فراسوی اقتصاد
ایمیل مدیر وبلاگ جهت ارتباط  agheli88@yahoo.com

طولانی ترین شب یلدا متعلق به کدام کشور است؟ 

 ریشه های علمی شب یلدا

 

خبرگزاری مهر: شب یلدای ایرانی ها، علاوه بر اینکه از نظر آداب و رسوم بر روی بسیاری از فرهنگهای مختلف جهان تاثیر گذاشته بر پایه پدیده ای علمی پایه گذاری شده که بر کل کشورهای نیمکره شمالی زمین تاثیرگذار است؛ انقلاب زمستانی که آغازگر روزهای کوتاهتر و شبهای طولانی تر در این کشورها است.


برای مطالعه کامل مطلب فوق،ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۳/۰۹/۲۹ توسط احمد عاقلي
 

 برج بابل را بهتر بشناسید

 

برج بابل – برجی که قرار بود زمین را به بهشت متصل کند
 
برج بابل یکی از بزرگترین ساخته های دست بشری در سال های اول خلقت انسان بود. نظریاتی وجود دارد که میگوید: برج بابل وسیله جنگ انسان نایبرو بود.در حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد مردم بابل به فکر ساخت برجی افتادند که تا آسمان (بهشت) برسد. هدف از ساخت این برج عظیم این بود که همه مردم را در آن جمع آوری کنند و با اینکار از پراکندگی مردم بر روی زمین جلوگیری کنند و همه یک زبان واحد داشته باشند.
چنین باوری وجود دارد که خداوند از غرور مردم خشمگین گشت و هیچگاه ساخت این برج به اتمام نرسید. چنین شد که مردم پراکنده گشتند و هر قومی زبان خاص خودش را ساخت و رویای زبان واحد از بین رفت.
خداوند در تورات گفت: طوفانی به برج بابل فرستادیم که کوچکترین ذره های آن به دورترین نقاط پرتاب شد و در خاک آن چیزی نرویید.
تصاویری که در زیر از این برج میبینید توسط نقاشهای متعدد و بر اساس شواهدی موجود کشیده شده اند. در بیشتر تصاویر این برج شکل ظاهری خانه موریانه داشته است. که این معماری به آن امکان مرتفع شدن برج را با مصالح پیش پا افتاده آن زمان میداده است. حال اینکه دلیل اصلی به اتمام نرسیدن این برج زیاده خواهی بشر در آن زمان بوده است و یا مشکلات دیگر هنوز مبهم است. اما به جرات میتوان گفت حتی تصور ساخت این بنای عظیم در آن زمان یک حماسه بزرگ بوده است!
 

www.errooortm.com | گروه اینترنتی ایران ویج ‌
 
 

برای مشاهده دیگر تصاویر،ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید

 


ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۰/۰۵/۰۶ توسط احمد عاقلي

 

10 مورد از عجیب ترین ساخته های دست بشر

                                          1» ماچو پیچو:

10 مورد از عجیب ترین ساخته های دست بشر www.taknaz.ir

  

به معنی قلهٔ قدیمی، یک محوطه باستانی به جا مانده از آثار دورهٔ اینکاها می‌باشد که در ارتفاع ۲٬۴۳۰ متری از سطح دریا در دامنهٔ کوه در بالای درهٔ اوروباما در کشور پرو و در ۷۰ کیلومتری شمال کوسکو قرار گرفته‌است. اغلب اوقات از آن به‌عنوان «شهر گمشدهٔ اینکاها» یاد می‌شود. ماچو پیچو احتمالأ شناخته شده‌ترین نماد امپراتوری اینکاها می‌باشد.

این شهر در حدود سال ۱۴۵۰ میلادی ساخته‌شده و صدها سال پیش در زمان فتح اینکاها توسط اسپانیایی‌ها متروک شده‌است. برای قرن‌ها فراموش شده‌بود و به جز عده‌ای از مردم محلی کسی از آن نامی به خاطر نداشته است. این اثر در سال ۱۹۱۱ میلادی توسط هیرام بینگهام، تاریخ‌شناس آمریکایی به جهانیان معرفی‌شد. پس از آن، ماچو پیچو به یکی از مناطق جذب توریست تبدیل شد و در سال ۱۹۸۱ میلادی در فهرست آثار کشور پرو و در سال ۱۹۸۳ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این اثر هم اکنون به عنوان یکی از عجایب هفتگانه جدید شناخته می‌شود.

 

                                             2 » تاج محل:

 

مورد از عجیب ترین ساخته های دست بشر www.taknaz.ir

 

آرامگاه زیبا و باشکوهی است که در نزدیکی شهر اگرا و در ۲۰۰ کیلومتری جنوب دهلی نو پایتخت هند واقع شده‌است. این بنا به دستور شاه جهان، پنجمین امپراتور گورکانی هند به منظور یادبود همسر ایرانی محبوبش ممتاز محل که در سال ۱۶۳۱ (میلادی) به‌هنگام وضع حمل فوت کرد بنا شده‌است. شاه بنا به وصیت همسرش تصمیم گرفت با ساخت بنایی زیبا، مجلل و عظیم، همسرش را جاودانه کند. از این‌رو آرامگاهی زیبا بر روی قبر او بنا نهاد.

 

برای  مطالعه کامل مطلب ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید

 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۰/۰۱/۳۰ توسط احمد عاقلي
 

گرامیداشت چارلی چاپلین

 

www.Iranvij.ir | گروه اینترنتی ايران ويج ‌


این عکس آوریل سال 1977 گرفته شده و یکی از آخرین عکس‌های چاپلین است.
 

«دخترم، به دنبال نام تو نام من است؛ چاپلين! با همين نام چهل سال، بيشتر مردم روي زمين را خنداندم و بيشتر از آنچه آنان خنديدند، خودم گريستم.»

114 سال پيش، در روز 16 آوريل 1889 ميلادي «سر چارلز اسپنسر چاپلين» معروف به چارلي چاپلين نابغه عالم سينما در شهر لندن به دنيا آمد. چارلي در 5 سالگي بر صحنه تئاتر ظاهر شد و به سرعت شهرت يافت.
پدر و مادر او مجريان نمايش‌هاي موزيكال بودند. اولين حضور او در صحنه 5 سالگي‌اش بود كه مجبور شد به جاي مادرش كه مريض شده بود، روي صحنه برود. والدينش بعد از مدتي از هم جدا شدند و چارلي پيش مادرش ماند كه مادرش در مرور زمان صدايش را كه مي‌توانست با آن كار كند از دست داد.

او مهمترين و تاثيرگذارترين شاگرد مك سنت است. در نخستين فيلمي كه به نام تلاش معاش(1914) براي مك سنت بازي كرد، نقش يك شيك پوش تيپيك انگليسي به او محول شد، اما با فيلم دومش مخمصه غريب ميبل (1914) كاراكتر يك ولگرد كوچولو را معرفي كرد. كاراكتري كه بعدها او را شهره آفاق ساخت. چاپلين در رمانس ناكام تيلي (1914) به كارگرداني مك سنت بار ديگر بازي كرد و كاراكتر اين دلقك ريزنقش را به تدريج پرورش داد. شخصي با كفش‌هاي بزرگتر از پاهايش، شلواري گشاد و كتي تنگ كه كلاه لبه‌دار دربي بر سر مي‌گذاشت.

چاپلين شروع به كارگرداني كرد و در كمپاني‌هاي مختلف قراردادهاي با دستمزدهاي مناسب گرفت. شخصيت پردازي درخشان او همراه با حركات پانتوميم كه چارلي تبحر بي‌مانندي در آن داشت، باعث پيشرفت او مي‌شد. او با دوازده فيلمي كه در ميان فيلم‌هاي ديگرش بهتر بود و آنها را در كمپاني ميوچوال ساخت، نشان داد كه استعداد فوق‌العاده‌اي نيز در طنز دارد. هجويه‌اي از مردم بسيار فقير در مقابل مردم بسيار غني. ضعيف در مقابل قوي...
 
وي در سال 1925 ميلادي فيلم «لايم لايت» را کارگرداني کرد و بعد از آن به جهانگردي پرداخت. دولت آمريکا چارلي را به سبب همدردي با فقرا و محرومين جامعه در اين کشور با محدوديت روبه‌رو ساخت؛ اما او هيچ‌گاه به بي‌بندوباريهاي سينماي آمريکا آلوده نشد. فيلم‌هاي چاپلين آميزه‌اي از هزل و اندوه و انتقادات جسورانه و عشق به انسانيت است که مشهورترين آنها «جويندگان طلا»، «زندگي سگي» و «ديکتاتور بزرگ» هستند. 
چاپلين، ‌پس از توفيق خارق‌العاده فيلم‌هايش، يك كمپاني تهيه فيلم ايجاد كرد كه در سال 1918 با شركت چند تن از هنرپيشگان معروف به صورت كمپاني عظيم «يونايتد آرتيستز» درآمد.
با تولد سينماي ناطق، هاليوود دچار بحران بزرگي شد و بسياري از ستارگان معروف در مدت كمي افول كردند اما چاپلين تسليم نشد. او تصميم گرفت همچنان فيلم صامت بسازد. استدلال او اين بود كه اساس كار او پانتوميم (بازي بدون كلام ) است.

معروفيت چاپلين باعث شد كه او با بسياري از شخصيت هاي بزرگ زمان خود چون گاندي، انيشتن، برنارد شاو و ....... ملاقات كند و مورد ستايش آنان قرار بگيرد.

برای مطالعه کامل موضوع و مشاهده عکسهای نادر گرفته شده

از چارلی چاپلین در زیر ادامه مطلب را کلیک کنید

 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۰/۰۱/۳۰ توسط احمد عاقلي

 

 

کشتی حضرت نوح پیدا شد

 


و لقد ترکناها آیة فهل من مدّکر(سوره قمر، آیه 15)


"و ما آن کشتی را محفوظ داشتیم تا آیت عبرت شود، پس کیست که پند گیرد؟" 

در سال ۱۹۵۹، یک خلبان ترک، براساس مأموریت محول شده، چندین عکس هوایی برای مؤسسه ژئودتیک ترکیه برداشت. هنگامی که مأموریت به پایان رسید، در میان عکس های او تصویری جلب نظر می کرد که بیشتر شبیه یک قایق بود تا چیزی دیگر، قایقی بزرگ که بر سینه تپه ای، در فاصله بیست کیلومتری کوههای آرارات آرمیده بود. 

تصویر هوایی از فسیل کشتی که محل آسیب دیدگی ناشی از برخورد به یک صخره در آن مشخص است. بلافاصله پس از مشاهده این تصویر، تعدادی از متخصصان، علاقه مند به پیگیری شدند. دکتر براندنبرگ از دانشگاه ایالتی اوهایو یکی از این علاقه مندان بود. او کسی بود که قبلاً در زمینه کشف تأسیسات روی زمین از طریق هوا، مطالعات دانشگاهی داشت و پایگاههای موشکی کوبا را در دوران کندی کشف کرده بود.
 

 


 لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
 
 
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید

 

به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید  | BestIranGroups

 

دکتر واندنبرگ با دقت عکس ها را مورد مطالعه قرار داد و اظهار کرد: «من هیچ شکی ندارم که شیء موجود در عکس های هوایی یک کشتی است. من تا به حال در طول مدت فعالیتم، هرگز چنین شیء عجیبی در یک عکس هوایی ندیده بودم.» پس از آن یک گروه کاوشگر آمریکایی نیز به منطقه مورد نظر اعزام شد، ولی حتی با انجام تحقیقات کوتاه مدت، نتوانست اطلاعات قابل توجهی بدست آورد. 

۱۷ سال از آخرین تحقیقات در منطقه گذشت و هیچ اکتشافی تا سال ۱۹۷۶ انجام نگرفت. در سال ۱۹۷۶ یک باستان شناس آمریکایی به نام «ران ویت» تحقیقات جدید خود را در منطقه آغاز کرد. او بسیار زود دریافت که این شیء قایق مانند، بسیار بزرگتر ازحدی است که قبلاً تصور می کرد. او بزودی با انجام محاسبات دقیق دریافت که طول این شیء عظیم الجثه بلندتر از طول یک زمین بازی فوتبال و اندازه آن به بزرگی یک ناو جنگی است که کاملاً در زمین دفن شده است. اما کشتی کشف شده در زیر گل و لای قطوری دفن شده بود و بسختی به جز از ارتفاع قابل رؤیت بود. 

به دلیل همین عدم مشاهده دقیق از سطح زمین، امکان هر تحقیقی غیر ممکن بود. از سوی دیگر جسم کشف شده آنقدر بزرگ و سنگین بود که هر گونه اقدامی را در وهله اول عقیم می ساخت. «ران وایت» و گروه همراهش که مشتاقانه کار را پیگیری می کردند، به جایی رسیدند که تنها وقوع یک حادثه عجیب و نادر می توانست راهگشای کار آنها باشد: 

«زمین لرزه!» آنها متوجه شدند که حرکت دادن و در آوردن جسم مذکور از درون زمین، به دلیل ابعاد وسیع و بزرگ آن غیر ممکن است و تنها با یک لرزش زمین، این شیء می تواند از دل خاک سر در آورد و مورد کاوش قرار گیرد. 

از تحقیقات ران ویت مدت زیادی نگذشته بود که در ۲۵ نوامبر سال ۱۹۷۸، وقوع زمین لرزه ای در محل، باعث شد تا کشتی مزبور به طور شگفت آوری از دل کوه بیرون بزند و سطح زمین اطرافش را به بیرون براند. بدین ترتیب دیواره های این شیء، شش متر از محوطه اطرافش بالاتر قرار گرفت و برجسته تر شد. 

بدنبال این زمین لرزه، ران وایت ادعا کرد که شیء مذکور می تواند باقیمانده کشتی نوح باشد. سپس بدبینی ها به خوش بینی مبدل و این سؤال ها مطرح شد: «اگر این جسم عظیم قایقی شکل به طول یک زمین فوتبال، در ارتفاع ۱۸۹۰ متری کوههای آرارات، کشتی نوح نیست، پس چه چیز می تواند باشد؟ و اگر جسم کشتی نوح است، آیا طوفان نوح واقعاً بوقوع پیوسته است؟… آیا ما شاهد بقایای کشتی افسانه ای حضرت نوح که در کتب مقدس ادیان جهان از آن صحبت شده است، هستیم؟»

  به جذابترین گروه اینترنتی یاهو ملحق شوید  | BestIranGroups

 

تصویر ران ویت در پارك ملی كشتی نوح 


طوفان و سیل در زمان حضرت نوح در سطح وسیعی بوسعت کره زمین واقع شده است. به اعتقاد مسیحیان و بنا به نص انجیل، این حادثه عظیم و دهشت آور، برای تنبیه مردمان آن روزگار که دست به سرکشی زده بودند و به منظور نجات نوح پیامبر و پیروانش واقع شده بود. بررسیهای زمین شناسی در نقاط مختلف دنیا، نابود شدن و مرگهای دسته جمعی موجودات زنده را بر اثر حادثه ای غیر منتظره نشان می دهد. برخی از این حوادث با زمان طوفان نوح همخوانی دارد. 

وجود لایه های مخلوط فسیل شده حیواناتی چون فیل، پنگوئن، ماهی، درختان نخل و هزاران هزار گونه گیاه جانوری، تأییدی بر این واقعیت است. این سنگواره ها که بعضاً در برگیرنده حیوانات مناطق گرمسیر با مناطق سردسیر (در کنار هم) هستند، نشان می دهند که با فرونشستن آب، جانوران و گیاهان خارج شده، در زیر رسوبات مانده و به فسیل تبدیل شده اند. امتزاجی عجیب از جانوران خشکی و دریا، حاره و قطبی که مرگی آنی و دلخراش را روایت می کنند. 



منبع:http://www.bitrin.com/ARTICLE14401.html و  http://saghayekarbala.ir/ وwww.seemorgh.com

 

برای  مطالعه کامل مقاله ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید 



ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۰/۰۱/۲۰ توسط احمد عاقلي

 

نسخه جدیدتر آن ترک شیرازی

 

حافظ:
اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را
به خال هندويش بخشم سمرقند بخارا را



صائب تبريزي:
اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را
به خال هندويش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چيز مي بخشد ز مال خويش مي بخشد
نه چون حافظ که مي بخشد سمرقند و بخارا را

شهريار:
اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را
به خال هندويش بخشم تمام روح اجزا را
هر آنکس چيز مي بخشد بسان مرد مي بخشد
نه چون صائب که مي بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور مي بخشند
نه بر آن ترک شيرازي که برده جمله دلها را



محمد عيادزاده:
اگر آن ترک شيرازي بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنيا را
نه جان و روح مي بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟چه معني دارد اين کارا؟
و خال هندويش ديگر ندارد ارزشي اصلاً
که با جراحي صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکي، نه صائب دست و پا ها را
فقط مي خواستند اين ها، بگيرند وقت ما ها را.....؟؟؟

 

(کازیسمو):

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

نخواهم این جهان هرگز؛ کشد فکرش مخ ما را!

هر آنکس چیز میبخشد نباشد مست می بخشد

نه چون این چهار تن هر دم،فروشد زندگی ها را

مگر شیراز و ترکانش چه چیزی به ز ما دارند!

چو خال هندویش بینم،کنم قالب تهی یارا

من عاشق شدم معشوق،چرا اینگونه می باید

نخواهم ترک شیرازی،دلم خواهد مبینا را!!

 

امید:

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را

دل صاب مرده ما که ندارد طاقت این شیطنت هارا

ندارم من سمرقندو ندارم من بخارا را

نمی دانم چه بخشم تا کند ول این دل بیچاره مارا

مگر آن خال امروزه چه ارزش دارد ای یارا

که حتی می کنند جراحی لب ها و دماغ ها را

بما رحمی نما حافظ ای بزرگوارا

که بالا می برند امروز مهرها و شیربهاهارا

نمی خواهم من آن خال و نمی خواهم من این لب را

کسی خواهم زداید از وجودم خستگیهارا

در آخر عذر می خواهد اشتباه کردست غلط کردست

اگر گفتش امید این شِروورها را

 

منبع:وب سایت ایده و خلاقیت

ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۸۹/۱۱/۱۵ توسط احمد عاقلي
 
 
چرا کاخ سفید بدین نام معروف شد؟!
 
 
 
چرا کاخ سفید بدین نام معروف شد؟!
 
 
طـــی جنگ سال ۱۸۱۲ داخل خانه سنگی رئیس جمهور بدست سربازان انگلیسی که واشنگتن را اشغال کرده بودند به آتش کشیده شد ولی چون در آن موقع ایالات متحده کشور فقیری بود ، دولت پول کافی برای ساختن یک منزل نو برای رئیس جمهور نداشت بنابراین اطاقهای همان خانه قدیمی دوباره ساخته و تعمیر شد و دیوارهای دود زده را بار نگ سفید پوشاندند.

 مردم که از این شکل جدید کاخ خیلی خوششان آمده بود اسم آنرا خانه سفید یا »کاخ سفید» گذاشتند بدین ترتیب از آن به بعد این کاخ قدیمی اسم و رنگ خود را تا امروز حفظ کرده است.
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۹/۰۶/۰۲ توسط احمد عاقلي

 

"نامه بدون نقطه" یک رعیت در زمان ناصرالدین شاه

 

به گزارش پارسینه، نوشته اي كه ذيلا از نظر خواننده گرامي مي گذرد نامه اي است كه مرحوم ميرزا محمد الويري به مرحوم احمدخان امير حسيني سيف الممالك فرمانده فوج قاهر خلج رقمي داشته كه شروع تا خاتمه نامه تمام از حروف بي نقطه الفبا انتخاب و در نوع خود از شاهكارهاي ادب زبان پارسي به شمار مي آيد. انگيزه نامه و موضوع آن قلت در آمد و كثرت عائله و تنگي معيشت بوده است. اين نامه در زمان ناصرالدين شاه بوده.





بسمه تعالي

سر سلسله امرا را كردگار احد، امر و عمر سرمد دهاد. دعا گو محمد ساوه ای در كلك و مداد ساحرم و در علم و سواد ماهر. ملك الملوك كلامم و معلم مسائل حلال و حرام. در كل ممالك محروسه اسم و رسم دارم. درهرعلم معلم و در هراصل موسسم .در كلك عماد دومم درعالم، درعلم وحكم مسلم كل امم سرسلسله اهل كمالم اما كوطالع كامكار و كو مرد كرم؟

دلمرده آلام دهرم. كوه كوه دردها در دل دارم. مدام در دام وام، و علي الدوام در ورطه آلام دهرم هر سحر و مسا در واهمه و وسواس كه مداح که گردم و كرا واسطه كار آرم كه مهامم را اصلاح دهد و دو سه ماهم آسوده دارد. مكرر داد كمال دادم و در هر مورد مدح معركه ها كردم. همه گوهر همه در، همه لاله همه گل، همه عطار روح همه سرور دل، اما لال را مكالمه و كررا سامعه و كور را مطالعه آمد. همه را طلا سوده در محك ادراك آورده احساس مس كردم و لامساس گو آمدم. اما علامه دهرم، ملولم و محسود و عوام كالحمار محمود و مسرور ... لا اله الا الله وحده وحده دلا در گله مسدود دار در همه حال كه كارهاي همه عكس مدعا آمد علاوه همه دردها و سرآمد كل معركه ها عروس مهر در آرامگاه حمل در آمد. عالم و عام لام و كرام، صالح و طالح، صادر و وارد، كودك و سالدار، گدا و مالدار، همه در اصلاح اهل و اولاد و هر كس هر هوس در معامله و سودا دارد آماده و اطعمه و هر سماط گرد آورده، حلوا و كاك، سركه و ساك، كره و عسل، سمك و حمل، گرمك و كاهو، دلمه و كوكو، امرود و آلو، الي كلم كدو، همه در راه، مكر دعاگو كه در كل محرومم و در حكم كاالمعدوم. اگر موهوم و معلول معدل سه صاع و دو درم ارده گردد حامد و مسرورم. مگر كرم سر كار اعلي كه سرالولد و سرالوالد در او طلوع كرده و دادرس آمده، درد ها دوا، وامها ادا و كامها روا گردد.

له طول عمر كطول المطر سواء له الدرهم، و كه المدر دهد مرد را كام دل كردگار همه عمر آسوده و كامكار دل آرا همه كار و كردار او ملك در سما مادح كار او طول الله عمره و دمره حاسده، هلك اعدانه، اعطه ماله، اصلح احواله و اسعد اولاده مدام السماء

ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۸۹/۰۵/۱۶ توسط احمد عاقلي
.: Weblog Themes By Blog Skin :.

پیج رنک

آرایش

طراحی سایت