بلکه برای سلامت و حس امنیت ما ضروری است. از این گذشته، نزدیکی ترشح هورمون اندورفین را که هورمون “حس خوب” است، در مغز تحریک میکند.
۳: کمی شکلات بخورید
در مواردی که برای خوردن کمی شکلات لذیذ به دلیل نیاز دارید، ما به فهرست دلایل خوردن آن یک گزینه اضافه کردهایم. علاوه بر فواید بیشماری که شکلات برای سلامتی دارد-بهبود سلامت قلب، کاهش کلسترول، کاهش التهاب، و غیره- این خوراکی ترشح اندورفین را نیز فعال میکند. خبر مثبت دیگر این است که ما برای بهرهمند شدن از این فواید فقط مقدار کمی شکلات نیاز داریم، یک یا دو تکهی کوچک در روز.
۴: خوراکیهای تند بخورید
آیا تا به حال از خودتان پرسیدهاید چرا بعضی از ما با وجود آبریزش بینی و سراریز شدن اشک از چشم باز هم حریصانه به خوردن خوراکیهای تند ادامه میدهیم؟ خوب، شاید به علت ترشح هورمون اندورفین باشد. “سوزش” ناشی از خوراکیهای تند با احساسات سلامتی که با ترشح سریع اندورفین در مغز به ما دست میدهد، خنثی میشود. به علاوه، خوراکیهای تند با افزایش عملکرد دستگاه ایمنی، به از بین بردن پاتوژنها و باکتریهای دیگر کمک میکند.
۵: موسیقی گوش کنید
موسیقی روشی متمایز برای بالا بردن روحیهمان است، و ما اکنون میتوانیم علت علمی این پدیده را درک کنیم. پخش شدن آهنگ مورد علاقهمان کمکمان میکند احساس بهتری داشتهباشیم، چون باعث ترشح آنی اندورفین در مغز میشود. بدیهی است هنگامی که به موسیقی مورد علاقهمان گوش میکنیم این تاثیر خیلی قویتر است. به عبارت دیگر، کسانی که عاشق موسیقی محلی هستند، هنگام گوش کردن به موزیک رپ ترشح شدید مواد شیمیایی را که باعث ایجاد احساس خوب در ما میشوند، تجربه نمیکنند.
مطلب مرتبط : ۱۲ عامل افزایش سروتونین(هورمون ضد افسردگی)
۶: کمی جینسینگ بخورید

اخیرا، فواید جینسنگ در تعدادی از پژوهشهای علمی و پزشکی آشکار شدهاست. کسانی که دچار خستگی مفرط و استرس هستند همیشه جینسنگ را ستایش میکنند. از نظر فیزیولوژیکی، جینسنگ از طریق ترشح کنترلشدهی هورمونهای استرس از اندامهای متفاوت حمایت میکند، و نشان داده شدهاست تحمل را بالا میبرد. به علاوه، گفته میشود جینسنگ برای تمرکز و عملکردهای شناختی مفید است، بعضی از بیماریهای قلبی عروقی را درمان میکند و ترشح بعضی مواد شیمیایی احساس خوب، از جمله اندورفین، را تحریک میکند.
۷: وانیل یا اسطوخودوس استنشاق کنید
به هر حال پشت “رایحهدرمانی” منطقی وجود دارد. مشاهده شدهاست بعضی رایحهها با ترشح اندورفین در بدن روحیهی آدمها را بالا میبرند. در یک پژوهش خاص، بیمارانی که باید تحت امآرآی قرار میگرفتند وانیل استنشاق کردند و گزارش شد اضطرابشان ۶۳ درصد کاهش داشتهاست. در ضمن، پژوهشهای زیادی وجود دارد که از فواید رایحهدرمانی حمایت میکند. ما همیشه گفتهایم “تا امتحان نکردهاید چیزی را رد نکنید.”
۸: به همراه دیگران ورزش کنید
برای آن دسته از آدمها که ورزش انفرادی را ترجیح میدهند، ممکن است این کمی عجیب باشد. شکی نیست که ورزش ترشح اندورفین را تحریک میکند، اما پژوهشهای اخیر نشان دادهاست کسانی که در ورزشهای گروهی شرکت میکنند ممکن است ترشح اندورفین در بدنشان کمی بیشتر باشد. بدون در نظر گرفتن ترجیحات شخصی، هر نوع ورزش-گروهی یا غیرگروهی- باعث ترشح اندورفین و دیگر مواد شیمیایی شادیآور در مغز میشود. برای کسانی که هنوز به جلسات دوچرخهسواری گروهی بیتمایل هستند، ورزشهای انفرادی مانند آهسته دویدن، ایروبیک، ورزشهای سبک یا وزنهبرداری هم همان فواید را دارد.
۹. طب سوزنی انجام دهید

چرا یک آدم عاقل باید دلش بخواهد مدام با سوزن سوراخ شود؟ تحقیقات نشان میدهد این درد مستقیما پیغامی را به مغز می فرستد که برای درمان اندورفینها را آزاد ميکند و افزایش سریع اندورفین اتفاق خوشایند بعدی است!
۱۰. آجیل بخورید
هرچند دشوار است اما باور کنید که فقط سه عدد گردو در روز (گردوی برزیلی) به اندازهی کافی سلنیوم به بدن شما میرساند. و سلنیوم سبب افزایش دوپامین و آزاد شدن اندورفین میشود.
۱۱. کمی از وقتتان را به گردش در بیرون از خانه سپری کنید
هرچه بیشتر در خانه بمانید بیشتر دچار ملالت و تشویش میشوید. بیرون از خانه بودن به شما ویتامین D میدهد و همین به بدن کمک میکند که نوراپینفرین، استیل کولین ودوپامین تولید کند. شما احساس خوشبختی بیشتری خواهید داشت و میتوانید به مدت طولانیتری متمرکز بمانید.
۱۲. ویتامینهای گروه B را مصرف کنید
دوز مناسب ویتامین B سلامت سیستم عصبی مرکزی شما را حفظ میکند و به بدن کمک میکند که نوراپینفرین، سروتونین و دوپامین تولید کند. همهی اینها انتقالدهندههای عصبی هستند که سبب میشوند همیشه احساس خوشحالی داشته باشید.
۱۳. درست نفس بکشید

اگر هر روز برای عمیق نفس کشیدن وقت بگذارید، میتوانید بدنتان را آرام کنید و به این ترتیب با ارسال اندورفین و متعادل کردن سیستم عصبی احساس خوبی خواهید داشت و در نهایت باعث افزایش سریع اندورفین در بدنتان شوید.
۱۴. از جملات تاکیدی مثبت استفاده کنید
اگر شما تا به حال برایتان پیش آمده باشد که یک نقل قول را بخوانید و از خواندن آن حس خوبی به شما دست داده باشد، پس میدانید که جملات و عبارات تاکیدی مثبت واقعا تاثیرگذار هستند. ثابت شدهاست که جملات تاکیدی قادر به افزایش تعداد اندورفین در بدن شما هستند. حتی یک چیز ساده مانند بازتعریف کردن یک جملهی خوب میتواند فورا خلق و خوی شما را بهبود دهد.
۱۵. در یک کلاس فیتنس گروهی شرکت کنید
یک مطالعهی کوچک در بریتانیا دریافت ورزشکارانی که با هم پارو میزدند دوبرابر بیشتر از ورزشکارانی که به تنهایی پارو میزدند درد را تحمل میکردند (نشانهی حضور اندورفینها). ورزش با دیگران جریان اندورفینتان را بهبود میدهد.
۱۶. خوراکیهای خیلی محبوبتان را بخورید
تحقیقات نشان میدهد شکلات تنها خوراکی نیست که میتواند باعث احساس سرخوشی شود. تمام خوراکیهای خوشمزه باعث میشوند مغزتان اندورفین ترشح کند تا خلقتان بهبود یابد. سیبزمینی سرخشدهها، سلام!
۱۷. در برنامه های کمدی و پرشور شرکت کنید
شرکت در یک برنامهی کمدی، میزان اندورفین را افزایش میدهد. در طول روز حس شوخطبعیتان را به کار بیندازید، آن پیام خندهدار را به دیگران ارسال کنید، و بهانههای مختلفی برای خندیدن پیدا کنید. اینها روشهای فوقالعادهای هستند که از پزشک دوری کنید.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

عوارض برآیند اقتصاد بیمار و بانکداری روی جامعه
در حال حاضر اقتصاد کشور، علاوه بر اینکه با رکود و تورم بالای 20 درصدی مواجه شده، نقدینگی نیز همچنان در حال افزایش بوده که تبعات آن در اقتصاد خانوارها نمایان است، کارشناسان معتقدند اقتصاد بیمار و رقابت ناسالم بانک ها برای جبران کسری خود از طریق پرداخت سودهای غیرمتعارف به سپرده ها باعث رکود و تورم و ناکارآمدی نظام بانکی ایران شده است.با توجه به اینکه همواره یکی از برنامه های دولت در سال های گذشته کاهش نرخ سود تسهیلات برای ایجاد رونق اقتصادی بوده، بحث کاهش نرخ سود سپرده ها نیز به موازات آن مطرح شده، تا بخشی از این منابع در قالب سرمایه در گردش بخش های مولد جریان پیدا کند و زمینه رشد اقتصادی را نیز فراهم کند.
در نه ماه اخیر تحریم ها و نوسانات اقتصادی باعث شده که تورم از میانگین ده درصد به بالای بیست درصد نیز برسد و همین موضوع ارزیابی مولفه های تاثیرگذار اقتصادی را مورد توجه کارشناسان قرار داده است، هرچند تغییرات نرخ دلار در نتیجه تحریم ها به عنوان عاملی خارجی روی این مقوله تاثیر گذاشته ، با این حال نباید اثر سایر عوامل را نیز نادیده گرفت. در ادامه به دلایل تفاوت نرخ سود سپرده های بانکی و اثر آن بر نظام بانکی و اقتصاد کشور ارزیابی می شود.
با توجه به اینکه همواره یکی از برنامه های دولت در سال های گذشته کاهش نرخ سود تسهیلات برای ایجاد رونق اقتصادی بوده، بحث کاهش نرخ سود سپرده ها نیز به موازات آن مطرح شده، تا بخشی از این منابع در قالب سرمایه در گردش بخش های مولد جریان پیدا کند و زمینه رشد اقتصادی را نیز فراهم کند، این رویکرد به قدری جدی مورد توجه بود که سال گذشته بانک مرکزی در مصوبه ای بانک ها را موظف کرد نرخ سپرده های کوتاه مدت و روز شمار را به ده درصد کاهش دهند و سود مجاز سپرده های بلند مدت را نیز به 15 درصد کاهش دهند، اما از آنجایی که دولت برنامه قوی برای پشتیبانی نقدینگی مردم برای ورود به بخش های مولد را نداشت سناریو بانک مرکزی به سمتی سوق پیدا کرد که بانک ها سپرده های کوتاه مدت را به بلند مدت تبدیل کنند و این انفاق نیز افتاد، اما داستان سود سپرده ها و تاثیر آن بر اقتصاد به همان نقطه ختم نشده و زمانی که طومار تحریم ها علیه ایران پیچیده شد تاثیر آن را بر اقتصاد کشور بیشتر مشاهده کردیم و بازارهای سوداگری به عاملی برای انحراف منابع و سپرده های بانکی بدل شد و بانک مرکزی نیز فضا را برای ارائه سود بالاتر برای سپرده گذاران تا حدودی باز کرد و نظارت ها بر این بخش کاهش یافت.
حال وقتی به آمار چند سال گذشته نگاه می کنیم، نرخ سود سپرده ها از دامنه ای بین 18 تا 28 درصد متغیر بوده و در یک دوره پنج ساله نرخ سود سپرده بانک های دولتی حتی 5.4 درصد کاهش یافته و انتظار می رفت این روند ادامه داشته باشد، اما با افزایش نوسانات نرخ ارز و بالا رفتن قیمت بازارهای موازی نقدینگی در کشور به 1800 هزار میلیارد تومان افزایش یافته که یکی از نشانه های انحراف منابع از بانک ها به بازار بود که در مقایسه با سال قبل تر شاید بیش از 30 درصد نقدینگی افزایش یافته و این تبعات منفی برای اقتصاد کشور به همراه دارد که از این مشکلات افزایش سفته بازی و سوداگری در بازار است.
مدیرگروه پولی و بانکی پژوهشکده بانک مرکزی با اشاره به دلایل پرداخت سود بالا از سوی بانک ها به سپرده گذاران، گفت: برخی از این بانک ها ممکن است پیش از این سرمایه گذاری خوبی انجام داده باشند و این مدیریت منابع باعث دریافت سود بالا برای آن شده باشد. از سوی دیگر ممکن است برخی از این بانک ها وضعیت بدی داشته و با کسری بالایی مواجه هستند، از این رو توان پاسحگویی به تعهدات خود را ندارند و این منابع در بخش های غیرمولد قفل شده باشد و امروز مجبور باشند برای پاسخگویی به سپرده گذاران نرخ سود را بالا ببرند تا بتوانند سپرده های بیشتری از سایر بانک ها جذب کنند و کسری خود را جبران کرده و در نهایت سپرده گذاران کنونی خود را نیز قانع کنند تا کمتر برای دریافت موجودی خود به بانک مراجعه کنند.
کامران ندری با بیان اینکه بیشتر بانک های ایرانی که امروز نرخ سود سپرده بالاتر میپردازند کسری نقدینگی دارند، افزود: بانک های که در نتیجه سرمایه گذاری خود سود بالایی برای سپرده ها می پردازند خیلی با عدد واقعی سود سپرده ها فاصله ندارد، اما بانک های که کسری منابع دارند نرخ سود غیرواقعی می پردازند و همین مسئله باعث بروز مشکل برای بانک های سالم نیز شده است، زیرا سپرده گذاران از بانک سالم به بانک مشکل دار نقل سپرده می کنند و تأثیر منفی آن بر نظام بانکی نمایان می شود، چراکه در نهایت بانکهای بدهکار مجبور میشوند برای پاسخگویی به تعهدات از منابع بانک مرکزی استفاده کنند و این اضافه برداشتها پایه پولی کشور را بالا برده و به رشد نقدینگی و تورم کشور دامن خواهد زد.
رقابت غیر سالم بانکی عامل افزایش نقدینگی
یک کارشناس امور بانکی با تایید اینکه بانک های که سود بالا می پردازند کسری منابع دارند، گفت: این موضوع باعث ایجاد رقابتی ناسالم شده است و اثر آن در پایان سال در صورت های مالی بانک ها نمایان می شود که قاعدتا به صورت زیان انباشته است.
مرتضی میرزایی با تاکید بر اینکه امروز وضعیت بانک ها بحرانی شده است، افزود: اگر بانک های بدهکار نیز سود واقعی بپردازند، به طور قطع بدهی ها نیز اثرات منفی کمتری ایجاد خواهد کرد، زیرا رقابت ناسالم نه تنها زیان انباشته بلکه نقدینگی و تورم بیشتری به بار می آورند. در واقع بانک ها بیشتر ماهیت واسطه ای دارند و باید از طریق سود تسهیلات و خدمات کارمزدی درآمدزایی می کنند، اما از آنجایی که بانک ها به دنبال سود بیشتری هستند به بازارهای مانند بورس، سرمایه گذاری و بازار طلا و ... وارد می شوند.
او با بیان اینکه امروز تنها تعداد معدودی از بانک ها نرخ مجاز سود سپرده را رعایت می کنند، تصریح کرد: بانک ها اگر به ماهیت خود پایبند باشند و سپرده ها را با نرخ سود منطقی جذب و نیاز بخش های مولد را با تامین تسهیلات برآورده کنند رونق و رشد اقتصادی ایجاد خواهد شد، اما واقعیت این است که امروز بین نرخ سود سپرده و سود تسهیلات رابطه منطقی نیست، زیرا قیمت تمام شده پول برای بانک ها 22 درصد تمام می شود و نرخ سود تسهیلات 18 درصد است، از این رو بین این دو بخش توازن وجود ندارد و بانک ها از روش های مختلف این اختلاف سودها را جبران می کنند.
زیان دهی در نتیجه عدم توازن سود سپرده و تسهیلات
محسن حسن نیا کارشناس امور بانکی دیگری است که در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری موج با اشاره به اینکه منابع در آمدی بانکها در بخش جذب سپردهگذاری اندک است، گفت: نرخ سود تسهیلات منبع درآمدی دیگر بانکها است که بیم این دو بخش توازن ایجا می کند، اما آنچه در تعیین نرخ سود سپرده و تسهیلات اهمیت دارد قیمت تمامشدهای پول است، که متأثر از هزینههای مختلف اعتباری و اداری بانک ها است.
او با تشریح روند تعیین نرخ سود سپرده و تسهیلات، افزود: در حال حاضر بخشی از سپردههای بانکی بهصورت تضمین در نزد بانک مرکزی نگهداری میشود و بانکها موظف به پرداخت سود آن به صاحبان سپرده است و به نسبت کل این سپرده به متقاضی سود میپردازد، به همین دلیل هزینه تمامشده پول در ایران بانک بالا میرود و باعث شده که امروز قیمت تمامشده پول در برخی بانکها بیش از 20 درصد باشد.
حسن نیا با تاکید بر اینکه بانکها طبق مصوبه شورای پول و اعتبار باید سودی 18 درصدی برای سپردهها بپردازند، تصریح کرد: امروز برخی بانکها سود سپرده بیش از 23 درصد نیز میپردازند و حتی برای برخی از مشتریان که سپردهگذاری بیشتری دارند سود بالاتری نیز میپردازند و همین مسئله باعث شده بانکها زیان ده باشند و برای سود ده شدن از روشهای مختلف بنگاه داری و... استفاده میکنند.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

بودجه اغراقآمیز
در مقابل نیروهای مجلس با نگاه پیشگویانه به ارقام لحاظشده در لایحه بودجه سال آینده کشور، به پیشبینی بازار اقتصادی کشور در سال آینده برخاستهاند.
ارزیابی مرکز پژوهشهای مجلس این است که تفاوت چندانی میان این لایحه با لوایح دیگر، غیر از افزایش ارقام متناسب با تورم وجود ندارد و احتمالا بدون توجه به بزرگ شدن تورمی ارقام، به سختی بتوان لایحه بودجه سال تحریمی 1398 را از لوایح سالهای دیگر تشخیص داد. در لایحه بودجه 1398بودجه در دو سقف تنظیم شده و احکامی پیشنهاد شده است که در صورت تصویب مجلس شورای اسلامی میتواند رشد برخی از هزینههای دولت را محدود کند.
به گزارش جهان صنعت، بر این اساس روایتی که مرکز پژوهشهای مجلس از روند بودجهریزی کشور ارائه میدهد، گویای نکاتی است که به نظر میرسد در زمان تنظیم لایحه بودجه کشور چندان مورد توجه نظام بودجهریزی کشور قرار نگرفته است.
براساس آمارهای ارائه شده، رقم کلی بودجه سال آینده کشور 1703 هزار میلیارد تومان است. از این رقم، 478 هزار میلیارد تومان سهم بودجه عمومی و 1275 هزار میلیارد تومان سهم بودجه شرکتها و بانکهای دولتی است.
بر مبنای آنچه در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس بدان پرداخته شده بودجه عمومی همان چیزی است که از آن به عنوان بودجه یاد میشود، یعنی دخل و خرج دولت و دستگاههای دولتی و ادارات.
سهم عمدهای از مصارف بودجه شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت، از منابع داخلی آنها تامین میشود که با پیشنهاد هیات مدیرهها در مجامع عمومی یا شوراهای عالی مربوط تصویب و جهت درج در لایحه بودجه به سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور ارسال میشود. در واقع یکی از ابهامات کنونی بودجهریزی در کشور، نامعلوم بودن نقش نمایندگان در رسیدگی به بودجه شرکتهای دولتی و بانکهاست.
در بودجه سال آینده،407 هزار میلیارد تومان معادل 85 درصد از بودجه عمومی، منابع و مصارف عمومی و معادل 70 هزار میلیارد تومان، معادل 15 درصد از بودجه عمومی، منابع و مصارف اختصاصی است که از 70 هزار میلیارد منابع اختصاصی، قرار است حدود 80 درصد از آن صرف هزینههای اختصاصی جاری دستگاههای ایجادکننده درآمد و بقیه صرف بودجه عمرانی اختصاصی این دستگاهها شود.
بازوی پژوهشی مجلس در گزارش عامهپسندانه خود به سوالات اساسی که این روزها در محافل و رسانهها نقل میشود پرداخته است؛ سوالاتی که میتواند به ریشهیابی روند بودجهریزی سال آینده کشور بپردازد و این موضوع را روشن کند که دولت تا چه میزان توانسته بودجه را برای شرایط سخت تحریمی آماده کند.
یکی از سوالات اساسی که نیاز به پاسخ دارد، مواجهه جدی بودجه سال آینده با کسری منابع درآمدی است. بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران با کندوکاوی در آمار و ارقام لحاظ شده در برنامه دخل و خرج دولت، پیشبینی قابل اطمینانی از کسری شدید بودجه در سال آینده داشتهاند. در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس نیز این موضوع مورد توجه ویژهای قرار گرفته است.
کسری داریم یا نه
آنطور که مرکز پژوهشهای مجلس روایت میکند، کسری به خودی خود مشکل نیست بلکه به این دلیل نمایش آن یا نمایش ناقص آن مشکلزا تلقی میشود که نشاندهنده مشکلی دیگر است.
به طور متعارف، واقعنمایی بودجهای، شالوده اصلی اعتبار بودجهای و سرِ کاری نبودن بودجه تلقی میشود و کشورها سعی میکنند در همین راستا در کنار پرهیز از اغراق در درآمدها یا کاهش غیرواقعی هزینهها، کسری را نیز به عنوان یکی از چهار قلم اصلی شاخصهای بودجهای اعلام کنند.
اگر اقتصاد ما در بودجه بخواهد روی پای خود بایستد، یعنی نفت نفروشد، استقراض نکند و از صندوقهای خارج از بودجه هم اضافهبرداشت نکند، تا نزدیک 10 درصد تولید ناخالص داخلی و معادل 60 درصد منابع عمومی کسری دارد.
ضمن اینکه کسری مذکور خوشبینانه بوده و در سقف پیشفرض بودجه است یعنی با در نظر گرفتن شرایط واقعبینانهتر از عملکرد مالیاتی و در نظرگرفتن سقف دوم که احتمالا به دلیل ماهیت اجباری بسیاری از ردیفهای سقف دوم از جمله بازپرداخت اوراق استقراضی و هزینههای دانشگاههای علوم پزشکی و نظامی، با اضافهبرداشت از منابع فرابودجهای تکمیل خواهد شد، این کسری قابل افزایش است. این حجم از کسری غیرنفتی، اهمیت توجه به رفع آسیبپذیری بودجه کشور در مقابل تلاطمهای نفتی و ضرورت اصلاحات در محدوده وظایف دولت را نشان میدهد.
اگرچه منطق اقتصادی بودجهریزی اقتضا میکند که هنگام رکود، بودجه به کمک اقتصاد بیاید و رونقافزایی کند، اما بر مبنای همان منطق، این رونقافزایی باید بر مبنای منابعی باشد که «از لحاظ اقتصادی سالم و در دسترس» باشد و به قول معروف دردی بر دردهای کنونی اضافه نکند.
به همین دلیل هم هست که بنا بر هنجارهای پذیرفته شده بودجهریزی، هنگام تدوین بودجه ابتدا باید «منابع در دسترس» محاسبه شوند و سپس برمبنای این منابع در دسترس، مخارج و مصارف تنظیم شود.
سهم نفت در بودجه
در لایحه بودجه سال 1398، قیمت هر بشکه نفت خام و میعانات گازی حدود 54 دلار، متوسط نرخ برابری دلار حدود 6000 تومان (برای کالاهای اساسی حدود 4200 و برای سایر کالاها حدود 8000 تومان)، صادرات نفت حدود 635/1 میلیون بشکه در روز و صادرات گاز طبیعی حدود 4/3 میلیارد دلار فرض شده است. سرجمع منابع نفت در بودجه نیز بیش از 142هزار میلیارد تومان در نظر گرفته شده است.
به طور کلی، منابع حاصل از نفت در سال1398 حدود 35/5 میلیارد دلار است که سهم هر کدام از چهار قلم گفته شده شامل 23/75 میلیارد دلار سهم بودجه عمومی، 6/59 میلیارد دلار سهم صندوق توسعه ملی، 4/65 میلیارد دلار سهم شرکت نفت و 0/51 میلیارد دلار سهم شرکت گاز است.
بر این اساس هر دلار کاهش قیمت نفت در سال آینده، سبب کاهش بیش از 2/4 هزار میلیارد تومانی منابع بودجه خواهد شد. وابستگی بودجه به نفت در لایحه بودجه سال 1398 حدود 35 درصد خواهد بود. البته باید توجه داشت که این نسبت کمتر از میزان واقعی است، زیرا منابع غیرنفتی لایحه در عمل خوشبینانه برآورد شده و تحقق کامل آن بعید است.
ارز در بودجه
اما آنچه در این گزارش جالب توجه است، نگاه آن به نرخ تعیینشده برای دلار است. آنچه در این گزارش به آن پرداخته شده این است که نرخ ارز بودجهای صرفا رقمی نانوشته است که محاسبات درآمدی نفتی دولت براساس آن صورت میگیرد یعنی دولت فرض میکند با چه نرخ ارزی میتواند با احتساب رقم مشخصی از فروش نفت به دلار، مقدار ریالی خاصی را حاصل کند. آنچه در بودجه نوشته میشود فقط رقم نهایی ریالی حاصل از فروش نفت است و فرض دولت برای نرخ ارز نوشته نمیشود. اگرچه با کمی حساب و کتاب و مهندسی معکوس، مثلا با دانستن مقدار بشکه نفتفروشی، میتوان حدس زد دولت در بودجهاش، چه نرخی را برای تبدیل دلار به ریال فرض کرده است.
طبق تجربه سالیان متعدد، نرخ ارز بودجه نشاندهنده هیچ چیزی در بازار آزاد نیست یعنی مثلا نرخ ارز بودجه ممکن است هزار تومان باشد، اما نرخ ارز بازار 3000 تومان یا نرخ ارز بودجه 5000 تومان باشد و نرخ ارز بازار در آن سال 10000 تومان. اساسا نرخ ارز براساس متغیرهای مختلفی از جمله میزان صادرات و واردات تمام کالاهای مصرفی و تولیدی در اقتصاد، میزان ذخایر بانک مرکزی، سیستم ارزی حاکم بر کشور، تورم در کشور داخلی و کشورهای طرف تجارت، بهرهوری فنی و انسانی در کشور، دسترسی به ارز صادراتی و... تعیین میشود و ارز کالای صادراتی بودجه فقط یک بخش از آن است.
به عبارت دیگر دولت صرفا ممکن است به تصور ارسال سیگنال آرامشبخش به بازار نرخ خاصی را برای دلار فرض کند.
در عین حال تجربه نشان داده است که در سالهایی که کشور با محدودیت ارزی مواجه شده است، نرخ ارز بودجه هم افزایش یافته است یعنی در سالی که مثلا تحریم داشتهایم، نرخ ارز از 1200 تومان به نزدیک 2500 تومان یا از 3500 تومان به نزدیک دو برابر آن افزایش یافته است. نتیجه آنکه اگرچه نرخ ارز بودجه نشاندهنده نرخ بازار نیست، اما دولتها هنگام محدودیت ارزی، پس از افزایش نرخ ارز اتفاق افتاده در بازار، هنگام تنظیم لایحه بودجه سال آینده مقداری به نرخ جدید افزایش یافته نزدیک میشوند.
بنابراین به نظر میرسد دولت نرخ ارز در لایحه بودجه سال بعد را چه به خاطر تامین مخارج خود و چه به خاطر نزدیک شدن به نرخ ارز بازار، به اندازه کسری از رقمی که قبلا افزایش یافته است، افزایش میدهد.
سوالی که مطرح میشود اینکه اگر مثلا نرخ ارز بودجه، به جای نزدیک شش هزار تومان، سه هزار تومان در نظر گرفته میشد چه اتفاقی میافتاد یا هشت هزار تومان یا 12 هزار تومان؟ پاسخ این است که این موضوع، یک مساله مخلوط سیاستی است. یعنی دولت باید بین انتخابهای مختلف در هر حالت سبک و سنگین کند تا ببیند کدامیک در نهایت به نفع اقتصاد است.
ممکن است یک گزینه این باشد که نرخ ارز مفروض بودجه را چرا سه هزار تومان یا حتی هزار تومان نگیرد؟ البته که این کار ممکن است، اما دولت ناچار میشود از طرف دیگر برای پر کردن شکاف درآمدی ایجاد شده، استقراض کند. اگر این استقراض از بانک مرکزی باشد که تورم سنگین به وجود خواهد آورد (از جیب مردم خواهد رفت) و اگر از خود مردم باشد (با انتشار اوراق مشارکت) مجددا بابت بازپرداخت اصل و سود اوراق در سالهای آتی باید از جیب بودجه (درواقع جیب مردم) بردارد و همان از جیب برداشتن را نیز به نوع دیگر (مثلا با استقراض مجدد یا افزایش قیمت خدماتی که ارائه میدهد و...) جبران کند.
از طرفی ممکن است یک گزینه این باشد که چرا 10 هزار تومان و حتی 15 هزار تومان نباشد. این طور که هم کسری مزمن بودجههای دولت رفع میشود و دولت را از استقراض از طریق انتشار اوراق قرضه و... بینیاز میکند و هم منابع کافی برای کارهای دیگر پیش میآید. پاسخ این است که اگر این افزایش نرخ ارز، از مسیر افزایش قیمت کالاهای واسطه و وارداتی به تورم و به دنبال آن به افزایش دستمزدها و در نتیجه افزایش مصارف دولت و... دامن بزند چه؟
به نظر میرسد دولت با محاسبات خود به این نتیجه رسیده که نرخ متوسط نزدیک به شش هزار تومان در بودجه امسال، نرخ تعادلی هست یعنی هم برای مخارج بودجهای دولت کافی است، هم سیگنال مناسبی برای بازار به شمار میرود و هم اینکه باعث افزایش مضاعف تورم بیش از این نخواهد شد. اما مهمتر از همه اینکه، این نرخ، همچنان که دیدیم، به هیچ وجه نشاندهنده نرخ ارز در سال آینده نیست و گمانهزنیها در این مورد، منطقا و نیز بنا بر تجربه، صحت ندارد.
توضیح سازمان برنامهوبودجه
این درحالی است که سازمان برنامهوبودجه کشور در جوابیهای اعلام کرد برخلاف آنچه مرکز پژوهشهای مجلس ادعا میکند، نرخ ارز در بودجه ۹۸، ۶۰۰۰ تومان و سهم نفت در بودجه عمومی ۲۳ میلیارد دلار است. این سازمان اعلام کرد که میزان صادرات نفت خام با احتساب میعانات گازی 5/1 میلیون بشکه در روز پیشبینی شده است و با قیمت ۵۴ دلار در هر شبکه نفت خام، نرخ برابری ارز برای واردات ۱۴ میلیارد دلار کالای اساسی، دارو، تجهیزات پزشکی و نهادههای دامی و کشاورزی مورد نیاز معادل ۴۲۰۰ تومان و نرخ ارز موثر برای کل ارز مصرفی دولت از درآمدهای نفتی به میزان 7/21 میلیارد دلار، ۵۵۴۴ تومان میباشد. میزان صادرات گاز نیز 45/3 میلیارد دلار پیشبینی شده است.
این جوابیه در حالی از سوی سازمان برنامهوبودجه برای مرکز پژوهشهای مجلس ارسال شده است که مرکز پژوهشهای مجلس درصدد است به بیان ایرادات جدی لایحه سال آینده بودجه بپردازد و به طرح مسائلی بپردازد که از چشم همگان دور مانده است.
افزایش حقوق و دستمزد
اما یکی دیگر از موضوعات مورد بحث، افزایش حقوق 20 درصدی در مقابل تورم 40 درصدی است. بر اساس این گزارش، در وضعیتی که تورم متوسط سال بعد بنابر پیشبینی اکثر مراکز داخلی و بینالمللی بالای 30 درصد خواهد بود و تورم نقطه به نقطه نیز بالای 40 درصد، دولت براساس چه منطقی افزایش حقوق را 20 درصد پیشنهاد داده؟
تجربه کشورهای مواجه با کسری بودجه نشان داده است که هرگاه کسری بودجه دولت، پولی شود، بدین معنا که دولت با چاپ پول آن را بپوشاند، بسته به میزان پولی شدن این کسری، تورم در پیش خواهد بود و همزمان با گذاشتن پول در جیب مردم، از آن جیب دیگر مقدار بیشتری برداشته میشود (به این پدیده مالیات تورمی میگویند یعنی دولتها با ایجاد تورم، یک جیب مردم را خالی میکنند تا جیب دیگر آنها را پرکنند).
در واقع راه بهتر آن است که جهت مطالبات و نیز همراهی عمومی با مدیران بخش عمومی به این سمت باشد که دولت به جای افزایش شدید هزینهها و پر کردن چاه کسری ایجاد شده با اسکناس یا استقراض بیش از حد، هزینهها و درآمدها را تا حد امکان متعادل کند، یعنی در طرف هزینهها، اول هزینههای غیرضروری را بکاهد و از پرداختی به درآمدهای بالاتر بکاهد یا رشد آنها را کاهش دهد و همزمان درآمدها را افزایش دهد. بنابراین زمانی که به فکر چاپ پول میافتیم، میتوانیم نیمنگاهی به تجربه روسیه و ونزوئلا در این زمینه داشته باشیم.
تاثیرپذیری بودجه 98 از اقتصاد دنیا
خوشبختانه یا متاسفانه، نوسانات اقتصاد دنیا به گونهای که دیگر کشورها را متاثر میکند، به اقتصاد ما منتقل نمیشود. این امر به این خاطر است که نوسانات و تلاطمهای اقتصادی در دنیای امروز، عموما از مسیر بازارهای مالی منتقل میشود و بازارهای مالی ما اولا چندان عمیق و گسترده نیستند و مهمتر آنکه چندان ارتباطی با بازارهای مالی دنیا ندارند.
اما همانگونه که گفته شد، مسیر دوم سرایت مشکلات اقتصادی در دنیا از طریق تجارت است. در این ارتباط، قلم عمده تجاری کشور ما نفت است. با فرض اینکه بخش مشخصی از نفت را با وجود تحریم، سال بعد صادر خواهیم کرد، بنابراین نتیجه میگیریم که نوسانات اقتصادهای دنیا، عمدتا از طریق قیمت نفت بر بودجه ما تاثیر خواهد گذاشت.
سهم هر فرد از بودجه 98
مصارف بودجه عمومی سال آینده حدود 454 هزار میلیارد تومان است. این یعنی اینکه سهم هر ایرانی از مصارف بودجه در لایحه سال 1398، حدود پنج میلیون و 460 هزار تومان در سال و یا به عبارتی حدود 455 هزار تومان در ماه است.
ارقام مندرج در لایحه بودجه نشان میدهد هر ایرانی در ماه حدود 600 تومان خرج مجلس شورای اسلامی میکند، 31 هزار تومان برای دفاع از کشور صرف میکند، 20هزار تومان برای نظم و امنیت پرداخت میکند، 45هزار تومان برای آموزشوپرورش و 20هزار تومان برای آموزش عالی خرج میکند، 14هزار تومان برای بهداشت و 49هزار تومان برای درمان پرداخت میکند، 4600تومان صرف تامین منابع آبی کشور میکند، 1900 تومان برای فرهنگ و هنر و 1300تومان برای دین و مذهب مصرف میکند، 3800 تومان خرج ارتباطات میکند و 400 تومان صرف گردشگری و یک 400 تومان دیگر هم برای محیطزیست و.... بنابراین آنطور که بودجه نشان میدهد، هر ایرانی به طور متوسط در سال حدود یک میلیون و 849هزار تومان مالیات میدهد و سه برابر آن یعنی پنج میلیون و 460 هزار تومان در سال خدمات دریافت میکند.
اعتبارات استانی در لایحه بودجه سال 1398 نسبت به قانون سال 1397 کمی افزایش داشته به طوری که از رقم 21/8 هزار میلیارد تومان به 24هزار میلیارد تومان افزایش داشته (معادل رشد 10درصدی). در این بین اعتبارات هزینهای رشد عمدهای نسبت به اعتبارات تملک دارایی سرمایهای داشته است به طوری که اعتبارات هزینهای 20 درصد رشد داشته در حالی که اعتبارات تملک دارایی سرمایهای کمتر از دو درصد رشد داشته است.
راه چاره چیست
در نهایت آنگونه که گفته میشود، انتظار از بودجه برای معجزه، به جای اصلاح دولت و اقتصاد، راه اشتباه رفتن و دور خود چرخیدن است. پس راه چاره، اصلاح بیخ و بنیان و تاروپود اقتصاد است.
اقتصاد باید متنوع، غیرمتکی به نفت و دارای درآمدهای پایدار باشد و دولت هم باید خوشفکر، متکی به خواست و اراده مردم و به دنبال مصلحت بلندمدت مردم (و نه صرفا رضایت کوتاهمدت آنها) باشد تا تصویر ترکیبی آن یعنی بودجه هم اصلاح شود.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

دوپامین چیست ؟
دوپامین یک پیامرسان عصبی است که تاثیر مثبتی روی کنترل مراکز پاداش و لذت در مغز دارد. دوپامین همچنین تحرک و واکنشهای عاطفی را نظم میدهد، و ما را قادر میسازد که پاداشها را هم ببینیم و هم به سوی آنها گام برداریم.
این مطلب را همیشه در ذهن داشته باشید: دوپامین یک پیامرسان عصبی قدرتمند در مغز است. در حقیقت این مادهی شیمیاییِ مغز مستقیما مسئول ایجاد تمرکز و خلق انگیزه است. چه کسی دوست ندارد باانگیزهتر و متمرکزتر باشد؟
یک موضوع واقعا هیجانانگیز دیگر این است که دوپامین را میتوان افزایش داد! بله، شما میتوانید با برداشتن چند گام طبیعی برای افزایش سطح دوپامین، به طور موثری انگیزه، تمرکز و خلقوخویتان را بهبود دهید.
در این نوشتار ۲۷ روش برای افزایش سطح دوپامین و بالا بردن بهرهوری میبینیم:
۱. نور خورشید و ویتامین D
قرار گرفتن در معرض نور آفتاب یکی از بهترین راههای طبیعی برای افزایش سطح دوپامین در مغز شما است.
تحقیقات نشان میدهند که نور خورشید آزاد شدن دوپامین را در بدن افزایش میدهد.
بهتر این است که در روزهای بهار و تابستان کمی در معرض نور آفتاب باشیم تا میزان آزاد شدن دوپامین را در بدنمان افزایش بدهیم.
بسیار مهم است که نور خورشید با چشمتان هم تماس داشته باشید تا باعث آزاد شدن دوپامین شود.
بنابراین اطمینان حاصل کنید که در هنگام خارج شدن از منزل لنز تماسی، عینک یا عینک آفتابی استفاده نکنید. به این ترتیب، دوپامین به میزان بیشتری افزایش خواهد یافت.
و البته خیلی مهم است که این کار را در هنگام صبح انجام بدهید تا ساعت زیستیتان نیز تنظیم شود.
در طول ماههای زمستانی، زمانی که آفتاب چندان زیاد نیست، میتوانید پس از مشورت باز پزشکتان از مکملهای ویتامین D استفاده کنید.
ویتامین D یک ویتامین محلول در چربی است که پوست شما هنگام قرار گرفتن در معرض آفتاب آن را سنتز میکند.
اما بیشتر مردم ویتامین D را به اندازهی کافی از خورشید دریافت نمیکنند. محققان معتقدند که ۵۰٪ افراد در معرض خطر کمبود ویتامین D هستند.
کمبود ویتامین D موجب کاهش سطح دوپامین میشود، اما درمان با ویتامین D۳ موجب افزایش آزادسازی دوپامین میشود.
بنابراین، اگر در زمینهی این ویتامین کمبود دارید، بهتر است پس از مشورت با پزشک مصرف آن را شروع کنید.
۲. دوری از هر نوع اعتیاد
بسیاری از آدمها به چیزی اعتیاد پیدا میکنند زیرا در لحظه آنها را ارضاء میکند- مواد مخدر، الکل، رابطهی جنسی، پورنوگرافی، خرید، و دیگر رفتارهای اعتیادآور در طولانی-مدت تاثیر عکس روی سطح دوپامین دارند. اساسا، زمانی که به شدت اعتیاد به چیزی داریم، فعالیت “چرخهی پاداش” تشدید میشود و به شدت خواستار آن “شور لحظهای” میشویم. این یک درمان دائمی برای تولید دوپامین نیست، و نمیتواند تولید آن را به طور طبیعی افزایش دهد.
۳. فهرست دهی و نظم در کارها
دوپامین زمانی افزایش پیدا میکند که منظم باشیم و کارمان را به اتمام رسانده باشیم- صرف نظر از اینکه کاری کوچک باشد یا بزرگ. بنابراین، اجازه ندهید مغزتان دربارهی کارهایی که باید انجام دهید، نگران باشد. در عوض، کارها و وظایفتان را بنویسید و سپس هر کدام را که انجام میدهید، خط بزنید. ثابت شدهاست که خط زدن یک به یک کارها در فهرستی که آماده کردهایم تاثیر مثبتتری روی سطح دوپامین مغز دارد. همچنین، حتی اگر به لحاظ ذهنی توانایی حفظ کردن همه چیز را دارید، باز هم بهتر است کارهایی را که باید انجام دهید یادداشت کنید و هر کدام را که انجام میدهید، از فهرست حذف کنید.
۴. خلق یک اثر هنری
ما نویسندگان، نقاشان، مجسمه سازان، شاعران، خوانندگان، رقاصان، و دیگر هنرمندان این حالت را خوب درک میکنیم. زمانی که حس و حال خلقکردن داریم، میتوانیم بیش از حد متمرکز باشیم. در نتیجه، وارد حالتی میشویم که “تَچان*” نام دارد. دوپامین مادهی شیمیایی مغز است که کمکمان میکند به این حالت دست بیابیم. درسی که باید یاد بگیریم این است: سرگرمی یا فعالیتی را انجام بدهید که در آن واقعا چیز ظریفی خلق کنید. کارهایی مثل هنر، صنایع دستی، تعمیر خودرو، نقاشی، عکاسی یا چیز دیگری که جذاب به نظر میرسد را امتحان کنید.
* چان در روانشناسی، حالت ذهنی ویژهای هنگام انجام یک کنش است که در آن یک کنشگر در زمان انجام یک کار در احساسی از تمرکز نیرو، پایبندی کامل به کار و خشنودی در فرآیند انجام کار غوطهور میشود.
۵. ورزش ، ورزش، ورزش
باز هم همان داستان همیشگی! ما بارها و بارها راجع به اهمیت ورزش بدنی صحبت کردهایم، و باز هم میخواهیم آن را به این فهرست اضافه کنیم. بنابراین باید بگوییم ورزش نه تنها به ما کمک میکند استرسمان کاهش بیابد، به سلامتی بدنی بیشتری نائل شویم و کارآمدتر باشیم، بلکه سطح دوپامین را در مغز افزایش میدهد. به طور خاصتر، ورزش چندین پیامرسان عصبی را در بهبود میدهد: سروتونین و اندورفین نیز علاوه بر دوپامین افزایش زیادی خواهند یافت. نکتهی جالب دیگری نیز در این میان وجود دارد: ضرورتی ندارد که سنگین ورزش کنیم. قدم زدن و بالا رفتن از پلهها نیز میتواند سطح دوپامین را به طور قابل توجهی افزایش میدهد.
۶.تهیه یک روزشمار
روزشمار نیز مانند تهیهی فهرست همسنجی، شیوهی فوقالعادهای برای افزایش دوپامین است. منظور از روزشمار در این مقاله، یک یادآور دیداری است برای اینکه مشخص شود چند نوبت کارهای مورد نظرتان را انجام مدادهاید.
یک تقویم برای این کار اختصاص دهید: اهدافتان و روزهایی از هفته یا ماه را که برای آن اهداف برنامهریزی کردهاید، وارد تقویم کنید. برای مثال، اگر در روزهای دوشنبه، چهارشنبه و جمعه ورزش میکنید، این روزها را در تقویم خود برای یک ماه علامت بزنید، و روزی را که تمرینتان را انجام دادهاید، در تقویم خط بزنید.
۷. افزایش مصرف تیروزین
از میان مادههای شیمیایی که دوپامین را تشکیل میدهند، هیچ یک مهمتر از تیروزین نیست. در حقیقت، تیروزین عنصر سازندهی دوپامین است. بنابراین، مهم است که به اندازهی کافی از این پروتئین به بدنتان برسد. فهرست بزرگی وجود دارد از غذاهایی که تیروزین را افزایش میدهند:
بادام
آووکادو
موز
گوشت گاو
مرغ
شکلات
قهوه
تخممرغ
چای سبز
شیر
هندوانه
ماست
۸. گوش دادن به موسیقی
آیا تا به حال به این فکر کردهاید که چرا موسیقی شما را شاد میکند؟ منظورم این است که گاهی اوقات ممکن است غرق در اندوه باشید اما به محض اینکه آهنگ مورد علاقهتان را گوش میدهید، شاداب و رقصان میشوید… احساس بسیاری خوبی نیز دربارهی خودتان پیدا میکنید. دلیل این فرآیند این است که موسیقی سطح دوپامین را در مغز افزایش میدهد. در حقیقت، دانشمندان میگویند، گوش دادن به موسیقی اثری مشابه با خوردن غذا یا تماشای برنامهی تلویزیونی مورد علاقهتان دارد. بنابراین، وقتی احساس غم و اندوه دارید، آهنگ مورد علاقه تان را بگذارید و آرام بگیرید.
۹. انجام مراقبه
مزایای مراقبه نیز درست مانند ورزش، هر روز بیشتر از روز قبل برایمان آشکار میشود. این مورد را هم باید به فهرست اضافه کنیم. چنانچه قبلا نیز دربارهاش بحث کردهایم، مغز انسان آمادگی اعتیاد پیدا کردن به چیزهای مختلف را دارد. یکی دیگر از عادتهای اعتیادآوری که داریم، فکرکردن بیش از حد است. در حقیقت، بوداییها عبارتی برای این نوع اعتیاد دارند: “میمون ذهن.”
بیش از حد فکر کردن فقط یک عادت پریشانکننده نیست، بلکه همچنین یک وسواس واقعی است که به ما یک حالت گیجی میدهد، و در عین حال یک تاثیر منفی روی توسعهی روحی و معنوی ما دارد. هرچند دانشمندان نهایتا به چیزی رسیدهاند که بوداییها هزاران سال است که میدانند: مراقبه و حضور در لحظه برای یک ذهن سالم ضروری است.
همچنین، ثابت شدهاست که نیایش و درون اندیشی سطح دوپامین را افزایش میدهند.
۱۰. مصرف مکملهای طبیعی
در حالی که شیوههای فوقالعادهای برای افزایش سطح دوپامین وجود دارد، گاهی اوقات با موقعیتی بحرانی مواجه میشویم. خوشبختانه، مکملهایی طبیعی در بازار وجود دارند که ثابت شدهاست بر افزایش سطح دوپامین تاثیر دارند. در ادامه چند مورد از آنها را میبینید:
استیل-ال-تیروزین: یکی دیگر از عناصر سازندهی دوپامین. یک میزان مناسبی از این ماده، کار مغز را برای ساختن دوپامین راحتتر میکند.
کورکومین: یک مادهی فعال که در ادویهی کاری و زردچوبه وجود دارد.
کهندار یا جینکو: یک مکمل بسیار عالی و محبوب که تصور میشود بر سطح دوپامین تاثیر میگذارد و جریان خون به مغز را افزایش میدهد.
ال-تیانین: چندین پیامرسان عصبی، از جمله دوپامین، را در مغز افزایش میدهد. چای سبز منبع فوقالعادهای برای این ماده است.
۱۱. پاکسازی بدن از سموم
از آنجایی که بدن ما بسیار اعجابآور است، خودمان سم و باکتریهایی تولید میکنیم که برای ما مضر هستند. درونزهرابهها (اندوتوکسین) سیستم ایمنیمان را از کار میاندازند، و تولید دوپامین را محدود میکنند. در اینجا نکاتی میبینید برای پاک کردن روده از درونزهرابهها: خوراکیهای تخمیری بخورید، به اندازهی کافی بخوابید و در برابر میل به خوردن غذاهای چرب و شیرین مقاومت کنید.
شاید بهترین راه برای خلاص شدن از شر این سموم ناخوشایند، انجام پاکسازی سموم باشد. فرآیند آن را بخوانید و ببینید آیا به درد شما میخورد یا نه.
تکمیلی دوپامین
سارا فیضی،مرداد ۹۷
۱۲. تحریک عصب واگ
عصب واگ طولانیترین عصب مغزی است که در بدن شما وجود دارد.
تحقیقات نشان میدهند که اختلال مزمن عملکرد عصب واگ منجر به مهار دوپامین در مغز میشود.
اما تحریک عصب واگ یک سیستم دوپامین دچار مشکل را اصلاح میکند.
۱۳. قهوه
نوشیدن قهوه یک راه عالی برای افزایش سطح دوپامین در بدن است.
تحقیقات نشان میدهند که کافئین باعث آزاد شدن دوپامین در مغز میشود.
مطالعات دیگر نشان دادهاند که کافئین همچنین سیگنالینگ دوپامین را و گيرندههای دوپامین را افزايش میدهد.
اکثر مردم مشکلی با مصرف قهوه ندارند. اما اگر قهوه باعث میشود شما احساس ناخوشایندی داشته باشید، ممکن است کیفیت قهوه در این میان مقصر باشد.
هرچند قهوه و کافئین میتوانند خواب را مختل کنند، بنابراین دقت کنید که نباید آن را در ساعات پایانی روز مصرف نکنید. بهتر است آخرین فنجان را بین ساعات ۱۰ صبح تا ظهر بنوشید. اگر پس از این زمان قهوه را بنوشید ممکن است خوابتان مختل شود و روز بعد احساس خوبی نداشته باشید.
در نهایت، یک ایدهی خوب دیگر هم این است که سعی کنید میوهی قهوه را مصرف کنید، به جای اینکه دانههای قهوه را دم کنید و بنوشید.
از قدیمالایام، دانههای قهوه از میوه قهوهی برای بو دادن استخراج میشوند. و میوهی اطراف آن دور ریخته میشود.
اما این کار اصلا درست نیست!
چرا که کل میوهی قهوه حاوی ترکیبات سالمی است که در دانههای قهوه یافت نمیشود.
و پس از سالها تحقیقات دقیق، دانشمندان کشف کردند که مصرف کنسانترهی کل میوهی قهوه باعث افزایش عملکرد مغز میشود.
۱۴. قرار گرفتن در معرض سرما
قرار گرفتن در معرض سرما نیز میتواند سطوح دوپامین را در بدن به طور طبیعی افزایش دهد.
محققان دریافتند که غوطهور شدن در آب سرد دوپامین را به میزان ۲۵۰٪ افزایش میدهد.
برای این منظور میتوانید هر روز دوش آب سرد بگیرید و در زمستان از لباسهای کمتری برای افزایش دوپامین استفاده کنید.
سعی کنید حمام بعدی خود را با دست کم چند ثانیه آب سرد به اتمام برسانید و ببینید که چه احساسی خواهید داشت.
شاید این روش کمی سخت باشد، اما اثرات ماندگار آن ارزشاش را دارد.
یک راه دیگر هم این است که به جای ریختن آب سرد روی کل بدن، به دستها، صورت یا پاهایتان آب سرد بپاشید.
۱۵. جینسنگ
دو نوع جینسنگ وجود دارد که دوپامین را افزایش میدهند – جینسنگ آسیایی و جینسنگ سیبری.
جینسنگ آسیایی به عنوان “جینسنگ واقعی” شناخته میشود.
ثابت شدهاست این نوع جینسنگ توجه و پردازش شناختی را با افزایش سطح دوپامین در مغز بهبود میدهد.
محققان دریافتند که جینسنگ با افزایش قابلتوجه سطح دوپامین در مغز اثر ضد افسردگی روی فرد دارد.
۱۶. پروبیوتیکها
تحقیقات نشان میدهند که برخی از پروبیوتیکها نیز میتوانند دوپامین را افزایش دهند.
یک مطالعه نشان داد گونهی پروبیوتیک لاکتوباسیلیوس پلانتاروم به میزان قابلتوجهی دوپامین را افزایش میدهد.
محققان نتیجه گرفتند که مصرف روزانهی لاکتوباسیلیوس پلانتاروم میتواند برای درمان اختلالات روانی کمککننده باشد.
مطالعهی دیگری نشان داد که لاتوباسیلوس رامنوسوس دوپامین را در کورتکس قدامی افزایش میدهد.
۱۷. طب سوزنی
طب سوزنی یک درمان جایگزین است که ثابت شدهاست سطح دوپامین را در مغز افزایش میدهد.
محققان دریافتند که طب سوزنی با افزایش تحریک عصب واگ باعث تولید دوپامین در مغز میشود.
سایر مطالعات نیز نشان میدهند که طب سوزنی در دسترس بودن دوپامین در مغز را افزایش میدهد و آزاد شدن دوپامین را در زمان ترک اعتیاد بهبود میبخشد.
۱۸. ایستادن
یکی از بهترین ترفندها برای مغز و سلامت روان شما به سادگی این است که کمی بیشتر بایستید.
محققان دریافته اند که نشستن به مدت طولانی و بدون وقفه موجب خستگی و کاهش سطح دوپامین میشود.
۱۹. آهن
آهن یک مادهی معدنی کممقدار است که در هر سلول زندهی بدن ما یافت میشود.
این مادهی معدنی اکسیژن را به تمام قسمتهای بدن حمل میکند و پایین بودن سطح آن در بدن میتواند احساس خستگی، رنگپریدگی و تحریکپذیری در شما ایجاد کند.
تحقیقات نشان میدهند که آهن نقش مهمی در تنظیم انتقالدهندهی عصبی دوپامینرژیک دارد و کمبود آهن میتواند منجر به کاهش سطح دوپامین شود.
البته ما مصرف مکمل آهن را به شما توصیه نمیکنیم زیرا برخی از تحقیقات نشان میدهند که آهن بیش از حد میتواند باعث بروز مشکلاتی در سلامتی فرد شود.
قطعا ایدهی بسیار بهتر این است که آهن را از مواد غذایی دریافت کنید.
جگر گاو یکی از بهترین منابع آهن است، اما اگر طعم آن را دوست ندارید، مواد خوراکی دیگری هم هستند که مقدار مناسبی از آهن دارند.
برخی منابع خوب آهن عبارتند از:
– اسفناج
– ساردین
– پسته
– کشمش
۲۰. نمک
نمک دیگر روش خوشمزه و طبیعی برای افزایش سطح دوپامین در مغز شما است.
محققان دریافتند که مصرف نمک باعث افزایش سطح دوپامین میشود.
به یاد داشته باشید که باید از مصرف نمک فرآوریشده باید اجتناب کنید یا آن را محدود کنید.
بهتر است از نمک دریا و نمک صورتی استفاده کنید.
۲۱. اسیدهای چرب امگا۳
اسیدهای چرب امگا۳ بهترین نوع چربی برای مغز هستند و افزایش مصرف آنها یکی از بهترین اقداماتی است که میتوانید برای ارتقای عملکرد طبیعی مغز و سیستم عصبی بدن انجام دهید.
در یک مطالعه محققان به حیوانات اسیدهای چرب امگا۳ دادند و دریافتند که این حیوانات دارای ۴۰ درصد سطح بالاتری از دوپامین در مغز بودند نسبت به حیواناتی که اسیدهای چرب امگا۳ را دریافت نکرده بودند.
تحقیقات همچنین نشان میدهند که اسیدهای چرب امگا۳ میتوانند پس از بروز آسیب مغزی، میزان آزاد شدن دوپامین را به حالت عادی برگردانند.
مهم است که اسیدهای چرب امگا۳ را به اندازهی کافی مصرف کنید، زیرا اینها چربیهای ضروری هستند که بدن شما نمیتواند خودش آنها را تولید کند.
اسیدهای چرب امگا۳ در درجهی اول در ماهیهای آبهای سرد یافت میشوند، از جمله:
– ماهی سالمون
– ساردینها
– شاه ماهی
متأسفانه اکثر مردم از طریق رژیم غذایی اسیدهای چرب امگا۳ را به مقدار کافی دریافت نمیکنند.
به همین دلیل توصیه میکنیم که پس از مشورت را پزشکتان مکملهای امگا۳ را دریافت کنید.
شما همچنین میتوانید غذاهای دریایی با کیفیت مصرف کنید و در کنار آنها مکمل نیز دریافت کنید.
۲۲. لمس و ماساژ
لمس بین فردی یکی دیگر از راههای طبیعی برای افزایش سطح دوپامین در بدن است.
محققان دریافتهاند که لمس میزان آزاد شدن دوپامین در مغز را افزایش میدهد.
لمس میتواند بوسیدن، نوازش یا در آغوش گرفتن و رابطهی جنسی را شامل شود. اما میتواند شامل ماساژ درمانی هم باشد.
مطالعات نشان دادهاند که ماساژدرمانی دوپامین را به طور متوسط ۳۱٪ افزایش میدهد.
ماساژ همچنین کورتیزول را کاهش میدهد، اکسیتوسین را افزایش میدهد و در عین حال عصب واگ را نیز تحریک میکند.
۲۳. تائورین
تائورین یک ترکیب ارگانیک در غذاها، به ویژه گوشت و غذاهای دریایی است. این ترکیب مزایای متنوعی برای سلامتی دارد.
تائورین میتواند از سد خونی مغزی عبور کند و سطوح دوپامین را در مغز افزایش دهد.
۲۴. منیزیم
منیزیم یک مادهی معدنی حیاتی است که در بیش از ۳۰۰ واکنش بیوشیمیایی در بدن شما شرکت میکند.
متاسفانه بسیاری از افراد امروزه دچار کمبود منیزیم هستند.
این موضوع بسیار بد است زیرا منیزیم برای عملکرد مناسب سیستم عصبی و فعالیت مطلوب انتقالدهندههای عصبی ضرورت دارد.
منیزیم اثرات ضد افسردگی دارد به این دلیل که فعالیت دوپامین را در مغز افزایش میدهد.
برای اطمینان از اینکه منیزیم را به میزان کافی دریافت میکنید باید چند موضوع را مد نظر داشته باشید:
ابتدا اطمینان حاصل کنید که غذاهای غنی از منیزیم را به صورت منظم میخورید از جمله:
– اسفناج
– تخمه کدو تنبل
– بادام
– آووکادو
– موز
حمام نمکی نیز یکی دیگر از راههای عالی برای افزایش دریافت منیزیم است.
مصرف مکمل نیز ایدهی خوبی است.
از آنیجا که اکثر افراد کمبود منیزیوم دارند، این مادهی معدنی یکی از سه مکملی است که تصور میشود بهتر است همه مصرف کنند.
۲۵. فولات
فولات (ویتامین B۹) نوعی ضروری از ویتامین B است که نقش کلیدی در متیلاسیون دارد، يکي از مهمترين فرآيندهای بدن و مغز برای بهينهسازی انرژی و عملکرد سيستم عصبی.
محققان دریافتند که اگر شما افسرده باشید، احتمالا میزان فولات در خون شما پایینتر است و افرادی که فولات خونشان پایین است در معرض خطر ابتلا به افسردگی هستند.
یکی از دلایل چنین پیامدی این است که فولات برای تولید و سنتز دوپامین در مغز بسیار ضرورت دارد.
هنگامیکه سطح فولات پایین است، سطح دوپامین نیز پایین خواهد آمد زیرا بدن شما نمیتواند دوپامین را به صورت کارآمد تولید کند و همین موجب افسردگی میشود.
منابع غذایی مناسب برای دریافت فولات عبارتند از:
– سبزیجات برگدار
– مارچوبه
– گل كلم
– آووکادو
– جگر گاو
– مرغ
فولات همچنین سطح هموسیستئین را کاهش میدهد.
۲۶. کاهش التهاب
کاهش التهاب در سراسر بدن، یک گام کلیدی برای افزایش سطح دوپامین به طور طبیعی است.
بسیاری از تحقیقات نشان میدهند که التهاب مزمن باعث کاهش سنتز دوپامین و آزاد شدن دوپامین در مغز میشود و همین در نهایت منجر به فقدان انگیزه، و بروز خستگی و افسردگی میشود.
علل زیادی برای بروز التهاب مزمن وجود دارد از جمله عفونت، آسیب مغزی و نشت مایع مغزی
اما یکی از رایجترین علل – و علتی که شما بیشترین کنترل را میتوانید روی آن داشته باشید – رژیم غذایی است.
به همین دلیل توصیه میکنم یک رژیم ضد التهابی را دنبال کنید و از مصرف مواد غذایی مانند گلوتن و لبنیات که باعث التهاب در روده و مغز میشوند پرهیز کنید.
شما همچنین باید مواد غذایی فرآوریشده را از رژیم غذاییتان حذف کنید، و مصرف سبزیجات، میوهها، ماهیهای وحشی، گوشت گاو و مرغ ارگانیک را افزایش دهید.
سایر اقداماتی که میتوانید برای کاهش التهاب انجام دهید عبارتند از: کاهش استرس، ورزش، بهبود سلامت روده، درمان عفونت و داشتن خواب کافی
۲۷. خواب کافی
اگر میخواهید دوپامین را افزایش دهید و به طور طبیعی میزان دوپامین را در خود بهینه کنید، داشتن خواب کافی ضرورت دارد.
من سابقا مشکل خواب داشتم و این یکی از عوامل اصلی بود که سبب شده بود سلامت روح و روانم تحت تاثیر قرار بگیرد.
تحقیقات نشان میدهند که کمبود خواب باعث کاهش گیرندههای دوپامین میشود و در دسترس بودن گیرندههای دوپامین و حساسیت در مغز را نیز کاهش میدهد.
هنگامی که مردم مجبور هستند شب را به بیداری سپری کنند، در دسترس بودن گیرندههای دوپامین در مغز آنها صبح روز بعد به طور قابلتوجهی کاهش مییابد.
بنابراین بهترین کار این است که دست کم به مدت ۷ ساعت خواب خوب هر شب داشته باشید!
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
نرخ سود بانکی در ایران و جهان
نرخ سود بانکی در ایران 15درصد است که این رقم در ژاپن صفر، در آمریکا 75صدم درصد و در عربستان 2درصد است. نرخ سود سوئد و سوئیس منفی است، یعنی از پولدارها سود دریافت میشود!

نرخ سود بانکی در ایران و جهان نرخ سود بانکی در ایران 15درصد است که این رقم در ژاپن صفر، در آمریکا 75صدم درصد و در عربستان 2درصد است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

یک مرکز تحقیقاتی بینالمللی اعلام کرد
افق ۱۵ساله اقتصاد ایران
دنياي اقتصاد : جایگاه ایران در لیگ جهانی اقتصاد تا سال ۲۰۳۳ میلادی از سوی یک مرکز تحقیقاتی بینالمللی مشخص شد. در حالی ایران در رتبهبندی اقتصادهای جهان در رتبه سیام در سال ۲۰۱۸ قرار گرفته که پیشبینی میشود طی سال آینده میلادی به رده چهلم سقوط خواهد کرد؛ اما در بلندمدت و تا سال ۲۰۳۳، ایران به سی و چهارمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل خواهد شد. پیشبینیها حاکی از این است که اقتصاد ایران بهطور میانگین در فاصله سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳ با نرخ ۷/ ۰ درصد و بین سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۳۳ با نرخ ۹/ ۱ درصد رشد خواهد کرد.
«مرکز تحقیقات اقتصادی و بازرگانی (CEBR)» جدیدترین گزارش «لیگ جهانی اقتصاد (WELT)» را برای سال ۲۰۱۹ منتشر کرد. در این گزارش، چشمانداز شاخصهای اقتصاد کلان ۱۹۳ کشور جهان تا سال ۲۰۳۳ ارائه شده است. رتبهبندی اقتصادهای جهان در ۱۵ سال آینده نیز از دیگر دادههای این گزارش است. یکی از اقتصادهای بررسی شده در این گزارش، ایران است. به گزارش گروه اقتصاد بینالملل روزنامه «دنیای اقتصاد» این مرکز تحقیقات اقتصادی جهان که در لندن مستقر است، در گزارش خود اعلام کرده ایران که در سال ۲۰۱۸ با تولید ناخالص داخلی ۴۲۰ میلیارد دلاری (بر اساس قیمتهای ثابت) در جایگاه ۳۰ «لیگ جهانی اقتصاد» قرار داشت، طی سال آینده به رده ۴۰ سقوط خواهد کرد. با این حال در بلندمدت و تا سال ۲۰۳۳ ایران به سی و چهارمین اقتصاد بزرگ جهان تبدیل خواهد شد. جزئیات چشمانداز «لیگ جهانی اقتصاد» به شرح زیر است.
ایران: اقتصاد چندم دنیا؟
در سال ۲۰۱۸ ایران با سرانه تولید ناخالص داخلی بیش از ۲۰ هزار دلاری، بالاتر از میانگین جهانی قرار داشت. به گزارش «مرکز تحقیقات اقتصادی و بازرگانی»، پس از انقلاب اسلامی، ایران با عمده اقتصادهای بزرگ دنیا و همچنین برخی همسایگان خود روابط چالشی داشته و اقتصاد ایران عمده این زمان را زیر فشار تحریمهای شدید بوده است. به دلیل همین بیثباتیهای اقتصادی و ارزی، تولید ناخالص داخلی دلاری کشور نوسانات گستردهای را تجربه کرده است. این مقدار که در سال ۱۹۹۰ در سطح ۵۷۵ میلیارد دلار قرار داشت، با کاهشی چشمگیر در ۱۹۹۲ به سطح تنها ۴۹ میلیارد دلار تنزل یافت. این شاخص با بهبود تدریجی تا سال ۲۰۱۱ به سطح ۵۷۷ میلیارد دلار بازگشت، پیش از آنکه در سال ۲۰۱۵ بار دیگر به ۳۷۵ میلیارد دلار کاهش یابد. در سال ۲۰۱۸ دوباره افزایش یافت و به سطح ۴۳۰ میلیارد دلار رسید. بر این اساس، پیشبینیهای این مرکز تحقیقاتی حاکی از آن است که در سال آینده (۲۰۱۹)، تولید ناخالص داخلی دلاری ایران تحت تأثیر تحریمها به سطح ۳۳۴ میلیارد دلار تنزل خواهد کرد.
به گزارش این مرکز، جمعیت ایران در نیمه دوم قرن بیستم تغییرات شدیدی را تجربه کرد و از ۱۸ میلیون نفر در ۱۹۵۰ به ۶۵ میلیون در سال ۲۰۰۰ افزایش یافت، جمعیتی که تخمین زده میشود در انتهای ۲۰۱۸ به ۸۴ میلیون نفر برسد. البته طی این سالها، رشد جمعیت ایران به شدت کند شده است. بر این اساس، ایران بالاترین رشد جمعیتی خود را بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۸۵ تجربه کرد؛ طی این سالها جمعیت کشور بهطور میانگین بیش از ۴ درصد افزایش یافت. از سال ۱۹۹۰ (۱۳۶۹ شمسی) تاکنون اما نرخ رشد جمعیت ایران با کاهشی چشمگیر به حدود ۵/ ۱ درصد رسیده است. با ادامه یافتن این روند، جمعیت ایران بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ حدود یک درصد رشد خواهد کرد.
در حال حاضر، ایران در نیمه راه برنامه ششم توسعه خود قرار دارد. در این باره دولت برنامه چشمانداز ۲۰ ساله دارد، برنامهای که شامل اصلاحات بازارمحور است. آخرین برنامه توسعهای ایران، سه رکن دارد: توسعه یک اقتصاد منعطف، پیشرفت در علم و تکنولوژی و ارتقای کیفیت فرهنگی. با این حال خروج آمریکا از «برجام» در ماه مه ۲۰۱۸ به نظر اقتصاد کشور را با چالشهایی مواجه خواهد ساخت. پس از آنکه در آوریل امسال نرخ ارز رسمی و بازارهای موازی یکسانسازی شد، ارزهای خارجی حدودا یکچهارم بالاتر از سطوح سال گذشته خود قرار گرفتند. به دنبال این تحول، تورم اوج گرفت و اقتصاد ضعیف شد. نرخ بیکاری نیز به حدود ۱۳ درصد افزایش یافت و پیشبینی میشود در ۲۰۱۹ به ۱۵ درصد برسد. در حالی که فقر در آغاز دهه جاری کاهش یافته بود، به نظر میرسد دوباره روندی افزایشی یابد. بهعلاوه پیشبینی میشود کسری بودجه دولت از سطح ۸/ ۱ درصد تولید ناخالص داخلی، در ۲۰۱۹ به ۱/ ۴ درصد افزایش یابد. برای کشوری با محدودیت دسترسی به بازارهای سرمایه، این وضعیت چالش برانگیز خواهد بود.
بر این اساس، رشد آینده اقتصاد ایران تا حدی وابسته به این موضوع است که بتواند تحریمها را شکست دهد. تاکنون اتحادیه اروپا از فشارهای آمریکا برای تبعیت از تحریمها سرباز زده است. هر چند با توجه به سرسپردگی کشورها در برابر آمریکا، اثرگذاری تحریمها تا حدی اجتنابناپذیر است. بنابراین پیشبینی میشود اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۹ منقبض شود و پس از آن رشدی کند را تجربه کند. بر این اساس، اقتصاد ایران بهطور میانگین بین سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۳ با نرخ ۷/ ۰ درصد و بین سالهای ۲۰۲۳ تا ۲۰۳۳ با نرخ ۹/ ۱ درصد رشد خواهد کرد. این در حالی است که پیش از وضع مجدد تحریمهای آمریکا پیشبینی میشد اقتصاد ایران در دهه ۲۰۲۰ میلادی با نرخ ۹/ ۳ درصد رشد کند. نتیجه این وضعیت سقوط اقتصاد ایران از جایگاه ۳۰ اقتصاد بزرگ جهان در ۲۰۱۸، به رده ۳۴ تا سال ۲۰۳۳ است.
رتبهبندی «لیگ جهانی اقتصاد» تا ۲۰۳۳
جهان در مرحله جذابی قرار دارد. در سالی که گذشت اقتصادهای نوظهور همچون چین، هند و برزیل در رقابت برای پیشی گرفتن از اقتصادهای پیشرفته، با چالشهایی مواجه بودند. بنابراین زمان بیشتری از آنچه انتظار میرفت طول خواهد کشید تا این اقتصادها خود را به صدر لیگ جهانی برسانند. بر این اساس احتمالا در سال ۲۰۳۲ چینیها خواهند توانست با پشت سر گذاشتن آمریکا، عنوان بزرگترین اقتصاد جهان را تصاحب کنند. این پیشبینی که دو سال دیرتر از انتظار قبلی است به خاطر سیاست پولی انبساطیتر و نرخهای پایینتر ارز است. ژاپن و آلمان که از سال ۲۰۱۳ به ترتیب در جایگاه سوم و چهارم «لیگ جهانی اقتصاد» قرار دارند، تا سال ۲۰۲۳ جایگاه خود را حفظ خواهند کرد. هند نیز که سال گذشته هفتمین اقتصاد دنیا بود، سال آینده با پیشی گرفتن از انگلیس و فرانسه به پنجمین اقتصاد بزرگ دنیا تبدیل خواهد شد. بنابراین در ۲۰۱۹، ده اقتصاد بزرگ دنیا به ترتیب عبارتند از: آمریکا، چین، ژاپن، آلمان، هند، فرانسه، انگلیس، ایتالیا، برزیل و کانادا.
یکی دیگر از نکات این گزارش، جایگاه اقتصادهای منطقه در «لیگ جهانی اقتصاد» است. بر این اساس عربستان سعودی که در ۲۰۱۸ در رده ۱۸ اقتصاد بزرگ جهان قرار داشته است، سال آینده نیز جایگاه خود را حفظ خواهد کرد. البته اقتصاد این کشور تا ۲۰۳۳ به رده ۲۳ سقوط خواهد کرد. ترکیه که در ۲۰۱۸ نوزدهمین اقتصاد بزرگ دنیا بود، سال آینده با دو پله نزول به جایگاه ۲۱ خواهد رسید. اقتصاد این کشور تا ۲۰۳۳ تا جایگاه ۱۷ «لیگ جهانی اقتصاد» بالا خواهد رفت. امارات اما گرچه میتواند جایگاه ۲۹ امسال خود را در ۲۰۱۹ به ۲۷ ارتقا دهد اما در بلندمدت به رده ۳۲ سقوط خواهد کرد.

برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

سهم نفت در اقتصاد ۹۸
دنياي اقتصاد : ورود نفت به اقتصاد ایران در سال ۹۸ نسبت به سال ۹۷ بین ۲۵ تا ۴۰ درصد کمتر خواهد بود. محاسبات نشان میدهد که اگر دولت تصمیم به حفظ نرخ تسعیر ۵۷۰۰ تومان برای بودجه سال آتی داشته باشد، نیاز به ۳۸ میلیارد دلار درآمد نفتی دارد. این سناریو در حالی محقق خواهد شد که دولت قادر به صادرات ۹/ ۱ میلیون بشکه نفت با قیمت متوسط ۵۴ دلار در روز باشد؛ حجمی که با توجه به شرایط تحریمی، دستیابی به آن چندان محتمل نیست. در سناریوی دوم، اگر مطابق گفته دولتمردان، بودجه ۹۸ با فرض فروش ۵/ ۱ میلیون بشکه نفت در روز با قیمت ۵۴ دلار بسته شده باشد، مجموع درآمدهای نفتی اقتصاد ایران در سال آتی معادل ۵/ ۲۹ میلیارد دلار خواهد بود. در سناریوی سوم، با استناد به سخنان رئیس سازمان برنامه و بودجه میتوان تخمین زد که پیشبینی دولت از کل درآمدهای نفتی در سال آتی معادل ۳۲ میلیارد دلار باشد. در این حالت نیز عملکرد فروش نفت باید از پیشبینیهای اولیه فراتر رود. همه اینها در حالی است که در سال جاری، رقم درآمدهای نفتی بیش از ۵۰ میلیارد دلار در نظر گرفته شده بود. در نتیجه در بهترین حالت هم اقتصاد ایران در سال آینده نسبت به سال جاری، ۲۵ درصد از نظر درآمدهای نفتی منقبض خواهد شد.
پیشبینی دولت از درآمدهای نفتی و نرخ تسعیر ارز در سال آینده به چه ترتیب است؟ برای پاسخ به این سوال میتوان به ارقام مندرج در لایحه بودجه ۹۸ و اظهارات مسوولان اقتصادی دولت استناد کرد. اگر دولت بخواهد نرخ میانگین ۵۷۰۰ تومان دلار در بودجه را رعایت کند، نیازمند تحولات مثبت چشمگیری در بازار جهانی نفت خواهد بود. اما آخرین سخنان رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور حاکی از این است که دولت سعی کرده، محاسبات نفتی را نزدیک به پیشبینیهای جهانی انجام دهد.
سناریوی اول
آنطور که رئیس سازمان برنامه و بودجه و رئیس کل بانک مرکزی پیشتر اعلام کردند، نرخ میانگین ارز در بودجه سال آتی، ۵۷۰۰ تومان در نظر گرفته شده است. اصطلاح نرخ میانگین، از آن نشات گرفته که دولت متعهد شده ۱۴ میلیارد دلار از درآمدهای ارزی را با نرخ ۴۲۰۰ تومان برای واردات کالاهای اساسی اختصاص دهد و آنچه را که از درآمدهای ارزی باقی میماند، بانک مرکزی در بازار نیما به کار برد. از این جهت، نرخ ارز برای بودجه سال آتی دو نرخ خواهد بود: یکی نرخ ۴۲۰۰ تومان واردات کالاهای اساسی و دوم نرخ بازار نیما. میانگین وزنی این دوعدد، متوسط نرخ ارز در بودجه سال آتی خواهد بود که مطابق گفته تیم اقتصادی دولت، ۵۷۰۰ تومان در نظر گرفته شده بود. رقم ریالی درآمدهای نفتی دولت در بودجه سال آتی ۵/ ۱۴۲ هزار میلیارد تومان است. با تقسیم عدد ریالی بر نرخ میانگین ارز، معادل دلاری درآمد نفتی دولت به دست خواهد آمد. با این حساب، دولت برای بودجه سال آتی ۲۵ میلیارد دلار درآمد نفتی در نظر گرفته است. اما این تمام درآمدهای نفتی کشور در سال آتی نخواهد بود، چرا که طبق لایحه بودجه ۹۸،معادل۲۰ درصد از مجموع درآمدهای نفتی سهم صندوق توسعه ملی و ۵/ ۱۴ درصد سهم شرکت ملی نفت و شرکت ملی گاز ایران است. با این حساب، درآمد نفتی دولت در بودجه(۲۵ میلیارد دلار) معادل ۵/ ۶۵ درصد از کل فروش نفت کشور و رقم کل فروش بیش از ۳۸ میلیارد دلار خواهد بود. عددی که با توجه به قیمت نفت در بازارهای جهانی در سال آتی از واقعیت دور است. نوبخت در ۱۵ آذر ۹۷ در یک نشست خبری اعلام کرد پیشبینی دولت این است که بتواند به طور متوسط روزی ۵/ ۱ میلیون بشکه نفت با قیمت ۵۴ دلار در سال ۹۸ بفروشد. فروش نفت با این ترتیب، نزدیک به ۳۰ میلیارد دلار درآمد نفتی حاصل میکند. اما ارقام لایحه بودجه ۹۸، نشان میدهند که دولت برای تحقق نرخ دلار متوسط ۵۷۰۰ تومان، نیاز به تحصیل ۳۸ میلیارد دلار درآمد نفتی دارد. ۳۸ میلیارد دلار معادل آن است که دولت بتواند روزی ۵/ ۱ میلیون بشکه نفت با قیمت متوسط ۷۰ دلار در طول سال آینده بفروشد. اما پیشبینیهای معتبر از قیمت نفت در سال آتی چه میگویند؟ آخرین پیشبینی که والاستریت ژورنال از قیمت نفت تگزاس با استناد به نظرسنجی از کارشناسان منتشر کرده، نشان میدهد که در طول دو سال آینده قیمت نفت تگزاس از ۵۴ تا ۶۰ دلار متغیر خواهد بود. قیمت نفت سنگین ایران کمی از قیمت نفت تگزاس بیشتر است و از این رو قیمت ۵۴ دلار در نظر گرفته شده برای بودجه سال آتی معقول به نظر میآید. در نتیجه احتمال اینکه دولت بتواند نفت را با قیمت ۷۰ دلار بفروشد، اندک است. یک راه دیگر برای حفظ نرخ ۵۷۰۰ تومان این است که حجم فروش را از ۵/ ۱ میلیون بشکه در روز به ۹/ ۱ میلیون بشکه در روز برساند. این فرض با توجه به وجود تحریمها در سال آتی، سخت است و وابسته به تحولات سیاسی خواهد بود.
سناریوی دوم
درآمدهای نفتی با فرض حفظ نرخ میانگین ۵۷۰۰ تومان نیاز به ابزارهایی دارد که چندان در اختیار دولت نیست: افزایش قیمت نفت یا افزایش حجم فروش. راه مطمئنتر این است که نرخ تسعیر در بودجه رقم دیگری باشد. صحبتهای رئیس سازمان برنامه و بودجه و وزیر نفت بر این ادعا صحه میگذارند. نوبخت در برنامه گفتوگوی ویژه خبری سهشنبه شب تخمین دولت از میزان فروش نفت در سال آتی را ۵/ ۱ میلیون بشکه در روز اعلام کرد، همچنین بیژن زنگنه، وزیر نفت نیز پس از رونمایی از لایحه بودجه ۹۸ در روز سهشنبه، خبر داد که قیمت نفت معادل ۵۴ دلار در بودجه در نظر گرفته شده است. بر این اساس، میزان کل فروش نفت معادل ۵/ ۲۹ میلیارد دلار خواهد بود. از طرفی میزان ریالی درآمدهای نفتی در بودجه، ۵/ ۱۴۲ هزار میلیارد تومان بوده که با احتساب سهم صندوق توسعه ملی و سهم شرکت ملی نفت و گاز، رقم ریالی به حدود ۵/ ۲۱۷ هزار میلیارد تومان خواهد رسید. در این حالت دولت باید از درآمد ارزی ۵/ ۲۹ میلیارد دلاری، حدود ۵/ ۲۱۷ هزار میلیارد تومان به دست آورد، در نتیجه در این حالت، نرخ تسعیر ارز میانگین بودجه بیش از ۷۳۰۰ تومان خواهد بود.
سناریوی سوم
نوبخت سهشنبه شب در برنامه گفتوگوی ویژه خبری درآمدهای دلاری نفتی دولت در بودجه سال آتی را ۲۱ میلیارد دلار اعلام کرد. با توجه به آنکه معادل ریالی این عدد در بودجه ۵/ ۱۴۲ هزار میلیارد تومان لحاظ شده، در نتیجه رقم متوسط نرخ ارز در بودجه در حدود ۶۸۰۰ تومان خواهد بود. اما در این حالت، پیشبینی دولت از حجم فروش نفت در سال آتی چه میزان است؟ رقم ۲۱ میلیارد دلار اعلام شده برابر با سهم دولت از کل فروش نفت(۵/ ۶۵ درصد) است و اگر سهم صندوق توسعه ملی و شرکت ملی نفت و گاز ایران به این رقم افزوده شود، میزان فروش نفت حدود ۳۲ میلیارد دلار خواهد بود. دولت برای تحصیل ۳۲ میلیارد دلار درآمد نفتی، نیاز به فروش یک میلیون و ۶۲۰ هزار بشکه در روز با قیمت متوسط ۵۴ دلار دارد.
این اعداد نسبت به سناریوی اول، به واقعیت نزدیکتر است. اما همچنان با پیشبینیهای اولیه دولت از میزان فروش نفت در سال آتی (۵/ ۱ میلیون بشکه در روز با قیمت میانگین ۵۴ دلار) و سخنان وزیر نفت و رئیس سازمان برنامه و بودجه، تفاوت دارد. در حقیقت دولت در آخرین بازبینی در لایحه بودجه ۹۸، یا قیمت نفت یا حجم فروش را بالاتر در نظر گرفته است. سناریوی دوم با توجه به نرخ تسعیر بیشتر چندان با رویکرد دولت همخوانی ندارد و به نظر سناریوی سوم، محتملتر است. در این حالت میتوان گفت که دولت از سناریوی «فروش ۵/ ۱ میلیون بشکه نفت با قیمت متوسط ۵۴ دلار و نرخ تسعیر ۵۷۰۰ تومان» به سناریوی «فروش ۶۲/ ۱ میلیون بشکه نفت با قیمت متوسط ۵۴ دلار و نرخ تسعیر ۶۸۰۰ تومان» هجرت کرده است. نکتهای که وجود دارد این است که هر چه میزان صادرات کمتر باشد، دولت باید نفت را با قیمت بالاتری بفروشد و اگر چنین امکانی وجود نداشت دومینوی تغییرات به نرخ تسعیر ارز خواهد رسید تا دولت را از کسری بودجه دور کند.
مقایسه سناریوهای مختلف با قانون بودجه سال جاری نیز حاکی از این است که شرایط تحریمی، درآمدهای نفتی را بین ۲۵ تا ۴۰ درصد منقبض کرده است. هر چند دولت با کاهش سهم صندوق توسعه ملی از ۳۲ درصد در بودجه ۹۷ به ۲۰ درصد در لایحه بودجه ۹۸، سعی کرده بخشی از این انقباض را جبران کند. راه دیگری که میتواند انقباض درآمد نفتی را برای دولت کم اثر کند، تغییر نرخ تسعیر ارز است.

برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
معافیت مالیاتی باید محدود شود
مهدی پازوکی: پوپولیستها هنوز حرفهای بیربط میزنند
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: سال ۹۸؛ سال خاصی در اقتصاد ایران به شمار می رود چرا که از نیمه اول سال ۹۷ اقتصاد ایران در تحریم بزرگترین اقتصاد جهان یعنی ایالات متحده قرار گرفت در حالی که ۶۵درصد تجارت جهانی با دلار آمریکا انجام می شود.
مهدی پازوکی در گفتگو با خبرآنلاین افزود: اکثر کمپانی های غیر آمریکایی، اروپایی، ژاپنی، کانادایی، استرالیایی و … ارتباط تنگاتنگی باسیستم اقتصادی و بانکی آمریکا دارند. بنابراین امروز اقتصاد آمریکا نخستین قدرت اقتصادی جهان محسوب می شود و دلار قوی ترین ارز قابل مبادله است که بیشترین حجم تجارت جهانی را در اختیار دارد و ما اکنون مورد تحریم آمریکا قرار گرفته ایم.
پازوکی با اشاره به ارائه لایحه بودجه سال آینده ادامه داد: منابع درآمدی بودجه ایران شامل ۲مورد است؛ نفت و مالیات. وقتی در شرایط تحریم نفتی قرار می گیریم در نتیجه یکی از بخش های منابع درآمدی در بودجه دچار مشکل می شود.
وی افزود: باید به کسانی که مخالف برجام بودند، گوشزد کرد که خارج شدن آمریکا از برجام به ضرر اقتصاد ملی ما تمام می شود و باید توجه کرد تحریم های اعمال شده از سوی ایالت متحده آمریکا از سوی دشمنان ما نظیر آمریکا و اسراییل و کشورهای مرتجع منطقه به رهبری عرسبتان سعودی، منابع درآمدی ما از قبل نفت را تحت تاثیر قرار داده و سبب کاهش درآمدهای ایران به نصف میشوند.
این اقتصاددان گفت: در چنین شرایطی که منبع درآمدی نفت کاهش پیدا کرده، باید به منبع دیگر و یا مالیات توجه داشته باشیم و آن را در دستور کار قرار دهیم که در شرایط فعلی اقتصاد ایران، بنده به شدت با افزایش مالیات مخالفم زیرا اگر نرخ مالیات افزایش یابد، رکود در اقتصاد کشور تشدید می شود و این به نفع کل اقتصاد نیست.

ضرورت همکاری قوا
وی ادامه داد: در بخش مالیات ها می توان به دو راه حل توجه کرد که همکاری مجلس و قوه قضاییه را می طلبد یعنی مجموعه حکومت باید خواهان اصلاحات منابع درآمدی دولت باشد زیرا دولت به تنهایی نمی تواند کاری انجام دهد. دراین راه نخست باید معافیت های مالیاتی را به صفر کاهش دهیم و همه افرادی که در این مملکت درآمد دارند، سازمان ها و نهادهای اقتصادی و فرهنگی و … باید نسبت به پرداخت مالیات اقدام کنند.
پازوکی گفت: اگر درآمد ندارند، دولت باید کمک کرده و افراد را برای دریافت حمایت به کمیته امداد معرفی کند در غیر این صورت پرداخت مالیات برای همه افراد الزامی شود. به گفته وی تنها معافیت مالیاتی باید در مناطق محروم و در بخش تولید به خاطر تشکیل سرمایه گذاری تولیدی باشد که باعث حفظ ثبات و امنیت کشور می شود.
وی تاکید کرد: در بخش درآمدهای مالیات باید معافیت های مالیاتی را به سمت صفر شدن سوق دهیم و دیگر اینکه جلوی فرار مالیاتی را بگیریم. این استاد دانشگاه گفت: اعتقاد بنده این است که ایران یکی از کشورهایی است که بزرگترین فرار مالیاتی را دارد یعنی واسطه گران، دلالان، رانت جویان مالیات نمی دهند.
وی توضیح داد: اکنون نسبت مالیات به تولید ناخالص ملی حدود ۷.۵درصد است در حالی که همین نسبت در ترکیه این شاخص برابر با ۲۰درصد است. بنابراین باید فرار مالیاتی را از طریق استفاده از تکنولوژی اطلاعات، طراحی سیستم مالیاتی، استفاده از تجارت کشورهای توسعه یافته و حمایت قوه قضاییه و مجلس کاهش داد.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: باید حداقل بودجه جاری کشور از محل مالیات باشد در حالی که برای سال آینده برآورد کارشناسی این است که حدود ۲۰۸ هزار میلیارد تومان درآمد غیر نفتی داریم در حالی که مخارج حدود ۳۲۰ هزار میلیارد تومان است. یعنی تراز عملیاتی بودجه جاری منهای ۱۱۲هزار میلیارد تومان است این عدد در سال ۹۷ برابر با ۷۸هزار میلیارد تومان بوده است اما برای سال ۹۸ شاهد ۱۱۲ هزار میلیارد تومان کسری است. البته این به معنی کسری بودجه نیست بلکه این پول باید از محل درآمد نفت تامین شود.
دولتیها چقدر حقوق میگیرند؟
فرض کنید بودجه عمرانی ۶۲هزار میلیارد تومان سال ۹۷ برای سال آینده سرجای خود باشد و اضافه نشود در نتیجه باید درآمد نفت باید این کسری را بپوشاند در غیر این صورت دولت در بودجه جاری ۹۸ دچار مشکل خواهد شد.
وی ادامه داد: برآورد می شود که حدود ۱۰۰هزار میلیارد تومان حقوق کارکنان دولت باشد و دولت باید حدود ۷۰هزار میلیارد تومان به صندوق های بازنشستگی پرداخت کند تا بتوانند حقوق بازنشستگان لشکری و کشوری را پرداخت کند که نشان می دهد این صندوق ها در شرایط بحرانی قرار دارند.
پازوکی بیان کرد: از آن سو دولت باید ۴۲هزار میلیارد تومان یارانه نقدی پرداخت کند که نمی تواند آن را برای ممانعت از کسری بودجه حذف کند. وی تاکید کرد: در حالی که اخیرا گفته شد یارانه را می توان به ۹۰۰هزار تومان افزایش داد که یعنی ۲۰برابر شدن یارانه ۴۵هزار تومانی که رقمی بیش از کل بودجه کشور می شود و اگر رقم کل بودجه را یارانه دهیم با کسری مواجه می شویم زیرا مجموع رقم یارانه ها برابر با ۴۲هزار میلیارد تومان است و ۲۰برابر آن می شود مبلغ ۹۰۰هزار میلیارد تومان در حالی که کل بودجه دولت ۴۰۰هزار میلیارد تومان است.
پوپولیستها هنوز حرف بیربط میزنند
وی خاطر نشان کرد: پوپولیست ها اقتصاد کشور را به عقب بردند و هنوز متاسفانه می توانند آزادانه حرف های بی ربط و غیرمنطقی بزنند. این کارشناس اقتصاد اظهار کرد: درآمد سال ۹۷ دولت برابر با ۱۰۱ هزار میلیارد تومان از نفت بوده در حالی سال آینده اگر میخواهند کسری تراز جاری بودجه را جبران کنند، درآمدهای نفتی باید به ۱۵۰هزار میلیارد تومان برسد اما باید توجه داشت در شرایط تحریم قطعا درآمد نفتی سال آینده از درآمد امسال کمتر خواهد بود.
وی افزود: ۲ راهکار می توان مطرح کرد؛ نخست اینکه درآمدهای مالیاتی را جایگزین کرد که در شرایط فعلی با این سرعت و به صورت کوتاه مدت امکان پذیر نیست و همچنین باید توجه کرد بر اساس قانون برنامه ششم ۱۴.۵درآمد نفت قبل از اینکه وارد خزانه شود بابت هزینه های تولید و سرمایه گذاری به شرکت ملی نفت ایران می رود که حدود ۸۵.۵ درصد باقی می ماند که ۳۴درصد به صندوق توسعه ملی پرداخت می شود و سهم دولت ۵۱.۵ درصد می ماند.
پیشنهاد بنده در شرایط فعلی اقتصاد این است که یا باید سهم صندوق توسعه ملی از ۳۴درصد به ۱۰درصد کاهش یابد اگر می خواهیم با کسری بودجه در سال آینده مواجه نشویم باید این کار را انجام دهیم.
اگر نمی خواهیم سهم صندوق به ۱۰درصد کاهش یابد، دومین راهکار این است که مخارج دولت پایین بیاید؛ مخارج دولت شامل حقوق کارکنان است که برای نمونه نمی توان حقوق معلمان یا بازنشستگان را کاهش داد، نمی توانیم یارانه ها را ندهیم در واقع هزینه و مخارج مربوط به آموزش و پرورش، راهداری ها و … را نمی توان پرداخت نکرد؛ بنابراین باید بودجه نهادهای فرهنگی و … را کاهش داد و به صفر رساند. در شرایط فعلی راه حل سوم وجود ندارد.

درک شرایط جنگی
وی در پاسخ به این سووال که آیا مسوولان شرایط جنگ اقتصادی را به صورت واقعی درک کرده اند؛ گفت: باید این شرایط را درک کنند. نمایندگان که قسم خورده اند که از منافع ملی صیانت کنند در شرایط فعلی یا باید سهم صندوق توسعه ملی را به ۱۰درصد کاهش دهند که درآمد نفتی دولت بالا می رود در مقابل اگر می خواهند سهم صندوق به ۱۰درصد کاهش نیابد باید بودجه نهادهای و بنیادهای فرهنگی و … را کاهش دهند. پازوکی عنوان کرد: در غیر این صورت دولت با کسری بودجه مواجه خواهد شد.
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) گفت : برای جبران کسری بودجه اگر بخواهیم پول پرقدرت را از طریق چاپ اسکناس وارد کنیم حتم بدانید که تبعات منفی بسیاری برای اقتصاد ملی دارد و معتقدم حکومت عاقل تر از این است که دست به این کار بزند.
وی خاطر نشان کرد: باید به مقامات ارشد کشور، واقعیت های اقتصادی گفته شود تا برای این شرایط تصمیم گیری کنند. اکنون درآمدهای دولت کاهش یافته و به اصطلاح باید بر اساس دخل و خرج عمل کنیم، بنابراین اگر درآمد کاهش می یابد یا باید مخارج را کاهش دهیم و یا باید کسری بودجه را چاپ پول جبران کنیم که تبعات منفی برای اقتصاد دارد.
پازوکی در پاسخ به این سئوال که آیا با شرایط فعلی می توان انتظار داشت در سال ۹۸ رونق اقتصادی اتفاق بیافتد، تاکید کرد: برای برخورداری از رونق اقتصادی نیازمندیم تا بودجه از تعادل برخوردار باشد. اگر در یک بازار عدم تعادل ایجاد شود به صورت عینی در سایر بازارها تاثیرگذار می شود برای نمونه اگر قیمت ها در بازار کالا و خدمات افزایش می یابد در بازارهایب سکه و طلا و ارز و سرمایه نیز شاهد افزایش قیمت ها خواهیم بود بنابراین باید سعی کنیم مجموعه اقتصاد در تعادل باشد.
این اقتصاددان خاطر نشان کرد: در سالهای گذشته دولت به شدت بزرگ شده و باید هزینههای دولت را کاهش داد. در همه جای دنیا، دولتها سعی می کنند نظام بودجه را شفاف باشد ما نیز باید سعی کنیم شفافیت را نصب العین قرار دهیم، خوشبختانه دولت نظرش بر شفافیت است که قابل تقدیر است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
مقایسه حداقل حقوق و دستمزد در ترکیه و ایران
حداقل و همچنین متوسط دریافتی حقوق ماهیانه کارمندان و کارگران در ترکیه بیشتر از ایران است، اما در برخی از حوزهها هزینههای زندگی در ترکیه از هزینههای ایران بالاتر است.
برخی از تحلیلگران سیاسی و اقتصادی ترکیه بر این باورند که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رهبر حزب عدالت و توسعه در افزایش حداقل حقوق و دستمزد کارمندان و کارگران در آستانه سال جدید٬ به شکلی عمل کرده که این اقدام در انتخابات مارس 2019به نفع حزب او تمام شود.
اما احزاب مخالف بر این باورند که میزان افزایش حقوق٬ هنوز هم در سطحی نیست که کفاف تامین هزینههای اولیه زندگی شهروندان را بدهد.
کمال کلچدار اوغلو رهبر حزب جمهوری خلق اعلام کرده که حداقل دستمزد باید 2200لیره میبود و نه 2020لیره.
وی همچنین اعلام کرده که در انتخابات پیش رو در کلیه شهرداریهایی که اداره آنها به دست حزب جمهوری خلق بیافتد٬ حداقل حقوق کارمندان و کارگران بر مبنای 2200لیره محاسبه خواهد شد.
مقایسه حداقل حقوق و دستمزد در ترکیه و ایران
حالا نگاهی بیندازیم به این موضوع که میزان حداقل حقوق و دستمزد در ترکیه در مقایسه با ایران در چه وضعیتی قرار دارد.
این مقایسه از آنجا میتواند مهم باشد که هر دو کشور با وجود برخی تفاوتها دارای ویژگیهای مشابهی هستند. هر کدام از دو کشور ترکیه و ایران نزدیک به 81 میلیون نفر جمعیت دارند و در منطقه از قدرت و نفوذ سیاسی فراوانی برخوردارند.
ترکیه در مقایسه با ایران از منابع زیر زمینی٬ حاملهای انرژی٬ نفت و بسیاری از نعمتهای دیگر برخوردار نیست، اما در مقابل٬ ایران هم در حوزه توریسم درآمد قابل توجهی ندارد و این در حالی است که ترکیه در این حوزه نزدیک به 40میلیارد دلار در سال درامد دارد.
با این حال میتوانیم با مقایسه وضعیت فرهنگی و اجتماعی مردم ترکیه و ایران به این نکته پی ببریم که در برخی از مسائل مشابهتهای خاصی وجود دارد که بر سبک زندگی و نوع مصرف شهروندان ایرانی و ترکیهای اثر مشابه میگذرد.
حال ببینیم که حداقل حقوق دستمزد کارمندان و کارگران در ایران و ترکیه در چه وضعیتی است.
اگر بخواهیم هر لیره ترکیه را در بازار امروز تهران با قیمت 2000 تومان حساب کنیم٬ با یک حساب سرانگشتی متوجه میشویم که یک کارمند یا کارگر دارای کف یا حداقل حقوق ماهانه در ترکیه هر ماه معادل دو میلیون و 40هزار تومان یا 20 میلیون و 400 هزار ریال درآمد دارد.
این در حالی است که حقوق و دستمزد کارمندان و نیروهای حقوق ماهیانه بگیر وزارت کار در ایران خیلی کمتر است و معادل یک میلیون و 242 هزار تومان یا 12 میلیون و 240 هزار ریال است.
در نگاه اول چنین میبینیم که هر فردی که در ترکیه دارای کف یا حداقل حقوق ماهانه است٬ تقریباً دو برابر یک شهروند ایرانی دارای دستمزد حداقل٬ درآمد دارد و باید زندگی بهتری داشته باشد، اما مسئله به این سادگی نیست و به قول قدیمیها هزار نکته باریکتر از مو اینجاست.
چه نکاتی؟ بگذارید، بگوییم. مثلاً در ترکیه و به ویژه در کلانشهرهایی همچون استانبول٬ آنکارا و ازمیر٬ هزینه مسکن و حمل و نقل بسیار بالاست و علاوه بر این قیمت بسیاری از مواد غذایی٬ سوخت و حاملهای انرژی نیز گران است، اما در ایران یارانههای بسیار مهمی به اقلام مصرفی مهمی همچون بنزینو حمل و نقل تعلق میگیرد.
برای روشن شدن این موضوع٬ ابتدا نگاهی بیاندازیم به نرخ مسکن٬ خدمات پزشکی و حمل و نقل.
همچنان که میبینیم٬ نرخ مسکن در ترکیه و به ویژه در کلانشهر استانبول٬ بسیار بالاست. اما در استانهای دیگر چنین نیست.
به عنوان مثال اجاره ماهیانه برای یک آپارتمان مناسب در استانهای کوچکتر (صد البته استانهایی که پذیرای دهها هزار آواره سوری نیستند) در حد 400 تا 600 لیره هم قابل تامین است. از این لحاظ٬ شباهت مشهودی بین تهران و استانبول وجود دارد. در تهران نیز اجاره آپارتمان بالاست، اما در شهرستانهای کوچک ایران٬ وضعیت بهتر است.
در بخش خدمات پزشکی٬ نرخ ویزیت پزشک در ترکیه٬ برای بسیاری از اقشار قابل تامین نیست و به همین خاطر درمانگاهها و بیمارستانهای دولتی٬ نخستین مقصد بیماران دارای درآمد پایین است.
حالا نوبت آن است که نگاهی بیاندازیم به وضعیت اقلام خوراکی در ترکیه.
آمار و ارقامی که در تصویر جدول شماره 2 آمده٬ نشان میدهد که در بسیاری از موارد و به ویژه در بخش مواد پروتئینی و حبوبات٬ قیمتها در ترکیه بالاتر از نرخهای ایران است اما در بخش میوه و سبزیجات٬ شکاف عمیقی وجود ندارد.
در پایان باید گفت: در بخش حداقل حقوق و دستمزد ماهیانه٬ تفاوتهایی بین نظام پرداختی در ایران و ترکیه وجود دارد که تا حدودی به نفع کارمندان و کارگران ترکیه است.
اما در بخش حقوق و دستمزد عادی کارمندان رسمی و پیمانی٬ با توجه به این که در ایران٬ فاصله بین حداقلها و حقوق عادی٬ فاصله معنی داری نیست٬ در ترکیه٬ کارمندان رسمی٬ حقوق و دستمزد بیشتر و بهتری دریافت میکنند. به عنوان مثال٬ به این چند نمونه میتوان توجه کرد:
حقوق معلمین دارای 5 سال سابقه کار از 3650 لیره به بالا.
نیروهای پلیس از درجات پایین و سوابق زیر 3 سال خدمت٬ از 4000 لیره به بالا.
استاد تمام دانشگاه با سابقه 2 سال در مقطع استاد تمام 7413 لیره.
رئیس دانشگاه 9400 لیره.
کارمندان اداری دانشگاه با 3 سال سابقه از 4 هزار لیره به بالا.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
براساس آخرین آمار بانک مرکزی؛
قیمت مسکن ۹۱درصد افزایش یافت
کاهش ۶۱درصدی خرید و فروش
براساس آمار بانک مرکزی، تعداد معاملات آپارتمان های مسکونی شهر تهران در آذر ماه سال ۱۳۹۷ به ۶.۸ هزار واحد مسکونی رسید که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب ۰.۶ و ۶۱.۷ درصد کاهش نشان میدهد.
متوسط قیمت خرید و فروش یک متر مربع زیربنای واحد مسکونی معامله شده از طریق بنگاههای معاملات ملکی شهر تهران در آذرماه سال ۱۳۹۷، ۹۵.۵ میلیون ریال بود که نسبت به ماه قبل و ماه مشابه سال قبل به ترتیب ۴.۱ و ۹۱.۸ درصد افزایش نشان میدهد.
در میان مناطق ۲۲ گانه شهرداری تهران، بیشترین متوسط قیمت یک متر مربع زیربنای مسکونی معامله شده معادل ۲۱۸.۱ میلیون ریال به منطقه یک و کمترین آن با ۴۲ میلیون ریال به منطقه ۱۸ تعلق داشته است. این ارقام نسبت به ماه مشابه سال قبل به ترتیب ۱۰۵ و ۷۵ درصد افزایش نشان میدهند.
حجم معاملات مسکن
بررسی توزیع تعداد واحدهای مسکونی معامله شده در شهر تهران به تفکیک عمر بنا در آذر ۹۷ حاکی از آن است که از مجموع ۶ هزار و ۸۱۴ واحد مسکونی معامله شده واحدهای تا ۵ سال ساخت با سهم ۴۳.۴ درصد، بیشترین سهم را به خود اختصاص دادهاند، سهم مذکور در مقایسه با آذرماه سال قبل ۵.۴ واحد درصد کاهش یافته و در مقابل به سهم واحدهای با قدمت ۶ تا ۱۰ سال و بیش از ۱۵ سال افزوده شده است.
تحولات ۹ ماهه
تعدادمعاملات آپارتمانهای مسکونی شهر تهران در ۹ ماهه سال ۹۷ بالغ بر ۹۷ هزار و ۹۰۰ واحد مسکونی بود که که در مقایسه با مدت مشابه سال پیش ۲۵.۶ درصد کاهش نشان میدهد، در این مدت متوسط قیمت یک متر مربع واحد مسکونی در شهر تهران ۷۵.۴ میلیون ریال بوده که نسبت به مدت مشابه سال قبل ۶۳.۹ درصد افزایش نشان میدهد.
تحولات اجارهبها
در آذرماه سال ۱۳۹۷ شاخص کرایه مسکن اجاری در شهر تهران و در کل مناطق شهری نسبت به ماه مشابه سال قبل به ترتیب ۱۹.۲ و ۱۶.۴ درصد رشد داشته است.
منبع: اقتصادآنلاین
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
روانشناسي شوخي
شوخي حالتي مثبت در ذهن است و موقعي ايجاد ميشود که فردي موضوعي ناهمخوان ، غيرمنتظره و يا سرگرم کننده را بگويد و يا انجام دهد يا اينکه براي برخي افراد به دلايل ديگري اتفاق ميافتد و مردم ميخندند.خنده دار بودن مسائل نوع خاصي از شادي است، لذا خنده در شادي حائز اهميت است.شوخي ويژگي رايج در زندگي است و غالبا پاسخي خودجوش به موقعيتها در حضور ديگران است. شوخي ناشي از يک خلق مطلوب است و ميتواند تاثير عميقي بر شادي مردم داشته باشد. شوخي يکي از روشهاي القاء خلق مثبت است.
روانشناسي شوخي
اغلب روانشناساني که شوخي را مطالعه کردهاند نتيجه گرفتهاند که ويژگي اصلي رويدادهايي که افراد را خوشحال ميکند ناهمخواني آنهاست و براي افرادي که تمايل به شوخطبعي دارند ضرورت دارد. استفاده از شوخي با خود ابرازي و خودنگري قابل پيشبيني هستند و هر دو آنها به عنوان شاخصهاي مهارتي اجتماعي مطرح ميباشند. افراد احساسي لطيفهها را خندهدارتر درک ميکنند و بيشتر ميخندند.
شوخي در مقابله با استرس نقش مراقبتي ايفا ميکند و موجب کاهش تهديد و آسيب استرس ميشود. افراد داراي حس عميق شوخ طبعي ، بعد از رويدادهاي منفي زندگي بطور قابل ملاحظهاي خلق بهتري نشان ميدهند. شوخي موجب ميشود که فرد جنبه مثبت رويدادها را در نظر بگيرد باعث ميشود فرد توانايي پيدا کند تا رويدادها را از جهتي شوخي و خندهدار و لذا از ميزان استرس کاسته ميشود.
شوخي به عملکرد بخشهاي خاصي از مغز بستگي دارد. شامي و استوس (1999) ، 21 بيمار مصدوم مغزي و تعدادي افراد سالم را مورد مطالعه قرار دادند. بيماران اگر ضايعهاي در بخشي از ناحيه قدامي لب راست پيشاني داشتند، شوخي را درک نميکردند. اين ناحيه بخشي از مغز است که اطلاعات دريافتي را يکپارچه کرده و تفسير ميکند و خودآگاهي در آن قرار دارد، داروهاي خاصي نيز بر شوخي تاثير ميگذارند. فيتز جرالد و همکاران (1999) نشان دادند اولا نزاپين که حاوي سروتونين و دوپامين است از خنديدن افراطي در بيماران اسکيزوفرني جلوگيري ميکند. خنده نيز مانند ساير ابزارهاي چهرهاي بخشي به لبهاي پيشاني و بخشي ديگر به نواحي مرکزي بستگي دارد.
مک گي (1979) مطالعهاي طولي را گزارش ميکند که در آن کودکان شوخ ارتباط نزديکي تا سن 3 سالگي با مادران خود داشتند و موقعي که بعد از سن سه سالگي ارتباط عاطفي مادران کاهش مييابد اين تفکر شکل ميگيرد که شوخي ميتواند در مقابله با مشکلات و موقعيتهاي استرسزا نقش حمايتي داشته باشد. در سن 6 سالگي تفاوت جنسي مشهود است، پسرها لطيفههاي بيشتري را تعريف ميکنند و تمسخر در آنها به نسبت دخترها بيشتر است.
کودکان خيلي زود تبسم ميکنند. در هفتههاي اول تولد ، تبسم اوليه ابتدا به سمت مادر و صدا است. آنها در 4 ماهگي ميخندند که در پاسخ به غلغلک يا ساير تحريکات لمسي ، بازيهاي دالي و در اواخر اولين سال زندگي در پاسخ به رويدادهاي عجيب از قبيل شير خوردن مادر از شيشه شير کودک ميباشد.به نظر ميرسد که ناهمخواني باعث برانگيختن خنده در مراحل اوليه تولد ميشود. اين کار در شرايطي امکانپذير است که موقعيت مطلوبي وجود داشته باشد.
از حدود 18 ماهگي به بعد ، کودکان به بازيهاي تخيلي ميپردازند. آنها مبالغه گوييها، لافزدنها و ناهمخوانيها را شروع ميکنند. بازيهاي خيالي اغلب اجتماعي بوده و منبعي از شادماني است.هر چه کودکان بزرگتر ميشوند، لطيفههاي خندهدار بحثبرانگيزي را پيدا کرده و بعد از 6 الي 7 سالگي ميتوانند معاني را به صورت چندگانه درک کنند، به خاطر اينکه به مرحله " تفکر عمليات عيني " پياژه ميرسند. از سنين اوليه کودکي يک عنصر اجتماعي قوي در شوخي کودکان وجود دارد.
در سن سه سالگي ميل قوي به گفتن لطيفه وجود دارد. کودک در شوخي ديگران شرکت ميکند تا آنها رابخنداند به خاطر اينکه خنديدن لذت بخش است و عضويت در گروه را شکل ميدهد.کودک 7 ساله در حضور ديگران بيشتر ميخندد و مخصوصا در جمع خنده همسالانش خندهاش بيشتر ميشود. کودک 8 تا 10 ساله درباره معماها مشغله ذهني پيدا ميکند و از لطيفهها براساس معاني دوگانه آنها لذت ميبرد.
شوخي بله ، نيش نه
چنانچه يک شوخي از مشخصات زير برخوردار باشد، در مييابيم که شوخي جدي نبوده و استفاده کننده قصد انتقاد و حمله را در سر نداشته است:
اشخاصي که از موقعيت زندگي خود راضي هستند و نسبت به موقعيت مادي و اجتماعي خود رضايت خاطر دارند، از شوخي به عنوان چاشني و مزهي گفتو گو استفاده ميکنند. چنين اشخاصي معمولاً از شوخي اغراض خاصي را دنبال نميکنند. در هر صورت، با ارزيابي کردن دقيق اشکال شوخي ميتوانيد از اهداف و اغراض ناپيداي اشخاص استفاده کننده از اين زبان و وسيله آگاه شده و بدين واسطه بهتر به شخصيت فرد برسيد.
تکامل شوخي و خنده
با توجه به اينکه حتي کودکان کوچکتر نيز از شوخي لذت ميبرند و مرکز شوخي در بخش معيني از مغز قرار دارد اين احتمال را مطرح ميسازد که شوخي مبناي فطري دارد. بنابراين با توجه به نقش عوامل زيستي در شوخي ، به نظر ميرسد که بايستي از برخي مزاياي تکاملي برخوردار باشد. شوخي و خنده از بازيهاي اجتماع مشتق شده است و افرادي که در آن مشارکت ميکنند از شوخي لذت ميبرند. مکگي (1979)فکر ميکرد که ميمونها در صورتي شوخي را درک ميکنند که برخي مهارتهاي زباني را کسب کرده باشند چرا که در اين صورت آنها ميتوانند برخي نمادها را دستکاري کنند.
اساسا شوخي يک پديده اجتماعي است که به خاطر هيجانهاي مثبت به پيوستگي اجتماعي منجر ميشود و باعث تخليه هيجانات منفي ميشود . البته اين کار ناشي از کنش عملي شوخي است. شوخي کردن با استفاده از روشهاي مختلف منبع مهم شادي است.شوخي تا اندازهاي غريزي است. شکل قديمي آن در نخستينهاي غيرانسان وجود دارد و کودکان کم سن از شوخي و شروع کردن آن لذت ميبرند.کليد اصلي اغلب شوخيها دو بخش از رويدادها يا داستانها را شامل ميشود . و بخش دوم و غير منتظره آن از ارزش کمتري برخوردار است.
مثلا گستاخي و بيپروايي بخش دوم بيشتر از بخش اول است. خنده بيان عاطفه مثبت است، اما شوخي تاثير علي روي خلق و شادي دارد. شوخي يکي از شايعترين و موثرترين روشهاي القا خلق است و ضمن تاثير مثبت و شاديبخش رويدادهاي استرسزا را کم خطر ميسازد. همچنين کمک ميکند تا با استرسهاي اجتماعي که از تعارضات درون جامعه ناشي ميشود، نگاه متفاوتي داشته و موجب تخليه تنشها شود.
شوخي در حيوانات
يک منشاء غريزي درباره شوخي وجود دارد که نقش عوامل زيستي را تائيد ميکند. تعدادي از حيوانات بطور غريزي اهل شوخي هستند . از جمله ميمونها. در اين گروه از موجودات که تماس بيشتري با انسانها دارند، علائم تکلمي که برخي مواقع شباهت زيادي با شوخي دارد را ميتوان در آنها مشاهده کرد واشو از علامتي براي خنده براي دعوا کردن ، تعقيب کردن و دالي استفاده کرد. او يک با مسواک را به عنوان شانه بکار برد. کوکو نيز به جاي گذاشتن انگشت روي دهان ، انگشتش را روي گوشش گذاشت و با اين روش ، نشانهاي از نوشيدن را نشان داد او دوست داشت آزمايشگر را با دادن يک سري علائم غلط بخنداند. او حالت انسانها را نگاه ميکرد و بطور آشکاري منتظر وقوع يک پاسخ مثبت بود.
برخي مطالعات رابطه روشني بين شوخي و شادي به دست آوردهاند، افراد شاد بيشتر ميخندند و احساس بهتري از شوخي دارند.برونگراها و ساير افرادي که مهارتهاي اجتماعي مطلوبي دارند ، زياد ميخندند و مسائل را خندهدار درک ميکنند، همبستگي قوي بين برونگراها و شادي وجود دارد . اين مساله مسلم است که برونگراها بيشتر ميخندند و در حال حاضر شاهديم که ارتباطات نزديک بطور وسيعي با شوخي تقويت ميشود
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
در بابِ اتمام تبریز ۲۰۱۸؛ مرثیهای که ناتمام ماند!
تلخی بیپایانِ تبریز ۲۰۱۸ در کامِ آذربایجان
تبریز ۲۰۱۸ بعد از هیاهوی مسئولین ده روز دیگر به پایان میرسد و تنها چیزی که عاید تبریز شد میزبانی چند مسابقه آسیایی و بودجه ده میلیاردی بود! تبریز ۲۰۱۸ مرثیهای بود که به لطف گذشت سریع زمان ناتمام ماند.
درست ده روز دیگر سال ۲۰۱۸ پایان مییابد و همراه با آن غروبِ تبریز به عنوان پایتخت گردشگری اسلامی نیز فرا خواهد رسید. میزبانی که دیر شروع و زود تمام شد؛ اما در طول مدت ۹ ماه از این رویداد یک ساله! کمتر چیزی که نصیب تبریز شد تبلیغ شهرِ اولینها و جذب گردشگر خارجی بود.
اگرچه به لطفِ سرمای هوا، تبریز ۲۰۱۸ از اردیبهشت ماه امسال آغاز شد اما سرمای حاکم بر این رویداد بسیار طولانیتر از طول عمر میزبانیِ شهر خواهد بود. تبریز ۲۰۱۸ هرچه هم که کم داشت؛ جلسههای پرطمطراق و وعدههای توخالی کم نداشت. بودجه تبریز ۲۰۱۸ آب رفت و میزبانیهای نصف و نیمه ورزشی و فرهنگی عایدی تبریز از هزاران وعده بود.
تلخی بیپایانِ تبریز ۲۰۱۸ در کامِ آذربایجان
بنا بود تبریز ۲۰۱۸ فتح بابِ ورود گردشگران خارجی و داخلی به تبریز باشد اما فارغ از آمارهای ارائه شده مسئولین باید اذعان کرد که اگر فتح بابی هم برای ورود گردشگران به تبریز بود نه از پایتختی گردشگری کشورهای اسلامی بلکه به واسطه اماکن دیدنی تبریز و رونق گردشگری در چند سال گذشته بود.
ابتدا از بودجه هفتصد میلیاردی تبریز ۲۰۱۸ خبر دادند و بعد هم آن را در بودجه ۹۷ به ده میلیارد کاهش دادند! شاید این رقم هم همان صدقه گردشگری بودجه برای تبریز ۲۰۱۸ بود! آخر هم مشخص نشد حساب و کتاب دولتمردان برای بودجه تبریز ۲۰۱۸ چه بود که آنرا به ده میلیارد تقلیل دادند و انتظار چه معجزهای برای گردشگری تبریز با این بودجه را داشتند.
سهم تبریز از پایتختی گردشگری کشورهای اسلامی چه بود؟
چند میزبانی ورزشی و فرهنگی تمام افتخاری است که مسئولین از آنها به عنوان برنامه تبریز ۲۰۱۸ نام میبرند تا رزومهشان خالی نباشد و آماری برای جلسات داشته باشند. اما آیا کل سهم تبریز از پایتختی گردشگری کشورهای اسلامی چند میزبانی ورزشی آسیایی بود؟ آیا باید تبریز به عنوان پایتخت گردشگری کشورهای اسلامی انتخاب میشد که چنین میزبانیهایی نصیب این شهر میشد؟
این اتفاقات اگرچه رویدادهای مثبتی بودند اما یک جرقه را در ذهن ایجاد میکند که مگر مسئولین ما چه قدر کم کاری کردهاند که باید به لطف تبریز ۲۰۱۸ میزبانی چند مسابقه آسیایی در رده سنی جوانان و نوجوانان نصیب شهر اولینها شود؟ هرچه که فکر کنیم خواهیم دید برای تبریز ۲۰۱۸ شق القمری رخ نداد و تنها کارهایی که باید خیلی زودتر رخ میداد به لطف این میزبانی به تبریز رسید.
منبع : تبریز مدرن
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

کویر آنجا که زمین و آسمان به هم میپیوندند، گوشهای از این کره خاکیست که در جای جای آن میتوان حضور خدا را بیشتر از هر جای دیگری احساس کرد. صدای سکوت کویر آرامش بخشترین صداهاست. سکوت کویر، هوای دلنشین و آسمان پر ستارهی شب آن، رویاییترین صحنهها را خلق میکند.
کویر با تمامی زیباییهایش حتی برای گردشگری سخت و دشوار است چه برسد که در گرمای بی پایانش و شنهای لرزانش بخواهی مسابقه دهی.
بیابان بیانتها که همه جایش طلایی رنگ است و در این کویر ورزشکارانی به دنبال کسب مدال از خشکترین منطقه جهان هستند.
دست خستهی مرا ، مثل کودکی بگیر
با خودت مرا ببر ، خستهام از این کویر
(قیصر امین پور)

اما دونده مرندی در یکی از سختترین مسابقات جهان به مقام سوم دست یافته و مدال برنز بر گردن آویخت.
اکبر نقدی در مورد این مسابقات می گوید: مسابقات الترا ماراتن دبی در 4 روز و به مسافت 270 کیلومتر برگزار شد. روز اول مسابقات 50 کیلومتر، روز دوم 70 و روز سوم 100 کیلومتر و در روز چهارم باز هم 50 کیلومتر طول مسافت مسابقات بود. با حریفانی از 50 کشور جهان حضور یافته بودند رقابت کرده و در حالی که در روز اول و دوم در رده دوم بودم، در نهایت به مقام سوم مسابقات دست یافتم.
وی گفت: کویر دبی نسبت به کویرهای ایران نرمتر است، اما با توجه به تمریناتی که کرده بودم تنها به مدال و رفتن روی سکو فکر میکردم و خوشحالم که توانستم به این موفقیت دست یابم.

غذا در کولهپشتیمان است/ در چادر می خوابیم
مسابقاتی در شرایط بسیار سخت. در هر مسابقهای ورزشکاران بعد از اتمام در بهترین هتلها با امکانات خوب مستقر شده و برای دور بعدی مسابقات خود استراحت میکنند. اما در رقابتهای الترا ماراتن از این خبرها نیست.
نقدی در این مورد می گوید: در مسابقات همه چیز ما حتی غذا در کولهپشتیمان است که باید در طول مسابقه با خود حمل کنیم. مسابقات 7 صبح آغاز میشود و در پایان نیز در چادرها کمپ استراحت میکنیم تا برای روز بعدی آماده شویم.
این ورزشکار مرندی در مورد نحوه شرکتش در این مسابقات گفت: این مسابقات در اکثر کشورهایی که داری کویر هستند در حال برگزاری است و از طرف برگزارکننده مسابقات برایم دعوت نامه ارسال شد و کل هزینه حضور من در مسابقات را دوستان دادند و بانی جمع کردن هزینه هم آقای شیرخانی بودند.

قهرمان کویرنورد ایران از دیار کوه میشو و سرزمین سرسبز مرند است. شاید اگر میخواست کوهنورد شود زمینه برایش بیشتر مساعد بود، اما وی کویرنوردی و دویدن در کویر را برگزید.
نقدی در مورد تمریناتش می گوید: من بیشتر در جاده تمرین می کنم و چون سوپرمارکت دارم امکان سفر طولانی برای تمرین در مناطق کویری را نداریم.
این ورزشکار مرندی در مورد مقام هایش می گوید: در مسابقات ۱۱۵ کیلومتری تریل کاپادوکیا ترکیه به مقام بیستم رسیدم. در ۶۵ کیلومتر التراتریل الانیا نفر پنجم شدم.
2 بار قهرمان التراماراتن کویر لوت ایران شدم و 2 بار قهرمان تریل دشت لار در دماوند شدم. نفر سوم ژیو پارک قشم شده و نفر اول اکو ماراتن شاهرود را هم کسب کردم.

نقدی در شهر مرند چهره شناخته شدهای است، ورزشکاری خاصی که از مسوولان شهرش تنها حمایت از این رشته را میطلبد. شاید وجود یک اسپانسر بتواند موفقیتهای بیشتر اکبر نقدی و اکبر نقدیها را به دنبال داشته باشد. ورزشکارانی که با کمترین امکانات بیشترین افتخار را آفریندند و حالا حمایت مسوولان ورزشی می تواند آنها را دلگرمتر از گذشته نماید و گرمان سوزان کویر را برای آنان قابل تحملتر نماید.
گزارش از فرهاد فرهادپور
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
برای شاد بودن این 14 راهکار را استفاده کنید
افراد خوشحال و مثبت اندیش کمتر از دیگران دچار سکته قلبی و مغزی و حتی سرماخوردگی می شوند. همچنین بیش از افرادی که تفکر منفی دارند عمر می کنند. شاد بودن علاوه بر سلامت روانی بر سلامت جسمی شما نیز تأثیر بسزایی دارد. اگر از گروه افراد غمگین و منفی نگر هستید، این راه ها را امتحان کنید.
هر فردی در ذهن خود یک تصور خاص از آرامش و شادی دارد. بگردید و عامل خوشحالی خود را بیابید.
برخی افراد با دیدن دوستان و فامیل خود را از غم نجات می دهند و برخی با عبادت. مناجات با خدا و نماز می تواند بهترین و مطمئن ترین راه برای رسیدن به شادی و آرامش باشد.
2)در شرایط استرس زا لبخند بزنید
لبخند می تواند کلید شادی شما باشد و با کاهش ضربان قلب در شرایط استرس زا و افزایش تولید اندورفین در بدن شما را به ارامش خواهد رساند.
بنابراین در شرایط استرس زا مانند گیر کردن در ترافیک سنگین و غیره، لبخند زدن برایتان بسیار مفید خواهد بود.
3)در تقویم تان روزهایی را برای رفتن به مراسم های سخنرانی تعیین نمایید.
مخصوصا سخنرانی هایی که در آن به بحث های معنوی و شخصیتی مانند اعتماد به نفس، مثبت اندیشی و ... می پردازند. این کار شما را تشویق به شاد بودن و بالا بردن اعتماد به نفس خواهد کرد.شرکت در مراسم سخنرانی و گفتگو
حتی شرکت در مراسم سخنرانی مربوط به مباحث دیگر هم می تواند انگیزه ی شما را برای تلاش و رسیدن به هدف و در نهایت خوشحالی بالا ببرد.
4)دوستان منفی نگر خود را حذف کنید
همین حالا یک لیست از دوستان منفی نگر خود تهیه کرده و سعی کنید کم کم آن ها را از زندگی خود بیرون کنید. در عوض به دنبال افراد مثبت نگر برای برقراری یک رابطه دوستانه بگردید، افرادی که می توانند به شما انرژی و نشاط دهند و به دوستی شان نیز پایبند باشند.
5)فعالیت های داوطلبانه انجام دهید
گاهی نیاز است که ما خود را از مشکلاتمان دور کنیم و به حل مشکلات دیگران بپردازیم. انجام فعالیت های داوطلبانه و خیرخواهانه می تواند شما را به احساس رضایت و خوشنودی برساند و روح تان را نیز به آرامش معنوی نزدیک تر کند.
می توانید با کمک به کودکان بی سرپرست و یا بی خانمان، احساس مفید بودن و شادمانی را به خود القا کنید.
6)با یک دوست قدیمی ارتباط برقرار کنید
ارتباط تلفنی و یا نوشتن پیامک یا ایمیل به یک دوست قدیمی و دعوت او به یک دیدار می تواند به طرز عجیبی، روح و قلب شما را غرق در آرامش نماید. حتما این روش را امتحان کنید.
7)سطح ویتامین D بدنتان را کنترل کنید
مصرف ویتامین دی به ویژه در زمستان که نور خورشید به میزان کمتری به ما می رسد می تواند به رسیدن به شادی کمک کند. سطح کم این ویتامین موجب افسردگی خفیف می شود.
برنامه غذایی تان را طوری تنظیم کنید که بتوانید در هفته چند بار این ماده ی مهم را دریافت کنید.
8)گوش کنید و سوال بپرسید
سر کلاس درس به دقت به حرف های استاد و یا معلم تان توجه کنید و هر جا نیاز بود سوال هایتان را از او بپرسید. این کار سبب افزایش اعتماد به نفس و رضایت مندی شما خواهد شد. همچنین استادتان نیز از اینکه شما به حرف های او توجه می کنید بسیار خرسند می شود.
9)پیاده روی به همراه یک دوست
هفته ای دو بار به همراه دوستتان پیاده روی کنید. توأم شدن ورزش و گفتگو با یک دوست صمیمی شما را شاد خواهد کرد. سعی کنید برای ایجاد تنوع، مسیرهای متفاوت و دشوار را برای پیاده روی انتخاب کنید.
10)واژگان منفی را از دایره لغاتتان حذف نمایید
واژه هایی نظیر نمیتوانم، هرگز ، نمی خواهم و به خصوص "باید" ، شما را از تلاش برای رسیدن به هدف دور می نماید و به جای آن به کار بردن عباراتی مانند من می خواهم ، من انتخاب می کنم و ... به طور شگفت انگیزی شما را به سمت هدفتان هدایت خواهد کرد و نشاط را به ارمغان خواهد آورد.
11)کاری را که دوست دارید انجام دهید
کاری را که همیشه دوست داشتید انجام دهید را عملی کنید، مثلا به کلاس نقاشی بروید، اتاقتان را از نو بچینید و ... . همچنین می توانید برای تعطیلات خود برنامه ریزی کرده و شور و نشاط خود را افزایش دهید.
12)تلویزیون و رایانه را خاموش کنید
لازم نیست این کار را برای همیشه انجام دهید اما بهتر است زمان استفاده از تلویزیون و رایانه را به نصف کاهش دهید.
در این صورت زمان بیشتری را برای تعامل با دوستان و خانواده پیدا خواهید کرد و شادی بیشتری را به خودتان هدیه خواهید داد.
13)از کتاب های کمکی استفاده کنید
مطالعه ی کتاب ها برای یادگیری روش های شادتر زیستن و مثبت اندیشی، راه های زیادی را برای رسیدن به این هدف پیش رویتان خواهد گذاشت.
14)خونسرد باشید
هرگز نمی توان رفتار دیگران را پیش بینی کرد، اما تمرین خونسردی به شما کمک خواهد کرد تا با کوچکترین تغییر رفتار یا بدرفتاری کنار بیایید و به هم نریزید.
منبع:تبیان
برای مطالعه مطالب نشاط بخش ما را در کانال تلگرامی همراهی فرمایید
یوگای خنده : تبسم ،تفکر و تدبر 


برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

کشت و صنعت مغان را یک تبریزی خرید
ژائله مواد اولیه شیرین عسل را از اردبیل تامین میکند
به گزارش آناج، بنابر اعلام استاندار اردبیل، مجموعهی کشت و صنعت مغان به یونس ژائله واگذار شد تا بعد از کش و قوسهای فراوان او سهام بزرگترین مجموعهی کشاورزی کشور را به دست آورد.
تاکنون جزئیات این واگذاری و قیمت فروش رسانهای نشده است و نمایندگان مجلس نیز واکنشی به این موضوع نشان ندادهاند.
ژائله متولد 1341 از تبریز و مدیرعامل صنایع غذایی شیرین عسل است که بارها بهعنوان تولیدکننده و صادر کنندهی برتر در سطح کشور شناخته شده است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
راز شادی کشورهای اسکاندیناوی:
سیستم آموزش و پرورش
این روزها که بحث «مشق شب» و تکلیف دانش آموزان و ادعای برخی از ناشران کمک آموزشی دربارۀ موفق نبودن سیستم آموزشی کشورهای اسکاندیناوی (مهارت آموزی به جای تکلیف محوری و فشار به محصلان) در رسانهها مطرح است این موضوع شاید جالب باشد که سه کشوری که سیستم آموزش و پرورش خود را کارآمد کردهاند، شادترین کشورهای جهان هستند و به عکس کشورهایی که آموزش و پرورش ناکارآمد دارند غمگین ترین اند.
ماهنامۀ «دنیای برند» نوشته است: نروژ، دانمارک و سوئد سه کشور واقع در شمال اروپا سال های متمادی است که در صدر شادترین مردم جهان قرار دارند. 5 دلیل این سرآمدی در شادی این گونه برشمرده شده است:« امکانات رفاهی- اجتماعی، برابری های مدنی، درآمد زیاد، اختلاف کم طبقاتی و سیستم آموزش و پرورش کارآمد.»
غمگین ترین کشور دنیا هم جمهوری آفریقای مرکزی معرفی شده است. مهم ترین دلیل این غمگینی آموزش و پرورش ناکارآمد ذکر شده است.
دلایل غمگینی کشورهای دیگر (یمن، سودان، نیجریه، موزامبیک،کنیا، زامبیا، اوگاندا، کامرون و روآندا) هم جالب است:
«محدودیت آزادی های مدنی، نرخ زیاد بیکاری، آموزش و پرورش ناکارآمد، دست رسی نداشتن به آب آشامیدنی سالم، بی اعتمادی شهروندان به سیستم سیاسی و فساد اقتصادی».
بدین ترتیب ملاحظه می شود: کارآمدی یا ناکارآمدی سیستم آموزش و پرورش ارتباط مستقیمی با شادی و غمگینی دارد و یکی از دلایل شاد بودن کشورهای شمال اروپا نوع اموزش و پرورش آنهاست. سیستمی که خلاقیت دانش آموز را شکوفا می کند و بر این پایه است که استعداد و هوش خاص او را بشناسد و همان را پرورش دهد به جای این که انبوهی از محفوظات را به او تحمیل کند.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
هورمون های شادی آور کدامند؟
انسان هنگام رو به رو شدن با موقعیت های مختلف، واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهد. احساسات مختلفی که تجربه می کنیم در نتیجه واکنش های شیمیایی است که درون بدن مان رخ می دهد. هورمون هایی که در بدن ما آزاد می شوند، ممکن است به ما احساس خوب دهند یا احساس بد. تحریک هورمون هایی که تزریق کننده احساسات خوب به شما هستند، روش مناسبی برای مقابله با درد و داشتن حس خوب است. شاد زیستن حق طبیعی هر آدمی است. بدن انسان معمولا در دو حالت قرار دارد: جنگ یا پرواز (سمپاتیک) و استراحت و هضم (پاراسمپاتیک).
با توجه به استرس های گوناگون روزمره، بدن انسان معمولا در حالت سپماتیک قرار دارد و ما باید به تحریک هورمون هایی بپردازیم که بدن را به حالات پاراسمپاتیک هدایت کنند تا به آرامش برسیم.
هورمون های شادی آور کدامند؟
هورمون ها مواد بیوشیمیایی هستند که متابولیسم بدن را تنظیم می کنند. همه چیز به آنها بستگی دارد: سلامتی، خلق و خو و ظاهر. ما به آنها فکر نمی کنیم، مگر اینکه دچار بیماری جسمی یا روحی شویم. هورمون ها احساسات و عوامل مرتبط با شیوه زندگی انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهند و توجه به آنها می تواند به برخورداری از یک شیوه زندگی سالم در انسان ها کمک شایان توجهی کند. آنها را فراموش نکنید.
در ادامه به معرفی چند هورمون شادی آور معروف و تاثیرگذار می پردازیم که به بدن و روح انسان کمک می کند تا با شرایط سخت کنار آمده و دوباره شاد شود. هورمون های شادی آور به آدم ها کمک می کند تا از زندگی لذت ببرند. برای داشتن یک زندگی خوب باید همیشه آنها را در وجودمان داشته باشیم.
سروتونین، شادی بخش
این هورمون از هیپوتالاموس ترشح می شود و به هورمون شادی معروف است. سروتونین مسئول انتقال اطلاعات در مغز است، کیفیت خواب ما دستش است و اثر آرام بخش دارد.
سروتونین خلق و خو را تنظیم می کند، از افسردگی پیشگیری می کند، فشار خون را تنظیم می کند، نقش مهمی در تنظیم چرخه قاعدگی در زنان دارد و باعث می شود احساس شادی کنید. کمبود این هورمون باعث بی خوابی، اختلالات خلق و خو، احساس غم، افسردگی، رفتار پرخاشگرانه و اختلالات خوردن می شود. برای افزایش سطح سروتونین روزی 30 تا 45 دقیقه ورزش کنید، غذاهای غنی از کربوهیدارت بخورید، به طور منظم در معرض نور خورشید قرار بگیرد، به اندازه کافی بخوابید، مواد غذایی حاوی ویتامین ب را فراموش نکنید. ویتامین ب در غلات و حبوبات، انواع مغزها و جوانه ها وجود دارد.
دوپامین، هورمون هوشیاری
هورمونی است که انسان را از لحاظ ذهنی هوشیار نگه می دارد. دوپامین از سلول های مغز و نخاع ترشح می شود. وقتی صحنه ای در یک فیلم شما را خوشحال می کند یا از دیدن منظره ای لذت می برید، هورمون دوپامین در بدن شما آزاد می شود. کمبود این هورمون موجب عدم تمرکز، عدم توجه، بدخوابی، تنبلی و بدخلقی می شود. افرادی که در طول روز به میزان زیاد قهوه یا نوشیدنی های انرژی زا می خورند از سطح دوپامین کمتری برخوردار هستند. برای افزایش سطح دوپامین، قبل از رفتن به رختخواب، اتاق خواب را بررسی کنید تا چیزی موجب اختلال در خواب تان نشود. می توانید قبل از خواب از دمنونش بادرنجبویه برای آرامش استفاده کنید.
دوپامین را می توان با خوردن غذاهای سرشار از پروتیین افزایش داد. خوردن میوه هایی مثل موز را فراموش نکنید. به طور منظم در معرض نور خورشید قرار بگیرید. غذاهای سرشار از آنتی اکسیدان را نیز در وعده های غذایی خود جای دهید.
ملاتونین، ساعت بدن
هورمون ضدپیری است و به عنوان ساعت بدن شناخته می شود. ملاتونین از غده پینه آل ترشح می شود. این هورمون خواب شبانه را تنظیم می کند. اگر سیگاری هستید و شب ها نمی خوابید، احتمالا از کمبود این هورمون رنج می برید. به هم خوردن دوره روز و شب، ترشح ملاتونین را شدیدا تحت تاثیر قرار می دهد. بهتر است شب ها زیاد سراغ لپ تاپ و تبلت نروید و در رختخواب از گوشی های هوشمند استفاده نکنید.
بمباران اطلاعات در ساعاتی که به خواب نیاز دارید، مغز را به طور مصنوعی تحریک و اذیت می کند. علاوه بر این بر بینایی نیز تاثیر می گذارد. برای افزایش سطح ملاتونین، دو ساعت قبل از خواب با ابزار تکنولوژی خداحافظی کنید. سعی کنید زندگی منظمی داشته باشید؛ برای مثال هر شب در ساعت مشخصی شام بخورد و به رختخواب بروید. در اتاقی که تهویه مناسبی دارد بخوابید. سعی کنید از سبزیجات و غذاهای سرشار از پروتیین استفاده کنید و این دو را همراه هم مصرف کنید. جسم و جان تان را در معرض هوای تازه قرار دهید.
اندروفین، ضددرد
هورمونی که مانع درد است، از اضطراب جلوگیری می کند و به عنوان آرامبخش عمل می کند. اندروفین از غدد مخاطی و هیپوتالاموس ترشح می شود. این هورمون کمک می کند احساس مثبتی به زندگی داشته باشید. اندروفین یکی از مسکن های طبیعی بدن است. برای افزایش سطح اندروفین، حتما ورزش کنید. نیاز نیست به ورزش های سنگین روی بیاورید. 30 دقیقه پیاده روی در روز به افزایش این هورمون در بدن شما کمک شایان توجهی می کند.
عرق کردن نیز به آزادشدن این هورمون کمک می کند. حمام بخار و سونا موجب عرق کردن و شل شدن عضلات می شود و استرس را از شما دور می کند. مصرف غذاهای تند را نیز فراموش نکنید. فلفل یکی از مواد غذایی عالی محسوب می شود. غذاهای تند در تماس با گیرنده های روی زبان، سیگنال هایی مشابه با سیگنال های درد به مغز می فرستند که باعث آزاد شدن اندروفین در بدن می شود. اگر به طب سوزنی دسترسی دارید، می توانید آن را امتحان کنید.
اکسی توسین، هورمون عشق
هورمونی که با عنوان هورمون عشق شناخته می شود. اکسی توسین در هیپوتالاموس ساخته شده و بعد به غده هیپوفیز منتقل می شود. این هورمون آدم ها را کنار هم نگه می دارد، اعضای خانواده را به هم نزدیک می کند، عشق را بین زوجین و والدین و فرزندان افزایش می دهد.
در دوران بارداری و شیردهی، هورمون اکسی توسین در بدن زنان ترشح شده و باعث ارتباط عمیق تر آنها با نوزادشان می شود. اکسی توسین استرس را کاهش می دهد و تعاملات اجتماعی را افزایش می دهد. این هورمون حامی قلب در مقابل انواع استرس هاست. برای افزایش سطح اکسی توسین، وقتی بیشتری را با دوستان، اعضای خانواده و افرادی که دوست دارید بگذرانید. به همنوعان خود کمک کنید. ماساژ را فراموش نکنید. سعی کنید به آدم ها عشق بورزید و عاشق بمانید.
استروژن، ضداسترس
این هورمون جنسی زنانه از غدد جنسی ترشح می شود. استروژن مانع استرس محسوب می شود و خلق و خوی فرد را ثابت نگه می دارد. سیگار کشیدن و ورزش شدید میزان این هورمون را کاهش می دهد. برای افزایش سطح استروژن، می توانید از مواد غذایی مختلف استفاده کنید.
میوه، سبزیجات و غلاتی چون سیب، خرما، آلو و گیلاس، هویج، گوجه فرنگی، کلم برکلی، خیار و بادنجان، جو دوسر، گندم و برنج، بذر کتان، تخمه آفتابگردان و رازیانه به افزایش سطح این هورمون در بن کمک می کند.
منبع: ماهنامه مطب
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
داستان التهاب
اقتصاد ایران بهار 97 را چگونه سپری کرد؟
متن حاضر دهمین شماره «گزارش فصلی تحولات اقتصاد ایران» است که توسط بانک خاورمیانه در هجدهم فروردین 1397 منتشر شده است. آمار و اطلاعات استفادهشده در این گزارش جدیدترین و به روزترین آمار و اطلاعاتی است که در زمان انتشار آن از منابع معتبری که در متن یا زیرنویسها ذکر شدهاند قابل دسترسی بوده است. آمار، اطلاعات و تحلیلهای ارائهشده صرفاً جنبه اطلاع رسانی داشته و هیچ مسوولیت یا تعهدی را از سوی بانک خاورمیانه یا سازمانها و افراد وابسته به آن ایجاد نمیکند.
در این گزارش هر جا نرخ رشد متغیری ارائه شده، منظور درصد تغییر آن متغیر در دوره یا مقطع مورد بحث نسبت به دوره یا مقطع مشابه در سال قبل از آن است، مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد. برای مثال، منظور از «رشد درآمدهای نفتی در تابستان ۱۳۹۶»، درصد تغییر این درآمدها در تابستان ۱۳۹۶ نسبت به تابستان ۱۳۹۵ است.
1- بخش واقعی
برآوردهای مقدماتی بانک مرکزی از رشد اقتصادی 4 /3درصدی در 9ماهه نخست سال 1396 حکایت دارد. مجموع ارزش افزوده ایجادشده توسط فعالیتهای اقتصادی طی این مدت 10986 هزار میلیارد ریال بوده که حدود 3 /13 درصد آن متعلق به گروه نفت است. گروه نفت، پس از رشد 6 /61درصدی ارزش افزوده به قیمتهای ثابت در سال 1395، از ابتدای سال 1396 با افت سرعت رشد مواجه بود و در پاییز این سال برای اولینبار پس از 11 فصل منقبض شد و نرخ رشد منفی 3 /7درصدی به جا گذاشت. در فصول آتی نیز انتظار میرود رشدهای خفیف و حتی منفی در گروه نفت تکرار شود و رشد اقتصادی را تضعیف کند. در سال 1396، رشد اقتصادی در نیمه اول سال 7 /4 درصد و در پاییز تنها 0 /1 درصد به ثبت رسیده است که این تفاوت نیز عمدتاً از تحولات گروه نفت نشات میگیرد.
در 9 ماه نخست این سال گروه خدمات با سهم 2 /54درصدی از اقتصاد کشور، 8 /1 واحد درصد از رشد اقتصاد را موجب شده است. در بین زیرمجموعههای این گروه، بیشترین رشد معادل 1 /7 درصد متعلق به بخش حملونقل، انبارداری و ارتباطات بوده است. پس از گروه خدمات، گروه صنایع و معادن با سهم 1 /1 واحد درصدی از رشد کل، دومین گروه اثرگذار بر رشد ثبتشده در این مدت بوده است. در بین زیرمجموعههای این گروه، بخش ساختمان پس از 10 فصل متوالی انقباض، در تابستان و پاییز با رشد مثبت همراه بوده و در 9ماهه نخست به قیمتهای ثابت 8 /0 درصد افزایش ارزش افزوده داشته است. گروههای نفت و کشاورزی نیز هر کدام 3 /0 واحد درصد از رشد اقتصادی این دوره را موجب شدهاند. جدول 1 جزئیات رشد اقتصادی در سال 1395 و 9ماهه نخست سال 1396 را نشان میدهد.
برآوردهای مقدماتی بانک مرکزی از سمت تقاضا در 9ماهه نخست 1396 از رشد 1 /3درصدی هزینه ناخالص داخلی به قیمتهای ثابت سال 1390 حکایت دارد.۱ در فصل پاییز، مصرف بخش خصوصی که نزدیک به نیمی از تقاضای اقتصاد کشور را تشکیل میدهد، به قیمتهای ثابت با 2 /3 درصد کاهش مواجه بوده و مصرف بخش دولتی 7 /7 درصد افزایش داشته است. در این فصل 697 هزار میلیارد ریال سرمایه ثابت ناخالص به قیمتهای جاری تشکیل شده که معادل 7 /18 درصد از هزینه ناخالص داخلی است. در پاییز 1396، تشکیل سرمایه به قیمتهای ثابت در هر دو بخش ماشینآلات و ساختمان با افزایش همراه بوده که در فصول چند سال گذشته به ندرت اتفاق افتاده است. همچنین در این فصل با افزایش 8 /5درصدی واردات و کاهش 9 /6درصدی صادرات به قیمتهای ثابت، خالص صادرات افت شدیدی را تجربه کرده است. جدول 2 نرخ رشد هزینه ناخالص داخلی و اجزای آن را در فصول مختلف سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ نشان میدهد.
علاوه بر بانک مرکزی، مرکز آمار ایران هم گزارش حسابهای ملی ایران در 9ماهه نخست سال 1396 را منتشر کرده است. بر اساس گزارش مرکز آمار، رشد اقتصادی در این مدت به قیمتهای ثابت سال 1390 با احتساب نفت 4 /4 درصد و بدون احتساب نفت 7 /4 درصد بوده است. با وجود یکسانسازی سالهای پایه در محاسبات بانک مرکزی و مرکز آمار، اختلاف در آمار اعلامی بهخصوص در سطح گروهها و زیرمجموعههای آنها قابل توجه است و این دو نهاد تصویر متفاوتی از اقتصاد ایران ارائه میدهند. برای مثال در پاییز 1396 تامین آب، برق و گاز طبیعی طبق محاسبه بانک مرکزی 1 /7 درصد رشد داشته، در حالی که در محاسبات مرکز آمار 0 /13 درصد منقبض شده است. رشد مصرف بخش خصوصی نیز در گزارشهای بانک مرکزی و مرکز آمار به ترتیب منفی 2 /3 درصد و مثبت 4 /7 درصد اعلام شده است. این نوع تفاوت در آمار واردات نیز وجود دارد و در حالی که بانک مرکزی رشد مثبت برای واردات اعلام کرده، مرکز آمار روند واردات را کاهشی دیده است. نکته قابل توجه دیگر، بازبینی مرکز آمار در ارقام رشد منتشرشده برای سالهای گذشته است. اگرچه به طور معمول ارقام اعلامشده برای چند سال آخر هر گزارش مقدماتی بوده و به مرور با اندکی تغییر نهایی میشوند، در گزارشی که در اسفند 1396 منتشر شده حتی ارقام سال 1391 هم دستخوش بازبینی و تغییر قرار گرفتهاند. جالب آنکه نرخ رشد سال 1395 که مرکز آمار پیش از این 8 /10 درصد اعلام کرده بود، پس از بازبینی دقیقاً برابر نرخ رشد محاسبهشده توسط بانک مرکزی و برابر 5 /12 درصد اعلام شده است.
صندوق بینالمللی پول در آخرین گزارش خود رشد اقتصادی ایران در سال ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ را به ترتیب ۳ /4 و 0 /4 درصد پیشبینی کرده است. مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گزارشی بر اساس برآورد هزینههای عمرانی و جاری دولت، تحولات مورد انتظار از بخش نفت، آخرین آمار و اطلاعات وزارت جهاد کشاورزی، برآورد شرکتهای صنعتی مختلف شامل خودروسازیها و پتروشیمیها از میزان تولید محصولات خود تا انتهای سال و سایر اطلاعات مرتبط، رشد اقتصادی سال 1396 را 4 /4 درصد پیشبینی کرده است. در این گزارش، برای سال 1396، رشد ارزش افزوده گروه کشاورزی 8 /3 درصد، گروه نفت 1 /3 درصد، گروه صنایع و معادن 1 /4 درصد و گروه خدمات 3 /5 درصد پیشبینی شده و مهمترین چالش پیش روی رشد اقتصادی نیز سطح پایین سرمایهگذاری دولتی و خصوصی عنوان شده است.
انرژی: حجم تولید ماهانه نفت خام ایران در 11 ماه نخست سال 1396 تقریباً در سطح باثباتی قرار گرفت و متوسط روزانه آن تنها بین 8 /3 تا 9 /3 میلیون بشکه در نوسان بود. بر اساس آخرین گزارشهای اوپک از منابع مستقیم، متوسط روزانه تولید نفت خام ایران در بهمنماه، 8 /3 میلیون بشکه بوده که 60 هزار بشکه کمتر از بهمنماه سال 1395 است. بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی، در نیمه نخست سال 1396 صادرات نفت ایران، شامل نفت خام و خالص فرآوردههای نفتی، حدود 3 /2 میلیون بشکه در روز بوده که 1 /13 درصد بیشتر از مدت مشابه سال 1395 است. اگرچه به نظر نمیرسد صادرات نفت در نیمه دوم سال افزایش قابل ملاحظهای داشته باشد، قیمت نفت در این مدت رو به افزایش بوده و از اینرو انتظار میرود ارزش صادرات نفتی رشد کرده باشد. قیمت نفت خام سنگین ایران که در خرداد 1396 معادل بشکهای 6 /44 دلار بود، در بهمنماه به 3 /62 دلار رسید که 1 /17 درصد بالاتر از قیمت آن در بهمنماه سال 1395 است. روند تحولات تولید و قیمت نفت خام ایران در نمودار 1 قابل مشاهده است.
مسکن: بازار مسکن تهران تقریباً از اوایل پاییز 1396 شرایط رکودی را پشت سر گذاشت و این رونق در زمستان هم ادامه داشت. متوسط قیمت مسکن سریعتر از قیمت سایر کالاها رشد کرد و تعداد معاملات نیز افزایش یافت. از آنجا که آمار بهروز و قابل اتکایی برای معاملات مسکن شهرستانها در دسترس نیست، در اینجا تنها معاملات بازار مسکن تهران بررسی شده است.
نرخ رشد نقطهبهنقطه متوسط قیمت مسکن در تهران در ماههای آذر تا بهمن 1396 به بالاترین مقادیر خود از ابتدای سال 1393 رسید. در بهمنماه ۱۳۹۶، متوسط قیمت یک مترمربع واحد مسکونی در تهران ۱ /55 میلیون ریال بود که حاکی از رشدهای قابل توجه 1 /5 و 3 /22درصدی به ترتیب نسبت به ماه گذشته و ماه مشابه سال گذشته است. روند افزایش قیمت در اسفندماه نیز ادامه پیدا کرد و هر مترمربع واحد مسکونی با ۴ /۶ درصد رشد نسبت به بهمنماه به ۵۷ /۶ میلیون ریال رسید. تعداد معاملات هم رکوردهای جدیدی را در مقایسه با چند سال اخیر به ثبت رساند.
در آذرماه 1396 تعداد معاملات 2 /50 درصد نسبت به آذرماه سال قبل از آن و 4 /20 درصد نسبت به ماه قبل از آن افزایش داشت و به 17776 معامله رسید. این رقم در دیماه به ۱۹004 واحد بالغ شد که حتی در دوران رونق گذشته هم کمنظیر بود. از سطح بالای معاملات صورتگرفته در آذر و دیماه اینگونه برداشت میشد که این آمار بخش عمده تقاضای بالقوه تا آخر سال را هم شامل شده است، اما تعداد معاملات در بهمنماه نیز تقریباً در همان سطح باقی ماند و تنها با اندکی کاهش نسبت به دیماه، به 18392 واحد رسید. در آخرین ماه سال نیز که به طور معمول خرید و فروش کمتری صورت میگیرد، 12307 معامله ثبت شد که نسبت به اسفندماه ۱۳۹۵، 0 /5 درصد بیشتر بود. نمودار2 روند تحولات قیمت و تعداد معاملات ثبتشده در شهر تهران را نشان میدهد.۲
همراه با افزایش نسبی قیمت و تعداد معاملات، تحرکاتی در سمت عرضه بازار مسکن نیز قابل شناسایی است. بر اساس آخرین اطلاعات بانک مرکزی، سرمایهگذاری حقیقی بخش خصوصی در ساختمانهای کل کشور که از ابتدای سال 1392 (بهجز دو فصل) به طور مستمر در حال انقباض بوده، در تابستان 1396 با رشد 5 /5درصدی همراه شد. این رشد عمدتاً مربوط به ساختمانهای تکمیلشده و پس از آن ساختمانهای نیمهتمام بوده و سرمایهگذاری در ساختمانهای شروعشده حتی به قیمتهای جاری نیز در این فصل کاهش داشته است. با توجه به رشد قابل توجه تعداد پروانههای ساختمانی صادرشده در نیمه دوم سال 1395، انتظار میرود سرمایهگذاری در ساختمانهای شروعشده نیز از نیمه دوم سال 1396 با رشد همراه شده باشد.
نیروی انسانی: در پاییز 1396 مهمترین شاخصهای بازار کار در مقایسه با پاییز ۱۳۹۵ با بهبود نسبی همراه بودند. در این فصل نرخ بیکاری با 4 /0 واحد درصد کاهش به 9 /11 درصد و نرخ مشارکت با 2 /1 واحد درصد افزایش به 1 /40 درصد رسید. این سیزدهمین فصل متوالی بود که رشد نقطهبهنقطه نرخ مشارکت مثبت رقم خورد. یکی از مهمترین علل افزایش مستمر نرخ مشارکت، فارغالتحصیل شدن افرادی است که در سالهای قبل با ورود به دورههای تحصیلات تکمیلی در واقع ورود به بازار کار را به تعویق انداخته بودند و با اتمام دوره تحصیلی به مرور وارد بازار کار میشوند. طی یک سال منتهی به پاییز 1396، به طور خالص 972 هزار نفر به عرضه بازار کار کشور افزوده شد که افزایش 958 هزارنفری جمعیت شاغل و 14 هزار نفری جمعیت بیکار را به همراه داشت. در این فصل 3 /23 میلیون نفر شاغل بودند و 1 /3 میلیون نفر که تمایل و توانایی انجام کار را داشتند، موفق به یافتن شغل نشدند. نرخ بیکاری به طور معمول در بین جمعیت جوان کشور بالاتر از سایر بازههای سنی بوده است. در پاییز 1396 از هر چهار نفر متقاضی کار در بازه سنی 15 تا 29ساله، یک نفر موفق به یافتن شغل نشده است که رقم بالایی محسوب میشود. حدود 5 /2 میلیون نفر، معادل 8 /10 درصد از کل جمعیت شاغل نیز با اینکه خواهان و آماده کار بیشتر بودند، نتوانستند موقعیت شغلی با کار بیش از 44 ساعت در هفته پیدا کنند. جدول 3 مهمترین شاخصها و آمار بازار کار را در سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ نشان میدهد.
از نظر دستهبندی شاغلان در بخشهای اقتصادی، در دو دهه اخیر بیشترین سهم شاغلان متعلق به بخش خدمات بوده که طی سالهای اخیر افزایش داشته است. برای مثال، در پاییز سالهای 1392 و 1394 سهم بخش خدمات از کل شاغلان به ترتیب 0 /48 و 8 /49 درصد بوده که در پاییز 1396 به 1 /50 درصد افزایش یافته است. از پاییز 1392 تا پاییز 1396 نزدیک به 5 /2 میلیون نفر به جمعیت شاغل کشور افزوده شده که 7 /1 میلیون نفر، معادل 5 /68 درصد آن به بخش خدمات اضافه شدهاند. این در حالی است که سهم بخش صنعت از ورودی به بازار کار طی این مدت تنها 417 هزار نفر، معادل 9 /16 درصد، بوده است. در نتیجه بخش عمده متقاضیان تازهوارد به بازار کار به بخشهای خدماتی وارد شدهاند و بخشهای دیگر در این امر سهم کمتری داشتهاند.
از نظر دستهبندی جنسیتی، به طور معمول شاخصهای بازار کار در ایران برای زنان نامناسبتر از مردان است. نرخ بیکاری زنان در چند دهه اخیر بالاتر و نرخ مشارکت آنها پایینتر از مردان بوده است. اما در سالهای اخیر این روند اندکی تعدیل شده است. از پاییز 1392 تا پاییز 1396 حدود 2 /3 میلیون نفر به جمعیت فعال کشور اضافه شده که سهم مردان و زنان برابر و معادل 6 /1 میلیون نفر است. این در حالی است که از 5 /2 میلیون نفر اضافهشده به جمعیت شاغل، 4 /1 میلیون نفر زن و 1 /1 میلیون نفر مرد بودهاند. این امر به معنای افزایش نرخ بیکاری مردان از 5 /8 درصد به 1 /10 درصد و کاهش نرخ بیکاری زنان از 3 /20 درصد به 1 /19 درصد در این مدت است. نرخ مشارکت نیز برای هر دو گروه افزایش یافته، اما سرعت افزایش در بین زنان بیشتر بوده است. این نرخ طی بازه زمانی پاییز 1392 تا پاییز 1396، برای زنان از 3 /11 به 9 /15 درصد و برای مردان از 1 /62 به 1 /64 درصد رسیده است.
2- قیمتها و تورم
نرخ تورم نقطهبهنقطه مصرفکننده که در پایان پاییز 1396 به 0 /10 درصد رسیده بود، در زمستان وارد روندی کاهشی شد و در پایان اسفند رقم 3 /8 درصد را ثبت کرد. نرخ تورم سالانه مصرفکننده در پایان هر ماه نیز در فصل زمستان روند باثباتی را طی کرد و مانند دو فصل قبل از آن پیرامون 10 درصد با دامنه بسیار کمی در نوسان بود که نهایتاً در آخر اسفندماه به 6 /9 درصد رسید و برای دومین سال متوالی تکرقمی باقی ماند. نرخ تورم نقطهبهنقطه تولیدکننده نیز به روند افزایشی که از پایان پاییز 1396 آغاز شده بود، ادامه داد و از 7 /10 درصد در آذرماه به 8 /12 درصد در اسفند رسید. با توجه به اثرگذاری نرخ تورم تولیدکننده بر نرخ تورم مصرفکننده با وقفهای چندماهه، انتظار میرود روند کاهشی نرخ تورم مصرفکننده در ماههای ابتدایی سال 1397 متوقف شود. در نمودار 3 مشاهده میشود که از تیرماه به بعد، نرخ تورم نقطهبهنقطه تولیدکننده از نرخ تورم نقطهبهنقطه مصرفکننده بالاتر بوده که این به معنی سرعت بیشتر افزایش قیمت کالاهای تولیدشده درب کارخانه نسبت به قیمت بازاری محصولات مصرفی است. بررسی نرخ تورم مصرفکننده به تفکیک کالاهای قابل تجارت و غیرقابل تجارت حاکی از آن است که نرخ تورم نقطهبهنقطه کالاهای قابل تجارت از ابتدای پاییز 1396 وارد روندی افزایشی شده و از 9 /8 درصد در مهرماه به 2 /10 درصد در بهمنماه رسیده است. این افزایش نرخ را میتوان تا حدی به تضعیف قابل ملاحظه ریال در مقابل سایر ارزهای خارجی در پاییز و زمستان، حذف برخی اقلام وارداتی از لیست دریافتکنندگان ارز مبادلهای و نیز افزایش قیمت جهانی برخی اقلام مصرفی در فصل پاییز نسبت داد. نرخ تورم کالاهای غیرقابل تجارت نیز از ابتدای پاییز 1396 شروع به افزایش کرد و از 0 /8 درصد در مهرماه به 2 /9 درصد در بهمنماه رسید. گزارش منتشرشده از سوی بانک مرکزی از نرخ تورم اقلام سبد مصرفی کالاها و خدمات در پایان اسفند 1396 نشان میدهد که در میان 12 گروه اصلی در سبد کالاها و خدمات مصرفی، بیشترین کاهش نرخ تورم نقطهبهنقطه در طول زمستان ۱۳۹۶ مربوط به گروه خوراکیها و آشامیدنیها و بیشترین افزایش آن مربوط به گروه دخانیات بوده است. با توجه به وزن بالای گروه خوراکیها و آشامیدنیها در سبد مصرفی و کاهش چشمگیر 3 /7 واحد درصدی نرخ تورم نقطهبهنقطه این گروه در پایان زمستان 1396 نسبت به پایان پاییز، بخشی از کاهش نرخ تورم نقطهبهنقطه مصرفکننده در پایان اسفند را میتوان به این امر نسبت داد. لازم به ذکر است که نرخ تورم نقطهبهنقطه گروه مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوختها نیز که دارای بالاترین وزن در سبد مصرفی است در دوره مورد بررسی 3 /0 واحد درصد کاهش یافته است. جدول 4 نرخهای تورم نقطهبهنقطه را در گروههای اصلی سبد کالاها و خدمات مصرفی در پاییز و زمستان 1396 نشان میدهد. با توجه به روند افزایشی نرخ تورم نقطهبهنقطه تولیدکننده در ماههای اخیر، انتظار میرود نرخ تورم مصرفکننده نیز در ماههای ابتدایی سال 1397 افزایش یابد. صندوق بینالمللی پول نیز نرخ تورم سالانه برای سال ۱۳۹۷ را حدود ۱۲ درصد پیشبینی کرده است.
3- تراز پرداختها
آمار مربوط به تحولات بخش نفت نشان میدهد که حجم تولید نفت و صادرات نفتی پس از رسیدن به اوج خود در پاییز 1395، با اندکی کاهش مواجه شده و طی سه فصل بعد از آن به ترتیب به طور میانگین در سطح 9 /3 و 3 /2 میلیون بشکه در روز قرار داشتند.۳ روند این تغییرات نشان میدهد که در شش ماه نخست سال 139۶، تولید نفت خام و صادرات نفتی به ترتیب با رشد 9 /7 و 1 /13 درصد روبهرو شدهاند. از سوی دیگر میانگین قیمت هر بشکه نفت خام سنگین ایران در بازارهای جهانی در نیمه نخست سال 1396 با رشدی در حدود 6 /17 درصد به 6 /48 دلار رسیده است. این در حالی است که روند افزایشی قیمت نفت خام ایران که از دیماه 1394 آغاز شده بود، از خردادماه سال 1396 شتابی دو چندان گرفت و در آذرماه به حدود 9 /60 دلار به ازای هر بشکه رسید که بالاترین نرخ از اردیبهشتماه 1394 محسوب میشود. در نتیجه این تحولات، ارزش صادرات نفتی کشور در شش ماه نخست سال 1396 با 5 /20 درصد افزایش به 9 /29 میلیارد دلار بالغ شده است. همچنین در دوره مذکور واردات نفتی با 9 /4 درصد افزایش به 654 میلیون دلار رسیده است. به این ترتیب، تراز بازرگانی نفتی کشور در نیمه نخست سال 1396 با 9 /20 درصد رشد به 2 /29 میلیارد دلار رسیده است.
ارزش صادرات غیرنفتی در نیمه نخست سال 1396 با 8 /7 درصد رشد به حدود 4 /14 میلیارد دلار رسیده است. این در حالی است که ارزش واردات غیرنفتی در همین مدت با افزایش قابل توجه 4 /22درصدی روبهرو شده و به 9 /32 میلیارد دلار بالغ شده است. در نتیجه این تغییرات، کسری تراز بازرگانی غیرنفتی با رشدی 8 /36درصدی به حدود 5 /18 میلیارد دلار رسیده است. با در نظر گرفتن تحولات مربوط به صادرات و واردات کالاهای نفتی و غیرنفتی، مازاد تراز حساب کالا در دوره مذکور در حدود 7 /10 میلیارد دلار بوده است که رشدی 7 /0درصدی نشان میدهد. به عبارت دیگر، افزایش ارزش صادرات نفتی در نیمه نخست سال 1396 با رشد قابل توجه واردات کالا همزمان بوده که در نتیجه آن تراز حساب کالا با تغییرات چشمگیری روبهرو نشده است. جدول 5 تراز حساب جاری و زیربخشهای آن را در فصلهای مختلف سالهای 1396-1394 نشان میدهد.
آمار مربوط به حساب سرمایه نشان میدهد که در فصل دوم سال 1396 به طور خالص حدود 0 /5 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده که حدود 8 /14 درصد از رقم مشابه سال قبل کمتر است. در مجموع در نیمه نخست سال 1396 خالص خروج سرمایه با 9 /41 درصد کاهش به حدود 3 /6 میلیارد دلار رسیده است. نمودار 4 تحولات فصلی خالص حساب سرمایه را در فصول مختلف سالهای 1396-1393 نشان میدهد. با در نظر گرفتن تغییرات حساب جاری، حساب سرمایه، و همچنین حدود 7 /6 میلیارد دلار مربوط به اشتباهات و از قلمافتادگیها در محاسبات تراز پرداختها که بخشی از آن ناشی از ورود و خروج کالا از مبادی غیررسمی است، مانده ذخایر بینالمللی کشور در پایان نیمه نخست سال 1396 با حدود 6 /5 میلیارد دلار کاهش نسبت به پایان سال ۱۳۹۵ در حدود 115 میلیارد دلار تخمین زده میشود.
بر اساس گزارشهای گمرک، مجموع ارزش صادرات غیرنفتی ایران۴ در 11 ماه نخست سال 1396 به حدود 7 /41 میلیارد دلار رسید که رشدی 0 /5درصدی را نشان میدهد. اقلام عمده صادراتی طی این مدت به ترتیب شامل میعانات گازی به ارزش 3 /6 میلیارد دلار، گاز طبیعی مایعشده به ارزش 5 /2 میلیارد دلار، پروپان مایعشده به ارزش 3 /1 میلیارد دلار، متانول به ارزش 1 /1 میلیارد دلار و روغنهای سبک و فرآوردهها بهجز بنزین به ارزش 0 /1 میلیارد دلار بوده است. شایان ذکر است که مجموع ارزش صادرات محصولات پتروشیمی در دوره مذکور حدود 2 /14 میلیارد دلار بوده که حکایت از کاهشی 0 /4درصدی دارد. همچنین ارزش صادرات میعانات گازی نیز حدود 4 /5 درصد افت کرده است. بیشترین صادرات ایران از لحاظ ارزش در این مدت به ترتیب به کشورهای چین با سهم 7 /19 درصد، امارات متحده عربی با سهم 1 /14 درصد، عراق با سهم 4 /13 درصد، ترکیه با سهم 3 /9 درصد و کره جنوبی با سهم 1 /9 درصد بوده است. نکته مهم در این زمینه رشد قابل توجه 0 /41درصدی صادرات به کره جنوبی، افزایش 3 /11درصدی صادرات به چین و افت 0 /14درصدی صادرات به امارات متحده عربی بوده است.
از سوی دیگر، در ۱1 ماه نخست سال 1396 حدود 7 /47 میلیارد دلار کالا از مبادی گمرکی وارد کشور شد که 6 /23 درصد رشد نشان میدهد. عمدهترین اقلام وارداتی طی این مدت به ترتیب شامل قطعات منفصله برای تولید خودرو به ارزش 6 /1 میلیارد دلار، ذرت دامی به ارزش 4 /1 میلیارد دلار، برنج به ارزش 0 /1 میلیارد دلار، لوبیای سویا به ارزش 838 میلیون دلار و وسایل نقلیه موتوری با حجم 2000-1500 سیسی به ارزش 739 میلیون دلار بوده است. عمده واردات کشور طی مدت مذکور به ترتیب از کشور چین با سهم ارزشی 2 /24 درصد، امارات متحده عربی با سهم 4 /18 درصد، کره جنوبی با سهم 9 /6 درصد، ترکیه با سهم 0 /6 درصد و آلمان با سهم 5 /5 درصد صورت گرفته است. از نکات قابل توجه در این زمینه میتوان به رشد 7 /50 درصدی ارزش واردات از امارات متحده عربی طی این ۱۱ ماه نسبت به ۱۱ ماه اول سال ۱۳۹۵ اشاره کرد.
۴- بازار ارز
بازار ارز ایران در زمستان 1396 نسبت به چهار فصل قبل از آن به مراتب پرنوسانتر بود. نرخ برابری دلار آمریکا در مقابل ریال در ادامه روند افزایشی که از ابتدای تابستان شروع کرده بود، از هفته دوم پاییز 1396 از 40 هزار ریال عبور کرد و دیگر از این سطح پایینتر نیامد. این نرخ در اواسط بهمنماه به 50 هزار ریال نیز نزدیک شد و در واپسین روزهای سال پیرامون 3 /48 هزار ریال در نوسان بود. میانگین نرخ برابری دلار آمریکا در بازار آزاد در زمستان 1396 نسبت به پاییز این سال حدود 12 درصد و نسبت به زمستان 1395 حدود 18 درصد رشد کرده است. نمودار 5 نرخهای روزانه برابری دلار آمریکا در مقابل ریال را در پاییز و زمستان سال 1396 نشان میدهد.
روند افزایشی نرخ برابری دلار آمریکا در بازار آزاد از زمستان 1396 شدت گرفت. برخلاف نظرات رسمی مبنی بر موقتی بودن روند افزایشی این نرخ در نتیجه افزایش تقاضای فصلی ارز، اینروند نهتنها تغییر جهت نداد، بلکه با شدت بیشتری ادامه یافت و به افزایش سفتهبازی در بازار ارز و همچنین شکلگیری انتظارات مبنی بر افزایش بیشتر نرخ ارز منجر شد. شکلگیری صفهای طویل دریافت ارز در مقابل صرافیها گواهی بر این واقعیت بود.
به منظور مقابله با روند افزایشی نرخ برابری دلار آمریکا در بازار آزاد، بانک مرکزی با شدت عمل بیشتری در بازار ارز وارد شد و علاوه بر عرضه مستقیم اسکناس دلار در بازار آزاد در اواسط بهمنماه، به مدد نیروهای انتظامی اقدام به دستگیری برخی واسطهگران بازار ارز و همچنین پلمب چندین صرافی غیرمجاز کرد. در پی این اقدام تنها چند روز نرخ دلار آمریکا در بازار آزاد به زیر 46 هزار ریال کاهش یافت و دوباره با جهش قابل ملاحظهای در مدت بسیار کوتاهی در اواسط بهمنماه تا مرز 50 هزار ریال پیش رفت. البته در زمان بروز این جهش بسیاری از صرافیها از هرگونه خرید و فروش ارز خودداری میکردند. در پی این جهش نرخ ارز، بانک مرکزی در واپسین روزهای بهمنماه نسبت به ارائه بسته سهگانه خود در جهت کنترل نوسانات بازار ارز اقدام کرد. بر اساس محتوای این بسته، بانکها از 28 بهمنماه به مدت دو هفته میتوانستند اقدام به فروش اوراق گواهی سپرده یکساله با نرخ سود 20 درصد کنند، اوراق سپرده ریالی مبتنی بر ارز بفروشند یا به پیشفروش ششماهه و یکساله سکه طلا در برخی شعب منتخب بپردازند. از میان این سه گزینه، گزینه اول یعنی فروش اوراق گواهی سپرده با نرخ سود 20درصدی بیشترین متقاضی را نسبت به دو گزینه دیگر داشت. در تکمیل سیاستهای کنترل بازار ارز، ثبت سفارش با دلار آمریکا از سوی بانک مرکزی در اسفندماه نیز ممنوع شد. به دنبال ارائه بسته پیشنهادی بانک مرکزی و اجرایی شدن آن از اواخر بهمنماه، کمی از التهابات بازار ارز کاسته شد و نرخ ارز رو به کاهش گذاشت و همگام با عرضه ارز مداخلهای، قیمت دلار آمریکا به زیر 45 هزار ریال رسید. البته طی اجرای این طرح دو هفتهای، برخی صرافیها تعطیل بودند یا معاملات ارزی انجام نمیدادند. این وضعیت باز هم دیری نپایید و بازار فروش دلار آمریکا در هفته دوم اسفندماه به بازاری سه نرخی تبدیل شد. به بیان دیگر به جز نرخ مبادلهای و نرخ مداخلهای، نرخ جدیدی با عنوان نرخ «کف بازار» شکل گرفت. نرخ مداخلهای همان نرخ دستوری بانک مرکزی به صرافیهای منتخب بود که حدوداً سه هزار ریال از نرخ کف بازار کمتر بود. این تفاوت چشمگیر بین دو نرخ موجب تشکیل صفهای طولانی برای دریافت روزانه یک هزار دلار از صرافیهای منتخب برای هر نفر شد و عملاً به افراد امکان میداد که به راحتی از این شکاف قیمتی سود ببرند. به علاوه امتناع از فروش دلار به اشخاص و نیز تخصیص ارز مسافران سفرهای خارجی به صورت مشروط از جمله اقداماتی بود که در آخرین روزهای سال برای کنترل بازار ارز و محدود کردن فعالیتهای سوداگرانه انجام شد. با این حال شکاف سه هزار ریالی بین نرخ مداخلهای و نرخ کف بازار چندان دوام نیاورد و در 21 اسفندماه این دو نرخ به یکدیگر نزدیک شدند. به بیان دقیقتر بانک مرکزی از این تاریخ ارز را با قیمتی بسیار نزدیک به قیمت بازار به صرافیهای منتخب عرضه کرد.
نرخ مبادلهای دلار آمریکا نیز که از ابتدای تابستان به طور قابل ملاحظهای توسط بانک مرکزی افزایش یافته بود، در اواخر سال از 37 هزار ریال عبور کرد. با وجود این افزایش، از آنجا که سرعت رشد نرخ برابری دلار آمریکا در مقابل ریال در بازار آزاد نسبت به رشد این نرخ در بازار رسمی به مراتب بیشتر بود، شکاف بین این دو نرخ که در اواخر تابستان به حدود 16 درصد کاهش یافته بود تا پایان سال به بیش از 25 درصد رسید. به این ترتیب احتمال اجرای برنامه یکسانسازی نرخ ارز که با شروع به کار دولت یازدهم از سال 1392 وعده داده شده بود، باز هم کمتر شده است.
روند افزایشی نرخ تورم تولیدکننده در ماههای اخیر ادامه داشته است. با توجه به اثرگذاری با وقفه این نرخ بر نرخ تورم مصرفکننده، احتمالاً نرخ تورم مصرفکننده در ماههای ابتدایی سال 1397 افزایش خواهد یافت. در صورت تکرار رویه بانک مرکزی و عدم تعدیل نرخ ارز متناسب با تفاوت تورم داخلی و خارجی، ارزش واقعی ریال افزایش یافته و به کاهش رقابتپذیری کالاهای صادراتی منجر خواهد شد. نمودار 6 نرخهای تورم و رشد قیمت دلار آمریکا در بازار آزاد و بازار رسمی را نشان میدهد.
5- متغیرهای پولی و اعتباری
بررسی اجزای مختلف پایه پولی بر حسب منابع حاکی از آن است که در دیماه ۱۳۹۶، سه جزء پایه پولی در جهت افزایش و یک جزء در جهت کاهش آن عمل کردهاند. آمار بانک مرکزی نشان میدهد، خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی ۶ /۴ درصد افت کرده در حالی که خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی ۷ /۴ درصد، بدهی بانکها به بانک مرکزی ۶ /۷ درصد و خالص سایر اقلام ۶ /۹ درصد افزایش یافتهاند. اجزای پایه پولی در فصول مختلف سالهای 1395 و 1396 و دیماه این دو سال در جدول 6 آمده است.
طبق این آمار، در دیماه ۱۳۹۶ پس از خالص سایر اقلام، خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی عامل اصلی رشد پایه پولی بوده است. از طرفی به دلیل رشد بدهی بانکهای غیردولتی و موسسات اعتباری غیربانکی به بانک مرکزی در ۱۲ ماه منتهی به این ماه، بدهی بانکها به بانک مرکزی ۶ /۷ درصد افزایش یافته که لزوم پیگیری اصلاحات نظام بانکی را بیش از پیش آشکار میکند. در این مدت با وجود کاهش بدهی بانکهای تجاری و تخصصی دولتی به ترتیب به میزان ۳ /۵۵ درصد و ۴ /۲۷ درصد، بدهی بانکهای غیردولتی و موسسات اعتباری غیربانکی ۳ /۹۷ درصد رشد کرده و سهم این بدهیها از کل بدهی بانکها به بانک مرکزی از ۳۲ درصد در دیماه 1395 به ۵۷ درصد در دیماه ۱۳۹۶ افزایش یافته است. رشد ۱۸درصدی بدهی بانکها به بانک مرکزی در دیماه 1396 نسبت به پایان اسفند 1395 عامل اصلی رشد پایه پولی در این بازه زمانی بوده است.
از سوی دیگر، بررسی آمار نقدینگی نشان میدهد از مجموع 14631 هزار میلیارد ریال نقدینگی کشور در دی ۱۳۹۶، حدود ۱۸۰۰ هزار میلیارد ریال به شکل پول و مابقی در قالب شبهپول بوده است. نقدینگی در دیماه ۱۳۹۶ نسبت به ماه قبل از آن در نتیجه افزایش چهاردرصدی پول و یکدرصدی شبهپول ۲ /۱ درصد رشد کرده است. با وجود این، نرخ رشد نقدینگی در ۱۰ ماه نخست سال ۱۳۹۶ معادل ۷ /۱۶ درصد بوده که کمتر از نرخ رشد ۶ /۱۷درصدی دوره مشابه سال قبل از آن است. در نیمه اول سال ۱۳۹۶، نرخ رشد شبهپول از پول پیشی گرفته اما از ابتدای پاییز با افزایش شتاب رشد پول، سرعت انبساط پول از شبهپول بیشتر شده است.۵ سبقت گرفتن نرخ رشد نقدینگی از نرخ رشد پایه پولی نشان میدهد در دیماه ۱۳۹۶، ضریب فزاینده نقدینگی افزایش یافته است.
ضریب فزاینده نقدینگی در پایان دیماه ۱۳۹۶ با رشد ۷ /۷درصدی به ۰ /7 واحد رسید. کاهش نسبت اسکناس و مسکوک در دست اشخاص به کل سپردهها و همچنین کاهش نسبت سپردههای دیداری (ذخایر اضافی) بانکها نزد بانک مرکزی به کل سپردهها اثر افزایشی بر ضریب فزاینده نقدینگی داشته است. در این میان، حجم اسکناس و مسکوک در دست اشخاص با رشد ۵ /۱۰درصدی و سپردههای دیداری با رشد ۸ /۲۱درصدی به ترتیب ۳ /۰ واحد درصد و ۱ /۲ واحد درصد در رشد نقدینگی سهم داشتهاند. جدول 7 ضریب فزاینده نقدینگی و اجزای تشکیلدهنده نقدینگی را در فصول مختلف سالهای 1395 و 1396 و دیماه این دو سال نشان میدهد.
خلاصه عملکرد بازار بینبانکی کشور در 11 ماه نخست سال ۱۳۹۶ نشان میدهد تعداد و متوسط ارزش روزانه کل معاملات انجامشده در این بازار به ترتیب ۸ /۱۹ و ۲ /۸۸ درصد رشد کرده و به 34859 فقره با متوسط ارزش روزانه ۲۰۷ هزار میلیارد ریال رسیده است. از این آمار میتوان نتیجه گرفت تعمیق بازار بینبانکی به عنوان یکی از اهداف بانک مرکزی در حال تحقق است. در این دوره ۳۰ بانک و موسسه اعتباری در بازار بینبانکی فعالیت داشتهاند که نسبت به دوره مشابه سال قبل یک واحد کاهش نشان میدهد. وضعیت بازار بینبانکی در 11 ماه نخست سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ در جدول 8 مقایسه شده است.
بررسی معاملات بازار بینبانکی به تفکیک سررسید نشان میدهد در 11 ماه نخست سال ۱۳۹۶، ۴ /۹۸ درصد از ارزش معاملات مربوط به معاملات یکشبه بوده که با تامین مالی کوتاهمدت بازار بینبانکی سازگار است. تحلیل نرخ سود موزون ماهانه بازار بینبانکی در مقاطع ماهانه نشاندهنده آن است که روند افزایشی نرخ سود موزون که از ماههای پایانی سال ۱۳۹۵ شروع شده بود، از مردادماه ۱۳۹۶ معکوس شده و با روند نزولی به ۱ /۱۸ درصد در بهمن این سال رسیده است. بخشی از این کاهش به دلیل منظمتر شدن انتشار اوراق بدهی دولت بوده است.
در بخش نظامهای پرداخت و طبق گزارش شرکت شاپرک از عملکرد صنعت پرداخت در بهمنماه ۱۳۹۶، ارزش تراکنشهای این شرکت در آذرماه ۱۳۹۶ برابر با ۴ /۱۰ درصد از کل نقدینگی بوده و نسبت به آبان ۱۳۹۶ به مقدار 7 /۰ درصد افزایش داشته است. نسبت ارزش تراکنشهای شاپرک به نقدینگی۶ در یک روند افزایشی از ۶ /۶ درصد در فروردینماه ۱۳۹۲ به ۴ /۱۰ درصد در آذرماه ۱۳۹۶ رسیده است. این در حالی است که اسکناس و مسکوک در دست اشخاص نسبت به نقدینگی در این مدت روندی در مجموع کاهشی داشته و از ۰ /۶ درصد به ۴ /۲ درصد رسیده است. به عبارت دیگر، گسترش نفوذ ابزارهای پرداخت الکترونیک یکی از دلایل کاهش ۶ /۳ واحددرصدی نسبت اسکناس و مسکوک به نقدینگی در بازه مورد بررسی بوده است و پیشبینی میشود این روند کاهشی همچنان ادامه داشته باشد.
6- وضعیت مالی دولت
6-1- عملکرد 10ماهه نخست سال 1396
درآمدهای مالیاتی که در نیمه نخست سال 1396 رشد منفی را تجربه کرده بودند، در نیمه دوم سال افزایش یافتند و در مجموع 10 ماه نخست این سال رشد اسمی 8 /6درصدی را به ثبت رساندند، اگرچه همچنان رشد واقعی این درآمدها منفی است. درآمدهای مالیاتی دولت در این مدت 3 /18 درصد کمتر از ارقام پیشبینیشده در قانون بودجه بودند. سایر درآمدهای جاری نیز با رشد اندک 3 /5درصدی، تنها 2 /62 درصد از ارقام پیشبینیشده در قانون بودجه را پوشش دادند. این در حالی است که پرداختهای جاری دولت با رشد 8 /14درصدی، معادل 1 /85 درصد از ارقام پیشبینیشده در قانون بودجه را محقق کردند. رشد اندک درآمدهای جاری در مقابل رشد قابل توجه پرداختهای جاری موجب تشدید کسری تراز عملیاتی شد، به نحوی که در 10 ماه نخست سال 1396 کسری تراز عملیاتی با رشد 0 /28درصدی به 0 /757 هزار میلیارد ریال رسید.
در همین مدت درآمدهای نفتی با وجود رشد 0 /46درصدی، تنها 2 /75 درصد از ارقام مصوب قانون بودجه را پوشش دادند. پرداختهای عمرانی نیز با رشد قابل توجه 0 /80درصدی به سطح 8 /299 هزار میلیارد ریال رسیدند که تنها نیمی از تکلیف قانون بودجه بوده است.
در مجموع رشد کل درآمدهای دولت در 10 ماه نخست سال 1396 معادل 1 /19 درصد و کمتر از رشد 4 /20درصدی کل هزینههای دولت در همین مدت بود و به این ترتیب کسری بودجه دولت با رشد 7 /27درصدی به 1 /335 هزار میلیارد ریال رسید. علاوه بر این کسری بودجه، دولت برای بازپرداخت بدهیهای قبلی یا همان تملک داراییهای مالی در 10 ماه نخست سال 1396 معادل 1 /272 هزار میلیارد ریال متحمل هزینه شد و به این ترتیب سطح واگذاری داراییهای مالی به رقم قابل توجه 2 /607 هزار میلیارد ریال رسید. بخش عمده واگذاری داراییهای مالی مربوط به انتشار اوراق بدهی دولتی است و این واگذاریها در 10 ماه نخست سال 1396 معادل 9 /34 درصد بیشتر از مجوز قانون بودجه رقم خورد. بار مالی بازپرداخت اوراق دولتی نیز با سرعت زیادی در حال افزایش است. در 10 ماه نخست سال 1396 تملک داراییهای مالی رشد 8 /244درصدی داشته است. در قانون «برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» سقف مانده بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی معادل 40 درصد در نظر گرفته شده است، در حالی که برآورد میشود این رقم در حال حاضر به حدود 45 درصد رسیده باشد. این رقم اگرچه در مقایسه با بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا چندان بالا نیست، لزوم برنامهریزی بلندمدت دولت برای مدیریت بدهیهایش را گوشزد میکند. در حال حاضر هیچ برنامهای برای رسیدن به مازاد بودجه و بازپرداخت بدهیهای ناشی از کسریهای مزمن بودجههای سالهای گذشته وجود ندارد و دولت بیمحابا نسبت به ایجاد بدهی جدید اقدام میکند. این در حالی است که قیمت نفت چشمانداز مناسبی ندارد و با کاهش سهم نفت از بودجه دولت، احتمالاً شاهد تشدید کسریهای بودجه در سالهای آینده خواهیم بود. نفت که در سالهای نهچندان دور سهم عمدهای در کل درآمدهای دولت داشت، در 10 ماه نخست سال ۱۳۹۶ تنها 5 /39 درصد از کل درآمدهای دولت را پوشش داده است. جدول 9 عملکرد مالی دولت را در سال 1396 نشان میدهد.
در 10 ماه نخست سال 1396 برخلاف سال پیش از آن سهم عمده درآمدهای مالیاتی مربوط به مالیاتهای غیرمستقیم بوده است. رشد منفی 6 /8درصدی درآمدهای ناشی از مالیات اشخاص حقوقی به کاهش سهم این نوع مالیات از کل درآمدهای مالیاتی منجر شده و عامل اصلی رشد منفی 2 /4درصدی درآمدهای ناشی از مالیاتهای مستقیم بوده است. رشد درآمدهای ناشی از مالیات بر درآمد و مالیات بر ثروت نیز اندک و کمتر از نرخ تورم بوده است. در مقابل و در زیرمجموعه مالیاتهای غیرمستقیم، مالیات بر واردات رشد 1 /30درصدی و مالیات بر کالاها و خدمات رشد 7 /14درصدی را تجربه کردهاند. مالیات بر ارزش افزوده به تنهایی بیش از یکچهارم کل درآمدهای مالیاتی را در 10 ماه نخست سال 1396 به خود اختصاص داده و در سالهای اخیر به یکی از ارکان اصلی نظام مالیاتی کشور تبدیل شده است. رشد درآمدهای ناشی از این پایه مالیاتی در 10 ماه نخست سال 1396 معادل 5 /16 درصد بوده است. جدول 10 اجزای درآمدهای مالیاتی دولت را در 10 ماه نخست سالهای 1395 و 1396 نشان میدهد.
6-2- قانون بودجه سال 1397
در واپسین روزهای سال 1396 قانون بودجه سال 1397 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. این قانون تغییرات قابل توجهی نسبت به لایحه تهیهشده از سوی دولت تجربه کرده و بودجه کل کشور 3 /2 درصد بیش از رقم پیشنهادی دولت تصویب شده است. با این حال رشد 1 /6درصدی بودجه کل کشور در سال 1397 نسبت به قانون بودجه سال 1396 کمتر از نرخ تورم انتظاری است. بودجه عمومی دولت نیز 3 /4 درصد بیشتر از رقم پیشنهادی لایحه دولت به تصویب رسیده و رشد 1 /11درصدی را نسبت به قانون بودجه سال 1396 تجربه کرده است. جدول 11 ارقام کلان قانون بودجه سال 1397 را نشان میدهد. در پایان سال 1396 نرخ دلار رسمی حدود 37700 ریال بوده است. در نیمه نخست این سال به طور متوسط روزانه 4 /2 میلیون بشکه در روز خالص صادرات نفت، فرآوردههای نفتی و میعانات گازی رقم خورده است. آخرین آمار موجود قیمت نفت ایران مربوط به آذرماه سال 1396 و معادل 9 /60 دلار در هر بشکه بوده است. با لحاظ کردن این دادهها برای سال 1397، سهم دولت از کل درآمد صادرات نفت و فرآوردههای نفتی کشور 1076 هزار میلیارد ریال در سال خواهد شد. البته انتظار میرود نرخ رسمی دلار در سال 1397 بیشتر از 37700 ریال شود که این افزایش ممکن است با کاهش قیمت نفت خنثی شود. با این حال دولت در لایحه بودجه درآمدهای نفتی را معادل 1 /1010 هزار میلیارد ریال در نظر گرفته بود و مجلس این رقم را در قانون بودجه 1397 به 1 /1007 هزار میلیارد ریال کاهش داد. یکی از تغییرات قانون بودجه نسبت به لایحه دولت، اضافه کردن توزیع چهار میلیون تن قیر رایگان از سوی شرکت ملی نفت ایران تا سقف 30 هزار میلیارد ریال به نسبتهای مشخص بین دستگاههای اجرایی با اولویت تادیه بدهی دستگاههای مذکور به شرکتهای تولید قیر است. توزیع قیر رایگان در قوانین بودجه سالهای اخیر با هدف کمک به پیمانکاران طرحهای نیمهتمام گنجانده شده است. این مساله فارغ از اینکه زمینه فساد و رانتخواری را فراهم میکند، موجب شده است دستگاهها از قیر به عنوان وسیله تسویه حساب مالی استفاده کنند. به این ترتیب پیمانکارانی که بابت طلب خود قیر دریافت میکنند، آن را با قیمتی کمتر از قیمت واقعی و عرضهشده در بورس کالا میفروشند و متعاقباً جنگ قیمتی بین صادرکنندگان رسمی و غیررسمی بازار صادرات قیر شکل میگیرد. دولت به درستی در لایحه بودجه سال 1397 این بند را حذف کرده بود، اما نمایندگان مجلس دوباره آن را به قانون بودجه اضافه کردند و حتی تاکید کردند که این قیر به عنوان وسیله تسویه بدهی دستگاهها به شرکتهای تولیدکننده قیر استفاده شود. توزیع قیر رایگان در قانون بودجه سال 1396 به حدی زیاد بود که در آذرماه این سال به منظور تهاتر بدهی دستگاههای اجرایی به پیمانکاران از طریق تحویل قیر، طرحی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید که نشان میدهد قیر عرضهشده بسیار بیشتر از نیاز پروژههای عمرانی بوده است. اصولاً این شیوه بودجهریزی شفافیت و انضباط بودجهای را مختل میکند.
همچنین در لایحه بودجه ارائهشده از سوی دولت، معادل 40 هزار میلیارد ریال تسهیلات از محل صندوق توسعه ملی برای خرید تجهیزات و بهروزرسانی آزمایشگاهها و کارگاههای دانشگاهها و موسسات آموزشی و پژوهشی و فناوری در نظر گرفته شده بود که پس از دوره تنفس دوساله از محل درآمدهای اختصاصی آنها بازپرداخت شود. نمایندگان مجلس، دانشگاه آزاد اسلامی را به این بند اضافه کردهاند. فارغ از این بحث که آیا تامین منابع دانشگاه آزاد اسلامی از محل صندوق توسعه ملی طبق تکلیف قانون بودجه با اساسنامههای صندوق توسعه ملی و دانشگاه آزاد اسلامی و اصول بودجهریزی مطابقت دارد یا خیر، این دانشگاه جزو دستگاههای دولتی محسوب نمیشود و بنابراین درآمد اختصاصی ندارد که محل بازپرداخت این تسهیلات باشد.
دولت در بند «و» تبصره 4 لایحه بودجه، برداشت 2 /203 هزار میلیارد ریال از منابع صندوق توسعه ملی را به صورت بازگشت از منابع (بدون بازپرداخت) برای خود مجاز اعلام کرده بود. نمایندگان مجلس این رقم را به 8 /143 هزار میلیارد ریال کاهش دادهاند و آن را از حالت بازگشت از منابع به تسهیلاتی تبدیل کردهاند که دولت موظف است در بودجههای سنواتی سالهای 1398 تا 1403 نسبت به بازپرداخت آن اقدام کند. توسعه سواحل مکران، ساماندهی حملونقل عمومی، حملونقل ریلی، کمک به تسویه بدهی پاداش پایان خدمت بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش و کمک به ساماندهی بافتهای فرسوده و بازسازی مناطق آسیبدیده از زلزله از جمله مواردی بودهاند که از لایحه حذف شدهاند و دیگر مشمول دریافت منابع صندوق توسعه ملی نیستند و در عوض تولید واکسن سینهپهلو و عفونت کودکان به قانون بودجه سال 1397 برای دریافت منابع صندوق توسعه ملی اضافه شده است.
در خصوص مالیات بر درآمد حقوق تغییرات مثبتی در قانون نسبت به لایحه در نظر گرفته شده است. سقف معافیت مالیات بر کل درآمد سالانه کارکنان دولتی و غیردولتی از رقم 240 میلیون ریال در لایحه به 276 میلیون ریال در قانون بودجه افزایش یافته است. همچنین در قانون بودجه از الگوی چندلایه برای دریافت مالیات بر درآمد حقوق استفاده شده، در حالی که در لایحه بودجه فقط دو لایه وجود داشت. در قانون بودجه نرخ مالیات بر درآمد حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی برای درآمد بیش از 276 میلیون ریال سالانه تا سه برابر آن معادل 10 درصد، از سه برابر تا چهار برابر معادل 15 درصد، از چهار برابر تا شش برابر معادل 25 درصد و بیش از شش برابر معادل 35 درصد تعیین شده است، در حالی که نرخ مالیات بر درآمد حقوق در لایحه بودجه برای درآمد بیش از 240 میلیون ریال سالانه تا پنج برابر آن معادل 10 درصد و بیش از پنج برابر معادل 20 درصد در نظر گرفته شده بود. تغییرات مصوب مجلس علاوه بر اینکه درآمدهای مالیاتی دولت را از این محل افزایش میدهد، اثرات بازتوزیعی مناسبتری دارد. همچنین یکی از روشهای مورد استفاده برخی از شرکتها برای فرار مالیاتی، ثبت بخشی از سود در قالب پرداخت حقوقهای بالاست و قانون بودجه مصوب مجلس، انگیزه این نوع فرار مالیاتی را کاهش میدهد. شاید مهمترین تغییر قانون بودجه سال 1397 نسبت به لایحه پیشنهادی دولت مربوط به هدفمندی یارانهها باشد. در لایحه بودجه پیشنهاد شده بود که سازمان هدفمندی یارانهها به یکی از زیرمجموعههای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تبدیل شود تا منابع و مصارف آن بر همین اساس به طور شفاف در قانون بودجه لحاظ شده و از طریق دیوان محاسبات کل کشور مورد تفریغ قرار گیرد. در قانون بودجه مصوب مجلس الحاق سازمان هدفمندی یارانهها به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتفی شده، اما منابع و مصارف هدفمندی یارانهها طبق جدول 12 لحاظ شده است.
در لایحه بودجه سال 1397، کل مصارف هدفمندی یارانهها معادل 370 هزار میلیارد ریال در نظر گرفته شده بود که مجلس آن را به 440 هزار میلیارد ریال افزایش داده است. این اختلاف ناشی از افزایش پرداخت یارانه نقدی و غیرنقدی خانوارها از 230 هزار میلیارد ریال به 300 هزار میلیارد ریال است. در حال حاضر حدود 95 درصد از مصارف هدفمندی یارانهها به پرداخت یارانه نقدی اختصاص پیدا میکند و اگرچه دولت در قوانین بودجه سالهای گذشته سعی در محدود کردن پرداخت یارانه نقدی داشته، اما در عمل هرگز موفق نشده است. هماکنون بیش از 76 میلیون نفر یارانه نقدی دریافت میکنند و این مهم سالانه حدود 415 هزار میلیارد ریال از مصارف هدفمندی یارانهها را به خود اختصاص میدهد. تلاشهای قبلی دولت معطوف به حذف افراد پردرآمد از دریافت یارانه نقدی بودند، اما دولت در لایحه بودجه سال 1397 قصد داشت رویکرد مناسبتر پرداخت یارانه به افراد نیازمند را در پیش گیرد. شناسایی افراد نیازمند از لحاظ اجرایی نسبت به شناسایی افراد پردرآمد بسیار کارآمدتر است. دولت امید داشت با این تغییر رویکرد بتواند یارانه حدود 33 میلیون نفر را قطع کند. اما مجلس در قانون مصوب دوباره رویکرد شناسایی افراد پردرآمد را تکلیف کرده و حذف افراد را به حدود 21 میلیون نفر کاهش داده است. نکته جالب اینجاست که به دلیل ایراد شورای نگهبان قانون اساسی، عبارت حذف سه دهک بالای درآمدی به این تبصره اضافه شده است و با توجه به جمعیت بیش از 80 میلیوننفری ایران، طبق قانون باید بیش از 24 میلیون نفر از دریافت یارانه نقدی محروم شوند، در حالی که اعداد و ارقام این تبصره از حذف حدود 21 میلیون نفر حکایت دارند. در عین حال مفهوم دهک خاصیتی پویا دارد و افراد حاضر در دهکهای درآمدی مختلف در طول زمان بین این دهکها جابهجا میشوند. نکته دیگر این است که به غیر از دهک اول و دهک آخر درآمدی جامعه، سایر دهکهای درآمدی فاصله بسیار نزدیکی با دهک قبل و بعد از خود دارند و حذف یا پرداخت یارانه نقدی میتواند جای این دهکها را با یکدیگر عوض کند. بنابراین استفاده از مفهوم دهک درآمدی در قانون بودجه سال 1397 برای حذف برخی از یارانهبگیران، مشکلاتی را به همراه دارد.
۷- بازار سرمایه
در آخرین روز کاری سال 1396 شاخص بورس اوراق بهادار تهران به 96290 رسید که نسبت به ابتدای سال 3 /24 درصد و نسبت به ابتدای زمستان 8 /0 درصد رشد نشان میدهد. در زمستان 1396 ارزش کل معاملات بازار نقد به 5 /181 هزار میلیارد ریال و ارزش معاملات بازار بدهی به 3 /24 هزار میلیارد ریال رسید که نسبت به فصل قبل از آن به ترتیب 9 /34 و 1 /22 درصد افزایش داشتهاند.۷ ارزش بازار بورس اوراق بهادار تهران در انتهای سال 1396 به 3850 هزار میلیارد ریال رسید. وضعیت فرابورس ایران در سال 1396 از لحاظ بازده اندکی بهتر از بورس بود و شاخص آن در پایان سال به 1097 رسید که نسبت به ابتدای سال 6 /24 درصد و نسبت به ابتدای زمستان 4 /1 درصد افزایش داشته است. حدود یکسوم ارزش بازار فرابورس ایران که در انتهای سال 1396 به حدود 1490 هزار میلیارد ریال رسیده بود به انواع اوراق بدهی شامل اسناد خزانه اسلامی، اوراق مشارکت، اوراق مرابحه و اوراق رهنی تعلق دارد. این اوراق بخش عمدهای از معاملات فرابورس را نیز شامل میشوند. نمودار 7 روند تحولات شاخص بورس و شاخص فرابورس را نشان میدهد. در سال 1396 بیش از 225 هزار میلیارد ریال اسناد خزانه اسلامی در 15 مرحله و با 11 سررسید متفاوت از طریق وزارت امور اقتصادی و دارایی منتشر و در فرابورس ایران پذیرش شد. هدف از انتشار این اوراق تسویه بدهیهای موضوع تبصره 5 و تبصره 16 قانون بودجه سال 1396 کل کشور بوده است. مبلغ اسمی هر ورقه از این اسناد یک میلیون ریال است که در تاریخ سررسید به حساب آخرین مالک آن واریز میشود، از اینرو قیمت روزانه این اوراق که در سازوکار بازار فرابورس مشخص میشود، سود یا بازده آنها را در انتهای دوره تعیین میکند. در هفته پایانی سال 1396 قیمت اسناد خزانه روندی کاهشی به خود گرفت که به افزایش قابل توجه سود حاصل از خرید جدید آنها، حتی در برخی موارد به بیش از 25 درصد منجر شد. بازده این اوراق که کمریسکترین روش سرمایهگذاری در کشور محسوب میشود، به نوعی نمایانگر نرخ بهره انتظاری است و نشان میدهد تورم انتظاری در پایان سال افزایش شدیدی داشته است. البته بخشی از این افت قیمت به دلیل نیاز به نقدینگی در انتهای سال بوده است. از آنجا که طبق قوانین بازار سرمایه کشور، مبلغ نقدشده از طریق فروش سهام یا اوراق بدهی بعد از دو روز کاری قابل انتقال به حساب فروشنده است، تنها مبالغ حاصل از فروش تا قبل از 26 اسفندماه میتوانست پیش از تعطیلات سال جدید نقد شود. از اینرو، یکی از دلایل افت قیمت اسناد خزانه، افزایش حجم عرضه آنها تا این تاریخ بود و دقیقاً از 27 اسفندماه قیمت این اوراق دوباره به روند افزایشی بازگشت و لذا تورم انتظاری رو به کاهش گذاشت. نمودار 8 نرخ بازده اسناد خزانه اسلامی منتشرشده در سال 1396 با سررسیدهای مختلف را با توجه به قیمت آنها در روزهای 26 اسفندماه 1396 و ششم فروردینماه 1397 نشان میدهد.
8- دیگر تحولات اقتصادی
پس از تصویب قانون «مبارزه با تامین مالی تروریسم» در بهمنماه سال 13۹۴، کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) در بیانیه تیرماه سال 13۹۵ از تعلیق یکساله اقدامات مقابلهای علیه ایران خبر داد. این تعلیق پس از اتمام مهلت یکساله در نشستهای بعدی این کارگروه نیز تمدید شد که آخرین آن در بهمنماه سال 1396 بود. البته در بیانیه آخر این کارگروه از اقدامات ناقص ایران ابراز نگرانی شده و درخواستهایی برای تکمیل سریع این اقدامات عنوان شده است. یکی از این درخواستها به جرمانگاری مناسب برای تامین مالی تروریسم مربوط میشود. این جرمانگاری در قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم ایران انجام شده اما کارگروه مزبور به برخی از تبصرههای این قانون ایراد وارد کرده است. برای مثال در تبصره 2 ماده 1 این قانون عنوان شده است که اعمال افراد برای مقابله با اموری از قبیل سلطه و استعمار از مصادیق اقدامات تروریستی موضوع این قانون نیست. حذف این استثنا یکی از درخواستهای این کارگروه در بیانیه آخر بوده است. لوایح «اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم» و «اصلاح قانون مبارزه با پولشویی» در آبانماه سال 1396 تقدیم مجلس شد، اما تا زمان تهیه این گزارش به سرانجام نرسیده است. شناسایی و توقیف داراییهای متعلق به تروریستها مطابق با قطعنامه مربوطه شورای امنیت سازمان ملل، نشان دادن اینکه مقامات چگونه ارائهدهندگان فاقد مجوز خدمات نقل و انتقال پول را شناسایی و تنبیه میکنند، تصویب و اجرای کنوانسیونهای پالرمو و مقابله با تامین مالی تروریسم و روشن کردن توانمندیها در ارائه کمکهای متقابل حقوقی، برخی دیگر از درخواستهای کارگروه ویژه اقدام مالی از ایران است.
این کارگروه اگرچه بررسی اقدامات اتخاذشده از سوی ایران و اقدامات بعدی خود را به تیرماه سال 1397 موکول کرده، اما از اعضای خود خواسته است که همچنان اقدامات احتیاطی را در روابط و تراکنشهای تجاری با اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی لحاظ کنند. چنین توصیههایی ایران را از بهرهبرداری کامل از مزایای برجام محروم کرده است. این در حالی است که زمزمههایی مبنی بر خروج کامل آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای غیرهستهای از سوی اتحادیه اروپا علیه ایران نیز به گوش میرسد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

33 پیشنهاد برای یک زندگی شاد و پر از آرامش
عصر ایران - آیا شما نیز جز آن دسته افرادی هستید که حس می کنند تنها در حال سپری کردن روز هایشان اند؟ اگر این چنین است، احتمالاً رویای آزادی بیشتر، زمان بیشتر، هیجان بیشتر و حتی عشق بیشتری را در سر می پرورانید.
برای بهره بردن از عمر و داشتن آرامش - برغم وجود همه مشکلات - این چند پیشنهاد را جدی بگیرید. یادتان باشد که هر لحظه از زندگی تان که می گذرد قابلیت بازگشت ندارد و باز یادتان باشد که هنر ما به عنوان انسان این است که می توانیم در عین داشتن مشکلات فراوان، جزیره زندگی مان را بنا کنیم و آسوده اش داریم. قبل از خواندن این پیشنهادها، این باور را در خود ایجاد کنید که شاد بودن حق شماست و شما هم می توانید و باید شاد باشید:
1 - یک لیست از علاقه مندی های خود تهیه کنید و هر کدام را که به انجام می رسانید تیک بزنید. برخی از این تیک ها شاید سال ها طول بکشد ولی ارزشش را دارد. یادتان باشد که نوشتن علاقه مندی ها، باعث تمرکز انرژی و انگیزه بیشتر برای تحقق آنها می شود.
2 - زندگی خیلی ها مانند رانندگی بی مقصد است. شما این طور نباشید. اهداف تان را مشخص کرده و آن ها را یادداشت کنید. این هدف بندی می تواند ماهانه، 5 ساله، 10 ساله و ... باشد. نقشه راه تان همیشه جلوی چشم تان باشد. نمی شود صبر کرد تا زندگی خودش برای ما مسیرمان را تعیین کند! باید دست به کار شد و هر چه در توان هست را در جهت عملی ساختن ایده ها و هدف ها به کار بست.
3 - برای دیگران زندگی نکنید. مسیر زندگی خود را بنا بر انتظاراتی که دیگران از شما دارند، برنامه ریزی نکنید، فرقی ندارند که منظور از دیگران چه کسانی باشد. در یک پژوهش از سالمندانی که در پایان عمرشان قرار داشتند از حسرت هایشان پرسیدند و اکثرشان در این جمله متفق القول بودند: ای کاش برای دیگران زندگی نمی کردم.
البته که نباید مسیری را نیز انتخاب کنید که سبب صدمه زدن به دیگران شود و این نکته، مرز بین خودخواهی و زندگی برای خود است.
4 - یاد بگیرید که "مسؤولیت صد در صدی" زندگی تان را خودتان بپذیرید. اگر با کسی مشکل دارید، به فکر انداختن تقصیر بر گردن او نباشید. او صد در صد از جانب خودش مقصر است و شما صد در صد از جانب خودتان مسؤول هستید. این را تمرین کنید، آنگاه از غر زدن، فرافکنی و ایفای نقش قربانی رها می شوید و انرژی تان برای مدیریت خودتان متمرکز می شود.
5 - خرچنگ های درون سطل مانع رهایی تان نشوند! خرچنگ ها اگر در یک سطل باشند و یکی از آن ها در حال بیرون رفتن از آن باشد، او را دوباره به داخل می کشند. زمانی که شما نیز نُرم موجود در اطراف تان را می شکنید، از جانب کسانی که دوست تان دارند، عقب کشیده می شوید و این از نظر آنها آن ها یک عکس العمل طبیعی است. وقتی راهی متفاوت را معقولانه انتخاب کردید، اجازه ندهید کلیشه های جامعه و ذهنیت های قبلی خودتان و ترس های اطرافیان مانع از حرکت شما شود. شما که نمی خواهید تا ابد داخل سطل زندگی کنید.
6 - از شکست نترسید. کسانی که از شکست می ترسند، اساساً کار جدیدی را آغاز نمی کنند چون ممکن است شکست بخورند. شکست بخشی از روند تکاملی ماست. از آن استقبال کنید.
تحقیقات متعددی ثابت کرده است که افراد درباره چیزهایی می ترسند که در اغلب مواقع، یا اصلاً اتفاق نمی افتد یا خطر و آسیب به حدی که تصور می شده، نیست.
7 - خود را در معرض افکار منفی، سخنان منفی و آهنگ های غم انگیز قرار ندهید. دانشمندان ثابت کرده اند حرف می تواند حتی روی روندهای بدنی هم اثرگذار باشد.
8 - چیز هایی که نمی توانید تغییر دهید را رها کنید ( حتی فکرتان را هم مشغول شان نکنید؛ خب نمی شود دیگر!). انرژی و زمان خود را بر اصلاح و تغییر آن چه می توانید تغییر دهید متمرکز کنید، نه چیز هایی که کاری از دستتان بر نمی آید! گاهی وقت ها بی خیالی ، عین خردمندی است.
9 - از بدن خود محافظت کنید. آب به اندازه کافی بنوشید، غذای سالم بخورید، خواب شبانه کافی و با کیفیت داشته باشید و ورزش را نیز فراموش نکنید. هر کدام از ما فقط یک بدن داریم.
10 - از ذهن خود محافظت کنید. بیشتر کتاب بخواهید. همان طور که اجازه نمی دهید هر اطلاعاتی وارد رایانه تان شود و آن را ویروسی کنید، اجازه ندهید اطلاعات ویروسی هم وارد مغزتان شود. مثلاً چه نیازی هست حتماً صحنه خشونت باری را در یک رسانه ببینید و فکر و روح تان به هم بریزد؟ از 40 سالگی به بعد هم حل کردن جدول یادتان نرود تا مغز آمادگی اش را حفظ کند.
11 - زندگی های بسیاری در "حسرت گذشته" و "نگرانی آینده" تباه شده است. برای آینده برنامه ریزی کنید ولی تمرنی کنید که در "حال" و "لحظه اکنون" زندگی کنید. "زندگی واقعی" شما درست در "همین ثانیه" ای که در آن هستید جریان دارد.
12 - به کودک درون تان اجازه دهید به زندگی اش ادامه دهد. پدر، مادر، دانشجو، مدیرعامل، کارمند و کاسب شدن، دلیل های موجهی برای یک زندگی عصا قورت داده و خشک نیستند.
13 - با ترس های خود رو به رو شوید. یا آنها را به رسمیت بشناسید یا از بین ببرید. تکلیف تان را با آنها مشخص کنید. هیچ اشکالی ندارد آدم ها از بعضی چیزها بترسند. فقط حواس تان باشد اکثر ترس ها غیر واقعی اند و خطری برای تان ندارند. مثلاً حرف زدن در جمع، خیلی ها را می ترساند اما واقعیت این است که حرف زدن در جمع، تا حالا کسی را نکشته و حتی مجروح هم نکرده و آسیب روحی هم نرسانده است! هر چه بیشتر ترس هایتان را بشناسید و بکوشید یکی یکی از بین شان ببرید، زندگی زیباتر و رهاتری خواهید داشت.
14 - بکوشید چیزهای تازه یاد بگیرید. در دوره های آموزشی شرکت کنید. به ویژه وقتی سن تان بالا می رود، در دوره های آموزشی که به زندگی و کارتان مرتبط نمی شوند شرکت کنید تا مغزتان به چالش کشیده شود و شادابی اش حفظ شود. مثلاً حتی اگر نمی خواهید کافی شاپ بزنید، به یک دوره چند روزه آموزش کافی شاپ بروید. مغز با ورودی های غیرمنتظره، رفرش می شود.
15 - کاری را انجام دهید که از صمیم قلب دوستش دارید. اگر کارتان را دوست ندارید، ریسک کنید و تغییرش دهید اما اگر به دلیل مسائل اقتصادی و نظایر آن، امکان تغییر شغل برای تان میسر نیست، بکوشید با همین کار فعلی تان ارتباط بگیرید، برایش معنا تعریف کنید و با علاقه انجامش دهید. منظور از معنا بخشیدن به کار این است که ارزش و نتیجه کار را در نظر بگیرید. اگر مسؤول بایگانی یک اداره دولتی هستید، فقط به این فکر نکنید که بین یک سری پرونده نشسته اید و عمرتان را تباه می کنید بلکه به این فکر کنید که حافظ اسناد مردم هستید و هر جا که نیازشان باشد، این شما هستید که می توانید با در اختیار دادن مدارک، به آنها و به جریان زندگی شان کمک کنید. واقعیت هم این است که هر شغلی معنایی دارد که بدون توجه به آن معنا، کسالت بار خواهد شد.
یادتان باشد که شما و شغل تان همنشین هم هستید و اگر رابطه تان را با هم خوب نکنید، فرسوده می شوید.
16 - به پیروزی و موفقیت فکر کنید. خود را برای پیروزی آماده کنید. ذهن تان پیروزی محور باشد. همه ما به صورت ذاتی علاقه به برد داریم اما تنها عده محدودی خود را برای آن آماده می کنند. همیشه به خودتان بگویید پیروز شدن حق من است.
17 - مهربان باشید و عشق بورزید. محققان دریافته اند مهربانی باعث سلامت بیشتر انسان می شود چون مهربانی ترشح هورمون های مفید در بدن را افزایش می دهد. ویژگی هایی مانند حسادت، دشمنی، کینه و ... باعث ترشح هورمون های استرس در بدن هستند.
18 - به والدین خود عشق بورزید و آنها را گرامی بدارید. آنها پشتوانه روحی شما هستند، حتی اگر خودتان پدر و مادر شده اید.
19 - لبخند بخشی از وجودتان باشد. راحت تر از قبل بخندید و برای خندیدن منتظر بهانه های بزرگ نباشید. خنده، حتی اگر الکی هم باشد، مغز را شاد می کند.
20 - زمانی را منحصرا به کارهایی که دوست دارید، اختصاص دهید. اگر از نداشتن فرصت کافی شکایت دارید، در وهله اول باید بدانید که خودتان این شرایط را به وجود آورده اید (مسؤولیت صد در صدی). به روح خود نیز اهمیت دهید. مشغله های روزمره توجیه مناسبی برای نداشتن زمان در جهت انجام کارهایی که آرزویش را دارید نیست. عمرتان دارد می گذرد.
21 - با تنبلی مبارزه کنید که عامل اصلی بسیاری از عقب ماندگی هاست. روش ابتکاری خودتان را برای مبارزه با تنبلی ابداع کنید. یکی از سخنرانان "تد" می گفت هر گاه برای کاری تنبلی می کند، از 5 به یک، شمارش معکوس می کند و خود را ملزم به انجام آن کار می نماید. همین یک راه ساده، زندگی او را متحول کرده است. شما هم راه خودتان را بیابید.
22 - نقاط ضعف خود را بی هیچ تعارفی شناسایی کنید. یکی از سخت ترین کارهای ممکن برای مردم، واقع گرا بودن است آن هم درست هنگامی است که نوبت به ضعف های خودشان می رسد. زمانی که قادر به تشخیص این نقاط ضعف و درک آن ها باشید، می توانید برای بهبود وضعیت تان روی خود کار کنید. مثلاً اگر بدانید نقطه ضعف تان زود از کوره در رفتن است، در موقعیت خشم، مراقبت بیشتری نسبت به خودتان خواهید داشت.
23 - خودتان را برای کارهای خوبی که می کنید، تشویق کنید و منتظر تحسین دیگرتان نباشید.
24 - از پیچیده و مرموز بودن بپرهیزید؛ ساده باشید. هر چه تقلای کمتری برای شاد بودن کنید، شاد تر خواهید بود.
25 - با افرادی معاشرت داشته باشید که دوست دارید آن گونه باشید. گفته می شود هر کس میانگینی از 5 نفر اطرافیان اش است.
26 - نا امیدی را کنار بگذارید. خطر های ناامیدی را به جان نخرید! خیلی از مواقع به هدف خود بسیار نزدیک هستیم اما به دلیل نا امیدی، آن را رها می کنیم بدون آن که بدانیم چقدر نزدیک بوده ایم.
27 - انتقادپذیر باشید.کسانی که ما را نقد می کنند به ما نقاط ضعف مان را نشان می دهند و این بهترین چیز است. به جای مقابله با آن ها و نظراتشان، کمی فکر کنید. شاید واقعا در مسیر اشتباه هستید.
28 - به جای آن که دنبال پول باشید، دنبال خوب کار کردن باشید. تجربه کارآفرینان و ثروت آفرینان بزرگ می گوید که آنها صرفاً روی درست انجام دادن کار تمرکز کرده اند و پول هم البته به دنبالش آمده است. با این روش، شادتر و آسوده تر زندگی خواهید کرد.
29 - ریسک کنید اما نه تمام زندگی تان را. انسان هایی که ریسک نمی کنند، ممکن است سقوط نکنند ولی پرواز هم نخواهند کرد.
30 - سفر بروید. دنیا فقط همین محله و شهر و کشوری نیست که در آن هستید. سفر سرزنده تان می کند.
31 - مهارت های اجتماعی و ارتباطی خود را تقویت کنید. گروه دوستان تان را تقویت کنید و با آنها معاشرت کنید.
32 - کمی از سرعت کار کردن تان بکاهید و بیشتر به خود، خانواده و دوستان تان برسید. کار کنید ولی غرق در کار نشوید که از زندگی لذت نخواهید برد.
33 - احساسات تان را سرکوب نکنید. یک محقق استرالیایی که درباره حسرت های انسان ها تحقیق کرده می گوید که افراد سالمند زیادی به او گفته اند: ای کاش شجاعت آن را داشتم که احساساتم را با صدای بلند بگویم... ای کاش به او می گفتم: دوستت دارم.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
![]()
ونزوئلا نمیشویم
یک اقتصاددان معتقد است که احتمال ابتلای ایران به شرایطی مانند ونزوئلا کم است.
هادی صالحی اصفهانی، استاد اقتصاد دانشگاه ایلینویز، در گفتوگویی با «جمعهنامه» از دلایل این ادعا سخن گفت. به عقیده صالحی، فضای سیاسی-اجتماعی به شدت دو قطبی، عدم امکان مصالحه جناحهای سیاسی و تشدید مخارج دولت و تامین آن از چاپ پول بیپشتوانه، عصارهای است که ونزوئلای کنونی را سروشکل داده است.
از نظر این اقتصاددان، شرایط فعلی ایران با شاخصهای ونزوئلایی شدن فاصله زیادی دارد. هر چند از سخنان این استاد دانشگاه میتوان برداشت کرد که اقتصاد ایران نیاز به چرخش در بسیاری از حوزهها را دارد تا از وضعیت کنونی خارج شود. از نظر صالحی، اصلاح نظام بانکی و پولی در صدر فهرست اصلاحات اقتصادی و نخستین چرخش باید باشد. صالحی کاهش نرخ سود در شهریور سال گذشته را اقدامی جهت توقف بازی پانزی بانکها تحلیل کرد، در حالی که عدهای از کارشناسان مقابله با بازی پانزی را منوط به اصلاحات نظام بانکی میدانند و از اینرو، کاهش نرخ سود را بهعنوان عامل تحریک بازارهای مالی عنوان میکنند. صالحی اصفهانی در زمینه سیاستهای حمایتی دولت تاکید کرد که دولت باید در کنار این سیاستها، کنترل دیگر هزینهها و ایجاد درآمد از باب تولید را نیز در نظر گیرد.
به گفته این اقتصاددان، راهی که ونزوئلا رفت دنبال کردن صرف سیاستهای حمایتی بود. درخصوص قیمت حاملهای انرژی، نظر این استاد دانشگاه اصلاح قیمتها در زمان حاضر است. صالحی به تعویق افتادن افزایش نرخ حاملهای انرژی را مترادف با تحمیل هزینههای بزرگتر به اقتصاد کشور، به محیط زیست و سلامت جامعه معنی کرده است.
ونزوئلا نمیشویم
برای اتفاقی که در بازار ارز ایران افتاد، چه نامی میتوانیم بگذاریم؟ آیا یک بحران بود یا یک جهش ارزی رخ داد که تبعات بحران را ندارد؟
به نظر من آنچه که از پاییز پارسال تا تابستان در بازار ارز ایران اتفاق افتاد یک بحران ارزی بود که تبعات منفی مهمی به همراه داشت، از جمله جهش تورم، کاهش سرمایهگذاری، افت رشد اقتصادی، افزایش بیکاری و از همه مهمتر، تقلیل اعتماد عمومی به سیاستهای اقتصادی دولت و آینده اقتصاد. دردو فصل گذشته ارزش پول ملی نسبت به ارزهای جهانی برای مدتی دچار سقوط آزاد شده بود و پایان آن روند هم در آن موقع نامشخص بود. بانک مرکزی هم نمیتوانست به اندازه کافی و به مدت زیاد ارز به بازار تزریق کند تا تب نرخ ارز ببرد. در نتیجه هراس بزرگی در جامعه پیدا شده بود که تورم به زودی سر به آسمان خواهد زد و به خصوص گرانی کالاها میتواند درآمد واقعی مردم را کاهش دهد. اینها همه علائم شرایط بحرانی هستند. در عمل هم شاهد جهش تورم و کاهش درآمدها بودهایم. در واقع یک علت اصلی فروکش التهاب بازار ارز همین افت شدید درآمدها به نسبت نرخ ارز است. البته، تورم بالا هنوز ادامه دارد و خطر جهش مجدد دلار هنوز منتفی نیست.
این اتفاقها یک جهش ساده ارزی نبود که فقط نرخ ارز را به نسبت تفاضل انباشته تورم داخل و خارج تعدیل کند، چون آن عامل میتوانست قیمت دلار را سال گذشته حداکثر دو برابر کند، نه پنج برابر که عملا پیش آمد. در ضمن جهش نرخ ارز به خودی خود میتوانست انگیزه تولید کالاهای قابل مبادله را به شکل محسوس تقویت کند و رشد اقتصادی و اشتغال را بالا ببرد؛ این طور هم نشد. این را هم اضافه کنم که بحرانهای ارزی غالبا ریشه در عدم تعادل در قسمتهای مختلف اقتصاد دارند و با بحرانهای مالی و بانکی و بیکاری و غیره همراه میشوند. در مورد التهاب ارزی اخیر در ایران، انتظار کاهش درآمد ارزی در نتیجه بازگشت تحریمهای آمریکا عامل مهمی در شروع جهش نرخ ارز بود، ولی عوامل گوناگونی داخلی هم دست به دست هم دادند و نهایتا یک بحران ساختند.
شما در یک سخنرانی، به برخی عوامل این اتفاق ارزی در ایران اشاره کردید. این عوامل شامل «خروج آمریکا از برجام و انتظار تحریمهای شدید روی ایران»، «پایین نگهداشتن دستوری نرخ ارز در کنار تورم انباشته شده»، «پایین نگه داشتن دستوری نرخ سود با وجود تورم بالا»، «رشد سریع نقدینگی و کاستیها و شکنندگیهای نظام بانکی»،و... میشد. از نظر شما در اتفاقی که در زمستان و نیمه اول سال جاری افتاد و قیمت دلار را به رکوردهای بالا رساند، سهم کدام یک از عوامل مذکور قویتر بود؟
فهرست عواملی را که در آن سخنرانی مورد بررسی قرار داده بودم بر اساس موضوعهای مورد بحث در میان ناظران اقتصاد ایران بود. نظرم این نبود که همه آن عوامل مهم یا حتی دست اندر کار بودهاند. تاکیدم بر این بود که «خروج آمریکا از برجام و انتظار تحریمهای شدید روی ایران» بهعنوان یک عامل خارجی مهم و مثل ماشه عمل کرده است، ولی به نظر نمیرسد به تنهایی عامل توضیح دهنده بحران باشد. عوامل داخلی هم در فراهم آوردن شرایط بحران مهم بودند و وقتی سایه تحریمها روی اقتصاد ایران قوی شد، این عوامل اوضاع را بحرانی کردند. درست است که این عوامل در اقتصاد ایران سابقه دارند، ولی بعضی مثل «رشد سریع نقدینگی و کاستیها و شکنندگیهای نظام بانکی» در طول زمان بزرگتر و پررنگتر شدهاند، چون دولت و بانک مرکزی در مقابله با آنها دیر عمل کردهاند و هر چه گذشته، کار مشکلتر شده است. بعضی موارد هم مثل «سهمخواهی گروههای ذینفع و نیازهای گروههای کمدرآمد جامعه»، «عدم شفافیت و ناکارآیی دستگاههای حاکمیتی و محدودیتهای محیط کسب و کار» و «تشدید فساد ناشی از این شرایط» وقتی تکانه اقتصادی وارد میشود، تشدید میشوند و به بروز بحران کمک میکنند. به هر تقدیر، بهنظر من مهمترین عوامل داخلی ایجاد بحران به ترتیب اهمیت عبارتند از «رشد سریع نقدینگی و کاستیها و شکنندگیهای نظام بانکی»، «عدم شفافیت و ناکارآیی دستگاههای حاکمیتی و محدودیتهای محیط کسب و کار»، «تشدید فساد ناشی از شرایط سیاستگذاری اقتصادی»، «سهمخواهی گروههای ذینفع و نیازهای گروههای کمدرآمد جامعه»، «کسری بودجه دولت»، «پایین نگهداشتن دستوری نرخ ارز در کنار تورم انباشته شده» و «ضعف سازوکارهای لازم برای جلوگیری از ورشکستگی بنگاههای اقتصادی».
شما در سخنرانی مذکور در حالی پایین نگهداشتن دستوری نرخ سود را بهعنوان یکی از عوامل عنوان کردید که در چند سالی که نرخ تورم روند کاهشی گرفته بود، نرخ سود از نرخ تورم سبقت گرفت و یک بازدهی مثبت قابلملاحظهای بعد از مدتها بهوجود آمد. حتی کاهش نرخ سود به ۱۵ درصد در شهریور سال گذشته هم با نرخهای تورم موجود، فاصله ۴ واحد درصدی داشت. در واقع نرخ سود نسبت به تورم پایین نبود. با این حال چرا شما کاهش نرخ سود را در آن مقطع اشتباه میدانید؟
در مورد پایین نگهداشتن دستوری نرخ سود بهعنوان یک عامل بحران ارزی، گمان میکنم که در سخنرانی نظرم به درستی منتقل نشده باشد. درست بر خلاف آنچه اشاره کردید، من فکر میکنم کاهش نرخ سود در سال ۹۶ کار درستی بود و آن را عامل مهمی در ایجاد بحران ارزی نمیشمارم. دلیلی هم برای این نظر در سخنرانی ارائه کردم این بود که نرخ بالای سود در چندین سال گذشته نتیجه یک بازی پانزی در نظام بانکی ایران بود، به این ترتیب که بسیاری از موسسات اعتباری و بانکها با وعده سود بالا سپرده جذب میکردند تا سود سپردههای قبلیشان را بپردازند، بدون اینکه درآمد لازم را از وامدهی و یا سرمایهگذاریهایشان داشته باشند. مردم هم با توجه به اینکه تورم در حال کاهش بود و با اتکا به اینکه بانک مرکزی و دولت سپرده و سودشان را تضمین خواهد کرد بازده این نوع سرمایهگذاری را بهتر از هر نوع دیگر میدیدند و عمده پولشان من جمله سودهای سپردههای قبلیشان را در بانکها و موسسات اعتباری نگه میداشتند. این امر باعث شده بود که در ۵، ۶ سال گذشته نقدینگی بهشدت رشد کند بدون اینکه نظام بانکی واقعا توان پرداخت سودهای وعده داده شده را داشته باشد. ادامه این روند بانک مرکزی را مجبور میکرد تا مقادیر عظیمی پول چاپ کند و در اختیار بانکها قرار دهد تا سپردهها و سودهای وعده داده شده را بپردازند. این عمل که تا حدودی هم به واقعیت پیوسته یک عامل بحران ارزی و تورم اخیر است. تعیین سقف برای نرخ سود و انحلال و ادغام موسسات اعتباری در سال ۹۶ قدمهایی در جلوگیری از تشدید مساله بود، هرچند که خیلی دیر و خیلی محدود انجام شد و در نتیجه اجازه داد که «رشد سریع نقدینگی و کاستیها و شکنندگیهای نظام بانکی»، زمینهساز مهمی برای جهش نرخ ارز در ۹، ۱۰ ماه گذشته شود. الان هم بهتر این است که همانطور که در سخنرانی اشاره کردم بانک مرکزی بهطور اساسی نظام بانکی و نقش نظارتیاش در آن را اصلاح کند و موقتا سقف سود بانکی را در حدود ۱۵ درصد نگه دارد تا از شتاب گرفتن مجدد نقدینگی جلوگیری شود
با توجه به فضای نااطمینانی که در سال گذشته در اثر اظهارنظرهای ترامپ قابل پیشبینی بود، آیا کاهش نرخ سود به صلاح بود؟ مضاف بر اینکه آمارها تایید میکنند که پس از کاهش نرخ سود، سرعت رشد پول از سرعت رشد شبهپول پیشی گرفته و شاید همین سرعت رشد پول موجب توسعه اقتصاد غیررسمی و بخشی از التهابات بازار شده باشد.
این سوال بسیار خوبی است. کاملا درست است که فضای نااطمینانی در سال گذشته قابل پیشبینی بود و پس از کاهش نرخ سود، سرعت رشد پول از سرعت رشد شبهپول پیشی گرفت، ولی اگر نرخ سود کنترل نمیشد و روال قبل از آن ادامه پیدا میکرد، امسال با مشکل بزرگتری روبهرو میشدیم چون مشکل نوع نقدینگی در ایران طوری بود که دیر یا زود تبدیل به پول میشد و به تورم دامن میزد. پایین آوردن نرخ سود کمک کرد که سرعت رشد نقدینگی کل کم شود و در نتیجه حجم پول و تورم از آنچه در اواخر امسال و سال آینده میتوانست باشد، محدودتر شود. اجازه بدهید این نکته را قدری بشکافم. در شرایط بازی پانزی در نظام بانکی ایران سودهای وعده داده شده در طول زمان به کل نقدینگی اضافه میشود و چون بازگشت واقعی سرمایه پشتوانه آن سودها نیست، اینگونه انباشت نقدینگی نمیتواند ادامه پیدا کند و در یک مرحلهای حتی تکانه کوچکی به اقتصاد مردم را به این نتیجه میرساند که بازی دارد تمام میشود و باید هرچه زودتر سپردهها را از بانکها بیرون بکشند و تبدیل به دارایی با پشتوانهتری کنند. در این مرحله به سرعت قیمت داراییهایی مثل مستغلات، طلا و ارزهای خارجی بالا میرود و بحران ارزی یا بحران بانکی یا هر دو اتفاق میافتد. در این شرایط، نهایتا بدهی بانکها به سپردهگذاران به طرق مختلف به گردن بانک مرکزی میافتد و باعث جهش پایه پولی و تورم میشود. بالا بردن نرخ بهره در این شرایط اصلا کمکی به جلوگیری از بحران نمیکند چون وقتی حباب بازی پانزی میترکد مردم متوجه هستند که سود بالاتر یعنی چاپ پول بیشتر و تورم بالاتر در آینده و بنابراین ممکن است بحران تشدید هم بشود. البته امکان دارد که ازدیاد نرخ سود موقتا بحران را قدری به تاخیر بیندازد، ولی به قیمت تشدید بحران.
اما در بسیاری از کشورها برای جلوگیری یا کنترل بحران ارزی نرخ بهره را بالا میبرند.
برای پاسخ به این سوال سه نکته را باید روشن کنم. اول اینکه در آن کشورها مشکل نظام بانکی بازی پانزی نیست و معمولا بالا بردن نرخ بهره، تقاضای وام برای سرمایهگذاری و رشد نقدینگی را کاهش میدهد و بهطور مستقیم و غیرمستقیم درآمدهای واقعی و مازاد تقاضا برای ارز را پایین میآورد. این درست بر عکس شرایط پانزی در ایران است که وامدهی سهم بزرگی در فعالیت نظام بانکی ندارد و ازدیاد سود سپردهها فقط بدهی بانکها و نقدینگی را افزایش میدهد و نهایتا تورم و تقاضا برای ارز را بالا میبرد. نکته دوم این است که در کشورهای دیگر هم همیشه بالا بردن نرخ سود چارهساز نیست چون اگر نااطمینانی خیلی زیاد باشد، ممکن است اثر افزایشی آن نرخ روی نقدینگی آتی بر اثر کاهشی آن روی تقاضای وام چیره شود و تورم انتظاری بالاتری ایجاد کند و مردم را به سمت خرید ارز بیشتر براند. در واقع، در بعضی شرایط افزایش نرخ سود ممکن است بهعنوان علامتی برای تورم شدیدتر در آینده تعبیر شود و به بحران دامن بزند. و اما نکته سوم که به پاسخ یاری میرساند مربوط است به کمکهای بینالمللی، مخصوصا دریافت وام از صندوق بینالمللی پول، که در بسیاری از کشورها که با بحران ارزی روبهرو میشوند اتفاق میافتد و نااطمینانی در بازارهای پول و ارز را پایین میآورد. این عامل نیاز به افزایش نرخ سود را کم میکند و در نتیجه رشد بدهی بانکها به سپردهگذاران را محدود نگه میدارد. در نتیجه، بانک مرکزی این امکان را مییابد که با تغییر کمتری در نرخ سود، تورم و تقاضای ارز را کنترل کند. این وجه هم به شرایط اخیر ایران قابل اطلاق نیست. در ایران اگر بانک مرکزی میخواست از افزایش نرخ سود برای کنترل بحران ارزی استفاده کند ناچار بود نرخ را شدیدا بالا ببرد که نتیجهای جز تشدید بحران نداشت.
شما معتقدید که ثبات در نرخ سود میتوانست بازی پانزی بانکها و رشد نقدینگی و تورم را تشدید کند. اما مطابق آمارهای بانک مرکزی پس از کاهش نرخ سود، میزان استقراض بانکها از بانک مرکزی در شهریور ۹۷ نسبت به شهریور ۹۶، معادل ۳۷ درصد رشد کرده است. در حالی که این عدد در شهریور ۹۶ نسبت به شهریور ۹۵ در حدود ۱۶ درصد بوده است. با این اوصاف آیا یکی از کانالهای تحریک نقدینگی و تورم فعالتر نشده است؟
همانطور که اشاره کردم بازی پانزی بانکها زمانی به آخر خط میرسد و به ورشکستگی یا اضافه برداشت عمده آنها از بانک مرکزی ختم میشود. هر زمانی که برای حل مساله دست به کار شویم مقادیری از نقدینگی ایجاد شده به سرعت تبدیل به پول میشود و تورم ایجاد میکند. پایان بازی در هر صورت بحرانزاست و هرچه عقب بیفتد نقدینگی بیشتری روی دست بانک مرکزی میگذارد و بحران ناشی از آن عمیقتر خواهد بود. . بازی پانزی موسسات مالی و بانکها مشکل اصلی و عامل ریشهای افزایش عظیم نقدینگی است که در آخر بازی به ناچار تبدیل به پول میشود و بحران میآفریند. حالا اگر با ترفند سود بالا پایان بازی را قدری به عقب بیندازیم، فقط میزان نقدینگی بحرانزا را بیشتر کردهایم و بعد باید با تورم رکودی عظیمتری دست و پنجه نرم کنیم. رشد شدید استقراض بانکها از بانک مرکزی که شاهدش بودهایم نشانه رسیدن به مرحله آخر بازی پانزی اخیر در نظام بانکی ایران است. شاید بانک مرکزی میتوانست با بالا نگه داشتن نرخ سود موقتا این مرحله را چند ماهی عقب بیندازد ولی این مشکل را بزرگتر میکرد. در واقع در زمستان پارسال بانک مرکزی سعی کرد دست به چنین کاری بزند و نرخ سود را موقتا بالا برد ولی دیدیم که با شکست روبهرو شد و کار را هم خرابتر کرد چون امسال بانکها سود بیشتری روی مقدار بسیار زیادی سپرده میپردازند و در نتیجه آن اضافه برداشتشان از بانک مرکزی خیلی چشمگیرتر است. این باعث شده نقدینگی بزرگتری تبدیل به پول شده و به بازار داراییها سرازیر شود.
شما معتقدید که تثبیت نرخ به تاریخ پیوسته است و استفاده از تفاضل نرخ تورم داخلی و خارجی نیز سیاست شکست خورده آمریکای لاتین است؛ پایین نگه داشتن نرخ ارز هم دوای درد نیست و راهکار پیشنهادی شما تمرکز بر کنترل تورم است. اما برای کنترل تورم در اقتصاد ایران، موانعی وجود دارد، با توجه به مزمن بودن تورم در اقتصاد ایران، برندگان و بازندگانی ایجاد شده است که نرخهای طبیعی آن را حدود ۱۴-۱۳ درصد عنوان میکنند. این برندگان و بازندگان در برابر کاهش نرخ تورم مقاومت میکنند و تمایلی به نرخهای پایین ندارند. چطور میشود سیاست کنترل تورم را با این ملاحظه پیش برد؟ آیا اصلا قابل پیشبرد است یا خیر؟
درست است که برای کنترل تورم در اقتصاد ایران موانعی وجود دارد، اما مشابه این موانع در مورد کاهش تورم ۴۰ درصدی و ۳۰ درصدی و ۲۰ درصدی هم وجود داشته و در گذشته دولت توانسته آن سدها را بشکند. چیزی به اسم «نرخ طبیعی تورم» وجود ندارد. البته مفهومی به اسم «نرخ مطلوب تورم» داریم که آثار مختلف تورم را بهینه میکند، ولی آن نرخ زیر ۵ درصد است. هرگونه تولید و توزیع درآمدی که با وجود تورم ۱۴-۱۳ درصدی امکانپذیر باشد، با تورم زیر ۵ درصد هم امکانپذیر است به علاوه آنکه تورم پایین به اقتصاد و نرخ حقیقی ارز ثبات خیلی بیشتری میبخشد و کمک بزرگی به ایجاد انگیزه برای گسترش ظرفیت تولید و صادرات و جایگزینی واردات میکند. مشکلی که در ایران برای رساندن تورم به حد مطلوبش داریم ناشی از نبودن تعهد از طرف دولت و بانک مرکزی به کنترل نرخ تورم در سطوح پایین است. اجازه بدهید این موضوع را بیشتر باز کنم. شروع مساله این جا است که در کوتاه مدت هر دولتی میتواند با ایجاد کسری بودجه و نقدینگی بیشتر درآمدها را لااقل برای بعضی گروهها بالا ببرد و حمایت سیاسی بخرد، هر چند که این کار دیر یا زود فشار تورمی ایجاد میکند که آن را هم میشود با تثبیت نرخ ارز تا مدتی خواباند. البته این نوع سیاستگذاری در دراز مدت هزینههای هنگفتی برای اقتصاد در بر دارد چون ایجاد بی ثباتی میکند که موجب کاهش اطمینان به آینده برای سرمایهگذار و تولیدکننده میشود. اکثر کشورهای دنیا فرهنگ و ساز و کارهایی را نهادینه کردهاند که دولت و بانک مرکزی را متعهد میکند که از سیاستهایی که تورم را به خارج از محدوده مطلوب میکشانند پرهیز کنند. در ایران این ساز و کارها خیلی ضعیف است. به نظر میرسد که سیاستگذاران ما بر این باورند که نرخهای تورم تا حدود ۱۵ درصد برای اقتصاد مسالهای نیست و مردم چنین تورمهایی را تحمل میکنند. بنابراین وقتی تورم پایین تر از این حد است، سیاست انبساطی پیش میگیرند. مردم هم این را میدانند و انتظار اینگونه تورمها را در تصمیمگیری هایشان لحاظ میکنند. حتی اگر دولت اعلام هم بکند که میخواهد تورم را زیر ۵ درصد نگاه دارد، مردم خیلی باور نمیکنند. در نتیجه، حتی اگر سیاستگذاران تصمیم بگیرند تورم را در حد مطلوب کنترل کنند، ابتدا با ناباوری مردم روبهرو میشوند که برای مدتی کار را سخت و برای اقتصاد هزینه ایجاد میکند. در این شرایط، سیاستگذاران انگیزه زیادی برای کاهش تورم ندارند، به ویژه که سیاستهای انقباضی برای شان هزینه سیاسی هم دارد. در ضمن تا حد ممکن از تثبیت نرخ ارز برای کنترل تورم استفاده میکنند که در دراز مدت به اقتصاد ضربه میزند ولی به دو دلیل برای سیاستگذاران کم هزینه است. یکی اینکه در شرایط فعلی ظرفیت تولید کشش قیمتی پایینی دارد و بنابراین به نظر نمیرسد که پایین نگه داشتن نرخ حقیقی ارز به تولید ضربه بزرگی بزند و هزینه اقتصادی زیادی داشته باشد. دوم اینکه فرهنگ غالب جامعه از تثبیت نرخ اسمی ارز حمایت میکند به خاطر اینکه مردم فکر میکنند ازدیاد نرخ ارز کالاهای قابل تجارت را برایشان گران میکند و نفعاش به گروههای خاصی میرسد که در دولت نفوذ دارند. متاسفانه، این گونه سیاستگذاری به نوبه خود در دراز مدت ظرفیت تولید و کشش قیمتی آن را پایین نگه میدارد و اقتصاد را ضربهپذیر تر میکند و احتمال تورم شدید را هم بالا میبرد. برای خروج از این دور باطل، نظام باید به بانک مرکزی استقلال عملی ببخشد و سیاستهای انبساطی نالازم را محدود کند. این قدمها در ضمن نیاز به اصلاحات وسیع دیگری هم دارد، مثلا مقابله با «عدم شفافیت و ناکارآیی دستگاههای حاکمیتی و محدودیتهای محیط کسب و کار» و «تشدید فساد ناشی از شرایط سیاستگذاری اقتصادی».
افزایش بیمحابای نرخ ارز، این تصور را در عدهای از مردم به وجود آورده که اقتصاد ایران همانند اقتصاد ونزوئلا خواهد شد و شاید همین ترس، تقاضای کاذبی را هم برای بازارها ایجاد کرده و به تلاطم آن دامن زده است. از نظر شما چه نشانههایی وجود دارد که بتوان این واهمه را رد کرد؟
به گمان من احتمال اینکه اقتصاد ایران همانند اقتصاد ونزوئلا شود کم است. در ونزوئلا، گروهی که دولت را در کنترل دارد برای حفظ خود در قدرت، جامعه را به شدت دو قطبی کرده است و جایی برای حل اختلاف و یک نوع توافق نسبی با جناح مقابلاش نگذاشته است. این باعث شده که قسمت بزرگی از جامعه به کلی از رژیم قطع امید کند و سرمایهگذاری و تولیدش را کنار بگذارد. گروه طرفدار رژیم هم فقط به فکر کسب منافع از دولت است و به دنبال تولید نیست. در نتیجه، درآمد دولت خیلی محدود شده و مخارجش شدیدا بالا رفته است. جایی هم برای قرض کردن نمانده چون امیدی به باز پرداخت بدهی دولت نیست. تنها گزینه دولت برای تامین کسر بودجه عظیم اش چاپ پول است. همه این را میدانند و دیگر کسی برای پول ونزوئلا ارزشی قائل نیست مگر آنها که از روی اجبار از آن استفاده میکنند، و آنها هم روز به روز تحلیل میروند. در ایران ساز و کارهای خیلی بیشتری برای توافق نسبی میان جناحهای سیاسی وجود دارد و دولت و جامعه از انسجام خیلی بیشتری برخوردارند. شرایط اجتماعی و سیاسی ایران باید خیلی تغییر کند تا شبیه شرایط ونزوئلا شود و من فکر میکنم مردم و نخبگان ما به اندازه کافی آگاهی و همبستگی ملی دارند که جلو آنچنان روندی را بگیرند.
در شرایط فعلی افزایش نرخ ارز، قیمتهای نسبی در اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده است. از یک طرف به واسطه این تاثیر، باید یکسری اصلاحات مثلا در قیمت سوخت صورت بگیرد تا از قاچاق آن جلوگیری شود، اما از طرف دیگر شرایط تورمی به گونهای است که دولت دغدغه بخش کمدرآمد را دارد. آیا راهی وجود دارد که بشود این اصلاحات را کلید زد؟
ثابت نگه داشتن قیمت بنزین در چهار سال گذشته سیاست بسیار زیانباری برای اقتصاد ایران بود. اگر دولت قیمت بنزین را بالا میبرد، بعد از یک شوک اولیه، تورم سریعتر کنترل میشد چون درآمد دولت بالا میرفت و حتی اگر قسمتی از آن درآمد را به گروههای کمدرآمد منتقل میکرد، با کسری بودجه کمتری مواجه میشد. بههر تقدیر، گذشته، گذشته است. ولی بالا بردن قیمت بنزین هنوز هم کار مهم و درستی است و هرچه دولت در این کار تاخیر و تعلل کند، هزینه بزرگتری به اقتصاد کشور و به محیط زیست و سلامت جامعه تحمیل میکند.
در ایران به کاهش ارزش پول ملی حساسیتهای بعضا غیراقتصادی و غیرطبیعی وجود دارد که همین خود عامل تشدید بحران میشود. این موضوع را چطور باید در نخبگان جامعه حل کرد تا بطن جامعه نیز از این حساسیت رهایی یابد؟
این سوال خوبی است و نکته مهمی را مطرح میکند. اینکه چطور باید موضوع حساسیت به کاهش ارزش پول ملی را در نخبگان جامعه حل کرد خارج از تخصص من است. ولی من امیدوارم بیشتر نخبگان که شاهد سقوط ریال در اثر سیاستگذاریهای نادرست بودهاند به آنچه اقتصاددانان میگویند توجه و سعی کنند بفهمند که حفظ ارزش پول ملی تنها از طریق یک اقتصاد قوی با سیاستگذاری با ثباتی که ظرفیت تولید را پویا و تورم را پایین نگه میدارد امکانپذیر است.
مساله دیگر این است که نرخ ارز و نرخ تورم همانند یک دومینو پشت سر هم عمل میکنند. یعنی از طرفی رشد نرخ ارز اثرات تورمی از خود به جا میگذارد و از آن طرف، افزایش نرخ تورم باید در نرخ ارز تخلیه شود تا نفع صادراتی ایجادشده حفظ شود. این مساله را چطور باید تفسیر کرد؟
به نظر من تورم داخلی باید از طریق مدیریت تقاضای کل و ایجاد محیط مناسب کسب و کار برای توسعه ظرفیت تولید کنترل شود. نرخ ارز نباید ابزار کنترل تورم باشد، چون این کار نقش اصلی آن نرخ را که علامتدهی به تولید و صادرات و جایگزینی واردات است مختل میکند. این تقسیم کار ابزار سیاستگذاری تنظیم نرخ ارز را هم آسانتر میکند چون وقتی تورم داخلی پایین است، نرخ ارز معمولا روندهای با ثباتتری دارد و تغییراتش بیشتر به میزان بهرهوری تولید وابسته است. ولی وقتی مردم اطمینان داشته باشند که تورم به زودی کنترل خواهد شد، اثر شوکهای ارزی کمعمقتر و کمعمرتر خواهد بود چون جلوی اثر دومینو یا مارپیچ نرخ ارز و نرخ تورم گرفته میشود.
اصلاح نظام بانکی و پولی
فارغ از بحث ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران، نظام تصمیمگیری باید چه رویهای را پیش گیرد تا چرخشی در وضعیت موجود حاصل شود؟ در روند موجود دولت قصد دارد یک سری سیاستهای حمایتی را دنبال کند، خیلیها معتقدند که اشتباه ونزوئلا این بود که وقتی با بحران ارزی مواجه شد، اول به سیاستهای حمایتی روی آورد و سپس قیمتها را تثبیت کرد، آیا این سیاستها در وضعیت کنونی باید اجرا شود ؟
در مورد اینکه چه باید کرد تا چرخشی در وضعیت موجود حاصل شود، به نظر من اصلاح نظام بانکی و پولی در صدر فهرست قرار دارد. در کنار این اقدام باید در جهت جدا کردن سیاست پولی از دولت و ایجاد استقلال برای بانک مرکزی و موظف کردن آن به کاهش تورم در حد زیر ۵ درصد کوشید. شفاف تر کردن سیاستگذاری، کارآ تر کردن دستگاههای حاکمیتی، کنترل فساد و بهبود محیط کسب و کار گامهای مهم دیگری است که باید در این مرحله مد نظر باشد. سیاستهای حمایتی هدفمند و متمرکز برای تامین زندگی گروههای کمدرآمد و انسجام جامعه مهماند ولی باید همراه با کنترل دیگر هزینهها و ایجاد درآمد (به خصوص از طریق تشویق تولید) باشند تا اثر مبارزه با تورم را خنثی نکنند.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
رهاسازی۹۲میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه ارومیه
مرحله اول آغاز شد
رئیس استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه از آغاز اولین مرحله رهاسازی آب سدهای استان به سمت دریاچه ارومیه از امروز شنبه ۲۶ آبان ماه خبر داد.
به گزارش نصر به نقل از مهر، فرهاد سرخوش با بیان اینکه در راستای مصوبات ستاد احیای دریاچه ارومیه با هدف بهبود شرایط دریاچه ارومیه اولین مرحله رهاسازی سدها به سمت این تالاب امروز آغاز شد افزود: در مجموع مرحله اول ۹۲ میلیون مترمکعب آب از سدهای حوضه آبریز به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی می شود.
وی ادامه داد: این میزان شامل رهاسازی ۲۴ میلیون مترمکعب با دبی ۱۵ مترمکعب برثانیه از سد شهرچایی، ۲۸ میلیون مترمکعب از سد مهاباد با دبی ۲۰ میلیون مترمکعب بر ثانیه و سد زولای سلماس ۴۰ میلیون مترمکعب با دبی ۱۵ میلیون مترمکعب بر ثانیه است که از امروز به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی می شود.
سرخوش خاطرنشان کرد: با رهاسازی مرحله اول آب سدهای حوضه آبریز به سمت دریاچه ارومیه سطح تراز این تالاب بین المللی با احتساب روان آبها بین هفت الی هشت سانتیمتر افزایش می یابد.
رئیس استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه با بیان اینکه مرحله دوم آزاد سازی نیز بعد از آذرماه انجام می شود عنوان کرد: در این مرحله آب سد زرینه بوکان که بیشترین حجم آب به سمت دریاچه ارومیه خواهد بود رهاسازی می شود.
دریاچه ارومیه در دو دهه گذشته به دلیل مواجه شدن با مشکل خشکسالی، دچار کم آبی شد و حتی آب آن در برخی موارد به کمتر از یک میلیارد مترمکعب کاهش یافت.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی
بازار فرابورس چیست و چه فرقی با بورس دارد؟
ورود به بازار اوراق بهادار ازجمله اهداف شرکتها محسوب میشود. اما این واقعیت که دستیابی سریع و آسان به بازار اوراق بهادار برای تعداد عمدهای از شرکتهای سهامی فعال در کشور میسر نبوده و این شرکتها از مزایای بازار سرمایه محروم بودهاند قبل از ایجاد فرابورس مشهود بوده است.
بنابراین فرابورس ایران با ساختار و جایگاه قانونی مشابه بورس ولی با شرایط پذیرش و معامله ساده تر ایجاد گردید تا حوزه شمول بازار سرمایه کشور را گسترش دهد. مهمترین وظیفه فرابورس ایران، ساماندهی و هدایت بخشی از بازار سرمایه میباشد که شرایط ورود به بورس اوراق بهادار را نداشته یا تمایل به ورود سریعتر به بازار را دارند، لذا رویههای پذیرش شرکتها و تنوع شرایط پذیرش به گونه ایست که شرکتها با احراز حداقل شرایط و در سریع ترین زمان ممکن، امکان ورود به بازار را داشته و از کلیه مزایای شرکتهای پذیرفته شده در بازار اوراق بهادار استفاده کنند. نام این بازار در ایران از معادل انگلیسی آن over the counter گرفته شده است. به همین دلیل به این بازار اختصارا otc نیز گفته میشود. قابل ذکر است که سازمان بورس اوراق بهادار به عنوان نهاد ناظر بر فعالیتهای مالی و عملیاتی شرکتهای بورس، فرابورس و بورس کالا نظارت کامل دارد.
تفاوتهای فرابورس با بورس
شرکت فرابورس ایران همچون دو بورس فعال کشور – بورس اوراق و بورس کالا- با مجوز شورای عالی بورس ایجاد شده و تحت نظارت سازمان بورس اوراق بهادار قرار دارد، با این تفاوت که ورود به بازارهای فرابورس از شرایط و الزامات کمتری برخوردار بوده و شامل بازارهای متنوعی میباشد که این تفاوتها را به اختصار در زیر تشریح میکنیم.
الف) تفاوت در بازارها:
الف-1) براساس دستورالعمل پذیرش، عرضه و نقل و انتقال اوراق بهادار در فرابورس ایران، فرابورس دارای پنج بازار (اول، دوم، سوم (عرضه)، ابزارهای نوین مالی و پایه) است. پذیرش شرکتهای سهامی عام در بازار اول و بازار دوم و پذیرش سایر اوراق بهادار صرفا در بازار ابزارهای نوین مالی صورت میپذیرد.
بازار سوم جهت عرضه یکجا و پذیرهنویسی اوراق بهادار و بازار پایه جهت درج و نقل و انتقال سهام شرکتهایی است که بر اساس الزام بند ب ماده 99 قانون برنامه پنجم توسعه، مشمول ثبت نزد سازمان بورس و اوراق بهادار بوده و امکان پذیرش در یکی از بازارهای بورس یا فرابورس را ندارند.
الف-2) شرکت بورس تهران دارای 2 بازار به شرح زیر میباشد:
1- بازار اول
2- بازار دوم
ب) تفاوت در فرآیند پذیرش:
با توجه به تقسیمبندیهای انجام شده فوق، مقایسهای بین شرایط پذیرش سهام در بازارهای بورس و فرابورس برای آشنایی بیشتر ارائه میکنیم: (جدول بالا) بر اساس بند ب ماده 1 قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید سهام شناور آزاد بخشی از سهام شرکت است که دارندگان آن همواره آماده عرضه و فروش آن سهام میباشند و قصد ندارند با حفظ آن قسمت از سهام در مدیریت شرکت مشارکت نمایند.
مزایای پذیرش شرکتها در فرابورس
بر اساس مقررات، کلیه مزایای موجود برای شرکتهای پذیرفته شده در بورس، برای اوراق بهادار و سهام شرکتهای پذیرفته شده در فرابورس نیز تعریف شدهاند. این موارد از جمله موارد زیر میباشند:
• تامین مالی آسان و ارزان
کارکرد اصلی بازارهای اوراق بهادار، تجهیز، جمعآوری و هدایت پساندازهای کوچک مردم برای اجرای طرحهای بزرگ اقتصادی است تا شرکتها با شرایطی آسانتر بتواند از مزایای تامین منابع ارزان قیمت از طریق بازار سرمایه، استفاده کنند. علاوه بر فروش سهام و افزایش سرمایه، راهکارهایی از قبیل انتشاراوراق مشارکت، انتشارگواهی سپرده سرمایهگذاری عام و خاص و... برای شرکتهای پذیرفته شده در فرابورس پیشبینی شده است.
• افزایش نقد شوندگی سهام
تا پیش از فعالیت فرابورس فقط سهام شرکتهایی که در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده بود، امکان معامله در محیطی شفاف و رقابتی را داشتند و شرکتهایی که نمیتوانستند شرایط پذیرش در بورس را احراز کنند از دسترسی به چنین امکانی محروم بودند. اما با ایجاد فرابورس، شرکتها با شرایط ساده تر میتوانند در این نهاد پذیرش شوند و از مزیتهای بازار منسجم و شفاف
بهرهمند شوند.
• بهرهمندی از معافیت مالیاتی شرکتهای پذیرفته شده در فرابورس
بر اساس قانون توسعه ابزارها و نهادهای مالی جدید، شرکتهای پذیرش شده در فرابورس ایران مشمول مزایای مالیاتی قابل توجهی خواهند شد.به این صورت که بر اساس ماده 143 قانون مالیاتهای مستقیم، 5 درصد از مالیات بر درآمد شرکتهایی که سهام آنها برای معامله در بازار خارج از بورس داخلی (فرابورس) یا خارجی پذیرفته میشود از سال پذیرش تا سالی که از فهرست شرکتهای پذیرش شده در این بورسها یا بازارها حذف نشده اند با تایید سازمان بورس بخشوده میشود.به گزارش عصر بانک دات آی آر شرکتهایی که سهام آنها برای معامله در بازارهای خارج از بورس داخلی یا خارجی پذیرفته شود در صورتی که در پایان دوره مالی به تایید سازمان بورس حداقل 20 درصد سهام شناور آزاد داشته باشند معادل 2 برابر معافیتهای فوق از بخشودگی مالیاتی برخوردار میشوند.
در ماده 143 مکرر اضافه شده است از هر نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام شرکتها اعم از ایرانی و خارجی در بورسها یا بازارهای خارج از بورس دارای مجوز، مالیات مقطوعی به میزان نیم درصد ارزش فروش سهام و حق تقدم سهام وصول خواهد شد و از این بابت وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال سهام و حق تقدم سهام و مالیات بر ارزش افزوده خرید و فروش مطالبه نخواهد شد.
• نقل و انتقال سهام بهصورت آسان- سریع و کمهزینه
هم اکنون برای نقل و انتقال سهم شرکتهای خارج از بورس فرآیند اداری پیچیده و وقتگیری وجود دارد و اجرای کلیه مراحل مستلزم صرف وقت و تشریفات اداری پیچیده است اما با شروع فعالیت فرابورس و پذیرش شرکتها در این بازار نقل و انتقال آنها به سهولت انجام میگیرد.
• شفافیت و اعتبار قیمت سهام به واسطه مبادله در فرابورس
با توجه به نظارت و شفافیت مکانیسم عرضه و تقاضا، قیمت سهام شرکتها در فرابورس مبین شرایط روشنی برای وضعیت مالی شرکت است و در همه معاملاتی که شرکت یا سهامداران آن انجام میدهند، میتواند مبنای عمل قرار گیرد.همچنین میتواند مبنای وثیقهگذاری و اعتباردهی شرکتها باشد.
• اطلاع رسانی هماهنگ و عادلانه به سرمایهگذاران بالفعل و بالقوه
پس از پذیرش سهام شرکتها در فرابورس، مکانیسم قانونی و مراجع رسمی برای اعلام اطلاعات شرکت ایجاد میشود و از نتایج ارائه اطلاعات، شفافیت بیشتر عملکرد مدیران شرکتها خواهد بود. همچنین با ارائه گزارشهای مالی دورهای تحت نظر حسابرسان معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار، سهامداران و سایر سرمایه گذاران به اطلاعات حسابرسی شده دسترسی پیدا میکنند.
• بهرهگیری از امکان وثیقهگذاری سهام و اخذ ساده تر تسهیلات بانکی
پس از پذیرش سهام شرکتها در فرابورس، امکان وثیقهگذاری سهام و اخذ تسهیلات بر روی سهام شرکتهای پذیرفته شده در این بازار امکان پذیر میباشد. چون با پذیرش سهام شرکت درفرابورس، یک مرجع رسمی بر انجام معاملات شرکت نظارت دارد و قیمت سهام در شرایط عادلانه عرضه و تقاضا تعیین میشود، لذا سیستم بانکی با شرایط سادهتری اقدام به وثیقه گرفتن سهام شرکت میکند. زیرا در صورت وثیقه شدن سهام، امکان انجام معامله روی آن وجود ندارد و ارزشگذاری سهام وثیقه شده از سوی یک مرجع رسمی به نام فرابورس صورت گرفته است.
• معرفی شرکت و محصولات به طیف وسیعی از اقشار جامعه و افزایش اعتبار شرکت
با توجه به اینکه فرابورس و بازار سرمایه مخاطبان گستردهای دارد، ورود شرکت به بازار سرمایه موجب آشنایی قشر وسیعی از مصرف کنندگان با خریداران کالا و خدمات شرکت میشود وبی شک مخاطبان شرکت را افزایش خواهد داد.
• صدور اوراق مشارکت و گواهی سپرده در فرابورس پذیرهنویسی وانتشار اوراق مشارکت و گواهی سپرده سرمایهگذاری عام و خاص و همینطور انجام معامله دست دوم این اوراق انجام میشود.
• پیشبینی فرآیند ساده خروج از فرابورس
در صورتی که به هر دلیل سهامداران عمده شرکتی تصمیم بگیرند، شرکت خود را از فرابورس خارج کنند، در دستورالعمل پذیرش ساز و کاری به این منظور در نظر گرفته شده است که با گذراندن فرآیند مشخصی امکان خروج ازاین بازار وحتی تبدیل شرکت به شرکت سهامی خاص به سادگی امکان پذیر خواهد بود.
جدول مقایسه پذیرش سهام بورس و فرابورس
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
خلاصه کتاب:
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی
شاخص فلاکت 2016:
جدیدترین وضعیت شاخص «فلاکت» در ایران
به گزارش اقتصادنیوز، فهرست رتبهبندی کشورها بر اساس شاخص فلاکت امسال نیز طبق روال هر سال توسط موسسه کاتو منتشر شد. این شاخص که نخستینبار در دهه ۱۹۶۰ میلادی توسط اقتصاددانی به نام «آرت اوکن» برای ارائه تصویری از وضعیت اقتصاد آمریکا به رئیسجمهوری وقت، لیندون جانسون معرفی شد، با محاسبه یک فرمول ساده بهدست میآمد. در آن زمان تنها نرخ تورم سالانه هر کشور با نرخ بیکاری آن جمع میشد و بدین ترتیب شاخص فلاکت بهدست میآمد.
با گذشت زمان اما این فرمول بارها مورد ویرایش قرار گرفت تا اینکه امروزه عدد این شاخص برای هر کشور از مجموع نرخ بیکاری، نرخ تورم و نرخ بهره وامها منهای درصد تغییر سرانه تولید ناخالص داخلی بهدست میآید. هرچه عدد (نمره) این شاخص بزرگتر باشد، میزان «فلاکت» آن کشور بالاتر است. در گزارش امسال با عنوان «شاخص فلاکت 2016» که در آن شاخص فلاکت 59 کشور منتشر شده است، کشور ونزوئلا با شاخص فلاکت 573.4 بهعنوان مفلوکترین یا غمگینترین کشور جهان معرفی شده است.
این کشور سال گذشته هم با شاخص فلاکت 214.9 بهعنوان مفلوکترین کشور جهان معرفی شده بود. پس از آن آرژانتین با شاخص فلاکت 83.8 در جایگاه دومین کشور غمگین جهان جای گرفته است که سال گذشته در رتبه چهارم بود و بنابراین در یک سال گذشته وضعیت رو به وخامتی را طی کرده است. موسسه کاتو عامل عمده موثر در شاخص فلاکت این دو کشور را قیمتهای مصرفکننده آنها عنوان کرده است. بر این اساس، سومین کشور غمگین جهان همچون سال گذشته برزیل با شاخص فلاکت 75 است و عامل عمده فلاکت این کشور نرخ بهره وامها عنوان شده است.
آفریقای جنوبی با شاخص فلاکت 44.9 در جایگاه چهارمین کشور مفلوک جهان قرار گرفته و عامل عمده فلاکت آن بیکاری عنوان شده است. بر این اساس، مصر با شاخص فلاکت 43.9 با عامل عمده قیمتهای مصرفکننده، اوکراین با شاخص فلاکت 36 و عامل عمده نرخ بهره وام، آذربایجان با شاخص فلاکت 35.9 و عامل عمده قیمتهای مصرفکننده و ترکیه با شاخص فلاکت 30.7 و عامل عمده نرخ بهره وام به ترتیب پنجمین تا هشتمین کشور غمگین جهان هستند.
بهبود شاخص فلاکت ایران
در فهرست امسال کشورمان ایران با شاخص فلاکت 29.3 در جایگاه نهم قرار گرفته است و موسسه کاتو عامل عمده فزاینده شاخص فلاکت ایران را نرخ بهره وامها شناسایی کرده است اما خبر خوب اینکه جایگاه ایران در این فهرست نسبت به فهرست سال گذشته دو پله بهبود یافته است. در فهرست سال گذشته ایران در جایگاه هفتم قرار گرفته بود و شاخص فلاکت آن 36.7 بود که حالا بهبودی 7.4 نمرهای را برای خود رقم زده است، گرچه که هنوز در کل راه زیادی برای بهبود وضعیت و یافتن جایگاه مناسبی در این فهرست باقی است. نشریه فوربس در توضیح وضعیت ایران در گزارش شاخص فلاکت نوشته است دلایل این موضوع که چرا ایران در این فهرست در چنین جایگاهی ایستاده است، کاملا واضح و البته متعدد است اما فوربس از فساد اداری و ناشایستگی برخی از مدیران بهعنوان برخی از این عوامل یاد کرد.
وضعیت برخی از همسایگان
بهجز آذربایجان و ترکیه که به ترتیب در رتبههای هفتم و هشتم فهرست غمگینترین کشورها قرار گرفتهاند و وضعیتی بدتر از ایران را در این فهرست دارند، دیگر همسایگان ما از جایگاههای بهتری برخوردارند. روسیه با شاخص فلاکت 27.4 و عامل عمده نرخ بهره وام، رتبه دوازدهمین کشور غمگین جهان را بهخود اختصاص داده است و این در شرایطی است که در گزارش سال گذشته حتی جزو 15 کشور انتهایی فهرست هم نبود. قزاقستان با شاخص فلاکت 24.1 و عامل عمده نرخ بهره وام در رتبه چهاردهم و عربستان سعودی با شاخص فلاکت 23 و عامل عمده بیکاری، در جایگاه پانزدهم فهرست شاخص فلاکت جای گرفتهاند. پاکستان با شاخص فلاکت 14.4 و عامل عمده نرخ بهره وام در جایگاه بیست و چهارمین کشور غمگین جهان جای دارد.
شادترینهای جهان
در سوی دیگر فهرست کشورهایی که بر اساس شاخص فلاکت رتبهبندی شدهاند، به نام ژاپن بر میخوریم که با شاخص فلاکت پایین 0.4 در جایگاه 59 قرار گرفته و بهعنوان شادترین کشور جهان معرفی شده است. فلاکت کم این کشور حاصل سطح بالای سرانه تولید ناخالص داخلی این کشور نیست، چون این عامل برای ژاپن در سطح پایین 0.7درصد است. ژاپن بهرغم اغلب کشورهایی که در این فهرست از وضعیت خوبی برخوردارند، نرخ تورم منفی دارد. نرخ تورم 3.5- درصدی ژاپن موجب شده است که عدد شاخص فلاکت آن بهشدت پایین آید. پس از ژاپن، چین بهترین وضعیت را در این فهرست دارد و شاخص فلاکت آن 4.5 است که عامل عمده آن رشد سرانه تولید ناخالص داخلیاش با نرخ 6.3 درصد است.
در این فهرست آمریکا با شاخص فلاکت 9.4 در جایگاه 39 قرار گرفته و عامل عمده آن نرخ بیکاری این اقتصاد بزرگ عنوان شده است. به این ترتیب آمریکا به لحاظ شاخص فلاکت وضعیتی حتی بدتر از کشورهایی همچون ویتنام (جایگاه 40)، رومانی (جایگاه 50) و مجارستان (جایگاه 52) دارد.

برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
![]()
قیمت آهن افزایش یافت
مردادماه ماه امسال همچنان حکایت از افزایش قیمت آهن و میلگرد نسب به مدت مشابه در سال گذشته دارد بهنحوی که در این بازه زمانی قیمت تیرآهن ۸۱.۷درصد و میلگرد آجدار ۱۰۶.۹درصد گران شده است.
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از تسنیم، جدیدترین آمار از قیمت کالاهای اساسی تا پایان مردادماه ماه امسال همچنان حکایت از افزایش قیمت آهن و میلگرد نسب به مدت مشابه در سال گذشته دارد بهنحوی که در این بازه زمانی قیمت تیرآهن 81.7 درصد و میلگرد آجدار 106.9 درصد گران شده است. همچنین تیرآهن نمره 18 افزایش 58.1درصدی و میلگرد ساده نمره 8 افزایش 106.6درصدی را در مرداد ماه امسال به خود اختصاص داده است. براساس این گزارش علاوه بر قیمت آهن سایر کالاهای اساسی هم با رشد قابل توجه قیمتها روبهرو شده است، بر همین اساس قیمت موز 84 درصد،گوشت گوسفندی 32.2 درصد، ذرت داخلی 44.6 درصد، برنج 58 درصد و تخممرغ 44.9 درصدرشد یافته است.
جزئیات تغییرات قیمتی کالاهای اساسی در مردادماه امسال بهشرح زیر است:



برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
تبریز سپهر گردشگری ایران
گردشگری ایران تنها مازندران، گیلان، شیراز، اصفهان و یزد نیست. هزاران پتانسیل و ظرفیت گردشگری در دل این سرزمین نهفته است. مناطقی بكر با چشمانداز و طبیعت فوقالعاده، كه میتواند طلاییترین خاطره زندگی را برای گردشگران رقم زند. پاییز، فصل هزار رنگ و هزار نقش است.
به گزارش شهریار، فصلی كه در آن طبیعت از رنگهای طلایی، قرمز، قهوهای موج میزند و صدای خش خش برگها زیر پای عابران به انسان آرامشی وصف ناپذیر میبخشد. پاییز یكی از بهترین زمانهای ممكن برای سفر است. چرا كه دیگر از ترافیكهای سنگین چند ساعته جادهها و ازدحام جمعیت خبری نیست.
از طرف دیگر میتوان در هتل یا اقامتگاهها با تخفیفهای حتی پنجاه درصد؛ برای اسكان انتخاب كرد.سفری رویایی در فصل رنگهای گرم پاییز بهدور از هیاهوی و صدا با هزینههای پایین را میتوان بهراحتی تجربه كرد.
در پاییز بهكجا سفر كنیم؛ سوالی است كه بسیاری از ایرانیها این روزها از یكدیگر میپرسند. در این گزارش چندین مكان گردشگری برای فصل پاییز معرفی میشود؛ كه باهممیخوانیم.
جاذبه های گردشگری تبریز:
ائل گلی تبریز
آدرس: بلوار ملکی، پارک ائل گلی
مگر می شود به تبریز سفر کرد و شاه گلی یا همان ائل گلی را ندید؟ شاه گلی یکی از مهم ترین گردشگاه و جاذبه های گردشگری شهر تبریز است که در جنوب شرق تبریز و در ۷ کیلومتری مرکزشهر واقع شده است. این مکان در زمان آق قویونلوها ایجاد شده و در دوره صفویان گسترش یافته . عمق دریاچه شاه گلی ۱۲ متر بوده و در محوطه آن قایقرانی انجام می شود. همچنین شهربازی (لوناپارک) و مسافرخانه های متعددی در داخل این گردشگاه وجود داره. با احداث هتل ۵ ستاره و بین المللی شاه گلی در مرکز این دریاچه، این گردشگاه جنبه جهانی پیدا کرده است.

کندوان
آدرس: 18 کیلومتری جنوب اسکو
کندوان هم که گفتن ندارد، اصلا یکی از اصلی ترین مکان هایی که در تبریز باید به دیدن آن بروید، روستای صخره ای کندوان می باشد. معماری روستای کندوان و جاری بودن زندگی مردم در قالب بافت قدیمی آن یک استثنا در دنیا به حساب میآید. چرا که دیگر در کاپادوکیه ترکیه و داکوتا آمریکا (که هر دو دارای معماری صخرهای هستند) کسی زندگی نمیکند. خانه های این روستا به مانند کندوی عسل در دل کوه کنده شده اند و جالب اینجاست که عسل یکی از مهمترین محصولات این روستا می باشد و وجه تسمیه این روستا نیز همین خانه ی کندو مانند است.
شاید برای تان عجیب باشد اما تبریز که تقریبا همه معتقد هستند جزو یکی از شهر هایی است که مناطق سرسبز و طبیعتی جذاب دارد، دارای یکی از زیباترین کویرهای ایران به نام کویر قوم تپه است.
بافت این منطقه با دیگر مناطق تبریز تفاوت زیادی دارد. این منطقه به صورت طبیعی و به علت وزش بادهای منطقه و تجمیع خاک ها و گردو غبار منطقه به صورت تپه های شنی در آمده است.

قبرستان تاریخی پینه شلوار
آدرس: ۶ کیلومتری جنوب تبریز، روستای شادآباد مشایخ
به نظر من که دیدن از این قبرستان را از دست ندهید. این قبرستان یکی از قدیمی ترین قبرستان هایی است که تقریبا قبل از اسلام به وجود آمده است.
وجود سه دوره سنگ قبر در این قبرستان آن را به یکی از جاذبه های گردشگری پر طرفدار تبریز بدل کرده است.
دوره اول سنگ قبر هایی هستند که با سنگ قبر های قبرستان خالد نبی چه از نظر دوره و چه از نظر شکل ظاهری یکی هستند، دوره دوم سنگ هایی هستند از جنس سنگ خارا و یک شکل با قبرستان ننه مارلان و دوره سوم سنگ قبرهایی هستند که با خط کوفی روی آن ها تاریخ وفات فرد دفن شده ذکر شده است. کویر قره تپه یکی از جاذبه های گردشگری تبریزاست که حتما باید از آن دیدن کنید.

بازار تبریز
آدرس: خیابان امام تبریز
بازار تبریز را به هیچ عنوان نباید از دست بدهید. راسته های این بازار یکی از ریشه های تاریخی کشورمان است. بوی اصالت و حفظ هنر گذشته در حجره حجره این بازار به مشام می رسد. هر بخش از بازار سنتی تبریز با توجه به کسب و کاری که در آن جریان دارد، به شکل خاصی ساخته شده و باعث شده تا «راسته بازار»، «سرا»، «تیمچه»، «دالان» و «گذر» به وجود بیایند تا هم کسبه و هم مردم به راحتی و با اطمینان به فعالیت و کسب و کار و خرید و فروش اقدام نمایند. تیمچه مظفریه بی شک زیباترین بخش بازار تاریخی تبریز است، تیمچه ای با سقفی بلند، پنجره های کوچک و بزرگ سفید و رنگی در حاشیه ها و وسط سقف و ردیف های منظم حجره ها.
خانه علی مسیو
آدرس: تبریز.خیابان ارتش جنوبی، کوچه صدر، پلاک ۵۰
کربلایی علی مسیو دومین شهردار شهر تبریز است. در باره زندگی علی مسیو، کمترین اطلاعات نسبت به دیگر چهرههای تاریخی وجود دارد. علی مسیو یکی از برجستهترین انقلابیون ایران در یکصد سال گذشتهاست. مبارز و متفکری خردمند و فداکار، که به حق پیشوای گمنام انقلاب مشروطه؛ که یکی از مهم ترین اتفاقات تاریخ کشور است به شمار میآید. حالا خانه او تبدیل به موزه ای دیدنی شده است. موزه ای که می توان تک تک ردپاهای تاریخ را زندگی کرد.

خانه مشروطه
آدرس: بازار تبریز، راسته کوچه
حالا که صحبت از مشروطه و یکی از سردمداران مشروطه شد، بد نیست که همین جا یکی دیگر از جاذبه های گردشگری تبریز به نام خانه مشروطه را نیز به شما معرفی کنیم. خانهٔ مشروطه در یکی از محله های قدیمی شهر تبریز به نام راسته کوچه و در غرب بازار تبریز قرار گرفته . این بنا به سبک معماری دورهٔ قاجار ساخته شده و ملک شخصی حاج مهدی کوزه کنانی بوده.

کلیسای کاتولیک ها
آدرس: تبریز، محله میارمیار
کلیسای کاتولیک ها (عذرای توانا) متعلق به مسیحیان کاتولیک ایران است. این بنا در سال ۱۲۹۱ خورشیدی احداث شده و نمای آن آجری می باشد. طول کلیسای کاتولیک ها ۳۰ متر و عرض آن ۱۵ متر است و برج ناقوس کلیسا در بالای بالکن کوچکی قرار گرفته است. این کلیسا برای اجرای مراسم و جشن های کاتولیک ها مورداستفاده قرار می گیرد.

برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

مهاجرت نخبگان، سرمایهگذاران و متخصصان از استان
کاهش سهم آذربایجان شرقی در اقتصاد کشور
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی گفت: ما ویژگیهای خاص اجتماعی داریم و مردم ما تحمل بیکاری ندارند و هر کجا کار باشد، آنجا مهاجرت میکنند و در نتیجه در 50 سال گذشته جزو مناطق مهاجرفرست بودیم.
به گزارش نصر، داوود بهبودی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در تبریز اظهار داشت: در استان 3 میلیون و 909 هزار نفر زندگی میکنند که یکمیلیون و 228 هزار نفر شاغل بوده و نرخ بیکاری در استان 10.7 درصد بوده که نسبت به میانگین کشوری که 12.1 درصد است، پایینتر است.
مردم آذربایجان اهل کار هستند و تحمل بیکاری را ندارند
وی، تعداد بیکاران استان آذربایجانشرقی را 150 هزار نفر اعلام کرد و گفت: آذریها ویژگیهای خاص اجتماعی خود را دارند و اهل کار و فعالیت بوده و تحمل بیکاری را ندارند؛ بنابراین اگر در شهر و دیار خود فرصت شغلی مناسب نباشد به هر کجا که کار باشد، مهاجرت میکنند و در نتیجه در 50 سال گذشته جزو مناطق مهاجرفرست بودیم.
مهاجرت نخبگان، سرمایهگذاران و متخصصان
بهبودی با بیان اینکه یکی از ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی آذریها خوداتکایی و درونگرا بودن آنان است، خاطرنشان کرد:نرخ بیکاری به این دلایل همیشه پایینتر از نرخ کشوری است و این امر لزوماً ناشی از این نبوده که خیلی شکوفایی اقتصادی داشتهایم و کار خاصی انجام دادهایم.
وی تصریح کرد: مردم آذربایجان تحمل بیکاری ندارند؛ اگر کار شد در روستا، شهر و استان خود کار میکنند و اگر نشد به هر جای ایران که فرصت شغلی باشد، مهاجرت میکنند.
بهبودی ادامه داد: در واکاوی بحث مهاجرت شاهد آن هستیم که برخلاف برداشت اولیه که مهاجرت به نیروی کار معمولی منتسب میشود، ابتدا بخشی از نخبگان، سرمایهگذاران و متخصصان از این استان مهاجرت میکنند و این امر موجب میشود که هم تراز کیفی نیروی انسانی و هم میزان سرمایهگذاری و اشتغالزایی در استان پایین بیاید.
کاهش سهم آذربایجان شرقی در اقتصاد کشور
وی با بیان اینکه حلقه اول مهاجرت در استان آذربایجانشرقی فعالان اقتصادی، نخبگان و کارآفرینان هستند نه کارگران، اظهار داشت: سهم اقتصادی آذربایجانشرقی از 6 درصد به چهار درصد و سهم جمعیتی استان به پنج درصد رسیده است.
بهبودی اضافه کرد: معمولاً سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی در محیطهایی که زیاد دیده شوند یا به عبارتی دیگر توسط افکار عمومی رصد و تابلو شوند، نمیتوانند به راحتی فعالیت کنند و معمولاً مهاجرت را انتخاب کرده و به استانهای بزرگتر میروند.
این اقتصاددان با بیان اینکه این پدیده اتفاقی جهانی است، اذعان داشت: مهاجرت از شهرهای کوچکتر به بزرگتر و از کشورهای کمتر توسعه یافته به کشورهای توسعه یافته مقوله مشترک است، ولی با وقوع مهاجرت، نخبگان جای خود را به نیروهای ساده میدهند و علاوه بر خروج نیروی انسانی خروج سرمایه هم روی میدهد و جریان انباشت سرمایه کند میشود که بیتردید این امر در توسعه و پیشرفت آن منطقه اثرگذار است.
مقوله عدم چسبندگی به زمین در آذربایجانشرقی
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی در ادامه به مقوله چسبندگی مردمان برخی از استانها اشاره کرد و افزود: یکی دیگر از دلایل بالا بودن نرخ مهاجرت در برخی استانها از جمله آذربایجانشرقی مقوله عدم چسبندگی به زمین است.
این مسوول تاکید کرد: مردم برخی از استانها با وجود بالا بودن نرخ بیکاریشان همچنان در استان و شهر خود باقیمانده و زندگی در فقر و بیکاری را ادامه میدهند، به عبارتی چسبندگی بالایی دارند ولی مردم برخی استانها از جمله آذربایجانشرقی به دلیل دارا بودن حس کار و فعالیت و غیرت اقتصادی و اجتماعی چسبندگی زیادی به موطنشان ندارند و اگر شرایط کار در استان خود را نداشته باشند، مهاجرت میکنند.
وی بار دیگر تاکید کرد: در استان آذربایجانشرقی چالشهای خاصی هم داریم که بخشی مربوط به ترکیب نیروی انسانی و ترکیب مشاغل ما بوده و یکی از عارضههای اقتصادی ما پدیده مهاجرت است که اول در قشر کارآفرین و متخصص اتفاق میافتد بعد به دنبال آن در بدنه نیروی انسانی معمولی رخ میده،د یعنی در مرحله اول فرصتهای شغلی و توانمندیها را با خود میبرد و بعد نیروی انسانی معمولی را.
درآمد سرانه در آذربایجانشرقی 70 درصد کشور است
بهبودی خاطرنشان کرد: تداوم این روند در بلندمدت سبب شده درآمد سرانه در آذربایجانشرقی 70 درصد کشور باشد.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی ادامه داد: آنچه که مهم است بازیابی جایگاه استان و رسیدن به سطح قابل قبول برای مردم شریف مستلزم تلاش و اهتمام بیشتر است، به نحوی که با مدیریت انگارهها و اصلاح باور و تغییر نگرش کارآفرینان، سرمایهگذاران، نخبگان و متخصصان آنها را به ماندن در استان ترغیب کرد.
این اقتصاددان ابراز داشت: البته دستیابی به این مهم مستلزم اقداماتی در جهت بهبود فضای کسب و کار، اصلاح افکار عمومی، توسعه ظرفیتهای اجتماعی و تقویت اعتماد و انسجام اجتماعی است که این دو گروه اقدام اساسی ابتدا میتواند به توقف جریان مهاجرت و سپس معکوس شدن آن بیانجامد.
وی افزود: در تداوم این جریان باید جاذبههای استان بتواند ارزشآفرینان و سرمایهگذاران را از خارج از استان و حتی خارج از کشور به استان آذربایجانشرقی بکشاند و با شکلدهی فرصتهای شغلی نوین و مدرن، درآمد سرانه و رفاه استان را به میانگین کشوری و فراتر از آن ارتقاء دهد.
بهبودی اذعان داشت: مهمترین و کلیدیترین نکته در این خصوص، باور مشترک و عزم جزم عمومی در تمام سطوح مدیریت کلان و عالی، مدیران میانی، کارشناسان، نهادهای مدنی و سازمانهای مردمنهاد و حتی مردم عادی شهر و روستا است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
بزرگترین فرودگاه جهان در استانبول افتتاح شد
فرودگاه سوم شهر استانبول به عنوان بزرگترین فرودگاه جهان طی مراسمی با حضور ‘رجب طیب اردوغان’ رییس جمهوری ترکیه، مقامات محلی و بیش از ۵۰ مقام خارجی از جمله محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه ایران افتتاح شد.

در مراسم افتتاحیه این فرودگاه، علاوه بر ظریف، شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر، رهبر بخش ترک نشین قبرس، رییسان جمهوری سودان، پاکستان، قرقیزستان، آلبانی، کوزوو و مولداوی و نخست وزیران بلغارستان، بوسنی و هرزه گوین، صربستان و وزیر امور خارجه گرجستان و جمهوری آذربایجان شرکت کرده اند.
فرودگاه سوم استانبول که به مناسبت نود و پنجمین سالروز تاسیس جمهوری ترکیه بهره برداری شد، در زمینی به مساحت ۷۶٫۵ میلیون مترمربع احداث شده است، سالانه میزبان ۲۰۰ میلیون مسافر داخلی و خارجی خواهد بود.
شبکه خبری سی.ان.ان ترک اعلام کرد که این فرودگاه قرار است به ۲۵۰ شرکت هواپیمایی و ۳۵۰ مسیر هوایی از کشورهای مختلف جهان خدمات حمل و نقل هوایی ارائه دهد.
برای ساخت این فرودگاه بالغ بر ۶ میلیارد یورو سرمایه گذاری شده و قرار است مراحل ساخت نهایی آن در سال ۲۰۲۳ به اتمام برسد.
بهره برداری و مدیریت این فرودگاه به مدت ۲۵ سال به شرکتی به نام ایگا واگذار شده که این شرکت طی این مدت، ۲۶ میلیارد و ۱۴۰ میلیون یورو به عنوان حق اجاره به دولت ترکیه پرداخت خواهد کرد.
این فرودگاه دارای ۶ باند پروازی مستقل بوده و ظرفیت پذیرش و حضور همزمان ۵۰۰ هواپیما را دارد و پس از بهره برداری کامل، بزرگترین و مجهزترین مجتمع فرودگاهی جهان خواهد بود.
این فرودگاه در مدت ۴۲ ماه ساخته شده و ظرفیت روزانه ۲۰۰۰ نشست و برخاست هواپیما را دارد.
فرودگاه سوم که در بخش اروپایی شهر استانبول ساخته شده، دارای پارکینگی با ظرفیت ۲۵ هزار خودرو بوده و در نوع خود بزرگترین پارکینگ در اروپا محسوب می شود.
اولین پرواز خارجی این فرودگاه در اول نوامبر (۱۰ آبان) به بخش ترک نشین قبرس و در هشتم نوامبر(۱۷ آبان) به جمهوری آذربایجان انجام خواهد شد و در پایان سال میلادی جاری، ارائه خدمات هوایی روزانه برای دو هزار پرواز آغاز خواهد شد.


برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
اولین پرواز در بزرگترین فرودگاه جهان با حضور اردوغان
پروژه فرودگاه سوم استانبول به عنوان بزرگترین فرودگاه جهان که یکی از بزرگترین پروژه های تاریخ جمهوری ترکیه است در آستانه افتتاح بوده و قرار است اولین پرواز آن فردا با حضور رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه انجام شود.
آناتولی نوشت: پروژه فرودگاه سوم استانبول به عنوان بزرگترین فرودگاه جهان که یکی از بزرگترین پروژه های تاریخ جمهوری ترکیه است در آستانه افتتاح بوده و قرار است اولین پرواز آن فردا با حضور رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه انجام شود.
روند این پروژه که تحت نظارت رجب طیب اردوغان رئیس جمهور و بنعلی یلدریم نخست وزیر ترکیه اجرا شده از 90 درصد گذشته و اولین فاز آن 29 اکتبر عملیاتی خواهد شد.
فاز نخست این فرودگاه که طی پروژه ای 42 ماهه افتتاح خواهد شد ظرفیت روزانه 3500 نشست و برخاست هواپیما٬ 100 هزار مترمربع منطقه مسکونی٬ پارکینگ با ظرفیت 25 هزار خودرو٬ خط انتقال چمدان 42 کیلومتری٬ 143 راهروی انتقال مسافر٬ ظرفیت باربری 5,5 میلیون تنی و محوطه امنیتی 62 کیلومتری را داراست.
انتظار می رود با آغاز به کار این فرودگاه با ارزش اقتصادی 73 میلیارد لیر٬ برای 225 هزار نفر اشتغال زایی صورت گیرد.
این فرودگاه پس از تکمیل تمامی فازهای ساخت که طی سالهای آتی انجام خواهد شد، میتواند سالانه میزبان ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون مسافر باشد. نام این فرودگاه جدید هنوز اعلام نشده و قرار است فردا در جریان سخنرانی اردوغان مشخص شود.
قرار است در این فرودگاه ۲۵۰ شرکت هواپیمایی از کشورهای مختلف جهان حضور داشته باشند و خدمات ارائه دهند.
قرار است در مراسم افتتاحیه این فرودگاه، امیر قطر، رهبر قبرس ترکنشین، رییسجمهور سودان، رییسجمهور صربستان، رییسجمهور قرقیزستان، وزیر خارجه ایران، نخست وزیر بلغارستان، وزیر خارجه گرجستان و رییسجمهور مولداوی در این مراسم حضور داشته باشند.
![]()
![]()

برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

نرخ ارز و صادرات
افزایش نرخ ارز تا چه حد میتواند به افزایش صادرات و خروج از رکود کمک کند و آیا افزایش نرخ ارز به تنهایی میتواند به توسعه صادرات کشور و دستیابی به بازارهای جهانی منجر شود؟ درخصوص ارتباط بین نرخ ارز و تراز تجاری کشورها، نظرات مختلفی وجود دارد؛ بنابراین پاسخ به این پرسشها نیاز به بررسی ابعاد مختلف موضوع دارد. درخصوص جهش اخیر نیز باید به برخی نکات توجه شود.

آنچه در ماههای اخیر در اقتصاد ایران رخ داده است، شوک ارزی ناشی از ناکارآمدی سیاستهای اقتصادی است. اقتصاد ایران در اثر ناکارآیی سیاستهای پولی و مالی، چهار دهه گرفتار چرخه «کاهش نرخ ارز حقیقی - شوک نرخ ارز» بوده است و این چرخه بارها در اقتصاد ایران تکرار شده است. در دورههای سرکوب نرخ ارز، کسری تراز تجاری کشور به وضوح منفیتر شده است، ولی در دورههای جهش نرخ ارز، اگر چه واردات کاهش یافته است، ولی اثری پایدار بر افزایش صادرات برجا نمانده است. این مساله ابهاماتی را بهوجود آورده و موجب شده است در برخی مطالعات تجربی، ارتباط بین تغییرات نرخ ارز و صادرات در ایران اثبات نشود. درخصوص علت این مساله، توضیحاتی را به شرح زیر میتوان ارائه کرد:
اولا، بخش عمدهای از صادرات کشور شامل صادرات نفت و گاز، تابع متغیرهایی مانند سهمیه کشورها، بازاریابی، متغیرهای سیاسی، تحریمهای خارجی، قیمتهای جهانی نفت و ظرفیت تولید است. بنابراین تغییرات نرخ ارز تاثیر عمدهای بر صادرات این اقلام ندارد.
ثانیا افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات ایرانی در بازارهای جهانی به عوامل متعدد داخلی و خارجی بستگی دارد. در این بین قطعا افزایش نرخ ارز یکی از عوامل اصلی بهبود رقابتپذیری محصولات ایرانی در بازارهای جهانی است، ولی علاوهبر آن، طیفی از متغیرها و شرایط دیگر نیز وجود دارد که تعیینکننده رقابتپذیری کالاهای ایرانی در بازارهای جهانی است.

بهعنوان مثال، عواملی مانند ضعف زیرساختهای اقتصادی، ناکارآیی بازارهای مالی، محیط کسبوکار نامساعد، بنگاهداری خردمقیاس، محرومیت از مزایای تجارت آزاد و عدم عضویت در پیمانهای تجاری، انواع انحصارات، دخالتهای دولت در بازارها، سهم پایین تحقیق و توسعه، موانع ناشی از تحریمهای خارجی و مشکلات تعاملات بانکی، سیاستهای تجاری ناکارآمد و... توان رقابتپذیری بنگاههای داخلی را در بازارهای جهانی بهطور جدی کاهش داده است.
با این موانع، امکان توسعه بازارهای صادراتی و رقابت با رقبای خارجی وجود نخواهد داشت. در این شرایط تنها محصولاتی در بازارهای جهانی امکان حضور دارند که وابسته به منابع زیرزمینی یا برخوردار از رانتها و یارانههای دولتی هستند. به این دلایل است که حتی با افزایش نرخ ارز، امکان حضور پایدار محصولات ایرانی در بازارهای جهانی فراهم نمیشود.
ثالثا، بنگاههای اقتصادی با رجوع به حافظه تاریخی خود انتظار دارند به دنبال شوکهای ارزی و با فروکش کردن التهاب بازار، مجددا دولت همانند همیشه اقدام به تثبیت نرخ ارز اسمی و کاهش نرخ ارز حقیقی کند. شوکهای ارزی اگر چه در کوتاهمدت، مزیتی برای صادرات فراهم میکنند، ولی باتوجه به بیثباتی سیاستهای ارزی، انگیزهای برای افزایش ظرفیت تولید بهمنظور صادرات شکل نمیگیرد. الزامات توسعه صادرات اقتصاد ایران برای خروج از رکود و مواجه نشدن با بحران بیکاری، به توسعه بازارهای صادراتی نیاز دارد. بدون تردید از اولین الزامات توسعه صادرات، اصلاح سیاستهای ارزی و پایان دادن به سیاست غلط سرکوب نرخ ارز است. اصلاح سیاست ارزی باید در جهت ثباتبخشی به روند بلندمدت نرخ ارز حقیقی باشد. به بیان واضحتر، سیاستگذار باید در نهایت بپذیرد که در بلندمدت امکان تثبیت نرخ ارز اسمی همزمان با انبساط پولی وجود ندارد و نمیتوان لنگر اسمی نرخ ارز را در یک اقتصاد تورمی جایگزین یک سیاست پولی کارآمد کرد. سیاستگذار باید هدف خود را ثبات نرخ ارز حقیقی و مدیریت متقارن نوسانات و شوکهای ارزی قرار دهد. همزمان با اصلاح سیاست ارزی، اقدامات دیگری نیز مورد نیاز است از جمله باید زمینه اصلاح بازارها و ثبات اقتصاد کلان، اصلاح ناکارآیی بازارها و حذف دخالتهای قیمتی دولت فراهم شود. علاوهبر آن، لازم است زیرساختهای اساسی و بازارهای مالی توسعه پیدا کند و محیط کسبوکار بهبود یابد. همچنین برای افزایش رقابتپذیری بنگاههای داخلی و توانمندسازی بنگاهها چارهای جز افزایش مقیاس تولید، افزایش رقابت و کاهش انحصارات وجود ندارد. در نهایت برای دستیابی به بازارهای جهانی لازم است موانع سیاسی تجارت خارجی برطرف شود.
حمید آذرمند
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی
![]()
وزیر پیشنهادی اقتصاد؛
نظام مالی در اقتصاد ایران بانک محور است
ضرورت تقویت و بازسازی بازار سرمایه
فرهاد دژپسند، وزیر پیشنهادی اقتصاد می گوید: هر چند نظام مالی در اقتصاد ایران بانک محور است و بازار سرمایه نقش مسلط را در آن ایفا نمیکند، اما توسعه این بازار میتواند شکل جدیدی از تجهیز و تخصیص منابع را در اقتصاد ایران ایجاد کند. به عبارت صریح تر باید به بازسازی و تقویت بازار سرمایه کشور اقدام کرد تا مانع از پیچیده تر شدن مشکلات شود.
وزیر پیشنهادی اقتصاد درباره دیدگاه های اقتصادی و برنامه هایش برای وزارت اقتصاد گفت: قصد داشتم با توجه به شناختی که از اقتصاد ایران و اهداف و وظایف وزارت امور اقتصادی و دارایی دارم و بر اساس تجارب و عملکرد گذشته و مشورت با مسئولین و متخصصین، برنامه خود را اعلام کنم تا ضمن اینکه به مجلس ارائه می شود، بتوانم در اجرای آن از مسئولین، مدیران، اساتید دانشگاه، کارشناسان و صاحبنظران کمک بگیرم. به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از انتخاب، او تصریح کرد: در اجرای این برنامه لازم است از سایر دستگاههای اجرایی، سایر قوا، نهادها و سازمانها، بخش خصوصی، مسئولین، صاحبنظران و … کمک گرفت و اساساً هر برنامهای به ویژه در سطح ملی با مشارکت مؤثر عوامل، نهادها و اشخاص مرتبط تحقق مییابد.
دژپسند گفت: در بررسی واقعیات اقتصاد ایران و با توجه به اهداف و وظایف وزارت امور اقتصادی و دارایی اقدامات زیادی باید مدنظر قرار گیرد که عمده آنها در برنامه لحاظ شده است. ولی با توجه به شرایط کنونی اقتصاد ایران، انتخاب پیشران یا تم “گذر از تلاطم، بهسوی اقتصاد باثبات” همراه با چندین پیشران دیگر، در کنار “برنامههای ساماندهی نظامهای اقتصادی موجود” در راستای حرکت به سمت اقتصاد مقاوم، باثبات، مولد، متعادل و هوشمند جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است. لزوم ایجاد آرامش اقتصادی و مدیریت چالش های موجود در راستای حمایت از بخش تولید و نهایتاً بهبود وضعیت معیشت عموم مردم از دیگر اهداف این برنامه است.
وزیر پیشنهادی اقتصاد با بیان اینکه عرضه و تقاضای اقتصاد تحت تأثیر تکانههای داخلی و خارجی از خود واکنش نشان میدهند و عدم تعادل در بازارهای مختلف اقتصاد اعم از بازار کالا، سرمایه، پول و … را سبب میشوند، گفت: وظیفه مدیران اقتصاد در چنین شرایطی از یک طرف برقراری هر چه سریعتر تعادل در بازارهای اقتصاد و از طرف دیگر کاهش هزینههای مترتب بر عدم تعادلهای اقتصاد است تا از این مسیر از کاهش کارایی بنگاههای تولیدی و همچنین رفاه عمومی جلوگیری شود. بهطور طبیعی اولویت تصمیمات و اقدامات دولت در شرایط باید معطوف به تحکیم بنیانهای اقتصاد داخلی و کاهش آسیبپذیری اقتصاد ناشی از شوکهای داخلی و خارجی باشد. از آنجایی که ایجاد تعادل در بازارهای مختلف مستلزم کاهش نا اطمینانیها نسبت به آینده است، تمرکز دولت میبایست بر ایجاد ثبات اقتصادی باشد. رشد اقتصادی پایدار و کاهش نرخ تورم و بیکاری در سایه ثبات اقتصادی شکل میگیرد.
او درباره معرفی «راهبردهای پیشران و ویژه» در برنامه خود اظهار داشت: راهبردهای پیشران نشان از اولویتهای برنامه در شرایط کنونی دارد. این پیشرانها در شرایط کنونی بهعنوان حرکتهای اصلی پیش برنده هستند که به تحقق کل برنامه کمک میکنند و به برنامه در کنار سایر عوامل آن، قابلیت اجرایی بالا میبخشند. از طرف دیگر این پیشرانها میتوانند نقاطی که به اندازه کافی رشد نکرده و ضعیف بوده و بالنده نیستند را برای کمک به تحقق برنامه تقویت کند.
دژپسند شش راهبرد برنامه خود را شامل:
گذر از تلاطمهای ناشی از تحریم و مدیریت مخاطرات اقتصادی،
تأمین مالی فراگیر و ترغیب سرمایهگذاری،
بهبود محیط کسبوکار،
ارتقای توان تولید ملی و تعادل بخشی در بازارهای مختلف،
ارتقاء شفافیت و انضباط مالی- اداریو اقتصاد هوشمند
و توسعه زیرساختهای مرتبط ذکر کرد.
وزیر پیشنهادی اقتصاد در خصوص راهبرد پیشران «گذر از تلاطمهای ناشی از تحریم و مدیریت مخاطرات اقتصادی» به اقدامات راهبردی مانند رعایت هماهنگی در سیاستگذاری پولی، ارزی، اعتباری و بودجهای جهت حفظ ثبات اقتصاد کلان، حمایت از تولید با رویکرد صادرات محور و هدایت نقدینگی به سمت تولید و اقتصاد مولد، فعال نمودن ظرفیتهای بیکار و بلااستفاده دارای توجیه اقتصادی و توان تولید رقابتی، ایجاد تسهیلات مالیاتی برای تولیدکنندگان بهمنظور عبور از مشکلات ناشی از تحریمهای ظالمانه، استفاده از ظرفیتهای قانونی برای کاهش رسوب کالا در اماکن گمرکی و کاهش زمان و هزینه تشریفات گمرکی ترخیص کالا در رویههای صادرات و واردات، بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماسی کشور برای پیشبرد مذاکرات اقتصادی مؤثر دوجانبه و چندجانبه بینالمللی برای کاهش فشارهای تحریم و ممانعت از تشدید تحریمها، ایجاد زمینههای لازم برای جلب و جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی با اولویت کشورهای آسیایی و منطقه منا به ویژه کشورهای چین، هند، عمان، قطر و … با هدف ارتقای توان تولید و توسعه صادرات، استفاده کارا از داراییهای دولت و شرکتهای دولتی برای توسعه سرمایهگذاری بخش خصوصی به صورت ابزار اهرمی و یا توسعه مشارکت عمومی و خصوصی، استفاده از ظرفیتهای تعامل با کشورهای آسیایی در تقویت فرآیند تولید و نظام تأمین مالی کشور با تأکید بر کشور چین، احیا کارکرد اصلی مناطق آزاد تجاری- صنعتی و ویژه اقتصادی در جهت افزایش جهشی صادرات غیرنفتی، ساماندهی طرح سهام عدالت در راستای حمایت از دهکهای پایین درآمدی و همکاری فعالانه با دستگاههای اجرایی مربوط برای ایجاد کمربند ایمنی معیشتی بهویژه برای اقشار خاص اشاره کرد.
او همچنین درباره تأمین مالی فراگیر و ترغیب سرمایهگذاری ادامه داد: عمق کم بازار سرمایه و بانک محور بودن تأمین مالی در کشور موجب شده است بانکها برای تأمین منابع مورد تقاضا به بانک مرکزی وابسته شده و به این دلیل، کارکرد سیستم بانکی خود به عاملی تورمزا همراه با اختلال در امور تولیدی تبدیل شود. از طرف دیگر اگر بانکها در تأمین نیازهای مذکور ایفای نقش نکنند، بنگاههای اقتصادی بدون برخورداری از یک سازوکار مطمئن تأمین مالی، نمیتوانند از رکود خارج شوند و سازوکارهای موجود چنین شرایطی را فراهم نمیکند.
دژپسند افزود: سؤال اصلی این است که نظام بانکی تحت چه شرایطی و به چه میزان قادر خواهد بود تغذیهکننده بنگاههای اقتصادی بهمنظور ایجاد شغل در مقیاسهای بسیار بزرگ مورد نیاز باشد. از سوی دیگر، هر چند نظام مالی در اقتصاد ایران بانک محور است و بازار سرمایه نقش مسلط را در آن ایفا نمیکند، اما توسعه این بازار میتواند شکل جدیدی از تجهیز و تخصیص منابع را در اقتصاد ایران ایجاد کند. به عبارت صریح تر باید به بازسازی و تقویت بازار سرمایه کشور اقدام کرد تا مانع از پیچیده تر شدن مشکلات شود. در هر کشوری جهت نیل به رشد اقتصادی بلندمدت و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار لازم است سرمایهگذاریها به ارزش آفرینی منجر شود تا بتواند مزیت نسبی پایدار برای کشورها ایجاد کند.
وزیر پیشنهادی اقتصاد یکی دیگر از چالشهای اقتصاد ایران، برای تحقق یک رشد سریع سرمایهگذاری و تولید را پایین بودن میزان بهرهوری سرمایه عنوان کرد و افزود: اقتصاد کشور طی سالهای وفور بینظیر درآمدهای نفتی ظرفیت شغلی جدید مورد نیاز را ایجاد نکرده و لذا فشار سنگین افزایش سرمایهگذاری و تولید اشتغال به سالهای آینده موکول شده است که مهمترین ویژگی آن را میتوان در کمبود قابلتوجه منابع خلاصه کرد.
دژپسند چالش مهم دیگر در اقتصاد ایران را تجهیز ناکافی منابع ارزی برای رشد سرمایهگذاری و تأمین نیازهای فعالان اقتصادی برای فعال نگهداشتن چرخ اقتصاد و تجارت کشور دانست.
او همچنین از تسریع در اصلاح نظام بانکی در حوزه بانکهای دولتی با هدف ارتقای کارآمدی بانکها، مشارکت فعال در بازساماندهی نظام پولی و بانکی، افزایش توان تسهیلاتدهی بانکها از طریق افزایش سرمایه و واگذاری اموال و املاک مازاد، نهادسازی برای مدیریت معوقات بانکی و طراحی ابزارهای تشویقی و تنبیهی برای وصول مطالبات غیرجاری بانکها، مولدسازی داراییهای دولت و شرکتهای دولتی و اهرمی کردن داراییهای دولت، اهرمی کردن نقدینگی، مدیریت انتشار انواع اوراق بدهی و سایر ابزارهای تسویه و تهاتر با هدف ایجاد ترکیب بهینه بدهیهای دولت، فعالسازی و بهکارگیری ظرفیتهای نهادهای مالی توسعهای در تأمین مالی اقتصاد و سرمایهگذاری، گسترش ابزارها و نهادهای مالی نوین بهمنظور تأمین منابع مالی و مدیریت ریسک نظیر توسعه بیمه و تأمین مالی خرد و ایجاد یا فعالسازی صندوقهای سرمایهگذاری جدید، گسترش گزینههای سرمایهگذاری جمعی با هدف تبدیل انگیزههای سفتهبازی ویرانگر به سرمایهگذاری ارزشآفرین، توانمندسازی صنعت بیمه، تشویق رقابت و افزایش سهم بیمههای غیردولتی، افزایش ظرفیت پذیرش ریسک در بازار بیمه کشور و تأمین پوششهای بیمه اتکایی مورد نیاز حوزه سرمایهگذاری و تولید و حمایت از رشد و توسعه فینتک ها با هدف افزایش نوآوری در صنایع مالی را از جمله مهمترین برنامه ها برای تأمین مالی فراگیر و ترغیب سرمایهگذاری برشمرد.
دژپسند همچنین درباره «بهبود محیط کسبوکار، ارتقای توان تولید ملی و تعادل بخشی در بازارهای مختلف» اظهار داشت: بهبود محیط کسبوکار برای کاهش نااطمینانی کارآفرینان، فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و ارائهکنندگان خدمات نسبت به آینده، باید بهطورجدی و با اولویت در دستور کار قرار گیرد. با توجه به اینکه محیط کسبوکار از طریق متغیرهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی، فناوری و قانونی بر فعالیت بنگاهها اثر میگذارد و کنترل آنها در دست مدیران بنگاهها نیست، یکی از وظیفههای دولت بهبود محیط کسبوکار و فراهم نمودن بستر کارآمد برای دستیابی به آرمانهای ثروتآفرینی، شغلآفرینی و کارآفرینی است.
او تصریح کرد: محیط کسبوکار مناسب زمینهساز سرمایهگذاری است. افزایش نرخ رشد سرمایهگذاری، ارتقای توان تولید ملی، افزایش فرصتهای شغلی، افزایش سهم ایران در تجارت بینالملل، نیازمند فراهم کردن محیطی مناسب و شفاف برای فعالان عرصه اقتصادی است. بهبود محیط کسبوکار با محوریت قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار مصوب مجلس با تأکید بر کاهش مداخله دولت در امور بنگاهداری بخش خصوصی، کاهش هزینههای مبادلاتی، تسهیل تأمین مالی توسعه بخش غیردولتی، پرداخت هزینههای ناشی از تصمیمات دولت بر بخش غیردولتی و مشارکت دادن مؤثر نمایندگان تشکلهای بخش غیردولتی در تصمیمسازیها و تصمیمگیریهای دولت از جمله راهبردهای وزارت خواهد بود.
دژپسند همچنین اظهار داشت: بهرغم اینکه از ابتدای دولت یازدهم تاکنون تلاشهای زیادی برای بهبود فضای کسبوکار انجام شد، رتبه ایران در شاخص سهوت فضای کسبوکار با کاهش ۲۸ پلهای از ۱۵۲ به ۱۲۴ رسید. اما هنوز تا تحقق اهداف تعیینشده در برنامه ششم، فاصله زیادی وجود دارد. به همین دلیل باید در اجرای مواد (۲۲) و (۲۷) قانون برنامه ششم با همکاری دستگاههای اجرایی مرتبط اقدامات متعددی از جمله شناسایی و مواجهه با عوامل اصلی بازدارنده در بهبود محیط کسبوکار و تنقیح قوانین اقتصادی معارض با سهولت فضای کسبوکار، تدوین سیاستهای کلان اقتصادی، مالی، تجاری و حمایتی بهمنظور توسعه افقی و عمودی زنجیره تولید محصولات دارای مزیت نسبی، تدوین سیاستهای ناظر به جلوگیری از مداخله نهادهای سیاستگذار در تصمیمگیری فعالان اقتصادی و پیشبینی سازوکارهای لازم برای جبران خسارات و هزینههای وارده به آنها، طراحی و تدوین سازوکار خروج نهادهای عمومی غیردولتی از محیط فعالیتهای بخش خصوصی، برقراری ارتباط منظم و سازمانیافته با فعالان اقتصادی در جهت تبادل گفتمان برای بهبود فضای کسبوکار، طراحی سازوکار تسهیل دسترسی به مدیران ارشد وزارت و دستگاههای تابعه متناسب با رتبه بنگاههای اقتصادی، جلب مشارکت فعال و مؤثر تشکلهای اقتصادی در تدوین یا اصلاح مقررات، بخشنامهها و… و موثرسازی نقش شورای گفتگوی بخش خصوصی و دولتی در سیاستگذاری اقتصادی مورد توجه قرار گیرد.
دژپسند در ادامه گفت: ایجاد انضباط مالی به معنای پایبندی به قوانین بودجه، توازن دخل و خرج، سیاستگذاری مبتنی به قاعده به جای سیاستگذاری صلاحدیدی که نتیجه آن بیانضباطی در سیاستگذاری و بیانضباطی در اجرا است یکی از مهمترین محورهای مورد تأکید در وزارت امور اقتصادی و دارائی در سالهای آتی است. همچنین موضوع مبارزه با مفاسد نیز از دغدغههای مهم در این دوره است. وجود اقتصاد غیرشفاف یکی از چالشهای فعلی کشور است و در این رابطه استفاده از فناوریهای الکترونیکی مورد تأکید است. به طور مثال، استقرار گمرک الکترونیک و یکپارچه مجهز به فناوریهای روز، زمینهساز مبارزه با قاچاق و سالمسازی فضای کسبوکار خواهد بود.
او درباره بدهی های دولت نیز اظهار داشت: بدهی دولتها به بخشهای مختلف، نیز منجر به بروز چالش جدی دیگری شده. برای غلبه بر این چالش، روش مناسب تأمین مالی، تأمین مالی از مردم است که پارامترهای آن، مثل نرخ، میزان و بازپرداخت و نکول آن، باید شفاف شود.
دژپسند اهم برنامه های خود برای ارتقاء شفافیت و انضباط مالی- اداری را برقراری اصول حاکمیت شرکتی در بانکها، بیمهها و شرکتهای دولتی و تهیه الگوی «استقرار نظام مدیریت حرفهای» در شرکتهای دولتی، اعتمادآفرینی از طریق افزایش شفافیت، سلامت و انضباط اقتصادی و سیاستگذاری مبتنی بر قاعده و انضباط در طراحی و اجرا، ارتقای رویکرد پیشگیرانه در اجرای قوانین و مقررات به منظور جلوگیری از بروز فساد اقتصادی، پیادهسازی روشهای نوین در شناسایی و پیشگیری از موارد مشکوک و تأمین مالی تروریسم و جرائم سازمانیافته، توسعه نظام مالیاتی نوین، بهرهگیری از ظرفیتهای نهادهای مدنی و واسط اقتصادی (اتاق بازرگانی، اتحادیههای صنفی و..) برای کاهش فرار و اجتناب مالیاتی، اجرای کامل قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات و طراحی سازوکار افشا و انتشار اطلاعات برای اعمال نظارت عمومی، به ویژه بهرهگیری از ظرفیت رسانههای عمومی و جمعی با رویکرد انتشار برخط اطلاعات مالی و حمایتی بخش عمومی در محیطهای الکترونیکی و حمایت از رسانههای متعهد برای پیگیری جرائم اقتصادی عنوان کرد.
او همچنین درباره بحث اقتصاد هوشمند که در برنامه های خود بدان اشاره کرده گفت: کاربرد فناوریهای جدید در اقتصاد و تجارت نقش بسیار مؤثری در کاهش هزینههای تولید، افزایش بهرهوری، افزایش قدرت رقابتی بنگاههای اقتصادی، به ویژه در مصاف با رقبای خارجی، و نوسازی جامعه و اقتصاد دارد، به همین دلیل سعی میشود در ادامه فعالیتهای حوزههای ذیربط در چند سال اخیر، با طراحی برنامه ویژهای، توسعه کاربرد فناوری اطلاعات به صورت یک نهضت فعال در تمامی مأموریتهای وزارت امور اقتصادی و دارایی پیگیری شود.
او تدوین نقشه راه اقتصاد هوشمند، ایجاد و توسعه سامانههای زیرساختی برای تحقق دولت الکترونیک و حرکت به سوی اقتصاد هوشمند از طریق طراحی، تکمیل و توسعه سامانه های مربوط از جمله سامانه جامع مالیات الکترونیکی، سامانه خزانهداری الکترونیکی، گمرگ نوین و الکترونیکی، توسعه و تکمیل سامانه جامع اموال دولت(سادا)، طراحی و پیادهسازی سامانه جامع امور شرکتهای دولتی، سامانه مجامع و بنگاهها، توسعه بستر یکپارچه تبادل اطلاعات اقتصادی کشور(بیتا)، استقرار کامل سامانه نظارت و هدایت الکترونیکی بیمه (سنهاب) و … و افزایش تعاملات الکترونیکی و کاهش مراجعات حضوری در کلیه نهادهای مالی، پولی و اعتباری را از جمله مهمترین اقدامات در این زمینه ذکر کرد.
دزپسند همچنین افزود: وزارت امور اقتصادی و دارایی به عنوان دستگاه سیاستگذار اقتصادی و بازوی اجرایی سیاستهای اقتصادی دولت، باید نقش کلیدی خود را در مدیریت مؤثر بخش عمومی و اقتصاد کشور به صورت کارآمد ایفا کند. وزارت اقتصاد یک وزارتخانه کلیدی است و وظایف مهمی را قانون برعهده این وزارتخانه قرار داده است. راهبری و مدیریت امور مهمی ازجمله سیاستگذاری در حوزه بخش عمومی، مالیات، بازارهای مالی و بازرگانی، گمرک، خزانه داری کل کشور، بهبود محیط کسبوکار، بورس، خصوصی سازی، شرکتهای دولتی، داراییها و بدهیهای دولت، بیمه، نظارت بر امور بانکی، سرمایهگذاری خارجی و اخیراً مناطق آزاد، تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی بر عهده این وزارتخانه است.
وزیر پیشنهادی اقتصاد افزود: ارتقای جایگاه، کارایی و اثربخشی این وزارتخانه مستلزم بهسازی و اصلاح ساختار و نظام تصمیمگیری سیاستهای اقتصادی از طریق تعامل مؤثر با نخبگان و خبرگان اقتصادی، صاحبنظران دانشگاهی و غیردانشگاهی، مدیران فعلی و پیشین مجرب، و همچنین طراحی سازوکارهای لازم در واحدهای ذیربط وزارت خانه، برای ایجاد هماهنگی با سازمان برنامهوبودجه و بانک مرکزی بهویژه در زمینههای اتخاذ رویکرد، تصمیمگیری و اجرای سیاستهای اقتصادی، توسعه مدیریت دانش، استقرار نظام پایش و نظارت، بودجهریزی مبتنی بر عملکرد، الکترونیکی کردن فرآیندها، شفافسازی اطلاعات، پاسخگویی، بهبود کیفیت مقررات، تعمیق حاکمیت قانون، برقراری نظم و انضباط مالی و مبارزه با فساد به ویژه فساد مالی است. به طور طبیعی طراحی ساختاری مناسب، و نظام اداری کارآمد و مؤثر همراه با توانمندسازی و استفاده از مدیران باانگیزه، مسئولیتپذیر، پرتلاش و توانمند فعلی و اعمال شایستهسالاری در انتصابات، میتواند نویددهنده ارتقای کیفیت سیاستها و مدیریت بخش عمومی اقتصاد کشور باشد.
دژپسند همکاری با دستگاههای اجرائی ذیربط بالاخص سازمان برنامهوبودجه کشور و بانک مرکزی برای بهبود ساختار و نظام تصمیمگیری و تصمیمسازی در حوزه امور اقتصادی کشور به منظور تقویت سازوکار تصمیمسازی و تصمیمگیری کلان اقتصادی کشور، ایجاد رابطه همافزا، همدلانه و همکارانه با مجلس، مشارکت در تنقیح قوانین مادر و شناسایی قوانین و مقررات ناکارآمد، منسوخ و مخل و اصلاح آن، اعمال شایستهسالاری در انتصابات با رویکرد به کارگیری هرچه بیشتر زنان و جوانان در سطوح مدیریتی، تشکیل هستههای اندیشه ورزی و تصمیمسازی برای تعامل مؤثر با نخبگان و خبرگان اقتصادی، کمک به تشکیل خانه اقتصاددانان برای به جریان انداختن دیدگاهها و نظرات آنان در فرایند تصمیم سازی و سیاستگذاری، تأمین اطلاعات و گزارشهای لازم برای دستگاههای نظارتی در راستای پاسخگویی مؤثر در چارچوب قوانین و مقررات و سهولت بخشی نظام ارتباطات و پاسخگویی مردمی و اجرای قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات را مهمترین برنامه های خود برای توانمندسازی نظام سیاستگذاری و اجرای اصلاحات ساختاری عنوان کرد
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

دلالان دلار بر سر دو راهی
در پنجمین روز هفته، دومین افت متوالی دلار به ثبت رسید و سکه تمام بهار آزادی نیز از کانال ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان پایین رفت. روز چهارشنبه، شاخص ارزی در دامنه ۱۳ هزار و ۵۰۰ تا ۱۴ هزار تومان نوسان کرد و حدود ساعت ۴ بعدازظهر روی عدد ۱۳ هزار و ۶۰۰ تومان آرام گرفت که ۱۰۰ تومان کمتر از روز سهشنبه بود.
در کنار افت قیمت دلار، سکه تمام بهار آزادی نیز سیر کاهشی گرفت و با ۵۰ هزار تومان افت به ۴ میلیون و ۲۸۰ هزار تومان رسید. به گفته فعالان، در روز پنجم هفته معاملات چندانی در بازار انجام نمیشد و بیشتر معاملهگران نیز تنها بهدنبال سودهای لحظهای بودند. درواقع کمتر کسی تمایل داشت دلار را نگهداری کند و هر کسی وارد خرید میشد، سعی میکرد با قیمت کمی بالاتر آن را به فروش برساند. اگر این اتفاق نمیافتاد، معاملهگر سعی میکرد با کمترین ضرر ارز خریداری شده را به فروش برساند. به گفته برخی بازیگران باتجربه بازار ارز، با افزایش روزهای باثبات دلار، نوسانگیران بر سر یک دو راهی قرار گرفتهاند: ماندن در بازار و خطر امکان برخوردهای امنیتی را به جان خریدن یا خروج از بازار با سودهای کسب شده از نوسانهای پیشین. برخی دلالان در روزهای اخیر در لابهلای صحبتهای خود عنوان میکنند که در ماههای پیشین سودهای زیادی را کسب کردهاند ولی بخشی از آن را در یک ماه اخیر از دست دادهاند.
گروهی عنوان میکنند، دلارهایی که در قیمتهای بالا خریداری کردهاند، را نتوانستند بفروشند و در صورت فروش در قیمتهای پایین دچار ضرر زیادی میشوند. البته عدهای از آنها از ابتدای سال به اندازهای سود کردهاند که بتوانند این ضرر را پوشش دهند.
گروه دیگری عنوان میکنند در هفتههای اخیر برخوردهای امنیتی افزایش پیدا کرده است و دستگیریها و مصادره ارزهای کشف شده آنها را دچار زیان کرده است. بهعنوان مثال، یکی از واسطههای باتجربه بازار عنوان میکرد در ۶ ماه ابتدایی سالجاری نزدیک به یک میلیارد تومان سود کسب کرده بود، ولی با دستگیری و مصادره بخشی از ارزهای کشفشدهاش حدود ۵۰۰ میلیون دچار ضرر شد. او میگوید، در این شرایط ترجیح میدهد حداقل بهطور موقت از بازار خارج شود و به سود کسب شده ماههای قبل قناعت کند.
این در حالی است که گروه دیگری که بعضا سود کمتری را از نوسانات بردهاند، ترجیح میدهند همچنان در بازار فعال باشند. البته آنها سعی میکنند نکات احتیاطی زیادی را نیز رعایت کنند. اولین نکتهای که دلالان در روزهای اخیر سعی میکنند به آن توجه داشته باشند، همراه نداشتن هرگونه ارز خارجی است. عده دیگری سعی میکنند در فضای باز اقدام به معامله نکنند. آنها مشتریهای تلفنی را به مکانی امن میبرند و در آن جا تسویههای خود را صورت میدهند. عدهای در بازار عنوان میکنند، با امنیتی شدن بازار ارز بهتر است به سوی بازارهای دیگری مانند طلا و سکه بروند که خطرات امنیتی کمتری دارند. آنچه امروز برای معاملهگران غیرمنتظره بوده است، عدم واکنش بازار به اخبار سیاسی و تحریمی است. از نظر برخی فعالان، همین موضوع نیز میتواند منجر به خروج بخشی از نوسانگیران از بازار شود، حداقل به صورت موقت.
این در حالی است که عده دیگری باور دارند، انتظارات بازار به صورت بنیادی تغییر نکرده است و جرقهای میتواند قیمت را نوسانی کند.
دنیای اقتصاد
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

پاسخی به معمای اقتصاد ایران: نقدینگی رو به بالا، تورم رو به پائین!
در اقتصاد ایران دو پرسش اساسی وجود دارد که گویای وضعیت مبهم و متناقض است. ابهام و تناقض نخست این است که چرا طی سه سال گذشته، نقدینگی افزایش یافته و تورم کاهش داشته است؟ ابهام و تناقض دیگر این است که چرا برغم رشد نقدینگی ، بنگاهها و واحدهای تولیدی دارای کمبود اساسی در خصوص نقدینگی هستند؟ برای پاسخ به پرسشهای مزبور، ابتدا اشارهای مختصر به تعاریف نظری و سپس به تبیین ابهامات پرداخته می شود.
* پاسخ به پرسش اول:
۱- اجزا نقدینگی
نقدینگی شامل پول (اسکناس ،مسکوک در دست اشخاص و سپردههای دیداری) و شبهپول (سپردههای قرض الحسنه پسانداز، سپردههای سرمایه گذاری مدتدار و سایر سپردهها) می شود.

جدول زیر اجزای نقدینگی برحسب پول و شبهپول و سهم هر یک از نقدینگی را در پایان اسفند ۱۳۹۴ و مرداد ۱۳۹۵ نشان می دهد:

نمودار ذیل روند نقدینگی را نشان می دهد:

۲- مفهوم پایه پولی
پایه پولی به دو صورت تعریف می شود:
۲-۱- بر اساس «مصارف» که شامل: بدهی بانک مرکزی به بخشهای خصوصی (اسکناس و مسکوک در دست مردم)، بدهی بانک مرکزی به بانکها(اسکناس و مسکوک نزد بانکها، سپردههای قانونی و سپردههای اضافی بانکها نزد بانک مرکزی) میگردد.
۲-۲- بر اساس «منابع» که شامل: خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی، خالص داراییهای داخلی بانک مرکزی (خالص بدهی دولت و بانکها به بانک مرکزی) و خالص سایر داراییها(طلا و ارز) میگردد.

شکل ۲. منابع و مصارف پایه پولی در اقتصاد ایران
ساختار پایه پولی از جهت مصارف در شکل زیر نشان داده شده است.

۳- روند نرخ تورم
جدول زیر تورم سالانه را طی ۱۵ سال گذشته نشان می دهد:

۴- رابطه تورم و نقدینگی
بر اساس مبانی نظری، مهمترین عامل ایجاد تورم و افزایش سطح عمومی قیمتها، افزایش نقدینگی می باشد. نقدینگی یا حجم پول نیز از مسیر «پایه پولى» و «ضرایب فزاینده نقدینگى» تعیین مىشود. با توجه به اینکه طی سه سال گذشته، نقدینگی و پایه پولی افزایش یافته است و بنا به تعریف نظری تورم نیز باید افزایش پیدا کند، پرسش مهم اینست که چرا روند نرخ تورم در سالهای اخیر نزولی بوده است؟ پاسخ پرسش مزبور، به چهار عامل بازگشت دارد بعبارت دیگر این چهار عامل کاهش تورم همراه با افزایش نقدینگی را توجیه می نماید.
الف. رشد نقدینگی از طریق ضریب فزاینده
رشد نقدینگی از طریق «ضریب فزاینده» اثرات تورمی کمتری در مقایسه با رشد نقدینگی از طریق «پایه پولی» دارد. به عبارت دیگر در ۳ سال اخیر نقدینگی رشد فزاینده ای داشته است و از ۴۰۶ هزار میلیارد تومان در ابتدای سال ۱۳۹۲ به ۱۰۹۹ هزار میلیارد تومان در مرداد ماه سال جاری افزایش پیدا کرده است و در حدود ۱۷۰ درصد رشد داشته است. ولی این رشد بیشتر از طریق ضریب فزاینده نقدینگی بوده است. رشد نقدینگی از مسیر ضریب فزاینده آثار تورمی خفیفتری دارد.
ب. افزایش شبه پول به جای افزایش پول
همانطور که گفته شد نقدینگی از پول و شبه پول تشکیل شده است. افزایش یا کاهش هر یک از این اجزا اثرات تورمی متفاوتی بر جای می گذارد. در صورتی که رشد ضریب فزاینده همزمان با افزایش سهم «شبهپول» باشد، اثرات تورمی آن کمتر است. چرا که شبه پول قدرت نقد شوندگی پایین تری نسبت به پول دارد و از اینرو اثرات تورمی آن نیز به نسبت پول پایین تر است. لازم به ذکر است که سهم شبه پول در میزان نقدینگی مرداد ماه ۱۳۹۵، حدود ۸۶.۶ درصد و سهم پول حدود ۱۳.۴ درصد بوده است. براساس آمار ششماهه بانک مرکزی، نسبت به مسکوکات و اسکناس نسبت به کل سپردهها، حدود ٢٠ درصد کاهش پیدا کرده است. بنابراین هنگامی که گفته می شود حجم نقدینگی افزایش پیدا کرده، این افزایش تماما از سکه، مسکوکات یا سپرده دیداری نیست، بلکه بخش غالب افزایش نقدینگی از طریق افزایش شبه پول بوده است. بدین معنی که میزان شبه پول از ۳۴۷ هزار میلیارد تومان در ابتدای سال ۱۳۹۲ به ۹۵۱ هزار میلیارد تومان در مرداد ماه سال جاری افزایش پیدا کرده است و رشد ۱۷۴ درصدی را به همراه داشته است، حال آنکه میزان پول از ۱۱۳ هزار میلیارد تومان در ابتدای سال ۱۳۹۲ به ۱۴۷ هزار میلیارد تومان در مرداد ماه سال جاری رسیده است و تنها ۳۰ درصد رشد داشته است.
ج. افزایش نسبت دارایی های خارجی به دارایی های داخلی در پایه پولی
تغییر ترکیب پایه پولی نیز به شکل افزایش سهم «داراییهای خارجی» و کاهش سهم «داراییهای داخلی» ظهور و بروز داشته که به کاهش تبعات تورمی افزایش نقدینگی میانجامد. افزایش پایه پولی زمانی که از کانال «داراییهای خارجی» باشد، آثار تورمی کمتری در مقایسه با افزایش پایه پولی از کانال «داراییهای داخلی» به جا میگذارد. بنابراین هر چند پایه پولی نیز در این سه سال رشد فزاینده ای داشته است. از ابتدای سال ۱۳۹۲ تا ابتدای سال ۱۳۹۵ ، پایه پولی رشد ۵۷ درصدی داشته، ولی این افزایش بیشتر از طریق دارایی های خارجی بوده که دارای آثار تورمی آن محدودتر می باشد.
نکته مهم در اقتصاد ایران اینستکه هر سه عامل مزبور طی سه سال گذشته، در ترکیب رشد نقدینگی ظاهر شدهاند:
* ضریب فزاینده به عامل اصلی رشد نقدینگی تبدیل شده است؛
* ترکیب اجزای نقدینگی به سمت افزایش سهم شبهپول حرکت کرده است؛
* از سال ۱۳۹۴ نیز ترکیب پایه پولی به سمت داراییهای خارجی تغییر پیدا کرده است.
وقوع هر سه این عوامل– بهخصوص رسیدن سهم شبهپول در نقدینگی به بیشترین سطوح تاریخی-موجب شد بهرغم رشد بالای نقدینگی، اثرات تورمی آن حداقل در کوتاهمدت و تاکنون محدود باشد (جلالی نائینی و همکاران، ۱۳۹۴).
د. کاهش موثر تقاضا
از سویی دیگر کاهش موثر تقاضا نیز عاملی برای کاهش تورم و ثبات نسبی قیمت کالاها می باشد. این کاهش تقاضا هم از سوی مردم و هم از سوی هزینه های دولت اتفاق افتاده است. لذا برغم افزایش نقدینگی، تقاضا در اقتصاد پایین آمده واثرات تورمی انبساط پولی مشاهده بوجود نیامده است».
* پاسخ به پرسش دوم:
چرا برغم نقدینگی بالا در کشور، بنگاهها دارای تنگناهای شدید مالی هستند!
در پاسخ به این پرسش نیز باید گفت که نقدینگی در سیستم بانکی بسیار کم است. چرا که از یکسو تسهیلات پرداخته شده، به سیستم بانکی بازنگشته است و به همین دلیل بانکها قادر به پاسخگویی به تامین سرمایه در گردش بنگاههای اقتصادی نیستند. از سوی دیگر نیز بخش قابل توجهی از سرمایه گذاری بانکها در سالهای گذشته معطوف به سرمایه گذاری در بخش ساخت و ساز مسکن گردیده بود. از آنجا که رکود قابل توجهی در این بخش وجود دارد، لذا منابع بانکها قفل شده و قابلیت نقد شوندگی ندارد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی

نقدینگی نقدینگی است؛ چه با ضریب فزاینده و چه با پایه پولی
عمده تفاوت میان خلق نقدینگی از طریق پایه پولی (منابع بانک مرکزی) و ضریب فزاینده (نظام بانکی) در نحوه تخصیص پول است. در مورد اول، گردش اول پول در اقتصاد با تخصیص دولت انجام می شود و سایر گردش های بعدی از طریق نظام بانکی صورت می پذیرد اما در مورد دوم، تمام گردش پول از طریق نظام بانکی صورت می پذیرد.
عمده تفاوت میان خلق نقدینگی از طریق پایه پولی (منابع بانک مرکزی) و ضریب فزاینده
(نظام بانکی) در نحوه تخصیص پول است. در مورد اول، گردش اول پول در اقتصاد با تخصیص
دولت انجام می شود و سایر گردش های بعدی از طریق نظام بانکی صورت می پذیرد اما در
مورد دوم، تمام گردش پول از طریق نظام بانکی صورت می پذیرد.
برای مثال در صورتی که ضریب فزاینده برابر ۵ بوده و پایه پولی برابر ۱۰۰ واحد باشد،
نقدینگی برابر ۵۰۰ واحد است. حال اگر ۲۰ واحد پایه پولی از منابع بانک مرکزی افزایش یابد،
در جمع ۱۰۰ واحد نقدینگی (حاصلضرب پایه پولی افزایش یافته در ضریب فزاینده) افزایش
خواهد یافت که ۲۰ واحد اولیه در ابتدا توسط دولت تخصیص داده شده و ۸۰ واحد
باقیمانده که به واسطه ضریب فزاینده به نقدینگی اضافه می شود، از طریق نظام بانکی
تخصیص پیدا می کند. حالت دیگر، تغییر ضریب فزاینده از ۵ به ۶ و افزایش نقدینگی به
میزان ۱۰۰ واحد است که در این حالت، ۱۰۰ واحد ایجاد شده به طور کامل از طریق نظام
بانکی تخصیص خواهد یافت.
با توجه به اینکه عمده تفاوت این دو حالت از خلق نقدینگی تنها در تخصیص مرحله اول
آن است، باید گفت که تخصیص منابع از طریق دولت آنجایی برای اقتصاد مضر و تورم زاست
که پایه پولی ایجاد شده وارد بودجه شود؛ در غیر این صورت در شرایطی که پایه پولی ایجاد
شده توسط بانک مرکزی برگشت پذیر بوده و با سازوکارهای مناسبی به تولید تخصیص
یابد، خلق نقدینگی صورت گرفته می تواند مفید باشد.
در مقابل، چه در حالت خلق نقدینگی از طریق پایه پولی و چه از طریق ضریب فزاینده، نظام
بانکی نقش عمده ای در خلق و تخصیص منابع پولی در اقتصاد دارد اما همانطور که مشاهده
شده است مسائلی چون معوقات بانکی، شرکت داری بانک ها، عدم توجه به توصیه های
بانک مرکزی در تخصیص منابع به حوزه های مختلف و … نشان می دهد که بانک ها در
تخصیص منابع موفق عمل نکرده اند؛ لذا افزایش قدرت وام دهی بانک ها در این شرایط،
بسیار مضر بوده و به افزایش معوقات بانکی، شرکت داری و سرمایه گذاری در
فعالیت های غیرمولد دامن می زند.
به طور کلی نیز می توان گفت که افزایش حجم نقدینگی مستقل از اینکه از طریق
ضریب فزاینده یا پایه پولی ایجاد شده باشد، اگر به شکل فعلی از طریق نظام بانکی
تخصیص یابد سبب افزایش تورم می گردد. بنابراین به نظر می رسد با توجه به اینکه
هدف دولت کنترل تورم است، این تصمیم اثری عکس داشته و سبب افزایش تورم
در آینده خواهد شد. لذا ضروری است این سیاست مورد بازنگری قرار گرفته و
سیاست گذاری های پولی با جامع نگری بیشتر و با نگاه علمی انجام پذیرد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
نقدینگی، پول و شبه پول ، پایه پولی
و پول پر قدرت و ضریب فزاینده نقدینگی به زبان ساده
حتما در یادداشت های مختلف درباره نقدینگی، پول و شبه پول ، پایه پولی و پول پر قدرت و ضریب فزاینده نقدینگی شنیده اید.ما در این مطلب هر یک از این عوامل را به صورت ساده تعریف کرده ایم:
نقدینگی
نقدینگی بهطور کلی از سه جزء «اسکناس و مسکوک»، «سپردههای دیداری» و «سپردههای غیردیداری» تشکیل میشود. جمع دو جزء نخست نشاندهنده «پول» و جزء آخر معرف «شبه پول» است.
پول و شبه پول
در بین دو جزء نقدینگی، «پول» خاصیت «نقدشوندگی» بیشتری دارد و دارای سرعت گردش بیشتری در اقتصاد است و در مقابل، «شبهپول» اگرچه میتواند با استفاده از ابزارهای اعتباری و اوراق، برای خرید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار بگیرد، اما به دلیل پایین بودن میزان نقدشوندگی و ماهیت آن بهعنوان یک سپرده مدتدار بانکی، از سرعت گردش پایینتری برخوردار است.
یکی از مهمترین خصوصیات شبهپول، ضد تورمی بودن آن در کوتاهمدت است چرا که دارندگان این دارایی لااقل برای مدتی از هزینه و خرج کردن آن منصرف شدهاند.
پایه پولی و پول پرقدرت
در ادبیات اقتصادی، «پایه پولی» میزان داراییها یا بدهیهای ترازنامهای بانک مرکزی را نشان میدهد که به دلیل آنکه پس از چرخش در شبکه بانکی، چند برابر شده و نقدینگی را تشکیل میدهد، به پول پرقدرت معروف است. پایه پولی درواقع نشاندهنده رشد پول و شبهپول در طول یک مدت مشخص است. هرگونه افزایش در پایه پولی یا «پول پرقدرت» منجر به افزایش چند برابر آن (معادل ضریب فزاینده نقدینگی) در نقدینگی میشود.
ضریب فزاینده نقدینگی
«ضریب فزاینده» متغیر مهم دیگر در آمارهای پولی است که رابطه میان نقدینگی و پایه پولی را بیان میکند. ضریب فزاینده نشاندهنده نسبت میزان نقدینگی به پایه پولی است که در واقع بیانکننده میزان خلق پولی است که سیستم بانکی قادر است به ازای هر واحد پول بانک مرکزی ایجاد کند.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
تفاوت سامانه نیما و سنا چیست؟
سامانه سنا و نیما هر دو سامانه ای ارزی اما با کارکردی متفاوت است.
به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از ایبِنا، صحبت بر سر نرخ ارز چند وقتی است که جذاب شده و متقاضیان این نرخ باید به فراخور فعالیت و نوع درخواست خود، به بخش های مختلفی سر بزنند که در زیر دو سامانه سنا و نیما و تفاوت این دو سامانه با یکدیگر توضیح داده شده است:
سامانه سنا
این سامانه درگاهی است که در صرافی ها باید معاملات روزانه ارزی شان را در آن ثبت کنند. این سامانه در آدرس اینترنتی https://www.cbifs.com/sana در دسترس است. اطلاعیه صرافان موظف به ثبت تمامی معاملات ارزیشان در سنا یا سامانه نظارت ارز شدهاند و چنانچه تخلفی از آنها سر بزند یا بخواهند از ثبت معاملاتشان امتناع کنند با برخورد بانک مرکزی مواجه میشوند.
مزایای سامانه سنا
خــریـد و فروش ایـنـتـرنـتی ارز، حسابداری، خزانهداری، دسترسی آنلاین به حساب بانکی و امکان گرفتن قیمت تمامشده بخشهای مختلف این نرمافزار را تشکیل میدهند. با فعال شدن تمامی بخشهای سامانه نظارت ارز، صرافی میتواند علاوه بر گرفتن قیمت تمامشده و تعریف سود و زیان معاملههایش، با اتصال به بانکی که در آنجا صاحب حساب است عملیات برداشت و واریز وجه را نیز انجام دهد.
سامانه نیما
نیما که همان نظام یکپارچه معاملات ارزی است و برای اینکه خریداران و فروشندگان بتوانند به راحتی ارز را تامین کنند، توسط بانک مرکزی راه اندازی شده و فعالیت خود را شروع کرده است. خریداران و فروشندگان به وسیله این سامانه می توانند در محیط الکترونیک، فرآیندهای ارزی خود را با توجه به نیازهایشان انجام بدهند. در اولین گام همه ی صرافی ها به عنوان فروشنده ارز و وارد کننده برای تامین نمودن ارز کالاهای وارداتی به عنوان متقاضی خرید ارز به شمار می روند.
این سامانه (سامانه نیما) برای سیاست گذاران مدیریت بازار ارز را فراهم نموده و همچنین برای متقاضیان ارز امکان فعالیت های روشن و دقیق را محیا کرده است. در صورتی بازرگان ها می خواهند سفارش های غیربانکی شان را ثبت کنند باید به سامانه جامع تجارت مراجعه نمایند. سامانه نیما توسط بانک مرکزی راه اندازی شده تا هرگونه فعالیت در جهت تامین ارز و سفارش های غیر بانکی به راحتی انجام شود.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

منتظر رونق ادامهدار بازار مسکن تا نیمه سال ۹۸ باشید
ستاریان: قیمت مسکن در ۲۵ سال ۱۱۰۰ برابر شده است
کارشناس حوزه بازار مسکن درباره برخی اظهار نظرها مبنی تاثیر سی اف تی بر بازار مسکن و کاهش احتمالی قیمت ها گفت: چنین تحلیل هایی درست نیست و هیچ مبنای علمی برای تحقق این مطلب قابل تصور نیست.
بیتالله ستاریان در گفتوگو با خبرآنلاین اظهار کرد: اینکه گفته شود سی اف تی ممکن است بر قیمت مسکن قیمتگذار باشد در حقیقت مصداق وعدههای خوش خیالانه است چرا که ارتباط مستقیمی بین این دئ مقوله وجود ندارد.
وی افزود: البته ممکن است با تصویب لوایحی چون سیافتی، محیط کسب و کالر ایران بهبود یابد که در این صورت بخش مسکن نیز از این بهبود منتفع خواهد شد اما ارتباط دادن این دو موضوع به هم به نظر چندان کار مثبتی نیست و نباید لوایح و قوانین را در خارج از جایگاه واقعی شان مورد بررسی قرار داد .
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: در این صورت ، توقعات از یک لایجه به صورت غیر عادی افزایش می یابد و اگر قرار به تاثیر مثبت باشد نیز روند معکوس شده و لایحه به ضد خود تبدیل خواهد شد .
ستاریان درباره کاهش قیمت ارز و تاثیر آن بر رونق بازار مسکن تصریح کرد: مسکن از شهریور سال گذشته تا رونق داشت و این مساله آغاز شده بود و پیش بینی ما این بود که در تیر و مرداد۹۷ به حداکثر رونق برسد و تا میانه سال ۹۸ هم این رونق را ادامه دهد که این اتفاق تقریبا افتاد.
وی توضیح داد: اما به دلیل اتفاقات بازارهای موازی مانند ارز و طلا ( که در مقابل بازار مسکن کوتاه مدت محسوب می شوند)، جاذب نقدینگی جامعه شد که پیش بینی می کردیم در آذرماه این نقدینگی به سمت بخش مسکن برگردد.
وی خاطر نشان کرد:
به سبب کاهش نرخ ارز و ماجراهای این بازار و همچنین برنامه ریزی دولت برای ممانعت از افزایش نرخ ارز، این اتفاق زودتر و در مهرماه افتاد که اکنون انتظار برگشت این نقدینگی را به سمت ملک و مسکن داریم.
این کارشناس حوزه مسکن درباره چگونگی تاثیر این ماجرا در رشد و رونق بخش مسکن گفت:
در یک سال گذشته بین ۶۸ تا ۷۰ درصد رشد قیمت مسکن را داشته ایم این احتمال وجود دارد به میزانی که نرخ ارز رشد کرد این بازار نیز رشد قیمت داشته باشد؛یعنی اگر نرخ دلار بر روی ۱۱هزار و ۵۰۰ تومان ثابت بماند در اصل معادل رشد نرخ ارز در حوزه مسکن باید شاهد رشد قیمت باشیم.
وی تاکید کرد:
همیشه مسکن پیشتاز بوده یعنی بیشتر از رشد نرخ ارز در مسکن شاهد رشد قیمت ها بوده ایم یعنی در دوره ۲۵ساله اگر قیمت مسکن بررسی شود مثلا به عدد ۱۱۰۰ برابر می رسیم در حالی که در این بازه زمانی نرخ ارز ۱۱۰ برابر شده است.
وی در پاسخ به این سئوال که تمایل مردم به سرمایه گذاری در بازار بورس بیشتر خواهد بود یا مسکن، توضیح داد: بازار بورس تخصصی تر است که طبیعی است همه به این بازار تمایل نداشته باشند بنابراین به سمت سرمایه گذاری در بخش ملک گرایش دارند زیرا به عنوان یک کالای سرمایه ای در جامعه مطرح شده است.
ستاریان درباره ۶ماه آینده بازار مسکن در کشور پیش بینی کرد:
در ۶ماه آینده شاهد رونق بخش مسکن خواهیم بود و این رونق تا نیمه سال ۹۸ ادامه خواهد داشت. به گفته وی رکود فعلی زودگذر خواهد بود.
وی درباره اظهارات برخی کارشناسان و مسوولان درباره کاهش قیمت مسکن به دلیل پایین آمدن نرخ ارز گفت:به حتم قیمت ها پایین نمی آید و این احتمال غیرمنطقی و غیرعلمی است،رشد قیمت ها کاهش پیدا کرده نه قیمت ها؛ به اعتقاد بنده رشد قیمت ها کاهنده خواهد بود.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
![]()
الان وقت خریدن دلار است یا فروحتن آن؟
کارشناسان میگویند در شرایط کنونی، پسانداز کردن در حساب ارزی، کمریسکترین روش است
با افزایش تب خرید و فروش ارز در بازار و توصیه های کوچه بازاری نسبت به خرید یا فروش ارز، این سوال در ذهن مردم است که دلار بخریم یا بفروشیم؟
این جو روانی و مشورت ها و توصیه های دهان به دهان، باعث شد مردم خریدار شوند و دلار و یورو و سایر ارزها، راه بازار به سمت خانه مردم را در پیش بگیرند و همین اقدامات گاها غیرتخصصی خود باعث برهم خوردن تعادل بازار شد.
اما با تغییر شرایط و نزولی شدن بازار، عده ای فروشنده شدند و عده ای خریدار؛ در روزهای اخیر نیز عبدالناصر همتی درباره شرایط بازار ارز، اظهار داشت: ارز محصول خوبی برای سرمایه گذاری نیست و ریسک بالایی دارد؛ مردم بهتر است برای سرمایه گذاری محصولات دیگری را مورد توجه قرار دهند.
به گزارش ایبنارییس کل بانک مرکزی افزود: ما به دنبال ایجاد تعادل در بازار هستیم و معتقدیم ثبات در بازار بسیار مهم است و برای ایجاد آن تمام تلاش خود را خواهیم کرد. نکته قابل توجه میزان ارزهای خانگی است که طبق آمار غیر رسمی ۲۰ میلیارد دلار ارز در خانه ها حبس شده که موجب می شود چندین سوال در ذهن ایجاد شود که آیا ورود مردم عادی به این بازار از ابتدا صحیح بوده یا خیر؟ مردم دلار بخرند یا بفروشند؟ مردم ریال و نقدینگی سرگردانی که در دست دارند را کجا سرمایه گذاری کنند؟ ارزهای خانگی به سمت سیستم بانکی هدایت شود یا خیر؟ و بسیاری دیگر از سوالات ها و ابهام ها که این روزها در ذهن بیشتر ایرانیها مرور می شود.
به گزارش ایبِنا، در همین راستا، آیت محمد ولی؛ رییس اتحادیه طلا و جواهر با بیان اینکه دارندگان سرمایه بهترین کارشناس برای تشخیص محل سرمایه گذاری دارایی خود هستند، اظهار داشت: توصیه فعالان این بازار به مردم عادی عدم ورود به بازار و خرید و فروش است، زیرا با توجه به بالا بودن ریسک خرید و فروش در این بازار، ورود و فعالیت در این بازار نیازمند صبر و تحمل تمامی ریسک ها و خطرات آن است.
وی افزود: اگر مردم سرمایه خود را در اینگونه بازارهای سرمایه گذاری می کنند، باید صبور باشند زیرا در کوتاه مدت سودده نخواهد بود و به دلیل نوسانات زیاد، به تعادل رسیدن بازار زمانبر خواهد بود.
لزوم جمعآوری نقدینگی سرگردان دست مردم
به اعتقاد برخی دیگر از کارشناسان خرید و فروش ارز توسط مردم بیشتر یک حرکت دومینویی و روانی است تا تصمیم گیری جدی و اقدامی تخصصی که در همین راستا، سعید مجتهدی، صاحبنظر پولی در گفتگو با خبرنگار ایبِنا درباره خرید یا فروش ارز در شرایط فعلی اقتصاد کشور، معتقد است: باید تمهیداتی اندیشیده شود تا به غیر از متقاضیان واقعی از جمله واردکنندگان، مصارف خدماتی، مسافرتی، دارویی و ... که همه مصارف واقعی هستند، کسی در این بازار وارد نشود.
وی افزود: در چند ماه اخیر مردم به شکل دومینویی همه خریدار و همه فروشنده ارز شدند و به نظر من راهکار برای حل این موضوع توصیه به خرید یا فروش نیست، بلکه باید نقدینگی سرگردان دست مردم جمع شود.
این صاحبنظر پولی در ادامه تاکید کرد: باید شرایط اقتصاد به گونه ای باشد که نقدینگی دست مردم جمع شود و توانی برای ورود به چنین بازارهایی نداشته باشند. مجتهدی، گفت: در کشورهای پیشرفته تمامی خانهها و آپارتمانها در گرو بانک است و پولها و دارایی مردم تعریف شده است و دولت باید برای این حجم از نقدینگی تعریفی داشته باشد تا پولها از بازار جمع شود و راه حل این اقدام در دست اقتصاددان ها است.
ارز خود را نفروشید، سپرده گذاری کنید
بانک مرکزی با راه اندازی دوباره حساب های سپرده ارزی و یا خرید ارز از مردم سعی در جمع آوری ارزهای خانگی و در دست مردم داشت که برخی از فعالان این حوزه به مردم توصیه میکنند تا به سمت سپرده گذاری ارزی بروند و با این اقدام نه تنها ارزهای خانگی خود را در اختیار سیستم بانکی خواهند گذاشت و به منافع ملی کمک می کنند بلکه می توانند سود معقولی از این سپرده ها دریافت کنند.
احمد وفادار، یکی دیگر از فعالان بازار ارز در اینباره معتقد است: به نظر من اقدام صحیح در شرایط فعلی اقتصاد، سپرده گذاری ارزهای خریداری شده طی این مدت و ارزهای خانگی است، زیرا با این اقدام مردم هم از داراییی ارزی خود با کمترین ریسک ممکن نگهداری می کنند و هم با ارائه این ارزها به سیستم بانکی، چرخ تولید و اقتصاد کشور به حرکت در می آید.
وی افزود: اما اگر کسی تاکید بر ورود به این بازار و سرمایه گذاری دارد، فعالیت در بازار سکه به مراتب بهتر از بازار ارز است.
اما به اعتقاد برخی نقدینگی سرگردان دست مردم موجب می شود تا به فکر سرمایه گذاری در این بازار بیفتند و به جای توجه به خرید یا فروش ارز توسط مردم، باید فکری به حال ریال سرگردان در دست مردم کرد.
محمدحسین فاتحی در اینباره معتقد است : توصیه و اظهار نظر در اینباره دو منظر متفاوت دارد، از دیدگاه منافع ملی بهتر است مردم به صرافی ها و بانک های رسمی مراجعه کرده و ارز خود را به ریال تبدیل کنند تا توان دولت افزایش یابد و همچنین می توانند با ورود به بازارهای رسمی مثل اوراق سهام، دارایی و منابع خود را سرمایه گذاری کنند.
وی ادامه داد: اما اگر با در نظر گرفتن دیدگاه مردم و منافع آنها در اینباره اظهار نظر شود، به طور حتم مردم منافع و سود شخصی خود را ترجیح می دهند و به توصیه ها متناسب با اهداف و دارایی خود و همچنین کسب سود توجه می کنند.
این کارشناس اقتصادی افزود: به همین دلیل نمی توان یک توصیه واحد برای همه درباره فعالیت در بازار ارز داشت زیرا با وعده و وعید نمی توان برای دارایی مردم نسخه پیچید. فاتحی در ادامه درباره نوسانات اخیر بازار ارز، توضیح داد: نوسانات اخیر بازار ارز به هیچ عنوان نتیجه مدیریت یا حُسن تدبیر بانک مرکزی نیست و شوک های بیرونی که وارد شده و پیش بینی مردم را تحت تاثیر قرار داده موجب شده تا بازار دچار نوسانات هیجانی شود.
وی درادامه گفت: به عنوان یک کارشناس اقتصادی به مردم توصیه می کنم اگر سود مطمئن و بلند مدت را می خواهند باید وارد بازار رسمی مثل بازار سهام شوند و نباید به دنبال سودهای یک هفته ای و کوتاه مدت بازار ارز که ریسک بالایی دارد، بشوند. هم منافع شخصی را به خطر می اندازد به لحاظ ملی موجب انحراف سرمایه های ملی از جریان اصلی و تولید و اشتغال به سمت بازارهای غیر رسمی و سیاه می شود.
نقش پُررنگ متغییرهای سیاسی و روانی در بازار ارز
مهدی پازوکی دیگر صاحبنظر اقتصادی نیز معتقد است نوسانات اخیر بازار ارز متاثر از متغییرهای اقتصادی نیست و هرگونه اتفاق و متغییر سیاسی و روانی بازار را تحت تاثیر قرار می دهد. وی در ادامه افزود: عوامل سیاسی به مانند زهری برای اقتصاد کشور خطرناک است و اگر بخردانه تصمیم گیری شود می توان از شرایط فعلی به موفقیت عبور کرد.
این صاحبنظر اقتصادی با تاکید بر اینکه رقم قابل توجهی سرمایه ارزی مردم در خانه ها نگهداری می شود که اگر این ارزهای خانگی به بازار باز گردد و یا در قالب سپرده گذاری ارزی، به سمت سیستم بانکی هدایت شود، به نفع کشور و اقتصاد خواهد بود.
پازوکی افزود: اقتصاد هیچ گاه فرمانپذیر نیست و باید علمی برخورد شود به همین دلیل باید با استفاده از روش های علمی اعتماد مردم جلب و پول های آنها به سمت سیستم بانکی هدایت شود زیرا ارقم ارزهای خانگی در خانه های مردم بسیار قابل توجه است.
حال با تمام این تفاسیر و اظهار نظرهای برخی متخصصان بازار ارز و سکه و صاحب نظران اقتصادی، باید دید مردمی که طی ماه های اخیر به بازار ارز ورود کرده اند به چه نتیجه ای می رسند و آیا تصمیم می گیرند بر سر ارزی که خریده اند، چه بلایی بیاورند، آیا به سیستم بانکی می سپارند یا در خانه نگهداری می کنند و یا باز هم به خرید ارز بیشتر با هدف افزایش قیمت و کسب سود، به روال گذشته ادامه می دهند
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
کاهش فاصله کف و سقف در بازار دلار
دنیای اقتصاد : روز گذشته، قیمت دلار پس از عبور مقطعی از مرز ۱۵ هزار تومانی، به سطح ۱۴ هزار تومانی بازگشت. سکه تمام بهار آزادی نیز در این روز توان افزایشی خاصی را از خود نشان نداد و به سوی کانال ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی رهسپار شد. روز چهارشنبه، دلار معاملات خود را بالای مرز ۱۴ هزار تومانی آغاز کرد؛ ولی در ادامه در واکنش به احتمال تایید لوایح مربوط به FATF در شورای نگهبان تا محدوده ۱۴ هزار و ۴۰۰ تومان افت کرد؛ حدود ساعت یک بعدازظهر شایعهای مطرح شد که شورای نگهبان به این لوایح ایراد وارد کرده است و همین موضوع موجب شد که قیمت دلار بار دیگر در مسیر افزایشی قرار بگیرد.
یک ساعت بعد، خبر دیگری مطرح شد که مصوبه CFT در دستور شورای نگهبان نبوده و هنوز این شورا اعلام نظر نکرده است. پس از انتشار این خبر بازار آرامتر شد و حدود ساعت ۵ بعدازظهر دلار روی عدد ۱۴ هزار و ۷۰۰ تومان آرام گرفت. این قیمت ۲۰۰ تومان کمتر از روز سهشنبه بود. در واقع دامنه نوسان در این روز بین ۱۴ هزار و ۴۰۰ تومان تا ۱۵ هزار و ۲۰۰ تومان بود. این در حالی بود که در روزهای قبل دامنه نوسان بعضا بیش از هزار تومان بود.
یکی دیگر از اتفاقات مهم روز گذشته، برخورد امنیتی با بعضی از دلالان بود. به گفته برخی حاضران در بازار، حدود ساعت ۳بعدازظهر دیروز، دلالان زیادی توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند، امری که موجب شد روال معاملات بر هم بخورد و لفظهای خرید و فروش حالت مخفی به خود بگیرد. همچنین دیروز برخی خبرگزاریها از فیلتر شدن برخی سایتهای اطلاعرسانی قیمت خبر دادند. در این روز، سکه تمام بهار آزادی نیز نوسانات زیادی را تجربه کرد و در دامنه ۴ میلیون و ۵۰۰ تا ۴ میلیون و ۸۲۰ هزار تومان تغییرات خود را ثبت کرد. ساعت ۴ بعدازظهر، سکه ۴ میلیون و ۶۳۰ هزار تومان قیمت خورد؛ این قیمت به معنای ۱۲۰ هزار تومان افت برای این فلز گرانبها بود. آخرین خبرها آن بود که پس از ساعت ۴ بعدازظهر قیمت سکه تمام بهار آزادی تا ۴ میلیون و ۵۳۰ هزار تومان پایین رفت. به گفته برخی معاملهگران فنی، سکه درصورتیکه از مرز ۴ میلیون و ۴۸۰ هزار تومان افت کند، وارد موج نزولی خواهد شد.
دید دو گانه در بازار ارز
به گفته فعالان، دیدگاههای دو گانهای نسبت به آینده دلار در میان معاملهگران وجود دارد. برخی باور دارند، با نزدیک شدن به بررسی لوایح مربوط به FATF در شورای نگهبان قیمت دلار در مسیر کاهشی قرار خواهد گرفت. از نظر این عده، بازار یک کاهش دیگر را در پیشرو دارد و پس از آن واکنش معاملهگران نسبت به کف ۱۲ یا ۱۳ هزار تومانی، تعیینکننده آینده قیمت دلار خواهد بود. برخی معاملهگران فنی باور دارند تا زمانی که قیمت دلار بالای ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان قرار دارد، احتمال افت آن و قرار گرفتن در موج نزولی پایین است. با این حال، این ارز از نظر آنها برای قرار گرفتن در مسیر صعودی نیاز دارد که بالای مرز ۱۵هزار و ۲۰۰ تومان قرار بگیرد.
در این میان، دسته دیگری از معاملهگران باور دارند، قیمت دلار در روزهای آتی دلیلی برای کاهش بیشتر ندارد؛ از نظر آنها هر قدر به تاریخ اجرایی شدن تحریمهای آمریکا نزدیکتر شویم، احتمال ورود تقاضای احتیاطی به بازار بیشتر خواهد شد. این در حالی است که عده زیادی از معاملهگران باور دارند، اثرات خبری مربوط به تحریمها و قرار گرفتن اقتصاد ایران در آن در ماههای گذشته در بازار پیشخور شده است. از نظر این عده بازار ارز طی ماههای آینده با یک مشکل مهم برای افزایش قیمت مواجه است و آن عدم کشش تقاضا برای ورود به بازار است. از نظر این عده، تقاضای زیادی در ماههای گذشته به بازار به بهانههای مختلف وارد شده است. از نظر آنها بازار برای ورود تقاضای جدید نیاز به متغیرهای افزایشی زیادی دارد. عده دیگری باور دارند، کسانی که میخواستند وارد بازار ارز شوند در همان شهریورماه سپردههای خود را از بانک خارج کردند و قیمت بالای۱۶ هزار تومان جذابیت خاصی برای سپردهگذاران ندارد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
نایب رییس انجمن اقتصاددانان:
ترامپ به برجام باز نمیگردد | دولتمردان باید فکر راه چاره باشند
لطفعلی بخشی، نایب رییس انجمن اقتصاددانان ایران، در ارزیابی صبحتهای روسای جمهور ایران و امریکا گفت: سخنان ترامپ و روحانی در اصل تکرار صحبتهای قبلی هر ۲دولت بود و سخنرانی این ۲نفر یعنی تغییری در مناسبات این دو کشور ایجاد نشده و در نتیجه انتظاری برای تغییر فضای اقتصادی نباید داشت.
وی افزود: البته سخنرانی روحانی هوشمندانه بود اما باید توجه داشت در آن جلسه بحث مقایسه هوش مطرح نیست بلکه بحث قدرت مهم است برای نمونه ترامپ بدون داشتن متن و نوشته سخنرانی کرد و مسلط بود و با همه شوخی کرد و وقتی به او خندیدند راحت از این مساله گذشت و به عنوان یک ابرقدرت خود را معرفی کرد و برای دولت خود نسبت به دولتهای قبلی ایالات متحده کلی امتیاز قایل شد.
وی تصریح کرد: روحانی نیز بحثهای همیشگی را تکرار کرد و حرف جدید نزد؛ او در واقع گلایهها را مطرح کرد.
وی گفت: بحثی که ترامپ و روحانی مطرح کردند در اصل تداوم مسیری است که در چند ماه گذشته بوده و هیچ تحول خاصی در این زمینه صورت نخواهد گرفت به عبارت دیگر متاسفانه صحبتهای این ۲نفر به عنوان مسوولان دوکشوری که اکنون در تناقض با یکدیگر هستند، نوید بخش هیچگونه کاهش تهدیدات و ... نبود و در واقع ادامه روندی است که در چند ماه گذشته داشتهایم .

اروپا به خاطر ایران در روابط با امریکا ریسک نمیکند
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه تهران درباره توافق ۱+۴ و واکنشهای دولتمردان امریکایی توضیح داد: اتحادیه اروپا در واقع میخواهد که در مقابل ترکتازی امریکا بایستد اما اینکه تا کجا قدرت دارد و تا کجا منافعش ایجاب میکند، مشخص نیست. باید توجه داشت اتحادیه اروپا با امریکا منافع اقتصادی فوقالعادهای دارد و صادرات اروپا به امریکا برابر با یک هزار و ۲۰۰میلیارد دلار است و این یعنی بخش وسیعی از نیروی کار اروپا کار میکند و کالای تولیدی به امریکا صادر میشود بنابراین اروپا به خاطر ایران نمیتواند ریسک کند و با امریکا درگیر شود و ما باید متوجه این مساله مهم باشیم.
وی ادامه داد: ولی اتحادیه اروپا در عین حال سعی میکند در حدی که تحمل امریکا اجازه میدهد،تلاش کند دست به مانورهایی بزند ولی به نظر بنده آنچه پمپئو و بولتون در مقابل این ژست اروپاییها گفتند،عکسالعمل بسیار شدیدی بود. بخشی خاطر نشان کرد: باید دید این عکسالعمل شدید را اروپاییها چگونه جواب میدهند.
کمک اروپا به ایران با هدف گرفتن امتیاز از امریکا
وی گفت: اروپا اگر به ما کمک میکند در واقع عملی تاکتیکی است و برای گرفتن امتیاز از امریکاست نه برای دفاع ۱۰۰درصد از ما زیرا آنها بین خود مسایلی دارند که میخواهند به این وسیله و با کمک به ایران از امریکا امتیاز بگیرند اما باید توجه داشت که نمیتوانیم برای همیشه و طولانی مدت و یا وضعیت بحرانیتر روی کمک اروپا حساب باز کنیم.
قیمتها چه می شود؟
وی درباره وضعیت ماههای آینده تحلیل کرد: دولتمردان باید فکر راه چاره باشند و اینکه چه کنند؛ دنیای سیاست دنیای احساسات نیست بلکه دنیای محاسبات است اگر ما نخواهیم حساب کنیم که قرار است به کجا برویم قطعا با مشکلات بزرگی مواجه خواهیم شد. یادمان باشد در دنیای سیاست،رفاقت و دوستی وجود ندارد بلکه منافع وجود دارد و اکنون نیز این منافع متاسفانه در بین بلوکهای قدرت جهان برخلاف منافع ما شکل گرفته بنابراین ما باید بازی دیگری غیر از روال گذشته به میدان بیاوریم. با استفاده از روشهای گذشته به جایی نخواهیم رسید و احتمالا اوضاع از این هم پیچیدهتر خواهد شد.
این اقتصاددان به تیم اقتصادی دولت برای تغییر روال فعلی گفت: روشی که تاکنون استفاده کردهایم و داشتهایم در واقع جواب نداده بنابراین ادامه دادن آن به جایی نخواهد رسید باید در حرفها و ایدهها و روشها تجدیدنظر کنیم همچنین توجه کنید جمله روحانی مبنی بر شروع مذاکره در جلسه شب گذشته بیشتر تعارف بود تا دولت ترامپ قطعنامه شورای امنیت را بپذیرد در حالیکه پذیرفتن این قطعنامه یعنی ترامپ به برجام برگردد که با روحیهای که از دولت امریکا سراغ داریم، این کار را نخواهد کرد زیرا ترامپ در ۶ماه گذشته بسیار زیاد روی مساله خروج از برجام سرمایهگذاری کرده بود و امتیاز داده و امتیاز هم گرفته بنابراین بعید میدانم ترامپ حرف خود را عوض کند و به برجام بازگردد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ایران در شرایط اقتصاد جنگی چه میکند؟
مردم چارهای جز ایستادگی و مقابله ندارند | راههایی برای دورزدن تحریم وجود دارد
آسیا تایمز نوشت: شرایط کنونی اقتصاد ایران شرایط جنگی است ولی این بار ایران با جنگ اقتصادی روبرو شده است . جنگی که به تدریج به بحران ها دامن می زند و این بار از طرف امریکا به ایران تحمیل شد و ایران را در وضعیت تدافعی قرار داد.
بلومبرگ نیز در گزارشی نوشت: بدون شک تحریم های امریکا شرایط اقتصادی ایران را سخت کرده است و مردم عادی بیشترین آسیب را از این فشارهای اقتصادی متحمل می شوند . افرادی که نه از رانت اقتصادی برخوردار هستند و نه به رانتهای اطلاعاتی دسترسی دارند . این افراد با موج افزایش تورم، افت ارزش پول ملی ، بحران تامین دارو و غذا و نیازهای ضروری خود روبرو می شوند و در فاصله چند سال به زیر خط فقر مطلق سقوط می کنند. این تجربه تلخی برای کشوری است که حجم بالایی از منابع نفت و گاز طبیعی دارد و تنها دلیل این بحران اقتصادی هم فشاری است امریکا به اقتصاد تحمیل می کند. اما این تحریم اقتصادی باعث نمی شود امریکا به اهدافی که از این تحریم ها برای خود ترسیم کرده است، برسد .
اقتصاد ایران روزهای سختی را پشت سر می گذارد ولی سیاستهایی هم برای کاهش فشارها بر مردم توسط مقامات کشور تدوین شده است. سیاستهایی از قبیل فروش نفت ایران از طریق کشورهای دیگر، همکاری با اروپا برای ایجاد یک نظام مالی به منظور انتقال درامد نفتی به کشور یا استفاده از این درامد برای خرید مایحتاج کشور و در نهایت دریافت درامد حاصل از فروش نفت ایران به چین و هند با واحد پولی همان کشورها یا امکان واردات کالاهای مورد نیاز از ان کشورها به ایران. تمامی این سیاستها در دور قبلی تحریم ها هم استفاده شد و این بار هم به کار گرفته می شود ولی این دور از تحریم ها تفاوت فاحشی با دور قبلی دارد . در این دوره تمامی کشورها ، حامی ایران و مخالف بدعهدی آمریکا هستند ولی در دور قبلی تحریمها تمامی کشورها حامی سیاستهای امریکا بودند.
به هر حال باید پذیرفت که در شرایط جنگ اقتصادی علیه کشور، چارهای جز مبارزه و ایستادگی وجود ندارد ولی چه بهترکه این ایستادگیها هوشمندانه و با در نظر گرفتن بهترین راهکار موجود برای کمتر شدن اسیب به اقتصاد و زندگی مردم باشد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی

نرخ دلار چه ۳ هزار تومان باشد چه ۱۰ هزارتومان،
از فروش آن در بازار سودی به دولت نمیرسد
خانه ملت نوشت: رییس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس گفت: با توجه به سقف معین استفاده دولت از درآمدهای دلاری و نفتی، نرخ دلار سه هزار تومان و یا ده هزار تومان باشد درآمد حاصله از افزایش قیمت آن نصیب دولت نخواهد شد.
وی افزود:
در برخی محافل و شبکه های مجازی مطرح شده است که درآمد حاصل از افزایش نرخ ارز به حساب دولت و خزانه می رود، باید گفت این گونه نیست، دولت برای استفاده از درآمد دلاری و نفتی سقف دارد، 110 هزار میلیارد تومان سقف برای برداشت دولت در نظر گرفته شده با این حساب چه دلار 3 هزار تومان باشد چه 10 هزار تومان، قیمت نفت 30 یا 80 دلار شود، سقف برداشت دولت مشخص است.
نماینده مردم گچساران گفت: نمایندگان در این جلسه بحث کردند که با توجه به تحریم های پیش روی آینده اقتصادی کشور چه خواهد شد، پیشنهاداتی در این زمینه مطرح شد، در جریان طرح تامین کالای اساسی مجلس هستند که نمایندگان به آن رای ندادند تا دولت پیشنهاد خود را ارائه دهد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

رفتار اقتصادی مردم نشانهٔ خدشهدار شدن سرمایه اجتماعی است
علی قنبری: ریسک خرید دلار بالاست چون قیمت از منطق اقتصادی تبعیت نمیکند
«علی قنبری» استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس اقتصادی گفت: دولت با اجرای سیاستهای پولی، نقدینگی را به منظور مقابله با وضعیت کنونی، کنترل کند.
این استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرآنلاین افزود: مهمترین نکته ای که می تواند مانع از تداوم این روند بشود اتخاذ سیاست های پولی مناسب به منظور کنترل نرخ نقدینگی به صورتی است که نقدینگی موجود در جامعه به سمت تولید حمایت شود.
وی در پاسخ به این سئوال که با توجه به میان مدت و بلندمدت بودن سیاست هدایت نقدینگی به سمت تولید آیا می توان این سیاست را سیاستی اثرگذار در شرایط فعلی تلقی کرد؟ گفت:بازار امروز از منطق اقتصاد تبعیت نمی کند و تحت تاثیر هیجان های سیاسی است ، در این صورت بپذیریم که حتی ابلاغ یک سیاست درست، فارغ از اثرگذاری دقیق و درست و اقتصادی ، می تواند تاثیر هیجانی و نه واقعی بر بازار بگذارد.
رشد قیمت دلار هیچ منطق اقتصادی نداشت
قنبری با تاکید بر اینکه افزایش نزدیک به سه هزار تومانی قیمت ارز در آخرین روز کاری این هفته به هیچ روی منطق اقتصادی نداشت، ادامه داد: بخش مهمی از این تحولات به مناسبات خارجی ما باز می گردد .
وی با تایید سخنرانی روحانی در نیویورک گفت: سخنرانی رییس جمهوری در نیویورک سخنرانی بسیار خوبی بود و پایبندی ما به قانون را نشان داد اما باید توجه کنید که این پایبندی هزینه هایی را دارد و بخشی از این زهینه ها نیز موج سواری بر تحولات بازار و به هم ریختگی آن است.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: پافشاری بر قانونگرایی و حرکت بر همین سیاق سبب می شود دنیا متئجه شود ما به دنبال صلح و آرامش هستیم و رفتار غیر منطقی ترامپ اثبات شود، نوساناتی که تحت تاثیر این عامل خارجی است، آرام خواهد گرفت.
وی گفت: مطمئنا امروز بازار ایران با آشفتگی روبروست و اقتصاد ایران از این زاویه تحت فشار قرار گرفته است اما بدانیم که ابلاغ سیاست هایی درست برای جمع آوری نقدینگی و هدایت آن به سمت تولید و سرمایه گذاری می تواند اقدامی موثر باشد.

قیمت دلار واقعی نیست
وی با تاکید بر اینکه قیمت دلار واقعی نیست، اضافه کرد: مردم به دلیل اینکه چشم انداز روشنی نسبت به آینده ندارند نسبت به خرید دلار در قیمت های 17 هزار تومان و 18 هزار تومان میکنند اما محاسبات نشان می دهد نرخ دلار در این حد و اندازه نیست و ریسک سنگینی متوجه خریداران خواهد بود.
او گفت: منظور من تکرار حرف های کسانی که دائم می گویند خریداران ارز متضرر می شوند، نیست ، من از جایگاه یک معلم اقتصاد صحبت می کنم و می گویم این بازار بر قیمت 17 هزار تومان و 18 هزار تومان ثبات نمی یابد و بی تردید قیمت دلار در میان مدت کمتر از این رقم خواهد بود.
قنبری در توضیح این مطلب افزود: وقتی رشد قیمت دلار ریشه اقتصادی ندارد و تحت تاثیر هیجان های سیاسی است، طبیعتا با فروکش کردن این هیجانات نرخ دلار هم کاهش می یابد، اینجا نقطه ای است که من ریسک آن را بالا می بینم .
وی گفت: برخی در این شرایط هیجانات را بیشتر می کنند و می گویند اقتصاد ایران در حال فروپاشی است اما اصلا دقت نمی کنند آستانه تحمل اقتصاد ایران به دلیل حجم آن و تنوع آن نیز بالاست.
وی گفت: افزایش قیمت ها حدی دارد و اگر آن حد گذشته شود، قیمت ها رو به کاهش می گذارد و بر بهایی کمتر از این ارقام ثبات می گیرد.
وی از دولت خواست با اتخاذ سیاستهای اقتصادی درست ، بازسازی سرمایه اجتماعی مخدوش شده را هدف قرار دهد و اضافه کرد: بخش مهمی از این رفتار ناشی از خدشه دار شدن سرمایه های اجتماعی است و بازسازی آن در اولی فرصت ، ضرورتی انکارناپذیر خواهد بود .
این کارشناس اقتصادی گفت: در این شرایط نقش دولت به طور عام و البته حاکمیت به شکل خاص در کاهش تنش موثر است و بازار نباید یله و رها گذاشته شود، در عین اینکه تصور یله بودن بازار نیز برای مردم بسیار مخرب است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
جمهوری اسلامی ایران؛ برنده دیپلماسی و بازنده اقتصاد!
این دستاوردهای سیاسی برای ایران در حالی است که در عرصه اقتصاد تا اینجای کار قافیه را به رقیب آمریکایی و اندک متحدان واشنگتن در منطقه باختهایم.
روزهای خبرساز هفتادوسومین نشست سالانه مجمع عمومی ملل متحد در نیویورک هم از عصر چهارشنبه (به وقت نیویورک) به پایان رسید و بسیاری از رهبران جهان که برای شرکت و سخنرانی در نشست سالانه مجمع عمومی به نیویورک رفته بودند، در حال ترک این شهر و بازگشت به کشورهایشان هستند.
امسال به دلیل دوئل بین آمریکا و ایران و حساسیت نزاع دیپلماتیک بین دولتین ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران، افکار عمومی در ایران با حساسیت بیشتری نشست سالانه سازمان ملل در نیویورک را تعقیب میکرد.
از مدتها پیش از این رویداد، رسانهها و شبکههای مجازی بدون اینکه برنامه خاصی برای دیدار احتمالی بین سران آمریکا و ایران در حاشیه این نشست باشد، شروع به جوسازی در این باره کرده و انتظارات افکار عمومی را تحریک کرده بودند و به همین خاطر بود که با وجود پیروزی ایران در این دوئل سیاسی از منظر اقتصادی نه تنها نشست نیویورک دستاوردی برای آرامتر کردن التهابات بازار داخلی ایران نداشت، بلکه منجر به ثبت رکوردهای جدیدی برای قیمت ارز و طلا در بازار آزاد ایران شد.
این اتفاق با وجودی روی داد که هیات ایرانی در مجموع عملکرد قابل دفاعی از خود در نیویورک نشان داد و هم سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی منطقیتر از سخنرانی همتای آمریکایی او بود و هم در نشست ویژه شورای امنیت – به ریاست ترامپ – این ایالات متحده آمریکا بود که بابت خروج یکجانبه از برجام مورد سرزنش قرار گرفت.
از سوی دیگر بیانیه وزرای امور خارجه ایران و گروه 4+1 در نیویورک مبنی بر ایجاد سازوکاری برای ادامه مراودات مالی و تجاری با ایران به رغم تحریمهای آمریکا، یک پیروزی سیاسی دیگر برای هیات ایرانی در نیویورک بود. این پیروزیهای سیاسی میتواند با رای احتمالی دیوان بینالمللی لاهه به نفع ایران در پرونده شکایت ایران از آمریکا تکمیلتر شود.
این دستاوردهای سیاسی برای ایران در حالی است که در عرصه اقتصاد تا اینجای کار قافیه را به رقیب آمریکایی و اندک متحدان واشنگتن در منطقه (عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسراییل) باختهایم به نحوی که حتی مقامات آمریکا اذعان کردند که تاثیرات تحریم های آمریکا علیه ایران - تا اینجای کار- بیش از انتظار آنها بوده است.
به بیان دیگر، جمهوری اسلامی ایران در ماههای گذشته هر چه در زمینه سیاست بینالملل گل هایی را وارد دروازه آمریکای ترامپ کرده است، اما در عرصه اقتصادی بارها و بارها گل خورده و نباید از این نکته غافل بود که جنگ کنونی آمریکا و متحدان اندکش علیه ایران، یک جنگ اقتصادی تمام عیار است؛ جنگی که در انزوا بودن از منظر سیاست بینالملل اهمیت چندانی برایش ندارد. آمریکا به واسطه قدرت بی بدیل اقتصادی خود در جهان با تهدید جریمه مالی، بسیاری از طرفهای معامله با ایران را که شرکتهای خصوصی خارجی هستند از بازار ایران "کیش" داده و هر روز با تکرار کلید واژه "تحریمهای جدید و سختتر" بر التهابات بازار داخلی ایران میافزاید.
در مقام مقایسه به نظر می رسد وضعیت به گونه ای است که جمهوری اسلامی ایران در عرصه نبرد دیپلماتیک سوار بر کار شده و موضع دولت آمریکا علیه ایران را از منظر سیاسی در جهان منزوی کرده و در مقابل در عرصه اقتصاد داخلی قافیه را به رقیب آمریکایی واگذار کرده و بازار داخلی ایران بیش و پیش از آنکه به حرفهای مسئولین کشوراعتماد داشته باشد، از تهدیدها و یا حتی بلوفهای مقامات آمریکایی تاثیر میپذیرد.
وقتی آمریکا و اندک متحدان او میبینند طی 6 ماه گذشته توانستهاند قیمت دلار و دیگر ارزهای خارجی را در بازار غیررسمی (آزاد) ایران به حدود 5 برابر رقم سابق برسانند، طبیعی است که در ادامه مسیر و استراتژی جنگی خود مصممتر خواهند شد.
اینها همه در حالی است که با وجود درگیر بودن کشور در یک جنگ اقتصادی تمام عیار هنوز 2 وزارت خانه مهم و کلیدی در زمینه اقتصادی (وزارت اقتصاد و وزارت کار و رفاه و تامین اجتماعی) بدون وزیر بوده و تنها با سرپرست اداره میشود!
دولت باید بجنبد و این بیتحرکی و انفعال در برابر التهابات بازار به هیچوجه پذیرفتنی نیست. جنگ اقتصادی شوخی بردار نیست. استراتژی رقیب در این جنگ بر ایجاد التهاب در بازار، رواج جو ناامیدی از آینده و در نهایت فروپاشی اقتصادی و اجتماعی کشور و ایجاد آشوب داخلی بنا شده است.
دستگاههای حاکمیتی در این برهه خطیر باید مثل یک ستاد منظم جنگ عمل کنند، سریع و هوشمندانه و هماهنگ تصمیم بگیرند و بدون کمترین اشتباهی تصمیمات را اجرا کنند. باید در بسیاری مواقع دست حریف را خواند وپیش از آنکه دست به اقدامی بزند باید پاتک زد.
بازار داخلی ایران باید از این التهاب بیفتد؛ مردم باید از وضعیت ماههای در پیش رویشان تصویری مشخص داشته باشند؛ مشکل امروز بازار در این است که بسیاری از فعالان اقتصادی و مردم هیچ تصویر مشخص و روشنی حتی برای 24 ساعت آینده هم ندارند، چه برسد به هفتهها و ماههای آینده و همین موضوع سبب شده بازار دچار التهاب شود. وضعیت خرید و فروش ارز اسکناسی – با وجودی که تنها درصد بسیار بسیار ناچیزی از تراکنشهای مالی در چارچوب اقتصاد کلان کشور را شامل میشود- اما در هفتهها و ماههای گذشته تبدیل به عامل روانی و مخرب در بازار شده که بسیار بیش از سهم واقعی خود بازار را تحت تاثیر قرار داده و قیمتها را بالا و پایین میکند و افسار اقتصاد ملی را به دست خود گرفته است.
با "پیشبینی پذیر شدن آینده" اما این وضعیت تغییر خواهد کرد. برای مثال اگر این اطمینان نسبی ایجاد شود که قیمت ارز خارجی بالاخره در یک قیمت – هر چند بالا- طی ماههای آینده تثبیت شده و تغییر محسوس و فاحشی نخواهد داشت، بخش بزرگی از سفتهبازیها در این بازار که این روزها به تعبیری تبدیل به یک "قمارخانه" شده است، جمع خواهد شد.
در مجموع با وجودی که در ماههای گذشته دولتمردان در عرصه نبرد دیپلماتیک خوب ظاهر شده و انزوای جهانی آمریکا را تعمیق کردهاند اما این پیروزیهای سیاسی تنها در عرصه دیپلماتیک باقی مانده و به زبان اقتصاد داخلی ترجمه و منتقل نشده است. دولتمردان در اداره جنگ اقتصادی که جنگ اصلی کشور است، موفق ظاهر نشدهاند و با تصمیمات متناقض و اشتباه و نیز انفعال و بیتوجهی ظاهری به التهابات بازار، این شائبه را در بخش بزرگی از مردم ایجاد کردهاند که دولت در "اتاق کنترل و هدایت" سوار بر کار نیست و مجموعهای هوشمند هدایت ماشین اقتصاد کشور را در دست ندارد، پس بنابراین تکتک شهروندان باید خود به فکر سرمایهها و اندوختههایشان باشند و با تبدیل ریال به ارزهای خارجی و طلا و کالاهایی که با نبض تورم بازار همگام هستند، سرمایه خود را از گزند بی ارزش شدن، حفظ کنند.
ادامه این روند خسارتبار خطری جدی برای کشور است. حاکمیت و قوه مجربه باید نخست متحد شوند و سپس انتظار همبستگی و همراهی ملی از مردم را داشته باشند. باید به مردم اطمینان داد که ریال ارزش خود را بازخواهد یافت. این کاری است که باید انجام شود از راهها و روشهای مختلفی که تیم تصمیمگیر اداره کشور باید آنها را عملیاتی کنند.
منبع: عصرایران
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
آستانه افزایش قیمت ارز چقدر است؟
نمیتوان حدی برای رشد قیمت دلار در نظر گرفت
مهدی تقوی میگوید: تا زمانی که تقاضای مردم برای خرید دلار وارد بازار می شود نمیتوان حدی را برای رشد قیمت دلار در نظر گرفت .
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است حدس زدن قیمت دلار از سوی برخی کارشناسان نتیجه ای جز هرج و مرج و به هم ریختگی بازار ندارد از این رو بهتر است به جای مطرح کردن حدس و گمان ، با تکیه بر المان ها و نشانه ها بازار ارز را مورد تحلیل قرار بدهیم .به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از خبرآنلاین، وی تاکید کرد: می بینیم حتی وقتی قیمت دلار به رکوردهای عجیب و غریب مانند 17 هزار تومان و 18 هزار تومان نیز می رسد ، باز مشتری برای خرید آن وجود دارد ، این نشانه ای است از بی اعتمادی مردم به آینده در حالی که اگر مردم مطمئن شوند که بازارها به ثبات میرسد و وضعیت بهبود پیدا می کند، دست به چنین رفتاری نمی زنند.
این استاد اقتصاد ادامه داد: البته در این شرایط هر چند خرید ارز از سوی مردم کار پسندیده ای نیست اما نمی توان به صورت گروهی انبوه مردمی که متقاضی خرید ارز و سکه هستند را تقبیح کرد چرا که رفتارهای دسته جمعی نشان از آن دارد که مردم تحت تاثیر اتفاقات، تصمیمات مشترکی گرفته اند به این ترتیب باید برای حل ریشه ای مشکل تدبیری اندیشید .
تقوی گفت: متاسفانه در این چهارماهه به طور مشخص ، انبوهی از بخشنامه ها، دستور العمل ها و ... به صورت متناقض و مکرر ابلاغ شده و فعالان اقتصادی سر درگم مانده اند که چه تصمیمی بگیرند، وقتی فعال اقتصادی سردرگم می شود و نمی تواند آینده کسب و کار خود را پیش بینی کند، به طریق اولی مردم نیز سردرگم می شوند و دست به رفتارهای هیجانی و عجیب و غریب می زنند .
او گفت: مردم تا دیروز به بازارهای اقلامی که چندان پرمصرف نبود نیز هجوم برده اند، در این میان ما نمی توانیم مردم را تک به تک نصیحت کنیم بلکه باید خطاب به تصمیم گیران و دولتمردان بگوییم لطفا تدابیری اتخاذ کنید تا نتیجه آن رفتار مردم به این شیوه و شکل نباشد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند

پیشبینی آینده بازار:
تا آبان ماه خرید دلار به صرفه است
نفدینگی به مسکن می رود
ایسنا نوشت: یک کارشناس اقتصاد مسکن گفت: پیشبینی من این است که ماه آینده سقف بازدهی طلا و ارز پر میشود و سپس سرمایهها وارد بخش مسکن خواهد شد.
بیتالله ستاریان اظهار کرد: همواره دو بازار موازی کوتاه مدت در کنار بازار بلندمدت مسکن وجود داشته که ارز و طلا بودهاند. این بازارها موقتا سرمایهها را به سمت خودشان جذب کردهاند و به همین دلیل معاملات مسکن راکد شد و در شهریورماه کاهش ۳۳ درصدی را نسبت به ماه مشابه سال قبل تجربه کرد. با این حال زمانی که بازده سرمایهگذاری در طلا و ارز به صفر برسد سرمایهها با ارزش افزوده بالاتری به بخش مسکن میآید.
وی افزود: پیشبینی آینده سکه و ارز به خیلی پارامترها بستگی دارد ولی احتمالا ظرف ماه آینده بخش طلا و ارز جاذبه خود را از دست می دهد. اگر آمریکا در برجام میماند سرمایهها به بخشهای مولد میرفت ولی با خروج ترامپ از برجام احتمال بازار موازی جذابی وجود ندارد. بازارهای خدماتی تجاری میتوانند برای مدت یک یا دو سال مسکن را به رکود ببرند اما این بازارها کوتاه مدت هستند.
ستاریان درباره علت افزایش قیمت مسکن گفت: عوامل درونی و وزارت راه و شهرسازی، هیچ نقشی در رشد قیمت مسکن نداشتهاند. اگر استیضاح وزیر هم رای بیاورد، وزیر آینده هم نمیتواند از افزایش قیمت مسکن جلوگیری کند؛ هرچند معتقدم وزارت راه و شهرسازی طی پنج سال اخیر برنامهی روشنی برای تولید مسکن یا کنترل بازار نداشت اما افزایش قیمت مسکن ناشی از عواملی خارج از کنترل این وزارتخانه بود. وقتی نقدینگی بالا می رود مردم به اولین کالایی که رجوع می کنند مسکن است. مقصر آن هم فقط وزارت راه و شهرسازی نیست بلکه اقتصاد دولتی است که این ضربهها را به بخش اقتصاد خصوصی میزند. وقتی نقدینگی از حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان به ۱۷۰۰ هزار میلیارد تومان می رسد بخش مسکن بیشترین تاثیر را پیدا میکند.
این کارشناس اقتصاد مسکن خاطرنشان کرد: در ۲۵ سال گذشته قیمت ارز ۶۲ برابر شده ولی مسکن ۱۲۰۰ برابر شده است. این تفاوت اصلا قابل قیاس نیست. عملکرد دولتها در اقتصاد کلان، طی ۴۰-۵۰ سال گذشته، مردم را به این نتیجه رسانده که مسکن بهترین مکان سرمایهگذاری است. این مشکلات هم از اقتصاد دولتی ناشی میشود. وقتی دولت طلایهدار اقتصاد شده و به عنوان یک تاجر بسیار بزرگ، نفت، گاز، طلا و سایر منابع را در اختیار گرفته و نقدینگی را هم افزایش می دهد این تلاطمات در اقتصاد کلان رخ میدهد.
به گفته ستاریان، ساختار بخش مسکن با کل اقتصاد و سیاست درگیر است. پیشبینی میشد که از انتهای سال ۱۳۹۵ بخش مسکن وارد دوره رونق شود اما با شش ماه تاخیر این موضوع محقق شد و از شهریورماه ۱۳۹۶ شاهد آغاز دوره خروج از رکود بخش مسکن بودیم. پیشبینی این بود که تا اوایل سال ۱۳۹۸ این رشد ادامه پیدا کند. اما هماکنون با توجه به خروج آمریکا از برجام معتقدم تا نیمه سال ۱۳۹۸ مسکن به رشد خود ادامه میدهد و نقدینگی به این سمت سرازیر میشود؛ چرا که بازارهای موازی جذاب دیگری وجود ندارد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

بررسی تجارتنیوز از روند نقدینگی و پایه پولی:
رشد ۴ برابری نقدینگی طی ۷ سال اخیر
روند آمارهای پولی کشور طی دوره هفت ساله اخیر نشان میدهد در این مدت میزان نقدینگی چهار برابر و میزان پایه پولی حدود سه برابر افزایش یافته است. با این حال شتاب افزایش نقدینگی در سال 1396 نسبت به دیگر سالهای دوره مذکور کمتر بوده است.
نقدینگی در سال گذشته با رشد ۲۲٫۱ درصدی به بیش از ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسید؛ پایه پولی و شبه پول هرکدام به ترتیب ۱۹ و ۲۲٫۵ درصد رشد داشت.
به گزارش تجارت نیوز ، طبق جدیدترین آمار اعلام شده از سوی بانک مرکزی میزان نقدینگی از ۳۵۴ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۰ به ۱۵۲۹ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۶ رسید. طی دوره مذکورنقدینگی بیش از چهار برابر شده است.
آخرین آمار اعلام شده از سوی بانک مرکزی نشان میدهد نقدینگی در پایان سال ۱۳۹۶ با رشد ۲۲٫۱ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۵ به ۱۵۲۹ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.
در سال ۱۳۹۶ رشد شبه پول در مقایسه با رشد پول ۳٫۱ درصد بیشتر و معادل ۲۲٫۵ درصد بوده است.
مقایسه روند نقدینگی طی هفت سال اخیر نشان میدهد که بیشترین میزان رشد نقدینگی در سال ۱۳۹۲ رخ داده که نقدینگی در این سال نسبت به سال ۱۳۹۱ بیش از ۳۸ درصد رشد داشته است.
طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ بیشترین میزان افزایش نقدینگی و پایه پولی در سال ۱۳۹۶ رخ داد، به طوری که در این سال پایه پولی و نقدینگی هرکدام به ترتیب ۳۴ و ۲۷۶ هزار میلیارد تومان افزایش یافت.

همچنین طی دوره مذکور پایه پولی از ۷۶ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۰ با ۱۸۰ درصد افزایش به ۲۱۳ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۶ رسید. بیشترین میزان رشد پایه پولی طی هفت سال اخیر مربوط به سال ۱۳۹۱ است که در این سال پایه پولی ۲۷٫۶ درصد رشد داشته است.
پایه پولی در سال گذشته با ۱۹ درصد رشد نسبت به سال ۱۳۹۵ از ۱۷۹ هزار میلیارد تومان به ۲۱۳ هزار میلیارد تومان رسید. با این رقم میتوان گفت پایه پولی کشور طی دوره هفت ساله حدود سه برابر شده است.

برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
شرایط صعود به قله اورست
آیا صعود به قله اورست غیر اخلاقی است؟
سالانه صدها نفر از سراسر جهان به کمپانی های تخصصی کوهنوردی هزاران دلار برای بالا رفتن از اورست می پردازند. در واقع این موضوعی بوده که در کشور زبانزد و مشهور است اما با وجود آشغال هایی که در اورست است(مانند اجساد انسانی)، هزینه های گزاف مالی و نادیده گرفتن جان نپالی هایی که استخدام می شوند برای اینکه به کوهنوردان خارجی برای بالا رفتن از کوه کمک کنند، آیا در شرایط صعود به قله اورست بالا رفتن از آن اخلاقی است؟ کوهنورد بریتانیایی جرج مالوری که در سه مرتبه اول فتح تحقیقاتی اورست در دهه 1920 شرکت کرده بود نیز اظهار داشت که می خواهد از اورست بالا برود. به دلیل کمبود امکانات مالی و پیشرفته در آن زمان بالا رفتن از کوه 8484 متری از امروز خیلی سخت تر بود. تا سال 1953 برای اولین بار ادموند هیلاری و شپرا گاید تنزینگ نورگای که نیوزلندی بودند به عنوان یک قسمت از سفر تحقیقاتیشان توانستند اورست را فتح کنند و تا قبل از آن کسی موفق به انجام این کار نشده بود و از آن زمان تا کنون به طور میانگین در هر سال از هر 4000 نفر، 1200 نفر موفق به فتح این قله می شوند.دانستنی هایی درباره صعود به قله اورست به این گونه است که ابتدا از طریق یک پرواز کوتاه از کاتماندو به لولا می روند. سپس چند روز از طریق منطقه خمبو به کوه پایه ی اورست می رسند که رسیدن از این طریق به قله اورست از سایر راه ها و در بین هزینه های صعود به قله اورست آسان تر است.
هزینه های انسانی و مالی
در سال 2017 شش نفر در این کوه کشته شدند که عدد غیر معمولی نیست. چند سال است که آمار مرگ و میر در این کوه بالا رفت. مسلما کوهنوردی فعالیت پر خطری است و کسانی که کوهنوردی را به عنوان یک حرفه یا سرگرمی انجام می دهند معمولا از خطرات آن آگاه هستند. براساس برخی آمارها اورست نهمین قله خطرناک دنیا است که تعداد زیادی برای فتح این قله تلاش های موفقیت آمیزی داشته اند و تعدادی هم تلاشان منجر به از دست دادن زندگیشان شد. سه تا از خطرناکترین قله ها آناپورا درنپال، k2 و نانگاپاربت در پاکستان است اما آن چه اورست را از سایر قله ها جدا می کند این است که بسیاری از کسانی که برای رسیدن به این قله تلاش می کنند یا کوهنورد نیستند و یا اینکه کوهنورد حرفه ای نیستند و علاوه بر آن سالانه تعداد زیادی از مردم تلاش می کنند که در اورست گرد هم جمع شوند و حدود هزار نفر که 500 نفر از آن ها موفق می شوند که باعث ایجاد تنگناهای جدی در مسیر شده و در نتیجه منجر به تاخیرهای خطرناک می شود. بنابراین راه هایی وجود دارد برای اینکه افراد راه خود را برای بالا رفتن از اورست با هزینه ای معقول به دیگران بفروشند و از خطر جدی مرگ در اورست جان سالم به در ببرند که البته موضوع کم اهمیتی در بین دانستنی هایی درباره صعود به قله اورست نیست. صعود به اورست کمی گران است و کوهنوردانی که قصد فتح این قله را دارند علاوه بر پرداخت 11000 دلار برای خرید مجوز از دولت نپال باید به کمپین کوهنوردی با تجربه ای نیز بپیوندند که کل هزینه های صعود به قله اورست می تواند از 30000 دلار تا 100000دلار باشد. بنابراین در کشوری که میانگین درآمد افراد حدود 700 دلار در سال است، هزینه های صعود به قله اورست بسیار زیاد است. حال سوال پیش می آید که از این پولی که از کوهنوردان می گیرند چه مقدار به عوامل نپالی کمک کننده به کوهنوردان می رسد؟ دولت نپال اعلام کرده که در هر سفر شرپ ها (نام بومیان کوهپایه های جنوبی هیمالیا-از نژاد تبت) 6000دلار، آشپزهای اردویی 2500 دلار و راهنمای مجموعه 10000 دلار درآمد دارند. اما نیمی از افرادی که در اورست جان خود را از دست داده اند، راهنماهای نپالی بوده اند. در فصل کوهنوردی در سال 2014، شانزده نپالی در بهمن این کوه کشته شدند که تا سال بعد آن روز مرگبارترین روز اورست بود. راهنماهای نجات و کارکنانی که به کوهنوردان برای فتح قله کمک می کنند بیشتر از همه در معرض دشواری و خطر هستند. شرپ ها اغلب در هر فصل 30 سفر و آن هم در شب برای راه اندازی مسیر انجام می دهند که کوهنوردان بتوانند مسیر را با سرعت مناسب طی کنند. شرپ ها برای کار بسیار سخت و خطرناکی که انجام می دهند اصلا مورد قدردانی قرار نگرفته اند. تنزینگ نورگی شرپایی است که در سال 1953 با هیلاری همراه شد. در سال 2015 نیز در فیلم اورست شرپاها فقط در پس زمینه فیلم در شرایط صعود به قله اورست حضور داشت.
هزینه های زیست محیطی
واقعیت تاسف آوری که وجود دارد این است که در نپال مقدار بسیار زیادی زباله در اطراف رشته کوه ها وجود دارد. هر چند امیدواریم که این زباله ها تبدیل به کوه نشوند! اورست به عنوان بزرگترین معدن زباله در جهان نامگذاری شده است. زباله هایی از قبیل تن های بسته بندی مواد غذایی، وسایل کوهنوردی و کمپینگ، مواد غذایی در این معدن زباله وجود دارد. البته از سال 2014 کوهنوردانی را که در سفر بازگشت از اورست زباله کافی تحویل ندهند، جریمه می شوند. در حال حاضر نیز از آن ها خواسته می شود که زباله هایشان را در کیسه هایی جمع آوری کنند اما تنها مشکل ما زباله هایی که کوهنوردان تولید می کنند، نیست. تخمین زده شده که حدود 20 تن مرده در اورست وجود دارد که به علت سرمای شدید این اجساد تجزیه نمی شوند و جمع آوری این اجساد مشکل بسیار بزرگی محسوب می شود. بعضی از این اجساد در مسیر کوهنوردان قابل دیدن هستند که در واقع یادآوری و هشداری است برای این کوهنوردان که چقدر این راه و شرایط صعود به قله اورست می تواند خطرناک باشد.
جایگزینی برای صعود به اورست
گردشگری بخش بزرگی از اقتصاد نپال بوده و نپال یک مکان ارزشمند و پرماجرا برای سفر است. همچنین در این کشور اکثر فعالیت هایی که مسافران می توانند از آن ها لذت ببرند ارزان و مقرون به صرفه هستند مانند قایقرانی، رنگ آمیزی حیوانات خانگی که این فعالیت و سرگرمی ها بسیار کم خطر است. همچنین با سفر به نپال شما می توانید محل اقامت و فعالیت های مورد نظرتان را از قبل رزرو کنید و می توانید به طور مستقیم با شیوه زندگی و فرهنگ این منطقه آشنا شده و به آن علاقمند شوید. همچنین در نپال قله های زیادی برای صعود وجود دارد که می توانید با هزینه بسیار کمتری نسبت به اورست دست به این کار بزنید. نپال از میان 1300 قله برای 414 قله اجازه صعود صادر کرده است. پس اگر قصد و هیجان صعود به یک کوه در هیمالیا را دارید گزینه های بسیار زیادی را به جز اورست دارید همچنین این کوه ها راهنماهای محلی داشته و خطرات بسیار کمتری نسبت به اورست دارند. البته کوهنوردی در اورست تنها راه دیدن همه کوه ها از بالاست و اردوگاه های کوه پایه اورست بسیار زیبا است البته از کاتماندو نیز میت وان با هواپیما مناظر اورست و کوه های اطرافش را از بالا دید. در پایان سال 2017 دولت نپال تعدادی از اقدامات جدید برای بهبود ایمنی صعود به اورست را معرفی کرد نظیر کوهنوردان خارجی دیگر اجازه صعود انفرادی را ندارند، کوهنوردانی که کور هستند و یا دونفره می خواهند کوهنوردی کنند اجازه صعود ندارند، گواهی پزشکی کوهنوردان به طور کامل بررسی خواهد شد تا اطمینان کامل حاصل شود که کوهنوردان آمادگی جسمی کامل را داشته باشند. اما با وجود تمام خطرات و مشکلات مربوط به بالا رفتن از بلندترین کوه جهان شاید زمان آن باشد که به جمله معروف ملوری دوباره فکر کنیم: اینکه شما توانایی صعود به اورست را دارید به معنی نیست که باید به آنجا صعود کنید.
سایت همگردی
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
چگونه مسواک را ضدعفونی کنیم؟
آلوده بودن مسواک می تواند موجب به وجود آمدن بیماری های دهان و دندان شود.کافیست چند دستورالعمل ساده را که در زیر به آنها اشاره شده برای تمیز نگهداشتن مسواک خود بکار ببندید:
۱ - پس از مسواک زدن هرگز مسواک خود را در وضعیت افقی قرار ندهید بلکه آن را به حالت ایستاده بگذارید تا آب به راحتی از روی آن عبور کند. بعلاوه در حالت ایستاده رطوبت برس های مسواک نیز به راحتی تبخیر می شوند. همچنین مسواکتان را در جا مسواکی هایی که برای همین کار طراحی شده اند، بگذارید و مطمئن شوید که با مسواک افراد دیگر تماس پیدا نکند.
۲ - پس از هر بار مسواک زدن حداقل یک یا دو دقیقه مسواکتان را زیر شیر آب نگه داشته و آبکشی کنید. سپس آن را با محلول دهان شویه قوی بشویید. اما مطمئن شوید که پس از خارج کردن مسواک از محلول دهان شویه آن را به خوبی آبکشی کرده باشید تا چیزی از محلول روی آن نماند.
۳ - مسواک خود را هفته ای یک نوبت در آب جوش قرار دهید. هر چند این کار به تدریج موجب نرم شدن برس مسواک می شود اما روشی بسیار موثر برای کشتن میکروب ها است. برای جلوگیری از آسیب دیدن مسواک فقط هفته ای یکبار از این روش استفاده کنید.
۴ - مسواک خود را برای چند دقیقه در کاسه ای پر از سرکه قرار دهید و سپس با آب داغ آبکشی کنید. مراقب باشید دست های خود را نسوزانید.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

راهکارهای مبارزه با رانت و فساد
در تمامی کشورهای جهان، دولتمردان و سیاستگذاران به صورت اجتنابناپذیری در معرض فساد قرار میگیرند این موضوع متخص به یک کشور و یا یک قاره خاص نیست. به طور کلی فساد به انگیزه افراد برای برآورده کردن منافع برخی افراد و یا گروههای خاص است.
اگر نگاهی به سابقه دولت های پیشین بیاندازیم متوجه خواهیم شد که کشور سالیان سال است که به فساد مبتلاست اما در هر دولتی میزان شدت آن کم و زیاد بوده است. از دولت های نهم و دهم فساد به ویژه از نوع اداری به طور افزاینده ای رشد پیدا کرد اما در 5 سال اخیر و در دولت تدبیر و امید این فساد به فساد سیاسی تغییر شکل داده است. بدین معنا که در حال حاضر جامعه درگیر و شاهد دو نوع فساد بزرگ اداری و سیاسی است.
در واقع از زمان شروع التهابات در بازار ارز و اخلال در ثبت سفارش برخی از محصولات، فساد سیاسی و یا نفوذ به دولت با هدف رانت جویی در سطوح بالای تصمیم گیری از طریق تبانی افراد با گروه های خاص و قدرتمند برای کسب سودهای هنگفت اتفاق افتاد. شاید اگر دولت بر اساس اصل 44 قانون اساسی بستر را برای حضور و فعالیت بیشتر بخش خصوصی فراهم می کرد، هم فضای اقتصادی سالم تر و هم ارزش افزوده ای که خلق می شد موجب رشد و توسعه کشور می گردید.
در پی آشفتگی های اخیر مرتب شاهد آن هستیم که افشاگری های مربوط به فساد شدت پیدا کرده است که در شرایط موجود بخشی از آن به دلیل تسویه حساب های جناحی و سیاسی و بخشی از آن جهت کاهش اعتراضات مردمی در این خصوص است. متاسفانه در ایران با وجود قوانین مربوط به سلامت اداری و نحوه مجازات مجرمان، در مرحله اجرا عملکرد مناسبی دیده نشده به گونه ای که فساد گسترده ای در جامعه حاکم می باشد. ممکن است در عمل برخوردهایی صورت گیرد اما عمده آنها سطحی بوده و عوامل زیربنایی همچنان فعال باقی می مانند.
برای هر شخصی منفعتش در اولویت قرار دارد و اگر فرد سالمی در سیستم فساد قرار گیرد به ناچار آلوده آن خواهد شد. در حال حاضر با شروع تحریم ها فضا برای سوء استفاده سودجویان و افراد وابسته و ناسالم بازتر شده است. این که سیاست ها و قوانین چه اندازه کارآمد و صحیح بوده باید با وضعیت فساد موجود سنجیده شود.گاهی بروز رانت و فساد از همین قوانین ناشی می شود. فضای کسب و کار سالم و رقابتی نقش بسیار مهمی در کاهش این بحران دارد. تا زمانی که این فضا برای فعالیت بنگاه ها نامساعد و قوانین مربوطه پیچیده باشد، فعال اقتصادی را در بیراهه رشوه و باندبازی قرار می دهد.
از طرفی دیگر هر چه راه افشاگری صحیح و دقیق از طریق رسانه ها بیشتر باشد، از گسترش آن جلوگیری می شود. آزادی کامل رسانه ها و دسترسی به اسناد و مدارک کلیه حساب ها و انتشار آنها ضروری است. بدین منظور یکی از مصادیق شفافیت، شفافیت مالی و فعالیت های اقتصادی است. ایران در سال های اخیر در خصوص مبارزه با پولشویی قوانینی را به تصویب رسانده و اقداماتی را انجام داده است. لکن از سوی مجامع بین المللی ایران یکی از کشورهایی است که در لیست سیاه اقدام متقابل قرار دارد و عدم پیوستن کشور به FATF مشکلاتی به جز تحریم های فعلی را برای مبادلات بین المللی و روابط تجاری ایران ایجاد می نماید. از آنجا که پیوستن به این سازمان نیازمند شفافیت مالی و فعالیت های اقتصادی افراد و گروه ها و سازمان های مختلف است، برخی از افراد و احزاب به دلیل به خطر افتادن منافع خود، با عضویت در این سازمان مخالفت می کنند. در شرایطی که احتمال از بین رفتن توافقنامه برجام وجود دارد و وضعیت معیشت مردم روز به روز وخیم تر می شود، ضرورت پیوستن ایران به سازمان FATF بیشتر مشخص می گردد.
بنابراین برای مبارزه با فساد اقدام هم زمان لازم است بدین معنا که هم افراد بایستی سالم و متکی بر دانش علوم سیاسی و مدیریت سالم باشند و هم ساختار حکومتی- سیاسی کشور به دور از فساد شکل بگیرد. شفاف سازی فعالیت های افراد در کلیه بخش های حکمرانی اعم از قانونگاری، اجرایی، قضایی، لازم و ضروری است. بدنه بزرگ دولت و دخالت وی در امور مختلف و تصدی در اموری که مربوط به بخش خصوصی است خود ایجادکننده فساد است. بنابراین کاهش تصدی گری و کوچک سازی دولت، خصوصی سازی و واگذاری های عادلانه و منطقی برخی از امور به این بخش از دیگر راهکارهای مبارزه با فساد و رانت می باشد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
آیا ابرتورم در راه است؟
آیا اقتصاد ایران امروز در موقعیت ابرتورمی قرار دارد؟ وقتی از ابر تورم سخن می گوییم تورم های چند هزار درصدی همانند آنچه در آلمان بعد از جنگ جهانی دوم یا ونزوئلا در ماه های اخیر رخ داده است منظورمان می باشد.
در خصوص نقدینگی و ارتباط آن با موضوع تورم و شرایط تورمی که براقتصاد کشور سایه افکنده است می توان به محورهای مختلفی اشاره داشت، آنچه درباره اقتصاد ایران که امروز به لحاظ زیر ساختی دارای مشکلات متعددی است می توان گفت این است که رشد نقدینگی به میزانی فراتر ازرشد اقتصادی بوده است. این موضوع اگر در کوتاه مدت اثر خود را بر تورم بر جای نگذارد مسلما اثر تورمی شدیدی در بلند مدت خواهد داشت. اثر رشد نقدینگی برتورم مساله ای اثبات شده و غیر قابل انکار است.
وقتی می گوییم نقدینگی به عد 1600 هزار میلیارد تومان رسیده است به این معنا نیست که این عدد پول سرگردان در اقتصاد ایران وجود دارد که اگر این عدد به سمت اقتصاد هدایت شود منجر به بهبود شرایط اقتصادی خواهد شد. یعنی لزوما بین نقدینگی ومنابع در اختیار برای سرمایه گذاری رابطه یک به یک وجود ندارد. با توجه به نوساناتی که در اقتصاد ایجاد می شود آن بخش از نقدینگی که سیالیت دارد می تواند منتج به تورم شود. عدد 1600 هزار میلیارد تومان نقدینگی عددی است که در شهریور ماه 1397عنوان شده است.
آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد در پایان سال 1396 حدود 1490 هزار میلیارد تومان نقدینگی وجود داشته که این عدد دو جزء کلی دارد یا "پول" است که اسکناس و مسکوک و سپرده های دیداری مردم در بانکها محسوب می شود و حدود 185 هزار میلیارد تومان است و یا "شبه پول" است. شبه پول سرمایه گذاری های مدت داردر سیستم بانکی یا سپرده های قرض الحسنه ای است که در سیستم بانکی گذاشته می شود. عدد شبه پول در اقتصاد ایران در پایان سال 1396 حدود 1304 هزار میلیارد تومان است که از این مبلغ 1207هزار میلیارد تومان آن سرمایه گذاری مدت دار و 75 هزار میلیارد تومان آن سپرده های قرض الحسنه است.
بیان این اعداد از این حیث قابل توجه است که روشن می شود آن بخش از نقدینگی که در قالب شبه پول و سرمایه گذاری مدت داراست قابلیت تحرک یا سیالیت دراقتصاد را دارد. از 1207 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری مدت داری که در سیستم بانکی وجود دارد یا در آمارهای بانک مرکزی منتشر شده حدود 765 هزار میلیارد تومان آن سپرده های مدت دار نزدیک یک ساله و 441 هزار میلیارد تومان آن سپرده های کوتاه مدت است. یعنی این 441 هزار میلیارد تومان از نقدینگی قابلیت حرکت سریع از یک بازار به بازار دیگر را داشته و قادر به تاثیر گذاری بر سایر بازارهاست.
اما سوال اینجاست در شرایط فعلی چه اتفاقی دراقتصاد ایران رخ داده که این نقدینگی آنقدر مورد توجه واقع شده است؟ متاسفانه دولت دوازدهم به نظرات کارشناسی بسیار گسترده و مطالعات عمیقی که در اقتصاد ایران صورت گرفته است خصوصا نسبت به مساله مدیریت بازار ارز بی توجهی جدی از خود نشان داده است که این بی توجهی منجر به تلاطمات شدید دربازار ارز شده است. وقتی تلاطم شدید در بازار ارز به وجود می آید اثر مستقیم اقتصادی از خود به جای می گذارد. مطالعات نشان می دهد هر ده درصد افزایش در نرخ ارز باعث ایجاد 2 درصد تورم در اقتصاد می شود. این موضوع از تبعات آثار روانی این امر بر بازار است. نرخ ارز شاخصی در اقتصاد است که درست یا غلط بسیاری ازخدمات و کالاها بر اساس آن ارزشگذاری می شوند.
دراین میان با توجه به افزایش قیمت همه کالاها متناسب با افزایش نرخ ارز این سوال همواره از سوی مردم مطرح می شود که دلیل افزایش قیمت کالاهایی که ارزش بخش وارداتی در آن بالا نیست چیست؟ با توجه به اینکه قیمتها ،خصوصا قیمت های نسبی در اقتصاد به گونه ای است که همانند عروسک های خیمه شب بازی بالا و پایین می رود تا تناسب و تعادلی در آن ایجاد شود.
به عبارت بهتر هنگامی که دست های عروسک گردان بالا می رود، لاجرم عروسک به سمت بالا کشیده می شود. لذا کالاهایی که ارز بری آنها بالاست به واسطه افزایش نرخ ارز دچار افزایش قیمت می شوند. لذا لاجرم با توجه به مساله قیمت های نسبی، قیمت سایر کالاهایی که ارزش گذاری ارزی نیز نمی شوند افزایش می یابد. یقینا مهمترین دلیل این موضوع بی توجهی جدی نسبت به مساله سیاست گذاری ارزی خصوصا در یک سال اخیر است.
البته در این میان نمی توان آثار تحریم ها وفشارهای خارجی را نیز نفی کرد. همانگونه که مدیریت بازار ارز و نرخ ارز بر اقتصاد نیز بسیار حائز اهمیت است. متاسفانه سیاست گذاران اقتصادی دولت آقای روحانی کارشناسانی هستند که باور دارند با افزایش نرخ ارز می توان اقتصاد کشور را نجات داد. در حالی که این باور، نگاه بسیار خطرناکی است و در تجارب قبلی نیز شکست خورده است. اما دولتمردان همچنان از آن درس نگرفته اند.
این باور جدی در دولتی ها وجود دارد که افزایش نرخ ارز موجب رشد صادرات غیر نفتی و بهبود اقتصادی می شود. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد اولا این رابطه مطلقا رابطه پایدار وقابل توجهی نیست، ثانیا حتی اگر افزایش نرخ ارز اثر جزئی بر صادرات غیر نفتی داشته باشد باید توجه کنیم این افزایش نرخ ارز تعادل قیمتی دراقتصاد را به هم می زند. وقتی تعادل قیمتی در اقتصاد به هم خورد لاجرم افزایش تورم ایجاد می شود.
افزایش تورم نیز قدرت خرید مردم را کاهش می دهد. بنابراین صرفا یک جزء از مساله افزایش ارزی که با آن مواجه هستیم مساله نقدینگی است. دولت آقای روحانی نقدینگی را در سطح 490 هزار میلیارد تومان تحویل گرفت اما این عدد در حال حاضر 1600 هزار میلیارد تومان یعنی نزدیک به چهار برابر افزایش یافته است. افزایش چهار برابری نقدینگی در اقتصاد به دلایلی مثل بالا بودن نرخ سود بانکی و فاصله زمانی بین افزایش نقدینگی و افزایش تورم در سالهای گذشته منجر به همین حجم از تورم نشده است. این فاصله زمانی در سال های گذشته باعث شد افزایش نقدینگی منجر به افزایش تورم دراقتصاد نشود اما در حال حاضر شاهد آثار آن بر اقتصاد هستیم. وقتی مثلا تورم نقطه به نقطه در مرداد ماه سال جاری را با تیرماه مقایسه می کنیم. طبق آمارهای بانک مرکزی تورم مرداد ماه نسبت به تیر ماه پنج ونیم درصد افزایش داشته است که این عدد بالاترین نرخ تورم نقطه به نقطه ماهیانه در بیست سال اخیر درکشور است. همچنین تورم نقطه به نقطه بخش تولید کننده حدود 6.3 دهم درصد بوده است.
چنانچه هنگامی که عدد تورم نقطه به نقطه نسبت به مردادماه سال 96 را می سنجیم این رقم حدود 24 درصد است که به معنای افزایش شیب تورم در اقتصاد ایران است. بی شک اگر این روند خصوصا درتورم ماهیانه، تداوم داشته و متوقف نشود اعداد تورم بالای 50 درصد برای ماه های آینده قطعی خواهد بود. لذا اگر دولت دراین زمینه اعمال نظارت و کنترل قوی نداشته باشد ایجاد تورم با رقم اعلام شده قطعی است.
دلایل عدم همخوانی آمارها با واقعیات
باید به این نکته توجه کنیم که آمار اعلام شده از سوی بانک مرکزی در خصوص افزایش نرخ تورم همواره درباره گذشته است. به این معنا که دربازه زمانی مشخصی، بانک مرکزی هر ماه قیمت حدود 370 قلم کالا را در مناطق شهری و روستایی با قیمت ماه گذشته آن ها مقایسه می کند. با توجه به ضریب اهمیت کالاها در سبد مصرف خانوار وزن دهی صورت گرفته و در نهایت عدد تورمی به عنوان آمار تورم ماه گذشته اعلام می شود.
یکی از دلایلی که باعث شده افزایش نرخ تورم در حال حاضر اثر خود را در اعلام های بانک مرکزی نشان ندهد همین موضوع است.
مساله دوم در آمار منتشر شده یا شاخص تورم بانک مرکزی متوسط افزایش سطح قیمت ها در بازار کالاست، به این معنا که بانک مرکزی آمار حدود 370 قلم کالا را در نظر می گیرد که این کالاها در سبدی که محاسبه می شوند وزن یکسانی ندارند. کالایی مثل مسکن 25 درصد وزن دارد و کالای دیگری مثل لباس و پوشاک اثر وزنی کمتری دارد. لذا هنگامی که بانک مرکزی اعلام می کند 12 درصد تورم داریم، به این معنا نیست که افزایش قیمت مسکن 12 درصد یا مثلا افزایش قیمت کیف وکفش 12 درصد است. بلکه دراین 370 قلم کالا، کالاهایی وجود دارند که افزایش قیمت آن ها ممکن است حتی تا صد درصد هم رشد کرده باشد یا کالاهایی باشند که قیمت آن ها کمتر از شش درصد رشد داشته باشد که در مجموع متوسط و میانگین قیمت موارد مطرح شده حدود 12 درصد خواهد بود.
سومین مساله این است که مردم نسبت به قیمت کالاها حساسیت متفاوتی دارند؛ کالاهایی که بیشترین تماس یا برخورد را با آن دارند به عنوان شاخص قیمت در نظر می گیرند. در این میان بین مفهوم گرانی و تورم اشتباهی اتفاق می افتد که این احساس را به وجود می آورد که آمار بانک مرکزی دقیق یا درست نیست. اما با توجه به شرایط فعلی اگر روند فعلی شیب افزایش قیمت ها با وضعیت موجود ادامه پیدا کند قطعا تورم تا پایان سال از عدد 50 درصد نیز عبور خواهد کرد.
ابرتورم در راه است؟
بعضا این سوال مطرح می شود که آیا اقتصاد ایران امروز در موقعیت ابرتورمی قرار دارد؟ وقتی از ابر تورم سخن می گوییم تورم های چند درصدی و چند هزار درصدی همانند آنچه در آلمان بعد از جنگ جهانی دوم یا ونزوئلا در ماه های اخیر و برخی از کشورهای آفریقایی مانند زیمبابوه در طول دهه های گذشته رخ داده است سخن می گوییم. واقعیت این است که شرایط اقتصاد ما در حال حاضر با کشورهای نامبرده متفاوت است. بنابراین نمی توان تورم های موجود را ابر تورم نامید. تا دو دهه پیش تورم مساله بسیاری از کشورهای دنیا بود. تا یک دهه پیش تورم مختص برخی کشورهای در حال توسعه و کشورهای جهان سومی بود. اما امروز مساله تورم های بالا فقط مختص چند کشور محدود یعنی کمتر از 10 کشوردر دنیاست. متاسفانه ایران نیز جزء معدود اقتصادهای دنیا است که شاهد تورم های بالاست. اگر چه تورم به طور متوسط در برخی سالها به زیر ده درصد رسیده است و حتی در سال گذشته تورم در مقطعی به زیرده درصد رسید اما متاسفانه تورم ساختاری و حدود 20 درصدی در ایران به یک عادت تبدیل شده است.
جای تاسف دارد که ایران جزء معدود کشورهایی است که هنوز نتوانسته مساله تورم را حل کند. قطعا اگر این اتفاق محقق نشود و همین روند تداوم یابد در سال های پیش رو با مشکلات جدی دست به گریبان خواهیم بود. چرا که وقتی تورم در اقتصاد اتفاق می افتد اثر بسیار فوری آن کاهش قدرت خرید مردم بخصوص قدرت خرید طبقات ضعیف جامعه است.
طبیعتا دهک های یک تا پنج که جزء دهک های ضعیف جامعه به شمار می روند با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند. بنابراین با افزایش تورم اثر فقیر سازی در جامعه بیش از پیش نمایان می شود. اثر بعدی باعث بی تعادلی درسطح برابری ودسترسی به امکانات، فرصت ها، ثروت ها یا شاخص ضریب جینی در اقتصاد می شود. این شاخص نشان دهنده نابرابری در یک اقتصاد است به طوریکه هر چه قدر این عدد به یک نزدیک تر شود می گوییم این اقتصاد به شدت نابرابر شده و شکاف اقتصادی در آن جامعه افزایش یافته است وهرچه قدر به صفر نزدیک تر شود این اقتصاد، در شرایطی است که برابری بیشتری در آن وجود دارد.
وقتی تورم در اقتصادی به وجود می آید ارزش دارایی گروه های بالای درآمدی یعنی دهک های 8 و 9 و 10 که دارای ثروت های غیر نقدی هستند به شدت افزایش یافته یا به تعبیری ثروتمند تر می شوند که این موضوع منجر به افزایش نابرابری در سطح جامعه می شود. افزایش نابرابری نیز در نهایت به بحرانهای اجتماعی می انجامد. احساس نابرابری در اقتصاد که این روزها به صورت جدی در میان مردم دیده می شود اثر خطرناک تری نسبت به نابرابری واقعی درآمدی از خود برجا می گذارد.
در چنین شرایطی اصلی ترین ومهمترین سیاستی که باید مد نظردولت قرار گیرد، ایجاد اعتماد در مردم نسبت به سیاست گذاری های دولت است. متاسفانه مردم نسبت به سیاست های اعلامی مسئولان اقتصادی یا تصمیم گیران اعتماد کافی ندارند.
برای نمونه اگر چه دولت اعلام می کند به اندازه کافی ارز داشته و قادر به کنترل بازار هستیم اما مردم به صف های خرید سکه و دلار هجوم می برند. آمارهایی که درباره خرید کالاهای با دوام مثل خودرو منتشر می شود آمارهای وحشتناک و نگران کننده ای است. به طوری که هفته گذشته و پس از اینکه یکی از خودروسازان کشور پیش فروش خودروهای از رده خارج خود را اعلام کرد. آمارها بیانگر آن بود که حدود 6 میلیون مراجعه کننده جدی که برای خرید تلاش میکردند وجود داشته آن هم برای 55 هزار خودرو. محاسبات نشان داد اگر این 6 میلیون نفر به صورت واقعی وارد بازار می شدند تقاضایی به میزان 150 هزار میلیارد تومان را به بازار منتقل می کردند. در شرایط ثبت نام یا پیش فروش خودرو هجوم گسترده به خرید خودرو نشان می دهد مردم به دلیل تورم به دنبال حفظ ارزش پول خود هستند.
دومین مساله این است که دولت به سرعت، کالاهای اساسی مورد نیاز مردم را در بازه زمانی کوتاه ومشخصی تامین کند.عدم ترخیص کالاهای اساسی مردم از گمرک یا عدم ترخیص مواد مصرفی یا کالاهای واسطه ای کارخانه های تولیدی قطعا اثرات تورمی خود را در ماه های آتی برجا خواهد گذاشت. سفته بازان یا سوداگران ممکن است در مراحل بعدی به سمت کالاهای مصرفی اساسی مردم هجوم بیاورند که این مرحله، در صورتی که اتفاق بیفتد مرحله بسیار خطرناک ونگران کننده ای در کشور ایجاد می کند. مسلما دوران آزمون خطا گذشته است. سیاست گذاران باید این ذهنیت را به دور بیندازند که با تغییر در نرخ ارز می توانند هدف هایی همانند افزایش درآمدهای ریالی دولت یا بهبود صادرات غیر نفتی را داشته باشند. افزایش نرخ ارز یکی از خطرناکترین اتفاقاتی است که می تواند بنیادهای اقتصادی را با چالش های جدی رو به رو کند. متاسفانه گروه های پایین درآمدی یعنی دهک های یک تا پنج جامعه با تورم وافزایش قیمت ارز به شدت آسیب دیده اند. لذا برنامه های حمایتی دولت برای اینکه بخشی از کاهش قدرت خرید مردم را جبران کند از نیازهای جدی دیگری است که باید توجه کافی به آن صورت گیرد.
اصغر بالسینی اقتصاددان
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

نقدینگی بالا در اقتصاد ایران هراس دارد؟
یک تحلیلگر و کارشناس مسایل بینالملل عنوان میکند: «سرعت گردش پایین پول در کشور که به زیر یک رسیده است، نشان دهنده رکود و افزایش هزینه مبادله نیست، بلکه نشاندهنده گیر کردن پول در چندین ایستگاه در اقتصاد ایران است.»
حالا اگر مردم هجوم ببرند و بخواهند از سپردههای خودشان استفاده کنند (یعنی به حسابهای دیداری خود منتقل کنند)، نه بانکها میتوانند پرداخت کنند و نه دولت میگذارد. بانک مرکزی با یک بخشنامه جلوی تخلیه سپردههای غیردیداری را میگیرد. پس پول آزاد و در گردش سریع کل پول (نه شبه پول) به اضافه آن قسمت از شبه پول است که میتواند با کمترین زمان مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین اگر در آینده چیزی غیرعادی رخ ندهد، میتوان گفت که:اول، احتمال افزایش قیمت مسکن با موجهای بلند همانند گذشته وجود ندارد.دوم، احتمال ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران نزدیک به صفراست؛ مگر اینکه اتاقات عجیبی بیفتد.سوم، احتمال تورمهای افسارگسیخته و مهار نشدنی بسیار کم است.
چهارم، اگر تحریکهای سیاسی از بین بروند، احتمال کاهش دلار به زیر ده هزار تومان زیاد خواهد بود.پنجم، اینکه نقدینگی همانند آبی پشت سد گیر کرده است و با یک اتفاق ممکن است اقتصاد ایران را سیل ببرد، به دلیل قفل شدگی نقدینگی نا محتمل است.ششم، چون نقدینگی جدید هم عمدتا در بانکها و از طریق ضریب فزاینده نقدینگی شکل میگیرد، نمیتواند خیلی ترسناک باشد.هفتم، عامل تهدید کننده اقتصاد کشور در شرایط فعلی نقدینگی نیست، بلکه نرخ ارز است. نرخ ارز بازار آزاد هم آنقدر حجم بالایی ندارد که برای بالا رفتنش نیاز به نقدینگی زیاد داشته باشد. اتفاقا به دلایل متعددی میتوان استدلال کرد که همین افزایش نرخ ارز اهرم قدرتمندی برای فشار به اقتصاد ایران برای افزایش نقدینگی است، یعنی معلول جای علت نشسته است.سرعت گردش پایین پول در کشور که به زیر یک رسیده است، نشان دهنده رکود و افزایش هزینه مبادله نیست، بلکه نشاندهنده گیر کردن پول در چندین ایستگاه در اقتصاد ایران است.»
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

یک اقتصاددان با اشاره به استیضاح وزیر اقتصاد در مجلس شورای اسلامی، مشکلات تیم اقتصادی را نه بهخاطر مسائل فردی بلکه در نوع رویکرد دولت به مسائل اقتصادی ارزیابی کرد.
وی با بیان اینکه دولت در شرایط فعلی نیاز به اصلاحات اساسی و تصمیمات شجاعانه دارد گفت که دولت باید در حوزه مسائل یارانهای و مخارج دولت تجدیدنظر جدی کند ضمن اینکه باید اصلاحات پولی و بانکی و اصلاح در قیمت حاملهای انرژی را هم در دستور کار قرار دهد.
او با بیان این که سیستم اقتصادی ما دچار بیانضباطیهای پولی و مالی شده است در توضیح این مقوله اظهار کرد: این به آن معنا است که ما به جاهایی پول میدهیم که نباید بدهیم و از طرف دیگر به جاهایی که باید پول بدهیم پول نمیدهیم. علاوه بر اینها ما در روند جذب نیروهای دولتی شیوههای غیر کارشناسی را الگو قرار دادهایم که باعث نمیشود تا بتوانیم شایستهها را در سیستمهای تخصصی خود جذب کنیم.
این اقتصاددان با بیان اینکه نمیتوان همه تقصیرها را به گردن دولت انداخت بر نقش مجلس در ایجاد مسائل اقتصادی هم تاکید کرد و گفت: اگر واقعا اقدامات بخردانه و تغییر رویکرد اقتصادی را در پیش بگیریم اوضاع تغییر خواهد کرد. واقعیت این است که نمیتوان بدون هیچ هزینهای پیشرفت کرد؛ ما تا زمانی که رویکرد اقتصادیمان به تحولات جهانی تغییر پیدا نکند و نتوانیم کشور را ارزان اداره کنیم نمیتوانیم انتظار هیچ بهبود وضعیتی داشته باشیم.
گفتنی است بررسی طرح استیضاح مسعود کرباسیان - وزیر امور اقتصادی و دارایی - در دستور کار جلسه علنی روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی قرار گرفت که پس از اظهارات نمایندگان متقاضی استیضاح و دفاعیات وزیر، نمایندگان با ۱۳۷ رای موافق، ۱۲۱ رای مخالف و ۲ رای ممتنع از مجموع ۲۶۰ نماینده با استیضاح وزیر اقتصاد موافقت کردند.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
چند پیشنهاد برای حل مساله FATF
کارگروه ویژه اقدام مالی چیست و چه اختیاراتی دارد؟
این کارگروه در سال ۱۹۸۷ میلادی توسط گروه ۷ (انگلیس، فرانسه، آمریکا، ژاپن، ایتالیا، کانادا و آلمان) با هدف مقابله با پولشویی تاسیس شد و مقر آن در پاریس است. بعدها اختیارات دیگری نظیر مقابله با تامین مالی تروریسم به اختیارات آن افزوده شد. بر خلاف اظهار نظر مخالفان در مورد اینکه تنها ۳۵ کشور عضو این گروه هستند، باید گفت که تقریبا تمام کشورها هر ۴۰ توصیه این گروه را اجرا میکنند یا متعهد به اجرای آن هستند. به گفته خود FATF در بخش مربوط به "طرفهای با ریسک بالا و غیر همکار" که در بیست و سوم ژوئیه امسال منتشر شد فقط ایران و کره شمالی جزو کشورهای غیر همکار هستند.کشورهایی که در لیست سیاه این کارگروه قرار می گیرند، در واقع از شبکه مالی جهانی کنار گذاشته میشوند، چرا که هیچ بانکی قادر به همکاری با آنها نخواهد بود.
ایران در لیست انتظار FATF
نخستین بار در سال ۲۰۰۸ و همزمان با تحریم های هستهای، این کارگروه، ایران را در لیست سیاه خود قرار داد و ایران تا زمان امضای برجام در این لیست باقی ماند. پس از برجام و با اقدامات صورت گرفته، نام ایران در ژوئن ۲۰۱۶ از لیست سیاه خارج و وارد فهرست انتظار شد، اما خروج کامل از این فهرست مشروط به تامین خواستههای این گروه تا ماه اکتبر (کمتر از یک ماه دیگر) است.
چرا FATF لوایح باید تصویب شود؟
نشریه وال استریت ژورنال در ماه ژوئیه نوشته بود که خیلی از کشورها به ویژه اتحادیه اروپا تداوم همکاریها با ایران به ویژه در حوزه بانکی را منوط به پذیرش لوایح این کارگروه توسط ایران کردهاند و در صورت بازگشت ایران به فهرست سیاه، عملا روابط بانکی ایران با جهان قطع و ایدههایی نظیر ایجاد سیستم پرداخت مستقل بین ایران و اروپا به تاریخ خواهد پیوست.به نوشته این نشریه آمریکایی، با توجه به شرایط فعلی اقتصاد و مشکلات متعدد آن، بازگشت ایران به فهرست سیاه به منزله قفلی جدید بر درهای اقتصاد خواهد بود و به جز پیامد عملی که در بالا ذکر شد، پیامدهای روانی آن باعث تلاطم بازار به ویژه در حوزه ارز و سرمایهگذاری خارجی خواهد شد. شاید این ادعا که با تصویب لوایح چهارگانه، قیمت ارز میتواند تا ۵۰ درصد کاهش یابد اغراق آمیز باشد، اما قطعا تصویب آن به حفظ آرامش بازار کمک شایانی خواهد کرد.
چرا FATF لوایحنباید تصویب شود؟
از جمله استدلالهای موافقان لوایح مذکور این است که ایران هر زمان بخواهد میتواند از FATF خارج شود و این لوایح الزامآور نیست. اگرچه این گفته روی کاغذ صحیح است اما در عمل، خروج پس از تصویب لوایح دارای پیامدهای بسیار ناگوارتری است، چرا که در این صورت قطعا اجماع جهانی علیه ایران شکل خواهد گرفت؛ ضمن آنکه خروج ایران از تعهدات خود، پروسهای زمانبر است و نمیتواند یک شبه انجام شود.طبق لوایح مورد درخواست FATF درصورتی که کشورهای عضو از ایران بخواهند که اطلاعات تراکنشهای ریالی خود را در اختیار آنها بگذارد، ایران موظف به انجام این کار است (طبق اطلاعات مندرج در بخش راهنمای " استانداردهای اشتراک اطلاعات" سایت FATF) و این مهمترین و اصلیترین دلیل مخالفان تصویب لوایح چهارگانه است؛ چرا که این اطلاعات در نهایت از طریق کشوری که از ایران درخواست اطلاعات کرده است، در اختیار آمریکا قرار خواهد گرفت و دقت و اثربخشی تحریمهای آمریکا را به شدت بالا خواهد برد. این تعبیر موافقان که میتوانیم اطلاعات غلط به طرف مقابل بدهیم نیز اشتباه است، چرا که اگر در یک مورد ثابت شود که ایران اطلاعات نادرست بوده است، ایران قطعا به لیست سیاه میرود و اگر اطلاعات بدهد هم با دست خود راه را برای تحریمهای آمریکا باز خواهد کرد.بعید به نظر میرسد که علت اصلی مخالفان با تصویب این لوایح صرفا مسائلی همچون حمایت از محور مقاومت باشد، بلکه سیاستگذار به خوبی میداند که با ارائه اطلاعات تراکنشهای مالی به واحد اطلاعات مالی، چه هدیه بزرگی به آمریکائیها خواهد داد.
راه حل مساله چیست؟
اگر ایران در شرایط تحریمی امروز قرار نداشت، شاید هیچ ضروریتی برای رد لوایح نبود، اما اکنون نگرانیها دلایلی منطقی دارد. با این حال به عقیده برخی از کارشناسان و اقتصاددانان، به نظر میرسد بهترین راهکار در شرایط کنونی این باشد که ایران لوایح FATF را هم بپذیرد و هم نپذیرد! بدین معنا که مشابه سیاست دولت آمریکا در قضیه برجام، پذیرش لوایح FATF از سوی ایران میتواند به صورت مشروط، مقطعی و مرحلهای باشد، چرا که FATF محدودیت همیشگی در نظر نگرفته است و اگر ایران بگوید تعهدات را تا مدت مشخصی انجام خواهد داد، قانون را نقض نکرده است.به همین منظور با توجه به اینکه مدت زیادی تا ضربالاجل کارگروه ویژه اقدام مالی باقی نمانده است، خواستههایFATF میتواند به صورت مشروط پذیرش شود و اجرای تعهدات به صورت مرحلهای (مثلا هر شش ماه یک بار مشابه رویکرد آمریکا در برجام) و تنها در صورت اجرای تعهدات متقابل، مطمئن بودن از امانتداری در حفظ اطلاعات مالی ایران، گسترش روابط بانکی با ایران و پیشرفت در مذاکرات ادامه یابد.
با مراجعه به بخش توصیه نامههای این کارگروه در سال ۲۰۱۲ و نیز "راهنمای مبتنی بر رویکرد ریسک" میتوان دریافت از آنجا که خوشبختانه برنامه اقدام (action plan ) برای هر کشوری متفاوت است و به صورت یک قاعده کلی نیست، مسوولان باید با FATF وارد مذاکره شوند و پایبندی به اجرای تعهدات را منوط به تغییر بندهای جنجالی به ویژه ارائه اطلاعات تراکنشهای مالی کنند.همچنین با توجه به اینکه بار عمده نقل و انتقال مالی ایران با خارج از طریق صرافیها صورت میگیرد، دولت باید با حمایت از آنها مانع قرار گرفتن فعالیت صرافیها در زمره مصادیق پولشویی و تامین مالی تروریسم شود.به عقیده کارشناسان، سیاستگذار باید هر چه سریعتر نسبت تقویت و بازسازی شبکه ارزی اقدام کند و در این راستا تمرکز صرافیها بر نقاطی خاص (مثلا دبی یا سلیمانیه) علاوه بر اینکه دست آمریکا را برای فشار بر گلوگاه ارزی ایران باز گذاشته است، این شبکه را آسیبپذیر کرده است و حل این مشکل، هم در مساله FATF وهم در مساله بازار ارز راهگشا است. ضمن آن که در چارچوب تعهدات برجامی و قبول انجام تعهدات مورد درخواست، به تدریج باید سهم بخش بانکی از مبادلات ارزی افزایش یافته و به سطح معقولی برسد.به نوشته خبرگزاری دویچه وله، آمریکا در ماه می با همکاری امارات توانست بخشی از شبکه صرافی ایران را که در دبی فعال بود تحریم کند که این کار در آن مقطع، فشار ارزی زیادی به بازار ایران وارد کرد.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
![]()
استاد دانشگاه ایلینویز پاسخ داد؛
آیا ایران، ونزوئلا میشود؟
اقتصادنیوز: هادی صالحیاصفهانیاستاد ایرانی دانشگاه ایلینویز، در پاسخ به این پرسش که روند تورمی در کشور نشان میدهد این اولینباری نیست که کشور با تورم بالا مواجه است، در دهههای ۵۰، ۷۰ و حتی در این اواخر در سالهای ۹۱ نیز اقتصاد دچار تورم بالا بود؛ اما این تورم هرگز از ۵۰ درصد بیشتر نشده است. پیشبینی شما از شرایط تورمی کشور چه خواهد بود و چرا ایران ونزوئلا نخواهد شد؟
به گزارش اقتصادنیوز صالحیاصفهانی در پاسخ به این سوال گفت: علت ونزوئلایی نشدن این است که میخواهم امیدوار باشم که کسی کاری انجام دهد که این شرایط ادامه پیدا نکند. فکر میکنم راههایی وجود دارد که افرادی که میتوانند در تصمیمگیریهای اصلی شرکت کنند، چارهای بیندیشند.
البته ممکن است مانند تثبیت نرخ ارز تصمیمی بگیرند که شرایط را بدتر کند. در مورد ونزوئلا باید به این نکته توجه کرد که در این کشور مخالفان دولت در داخل کشور به هیچ عنوان با دولت نتوانستند کنار بیایند و این دعوای سیاسی به جایی کشید که دیگر نه راهی برای دولت باقی گذاشت و نه برای مخالفان.
دولت نیز مجبور شد برای اینکه سرپا بماند پول چاپ کند و به طرفدارانش بدهد و با ایجاد تورم مخالفان خود را حذف کند. این وضعیت ادامه پیدا کرده و در حالحاضر هر کاری انجام دهند اعتماد عمومی برنمیگردد و مردم صف کشیدهاند که به کشورهایی مانند پرو و کلمبیا فرار کنند.
در ایران به نظر میرسد در صورتی که دولت تصمیمگیریهای درستی انجام دهد، بهدلیل تحریمها و کاهش درآمدهای نفتی دلار تا حدی بهطور طبیعی افزایش پیدا کند و به تبع آن درآمد واقعی مردم افت میکند.
از سوی دیگر تقاضای واردات کاهش پیدا کرده و میتوان با ایجاد ظرفیتهای جدید در اقتصاد شرایط تثبیت شود. اگر بخواهیم تورم را کنترل کنیم، حتما درآمد مردم افت خواهد کرد؛ ولی میتوانیم از این شرایط گذر کنیم؛ البته اگر دولت خوب عمل نکند، این شرایط میتواند به یک بحران عمیقتر تبدیل شود. من امیداورم ما ملتی باشیم که مشکلاتمان را بهتر از ونزوئلا حل کنیم.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی:
یا همه از این گردنه رد میشویم یا هیچ کس رد نمیشود
یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفت: امروز مردم میدانند که نسبت به سال گذشته ۷۵ درصد از دارایی خود را از دست دادهاند، نیاز به بازگو کردن ما نیست. باید اختلافات را کنار بگذاریم و نسبت به حل مشکلات اقدام کنیم.
به گزارش نصر به نقل از ایسنا، محمد حسننژاد در نطق میان دستور جلسه امروز (چهارشنبه) مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: نطق اضطراری باید به مسائل اضطرار روز اشاره داشته باشد. ما امروز شاهد گرانی، رکود، نابهسامانی اقتصادی و تغییر قیمتها به صورت لحظهای هستیم. امروز قیمتها ثانیه به ثانیه در حال افزایش است، چرا که نوسانات ارزی در اقتصاد اثرگذار است.
وی در ادامه گفت:
امروز همه ما از گرانی خودرو، سکه و کمبود پوشک گله میکنیم، اما همه اینها معلول گرانی ارز هستند.
اکنون باید پرسید که چرا ارز افزایش یافته است. مردم خود به خوبی میدانند که از پارسال تا به امسال ۷۵ درصد از ثروت خود را از دست دادهاند و کارمندان و کارگران ۱۰ الی ۱۲ درصد افزایش حقوق داشتند، ولی تورم چندین برابر شده است.
نماینده مردم مرند در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: مردم همه این مسائل را میدانند. ما باید بدون انتقاد از یکدیگر نسبت به حل این مسائل اقدام کنیم.
افزایش ارز که عامل تمام این نابهسامانیها است چند دلیل دارد؛ یکی مرتبط با بحث خروج آمریکا از برجام بود. دوم نیز عدهای دشمنان خارجی با همدستی بیغیرتان داخلی از بازار ارزها را جمع و از کشور خارج کردند.
وی در توضیح عامل دیگر گفت:
عدهای مدیر نادان دلارها را به جای ذخیره یا تخصیص به کالاهای اساسی به اپل و اتوبخار تخصیص دادند. در کنار اینها بحثهای روانی نیز وجود داشت.
حسننژاد عامل دیگر را اظهارات رییس جمهور در هفته گذشته در مجلس شورای اسلامی دانست که گفت اگر من بگویم همین امشب بانک مرکزی دلار را به قیمت سال قبل برگرداند این اتفاق میافتد و افزود: مردم این برداشت را میکنند که خودش میخواهد دلار گران شود و همان جمله ۸۰۰ تومان بر روی دلار گذاشت.
وی عامل دیگر را رییس سابق بانک مرکزی دانست و گفت: آقای همتی گل آخر را زدند در تلویزیون اعلام کردند که دلارها و ذخائر ارزی ناموس ماست و ما آن را به بازار عرضه نخواهیم کرد.
زمانی که بانک مرکزی عرضه نداشته باشد و شرکتهای خصولتی از صادرات خود دلار نمیآورند و عرضهای صورت نمیگیرد مردم دلار خود را از کجا باید بخرند.
نماینده مردم مرند در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: دولت میگوید من گرانی را قبول ندارم، اما جیب مردم هم فرمایش دولت را قبول ندارد. عدهای کار مهمی خارج از کشور دارند و مجبور هستند که حتی دلار را بخرند، چرا که اگر مسافرت آنها کنسل شود چندین برابر ضرر خواهند کرد. برای حل این مسائل گفتار درمانی کافی نیست.
وی افزود:
من احساس میکنم عدهای بدشان نمیآید که دلار افزایش یابد. من به همه احزاب و گرایشها میگویم که اگر کسی فکر میکند با گران کردن دلار اقتصاد نابهسامان میشود و نظام زیربار مذاکره با آمریکا میرود خیال باطل کرده است، اما اگر عده دیگری فکر میکنند اگر اقتصاد به هم بریزد مجلس عدم کفایت میدهد و یا دولت نیز استعفا میدهد این نیز خیال باطل است.
همه ما در یک کشتی نشستهایم و سرنوشت ما بهم گره خورده است. امروز قانون هیچ، کارکرد دارد. یا همه از این گردنه رد میشویم یا هیچ کس رد نمیشود.
وی در پایان گفت:
امروز باید اختلافات را کنار گذاشت و مسائل را با یکدیگر حل کرد. به راحتی میتوان دلار را ۶۰۰۰ تومان کرد. ما ۱۸ میلیارد دلار صادرات پتروشیمی داریم که هفتهای ۳۶۰ میلیون دلار میشود. پتروشیمی در بازار ثانویه ۲۰ میلیون یورو تزریق میکند. اگر چهار هفته پشت سر هم ۵۰۰ میلیون یورو تزریق شود دلار پایین میآید. ما دلار ۴۲۰۰ تومان را به سویا میدهیم و فکر میکنیم به داخل کشور میآید، اما از روی کشتی به عراق برده میشود.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

چرا دلار ۱۳۰۰۰تومان شد؟
قیمتها رکورد بالاترین نرخ نوسانات ماههای گذشته را شکست
بخشی از نقدینگی مسیر خود را به سمت بازار ارز و طلا تغییر داده است
به گزارش نامه نیوز با گذشت کمتر از یک ماه از بسته جدید ارزی،قیمتهایی که از ابتدای هفته جاری برای صعود خیز برداشته بود، دیروز جهش کرد و حتی رکوردهای قیمتی دوره نوسانات اخیر در بازار ارز و طلا را هم شکست. اینکه چه عامل یا عواملی جهش و نوسان را به بازار بازگردانده است، از نگاه کارشناسان بازهم به غول نقدینگی و سرمایههای سرگردانی اشاره دارد که همچنان بدون اعتماد به آینده به دنبال محلی برای سود بیشتر یا حفظ ارزش داراییهای خود است.صاحبنظران اعتقاد دارند بخشی از سرمایههایی که طی ماههای اخیر از بازار ارز و طلا و بواسطه تغییر شرایط کوچ کرده بود باردیگر درپی کسب سود و حفظ ارزش داراییها به این بازارها بازگشته است. برخی از بازارها مانند خودرو، مسکن و بورس که طی ماههای اخیر با نمایش بازدهی بالا توانسته بودند بخشی از سرمایههای سرگردان را جذب کنند با تغییر شرایط قدرت جذب خود را از دست داده و یک بار دیگر سرمایهها به بازارهایی سرازیر شده که بالاترین بازدهی را داشته است.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
رشد اقتصادی ایران در سال ۹۷، یا «منفی نیم درصد» یا «منفی ۲.۸ درصد» خواهد بود
کاظم جلالی، رییس مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرد بر اساس پیش بینی کارشناسان این مرکز، در سال ۱۳۹۷ رشد اقتصادی ایران در سناریوی اول منفی نیم درصد و در سناریوی دوم منفی ٢ و ٨ دهم درصد باشد.
کاظم جلالی، رییس مرکز پژوهش های مجلس پیش بینی کارشناسان این مرکز از رشد اقتصادی ایران در سال ۹۷ را اعلام کرد.
به گزارش «انتخاب»، جلالی در توئیتی نوشت: «کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس پیش بینی کرده اند در سال ۱۳۹۷ رشد اقتصادی ایران در سناریوی اول منفی نیم درصد و در سناریوی دوم منفی ٢ و ٨ دهم درصد باشد.»
در بخشی از گزارش مورد اشاره جلالی، آمده است: عملکرد اقتصادی سال ۱۳۹۷ بیش از هر چیز متأثر از وضعیت تحریمهای آمریکا پس از خروج این کشور از برجام و نوع واکنش اقتصادی ایران خواهد بود. براساس این، در این گزارش ضمن شناسایی کانالهای مستقیم و کوتاه مدت تحریم بر عملکرد بخش حقیقی و تولید در سال ۱۳۹۷، متناسب با زمانبندی اعلام شده برای تحریم ها، در دو سناریو متفاوت آثار تحریم بر رشد اقتصادی و رشد بخشهایاصلی برآورد شده است. دلیل اصلی تفاوت این دو سناریو، به همکاری نسبی یا عدم همکاری اروپا با ایران در مواجهه با تحریمهای آمریکا مربوط است.
با در نظر گرفتن این دو سناریو پیش بینی می شود در سال ۱۳۹۷ رشد اقتصادی ایران در سناریوی اول ۵ / ۰ - و در سناریوی دوم ۸ / ۲ - درصد باشد. این میزان برای رشد بدون نفت ۹ / ۱ و ۸ / ۰ درصد برآورد می شود. جزئیات برآورد رشد و تحلیل هریک از زیربخشها در متن گزارش ارائه شده است. همچنین دراین گزارش رشد سال ۱۳۹۸ نیز پیش بینی شده است که رشدی بین ۸ / ۳ - تا ۵ / ۵ - درصد را نشان می دهد، البته این در شرایطی است که دولت هیچگونه سیاست فعالی برای خنثی سازی و مقابله فعالی با تحریمها نداشته باشد.
صندوق بین المللی پول و بانک جهانی نیز در آخرین گزارشهای خود رشد اقتصادی ایران در سال۲۰۱۸ را بهترتیب ۷ / ۳ و ۱ / ۴ درصد پیش بینی کرده اند. به نظر می رسد دلیل اصلی اختلاف در پیش بینی این گزارش با پیش بینیهای دو نهاد مذکور آن است که آنها بعد از خروج آمریکا از برجام هنوز گزارشهای خود را تعدیل نکرده اند.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

تعطیلی کارخانهها به دلیل نداشتن مواد اولیه
درپی کمبود مواد اولیه تولید برای صنایع، رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی تهران اعلام کرد: بسیاری از کارخانهها تعطیل شدهاند، چراکه به خاطر مشکل در تامین ارز نمیتوانند مواد اولیه تامین کنند و ارزی که باید تامین کنند نمیدانند با نرخ بازار آزاد است یا سامانه نیما یا همان ۴۲۰۰ تومان نرخ دولتی!
دولت نمیتواند به منابع ارزی خود چوب حراج بزند
رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی تهران با بیان اینکه کارخانهها نمیدانند که با چه نرخی باید مواد اولیه خریداری و تولید کنند و بفروشند، تعطیلیاشان را امری طبیعی خواند و افزود: علاوه براین، سایر تغییرات، نظارتها و کنترلها هم نیز که وارد بازار شدند آرامش را از بازار گرفته است؛ بنابراین کارخانهها نمیتوانند مبنایی برای تولیدات خوب و مناسب باشند.گلپایگانی روغنی درباره تدبیر اندیشیده شده برای حل این مسائل گفت: تدبیر اصلی بر عهده دولت است و دولت باید نرخ ارز را به تثبیت برساند و نرخ واحد اعلام کند. اما پیشنهاد ما این است که ارز ۴۲۰۰ تومانی از همه اقلام برداشته شود، چراکه لزومی ندارد با توجه به اینکه منابع ارزی مناسب در کشور وجود ندارد، دولت چوب حراج به منابع ارزی خود بزند.وی افزود: برداشتن ارز ۴۲۰۰ توانی از بسیاری از کالاها مطابقا تورم سنگینی به وجود خواهد آورد. اما پیشنهاد این است که روی کالاهای اساسی که در واقع رزق و روزی و معیشت مردم به آن بستگی دارد، نهایتاً به محصول نهایی یارانه تخصیص یابد.
سردرگمی صنایع به دلیل دلارهای چند نرخی
رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی تهران اظهار کرد: دولت باید ارز تخصیصی را یا از کانال سامانه نیما و با نرخ ۸۴۰۰ تومان اعلام کند یا اینکه بازار آزاد را با یک نرخ باثبات برای تولیدکنندگان تعریف کند تا تولید و واردات تکلیف خود را بداند.وی تاکید کرد: مابهالتفاوت نرخ ارز، نوسانات زیاد و هیجانی که در بازار به وجود آمده، برای بازار تولید و صنعت کشور ثباتی را به دنبال نخواهد داشت.گلپایگانی روغنی با بیان اینکه بانکها مهمترین مسئله و عامل در ایجاد چنین مسائل اقتصادی و ارزی در همه بنگاههای تولیدی است، تصریح کرد: علاوهبراین، نرخ بهرههای بانکی برای تسهیلات صنایع به شدت بالاست و پرداخت نشدن آن نیز گرفتاری ایجاد کرده است، چراکه این سودها داده نمیشود و منابعی برای تخصیص آن وجود ندارد.
بانکها پول ندارند که به صنایع تسهیلات بدهند
رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی تهران در رابطه با ارائه تسهیلات به صنایع کوچک و متوسط نیز گفت: در حال حاضر سرمایه و پولی در بانکها نیست که بخواهند برای بنگاههای کوچک و متوسط در بازار تسهیلات ارائه دهند.وی در خصوص نامه رییس اتاق بازرگانی ایران به رییس کل بانک مرکزی مبنی بر " بخشودگی جرائم و دیرکرد صنایع" اظهار کرد: این موضوع تاکنون به نتیجهای نرسیده است. البته به نظر میرسد بانکها نمیتوانند چنین کاری بکنند، چون در صورتهای مالی خود سود را نشان دادهاند لذا برایشان سخت است که صورتهای مالی خود را بازنگری کنند مگر آنکه واقعا بانک مرکزی ورود و اعلام کند که این جرایم را از صورتهای مالی حذف کنند.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
گرانی کار دست مسکن داد
گرانی بیش از حد مسکن باعث شد تا بخش مسکن پس از 9 ماه رونق آغازگر یک رکودی باشد که ظاهراً تا سال آینده ادامه یابد.
به گزارش مشرق،بررسی رفتار بازار مسکن در سه دهه اخیر به خوبی دورههای رونق و رکود متوالی را نشان میدهد، به طوری که در تازهترین دوره رکود و رونق، مسکن از نیمه دوم سال 92 در یک رکود شدید فرو رفت که کارشناسان این رکود را بیسابقه و آن را ناشی از یک گرانی شدید در سال 90 و 91 عنوان کردند.
این شرایط رکودی تا اوایل سال 95 ادامه پیدا کرد و در سال 95 سرآغاز رونق در این بازار مشاهده شد و به گفته مظاهریان معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی دوره پیش رونق آغاز شد، اما در نهایت و در یک وضعیت نامشخص اقتصادی مسکن از اواسط سال 96 وارد دوره رونق شد که با یک افزایش قیمت در فصل پاییز همراه شد.
اگر چه بازار مسکن بعد از 4 تا 5 سال در سال 96 مستعد رشد قیمت بود، اما با کاهش دستوری نرخهای سود بانکی در شهریورماه سال گذشته سرمایهها از بانکها خارج و به سمت مسکن تزریق شد و همین موضوع موجب رشد قیمت مسکن در تهران با یک شیب تند شد.
*آغاز رشد قیمت مسکن قبل از روند صعودی نرخ دلار
این رشد قیمت مسکن در زمانی رخ داد که هنوز رشد دلار و رسیدن آن به مرز 4 هزار تومان غیر قابل باور بود. اگر چه بهروز ملکی تحلیلگر مسکن در این مورد که بازار مسکن به دلیل جذابیت های بازار ارز و طلا تحت تأثیر قرار میگیرد، گفته است که بر اساس نظریه «فریدمن» افراد سبد دارایی خود را متناسب با میزان بازدهی داراییهای مختلف میچینند، بنابراین طبیعی است که بازار مسکن هم بر بازارهای دیگر تأثیر بگذارد و از آنها هم تأثیر بپذیرد.
*مهمترین بازار رقیب مسکن، بازار پول است
ملکی تحلیلگر مسکن در پاسخ به این سؤال که رشد قیمت مسکن از شهریور سال گذشته و از زمان کاهش سود سپردههای بانکی آغاز شد و این رشد دقیقاً قبل از افزایش غیر قابل تصور نرخ دلار بود میگوید: مهمترین بازار رقیب مسکن، بازار پول است به طوری که جابه جایی نقدینگی میان مسکن - بانک قویتر از جابه جایی نقدینگی بازار مسکن با سایر بازارها است.
وی افزود: براین مبنا بازارهای پول و مسکن، تاثیرات انکارناپذیری بر یکدیگر برجای میگذارند، چرا که مسکن و حسابهای پسانداز بانکی، داراییهای جایگزین هستند؛ از این رو هر زمان که بازدهی یکی از این داراییها کاهش مییابد، تقاضا به سمت دارایی رقیب سوق مییابد.
در مجموع می توان برآیند اثر تغییرات بهره بانکی بر تغییرات بازار مسکن را ناهمسو، ارزیابی کرد. براین اساس کاهش نرخ سود سپرده های بانکی موجب تحریک بازار مسکن می شود.
ملکی در پاسخ به این سئوال که آیا بازار مسکن از نوسانات نرخ ارز می تواند تاثیر بگیرد؟گفت:افزایش نرخ ارز، سطح عمومی قیمتها را در اقتصاد کلان و اقتصاد مسکن افزایش میدهد. این عامل، اثری همسو بر قیمت مسکن میگذارد و عمدتاً از ناحیه تورم فشارهزینه سمت تولید و عرضه مسکن و تورم انتظاری سمت تقاضای مسکن، اثرگذار است، در نتیجه اگر نرخ ارز افزایش یابد قیمت مسکن نیز افزیش می یابد.
* اثر رشد نرخ ارز بر رشد قیمت مسکن بیشتر از کاهش نرخ سود بانکی بود
کارشناسان اقتصادی معتقد هستند که بازار ارز، یکی از جایگزینهای بازار مسکن است. بنابراین، افزایش نرخ ارز، جذابیت سرمایهگذاری در بازار مسکن را تحت تأثیر قرار میدهد و باعث عدم تمایل سرمایه برای ورود به بازار مسکن میشود. این امر باعث میشود تا نه تنها تقاضا برای مسکن کاهش یابد؛ بلکه با کاهش تمایل برای سرمایهگذاری در ساخت وساز، همراه شود.
* رشد بیش از حد قیمت مسکن کار دست این بخش داد
اما شواهد نشان می دهد که اثر رشد نرخ ارز بر رشد قیمت مسکن بیشتر است و به همین دلیل است که رشد قیمت مسکن در نیمه دوم سال گذشته پس از رشد غیر قابل تصور نرخ ارز یک رشد شدید پیدا کرد، اما همین رشد بیش از حد قیمت مسکن نیز کار دست این بخش داده و به گفته حسام عقبایی نایب رئیس اتحادیه مشاوران املاک معاملات مسکن در مرداد ماه افت کرده و این روند کاهشی در شهریور ماه نیز ادامه خواهد داشت.
*قدرت خرید کاهش و افت معاملات در تیرماه و مردادماه
حسام عقبایی نایب رئیس اتحادیه مشاوران املاک معتقد است که مسکن دیگر کشش رشد قیمت را ندارد، چرا که قیمت مسکن در سال جاری نسبت به سال گذشته ۵۵ درصد رشد داشته است و همین امر باعث شده تا قدرت خرید کاهش و شاهد افت معاملات در تیرماه و مردادماه باشیم.
وی اظهارداشت: افزایش قیمت مسکن و یا هر کالایی باید در حد معقولی باشد و قطعاً رشد بیش از حد هر کالایی به ویژه مسکن موجب رکود میشود.پس بازار مسکن در نیمه دوم امسال کشش افزایش قیمت ندارد و رشد بیش از حد قیمت مسکن که منجر به کاهش قدرت خرید شده و باعث خواهد شد که مسکن روند رکودی خود را ادامه دهد.
*دو بار شاهد افزایش قیمت مسکن بودیم، اما باز هم به آن رشد نرخ تورم نرسید
هر چند برخی از کارشناسان نیز بر این باور هستند که رشد قیمت مسکن هنوز در حد تورم نبوده است.
محسن بهرام غفاری کارشناس مسکن میگوید: نقدینگی همواره راحتتر و زودتر از مسکن به سمت کالاهایی که مصرفیتر و گردش سریعتر و روانتری دارد می رود، بنابراین همواره مسکن با یکی دو سال تأخیر خود را به تورم میرساند و بعد از تورم بالا میزند.
غفاری اضافه کرد: اگرچه در چند ماه گذشته دو بار شاهد افزایش قیمت مسکن بودیم، اما باز هم به آن رشد نرخ تورم نرسید.
وی ادامه داد: به هر حال رشد قیمت مسکن لنگ لنگان و کُند صورت میگیرد.
*اگر سرمایه به بخش مسکن نیاید با بازدارندگی در بخش تقاضا مواجه خواهیم شد
حسن محتشم عضو هیات مدیره انجمن انبوه سازان در پاسخ به این سوال که برخی از کارشناسان بر این باور هستند که رشد قیمت مسکن در اوایل سال جاری باعث شده قدرت خرید متقاضیان کاهش یابد، گفت: از سال ۹۲ که دوره رکود مسکن آغاز شد، عملاً تا سال گذشته مسکن از نرخ تورم عقب و رشد آن خزنده بود و سال گذشته که افزایش قیمت مسکن آغاز شد، در حال حاضر و از اواخر اسفندماه سال گذشته تاکنون شاهد افزایش تا ۵۰ درصدی قیمت مسکن هستیم که البته در برخی نقاط کشور این عدد کمتر از ۱۰ درصد بود، پس طبیعتاً از نرخ تورم عقبتر بوده است.
وی اظهار داشت: اگر شرایط کشور با ثبات اجتماعی همراه باشد، قاعدتاً بخشی از سرمایه به سمت مسکن خواهد آمد و عقب ماندگی بخش مسکن از نرخ تورم را جبران خواهد کرد، اما اگر این اتفاق رخ ندهد، ما همچنان با بازدارندگی بخش تقاضا مواجه خواهیم بود.
آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد که معاملات مسکن شهر تهران در تیرماه ۱۳۹۷ پس از سه پرش متوالی قیمت از اردیبهشت ماه به بعد، معاملات در دو ماه اخیر ۲۲ و ۹.۲ درصد ریزش کرده است و به نظر می رسد رکود بخش مسکن که ناشی از کاهش قدرت خرید بوده در ماههای آتی ادامه پیدا کند و احتمالا این رکود بعد از حدود ۹ ماه رونق وارد بخش مسکن شده است و احتمالا تا سال آینده ادامه یابد.
حال باید در نظر داشت که نباید بازار مسکن را با بازار ارز و سکه مقایسه کرد و چون این دو بازار رشد قیمت پیدا میکنند بازار مسکن نیز به تبعیت از این دو بازار افزایش قیمت پیدا کند، چرا که رشد بیش از حد قیمت مسکن موجب کاهش قدرت خرید و در نتیجه رکود تورمی می شود.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
نشست مشترک روحانی، اردوغان و پوتین با محوریت سوریه
در تبریز
به گزارش نصر، یک منبع آگاه در وزارت امور خارجه با تایید این خبر، از برگزاری این نشست مهم سیاسی در تبریز خبر داد و به خبرنگار نصر، گفت: روسای جمهور سه کشور ایران، ترکیه و روسیه به زودی نشست مشترکی در تبریز برگزار خواهند کرد و محور آن بررسی اوضاع سوریه و پایان دادن به جنگ در این کشور است.
وی ادامه داد: مقدمات برگزاری این نشست در تبریز در حال انجام شدن است و به زودی وزارت امور خارجه کشورمان این خبر را به صورت رسمی اعلام خواهد کرد.
به گزارش نصر، نشست مشترک سران کشورهای ایران، روسیه و ترکیه روز جمعه 16 شهریور ماه در تبریز برگزار خواهد شد.
این گزارش می افزاید، پیش تر این نشست مشترک در شهر سوچی برگزار شده بود.
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
وحید شقاقی در گفتگو با فرارو از احتمالات بروز ابر تورم میگوید
کلسترول خون "اقتصاد ایران" در وضعیت هشدار
«اگر فرض بگیریم که بانک مرکزی جلو مطالبات دولتیها برای خلق پول پرقدرت و بدون پشتوانه را میگیرد و اصطلاحا سیاست سه قفله کردن خزانه را در پیش میگیرد باز هم این مورد کفایت نمیکند و شبکه بانکهای تجاری در حال خلق حجم عظیمی از نقدینگی است که خود یک بحران بزرگ است و هرچه زودتر باید مهار شود. افزایش ۲۴۰ هزار میلیارد تومان سود شبکه بانکی به حجم نقدینگی کل کشور یک واقعه وحشتناک است که لازم است هرچه زودتر برای کنترل آن چارهای اندیشیده شود. اگر رابطه بین تورم و نقدینگی را به خودرن غذا و جذب یا عدم جذب آن توسط بدن تشبیه کنیم، بایستی مسئله نقدینگی را به مثابه کلسترول خون در نظر بگیریم که پیوسته در بدن اقتصاد ایران حجمش رو به رشد است. این یعنی چربی مضر در بدن انباشته شده و مواد مغذی به جای جذب در بخشهای مختلف بدن زیر پوست ذخیره شده است. وقتی سیستم گوارش نتواند غذا را به خوبی هضم کند و در قالب انرژی به اجزای مختلف تزریق کند، قطعا شرایط سلامت از بدن دور میشود. متاسفانه مکانیسم نقدینگی هم در ایران این رویه را داشته است.»
فرارو- نقدینگی به نظر قابل مهار نیست و شبکه بانکی هم با دمیدن بر آتش فعلی هزینههای حل این بحران را روز به روز افزایش میدهد. رکوردزنی پیاپی نقدینگی گویا به مرزهای جدیدی رسیده و سیاستگذار پولی هم گویا توان کنترل این قطار بیمهار را ندارد. این متغیر مهم اقتصادی که با افزایش روزانه ۱۰۰۰ میلیارد تومانی، نرخ رشد خود را نسبت به رشد تولید ناخالص داخلی به مرز ۱۰۳ درصد (تا پایان سال ۹۶) رسانده است هر لحظه میرود تا یک تورم بزرگ را به اقتصاد ایران تحمیل کند.
به گزارش فرارو، جالب است که طبق برآوردها، این معضل هر بار که در اقتصاد ایران بروز کرده تورمی بالا را به جامعه تحمیل کرده و جز در مقاطعی مثل دوره پس از برجام، اثر خود را سریعا روی سطح عمومی قیمتها گذاشته است. پژوهشهای مختلف ملی و بینالمللی درباره نسبت تورم و نقدینگی در اقتصاد ایران نشان میدهد به ازای هر یک درصد رشد نقدینگی، ۹۷ صدم درصد به نرخ تورم هم افزوده میشود.
این در حالی است که در فاصله سالهای ۹۲ تا ۹۵ نرخ رشد نقدینگی به حدود ۹۵ درصد رسیده، اما نرخ افزایش تورم تنها ۲۷ درصد بوده است و همین عامل به خوبی نشاندهنده احتمال بروز یک شوک تورمی جدید در اقتصاد ایران طی ماههای آتی است.
موردی که طبق گفته مسعود نیلی برای حل و یا مهار آن نیازمند یک تصمیم سیاسی و نه صرفا اقتصادی هستیم و گرنه حتما به تورم منجر خواهد شد. این گفته نیلی در حالی صورت گرفته که هماینک طبق آخرین برآوردها، میزان نقدینگی کل کشور به بیش از ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و نسبت نرخ رشد نقدینگی به رشد تولید ناخالص داخلی هم از مرز ۱۱۰ درصد گذشته است.
در این راستا دکتر وحید شقاقی شهری استاد دانشگاه و اقتصاددان با اشاره به مضرات افزایش لجام گسیخته حجم نقدینگی، به فرارو میگوید:
«طبق نتایجی که از تحقیق روی دو اقتصاد ایران و ونزوئلا به دست آوردهام، بایستی بگویم جز یک مورد مهم در باقی موارد اقتصاد ایران مشابهتی چشمگیر با ونزوئلا داشته و زمینه و پارامترهای لازم را برای تجربه ابرتورم همانند آنچه در ونزوئلا مشاهده میکنیم، متاسفانه دارد.»
وی در ادامه با اشاره به وضعیت تورم در کشور ونزوئلا، گفت:
«ایران به جز یک پارامتر کلیدی که همان بدهی خارجی است، وضعیتی مشابه با ونزوئلا دارد. وقتی درباره وضعیت اقتصادی ونزوئلا صحبت میکنیم، میبینیم که تورم این کشور در فاصله سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴ در محدوده ۷.۸ تا حداکثر ۴۶ درصد در نوسان است. یکباره، اما تورم در ونزوئلا روندی شدیدا صعودی به خود میگیرد و به ترتیب در سه سال ۲۰۱۶، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ به ۲۵۴، ۶۵۲ و ۲۳۴۹ درصد افزایش پیدا میکند. نرخ تورم این کشور البته در ماههای اخیر شتاب بیشتری گرفته و حتی تا به ۴۰ هزار درصد هم رسیده است.»
شقاقی خاطرنشان کرد: «اقتصاد ونزوئلا با وجود داشتن بزرگترین ذخایر اثبات شده نفت جهان، از معضلاتی نظیر فساد گسترده دولتی و وابستگی بیش از اندازه به درآمدهای نفتی رنج میبرد. در عین حال کاهش ۱.۵ میلیون بشکهای استخراج به دلیل کاهش سرمایهگذاری در صنعت نفت باعث کاهش شدید درآمدهای این کشور شده است.
جالب است بدانید که تولید نفت این کشور در دهه ۹۰ میلادی حدود ۳.۵ میلیون بشکه بوده، اما این رقم تا سال ۲۰۱۷ به حدود ۲ میلیون بشکه کاهش پیدا کرده و در سال ۲۰۱۸ به مرز ۱.۵ میلیون دستگاه کاهش پیدا کرده است.»
استاد دانشگاه خوارزمی در ادامه با اشاره به وزن بالای اثر تحریمهای آمریکا روی اقتصاد ونزوئلا،گفت: «در کنار عوامل قبلی، اثر وضع تحریمهای آمریکا بر اقتصاد ونزوئلا در کنار افزایش لجام گسیخته بدهیهای خارجی ونزوئلا که برخی منابع آن را در حدود ۱۷۲ میلیارد دلار اعلام کردهاند، موجب شد تا این کشور با بدترین بحران اقتصادی تاریخ خود روبرو شود. از آنجا که ونزوئلا عمده این استقراض را از طریق دو کشور چین و روسیه انجام داده و توان زیادی برای ادای بدهیهای خود ندارد، به همین دلیل دولت این کشور توان چندانی برای سروسامان دادن به وضعیت کنونی کشور را ندارد.»
این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: «در عمده محورهایی که اشاره کردم، شرایط ایران و ونزوئلا یکسان بوده و فرق چندانی ما بین دو کشور برای بروز پدیده ابرتورم نیست، اما ایران در یک مسئله وضعیت بسیار بهتری نسبت به ونزوئلا دارد؛ و آن مسئله، موضوع بدهی خارجی پایین ایران است که با توجه به حجم ۱۱ میلیارد دلاری، ایران شرایطی متفاوت از ونزوئلا داشته باشد. در عین حال این موضوع نافی شباهتهای بسیار دو اقتصاد به همدیگر نیست.
مروری در وضعیت اقتصاد ما نشان میدهد در اقتصاد ایران همانند اقتصاد ونزوئلا فساد چشمگیر است، وابستگی به درآمدهای نفتی بالا بوده و درگیر تحریمهای آمریکا هستیم. در عین حال سرمایهگذاری قابل توجهی در صنعت نفت هم انجام ندادهایم به طوری که میتوان کاهش تولید در این بخش را نه به شدت ونزوئلا پیشبینی کرد. فشار تحریمهای آمریکا البته طبق برآوردها موجب خواهد شد تا تولید نفت ما تا بیش از ۱ میلیون بشکه کاهش پیدا کند.»
دکتر وحید شقاقی شهری با اشاره به فشار زیادی که بدهیهای خارجی بالا به اقتصاد ونزوئلا برای فروپاشی وارد کرده، گفت:
«باید مدیران اقتصادی و مسئولان کشور توجه داشته باشند که از ورود به این فقره یعنی افزایش بدهیهای خارجی کشور بپرهیزند وگرنه ما هم به شرایطی مشابه با ونزوئلا دچار خواهیم شد. افزایش بدهیخارجی علاوه بر اینکه ریسک اعتباری کشور را بالا برده و عمق بحران اقتصادی را دوچندان میکند، زمینه را برای بروز ابرتورم هم در اقتصاد ایران فراهم میکند از این رو ورود دولت به این فقره و افزایش بدهی خارجی باید به دقت پایش و نظارت شود.
در واقع اگر بخواهیم به شکل خلاصه به اهمیت بدهی خارجی اندک ایران اشاره کنیم، بایستی نقش این موضوع را در مقاومت در برابر تحریمها و جلوگیری از شکنندگی اقتصاد کشور بالا ارزیابی کنیم.» بهمنی که روز به روز بزرگتر می شود این کارشناس ارشد اقتصادی در ادامه افزود: «البته چیزی که بایستی الان به سرعت به آن رسیدگی شود مورد عجیب رشد سرسامآور نقدینگی است.
در واقع ما به رغم بدهی اندک، درگیر نقدینگی بسیار بزرگی در اقتصاد ایران هستیم که حتی ونزوئلا هم این میزان از نقدینگی را تجربه نکرده است. نقدینگی ۱۶۰۰ میلیارد تومانی اقتصاد ایران همچون بهمنی است که به طور مداوم در حال بزرگتر شدن است. جالب است که میانگین افزایش نقدینگی طی ۵ سال گذشته حدود ۲۷ درصد بوده، اما میانگین رشد تولید ناخالص داخلی به قیمت داخلی حدود ۱۵ درصد بوده است؛ و این یعنی نقدینگی جذب بخش واقعی اقتصاد نشده و تنها زمینه تورمی به خود گرفته است.»
وی با اشاره به زمینههای رشد بیشتر نقدینگی در اقتصاد ایران گفت:
«بانکهای تجاری یکی از عوامل اصلی خلق نقدینگی در اقتصاد ایران هستند. با یک حساب سرانگشتی میتوان ابعاد عجیب رشد نقدینگی را بررسی کرد. در واقع اگر حجم نقدینگی ما از کانال بانکی سالانه ۱۵ درصد سود بگیرد، ما سالانه فقط ۲۴۰ هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی کشور از محل سود بانکی افزودهایم. فرض کنیم که بانک مرکزی در این فقره ابدا دست به خلق نقدینگی و پول پرقدرت نزده باشد و همین فقره سود بانکی موجب افزایش نقدینگی شود. رشد سرسامآور نقدینگی از مجرای سود بانکی کافی است تا اقتصاد ایران در آستانه ابرتورم قرار گیرد.»
دکتر وحید شقاقی شهری در پایان گفت: «اگر فرض بگیریم که بانک مرکزی جلو مطالبات دولتیها برای خلق پول پرقدرت و بدون پشتوانه را میگیرد و اصطلاحا سیاست سه قفله کردن خزانه را در پیش میگیرد باز هم این مورد کفایت نمیکند و شبکه بانکهای تجاری در حال خلق حجم عظیمی از نقدینگی است که خود یک بحران بزرگ است و هرچه زودتر باید مهار شود. افزایش ۲۴۰ هزار میلیارد تومان سود شبکه بانکی به حجم نقدینگی کل کشور یک واقعه وحشتناک است که لازم است هرچه زودتر برای کنترل آن چارهای اندیشیده شود. اگر رابطه بین تورم و نقدینگی را به خودرن غذا و جذب یا عدم جذب آن توسط بدن تشبیه کنیم، بایستی مسئله نقدینگی را به مثابه کلسترول خون در نظر بگیریم که پیوسته در بدن اقتصاد ایران حجمش رو به رشد است.
این یعنی چربی مضر در بدن انباشته شده و مواد مغذی به جای جذب در بخشهای مختلف بدن زیر پوست ذخیره شده است. وقتی سیستم گوارش نتواند غذا را به خوبی هضم کند و در قالب انرژی به اجزای مختلف تزریق کند، قطعا شرایط سلامت از بدن دور میشود. متاسفانه مکانیسم نقدینگی هم در ایران این رویه را داشته است.»
برچسبها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

































