فراسوی اقتصاد
ایمیل مدیر وبلاگ جهت ارتباط  agheli88@yahoo.com

همراه عزیز سلام

به وب فراسوی اقتصاد خوش آمدید 

متشکرم که در استفاده از مطالب وب ذکر منبع را فراموش نمیکنید

ممنونم که با درج نظرات و ارسال ایمیل ما را در 

بهبود کمی و کیفی مطالب کمک میکنید

agheli88@yahoo.com

agheli88@gmail.com 


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۲/۱۲/۲۸ توسط احمد عاقلي

 

نگاهی کلی به سیمای شهرمرند

Shah Abbasi caravanserai of Marand.JPG

 

http://s4.picofile.com/file/8176773900/map.jpg

برای مطالعه کامل سیمای شهر مرندذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی

ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ دوشنبه ۱۳۹۲/۱۲/۲۶ توسط احمد عاقلي

السّلام علیک یا ابا عبد الله . .

 

تـا هست جهــان شـور محــرم باقیست

این جلوه ی جان در همه عالـم باقیست

ازنـالـه ی نـیـنــوای یـاران حسـیـن

همواره به لب زمـزمه ی غم باقیست . . .

 

این روزها چه روزهای با عظمتی بود :
موسی به طور رفت
فاطمه به خانه علی
ابراهیم با اسماعیل به قربانگاه
محمد با علی به غدیر
و حسین با همه هستی‌اش به کربلا ...

 

به جای جای دلم جای پای توست حسین

خوشم که حنجره ام نینوای توست حسین

هزار چشمه اشکم اگر دهند به چشم

خدا گواه که وقف عزای تو است حسین 

 


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, احمد عاقلی, ماه مبارک رمضان
ارسال در تاريخ دوشنبه ۱۴۰۰/۰۶/۰۱ توسط احمد عاقلي

    زندگاني امام حسين عليه السلام

امام حسين فرزند دومين امام علي و حضرت زهرا عليهم السلام است. آن حضرت در شهر مدينه به روز سوم شعبان (مصباح المتهجد/758) از سال سوم ( كافي 4638) يا پنجم شعبان از سال چهارم هجرت (ارشاد / 198) ديده به جهان گشود

كنيه ايشان ابوعبدالله و از جمله لقبهايشان رشيد - طيب - وفي - زكي - مبارك - سبط و سيد آمده است ( كشف الغمه 216/2 ) آن حضرت شش ماه و ده روز با برادر مهترش امام حسن عليه السلام فاصله سني داشت و مراحل رشد و نمو خويش را مدت كمتر از هفت سال در مصاحبت با رسول الله صلي الله عليه و آله و سي سال در كنار اميرالمومنين و ده سال با امام حسن عليهما السلام گذراند. ( تاريخ اهل البيت /76) و به سال 49 يا 50 هجري پس از شهادت مظلومانه امام حسن عليه السلام امامت شيعيان را بر عهده گرفت .( كافي 461/1 و 462

برای مطالعه کامل مطلب،ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, احمد عاقلی, ماه مبارک رمضان

ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ دوشنبه ۱۴۰۰/۰۶/۰۱ توسط احمد عاقلي

راز شادی کشورهای اسکاندیناوی:

سیستم آموزش و پرورش

این روزها که بحث «مشق شب» و تکلیف دانش آموزان و ادعای برخی از ناشران کمک آموزشی دربارۀ موفق نبودن سیستم آموزشی کشورهای اسکاندیناوی (مهارت آموزی به جای تکلیف محوری و فشار به محصلان) در رسانه‌ها مطرح است این موضوع شاید جالب باشد که سه کشوری که سیستم آموزش و پرورش خود را کارآمد کرده‌اند، شادترین کشورهای جهان هستند و به عکس کشورهایی که آموزش و پرورش ناکارآمد دارند غمگین ترین اند.

ماهنامۀ «دنیای برند» نوشته است: نروژ، دانمارک و سوئد سه کشور واقع در شمال اروپا سال های متمادی است که در صدر شادترین مردم جهان قرار دارند. 5 دلیل این سرآمدی در شادی این گونه برشمرده شده است:« امکانات رفاهی- اجتماعی، برابری های مدنی، درآمد زیاد، اختلاف کم طبقاتی و سیستم آموزش و پرورش کارآمد.»

غمگین ترین کشور دنیا هم جمهوری آفریقای مرکزی معرفی شده است. مهم ترین دلیل این غمگینی آموزش و پرورش ناکارآمد ذکر شده است.

دلایل غمگینی کشورهای دیگر (یمن، سودان، نیجریه، موزامبیک،کنیا، زامبیا، اوگاندا، کامرون و روآندا) هم جالب است:

«محدودیت آزادی های مدنی، نرخ زیاد بیکاری، آموزش و پرورش ناکارآمد، دست رسی نداشتن به آب آشامیدنی سالم، بی اعتمادی شهروندان به سیستم سیاسی و فساد اقتصادی».

بدین ترتیب ملاحظه می شود: کارآمدی یا ناکارآمدی سیستم آموزش و پرورش ارتباط مستقیمی با شادی و غمگینی دارد و یکی از دلایل شاد بودن کشورهای شمال اروپا نوع اموزش و پرورش آنهاست. سیستمی که خلاقیت دانش آموز را شکوفا می کند و بر این پایه است که استعداد و هوش خاص او را بشناسد و همان را پرورش دهد به جای این که انبوهی از محفوظات را به او تحمیل کند.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۹/۲۵ توسط احمد عاقلي

کانال تلگرام خنده و سرگرمی و طنز

هورمون های شادی آور کدامند؟

این هورمون از هیپوتالاموس ترشح می شود و به هورمون شادی معروف است. سروتونین مسئول انتقال اطلاعات در مغز است، کیفیت خواب ما دستش است و اثر آرام بخش دارد.
 

انسان هنگام رو به رو شدن با موقعیت های مختلف، واکنش های متفاوتی از خود نشان می دهد. احساسات مختلفی که تجربه می کنیم در نتیجه واکنش های شیمیایی است که درون بدن مان رخ می دهد. هورمون هایی که در بدن ما آزاد می شوند، ممکن است به ما احساس خوب دهند یا احساس بد. تحریک هورمون هایی که تزریق کننده احساسات خوب به شما هستند، روش مناسبی برای مقابله با درد و داشتن حس خوب است. شاد زیستن حق طبیعی هر آدمی است. بدن انسان معمولا در دو حالت قرار دارد: جنگ یا پرواز (سمپاتیک) و استراحت و هضم (پاراسمپاتیک).

با توجه به استرس های گوناگون روزمره، بدن انسان معمولا در حالت سپماتیک قرار دارد و ما باید به تحریک هورمون هایی بپردازیم که بدن را به حالات پاراسمپاتیک هدایت کنند تا به آرامش برسیم.

هورمون های شادی آور کدامند؟ 

هورمون ها مواد بیوشیمیایی هستند که متابولیسم بدن را تنظیم می کنند. همه چیز به آنها بستگی دارد: سلامتی، خلق و خو و ظاهر. ما به آنها فکر نمی کنیم، مگر اینکه دچار بیماری جسمی یا روحی شویم. هورمون ها احساسات و عوامل مرتبط با شیوه زندگی انسان ها را تحت تاثیر قرار می دهند و توجه به آنها می تواند به برخورداری از یک شیوه زندگی سالم در انسان ها کمک شایان توجهی کند. آنها را فراموش نکنید.

در ادامه به معرفی چند هورمون شادی آور معروف و تاثیرگذار می پردازیم که به بدن و روح انسان کمک می کند تا با شرایط سخت کنار آمده و دوباره شاد شود. هورمون های شادی آور به آدم ها کمک می کند تا از زندگی لذت ببرند. برای داشتن یک زندگی خوب باید همیشه آنها را در وجودمان داشته باشیم.

سروتونین، شادی بخش 

این هورمون از هیپوتالاموس ترشح می شود و به هورمون شادی معروف است. سروتونین مسئول انتقال اطلاعات در مغز است، کیفیت خواب ما دستش است و اثر آرام بخش دارد.

سروتونین خلق و خو را تنظیم می کند، از افسردگی پیشگیری می کند، فشار خون را تنظیم می کند، نقش مهمی در تنظیم چرخه قاعدگی در زنان دارد و باعث می شود احساس شادی کنید. کمبود این هورمون باعث بی خوابی، اختلالات خلق و خو، احساس غم، افسردگی، رفتار پرخاشگرانه و اختلالات خوردن می شود. برای افزایش سطح سروتونین روزی 30 تا 45 دقیقه ورزش کنید، غذاهای غنی از کربوهیدارت بخورید، به طور منظم در معرض نور خورشید قرار بگیرد، به اندازه کافی بخوابید، مواد غذایی حاوی ویتامین ب را فراموش نکنید. ویتامین ب در غلات و حبوبات، انواع مغزها و جوانه ها وجود دارد.

دوپامین، هورمون هوشیاری 

هورمونی است که انسان را از لحاظ ذهنی هوشیار نگه می دارد. دوپامین از سلول های مغز و نخاع ترشح می شود. وقتی صحنه ای در یک فیلم شما را خوشحال می کند یا از دیدن منظره ای لذت می برید، هورمون دوپامین در بدن شما آزاد می شود. کمبود این هورمون موجب عدم تمرکز، عدم توجه، بدخوابی، تنبلی و بدخلقی می شود. افرادی که در طول روز به میزان زیاد قهوه یا نوشیدنی های انرژی زا می خورند از سطح دوپامین کمتری برخوردار هستند. برای افزایش سطح دوپامین، قبل از رفتن به رختخواب، اتاق خواب را بررسی کنید تا چیزی موجب اختلال در خواب تان نشود. می توانید قبل از خواب از دمنونش بادرنجبویه برای آرامش استفاده کنید.

دوپامین را می توان با خوردن غذاهای سرشار از پروتیین افزایش داد. خوردن میوه هایی مثل موز را فراموش نکنید. به طور منظم در معرض نور خورشید قرار بگیرید. غذاهای سرشار از آنتی اکسیدان را نیز در وعده های غذایی خود جای دهید.

ملاتونین، ساعت بدن 

هورمون ضدپیری است و به عنوان ساعت بدن شناخته می شود. ملاتونین از غده پینه آل ترشح می شود. این هورمون خواب شبانه را تنظیم می کند. اگر سیگاری هستید و شب ها نمی خوابید، احتمالا از کمبود این هورمون رنج می برید. به هم خوردن دوره روز و شب، ترشح ملاتونین را شدیدا تحت تاثیر قرار می دهد. بهتر است شب ها زیاد سراغ لپ تاپ و تبلت نروید و در رختخواب از گوشی های هوشمند استفاده نکنید.

بمباران اطلاعات در ساعاتی که به خواب نیاز دارید، مغز را به طور مصنوعی تحریک و اذیت می کند. علاوه بر این بر بینایی نیز تاثیر می گذارد. برای افزایش سطح ملاتونین، دو ساعت قبل از خواب با ابزار تکنولوژی خداحافظی کنید. سعی کنید زندگی منظمی داشته باشید؛ برای مثال هر شب در ساعت مشخصی شام بخورد و به رختخواب بروید. در اتاقی که تهویه مناسبی دارد بخوابید. سعی کنید از سبزیجات و غذاهای سرشار از پروتیین استفاده کنید و این دو را همراه هم مصرف کنید. جسم و جان تان را در معرض هوای تازه قرار دهید.

اندروفین، ضددرد 

هورمونی که مانع درد است، از اضطراب جلوگیری می کند و به عنوان آرامبخش عمل می کند. اندروفین از غدد مخاطی و هیپوتالاموس ترشح می شود. این هورمون کمک می کند احساس مثبتی به زندگی داشته باشید. اندروفین یکی از مسکن های طبیعی بدن است. برای افزایش سطح اندروفین، حتما ورزش کنید. نیاز نیست به ورزش های سنگین روی بیاورید. 30 دقیقه پیاده روی در روز به افزایش این هورمون در بدن شما کمک شایان توجهی می کند.

عرق کردن نیز به آزادشدن این هورمون کمک می کند. حمام بخار و سونا موجب عرق کردن و شل شدن عضلات می شود و استرس را از شما دور می کند. مصرف غذاهای تند را نیز  فراموش نکنید. فلفل یکی از مواد غذایی عالی محسوب می شود. غذاهای تند در تماس با گیرنده های روی زبان، سیگنال هایی مشابه با سیگنال های درد به مغز می فرستند که باعث آزاد شدن اندروفین در بدن می شود. اگر به طب سوزنی دسترسی دارید، می توانید آن را امتحان کنید.

اکسی توسین، هورمون عشق 

هورمونی که با عنوان هورمون عشق شناخته می شود. اکسی توسین در هیپوتالاموس ساخته شده و بعد به غده هیپوفیز منتقل می شود. این هورمون آدم ها را کنار هم نگه می دارد، اعضای خانواده را به هم نزدیک می کند، عشق را بین زوجین و والدین و فرزندان افزایش می دهد.

در دوران بارداری و شیردهی، هورمون اکسی توسین در بدن زنان ترشح شده و باعث ارتباط عمیق تر آنها با نوزادشان می شود. اکسی توسین استرس را کاهش می دهد و تعاملات اجتماعی را افزایش می دهد. این هورمون حامی قلب در مقابل انواع استرس هاست. برای افزایش سطح اکسی توسین، وقتی بیشتری را با دوستان، اعضای خانواده و افرادی که دوست دارید بگذرانید. به همنوعان خود کمک کنید. ماساژ را فراموش نکنید. سعی کنید به آدم ها عشق بورزید و عاشق بمانید.

استروژن، ضداسترس 

این هورمون جنسی زنانه از غدد جنسی ترشح می شود. استروژن مانع استرس محسوب می شود و خلق و خوی فرد را ثابت نگه می دارد. سیگار کشیدن و ورزش شدید میزان این هورمون را کاهش می دهد. برای افزایش سطح استروژن، می توانید از مواد غذایی مختلف استفاده کنید.

میوه، سبزیجات و غلاتی چون سیب، خرما، آلو و گیلاس، هویج، گوجه فرنگی، کلم برکلی، خیار و بادنجان، جو دوسر، گندم و برنج، بذر کتان، تخمه آفتابگردان و رازیانه به افزایش سطح این هورمون در بن کمک می کند.

منبع: ماهنامه مطب


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۹/۲۳ توسط احمد عاقلي

داستان التهاب

اقتصاد ایران بهار 97 را چگونه سپری کرد؟

متن حاضر دهمین شماره  «گزارش فصلی تحولات اقتصاد ایران» است که توسط بانک خاورمیانه در هجدهم فروردین 1397 منتشر شده است. آمار و اطلاعات استفاده‌شده در این گزارش جدیدترین و به روزترین آمار و اطلاعاتی است که در زمان انتشار آن از منابع معتبری که در متن یا زیرنویس‌ها ذکر شده‌اند قابل دسترسی بوده است. آمار، اطلاعات و تحلیل‌های ارائه‌شده صرفاً جنبه اطلاع رسانی داشته و هیچ مسوولیت یا تعهدی را از سوی بانک خاورمیانه یا سازمان‌ها و افراد وابسته به آن ایجاد نمی‌کند. 

در این گزارش هر جا نرخ رشد متغیری ارائه شده، منظور درصد تغییر آن متغیر در دوره یا مقطع مورد بحث نسبت به دوره یا مقطع مشابه در سال قبل از آن است، مگر اینکه خلاف آن ذکر شده باشد. برای مثال، منظور از «رشد درآمدهای نفتی در تابستان ۱۳۹۶»، درصد تغییر این درآمدها در تابستان ۱۳۹۶ نسبت به تابستان ۱۳۹۵ است. 

1- بخش واقعی

برآوردهای مقدماتی بانک مرکزی از رشد اقتصادی 4 /3درصدی در 9ماهه نخست سال 1396 حکایت دارد. مجموع ارزش افزوده ایجادشده توسط فعالیت‌های اقتصادی طی این مدت 10986 هزار میلیارد ریال بوده که حدود 3 /13 درصد آن متعلق به گروه نفت است. گروه نفت، پس از رشد 6 /61درصدی ارزش افزوده به قیمت‌های ثابت در سال 1395، از ابتدای سال 1396 با افت سرعت رشد مواجه بود و در پاییز این سال برای اولین‌بار پس از 11 فصل منقبض شد و نرخ رشد منفی 3 /7درصدی به جا گذاشت. در فصول آتی نیز انتظار می‌رود رشدهای خفیف و حتی منفی در گروه نفت تکرار شود و رشد اقتصادی را تضعیف کند. در سال 1396، رشد اقتصادی در نیمه اول سال 7 /4 درصد و در پاییز تنها 0 /1 درصد به ثبت رسیده است که این تفاوت نیز عمدتاً از تحولات گروه نفت نشات می‌گیرد.

تجارت فردا- جدول 1- نرخ رشد تولید ناخالص داخلی و زیرمجموعه‌های آن به قیمت‌های ثابت سال 1390 (درصد)

در 9 ماه نخست این سال گروه خدمات با سهم 2 /54درصدی از اقتصاد کشور، 8 /1 واحد درصد از رشد اقتصاد را موجب شده است. در بین زیرمجموعه‌های این گروه، بیشترین رشد معادل 1 /7 درصد متعلق به بخش حمل‌ونقل، انبارداری و ارتباطات بوده است. پس از گروه خدمات، گروه صنایع و معادن با سهم 1 /1 واحد درصدی از رشد کل، دومین گروه اثرگذار بر رشد ثبت‌شده در این مدت بوده است. در بین زیرمجموعه‌های این گروه، بخش ساختمان پس از 10 فصل متوالی انقباض، در تابستان و پاییز با رشد مثبت همراه بوده و در 9ماهه نخست به قیمت‌های ثابت 8 /0 درصد افزایش ارزش افزوده داشته است. گروه‌های نفت و کشاورزی نیز هر کدام 3 /0 واحد درصد از رشد اقتصادی این دوره را موجب شده‌اند. جدول 1 جزئیات رشد اقتصادی در سال 1395 و 9ماهه نخست سال 1396 را نشان می‌دهد.

برآوردهای مقدماتی بانک مرکزی از سمت تقاضا در 9ماهه نخست 1396 از رشد 1 /3درصدی هزینه ناخالص داخلی به قیمت‌های ثابت سال 1390 حکایت دارد.۱ در فصل پاییز، مصرف بخش خصوصی که نزدیک به نیمی از تقاضای اقتصاد کشور را تشکیل می‌دهد، به قیمت‌های ثابت با 2 /3 درصد کاهش مواجه بوده و مصرف بخش دولتی 7 /7 درصد افزایش داشته است. در این فصل 697 هزار میلیارد ریال سرمایه ثابت ناخالص به قیمت‌های جاری تشکیل شده که معادل 7 /18 درصد از هزینه ناخالص داخلی است. در پاییز 1396، تشکیل سرمایه به قیمت‌های ثابت در هر دو بخش ماشین‌آلات و ساختمان با افزایش همراه بوده که در فصول چند سال گذشته به ندرت اتفاق افتاده است. همچنین در این فصل با افزایش 8 /5درصدی واردات و کاهش 9 /6درصدی صادرات به قیمت‌های ثابت، خالص صادرات افت شدیدی را تجربه کرده است. جدول 2 نرخ رشد هزینه ناخالص داخلی و اجزای آن را در فصول مختلف سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ نشان می‌دهد.

تجارت فردا-  متوسط تولید روزانه نفت خام و متوسط قیمت نفت سنگین ایران

علاوه بر بانک مرکزی، مرکز آمار ایران هم گزارش حساب‌های ملی ایران در 9ماهه نخست سال 1396 را منتشر کرده است. بر اساس گزارش مرکز آمار، رشد اقتصادی در این مدت به قیمت‌های ثابت سال 1390 با احتساب نفت 4 /4 درصد و بدون احتساب نفت 7 /4 درصد بوده است. با وجود یکسان‌سازی سال‌های پایه در محاسبات بانک مرکزی و مرکز آمار، اختلاف در آمار اعلامی به‌خصوص در سطح گروه‌ها و زیرمجموعه‌های آنها قابل توجه است و این دو نهاد تصویر متفاوتی از اقتصاد ایران ارائه می‌دهند. برای مثال در پاییز 1396 تامین آب، برق و گاز طبیعی طبق محاسبه بانک مرکزی 1 /7 درصد رشد داشته، در حالی که در محاسبات مرکز آمار 0 /13 درصد منقبض شده است. رشد مصرف بخش خصوصی نیز در گزارش‌های بانک مرکزی و مرکز آمار به ترتیب منفی 2 /3 درصد و مثبت 4 /7 درصد اعلام شده است. این نوع تفاوت در آمار واردات نیز وجود دارد و در حالی که بانک مرکزی رشد مثبت برای واردات اعلام کرده، مرکز آمار روند واردات را کاهشی دیده است. نکته قابل توجه دیگر، بازبینی مرکز آمار در ارقام رشد منتشرشده برای سال‌های گذشته است. اگرچه به طور معمول ارقام اعلام‌شده برای چند سال آخر هر گزارش مقدماتی بوده و به مرور با اندکی تغییر نهایی می‌شوند، در گزارشی که در اسفند 1396 منتشر شده حتی ارقام سال 1391 هم دستخوش بازبینی و تغییر قرار گرفته‌اند. جالب آنکه نرخ رشد سال 1395 که مرکز آمار پیش از این 8 /10 درصد اعلام کرده بود، پس از بازبینی دقیقاً برابر نرخ رشد محاسبه‌شده توسط بانک مرکزی و برابر 5 /12 درصد اعلام شده است.

تجارت فردا- جدول 2- نرخ رشد هزینه ناخالص داخلی و اجزای آن به قیمت‌های ثابت سال 1390 (درصد)

صندوق بین‌المللی پول در آخرین گزارش خود رشد اقتصادی ایران در سال ۱۳۹۶ و ۱۳۹۷ را به ترتیب ۳ /4 و 0 /4 درصد پیش‌بینی کرده است. مرکز پژوهش‌های مجلس نیز در گزارشی بر اساس برآورد هزینه‌های عمرانی و جاری دولت، تحولات مورد انتظار از بخش نفت، آخرین آمار و اطلاعات وزارت جهاد کشاورزی، برآورد شرکت‌های صنعتی مختلف شامل خودروسازی‌ها و پتروشیمی‌ها از میزان تولید محصولات خود تا انتهای سال و سایر اطلاعات مرتبط، رشد اقتصادی سال 1396 را 4 /4 درصد پیش‌بینی کرده است. در این گزارش، برای سال 1396، رشد ارزش افزوده گروه کشاورزی 8 /3 درصد، گروه نفت 1 /3 درصد، گروه صنایع و معادن 1 /4 درصد و گروه خدمات 3 /5 درصد پیش‌بینی شده و مهم‌ترین چالش پیش روی رشد اقتصادی نیز سطح پایین سرمایه‌گذاری دولتی و خصوصی عنوان شده است.

انرژی: حجم تولید ماهانه نفت خام ایران در 11 ماه نخست سال 1396 تقریباً در سطح باثباتی قرار گرفت و متوسط روزانه آن تنها بین 8 /3 تا 9 /3 میلیون بشکه در نوسان بود. بر اساس آخرین گزارش‌های اوپک از منابع مستقیم، متوسط روزانه تولید نفت خام ایران در بهمن‌ماه، 8 /3 میلیون بشکه بوده که 60 هزار بشکه کمتر از بهمن‌ماه سال 1395 است. بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی، در نیمه نخست سال 1396 صادرات نفت ایران، شامل نفت خام و خالص فرآورده‌های نفتی، حدود 3 /2 میلیون بشکه در روز بوده که 1 /13 درصد بیشتر از مدت مشابه سال 1395 است. اگرچه به نظر نمی‌رسد صادرات نفت در نیمه دوم سال افزایش قابل ملاحظه‌ای داشته باشد، قیمت نفت در این مدت رو به افزایش بوده و از این‌رو انتظار می‌رود ارزش صادرات نفتی رشد کرده باشد. قیمت نفت خام سنگین ایران که در خرداد 1396 معادل بشکه‌ای 6 /44 دلار بود، در بهمن‌ماه به 3 /62 دلار رسید که 1 /17 درصد بالاتر از قیمت آن در بهمن‌ماه سال 1395 است. روند تحولات تولید و قیمت نفت خام ایران در نمودار 1 قابل مشاهده است.

تجارت فردا-  نمودار 2 - متوسط قیمت هر متر مربع واحد مسکونی و تعداد معاملات ثبت‌شده در هر ماه برای شهر تهران

مسکن: بازار مسکن تهران تقریباً از اوایل پاییز 1396 شرایط رکودی را پشت سر گذاشت و این‌ رونق در زمستان هم ادامه داشت. متوسط قیمت مسکن سریع‌تر از قیمت سایر کالاها رشد کرد و تعداد معاملات نیز افزایش یافت. از آنجا که آمار به‌روز و قابل اتکایی برای معاملات مسکن شهرستان‌ها در دسترس نیست، در اینجا تنها معاملات بازار مسکن تهران بررسی شده است.

نرخ رشد نقطه‌به‌نقطه متوسط قیمت مسکن در تهران در ماه‌های آذر تا بهمن 1396 به بالاترین مقادیر خود از ابتدای سال 1393 رسید. در بهمن‌ماه ۱۳۹۶، متوسط قیمت یک مترمربع واحد مسکونی در تهران ۱ /55 میلیون ریال بود که حاکی از رشدهای قابل توجه 1 /5 و 3 /22درصدی به ترتیب نسبت به ماه گذشته و ماه مشابه سال گذشته است. روند افزایش قیمت در اسفندماه نیز ادامه پیدا کرد و هر مترمربع واحد مسکونی با ۴ /۶ درصد رشد نسبت به بهمن‌ماه به ۵۷ /۶ میلیون ریال رسید. تعداد معاملات هم رکوردهای جدیدی را در مقایسه با چند سال اخیر به ثبت رساند.

در آذرماه 1396 تعداد معاملات 2 /50 درصد نسبت به آذرماه سال قبل از آن و 4 /20 درصد نسبت به ماه قبل از آن افزایش داشت و به 17776 معامله رسید. این رقم در دی‌ماه به ۱۹004 واحد بالغ شد که حتی در دوران رونق گذشته هم کم‌نظیر بود. از سطح بالای معاملات صورت‌گرفته در آذر و دی‌ماه این‌گونه برداشت می‌شد که این آمار بخش عمده تقاضای بالقوه تا آخر سال را هم شامل شده است، اما تعداد معاملات در بهمن‌ماه نیز تقریباً در همان سطح باقی ماند و تنها با اندکی کاهش نسبت به دی‌ماه، به 18392 واحد رسید. در آخرین ماه سال نیز که به طور معمول خرید و فروش کمتری صورت می‌گیرد، 12307 معامله ثبت شد که نسبت به اسفندماه ۱۳۹۵، 0 /5 درصد بیشتر بود. نمودار2 روند تحولات قیمت و تعداد معاملات ثبت‌شده در شهر تهران را نشان می‌دهد.۲

همراه با افزایش نسبی قیمت و تعداد معاملات، تحرکاتی در سمت عرضه بازار مسکن نیز قابل شناسایی است. بر اساس آخرین اطلاعات بانک مرکزی، سرمایه‌گذاری حقیقی بخش خصوصی در ساختمان‌های کل کشور که از ابتدای سال 1392 (به‌جز دو فصل) به طور مستمر در حال انقباض بوده، در تابستان 1396 با رشد 5 /5درصدی همراه شد. این رشد عمدتاً مربوط به ساختمان‌های تکمیل‌شده و پس از آن ساختمان‌های نیمه‌تمام بوده و سرمایه‌گذاری در ساختمان‌های شروع‌شده حتی به قیمت‌های جاری نیز در این فصل کاهش داشته است. با توجه به رشد قابل توجه تعداد پروانه‌های ساختمانی صادرشده در نیمه دوم سال 1395، انتظار می‌رود سرمایه‌گذاری در ساختمان‌های شروع‌شده نیز از نیمه دوم سال 1396 با رشد همراه شده باشد.

تجارت فردا-  نمودار 3 - نرخ‌های تورم مصرف‌کننده و تولید‌کننده در سال‌های 1395 و 1396

نیروی انسانی: در پاییز 1396 مهم‌ترین شاخص‌های بازار کار در مقایسه با پاییز ۱۳۹۵ با بهبود نسبی همراه بودند. در این فصل نرخ بیکاری با 4 /0 واحد درصد کاهش به 9 /11 درصد و نرخ مشارکت با 2 /1 واحد درصد افزایش به 1 /40 درصد رسید. این سیزدهمین فصل متوالی بود که رشد نقطه‌به‌نقطه نرخ مشارکت مثبت رقم خورد. یکی از مهم‌ترین علل افزایش مستمر نرخ مشارکت، فارغ‌التحصیل شدن افرادی است که در سال‌های قبل با ورود به دوره‌های تحصیلات تکمیلی در واقع ورود به بازار کار را به تعویق انداخته بودند و با اتمام دوره تحصیلی به مرور وارد بازار کار می‌شوند. طی یک سال منتهی به پاییز 1396، به طور خالص 972 هزار نفر به عرضه بازار کار کشور افزوده شد که افزایش 958 هزارنفری جمعیت شاغل و 14 هزار نفری جمعیت بیکار را به همراه داشت. در این فصل 3 /23 میلیون نفر شاغل بودند و 1 /3 میلیون نفر که تمایل و توانایی انجام کار را داشتند، موفق به یافتن شغل نشدند. نرخ بیکاری به طور معمول در بین جمعیت جوان کشور بالاتر از سایر بازه‌های سنی بوده است. در پاییز 1396 از هر چهار نفر متقاضی کار در بازه سنی 15 تا 29ساله، یک نفر موفق به یافتن شغل نشده است که رقم بالایی محسوب می‌شود. حدود 5 /2 میلیون نفر، معادل 8 /10 درصد از کل جمعیت شاغل نیز با اینکه خواهان و آماده کار بیشتر بودند، نتوانستند موقعیت شغلی با کار بیش از 44 ساعت در هفته پیدا کنند. جدول 3 مهم‌ترین شاخص‌ها و آمار بازار کار را در سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ نشان می‌دهد.

 از نظر دسته‌بندی شاغلان در بخش‌های اقتصادی، در دو دهه اخیر بیشترین سهم شاغلان متعلق به بخش خدمات بوده که طی سال‌های اخیر افزایش داشته است. برای مثال، در پاییز سال‌های 1392 و 1394 سهم بخش خدمات از کل شاغلان به ترتیب 0 /48 و 8 /49 درصد بوده که در پاییز 1396 به 1 /50 درصد افزایش یافته است. از پاییز 1392 تا پاییز 1396 نزدیک به 5 /2 میلیون نفر به جمعیت شاغل کشور افزوده شده که 7 /1 میلیون نفر، معادل 5 /68 درصد آن به بخش خدمات اضافه شده‌اند. این در حالی است که سهم بخش صنعت از ورودی به بازار کار طی این مدت تنها 417 هزار نفر، معادل 9 /16 درصد، بوده است. در نتیجه بخش عمده متقاضیان تازه‌وارد به بازار کار به بخش‌های خدماتی وارد شده‌اند و بخش‌های دیگر در این امر سهم کمتری داشته‌اند.

تجارت فردا- جدول 3 - مهم‌ترین شاخص‌ها و آمار بازار کار برای جمعیت 10ساله و بیشتر

از نظر دسته‌بندی جنسیتی، به طور معمول شاخص‌های بازار کار در ایران برای زنان نامناسب‌تر از مردان است. نرخ بیکاری زنان در چند دهه اخیر بالاتر و نرخ مشارکت آنها پایین‌تر از مردان بوده است. اما در سال‌های اخیر این ‌روند اندکی تعدیل شده است. از پاییز 1392 تا پاییز 1396 حدود 2 /3 میلیون نفر به جمعیت فعال کشور اضافه ‌شده که سهم مردان و زنان برابر و معادل 6 /1 میلیون نفر است. این در حالی است که از 5 /2 میلیون نفر اضافه‌شده به جمعیت شاغل، 4 /1 میلیون نفر زن و 1 /1 میلیون نفر مرد بوده‌اند. این امر به معنای افزایش نرخ بیکاری مردان از 5 /8 درصد به 1 /10 درصد و کاهش نرخ بیکاری زنان از 3 /20 درصد به 1 /19 درصد در این مدت است. نرخ مشارکت نیز برای هر دو گروه افزایش یافته، اما سرعت افزایش در بین زنان بیشتر بوده است. این نرخ طی بازه زمانی پاییز 1392 تا پاییز 1396، برای زنان از 3 /11 به 9 /15 درصد و برای مردان از 1 /62 به 1 /64 درصد رسیده است.

تجارت فردا- جدول 4- نرخ‌ تورم نقطه به نقطه در گروه‌های اصلی سبد کالاها و خدمات مصرفی در پاییز و زمستان 1396 (درصد)

2- قیمت‌ها و تورم

نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه مصرف‌کننده که در پایان پاییز 1396 به 0 /10 درصد رسیده بود، در زمستان وارد روندی کاهشی شد و در پایان اسفند رقم 3 /8 درصد را ثبت کرد. نرخ تورم سالانه مصرف‌کننده در پایان هر ماه نیز در فصل زمستان روند باثباتی را طی کرد و مانند دو فصل قبل از آن پیرامون 10 درصد با دامنه بسیار کمی در نوسان بود که نهایتاً در آخر اسفندماه به 6 /9 درصد رسید و برای دومین سال متوالی تک‌رقمی باقی ماند. نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه تولیدکننده نیز به روند افزایشی که از پایان پاییز 1396 آغاز شده بود، ادامه داد و از 7 /10 درصد در آذرماه به 8 /12 درصد در اسفند رسید. با توجه به اثرگذاری نرخ تورم تولیدکننده بر نرخ تورم مصرف‌کننده با وقفه‌ای چندماهه، انتظار می‌رود روند کاهشی نرخ تورم مصرف‌کننده در ماه‌های ابتدایی سال 1397 متوقف شود. در نمودار 3 مشاهده می‌شود که از تیرماه به بعد، نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه تولیدکننده از نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه مصرف‌کننده بالاتر بوده که این به معنی سرعت بیشتر افزایش قیمت کالاهای تولیدشده درب کارخانه نسبت به قیمت بازاری محصولات مصرفی است. بررسی نرخ تورم مصرف‌کننده به تفکیک کالاهای قابل تجارت و غیرقابل تجارت حاکی از آن است که نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه کالاهای قابل تجارت از ابتدای پاییز 1396 وارد روندی افزایشی شده و از 9 /8 درصد در مهرماه به 2 /10 درصد در بهمن‌ماه رسیده است. این افزایش نرخ را می‌توان تا حدی به تضعیف قابل ملاحظه ریال در مقابل سایر ارزهای خارجی در پاییز و زمستان، حذف برخی اقلام وارداتی از لیست دریافت‌کنندگان ارز مبادله‌ای و نیز افزایش قیمت جهانی برخی اقلام مصرفی در فصل پاییز نسبت داد. نرخ تورم کالاهای غیرقابل تجارت نیز از ابتدای پاییز 1396 شروع به افزایش کرد و از 0 /8 درصد در مهرماه به 2 /9 درصد در بهمن‌ماه رسید. گزارش منتشرشده از سوی بانک مرکزی از نرخ تورم اقلام سبد مصرفی کالاها و خدمات در پایان اسفند 1396 نشان می‌دهد که در میان 12 گروه اصلی در سبد کالاها و خدمات مصرفی، بیشترین کاهش نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه در طول زمستان ۱۳۹۶ مربوط به گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها و بیشترین افزایش آن مربوط به گروه دخانیات بوده است. با توجه به وزن بالای گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در سبد مصرفی و کاهش چشمگیر 3 /7 واحد درصدی نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه این گروه در پایان زمستان 1396 نسبت به پایان پاییز، بخشی از کاهش نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه مصرف‌کننده در پایان اسفند را می‌توان به این امر نسبت داد. لازم به ذکر است که نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه گروه مسکن، آب، برق، گاز و سایر سوخت‌ها نیز که دارای بالاترین وزن در سبد مصرفی است در دوره مورد بررسی 3 /0 واحد درصد کاهش یافته است. جدول 4 نرخ‌های تورم نقطه‌به‌نقطه را در گروه‌های اصلی سبد کالاها و خدمات مصرفی در پاییز و زمستان 1396 نشان می‌دهد. با توجه به روند افزایشی نرخ تورم نقطه‌به‌نقطه تولیدکننده در ماه‌های اخیر، انتظار می‌رود نرخ تورم مصرف‌کننده نیز در ماه‌های ابتدایی سال 1397 افزایش یابد. صندوق بین‌المللی پول نیز نرخ تورم سالانه برای سال ۱۳۹۷ را حدود ۱۲ درصد پیش‌بینی کرده است.

تجارت فردا- جدول 5- تراز حساب جاری و زیربخش‌های آن (میلیون دلار)

3- تراز پرداخت‌ها

آمار مربوط به تحولات بخش نفت نشان می‌دهد که حجم تولید نفت و صادرات نفتی پس از رسیدن به اوج خود در پاییز 1395، با اندکی کاهش مواجه شده و طی سه فصل بعد از آن به ترتیب به طور میانگین در سطح 9 /3 و 3 /2 میلیون بشکه در روز قرار داشتند.۳ روند این تغییرات نشان می‌دهد که در شش ماه نخست سال 139۶، تولید نفت خام و صادرات نفتی به ترتیب با رشد 9 /7 و 1 /13 درصد روبه‌رو شده‌اند. از سوی دیگر میانگین قیمت هر بشکه نفت خام سنگین ایران در بازارهای جهانی در نیمه نخست سال 1396 با رشدی در حدود 6 /17 درصد به 6 /48 دلار رسیده است. این در حالی است که روند افزایشی قیمت نفت خام ایران که از دی‌ماه 1394 آغاز شده بود، از خردادماه سال 1396 شتابی دو چندان گرفت و در آذرماه به حدود 9 /60 دلار به ازای هر بشکه رسید که بالاترین نرخ از اردیبهشت‌ماه 1394 محسوب می‌شود. در نتیجه این تحولات، ارزش صادرات نفتی کشور در شش ماه نخست سال 1396 با 5 /20 درصد افزایش به 9 /29 میلیارد دلار بالغ شده است. همچنین در دوره مذکور واردات نفتی با 9 /4 درصد افزایش به 654 میلیون دلار رسیده است. به این ترتیب، تراز بازرگانی نفتی کشور در نیمه نخست سال 1396 با 9 /20 درصد رشد به 2 /29 میلیارد دلار رسیده است.

ارزش صادرات غیرنفتی در نیمه نخست سال 1396 با 8 /7 درصد رشد به حدود 4 /14 میلیارد دلار رسیده است. این در حالی است که ارزش واردات غیرنفتی در همین مدت با افزایش قابل توجه 4 /22درصدی روبه‌رو شده و به 9 /32 میلیارد دلار بالغ شده است. در نتیجه این تغییرات، کسری تراز بازرگانی غیرنفتی با رشدی 8 /36درصدی به حدود 5 /18 میلیارد دلار رسیده است. با در نظر گرفتن تحولات مربوط به صادرات و واردات کالاهای نفتی و غیرنفتی، مازاد تراز حساب کالا در دوره مذکور در حدود 7 /10 میلیارد دلار بوده است که رشدی 7 /0درصدی نشان می‌دهد. به عبارت دیگر، افزایش ارزش صادرات نفتی در نیمه نخست سال 1396 با رشد قابل توجه واردات کالا همزمان بوده که در نتیجه آن تراز حساب کالا با تغییرات چشمگیری روبه‌رو نشده است. جدول 5 تراز حساب جاری و زیربخش‌های آن را در فصل‌های مختلف سال‌های 1396-1394 نشان می‌دهد.

تجارت فردا-  نمودار 4- تحولات فصلی خالص حساب سرمایه - منبع: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، نماگرهای اقتصادی، شماره‌های مختلف

آمار مربوط به حساب سرمایه نشان می‌دهد که در فصل دوم سال 1396 به طور خالص حدود 0 /5 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شده که حدود 8 /14 درصد از رقم مشابه سال قبل کمتر است. در مجموع در نیمه نخست سال 1396 خالص خروج سرمایه با 9 /41 درصد کاهش به حدود 3 /6 میلیارد دلار رسیده است. نمودار 4 تحولات فصلی خالص حساب سرمایه را در فصول مختلف سال‌های 1396-1393 نشان می‌دهد. با در نظر گرفتن تغییرات حساب جاری، حساب سرمایه، و همچنین حدود 7 /6 میلیارد دلار مربوط به اشتباهات و از قلم‌افتادگی‌ها در محاسبات تراز پرداخت‌ها که بخشی از آن ناشی از ورود و خروج کالا از مبادی غیررسمی است، مانده ذخایر بین‌المللی کشور در پایان نیمه نخست سال 1396 با حدود 6 /5 میلیارد دلار کاهش نسبت به پایان سال ۱۳۹۵ در حدود 115 میلیارد دلار تخمین زده می‌شود.

بر اساس گزارش‌های گمرک، مجموع ارزش صادرات غیرنفتی ایران۴ در 11 ماه نخست سال 1396 به حدود 7 /41 میلیارد دلار رسید که رشدی 0 /5درصدی را نشان می‌دهد. اقلام عمده صادراتی طی این مدت به ترتیب شامل میعانات گازی به ارزش 3 /6 میلیارد دلار، گاز طبیعی مایع‌شده به ارزش 5 /2 میلیارد دلار، پروپان مایع‌شده به ارزش 3 /1 میلیارد دلار، متانول به ارزش 1 /1 میلیارد دلار و روغن‌های سبک و فرآورده‌ها به‌جز بنزین به ارزش 0 /1 میلیارد دلار بوده است. شایان ذکر است که مجموع ارزش صادرات محصولات پتروشیمی در دوره مذکور حدود 2 /14 میلیارد دلار بوده که حکایت از کاهشی 0 /4درصدی دارد. همچنین ارزش صادرات میعانات گازی نیز حدود 4 /5 درصد افت کرده است. بیشترین صادرات ایران از لحاظ ارزش در این مدت به ترتیب به کشورهای چین با سهم 7 /19 درصد، امارات متحده عربی با سهم 1 /14 درصد، عراق با سهم 4 /13 درصد، ترکیه با سهم 3 /9 درصد و کره جنوبی با سهم 1 /9 درصد بوده است. نکته مهم در این زمینه رشد قابل توجه 0 /41درصدی صادرات به کره جنوبی، افزایش 3 /11درصدی صادرات به چین و افت 0 /14درصدی صادرات به امارات متحده عربی بوده است.

تجارت فردا-  نمودار 5- نرخ روزانه برابری دلار آمریکا در مقابل ریال در بازار آزاد و بازار رسمی در نیمه دوم سال 1396 - منبع: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران؛ شبکه اطلاع‌رسانی طلا، سکه و ارز تهران

از سوی دیگر، در ۱1 ماه نخست سال 1396 حدود 7 /47 میلیارد دلار کالا از مبادی گمرکی وارد کشور شد که 6 /23 درصد رشد نشان می‌دهد. عمده‌ترین اقلام وارداتی طی این مدت به ترتیب شامل قطعات منفصله برای تولید خودرو به ارزش 6 /1 میلیارد دلار، ذرت دامی به ارزش 4 /1 میلیارد دلار، برنج به ارزش 0 /1 میلیارد دلار، لوبیای سویا به ارزش 838 میلیون دلار و وسایل نقلیه موتوری با حجم 2000-1500 سی‌سی به ارزش 739 میلیون دلار بوده است. عمده واردات کشور طی مدت مذکور به ترتیب از کشور چین با سهم ارزشی 2 /24 درصد، امارات متحده عربی با سهم 4 /18 درصد، کره جنوبی با سهم 9 /6 درصد، ترکیه با سهم 0 /6 درصد و آلمان با سهم 5 /5 درصد صورت گرفته است. از نکات قابل توجه در این زمینه می‌توان به رشد 7 /50 درصدی ارزش واردات از امارات متحده عربی طی این ۱۱ ماه نسبت به ۱۱ ماه اول سال ۱۳۹۵ اشاره کرد.

۴- بازار ارز

بازار ارز ایران در زمستان 1396 نسبت به چهار فصل قبل از آن به مراتب پرنوسان‌تر بود. نرخ برابری دلار آمریکا در مقابل ریال در ادامه روند افزایشی که از ابتدای تابستان شروع کرده بود، از هفته دوم پاییز 1396 از 40 هزار ریال عبور کرد و دیگر از این سطح پایین‌تر نیامد. این نرخ در اواسط بهمن‌ماه به 50 هزار ریال نیز نزدیک شد و در واپسین روزهای سال پیرامون 3 /48 هزار ریال در نوسان بود. میانگین نرخ برابری دلار آمریکا در بازار آزاد در زمستان 1396 نسبت به پاییز این سال حدود 12 درصد و نسبت به زمستان 1395 حدود 18 درصد رشد کرده است. نمودار 5 نرخ‌های روزانه برابری دلار آمریکا در مقابل ریال را در پاییز و زمستان سال 1396 نشان می‌دهد.

تجارت فردا- جدول 6- اجزای پایه پولی بر حسب منابع (مانده در پایان دوره - هزار میلیارد ریال)

روند افزایشی نرخ برابری دلار آمریکا در بازار آزاد از زمستان 1396 شدت گرفت. برخلاف نظرات رسمی مبنی بر موقتی بودن روند افزایشی این نرخ در نتیجه افزایش تقاضای فصلی ارز، این‌روند نه‌تنها تغییر جهت نداد، بلکه با شدت بیشتری ادامه یافت و به افزایش سفته‌بازی در بازار ارز و همچنین شکل‌گیری انتظارات مبنی بر افزایش بیشتر نرخ ارز منجر شد. شکل‌گیری صف‌های طویل دریافت ارز در مقابل صرافی‌ها گواهی بر این واقعیت بود.

به منظور مقابله با روند افزایشی نرخ برابری دلار آمریکا در بازار آزاد، بانک مرکزی با شدت عمل بیشتری در بازار ارز وارد شد و علاوه بر عرضه مستقیم اسکناس دلار در بازار آزاد در اواسط بهمن‌ماه، به مدد نیروهای انتظامی اقدام به دستگیری برخی واسطه‌گران بازار ارز و همچنین پلمب چندین صرافی غیرمجاز کرد. در پی این اقدام تنها چند روز نرخ دلار آمریکا در بازار آزاد به زیر 46 هزار ریال کاهش یافت و دوباره با جهش قابل ملاحظه‌ای در مدت بسیار کوتاهی در اواسط بهمن‌ماه تا مرز 50 هزار ریال پیش رفت. البته در زمان بروز این جهش بسیاری از صرافی‌ها از هرگونه خرید و فروش ارز خودداری می‌کردند. در پی این جهش نرخ ارز، بانک مرکزی در واپسین روزهای بهمن‌ماه نسبت به ارائه بسته سه‌گانه خود در جهت کنترل نوسانات بازار ارز اقدام کرد. بر اساس محتوای این بسته، بانک‌ها از 28 بهمن‌ماه به مدت دو هفته می‌توانستند اقدام به فروش اوراق گواهی سپرده یک‌ساله با نرخ سود 20 درصد کنند، اوراق سپرده ریالی مبتنی بر ارز بفروشند یا به پیش‌فروش شش‌ماهه و یک‌ساله سکه طلا در برخی شعب منتخب بپردازند. از میان این سه گزینه، گزینه اول یعنی فروش اوراق گواهی سپرده با نرخ سود 20درصدی بیشترین متقاضی را نسبت به دو گزینه دیگر داشت. در تکمیل سیاست‌های کنترل بازار ارز، ثبت سفارش با دلار آمریکا از سوی بانک مرکزی در اسفندماه نیز ممنوع شد. به دنبال ارائه بسته پیشنهادی بانک مرکزی و اجرایی شدن آن از اواخر بهمن‌ماه، کمی از التهابات بازار ارز کاسته شد و نرخ ارز رو به کاهش گذاشت و همگام با عرضه ارز مداخله‌ای، قیمت دلار آمریکا به زیر 45 هزار ریال رسید. البته طی اجرای این طرح دو هفته‌ای، برخی صرافی‌ها تعطیل بودند یا معاملات ارزی انجام نمی‌دادند. این وضعیت باز هم دیری نپایید و بازار فروش دلار آمریکا در هفته دوم اسفند‌ماه به بازاری سه نرخی تبدیل شد. به بیان دیگر به جز نرخ مبادله‌ای و نرخ مداخله‌ای، نرخ جدیدی با عنوان نرخ «کف بازار» شکل گرفت. نرخ مداخله‌ای همان نرخ دستوری بانک مرکزی به صرافی‌های منتخب بود که حدوداً سه هزار ریال از نرخ کف بازار کمتر بود. این تفاوت چشمگیر بین دو نرخ موجب تشکیل صف‌های طولانی برای دریافت روزانه یک هزار دلار از صرافی‌های منتخب برای هر نفر شد و عملاً به افراد امکان می‌داد که به راحتی از این شکاف قیمتی سود ببرند. به علاوه امتناع از فروش دلار به اشخاص و نیز تخصیص ارز مسافران سفرهای خارجی به صورت مشروط از جمله اقداماتی بود که در آخرین روزهای سال برای کنترل بازار ارز و محدود کردن فعالیت‌های سوداگرانه انجام شد. با این حال شکاف سه هزار ریالی بین نرخ مداخله‌ای و نرخ کف بازار چندان دوام نیاورد و در 21 اسفندماه این دو نرخ به یکدیگر نزدیک شدند. به بیان دقیق‌تر بانک مرکزی از این تاریخ ارز را با قیمتی بسیار نزدیک به قیمت بازار به صرافی‌های منتخب عرضه کرد.

تجارت فردا- جدول 7- ضریب فزاینده نقدینگی و اجزای تشکیل‌دهنده نقدینگی (مانده در پایان دوره - هزار میلیارد ریال)

نرخ مبادله‌ای دلار آمریکا نیز که از ابتدای تابستان به طور قابل ملاحظه‌ای توسط بانک مرکزی افزایش یافته بود، در اواخر سال از 37 هزار ریال عبور کرد. با وجود این افزایش، از آنجا که سرعت رشد نرخ برابری دلار آمریکا در مقابل ریال در بازار آزاد نسبت به رشد این نرخ در بازار رسمی به مراتب بیشتر بود، شکاف بین این دو نرخ که در اواخر تابستان به حدود 16 درصد کاهش یافته بود تا پایان سال به بیش از 25 درصد رسید. به این ترتیب احتمال اجرای برنامه یکسان‌سازی نرخ ارز که با شروع به کار دولت یازدهم از سال 1392 وعده داده شده بود، باز هم کمتر شده است.

روند افزایشی نرخ تورم تولیدکننده در ماه‌های اخیر ادامه داشته است. با توجه به اثرگذاری با وقفه این نرخ بر نرخ تورم مصرف‌کننده، احتمالاً نرخ تورم مصرف‌کننده در ماه‌های ابتدایی سال 1397 افزایش خواهد یافت. در صورت تکرار رویه بانک مرکزی و عدم تعدیل نرخ ارز متناسب با تفاوت تورم داخلی و خارجی، ارزش واقعی ریال افزایش یافته و به کاهش رقابت‌پذیری کالاهای صادراتی منجر خواهد شد. نمودار 6 نرخ‌های تورم و رشد قیمت دلار آمریکا در بازار آزاد و بازار رسمی را نشان می‌دهد.

جدول 8- وضعیت بازار بین‌بانکی در 11 ماهه اول سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶

5- متغیرهای پولی و اعتباری

بررسی اجزای مختلف پایه پولی بر حسب منابع حاکی از آن است که در دی‌ماه ۱۳۹۶، سه جزء پایه پولی در جهت افزایش و یک جزء در جهت کاهش آن عمل کرده‌اند. آمار بانک مرکزی نشان می‌دهد، خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی ۶ /۴ درصد افت کرده در حالی که خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی ۷ /۴ درصد، بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی ۶ /۷ درصد و خالص سایر اقلام ۶ /۹ درصد افزایش یافته‌اند. اجزای پایه پولی در فصول مختلف سال‌های 1395 و 1396 و دی‌ماه این دو سال در جدول 6 آمده است.

طبق این آمار، در دی‌ماه ۱۳۹۶ پس از خالص سایر اقلام، خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی عامل اصلی رشد پایه پولی بوده است. از طرفی به دلیل رشد بدهی بانک‌های غیردولتی و موسسات اعتباری غیربانکی به بانک مرکزی در ۱۲ ماه منتهی به این ماه، بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی ۶ /۷ درصد افزایش یافته که لزوم پیگیری اصلاحات نظام بانکی را بیش از پیش آشکار می‌کند. در این مدت با وجود کاهش بدهی بانک‌های تجاری و تخصصی دولتی به ترتیب به میزان ۳ /۵۵ درصد و ۴ /۲۷ درصد، بدهی بانک‌های غیردولتی و موسسات اعتباری غیربانکی ۳ /۹۷ درصد رشد کرده و سهم این بدهی‌ها از کل بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی از ۳۲ درصد در دی‌ماه 1395 به ۵۷ درصد در دی‌ماه ۱۳۹۶ افزایش یافته است. رشد ۱۸درصدی بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی در دی‌ماه 1396 نسبت به پایان اسفند 1395 عامل اصلی رشد پایه پولی در این بازه زمانی بوده است.

تجارت فردا- جدول 9 - وضعیت مالی دولت در سال‌ 1396 (هزار میلیارد ریال - درصد)

از سوی دیگر، بررسی آمار نقدینگی نشان می‌دهد از مجموع 14631 هزار میلیارد ریال نقدینگی کشور در دی ۱۳۹۶، حدود ۱۸۰۰ هزار میلیارد ریال به شکل پول و مابقی در قالب شبه‌پول بوده است. نقدینگی در دی‌ماه ۱۳۹۶ نسبت به ماه قبل از آن در نتیجه افزایش چهاردرصدی پول و یک‌درصدی شبه‌پول ۲ /۱ درصد رشد کرده است. با وجود این، نرخ رشد نقدینگی در ۱۰ ماه نخست سال ۱۳۹۶ معادل ۷ /۱۶ درصد بوده که کمتر از نرخ رشد ۶ /۱۷درصدی دوره مشابه سال قبل از آن است. در نیمه اول سال ۱۳۹۶، نرخ رشد شبه‌پول از پول پیشی گرفته اما از ابتدای پاییز با افزایش شتاب رشد پول، سرعت انبساط پول از شبه‌پول بیشتر شده است.۵ سبقت گرفتن نرخ رشد نقدینگی از نرخ رشد پایه پولی نشان می‌دهد در دی‌ماه ۱۳۹۶، ضریب فزاینده نقدینگی افزایش یافته است.

تجارت فردا- جدول 10- اجزای درآمدهای مالیاتی (هزار میلیارد ریال - درصد)

ضریب فزاینده نقدینگی در پایان دی‌ماه ۱۳۹۶ با رشد ۷ /۷درصدی به ۰ /7 واحد رسید. کاهش نسبت اسکناس و مسکوک در دست اشخاص به کل سپرده‌ها و همچنین کاهش نسبت سپرده‌های دیداری (ذخایر اضافی) بانک‌ها نزد بانک مرکزی به کل سپرده‌ها اثر افزایشی بر ضریب فزاینده نقدینگی داشته است. در این میان، حجم اسکناس و مسکوک در دست اشخاص با رشد ۵ /۱۰درصدی و سپرده‌های دیداری با رشد ۸ /۲۱درصدی به ترتیب ۳ /۰ واحد درصد و ۱ /۲ واحد درصد در رشد نقدینگی سهم داشته‌اند. جدول 7 ضریب فزاینده نقدینگی و اجزای تشکیل‌دهنده نقدینگی را در فصول مختلف سال‌های 1395 و 1396 و دی‌ماه این دو سال نشان می‌دهد.

خلاصه عملکرد بازار بین‌بانکی کشور در 11 ماه نخست سال ۱۳۹۶ نشان می‌دهد تعداد و متوسط ارزش روزانه کل معاملات انجام‌شده در این بازار به ترتیب ۸ /۱۹ و ۲ /۸۸ درصد رشد کرده و به 34859 فقره با متوسط ارزش روزانه ۲۰۷ هزار میلیارد ریال رسیده است. از این آمار می‌توان نتیجه گرفت تعمیق بازار بین‌بانکی به عنوان یکی از اهداف بانک مرکزی در حال تحقق است. در این دوره ۳۰ بانک و موسسه اعتباری در بازار بین‌بانکی فعالیت داشته‌اند که نسبت به دوره مشابه سال قبل یک واحد کاهش نشان می‌دهد. وضعیت بازار بین‌بانکی در 11 ماه نخست سال‌های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ در جدول 8 مقایسه شده است.

تجارت فردا-  نمودار 6- نرخ تورم سالانه و نرخ رشد میانگین قیمت دلار آمریکا در بازار آزاد و بازار رسمی - منبع: بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران؛ محاسبات تحقیق

بررسی معاملات بازار بین‌بانکی به تفکیک سررسید نشان می‌دهد در 11 ماه نخست سال ۱۳۹۶، ۴ /۹۸ درصد از ارزش معاملات مربوط به معاملات یک‌شبه بوده که با تامین مالی کوتاه‌مدت بازار بین‌بانکی سازگار است. تحلیل نرخ سود موزون ماهانه بازار بین‌بانکی در مقاطع ماهانه نشان‌دهنده آن است که روند افزایشی نرخ سود موزون که از ماه‌های پایانی سال ۱۳۹۵ شروع شده بود، از مردادماه ۱۳۹۶ معکوس شده و با روند نزولی به ۱ /۱۸ درصد در بهمن این سال رسیده است. بخشی از این کاهش به دلیل منظم‌تر شدن انتشار اوراق بدهی دولت بوده است.

در بخش نظام‌های پرداخت و طبق گزارش شرکت شاپرک از عملکرد صنعت پرداخت در بهمن‌ماه ۱۳۹۶، ارزش تراکنش‌های این شرکت در آذرماه ۱۳۹۶ برابر با ۴ /۱۰ درصد از کل نقدینگی بوده و نسبت به آبان ۱۳۹۶ به مقدار 7 /۰ درصد افزایش داشته است. نسبت ارزش تراکنش‌های شاپرک به نقدینگی۶ در یک روند افزایشی از ۶ /۶ درصد در فروردین‌ماه ۱۳۹۲ به ۴ /۱۰ درصد در آذرماه ۱۳۹۶ رسیده است. این در حالی است که اسکناس و مسکوک در دست اشخاص نسبت به نقدینگی در این مدت روندی در مجموع کاهشی داشته و از ۰ /۶ درصد به ۴ /۲ درصد رسیده است. به عبارت دیگر، گسترش نفوذ ابزارهای پرداخت الکترونیک یکی از دلایل کاهش ۶ /۳ واحددرصدی نسبت اسکناس و مسکوک به نقدینگی در بازه مورد بررسی بوده است و پیش‌بینی می‌شود این ‌روند کاهشی همچنان ادامه داشته باشد.

تجارت فردا-  نمودار 7- شاخص‌های بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران در سال 1396  منبع: سایت اینترنتی بورس اوراق بهادار تهران، قابل دسترسی در http: / /new.tse.ir و فرابورس ایران، قابل دسترسی در http: / /ifb.ir

6- وضعیت مالی دولت

6-1- عملکرد 10ماهه نخست سال 1396

درآمدهای مالیاتی که در نیمه نخست سال 1396 رشد منفی را تجربه کرده بودند، در نیمه دوم سال افزایش یافتند و در مجموع 10 ماه نخست این سال رشد اسمی 8 /6درصدی را به ثبت رساندند، اگرچه همچنان رشد واقعی این درآمدها منفی است. درآمدهای مالیاتی دولت در این مدت 3 /18 درصد کمتر از ارقام پیش‌بینی‌شده در قانون بودجه بودند. سایر درآمدهای جاری نیز با رشد اندک 3 /5درصدی، تنها 2 /62 درصد از ارقام پیش‌بینی‌شده در قانون بودجه را پوشش دادند. این در حالی است که پرداخت‌های جاری دولت با رشد 8 /14درصدی، معادل 1 /85 درصد از ارقام پیش‌بینی‌شده در قانون بودجه را محقق کردند. رشد اندک درآمدهای جاری در مقابل رشد قابل توجه پرداخت‌های جاری موجب تشدید کسری تراز عملیاتی شد، به نحوی که در 10 ماه نخست سال 1396 کسری تراز عملیاتی با رشد 0 /28درصدی به 0 /757 هزار میلیارد ریال رسید.

در همین مدت درآمدهای نفتی با وجود رشد 0 /46درصدی، تنها 2 /75 درصد از ارقام مصوب قانون بودجه را پوشش دادند. پرداخت‌های عمرانی نیز با رشد قابل توجه 0 /80درصدی به سطح 8 /299 هزار میلیارد ریال رسیدند که تنها نیمی از تکلیف قانون بودجه بوده است.

تجارت فردا- جدول 11 - ارقام کلان قانون بودجه سال 1397 (هزار میلیارد ریال - درصد)

در مجموع رشد کل درآمدهای دولت در 10 ماه نخست سال 1396 معادل 1 /19 درصد و کمتر از رشد 4 /20درصدی کل هزینه‌های دولت در همین مدت بود و به این ترتیب کسری بودجه دولت با رشد 7 /27درصدی به 1 /335 هزار میلیارد ریال رسید. علاوه بر این کسری بودجه، دولت برای بازپرداخت بدهی‌های قبلی یا همان تملک دارایی‌های مالی در 10 ماه نخست سال 1396 معادل 1 /272 هزار میلیارد ریال متحمل هزینه شد و به این ترتیب سطح واگذاری دارایی‌های مالی به رقم قابل توجه 2 /607 هزار میلیارد ریال رسید. بخش عمده واگذاری دارایی‌های مالی مربوط به انتشار اوراق بدهی دولتی است و این واگذاری‌ها در 10 ماه نخست سال 1396 معادل 9 /34 درصد بیشتر از مجوز قانون بودجه رقم خورد. بار مالی بازپرداخت اوراق دولتی نیز با سرعت زیادی در حال افزایش است. در 10 ماه نخست سال 1396 تملک دارایی‌های مالی رشد 8 /244درصدی داشته است. در قانون «برنامه پنج‌ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» سقف مانده بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی معادل 40 درصد در نظر گرفته شده است، در حالی که برآورد می‌شود این رقم در حال حاضر به حدود 45 درصد رسیده باشد. این رقم اگرچه در مقایسه با بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا چندان بالا نیست، لزوم برنامه‌ریزی بلندمدت دولت برای مدیریت بدهی‌هایش را گوشزد می‌کند. در حال حاضر هیچ برنامه‌ای برای رسیدن به مازاد بودجه و بازپرداخت بدهی‌های ناشی از کسری‌های مزمن بودجه‌های سال‌های گذشته وجود ندارد و دولت بی‌محابا نسبت به ایجاد بدهی جدید اقدام می‌کند. این در حالی است که قیمت نفت چشم‌انداز مناسبی ندارد و با کاهش سهم نفت از بودجه دولت، احتمالاً شاهد تشدید کسری‌های بودجه در سال‌های آینده خواهیم بود. نفت که در سال‌های نه‌چندان دور سهم عمده‌ای در کل درآمدهای دولت داشت، در 10 ماه نخست سال ۱۳۹۶ تنها 5 /39 درصد از کل درآمدهای دولت را پوشش داده است. جدول 9 عملکرد مالی دولت را در سال 1396 نشان می‌دهد.

تجارت فردا-  نمودار  8- منحنی بازده اسناد خزانه اسلامی در تاریخ‌های ۲۶ اسفند ۱۳۹۶ و ۶ فروردین ۱۳۹۷ منبع: سایت اینترنتی فرابورس ایران، قابل دسترسی در http: / /fbi.ir

در 10 ماه نخست سال 1396 برخلاف سال پیش از آن سهم عمده درآمدهای مالیاتی مربوط به مالیات‌های غیرمستقیم بوده است. رشد منفی 6 /8درصدی درآمدهای ناشی از مالیات اشخاص حقوقی به کاهش سهم این نوع مالیات از کل درآمدهای مالیاتی منجر شده و عامل اصلی رشد منفی 2 /4درصدی درآمدهای ناشی از مالیات‌های مستقیم بوده است. رشد درآمدهای ناشی از مالیات بر درآمد و مالیات بر ثروت نیز اندک و کمتر از نرخ تورم بوده است. در مقابل و در زیرمجموعه مالیات‌های غیرمستقیم، مالیات بر واردات رشد 1 /30درصدی و مالیات بر کالاها و خدمات رشد 7 /14درصدی را تجربه کرده‌اند. مالیات بر ارزش افزوده به تنهایی بیش از یک‌چهارم کل درآمدهای مالیاتی را در 10 ماه نخست سال 1396 به خود اختصاص داده و در سال‌های اخیر به یکی از ارکان اصلی نظام مالیاتی کشور تبدیل شده است. رشد درآمدهای ناشی از این پایه مالیاتی در 10 ماه نخست سال 1396 معادل 5 /16 درصد بوده است. جدول 10 اجزای درآمدهای مالیاتی دولت را در 10 ماه نخست سال‌های 1395 و 1396 نشان می‌دهد.

6-2- قانون بودجه سال 1397

در واپسین روزهای سال 1396 قانون بودجه سال 1397 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. این قانون تغییرات قابل توجهی نسبت به لایحه تهیه‌شده از سوی دولت تجربه کرده و بودجه کل کشور 3 /2 درصد بیش از رقم پیشنهادی دولت تصویب شده است. با این حال رشد 1 /6درصدی بودجه کل کشور در سال 1397 نسبت به قانون بودجه سال 1396 کمتر از نرخ تورم انتظاری است. بودجه عمومی دولت نیز 3 /4 درصد بیشتر از رقم پیشنهادی لایحه دولت به تصویب رسیده و رشد 1 /11درصدی را نسبت به قانون بودجه سال 1396 تجربه کرده است. جدول 11 ارقام کلان قانون بودجه سال 1397 را نشان می‌دهد. در پایان سال 1396 نرخ دلار رسمی حدود 37700 ریال بوده است. در نیمه نخست این سال به طور متوسط روزانه 4 /2 میلیون بشکه در روز خالص صادرات نفت، فرآورده‌های نفتی و میعانات گازی رقم خورده است. آخرین آمار موجود قیمت نفت ایران مربوط به آذرماه سال 1396 و معادل 9 /60 دلار در هر بشکه بوده است. با لحاظ کردن این داده‌ها برای سال 1397، سهم دولت از کل درآمد صادرات نفت و فرآورده‌های نفتی کشور 1076 هزار میلیارد ریال در سال خواهد شد. البته انتظار می‌رود نرخ رسمی دلار در سال 1397 بیشتر از 37700 ریال شود که این افزایش ممکن است با کاهش قیمت نفت خنثی شود. با این حال دولت در لایحه بودجه درآمدهای نفتی را معادل 1 /1010 هزار میلیارد ریال در نظر گرفته بود و مجلس این رقم را در قانون بودجه 1397 به 1 /1007 هزار میلیارد ریال کاهش داد. یکی از تغییرات قانون بودجه نسبت به لایحه دولت، اضافه کردن توزیع چهار میلیون تن قیر رایگان از سوی شرکت ملی نفت ایران تا سقف 30 هزار میلیارد ریال به نسبت‌های مشخص بین دستگاه‌های اجرایی با اولویت تادیه بدهی دستگاه‌های مذکور به شرکت‌های تولید قیر است. توزیع قیر رایگان در قوانین بودجه سال‌های اخیر با هدف کمک به پیمانکاران طرح‌های نیمه‌تمام گنجانده شده است. این مساله فارغ از اینکه زمینه فساد و رانت‌خواری را فراهم می‌کند، موجب شده است دستگاه‌ها از قیر به عنوان وسیله تسویه حساب مالی استفاده کنند. به این ترتیب پیمانکارانی که بابت طلب خود قیر دریافت می‌کنند، آن را با قیمتی کمتر از قیمت واقعی و عرضه‌شده در بورس کالا می‌فروشند و متعاقباً جنگ قیمتی بین صادرکنندگان رسمی و غیررسمی بازار صادرات قیر شکل می‌گیرد. دولت به درستی در لایحه بودجه سال 1397 این بند را حذف کرده بود، اما نمایندگان مجلس دوباره آن را به قانون بودجه اضافه کردند و حتی تاکید کردند که این قیر به عنوان وسیله تسویه بدهی دستگاه‌ها به شرکت‌های تولیدکننده قیر استفاده شود. توزیع قیر رایگان در قانون بودجه سال 1396 به حدی زیاد بود که در آذرماه این سال به منظور تهاتر بدهی دستگاه‌های اجرایی به پیمانکاران از طریق تحویل قیر، طرحی به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید که نشان می‌دهد قیر عرضه‌شده بسیار بیشتر از نیاز پروژه‌های عمرانی بوده است. اصولاً این شیوه بودجه‌ریزی شفافیت و انضباط بودجه‌ای را مختل می‌کند.

همچنین در لایحه بودجه ارائه‌شده از سوی دولت، معادل 40 هزار میلیارد ریال تسهیلات از محل صندوق توسعه ملی برای خرید تجهیزات و به‌روزرسانی آزمایشگاه‌ها و کارگاه‌های دانشگاه‌ها و موسسات آموزشی و پژوهشی و فناوری در نظر گرفته شده بود که پس از دوره تنفس دوساله از محل درآمدهای اختصاصی آنها بازپرداخت شود. نمایندگان مجلس، دانشگاه آزاد اسلامی را به این بند اضافه کرده‌اند. فارغ از این بحث که آیا تامین منابع دانشگاه آزاد اسلامی از محل صندوق توسعه ملی طبق تکلیف قانون بودجه با اساسنامه‌های صندوق توسعه ملی و دانشگاه آزاد اسلامی و اصول بودجه‌ریزی مطابقت دارد یا خیر، این دانشگاه جزو دستگاه‌های دولتی محسوب نمی‌شود و بنابراین درآمد اختصاصی ندارد که محل بازپرداخت این تسهیلات باشد.

تجارت فردا- جدول 12 - منابع و مصارف هدفمندی یارانه‌ها در قانون بودجه سال ۱۳۹۷ (هزار میلیارد ریال)

دولت در بند «و» تبصره 4 لایحه بودجه، برداشت 2 /203 هزار میلیارد ریال از منابع صندوق توسعه ملی را به صورت بازگشت از منابع (بدون بازپرداخت) برای خود مجاز اعلام کرده بود. نمایندگان مجلس این رقم را به 8 /143 هزار میلیارد ریال کاهش داده‌اند و آن را از حالت بازگشت از منابع به تسهیلاتی تبدیل کرده‌اند که دولت موظف است در بودجه‌های سنواتی سال‌های 1398 تا 1403 نسبت به بازپرداخت آن اقدام کند. توسعه سواحل مکران، ساماندهی حمل‌ونقل عمومی، حمل‌ونقل ریلی، کمک به تسویه بدهی پاداش پایان خدمت بازنشستگان وزارت آموزش و پرورش و کمک به ساماندهی بافت‌های فرسوده و بازسازی مناطق آسیب‌دیده از زلزله از جمله مواردی بوده‌اند که از لایحه حذف شده‌اند و دیگر مشمول دریافت منابع صندوق توسعه ملی نیستند و در عوض تولید واکسن سینه‌پهلو و عفونت کودکان به قانون بودجه سال 1397 برای دریافت منابع صندوق توسعه ملی اضافه شده است.

در خصوص مالیات بر درآمد حقوق تغییرات مثبتی در قانون نسبت به لایحه در نظر گرفته شده است. سقف معافیت مالیات بر کل درآمد سالانه کارکنان دولتی و غیردولتی از رقم 240 میلیون ریال در لایحه به 276 میلیون ریال در قانون بودجه افزایش یافته است. همچنین در قانون بودجه از الگوی چندلایه برای دریافت مالیات بر درآمد حقوق استفاده شده، در حالی که در لایحه بودجه فقط دو لایه وجود داشت. در قانون بودجه نرخ مالیات بر درآمد حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی برای درآمد بیش از 276 میلیون ریال سالانه تا سه برابر آن معادل 10 درصد، از سه برابر تا چهار برابر معادل 15 درصد، از چهار برابر تا شش برابر معادل 25 درصد و بیش از شش برابر معادل 35 درصد تعیین شده است، در حالی که نرخ مالیات بر درآمد حقوق در لایحه بودجه برای درآمد بیش از 240 میلیون ریال سالانه تا پنج برابر آن معادل 10 درصد و بیش از پنج برابر معادل 20 درصد در نظر گرفته شده بود. تغییرات مصوب مجلس علاوه بر اینکه درآمدهای مالیاتی دولت را از این محل افزایش می‌دهد، اثرات بازتوزیعی مناسب‌تری دارد. همچنین یکی از روش‌های مورد استفاده برخی از شرکت‌ها برای فرار مالیاتی، ثبت بخشی از سود در قالب پرداخت حقوق‌های بالاست و قانون بودجه مصوب مجلس، انگیزه این نوع فرار مالیاتی را کاهش می‌دهد. شاید مهم‌ترین تغییر قانون بودجه سال 1397 نسبت به لایحه پیشنهادی دولت مربوط به هدفمندی یارانه‌ها باشد. در لایحه بودجه پیشنهاد شده بود که سازمان هدفمندی یارانه‌ها به یکی از زیرمجموعه‌های وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی تبدیل شود تا منابع و مصارف آن بر همین اساس به طور شفاف در قانون بودجه لحاظ شده و از طریق دیوان محاسبات کل کشور مورد تفریغ قرار گیرد. در قانون بودجه مصوب مجلس الحاق سازمان هدفمندی یارانه‌ها به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی منتفی شده، اما منابع و مصارف هدفمندی یارانه‌ها طبق جدول 12 لحاظ شده است.

در لایحه بودجه سال 1397، کل مصارف هدفمندی یارانه‌ها معادل 370 هزار میلیارد ریال در نظر گرفته شده بود که مجلس آن را به 440 هزار میلیارد ریال افزایش داده است. این اختلاف ناشی از افزایش پرداخت یارانه نقدی و غیرنقدی خانوارها از 230 هزار میلیارد ریال به 300 هزار میلیارد ریال است. در حال حاضر حدود 95 درصد از مصارف هدفمندی یارانه‌ها به پرداخت یارانه نقدی اختصاص پیدا می‌کند و اگرچه دولت در قوانین بودجه سال‌های گذشته سعی در محدود کردن پرداخت یارانه نقدی داشته، اما در عمل هرگز موفق نشده است. هم‌اکنون بیش از 76 میلیون نفر یارانه نقدی دریافت می‌کنند و این مهم سالانه حدود 415 هزار میلیارد ریال از مصارف هدفمندی یارانه‌ها را به خود اختصاص می‌دهد. تلاش‌های قبلی دولت معطوف به حذف افراد پردرآمد از دریافت یارانه نقدی بودند، اما دولت در لایحه بودجه سال 1397 قصد داشت رویکرد مناسب‌تر پرداخت یارانه به افراد نیازمند را در پیش گیرد. شناسایی افراد نیازمند از لحاظ اجرایی نسبت به شناسایی افراد پردرآمد بسیار کارآمدتر است. دولت امید داشت با این تغییر رویکرد بتواند یارانه حدود 33 میلیون نفر را قطع کند. اما مجلس در قانون مصوب دوباره رویکرد شناسایی افراد پردرآمد را تکلیف کرده و حذف افراد را به حدود 21 میلیون نفر کاهش داده است. نکته جالب اینجاست که به دلیل ایراد شورای نگهبان قانون اساسی، عبارت حذف سه دهک بالای درآمدی به این تبصره اضافه شده است و با توجه به جمعیت بیش از 80 میلیون‌نفری ایران، طبق قانون باید بیش از 24 میلیون نفر از دریافت یارانه نقدی محروم شوند، در حالی که اعداد و ارقام این تبصره از حذف حدود 21 میلیون نفر حکایت دارند. در عین حال مفهوم دهک خاصیتی پویا دارد و افراد حاضر در دهک‌های درآمدی مختلف در طول زمان بین این دهک‌ها جابه‌جا می‌شوند. نکته دیگر این است که به غیر از دهک اول و دهک آخر درآمدی جامعه، سایر دهک‌های درآمدی فاصله بسیار نزدیکی با دهک قبل و بعد از خود دارند و حذف یا پرداخت یارانه نقدی می‌تواند جای این دهک‌ها را با یکدیگر عوض کند. بنابراین استفاده از مفهوم دهک درآمدی در قانون بودجه سال 1397 برای حذف برخی از یارانه‌بگیران، مشکلاتی را به همراه دارد.

۷- بازار سرمایه

در آخرین روز کاری سال 1396 شاخص بورس اوراق بهادار تهران به 96290 رسید که نسبت به ابتدای سال 3 /24 درصد و نسبت به ابتدای زمستان 8 /0 درصد رشد نشان می‌دهد. در زمستان 1396 ارزش کل معاملات بازار نقد به 5 /181 هزار میلیارد ریال و ارزش معاملات بازار بدهی به 3 /24 هزار میلیارد ریال رسید که نسبت به فصل قبل از آن به ترتیب 9 /34 و 1 /22 درصد افزایش داشته‌اند.۷ ارزش بازار بورس اوراق بهادار تهران در انتهای سال 1396 به 3850 هزار میلیارد ریال رسید. وضعیت فرابورس ایران در سال 1396 از لحاظ بازده اندکی بهتر از بورس بود و شاخص آن در پایان سال به 1097 رسید که نسبت به ابتدای سال 6 /24 درصد و نسبت به ابتدای زمستان 4 /1 درصد افزایش داشته است. حدود یک‌سوم ارزش بازار فرابورس ایران که در انتهای سال 1396 به حدود 1490 هزار میلیارد ریال رسیده بود به انواع اوراق بدهی شامل اسناد خزانه اسلامی، اوراق مشارکت، اوراق مرابحه و اوراق رهنی تعلق دارد. این اوراق بخش عمده‌ای از معاملات فرابورس را نیز شامل می‌شوند. نمودار 7 روند تحولات شاخص بورس و شاخص فرابورس را نشان می‌دهد. در سال 1396 بیش از 225 هزار میلیارد ریال اسناد خزانه اسلامی در 15 مرحله و با 11 سررسید متفاوت از طریق وزارت امور اقتصادی و دارایی منتشر و در فرابورس ایران پذیرش شد. هدف از انتشار این اوراق تسویه بدهی‌های موضوع تبصره 5 و تبصره 16 قانون بودجه سال 1396 کل کشور بوده است. مبلغ اسمی هر ورقه از این اسناد یک میلیون ریال است که در تاریخ سررسید به حساب آخرین مالک آن واریز می‌شود، از این‌رو قیمت روزانه این اوراق که در سازوکار بازار فرابورس مشخص می‌شود، سود یا بازده آنها را در انتهای دوره تعیین می‌کند. در هفته پایانی سال 1396 قیمت اسناد خزانه روندی کاهشی به خود گرفت که به افزایش قابل توجه سود حاصل از خرید جدید آنها، حتی در برخی موارد به بیش از 25 درصد منجر شد. بازده این اوراق که کم‌ریسک‌ترین روش سرمایه‌گذاری در کشور محسوب می‌شود، به نوعی نمایانگر نرخ بهره انتظاری است و نشان می‌دهد تورم انتظاری در پایان سال افزایش شدیدی داشته است. البته بخشی از این افت قیمت به دلیل نیاز به نقدینگی در انتهای سال بوده است. از آنجا که طبق قوانین بازار سرمایه کشور، مبلغ نقدشده از طریق فروش سهام یا اوراق بدهی بعد از دو روز کاری قابل انتقال به حساب فروشنده است، تنها مبالغ حاصل از فروش تا قبل از 26 اسفندماه می‌توانست پیش از تعطیلات سال جدید نقد شود. از این‌رو، یکی از دلایل افت قیمت اسناد خزانه، افزایش حجم عرضه آنها تا این تاریخ بود و دقیقاً از 27 اسفندماه قیمت این اوراق دوباره به روند افزایشی بازگشت و لذا تورم انتظاری رو به کاهش گذاشت. نمودار 8 نرخ بازده اسناد خزانه اسلامی منتشرشده در سال 1396 با سررسیدهای مختلف را با توجه به قیمت آنها در روزهای 26 اسفندماه 1396 و ششم فروردین‌ماه 1397 نشان می‌دهد.

8- دیگر تحولات اقتصادی

پس از تصویب قانون «مبارزه با تامین مالی تروریسم» در بهمن‌ماه سال 13۹۴، کارگروه ویژه اقدام مالی (FATF) در بیانیه تیرماه سال 13۹۵ از تعلیق یک‌ساله اقدامات مقابله‌ای علیه ایران خبر داد. این تعلیق پس از اتمام مهلت یک‌ساله در نشست‌های بعدی این کارگروه نیز تمدید شد که آخرین آن در بهمن‌ماه سال 1396 بود. البته در بیانیه آخر این کارگروه از اقدامات ناقص ایران ابراز نگرانی شده و درخواست‌هایی برای تکمیل سریع این اقدامات عنوان شده است. یکی از این درخواست‌ها به جرم‌انگاری مناسب برای تامین مالی تروریسم مربوط می‌شود. این جرم‌انگاری در قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم ایران انجام شده اما کارگروه مزبور به برخی از تبصره‌های این قانون ایراد وارد کرده است. برای مثال در تبصره 2 ماده 1 این قانون عنوان شده است که اعمال افراد برای مقابله با اموری از قبیل سلطه و استعمار از مصادیق اقدامات تروریستی موضوع این قانون نیست. حذف این استثنا یکی از درخواست‌های این کارگروه در بیانیه آخر بوده است. لوایح «اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم» و «اصلاح قانون مبارزه با پولشویی» در آبان‌ماه سال 1396 تقدیم مجلس شد، اما تا زمان تهیه این گزارش به سرانجام نرسیده است. شناسایی و توقیف دارایی‌های متعلق به تروریست‌ها مطابق با قطعنامه مربوطه شورای امنیت سازمان ملل، نشان دادن اینکه مقامات چگونه ارائه‌دهندگان فاقد مجوز خدمات نقل و انتقال پول را شناسایی و تنبیه می‌کنند، تصویب و اجرای کنوانسیون‌های پالرمو و مقابله با تامین مالی تروریسم و روشن کردن توانمندی‌ها در ارائه کمک‌های متقابل حقوقی، برخی دیگر از درخواست‌های کارگروه ویژه اقدام مالی از ایران است. 

این کارگروه اگرچه بررسی اقدامات اتخاذشده از سوی ایران و اقدامات بعدی خود را به تیرماه سال 1397 موکول کرده، اما از اعضای خود خواسته است که همچنان اقدامات احتیاطی را در روابط و تراکنش‌های تجاری با اشخاص حقیقی و حقوقی ایرانی لحاظ کنند. چنین توصیه‌هایی ایران را از بهره‌برداری کامل از مزایای برجام محروم کرده است. این در حالی است که زمزمه‌هایی مبنی بر خروج کامل آمریکا از برجام و اعمال تحریم‌های غیرهسته‌ای از سوی اتحادیه اروپا علیه ایران نیز به گوش می‌رسد. 

پی‌نوشت‌ها:
۱- در گزارش حساب‌های ملی بانک مرکزی، برای محاسبه تولید ناخالص داخلی از سمت عرضه یا ارزش افزوده از قیمت‌های پایه (Basic Prices) و از سمت تقاضا یا مصارف از قیمت‌های بازار (Market Prices) استفاده می‌شود. در قیمت‌های پایه برخلاف قیمت‌های بازار، مالیات و یارانه در نظر گرفته نمی‌شوند و به همین دلیل نرخ‌های رشد اقتصادی محاسبه‌شده بر حسب این دو قیمت با هم متفاوت است. مرکز آمار در محاسبات حساب‌های ملی فقط از قیمت‌های بازار استفاده می‌کند از این‌رو رشد اقتصادی محاسبه‌شده آن از هر دو سمت عرضه و تقاضا با هم برابر است.
2- به دلیل فرآیند زمان‌بر خرید مسکن و از آنجا که تعداد نمونه ثبت‌شده در هر ماه به اندازه کافی بزرگ نیست، مقایسه مجموع معاملات در بازه‌های کوتاه مثل بازه ماهانه، دقت کافی ندارد و به همین دلیل در این نمودار میانگین متحرک سه‌دوره‌ای تعداد معاملات نیز نمایش داده شده است.
3- در این بخش هرجا حجم صادرات نفتی ذکر شده است منظور مجموع حجم صادرات نفت خام و خالص صادرات فرآورده‌های نفتی است و هرجا به ارزش صادرات و واردات نفت اشاره شده منظور مجموع ارزش نفت خام، فرآورده‌های نفتی، گاز طبیعی، میعانات و مایعات گازی است.
۴- بدون احتساب نفت خام، نفت کوره، نفت سفید و تجارت چمدانی
۵- بالا بودن نرخ سود به رشد غیرمعمول سپرده‌های غیردیداری از محل پرداخت سود به این سپرده‌ها انجامیده است. یکی از مولفه‌های افت کیفیت نقدینگی، افزایش نسبت شبه‌پول به پول در ترکیب نقدینگی است که بر سرعت گردش نقدینگی اثر می‌گذارد. کاهش مداوم کیفیت دارایی‌های نظام بانکی از مسیر کاهش کیفیت نقدینگی سبب شده است با وجود رشدهای بالای نقدینگی در سطح کلان، شاهد تنگنای اعتباری باشیم.
۶- این شاخص میزان تاثیرگذاری صنعت پرداخت الکترونیک را در تسهیل مبادلات اقتصادی کشور نشان می‌دهد.
۷- منظور از «بازار نقد» در بورس اوراق بهادار تهران، بازار سهام (Equity Market) است که از بازار اوراق اختیار، معاملات آتی، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و اوراق بدهی تفکیک شده است.

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۹/۱۸ توسط احمد عاقلي

33 پیشنهاد برای یک زندگی شاد و پر از آرامش

33 پیشنهاد برای یک زندگی شاد و پر از آرامش

در یک پژوهش از سالمندانی که در پایان عمرشان قرار داشتند از حسرت هایشان پرسیدند و اکثرشان در این جمله متفق القول بودند: ای کاش برای دیگران زندگی نمی کردم.
 

عصر ایران - آیا شما نیز جز آن دسته افرادی هستید که حس می کنند تنها در حال سپری کردن روز هایشان اند؟ اگر این چنین است، احتمالاً رویای آزادی بیشتر، زمان بیشتر، هیجان بیشتر و حتی عشق بیشتری را در سر می پرورانید. 

برای بهره بردن از عمر و داشتن آرامش - برغم وجود همه مشکلات - این چند پیشنهاد را جدی بگیرید. یادتان باشد که هر لحظه از زندگی تان که می گذرد قابلیت بازگشت ندارد و باز یادتان باشد که هنر ما به عنوان انسان این است که می توانیم در عین داشتن مشکلات فراوان، جزیره زندگی مان را بنا کنیم و آسوده اش داریم. قبل از خواندن این پیشنهادها، این باور را در خود ایجاد کنید که شاد بودن حق شماست و شما هم می توانید و باید شاد باشید:


1 - یک لیست از علاقه مندی های خود تهیه کنید و هر کدام را که به انجام می رسانید تیک بزنید. برخی از این تیک ها شاید سال ها طول بکشد ولی ارزشش را دارد. یادتان باشد که نوشتن علاقه مندی ها، باعث تمرکز انرژی و انگیزه بیشتر برای تحقق آنها می شود.

2 - زندگی خیلی ها مانند رانندگی بی مقصد است. شما این طور نباشید. اهداف تان را مشخص کرده و آن ها را یادداشت کنید. این هدف بندی می تواند ماهانه،  5 ساله، 10 ساله و ... باشد. نقشه راه تان همیشه جلوی چشم تان باشد. نمی شود صبر کرد تا زندگی خودش برای ما مسیرمان را تعیین کند! باید دست به کار شد و هر چه در توان هست را در جهت عملی ساختن ایده ها و هدف ها به کار بست.

3 - برای دیگران زندگی نکنید. مسیر زندگی خود را بنا بر انتظاراتی که دیگران از شما دارند، برنامه ریزی نکنید، فرقی ندارند که منظور از دیگران چه کسانی باشد. در یک پژوهش از سالمندانی که در پایان عمرشان قرار داشتند از حسرت هایشان پرسیدند و اکثرشان در این جمله متفق القول بودند: ای کاش برای دیگران زندگی نمی کردم.

 البته که  نباید مسیری را نیز انتخاب کنید که سبب صدمه زدن به دیگران شود و این نکته، مرز بین خودخواهی و زندگی برای خود است.

4 - یاد بگیرید که "مسؤولیت صد در صدی" زندگی تان را خودتان بپذیرید. اگر با کسی مشکل دارید، به فکر انداختن تقصیر بر گردن او نباشید. او صد در صد از جانب خودش مقصر است و شما صد در صد از جانب خودتان مسؤول هستید. این را تمرین کنید، آنگاه از غر زدن، فرافکنی و ایفای نقش قربانی رها می شوید و انرژی تان برای مدیریت خودتان متمرکز می شود.

5 - خرچنگ های درون سطل مانع رهایی تان نشوند! خرچنگ ها اگر در یک سطل باشند و یکی از آن ها در حال بیرون رفتن از آن باشد، او را دوباره به داخل می کشند. زمانی که شما نیز نُرم موجود در اطراف تان را می شکنید، از جانب کسانی که دوست تان دارند، عقب کشیده می شوید و این از نظر آنها آن ها یک عکس العمل طبیعی است. وقتی راهی متفاوت را معقولانه انتخاب کردید، اجازه ندهید کلیشه های جامعه و ذهنیت های قبلی خودتان و ترس های اطرافیان مانع از حرکت شما شود. شما که نمی خواهید تا ابد داخل سطل زندگی کنید.

6 - از شکست نترسید. کسانی که از شکست می ترسند، اساساً کار جدیدی را آغاز نمی کنند چون ممکن است شکست بخورند. شکست بخشی از روند تکاملی ماست. از آن استقبال کنید.

تحقیقات متعددی ثابت کرده است که افراد درباره چیزهایی می ترسند که در اغلب مواقع، یا اصلاً اتفاق نمی افتد یا خطر و آسیب به حدی که تصور می شده، نیست.

7 - خود را در معرض افکار منفی، سخنان منفی و آهنگ های غم انگیز قرار ندهید. دانشمندان ثابت کرده اند حرف می تواند حتی روی روندهای بدنی هم اثرگذار باشد.

8 - چیز هایی که نمی توانید تغییر دهید را رها کنید ( حتی فکرتان را هم مشغول شان نکنید؛ خب نمی شود دیگر!). انرژی و زمان خود را بر اصلاح و تغییر آن چه می توانید تغییر دهید متمرکز کنید، نه چیز هایی که کاری از دستتان بر نمی آید! گاهی وقت ها بی خیالی ، عین خردمندی است.

9 - از بدن خود محافظت کنید. آب به اندازه کافی بنوشید، غذای سالم بخورید، خواب شبانه کافی و با کیفیت داشته باشید و ورزش را نیز فراموش نکنید. هر کدام از ما فقط یک بدن داریم.

10 - از ذهن خود محافظت کنید. بیشتر کتاب بخواهید. همان طور که اجازه نمی دهید هر اطلاعاتی وارد رایانه تان شود و آن را ویروسی کنید، اجازه ندهید اطلاعات ویروسی هم وارد مغزتان شود. مثلاً چه نیازی هست حتماً صحنه خشونت باری را در یک رسانه ببینید و فکر و روح تان به هم بریزد؟ از 40 سالگی به بعد هم حل کردن جدول یادتان نرود تا مغز آمادگی اش را حفظ کند.

11 - زندگی های بسیاری در "حسرت گذشته" و "نگرانی آینده" تباه شده است. برای آینده برنامه ریزی کنید ولی تمرنی کنید که در "حال" و "لحظه اکنون" زندگی کنید. "زندگی واقعی" شما درست در "همین ثانیه" ای که در آن هستید جریان دارد. 

12 - به کودک درون تان اجازه دهید به زندگی اش ادامه دهد. پدر، مادر، دانشجو، مدیرعامل، کارمند و کاسب شدن، دلیل های موجهی برای یک زندگی عصا قورت داده و خشک نیستند.

13 - با ترس های خود رو به رو شوید. یا آنها را به رسمیت بشناسید یا از بین ببرید. تکلیف تان را با آنها مشخص کنید. هیچ اشکالی ندارد آدم ها از بعضی چیزها بترسند. فقط حواس تان باشد اکثر ترس ها غیر واقعی اند و خطری برای تان ندارند. مثلاً حرف زدن در جمع، خیلی ها را می ترساند اما واقعیت این است که حرف زدن در جمع، تا حالا کسی را نکشته و حتی مجروح هم نکرده و آسیب روحی هم نرسانده است! هر چه بیشتر ترس هایتان را بشناسید و بکوشید یکی یکی از بین شان ببرید، زندگی زیباتر و رهاتری خواهید داشت.

14 - بکوشید چیزهای تازه یاد بگیرید. در دوره های آموزشی شرکت کنید. به ویژه وقتی سن تان بالا می رود، در دوره های آموزشی که به زندگی و کارتان مرتبط نمی شوند شرکت کنید تا مغزتان به چالش کشیده شود و شادابی اش حفظ شود. مثلاً حتی اگر نمی خواهید کافی شاپ بزنید، به یک دوره چند روزه آموزش کافی شاپ بروید. مغز با ورودی های غیرمنتظره، رفرش می شود.

15 - کاری را انجام دهید که از صمیم قلب دوستش دارید. اگر کارتان را دوست ندارید، ریسک کنید و تغییرش دهید اما اگر به دلیل مسائل اقتصادی و نظایر آن، امکان تغییر شغل برای تان میسر نیست، بکوشید با همین کار فعلی تان ارتباط بگیرید، برایش معنا تعریف کنید و با علاقه انجامش دهید. منظور از معنا بخشیدن به کار این است که ارزش و نتیجه کار را در نظر بگیرید. اگر مسؤول بایگانی یک اداره دولتی هستید، فقط به این فکر نکنید که بین یک سری پرونده نشسته اید و عمرتان را تباه می کنید بلکه به این فکر کنید که حافظ اسناد مردم هستید و هر جا که نیازشان باشد، این شما هستید که می توانید با در اختیار دادن مدارک، به آنها و به جریان زندگی شان کمک کنید. واقعیت هم این است که هر شغلی معنایی دارد که بدون توجه به آن معنا، کسالت بار خواهد شد.

یادتان باشد که شما و شغل تان همنشین هم هستید و اگر رابطه تان را با هم خوب نکنید، فرسوده می شوید.

16 - به پیروزی و موفقیت فکر کنید. خود را برای پیروزی آماده کنید. ذهن تان پیروزی محور باشد. همه ما به صورت ذاتی علاقه به برد داریم اما تنها عده محدودی خود را برای آن آماده می کنند. همیشه به خودتان بگویید پیروز شدن حق من است.

17 - مهربان باشید و عشق بورزید. محققان دریافته اند مهربانی باعث سلامت بیشتر انسان می شود چون مهربانی ترشح هورمون های مفید در بدن را افزایش می دهد. ویژگی هایی مانند حسادت، دشمنی، کینه و ... باعث ترشح هورمون های استرس در بدن هستند.

18 - به والدین خود عشق بورزید و آنها را گرامی بدارید. آنها پشتوانه روحی شما هستند، حتی اگر خودتان پدر و مادر شده اید.

19 - لبخند بخشی از وجودتان باشد. راحت تر از قبل بخندید و برای خندیدن منتظر بهانه های بزرگ نباشید. خنده، حتی اگر الکی هم باشد، مغز را شاد می کند.

20 - زمانی را منحصرا به کارهایی که دوست دارید، اختصاص دهید. اگر از نداشتن فرصت کافی شکایت دارید، در وهله اول باید بدانید که خودتان این شرایط را به وجود آورده اید (مسؤولیت صد در صدی). به روح خود نیز اهمیت دهید. مشغله های روزمره توجیه مناسبی برای نداشتن زمان در جهت انجام کارهایی که آرزویش را دارید نیست. عمرتان دارد می گذرد.

21 - با تنبلی مبارزه کنید که عامل اصلی بسیاری از عقب ماندگی هاست. روش ابتکاری خودتان را برای مبارزه با تنبلی ابداع کنید. یکی از سخنرانان "تد" می گفت هر گاه برای کاری تنبلی می کند، از 5 به یک، شمارش معکوس می کند و خود را ملزم به انجام آن کار می نماید. همین یک راه ساده، زندگی او را متحول کرده است. شما هم راه خودتان را بیابید.

22 - نقاط ضعف خود را بی هیچ تعارفی شناسایی کنید. یکی از سخت ترین کارهای ممکن برای مردم، واقع گرا بودن است آن هم درست هنگامی است که نوبت به ضعف های خودشان می رسد. زمانی که قادر به تشخیص این نقاط ضعف و درک آن ها باشید، می توانید برای بهبود وضعیت تان روی خود کار کنید. مثلاً اگر بدانید نقطه ضعف تان زود از کوره در رفتن است، در موقعیت خشم، مراقبت بیشتری نسبت به خودتان خواهید داشت.

23 - خودتان را برای کارهای خوبی که می کنید، تشویق کنید و منتظر تحسین دیگرتان نباشید.

24 - از پیچیده و مرموز بودن بپرهیزید؛ ساده باشید. هر چه تقلای کمتری برای شاد بودن کنید، شاد تر خواهید بود.

25 - با افرادی معاشرت داشته باشید که دوست دارید آن گونه باشید. گفته می شود هر کس میانگینی از 5 نفر   اطرافیان اش است.

26 - نا امیدی را کنار بگذارید. خطر های ناامیدی را به جان نخرید! خیلی از مواقع به هدف خود بسیار نزدیک هستیم اما به دلیل نا امیدی، آن را رها می کنیم بدون آن که بدانیم چقدر نزدیک بوده ایم.

27 - انتقادپذیر باشید.کسانی که ما را نقد می کنند به ما نقاط ضعف مان را نشان می دهند و این بهترین چیز است. به جای مقابله با آن ها و نظراتشان، کمی فکر کنید. شاید واقعا در مسیر اشتباه هستید.

28 - به جای آن که دنبال پول باشید، دنبال خوب کار کردن باشید. تجربه کارآفرینان و ثروت آفرینان بزرگ می گوید که آنها صرفاً روی درست انجام دادن کار تمرکز کرده اند و پول هم البته به دنبالش آمده است. با این روش، شادتر و آسوده تر زندگی خواهید کرد.

 29 - ریسک کنید اما نه تمام زندگی تان را. انسان هایی که ریسک نمی کنند، ممکن است سقوط نکنند ولی پرواز هم نخواهند کرد.

30 - سفر بروید. دنیا فقط همین محله و شهر و کشوری نیست که در آن هستید. سفر سرزنده تان می کند.

31 - مهارت های اجتماعی و ارتباطی خود را تقویت کنید. گروه دوستان تان را تقویت کنید و با آنها معاشرت کنید.

32 - کمی از سرعت کار کردن تان بکاهید و بیشتر به خود، خانواده و دوستان تان برسید. کار کنید ولی غرق در کار نشوید که از زندگی لذت نخواهید برد.

33 - احساسات تان را سرکوب نکنید. یک محقق استرالیایی که درباره حسرت های انسان ها تحقیق کرده می گوید که افراد سالمند زیادی به او گفته اند: ای کاش شجاعت آن را داشتم که احساساتم را با صدای بلند بگویم... ای کاش به او می گفتم: دوستت دارم.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۹/۰۹ توسط احمد عاقلي

ونزوئلا نمی‌شویم

ونزوئلا نمی‌شویم

یک اقتصاددان معتقد است که احتمال ابتلای ایران به شرایطی مانند ونزوئلا کم است.

هادی صالحی اصفهانی، استاد اقتصاد دانشگاه ایلینویز، در گفت‌وگویی با «جمعه‌نامه» از دلایل این ادعا سخن گفت. به عقیده صالحی، فضای سیاسی-اجتماعی به شدت دو قطبی، عدم امکان مصالحه جناح‌های سیاسی و تشدید مخارج دولت و تامین آن از چاپ پول بی‌پشتوانه، عصاره‌ای است که ونزوئلای کنونی را سروشکل داده است.

از نظر این اقتصاددان، شرایط فعلی ایران با شاخص‌های ونزوئلایی شدن فاصله زیادی دارد. هر چند از سخنان این استاد دانشگاه می‌توان برداشت کرد که اقتصاد ایران نیاز به چرخش در بسیاری از حوزه‌ها را دارد تا از وضعیت کنونی خارج شود. از نظر صالحی، اصلاح نظام بانکی و پولی در صدر فهرست اصلاحات اقتصادی و نخستین چرخش باید باشد. صالحی کاهش نرخ سود در شهریور سال گذشته را اقدامی جهت توقف بازی پانزی بانک‌ها تحلیل کرد، در حالی که عده‌ای از کارشناسان مقابله با بازی پانزی را منوط به اصلاحات نظام بانکی می‌دانند و از این‌رو، کاهش نرخ سود را به‌عنوان عامل تحریک بازارهای مالی عنوان می‌کنند. صالحی اصفهانی در زمینه سیاست‌های حمایتی دولت تاکید کرد که دولت باید در کنار این سیاست‌ها، کنترل دیگر هزینه‌ها و ایجاد درآمد از باب تولید را نیز در نظر گیرد.

به گفته این اقتصاددان، راهی که ونزوئلا رفت دنبال کردن صرف سیاست‌های حمایتی بود. درخصوص قیمت حامل‌های انرژی، نظر این استاد دانشگاه اصلاح قیمت‌ها در زمان حاضر است. صالحی به تعویق افتادن افزایش نرخ حامل‌های انرژی را مترادف با تحمیل هزینه‌های بزرگ‌تر به اقتصاد کشور، به محیط زیست و سلامت جامعه معنی کرده است.

ونزوئلا نمی‌شویم

 برای اتفاقی که در بازار ارز ایران افتاد، چه نامی می‌توانیم بگذاریم؟ آیا یک بحران بود یا یک جهش ارزی رخ داد که تبعات بحران را ندارد؟

به نظر من آنچه که از پاییز پارسال تا تابستان در بازار ارز ایران اتفاق افتاد یک بحران ارزی بود که تبعات منفی مهمی به همراه داشت، از جمله جهش تورم، کاهش سرمایه‌گذاری، افت رشد اقتصادی، افزایش بیکاری و از همه مهمتر، تقلیل اعتماد عمومی به سیاست‌های اقتصادی دولت و آینده اقتصاد. دردو فصل گذشته ارزش پول ملی نسبت به ارزهای جهانی برای مدتی دچار سقوط آزاد شده بود و پایان آن روند هم در آن موقع نامشخص بود. بانک مرکزی هم نمی‌توانست به اندازه کافی و به مدت زیاد ارز به بازار تزریق کند تا تب نرخ ارز ببرد. در نتیجه هراس بزرگی در جامعه پیدا شده بود که تورم به زودی سر به آسمان خواهد زد و به خصوص گرانی کالاها می‌تواند درآمد واقعی مردم را کاهش دهد. اینها همه علائم شرایط بحرانی هستند. در عمل هم شاهد جهش تورم و کاهش درآمدها بوده‌ایم. در واقع یک علت اصلی فروکش التهاب بازار ارز همین افت شدید درآمدها به نسبت نرخ ارز است. البته، تورم بالا هنوز ادامه دارد و خطر جهش مجدد دلار هنوز منتفی نیست.

 این اتفاق‌ها یک جهش ساده ارزی نبود که فقط نرخ ارز را به نسبت تفاضل انباشته تورم داخل و خارج تعدیل کند، چون آن عامل می‌توانست قیمت دلار را سال گذشته حداکثر دو برابر کند، نه پنج برابر که عملا پیش آمد. در ضمن جهش نرخ ارز به خودی خود می‌توانست انگیزه تولید کالاهای قابل مبادله را به شکل محسوس تقویت کند و رشد اقتصادی و اشتغال را بالا ببرد؛ این طور هم نشد.  این را هم اضافه کنم که بحران‌های ارزی غالبا ریشه در عدم تعادل در قسمت‌های مختلف اقتصاد دارند و با بحران‌های مالی و بانکی و بیکاری و غیره همراه می‌شوند. در مورد التهاب ارزی اخیر در ایران، انتظار کاهش درآمد ارزی در نتیجه بازگشت تحریم‌های آمریکا عامل مهمی در شروع جهش نرخ ارز بود، ولی عوامل گوناگونی داخلی هم دست به دست هم دادند و نهایتا یک بحران ساختند.

 

 شما در یک سخنرانی، به برخی عوامل این اتفاق ارزی در ایران اشاره کردید. این عوامل شامل «خروج آمریکا از برجام و انتظار تحریم‌های شدید روی ایران»، «پایین نگه‌داشتن دستوری نرخ ارز در کنار تورم انباشته شده»، «پایین نگه داشتن دستوری نرخ سود با وجود تورم بالا»، «رشد سریع نقدینگی و کاستی‌ها و شکنندگی‌های نظام بانکی»،و... می‌شد. از نظر شما در اتفاقی که در زمستان و نیمه اول سال جاری افتاد و قیمت دلار را به رکوردهای بالا رساند، سهم کدام یک از عوامل مذکور قوی‌تر بود؟

فهرست عواملی را که در آن سخنرانی مورد بررسی قرار داده بودم بر اساس موضوع‌های مورد بحث در میان ناظران اقتصاد ایران بود. نظرم این نبود که همه آن عوامل مهم یا حتی دست اندر کار بوده‌اند. تاکیدم بر این بود که «خروج آمریکا از برجام و انتظار تحریم‌های شدید روی ایران» به‌عنوان یک عامل خارجی مهم و مثل ماشه عمل کرده است، ولی به نظر نمی‌رسد به تنهایی عامل توضیح دهنده بحران باشد. عوامل داخلی هم در فراهم آوردن شرایط بحران مهم بودند و وقتی سایه تحریم‌ها روی اقتصاد ایران قوی شد، این عوامل اوضاع را بحرانی کردند. درست است که این عوامل در اقتصاد ایران سابقه دارند، ولی بعضی مثل «رشد سریع نقدینگی و کاستی‌ها و شکنندگی‌های نظام بانکی» در طول زمان بزرگ‌تر و پررنگ‌تر شده‌اند، چون دولت و بانک مرکزی در مقابله با آنها دیر عمل کرده‌اند و هر چه گذشته، کار مشکل‌تر شده است. بعضی موارد هم مثل «سهم‌خواهی گروه‌های ذی‌نفع و نیازهای گروه‌های کم‌درآمد جامعه»، «عدم شفافیت و ناکارآیی دستگاه‌های حاکمیتی و محدودیت‌های محیط کسب و کار» و «تشدید فساد ناشی از این شرایط» وقتی تکانه اقتصادی وارد می‌شود، تشدید می‌شوند و به بروز بحران کمک می‌کنند.  به هر تقدیر، به‌نظر من مهم‌ترین عوامل داخلی ایجاد بحران به ترتیب اهمیت عبارتند از «رشد سریع نقدینگی و کاستی‌ها و شکنندگی‌های نظام بانکی»، «عدم شفافیت و ناکارآیی دستگاه‌های حاکمیتی و محدودیت‌های محیط کسب و کار»، «تشدید فساد ناشی از شرایط سیاست‌گذاری اقتصادی»، «سهم‌خواهی گروه‌های ذی‌نفع و نیازهای گروه‌های کم‌درآمد جامعه»، «کسری بودجه دولت»، «پایین نگه‌داشتن دستوری نرخ ارز در کنار تورم انباشته شده» و «ضعف سازوکارهای لازم برای جلوگیری از ورشکستگی بنگاه‌های اقتصادی».

شما در سخنرانی مذکور در حالی پایین نگهداشتن دستوری نرخ سود را به‌عنوان یکی از عوامل عنوان کردید که در چند سالی که نرخ تورم روند کاهشی گرفته بود، نرخ سود از نرخ تورم سبقت گرفت و یک بازدهی مثبت قابل‌ملاحظه‌ای بعد از مدت‌ها به‌وجود آمد. حتی کاهش نرخ سود به ۱۵ درصد در شهریور سال گذشته هم با نرخ‌های تورم موجود، فاصله ۴ واحد درصدی داشت. در واقع نرخ سود نسبت به تورم پایین نبود. با این حال چرا شما کاهش نرخ سود را در آن مقطع اشتباه می‌دانید؟

در مورد پایین نگه‌داشتن دستوری نرخ سود به‌عنوان یک عامل بحران ارزی، گمان می‌کنم که در سخنرانی نظرم به درستی منتقل نشده باشد. درست بر خلاف آنچه اشاره کردید، من فکر می‌کنم کاهش نرخ سود در سال ۹۶ کار درستی بود و آن را عامل مهمی در ایجاد بحران ارزی نمی‌شمارم. دلیلی هم برای این نظر در سخنرانی ارائه کردم این بود که نرخ بالای سود در چندین سال گذشته نتیجه یک بازی پانزی در نظام بانکی ایران بود، به این ترتیب که بسیاری از موسسات اعتباری و بانک‌ها با وعده سود بالا سپرده جذب می‌کردند تا سود سپرده‌های قبلی‌شان را بپردازند، بدون اینکه درآمد لازم را از وام‌دهی و یا سرمایه‌گذاری‌هایشان داشته باشند. مردم هم با توجه به اینکه تورم در حال کاهش بود و با اتکا به اینکه بانک مرکزی و دولت سپرده و سودشان را تضمین خواهد کرد بازده این نوع سرمایه‌گذاری را بهتر از هر نوع دیگر می‌دیدند و عمده پولشان من جمله سودهای سپرده‌های قبلی‌شان را در بانک‌ها و موسسات اعتباری نگه می‌داشتند. این امر باعث شده بود که در ۵، ۶ سال گذشته نقدینگی به‌شدت رشد کند بدون اینکه نظام بانکی واقعا توان پرداخت سودهای وعده داده شده را داشته باشد. ادامه این روند بانک مرکزی را مجبور می‌کرد تا مقادیر عظیمی پول چاپ کند و در اختیار بانک‌ها قرار دهد تا سپرده‌ها و سودهای وعده داده شده را بپردازند. این عمل که تا حدودی هم به واقعیت پیوسته یک عامل بحران ارزی و تورم اخیر است. تعیین سقف برای نرخ سود و انحلال و ادغام موسسات اعتباری در سال ۹۶ قدم‌هایی در جلوگیری از تشدید مساله بود، هرچند که خیلی دیر و خیلی محدود انجام شد و در نتیجه اجازه داد که «رشد سریع نقدینگی و کاستی‌ها و شکنندگی‌های نظام بانکی»، زمینه‌ساز مهمی برای جهش نرخ ارز در ۹، ۱۰ ماه گذشته شود. الان هم بهتر این است که همانطور که در سخنرانی اشاره کردم بانک مرکزی به‌طور اساسی نظام بانکی و نقش نظارتی‌اش در آن را اصلاح کند و موقتا سقف سود بانکی را در حدود ۱۵ درصد نگه دارد تا از شتاب گرفتن مجدد نقدینگی جلوگیری شود

 

با توجه به فضای نااطمینانی که در سال گذشته در اثر اظهارنظرهای ترامپ قابل پیش‌بینی بود، آیا کاهش نرخ سود به صلاح بود؟ مضاف بر اینکه آمارها تایید می‌کنند که پس از کاهش نرخ سود، سرعت رشد پول از سرعت رشد شبه‌پول پیشی گرفته و شاید همین سرعت رشد پول موجب توسعه اقتصاد غیررسمی و بخشی از التهابات بازار شده باشد.

این سوال بسیار خوبی است. کاملا درست است که فضای نااطمینانی در سال گذشته قابل پیش‌بینی بود و پس از کاهش نرخ سود، سرعت رشد پول از سرعت رشد شبه‌پول پیشی گرفت، ولی اگر نرخ سود کنترل نمی‌شد و روال قبل از آن ادامه پیدا می‌کرد، امسال با مشکل بزرگ‌تری روبه‌رو می‌شدیم چون مشکل نوع نقدینگی در ایران طوری بود که دیر یا زود تبدیل به پول می‌شد و به تورم دامن می‌زد. پایین آوردن نرخ سود کمک کرد که سرعت رشد نقدینگی کل کم شود و در نتیجه حجم پول و تورم از آنچه در اواخر امسال و سال آینده می‌توانست باشد، محدودتر شود. اجازه بدهید این نکته را قدری بشکافم. در شرایط بازی پانزی در نظام بانکی ایران سودهای وعده داده شده در طول زمان به کل نقدینگی  اضافه می‌شود و چون بازگشت واقعی سرمایه پشتوانه آن سودها نیست، اینگونه انباشت نقدینگی نمی‌تواند ادامه پیدا کند و در یک مرحله‌ای حتی تکانه کوچکی به اقتصاد مردم را به این نتیجه می‌رساند که بازی دارد تمام می‌شود و باید هرچه زودتر سپرده‌ها را از بانک‌ها بیرون بکشند و تبدیل به دارایی با پشتوانه‌تری کنند. در این مرحله به سرعت قیمت دارایی‌هایی مثل مستغلات، طلا و ارزهای خارجی بالا می‌رود و بحران ارزی یا بحران بانکی یا هر دو اتفاق می‌افتد. در این شرایط، نهایتا بدهی بانک‌ها به سپرده‌گذاران به طرق مختلف به گردن بانک مرکزی می‌افتد و باعث جهش پایه پولی و تورم می‌شود. بالا بردن نرخ بهره در این شرایط اصلا کمکی به جلوگیری از بحران نمی‌کند چون وقتی حباب بازی پانزی می‌ترکد مردم متوجه هستند که سود بالاتر یعنی چاپ پول بیشتر و تورم بالاتر در آینده و بنابراین ممکن است بحران تشدید هم بشود. البته امکان دارد که ازدیاد نرخ سود موقتا بحران را قدری به تاخیر بیندازد، ولی به قیمت تشدید بحران.

 اما در بسیاری از کشورها برای جلوگیری یا کنترل بحران ارزی نرخ بهره را بالا می‌برند.

برای پاسخ به این سوال سه نکته را باید روشن کنم. اول اینکه در آن کشورها مشکل نظام بانکی بازی پانزی نیست و معمولا بالا بردن نرخ بهره، تقاضای وام برای سرمایه‌گذاری و رشد نقدینگی را کاهش می‌دهد و به‌طور مستقیم و غیرمستقیم درآمدهای واقعی و مازاد تقاضا برای ارز را پایین می‌آورد. این درست بر عکس شرایط پانزی در ایران است که وام‌دهی سهم بزرگی در فعالیت نظام بانکی ندارد و ازدیاد سود سپرده‌ها فقط بدهی بانک‌ها و نقدینگی را افزایش می‌دهد و نهایتا تورم و تقاضا برای ارز را بالا می‌برد. نکته دوم این است که در کشورهای دیگر هم همیشه بالا بردن نرخ سود چاره‌ساز نیست چون اگر نااطمینانی خیلی زیاد باشد، ممکن است اثر افزایشی آن نرخ روی نقدینگی آتی بر اثر کاهشی آن روی تقاضای وام چیره شود و تورم انتظاری بالاتری ایجاد کند و مردم را به سمت خرید ارز بیشتر براند. در واقع، در بعضی شرایط افزایش نرخ سود ممکن است به‌عنوان علامتی برای تورم شدیدتر در آینده تعبیر شود و به بحران دامن بزند. و اما نکته سوم که به پاسخ یاری می‌رساند مربوط است به کمک‌های بین‌المللی، مخصوصا دریافت وام از صندوق بین‌المللی پول، که در بسیاری از کشور‌ها که با بحران ارزی روبه‌رو می‌شوند اتفاق می‌افتد و نااطمینانی در بازارهای پول و ارز را پایین می‌آورد. این عامل نیاز به افزایش نرخ سود را کم می‌کند و در نتیجه رشد بدهی بانک‌ها به سپرده‌گذاران را محدود نگه می‌دارد. در نتیجه، بانک مرکزی این امکان را می‌یابد که با تغییر کمتری در نرخ سود، تورم و تقاضای ارز را کنترل کند. این وجه هم به شرایط اخیر ایران قابل اطلاق نیست. در ایران اگر بانک مرکزی می‌خواست از افزایش نرخ سود برای کنترل بحران ارزی استفاده کند ناچار بود نرخ را شدیدا بالا ببرد که نتیجه‌ای جز تشدید بحران نداشت.

 شما معتقدید که ثبات در نرخ سود می‌توانست بازی پانزی بانک‌ها و رشد نقدینگی و تورم را تشدید کند. اما مطابق آمارهای بانک مرکزی پس از کاهش نرخ سود، میزان استقراض بانک‌ها از بانک مرکزی در شهریور ۹۷ نسبت به شهریور ۹۶، معادل ۳۷ درصد رشد کرده است. در حالی که این عدد در شهریور ۹۶ نسبت به شهریور ۹۵ در حدود ۱۶ درصد بوده است. با این اوصاف آیا یکی از کانال‌های تحریک نقدینگی و تورم فعال‌تر نشده است؟

همانطور که اشاره کردم بازی پانزی بانک‌ها زمانی به آخر خط می‌رسد و به ورشکستگی یا اضافه برداشت عمده آنها از بانک مرکزی ختم می‌شود. هر زمانی که برای حل مساله دست به کار شویم مقادیری از نقدینگی ایجاد شده به سرعت تبدیل به پول می‌شود و تورم ایجاد می‌کند. پایان بازی در هر صورت بحران‌زاست و هرچه عقب بیفتد نقدینگی بیشتری روی دست بانک مرکزی می‌گذارد و بحران ناشی از آن عمیق‌تر خواهد بود. . بازی پانزی موسسات مالی و بانک‌ها مشکل اصلی و عامل ریشه‌ای افزایش عظیم نقدینگی است که در آخر بازی به ناچار تبدیل به پول می‌شود و بحران می‌آفریند. حالا اگر با ترفند سود بالا پایان بازی را قدری به عقب بیندازیم، فقط میزان نقدینگی بحران‌زا را بیشتر کرده‌ایم و بعد باید با تورم رکودی عظیم‌تری دست و پنجه نرم کنیم. رشد شدید استقراض بانک‌ها از بانک مرکزی که شاهدش بوده‌ایم نشانه رسیدن به مرحله آخر بازی پانزی اخیر در نظام بانکی ایران است. شاید بانک مرکزی می‌توانست با بالا نگه داشتن نرخ سود موقتا این مرحله را چند ماهی عقب بیندازد ولی این مشکل را بزرگ‌تر می‌کرد. در واقع در زمستان پارسال بانک مرکزی سعی کرد دست به چنین کاری بزند و نرخ سود را موقتا بالا برد ولی دیدیم که با شکست روبه‌رو شد و کار را هم خراب‌تر کرد چون امسال بانک‌ها سود بیشتری روی مقدار بسیار زیادی سپرده می‌پردازند و در نتیجه آن اضافه برداشت‌شان از بانک مرکزی خیلی چشمگیرتر است. این باعث شده نقدینگی بزرگ‌تری تبدیل به پول شده و به بازار دارایی‌ها سرازیر شود.

شما معتقدید که تثبیت نرخ به تاریخ پیوسته است و استفاده از تفاضل نرخ تورم داخلی و خارجی نیز سیاست شکست خورده آمریکای لاتین است؛ پایین نگه داشتن نرخ ارز هم دوای درد نیست و راهکار پیشنهادی شما تمرکز بر کنترل تورم است. اما برای کنترل تورم در اقتصاد ایران، موانعی وجود دارد، با توجه به مزمن بودن تورم در اقتصاد ایران، برندگان و بازندگانی ایجاد شده است که نرخ‌های طبیعی آن را حدود ۱۴-۱۳ درصد عنوان می‌کنند. این برندگان و بازندگان در برابر کاهش نرخ تورم مقاومت می‌کنند و تمایلی به نرخ‌های پایین ندارند. چطور می‌شود سیاست کنترل تورم را با این ملاحظه پیش برد؟ آیا اصلا قابل پیشبرد است یا خیر؟

درست است که برای کنترل تورم در اقتصاد ایران موانعی وجود دارد، اما مشابه این موانع در مورد کاهش تورم ۴۰ درصدی و ۳۰ درصدی و ۲۰ درصدی هم وجود داشته و در گذشته دولت توانسته آن سد‌ها را بشکند. چیزی به اسم «نرخ طبیعی تورم» وجود ندارد. البته مفهومی به اسم «نرخ مطلوب تورم» داریم که آثار مختلف تورم را بهینه می‌کند، ولی آن نرخ زیر ۵ درصد است. هرگونه تولید و توزیع درآمدی که با وجود تورم ۱۴-۱۳ درصدی امکان‌پذیر باشد، با تورم زیر ۵ درصد هم امکان‌پذیر است به علاوه آنکه تورم پایین به اقتصاد و نرخ حقیقی ارز ثبات خیلی بیشتری می‌بخشد و کمک بزرگی به ایجاد انگیزه برای گسترش ظرفیت تولید و صادرات و جایگزینی واردات می‌کند. مشکلی که در ایران برای رساندن تورم به حد مطلوبش داریم ناشی از نبودن تعهد از طرف دولت و بانک مرکزی به کنترل نرخ تورم در سطوح پایین است. اجازه بدهید این موضوع را بیشتر باز کنم. شروع مساله این جا است که در کوتاه مدت هر دولتی می‌تواند با ایجاد کسری بودجه و نقدینگی بیشتر درآمدها را لااقل برای بعضی گروه‌ها بالا ببرد و حمایت سیاسی بخرد، هر چند که این کار دیر یا زود فشار تورمی ایجاد می‌کند که آن را هم می‌شود با تثبیت نرخ ارز تا مدتی خواباند. البته این نوع سیاست‌گذاری در دراز مدت هزینه‌های هنگفتی برای اقتصاد در بر دارد چون ایجاد بی ثباتی می‌کند که موجب کاهش اطمینان به آینده برای سرمایه‌گذار و تولید‌کننده می‌شود. اکثر کشورهای دنیا فرهنگ و ساز و کارهایی را نهادینه کرده‌اند که دولت و بانک مرکزی را متعهد می‌کند که از سیاست‌هایی که تورم را به خارج از محدوده مطلوب می‌کشانند پرهیز کنند. در ایران این ساز و کار‌ها خیلی ضعیف است. به نظر می‌رسد که سیاستگذاران ما بر این باورند که نرخ‌های تورم تا حدود ۱۵ درصد برای اقتصاد مساله‌ای نیست و مردم چنین تورم‌هایی را تحمل می‌کنند. بنابراین وقتی تورم پایین تر از این حد است، سیاست انبساطی پیش می‌گیرند. مردم هم این را می‌دانند و انتظار اینگونه تورم‌ها را در تصمیم‌گیری هایشان لحاظ می‌کنند. حتی اگر دولت اعلام هم بکند که می‌خواهد تورم را زیر ۵ درصد نگاه دارد، مردم خیلی باور نمی‌کنند. در نتیجه، حتی اگر سیاستگذاران تصمیم بگیرند تورم را در حد مطلوب کنترل کنند، ابتدا با ناباوری مردم روبه‌رو می‌شوند که برای مدتی کار را سخت و برای اقتصاد هزینه ایجاد می‌کند. در این شرایط، سیاستگذاران انگیزه زیادی برای کاهش تورم ندارند، به ویژه که سیاست‌های انقباضی برای شان هزینه سیاسی هم دارد. در ضمن تا حد ممکن از تثبیت نرخ ارز برای کنترل تورم استفاده می‌کنند که در دراز مدت به اقتصاد ضربه می‌زند ولی به دو دلیل برای سیاستگذاران کم هزینه است. یکی اینکه در شرایط فعلی ظرفیت تولید کشش قیمتی پایینی دارد و بنابراین به نظر نمی‌رسد که پایین نگه داشتن نرخ حقیقی ارز به تولید ضربه بزرگی بزند و هزینه اقتصادی زیادی داشته باشد. دوم اینکه فرهنگ غالب جامعه از تثبیت نرخ اسمی ارز حمایت می‌کند به خاطر اینکه مردم فکر می‌کنند ازدیاد نرخ ارز کالاهای قابل تجارت را برایشان گران می‌کند و نفع‌اش به گروه‌های خاصی می‌رسد که در دولت نفوذ دارند. متاسفانه، این گونه سیاست‌گذاری به نوبه خود در دراز مدت ظرفیت تولید و کشش قیمتی آن را پایین نگه می‌دارد و اقتصاد را ضربه‌پذیر تر می‌کند و احتمال تورم شدید را هم بالا می‌برد. برای خروج از این دور باطل، نظام باید به بانک مرکزی استقلال عملی ببخشد و سیاست‌های انبساطی نالازم را محدود کند. این قدم‌ها در ضمن نیاز به اصلاحات وسیع دیگری هم دارد، مثلا مقابله با «عدم شفافیت و ناکارآیی دستگاه‌های حاکمیتی و محدودیت‌های محیط کسب و کار» و «تشدید فساد ناشی از شرایط سیاست‌گذاری اقتصادی».

 افزایش بی‌محابای نرخ ارز، این تصور را در عده‌ای از مردم به وجود آورده که اقتصاد ایران همانند اقتصاد ونزوئلا خواهد شد و شاید همین ترس، تقاضای کاذبی را هم برای بازارها ایجاد کرده و به تلاطم آن دامن زده است. از نظر شما چه نشانه‌هایی وجود دارد که بتوان این واهمه را رد کرد؟

به گمان من احتمال اینکه اقتصاد ایران همانند اقتصاد ونزوئلا شود کم است. در ونزوئلا، گروهی که دولت را در کنترل دارد برای حفظ خود در قدرت، جامعه را به شدت دو قطبی کرده است و جایی برای حل اختلاف و یک نوع توافق نسبی با جناح مقابل‌اش نگذاشته است. این باعث شده که قسمت بزرگی از جامعه به کلی از رژیم قطع امید کند و سرمایه‌گذاری و تولیدش را کنار بگذارد. گروه طرفدار رژیم هم فقط به فکر کسب منافع از دولت است و به دنبال تولید نیست. در نتیجه، درآمد دولت خیلی محدود شده و مخارجش شدیدا بالا رفته است. جایی هم برای قرض کردن نمانده چون امیدی به باز پرداخت بدهی دولت نیست. تنها گزینه دولت برای تامین کسر بودجه عظیم اش چاپ پول است. همه این را می‌دانند و دیگر کسی برای پول ونزوئلا ارزشی قائل نیست مگر آنها که از روی اجبار از آن استفاده می‌کنند، و آنها هم روز به روز تحلیل می‌روند. در ایران ساز و کارهای خیلی بیشتری برای توافق نسبی میان جناح‌های سیاسی وجود دارد و دولت و جامعه از انسجام خیلی بیشتری برخوردارند. شرایط اجتماعی و سیاسی ایران باید خیلی تغییر کند تا شبیه شرایط ونزوئلا شود و من فکر می‌کنم مردم و نخبگان ما به اندازه کافی آگاهی و همبستگی ملی دارند که جلو آنچنان روندی را بگیرند.

 در شرایط فعلی افزایش نرخ ارز، قیمت‌های نسبی در اقتصاد ایران را تحت تاثیر قرار داده است. از یک طرف به واسطه این تاثیر، باید یکسری اصلاحات مثلا در قیمت سوخت صورت بگیرد تا از قاچاق آن جلوگیری شود، اما از طرف دیگر شرایط تورمی به گونه‌ای است که دولت دغدغه بخش کم‌درآمد را دارد. آیا راهی وجود دارد که بشود این اصلاحات را کلید زد؟

ثابت نگه داشتن قیمت بنزین در چهار سال گذشته سیاست بسیار زیانباری برای اقتصاد ایران بود. اگر دولت قیمت بنزین را بالا می‌برد، بعد از یک شوک اولیه، تورم سریع‌تر کنترل می‌شد چون درآمد دولت بالا می‌رفت و حتی اگر قسمتی از آن درآمد را به گروه‌های کم‌درآمد منتقل می‌کرد، با کسری بودجه کمتری مواجه می‌شد. به‌هر تقدیر، گذشته، گذشته است. ولی بالا بردن قیمت بنزین هنوز هم کار مهم و درستی است و هرچه دولت در این کار تاخیر و تعلل کند، هزینه بزرگ‌تری به اقتصاد کشور و به محیط زیست و سلامت جامعه تحمیل می‌کند.

 در ایران به کاهش ارزش پول ملی حساسیت‌های بعضا غیراقتصادی و غیرطبیعی وجود دارد که همین خود عامل تشدید بحران می‌شود. این موضوع را چطور باید در نخبگان جامعه حل کرد تا بطن جامعه نیز از این حساسیت رهایی یابد؟

این سوال خوبی است و نکته مهمی را مطرح می‌کند. اینکه چطور باید موضوع حساسیت به کاهش ارزش پول ملی را در نخبگان جامعه حل کرد خارج از تخصص من است. ولی من امیدوارم بیشتر نخبگان که شاهد سقوط ریال در اثر سیاست‌گذاری‌های نادرست بوده‌اند به آنچه اقتصاددانان می‌گویند توجه و سعی کنند بفهمند که حفظ ارزش پول ملی تنها از طریق یک اقتصاد قوی با سیاست‌گذاری با ثباتی که ظرفیت تولید را پویا و تورم را پایین نگه می‌دارد امکان‌پذیر است.

 

 مساله دیگر این است که نرخ ارز و نرخ تورم همانند یک دومینو پشت سر هم عمل می‌کنند. یعنی از طرفی رشد نرخ ارز اثرات تورمی از خود به جا می‌گذارد و از آن طرف، افزایش نرخ تورم باید در نرخ ارز تخلیه شود تا نفع صادراتی ایجادشده حفظ شود. این مساله را چطور باید تفسیر کرد؟

به نظر من تورم داخلی باید از طریق مدیریت تقاضای کل و ایجاد محیط مناسب کسب و کار برای توسعه ظرفیت تولید کنترل شود. نرخ ارز نباید ابزار کنترل تورم باشد، چون این کار نقش اصلی آن نرخ را که علامت‌دهی به تولید و صادرات و جایگزینی واردات است مختل می‌کند. این تقسیم کار ابزار سیاست‌گذاری تنظیم نرخ ارز را هم آسان‌تر می‌کند چون وقتی تورم داخلی پایین است، نرخ ارز معمولا روندهای با ثبات‌تری دارد و تغییراتش بیشتر به میزان بهره‌وری تولید وابسته است. ولی وقتی مردم اطمینان داشته باشند که تورم به زودی کنترل خواهد شد، اثر شوک‌های ارزی کم‌عمق‌تر و کم‌عمرتر خواهد بود چون جلوی اثر دومینو یا مارپیچ نرخ ارز و نرخ تورم گرفته می‌شود.

 

اصلاح نظام بانکی و پولی

فارغ از بحث ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران، نظام تصمیم‌گیری باید چه رویه‌ای را پیش گیرد تا چرخشی در وضعیت موجود حاصل شود؟ در روند موجود دولت قصد دارد یک سری سیاست‌های حمایتی را دنبال کند، خیلی‌ها معتقدند که اشتباه ونزوئلا این بود که وقتی با بحران ارزی مواجه شد، اول به سیاست‌های حمایتی روی آورد و سپس قیمت‌ها را تثبیت کرد، آیا این سیاست‌ها در وضعیت کنونی باید اجرا شود ؟

در مورد اینکه چه باید کرد تا چرخشی در وضعیت موجود حاصل شود، به نظر من اصلاح نظام بانکی و پولی در صدر فهرست قرار دارد. در کنار این اقدام باید در جهت جدا کردن سیاست پولی از دولت و ایجاد استقلال برای بانک مرکزی و موظف کردن آن به کاهش تورم در حد زیر ۵ درصد کوشید. شفاف تر کردن سیاست‌گذاری، کارآ تر کردن دستگاه‌های حاکمیتی، کنترل فساد و بهبود محیط کسب و کار گام‌های مهم دیگری است که باید در این مرحله مد نظر باشد. سیاست‌های حمایتی هدفمند و متمرکز برای تامین زندگی گروه‌های کم‌درآمد و انسجام جامعه مهم‌اند ولی باید همراه با کنترل دیگر هزینه‌ها و ایجاد درآمد (به خصوص از طریق تشویق تولید) باشند تا اثر مبارزه با تورم را خنثی نکنند.

منبع:  روزنامه دنیای اقتصاد


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۹/۰۲ توسط احمد عاقلي

از امروز شنبه؛

رهاسازی۹۲میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه ارومیه

مرحله اول آغاز شد

 

 رئیس استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه از آغاز اولین مرحله رهاسازی آب سدهای استان به سمت دریاچه ارومیه از امروز شنبه ۲۶ آبان ماه خبر داد.

 

به گزارش نصر به نقل از مهر، فرهاد سرخوش با بیان اینکه در راستای مصوبات ستاد احیای دریاچه ارومیه با هدف بهبود شرایط دریاچه ارومیه اولین مرحله رهاسازی سدها به سمت این تالاب امروز آغاز شد افزود: در مجموع مرحله اول ۹۲ میلیون مترمکعب آب از سدهای حوضه آبریز به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی می شود.

وی ادامه داد: این میزان شامل رهاسازی ۲۴ میلیون مترمکعب با دبی ۱۵ مترمکعب برثانیه از سد شهرچایی، ۲۸ میلیون مترمکعب از سد مهاباد با دبی ۲۰ میلیون مترمکعب بر ثانیه و سد زولای سلماس ۴۰ میلیون مترمکعب با دبی ۱۵ میلیون مترمکعب بر ثانیه است که از امروز به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی می شود.

سرخوش خاطرنشان کرد: با رهاسازی مرحله اول آب سدهای حوضه آبریز به سمت دریاچه ارومیه سطح تراز این تالاب بین المللی با احتساب روان آبها بین هفت الی هشت سانتیمتر افزایش می یابد.

رئیس استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه با بیان اینکه مرحله دوم آزاد سازی نیز بعد از آذرماه انجام می شود عنوان کرد: در این مرحله آب سد زرینه بوکان که بیشترین حجم آب به سمت دریاچه ارومیه خواهد بود رهاسازی می شود.

دریاچه ارومیه در دو دهه گذشته به دلیل مواجه شدن با مشکل خشکسالی، دچار کم آبی شد و حتی آب آن در برخی موارد به کمتر از یک میلیارد مترمکعب کاهش یافت.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۸/۲۶ توسط احمد عاقلي

خلاصه کتاب:

همه چیز با خدا ممکن است
 
(قانونمندی طبیعت)
 
 
مقدمه: حضور در طبیعت قانونمند:  اساس صحبت قا نو نمندی طبیعت قوانینی است که بر زندگی ما جاری است.خداوند مهربان وقتی هستی راآفرید، یک سری قوانین برابر آن حاکم ساخت که تحت عنوان سنت های الهی یا قانونمندی طبیعت از آن یاد می شود. اگر کسی می خواهد در زندگی موفق باشد مسلما لازمه ی آن این است که قوانین طبیعت را بشناسد وبا پیروی از این قوانین ،حمایت طبیعت و کائنات را برانگیزاند.
متأسفانه از آنجا که انسان اشرف مخلوقات است وتسلطی بر طبیعت در خود احساس می کند، خود را از آن جدا می بیند در حالی که اگر چه انسان برترین آفریدگان ودر حقیقت اوج آفرینش الهی است وخداوند  مهربان اورا بر سایر آفریده ها تسلط بخشیده اما هنوز جزئی از طبیت است.
درواقع می توان گفت با اینکه انسان در رأس هرم مخلوقات قرار دارد در هر حال جزئی از این هرم است و عنصری ازیک مجموعه است که باید قوانین حاکم برآن را اجرا کند.
اگر اجرا کند حمایت وپاداش مجموعه رامی بیند واگر سربیچی کند لطمه می خورد.
طبیعت هم همین گونه است . اگر قوانین حاکم بر آن رابشناسیم وبه ان احترام بگذاریم وعمل کنیم حتما از سوی آن حمایت می شویم و اگر برخلاف  قوانین عمل کنیم حتما با مشکلات جدی روبرو می شویم.
بحث قانونمندی طبیعت بحث درباره قوانینی است که نظام آفرینش الهی بر آن استوار شده.
می خواهیم ببینیم که چطور می توانیم از این قوانین در جهت حمایت از خود بهره ببریم تا جایی که رخداد های طبیعی هم موافق حرکت وبرنامه های ما باشند.
در جزوه پیش رو بر آن شدیم که به یازده قانون مسلم طبیعت به صورت مختصر و در حد حوصله بپردازیم.
 
قانون اول
قانون خالی شدن (خلاء )
اولین قانون ، قانون خلاء است. این قانون می گوید :همیشه خلاء باعث جذب می شود. چیزی که باعث جذب می شود فقط خلاء است. هرچه خلاء بیشتر باشد، جذب بیشتر است.
شما مسلما می دانید که قدرت گردباد خیلی  بیشتر از باد است. گردباد مجموعه ای از بادهای بسیار شدید وقدرتمند است که همه چیز را به داخل خود می کشد اما گردباد این قدرت جذب فوق العاده رااز کجا دارد؟ حدستان درست است، علت جذب فوق العاده گردباد ، خلاء درون  آن است.
گردباد حرکت دارد اما داخلش خالی است وهمه این جذب ها وکششها را از آن«درون خالی» دارد.
انسان هم باید مانند گردباد باشد. اگر بخواهید موهبت های الهی را جذب کنید و برنامه ریزی ها،تلاشهای جسمی، تلقین ها، تجسمات وتلاشهای ذهنی تان نتیجه دهد،اگر می خواهید نیایشها ودعاهایتان اجابت شود، اول باید جا باز کنید ودرون را خالی کنید.
این خالی درون درهمه ابعاد انسانی قابل بررسی است. خلاء ذهنی وخلاء دل اولین خلاء است که باید ایجاد کنید،
اول باید ذهن ودلتان را خالی کنید.ازچه؟ از هرآنچه بیهوده درآن جای دارد، هرآنچه وجودش زیانباراست یا سودی ندارد، ازکینه ها، نفرتها،انتقام، حسادت، حسرت، یأس وناامیدی،سوءظن بدخواهی وکج اندیشی وخلاصه همه آن چیزهایی که ذهن ودل خالی ما را بی سبب پرکرده اند.
اما چگونه می توان این خالی را ایجاد کرد؟
1- بخشیدن:
یکی از راههای ایجاد این خلاء بخشودن دیگران است. گاهی اوقات ما فکر می کنیم با بخشودن دیگران احیانا به کسی لطف کرده ایم، اما ابدا چنین نیست.
بخشیدن اول از همه لطفی است که ما در حق خود می کنیم تا میدان ذهنی مان خالی شود.
درنهج الفصاحه 36 حدیث درباره عفو وبخشش آمده است.
حدیث 704 نهج الفصاحه درباره اهمیت فوق العاده بخشا یش است.
ان الله تعا لی عفووا یحب العفو
خداوند بخشا ینده است وبخشا یش را دوست دارد.     
 
سدر اهمیت این موضوع همین بس که از هزارو یک نعمتی که خداوند مهربانمان دارد اول از همه بخشنده بودن او تأکید شده است."بسم الله الرحمن الرحیم"،به نام خداوند «بخشنده» مهربان .
2-خالی تر:
گاهی اوقات نه تنها باید ذهنمان را از کینه و نفرت وسایر چیزهای بد پا ک وخالی کنیم بلکه باید از چیزهای مثبت هم خالی  شویم تا امکان جذب بیشتری داشته باشیم .
فرض کنید شما دانش، اطلاعات وتجربیات مفیدی برای دیگران دارید
.انتقا ل این اطلاعا ت به دیگران نیز به نوبه خود ایجاد خلاء میکند وشمارا برای جذب اطلاعات بیشتر مهیا می سازد.
3-خالی زبان:
ایجاد خلاء در زبان یعنی نگاه داشتن زبان از آنچه بیهوده ، مضرو یا زیان بار است.
سکوت یک خلاء درونی است .هرچه انسان بیشتر حرف می زند امکان جذ ب موهبت ها را کمتروکمتر می کند.
افرادی که زیاد حرف می زنند، دروغ می گویند، تهمت می زنند، غیبت می کنند و… با این کار میدان اطراف خود را پرازچیزهای بیهوده ومضر می کنند.
حضرت محمد (ص) درحدیث976 نهج الفصاحه می فرمایند:اول العبادة الصمت
"نخستین مرحله عبادت خاموشی است"
4-خالی شکم :
وقتی زیاد غذا می خورید حجم عمده ای از انرژی ذهنی وجسمی شما صرف هضم وجذب غذا می شود وامکان فرستادن انرژی مثبت برای تحقق آرزوها وهدفهایتان کم می شود.
به قول سعدی :
اندرون از طعام خالی دار           تا درآن نور معرفت بینی
5-خالی از گناه :
یکی از مهم ترین کارها برای ایجاد خلاء، خالی شدن از گناه است .
پیامبر اکرم (ص)می فرمایند:"دعای شما مستجاب نمی شود مگر از گناه خالی شوید."
اساسا اصل ایجاد خلاء ازگناه ندامت وپشیمانی است. گناه یعنی سرپیچی از سنت الهی. یعنی استفاده نادرست از یک نعمت. اگرچنین کرده اید ، در خلوت نزد خدایتان اعتراف کنید.
امام باقر(ع) می فرمایند: خداوند ازانسان دو چیز می خواهد:
یکی اعتراف به نعمت تا بیفزاید ویکی اقرار به گناه تا ببخشاید .
اگرازخدایتان چیزی می خواهید اما اجابت نمی شود یکی از علت هایش همین نداشتن خلاء است.
ازخودتان بپرسید چه نیت یا عمل ناپاکی در درون وبیرون من است که باید ازآن بری و پاک شوم . مطمئن باشید به میزان خلایی که ایجاد می کنید جذب می کنید، به میزان این خلاء انرژی پتانسیل و درونی تا ن را برای جذب موهبت های الهی افزون می کنید.
6-رهایی :
گاهی اوقات به یک هدف وابسته می شوید .وابستگی به یک هدف هم موجب امتلاء وپری است واین مانع خلاء است.
کسی که مطمئن است دعایش اجابت می شود وبه وعده الهی ایمان دارد وقتی دعایش راکرد درمسیر تلاش آن را به خدا می سپارد.این رها کردن به نوبه خود بخشی از ایجاد خلاء است.
 
قانون دوم
قانون جریان وحرکت
هرذره ای دراین هستی یک جریا نی دارد.یک هدفی دارد. ماذره ایستا نداریم. ذره ساکن نداریم.این جریان وحرکت طبیعت برای ما پیام دارد. پیامش این است که ما هم جریان داشته باشیم.
جریان باد، جریان باران وهمۀ جریانهای طبیعت برای ما پیام دارند.حتی جریانهای داخل بدن ما.بدن ما سه جریان دارد:جریان خون،جریان تنفس وجریان لنف.
ایستایی در هر کدام از این سه جریان ،مرگ راباعث می شود.
خوب نگاه کنید ببینید کدام بخش زندگی شما جریان ندارد،حرکت ندارد.هر قسمت از وجود شما که جریان ندارد را باید جریان بدهید.
جریان ، عین زندگی است.آب تا وقتی جریان دارد زلال وشفاف است وحیات وزندگی می بخشد. اما وقتی که ایستاد ودرگودالی جمع شد، راکد وساکن ماند،گند می زند، فاسد می شود وغیراستفاده می شود.
همین الان به زندگی خود نگاه کنید ، ببینید در کدام قسمت ها راکد است آن قسمت را به جریان بیاندازید.
ثروت یکی از چیز هایی است که امکان سکون ودر نتیجه فساد آن وجود دارد.در این باره احادیث زیادی وجود دارد.پیامبر اکرم  (ص) در این خصوص می فرمایند:"ثروت فراوان از نعمت های خدا است"  همچین ایشان فرموده اند :"خداوند بنده ی پرهیزکار ثروتمند مهربان را دوست دارد"
بطور کلی در نهج  الفصاحه 13 حدیث در باره ی ثروت و4حدیث درباره ی ثروتمند وجود دارد.
اما احادیث فراوانی را داریم که مال اندوزی را عملی نکوهیده می دانند.
حضرت علی(ع) می فرمایند"هرجا که دیدید کاخی بناشده بدانید ظلمی در آنجا انجام شده" چرا که بنا کردن کاخ یعنی اندوختن مال وراکت کردن آن.
ثروت باید جاری باشد تازنده وسالم بماند وزندگی ببخشد.
جاری شوید وحرکت دهید.انرژی جسمی تان را،ذهن خلاق تان را ،سرمایه تان را ودانش تان را
 
قانون سوم
قانون نظم
همه هستی ما منظم است.حتی در بی نظمی هایی که می بینیم نظم نهفته ای وجود دارد.این جریان منظم هستی حتما برای ما پیامی دارد.
حتی خسوف وکسوف هم نظم دارند.به شما می گویند در فلان شهر،فلان سال،فلان روز، فلان ساعت، فلان ثانیه کسوف رخ می دهد.
به راستی پیام این نظم چیست؟
نظم هستی به ما می گوید که ماهم بعنوان عنصری از هستی باید نظم داشته باشیم تا با جریان هستی هماهنگ شویم.
پس همه چیز وقتی درمسیر طبیعی وسلامت خود قراردارد که نظم داشته باشد.
مشکلاتی که در زندگی ما به وجود می آید به دلیل اختلال در نظمی است که در یک قسمت اززندگی ما به وجود آمده است.
"جیم ران "درصفحه ی سوم کتاب "به سوی کامیابی نوشته ی انتونی رابینز" مینویسد:" همه ی تلاش ها پاداش دارند اما تلاش های منظم پاداش مضاعف دارند "
دربیان اهمییت مسأله ی نظم همین بس که حضرت علی (ع) درآخرین لحظات شهادت                      می فرمایند" شماراسفارش می کنم به اصل پرهیزکاری ونظم "
 
 
قانون چهارم
 قانون بارش
قانون چهارم قانون بارش است .متاسفانه واژه " صدقه " در فرهنگ ایرانی به درستی جا نیفتاده است.
این واژه معانی گسترده ای دارد که خیلی ها به اشتباه فکر می کنند که صدقه یعنی به یک فرد فقیر یا تهیدست کمک کردن .
شاید 0.1 یا 0.01 معنای صدقه این باشد که با پول به کسی کمک کنیم.گاهی اوقات کمک مالی به یک نفر کمترین کاری است که می توانیم برایش انجام دهیم.
82 حدیث از نهج الفصاحه پیامبر اعظم (ص) به موضوع صدقه پرداخته است . در حدیث دوازدهم آمده است : " صدقه را از خویشتن آغاز کن ؛ اگر چیزی فزون آمد به کسان خود ده، اگر از کسان تو چیزی فزون آمد به خویشان ده واگر از خویشان نیز چیزی فزون آمد به دیگران ده وهمچنین صدقه را از همسر خویش آغاز کن".
در حدیث چهارصد ویکم بهترین صدقه ها آن معرفی می شود که مسلمان دانشی بیاموزد وبه مسلمان دیگر تعلیم دهد.
در حدیث چهارصدو هفتم بهترین اقسام صدقه آن است که میان دو کس را اصلاح کنیم .در جای دیگر بهترین صدقه ها صدقه ای است که توسط زبان وشفاعتی که به وسیله آن اسیری را آزاد سازیم واز ریختن خون کسی جلوگیری کنیم بیان شده است .
می بینید صدقه چه معنای عظیم و وسیعی دارد؟بیایید صدقه را به همان وسعتی که دارد درک کنیم.
بیایید صدقه را" بارش " معنا کنیم .
بارش کنید! مهرتان را بارش کنید ، عشقتان را بارش کنید، فکر مثبت وسازنده تان را بارش کنید ودر مجموع تلاش کنید تمام خوبی های درونتان را به محیط پیرامون خود بارش کنید.
شاید همسایه شما به کمک مادی شما نیازی نداشته باشد اما نمره ی فیزیک پسرش 12باشد واین در حالی است که شما توانایی علمی تان بالا است و می توانید به او کمک کنید وبارش خوبی هایتان را نثار او کنید .
هرگونه جمع آوری ضد بخشش است. ازطبیعت الهام بگیرید. زمین به آسمان می بخشد ،آسمان به زمین . شته به مورچه می بخشد ، مورچه به شته .
این مضایقه بخشیدن قانون طبیعت است . خورشید چندین سال است که به شما می تابد بدون اینکه هیچ تمنایی ازشما داشته باشد .
بارش یعنی اینکه شما ببخشید. چیزی رانگه ندارید. پول ،دانش، کتاب،سخن خوب ، فکر ناب وخلاصه هر چه که دارید .
 
بارش به کی و کجا
شاید سوالی که برایتان پیش آمده این است که صدقه را به چه کسی یا کسانی بدهیم. مابا نقل روایتی از پیامبر اکرم (ص) هم به پاداش الهی بارش اشاره ای داریم و هم از جایگاه آن سخن می گوییم.
پیامبر اکرم (ص) از فرشته وحی پرسیدند : پاداش صدقه (بارش) چقدر است ؟
او گفت : صدقه 5نوع است که پاداش آن هم متفاوت است .
صدقه نوع اول پاداشش یک به ده است  وآن این است که به ادم صحیح وسالم دهند.
صدقه نوع دوم پاداشش یک به هفتاد است وآن این است که به انسان زمین گیر وناتوان دهند .
صدقه نوع سوم  پاداشش یک به هفتصد است وآن این است که به پدر ومادر دهند.
صدقه نوع چهارمپاداشش یک به هفتاد هزار است وآن بارش به اموات ومردگان است. 
صدقه نوع پنجم صدقه به طالب علم است که پاداشش یک به صد هزاراست .(صد هزار برابر پاداش برای شما که هزینه تحصیل کسی را فراهم می کنید)
از همین امروز فکر کنید چه چیزی را باید بارش کنید.
مهرتان را،عشق تان را،پول تان را،دانش تان را،وقتت تان راو...
 
قانون پنجم
قانون پاکی
پاکی ، اساس جذب همه ی موهبت هاست.موهبت ها همیشه جذب پاکی می شوند وبه نسبت پاکی که در خود ایجاد می کنید،لایق جذب موهبت ها می شوید.
ببینید طبیعت، سرشار از پاکی است.برگ درختها که کثیف و غبار آلود می شود،باران می آید.باران،آلودگی ها را می شوید.
نور خورشید،آب روی برگها را خشک می کند وبرگهای درختان را پاکیزه می مانند.
طبیعت، مدام خودراپاکیزه می کندوآلودگی ها را از خود دور می کند.
حدیث داریم از پیامبر اکرم (ص) که شستن دست ها قبل وبعد از غذا روزی را زیاد می کند .
حدیث داریم که در هر خانه ای که عنکبوت باشد در آن خانه فقر هست.عنکبوت نماد آلودگی است.
بایدقانون پاکی را یاد بگیریم.باید پاکی را از ذهنمان آغاز کنیم.ذهن خودراپاک کنید.قانون پاکی به نوعی با قانون خلآ در ارتباط است.ذهن خودراپاک کنیم از نفرینها،نفرتها،کینه هاونبخشیدن ها.
شاید یک نیت ناپاک،یک نیت آلودهدر ذهن ودل شما مانع جذب موهبت های الهی شود.بعد از پاکیزگی ذهن ودل ،نوبت پاکیزگی محیط،لباس وبدنمان است.
حدیث داریم که :((آب وجارو کردن جلوی خانه ، روزی رازیاد می کند.))
((ماندن خاکروبه در خانه ونشستن ظرف های کثیف شب وباقی ماندن آنها تا صبح مانع استجابت دعا و جذب موهبت ها می شود))
اگر زبانتن آلوده است به دروغ ،تهمت و... زبانتان مانع جذب موهبت است.
حدیث داریم که فحش دادن روزی را کم می کند و دروغ گفتن مانع روزی است.
البته لازم است یادآوری کنیم که شما کسانی را بشناسید که دروغ می گویند،ناسزا می گویند و قانون مندی طبیعت را رعایت نمی کنند.اما وضع مالی خوبی دارند.یادتان باشد که "روزی" فرا تر از توانگری مالی است.روزی آرامش این لحضه شماست، فرصت هایی است که به دست می آورید ،دوستان خوب،فرزند خوب و... همه ی این ها روزی محسوب می شوند.
خوردن و آشامیدن آنچه که از دیدگاه الهی حلال و پاک است به پاکیزگی درون و گرایش فطری خدا جویی و حقیقت جویی ما کمک می کند و برعکس آن نیز بر فطرت و سرشت ما اثر نا مطلوب می گذارد و میل و گرایش ما را به سپاس و کرنش الهی کم می کند.
قانون پاکی را گسترده ببینید و گسترده زندگی کنید.
 
قانون ششم
قانون سحر خیزی
ازسحر خیزی طبیعت پیام بگیریم.
ثابت شده است که فتو سنتز گیاهان با سپیده دم شروع می شود و چرخه تاریکی متوقف می شود و گیاه چرخه نوری خود را آغاز می کند.
صادقانه از خود بپرسید فتو سنتز شما از چه ساعتی شروع می شود؟
در اینجا برای بیان اهمیت موضوع به نقلدو حدیث از حضرت محمد (ص) می پردازیم.
" سحر خیز باشید زیرا سحر خیزی مایه برکت است" و " خواب صبحگاهی مانع روزی است"
حالااز یک دید گاه دیگر به سحر خیزی نگاه می کنیم :
از زمان مغرب یعنی زمانی که آفتاب غروب می کند وشب فرا می رسد و بیشتر و بیشتر همه جا را در خود فرو می برد . انرژی کیهانی بیشتر می شود. این ثابت شده است .
انرژی هستی افزون می شودطبیعت بسیار آرام می گیرد و ماهم باید آرام بگیریم که در قرآن آمده است"ماشب را مایه آرامش شما قراردادیم"
به همین خاطر است که شب هنگامی که انرژی هسته ای سرشار است خواب به شما آرامش بیشتری می دهد.
درشب همه ی عوامل انرژی بخش وجود دارد.این خوابیدن در اوج انرژی موجب شارژعصبی ومغناطیسی ما می شود.
روند افزایش انرژی کاینات از اذان مغرب شروع می شود وهمین طور تااذان صبح ادامه می یابد به طوری که هنگام اذان صبح انرژی هستی به اوج خود می رسد و ازاذان صبح تا اذان مغرب،به تدریج ازانرژی کا سته می شود وهرچه طول روز را طی می کنیم کمترو کمتر می شود .
پس اوج انرژی های هستی در لحظات پیش از طلوع است.اذان صبح تاطلوع آفتاب بهترین ومناسب ترین زمان ازدیدگاه انرژی هستی وکیهانی است وانرژی جذاب هستی آماده جذب و خلق وایجاد خواسته ها ونیات پاکی درونی شماست.
حدیث داریم که"هیچکدام از نمازهای روزانه تان به اندازه ی نماز صبح موثر نیست.بهترین نماز،نمازصبح است وبهترین زمان برای مراقبه ،صبح است"
 
قانون هفتم
قانون جمع
همیشه انرژی یک شخص ازانرژی یک گروه کمتراست.
ازآنجایی که انرژی یک جمع بیشتر است،جمع بودن باعث جذب موثرتر هدف می شود. خداوند جمع رادوست دارد((یدالله مع الجماعه))
تمام مراقبه ها وتلقین به نفسها ،زمانی موثرتر واقع می شوند که در جمع صورت پذیرند.قانون جماعت درمورد عباداتمان نیز صدق می کند.
عباداتی که در جمع صورت می گیرد بسیار بسیار موثرتر و خداپسندانه تر  است.
بعنوان مثال ارزش واهمییت نماز جماعت در قیاس با نماز انفرادی قابل مقایسه نیست.
اینکه می گویند صلح رحم طول عمر را افزایش می دهد ممکن است یکی ازدلایلش حضور در جمع باشد.
وقتی شنات به دیدار اطرافیان و خویشاوندان خود می روید ودر جمع آنها قرار می گیرید انرژی شما بسیار بسیار بیشتر می شود درنتیجه سلامتی شما افزوده شده و باعث طول عمر شما می شود.
امام رضا(ع) می فرمایند:"اگرشما یک چیز راتعهدکنید که انجام دهید من چهار چیز را برای شما ضمانت می کنم اگرشماتعهدکنید که صله رحم را انجام دهید من ضمانت می کنم که طول عمرتان افزایش یابد ، بستگانتان به شما علاقه مند شوند ، وارد بهشت شوید و رزق روزی تان فراوان شود."
 
باهم بودن را بسیار جدی بگیرید ، صله رحم ، مراقبه های گروهی را درفضای مثبت با هم بودن را 
 
قانون هشتم
قانون هماهنگی
به طبیعت نگاه کنید.به تمامی هماهنگ است .اگرهماهنگی در طبیعت نبود هیچ سیستمی ارزش خودش رانداشت وسیستم های منظم اگر هماهنگی نداشته باشند دچار نوعی بی نظمی واختلال می شوند.بدن ما مجموعه ای ازسیستم های منظم است.سیستم های گردش خون،گوارش،تنفس و...همه ی اینها وقتی درست کار میکنند که باهم هماهنگ باشند.
به هماهنگی هستی نگاه کنید هماهنگی پراکنش گرده ی گلها باجریان باد وزنبورعسل .پیام هماهنگی موجود در طبیعت برای ما این است که انسان نیز بعنوان عنصری از هستی باید باهستی هماهنگ باشد.
یکی ازتعریف هایی که از موفقییت وجوددارد این است که موفقییت یعنی پیش برد تمامی جنبه های زندگی بطور هماهنگ.
شماابعادگوناگونی دارید بعدجسمی ، بعدمالی، بعدفرهنگی، بعدمعنوی، بعدتفریحی و... که باید تمام این جنبه هارا باید باهم جلو ببریم.
هنرمندانه زیستن یعنی تمام ابعاد زندگی را با هم پیش بردن.
 
قانون نهم
قانون تنوع
طبیعت وهستی ما بسیار متنوع است .این همه حیوانات وگیاهان گوناگون .انواع واقسام
موجوداست. حتی تفاوتهای زیادی در یک گونه ی خاص از موجودات ، بین افرادگوناگون وجود دارد.شکل،رنگ،خصوصیات متفاوت دیگر .حتی در انسانها ،اثرانگشتهیچ دوانسانی شبیه یکدیگر نیستند.روحیاتشان،علایقشان،طرزفکرشان هرگزکاملا مثل هم نیست.
تنوع،ضدافسردگی است.تنوع به ما روحیه می دهد .
تنوع،جریان،حرکت و نشاط می دهد.طبیعت اگر پر برکت است،به خاطر تنوع فصول است
ماچهارفصل داریم .ماهها مختلفند.یک ماه گرم است. یک ماه سرد ویخبندان . یک ماه برگها در می آیند. یک ماه برگها می ریزند.
این تنوع هستی برای ما پیام دارد.
دراسلام سفر خیلی توصیه شده است. ما حتی حدیثی داریم که مسافرت روزی را زیاد می کند.
یکنواختی،کسالت روحی می آورد.اگرشما به طور مداوم در یک جا بنشینند،انجماد فکری و تعصب فکری به همراه خواهد داشت.
وقتی از شهری به شهر دیگر می روید ، بر اثر گوناکونی اب و هوا ساختار تنفسی شما مدام عوض می شود . وقتی نحوه تنفس تغییر کرد نحوه تفکر نیز تغییر می یابد.
هر دو سه سالی یکبار رنگ خانه خود را تغییر دهید. رنگ آمیزی منزل باید متنوع باشد.
تا جایی که امکان دارد در زندگی تان تنوع ایجاد کنید.
به رنگ ها ، به تنوع رنگ ها دقت کنید. سه رنگ در طبیعت بسیار زیاد است و این حتما برای ما پیامی دارد. آبی آسمان و دریا حتما برای ما پیام دارد. سبزی طبیعت حتما برای ما پیام دارد .
پیام این است : زندگی خود را با این سه رنگ آغشته کنید.
قانون تنوع را در محیط اطراف خود ،در فضا ،در رنگ و غیره رعایت کنید.
متنوع بودن را از طبیعت الهام بگیرید.  
 
قانون دهم
قانون کارما
قانون کارما،قانون علت ومعلول، قانونتابش و بازتابش و قانون عمل و عکس العمل نامیده می شود.
گفته می شود که هر چه می کنیم ،با هر نیتی که داریم ، هر عمل از ما ،تابشی است به بیرون که بازتابشی به درون دارد.
ببینید در طبیعت نور خورشید به زمین می خورد . اززمین به چشم شما می رسد و شما می توانید زمین را ببینید.
هر چیزی بازگشتی دارد.در کوه صدا می زنید ،صدا به دیوار کوه برخورد می کند و به سوی شما باز می گردد.
نیت شما به بیرون می تاباند و عمل به مقداری ضعیف تر ،چون نیت همیشه از عمل قوی تر است .این اعمال و نیات شما بازتابشی دارند که حتما به سوی شما باز می گردد.
تمام اعمال و نیات ما به خودمان باز می گردد،به قولی:
"هر چه کنی به خود کنی ، گر همه نیک و بد کنی"
و یا"از ماست که بر ماست"
و یا بهتر از همه این شعر مولانا :"این جهان کوه است و فعل ما ، صدا "
در قرآن کریم آمده است :"فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره و من یعمل مثقال ذره شرا یره" یعنی تمام اعمالی که انجام می دهیم به خودمان باز می گردد وبازتابش آنها را در زندگی خود خواهیم دید.
روایتی داریم که هر گرفتاری ورنج وعذابی که به شما میرسد نتیجه ی کردار شماست وبسیاری راهم خدا می بخشد.
درروایتی دیگر آمده است که "کارمای 3 چیز به انسان بر می گردد 1.ستم 2.مکر 3.پیمان شکنی" این ها ازآن تابش هایی هستند که با زتابشان در همین دنیا شامل حال انسان می شود.
همه ی اعمال ونیات مثبت وهمه ی اعمال ونیات منفی  به سوی ما باز می گردند.پس با نیات واعمال خوب ، از طبیعت ،"خوب" دریافت کنیم.
 
گیرم که  خلقی را به طریقی فریفتی
با دست انتقام طبیعت چه می کنی
 
نوشته : سید مجتبی حورایی

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۸/۲۰ توسط احمد عاقلي
بزرگ‌ترین فرودگاه جهان فردا افتتاح می‌شود

اولین پرواز در بزرگترین فرودگاه جهان با حضور اردوغان

پروژه فرودگاه سوم استانبول به عنوان بزرگترین فرودگاه جهان که یکی از بزرگترین پروژه های تاریخ جمهوری ترکیه است در آستانه افتتاح بوده و قرار است اولین پرواز آن فردا با حضور رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه انجام شود.

فردا اولین پرواز در فرودگاه سوم استانبول با حضور اردوغان انجام خواهد شد. 

آناتولی نوشت: پروژه فرودگاه سوم استانبول به عنوان بزرگترین فرودگاه جهان که یکی از بزرگترین پروژه های تاریخ جمهوری ترکیه است در آستانه افتتاح بوده و قرار است اولین پرواز آن فردا با حضور رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه انجام شود.

روند این پروژه که تحت نظارت رجب طیب اردوغان رئیس جمهور و بنعلی یلدریم نخست وزیر ترکیه اجرا شده از 90 درصد گذشته و اولین فاز آن 29 اکتبر عملیاتی خواهد شد.

فاز نخست این فرودگاه که طی پروژه ای 42 ماهه افتتاح خواهد شد ظرفیت روزانه 3500 نشست و برخاست هواپیما٬ 100 هزار مترمربع منطقه مسکونی٬ پارکینگ با ظرفیت 25 هزار خودرو٬ خط انتقال چمدان 42 کیلومتری٬ 143 راهروی انتقال مسافر٬ ظرفیت باربری 5,5 میلیون تنی و محوطه امنیتی 62 کیلومتری را داراست.

انتظار می رود با آغاز به کار این فرودگاه با ارزش اقتصادی 73 میلیارد لیر٬ برای 225 هزار نفر اشتغال زایی صورت گیرد.

این فرودگاه پس از تکمیل تمامی فازهای ساخت که طی سال‌های آتی انجام خواهد شد، می‌تواند سالانه میزبان ۱۵۰ تا ۲۰۰ میلیون مسافر باشد. نام این فرودگاه جدید هنوز اعلام نشده و قرار است فردا در جریان سخنرانی اردوغان مشخص شود.

قرار است در این فرودگاه ۲۵۰ شرکت هواپیمایی از کشورهای مختلف جهان حضور داشته باشند و خدمات ارائه دهند. 

قرار است در مراسم افتتاحیه این فرودگاه، امیر قطر، رهبر قبرس ترک‌نشین، رییس‌جمهور سودان، رییس‌جمهور صربستان، رییس‌جمهور قرقیزستان، وزیر خارجه ایران، نخست‌ وزیر بلغارستان، وزیر خارجه گرجستان و رییس‌جمهور مولداوی در این مراسم حضور داشته باشند.

 Ø¨Ø²Ø±Ú¯â€Œ ترین فرودگاه جهان در استانبول افتتاح می شود

اردوغان فردا «بزرگ‌ترین فرودگاه جهان» را افتتاح می‌کند

3. Havalimanı projesinin havadan görünümü


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۸/۰۶ توسط احمد عاقلي

افزایش نرخ ارز، تهدیدی که می تواند فرصت باشد

 

نرخ ارز و صادرات

 

 افزایش نرخ ارز تا چه حد می‌تواند به افزایش صادرات و خروج از رکود کمک کند و آیا افزایش نرخ ارز به تنهایی می‌تواند به توسعه صادرات کشور و دستیابی به بازارهای جهانی منجر شود؟ درخصوص ارتباط بین نرخ ارز و تراز تجاری کشورها، نظرات مختلفی وجود دارد؛ بنابراین پاسخ به این پرسش‌ها نیاز به بررسی ابعاد مختلف موضوع دارد. درخصوص جهش اخیر نیز باید به برخی نکات توجه شود.

افزایش نرخ ارز رونق صادرات را به همراه دارد

 

آنچه در ماه‌های اخیر در اقتصاد ایران رخ داده است، شوک ارزی ناشی از ناکارآمدی سیاست‌های اقتصادی است. اقتصاد ایران در اثر ناکارآیی سیاست‌های پولی و مالی، چهار دهه گرفتار چرخه «کاهش نرخ ارز حقیقی - شوک نرخ ارز» بوده است و این چرخه بارها در اقتصاد ایران تکرار شده است. در دوره‌های سرکوب نرخ ارز، کسری تراز تجاری کشور به وضوح منفی‌تر شده است، ولی در دوره‌های جهش نرخ ارز، اگر چه واردات کاهش یافته است، ولی اثری پایدار بر افزایش صادرات برجا نمانده است. این مساله ابهاماتی را به‌وجود آورده و موجب شده است در برخی مطالعات تجربی، ارتباط بین تغییرات نرخ ارز و صادرات در ایران اثبات نشود. درخصوص علت این مساله، توضیحاتی را به شرح زیر می‌توان ارائه کرد:

 اولا، بخش عمده‌ای از صادرات کشور شامل صادرات نفت و گاز، تابع متغیرهایی مانند سهمیه کشورها، بازاریابی، متغیرهای سیاسی، تحریم‌های خارجی، قیمت‌های جهانی نفت و ظرفیت تولید است. بنابراین تغییرات نرخ ارز تاثیر عمده‌ای بر صادرات این اقلام ندارد. 

ثانیا افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات ایرانی در بازارهای جهانی به عوامل متعدد داخلی و خارجی بستگی دارد. در این بین قطعا افزایش نرخ ارز یکی از عوامل اصلی بهبود رقابت‌پذیری محصولات ایرانی در بازارهای جهانی است، ولی علاوه‌بر آن، طیفی از متغیرها و شرایط دیگر نیز وجود دارد که تعیین‌‌کننده رقابت‌پذیری کالاهای ایرانی در بازارهای جهانی است.

 

گمرک

به‌عنوان مثال، عواملی مانند ضعف زیرساخت‌های اقتصادی، ناکارآیی بازارهای مالی، محیط کسب‌و‌کار نامساعد، بنگاه‌داری خردمقیاس، محرومیت از مزایای تجارت آزاد و عدم عضویت در پیمان‌های تجاری، انواع انحصارات، دخالت‌های دولت در بازارها، سهم پایین تحقیق و توسعه، موانع ناشی از تحریم‌های خارجی و مشکلات تعاملات بانکی، سیاست‌های تجاری ناکارآمد و... توان رقابت‌پذیری بنگاه‌های داخلی را در بازارهای جهانی به‌طور جدی کاهش داده است.

با این موانع، امکان توسعه بازارهای صادراتی و رقابت با رقبای خارجی وجود نخواهد داشت. در این شرایط تنها محصولاتی در بازارهای جهانی امکان حضور دارند که وابسته به منابع زیرزمینی یا برخوردار از رانت‌ها و یارانه‌های دولتی هستند. به این دلایل است که حتی با افزایش نرخ ارز، امکان حضور پایدار محصولات ایرانی در بازارهای جهانی فراهم نمی‌شود.

ثالثا، بنگاه‌های اقتصادی با رجوع به حافظه تاریخی خود انتظار دارند به دنبال شوک‌های ارزی و با فروکش کردن التهاب بازار، مجددا دولت همانند همیشه اقدام به تثبیت نرخ ارز اسمی و کاهش نرخ ارز حقیقی کند. شوک‌های ارزی اگر چه در کوتاه‌مدت‌، مزیتی برای صادرات فراهم می‌کنند، ولی باتوجه به بی‌ثباتی سیاست‌های ارزی، انگیزه‌ای برای افزایش ظرفیت تولید به‌منظور صادرات شکل نمی‌گیرد.  الزامات توسعه صادرات اقتصاد ایران برای خروج از رکود و مواجه نشدن با بحران بیکاری، به توسعه بازارهای صادراتی نیاز دارد. بدون تردید از اولین الزامات توسعه صادرات، اصلاح سیاست‌های ارزی و پایان دادن به سیاست غلط سرکوب نرخ ارز است. اصلاح سیاست ارزی باید در جهت ثبات‌بخشی به روند بلندمدت نرخ ارز حقیقی باشد. به بیان واضح‌تر، سیاست‌گذار باید در نهایت بپذیرد که در بلندمدت امکان تثبیت نرخ ارز اسمی همزمان با انبساط پولی وجود ندارد و نمی‌توان لنگر اسمی نرخ ارز را در یک اقتصاد تورمی جایگزین یک سیاست پولی کارآمد کرد. سیاست‌گذار باید هدف خود را ثبات نرخ ارز حقیقی و مدیریت متقارن نوسانات و شوک‌های ارزی قرار دهد.  همزمان با اصلاح سیاست ارزی، اقدامات دیگری نیز مورد نیاز است از جمله باید زمینه اصلاح بازارها و ثبات اقتصاد کلان، اصلاح ناکارآیی بازارها و حذف دخالت‌های قیمتی دولت فراهم شود. علاوه‌بر آن، لازم است زیرساخت‌های اساسی و بازارهای مالی توسعه پیدا کند و محیط کسب‌و‌کار بهبود یابد. همچنین برای افزایش رقابت‌پذیری بنگاه‌های داخلی و توانمندسازی بنگاه‌ها چاره‌ای جز افزایش مقیاس تولید، افزایش رقابت و کاهش انحصارات وجود ندارد. در نهایت برای دستیابی به بازارهای جهانی لازم است موانع سیاسی تجارت خارجی برطرف شود.

حمید آذرمند


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۸/۰۵ توسط احمد عاقلي

نظام مالی در اقتصاد ایران بانک محور است/ ضرورت تقویت و بازسازی بازار سرمایه

وزیر پیشنهادی اقتصاد؛

نظام مالی در اقتصاد ایران بانک محور است

ضرورت تقویت و بازسازی بازار سرمایه

 

فرهاد دژپسند، وزیر پیشنهادی اقتصاد می گوید: هر چند نظام مالی در اقتصاد ایران بانک محور است و بازار سرمایه نقش مسلط را در آن ایفا نمی‌کند، اما توسعه این بازار می‌تواند شکل جدیدی از تجهیز و تخصیص منابع را در اقتصاد ایران ایجاد کند. به عبارت صریح تر باید به بازسازی و تقویت بازار سرمایه کشور اقدام کرد تا مانع از پیچیده تر شدن مشکلات شود.

وزیر پیشنهادی اقتصاد درباره دیدگاه های اقتصادی و برنامه هایش برای وزارت اقتصاد گفت: قصد داشتم با توجه به شناختی که از اقتصاد ایران و اهداف و وظایف وزارت امور اقتصادی و دارایی دارم و بر اساس تجارب و عملکرد گذشته و مشورت با مسئولین و متخصصین، برنامه خود را اعلام کنم تا ضمن اینکه به مجلس ارائه می شود، بتوانم در اجرای آن از مسئولین، مدیران، اساتید دانشگاه، کارشناسان و صاحب‌نظران کمک بگیرم. به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از انتخاب، او تصریح کرد: در اجرای این برنامه لازم است از سایر دستگاه‌های اجرایی، سایر قوا، نهادها و سازمان‌ها،‌ بخش خصوصی، مسئولین، صاحب‌نظران و … کمک گرفت و اساساً هر برنامه‌ای به ویژه در سطح ملی با مشارکت مؤثر عوامل، نهادها و اشخاص مرتبط تحقق می‌یابد.

دژپسند گفت: در بررسی واقعیات اقتصاد ایران و با توجه به اهداف و وظایف وزارت امور اقتصادی و دارایی اقدامات زیادی باید مدنظر قرار گیرد که عمده آن‌ها در برنامه لحاظ شده است. ولی با توجه به شرایط کنونی اقتصاد ایران، انتخاب پیشران یا تم “گذر از تلاطم، به‌سوی اقتصاد باثبات” همراه با چندین پیشران دیگر، در کنار “برنامه‌های ساماندهی نظام‌های اقتصادی موجود” در راستای حرکت به سمت اقتصاد مقاوم، باثبات، مولد، متعادل و هوشمند جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است. لزوم ایجاد آرامش اقتصادی و مدیریت چالش های موجود در راستای حمایت از بخش تولید و نهایتاً بهبود وضعیت معیشت عموم مردم از دیگر اهداف این برنامه است.

وزیر پیشنهادی اقتصاد با بیان اینکه عرضه و تقاضای اقتصاد تحت تأثیر تکانه‌های داخلی و خارجی از خود واکنش نشان می‌دهند و عدم تعادل در بازارهای مختلف اقتصاد اعم از بازار کالا، سرمایه، پول و … را سبب می‌شوند، گفت: وظیفه مدیران اقتصاد در چنین شرایطی از یک طرف برقراری هر چه سریع‌تر تعادل در بازارهای اقتصاد و از طرف دیگر کاهش هزینه‌های مترتب بر عدم تعادل‌های اقتصاد است تا از این مسیر از کاهش کارایی بنگاه‌های تولیدی و همچنین رفاه عمومی جلوگیری شود. به‌طور طبیعی اولویت تصمیمات و اقدامات دولت در شرایط باید معطوف به تحکیم بنیان‌های اقتصاد داخلی و کاهش آسیب‌پذیری اقتصاد ناشی از شوک‌های داخلی و خارجی باشد. از آنجایی که ایجاد تعادل در بازارهای مختلف مستلزم کاهش نا اطمینانی‌ها نسبت به آینده است، تمرکز دولت می‌بایست بر ایجاد ثبات اقتصادی باشد. رشد اقتصادی پایدار و کاهش نرخ تورم و بیکاری در سایه ثبات اقتصادی شکل می‌گیرد.

او درباره معرفی «راهبردهای پیشران و ویژه» در برنامه خود اظهار داشت: راهبردهای پیشران نشان از اولویت‌های برنامه در شرایط کنونی دارد. این پیشران‌ها در شرایط کنونی به‌عنوان حرکت‌های اصلی پیش برنده هستند که به تحقق کل برنامه کمک می‌کنند و به برنامه در کنار سایر عوامل آن، قابلیت اجرایی بالا می‌بخشند. از طرف دیگر این پیشران‌ها می‌توانند نقاطی که به اندازه کافی رشد نکرده و ضعیف بوده و بالنده نیستند را برای کمک به تحقق برنامه تقویت کند.

دژپسند شش راهبرد برنامه خود را شامل:

گذر از تلاطم‌های ناشی از تحریم و مدیریت مخاطرات اقتصادی،

تأمین مالی فراگیر و ترغیب سرمایه‌گذاری،

بهبود محیط کسب‌وکار،

ارتقای توان تولید ملی و تعادل بخشی در بازارهای مختلف،

ارتقاء شفافیت و انضباط مالی- اداریو اقتصاد هوشمند

و توسعه زیرساخت‌های مرتبط ذکر کرد.

وزیر پیشنهادی اقتصاد در خصوص راهبرد پیشران «گذر از تلاطم‌های ناشی از تحریم و مدیریت مخاطرات اقتصادی» به اقدامات راهبردی مانند رعایت هماهنگی در سیاست‌گذاری پولی،‌ ارزی،‌ اعتباری و بودجه‌ای جهت حفظ ثبات اقتصاد کلان، حمایت از تولید با رویکرد صادرات محور و هدایت نقدینگی به سمت تولید و اقتصاد مولد، فعال نمودن ظرفیت‌های بیکار و بلااستفاده دارای توجیه اقتصادی و توان تولید رقابتی، ایجاد تسهیلات مالیاتی برای تولیدکنندگان به‌منظور عبور از مشکلات ناشی از تحریم‌های ظالمانه، استفاده از ظرفیت‌های قانونی برای کاهش رسوب کالا در اماکن گمرکی و کاهش زمان و هزینه تشریفات گمرکی ترخیص کالا در رویه‌های صادرات و واردات، بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماسی کشور برای پیشبرد مذاکرات اقتصادی مؤثر دوجانبه و چندجانبه بین‌المللی برای کاهش فشارهای تحریم و ممانعت از تشدید تحریمها، ایجاد زمینه‌های لازم برای جلب و جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی با اولویت کشورهای آسیایی و منطقه منا به ویژه کشورهای چین، هند، عمان، قطر و … با هدف ارتقای توان تولید و توسعه صادرات، استفاده کارا از دارایی‌های دولت و شرکت‌های دولتی برای توسعه سرمایه‌گذاری بخش خصوصی به صورت ابزار اهرمی و یا توسعه مشارکت عمومی و خصوصی، استفاده از ظرفیتهای تعامل با کشورهای آسیایی در تقویت فرآیند تولید و نظام تأمین مالی کشور با تأکید بر کشور چین، احیا کارکرد اصلی مناطق آزاد تجاری- صنعتی و ویژه اقتصادی در جهت افزایش جهشی صادرات غیرنفتی، ساماندهی طرح سهام عدالت در راستای حمایت از دهک‌های پایین درآمدی و همکاری فعالانه با دستگاه‌های اجرایی مربوط برای ایجاد کمربند ایمنی معیشتی به‌ویژه برای اقشار خاص اشاره کرد.

او همچنین درباره تأمین مالی فراگیر و ترغیب سرمایه‌گذاری ادامه داد: عمق کم بازار سرمایه و بانک محور بودن تأمین مالی در کشور موجب شده است بانکها برای تأمین منابع مورد تقاضا به بانک مرکزی وابسته شده و به این دلیل، کارکرد سیستم بانکی خود به عاملی تورم‌زا همراه با اختلال در امور تولیدی تبدیل شود. از طرف دیگر اگر بانکها در تأمین نیازهای مذکور ایفای نقش نکنند، بنگاههای اقتصادی بدون برخورداری از یک سازوکار مطمئن تأمین مالی، نمی‌توانند از رکود خارج شوند و سازوکارهای موجود چنین شرایطی را فراهم نمی‌کند.

دژپسند افزود: سؤال اصلی این است که نظام بانکی تحت چه شرایطی و به چه میزان قادر خواهد بود تغذیه‌کننده بنگاههای اقتصادی به‌منظور ایجاد شغل در مقیاس‌های بسیار بزرگ مورد نیاز باشد. از سوی دیگر، هر چند نظام مالی در اقتصاد ایران بانک محور است و بازار سرمایه نقش مسلط را در آن ایفا نمی‌کند، اما توسعه این بازار می‌تواند شکل جدیدی از تجهیز و تخصیص منابع را در اقتصاد ایران ایجاد کند. به عبارت صریح تر باید به بازسازی و تقویت بازار سرمایه کشور اقدام کرد تا مانع از پیچیده تر شدن مشکلات شود. در هر کشوری جهت نیل به رشد اقتصادی بلندمدت و ایجاد فرصتهای شغلی پایدار لازم است سرمایه‌گذاری‌ها به ارزش آفرینی منجر شود تا بتواند مزیت نسبی پایدار برای کشورها ایجاد کند.

وزیر پیشنهادی اقتصاد یکی دیگر از چالش‌های اقتصاد ایران، برای تحقق یک رشد سریع سرمایه‌گذاری و تولید را پایین بودن میزان بهره‌وری سرمایه عنوان کرد و افزود: اقتصاد کشور طی سال‌های وفور بی‌نظیر درآمدهای نفتی ظرفیت شغلی جدید مورد نیاز را ایجاد نکرده و لذا فشار سنگین افزایش سرمایه‌گذاری و تولید اشتغال به سال‌های آینده موکول شده است که مهم‌ترین ویژگی آن را می‌توان در کمبود قابل‌توجه منابع خلاصه کرد.

دژپسند چالش مهم دیگر در اقتصاد ایران را تجهیز ناکافی منابع ارزی برای رشد سرمایه‌گذاری و تأمین نیازهای فعالان اقتصادی برای فعال نگه‌داشتن چرخ اقتصاد و تجارت کشور دانست.

او همچنین از تسریع در اصلاح نظام بانکی در حوزه بانک‌های دولتی با هدف ارتقای کارآمدی بانک‌ها، مشارکت فعال در بازساماندهی نظام پولی و بانکی، افزایش توان تسهیلات‌دهی بانک‌ها از طریق افزایش سرمایه و واگذاری اموال و املاک مازاد، نهادسازی برای مدیریت معوقات بانکی و طراحی ابزارهای تشویقی و تنبیهی برای وصول مطالبات غیرجاری بانک‌ها، مولدسازی دارایی‌های دولت و شرکت‌های دولتی و اهرمی کردن دارایی‌های دولت، اهرمی کردن نقدینگی، مدیریت انتشار انواع اوراق بدهی و سایر ابزارهای تسویه و تهاتر با هدف ایجاد ترکیب بهینه بدهی‌های دولت، فعال‌سازی و به‌کارگیری ظرفیت‌های نهادهای مالی توسعه‌ای در تأمین مالی اقتصاد و سرمایه‌گذاری، گسترش ابزارها و نهادهای مالی نوین به‌منظور تأمین منابع مالی و مدیریت ریسک نظیر توسعه بیمه و تأمین مالی خرد و ایجاد یا فعال‌سازی صندوق‌های سرمایه‌گذاری جدید، گسترش گزینه‌های سرمایه‌گذاری جمعی با هدف تبدیل انگیزه‌های سفته‌بازی ویرانگر به سرمایه‌گذاری ارزش‌آفرین، توانمندسازی صنعت بیمه، تشویق رقابت و افزایش سهم بیمه‌های غیردولتی، افزایش ظرفیت پذیرش ریسک در بازار بیمه کشور و تأمین پوشش‌های بیمه اتکایی مورد نیاز حوزه سرمایه‌گذاری و تولید و حمایت از رشد و توسعه فین‌تک ها با هدف افزایش نوآوری در صنایع مالی را از جمله مهمترین برنامه ها برای تأمین مالی فراگیر و ترغیب سرمایه‌گذاری برشمرد.

دژپسند همچنین درباره «بهبود محیط کسب‌وکار، ارتقای توان تولید ملی و تعادل بخشی در بازارهای مختلف» اظهار داشت: بهبود محیط کسب‌وکار برای کاهش نااطمینانی کارآفرینان، فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و ارائه‌کنندگان خدمات نسبت به آینده، باید به‌طورجدی و با اولویت در دستور کار قرار گیرد. با توجه به اینکه محیط کسب‌وکار از طریق متغیرهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، زیست‌محیطی، فناوری و قانونی بر فعالیت بنگاه‌ها اثر می‌گذارد و کنترل آن‌ها در دست مدیران بنگاه‌ها نیست، یکی از وظیفه‌های دولت بهبود محیط کسب‌وکار و فراهم نمودن بستر کارآمد برای دستیابی به آرمان‌های ثروت‌آفرینی، شغل‌آفرینی و کارآفرینی است.

او تصریح کرد: محیط کسب‌وکار مناسب زمینه‌ساز سرمایه‌گذاری است. افزایش نرخ رشد سرمایه‌گذاری، ارتقای توان تولید ملی، افزایش فرصت‌های شغلی، افزایش سهم ایران در تجارت بین‌الملل، نیازمند فراهم کردن محیطی مناسب و شفاف برای فعالان عرصه اقتصادی است. بهبود محیط کسب‌وکار با محوریت قانون بهبود مستمر محیط کسب‌وکار مصوب مجلس با تأکید بر کاهش مداخله دولت در امور بنگاه‌داری بخش خصوصی، کاهش هزینه‌های مبادلاتی، تسهیل تأمین مالی توسعه بخش غیردولتی، پرداخت هزینه‌های ناشی از تصمیمات دولت بر بخش غیردولتی و مشارکت دادن مؤثر نمایندگان تشکل‌های بخش غیردولتی در تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم‌گیری‌های دولت از جمله راهبردهای وزارت خواهد بود.

دژپسند همچنین اظهار داشت: به‌رغم اینکه از ابتدای دولت یازدهم تاکنون تلاش‌های زیادی برای بهبود فضای کسب‌وکار انجام شد، رتبه ایران در شاخص سهوت فضای کسب‌وکار با کاهش ۲۸ پله‌ای از ۱۵۲ به ۱۲۴ رسید. اما هنوز تا تحقق اهداف تعیین‌شده در برنامه ششم،‌ فاصله زیادی وجود دارد. به همین دلیل باید در اجرای مواد (۲۲) و (۲۷) قانون برنامه ششم با همکاری دستگاه‌های اجرایی مرتبط اقدامات متعددی از جمله شناسایی و مواجهه با عوامل اصلی بازدارنده در بهبود محیط کسب‌وکار و تنقیح قوانین اقتصادی معارض با سهولت فضای کسب‌وکار، تدوین سیاست‌های کلان اقتصادی، مالی، تجاری و حمایتی به‌منظور توسعه افقی و عمودی زنجیره تولید محصولات دارای مزیت نسبی، تدوین سیاست‌های ناظر به جلوگیری از مداخله نهادهای سیاست‌گذار در تصمیم‌گیری فعالان اقتصادی و پیش‌بینی سازوکارهای لازم برای جبران خسارات و هزینه‌های وارده به آن‌ها، طراحی و تدوین سازوکار خروج نهادهای عمومی غیردولتی از محیط فعالیت‌های بخش خصوصی، برقراری ارتباط منظم و سازمان‌یافته با فعالان اقتصادی در جهت تبادل گفتمان برای بهبود فضای کسب‌وکار، طراحی سازوکار تسهیل دسترسی به مدیران ارشد وزارت و دستگاه‌های تابعه متناسب با رتبه بنگاه‌های اقتصادی، جلب مشارکت فعال و مؤثر تشکل‌های اقتصادی در تدوین یا اصلاح مقررات، بخشنامه‌ها و… و موثرسازی نقش شورای گفتگوی بخش خصوصی و دولتی در سیاست‌گذاری اقتصادی مورد توجه قرار گیرد.

دژپسند در ادامه گفت: ایجاد انضباط مالی به معنای پایبندی به قوانین بودجه، توازن دخل و خرج، سیاست‌گذاری مبتنی به قاعده به جای سیاست‌گذاری صلاحدیدی که نتیجه آن بی‌انضباطی در سیاست‌گذاری و بی‌انضباطی در اجرا است یکی از مهم‌ترین محورهای مورد تأکید در وزارت امور اقتصادی و دارائی در سال‌های آتی است. همچنین موضوع مبارزه با مفاسد نیز از دغدغه‌های مهم در این دوره است. وجود اقتصاد غیرشفاف یکی از چالش‌های فعلی کشور است و در این رابطه استفاده از فناوری‌های الکترونیکی مورد تأکید است. به طور مثال، استقرار گمرک الکترونیک و یکپارچه مجهز به فناوری‌های روز، زمینه‌ساز مبارزه با قاچاق و سالم‌سازی فضای کسب‌وکار خواهد بود.

او درباره بدهی های دولت نیز اظهار داشت: بدهی دولت‌ها به بخش‌های مختلف، نیز منجر به بروز چالش جدی دیگری شده. برای غلبه بر این چالش، روش مناسب تأمین مالی، تأمین مالی از مردم است که پارامترهای آن،‌ مثل نرخ، میزان و بازپرداخت و نکول آن، باید شفاف شود.

دژپسند اهم برنامه های خود برای ارتقاء شفافیت و انضباط مالی- اداری را برقراری اصول حاکمیت شرکتی در بانک‌ها، بیمه‌ها و شرکت‌های دولتی و تهیه الگوی «استقرار نظام مدیریت حرفه‌ای» در شرکت‌های دولتی، اعتمادآفرینی از طریق افزایش شفافیت، سلامت و انضباط اقتصادی و سیاست‌گذاری مبتنی بر قاعده و انضباط در طراحی و اجرا، ارتقای رویکرد پیشگیرانه در اجرای قوانین و مقررات به منظور جلوگیری از بروز فساد اقتصادی، پیاده‌سازی روش‌های نوین در شناسایی و پیشگیری از موارد مشکوک و تأمین مالی تروریسم و جرائم سازمان‌یافته، توسعه نظام مالیاتی نوین، بهره‌گیری از ظرفیت‌های نهادهای مدنی و واسط اقتصادی (اتاق بازرگانی، اتحادیه‌های صنفی و..) برای کاهش فرار و اجتناب مالیاتی، اجرای کامل قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات و طراحی سازوکار افشا و انتشار اطلاعات برای اعمال نظارت عمومی، به ویژه بهره‌گیری از ظرفیت رسانه‌های عمومی و جمعی با رویکرد انتشار برخط اطلاعات مالی و حمایتی بخش عمومی در محیط‌های الکترونیکی و حمایت از رسانه‌های متعهد برای پیگیری جرائم اقتصادی عنوان کرد.

او همچنین درباره بحث اقتصاد هوشمند که در برنامه های خود بدان اشاره کرده گفت: کاربرد فناوری‌های جدید در اقتصاد و تجارت نقش بسیار مؤثری در کاهش هزینه‌های تولید، افزایش بهره‌وری، افزایش قدرت رقابتی بنگاه‌های اقتصادی، به ویژه در مصاف با رقبای خارجی، و نوسازی جامعه و اقتصاد دارد، به همین دلیل سعی می‌شود در ادامه فعالیت‌های حوزه‌های ذی‌ربط در چند سال اخیر، با طراحی برنامه ویژه‌ای، توسعه کاربرد فناوری اطلاعات به صورت یک نهضت فعال در تمامی مأموریت‌های وزارت امور اقتصادی و دارایی پیگیری شود.

او تدوین نقشه راه اقتصاد هوشمند، ایجاد و توسعه سامانه‌های زیرساختی برای تحقق دولت الکترونیک و حرکت به سوی اقتصاد هوشمند از طریق طراحی، تکمیل و توسعه سامانه های مربوط از جمله سامانه جامع مالیات الکترونیکی، سامانه خزانه‌داری الکترونیکی، گمرگ نوین و الکترونیکی، توسعه و تکمیل سامانه جامع اموال دولت(سادا)، طراحی و پیاده‌سازی سامانه جامع امور شرکت‌های دولتی، سامانه مجامع و بنگاه‌ها، توسعه بستر یکپارچه تبادل اطلاعات اقتصادی کشور(بیتا)، استقرار کامل سامانه نظارت و هدایت الکترونیکی بیمه (سنهاب) و … و افزایش تعاملات الکترونیکی و کاهش مراجعات حضوری در کلیه نهادهای مالی، پولی و اعتباری را از جمله مهمترین اقدامات در این زمینه ذکر کرد.

دزپسند همچنین افزود: وزارت امور اقتصادی و دارایی به عنوان دستگاه سیاست‌گذار اقتصادی و بازوی اجرایی سیاست‌های اقتصادی دولت، باید نقش کلیدی خود را در مدیریت مؤثر بخش عمومی و اقتصاد کشور به صورت کارآمد ایفا کند. وزارت اقتصاد یک وزارتخانه کلیدی است و وظایف مهمی را قانون برعهده این وزارت‌خانه قرار داده است. راهبری و مدیریت امور مهمی ازجمله سیاست‌گذاری در حوزه بخش عمومی، مالیات، بازارهای مالی و بازرگانی، گمرک، خزانه داری کل کشور، بهبود محیط کسب‌وکار، بورس، خصوصی سازی، شرکت‌های دولتی، دارایی‌ها و بدهی‌های دولت، بیمه، نظارت بر امور بانکی، سرمایه‌گذاری خارجی و اخیراً مناطق آزاد، تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی بر عهده این وزارت‌خانه است.

وزیر پیشنهادی اقتصاد افزود: ارتقای جایگاه، کارایی و اثربخشی این وزارتخانه مستلزم بهسازی و اصلاح ساختار و نظام تصمیم‌گیری سیاست‌های اقتصادی از طریق تعامل مؤثر با نخبگان و خبرگان اقتصادی، صاحب‌نظران دانشگاهی و غیردانشگاهی، مدیران فعلی و پیشین مجرب، و همچنین طراحی سازوکارهای لازم در واحدهای ذی‌ربط وزارت خانه، برای ایجاد هماهنگی با سازمان برنامه‌وبودجه و بانک مرکزی به‌ویژه در زمینه‌های اتخاذ رویکرد، تصمیم‌گیری و اجرای سیاست‌های اقتصادی، توسعه مدیریت دانش، استقرار نظام پایش و نظارت، بودجه‌ریزی مبتنی بر عملکرد، الکترونیکی کردن فرآیندها، شفاف‌سازی اطلاعات، پاسخگویی، بهبود کیفیت مقررات، تعمیق حاکمیت قانون، برقراری نظم و انضباط مالی و مبارزه با فساد به ویژه فساد مالی است. به طور طبیعی طراحی ساختاری مناسب، و نظام اداری کارآمد و مؤثر همراه با توانمندسازی و استفاده از مدیران باانگیزه، مسئولیت‌پذیر، پرتلاش و توانمند فعلی و اعمال شایسته‌سالاری در انتصابات، می‌تواند نویددهنده ارتقای کیفیت سیاست‌ها و مدیریت بخش عمومی اقتصاد کشور باشد.

دژپسند همکاری با دستگاه‌های اجرائی ذی‌ربط بالاخص سازمان برنامه‌وبودجه کشور و بانک مرکزی برای بهبود ساختار و نظام تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی در حوزه امور اقتصادی کشور به منظور تقویت سازوکار تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کلان اقتصادی کشور، ایجاد رابطه هم‌افزا، همدلانه و همکارانه با مجلس، مشارکت در تنقیح قوانین مادر و شناسایی قوانین و مقررات ناکارآمد، منسوخ و مخل و اصلاح آن، اعمال شایسته‌سالاری در انتصابات با رویکرد به کارگیری هرچه بیشتر زنان و جوانان در سطوح مدیریتی، تشکیل هسته‌های اندیشه ورزی و تصمیم‌سازی برای تعامل مؤثر با نخبگان و خبرگان اقتصادی، کمک به تشکیل خانه اقتصاددانان برای به جریان انداختن دیدگاه‌ها و نظرات آنان در فرایند تصمیم سازی و سیاست‌گذاری، تأمین اطلاعات و گزارش‌های لازم برای دستگاه‌های نظارتی در راستای پاسخگویی مؤثر در چارچوب قوانین و مقررات و سهولت بخشی نظام ارتباطات و پاسخگویی مردمی و اجرای قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات را مهمترین برنامه های خود برای توانمندسازی نظام سیاست‌گذاری و اجرای اصلاحات ساختاری عنوان کرد


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۸/۰۴ توسط احمد عاقلي

دلالان دلار بر سر دو راهی

 

در پنجمین روز هفته، دومین افت متوالی دلار به ثبت رسید و سکه تمام بهار آزادی نیز از کانال ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان پایین رفت. روز چهارشنبه، شاخص ارزی در دامنه ۱۳ هزار و ۵۰۰ تا ۱۴ هزار تومان نوسان کرد و حدود ساعت ۴ بعدازظهر روی عدد ۱۳ هزار و ۶۰۰ تومان آرام گرفت که ۱۰۰ تومان کمتر از روز سه‌شنبه بود.

در کنار افت قیمت دلار، سکه تمام بهار آزادی نیز سیر کاهشی گرفت و با ۵۰ هزار تومان افت به ۴ میلیون و ۲۸۰ هزار تومان رسید. به گفته فعالان، در روز پنجم هفته معاملات چندانی در بازار انجام نمی‌شد و بیشتر معامله‌گران نیز تنها به‌دنبال سودهای لحظه‌ای بودند. درواقع کمتر کسی تمایل داشت دلار را نگهداری کند و هر کسی وارد خرید می‌شد، سعی می‌کرد با قیمت کمی بالاتر آن را به فروش برساند. اگر این اتفاق نمی‌افتاد، معامله‌گر سعی می‌کرد با کمترین ضرر ارز خریداری شده را به فروش برساند. به گفته برخی بازیگران باتجربه بازار ارز، با افزایش روزهای باثبات دلار، نوسان‌گیران بر سر یک دو راهی قرار گرفته‌اند: ماندن در بازار و خطر امکان برخوردهای امنیتی را به جان خریدن یا خروج از بازار با سودهای کسب شده از نوسان‌های پیشین. برخی دلالان در روزهای اخیر در لابه‌لای صحبت‌های خود عنوان می‌کنند که در ماه‌های پیشین سودهای زیادی را کسب کرده‌اند ولی بخشی از آن را در یک ماه اخیر از دست داده‌اند.

گروهی عنوان می‌کنند، دلارهایی که در قیمت‌های بالا خریداری کرده‌اند، را نتوانستند بفروشند و در صورت فروش در قیمت‌های پایین دچار ضرر زیادی می‌شوند. البته عده‌ای از آنها از ابتدای سال به اندازه‌ای سود کرده‌اند که بتوانند این ضرر را پوشش دهند.

گروه دیگری عنوان می‌کنند در هفته‌های اخیر برخوردهای امنیتی افزایش پیدا کرده است و دستگیری‌ها و مصادره ارزهای کشف شده آنها را دچار زیان کرده است.  به‌عنوان مثال، یکی از واسطه‌های باتجربه بازار عنوان می‌کرد در ۶ ماه ابتدایی سال‌جاری نزدیک به یک میلیارد تومان سود کسب کرده بود، ولی با دستگیری و مصادره بخشی از ارزهای کشف‌شده‌اش حدود ۵۰۰ میلیون دچار ضرر شد. او می‌گوید، در این شرایط ترجیح می‌دهد حداقل به‌طور موقت از بازار خارج شود و به سود کسب شده ماه‌های قبل قناعت کند.

این در حالی است که گروه دیگری که بعضا سود کمتری را از نوسانات برده‌اند، ترجیح می‌دهند همچنان در بازار فعال باشند. البته آنها سعی می‌کنند نکات احتیاطی زیادی را نیز رعایت کنند. اولین نکته‌ای که دلالان در روزهای اخیر سعی می‌کنند به آن توجه داشته باشند، همراه نداشتن هرگونه ارز خارجی است. عده دیگری سعی می‌کنند در فضای باز اقدام به معامله نکنند. آنها مشتری‌های تلفنی را به مکانی امن می‌برند و در آن جا تسویه‌های خود را صورت می‌دهند. عده‌ای در بازار عنوان می‌کنند، با امنیتی شدن بازار ارز بهتر است به سوی بازارهای دیگری مانند طلا و سکه بروند که خطرات امنیتی کمتری دارند. آنچه امروز برای معامله‌گران غیرمنتظره بوده است، عدم واکنش بازار به اخبار سیاسی و تحریمی است. از نظر برخی فعالان، همین موضوع نیز می‌تواند منجر به خروج بخشی از نوسان‌گیران از بازار شود، حداقل به صورت موقت.

این در حالی است که عده دیگری باور دارند، انتظارات بازار به صورت بنیادی تغییر نکرده است و جرقه‌ای می‌تواند قیمت را نوسانی کند.

 دنیای اقتصاد


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۸/۰۴ توسط احمد عاقلي

مدل مزیت رقابتی

پاسخی به معمای اقتصاد ایران: نقدینگی رو به بالا، تورم رو به پائین!

 در اقتصاد ایران دو پرسش اساسی وجود دارد که گویای وضعیت مبهم و متناقض است. ابهام و تناقض نخست این است که چرا طی سه سال گذشته، نقدینگی افزایش یافته و تورم کاهش داشته است؟ ابهام و تناقض دیگر این است که چرا برغم رشد نقدینگی ، بنگاه‌ها و واحدهای تولیدی دارای کمبود اساسی در خصوص نقدینگی هستند؟ برای پاسخ به پرسش‌های مزبور، ابتدا اشاره‌ای مختصر به تعاریف نظری و سپس به تبیین ابهامات پرداخته می‌ شود.

* پاسخ به پرسش اول:

۱- اجزا نقدینگی

نقدینگی شامل پول (اسکناس ،مسکوک در دست اشخاص و سپرده‏‏‌ها‏ی دیداری) و شبه‌‏پول (سپرده‌‏‏ها‏ی قرض الحسنه پس‌‏انداز، سپرده‌‏‏ها‏ی سرمایه‌ گذاری مدت‌دار و سایر سپرده‌‏‏ها‏)‏ ‏می‏‌ شود‏‏.

نقدینگی

جدول زیر اجزای نقدینگی برحسب پول و شبه‌‏پول‏ و سهم هر یک از نقدینگی را در پایان اسفند ۱۳۹۴  و مرداد  ۱۳۹۵ نشان می دهد:

monitoreconomy_ir-money-03

نمودار ذیل روند نقدینگی را نشان می دهد:

monitoreconomy_ir-money-02

۲- مفهوم پایه پولی

پایه پولی به دو صورت تعریف می شود:
۲-۱- بر اساس «مصارف» که شامل: بدهی بانک مرکزی به بخش‌های خصوصی (اسکناس و مسکوک در دست مردم)، بدهی بانک مرکزی به بانک‌ها(اسکناس و مسکوک نزد بانک‌ها، سپرده‌های قانونی و سپرده‌های اضافی بانک‌ها نزد بانک مرکزی) می‎گردد.
۲-۲- بر اساس «منابع» که شامل: خالص دارایی‌های خارجی بانک مرکزی، خالص دارایی‏‌های داخلی بانک مرکزی (خالص بدهی دولت و بانک‌‏‏ها‏ به بانک مرکزی) و خالص سایر دارایی‌‏‏ها‏(طلا و ارز) می‎گردد.

پایه پولی , رشد نقدینگی

شکل ۲. منابع و مصارف پایه پولی در اقتصاد ایران

 

ساختار پایه پولی از جهت مصارف در شکل زیر نشان داده شده است.

نقدینگی

۳- روند نرخ تورم

جدول زیر تورم سالانه را طی ۱۵ سال گذشته نشان می دهد:

monitoreconomy_ir-money-06

۴- رابطه تورم و نقدینگی

بر اساس مبانی نظری، مهمترین عامل ایجاد تورم و افزایش سطح عمومی قیمت‎ها، افزایش نقدینگی می باشد. نقدینگی یا حجم پول نیز از مسیر «پایه پولى» و «ضرایب فزاینده نقدینگى» تعیین مى‌شود. با توجه به اینکه طی سه سال گذشته، نقدینگی و پایه پولی افزایش یافته است و بنا به تعریف نظری تورم نیز باید افزایش پیدا کند، پرسش مهم اینست که چرا روند نرخ تورم در سال‌های اخیر نزولی بوده است؟ پاسخ پرسش مزبور، به چهار عامل بازگشت دارد بعبارت دیگر این چهار عامل کاهش تورم همراه با افزایش نقدینگی را توجیه می نماید.

الف. رشد نقدینگی از طریق ضریب فزاینده

رشد نقدینگی از طریق «ضریب فزاینده» اثرات تورمی کمتری در مقایسه با رشد نقدینگی از طریق «پایه پولی» دارد. به عبارت دیگر در ۳ سال اخیر نقدینگی رشد فزاینده ای داشته است و از ۴۰۶ هزار میلیارد تومان در ابتدای سال ۱۳۹۲ به ۱۰۹۹ هزار میلیارد تومان در مرداد ماه سال جاری افزایش پیدا کرده است و در حدود ۱۷۰ درصد رشد داشته است. ولی این رشد بیشتر از طریق ضریب فزاینده نقدینگی بوده است. رشد نقدینگی از مسیر ضریب فزاینده آثار تورمی خفیف‌تری دارد.

ب. افزایش شبه پول به جای افزایش پول

همانطور که گفته شد نقدینگی از پول و شبه پول تشکیل شده است. افزایش یا کاهش هر یک از این اجزا اثرات تورمی متفاوتی بر جای می گذارد. در صورتی که رشد ضریب فزاینده همزمان با افزایش سهم «شبه‌پول» باشد، اثرات تورمی آن کمتر است. چرا که شبه پول قدرت نقد شوندگی پایین تری نسبت به پول دارد و از اینرو اثرات تورمی آن نیز به نسبت پول پایین تر است. لازم به ذکر است که سهم شبه پول در میزان نقدینگی مرداد ماه ۱۳۹۵، حدود ۸۶.۶ درصد و سهم پول حدود ۱۳.۴ درصد بوده است. براساس آمار شش‌ماهه بانک مرکزی، نسبت به مسکوکات و اسکناس نسبت به کل سپرده‏ها، حدود ٢٠ درصد کاهش پیدا کرده است. بنابراین هنگامی که گفته می شود حجم نقدینگی افزایش پیدا کرده، این افزایش تماما از سکه، مسکوکات یا سپرده دیداری نیست، بلکه بخش غالب افزایش نقدینگی از طریق افزایش شبه پول بوده است. بدین معنی که میزان شبه پول از ۳۴۷ هزار میلیارد تومان در ابتدای سال ۱۳۹۲ به ۹۵۱ هزار میلیارد تومان در مرداد ماه سال جاری افزایش پیدا کرده است و رشد ۱۷۴ درصدی را به همراه داشته است، حال آنکه میزان پول از ۱۱۳ هزار میلیارد تومان در ابتدای سال ۱۳۹۲ به ۱۴۷ هزار میلیارد تومان در مرداد ماه سال جاری رسیده است و تنها ۳۰ درصد رشد داشته است.

ج. افزایش نسبت دارایی های خارجی به دارایی های داخلی در پایه پولی

تغییر ترکیب پایه پولی نیز به شکل افزایش سهم «دارایی‌های خارجی» و کاهش سهم «دارایی‌های داخلی» ظهور و بروز داشته که به کاهش تبعات تورمی افزایش نقدینگی می‌انجامد. افزایش پایه پولی زمانی که از کانال «دارایی‌های خارجی» ‌باشد، آثار تورمی کمتری در مقایسه با افزایش پایه پولی از کانال «دارایی‌های داخلی»‌ به جا می‌گذارد. بنابراین هر چند پایه پولی نیز در این سه سال رشد فزاینده ای داشته است. از ابتدای سال ۱۳۹۲ تا ابتدای سال ۱۳۹۵ ، پایه پولی رشد ۵۷ درصدی داشته، ولی این افزایش بیشتر از طریق دارایی های خارجی بوده که دارای آثار تورمی آن محدودتر می باشد.


نکته مهم در اقتصاد ایران اینستکه هر سه عامل مزبور طی سه سال گذشته، در ترکیب رشد نقدینگی ظاهر شده‌اند:
* ضریب فزاینده به عامل اصلی رشد نقدینگی تبدیل شده است؛
* ترکیب اجزای نقدینگی به سمت افزایش سهم شبه‌پول حرکت کرده است؛
* از سال ۱۳۹۴ نیز ترکیب پایه پولی به سمت دارایی‌های خارجی تغییر پیدا کرده است.
وقوع هر سه این عوامل– به‌خصوص رسیدن سهم شبه‌پول در نقدینگی به بیشترین سطوح تاریخی-موجب شد به‌رغم رشد بالای نقدینگی، اثرات تورمی آن حداقل در کوتاه‌مدت و تاکنون محدود باشد (جلالی نائینی و همکاران، ۱۳۹۴).

د. کاهش موثر تقاضا

از سویی دیگر کاهش موثر تقاضا نیز عاملی برای کاهش تورم و ثبات نسبی قیمت کالاها می باشد. این کاهش تقاضا هم از سوی مردم و هم از سوی هزینه های دولت اتفاق افتاده است. لذا برغم افزایش نقدینگی، تقاضا در اقتصاد پایین آمده واثرات تورمی انبساط پولی مشاهده بوجود نیامده است».

* پاسخ به پرسش دوم:

چرا برغم نقدینگی بالا در کشور، بنگاه‏ها دارای تنگناهای شدید مالی هستند!
در پاسخ به این پرسش نیز باید گفت که نقدینگی در سیستم بانکی بسیار کم است. چرا که از یکسو تسهیلات پرداخته شده، به سیستم بانکی بازنگشته است و به همین دلیل بانک‌ها قادر به پاسخ‌گویی به تامین سرمایه‌ در گردش بنگاه‌های اقتصادی نیستند. از سوی دیگر نیز بخش قابل توجهی از سرمایه گذاری بانکها در سالهای گذشته معطوف به سرمایه ‏گذاری در بخش ساخت و ساز مسکن گردیده بود. از آنجا که رکود قابل توجهی در این بخش وجود دارد، لذا منابع بانک‌ها قفل شده و قابلیت نقد شوندگی ندارد.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۷/۲۹ توسط احمد عاقلي

نقدینگی نقدینگی است؛‌ چه با ضریب فزاینده و چه با پایه پولی

عمده تفاوت میان خلق نقدینگی از طریق پایه پولی (منابع بانک مرکزی) و ضریب فزاینده (نظام بانکی) در نحوه تخصیص پول است. در مورد اول، گردش اول پول در اقتصاد با تخصیص دولت انجام می شود و سایر گردش های بعدی از طریق نظام بانکی صورت می پذیرد اما در مورد دوم، تمام گردش پول از طریق نظام بانکی صورت می پذیرد.

عمده تفاوت میان خلق نقدینگی از طریق پایه پولی (منابع بانک مرکزی) و ضریب فزاینده

(نظام بانکی) در نحوه تخصیص پول است. در مورد اول، گردش اول پول در اقتصاد با تخصیص

دولت انجام می شود و سایر گردش های بعدی از طریق نظام بانکی صورت می پذیرد اما در

مورد دوم، تمام گردش پول از طریق نظام بانکی صورت می پذیرد.

برای مثال در صورتی که ضریب فزاینده برابر ۵ بوده و پایه پولی برابر ۱۰۰ واحد باشد،

نقدینگی برابر ۵۰۰ واحد است. حال اگر ۲۰ واحد پایه پولی از منابع بانک مرکزی افزایش یابد،

در جمع ۱۰۰ واحد نقدینگی (حاصلضرب پایه پولی افزایش یافته در ضریب فزاینده) افزایش

خواهد یافت که ۲۰ واحد اولیه در ابتدا توسط دولت تخصیص داده شده و ۸۰ واحد

باقیمانده که به واسطه ضریب فزاینده به نقدینگی اضافه می شود، از طریق نظام بانکی

تخصیص پیدا می کند. حالت دیگر، تغییر ضریب فزاینده از ۵ به ۶ و افزایش نقدینگی به

میزان ۱۰۰ واحد است که در این حالت، ۱۰۰ واحد ایجاد شده به طور کامل از طریق نظام

بانکی تخصیص خواهد یافت.

با توجه به اینکه عمده تفاوت این دو حالت از خلق نقدینگی تنها در تخصیص مرحله اول

آن است،‌ باید گفت که تخصیص منابع از طریق دولت آنجایی برای اقتصاد مضر و تورم زاست

که پایه پولی ایجاد شده وارد بودجه شود؛ در غیر این صورت در شرایطی که پایه پولی ایجاد

شده توسط بانک مرکزی برگشت پذیر بوده و با سازوکارهای مناسبی به تولید تخصیص

یابد، خلق نقدینگی صورت گرفته می تواند مفید باشد.

در مقابل،‌ چه در حالت خلق نقدینگی از طریق پایه پولی و چه از طریق ضریب فزاینده، نظام

بانکی نقش عمده ای در خلق و تخصیص منابع پولی در اقتصاد دارد اما همانطور که مشاهده

شده است مسائلی چون معوقات بانکی، شرکت داری بانک ها، عدم توجه به توصیه های

بانک مرکزی در تخصیص منابع به حوزه های مختلف و … نشان می دهد که بانک ها در

تخصیص منابع موفق عمل نکرده اند؛ لذا افزایش قدرت وام دهی بانک ها در این شرایط،

بسیار مضر بوده و به افزایش معوقات بانکی، شرکت داری و سرمایه گذاری در

فعالیت های غیرمولد دامن می زند.

به طور کلی نیز می توان گفت که افزایش حجم نقدینگی مستقل از اینکه از طریق

ضریب فزاینده یا پایه پولی ایجاد شده باشد، اگر به شکل فعلی از طریق نظام بانکی

تخصیص یابد سبب افزایش تورم می گردد. بنابراین به نظر می رسد با توجه به اینکه

هدف دولت کنترل تورم است،‌ این تصمیم اثری عکس داشته و سبب افزایش تورم

در آینده خواهد شد. لذا ضروری است این سیاست مورد بازنگری قرار گرفته و

سیاست گذاری های پولی با جامع نگری بیشتر و با نگاه علمی انجام پذیرد.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۷/۲۹ توسط احمد عاقلي

نقدینگی، پول و شبه پول ، پایه پولی

و پول پر قدرت و ضریب فزاینده نقدینگی به زبان ساده

هرگونه افزایش در پایه پولی یا «پول پرقدرت» منجر به افزایش چند برابر آن (معادل ضریب فزاینده نقدینگی) در نقدینگی می‌شود.
 

حتما در یادداشت های مختلف درباره نقدینگی، پول و شبه پول ، پایه پولی و پول پر قدرت و ضریب فزاینده نقدینگی شنیده اید.ما در این مطلب هر یک از این عوامل را به صورت ساده تعریف کرده ایم:

 نقدینگی

 نقدینگی به‌طور کلی از سه جزء «اسکناس و مسکوک»، «سپرده‌های دیداری» و «سپرده‌های غیردیداری» تشکیل می‌شود. جمع دو جزء نخست نشان‌دهنده «پول» و جزء آخر معرف «شبه پول» است.

 پول و شبه پول

 در بین دو جزء نقدینگی، «پول» خاصیت «نقدشوندگی» بیشتری دارد و دارای سرعت گردش بیشتری در اقتصاد است و در مقابل، «شبه‌پول» اگرچه می‌تواند با استفاده از ابزارهای اعتباری و اوراق، برای خرید کالاها و خدمات مورد استفاده قرار بگیرد، اما به دلیل پایین بودن میزان نقدشوندگی و ماهیت آن به‌عنوان یک سپرده مدت‌دار بانکی، از سرعت گردش پایین‌تری برخوردار است.

یکی از مهم‌ترین خصوصیات شبه‌پول، ضد تورمی بودن آن در کوتاه‌مدت است چرا که دارندگان این دارایی لااقل برای مدتی از هزینه و خرج کردن آن منصرف شده‌اند.

پایه پولی و پول پرقدرت

در ادبیات اقتصادی، «پایه پولی» میزان دارایی‌ها یا بدهی‌های ترازنامه‌ای بانک مرکزی را نشان می‌دهد که به دلیل آنکه پس از چرخش در شبکه بانکی، چند برابر شده و نقدینگی را تشکیل می‌دهد، به پول پرقدرت معروف است. پایه پولی درواقع نشان‌دهنده رشد پول و شبه‌پول در طول یک مدت مشخص است. هرگونه افزایش در پایه پولی یا «پول پرقدرت» منجر به افزایش چند برابر آن (معادل ضریب فزاینده نقدینگی) در نقدینگی می‌شود.

ضریب فزاینده نقدینگی

«ضریب فزاینده» متغیر مهم دیگر در آمارهای پولی است که رابطه میان نقدینگی و پایه پولی را بیان می‌کند. ضریب فزاینده نشان‌دهنده نسبت میزان نقدینگی به پایه پولی است که در واقع بیان‌کننده میزان خلق پولی است که سیستم بانکی قادر است به ازای هر واحد پول بانک مرکزی ایجاد کند.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۷/۲۹ توسط احمد عاقلي

تفاوت سامانه نیما و سنا چیست؟

 

سامانه سنا و نیما هر دو سامانه ای ارزی اما با کارکردی متفاوت است.

 

به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از ایبِنا، صحبت بر سر نرخ ارز چند وقتی است که جذاب شده و متقاضیان این نرخ باید به فراخور فعالیت و نوع درخواست خود، به بخش های مختلفی سر بزنند که در زیر دو سامانه سنا و نیما و تفاوت این دو سامانه با یکدیگر توضیح داده شده است:

سامانه سنا

این سامانه درگاهی است که در صرافی ها باید معاملات روزانه ارزی شان را در آن ثبت کنند. این سامانه در آدرس اینترنتی https://www.cbifs.com/sana در دسترس است. اطلاعیه صرافان موظف به ثبت تمامی معاملات ارزی‌شان در سنا یا سامانه نظارت ارز شده‌اند و چنانچه تخلفی از آنها سر بزند یا بخواهند از ثبت معاملاتشان امتناع کنند با برخورد بانک مرکزی مواجه می‌شوند.

مزایای سامانه سنا

خــریـد و فروش ایـنـتـرنـتی ارز،‌ حسابداری، خزانه‌داری، دسترسی آنلاین به حساب بانکی و امکان گرفتن قیمت تمام‌شده بخش‌های مختلف این نرم‌افزار را تشکیل می‌دهند. با فعال شدن تمامی بخش‌های سامانه نظارت ارز، صرافی می‌تواند علاوه بر گرفتن قیمت تمام‌شده و تعریف سود و زیان معامله‌هایش، با اتصال به بانکی که در آنجا صاحب‌ حساب است عملیات برداشت و واریز وجه را نیز انجام دهد.

سامانه نیما 

نیما که همان نظام یکپارچه معاملات ارزی است و برای اینکه خریداران و فروشندگان بتوانند به راحتی ارز را تامین کنند، توسط بانک مرکزی راه اندازی شده و فعالیت خود را شروع کرده است. خریداران و فروشندگان به وسیله این سامانه می توانند در محیط الکترونیک، فرآیندهای ارزی خود را با توجه به نیازهایشان انجام بدهند. در اولین گام همه ی صرافی ها به عنوان فروشنده ارز و وارد کننده برای تامین نمودن ارز کالاهای وارداتی به عنوان متقاضی خرید ارز به شمار می روند.

این سامانه (سامانه نیما) برای سیاست گذاران مدیریت بازار ارز را فراهم نموده و همچنین برای متقاضیان ارز امکان فعالیت های روشن و دقیق را محیا کرده است. در صورتی بازرگان ها می خواهند سفارش های غیربانکی شان را ثبت کنند باید به سامانه جامع تجارت مراجعه نمایند. سامانه نیما توسط بانک مرکزی راه اندازی شده تا هرگونه فعالیت در جهت تامین ارز و سفارش های غیر بانکی به راحتی انجام شود.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۷/۲۹ توسط احمد عاقلي

Related image

الان وقت خریدن دلار است یا فروحتن آن؟

 

کارشناسان می‌گویند در شرایط کنونی، پس‌انداز کردن در حساب ارزی، کم‌ریسک‌ترین روش است

با افزایش تب خرید و فروش ارز در بازار و توصیه های کوچه بازاری نسبت به خرید یا فروش ارز، این سوال در ذهن مردم است که دلار بخریم یا بفروشیم؟

 تب خرید و فروش ارز میان مردم طی ماه های اخیر به حدی بالا گرفت که در هر جمع و گروهی صحبت از دلار و خرید و فروش آن بود و پیر و جوان، زن و مرد به دنبال قیمت لحظه ای ارز و به خصوص دلار بودند.

این جو روانی و مشورت ها و توصیه های دهان به دهان، باعث شد مردم خریدار شوند و دلار و یورو و سایر ارزها، راه بازار به سمت خانه مردم را در پیش بگیرند و همین اقدامات گاها غیرتخصصی خود باعث برهم خوردن تعادل بازار شد.

اما با تغییر شرایط و نزولی شدن بازار، عده ای فروشنده شدند و عده ای خریدار؛ در روزهای اخیر نیز عبدالناصر همتی درباره شرایط بازار ارز، اظهار داشت: ارز محصول خوبی برای سرمایه گذاری نیست و ریسک بالایی دارد؛ مردم بهتر است برای سرمایه گذاری محصولات دیگری را مورد توجه قرار دهند.

به گزارش ایبنارییس کل بانک مرکزی افزود: ما به دنبال ایجاد تعادل در بازار هستیم و معتقدیم ثبات در بازار بسیار مهم است و برای ایجاد آن تمام تلاش خود را خواهیم کرد. نکته قابل توجه میزان ارزهای خانگی است که طبق آمار غیر رسمی ۲۰ میلیارد دلار ارز در خانه ها حبس شده که موجب می شود چندین سوال در ذهن ایجاد شود که آیا ورود مردم عادی به این بازار از ابتدا صحیح بوده یا خیر؟ مردم دلار بخرند یا بفروشند؟ مردم ریال و نقدینگی سرگردانی که در دست دارند را کجا سرمایه گذاری کنند؟ ارزهای خانگی به سمت سیستم بانکی هدایت شود یا خیر؟ و بسیاری دیگر از سوالات ها و ابهام ها که این روزها در ذهن بیشتر ایرانی‌ها مرور می شود.

به گزارش ایبِنا، در همین راستا، آیت محمد ولی؛ رییس اتحادیه طلا و جواهر با بیان اینکه دارندگان سرمایه بهترین کارشناس برای تشخیص محل سرمایه گذاری دارایی خود هستند، اظهار داشت: توصیه فعالان این بازار به مردم عادی عدم ورود به بازار و خرید و فروش است، زیرا با توجه به بالا بودن ریسک خرید و فروش در این بازار، ورود و فعالیت در این بازار نیازمند صبر و تحمل تمامی ریسک ها و خطرات آن است.

وی افزود: اگر مردم سرمایه خود را در اینگونه بازارهای سرمایه گذاری می کنند، باید صبور باشند زیرا در کوتاه مدت سودده نخواهد بود و به دلیل نوسانات زیاد، به تعادل رسیدن بازار زمانبر خواهد بود.

لزوم جمع‌آوری نقدینگی سرگردان دست مردم

به اعتقاد برخی دیگر از کارشناسان خرید و فروش ارز توسط مردم بیشتر یک حرکت دومینویی و روانی است تا تصمیم گیری جدی و اقدامی تخصصی که در همین راستا، سعید مجتهدی، صاحبنظر پولی در گفتگو با خبرنگار ایبِنا درباره خرید یا فروش ارز در شرایط فعلی اقتصاد کشور، معتقد است: باید تمهیداتی اندیشیده شود تا به غیر از متقاضیان واقعی از جمله واردکنندگان، مصارف خدماتی، مسافرتی، دارویی و ... که همه مصارف واقعی هستند، کسی در این بازار وارد نشود.

وی افزود: در چند ماه اخیر مردم به شکل دومینویی همه خریدار و همه فروشنده ارز شدند و به نظر من راهکار برای حل این موضوع توصیه به خرید یا فروش نیست، بلکه باید نقدینگی سرگردان دست مردم جمع شود.

این صاحبنظر پولی در ادامه تاکید کرد: باید شرایط اقتصاد به گونه ای باشد که نقدینگی دست مردم جمع شود و توانی برای ورود به چنین بازارهایی نداشته باشند. مجتهدی، گفت: در کشورهای پیشرفته تمامی خانه‌ها و آپارتمان‌ها در گرو بانک است و پول‌ها و دارایی مردم تعریف شده است و دولت باید برای این حجم از نقدینگی تعریفی داشته باشد تا پول‌ها از بازار جمع شود و راه حل این اقدام در دست اقتصاددان ها است.

ارز خود را نفروشید، سپرده گذاری کنید

بانک مرکزی با راه اندازی دوباره حساب های سپرده ارزی و یا خرید ارز از مردم سعی در جمع آوری ارزهای خانگی و در دست مردم داشت که برخی از فعالان این حوزه به مردم توصیه می‌کنند تا به سمت سپرده گذاری ارزی بروند و با این اقدام نه تنها ارزهای خانگی خود را در اختیار سیستم بانکی خواهند گذاشت و به منافع ملی کمک می کنند بلکه می توانند سود معقولی از این سپرده ها دریافت کنند.

احمد وفادار، یکی دیگر از فعالان بازار ارز در اینباره معتقد است: به نظر من اقدام صحیح در شرایط فعلی اقتصاد، سپرده گذاری ارزهای خریداری شده طی این مدت و ارزهای خانگی است، زیرا با این اقدام مردم هم از داراییی ارزی خود با کمترین ریسک ممکن نگهداری می کنند و هم با ارائه این ارزها به سیستم بانکی، چرخ تولید و اقتصاد کشور به حرکت در می آید.

وی افزود: اما اگر کسی تاکید بر ورود به این بازار و سرمایه گذاری دارد، فعالیت در بازار سکه به مراتب بهتر از بازار ارز است.

اما به اعتقاد برخی نقدینگی سرگردان دست مردم موجب می شود تا به فکر سرمایه گذاری در این بازار بیفتند و به جای توجه به خرید یا فروش ارز توسط مردم، باید فکری به حال ریال سرگردان در دست مردم کرد.

محمدحسین فاتحی در اینباره معتقد است : توصیه و اظهار نظر در اینباره دو منظر متفاوت دارد، از دیدگاه منافع ملی بهتر است مردم به صرافی ها و بانک های رسمی مراجعه کرده و ارز خود را به ریال تبدیل کنند تا توان دولت افزایش یابد و همچنین می توانند با ورود به بازارهای رسمی مثل اوراق سهام، دارایی و منابع خود را سرمایه گذاری کنند.

وی ادامه داد: اما اگر با در نظر گرفتن دیدگاه مردم و منافع آنها در اینباره اظهار نظر شود، به طور حتم مردم منافع و سود شخصی خود را ترجیح می دهند و به توصیه ها متناسب با اهداف و دارایی خود و همچنین کسب سود توجه می کنند.

این کارشناس اقتصادی افزود: به همین دلیل نمی توان یک توصیه واحد برای همه درباره فعالیت در بازار ارز داشت زیرا با وعده و وعید نمی توان برای دارایی مردم نسخه پیچید. فاتحی در ادامه درباره نوسانات اخیر بازار ارز، توضیح داد: نوسانات اخیر بازار ارز به هیچ عنوان نتیجه مدیریت یا حُسن تدبیر بانک مرکزی نیست و شوک های بیرونی که وارد شده و پیش بینی مردم را تحت تاثیر قرار داده موجب شده تا بازار دچار نوسانات هیجانی شود.

وی درادامه گفت: به عنوان یک کارشناس اقتصادی به مردم توصیه می کنم اگر سود مطمئن و بلند مدت را می خواهند باید وارد بازار رسمی مثل بازار سهام شوند و نباید به دنبال سودهای یک هفته ای و کوتاه مدت بازار ارز که ریسک بالایی دارد، بشوند. هم منافع شخصی را به خطر می اندازد به لحاظ ملی موجب انحراف سرمایه های ملی از جریان اصلی و تولید و اشتغال به سمت بازارهای غیر رسمی و سیاه می شود.

نقش پُررنگ متغییرهای سیاسی و روانی در بازار ارز

مهدی پازوکی دیگر صاحبنظر اقتصادی نیز معتقد است نوسانات اخیر بازار ارز متاثر از متغییرهای اقتصادی نیست و هرگونه اتفاق و متغییر سیاسی و روانی بازار را تحت تاثیر قرار می دهد. وی در ادامه افزود: عوامل سیاسی به مانند زهری برای اقتصاد کشور خطرناک است و اگر بخردانه تصمیم گیری شود می توان از شرایط فعلی به موفقیت عبور کرد.

این صاحبنظر اقتصادی با تاکید بر اینکه رقم قابل توجهی سرمایه ارزی مردم در خانه ها نگهداری می شود که اگر این ارزهای خانگی به بازار باز گردد و یا در قالب سپرده گذاری ارزی، به سمت سیستم بانکی هدایت شود، به نفع کشور و اقتصاد خواهد بود.

پازوکی افزود: اقتصاد هیچ گاه فرمانپذیر نیست و باید علمی برخورد شود به همین دلیل باید با استفاده از روش های علمی اعتماد مردم جلب و پول های آنها به سمت سیستم بانکی هدایت شود زیرا ارقم ارزهای خانگی در خانه های مردم بسیار قابل توجه است.

حال با تمام این تفاسیر و اظهار نظرهای برخی متخصصان بازار ارز و سکه و صاحب نظران اقتصادی، باید دید مردمی که طی ماه های اخیر به بازار ارز ورود کرده اند به چه نتیجه ای می رسند و آیا تصمیم می گیرند بر سر ارزی که خریده اند، چه بلایی بیاورند، آیا به سیستم بانکی می سپارند یا در خانه نگهداری می کنند و یا باز هم به خرید ارز بیشتر با هدف افزایش قیمت و کسب سود، به روال گذشته ادامه می دهند


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۷/۲۱ توسط احمد عاقلي

 

کاهش فاصله کف و سقف در بازار دلار

 

دنیای اقتصاد : روز گذشته، قیمت دلار پس از عبور مقطعی از مرز ۱۵ هزار تومانی، به سطح ۱۴ هزار تومانی بازگشت. سکه تمام بهار آزادی نیز در این روز توان افزایشی خاصی را از خود نشان نداد و به سوی کانال ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی رهسپار شد. روز چهارشنبه، دلار معاملات خود را بالای مرز ۱۴ هزار تومانی آغاز کرد؛ ولی در ادامه در واکنش به احتمال تایید لوایح مربوط به FATF در شورای نگهبان تا محدوده ۱۴ هزار و ۴۰۰ تومان افت کرد؛ حدود ساعت یک بعدازظهر شایعه‌ای مطرح شد که شورای نگهبان به این لوایح ایراد وارد کرده است و همین موضوع موجب شد که قیمت دلار بار دیگر در مسیر افزایشی قرار بگیرد.

یک ساعت بعد، خبر دیگری مطرح شد که مصوبه CFT در دستور شورای نگهبان نبوده و هنوز این شورا اعلام نظر نکرده است. پس از انتشار این خبر بازار آرام‌تر شد و حدود ساعت ۵ بعدازظهر دلار روی عدد ۱۴ هزار و ۷۰۰ تومان آرام گرفت. این قیمت ۲۰۰ تومان کمتر از روز سه‌شنبه بود. در واقع دامنه نوسان در این روز بین ۱۴ هزار و ۴۰۰ تومان تا ۱۵ هزار و ۲۰۰ تومان بود. این در حالی بود که در روزهای قبل دامنه نوسان بعضا بیش از هزار تومان بود.

یکی دیگر از اتفاقات مهم روز گذشته، برخورد امنیتی با بعضی از دلالان بود. به گفته برخی حاضران در بازار، حدود ساعت ۳بعدازظهر دیروز، دلالان زیادی توسط نیروی انتظامی دستگیر شدند، امری که موجب شد روال معاملات بر هم بخورد و لفظ‌های خرید و فروش حالت مخفی به خود بگیرد. همچنین دیروز برخی خبرگزاری‌ها از فیلتر شدن برخی سایت‌های اطلاع‌رسانی قیمت خبر دادند. در این روز، سکه تمام بهار آزادی نیز نوسانات زیادی را تجربه کرد و در دامنه ۴ میلیون و ۵۰۰ تا ۴ میلیون و ۸۲۰ هزار تومان تغییرات خود را ثبت کرد. ساعت ۴ بعدازظهر، سکه ۴ میلیون و ۶۳۰ هزار تومان قیمت خورد؛ این قیمت به معنای ۱۲۰ هزار تومان افت برای این فلز گرانبها بود. آخرین خبرها آن بود که پس از ساعت ۴ بعدازظهر قیمت سکه تمام بهار آزادی تا ۴ میلیون و ۵۳۰ هزار تومان پایین رفت. به گفته برخی معامله‌گران فنی، سکه درصورتی‌که از مرز ۴ میلیون و ۴۸۰ هزار تومان افت کند، وارد موج نزولی خواهد شد.

دید دو گانه در بازار ارز

به گفته فعالان، دیدگاه‌های دو گانه‌ای نسبت به آینده دلار در میان معامله‌گران وجود دارد. برخی باور دارند، با نزدیک شدن به بررسی لوایح مربوط به FATF در شورای نگهبان قیمت دلار در مسیر کاهشی قرار خواهد گرفت. از نظر این عده، بازار یک کاهش دیگر را در پیش‌رو دارد و پس از آن واکنش معامله‌گران نسبت به کف ۱۲ یا ۱۳ هزار تومانی، تعیین‌کننده آینده قیمت دلار خواهد بود. برخی معامله‌گران فنی باور دارند تا زمانی که قیمت دلار بالای ۱۴ هزار و ۵۰۰ تومان قرار دارد، احتمال افت آن و قرار گرفتن در موج نزولی پایین است. با این حال، این ارز از نظر آنها برای قرار گرفتن در مسیر صعودی نیاز دارد که بالای مرز ۱۵هزار و ۲۰۰ تومان قرار بگیرد.

در این میان، دسته دیگری از معامله‌گران باور دارند، قیمت دلار در روزهای آتی دلیلی برای کاهش بیشتر ندارد؛ از نظر آنها هر قدر به تاریخ اجرایی شدن تحریم‌های آمریکا نزدیک‌تر شویم، احتمال ورود تقاضای احتیاطی به بازار بیشتر خواهد شد. این در حالی است که عده زیادی از معامله‌گران باور دارند، اثرات خبری مربوط به تحریم‌ها و قرار گرفتن اقتصاد ایران در آن در ماه‌های گذشته در بازار پیشخور شده است. از نظر این عده بازار ارز طی ماه‌های آینده با یک مشکل مهم برای افزایش قیمت مواجه است و آن عدم کشش تقاضا برای ورود به بازار است. از نظر این عده، تقاضای زیادی در ماه‌های گذشته به بازار به بهانه‌های مختلف وارد شده است. از نظر آنها بازار برای ورود تقاضای جدید نیاز به متغیرهای افزایشی زیادی دارد. عده دیگری باور دارند، کسانی که می‌خواستند وارد بازار ارز شوند در همان شهریورماه سپرده‌های خود را از بانک خارج کردند و قیمت بالای۱۶ هزار تومان جذابیت خاصی برای سپرده‌گذاران ندارد.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۷/۲۰ توسط احمد عاقلي
لطفعلی بخشی

 نایب رییس انجمن اقتصاددانان:

ترامپ به برجام باز نمی‌گردد | دولتمردان باید فکر راه چاره باشند

 لطفعلی بخشی، نایب رییس انجمن اقتصاددانان ایران، در ارزیابی صبحت‌های روسای جمهور ایران و امریکا گفت: سخنان ترامپ و روحانی در اصل تکرار صحبت‌های قبلی هر ۲دولت بود و سخنرانی این ۲نفر یعنی تغییری در مناسبات این دو کشور ایجاد نشده و در نتیجه انتظاری برای تغییر فضای اقتصادی نباید داشت.

لطفعلی بخشی درگفت‌و گو با خبرآنلاین اظهار کرد: ترامپ صحبت‌های قبلی خود را تکرار کرد و وعده داد که ابعاد تحریم‌ها را گسترش خواهد داد و این فشار را تداوم خواهد بخشید در واقع همان گونه که انتظار می رود،‌ وی سخن گفت .در مقابل روحانی نیز بحث را از مبنای دیگری پی گرفت که خلف وعده کردید و اول باید خلف وعده‌ها را جبران کنند. 

وی افزود: البته سخنرانی روحانی هوشمندانه بود اما باید توجه داشت در آن جلسه بحث مقایسه هوش مطرح نیست بلکه بحث قدرت مهم است برای نمونه ترامپ بدون داشتن متن و نوشته سخنرانی کرد و مسلط بود و با همه شوخی کرد و وقتی به او خندیدند راحت از این مساله گذشت و به عنوان یک ابرقدرت خود را معرفی کرد و برای دولت خود نسبت به دولت‌های قبلی ایالات متحده کلی امتیاز قایل شد. 

وی تصریح کرد: روحانی نیز بحث‌های همیشگی را تکرار کرد و حرف جدید نزد؛ او در واقع گلایه‌ها را مطرح کرد. 

وی گفت: بحثی که ترامپ و روحانی مطرح کردند در اصل تداوم مسیری است که در چند ماه گذشته بوده و هیچ تحول خاصی در این زمینه صورت نخواهد گرفت به عبارت دیگر متاسفانه صحبت‌های این ۲نفر به عنوان مسوولان دوکشوری که اکنون در تناقض با یکدیگر هستند،‌ نوید بخش هیچ‌گونه کاهش تهدیدات و ... نبود و در واقع ادامه روندی است که در چند ماه گذشته داشته‌ایم . 

 اروپا به خاطر ایران در روابط با امریکا ریسک نمیکند 

عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه تهران درباره توافق ۱+۴ و واکنش‌های دولتمردان امریکایی توضیح داد:‌ اتحادیه اروپا در واقع می‌خواهد که در مقابل ترک‌تازی امریکا بایستد اما اینکه تا کجا قدرت دارد و تا کجا منافعش ایجاب می‌کند،‌ مشخص نیست. باید توجه داشت اتحادیه اروپا با امریکا منافع اقتصادی فوق‌العاده‌ای دارد و صادرات اروپا به امریکا برابر با یک هزار و ۲۰۰میلیارد دلار است و این یعنی بخش وسیعی از نیروی کار اروپا کار می‌کند و کالای تولیدی به امریکا صادر می‌شود بنابراین اروپا به خاطر ایران نمی‌تواند ریسک کند و با امریکا درگیر شود و ما باید متوجه این مساله مهم باشیم. 

وی ادامه داد: ولی اتحادیه اروپا در عین حال سعی می‌کند در حدی که تحمل امریکا اجازه می‌دهد،‌تلاش کند دست به مانورهایی بزند ولی به نظر بنده آنچه پمپئو و بولتون در مقابل این ژست اروپایی‌ها گفتند،‌عکس‌العمل بسیار شدیدی بود. بخشی خاطر نشان کرد: باید دید این عکس‌العمل شدید را اروپایی‌ها چگونه جواب می‌دهند. 

کمک اروپا به ایران با هدف گرفتن امتیاز از امریکا

وی گفت: اروپا اگر به ما کمک می‌کند در واقع عملی تاکتیکی است و برای گرفتن امتیاز از امریکاست نه برای دفاع ۱۰۰درصد از ما زیرا آنها بین خود مسایلی دارند که می‌خواهند به این وسیله و با کمک به ایران از امریکا امتیاز بگیرند اما باید توجه داشت که نمی‌توانیم برای همیشه و طولانی مدت و یا وضعیت بحرانی‌تر روی کمک اروپا حساب باز کنیم. 

قیمت‌ها چه می ‌شود؟
وی درباره وضعیت ماه‌های آینده تحلیل کرد: دولتمردان باید فکر راه چاره باشند و اینکه چه کنند؛‌ دنیای سیاست دنیای احساسات نیست بلکه دنیای محاسبات است اگر ما نخواهیم حساب کنیم که قرار است به کجا برویم قطعا با مشکلات بزرگی مواجه خواهیم شد. یادمان باشد در دنیای سیاست،‌رفاقت و دوستی وجود ندارد بلکه منافع وجود دارد و اکنون نیز این منافع متاسفانه در بین بلوک‌های قدرت جهان برخلاف منافع ما شکل گرفته بنابراین ما باید بازی دیگری غیر از روال گذشته به میدان بیاوریم. با استفاده از روش‌های گذشته به جایی نخواهیم رسید و احتمالا اوضاع از این هم پیچیده‌تر خواهد شد. 

این اقتصاددان به تیم اقتصادی دولت برای تغییر روال فعلی گفت: روشی که تاکنون استفاده کرده‌ایم و داشته‌ایم در واقع جواب نداده بنابراین ادامه دادن آن به جایی نخواهد رسید باید در حرف‌ها و ایده‌ها و روش‌ها تجدیدنظر کنیم همچنین توجه کنید جمله روحانی مبنی بر شروع مذاکره در جلسه شب گذشته بیشتر تعارف بود تا دولت ترامپ قطعنامه شورای امنیت را بپذیرد در حالی‌که پذیرفتن این قطعنامه یعنی ترامپ به برجام برگردد که با روحیه‌ای که از دولت امریکا سراغ داریم،‌ این کار را نخواهد کرد زیرا ترامپ در ۶ماه گذشته بسیار زیاد روی مساله خروج از برجام سرمایه‌گذاری کرده بود و امتیاز داده و امتیاز هم گرفته بنابراین بعید می‌دانم ترامپ حرف خود را عوض کند و به برجام بازگردد. 


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۷/۰۷/۱۰ توسط احمد عاقلي
تحریم نفتی

 ایران در شرایط اقتصاد جنگی چه می‌کند؟

مردم چاره‌ای جز ایستادگی و مقابله ندارند | راه‌هایی برای دورزدن تحریم وجود دارد

آمریکا در نظر دارد میزان صادرات نفت ایران را به صفر برساند ولی تحلیل‌گران اقتصادی بر این باورند که این هدف آمریکا محقق نخواهد شد. البته انتظار می‌رود بعد از روز ۴ نوامبر، روزی که قرار است تحریم نفتی رسماً اجرا شود، میزان صادرات نفت ایران به مرز ۱.۳ میلیون بشکه در روز برسد.
 
بعد از اجرایی شدن دور اول تحریم ها علیه ایران ارزش ریال در مقابل دلار امریکا کاهش پیدا کرد. در این بازه زمانی ارزش ریال بالغ بر ۶۰ درصد کاهش پیدا کرد و نرخ تورم در کشور افزایش پیدا کرد. نگرانی در مورد تداوم افت ارزش ریال و افزایش تورم در ایران همچنان ادامه دارد و به همین دلیل طرح هایی برای حمایت دولت از طبقات پایین اقتصادی ارایه شده است. اگرچه هنوز ساز و کار کامل  این طرح‌های حمایتی دولتی به خصوص در روزهای بعد از اجرایی شدن تحریم  نفتی ارایه نشده است ولی یادآور نظام تخصیص کوپن برای مردم در سال‌های جنگ تحمیلی است، سال‌هایی که دولت تنها به منظور تامین نیازهای اولیه مردم با قیمت‌های یارانه‌ای و بسیار پایین اقدام به ارایه کوپن به خانوارها کرده بود.

آسیا تایمز نوشت: شرایط کنونی اقتصاد ایران شرایط جنگی است ولی این بار ایران با جنگ اقتصادی روبرو شده است . جنگی که  به تدریج به بحران ها دامن می زند و این بار از طرف امریکا به ایران تحمیل شد و ایران را در وضعیت تدافعی قرار داد.

بلومبرگ نیز در گزارشی  نوشت: بدون شک تحریم های امریکا شرایط اقتصادی ایران را سخت کرده است و مردم عادی بیشترین آسیب را از این فشارهای اقتصادی متحمل می شوند . افرادی که نه از رانت اقتصادی برخوردار هستند و نه به رانتهای اطلاعاتی دسترسی دارند . این افراد با موج افزایش تورم، افت ارزش پول ملی ، بحران تامین دارو و غذا و نیازهای ضروری خود روبرو می شوند و در فاصله چند سال به زیر خط فقر مطلق سقوط می کنند. این تجربه تلخی برای کشوری است که حجم بالایی از منابع نفت و گاز طبیعی دارد و تنها دلیل این بحران اقتصادی هم فشاری است امریکا به اقتصاد تحمیل می کند. اما این تحریم اقتصادی باعث نمی شود  امریکا به اهدافی که  از این تحریم ها برای خود ترسیم کرده است، برسد .

اقتصاد ایران روزهای سختی را پشت سر می گذارد ولی سیاستهایی هم برای کاهش فشارها بر مردم  توسط مقامات کشور تدوین شده است. سیاستهایی از قبیل فروش نفت ایران از طریق کشورهای دیگر، همکاری با اروپا برای ایجاد یک نظام مالی به منظور انتقال درامد نفتی به کشور یا استفاده از این درامد برای خرید مایحتاج کشور و  در نهایت دریافت درامد حاصل از فروش نفت ایران به چین و هند با واحد پولی همان کشورها یا امکان واردات کالاهای مورد نیاز از ان کشورها به ایران. تمامی این سیاستها در دور قبلی تحریم ها هم استفاده شد و این بار هم به کار گرفته می شود  ولی این دور از تحریم ها تفاوت فاحشی با دور قبلی دارد . در این دوره  تمامی کشورها ، حامی ایران و مخالف بدعهدی آمریکا هستند  ولی در دور قبلی تحریم‌ها تمامی کشورها حامی سیاست‌های امریکا بودند.

به هر حال باید پذیرفت که در شرایط جنگ اقتصادی علیه کشور، چاره‌ای جز مبارزه و ایستادگی وجود ندارد ولی چه بهترکه این ایستادگی‌ها هوشمندانه و با در نظر گرفتن بهترین راهکار موجود برای کمتر شدن اسیب به اقتصاد و زندگی مردم باشد.  


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۷/۰۷/۱۰ توسط احمد عاقلي

رفتار اقتصادی مردم نشانهٔ خدشه‌دار شدن سرمایه اجتماعی است

علی قنبری: ریسک خرید دلار بالاست چون قیمت از منطق اقتصادی تبعیت نمی‌کند

«علی قنبری» استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس اقتصادی گفت: دولت با اجرای سیاست‌های پولی، نقدینگی را به منظور مقابله با وضعیت کنونی، کنترل کند.

این استاد اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس و کارشناس اقتصادی در گفت‌وگو با خبرآنلاین افزود: مهم‌ترین نکته ای که می تواند مانع از تداوم این روند بشود اتخاذ سیاست های پولی مناسب به منظور کنترل نرخ نقدینگی به صورتی است که نقدینگی موجود در جامعه به سمت تولید حمایت شود.

وی در پاسخ به این سئوال که با توجه به میان مدت و بلندمدت بودن سیاست هدایت نقدینگی به سمت تولید آیا می توان این سیاست را سیاستی اثرگذار در شرایط فعلی تلقی کرد؟ گفت:بازار امروز از منطق اقتصاد تبعیت نمی کند و تحت تاثیر هیجان های سیاسی است ، در این صورت بپذیریم که حتی ابلاغ یک سیاست درست، فارغ از اثرگذاری دقیق و درست و اقتصادی ، می تواند تاثیر هیجانی و نه واقعی بر بازار بگذارد.

رشد قیمت دلار هیچ منطق اقتصادی نداشت
قنبری با تاکید بر اینکه افزایش نزدیک به سه هزار تومانی قیمت ارز در آخرین روز کاری این هفته به هیچ روی منطق اقتصادی نداشت، ادامه داد: بخش مهمی از این تحولات به مناسبات خارجی ما باز می گردد .

وی با تایید سخنرانی روحانی در نیویورک گفت: سخنرانی رییس جمهوری در نیویورک سخنرانی بسیار خوبی بود و پایبندی ما به قانون را نشان داد اما باید توجه کنید که این پایبندی هزینه هایی را دارد و بخشی از این زهینه ها نیز موج سواری بر تحولات بازار و به هم ریختگی آن است.

این کارشناس اقتصادی ادامه داد: پافشاری بر قانونگرایی و حرکت بر همین سیاق سبب می شود دنیا متئجه شود ما به دنبال صلح و آرامش هستیم و رفتار غیر منطقی ترامپ اثبات شود، نوساناتی که تحت تاثیر این عامل خارجی است، آرام خواهد گرفت.

وی گفت: مطمئنا امروز بازار ایران با آشفتگی روبروست و اقتصاد ایران از این زاویه تحت فشار قرار گرفته است اما بدانیم که ابلاغ سیاست هایی درست برای جمع آوری نقدینگی و هدایت آن به سمت تولید و سرمایه گذاری می تواند اقدامی موثر باشد.

دلار

قیمت دلار واقعی نیست
وی با تاکید بر اینکه قیمت دلار واقعی نیست، اضافه کرد: مردم به دلیل اینکه چشم انداز روشنی نسبت به آینده ندارند نسبت به خرید دلار در قیمت های 17 هزار تومان و 18 هزار تومان می‌کنند اما محاسبات نشان می دهد نرخ دلار در این حد و اندازه نیست و ریسک سنگینی متوجه خریداران خواهد بود.

او گفت: منظور من تکرار حرف های کسانی که دائم می گویند خریداران ارز متضرر می شوند، نیست ، من از جایگاه یک معلم اقتصاد صحبت می کنم و می گویم این بازار بر قیمت 17 هزار تومان و 18 هزار تومان ثبات نمی یابد و بی تردید قیمت دلار در میان مدت کمتر از این رقم خواهد بود.

قنبری در توضیح این مطلب افزود: وقتی رشد قیمت دلار ریشه اقتصادی ندارد و تحت تاثیر هیجان های سیاسی است، طبیعتا با فروکش کردن این هیجانات نرخ دلار هم کاهش می یابد، اینجا نقطه ای است که من ریسک آن را بالا می بینم .

وی گفت: برخی در این شرایط هیجانات را بیشتر می کنند و می گویند اقتصاد ایران در حال فروپاشی است اما اصلا دقت نمی کنند آستانه تحمل اقتصاد ایران به دلیل حجم آن و تنوع آن نیز بالاست.

 وی گفت: افزایش قیمت ها حدی دارد و اگر آن حد گذشته شود، قیمت ها رو به کاهش می گذارد و بر بهایی کمتر از این ارقام ثبات می گیرد.

وی از دولت خواست با اتخاذ سیاست‌های اقتصادی درست ، بازسازی سرمایه اجتماعی مخدوش شده را هدف قرار دهد و اضافه کرد: بخش مهمی از این رفتار ناشی از خدشه دار شدن سرمایه های اجتماعی است و بازسازی آن در اولی فرصت ، ضرورتی انکارناپذیر خواهد بود .

این کارشناس اقتصادی گفت: در این شرایط نقش دولت به طور عام و البته حاکمیت به شکل خاص در کاهش تنش موثر است و بازار نباید یله و رها گذاشته شود، در عین اینکه تصور یله بودن بازار نیز برای مردم بسیار مخرب است.  


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۷/۰۸ توسط احمد عاقلي

جمهوری اسلامی ایران؛ برنده دیپلماسی و بازنده اقتصاد!

 

این دستاوردهای سیاسی برای ایران در حالی است که در عرصه اقتصاد تا اینجای کار قافیه را به رقیب آمریکایی و اندک متحدان واشنگتن در منطقه باخته‌ایم.

روزهای خبرساز هفتادوسومین نشست سالانه مجمع عمومی ملل متحد در نیویورک هم از عصر چهارشنبه (به وقت نیویورک) به پایان رسید و بسیاری از رهبران جهان که برای شرکت و سخنرانی در نشست سالانه مجمع عمومی به نیویورک رفته بودند، در حال ترک این شهر و بازگشت به کشورهایشان هستند.

امسال به دلیل دوئل بین آمریکا و ایران و حساسیت نزاع دیپلماتیک بین دولتین ایالات متحده آمریکا و جمهوری اسلامی ایران، افکار عمومی در ایران با حساسیت بیشتری نشست سالانه سازمان ملل در نیویورک را تعقیب می‌کرد.

از مدت‌ها پیش از این رویداد، رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی بدون اینکه برنامه خاصی برای دیدار احتمالی بین سران آمریکا و ایران در حاشیه این نشست باشد، شروع به جوسازی در این باره کرده و انتظارات افکار عمومی را تحریک کرده بودند و به همین خاطر بود که با وجود پیروزی ایران در این دوئل سیاسی از منظر اقتصادی نه تنها نشست نیویورک دستاوردی برای آرام‌تر کردن التهابات بازار داخلی ایران نداشت، بلکه منجر به ثبت رکوردهای جدیدی برای قیمت ارز و طلا در بازار آزاد ایران شد.

این اتفاق با وجودی روی داد که هیات ایرانی  در مجموع عملکرد قابل دفاعی از خود در نیویورک نشان داد و هم سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی منطقی‌تر از سخنرانی همتای آمریکایی او بود و هم در نشست ویژه شورای امنیت – به ریاست ترامپ – این ایالات متحده آمریکا بود که بابت خروج یکجانبه از برجام مورد سرزنش قرار گرفت.

از سوی دیگر بیانیه وزرای امور خارجه ایران و گروه 4+1 در نیویورک مبنی بر ایجاد سازوکاری برای ادامه مراودات مالی و تجاری با ایران به رغم تحریم‌های آمریکا، یک پیروزی سیاسی دیگر برای هیات ایرانی در نیویورک بود. این پیروزی‌های سیاسی می‌تواند با رای احتمالی دیوان بین‌المللی لاهه به نفع ایران در پرونده شکایت ایران از آمریکا تکمیل‌تر شود.

این دستاوردهای سیاسی برای ایران در حالی است که در عرصه اقتصاد تا اینجای کار قافیه را به رقیب آمریکایی و اندک متحدان واشنگتن در منطقه (عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسراییل) باخته‌ایم به نحوی که حتی مقامات آمریکا اذعان کردند که تاثیرات تحریم های آمریکا علیه ایران - تا اینجای کار- بیش از انتظار آنها بوده است.

به بیان دیگر، جمهوری اسلامی ایران در ماه‌های گذشته هر چه در زمینه سیاست بین‌الملل گل هایی را وارد دروازه آمریکای ترامپ کرده است، اما در عرصه اقتصادی بارها و بارها گل خورده و نباید از این نکته غافل بود که جنگ کنونی آمریکا و متحدان اندکش علیه ایران، یک جنگ اقتصادی تمام عیار است؛ جنگی که در انزوا بودن از منظر سیاست بین‌الملل اهمیت چندانی برایش ندارد. آمریکا به واسطه قدرت بی بدیل اقتصادی خود در جهان با تهدید جریمه مالی، بسیاری از طرف‌های معامله با ایران را که شرکت‌های خصوصی خارجی هستند از بازار ایران "کیش" داده و هر روز با تکرار کلید واژه "تحریم‌های جدید و سخت‌تر" بر التهابات بازار داخلی ایران می‌افزاید.

در مقام مقایسه به نظر می رسد وضعیت به گونه ای است که جمهوری اسلامی ایران در عرصه نبرد دیپلماتیک سوار بر کار شده و موضع دولت آمریکا علیه ایران را از منظر سیاسی  در جهان منزوی کرده و در مقابل در عرصه اقتصاد داخلی قافیه را به رقیب آمریکایی واگذار کرده و بازار داخلی ایران بیش و پیش از آنکه به حرف‌های مسئولین کشوراعتماد داشته باشد، از تهدیدها و یا حتی بلوف‌های مقامات آمریکایی تاثیر می‌پذیرد.

وقتی آمریکا و اندک متحدان او می‌بینند طی 6 ماه گذشته توانسته‌اند قیمت دلار و دیگر ارزهای خارجی را در بازار غیررسمی (آزاد) ایران به حدود 5 برابر رقم سابق برسانند، طبیعی است که در ادامه مسیر و استراتژی جنگی خود مصمم‌تر خواهند شد.

اینها همه در حالی است که با وجود درگیر بودن کشور در یک جنگ اقتصادی تمام عیار هنوز 2 وزارت خانه مهم و کلیدی در زمینه اقتصادی (وزارت اقتصاد و وزارت کار و رفاه و تامین اجتماعی) بدون وزیر بوده و تنها با سرپرست اداره می‌شود!

دولت باید بجنبد و این بی‌تحرکی و انفعال در برابر التهابات بازار به هیچ‌وجه پذیرفتنی نیست. جنگ اقتصادی شوخی بردار نیست. استراتژی رقیب در این جنگ بر ایجاد التهاب در بازار، رواج جو ناامیدی از آینده و  در نهایت فروپاشی اقتصادی و اجتماعی کشور و ایجاد آشوب داخلی بنا شده است.

دستگاه‌های حاکمیتی در این برهه خطیر باید مثل یک ستاد منظم جنگ عمل کنند، سریع و هوشمندانه و هماهنگ تصمیم بگیرند و بدون کمترین اشتباهی تصمیمات را اجرا کنند. باید در بسیاری مواقع دست حریف را خواند وپیش از آنکه دست به اقدامی بزند باید پاتک زد.

بازار داخلی ایران باید از این التهاب بیفتد؛ مردم باید از وضعیت ماه‌های در پیش رویشان تصویری مشخص داشته باشند؛ مشکل امروز بازار در این است که بسیاری از فعالان اقتصادی و مردم هیچ تصویر مشخص و روشنی حتی برای 24 ساعت آینده هم ندارند، چه برسد به هفته‌ها و ماه‌های آینده و همین موضوع سبب شده بازار دچار التهاب شود. وضعیت خرید و فروش ارز اسکناسی – با وجودی که تنها درصد بسیار بسیار ناچیزی از تراکنش‌های مالی در چارچوب اقتصاد کلان کشور را شامل می‌شود- اما در هفته‌ها و ماه‌های گذشته تبدیل به عامل روانی و مخرب در بازار شده که بسیار بیش از سهم واقعی خود بازار را تحت تاثیر قرار داده و قیمت‌ها را بالا و پایین می‌کند و افسار اقتصاد ملی را به دست خود گرفته است.

با "پیش‌بینی پذیر شدن آینده" اما این وضعیت تغییر خواهد کرد. برای مثال اگر این اطمینان نسبی ایجاد شود که قیمت ارز خارجی بالاخره در یک قیمت – هر چند بالا- طی ماه‌های آینده تثبیت شده و تغییر محسوس و فاحشی نخواهد داشت، بخش بزرگی از سفته‌بازی‌ها در این بازار که این روزها به تعبیری تبدیل به یک "قمارخانه" شده است، جمع خواهد شد.

در مجموع با وجودی که در ماه‌های گذشته دولتمردان در عرصه نبرد دیپلماتیک خوب ظاهر شده و انزوای جهانی آمریکا را تعمیق کرده‌اند اما این پیروزی‌های سیاسی تنها در عرصه دیپلماتیک باقی مانده و به زبان اقتصاد داخلی ترجمه و منتقل نشده است. دولتمردان در اداره جنگ اقتصادی که جنگ اصلی کشور است، موفق ظاهر نشده‌اند و با تصمیمات متناقض و اشتباه و نیز انفعال و بی‌توجهی ظاهری به التهابات بازار، این شائبه را در بخش بزرگی از مردم ایجاد کرده‌اند که دولت در "اتاق کنترل و هدایت"  سوار بر کار نیست و مجموعه‌ای هوشمند هدایت ماشین اقتصاد کشور را در دست ندارد، پس بنابراین تک‌تک شهروندان باید خود به فکر سرمایه‌ها و اندوخته‌هایشان باشند و با تبدیل ریال به ارزهای خارجی و طلا و کالاهایی که با نبض تورم بازار همگام هستند، سرمایه خود را از گزند بی ارزش شدن، حفظ کنند.

ادامه این روند خسارت‌بار خطری جدی برای کشور است. حاکمیت و قوه مجربه باید نخست متحد شوند و سپس انتظار همبستگی و همراهی ملی از مردم را داشته باشند. باید به مردم اطمینان داد که ریال ارزش خود را بازخواهد یافت. این کاری است که باید انجام شود از راه‌ها و روش‌های مختلفی که تیم تصمیم‌گیر اداره کشور باید آنها را عملیاتی کنند.

 منبع: عصرایران


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۷/۰۶ توسط احمد عاقلي

ارز و دلار

پیش‌‌بینی آینده بازار:

تا آبان‌ ماه خرید دلار به صرفه است

نفدینگی به مسکن می رود

 

ایسنا نوشت: یک کارشناس اقتصاد مسکن گفت: پیش‌بینی من این است که ماه آینده سقف بازدهی طلا و ارز پر می‌شود و سپس سرمایه‌ها وارد بخش مسکن خواهد شد.

بیت‌الله ستاریان اظهار کرد: همواره دو بازار موازی کوتاه مدت در کنار بازار بلندمدت مسکن وجود داشته که ارز و طلا بوده‌اند. این بازارها موقتا سرمایه‌ها را به سمت خودشان جذب کرده‌اند و به همین دلیل معاملات مسکن راکد شد و در شهریورماه کاهش ۳۳ درصدی را نسبت به ماه مشابه سال قبل تجربه کرد. با این حال زمانی که بازده سرمایه‌گذاری در طلا و ارز به صفر برسد سرمایه‌ها با ارزش افزوده بالاتری به بخش مسکن می‌آید.

وی افزود: پیش‌بینی آینده سکه و ارز به خیلی پارامترها بستگی دارد ولی احتمالا ظرف ماه آینده بخش طلا و ارز جاذبه خود را از دست می دهد. اگر آمریکا در برجام می‌ماند سرمایه‌ها به بخشهای مولد می‌رفت ولی با خروج ترامپ از برجام احتمال بازار موازی جذابی وجود ندارد. بازارهای خدماتی تجاری می‌توانند برای مدت یک یا دو سال مسکن را به رکود ببرند اما این بازارها کوتاه مدت هستند.

ستاریان درباره علت افزایش قیمت مسکن گفت: عوامل درونی و وزارت راه و شهرسازی، هیچ نقشی در رشد قیمت مسکن نداشته‌اند. اگر استیضاح وزیر هم رای بیاورد، وزیر آینده هم نمی‌تواند از افزایش قیمت مسکن جلوگیری کند؛ هرچند معتقدم وزارت راه و شهرسازی طی پنج سال اخیر برنامه‌ی روشنی برای تولید مسکن یا کنترل بازار نداشت اما افزایش قیمت مسکن ناشی از عواملی خارج از کنترل این وزارتخانه بود. وقتی نقدینگی بالا می رود مردم به اولین کالایی که رجوع می کنند مسکن است. مقصر آن هم فقط وزارت راه و شهرسازی نیست بلکه اقتصاد دولتی است که این ضربه‌ها را به بخش اقتصاد خصوصی می‌زند. وقتی نقدینگی از حدود ۶۰۰ هزار میلیارد تومان به ۱۷۰۰ هزار میلیارد تومان می رسد بخش مسکن بیشترین تاثیر را پیدا می‌کند.

این کارشناس اقتصاد مسکن خاطرنشان کرد: در ۲۵ سال گذشته قیمت ارز ۶۲ برابر شده ولی مسکن ۱۲۰۰ برابر شده است. این تفاوت اصلا قابل قیاس نیست. عملکرد دولت‌ها در اقتصاد کلان، طی ۴۰-۵۰ سال گذشته، مردم را به این نتیجه رسانده که مسکن بهترین مکان سرمایه‌گذاری است. این مشکلات هم از اقتصاد دولتی ناشی می‌شود. وقتی دولت طلایه‌دار اقتصاد شده و به عنوان یک تاجر بسیار بزرگ، نفت، گاز، طلا و سایر منابع را در اختیار گرفته و نقدینگی را هم افزایش می دهد این تلاطمات در اقتصاد کلان رخ می‌دهد.

به گفته ستاریان، ساختار بخش مسکن با کل اقتصاد و سیاست درگیر است. پیش‌بینی می‌شد که از انتهای سال ۱۳۹۵ بخش مسکن وارد دوره رونق شود اما با شش ماه تاخیر این موضوع محقق شد و از شهریورماه ۱۳۹۶ شاهد آغاز دوره خروج از رکود بخش مسکن بودیم. پیش‌بینی این بود که تا اوایل سال ۱۳۹۸ این رشد ادامه پیدا کند. اما هم‌اکنون با توجه به خروج آمریکا از برجام معتقدم تا نیمه سال ۱۳۹۸ مسکن به رشد خود ادامه می‌دهد و نقدینگی به این سمت سرازیر می‌شود؛ چرا که بازارهای موازی جذاب دیگری وجود ندارد.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۷/۰۵ توسط احمد عاقلي
رشد ۴ برابری نقدینگی طی ۷ سال اخیر

 بررسی تجارت‌نیوز از روند نقدینگی و پایه پولی:

رشد ۴ برابری نقدینگی طی ۷ سال اخیر

روند آمارهای پولی کشور طی دوره هفت ساله اخیر نشان می‌دهد در این مدت میزان نقدینگی چهار برابر و میزان پایه پولی حدود سه برابر افزایش یافته است. با این حال شتاب افزایش نقدینگی در سال 1396 نسبت به دیگر سال‌های دوره مذکور کمتر بوده است.

نقدینگی در سال گذشته با رشد ۲۲٫۱ درصدی به بیش از ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومان رسید؛ پایه پولی و شبه پول هرکدام به ترتیب ۱۹ و ۲۲٫۵ درصد رشد داشت.

به گزارش تجارت نیوز ، طبق جدیدترین آمار اعلام شده از سوی بانک مرکزی میزان نقدینگی از ۳۵۴ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۰ به ۱۵۲۹ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۶ رسید. طی دوره مذکورنقدینگی بیش از چهار برابر شده است.

آخرین آمار اعلام شده از سوی بانک مرکزی نشان می‌دهد نقدینگی در پایان سال ۱۳۹۶ با رشد ۲۲٫۱ درصدی نسبت به سال ۱۳۹۵ به ۱۵۲۹ هزار میلیارد تومان افزایش یافته است.

در سال ۱۳۹۶ رشد شبه پول در مقایسه با رشد پول ۳٫۱ درصد بیشتر و معادل ۲۲٫۵ درصد بوده است.

مقایسه روند نقدینگی طی هفت سال اخیر نشان می‌دهد که بیشترین میزان رشد نقدینگی در سال ۱۳۹۲ رخ داده که نقدینگی در این سال نسبت به سال ۱۳۹۱ بیش از ۳۸ درصد رشد داشته است.

طی سال‌های ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۶ بیشترین میزان افزایش نقدینگی و پایه پولی در سال ۱۳۹۶ رخ داد، به طوری که در این سال پایه پولی و نقدینگی هرکدام به ترتیب ۳۴ و ۲۷۶ هزار میلیارد تومان افزایش یافت.

همچنین طی دوره مذکور پایه پولی از ۷۶ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۰ با ۱۸۰ درصد افزایش به ۲۱۳ هزار میلیارد تومان در سال ۱۳۹۶ رسید. بیشترین میزان رشد پایه پولی طی هفت سال اخیر مربوط به سال ۱۳۹۱ است که در این سال پایه پولی ۲۷٫۶ درصد رشد داشته است.

پایه پولی در سال گذشته با ۱۹ درصد رشد نسبت به سال ۱۳۹۵ از ۱۷۹ هزار میلیارد تومان به ۲۱۳ هزار میلیارد تومان رسید. با این رقم می‌توان گفت پایه پولی کشور طی دوره هفت ساله حدود سه برابر شده است.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۶/۲۹ توسط احمد عاقلي
جایگزینی برای صعود به اورست

شرایط صعود به قله اورست 

آیا صعود به قله اورست غیر اخلاقی است؟

سالانه صدها نفر از سراسر جهان به کمپانی های تخصصی کوهنوردی هزاران دلار برای بالا رفتن از اورست می پردازند. در واقع این موضوعی بوده که در کشور زبانزد و مشهور است اما با وجود آشغال هایی که در اورست است(مانند اجساد انسانی)، هزینه های گزاف مالی و نادیده گرفتن جان نپالی هایی که استخدام می شوند برای اینکه به کوهنوردان خارجی برای بالا رفتن از کوه کمک کنند، آیا در شرایط صعود به قله اورست بالا رفتن از آن اخلاقی است؟ کوهنورد بریتانیایی جرج مالوری که در سه مرتبه اول فتح تحقیقاتی اورست در دهه 1920 شرکت کرده بود نیز اظهار داشت که می خواهد از اورست بالا برود. به دلیل کمبود امکانات مالی و پیشرفته در آن زمان بالا رفتن از کوه 8484 متری از امروز خیلی سخت تر بود. تا سال 1953 برای اولین بار ادموند هیلاری و شپرا گاید تنزینگ نورگای که نیوزلندی بودند به عنوان یک قسمت از سفر تحقیقاتیشان توانستند اورست را فتح کنند و تا قبل از آن کسی موفق به انجام این کار نشده بود و از آن زمان تا کنون به طور میانگین در هر سال از هر 4000 نفر، 1200 نفر موفق به فتح این قله می شوند.دانستنی هایی درباره صعود به قله اورست به این گونه است که ابتدا از طریق یک پرواز کوتاه از کاتماندو به لولا می روند. سپس چند روز از طریق منطقه خمبو به کوه پایه ی اورست می رسند که رسیدن از این طریق به قله اورست از سایر راه ها و در بین هزینه های صعود به قله اورست آسان تر است.

 

صعود به قله اورست

هزینه های انسانی و مالی

در سال 2017 شش نفر در این کوه کشته شدند که عدد غیر معمولی نیست. چند سال است که آمار مرگ و میر در این کوه بالا رفت. مسلما کوهنوردی فعالیت پر خطری است و کسانی که کوهنوردی را به عنوان یک حرفه یا سرگرمی انجام می دهند معمولا از خطرات آن آگاه هستند. براساس برخی آمارها اورست نهمین قله خطرناک دنیا است که تعداد زیادی برای فتح این قله تلاش های موفقیت آمیزی داشته اند و تعدادی هم تلاشان منجر به از دست دادن زندگیشان شد. سه تا از خطرناکترین قله ها آناپورا درنپال، k2 و نانگاپاربت در پاکستان است اما آن چه اورست را از سایر قله ها جدا می کند این است که بسیاری از کسانی که برای رسیدن به این قله تلاش می کنند یا کوهنورد نیستند و یا اینکه کوهنورد حرفه ای نیستند و علاوه بر آن سالانه تعداد زیادی از مردم تلاش می کنند که در اورست گرد هم جمع شوند و حدود هزار نفر که 500 نفر از آن ها موفق می شوند که باعث ایجاد تنگناهای جدی در مسیر شده و در نتیجه منجر به تاخیرهای خطرناک می شود. بنابراین راه هایی وجود دارد برای اینکه افراد راه خود را برای بالا رفتن از اورست با هزینه ای معقول به دیگران بفروشند و از خطر جدی مرگ در اورست جان سالم به در ببرند که البته موضوع کم اهمیتی در بین دانستنی هایی درباره صعود به قله اورست نیست. صعود به اورست کمی گران است و کوهنوردانی که قصد فتح این قله را دارند علاوه بر پرداخت 11000 دلار برای خرید مجوز از دولت نپال باید به کمپین کوهنوردی با تجربه ای نیز بپیوندند که کل هزینه های صعود به قله اورست می تواند از 30000 دلار تا 100000دلار باشد. بنابراین در کشوری که میانگین درآمد افراد حدود 700 دلار در سال است، هزینه های صعود به قله اورست بسیار زیاد است. حال سوال پیش می آید که از این پولی که از کوهنوردان می گیرند چه مقدار به عوامل نپالی کمک کننده به کوهنوردان می رسد؟ دولت نپال اعلام کرده که در هر سفر شرپ ها (نام بومیان کوهپایه های جنوبی هیمالیا-از نژاد تبت) 6000دلار، آشپزهای اردویی 2500 دلار و راهنمای مجموعه 10000 دلار درآمد دارند. اما نیمی از افرادی که در اورست جان خود را از دست داده اند، راهنماهای نپالی بوده اند. در فصل کوهنوردی در سال 2014، شانزده نپالی در بهمن این کوه کشته شدند که تا سال بعد آن روز مرگبارترین روز اورست بود. راهنماهای نجات و کارکنانی که به کوهنوردان برای فتح قله کمک می کنند بیشتر از همه در معرض دشواری و خطر هستند. شرپ ها اغلب در هر فصل 30 سفر و آن هم در شب برای راه اندازی مسیر انجام می دهند که کوهنوردان بتوانند مسیر را با سرعت مناسب طی کنند. شرپ ها برای کار بسیار سخت و خطرناکی که انجام می دهند اصلا مورد قدردانی قرار نگرفته اند. تنزینگ نورگی شرپایی است که در سال 1953 با هیلاری همراه شد. در سال 2015 نیز در فیلم اورست شرپاها فقط در پس زمینه فیلم در شرایط صعود به قله اورست حضور داشت.

هزینه های انسانی و مالی

هزینه های زیست محیطی

واقعیت تاسف آوری که وجود دارد این است که در نپال مقدار بسیار زیادی زباله در اطراف رشته کوه ها وجود دارد. هر چند امیدواریم که این زباله ها تبدیل به کوه نشوند! اورست به عنوان بزرگترین معدن زباله در جهان نامگذاری شده است. زباله هایی از قبیل تن های بسته بندی مواد غذایی، وسایل کوهنوردی و کمپینگ، مواد غذایی در این معدن زباله وجود دارد. البته از سال 2014 کوهنوردانی را که در سفر بازگشت از اورست زباله کافی تحویل ندهند، جریمه می شوند. در حال حاضر نیز از آن ها خواسته می شود که زباله هایشان را در کیسه هایی جمع آوری کنند اما تنها مشکل ما زباله هایی که کوهنوردان تولید می کنند، نیست. تخمین زده شده که حدود 20 تن مرده در اورست وجود دارد که به علت سرمای شدید این اجساد تجزیه نمی شوند و جمع آوری این اجساد مشکل بسیار بزرگی محسوب می شود. بعضی از این اجساد در مسیر کوهنوردان قابل دیدن هستند که در واقع یادآوری و هشداری است برای این کوهنوردان که چقدر این راه و شرایط صعود به قله اورست می تواند خطرناک باشد.

 

هزینه های زیست محیطی

 

جایگزینی برای صعود به اورست

گردشگری بخش بزرگی از اقتصاد نپال بوده و نپال یک مکان ارزشمند و پرماجرا برای سفر است. همچنین در این کشور اکثر فعالیت هایی که مسافران می توانند از آن ها لذت ببرند ارزان و مقرون به صرفه هستند مانند قایقرانی، رنگ آمیزی حیوانات خانگی که این فعالیت و سرگرمی ها بسیار کم خطر است. همچنین با سفر به نپال شما می توانید محل اقامت و فعالیت های مورد نظرتان را از قبل رزرو کنید و می توانید به طور مستقیم با شیوه زندگی و فرهنگ این منطقه آشنا شده و به آن علاقمند شوید. همچنین در نپال قله های زیادی برای صعود وجود دارد که می توانید با هزینه بسیار کمتری نسبت به اورست دست به این کار بزنید. نپال از میان 1300 قله برای 414 قله اجازه صعود صادر کرده است. پس اگر قصد و هیجان صعود به یک کوه در هیمالیا را دارید گزینه های بسیار زیادی را به جز اورست دارید همچنین این کوه ها راهنماهای محلی داشته و خطرات بسیار کمتری نسبت به اورست دارند. البته کوهنوردی در اورست تنها راه دیدن همه کوه ها از بالاست و اردوگاه های کوه پایه اورست بسیار زیبا است البته از کاتماندو نیز میت وان با هواپیما مناظر اورست و کوه های اطرافش را از بالا دید. در پایان سال 2017 دولت نپال تعدادی از اقدامات جدید برای بهبود ایمنی صعود به اورست را معرفی کرد نظیر کوهنوردان خارجی دیگر اجازه صعود انفرادی را ندارند، کوهنوردانی که کور هستند و یا دونفره می خواهند کوهنوردی کنند اجازه صعود ندارند، گواهی پزشکی کوهنوردان به طور کامل بررسی خواهد شد تا اطمینان کامل حاصل شود که کوهنوردان آمادگی جسمی کامل را داشته باشند. اما با وجود تمام خطرات و مشکلات مربوط به بالا رفتن از بلندترین کوه جهان شاید زمان آن باشد که به جمله معروف ملوری دوباره فکر کنیم: اینکه شما توانایی صعود به اورست را دارید به معنی نیست که باید به آنجا صعود کنید.

سایت همگردی


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۷/۰۶/۲۷ توسط احمد عاقلي

 

چگونه مسواک را ضدعفونی کنیم؟

 

آلوده بودن مسواک می تواند موجب به وجود آمدن بیماری های دهان و دندان شود.کافیست چند دستورالعمل ساده را که در زیر به آنها اشاره شده برای تمیز نگهداشتن مسواک خود بکار ببندید:


۱ - پس از مسواک زدن هرگز مسواک خود را در وضعیت افقی قرار ندهید بلکه آن را به حالت ایستاده بگذارید تا آب به راحتی از روی آن عبور کند. بعلاوه در حالت ایستاده رطوبت برس های مسواک نیز به راحتی تبخیر می شوند. همچنین مسواکتان را در جا مسواکی هایی که برای همین کار طراحی شده اند، بگذارید و مطمئن شوید که با مسواک افراد دیگر تماس پیدا نکند.

۲ - پس از هر بار مسواک زدن حداقل یک یا دو دقیقه مسواکتان را زیر شیر آب نگه داشته و آبکشی کنید. سپس آن را با محلول دهان شویه قوی بشویید. اما مطمئن شوید که پس از خارج کردن مسواک از محلول دهان شویه آن را به خوبی آبکشی کرده باشید تا چیزی از محلول روی آن نماند.

۳ - مسواک خود را هفته ای یک نوبت در آب جوش قرار دهید. هر چند این کار به تدریج موجب نرم شدن برس مسواک می شود اما روشی بسیار موثر برای کشتن میکروب ها است. برای جلوگیری از آسیب دیدن مسواک فقط هفته ای یکبار از این روش استفاده کنید.

۴ - مسواک خود را برای چند دقیقه در کاسه ای پر از سرکه قرار دهید و سپس با آب داغ آبکشی کنید. مراقب باشید دست های خود را نسوزانید.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۷/۰۶/۲۷ توسط احمد عاقلي

مبارزه با فساد

 

راهکارهای مبارزه با رانت و فساد

در تمامی کشورهای جهان، دولتمردان و سیاست‌گذاران به صورت اجتناب‌ناپذیری در معرض فساد قرار می‌گیرند این موضوع متخص به یک کشور و یا یک قاره خاص نیست. به طور کلی فساد به انگیزه افراد برای برآورده کردن منافع برخی افراد و یا گروه‌های خاص است.

فساد چه از نوع حکومتی و سیاسی باشد و چه از نوع اداری نتایج بسیار نامطلوبی بر اقتصاد کشورها می گذارد. به همین دلیل است که در کشورهای توسعه یافته به شدت با این موضوع مقابله شده و حتی اگر افراد در راس مملکت دچار این بیماری شوند، مورد محاکمه قرار می گیرند. تجربه کشورهایی که به این بیماری مزمن دچار شده اند نشان می دهد که بدنه بزرگ دولت و وجود شرکت های دولتی و شبه دولتی و حاکم بودن اقتصاد دولتی در این کشورها دلیل اصلی این موضوع بوده است. 


اگر نگاهی به سابقه دولت های پیشین بیاندازیم متوجه خواهیم شد که کشور سالیان سال است که به فساد مبتلاست اما در هر دولتی میزان شدت آن کم و زیاد بوده است. از دولت های نهم و دهم فساد به ویژه از نوع اداری به طور افزاینده ای رشد پیدا کرد اما در 5 سال اخیر و در دولت تدبیر و امید این فساد به فساد سیاسی تغییر شکل داده است. بدین معنا که در حال حاضر جامعه درگیر و شاهد دو نوع فساد بزرگ اداری و سیاسی است.

در واقع از زمان شروع التهابات در بازار ارز و اخلال در ثبت سفارش برخی از محصولات، فساد سیاسی و یا نفوذ به دولت با هدف رانت جویی در سطوح بالای تصمیم گیری از طریق تبانی افراد با گروه های خاص و قدرتمند برای کسب سودهای هنگفت اتفاق افتاد. شاید اگر دولت بر اساس اصل 44 قانون اساسی بستر را برای حضور و فعالیت بیشتر بخش خصوصی فراهم می کرد، هم فضای اقتصادی سالم تر و هم ارزش افزوده ای که خلق می شد موجب رشد و توسعه کشور می گردید. 

در پی آشفتگی های اخیر مرتب شاهد آن هستیم که افشاگری های مربوط به فساد شدت پیدا کرده است که در شرایط موجود بخشی از آن به دلیل تسویه حساب های جناحی و سیاسی و بخشی از آن جهت کاهش اعتراضات مردمی در این خصوص است. متاسفانه در ایران با وجود قوانین مربوط به سلامت اداری و نحوه مجازات مجرمان، در مرحله اجرا عملکرد مناسبی دیده نشده به گونه ای که فساد گسترده ای در جامعه حاکم می باشد. ممکن است در عمل برخوردهایی صورت گیرد اما عمده آنها سطحی بوده و عوامل زیربنایی همچنان فعال باقی می مانند.

برای هر شخصی منفعتش در اولویت قرار دارد و اگر فرد سالمی در سیستم فساد قرار گیرد به ناچار آلوده آن خواهد شد. در حال حاضر با شروع تحریم ها فضا برای سوء استفاده سودجویان و افراد وابسته و ناسالم بازتر شده است. این که سیاست ها و قوانین چه اندازه کارآمد و صحیح بوده باید با وضعیت فساد موجود سنجیده شود.گاهی بروز رانت و فساد از همین قوانین ناشی می شود. فضای کسب و کار سالم و رقابتی نقش بسیار مهمی در کاهش این بحران دارد. تا زمانی که این فضا برای فعالیت بنگاه ها نامساعد و قوانین مربوطه پیچیده باشد، فعال اقتصادی را در بیراهه رشوه و باندبازی قرار می دهد. 


از طرفی دیگر هر چه راه افشاگری صحیح و دقیق از طریق رسانه ها بیشتر باشد، از گسترش آن جلوگیری می شود. آزادی کامل رسانه ها و دسترسی به اسناد و مدارک کلیه حساب ها و انتشار آنها ضروری است. بدین منظور یکی از مصادیق شفافیت، شفافیت مالی و فعالیت های اقتصادی است. ایران در سال های اخیر در خصوص مبارزه با پولشویی قوانینی را به تصویب رسانده و اقداماتی را انجام داده است. لکن از سوی مجامع بین المللی ایران یکی از کشورهایی است که در لیست سیاه اقدام متقابل قرار دارد و عدم پیوستن کشور به FATF مشکلاتی به جز تحریم های فعلی را برای مبادلات بین المللی و روابط تجاری ایران ایجاد می نماید. از آنجا که پیوستن به این سازمان نیازمند شفافیت مالی و فعالیت های اقتصادی افراد و گروه ها و سازمان های مختلف است، برخی از افراد و احزاب به دلیل به خطر افتادن منافع خود، با عضویت در این سازمان مخالفت می کنند. در شرایطی که احتمال از بین رفتن توافقنامه برجام وجود دارد و وضعیت معیشت مردم روز به روز وخیم تر می شود، ضرورت پیوستن ایران به سازمان FATF بیشتر مشخص می گردد.

بنابراین برای مبارزه با فساد اقدام هم زمان لازم است بدین معنا که هم افراد بایستی سالم و متکی بر دانش علوم سیاسی و مدیریت سالم باشند و هم ساختار حکومتی- سیاسی کشور به دور از فساد شکل بگیرد. شفاف سازی فعالیت های افراد در کلیه بخش های حکمرانی اعم از قانونگاری، اجرایی، قضایی، لازم و ضروری است. بدنه بزرگ دولت و دخالت وی در امور مختلف و تصدی در اموری که مربوط به بخش خصوصی است خود ایجادکننده فساد است. بنابراین کاهش تصدی گری و کوچک سازی دولت، خصوصی سازی و واگذاری های عادلانه و منطقی برخی از امور به این بخش از دیگر راهکارهای مبارزه با فساد و رانت می باشد. 

یلدا راهدار :عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۶/۲۴ توسط احمد عاقلي

Image result for ‫تورم‬‎ 

آیا ابرتورم در راه است؟

 

آیا اقتصاد ایران امروز در موقعیت ابرتورمی قرار دارد؟ وقتی از ابر تورم سخن می گوییم تورم های چند هزار درصدی همانند آنچه در آلمان بعد از جنگ جهانی دوم یا ونزوئلا در ماه های اخیر رخ داده است منظورمان می باشد.

در خصوص  نقدینگی و ارتباط آن با موضوع تورم و شرایط تورمی که براقتصاد کشور سایه افکنده است می توان به محورهای مختلفی اشاره داشت، آنچه درباره اقتصاد ایران که امروز به لحاظ زیر ساختی دارای مشکلات متعددی است می توان گفت این است که  رشد نقدینگی به میزانی فراتر ازرشد اقتصادی بوده است. این موضوع اگر در کوتاه مدت اثر خود را بر تورم بر جای نگذارد مسلما اثر تورمی شدیدی در بلند مدت خواهد داشت. اثر رشد نقدینگی برتورم مساله ای اثبات شده و غیر قابل انکار است.

وقتی می گوییم نقدینگی به عد 1600 هزار میلیارد تومان رسیده است به این معنا نیست که این عدد پول سرگردان در اقتصاد ایران وجود دارد که اگر این عدد به سمت اقتصاد هدایت شود منجر به بهبود شرایط اقتصادی خواهد شد. یعنی لزوما بین نقدینگی ومنابع در اختیار برای سرمایه گذاری رابطه یک به یک وجود ندارد. با توجه به نوساناتی که در اقتصاد ایجاد می شود آن بخش از نقدینگی که سیالیت دارد می تواند منتج به تورم شود. عدد 1600 هزار میلیارد تومان نقدینگی عددی است که  در شهریور ماه 1397عنوان شده است.

آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد در پایان سال 1396 حدود 1490 هزار میلیارد تومان نقدینگی وجود داشته که این عدد دو جزء کلی دارد یا "پول" است که  اسکناس و مسکوک و سپرده های دیداری مردم در بانکها محسوب می شود و حدود 185 هزار میلیارد تومان است و یا "شبه پول" است. شبه پول سرمایه گذاری های مدت داردر سیستم بانکی یا  سپرده های قرض الحسنه ای است که در سیستم بانکی گذاشته می شود. عدد شبه پول در اقتصاد ایران در پایان سال 1396 حدود 1304 هزار میلیارد تومان است که از این مبلغ 1207هزار میلیارد تومان آن سرمایه گذاری مدت دار و 75 هزار میلیارد تومان آن سپرده های قرض الحسنه است.

بیان این اعداد از این حیث قابل توجه است که روشن می شود آن بخش از نقدینگی که در قالب شبه پول و سرمایه گذاری مدت داراست قابلیت تحرک یا سیالیت دراقتصاد را دارد. از 1207 هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری مدت داری که در سیستم بانکی وجود دارد یا در آمارهای بانک مرکزی منتشر شده حدود 765 هزار میلیارد تومان آن سپرده های مدت دار نزدیک یک ساله و 441 هزار میلیارد تومان آن سپرده های کوتاه مدت است. یعنی این 441 هزار میلیارد تومان از نقدینگی قابلیت حرکت سریع  از یک بازار به بازار دیگر را داشته و قادر به تاثیر گذاری بر سایر بازارهاست.

اما سوال اینجاست در شرایط فعلی چه اتفاقی دراقتصاد ایران رخ داده که این نقدینگی آنقدر مورد توجه واقع شده است؟ متاسفانه دولت دوازدهم به نظرات کارشناسی بسیار گسترده و مطالعات عمیقی که در اقتصاد ایران صورت گرفته است خصوصا نسبت به مساله مدیریت بازار ارز بی توجهی جدی از خود نشان داده است که این بی توجهی منجر به تلاطمات شدید دربازار ارز شده است. وقتی تلاطم شدید در بازار ارز به وجود می آید اثر مستقیم اقتصادی از خود به جای می گذارد. مطالعات نشان می دهد هر ده درصد افزایش در نرخ ارز باعث ایجاد 2 درصد تورم  در اقتصاد می شود. این موضوع از تبعات آثار روانی این امر بر بازار است. نرخ ارز شاخصی در اقتصاد است که درست یا غلط بسیاری ازخدمات و کالاها بر اساس آن ارزشگذاری می شوند.

دراین  میان با توجه به افزایش قیمت همه کالاها متناسب با افزایش نرخ ارز این سوال همواره از سوی مردم مطرح می شود که دلیل افزایش قیمت کالاهایی که ارزش بخش وارداتی در آن بالا نیست چیست؟ با توجه به اینکه قیمتها ،خصوصا قیمت های نسبی در اقتصاد به گونه ای است که همانند عروسک های خیمه شب بازی بالا و پایین می رود تا تناسب و تعادلی در آن ایجاد شود.

به عبارت بهتر هنگامی که دست های عروسک گردان بالا می رود، لاجرم عروسک به سمت بالا کشیده می شود. لذا کالاهایی که ارز بری آنها بالاست به واسطه افزایش نرخ ارز دچار افزایش قیمت می شوند. لذا لاجرم با توجه به مساله قیمت های نسبی، قیمت سایر کالاهایی که ارزش گذاری ارزی نیز نمی شوند افزایش می یابد. یقینا مهمترین دلیل این موضوع بی توجهی جدی نسبت به مساله سیاست گذاری ارزی خصوصا در یک سال اخیر است.

البته در این میان نمی توان آثار تحریم ها وفشارهای خارجی را نیز نفی کرد. همانگونه که مدیریت بازار ارز و نرخ ارز بر اقتصاد نیز بسیار حائز اهمیت است. متاسفانه سیاست گذاران اقتصادی دولت آقای روحانی کارشناسانی هستند که باور دارند با افزایش نرخ ارز می توان اقتصاد کشور را نجات داد. در حالی که این باور، نگاه بسیار خطرناکی است و در تجارب قبلی نیز شکست خورده است. اما دولتمردان همچنان از آن درس نگرفته اند.

این باور جدی در دولتی ها وجود دارد که افزایش نرخ ارز  موجب رشد صادرات غیر نفتی و بهبود اقتصادی می شود. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد اولا این رابطه مطلقا رابطه پایدار وقابل توجهی نیست، ثانیا حتی اگر افزایش نرخ ارز  اثر جزئی بر صادرات غیر نفتی داشته باشد باید توجه کنیم این افزایش نرخ ارز تعادل قیمتی دراقتصاد را به هم می زند. وقتی تعادل قیمتی در اقتصاد به هم خورد لاجرم افزایش تورم ایجاد می شود.

افزایش تورم نیز قدرت خرید مردم را کاهش می دهد. بنابراین صرفا یک جزء از مساله افزایش ارزی که با آن مواجه هستیم مساله  نقدینگی است. دولت آقای روحانی نقدینگی را در سطح 490 هزار میلیارد تومان تحویل گرفت اما این عدد در حال حاضر 1600 هزار میلیارد تومان یعنی نزدیک به چهار برابر افزایش یافته است. افزایش چهار برابری نقدینگی در اقتصاد به دلایلی مثل بالا بودن نرخ سود بانکی و فاصله زمانی بین افزایش نقدینگی و افزایش تورم در سالهای گذشته منجر به همین حجم از تورم نشده است. این فاصله زمانی در سال های گذشته باعث شد افزایش نقدینگی منجر به افزایش تورم دراقتصاد نشود اما در حال حاضر شاهد آثار آن بر اقتصاد هستیم. وقتی مثلا تورم نقطه به نقطه در مرداد ماه سال جاری را با تیرماه مقایسه می کنیم. طبق آمارهای بانک مرکزی تورم مرداد ماه نسبت به تیر ماه پنج ونیم درصد افزایش داشته است که این عدد بالاترین نرخ تورم نقطه به نقطه ماهیانه در بیست سال اخیر درکشور است. همچنین تورم نقطه به نقطه بخش تولید کننده حدود 6.3 دهم درصد بوده است.

چنانچه هنگامی که عدد تورم نقطه به نقطه نسبت به مردادماه سال 96 را می سنجیم این رقم حدود 24 درصد است که به معنای افزایش شیب تورم در اقتصاد ایران است. بی شک اگر این روند خصوصا درتورم ماهیانه، تداوم داشته و متوقف نشود اعداد تورم بالای  50 درصد برای ماه های آینده  قطعی خواهد بود. لذا اگر دولت دراین زمینه اعمال نظارت و کنترل قوی نداشته باشد ایجاد تورم با رقم اعلام شده قطعی است.

 

دلایل عدم همخوانی آمارها با واقعیات

باید به این نکته توجه کنیم که  آمار اعلام شده از سوی بانک مرکزی در خصوص افزایش نرخ تورم همواره درباره گذشته است. به این معنا که دربازه زمانی مشخصی، بانک مرکزی هر ماه قیمت حدود 370 قلم کالا را در مناطق شهری و روستایی با قیمت ماه گذشته آن ها مقایسه می کند. با توجه به ضریب اهمیت کالاها در سبد مصرف خانوار وزن دهی صورت گرفته و در نهایت عدد تورمی به عنوان آمار تورم ماه گذشته اعلام می شود.

یکی از دلایلی که باعث شده افزایش نرخ تورم در حال حاضر اثر خود را در اعلام های بانک مرکزی نشان ندهد همین موضوع است.

مساله دوم در آمار منتشر شده یا شاخص تورم بانک مرکزی متوسط افزایش سطح قیمت ها در بازار کالاست، به این معنا که بانک مرکزی آمار حدود 370 قلم کالا را در نظر می گیرد که این کالاها در سبدی که  محاسبه می شوند وزن یکسانی ندارند. کالایی مثل مسکن 25 درصد وزن دارد و کالای دیگری مثل لباس و پوشاک اثر وزنی کمتری دارد. لذا هنگامی که بانک مرکزی اعلام می کند 12 درصد تورم داریم، به این معنا نیست که افزایش قیمت مسکن 12 درصد یا مثلا افزایش قیمت کیف وکفش 12 درصد است. بلکه دراین 370 قلم کالا، کالاهایی وجود دارند که افزایش قیمت آن ها ممکن است حتی تا صد درصد هم رشد کرده باشد یا کالاهایی باشند که قیمت آن ها کمتر از شش درصد رشد داشته باشد که در مجموع متوسط و میانگین قیمت موارد مطرح شده حدود 12 درصد خواهد بود.

سومین مساله این است که مردم نسبت به قیمت کالاها حساسیت متفاوتی دارند؛ کالاهایی که بیشترین تماس یا برخورد را با آن دارند به عنوان شاخص قیمت در نظر می گیرند. در این میان بین مفهوم گرانی و تورم اشتباهی اتفاق می افتد که این احساس را به وجود می آورد که آمار بانک مرکزی دقیق یا درست نیست. اما با توجه به شرایط فعلی اگر روند فعلی شیب افزایش قیمت ها با وضعیت موجود ادامه پیدا کند قطعا تورم تا پایان سال از عدد 50 درصد نیز عبور خواهد کرد.

 

ابرتورم در راه است؟

بعضا این سوال مطرح می شود که آیا اقتصاد ایران امروز در موقعیت ابرتورمی قرار دارد؟ وقتی از ابر تورم سخن می گوییم تورم های چند درصدی و چند هزار درصدی همانند آنچه در آلمان بعد از جنگ جهانی دوم یا  ونزوئلا در ماه های اخیر و برخی از کشورهای آفریقایی مانند زیمبابوه در طول دهه های گذشته رخ داده است سخن می گوییم. واقعیت این است که شرایط اقتصاد ما در حال حاضر با کشورهای  نامبرده متفاوت است. بنابراین نمی توان تورم های موجود را ابر تورم نامید. تا دو دهه پیش تورم  مساله  بسیاری از کشورهای دنیا بود. تا یک دهه پیش تورم مختص برخی کشورهای در حال  توسعه و کشورهای جهان سومی بود. اما امروز مساله تورم های بالا فقط مختص چند کشور محدود یعنی  کمتر از 10 کشوردر دنیاست. متاسفانه ایران نیز جزء معدود اقتصادهای دنیا است که شاهد تورم های بالاست. اگر چه تورم به طور متوسط در برخی سالها  به زیر ده درصد رسیده است و حتی در سال گذشته تورم در مقطعی به زیرده درصد رسید اما متاسفانه تورم ساختاری و حدود 20 درصدی در ایران به یک عادت تبدیل شده است.

جای تاسف دارد که ایران جزء معدود کشورهایی است که هنوز نتوانسته مساله تورم را حل کند. قطعا اگر این اتفاق محقق نشود و همین روند تداوم یابد در سال های پیش رو با مشکلات جدی دست به گریبان خواهیم بود. چرا که وقتی تورم در اقتصاد اتفاق می افتد اثر بسیار فوری آن کاهش قدرت خرید مردم بخصوص قدرت خرید طبقات ضعیف جامعه است.

طبیعتا دهک های یک تا پنج که  جزء دهک های ضعیف جامعه به شمار می روند با مشکلات عدیده ای مواجه می شوند. بنابراین با افزایش تورم اثر فقیر سازی در جامعه بیش از پیش نمایان می شود. اثر بعدی باعث بی تعادلی درسطح برابری ودسترسی به امکانات، فرصت ها، ثروت ها یا شاخص ضریب جینی در اقتصاد می شود. این شاخص نشان دهنده نابرابری در یک اقتصاد است به طوریکه هر چه قدر این عدد به یک نزدیک تر شود می گوییم این اقتصاد به شدت نابرابر شده و شکاف اقتصادی در آن جامعه افزایش یافته است وهرچه قدر به صفر نزدیک تر شود این اقتصاد، در شرایطی است که برابری بیشتری در آن وجود دارد.

وقتی تورم در اقتصادی به وجود می آید ارزش دارایی گروه های بالای درآمدی یعنی دهک های 8 و 9 و 10 که دارای ثروت های غیر نقدی هستند به شدت افزایش یافته یا به تعبیری ثروتمند تر می شوند که این موضوع منجر به افزایش نابرابری در سطح جامعه می شود. افزایش نابرابری نیز در نهایت به بحرانهای اجتماعی می انجامد. احساس نابرابری در اقتصاد که این روزها به صورت جدی در میان مردم دیده می شود اثر خطرناک تری نسبت به نابرابری واقعی درآمدی  از خود برجا می گذارد.

در چنین  شرایطی اصلی ترین ومهمترین سیاستی که باید مد نظردولت قرار گیرد، ایجاد اعتماد در مردم نسبت به سیاست گذاری های دولت است. متاسفانه  مردم  نسبت به سیاست های اعلامی مسئولان اقتصادی یا تصمیم گیران اعتماد کافی ندارند.

برای نمونه اگر چه دولت اعلام می کند به اندازه کافی ارز داشته و قادر به کنترل بازار هستیم اما مردم به صف های خرید سکه و دلار هجوم می برند. آمارهایی که درباره خرید کالاهای با دوام مثل خودرو منتشر می شود آمارهای وحشتناک و نگران کننده ای است. به طوری که هفته گذشته و پس از اینکه یکی از خودروسازان کشور پیش فروش خودروهای از رده خارج خود را اعلام کرد. آمارها بیانگر آن بود که حدود  6 میلیون مراجعه کننده جدی که برای خرید تلاش میکردند  وجود داشته آن هم برای 55 هزار خودرو. محاسبات نشان داد اگر این 6 میلیون نفر به صورت واقعی وارد بازار می شدند تقاضایی به میزان  150 هزار میلیارد تومان را به بازار منتقل می کردند. در شرایط ثبت نام یا پیش فروش خودرو هجوم گسترده به خرید خودرو نشان می دهد مردم به دلیل تورم به دنبال حفظ ارزش پول خود هستند.

 

دومین مساله این است که دولت به سرعت، کالاهای اساسی مورد نیاز مردم را در بازه زمانی کوتاه ومشخصی تامین کند.عدم ترخیص کالاهای اساسی مردم از گمرک یا عدم ترخیص مواد مصرفی یا کالاهای واسطه ای کارخانه های تولیدی  قطعا اثرات تورمی خود را در ماه های آتی برجا خواهد گذاشت. سفته بازان یا سوداگران ممکن است در مراحل بعدی به سمت کالاهای مصرفی اساسی مردم هجوم بیاورند که  این مرحله، در صورتی که اتفاق بیفتد مرحله بسیار خطرناک ونگران کننده ای در کشور ایجاد می کند. مسلما دوران آزمون خطا گذشته است. سیاست گذاران باید این ذهنیت را به دور بیندازند که با  تغییر در نرخ ارز می توانند هدف هایی همانند  افزایش درآمدهای ریالی دولت یا بهبود صادرات غیر نفتی را داشته باشند. افزایش نرخ ارز یکی از خطرناکترین اتفاقاتی است که می تواند بنیادهای اقتصادی را با چالش های جدی رو به رو کند. متاسفانه گروه های پایین درآمدی یعنی دهک های یک تا پنج جامعه با تورم وافزایش قیمت ارز به شدت آسیب  دیده اند. لذا برنامه های حمایتی دولت برای اینکه بخشی از کاهش قدرت خرید مردم را جبران کند از نیازهای جدی دیگری است که باید توجه کافی به آن صورت گیرد. 

اصغر بالسینی اقتصاددان


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۶/۲۳ توسط احمد عاقلي

نقدینگی بالا در اقتصاد ایران هراس دارد؟

 

نقدینگی بالا در اقتصاد ایران هراس دارد؟

یک تحلیلگر و کارشناس مسایل بین‌الملل عنوان می‌کند: «سرعت گردش پایین پول در کشور که به زیر یک رسیده است، نشان دهنده رکود و افزایش هزینه مبادله نیست، بلکه نشان‌دهنده گیر کردن پول در چندین ایستگاه در اقتصاد ایران است.»

مرتضی ایمانی‌راد در تازه‌ترین یادداشت تلگرامی خود در واکنش به این موضوع که آیا نقدینگی بالا در اقتصاد ایران هراس دارد؟، نوشت:
 
«بله، هراس دارد، ولی امروزه در شرایطی نیستیم که مشکل اصلی کشور نقدینگی باشد، چون از هر دو طرف نقدینگی به نوعی محدود شده است که ترجیح می‌دم بگم قفل شده است.از یک طرف سیستم بانکی حجم سپرده‌های نزد خود را ندارد. بخشی سوخت شده، بخشی نزد دولت است که نمی‌تواند بدهد و بخش سوم دارایی‌هایی غیرپولی بانکها است. این‌ها مانع می‌شود که بانک‌ها بتوانند همه سپرده‌های مردم را به چرخش درآورند. پس از طرف بانک‌ها چرخش پول محدودیت دارد.سپرده‌گذاران هم با مدت‌دار کردن سپرده‌های خود استفاده از آنها را قفل کرده‌اند. نمی‌خواهند آنها را به حساب‌های جاریشان منتقل کنند. در این چند ماهه تنها یک درصد از سپرده‌های غیردیداری به سپرده‌های دیداری منتقل شده است. پس از این طرف هم منابع قفل است.

حالا اگر مردم هجوم ببرند و بخواهند از سپرده‌های خودشان استفاده کنند (یعنی به حساب‌های دیداری خود منتقل کنند)، نه بانک‌ها می‌توانند پرداخت کنند و نه دولت می‌گذارد. بانک مرکزی با یک بخشنامه جلوی تخلیه سپرده‌های غیردیداری را می‌گیرد. پس پول آزاد و در گردش سریع کل پول (نه شبه پول) به اضافه آن قسمت از شبه پول است که می‌تواند با کمترین زمان مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین اگر در آینده چیزی غیرعادی رخ ندهد، می‌توان گفت که:اول، احتمال افزایش قیمت مسکن با موج‌های بلند همانند گذشته وجود ندارد.دوم، احتمال ونزوئلایی شدن اقتصاد ایران نزدیک به صفراست؛ مگر اینکه اتاقات عجیبی بیفتد.سوم، احتمال تورم‌های افسارگسیخته و مهار نشدنی بسیار کم است.

چهارم، اگر تحریک‌های سیاسی از بین بروند، احتمال کاهش دلار به زیر ده هزار تومان زیاد خواهد بود.پنجم، اینکه نقدینگی همانند آبی پشت سد گیر کرده است و با یک اتفاق ممکن است اقتصاد ایران را سیل ببرد، به دلیل قفل شدگی نقدینگی نا محتمل است.ششم، چون نقدینگی جدید هم عمدتا در بانک‌ها و از طریق ضریب فزاینده نقدینگی شکل می‌گیرد، نمی‌تواند خیلی ترسناک باشد.هفتم، عامل تهدید کننده اقتصاد کشور در شرایط فعلی نقدینگی نیست، بلکه نرخ ارز است. نرخ ارز بازار آزاد هم آنقدر حجم بالایی ندارد که برای بالا رفتنش نیاز به نقدینگی زیاد داشته باشد. اتفاقا به دلایل متعددی می‌توان استدلال کرد که همین افزایش نرخ ارز اهرم قدرتمندی برای فشار به اقتصاد ایران برای افزایش نقدینگی است، یعنی معلول جای علت نشسته است.سرعت گردش پایین پول در کشور که به زیر یک رسیده است، نشان دهنده رکود و افزایش هزینه مبادله نیست، بلکه نشان‌دهنده گیر کردن پول در چندین ایستگاه در اقتصاد ایران است.»

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۶/۲۲ توسط احمد عاقلي

پازوکی: مشکلات تیم اقتصادی دولت فردی نیست

 
با اشاره به استیضاح کرباسیان
پازوکی: مشکلات تیم اقتصادی دولت فردی نیست

یک اقتصاددان با اشاره به استیضاح وزیر اقتصاد در مجلس شورای اسلامی، مشکلات تیم اقتصادی را نه به‌خاطر مسائل فردی بلکه در نوع رویکرد دولت به مسائل اقتصادی ارزیابی کرد.

مهدی پازوکی،  کارشناس مسائل اقتصادی، در گفت‌وگو با ایسنا با بیان اینکه مشکل تیم اقتصادی دولت فردی نیست گفت: مساله اصلی در شرایط فعلی رویکرد دولت در مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که باید تغییر کند. در شرایط فعلی حتی اگر بهترین مدیران و اقتصاددان‌ها را هم در مصدر کار بگذاریم باز هم شرایط تغییر نخواهد کرد.

وی با بیان اینکه دولت در شرایط فعلی نیاز به اصلاحات اساسی و تصمیمات شجاعانه دارد گفت که دولت باید در حوزه مسائل یارانه‌ای و مخارج دولت تجدیدنظر جدی کند ضمن اینکه باید اصلاحات پولی و بانکی و اصلاح در قیمت‌ حامل‌های انرژی را هم در دستور کار قرار دهد.

او با بیان این که سیستم‌ اقتصادی ما دچار بی‌انضباطی‌های پولی و مالی شده است در توضیح این مقوله اظهار کرد: این به آن معنا است که ما به جاهایی پول می‌دهیم که نباید بدهیم و از طرف دیگر به جاهایی که باید پول بدهیم پول نمی‌دهیم. علاوه بر این‌ها ما در روند جذب نیروهای دولتی شیوه‌های غیر کارشناسی را الگو قرار داده‌ایم که باعث نمی‌شود تا بتوانیم شایسته‌ها را در سیستم‌های تخصصی خود جذب کنیم.
 
این اقتصاددان با بیان اینکه نمی‌توان همه تقصیرها را به گردن دولت انداخت بر نقش مجلس در ایجاد مسائل اقتصادی هم تاکید کرد و گفت: اگر واقعا اقدامات بخردانه و تغییر رویکرد اقتصادی را در پیش بگیریم اوضاع تغییر خواهد کرد. واقعیت این است که نمی‌توان بدون هیچ هزینه‌ای پیشرفت کرد؛ ما تا زمانی که رویکرد اقتصادی‌مان به تحولات جهانی تغییر پیدا نکند و نتوانیم کشور را ارزان اداره کنیم نمی‌توانیم انتظار هیچ بهبود وضعیتی داشته باشیم.

گفتنی است بررسی طرح استیضاح مسعود کرباسیان - وزیر امور اقتصادی و دارایی - در دستور کار جلسه علنی روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی قرار گرفت که پس از اظهارات نمایندگان متقاضی استیضاح و دفاعیات وزیر، نمایندگان با ۱۳۷ رای موافق، ۱۲۱ رای مخالف و ۲ رای ممتنع از مجموع ۲۶۰ نماینده با استیضاح وزیر اقتصاد موافقت کردند.

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۷/۰۶/۲۱ توسط احمد عاقلي
چند پیشنهاد برای حل مساله FATF

چند پیشنهاد برای حل مساله FATF

در شرایطی که مدت زیادی تا پایان ضرب‌الاجل کارگروه ویژه اقدام مالی باقی نمانده است، بررسی‌ها نشان می‌دهد که آزمون سختی در انتظار تصمیم‌گیران داخلی است.
 
شاید زمانی که برجام پس از کش و قوس‌های فراوان در سال ۲۰۱۵ به تصویب رسید، کمتر کسی انتظار داشت که ایران بار دیگر بر سر چنین دوراهی حساسی قرار گیرد؛ اما شرایط به گونه‌ای پیش رفت که ایران دوباره در این وضعیت قرار گرفت و پذیرفتن یا نپذیرفتن شروط کارگروه ویژه اقدام مالی(FATF) به یکی از داغ‌ترین مباحث روز اقتصاد ایران تبدیل شده است.

کارگروه ویژه اقدام مالی چیست و چه اختیاراتی دارد؟

این کارگروه در سال ۱۹۸۷ میلادی توسط گروه ۷ (انگلیس، فرانسه، آمریکا، ژاپن، ایتالیا، کانادا و آلمان) با هدف مقابله با پولشویی تاسیس شد و مقر آن در پاریس است. بعدها اختیارات دیگری نظیر مقابله با تامین مالی تروریسم به اختیارات آن افزوده شد. بر خلاف اظهار نظر مخالفان در مورد این‌که تنها ۳۵ کشور عضو این گروه هستند، باید گفت که تقریبا تمام کشورها هر ۴۰ توصیه این گروه را اجرا می‌کنند یا متعهد به اجرای آن هستند. به گفته خود FATF در بخش مربوط به "طرف‌های با ریسک بالا و غیر همکار" که در بیست و سوم ژوئیه امسال منتشر شد فقط ایران و کره شمالی جزو کشورهای غیر همکار هستند.کشورهایی که در لیست سیاه این کارگروه قرار می گیرند، در واقع از شبکه مالی جهانی کنار گذاشته می‌شوند، چرا که هیچ بانکی قادر به همکاری با آن‌ها نخواهد بود.

ایران در لیست انتظار  FATF

نخستین بار در سال ۲۰۰۸ و همزمان با تحریم های هسته‌ای، این کارگروه، ایران را در لیست سیاه خود قرار داد و ایران تا زمان امضای برجام در این لیست باقی ماند. پس از برجام و با اقدامات صورت گرفته، نام ایران در ژوئن ۲۰۱۶ از لیست سیاه خارج و وارد فهرست انتظار شد، اما خروج کامل از این فهرست مشروط به تامین خواسته‌های این گروه تا ماه اکتبر (کمتر از یک ماه دیگر) است.

چرا FATF لوایح باید تصویب شود؟

 نشریه وال استریت ژورنال در ماه ژوئیه نوشته بود که خیلی از کشورها به ویژه اتحادیه اروپا تداوم همکاری‌ها با ایران به ویژه در حوزه بانکی را منوط به پذیرش لوایح این کارگروه توسط ایران کرده‌اند و در صورت بازگشت ایران به فهرست سیاه، عملا روابط بانکی ایران با جهان قطع و ایده‌هایی نظیر ایجاد سیستم پرداخت مستقل بین ایران و اروپا به تاریخ خواهد پیوست.به نوشته این نشریه آمریکایی، با توجه به شرایط فعلی اقتصاد و مشکلات متعدد آن، بازگشت ایران به فهرست سیاه به منزله قفلی جدید بر درهای اقتصاد خواهد بود و به جز پیامد عملی که در بالا ذکر شد، پیامدهای روانی آن باعث تلاطم بازار به ویژه در حوزه ارز و سرمایه‌گذاری خارجی خواهد شد. شاید این ادعا که با تصویب لوایح چهارگانه، قیمت ارز می‌تواند تا ۵۰ درصد کاهش یابد اغراق آمیز باشد، اما قطعا تصویب آن به حفظ آرامش بازار کمک شایانی خواهد کرد.

چرا  FATF لوایحنباید تصویب شود؟

از جمله استدلال‌های موافقان لوایح مذکور این است که ایران هر زمان بخواهد می‌تواند از FATF خارج شود و این لوایح الزام‌آور نیست. اگرچه این گفته روی کاغذ صحیح است اما در عمل، خروج پس از تصویب لوایح دارای پیامدهای بسیار ناگوارتری است، چرا که در این صورت قطعا اجماع جهانی علیه ایران شکل خواهد گرفت؛ ضمن آن‌که خروج ایران از تعهدات خود، پروسه‌ای زمان‌بر است و نمی‌تواند یک شبه انجام شود.طبق لوایح مورد درخواست FATF درصورتی که کشورهای عضو از ایران بخواهند که اطلاعات تراکنش‌های ریالی خود را در اختیار آن‌ها بگذارد، ایران موظف به انجام این کار است (طبق اطلاعات مندرج در بخش راهنمای " استانداردهای اشتراک اطلاعات" سایت FATF) و این مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیل مخالفان تصویب لوایح چهارگانه است؛ چرا که این اطلاعات در نهایت از طریق کشوری که از ایران درخواست اطلاعات کرده است، در اختیار آمریکا قرار خواهد گرفت و دقت و اثربخشی تحریم‌های آمریکا را به شدت بالا خواهد برد. این تعبیر موافقان که می‌توانیم اطلاعات غلط به طرف مقابل بدهیم نیز اشتباه است، چرا که اگر در یک مورد ثابت شود که ایران اطلاعات نادرست بوده است، ایران قطعا به لیست سیاه می‌رود و اگر اطلاعات بدهد هم با دست خود راه را برای تحریم‌های آمریکا باز خواهد کرد.بعید به نظر می‌رسد که علت اصلی مخالفان با تصویب این لوایح صرفا مسائلی همچون حمایت از محور مقاومت باشد، بلکه سیاست‌گذار به خوبی می‌داند که با ارائه اطلاعات تراکنش‌های مالی به واحد اطلاعات مالی، چه هدیه بزرگی به آمریکائی‌ها خواهد داد.

راه حل مساله چیست؟

اگر ایران در شرایط تحریمی امروز قرار نداشت، شاید هیچ ضروریتی برای رد لوایح نبود، اما اکنون نگرانی‌ها دلایلی منطقی دارد. با این حال به عقیده برخی از کارشناسان و اقتصاددانان، به نظر می‌رسد بهترین راهکار در شرایط کنونی این باشد که ایران لوایح FATF را هم بپذیرد و هم نپذیرد! بدین معنا که مشابه سیاست دولت آمریکا در قضیه برجام، پذیرش لوایح FATF از سوی ایران می‌تواند به صورت مشروط، مقطعی و مرحله‌ای باشد، چرا که FATF محدودیت همیشگی در نظر نگرفته است و اگر ایران بگوید تعهدات را تا مدت مشخصی انجام خواهد داد، قانون را نقض نکرده است.به همین منظور با توجه به این‌که مدت زیادی تا ضرب‌الاجل کارگروه ویژه اقدام مالی باقی نمانده است، خواسته‌هایFATF می‌تواند به صورت مشروط پذیرش شود و اجرای تعهدات به صورت مرحله‌ای (مثلا هر شش ماه یک بار مشابه رویکرد آمریکا در برجام)   و تنها در صورت اجرای تعهدات متقابل، مطمئن بودن از امانتداری در حفظ اطلاعات مالی ایران، گسترش روابط بانکی با ایران و پیشرفت در مذاکرات ادامه یابد.

با مراجعه به بخش توصیه نامه‌های این کارگروه در سال ۲۰۱۲ و نیز "راهنمای مبتنی بر رویکرد ریسک" می‌توان دریافت از آنجا که خوشبختانه برنامه اقدام (action plan ) برای هر کشوری متفاوت است و به صورت یک قاعده کلی نیست، مسوولان باید با FATF وارد مذاکره شوند و پایبندی به اجرای تعهدات را منوط به تغییر بندهای جنجالی به ویژه ارائه اطلاعات تراکنش‌های مالی کنند.همچنین با توجه به این‌که بار عمده نقل و انتقال مالی ایران با خارج از طریق صرافی‌ها صورت می‌گیرد، دولت باید با حمایت از آن‌ها مانع قرار گرفتن فعالیت صرافی‌ها در زمره مصادیق پولشویی و تامین مالی تروریسم شود.به عقیده کارشناسان، سیاست‌گذار باید هر چه سریع‌تر نسبت تقویت و بازسازی شبکه ارزی اقدام کند و در این راستا تمرکز صرافی‌ها بر نقاطی خاص (مثلا دبی یا سلیمانیه) علاوه بر این‌که دست آمریکا را برای فشار بر گلوگاه ارزی ایران باز گذاشته است، این شبکه را آسیب‌پذیر کرده است و حل این مشکل، هم در مساله FATF وهم در مساله بازار ارز راهگشا است. ضمن آن که در چارچوب تعهدات برجامی و قبول انجام تعهدات مورد درخواست، به تدریج باید سهم بخش بانکی از مبادلات ارزی افزایش یافته و به سطح معقولی برسد.به نوشته خبرگزاری دویچه وله، آمریکا در ماه می با همکاری امارات توانست بخشی از شبکه صرافی ایران را که در دبی فعال بود تحریم کند که این کار در آن مقطع، فشار ارزی زیادی به بازار ایران وارد کرد.

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۷/۰۶/۲۰ توسط احمد عاقلي

استاد دانشگاه ایلینویز پاسخ داد؛ آیا ایران، ونزوئلا می‌شود؟

استاد دانشگاه ایلینویز پاسخ داد؛

آیا ایران، ونزوئلا می‌شود؟

 

اقتصادنیوز: هادی صالحی‌اصفهانیاستاد ایرانی دانشگاه ایلینویز، در پاسخ به این پرسش که روند تورمی در کشور نشان می‌دهد این اولین‌باری نیست که کشور با تورم بالا مواجه است، در دهه‌های ۵۰، ۷۰ و حتی در این اواخر در سال‌های ۹۱ نیز اقتصاد دچار تورم بالا بود؛ اما این تورم هرگز از ۵۰ درصد بیشتر نشده است. پیش‌بینی شما از شرایط تورمی کشور چه خواهد بود و چرا ایران ونزوئلا نخواهد شد؟

به گزارش اقتصادنیوز صالحی‌اصفهانی در پاسخ به این سوال گفت: علت ونزوئلایی نشدن این است که می‌خواهم امیدوار باشم که کسی کاری انجام دهد که این شرایط ادامه پیدا نکند. فکر می‌کنم راه‌هایی وجود دارد که افرادی که می‌توانند در تصمیم‌گیری‌های اصلی شرکت کنند، چاره‌ای بیندیشند.

البته ممکن است مانند تثبیت نرخ ارز تصمیمی بگیرند که شرایط را بدتر کند. در مورد ونزوئلا باید به این نکته توجه کرد که در این کشور مخالفان دولت در داخل کشور به هیچ عنوان با دولت نتوانستند کنار بیایند و این دعوای سیاسی به جایی کشید که دیگر نه راهی برای دولت باقی گذاشت و نه برای مخالفان.

دولت نیز مجبور شد برای اینکه سرپا بماند پول چاپ کند و به طرفدارانش بدهد و با ایجاد تورم مخالفان خود را حذف کند. این وضعیت ادامه پیدا کرده و در حال‌حاضر هر کاری انجام دهند اعتماد عمومی برنمی‌گردد و مردم صف کشیده‌اند که به کشورهایی مانند پرو و کلمبیا فرار کنند.

در ایران به نظر می‌رسد در صورتی که دولت تصمیم‌گیری‌های درستی انجام دهد، به‌دلیل تحریم‌ها و کاهش درآمد‌های نفتی دلار تا حدی به‌طور طبیعی افزایش پیدا کند و به تبع آن درآمد واقعی مردم افت می‌کند.

از سوی دیگر تقاضای واردات کاهش پیدا کرده و می‌توان با ایجاد ظرفیت‌های جدید در اقتصاد شرایط تثبیت شود. اگر بخواهیم تورم را کنترل کنیم، حتما درآمد مردم افت خواهد کرد؛ ولی می‌توانیم از این شرایط گذر کنیم؛ البته اگر دولت خوب عمل نکند، این شرایط می‌تواند به یک بحران عمیق‌تر تبدیل شود. من امیداورم ما ملتی باشیم که مشکلاتمان را بهتر از ونزوئلا حل کنیم.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۶/۱۵ توسط احمد عاقلي

یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی:

یا همه از این گردنه رد می‌شویم یا هیچ کس رد نمی‌شود

 

یک عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفت: امروز مردم می‌دانند که نسبت به سال گذشته ۷۵ درصد از دارایی خود را از دست داده‌اند، نیاز به بازگو کردن ما نیست. باید اختلافات را کنار بگذاریم و نسبت به حل مشکلات اقدام کنیم.

به گزارش نصر به نقل از ایسنا، محمد حسن‌نژاد در نطق میان دستور جلسه امروز (چهارشنبه) مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: نطق اضطراری باید به مسائل اضطرار روز اشاره داشته باشد. ما امروز شاهد گرانی، رکود، نابه‌سامانی اقتصادی و تغییر قیمت‌ها به صورت لحظه‌ای هستیم. امروز قیمت‌ها ثانیه به ثانیه در حال افزایش است، چرا که نوسانات ارزی در اقتصاد اثرگذار است.

وی در ادامه گفت:

امروز همه ما از گرانی خودرو، سکه و کمبود پوشک گله می‌کنیم، اما همه اینها معلول گرانی ارز هستند.

اکنون باید پرسید که چرا ارز افزایش یافته است. مردم خود به خوبی می‌دانند که از پارسال تا به امسال ۷۵ درصد از ثروت خود را از دست داده‌اند و کارمندان و کارگران ۱۰ الی ۱۲ درصد افزایش حقوق داشتند، ولی تورم چندین برابر شده است.

نماینده مردم مرند در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: مردم همه این مسائل را می‌دانند. ما باید بدون انتقاد از یکدیگر نسبت به حل این مسائل اقدام کنیم.

افزایش ارز که عامل تمام این نابه‌سامانی‌ها است چند دلیل دارد؛ یکی مرتبط با بحث خروج آمریکا از برجام بود. دوم نیز عده‌ای دشمنان خارجی با همدستی بی‌غیرتان داخلی از بازار ارزها را جمع و از کشور خارج کردند.

وی در توضیح عامل دیگر گفت:

عده‌ای مدیر نادان دلارها را به جای ذخیره یا تخصیص به کالاهای اساسی به اپل و اتوبخار تخصیص دادند. در کنار اینها بحث‌های روانی نیز وجود داشت.

حسن‌نژاد عامل دیگر را اظهارات رییس جمهور در هفته گذشته در مجلس شورای اسلامی دانست که گفت اگر من بگویم همین امشب بانک مرکزی دلار را به قیمت سال قبل برگرداند این اتفاق می‌افتد و افزود: مردم این برداشت را می‌کنند که خودش می‌خواهد دلار گران شود و همان جمله ۸۰۰ تومان بر روی دلار گذاشت.

وی عامل دیگر را رییس سابق بانک مرکزی دانست و گفت: آقای همتی گل آخر را زدند در تلویزیون اعلام کردند که دلارها و ذخائر ارزی ناموس ماست و ما آن را به بازار عرضه نخواهیم کرد.

زمانی که بانک مرکزی عرضه نداشته باشد و شرکت‌های خصولتی از صادرات خود دلار نمی‌آورند و عرضه‌ای صورت نمی‌گیرد مردم دلار خود را از کجا باید بخرند.

نماینده مردم مرند در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: دولت می‌گوید من گرانی را قبول ندارم، اما جیب مردم هم فرمایش دولت را قبول ندارد. عده‌ای کار مهمی خارج از کشور دارند و مجبور هستند که حتی دلار را بخرند، چرا که اگر مسافرت آنها کنسل شود چندین برابر ضرر خواهند کرد. برای حل این مسائل گفتار درمانی کافی نیست.

وی افزود:

من احساس می‌کنم عده‌ای بدشان نمی‌آید که دلار افزایش یابد. من به همه احزاب و گرایش‌ها می‌گویم که اگر کسی فکر می‌کند با گران کردن دلار اقتصاد نابه‌سامان می‌شود و نظام زیربار مذاکره با آمریکا می‌رود خیال باطل کرده است، اما اگر عده دیگری فکر می‌کنند اگر اقتصاد به هم بریزد مجلس عدم کفایت می‌دهد و یا دولت نیز استعفا می‌دهد این نیز خیال باطل است.

همه ما در یک کشتی نشسته‌ایم و سرنوشت ما بهم گره خورده است. امروز قانون هیچ، کارکرد دارد. یا همه از این گردنه رد می‌شویم یا هیچ کس رد نمی‌شود.

وی در پایان گفت:

امروز باید اختلافات را کنار گذاشت و مسائل را با یکدیگر حل کرد. به راحتی می‌توان دلار را ۶۰۰۰ تومان کرد. ما ۱۸ میلیارد دلار صادرات پتروشیمی داریم که هفته‌ای ۳۶۰ میلیون دلار می‌شود. پتروشیمی در بازار ثانویه ۲۰ میلیون یورو تزریق می‌کند. اگر چهار هفته پشت سر هم ۵۰۰ میلیون یورو تزریق شود دلار پایین می‌آید. ما دلار ۴۲۰۰ تومان را به سویا می‌دهیم و فکر می‌کنیم به داخل کشور می‌آید، اما از روی کشتی به عراق برده می‌شود.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۷/۰۶/۱۴ توسط احمد عاقلي

 چرا دلار ۱۳۰۰۰تومان شد؟

قیمت‌ها رکورد بالاترین نرخ نوسانات ماه‌های گذشته را شکست

بخشی از نقدینگی مسیر خود را به سمت بازار ارز و طلا تغییر داده است

به گزارش نامه نیوز با گذشت کمتر از یک ماه از بسته جدید ارزی،قیمت‌هایی که از ابتدای هفته جاری برای صعود خیز برداشته بود، دیروز جهش کرد و حتی رکوردهای قیمتی دوره نوسانات اخیر در بازار ارز و طلا را هم شکست. اینکه چه عامل یا عواملی جهش و نوسان را به بازار بازگردانده است، از نگاه کارشناسان بازهم به غول نقدینگی و سرمایه‌های سرگردانی اشاره دارد که همچنان بدون اعتماد به آینده به دنبال محلی برای سود بیشتر یا حفظ ارزش دارایی‌های خود است.صاحبنظران اعتقاد دارند بخشی از سرمایه‌هایی که طی ماه‌های اخیر از بازار ارز و طلا و بواسطه تغییر شرایط کوچ کرده بود باردیگر درپی کسب سود و حفظ ارزش دارایی‌ها به این بازارها بازگشته است.  برخی از بازارها مانند خودرو، مسکن و بورس که طی ماه‌های اخیر با نمایش بازدهی بالا توانسته بودند بخشی از سرمایه‌های سرگردان را جذب کنند با تغییر شرایط قدرت جذب خود را از دست داده و یک بار دیگر سرمایه‌ها به بازارهایی سرازیر شده که بالاترین بازدهی را داشته است.

با اعمال شرایط جدید فروش خودرو و حذف تقاضای واسطه‌ای از این بازار، افت معاملات مسکن به دلیل رشد قیمتی شدید و نوسانی شدن شاخص‌های بازار سرمایه، بخشی از نقدینگی راه نقد شونده‌ترین و پربازده‌ترین بازارها یعنی ارز و طلا را درپیش گرفته است.
 
درحالی که بازشدن بسته جدید ارزی دولت به عقب نشینی قیمت‌ها در بازار ارز و طلا منجر شد، طی روزهای اخیر بتدریج قیمت‌ها پیشروی کرد تا اینکه روزگذشته این قیمت‌ها رکورد بالاترین نرخ نوسانات ماه‌های گذشته را نیز شکست.
 
دیروز هر قطعه سکه تمام بهار آزادی طرح جدید درمیانه روز از 4 میلیون و 600 هزار تومان هم گذشت و در بازار ارز هم دلار پا را از 12 هزار و 500 تومان فراترگذاشت. البته در ادامه روز اندکی از رشد قیمت‌ها کاسته شد و دوباره سکه را در کانال قیمتی 4.5 میلیون تومانی قرار داد.
 
حال مهم‌ترین پرسش این است که چرا دوباره قیمت‌ها در این دو بازار سیر صعودی به خود گرفته است؟
این درحالی است که بسیاری از محدودیت‌ها و عواملی که در سیاست قبلی ارزی دولت زمینه‌های رشد قیمت‌ها را فراهم کرده بود دیگر وجود ندارد. اما کارشناسان باردیگر متهم اصلی این رشد قیمت را نقدینگی می‌دانند که طبق تازه‌ترین گزارش بانک مرکزی به 1600 هزار میلیارد تومان نزدیک شده است. به گفته صاحبنظران بخشی از نقدینگی مسیر خود را به سمت بازار ارز و طلا تغییر داده و باعث رشد قیمت‌ها شده است.
 
دراین زمینه محمد کشتی آرای عضو اتحادیه طلا و جواهر در گفت‌و‌گو با �ایران� درپاسخ به این سؤال که دلیل بازگشت قیمت سکه به کانال 4.6 میلیون تومان چیست؟ گفت: دلیل اصلی رشد قیمت‌ها در بازار طلا و سکه رشد نرخ ارز است که روز گذشته دلار را به بالای 12 هزار و 500 تومان رساند.
 
به‌گفته وی ارز همواره به‌عنوان مهم‌ترین مؤلفه تعیین نرخ طلا تأثیرمستقیمی بر این بازار دارد. درحالی که روز شنبه قیمت دلار در حدود 10 هزار و 500 تومان قرار داشت دیروز با یک جهش به بیش از 12 هزار تومان رسید و همین جهش یکی از عوامل رشد قیمت سکه بود. برهمین اساس از روز شنبه تا دیروز نرخ سکه حدود 500 هزار تومان افزایش یافته است.
وی در ادامه درخصوص دلایل رشد نرخ ارز طی روزهای اخیر افزود: بخشی از دلایل رشد نرخ ارز به مسائل سیاسی داخلی برمی‌گردد اما بخش مهمتر آن به ورود نقدینگی و تقاضای جدید به این بازارها مربوط می‌شود.
کشتی آرای تأکید کرد: در روزهای اخیر بخشی از نقدینگی موجود در کشور به سمت بازارهای ارز و طلا هدایت شده است. درواقع برخی از سرمایه‌گذاران و کسانی که به‌دنبال کسب سود هستند، به‌دلیل بازدهی بالای ارز و طلا به سمت این بازارها تغییر جهت داده‌اند.
وی توضیح داد: برای مثال پس از تعیین شرایط محدود‌کننده برای خرید خودرو و این موضوع که به هر کد ملی تنها یک خودرو فروخته می‌شود و خریداران حق فروش خودرو تا یکسال را ندارند باعث شد تا افرادی که سرمایه خود را به بازار خودرو برده بودند از این بازار خارج شده و به بازار ارز و طلا مهاجرت کنند.
عضو اتحادیه طلا و جواهر اضافه کرد: علاوه براین هر گاه که قیمت‌ها در بازار ارز و طلا افزایش می‌یابد نوعی تقاضای هیجانی و کاذب میان مردم ایجاد می‌شود و برخی برای اینکه از غافله عقب نمانند به خرید ارز و طلا اقدام می‌کنند.
دیروز با شکل‌گیری روند افزایشی قیمت‌ها در بازار ارز و طلا، پوند و یورو به ترتیب از میانه کانال 15 و 14 هزار تومان عبور کرد و دلار نیز در حدود قیمتی 12 هزار و 200 تومان معامله می‌شد. در بازار طلا و سکه نیزهر گرم طلای 18عیار از 345 هزار تومان گذشت و سکه تمام نیز در کانال 4.5 میلیون تومان قرار داشت

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۷/۰۶/۱۴ توسط احمد عاقلي
رشد اقتصادی ایران در در سال ۹۷، منفی نیم درصد یا منفی 2.8 درصد خواهد بود

پیش بینی مرکز پژوهش‌های مجلس:

رشد اقتصادی ایران در سال ۹۷، یا «منفی نیم درصد» یا «منفی ۲.۸ درصد» خواهد بود

کاظم جلالی، رییس مرکز پژوهش های مجلس اعلام کرد بر اساس پیش بینی کارشناسان این مرکز، در سال ۱۳۹۷ رشد اقتصادی ایران در سناریوی اول منفی نیم درصد و در سناریوی دوم منفی ٢ و ٨ دهم درصد باشد.

کاظم جلالی، رییس مرکز پژوهش های مجلس پیش بینی کارشناسان این مرکز از رشد اقتصادی ایران در سال ۹۷ را اعلام کرد.

به گزارش «انتخاب»، جلالی در توئیتی نوشت: «کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس پیش بینی کرده اند در سال ۱۳۹۷ رشد اقتصادی ایران در سناریوی اول منفی نیم درصد و در سناریوی دوم منفی ٢ و ٨  دهم درصد باشد.»

در بخشی از گزارش مورد اشاره جلالی، آمده است: عملکرد اقتصادی سال ۱۳۹۷ بیش از هر چیز متأثر از وضعیت تحریم‌های آمریکا پس از خروج این کشور از برجام و نوع واکنش اقتصادی ایران خواهد بود. براساس این، در این گزارش ضمن شناسایی کانال‌های مستقیم و کوتاه مدت تحریم بر عملکرد بخش حقیقی و تولید در سال ۱۳۹۷، متناسب با زمانبندی اعلام شده برای تحریم ها، در دو سناریو متفاوت آثار تحریم بر رشد اقتصادی و رشد بخش‌هایاصلی برآورد شده است. دلیل اصلی تفاوت این دو سناریو، به همکاری نسبی یا عدم همکاری اروپا با ایران در مواجهه با تحریم‌های آمریکا مربوط است.

با در نظر گرفتن این دو سناریو پیش بینی می شود در سال ۱۳۹۷ رشد اقتصادی ایران در سناریوی اول ۵ / ۰ - و در سناریوی دوم ۸ / ۲ - درصد باشد. این میزان برای رشد بدون نفت ۹ / ۱ و ۸ / ۰ درصد برآورد می شود. جزئیات برآورد رشد و تحلیل هریک از زیربخش‌ها در متن گزارش ارائه شده است. همچنین دراین گزارش رشد سال ۱۳۹۸ نیز پیش بینی شده است که رشدی بین ۸ / ۳ - تا ۵ / ۵ - درصد را نشان می دهد، البته این در شرایطی است که دولت هیچگونه سیاست فعالی برای خنثی سازی و مقابله فعالی با تحریم‌ها نداشته باشد.

صندوق بین المللی پول و بانک جهانی نیز در آخرین گزارش‌های خود رشد اقتصادی ایران در سال۲۰۱۸ را بهترتیب ۷ / ۳ و ۱ / ۴ درصد پیش بینی کرده اند. به نظر می رسد دلیل اصلی اختلاف در پیش بینی این گزارش با پیش بینی‌های دو نهاد مذکور آن است که آن‌ها بعد از خروج آمریکا از برجام هنوز گزارش‌های خود را تعدیل نکرده اند.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۶/۱۱ توسط احمد عاقلي

تعطیلی کارخانه‌ها به دلیل نداشتن مواد اولیه

تعطیلی کارخانه‌ها به دلیل نداشتن مواد اولیه

درپی کمبود مواد اولیه تولید برای صنایع، رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی تهران اعلام کرد: بسیاری از کارخانه‌ها تعطیل شده‌اند، چراکه به خاطر مشکل در تامین ارز نمی‌توانند مواد اولیه تامین کنند و ارزی که باید تامین کنند نمی‌دانند با نرخ بازار آزاد است یا سامانه نیما یا همان ۴۲۰۰ تومان نرخ دولتی!

 
درپی نوسانات ارزی، سوء استفاده در بازار و بعضا احتکار، برخی صنایع همچون کارخانه‌های نساجی و کارگاه‌های تولید پوشاک به دلیل کمبود مواد اولیه با مشکل مواجه و در مواردی به تعطیلی کشیده شده‌اند که رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی تهران در این باره گفت: نوسانات نرخ ارز که در بازار اتفاق افتاده، باعث به‌هم‌ریختگی در زنجیره تامین شده است.و از باب تامین مواد اولیه، ماشین آلات و تکنولوژی، تولید و توزیع به هم ریخته است و این برهم‌ریختگی، مسائل حال حاضر را پیش آورده است، چراکه ارز اعلام شده توسط دولت نرخ پایه نداشته و دائم در حال تغییر است.
 
ابوالفضل گلپایگانی روغنی اظهار کرد: از معضلات بزرگ اقتصاد این است که دولت برای ارز قیمت ۴۲۰۰ تومانی اعلام کرده اما اکنون می‌گوید باید مابه‌التفاوت برای واردات پرداخت کنید. بنابراین صنایع دچار سردرگمی شده‌اند و به همین دلیل مشکلات صد چندان شده است؛ لذا بسیاری از کارخانه‌ها تعطیل شده‌اند، چراکه به خاطر مشکل در تامین ارز نمی‌توانند مواد اولیه تامین کنند و ارزی که باید تامین کنند نمی‌دانند با نرخ بازار آزاد است یا سامانه نیما و یا همان ۴۲۰۰ تومان نرخ دولتی!

دولت نمی‌تواند به منابع ارزی خود چوب حراج بزند

رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی تهران با بیان اینکه کارخانه‌ها نمی‌دانند که با چه نرخی باید مواد اولیه خریداری و تولید کنند و بفروشند، تعطیلی‌اشان را امری طبیعی خواند و افزود: علاوه‌ براین، سایر تغییرات، نظارت‌ها و کنترل‌ها هم نیز که وارد بازار شدند آرامش را از بازار گرفته است؛ بنابراین کارخانه‌ها نمی‌توانند مبنایی برای تولیدات خوب و مناسب باشند.گلپایگانی روغنی درباره تدبیر اندیشیده شده برای حل این مسائل گفت: تدبیر اصلی بر عهده دولت است و دولت باید نرخ ارز را به تثبیت برساند و نرخ واحد اعلام کند. اما پیشنهاد ما این است که ارز ۴۲۰۰ تومانی از همه اقلام برداشته شود، چراکه لزومی ندارد با توجه به اینکه منابع ارزی مناسب در کشور وجود ندارد، دولت چوب حراج به منابع ارزی خود بزند.وی افزود: برداشتن ارز ۴۲۰۰ توانی از بسیاری از کالاها مطابقا تورم سنگینی به وجود خواهد آورد. اما پیشنهاد این است که روی کالاهای اساسی که در واقع رزق و روزی و معیشت مردم به آن بستگی دارد، نهایتاً به محصول نهایی یارانه تخصیص یابد.

سردرگمی صنایع به دلیل دلارهای چند نرخی
رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی تهران اظهار کرد: دولت باید ارز تخصیصی را یا از کانال سامانه نیما و با نرخ ۸۴۰۰ تومان اعلام کند یا اینکه بازار آزاد را با یک نرخ باثبات برای تولیدکنندگان تعریف کند تا تولید و واردات تکلیف خود را بداند.وی تاکید کرد: مابه‌التفاوت نرخ ارز، نوسانات زیاد و هیجانی که در بازار به وجود آمده، برای بازار تولید و صنعت کشور ثباتی را به دنبال نخواهد داشت.گلپایگانی روغنی با بیان اینکه بانک‌ها مهم‌ترین مسئله و عامل در ایجاد چنین مسائل اقتصادی و ارزی در همه بنگاه‌های تولیدی است، تصریح کرد: علاوه‌براین، نرخ بهره‌های بانکی برای تسهیلات صنایع به شدت بالاست و پرداخت نشدن آن نیز گرفتاری ایجاد کرده است، چراکه این سودها داده نمی‌شود و منابعی برای تخصیص آن وجود ندارد.

بانک‌ها پول ندارند که به صنایع تسهیلات بدهند
رییس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی تهران در رابطه با ارائه تسهیلات به صنایع کوچک و متوسط نیز گفت: در حال حاضر سرمایه و پولی در بانک‌ها نیست که بخواهند برای بنگاه‌های کوچک و متوسط در بازار تسهیلات ارائه دهند.وی در خصوص نامه‌ رییس اتاق بازرگانی ایران به رییس کل بانک مرکزی مبنی بر " بخشودگی جرائم و دیرکرد صنایع" اظهار کرد: این موضوع تاکنون به نتیجه‌ای نرسیده است. البته به نظر می‌رسد بانک‌ها نمی‌توانند چنین کاری بکنند، چون در صورت‌های مالی خود سود را نشان داده‌اند لذا برایشان سخت است که صورت‌های مالی خود را بازنگری کنند مگر آنکه واقعا بانک مرکزی ورود و اعلام کند که این جرایم را از صورت‌های مالی حذف کنند.
 
مرجع : ایسنا

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۶/۱۱ توسط احمد عاقلي

 

بازار مسکن

 

گرانی کار دست مسکن داد

گرانی بیش از حد مسکن باعث شد تا بخش مسکن پس از 9 ماه رونق آغازگر یک رکودی باشد که ظاهراً تا سال آینده ادامه یابد.

به گزارش مشرق،بررسی رفتار بازار مسکن در سه دهه اخیر به خوبی دوره‌های رونق و رکود متوالی را نشان می‌دهد، به طوری که در تازه‌ترین دوره رکود و رونق، مسکن از نیمه دوم سال 92 در یک رکود شدید فرو رفت که کارشناسان این رکود را بی‌سابقه و آن را ناشی از یک گرانی شدید در سال 90 و 91 عنوان کردند.

این شرایط رکودی تا اوایل سال 95 ادامه پیدا کرد و در سال 95 سرآغاز رونق در این بازار مشاهده شد و به گفته مظاهریان معاون مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی دوره پیش رونق آغاز شد، اما در نهایت و در یک وضعیت نامشخص اقتصادی مسکن از اواسط سال 96 وارد دوره رونق شد که با یک افزایش قیمت در فصل پاییز همراه شد.

اگر چه بازار مسکن بعد از 4 تا 5 سال در سال 96 مستعد رشد قیمت بود، اما با کاهش دستوری نرخ‌های سود بانکی در شهریورماه سال گذشته سرمایه‌ها از بانک‌ها خارج و به سمت مسکن تزریق شد و همین موضوع موجب رشد قیمت مسکن در تهران با یک شیب تند شد.

*آغاز رشد قیمت مسکن قبل از روند صعودی نرخ دلار

این رشد قیمت مسکن در زمانی رخ داد که هنوز رشد دلار و رسیدن آن به مرز 4 هزار تومان غیر قابل باور بود. اگر چه بهروز ملکی تحلیلگر مسکن در این مورد که بازار مسکن به دلیل جذابیت های بازار ارز و طلا تحت تأثیر قرار می‌گیرد، گفته است که بر اساس نظریه «فریدمن» افراد سبد دارایی خود را متناسب با میزان بازدهی دارایی‌های مختلف می‌چینند، بنابراین طبیعی است که بازار مسکن هم بر بازارهای دیگر تأثیر بگذارد و از آنها هم تأثیر بپذیرد. 

*مهمترین بازار رقیب مسکن، بازار پول است

ملکی تحلیلگر مسکن در پاسخ به این سؤال که رشد قیمت مسکن از شهریور سال گذشته و از زمان کاهش سود سپرده‌های بانکی آغاز شد و این رشد دقیقاً قبل از افزایش غیر قابل تصور نرخ دلار بود می‌گوید: مهمترین بازار رقیب مسکن، بازار پول است به طوری که جابه جایی نقدینگی میان مسکن - بانک قوی‌تر از جابه جایی نقدینگی بازار مسکن با سایر بازارها است.

وی افزود: براین مبنا بازارهای پول و مسکن، تاثیرات انکارناپذیری بر یکدیگر برجای می‌گذارند، چرا که مسکن و حساب‌های پس‌انداز بانکی، دارایی‌های جایگزین هستند؛ از این‏ رو هر زمان که بازدهی یکی از این دارایی‌ها کاهش می‌یابد، تقاضا به سمت دارایی رقیب سوق می‌یابد.

در مجموع می توان برآیند اثر تغییرات بهره بانکی بر تغییرات بازار مسکن را ناهمسو، ارزیابی کرد. براین اساس کاهش نرخ سود سپرده های بانکی موجب تحریک بازار مسکن می شود.

ملکی در پاسخ به این سئوال که آیا بازار مسکن از نوسانات نرخ ارز می تواند تاثیر بگیرد؟گفت:افزایش نرخ ارز، سطح عمومی قیمت‏ها را در اقتصاد کلان و اقتصاد مسکن افزایش می‌دهد. این عامل، اثری همسو بر قیمت مسکن می‏گذارد و عمدتاً از ناحیه تورم فشارهزینه سمت تولید و عرضه مسکن و تورم انتظاری سمت تقاضای مسکن، اثرگذار است، در نتیجه اگر نرخ ارز افزایش یابد قیمت مسکن نیز افزیش می یابد.

* اثر رشد نرخ ارز بر رشد قیمت مسکن بیشتر از کاهش نرخ سود بانکی بود

کارشناسان اقتصادی معتقد هستند که بازار ارز، یکی از جایگزین‏‌های بازار مسکن است. بنابراین، افزایش نرخ ارز، جذابیت سرمایه‌گذاری در بازار مسکن را تحت تأثیر قرار می‏دهد و باعث عدم تمایل سرمایه برای ورود به بازار مسکن می‌شود. این امر باعث می‌شود تا نه تنها تقاضا برای مسکن کاهش یابد؛ بلکه با کاهش تمایل برای سرمایه‌گذاری در ساخت ‏و‏ساز، همراه شود.

* رشد بیش از حد قیمت مسکن کار دست این بخش داد

اما شواهد نشان می دهد که اثر رشد نرخ ارز بر رشد قیمت مسکن بیشتر است و به همین دلیل است که رشد قیمت مسکن در نیمه دوم سال گذشته پس از رشد غیر قابل تصور نرخ ارز یک رشد شدید پیدا کرد، اما همین رشد بیش از حد قیمت مسکن نیز کار دست این بخش داده و به گفته حسام عقبایی نایب رئیس اتحادیه مشاوران املاک معاملات مسکن در مرداد ماه افت کرده و این روند کاهشی در شهریور ماه نیز ادامه خواهد داشت.

*قدرت خرید کاهش و افت معاملات در تیرماه و مردادماه

حسام عقبایی نایب رئیس اتحادیه مشاوران املاک معتقد است که مسکن دیگر کشش رشد قیمت را ندارد، چرا که قیمت مسکن در سال جاری نسبت به سال گذشته ۵۵ درصد رشد داشته است و همین امر باعث شده تا قدرت خرید کاهش و شاهد افت معاملات در تیرماه و مردادماه باشیم.

وی اظهارداشت: افزایش قیمت مسکن و یا هر کالایی باید در حد معقولی باشد و قطعاً رشد بیش از حد هر کالایی به ویژه مسکن موجب رکود می‌شود.پس بازار مسکن در نیمه دوم امسال کشش افزایش قیمت ندارد و رشد بیش از حد قیمت مسکن که منجر به کاهش قدرت خرید شده و باعث خواهد شد که مسکن روند رکودی خود را ادامه دهد.

*دو بار شاهد افزایش قیمت مسکن بودیم، اما باز هم به آن رشد نرخ تورم نرسید

هر چند برخی از کارشناسان نیز بر این باور هستند که رشد قیمت مسکن هنوز در حد تورم نبوده است.

محسن بهرام غفاری کارشناس مسکن  می‌گوید: نقدینگی همواره راحت‌تر و زودتر از مسکن به سمت کالاهایی که مصرفی‌تر و گردش سریعتر و روان‌تری دارد می رود، بنابراین همواره مسکن با یکی دو سال تأخیر خود را به تورم می‌رساند و بعد از تورم بالا می‌زند. 

غفاری اضافه کرد: اگرچه در چند ماه گذشته دو بار شاهد افزایش قیمت مسکن بودیم، اما باز هم به آن رشد نرخ تورم نرسید. 

وی ادامه داد: به هر حال رشد قیمت مسکن لنگ لنگان و کُند صورت می‌گیرد. 

*اگر سرمایه به بخش مسکن نیاید با بازدارندگی در بخش تقاضا مواجه خواهیم شد

حسن محتشم عضو هیات مدیره انجمن انبوه سازان در پاسخ به این سوال که برخی از کارشناسان بر این باور هستند که رشد قیمت مسکن در اوایل سال جاری باعث شده قدرت خرید متقاضیان کاهش یابد، گفت: از سال ۹۲ که دوره رکود مسکن آغاز شد، عملاً تا سال گذشته مسکن از نرخ تورم عقب و رشد آن خزنده بود و سال گذشته که افزایش قیمت مسکن آغاز شد، در حال حاضر و از اواخر اسفندماه سال گذشته تاکنون شاهد افزایش تا ۵۰ درصدی قیمت مسکن هستیم که البته در برخی نقاط کشور این عدد کمتر از ۱۰ درصد بود، پس طبیعتاً از نرخ تورم عقب‌تر بوده است.

وی اظهار داشت: اگر شرایط کشور با ثبات اجتماعی همراه باشد، قاعدتاً بخشی از سرمایه به سمت مسکن خواهد آمد و عقب ماندگی بخش مسکن از نرخ تورم را جبران خواهد کرد، اما اگر این اتفاق رخ ندهد، ما همچنان با بازدارندگی بخش تقاضا مواجه خواهیم بود.

آمارهای بانک مرکزی نشان می دهد که معاملات مسکن شهر تهران در تیرماه ۱۳۹۷ پس از سه پرش متوالی قیمت از اردیبهشت ماه به بعد، معاملات در دو ماه اخیر ۲۲ و ۹.۲ درصد ریزش کرده است و به نظر می رسد رکود بخش مسکن که ناشی از کاهش قدرت خرید بوده در ماههای آتی ادامه پیدا کند و احتمالا این رکود بعد از حدود ۹ ماه رونق وارد بخش مسکن شده است و احتمالا تا سال آینده ادامه یابد.

حال باید در نظر داشت که نباید بازار مسکن را با بازار ارز و سکه مقایسه کرد و چون این دو بازار رشد قیمت پیدا می‌کنند بازار مسکن نیز به تبعیت از این دو بازار افزایش قیمت پیدا کند، چرا که رشد بیش از حد قیمت مسکن موجب کاهش قدرت خرید و در نتیجه رکود تورمی می شود.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۷/۰۶/۰۶ توسط احمد عاقلي

یک منبع آگاه در گفتگو با «نصر» خبر داد:

نشست مشترک روحانی، اردوغان و پوتین با محوریت سوریه

در تبریز

به گزارش نصر، یک منبع آگاه در وزارت امور خارجه با تایید این خبر، از برگزاری این نشست مهم سیاسی در تبریز خبر داد و به خبرنگار نصر، گفت: روسای جمهور سه کشور ایران، ترکیه و روسیه به زودی نشست مشترکی در تبریز برگزار خواهند کرد و محور آن بررسی اوضاع سوریه و پایان دادن به جنگ در این کشور است.

وی ادامه داد: مقدمات برگزاری این نشست در تبریز در حال انجام شدن است و به زودی وزارت امور خارجه کشورمان این خبر را به صورت رسمی اعلام خواهد کرد.

به گزارش نصر، نشست مشترک سران کشورهای ایران، روسیه و ترکیه روز جمعه 16 شهریور ماه در تبریز برگزار خواهد شد.

این گزارش می افزاید، پیش تر این نشست مشترک در شهر سوچی برگزار شده بود.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ دوشنبه ۱۳۹۷/۰۶/۰۵ توسط احمد عاقلي
کلسترول خون اقتصاد ایران در وضعیت هشدار

وحید شقاقی در گفتگو با فرارو از احتمالات بروز ابر تورم می‌گوید

کلسترول خون "اقتصاد ایران" در وضعیت هشدار

«اگر فرض بگیریم که بانک مرکزی جلو مطالبات دولتی‌ها برای خلق پول پرقدرت و بدون پشتوانه را می‌گیرد و اصطلاحا سیاست سه قفله کردن خزانه را در پیش می‌گیرد باز هم این مورد کفایت نمی‌کند و شبکه بانک‌های تجاری در حال خلق حجم عظیمی از نقدینگی است که خود یک بحران بزرگ است و هرچه زودتر باید مهار شود. افزایش ۲۴۰ هزار میلیارد تومان سود شبکه بانکی به حجم نقدینگی کل کشور یک واقعه وحشتناک است که لازم است هرچه زودتر برای کنترل آن چاره‌ای اندیشیده شود. اگر رابطه بین تورم و نقدینگی را به خودرن غذا و جذب یا عدم جذب آن توسط بدن تشبیه کنیم، بایستی مسئله نقدینگی را به مثابه کلسترول خون در نظر بگیریم که پیوسته در بدن اقتصاد ایران حجمش رو به رشد است. این یعنی چربی مضر در بدن انباشته شده و مواد مغذی به جای جذب در بخش‌های مختلف بدن زیر پوست ذخیره شده است. وقتی سیستم گوارش نتواند غذا را به خوبی هضم کند و در قالب انرژی به اجزای مختلف تزریق کند، قطعا شرایط سلامت از بدن دور می‌شود. متاسفانه مکانیسم نقدینگی هم در ایران این رویه را داشته است.»

 فرارو- نقدینگی به نظر قابل مهار نیست و شبکه بانکی هم با دمیدن بر آتش فعلی هزینه‌های حل این بحران را روز به روز افزایش می‌دهد. رکوردزنی پیاپی نقدینگی گویا به مرزهای جدیدی رسیده و سیاستگذار پولی هم گویا توان کنترل این قطار بی‌مهار را ندارد. این متغیر مهم اقتصادی که با افزایش روزانه ۱۰۰۰ میلیارد تومانی، نرخ رشد خود را نسبت به رشد تولید ناخالص داخلی به مرز ۱۰۳ درصد (تا پایان سال ۹۶) رسانده است هر لحظه می‌رود تا یک تورم بزرگ را به اقتصاد ایران تحمیل کند.

به گزارش فرارو، جالب است که طبق برآوردها، این معضل هر بار که در اقتصاد ایران بروز کرده تورمی بالا را به جامعه تحمیل کرده و جز در مقاطعی مثل دوره پس از برجام، اثر خود را سریعا روی سطح عمومی قیمت‌ها گذاشته است. پژوهش‌های مختلف ملی و بین‌المللی درباره نسبت تورم و نقدینگی در اقتصاد ایران نشان می‌دهد به ازای هر یک درصد رشد نقدینگی، ۹۷ صدم درصد به نرخ تورم هم افزوده می‌شود.

این در حالی است که در فاصله سال‌های ۹۲ تا ۹۵ نرخ رشد نقدینگی به حدود ۹۵ درصد رسیده، اما نرخ افزایش تورم تنها ۲۷ درصد بوده است و همین عامل به خوبی نشان‌دهنده احتمال بروز یک شوک تورمی جدید در اقتصاد ایران طی ماه‌های آتی است.

موردی که طبق گفته مسعود نیلی برای حل و یا مهار آن نیازمند یک تصمیم سیاسی و نه صرفا اقتصادی هستیم و گرنه حتما به تورم منجر خواهد شد. این گفته نیلی در حالی صورت گرفته که هم‌اینک طبق آخرین برآوردها، میزان نقدینگی کل کشور به بیش از ۱۶۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده و نسبت نرخ رشد نقدینگی به رشد تولید ناخالص داخلی هم از مرز ۱۱۰ درصد گذشته است.

در این راستا دکتر وحید شقاقی شهری استاد دانشگاه و اقتصاددان با اشاره به مضرات افزایش لجام گسیخته حجم نقدینگی، به فرارو می‌گوید:

«طبق نتایجی که از تحقیق روی دو اقتصاد ایران و ونزوئلا به دست آورده‌ام، بایستی بگویم جز یک مورد مهم در باقی موارد اقتصاد ایران مشابهتی چشمگیر با ونزوئلا داشته و زمینه و پارامتر‌های لازم را برای تجربه ابرتورم همانند آنچه در ونزوئلا مشاهده می‌کنیم، متاسفانه دارد.»

وی در ادامه با اشاره به وضعیت تورم در کشور ونزوئلا، گفت:

«ایران به جز یک پارامتر کلیدی که همان بدهی خارجی است، وضعیتی مشابه با ونزوئلا دارد. وقتی درباره وضعیت اقتصادی ونزوئلا صحبت می‌کنیم، می‌بینیم که تورم این کشور در فاصله سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴ در محدوده ۷.۸ تا حداکثر ۴۶ درصد در نوسان است. یکباره، اما تورم در ونزوئلا روندی شدیدا صعودی به خود می‌گیرد و به ترتیب در سه سال ۲۰۱۶، ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ به ۲۵۴، ۶۵۲ و ۲۳۴۹ درصد افزایش پیدا می‌کند. نرخ تورم این کشور البته در ماه‌های اخیر شتاب بیشتری گرفته و حتی تا به ۴۰ هزار درصد هم رسیده است.»

شقاقی خاطرنشان کرد: «اقتصاد ونزوئلا با وجود داشتن بزرگترین ذخایر اثبات شده نفت جهان، از معضلاتی نظیر فساد گسترده دولتی و وابستگی بیش از اندازه به درآمد‌های نفتی رنج می‌برد. در عین حال کاهش ۱.۵ میلیون بشکه‌ای استخراج به دلیل کاهش سرمایه‌گذاری در صنعت نفت باعث کاهش شدید درآمد‌های این کشور شده است.

جالب است بدانید که تولید نفت این کشور در دهه ۹۰ میلادی حدود ۳.۵ میلیون بشکه بوده، اما این رقم تا سال ۲۰۱۷ به حدود ۲ میلیون بشکه کاهش پیدا کرده و در سال ۲۰۱۸ به مرز ۱.۵ میلیون دستگاه کاهش پیدا کرده است.»

استاد دانشگاه خوارزمی در ادامه با اشاره به وزن بالای اثر تحریم‌های آمریکا روی اقتصاد ونزوئلا،گفت: «در کنار عوامل قبلی، اثر وضع تحریم‌های آمریکا بر اقتصاد ونزوئلا در کنار افزایش لجام گسیخته بدهی‌های خارجی ونزوئلا که برخی منابع آن را در حدود ۱۷۲ میلیارد دلار اعلام کرده‌اند، موجب شد تا این کشور با بدترین بحران اقتصادی تاریخ خود روبرو شود. از آنجا که ونزوئلا عمده این استقراض را از طریق دو کشور چین و روسیه انجام داده و توان زیادی برای ادای بدهی‌های خود ندارد، به همین دلیل دولت این کشور توان چندانی برای سروسامان دادن به وضعیت کنونی کشور را ندارد.»

این کارشناس اقتصادی در ادامه گفت: «در عمده محور‌هایی که اشاره کردم، شرایط ایران و ونزوئلا یکسان بوده و فرق چندانی ما بین دو کشور برای بروز پدیده ابرتورم نیست، اما ایران در یک مسئله وضعیت بسیار بهتری نسبت به ونزوئلا دارد؛ و آن مسئله، موضوع بدهی خارجی پایین ایران است که با توجه به حجم ۱۱ میلیارد دلاری، ایران شرایطی متفاوت از ونزوئلا داشته باشد. در عین حال این موضوع نافی شباهت‌های بسیار دو اقتصاد به همدیگر نیست.

مروری در وضعیت اقتصاد ما نشان می‌دهد در اقتصاد ایران همانند اقتصاد ونزوئلا فساد چشمگیر است، وابستگی به درآمد‌های نفتی بالا بوده و درگیر تحریم‌های آمریکا هستیم. در عین حال سرمایه‌گذاری قابل توجهی در صنعت نفت هم انجام نداده‌ایم به طوری که می‌توان کاهش تولید در این بخش را نه به شدت ونزوئلا پیش‌بینی کرد. فشار تحریم‌های آمریکا البته طبق برآورد‌ها موجب خواهد شد تا تولید نفت ما تا بیش از ۱ میلیون بشکه کاهش پیدا کند.»

دکتر وحید شقاقی شهری با اشاره به فشار زیادی که بدهی‌های خارجی بالا به اقتصاد ونزوئلا برای فروپاشی وارد کرده، گفت:

«باید مدیران اقتصادی و مسئولان کشور توجه داشته باشند که از ورود به این فقره یعنی افزایش بدهی‌های خارجی کشور بپرهیزند وگرنه ما هم به شرایطی مشابه با ونزوئلا دچار خواهیم شد. افزایش بدهی‌خارجی علاوه بر اینکه ریسک اعتباری کشور را بالا برده و عمق بحران اقتصادی را دوچندان می‌کند، زمینه را برای بروز ابرتورم هم در اقتصاد ایران فراهم می‌کند از این رو ورود دولت به این فقره و افزایش بدهی خارجی باید به دقت پایش و نظارت شود.

در واقع اگر بخواهیم به شکل خلاصه به اهمیت بدهی خارجی اندک ایران اشاره کنیم، بایستی نقش این موضوع را در مقاومت در برابر تحریم‌ها و جلوگیری از شکنندگی اقتصاد کشور بالا ارزیابی کنیم.»   بهمنی که روز به روز بزرگ‌تر می شود این کارشناس ارشد اقتصادی در ادامه افزود: «البته چیزی که بایستی الان به سرعت به آن رسیدگی شود مورد عجیب رشد سرسام‌آور نقدینگی است.

در واقع ما به رغم بدهی اندک، درگیر نقدینگی بسیار بزرگی در اقتصاد ایران هستیم که حتی ونزوئلا هم این میزان از نقدینگی را تجربه نکرده است. نقدینگی ۱۶۰۰ میلیارد تومانی اقتصاد ایران همچون بهمنی است که به طور مداوم در حال بزرگ‌تر شدن است. جالب است که میانگین افزایش نقدینگی طی ۵ سال گذشته حدود ۲۷ درصد بوده، اما میانگین رشد تولید ناخالص داخلی به قیمت داخلی حدود ۱۵ درصد بوده است؛ و این یعنی نقدینگی جذب بخش واقعی اقتصاد نشده و تنها زمینه تورمی به خود گرفته است.»

وی با اشاره به زمینه‌های رشد بیشتر نقدینگی در اقتصاد ایران گفت:

«بانک‌های تجاری یکی از عوامل اصلی خلق نقدینگی در اقتصاد ایران هستند. با یک حساب سرانگشتی می‌توان ابعاد عجیب رشد نقدینگی را بررسی کرد. در واقع اگر حجم نقدینگی ما از کانال بانکی سالانه ۱۵ درصد سود بگیرد، ما سالانه فقط ۲۴۰ هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی کشور از محل سود بانکی افزوده‌ایم. فرض کنیم که بانک مرکزی در این فقره ابدا دست به خلق نقدینگی و پول پرقدرت نزده باشد و همین فقره سود بانکی موجب افزایش نقدینگی شود. رشد سرسام‌آور نقدینگی از مجرای سود بانکی کافی است تا اقتصاد ایران در آستانه ابرتورم قرار گیرد.»

دکتر وحید شقاقی شهری در پایان گفت: «اگر فرض بگیریم که بانک مرکزی جلو مطالبات دولتی‌ها برای خلق پول پرقدرت و بدون پشتوانه را می‌گیرد و اصطلاحا سیاست سه قفله کردن خزانه را در پیش می‌گیرد باز هم این مورد کفایت نمی‌کند و شبکه بانک‌های تجاری در حال خلق حجم عظیمی از نقدینگی است که خود یک بحران بزرگ است و هرچه زودتر باید مهار شود. افزایش ۲۴۰ هزار میلیارد تومان سود شبکه بانکی به حجم نقدینگی کل کشور یک واقعه وحشتناک است که لازم است هرچه زودتر برای کنترل آن چاره‌ای اندیشیده شود. اگر رابطه بین تورم و نقدینگی را به خودرن غذا و جذب یا عدم جذب آن توسط بدن تشبیه کنیم، بایستی مسئله نقدینگی را به مثابه کلسترول خون در نظر بگیریم که پیوسته در بدن اقتصاد ایران حجمش رو به رشد است.

این یعنی چربی مضر در بدن انباشته شده و مواد مغذی به جای جذب در بخش‌های مختلف بدن زیر پوست ذخیره شده است. وقتی سیستم گوارش نتواند غذا را به خوبی هضم کند و در قالب انرژی به اجزای مختلف تزریق کند، قطعا شرایط سلامت از بدن دور می‌شود. متاسفانه مکانیسم نقدینگی هم در ایران این رویه را داشته است.»


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۶/۰۴ توسط احمد عاقلي

خرید زمان در سود بانکی

خرید زمان در سود بانکی

 

به‌دنبال ارائه بسته جدید ارزی و تغییر قواعد معاملات در بازار ارز، این بار سیاست‌گذار، ساماندهی بازار سپرده را مورد هدف قرار داده است.

خرید زمان در سود بانکی

به گزارش افکارنیوز،  بر مبنای اطلاعیه جدید بانک مرکزی، بانک‌ها و موسسات اعتباری مجازند قرارداد سپرده‌های با نرخ بالای ۱۵ درصد را که در بازه ۲ تا ۹ شهریور سال گذشته منعقد شده بود، برای یک ماه دیگر تمدید کنند. این در حالی است که از شهریور سال گذشته تاکنون بانک‌ها روی کاغذ مکلف به رعایت سقف سود سپرده ۱۵ درصد بودند. از طرفی از محتوای این اطلاعیه می‌توان پیش‌‌بینی کرد بانک مرکزی به‌منظور ثبات بازار دارایی‌ها و جهت‌دهی هدفمند به تصمیم سپرده‌گذاران، ابزارهای نوین بانکی را در ماه‌های آتی به بازار معرفی خواهد‌کرد. به نظر می‌رسد سیاست‌گذار با تمدید یک ماهه قراردادهای سپرده‌گذاری به دنبال خرید زمان با هدف جلوگیری از تصمیم چرخشی سپرده‌گذاران، تکمیل ابزارهایی برای مدیریت تبدیل دارایی‌ها و تقویت ثبات بازارها، بوده است. یکی از چالش‌های سیاست‌گذار در حال حاضر افزایش سرعت جابه‌جایی نقدینگی است. علاوه بر این بازدهی سایر بازارهای دارایی نیز موجب کاهش جذابیت بازار پول پس از سال‌ها شده است. کارشناسان پیشنهاد می‌دهند سیاست‌گذار پولی با ملاحظه این دو چالش بسته‌ای را طراحی کند که علاوه بر کاستن از سرعت جابه‌جایی نقدینگی به جذابیت بازدهی بخش رسمی کمک کند.

به‌دنبال ارائه بسته جدید ارزی، این بار بانک مرکزی بازار سپرده را در معرض تغییر سیاست قرار داده است. بر مبنای اطلاعیه جدید بانک مرکزی «بانک‌ها و موسسات اعتباری می‌توانند فقط به درخواست مشتری قراردادهای سپرده‌گذاری که از تاریخ ۲ شهریور ۱۳۹۶ تا ۱۱ شهریور ۱۳۹۶ منعقد کرده‌اند را به مدت یک ماه با شرایط منعقده تمدید کنند.» از طرفی از محتوای این اطلاعیه می‌توان پیش‌بینی کرد بانک مرکزی به‌منظور ثبات بازار دارایی‌ها و جهت‌دهی هدفمند به تصمیم سپرده‌گذاران، ابزارهای نوین بانکی را در ماه‌های آتی به بازار معرفی کند. بنابراین می‌توان گفت سیاست‌گذار زمان یک ماهه تمدید قرارداد را به‌منظور جلوگیری از تصمیم چرخشی سپرده‌گذاران و متعاقبا پالایش بازار دارایی‌ها خریده است. بازار سپرده در حالی با تمدید یک ماهه نرخ سود مسیر موقتی «بینابین» را در پیش گرفته که بسیاری از کارشناسان «آزادسازی کامل نرخ سود» را پیش‌بینی کرده بودند. به‌نظر می‌رسد سیاست‌گذار درخصوص مدیریت بازار سپرده به دو راهی «آزادسازی نرخ سود به‌منظور ثبات بازار دارایی‌ها» و «تثبیت نرخ سود به‌منظور جلوگیری از انبساط ریسک اعتباری بانک‌ها با پیشنهاد نرخ سود نامتعارف» رسیده و ناگزیر حالت بینابین را انتخاب کرده است؛ بنابراین انتخاب یکی از دو مسیر یاد شده به این بستگی دارد که در یک چارچوب متعارف متولی پولی «پاسخ‌گوی نهایی» شکست بانکی است یا ثبات اقتصادی. در همین راستا «دنیای اقتصاد» با لحاظ یک چارچوب متعارف، مکانیزم ارجح مدیریت بازار سپرده را مورد بررسی قرار داده است.

تکرر سیاست‌گذاری در بازار سپرده

ابتدای شهریور سال گذشته بود که مساله موسسات غیرمجاز و بحران بانکی به یکی از ابرچالش‌های مهم اقتصاد ایران تبدیل شده بود. به‌طوری‌که بسیاری از کارشناسان مهم‌ترین ریشه معضلات ترازنامه‌ای بانک‌ها را به پیشنهاد نرخ سود بالا از سوی این موسسات نسبت می‌دادند. نرخ سودهایی که بازدهی متناسب با آن در هیچ فعالیت حقیقی قابل‌جست‌وجو نبود. به همین دلیل و به‌منظور یک سیاست متقابل، سیاست‌گذار پولی وقت تصمیم به کاهش نرخ سود گرفت. بر مبنای تصمیم جدید، بانک‌ها و موسسات سپرده‌پذیر ملزم به رعایت سقف نرخ سود ۱۵ درصد برای سپرده‌های بلندمدت و سقف نرخ سود ۱۰ درصد برای سپرده‌های کوتاه‌مدت شدند. با این حال در آن مقطع سیاست‌گذار یک فرصت ۹ روزه به بانک‌ها به‌منظور عقد قرارداد سپرده با شرایط قدیم داد؛ به‌طوری‌که زمان اعلام سیاست جدید ۲ شهریور اما زمان اجرای آن ۱۱ شهریور بود. در این فرصت ۹ روزه بسیاری از سپرده‌گذاران به عقد قراردادهایی با شرایط قدیم روی آوردند تا در معرض سقف نرخ سود تعیین شده در بخشنامه جدید بانک مرکزی قرار نگیرند. بنابراین از ۱۱ شهریور بانک مرکزی روی بخشنامه جدید و سقف نرخ سودهای تعیین شده پافشاری کرد و موسسات خاطی را در معرض جریمه قرار می‌داد. اگر چه در اولین ماه‌ها بعد از انتشار بخشنامه جدید، بازار سپرده از سوی بانک‌ها در چارچوب بخشنامه مذکور مدیریت می‌شد، اما شواهد حاکی از آن است که به مرور زمان میزان تخطی بانک‌ها از سقف‌های تعیین شده افزایش یافت. البته همزمان با تخطی بانک‌ها به‌نظر می‌رسد سیاست‌گذار نیز شدت پافشاری به رعایت سقف نرخ سودها را نیز کاهش داده بود. این عدم پافشاری سیاست‌گذار همزمان با ناملایمات بازار ارز و ارائه بسته ضدالتهاب ارزی بیشتر شد. بسته‌ای که یکی از سه راس اصلی آن ارائه گواهی‌های سپرده یک ساله با نرخ سود ۲۰ درصد بود. بنابراین به‌نظر می‌رسد با پیشنهاد گواهی‌های سپرده ریالی ۲۰ درصدی سیاست‌گذار از تعیین سقف ۱۵ درصدی عقب‌نشینی کرد. پس از بسته ضد التهاب مذکور تاکنون اگر چه روی کاغذ بانک‌ها منوط به رعایت بخشنامه ۲ شهریور بودند، اما بسیاری از بانک‌ها نرخ سود سپرده‌های خود را بسته به حجم سپرده‌های مشتریان بر اساس نرخ‌هایی حتی بالاتر از ۲۰ درصد تعیین می‌کردند. بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد بیش از ۶۰ درصد بانک‌ها از چارچوب بخشنامه مذکور تخطی می‌کردند. پس از ادامه التهابات بازار ارز و سایر دارایی‌ها و متعاقبا ارائه بسته جدید ارزی از سوی رئیس کل جدید بانک مرکزی، بسیاری از کارشناسان و فعلان بازار گمانه‌زنی‌هایی درخصوص افزایش نرخ سود می‌کردند؛ تا اینکه سیاست‌گذار در نهایت اجازه تمدید قرارداد را به بانک‌ها به‌منظور تمدید قراردادهای سپرده‌های اخذ شده در فاصله ۹ رزه شهریور سال گذشته داد؛ به‌طوری‌که به‌نظر می‌رسد برای دومین بار سیاست‌گذار از سقف نرخ سود تعیین شده عقب‌نشینی کرده است.

 

چهار گروه سپرده‌گذار

 براساس تغییرات بازار سپرده در سال گذشته  در مقطع کنونی سپرده‌گذاران بانکی را می‌توان به چهار گروه تقسیم کرد. گروه اول، سپرده‌گذارانی هستند که در بازه ۹ ماهه شهریور سال گذشته بر مبنای شرایط قراردادهای قبل از این بازه، قراردادهای با نرخی برابر یا بالاتر از ۲۰ درصد وضع کرده بودند. قرارداد بخش قابل‌توجهی از این گروه در این روزها رو به پایان است؛ بنابراین این گروه در بازه ۹ روزه پیش‌‌رو بر مبنای بازدهی بازارهای رقیب، تصمیم به تمدید قرارداد یا سرمایه‌گذاری در بازارهای موازی دیگر خواهند گرفت. گروه دوم سپرده‌گذارانی بوده که قرارداد سپرده خود را بعد از ۱۱ شهریور تا قبل از بسته ضدالتهاب ارزی در بهمن‌ماه بستند. بخش قابل‌توجهی از این سپرده‌گذاران قرارداده‌های سپرده خود را در چارچوب نرخ ۱۵ درصد تعیین شده از سوی بخشنامه شهریور بانک مرکزی بستند که تاریخ قرارداد آنها بسته به مدت آن از ۱۱ شهریور سال جاری به بعد تمام می‌شود. این سپرده‌گذاران سپرده‌های خود را کمتر از نرخ واقعی بازار بسته، بنابراین در ماه‌های آتی در معرض تصمیم جدید سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرند. با توجه به اینکه این گروه حدود ۶ ماه (از بهمن‌ماه سال گذشته تاکنون) تخطی سیستم بانکی به سقف نرخ اخذ شده روی سپرده‌های خود را مشاهده کرده‌اند به‌نظر می‌رسد به احتمال کمتری به تمدید قرارداد روی آورند و به سمت بازار دارایی‌ها خواهند رفت. گروه سوم، سپرده‌گذارانی بوده که سرمایه خود را در خلال قرارداد گواهی سپرده‌های یک ساله و با نرخ ۲۰ درصد بستند. قرارداد این گروه از سپرده‌گذاران نیز از بهمن‌ماه سال جاری تمام می‌شود و از این ماه به بعد در معرض تصمیم جدید قرار خواهند گرفت. گروه چهارم نیز سپرده‌گذارانی بوده که بعد از بسته ضد التهاب ارزی به بازار بانکی روی آوردند و سپرده‌های خود را با تخطی بانک‌ها از نرخ ۱۵ درصد بستند. قرارداد این گروه نیز از آخرین ماه سال جاری به بعد تمام خواهد شد. بنابراین تغییرات مکرر در بازار سپرده در ماه‌های اخیر بازار را در معرض گروه‌های مختلفی از سپرده‌گذاران قرار داده که در جریان تصمیم جدید سرمایه‌گذاری خود بازدهی در بازارهای موازی را لحاظ خواهند کرد. تصمیماتی که منتظر هدایت سیاست‌گذار بوده و نتیجه آن تقویت ثبات یا تشدید التهاب در بازارها خواهد بود.  در شرایط فعلی سیاست‌گذار از یک طرف با مساله «مدیریت نقدینگی موجود و کنترل جریان آتی آن» روبه‌رو بوده و در این راستا تمایل به افزایش نرخ سود دارد تا در تقابل با بازار دارایی‌ها، جذابیت بازار سپرده را به حدی برساند که نظر سپرده‌گذاران را جلب کند. از طرفی دیگر، با مساله ناترازی فعالیت مالی بانک‌ها و موسسات سپرده‌پذیر مواجه است که ممکن است مانند تجربه گذشته با پیشنهاد نرخ‌های نامتعارف، معضلات ترازنامه‌ای بانک‌ها را منبسط کند. بنابراین مدیریت نرخ سود در مقطع کنونی سیاست‌گذار را در معرض یک دوراهی انتخاب «آرامش بازار دارایی‌ها» یا «مهار معضلات بانکی» قرار داده است. در همین راستا این سوال مطرح می‌شود که در یک چارچوب متعارف، بانک مرکزی کدام سیاست را مورد هدف قرار دهد؟ روی آوردن به ثبات اقتصادی یا جلوگیری از تشدید معضلات بانکی؟

چارچوب متعارف مدیریت سود

در مجموع در یک چارچوب متعارف، چهار بازیگر «بانک‌ مرکزی، به‌عنوان عرضه‌کننده پول و رگولاتور اول»، «صندوق تضمین سپرده‌ها، به‌عنوان رگولاتور دوم»، «بانک‌های تجاری، به‌عنوان واسطه‌گران پول» و «عموم مردم به‌عنوان سپرده‌گذاران و تسهیلات‌گیرنده‌ها» در بازار پول نقش می‌آفرینند. بانک مرکزی به‌عنوان پاسخ‌دهنده نهایی به «تورم تارگت» افسار مدیریت نقدینگی، به‌عنوان مهم‌ترین عامل تعیین تورم را در دست داشته و به این منظور، با استفاده از مدیریت انتظارات و تغییرات نرخ سود تارگت، بازار را هدایت می‌کند. به‌علاوه پاسخ‌دهنده نهایی «ثبات اقتصادی» نیز خواهد بود. «صندوق تضمین سپرده» به‌عنوان پاسخ‌دهنده نهایی به شکست‌های بانکی«حل‌و‌فصل بانک‌ها» را در پیش می‌گیرد؛ به‌طوری‌که برای این عامل، از یک طرف یک «مسوولیت» تعیین شده و از طرف دیگر به‌منظور ایفای این مسوولیت «اختیار» لازم به او تفویض شده است. مسوولیت مذکور مصون‌سازی دائمی سیستم بانکی از شکست‌های بانکی و اختیار یاد‌شده «اخذ حق بیمه از موسسات تحت پوشش و همچنین تعیین سقف نرخ سود سپرده» متناسب با قدرت ترازنامه بانک‌ها بوده است. بنابراین سازگاری بین «مسوولیت» و «اختیارات» این عامل باعث شده تا مسوولیت شکست بانکی از دوش بانک مرکزی برداشته و به این عامل مستقل سپرده شود. صندوق مذکور به‌منظور «پیشگیری» از شکست‌های بانکی موسسات تحت پوشش را بر مبنای کیفیت ترازنامه آنها دسته‌بندی کرده و سقف نرخ سود سپرده را متناسب با کیفیت ترازنامه آنها تعیین می‌کند. همچنین موسسه مذکور، به‌منظور «درمان» شکست‌های بانکی، مکانیزم حل‌و‌فصل موسسات در معرض شکست را در پیش می‌گیرد. بانک‌های تجاری به‌عنوان سومین بازیگر مهم بازار پول، منابع خود را از سه منبع «سپرده‌گذاران»، «بانک‌های دیگر در بازار بین‌بانکی» و «بانک مرکزی» تجهیز می‌کنند. البته در اقتصادهای پیشرفته بانک مرکزی به‌عنوان «آخرین نجات‌دهنده یا

Last resort» بانک‌ها را تامین مالی کرده و وزن ناچیزی از تامین مالی بانک‌ها از سوی عامل بانک مرکزی پوشش داده می‌‌شود. به‌علاوه، بانک‌های تجاری، منابع تجهیز شده را تحت قراردادهای مختلف به خانوارها و به ندرت در اقتصادهای در حال توسعه به دولت تخصیص می‌دهند. چهارمین عامل نیز استفاده‌کنندگان نهایی بازار پول بوده که در لباس سپرده‌گذاران و تسهیلات‌گیرندگان ظاهر می‌شوند. استفاده‌کنندگان نهایی عموما خانوارها، بنگاه‌ها و به ندرت دولت است. در چارچوب مذکور، سقف نرخ سود از سوی «صندوق تضمین سپرده» تعیین شده و پاسخگویی به شکست بانکی نیز به این صندوق سپرده می‌شود. در طرف مقابل، بانک مرکزی ابزار پایه پولی را در کنترل داشته و به‌دنبال آن پاسخگوی نهایی ثبات اقتصادی است.

بنابراین انتظار می‌رود مدیریت نرخ سود، مانند سایر بازارها، در مرحله اول بسته به مقدار عرضه و تقاضای پول، هدایت شود، این زاویه از مدیریت از طریق پایه پولی و از سوی بانک مرکزی هدایت می‌شود. در مرحله دوم، به‌منظور جلوگیری از شکست‌های بانکی، سقف نرخ سود سپرده‌ها بسته به قدرت ترازنامه بانک‌ها و از طرف صندوق تضمین سپرده تعیین شود. شرایطی که بانک مرکزی را در دوراهی ثبات و شکست بانکی به سمت ثبات اقتصادی سوق می‌دهد.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۶/۰۳ توسط احمد عاقلي
اثر سقوط لیر بر اقتصاد ایران

 آیا ارز دوباره گران خواهد شد؟

 

وزیر اسبق صنعت، معدن و تجارت با تشریح هفت فاز برای مجموعه اتفاقات ارزی که بر بازار ایران گذشته است، راهکار‌هایی را برای ادامه مسیر کنونی اقتصاد ایران با مجموعه تدابیر اعتمادساز دولت در بازار ارز عنوان می‌کند.
 

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۶/۰۳ توسط احمد عاقلي
Related image


سه فوریت در راهبرد ارزی

 به‌زودی عمر بسته جدید ارزی دو هفته می‌شود، اما طی ۱۰ روز گذشته قیمت ارز و اضطراب بازار کاهش نیافته است. گواه اضطراب بازار اینکه در حالی که دلار ۸۰۰۰ تومانی در «نیما» متقاضی ندارد، بازار غیررسمی دلار را ۱۰ هزار و ۵۰۰ تومان معامله می‌کند و بازار طلا، سکه امامی را متناسب با دلار ۱۳ هزار تومانی قیمت‌گذاری می‌کند. چرا صادرکننده، معامله‌گران بازار غیررسمی ارز و طلافروش، به سه نرخ مختلف دلار می‌فروشند؟

حمایت از معیشت جامعه توسط سیاست‌گذار اقتصادی، از سمت عرضه صورت می‌پذیرد و عواقب ناخواسته حمایت از سمت عرضه، «توزیع رانت و صادرات یارانه» است. تداوم این شکل حمایت، زمینه‌ساز شوک‌های اقتصادی‌ است که در تلاش برای اجتناب از عواقب آنها، بازار به سه قیمت مختلف برای دلار رسیده است.

دلیل وجود سه نرخ ۸ هزار، ۱۰هزار و ۵۰۰

و ۱۳ هزار تومانی را می‌توان در سمت تقاضای دلار یافت. متقاضی دلار نیمایی (۸۰۰۰ تومانی) واردکننده است. با توجه به کشش تقاضای بازار داخلی برای خرید جنس وارداتی و با توجه به ریسک انبارداری ناشی از برخوردهای انتظامی، واردکننده به این ارزیابی رسیده است که امروز وارد کردن با دلار بالای ۸۰۰۰ تومان صرفه اقتصادی ندارد؛ بنابراین نرخ دلار در نیما بیشتر از ۸۰۰۰ تومان نشده است. منتها عموم مشتریان بازار غیررسمی ارز و همین‌طور مشتریان بازار سکه، قصد واردات ندارند، بلکه هدفشان خارج کردن سرمایه از اقتصاد کشور است. عمده خروج سرمایه از مرزهای سیاسی کشور، از طریق بازنگشتن ارز کالاهای صادراتی صورت می‌گیرد. البته خارج کردن سرمایه از اقتصاد، الزاما به معنی خارج کردن سرمایه از مرزهای سیاسی کشور نیست. با تبدیل سرمایه‌های مولد به سرمایه‌های غیرمولدی چون ارز و سکه، سرمایه بدون عبور از مرز سیاسی، از اقتصاد خارج می‌شود. در زمان تزلزل و بی‌ثباتی در وجه اسمی اقتصاد، تبدیل پس‌انداز به سرمایه غیرمولد و نگهداری آن در کشوی منزل، یک رفتار عادی‌ است.

آنچه بازار این روزها را غیرعادی می‌کند، اختلاف قیمت در دو بازار خروج سرمایه‌ است: بازار غیررسمی ارز و بازار سکه. مشتریان اصلی بازار غیررسمی ارز،‌ بازاری‌هایی هستند که به شبکه بازار غیررسمی متصلند. نرخ ارزهای مختلف در این بازار حاکی از این است بازاری‌ها تا حد ۱۰ هزار و ۵۰۰ تومان برای هر دلار، متقاضی خروج سرمایه‌اند‌. مشتریان اصلی بازار سکه، کارمندانی هستند که توانایی معامله در بازار سیاه ارز را ندارند، لذا برای خروج سرمایه خود از اقتصاد، به طلافروشی مراجعه می‌کنند. با توجه به قیمت جهانی طلا و ۱۰ هزار و ۵۰۰ تومانی دلار در بازار اسکناس، انتظار داریم سکه امامی حدود ۳ میلیون تومان معامله شود، منتها تقاضای کارمندان، قیمت سکه را تا نزدیکی ۴ میلیون تومان بالا برده است. مشخصا قیمت این روزهای سکه، متناسب با دلار ۱۳ هزار تومانی است؛ این یعنی کارمندان تا حد ۱۳ هزار تومان برای هر دلار، متقاضی خروج سرمایه هستند.

آنچه تا اینجا مطرح شد، توصیفی از وضعیت بازار ارز، ۱۰ روز پس از ارائه بسته جدید ارزی است. در ادامه، به تحلیل چرایی این وضعیت و ارائه سه توصیه سیاستی خواهم پرداخت. اگر نرخ دلار، از خرداد ۹۲ تاکنون، متناسب با تفاضل تورم ایران و آمریکا رشد کرده بود، امروز ۶ هزار تومان ‌بود. اگر نرخ دلار، در همین دوره زمانی، متناسب با تفاضل رشدنقدینگی ایران و آمریکا رشد کرده بود، دلار حدود ۸۵۰۰ تومان ‌بود. با توجه به اینکه واردکننده حاضر نیست بیش از ۸۰۰۰ تومان بابت دلار بدهد، چگونه است که پس‌اندازکنندگان بازاری حاضرند تا ۱۰ هزار و ۵۰۰ تومان و پس‌اندازکنندگان کارمند تا ۱۳ هزار تومان، بابت هر دلار بپردازند؟

خارج‌کنندگان سرمایه، به قصد فرار از ریسک، سرمایه خود را خارج می‌کنند. به‌عبارت دیگر، این روزها، خریدن ارز و سکه نوعی پس‌انداز نیست، بلکه نوعی خرید بیمه است؛ «بیمه دلاری». بیمه را جهت حفظ سرمایه دربرابر شوک‌های بزرگ می‌خرند. امروز هم در بازار ارز و بازار سکه، یک فرآیند بیمه نسبت به شوک‌های ریالی شکل گرفته است. چرا بازار انتظار شوک ریالی دارد؟ تحریم بانک مرکزی که از دو هفته پیش شروع شده بود! سد نقدینگی هم که شکسته و ارزش ریال تقریبا روشن شده است، پس آیا بازار در انتظار سیل نقدینگی ۱۲ شهریور و تحریم نفتی آبان ماه است؟ خیر؛ از آنجا که زمان و کیفیت بروز هر دوی این وقایع شناخته شده است، شوک ایجاد نمی‌کنند. اما بازار یک دلیل موجه برای احتمال بالای بروز یک شوک اقتصادی دارد و آن، تداوم توزیع چهار رانت مختلف است.

اولین رانت، رانت ناشی از قیمت‌گذاری خوراک پتروشیمی بر مبنای دلار ۳۸۰۰ تومانی‌ است. این در حالی است که پتروشیمی‌ها مجاز به فروش ارز حاصل از صادرات به نرخ توافقی هستند. همین رانت در قیمت‌گذاری مواد اولیه شرکت‌های فولاد نیز وجود دارد. دومین رانت، رانتی است که در بورس کالا شکل گرفته است. وزارت صمت عرضه‌کنندگان عمده بورس کالا را موظف به عرضه کالا براساس نرخ دلار ۴۲۰۰ تومانی کرده است. این در حالی است که بازار آزاد، همین کالاها را به نرخ دلار بازار قیمت‌گذاری می‌کند. مثلا میلگرد در بازار آزاد، ۹۰ درصد گران‌تر از میلگرد بورس کالاست. حتی قیمت قراضه در بازار آزاد، بیش از قیمت میلگرد بورس کالاست. در مثالی دیگر، پروفیلی که در بازار آزاد به‌طور معمول ۱۵ تا ۲۰ درصد گران‌تر از قیمت ورق گرم در بورس کالا بود، اکنون تقریبا ۱۰۰‌ درصد گران‌تر معامله می‌شود؛ رانت حاصل از این اختلاف، به دلالی می‌رسد که این کالاها را در بورس کالا خریده و در بازار آزاد به فروش می‌رساند. سومین رانت، به واردکنندگان کالاهای اساسی می‌رسد. قرار است در یک سال آینده، حدود ۱۵ تا ۲۰ میلیارد دلار ارز به قیمت ۴۲۰۰ تومان بین واردکنندگان کالاهای اساسی توزیع شود. حتی اگر در این یک سال، قیمت ارز۸۰۰۰ تومان بماند، رانت کالاهای اساسی تقریبا «۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان» خواهد بود. چهارمین رانت، در بازارهای مرزی توزیع می‌شود؛ آنجا که قاچاقچی، بنزین را از کشور خارج می‌کند و مرزنشینان کشورهای مجاور، به کشور وارد می‌شوند تا از قیمت یارانه‌ای کالاهای بازار ایران بهره ببرند. در واقع، شهرهای مرزی به «صادرات یارانه» مشغول شده‌اند. به‌عبارت دیگر، با درآمد نفتی‌مان، در حال یارانه دادن به کشورهای مجاور هستیم، آن هم در این وضعیت تحریم!

هر ناظر عاقلی، با مشاهده این فضا نتیجه می‌گیرد اقتصادی که در چنین مقیاسی به «توزیع رانت و صادرات یارانه» مشغول باشد، دیر یا زود زمین‌گیر خواهد شد. در واقع هزینه این رانت‌ها، زمینه‌ساز بروز شوکی خواهد شد که اگرچه زمان و کیفیت آن را نمی‌دانیم، اما منطقی است که تصور کنیم اقتصاد را زمین‌گیر خواهد کرد. برای اجتناب از عواقب این شوک است که بازاری‌ها تا ۲۵۰۰ تومان روی هر دلار و کارمندان تا ۵۰۰۰ تومان روی هر دلار، حق بیمه می‌پردازند. قرار بود بسته جدید ارزی با مجاز کردن مبادله توافقی ارز، رانت‌های «دوره ۱۱۸ روزه آشوب ارزی» را جمع کند. منتها عملا موفق نشده؛ چراکه اولا بسته جدید ارزی، به پتروشیمی‌ها اجازه فروش ارز به نرخ توافقی را داد، اما قیمت خوراک آنها را به تناسب تغییر نداد. ثانیا، این بسته سهم دلار ۴۲۰۰ تومانی را کاهش داد، اما آن را به صفر نرساند. ثالثا، این بسته نرخ نیمایی را توافقی کرد، اما مبنای دلار بورس کالا را نیمایی نکرد؛ بلکه برعکس، آن را از ۴۴۰۰ به ۴۲۰۰ تومان کاهش داد بنابراین نتیجه بسته جدید ارزی، حذف رانت ارز مسافرتی و انتقال مابقی رانت‌ها از یک‌عده دلال، به یک عده‌ دلال دیگر بود.

چرا دولت این همه رانت توزیع می‌کند؟

اگرچه نیات مفسدانه گمان مرسومی است، اما مولفه اولیه توزیع این همه رانت، اصرار بر اعمال سیاست حمایتی از سمت عرضه است. حمایت از اقشار ضعیف از طریق سرکوب قیمتی بدون توزیع رانت، یک محال عقلی است. به‌منظور تامین معیشت جامعه، دولت قیمت‌ها را تحمیل می‌کند. با تحمیل قیمت، تعادل عرضه و تقاضای بازار به‌هم می‌خورد. پس دولت با دخالت در نظام توزیع، تعادل ناپایداری را تحمیل می‌کند. این دخالت با گماردن اشخاص خاص بین بخش تولید و مصرف‌کننده نهایی صورت می‌گیرد اما پس از مدتی، با انحراف بیشتر قیمت تحمیلی از قیمت تعادلی، دولت ناگزیر از منابع بانک مرکزی استفاده می‌کند تا تعادل را حفظ کند. در مسیر تبدیل منابع بانک مرکزی به کالا و رساندن آن به مصرف‌کننده نهایی، آن اشخاص خاص نقش حاملان یارانه دولتبه مصرف‌کننده نهایی را ایفا می‌کنند. اما در مسیر انتقال یارانه، هر یک قدری از این یارانه بهره‌مند می‌شوند. پس با این چینش، دیگر نباید تعجب کرد وقتی در فرآیند توزیع «چند صد هزار میلیارد تومان» یارانه مستتر در قیمت، دلال‌ها بهره‌های «چند صد میلیاردی» ببرند.

با مصرف شدن منابع بانک مرکزی، تعادل ناپایدار بازار ناپایدارتر می‌شود. هر چند سال یکبار، منابع بانک مرکزی تمام می‌شود و این تعادل ناپایدار شوکی به ارزش ریال وارد می‌کند. تزلزل اسمی منتج از آن شوک، پس‌انداز‌ها را به سمت سرمایه‌های غیرمولدی چون ارز و سکه فراری می‌دهد. به‌عبارت دیگر، علاقه دولت به حمایت از اقشار ضعیف، هزینه «بیمه دلاری» هنگفتی روی دست خانوارها می‌گذارد. نشانه‌های «حمایت از سمت عرضه» را در این بیان رئیس‌کل بانک مرکزی می‌بینیم؛ در زمان اعلام بسته ارزی، رئیس‌کل بانک مرکزی گفت کالاهای اساسی تا فروردین ۹۸ نباید گران شوند. نشانه‌های این طرز فکر را در سیاست‌گذاری وزارت صمت نیز می‌بینیم؛ این وزارتخانه، از طریق دخالت در نظام توزیع فولاد در بورس کالا، موجب توزیع رانت در بیرون بورس کالا شده است. کاهش نرخ بیمه دلاری، نیازمند اعتمادسازی و امیدبخشی است؛ آنچه امیدبخشی می‌کند، حاکمیت منطق اقتصادی بر سیاست‌گذاری اقتصادی است. در این راستا، تا پیش از پایان شهریورماه، دولت باید سه اقدام صورت دهد:

۱- از چند روز دیگر، موعد تحویل سکه‌های پیش‌فروش شده ۶ ماهه فرا می‌رسد. بانک مرکزی باید با دقت و ظرافتی چون دقت و ظرافت انگشتان یک جراح مغز و اعصاب، به ایفای تعهدات خود در تحویل سکه‌ها بپردازد و با اعصاب بازار بی‌جهت بازی نکند. تحویل دقیق، به‌موقع و منظم سکه‌ها، بخش قابل‌توجهی از بار روانی بازار را خواهد کاست.

۲- قیمت‌ها در بورس کالا آزاد شود و مواد اولیه فولاد و خوراک پتروشیمی‌ها نیز با ارز نیمایی و بدون یارانه قیمت‌گذاری شوند.

۳- یک اجماع ملی حول این مفهوم ایجاد شود که توزیع یارانه از سمت عرضه، بدون توزیع رانت، غیرممکن است. پس از ۴۰ سال تلاش برای ممکن کردن این غیرممکن، دولت برنامه سه ساله‌ای برای انتقال کامل ولی تدریجی سیاست حمایتی خود از سمت عرضه به سمت تقاضا تدوین کند.

برای خروج ارز و سکه از کشوی منازل، جامعه لازم دارد نشانه‌های حاکمیت منطق اقتصادی بر سیاست‌گذاری اقتصادی کشور را ببیند. نه پیش‌فروش سکه‌ اسفند ماه بیانگر حاکمیت منطق اقتصادی بود، نه بسته ارزی ۲۰ فروردین. سیاست‌گذاری مبتنی بر «توزیع رانت و صادرات یارانه» اعتمادبخش نیست، بلکه تک‌نرخی و تعادلی کردن بازارها اعتمادبخش است، چراکه بساط رانت را برمی‌چیند. با ایجاد اعتماد نسبت به آینده اقتصاد، ریسک بازار کاهش می‌یابد که تبلور آن کاهش نرخ «بیمه دلاری» خواهد بود. برای عمل به سه توصیه این مقاله، بسته جدید همانند بسته قبلی ۱۱۸ روز فرصت ندارد، بلکه فقط ۳۶ روز زمان دارد.

دکتر پویا ناظران دنیای اقتصاد


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۵/۲۷ توسط احمد عاقلي

Image result for ‫اقتصاد ونزوئلا و اروگوئه‬‎ 

دو درس از آمریکای لاتین

دنیای اقتصاد : واکاوی مسیر حرکت اقتصاد دو کشور اروگوئه و ونزوئلا واقع در دو ضلع متقابل آمریکای‌لاتین، حاکی از تغییر سرنوشت این دو کشور در دو دهه اخیر بوده است. ونزوئلای قرار گرفته در شمال قاره در ۷ سال منتهی به ۲۰۱۰ درآمد سرانه شهروندان خود را از حدود ۳ هزار دلار به بیش از ۱۵ هزار دلار افزایش داد و الگوی موفقی در بین کشورهای همسایه شناخته می‌شد، اما با فاصله گرفتن تدریجی از سیاست‌های آن دوره اکنون به یکی از بحرانی‌ترین کشورهای دنیا تبدیل شده است. در سوی مقابل قاره، اروگوئه قرار دارد. اروگوئه قرن جاری را با بحران آغاز کرد اما پس از طراحی یک برنامه احیا، اقتصاد خود را وارد ریل صعودی کرد. درآمد سرانه هر شهروند اروگوئه‌ای در‌حالی‌که بین بازه ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۳ نصف شده بود، از اتمام بحران تا سال گذشته به حدود ۵ برابر رسیده است. رمز عبور اروگوئه از بحران احیای هوشمندانه اعتماد عمومی، روی‌آوردن به اصلاحات قانونی و رگولاتوری در حوزه بانکی و اصلاحات ساختاری در صحنه اقتصاد بوده است. در طرف مقابل، عامل عقب‌نشینی اقتصادی ونزوئلا در سال‌های اخیر غفلت از اصلاحات ساختاری و روی آوردن به اصلاحات تاکتیکی و غیرموثر بوده است. دنیای‌اقتصاد در دو گزارش متفاوت تجربه دو کشور را واکاوی کرده است.

دو درس از آمریکای لاتین

بررسی‌ تجربه بحران اقتصادی در اروگوئه نشان می‌دهد اگر چه بحران اقتصادی تمام ابعاد اجتماعی، سیاسی و بطن زندگی شهروندان اروگوئه‌ای را تحت تاثیر قرار داد، اما سیاست‌گذاران وقت با استفاده از یک برنامه دو مرحله‌ای بحران را مدیریت کردند. اولین مرحله از مدیریت بحران جلب اعتماد عمومی بود. مقیاس بحران به حدی اعتماد عمومی را از اقتصاد اروگوئه سلب کرده بود که سیاست‌گذاران وقت پی‌بردند که بدون حمایت عمومی، هیچ برنامه فنی قابلیت مقابله با بحران را ندارد. از این رو در اولین مرحله با اخذ کمک‌های مالی و فنی از سازمان‌های جهانی و سایر کشورها، سپرده‌های بانکی را به اوراق تبدیل و در مقیاس گسترده تضمین کردند. برای باورپذیری عموم مردم به اصلاح، شناورسازی بازار ارز را نیز در دستور کار خود قرار دادند. پس از جلب اعتماد عمومی، به‌عنوان مرحله دوم مدیریت بحران، سیاست‌گذاران وقت بانک‌های ناسالم را تسویه یا ادغام کردند؛ به‌طوری‌که در عمل ریسک سپرده‌گذاری در سیستم بانکی این کشور به حد قابل‌توجهی کاهش یافت و اقتصاد این کشور وارد روند بهبودی شد. قیاس بحران اروگوئه به حدی بود که درمان آن حدود ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تلف کرد.

 بحران همه‌جانبه

ماه جولای سال ۲۰۰۲ را می‌توان زمان انفجار بحران اروگوئه دانست. بحرانی که علاوه بر مولفه‌های اقتصادی، راوی وجود وضعیت ناگوار در زمینه‌های اجتماعی و سیاسی بود. به همین دلیل کارشناسان در تحلیل وضعیت آن روزهای اروگوئه از ترکیب بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی استفاده می‌کنند. در میانه سال ۲۰۰۲ اوضاع اقتصادی در این کشور به حدی وخیم شده‌بود که اقشار کم درآمد عملا از تامین نیازهای غذایی خود نیز بازمانده‌ بودند. این اوضاع نابسامان به‌حدی وخیم بود که در سال ۲۰۰۲، حمله گرسنگان به سوپرمارکت‌ها در این کشور دولت را وادار به برقراری حکومت نظامی در مناطق فقیرنشین  کرد. نظام مالی این کشور نیز در میانه سال ۲۰۰۲ به‌حدی شکننده شده ‌بود که در جولای سال ۲۰۰۲ دولت تصمیم گرفت برای جلوگیری از وقوع هجوم بانکی بانک‌ها را برای مدت چند روز بسته نگه‌دارد. دامنه این هجوم بانکی نه تنها شهروندان اروگوئه‌ای که شهروندان برزیلی و آرژانتینی را نیز در بر می‌گرفت؛ چراکه در دهه ۱۹۹۰ سود بالا و ثبات نسبی اقتصادی در اروگوئه باعث شده‌بود بسیاری از شهروندان این دو کشور همسایه، در بانک‌های اروگوئه سرمایه‌گذاری کنند. روندی که با افزایش سود بانک‌ها در این کشور تشدید شد و پیش از آغاز بحران در آرژانتین و سرایت آن به اقتصاد اروگوئه، نظام بانکی این کشور شاهد تعداد بالای متقاضیان با تابعیت کشورهای همسایه برای افتتاح حساب در این بانک‌ها بود. بررسی آمارهای بانک جهانی نشان می‌دهد که نرخ تورم در اقتصاد اروگوئه که در ادامه یک مسیر نزولی پرشیب در سال ۲۰۰۰ به ۴ درصد رسیده‌بود در تغییر جهتی معنادار در سال ۲۰۰۲ به بیش از ۲۰ درصد رسید. نرخ بیکاری این کشور در میانه سال ۲۰۰۲ نیز به بیش از ۱۷ درصد رسیده‌بود. بر مبنای آمارهای بانک جهانی نسبت مطالبات پرداخت نشده به کل تسهیلات اعطا شده در برخی از بانک‌های خصوصی در این کشور در سال ۲۰۰۱ به بیش از ۹۰ درصد می‌رسید. همچنین هیچ‌ یک از بانک‌های دولتی و خصوصی در این کشور در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲ سودآور نبودند. شاید بتوان گفت آتش این شرایط وخیم در داخل اروگوئه در خارج از آن شعله‌ور شد، اما این آسیب‌پذیری اقتصاد داخلی اروگوئه بود که مقیاس زیان بحران را توضیح می‌داد. با وقوع بحران ارزی در آرژانتین برخی از بانک‌های این کشور در هراس از هجوم، برخی از سپرده‌ها را به حالت فریز درآوردند. آرژانتینی‌ها که تمایل داشتند در نوسان شدید ارز ارزش پول خود را حفظ یا کسب سود کنند، شروع به خارج کردن حساب‌های خود از کشور اروگوئه کردند. وضعیتی که همزمان با بالاگرفتن دامنه بحران در اروگوئه تشدید می‌شد. در برخی از برآوردها سهم ۲۰ درصدی از مجموع سپرده‌های بانکی در سال ۲۰۰۱ در اروگوئه به شهروندان آرژانتینی نسبت داده‌می‌شود. در این بین برخی از بانک‌ها برای جلوگیری از هجوم سپرده‌گذاران آرژانتینی در اثر سقوط پزو، اقدام به ارائه نرخ‌های بهره بالاتر از ۸۰ درصد می‌کردند. روندی که در عین پوشاندن چهره بحران بانکی، داستان فصل بعدی نظام بانکی در این کشور را دلهره‌آورتر می‌کرد. این در حالی است که شیوع بحران اقتصادی به اروگوئه از مرزهای آرژانتین باعث کاهش بیش از ۱۰ درصدی تولید ناخالص داخلی این کشور شده بود و اروگوئه که در دهه ۱۹۹۰ به یکی از ثروتمندترین کشورهای آمریکای لاتین تبدیل شده بود توانایی خرید مایحتاج وارداتی خود را نیز نداشت. تمامی این تحولات در حالی رخ داد که سیاست‌گذاری این کشور در اوایل قرن ۲۱به صحنه درگیری دو حزب سفید و سرخ تبدیل شده بود و فضای سیاسی این کشور پس از سرنگونی دیکتاتوری نظامی خوان ماریا بوردابری در سال ۱۹۸۵ کماکان به ثبات و جریان حاکمیتی مورد توافق نرسیده بود و اروگوئه یکی از فاسدترین کشورهای آمریکای لاتین بود.

آغاز معجزه

در سال ۲۰۰۲ فایننشال تایمز در گزارشی با اشاره به وضعیت اقتصادی اروگوئه که ترکیبی از رکود اقتصادی، تورم، بیکاری، بی‌اعتمادی به نظام بانکی و سقوط ارزش پول ملی بود، بهبود شرایط اقتصادی در این کشور را نیازمند معجزه‌ دانسته‌بود، معجزه‌ای به مراتب بزرگ‌تر از آنچه اروگوئه را قهرمان جام‌جهانی ۱۹۵۰ کرده بود. اما اروگوئه با استفاده از کمک‌های مالی و فنی نهادهای بین‌المللی و سایر کشورها توانست این معجزه را به تحقق برساند. بانک مرکزی در گزارشی که در سال ۲۰۰۷ در تحلیل وضعیت اقتصادی این کشور منتشر کرده‌بود پیشرفت‌های این کشور در حوزه اصلاحات اقتصادی را فراتر از انتظار ارزیابی کرده‌بود.

جان بی‌تیلور استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه استنفورد و مشاور اقتصادی فدرال رزرو در گزارشی به بررسی آنچه منجر به پیدا کردن راه‌حل برای بحران اروگوئه شده بود پرداخته‌است.اروگوئه‌ای‌ها در میانه سال ۲۰۰۲ برای دریافت کمک فنی و مالی به بانک جهانی مراجعه کرده ‌بودند، اما شرط بانک جهانی برای کمک یک میلیارد دلاری به این کشور، موجب تردید سیاست‌گذاران اروگوئه‌ای و مراجعه به فدرال رزرو برای پیدا کردن راه‌حل شده بود. به همین واسطه تیلور در تدوین نسخه درمان بیماری اقتصاد این کشور نقش قابل‌توجهی بر عهده داشت. مهم‌ترین شرط بانک جهانی برای سیاست‌گذاران اروگوئه‌ای، تبدیل سپرده‌های بانکی به اوراق بود. راه‌حلی که البته به عقیده کارشناسان فدرال رزرو، باید در شرایط باثبات‌تری مورد استفاده قرار می‌گرفت.

در نخستین مرحله از برنامه بازتوانی نظام اقتصادی اروگوئه، روی نظام بانکی این کشور تمرکز شد. نخستین پیشنهاد در این زمینه ایجاد یک بک‌آپ یک به یک دلاری برای حساب‌های بانکی در این کشور بود. این پشتوانه باید تمامی سپرده‌های ارزی در این کشور را پوشش می‌داد. برای ایجاد چنین پشتوانه‌ای ۵/ ۱ میلیارد دلار نیاز بود. رقمی که از سوی وزارت خزانه‌داری آمریکا به‌صورت وام کوتاه‌مدت به این کشور قرض داده شد. این وام که ۴ روزه پرداخت شده بود در نهایت با استفاده از وام بانک جهانی تسویه می‌شد. به همین واسطه سیاست‌گذاران اروگوئه‌ای مجبور به اجرای برنامه اصلاح اقتصادی پیشنهاد شده از سوی بانک‌جهانی بودند. این وام و به‌دنبال آن اعلام پوشش کامل تمام سپرده‌های بانکی دامنه‌های هراس بانکی در این کشور را تا حدود زیادی کاهش داد. میزان بالای سپرده‌های خارجی (به‌خصوص از سپرده‌های شهروندان آرژانتینی و برزیلی) در نهایت توفیق اجباری برای بانک مرکزی این کشور به همراه داشت. در ژوئن سال ۲۰۰۲ و همزمان با شدت گرفتن خروج سپرده از بانک‌ها، بانک مرکزی اروگوئه به این نتیجه رسید که از ذخایر کافی برای پشتیبانی نرخ ارز برخوردار نیست.

به این ترتیب نرخ ارز در این کشور شناور اعلام شد. به‌دنبال این تغییر اگرچه ارزش هر دلار از حدود ۱۷ پزوی اروگوئه به بیش از ۲۸ پزو در ابتدای سال ۲۰۰۳ رسید اما تحلیل نهادهایی چون بانک جهانی نشان می‌دهد که این سیاست یکی از مهم‌ترین عوامل تحریک صادرات این کشور در سال ۲۰۰۳ بود. موفقیت این سیاست با نگاه به نوسانات نرخ دلار در سال ۲۰۰۳ تنها ۱۶ درصد رشد داشته است. یعنی چیزی تقریبا برابر تورم میانگین در این کشور در سال ۲۰۰۳ (۳/ ۱۹ درصد). بانک مرکزی این کشور همچنین در نیمه دوم سال ۲۰۰۳ تصمیم گرفت برای خروج اقتصاد اروگوئه از رکود، عرضه پول در این کشور را حدود ۳۵ درصد افزایش دهد. البته می‌توان گفت هسته شکل‌دهنده این تصمیم تا حدودی به فکر رفع مشکل بود و این سیاست‌ هزینه‌زا در نهایت اثری محرک اما نه چندان قابل‌توجه بر تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۰۳ داشت.

احیای اقتصادی

می‌توان گفت فاز نخست برنامه اصلاح اقتصادی در اروگوئه ایجاد اطمینان عمومی نسبت به وجود پشتوانه برای سپرده‌های مختلف بود. بانک مرکزی این کشور که در ماه ژوئن سال ۲۰۰۲ از تزریق نقدینگی مورد نیاز به بانک‌ها درمانده شده بود برای مدت چند روز تمامی بانک‌ها را تعطیل کرد. ۵ آگوست سال ۲۰۰۲ سیاست‌گذاران با تصویب قوانین جدید مرحله نخست ثبات‌بخشی به نظام مالی این کشور را آغاز کردند. پس از شناسایی و تسویه بانک‌های ورشکسته، حدود ۵/ ۲ میلیارد دلار از سوی آخرین قرض‌دهنده، تسهیلات در اختیار بانک‌های ناسالم قرار گرفت. این رقم قابل‌توجه عمدتا از سه محل حاصل شد؛ وام‌های خارجی آمریکا و نهادهای بین‌المللی چون صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی، اوراق ارزی و اوراق مصون از تورم. این اوراق در واقع به نحوی تعریف شدند تا بتواند سرمایه‌گذارانی را که نسبت به نظام بانکی و پول ملی این کشور دلسرد شده بودند را به خود جلب کند. اقدامی که به عقیده بانک جهانی اگر دیرتر انجام می‌گرفت با احتمال موفقیت کمتری نیز همراه بود. به این ترتیب در آغاز سال ۲۰۰۳ نظام بانکی این کشور به ثبات نسبی رسید. بر مبنای برآورد بانک جهانی مرحله نخست این ثبات‌بخشی هزینه‌ای ۴/ ۲ میلیاردی (معادل ۲۰ درصد تولید ناخالص داخلی این کشور در سال ۲۰۰۲) به همراه داشت و باعث افزایش ۲۶ درصدی بدهی عمومی در اروگوئه شد.

بانک جهانی در گزارشی که در سال ۲۰۰۵ و پس از سپری شدن موج بحران از اقتصاد اروگوئه منتشر کرد وقوع بحران در آرژانتین را نه علت بحران اروگوئه بلکه محرک بحران اروگوئه معرفی‌کرده است، چراکه علل بحران همان سیاست‌ها و روندهایی بود که رفته‌رفته شکنندگی اقتصاد این کشور در مقابل شوک خارجی را به حداقل رساند.  دومین موج اصلاح در نظام بانکی اروگوئه از ابتدای سال ۲۰۰۳ آغاز شد و شامل پروژه بازطراحی نظام بانکی در این کشور بود. به این ترتیب در آغاز سال ۲۰۰۳ بار دیگر یک بانک تسویه شده و سه بانک به‌عنوان بانک‌های نیازمند مداخله تعیین شدند. در ژوئن سال ۲۰۰۳ مهم‌ترین بانک‌های این کشور که در دوران بحران حدود ۶۶ درصد از سپرده‌های خود را از دست داده بودند در یکدیگر ادغام شدند. بررسی‌های بانک جهانی نشان می‌هد که طی این بازه بانک‌های خصوصی با مشکلات به مراتب کمتری در مقایسه با بانک‌های دولتی روبه‌رو شدند آن هم در شرایطی که بانک‌های دولتی در نظر عموم از پشتوانه دولت برخوردار بودند.

جلب اعتماد عمومی

به عقیده بسیاری از کارشناسان، مهم‌ترین مولفه‌ای که اروگوئه را در مدیریت بحران کمک کرد، بازگشت اعتماد عمومی به سیستم بانکی بود. اعتمادی که به گواه هجوم گسترده مردم به‌منظور برداشت سپرده‌ها از بانک سلب شده بود و سیاست‌گذار را وادار به تعطیلی موقت بانک‌ها کرد، اما سیاست‌گذار با ۷ اقدام همزمان اعتماد عمومی را جلب و به احیای سیستم بانکی کمک کرد. استارت مجدد فعالیت بانک‌ها، دریافت کمک مالی حدود ۵/ ۱ میلیارد دلاری از نهادهای بین‌المللی، تمایز در احیای بانک‌های حیاتی با غیر حیاتی،تضمین سپرده‌های عموم مردم، تشکیل نهاد مدیریت دارایی‌های در دسته ۴ و ۵ بانک‌ها که عمدتا مطالبات معوق بودند، اعلام قانون رگولاتوری شدیدتر و جدید و مدیریت سازگار بازار ارز ۷ اقدام همزمان سیاست‌گذاران اروگوئه بوده‌اند. بنابراین اگرچه بحران بانکی اروگوئه نمونه بحران‌هایی است که عمدتا از طریق مکانیزم نجات بیرونی یا Bail-out درمان شد، اما همه اقتصاددانان بر این باورند همزمان با نجات بیرونی، اثر متغیر جلب اعتماد عمومی به کمک مدیریت انتظارات اجتناب‌ناپذیر است.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۵/۲۷ توسط احمد عاقلي
 

عکس ها : رویترز

سخنرانی روز جمعه مادورو

ونزوئلا:

اعلام پول نفتی جدید از سوی مادورو

هجوم مردم برای خرید و انبار مایحتاج اساسی

از ترس ابرتورم 1 میلیون درصدی 

مادورو وعده افزایش حداقل حقوق ونزوئلایی ها از معادل 1 دلار (آمریکا) کنونی به 28 دلار را داد.

"نیکولاس مادورو" رییس جمهوری سوسیالیست ونزوئلا در سخنرانی روز جمعه (دیروز) خود تصمیمات اقتصادی جدیدی را برای این کشور بحران‌زده و مبتلا به ابرتورم اعلام کرد.

به گزارش عصر ایران به نقل از رویترز، مادورو از افزایش 34 برابری حداقل حقوق و نیز حذف 5 صفر از پول ملی این کشور و تاسیس واحد پولی تازه‌ای با پشتوانه  قیمت هر بشکه نفت صادراتی ونزوئلا، از دوشنبه هفته جاری خبر داده است.

مادورو دیروز گفت حداقل حقوق در این کشور را از 5 میلیون و 200 هزار بولیوار (کمتر از 1 دلار آمریکا در بازار سیاه ونزوئلا) به 180 میلیون بولیوار (حدود 28 دلار آمریکا) افزایش خواهد داد. این پنجمین بار از ابتدای سال جاری میلادی است که دولت ونزوئلا حداقل حقوق را افزایش می‌دهد. همچنین قرار است از روز دوشنبه 5 صفر از واحد پولی ونزوئلا حذف شود.

مادورو همچنین ارز جدیدی به نام " پترو" را با پشتوانه قیمت هر نفت صادراتی ونزوئلا تعیین کرده است. هر پترو بر اساس میانگین قیمت نفت صادراتی ونزوئلا حدود 60 دلار ارزش گذاری شده است.

او در سخنرانی عمومی دیشب گفت:" من حداقل حقوق، مستمری بازنشستگان و حقوق پایه را بر پایه میانگین پترو که 1800 بولیوار است، تعیین کردم. 1800 بولیوار اسکناس جدیدی است که از روز دوشنبه با 5 صفر کمتر از آن چه امروز دارد، به چرخه پولی ونزوئلا اضافه می‌شود."

به گفته مادورو: از دوشنبه این هفته، ونزوئلا واحد پولی ثانویه‌ای بر اساس قیمت و ارزش پترو خواهد داشت. پترو دومین واحد محاسبه در ونزوئلا خواهد بود که وظیفه‌اش را به عنوان واحد پولی در صنعت نفت ما انجام خواهد داد."

طبق گفته‌های مادورو، پیاده‌سازی سیستم جدید پرداخت حقوق و قیمت‌گذاری بر اساس پترو بهبود قابل توجهی در وضعیت درآمد کارگران ایجاد خواهد کرد و باعث بازگشت حداکثر قیمت خرده‌فروشی خواهد شد.

رییس جمهوری ونزوئلا روز دوشنبه را تعطیل عمومی اعلام کرد که مهلتی برای اجراسازی تغییرات اقتصادی صورت گرفته از سوی دولت، باشد.

با وجود اعلام تغییرات جدید، به نوشته رویترز، مردم ونزوئلا پس از سخنرانی دیروز مادورو برای خرید و انبارسازی مایحتاج اولیه و اساسی به فروشگاه‌ها و جایگاه‌های عرضه سوخت هجوم بردند چون از نظر بیشتر مردم حذف 5 صفر از پول ملی نشانه‌ای از ابرتورم 1 میلیون درصدی است که مخالفان دولت وعده آن را داده‌اند. دولت ونزوئلا نرخ‌های اعلام شده از سوی مجامع مستقل و مخالف دولت درباره ابرتورم موجود در این کشور را قبول ندارد.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۵/۲۷ توسط احمد عاقلي


عید قربان; روز قربانی کردن وجود نفسانی

 

عید قربان عید رهایی از تعلقات دنیوی و هر آنچه غیرخدایی است محسوب می شود. در این روز حج گزار، اسماعیل وجود را قربانی می کند تا سبکبال شود و با ره توشه ای عظیم به سفر آخرت عزیمت کند. عید قربان مصادف با روز دهم ذیحجه از اعیاد بزرگ مسلمانان به شمار می رود و از جمله تعطیلات رسمی مسلمانان است که از یک تا چهار روز جشن گرفته می شود. حاجیان در این روز پس از به پایان رساندن مناسک حج، حیوانی را ذبح می کنند و پس از قربانی آنچه بر آنان در حال احرام، حرام شده بود، مانند نگاه کردن در آینه، گرفتن ناخن و شانه زدن مو، حلال می شود.

 

برای مطالعه کامل مطلب فوق ،ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی

ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۵/۲۵ توسط احمد عاقلي

اثر سقوط لیر بر اقتصاد ایران

 اثر تحولات ارزی ترکیه بر اقتصاد ایران بررسی شد:

اثر سقوط لیر بر اقتصاد ایران

دنیای اقتصاد : در هفته‌های اخیر نرخ لیر در مقابل دلار کاهش قابل توجهی داشته است. کارشناسان معتقدند این تغییرات در کشور همسایه، فرصت‌ها و تهدیداتی را در اقتصاد ایران به همراه خواهد داشت. از یکسو این موضوع می‌تواند باعث افزایش تمایل به سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در املاک و مستغلات ترکیه و واردات گسترده محصولات مصرفی شود. ازسوی دیگر در شرایط تحریمی ایران می‌تواند فضا را برای همکاری‌های غیر‌دلاری آماده کند و واردات نیازهای اساسی و واسطه‌ای را با هزینه کمتر در دستور کار قرار دهد.

کاهش شدید ارزش لیر در ترکیه باعث شد که دو دیدگاه درخصوص اثرگذاری آن بر اقتصاد کشور به وجود آید. دیدگاه نخست معتقد است کاهش ارزش لیر می‌تواند یک تهدید به حساب آید، به این صورت که افت قابل توجه لیر در ماه‌های اخیر ممکن است باعث خروج ارز ازایران برای خرید مستغلات و سایر دارایی‌ها شود. همچنین این موضوع می‌تواند از یکسو، ارزش صادرات ایران به ترکیه را برای صادر‌کننده‌ها کاهش دهد و از سوی دیگر، تمایل برای واردات ازترکیه افزایش یابد که این موضوع تولید داخل را تحت تاثیر قرار خواهد داد. اما در مقابل این موضوع، دیدگاه دیگری وجود دارد که افت لیر و همزمانی آن با افت ریال و تشدید تحریم‌ها را یک فرصت می‌داند. بر این اساس، در این شرایطاقتصاد ایران می‌تواند روابط تجاری خود را با ترکیه افزایش دهد و بخشی از مواد اولیه را که برای تولید استفاده می‌شد و امکان واردات آن از کشورهای دیگر وجود ندارد می‌توان از ترکیه تامین کرد. همچنین در این شرایط، زمینه برای خروجدلار از روابط اقتصادی دو کشور فراهم شده  است. «دنیای اقتصاد» در این گزارش به بررسی فرصت‌ها و تهدیدهایتجارت ایران با ترکیه می‌پردازد.

شرایط روابط اقتصادی دو کشور

آخرین آمارها حاکی از آن است که در سال ۲۰۱۷ میزان مبادلات تجاری ایران با ترکیه به ۷/ ۱۰ میلیارد دلار رسیده که این رقم نسبت به سال قبل ۱۱ درصد رشد داشته است. در سال ۲۰۱۷ سهم صادرات ایران به ترکیه به ۵/ ۷ میلیارد دلار رسیده که این رقم نسبت به سال قبل، ۵۹ درصد رشد داشته است. ایران دوازدهمین صادر‌کننده به ترکیه بوده است و سهم ۲/ ۳ درصدی از کل واردات ترکیه را تشکیل می‌دهد. مهم‌ترین کالاهای صادر شده به این کشور نفت، گاز و فرآوردهای نفتی و مس بوده است، افزایش نسبی قیمت نفت و گاز در سال گذشته باعث شد که ارزش دلاری صادرات به این کشور افزایش یابد. بررسی‌ها نشان می‌دهد ۵۰ درصد صادرات کشور به ترکیه محدود به ۱۰ قلم کالای صادراتی بوده که عمدتا فلزات خام و محصولات پتروشیمی بوده است.

از سوی دیگر، در مقابل آمارها نشان می‌دهد که صادرات ترکیه به ایران در سال ۲۰۱۷ با افت ۳۴ درصدی نسبت به سال قبل از آن به رقم ۳/ ۳ میلیارد دلاری رسیده است. ایران هشتمین مقصد صادراتی ترکیه در سال ۲۰۱۷ بوده است. عمده واردات ایران از ترکیه نیز شامل کالاهای اساسی، میوه‌ها، محصولات چوبی و فلزی بوده است. از نگاه ایران نیز در سال گذشته ترکیه پنجمین کشور واردکننده کالا از ایران بوده و چهارمین صادرکننده کالا به ایران نیز محسوب می‌شود. در سال‌های قبل دو کشور برای رسیدن به سطح تجاری ۳۰ میلیارد دلار در سال‌های آتی، هدف‌گذاری کردند، هر چند به نظر نمی‌رسد این روند در کوتاه‌مدت محقق شود. از سوی دیگر، دولت‌های ایران و ترکیه برای تسهیل روابط اقتصادی موافقت‌نامه‌هایی را امضا کردند. در سال‌های دور و در سال ۱۳۳۴ موافقت‌نامه تسهیل و بسط ترانزیت و حمل و نقلمسافر و کالا بین ایران و ترکیه، در سال ۱۳۵۷ موافقت‌نامه همکاری اقتصادی و فنی بین دولت ایران و ترکیه و جدیدا در سال ۱۳۹۳، توافق‌نامه تجارت ترجیحی میان ایران و ترکیه منعقد شد که این قرارداد آخر از روز اول ژانویه ۲۰۱۵ از سویدولت ترکیه اجرایی شد. بر اساس این توافق‌نامه ۱۴۰ فقره از کالاهای صادراتی ایران، شامل اقلام کشاورزی، شیلات و مواد غذایی و ۱۲۵ فقره از کالاهای صادراتی ترکیه شامل تولیدات صنعتی، تحت پوشش تخفیف تعرفه‌های گمرکی قرار گرفته‌اند.

آنالیز وضعیت اقتصاد

نکته مشابه اقتصاد ایران و ترکیه در ماه‌های اخیر این موضوع است که دو اقتصاد مشمول تحریم‌های یکجانبه آمریکا شده و ارزش پول این دو کشور به‌شدت کاهش یافته است. بر اساس آمار طی یک سال اخیر (منتهی به ۲۲ مرداد ماه) ارزش ریال در مقابل دلار حدود ۱۷۶ درصد کاهش یافته است، از سوی دیگر آمارها نشان می‌دهد لیر در مقابل دلار طی این بازه زمانی به میزان ۹۷ درصد ارزش خود را از دست داده است. در نتیجه این آمارها می‌گوید که میزان تضعیف ریال در مقایسه با لیر بیشتر بوده است. اگر چه به نظر می‌رسد ریال در هفته‌های اخیر به یک سطح متعادل رسیده و لیر هنوز در شیب سقوط قرار دارد. همچنین آمارها نشان می‌دهد که نرخ تورم نقطه به نقطه ترکیه در ماه جولای ۸/ ۱۵ درصد بوده و براساس آخرین آمار بانک مرکزی در تیرماه نرخ تورم ۱۸ درصد بوده است. مهم‌ترین چالش‌های اقتصادی ترکیه، بدهی شرکت‌های خصوصی به بانک‌های خارجی، کسری حساب جاری و تکیه رشد اقتصادی به اعتبارات کوتاه‌مدت بوده و نگرانی از بازپرداخت اعتبارات باعث شده تمدید اعتباردهی به شرکت‌های ترکیه‌ای کاهش یابد که در نتیجه منجر به کاهش رشد اقتصادی ترکیه شده است. نکته قابل توجه که بسیار برای ترکیه نگران‌کننده است، حجم بالای بدهی خارجی آن است که نزدیک به ۶۰ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می‌دهد، این در حالی است که میزان بدهی خارجی ایران نسبت به کل تولید ناخالص داخلی کمتر از ۵ درصد است و در این خصوص افزایش نرخ ارز، تهدید قابل توجهی را متوجه اقتصاد ایران نمی‌کند. در اقتصاد ایران، مهم‌ترین تهدیدات اقتصادی را می‌توان تحریم‌های یکجانبه آمریکا، رشد بالای نقدینگی، کسری بودجه و وضعیت نامناسب نظام بانکی عنوان کرد. البته در هر دو کشور، بالا رفتن نرخ تورم و کاهش رفاه مصرف‌کننده نیز یک تهدید به حساب می‌آید، بنابراین به نظر می‌رسد از نگاه اقتصادی وضعیت و آسیب‌های مشابهی وجود دارد.

نگاه نخست: تهدیدات افت لیر

به‌طور کلی کارشناسان چند موضوع را به‌عنوان تهدیدات افت لیر عنوان می‌کنند. از نگاه کارشناسان، افت ارزش لیر باعث می‌شود که میزان سرمایه‌گذاری ایرانی‌ها در املاک و مستغلات ترکیه افزایش یابد. آخرین آمارها حاکی از آن است که شهروندان ایرانی با خرید ۹۴۴ملک در نیمه نخست سال جاری میلادی نسبت به مدت مشابه سال قبل خرید سه برابری داشتند و در رتبه سوم شهروندان خارجی خرید واحد مسکونی در ترکیه قرار دارند. این در حالی است که در سال قبل، در رتبه‌های هشتم و نهم قرار داشتند. افت ارزش لیر باعث می‌شود که فرصت جدیدی برای خرید واحد مسکونی ایجاد کند؛ اما بررسی‌ها نشان می‌دهد که این روند قابل تهدید نیست. اگرچه ارزش لیر نسبت به دلار کاهش یافته است، اما میزان تضعیف ریال طی یک سال اخیر بیشتر از لیر بوده است، در نتیجه نسبت به سال قبل، ارزش لیر نسبت به ریال حتی افزایش نیز داشته است. به نظر نمی‌توان افت ارزش لیر را در این خصوص یک عامل مستقل دانست و به نظر می‌رسد انگیزه‌های مهاجرتی در این خصوص بیشتر اثرگذار شده است.

از سوی دیگر برخی معتقدند که کاهش ارزش لیر باعث می‌شود که میزان واردات ایران از ترکیه افزایش یابد و در نتیجه واحدهای تولیدی داخلی از این وضعیت آسیب ببینند؛ البته به نظر می‌رسد که این موضوع نیز در شرایط کنونی به‌عنوان یک تهدید محسوب نمی‌شود. برخی از محصولات وارداتی ایران از ترکیه کالاهایی هستند که دارای نمونه داخلی بوده که سیاست‌گذار در ماه‌های گذشته واردات این کالاها را به داخل کشور ممنوع کرده و تنها احتمال ورود این کالاها از طریق قاچاق وجود دارد؛ اما با توجه به تقویت لیر در مقابل ریال طی یک سال گذشته، نمی‌توان گفت که انگیزه‌های قاچاق به داخل کشور نسبت به سال قبل افزایش یافته است. سومین نگرانی درباره خروج سرمایه ارزی از ایران و هدایت آن به ترکیه از سوی صادرکنندگان و سرمایه‌گذاران ایرانی است. به نظر می‌رسد در شرایطی که اقتصاد کشور با اما و اگرها بسیاری روبه‌رو است، سرمایه‌گذاران ایرانی نیز این ریسک را نمی‌کنند که منابع خود را در این کشور سرمایه‌گذاری کنند. همچنین بخشی از این جریان خروج سرمایه در ماه‌های گذشته اتفاق افتاده است. بنابراین در حال حاضر انگیزه‌ها برای خروج سرمایه از ایران به ترکیه نیز کاهش یافته است.

نگاه دوم: فرصت‌ها

در مقابل برخی معتقدند که در شرایط کنونی افت لیر و اعمال تحریم‌های آمریکا در مقابل ترکیه یک فرصت برای اقتصاد کشور محسوب می‌شود که سیاست‌گذار می‌تواند از آن استفاده کند. در وهله نخست در شرایطی که به دلیل تحریم‌ها واردات برخی از مواد اساسی، دارویی و بهداشتی با مشکل روبه‌رو شده است، ترکیه می‌تواند این وظیفه را بر عهده بگیرد و با هزینه کمتر از ماه‌های قبلی، بخشی از واردات کالا به کشور از طرف این همسایه غربی صورت گیرد.

در وهله دوم، به‌دلیل افزایش نرخ ارز و اعمال تحریم‌ها برخی از کالاهای واسطه‌ای کشور برای واردات با مشکل روبه‌رو شده و در نتیجه فعالیت‌های تولیدی کشور مختل شده است. بنابراین واردات برخی مواد واسطه‌ای نیز می‌تواند به حرکت تولید در کشور کمک کند. از سوی دیگر، با توجه به افزایش حساسیت ترکیه به بهره‌گیری از دلار، می‌تواند سازوکارهای لازم برای حذف دلار از معاملات تجاری دوجانبه را فراهم کند. در روزهای اخیر، مسوولان سیاسی ترکیه بر تمایل خود به کاهش وابستگی اقتصاد این کشور به دلار تاکید کردند، در ماه‌های قبل، بانک‌های مرکزی ایران و ترکیه پیمان‌های پولی دو جانبه امضا کردند و به دنبال عملیاتی کردن این نوع مبادلات هستند. علاوه بر این در ماه‌های اخیر به دلیل نوسانات اقتصادی در ترکیه، برخی از شرکت‌ها و بانک‌های کم‌ریسک خارجی همکاری خود را با این کشور کاهش داده‌اند. در این شرایط شرکت‌های داخلی نیز می‌توانند با شناسایی راه‌های گسترش همکاری جایگزین این شرکت‌ها شوند. در این خصوص سیاست‌گذار اقتصادی ایران با همکاری طرف مقابل باید شرایط را برای افزایش همکاری اقتصادی ایران و ترکیه فراهم آورد تا این نوع همکاری‌ها باعث شود که اثرات منفی تحریم بر اقتصاد کشور کاهش یابد. در مجموع به نظر می‌رسد افت ارزش لیر بیش از آنکه یک تهدید محسوب شود، یک فرصت است که می‌توان با سیاست‌گذاری مناسب در شرایط تحریمی از آن بهره برد.

 

06-02


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۷/۰۵/۲۳ توسط احمد عاقلي

ظرفیت کاروانسرای «یام» در معرفی پتانسیل های گردشگری مرند

 

ظرفیت کاروانسرای «یام» در معرفی پتانسیل های گردشگری مرند

 

 پتانسیل های گردشگری و محصولات و صنایع دستی شهرستان مرند با برگزاری رویداد فرهنگی در کاروانسرای تاریخی« یام» معرفی می شود.

به گزارش تبریزمدرن ، معاون فرماندار ویژه مرند ظهرامروز، در جلسه هماهنگی برگزاری رویداد فرهنگی در بنای کاروانسرای یام خاطرنشان کرد: رویداد فرهنگی کاروانسرای یام مرند با حضور شخصیت های ملی و استانی به مدت یک هفته در محل این کاروانسرای احیا شده برگزار می شود.

علی شیخ پور افزود: در رویداد فرهنگی بنای کاروانسرای یام، باید ظرفیت و پانسیل گردشگری و محصولات و تولیدات شهرستان مرند به نمایش گذاشته شود.

وی بر ضرورت اجرای موسیقی سنتی تاکید کرد و ابراز داشت: علیرغم صدور مجوز اجرای موسیقی در بسیاری از شهرستان ها، متاسفانه چند روز مانده به آغاز برنامه یا جشنواره، اجرای موسیقی حذف می شود که ضرورت دارد برای افزایش نشاط عمومی مورد توجه قرار بگیرد.

معرفی تولیدات کشاورزی، صنایع دستی و پتانسیل های گردشگری مرند

همچنین نماینده میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در شهرستان مرند، خاطرنشان کرد: صندوق حفظ احیای کشور در ۱۰ بنای به بهره برداری رسیده کشور، رویداد فرهنگی را با محوریت صنایع دستی، گردشگری و میراث ناملموس برگزار می کند.

امیر جدایی افزود: رویداد فرهنگی در کاروانسرای یام مرند از ۲۷ مرداد تا ۲ شهریور برگزار می شود که مراسم افتتاحیه نیز عصر اولین روز برگزار خواهد شد.

وی خاطرنشان کرد: اجرای موسیقی اصیل ایرانی، ایجاد غرفه های فروش و نمایش صنایع دستی منطقه ای، سوغات و محصولات فرهنگی، ورک شاپ صنایع دستی، بازی های محلی و بومی و برپایی آلاچیق عشایر از جمله برنامه های این رویداد فرهنگی است.

نماینده میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در شهرستان مرند،

کاروانسرای یام؛ الگوی واگذاری بنای کاروانسراها

مسئول امور شهرستان های اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان شرقی ابراز داشت: کاروانسرای یام مرند به عنوان اولین الگوی واگذاری بنای کاروانسرای استان آذربایجان شرقی، تبدیل شده است.

علیرضا قوچی افزود: رویداد فرهنگی در بناهای تاریخی تاکنون در شهرستان ها برگزار نشده و برای اولین بار در کاروانسرای یام مرند برگزار خواهد شد.

مسئول امور شهرستان های اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان آذربایجان شرقی بر ضرورت برگزاری ملی این جشنواره تاکید کرد وگفت: از ۱۰ غرفه اختصاص یافته به صنایع دستی سه غرفه نیز به برندهای استانی صنایع دستی اختصاص پیدا کند، علیرغم اینکه صنایع دستی شهرستان ویژه مرند نیز در این جشنواره معرفی خواهد شد.

وی تاکید کرد: باید نگاه ملی به این رویداد فرهنگی داشت، هتل کاروانسرای یام مرند رفته رفته به یک برند بین المللی تبدیل می شود و شهرستان مرند باید آمادگی در این زمینه داشته باشد.

قوچی همچنین پیشنهاد کرد: جلسه مجمع نمایندگان استان آذربایجان شرقی در محل کاروانسرای یام مرند برگزار شود.

برگزاری همایش بین المللی «راه ابریشم» در مرند

بهره بردار کاروانسرای یام نیز تاکید کرد: مرند از ظرفیت گردشگری جاده بین المللی تبریز – مرند – بازرگان نتوانسته استفاده کند.

رضازاده کاروانسرای یام را نماد شهرستان مرند دانست و افزود: همایش بین المللی «راه ابریشم» آبان ماه امسال با حضور ۳۰۰ میهمان خارجی در کاروانسرای یام برگزار خواهد شد.

بهره بردار کاروانسرای یام مرند اظهار داشت: شهرام ناظری هفته گذشته چندین روز میهمان کاروانسرای یام در شهرستان مرند بود و چنین میهمانان ویژه ای بسیار از فضای این کاروانسرا استقبال می کنند


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۷/۰۵/۲۳ توسط احمد عاقلي
دانستنی‌هایی درباره رژیم سروتونین


دانستنی‌هایی درباره رژیم سروتونین 

بدخلقی ها و بی حوصلگی های عصرگاهی به طور معمول با تمایل توقف ناپذیر برای مصرف محصولات شیرین همراه هستند و پرهیز از این وسوسه ها نیز دشوار است. این شرایط می تواند به واسطه سطوح پایین سروتونین شکل بگیرد.

سروتونین یک انتقال دهنده عصبی است که بر خلق و خو و اشتهای انسان تاثیر می گذارد. از این رو، سطوح پایین سروتونین منشا افسردگی و وضعیت های افسرده کننده محسوب می شود. افزون بر این، سروتونین دلیل حالات اضطرابی است که بسیاری افراد هنگام بعد از ظهر تجربه می کنند که در آن بدن مصرف غذاهای شیرین را طلب می کند. این آثار با رژیم غذایی سروتونین قابل درمان هستند.

به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "استپ تو هلث"، دنبال کردن یک رژیم غذایی سالم یا پیروی از یک رژیم که با هدف کاهش وزن شکل گرفته است بسیار شایع است. با این وجود، بدخلقی ها و بی حوصلگی های عصرگاهی به طور معمول با تمایل توقف ناپذیر برای مصرف محصولات شیرین همراه هستند و پرهیز از این وسوسه ها نیز دشوار است. این شرایط می تواند به واسطه سطوح پایین سروتونین شکل بگیرد.

رژیم غذایی سروتونین: تغذیه

در واقع هیچ ماده غذایی سرشار از سروتونین یا حاوی این ماده وجود ندارد. با این وجود، اسید آمینه تریپتوفان پیش سازی برای انتقال دهنده عصبی سروتونین است. از این رو، مصرف مواد غذایی سرشار از تریپتوفان می تواند تولید سروتونین به میزان کافی را تضمین کند.

افزون بر مصرف مواد غذایی سرشار از تریپتوفان، رژیم غذایی شما باید حاوی ویتامین های C، B1، B6، B9، و B12، کلسیم، و روی باشد تا به تبدیل تریپتوفان به سروتونین کمک شود.

از این رو، رژیم غذایی شما باید سرشار از محصولاتی مانند غلات کامل، ماهی ساردین، مغزها و دانه های خوراکی، و سبزیجات فصلی باشد. افزون بر این، سنتز سروتونین در حضور اکسیژن فعال می شود، nv kjd[i فعالیت های جسمانی تولید آن و تحریک ترشح اندورفین ها، آرام بخش هایی که در کسب احساس خوب نقش دارند، را به همراه دارد.

نمونه مواد غذایی

از جمله برخی مواد غذایی که به تولید سروتونین کمک می کنند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

آبی‌ماهی: آبی‌ماهی حاوی تریپتوفان، روی و اسیدهای چرب امگا-3 است که به تولید سروتونین در بدن انسان کمک می کنند.

گوشت: اولویت باید به گوشت بدون چربی مانند مرغ، بوقلمون یا خرگوش اخصاص یابد که حاوی تریپتوفان و ویتامین های B هستند.

تخم مرغ: به طور ویژه زرده تخم مرغ سرشار از تریپتوفان و ویتامین های B است.

لبنیات: محصولات لبنی منبع خوبی برای تریپتوفان، کلسیم و منیزیم هستند.

حبوبات: برخی حبوبات مانند سویا، لوبیا، و عدس تریپتوفان بیشتری در اختیار شما قرار می دهند.

دانستنی‌هایی درباره رژیم سروتونین

غلات صبحانه کامل: کربوهیدارت های موجود در این محصولات تبدیل تریپتوفان به سروتونین را تشویق می کنند. افزون بر این، آنها منبع خوبی برای ویتامین های B هستند.

مغزها و دانه های خوراکی: پسته و بادام مقدار قابل توجهی تریپتوفان در اختیار شما قرار می دهند. افرون بر این، مغزهای خوراکی سرشار از منیزیم هستند. از سوی دیگر، دانه های خوراکی مانند دانه های کدو تنبل، آفتابگردان، یا کاج منبع خوبی برای روی هستند.

میوه های فصلی: آنها ویتامین ها، کلسیم و منیزیم را در اختیار شما قرار می دهند. به طور ویژه، آناناس، و موز از محتوای تریپتوفان چشمگیری برخوردار هستند.

سبزیجات فصلی: این محصولات حاوی منیزیم، ویتامین ها و کربوهیدارت ها هستند.

شکلات تلخ: حد اعتدال را باید در مصرف این محصول رعایت کرد، اما شکلات تلخ گزینه ای خوشمزه برای دریافت تریپتوفان و منیزیم است.

چگونه سطوح سروتونین را به طور طبیعی افزایش دهیم؟

برای کمک به رژیم غذایی سروتونین، شما می توانید برخی اقدامات که سطوح این ماده را به طور طبیعی افزایش می دهند، مد نظر قرار دهید. به عنوان مثال، تنفس شکمی یا دیافراگمی به تنهایی توانایی ایجاد تغییراتی در مغز را دارد زیرا ترشح هورمون هایی مانند سروتونین و اندورفین را افزایش می دهد. همچنین، این کار ریتم های بین دو نیمکره مغز را بهبود می بخشد.

افزون بر این، شما می توانید ورزش با شدت بالا را به مدت حداقل 15 دقیقه در روز انجام دهید که سطوح سروتونین را افزایش خواهد داد. همچنین، می توانید تمرینات تن‌آرامی مانند یوگا را انجام دهید که به سود تنفس شکمی است.

حضور در فضای آزاد و حمام آفتاب نیز به افزایش سطوح سروتونین کمک خواهند کرد. خورشید عاملی کلیدی برای ترشح سروتونین است.

در نهایت، حداقل هشت ساعت خواب شبانه را فراموش نکنید. کسب آرامش برای تجربه خواب خوب شبانه را مد نظر قرار دهید زیرا به حفظ سطوح مناسب سروتونین و ملاتونین کمک می کند. زمانی که خواب کافی و خوب ندارید، سطوح این هورمون ها نامتعادل می شوند و اشتهای شما نیز می تواند به طور قابل توجهی افزایش یابد.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۵/۲۱ توسط احمد عاقلي

مقصر مشکلات اقتصادی کشور

هوشنگ ماهرویان/ پژوهشگر مسائل تاریخ روشنفکری و سیاسی

نوک پیکان نارضایتی‌ها از شرایط حاکم بر اقتصاد کشور این روزها بیش از هر نهاد دیگر دولت را نشانه گرفته است و اخیراً نیز برخی از نمایندگان مجلس با مقصر عنوان کردن دولت در مشکلات اقتصادی، طرح سوال از رئیس‌جمهوری را کلید زده‌اند. این در شرایطی است که نگاهی به شرایط حاکم بر کشورمان و حصار محکمی که پیرامون اقتصاد کشیده شده نشان می‌دهد مقصر دانستن دولت در این شرایط حکمی ناعادلانه است که شائبه انگیزه‌های سیاسی را افزایش می‌دهد. برای ریشه‌یابی مشکلات فعلی اقتصاد مثالی از شرکت هپکو عنوان می‌کنم که نمونه‌ای از شرکت‌هایی است که با مشکل مالی روبه‌روست. این شرکت صنعتی پتانسیل حضور در بازارهای جهانی و رقابت با کاترپیلار (بزرگ‌ترین تولیدکننده ماشین‌آلات سنگین عمرانی) را داشت، اما در سال‌های گذشته به دلیل سیاست‌های انزواطلبی در کشورمان و سوءمدیریت با مشکلات زیادی مواجه شد؛ مشکلاتی که تصور غلط می‌شود می‌توان آن را با تزریق نقدینگی از بین برد. در حال حاضر ما با یک اقتصاد جهانی روبه‌رو هستیم؛ اقتصادی که دهکده کوچک در جهان است و هرکسی در بخشی از جهان حرکت اقتصادی انجام می‌دهد؛ دیگر بنز و بی ام دبلیو برای آلمان نیست. پژو برای فرانسه نیست و هر قطعه آن در یکجا تولید و مونتاژ می‌شود؛ بنابراین شرط موفقیت و توسعه اقتصاد در این فضا، پیوستن به این دهکده جهانی است. متاسفانه در دهه‌های 40 و 50 نوعی نگاه غرب‌زده در کشور به وجود آمد که این فضا همچنان به نگاه غالبی در بین مسئولان کشورمان تبدیل‌شده است. 

وقتی کشوری نگاه ضد غربی داشته باشد، روابط تکنولوژیک آن با جهان قطع می‌شود و نمی‌تواند حرکت‌های درست اقتصادی انجام دهد. لازمه ورود تکنولوژی‌های روز، ایجاد برندهای بومی و قرار گرفتن در مسیر توسعه، برقراری ارتباطات اقتصادی و تکنولوژیک وسیع با جهان است. در پنج سال گذشته و با اجرای برجام شاهد تلاش دولت در این زمینه بودیم که متاسفانه به دلیل اختلاف‌نظرهای داخلی دراین‌باره بسیاری از دستاوردها آن‌گونه که انتظار می‌رفت به سرانجام مثبت نرسید و درنهایت شاهد فرار سرمایه‌گذاران بودیم؛ بنابراین با این نوع نگاه نمی‌توان انتظار داشت تا مشکلات اقتصادی برطرف  شود. 

مشکل بیکاری و روی آوردن به کارهایی ازجمله کولبری، کاهش ارزش پول ملی، رکود، تورم، وابستگی به نفت و بسیاری دیگر از مشکلات اقتصادی درگرو خروج از انزوای سیاسی و اصلاح روابط خارجی، پذیرش حقوق بین‌الملل، پذیرش قوانین اقتصادی و استفاده از مدیران کارآمد در کشور است؛ تجربه‌ای که باعث موفقیت چین و کره جنوبی در سال‌های گذشته شد. اقتصاد چین در زمان مائو بسته بود و اگر آن سیاست‌ها ادامه پیدا می‌کرد الآن یک‌سوم جمعیت چین از بین رفته بود. در حال حاضر این کشور بزرگ‌ترین اقتصاد جهان را دارد؛ بنابراین مشکل اصلی اقتصاد نه یک دولت و شخص بلکه تفکر حاکم بر آن است و لازمه آن اصلاح روابط سیاسی و اقتصادی با دنیاست. وقتی بوی بحران سیاسی می‌آید قیمت‌ها مدام افزایش پیدا می‌کند؛ کما اینکه در مدت اخیر و با مطرح‌شدن موضوع تحریم‌های ایران، بازارهای داخلی به این مسئله واکنش نشان دادند و شاهد تورم فزاینده هستیم. 

در کشوری که مردم آن روند پیشرفت اقتصاد و امنیت اقتصادی کشورشان را مشاهده کنند، ثبات اقتصادی حکم‌فرما می‌شود. در این شرایط ضروری است تا به‌دور از نگاه‌های سیاسی و جناحی برای مقصر نشان دادن دولت، به دنبال اصلاح روابط سیاسی و اقتصادی با جهان باشیم. حل مشکل در گرو طرح سوال از رئیس جمهوری نیست در این مسیر می‌توان موضوع تعامل با جهان را به معرض همه‌پرسی قرارداد و باید این نکته را توجه داشت که مذاکره به معنای تسلیم نیست. کشور ما باوجود داشتن منابع طبیعی قابل‌توجه و سرمایه‌های انسانی ارزشمند با مشکلات زیادی روبه‌رو است و می‌توان مشکلات را با اقتصاد توسعه‌یافته حل کرد.
 

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۵/۱۹ توسط احمد عاقلي

Image result for ‫خداد عزیزی زنوزی‬‎

عزیزی: فوتبال ایران هنوز هم آدم‌های خوب دارد

سرمربی سپیدرود بعد از چشیدن طعم اتفاقاتی تلخ در بدو ورود شبانه به تبریز با اتفاقاتی خوشایند روبرو شد تا کمی از فشارها دور شود.

به گزارش "ورزش سه"، تنها نماینده گیلک ها در لیگ برتر روزهای بحرانی را تجربه می کند چون بعد از 5 ساعت حبس در لابی هتل محل اقامت در تهران و از دست دادن تنها پرواز به تبریز بالاجبار با اتوبوس راهی این شهر شدند تا برای بازی با گسترش فولاد آماده شوند که تعامل مدیران میزبان این جدال را یک روز به تعویق انداخت تا خداداد عزیزی و همکارانش کمی اسوده خیال باشند، اتفاقی که سرمربی سپیدرود از آن به عنوان اوج جوانمردی و اخلاق مداری در فوتبال حرفه ای یاد کرد. 
 

Image result for ‫خداد عزیزی زنوزی‬‎

قلبا از حاج آقا زنوزی و نصیرزاده متشکرم

در ابتدا باید تشکری ویژه و قلبی از حاج آقا زنوزی و هوشنگ نصیرزاده مالک و مدیرعامل گسترش فولاد داشته باشم که شب گذشته حوالی ساعت 23:00 که ما در نیمه های راه سفر به تبریز بودیم با تلفن همراه من تماس گرفتند و در کمال محبت و لطفی که به من و مجموعه سپیدرود داشتند قبول زحمت کردند تا میزبان رایگان ما در مدت اقامت در تبریز باشند. حاج آقا زنوزی گفت شما که در مسیر تبریز هستید به عنوان مهمان ما تا هر روزی که در این شهر باشید هزینه ای پرداخت نخواهید کرد حال این لطف به خاطر من خداداد عزیزی یا هر کس دیگری بود واقعا باعث شرمندگی مان شد.

تا عمر دارم فراموش نمی کنم 

نمی توانم تا عمر دارم این محبت و لطف را فراموش کنم و هر وقت که لازم باشد این اتفاق در ذهنم باقی خواهد ماند چون به من برخلاف تمام روزهای گذشته و تصوراتی که از این فوتبال و مدیریت آن داشتم ثابت کرد که هنوز هم مردانگی و جوانمردی وجود دارد و این فوتبال می تواند اتفاقات خوب هم در دل خود داشته باشد. واقعا خیلی کم پیش می آید در روزگاری که ما با آن دست و پنجه نرم می کنیم چنین محبت و لطفی از مجموعه رقیب دیده شود اما وقتی این چیزها را دیدم به این نتیجه رسیدم که هنوز هم یک چیزهایی هست که ما با اتکا به آن برای سرو سامان دادن به شرایط بجنگیم.

خواهش کردم بازی به تعویق بیافتد

کاروان تیم ما ساعت 3 بامداد امروز به تبریز رسید. از همین رو من از تماسی که آقای نصیرزاده و حاج آقا زنوزی گرفتند نهایت بهره را بردم و خواهش کردم در صورت امکان بازی یک روز عقب بیافتد که این دو عزیز بلافاصله با آن موافقت کردند اما آقای نصیرزاده مدعی شد باید نظر اقای فیروز کریمی به عنوان سرمربی گسترش هم جلب شود از همین رو قرار شد پیگیری های لازم صورت بگیرد و با موافقت سازمان لیگ بازی امروز به فردا جمعه موکول شود.

Image result for ‫خداد عزیزی زنوزی‬‎ 

آقافیروز درس مردانگی را برای من تمام کرد

خودم بلافاصله با آقافیروز شبانه تماس گرفتم اما گوشی ایشان در دسترس نبود که امروز صبح خود این بزرگوار تماس گرفت و استادی خود را نشان داد. من در سه تیم افتخار شاگردی آقافیروز را داشتم و در همه آن سال ها از او چیزهای زیادی یاد گرفتم اما امروز درس مردانگی از این استاد برای من کامل شد. اقا فیروز بدون این که بخواهد روی کسب امتیاز فکر کند به من گفت خداداد تو هر وقت بگویی ما با شما بازی می کنیم که با این جمله ایشان پیشانی من از عرق خیس شد. در حالی که فیروز کریمی خود با توجه به شرایط تیمش می توانست بگوید نه و ما همین امروز بازی می کنیم اما گفت هرچه شما بگویی خداداد. 

مدیران رقیب بیشتر از هرکسی برای ما دلسوزی کردند

من طی این چند وقت با اتفاقات تعجب آور کم روبرو نشدم اما اتفاقات شیرین در بدو ورود به تبریز تعجب آورتر از همه اتفاقات اخیر در رشت و سردارجنگل یا لابی هتل بستان و ... بود. چون به من ثابت کرد هنوز هم چیزهایی در این فوتبال وانفسا هست که می توان از دیدن آن لذت برد از جمله مردانگی و جوانمردی که در مرز و بوم کمرنگ شده است. امروز صبح اقای نصیرزاده در تماسی دوباره به من گفت اگر زمین تمرین هم بخواهید ما داریم و نگران چیزی نباشید. خیلی برایم جالب بود که مدیرعامل رقیب بیشتر از مدیران باشگاه خودمان برای من و شاگردانم دلسوزی می کند که همین جا می خواهم درخواست کنم مدیران باشگاهی ما از این رفتارها درس بگیرند و کمتر ما فوتبالی ها را اذیت کنند.


قدر آدم خوب های فوتبال را باید بدانیم

فوتبالی که پر از بی تعهدی و مشکل است، هنوز هم آدم های خوب در دل خود دارد که شخصا امیدوارم شرایط به نحوی رقم بخورد که ما قدر این آدم خوب های فوتبال را بدانیم و آنها را فراری ندهیم. نه این که الان بگویید چون خداداد مشکلات تیمش حل و فصل شده این حرف را می زند، نه اتفاقا چون دلم برای فوتبال ایران می سوزد می گویم که باید قدر این مدیران کاربلد و کارگشا را دانست تا فوتبال ایران جان دوباره ای بگیرد نه آنها که تعهد ایجاد می کنند و عمل نمی کنند.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۵/۱۸ توسط احمد عاقلي

استقبال بازارها از بسته ارزی

  استقبال بازارها از بسته ارزی

 با تایید جزئیات بسته ارزی که «دنیای اقتصاد» ۱۰ روز پیش رونمایی کرده بود، امروز آرامش به فضای بازارهای کشور بازگشت. به این ترتیب، پول‌های تازه به سمت بورس به‌عنوان بازاری غیرسفته‌بازی حرکت کردند و دلار و سکه افت محسوسی را به ثبت رساندند. بنابراین، شاخص بورس با جهش ۴۸۸۰ واحدی رکوردی تازه را به ثبت رساند و بازدهی خود را از ابتدای سال از ۳۸ درصد فراتر برد. اقبال سهامداران عموما در نمادهای صادرات‌محور قابل رصد بود و همین امر باعث شد تا ارزش معاملات خُرد به رقم بی‌سابقه بیش از ۱۳۰۰ میلیارد تومان برسد.

در بازار ارز اما، با وجود تلاش‌های بسیاری که سفته‌بازان برای حفظ سطح ۱۰ هزار تومانی انجام دادند، نرخ‌ها با بیش از ۵۰۰ تومان کاهش مواجه شدند. قیمت سکه نیز در مسیری کاهشی سطوح کمتر از سه میلیون و چهارصد هزار تومان را نیز تجربه کرد. نکته قابل‌توجه آنکه نرخ دلار در بازارهای مختلف به یکدیگر نزدیک شدند که نشان از حرکت ارز به سمت ثبات بیشتر است.

همچنین، انتظارات از بازار سکه کاملا کاهشی است و فعالان این بازارها معتقدند با آزاد شدن معاملات ارز پس از اجرای بسته جدید، تمرکز تقاضا از سکه برداشته شده و همین مساله موجب ریزش بیشتر قیمت سکه خواهد شد.

بورس تهران با درخشش سهام بزرگ و ارزمحور بازار روز تاریخی دیگری را با جابه‌جایی رکوردهای قبلی پشت‌سر گذاشت. شاخص کل سهام در پایان معاملات دیروز جهش ۴ هزار و ۸۸۰ واحدی را به نمایش گذاشت و با قرار گرفتن در سطح ۱۳۳ هزار و ۳۲۸ واحد، رکورد دیگری را در کارنامه بورس تهران به ثبت رساند. همراه با جهش بیش از ۸/ ۳ درصدی نماگر اصلی سهام، ارزش معاملات نیز به رقم چشمگیر یک‌هزار و ۳۷۰ میلیارد تومانی رسید تا به این ترتیب شاهد یک روز تاریخی برای بازار سهام باشیم.

استقبال گسترده سرمایه‌گذاران طی چند روز گذشته به دنبال امیدهای ارزی رقم خورد و با مهر تایید رئیس‌کل جدید بانک مرکزی در شامگاه یکشنبه‌صورت نهایی به خود گرفت. اجرای سیاست جدید ارزی که مبتنی بر انتقال ارز صادرات غیرنفتی به بازار دوم است نه‌تنها باعث تقویت پول ملی و کاهش التهاب در بازارها شده، بلکه چشم‌انداز سودآوری سهام شرکت‌های صادرکننده بورس تهران را به‌شدت دستخوش تغییرات مثبت می‌کند. تقاضای گسترده برای سهام شرکت‌هایی که به نوعی به تغییرات نرخ ارز وابسته‌اند نیز از این منظر قابل توضیح است.


پیش‌بینی‌های ارزی محقق شد

همانطور که انتظار می‌رفت بورس تهران با رونمایی از بسته جدید ارزی به رکوردهای تازه‌ای طی دادوستدهای دیروز دست یافت. پس از ۱۰ روز انتظار، سرانجام رئیس کل جدید بانک مرکزی دعوت بازارها برای شناورسازی نرخ ارزصادرکنندگان غیرنفتی را اجابت کرد.

عبدالناصر همتی در گفت‌وگوی تلویزیونی یکشنبه‌شب ضمن تشریح جزئیات بسته ارزی، خبر شناورسازی ارز شرکت‌های پتروشیمی، فولادی و معدنی که محل گمانه‌زنی‌های بسیاری طی یک هفته اخیر بود را تایید کرد. طی چهارماه گذشته با حبس بخش عمده‌ای از ارزها به سامانه نیما و تحمیل نرخ‌های دستوری به عرضه‌کنندگان ارز معاملات بازارها با ابهام و التهاب دنبال شد.

اما پس از انتشار خبر «پمپاژ دلارهای غیرنفتی به بازار دوم» از سوی روزنامه «دنیای‌اقتصاد» در ابتدای هفته قبل، موج انبوهی از تقاضا در بازار سهام شکل گرفت که این روند تا تایید نهایی خبر ادامه یافت.

در این دوره که برخی رسانه‌ها در بوق شایعات می‌دمیدند، فعالان اقتصادی، خاصه سهامداران چشم‌به‌راه اخبار موثقی از سیاست‌های ارزی بودند تا مطابق با انتظارات و همسو با رفتار معاملاتی آنها باشد. در واقع، فضای حاکم بر بازارها در این دوره ملغمه‌ای از ریسک و فرصت‌های نهفته در سیاست ارزی بود که ساختار کلیه بازارها را دستخوش تغییر می‌کرد.

به همین دلیل بازار گمانه‌زنی‌ها پیرامون تصمیمات ارزی روزبه‌روز گرم‌تر می‌شد اما همچنان سرمایه‌گذاران مشتاقانه در خرید سهام مشارکت کردند. در نهایت پس از انتظار چندین روزه بازار سهام مزد خود را گرفتند و بنا بر تصمیم جدید دولت، ارز صادرکنندگان غیرنفتی بورس تهران به بازار دوم منتقل شد.
به این ترتیب، ارز شرکت‌هایی که تا به حال ملزم به عرضه در سامانه نیما بودند از شمول این طرح خارج و می‌توانند ارز حاصل از صادرات خود را در بازار دوم بفروشند.

با توجه به پیشینه معاملات بازار ثانویه که نرخ‌های بالای ۷ هزار و ۵۰۰ تومان را برای دلار ثبت کرده و اختلاف فاحش آن با نرخ نیمایی ارز، سودآوری بخش عمده‌ای از سهام وابسته بورسی افزایش چشمگیری خواهد یافت. این تصمیم از این جهت که تبلور تصحیح خطاهای قبلی و تمکین دولت به سازوکار بازار است، نه‌تنها بازار ارز و سکه را به آرامش فراخواهد خواند بلکه نقدینگی قابل‌توجهی را از بازارهای سفته‌بازانه به سمت سهام سرازیر خواهد کرد. این جریان که در معاملات چند روز اخیر با صف‌های طویل برای خرید در بازار خودنمایی می‌کرد طی معاملات دیروز به اوج خود رسید.


دستیابی به رکوردهای تازه

معاملات دیروز با تشکیل صف‌های طولانی خرید در بیش از ۱۰۰ سهم بزرگ بازار آغاز شد. ارزش صف‌های خرید در مرحله پیش‌گشایش دادوستدهای دیروز به رقمی بیش از یک‌هزار و ۳۰۰ میلیارد تومان رسید که عمدتا میل به خرید سهام گروه‌های پتروشیمی، فلزات، معدنی‌هاو صنعت پالایشی داشت.

در این بین، حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در صف خرید سهام پتروشیمی‌پارس و پتروشیمی‌زاگرس قرار داشت که به‌خوبی ماهیت اثرگذار سیاست جدید ارزی بر سودآوری صنایع بورسی را نمایان می‌کند. جریان تغییر مالکیت نیز حاکی از اشتیاق زایدالوصف سهامداران حقیقی برای خرید سهام است. این دسته از فعالان سهام در پایان معاملات دیروز حدود ۴۷۰ میلیارد تومان سهم به ارزش دارایی خود افزودند که از رکوردشکنی دیگر در بورس تهران حکایت دارد. بر اساس اطلاعات موجود چنین خالص خریدی از سوی سهامداران حقیقی در تاریخ معاملات بورس تهران سابقه ندارد. مجموعه شرایط حاکم بر بازار به گردش یک‌هزار و ۳۵۰ میلیارد تومانی سهام انجامید تا زنجیره رکوردشکنی‌های بازار کامل شود.

به‌طور کلی، بیش از ۵ هزار و ۲۲۰ میلیارد تومان سهم از آغاز رالی شاخص کل(ابتدای هفته قبل) بین معامله‌گران بورسی دست‌به‌دست شده است که بر بنیاد انتظارات سهامداران از افزایش نرخ ارز نشات گرفته است و انتظار می‌رود که طی روزهای آتی هم تداوم یابد. در این دوره که یکی از طلایی‌ترین ادوار فعالیت بورس تهران به‌شمار می‌رود شاخص کل تنها در ۸ روز کاری پیاپی ۲۳ درصد افزایش یافته است که به مثابه رکورد جدید برای این بازار و پیام‌آور خوش‌یمنی برای کل اقتصاد است.


شرط تداوم رونق

پیام دیگر رکوردشکنی‌های بازار و رشد توامان شاخص سهام و ارزش معاملات از ورود پول‌های تازه به بازار حکایت دارد اما به‌نظر می‌رسد که جنس این پول‌ها طی چند روز گذشته عمدتا خاستگاه «بومی» داشته است.

به بیان دیگر، درست است که پول‌های تازه‌واردی وارد چرخه سهام شده اما حجم نقدینگی در کل بازارها ارقام بالاتری است که در صورت ورود به بازار سهام می‌توان به رونق پایدار سهام اطمینان داشت.چنانکه گفته شد بهای سهام شرکت‌های ارزمحور بازار خصوصا شرکت‌های زیرمجموعه صنایع شیمیایی، فلزات اساسی و معدنی‌ها در این بازه کوتاه ۸ روزه بین ۲۵ تا ۵۰ درصد افزایش داشته‌اند. حجم و ارزش معاملات روزانه نیز در این بازه زمانی بسیار بیشتر از متوسط آن در چند ماه اخیر است.

بنابراین این پرسش مطرح می‌شود که آیا رشد قیمت‌ها ناشی از ورود نقدینگی جدید به بازار سهام است؟ بررسی جریان نقدینگی با توجه به ارزش ریالی بیش از ۴ هزار میلیارد تومانی صف خرید پتروشیمی پارس در روزهای اولیه و همچنین عدم شکل‌گیری یک روند پرتقاضا در تمام نمادها و گروه‌های بورسی، از وجود یک نقدینگی بالقوه و هوشمند برای شروع یک روند صعودی حکایت دارد. از سویی دیگر، نزدیک شدن به موسم دور نخست تحریم‌ها و سردرگمی اقتصادی در شرایط فعلی، صحبت از ورود نقدینگی ناآشنا با بازار سهام را چندان منطقی جلوه نمی‌دهد.بنابراین، با توجه به تخصیص موشکافانه نقدینگی به سهام در صنایع مختلف به نظر می‌رسد در کوتاه‌مدت سختگیری سرمایه‌گذاران درخصوص خرید سهم با اتکا به مولفه‌های تحلیلی چون رشد قیمت سهام، میزان ارتباط آن باصادرات و پتانسیل سودآوری تا حد زیادی افزایش یابد. در این صورت، ادامه روند یکدست رشد قیمت سهام شرکت‌ها حتی با وجود ارزندگی نسبی کمی دشوار به نظر می‌رسد.

حال، باید دید قدرت نقدینگی جامعه بورسی تا چه اندازه است و پس از آن با اعمال سیاست‌های ارزی و برقراری آرامش نسبی در بازارها، تا چه میزان نقدینگی مردم عادی به سمت بورس جذب می‌شود.با وجود اینکه احتمال استراحت یا اصلاح قیمت‌ها پس از رالی قدرتمند وجود دارد اما ورود نقدینگی‌های غیربومی یا ناآشنا با مختصات بازار سهام ضامن پایداری رونق بازار است که با ادامه این روند و عمومیت‌یافتن بازده قابل‌توجه سهام و هدایت منطقی آن می‌تواند موج مجددی از ورود نقدینگی‌های جدید به بازار را رقم بزند.


همگام با صنایع

بررسی معاملات دیروز از دریچه صنایع نیز از رشد شاخص ۱۶ گروه بورسی در پایان معاملات دیروز حکایت دارد. پربازده‌ترین سهام دیروز متعلق به گروه تامین برق و گاز بودند که افزایش ۵/ ۸ درصدی شاخص این صنعت را رقم زدند. گروه فلزات اساسی نیز به لطف رشد ارزش سهام اغلب شرکت‌های این گروه افزایش ۷/ ۶ درصدی شاخص را ثبت کرد. بازگشایی درخشان نماد معاملاتی فولاد خراسان و جهش بیش از ۳۶ درصدی بهای سهم این شرکت نه تنها در شاخص این گروه اثر مثبت قابل‌توجهی داشت بلکه عامل حمایت ۴۸۷ واحدی از شاخص کل بازار شد و پس از نماد هلدینگ خلیج فارس در رتبه دوم این فهرست قرار گرفت. دیگر گروه‌های مرتبط از جمله شرکت‌های چندرشته‌ای یا هلدینگ‌ها و پالایشی‌های و پتروشیمی‌ها نیز رشد شاخص حدود ۵ درصدی را به نمایش گذاشتند. در نقطه مقابل، در حالی که فضای غالب بازار متمرکز بر بزرگان کالایی بود ۲۰ صنعت بورسی در جریان دادوستدهای دیروز با افت شاخص به کار خود پایان دادند. گروه‌های زراعت، محصولات چوبی و چاپ و تکثیر به‌ترتیب عنوان بیشترین افت شاخص صنایع را به نام خود ثبت کردند. سیمای دیگر صنایع کوچک بازار نیز در روز جولان صادرکنندگان بازار سهام منفی بود. سهام خودرویی، سیمانی، غذایی، قندی و دارویی که یا با فشار هزینه ناشی از افزایش نرخ ارز روبه‌رو خواهند شد یا از مزیت کمتری نسبت به سهام کالایی بازار برخوردارند، در ردیف سهام کم اقبال قرار گرفته‌اند و به نظر می‌رسد که بخشی از پول‌های هوشمند از این صنایع به سمت کالایی‌ها سرازیر شده است. اهرم ارزی شرکت‌های صادرکننده کالایی به‌حدی قوی است که حتی صنایعی که مجوز افزایش نرخ محصول هم گرفته‌اند مهجور و در حاشیه ماندند و سرمایه‌گذاران تمایلی برای خرید سهام آنها نشان ندادند. در بین این صنایع، قندی‌ها و انبوه‌سازی‌ها بیش از سایر گروه‌ها تحت فشار سنگین عرضه قرار گرفتند و قیمت سهام آنها به‌طور دسته‌جمعی کلاهش یافت.


رکوردشکنی حقیقی‌ها در خرید

در بالا اشاره شد که در جریان معاملات دیروز مالکیت ۴۷۰ میلیارد تومان از سهام به سمت پرتفوی معامله‌گران حقیقی بازار تغییر یافت که در نوع خود یک رکورد تاریخی است. در واقع، سهامداران حقیقی به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای در دادوستدهای دیروز خریدار سهام بودند تا فروشنده. جالب‌تر این است که ۱۰۰ میلیارد تومان از این تغییر مالکیت تنها در نماد معاملاتی پتروشیمی پارس رقم خورده است. پتروشیمی پارس و فولاد مبارکه اصفهان طی روزهای اخیر بیش از سایر نمادها مورد اقبال سهامداران به‌ویژه معامله‌گران حقیقی بازار قرار داشتند. تداوم این روند در روز گذشته نه تنها ارزش معاملات این دو سهم را به نزدیکی ۴۰۰ میلیارد تومان رساند بلکه بیشترین خالص خرید حقیقی‌ها نیز در این دو نماد صورت گرفت. مروری بر فهرست خالص خرید فعالان خرد بازار از اقبال این بازیگران به سهام گروه‌‌های پتروشیمی و فلزات حکایت دارد. به‌طور کلی، رشد شاخص صنایع در روز گذشته همبستگی بالا با میزان تقاضای سهامداران حقیقی در این گروه‌ها را نشان می‌دهد.


تعدد وقفه‌ها با نوسان‌های ۲۰ تا ۵۰ درصدی

در حالی که رشد فزاینده قیمت‌ها ادامه دارد شاهد بروز وقفه در جریان معاملات هستیم. با شروع رالی شاخص سهام و رشد متوالی قیمت‌ها طی هفته قبل بسیاری از نمادهای به دلیل افزایش ۲۰ درصدی قیمت متوقف شدند. این روند در دو روز گذشته به دامنه نوسان ۵۰‌درصدی قیمت‌ها نیز سرایت کرده است و نماد معاملاتی شرکت‌های مورد اقبال بر اساس آخرین دستورالعمل اجرای معاملات بورس تهران متوقف می‌شوند.از بین نمادهای پرتقاضای دیروز، پتروشیمی زاگرس که پس از پتروشیمی پارس سنگین‌ترین صف خرید را تجربه می‌کرد به محض بازگشایی و رشد حداکثری قیمت سهم متوقف شد. دلیل این توقف نیز افزایش ۵۰ درصدی قیمت عنوان شد.در مجموع، از معاملات روز یکشنبه شاهد توقف برخی نمادها به دلیل افزایش ۵۰ درصدی بهای سهم بودیم. نماد معاملاتی پالایش نفت تبریز در جریان معاملات روز یکشنبه و نماد گروه صنعتی سپاهان، پتروشیمی فن‌آوران و پتروشیمی زاگرس نیز با آغاز دادوستدهای دیروز به دلیل افزایش ۵۰ درصدی قیمت متوقف شدند. مطابق بند یک ماده ۱۷ مکرر دستورالعمل اجرای معاملات، در صورتی‌که قیمت پایانی سهم طی ۱۵ روز معاملاتی متوالی در دامنه عادی نوسان قیمت، بیش از ۵۰ درصد افزایش یا کاهش داشته باشد، بورس موظف است در اولین زمان ممکن از لحاظ فنی نماد معاملاتی را متوقف کرده و از ناشر درخواست برگزاری کنفرانس اطلاع‌رسانی کند. نماد معاملاتی حداکثر پس از ۲ روز کاری با محدودیت دامنه نوسان بازگشایی خواهد شد.


بازگشت ناموفق «وبصادر»

نماد معاملاتی بانک صادرات پس از طی توقف دو روزه در میانه معاملات دیروز به تابلوی معاملات بازگشت و ارزش سهامش رشد ۲۰ درصدی را ثبت کرد. رشد قابل‌توجه بهای سهم بانک صادرات در حالی رقم خورد که وضعیت صنعت بانکی بورس تهران چندان جالب‌توجه نیست. برابر بررسی‌ها، جهش بهای سهم این بانک در خلال معاملات دیروز ناشی از ثبت خرید ۲۵۰ میلیون سهمی تنها از سوی یک کد حقوقی بود که ۹۸ درصد خریدهای دیروز این سهم را به نام خود ثبت کرد. همزمان با حمایت مالک حقوقی از این سهم، فروشندگان برای عرضه سهام خود در صف نشستند، به‌طوری که نماد معاملاتی بانک صادرات در پایان معاملات دیروز با صف فروش به کار خود پایان داد. سرانجام ترکیب بین تعداد فروشنده و خریدار در معاملات این سهم و جهش نامتعارف و خلاف‌عادت قیمت آن به ابطال معاملات آن طی روز گذشته انجامید.


زوایای پنهان بسته ارزی


به نظر می‌رسد که با وجود رونمایی از بسته ارزی همچنان برخی جزئیات این بسته برای سهامداران بورس تهران معلوم نیست. رئیس کل بانک مرکزی در اظهارات یکشنبه‌شب خود از جزئیات بسته ارزی از جمله مساله آزادسازی نرخ خوراک پتروشیمی‌ها یا آزادسازی قیمت‌گذاری انواع محصولات فروش داخلی در بورس کالا سخنی به میان نیاورد. شواهد امر حاکی از آن است که بسته ارزی هنوز در مراحل اولیه خود به سر می‌برد و برای تکمیل زوایای پنهان آن نیازمند زمان هستیم.

اما توضیحات عبدالناصر همتی ساختار کلی ماجرا را تا حد زیادی مشخص کرده است. اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی به کالاهای اساسی و عدم تخصیص ارز دولتی به دیگر کالاها به‌طور ضمنی مسیر سیاست‌گذار را مشخص می‌کند. بنابراین در مورد نرخ خوراک انتظار آزادسازی در آینده‌ای نزدیک وجود دارد هرچند هنوز حرفی از آن به‌طور مشخص به میان نیامده است.

از سوی دیگر، معاملات بورس کالا نیز همچنان بر مبنای نرخ رسمی انجام می‌شود. این نحوه نرخ‌گذاری از فروردین ماه سال جاری مسائل و مشکلات بسیاری، هم در زمینه کاهش سود تولید و هم افزایش رانت به وجود آورده و از سمت مقابل در کاهش قیمت مصرف‌کننده تقریبا بی‌تاثیر بوده است. ضمن اینکه قوانین و محدودیت‌هایی که وزارت «صمت» برای خریداران بورس کالا مشخص کرده نیز چندان کارآمد نیست. در این شرایط افزایش محدودیت‌ها بر عرضه‌کننده محصولات با کاهش دامنه رشد قیمت فروش شدیدا جای سوال دارد. دیروز ۵ دسته از محصولات فولاد مبارکه برای تحویل در پاییز در بورس کالا عرضه شد که همگی در سقف مجاز ۵ درصدی قیمت معامله شدند. دستورالعمل پیشین وزارت «صمت» در رابطه با تعیین نرخ پایه محصولات بر مبنای نرخ دلاررسمی به خودی خود بحث‌برانگیز بود که اکنون با کاستن از دامنه نوسان قیمتی نیز همراه شده است. حال انتظار می‌رود که با اجرای سیاست جدید ارزی و هماهنگی و مطابقت سایر سیاست‌ها با نرخ‌های جدید بسته جدید ارزی به زودی شاهد تغییر در ساختار معاملاتی بورس کالا باشیم.

روزنامه دنیای اقتصاد 

 

 


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۷/۰۵/۱۶ توسط احمد عاقلي

فقدان نشاط اجتماعی، عامل افسردگی و پرخاشگری دانش‌آموزان

 

وزیر کشور ضمن اشاره به محرمانه بودن اطلاعات آسیبهای اجتماعی دانش‌آموزان گفت: وقتی می‌گوییم افسردگی و پرخاشگری وجود دارد، همه این موارد به فقدان نشاط اجتماعی در مدرسه یا جامعه برمی‌گردد. وقتی در جامعه فقدان امید و نشاط اجتماعی داریم اینگونه خواهد شد؛ بنابراین اگر موضوع نشاط اجتماعی را حل کنیم حجم عظیمی از مشکلات را پوشش خواهیم داد.

به گزارش همنوا به نقل از ایسنا، رحمانی فضلی در صدوچهارمین جلسه شورای اجتماعی کشور که صبح امروز با موضوع مراقبت‌های اجتماعی دانش آموزان برگزار شد با بیان اینکه حرکت خوبی در این زمینه آغاز شده است و بایستی برخی مسایل در مسیر اصلاح شود، اظهارکرد: باید افرادی باشند که اشکالات، کمبودها، پیشنهادات و بازخوردها را بیان کنند تا اصلاحاتی در زمینه مراقبتهای اجتماعی دانش آموزان صورت گیرد.

وزیر کشور با اشاره به اینکه در اوایل انقلاب به حضور معاون پرورشی توجه شد اما بعدها مشکلاتی به وجود آمد،گفت: مشکل ایجاد شده این بود که معاونت پرورشی در مدارس یک طرف و معلمان درطرف دیگر بودند و به عبارت دیگر نتوانستند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند بنابراین اگر می‌خواستیم موضوع پرورش داشته باشیم باید همه پیگیر آن می شدند و اگر در این موضوع باقی معلمان را کنار بگذاریم در عمل دچار مشکل خواهیم شد.

وی ادامه داد:در حوزه آسیب‌های اجتماعی باید در حوزه پیشگیری اقدامات لازم انجام شود و در حل آسیبهای اجتماعی بسنده کردن این موضوع به کادر آموزش و پرورش و در درون آموزش و پروش به فردی خاص یا بخشی منجر می شود که این اقدام بزرگ به نتیجه نمی‌رسد.

وی حضور خانواده ها در حوزه پیشگیری از آسیب‌های دانش آموزی و اجتماعی کردن این موضوعات را امری مهم دانست گفت:سیستم باید به گونه‌ای کار کند که آموزش و پرورش را به عنوان نهادی که انواع ورودی ها از آسیب پذیرترین و در معرض خطرترین تا سالم ترین و بهترین را در ر می‌گیرد ، زیرا ورودی آن از جامعه‌ای است که طیف مختلف سلامت روانی را شامل می شود.

وزیر کشور گفت: تلقی ما این است که این سیستم حلقه، واسط یا مرحله گذاری است که برای همه افرادی که وارد آن می‌شوند بایستی حداقل توانمندی و سلامتی را ایجاد کند.

رحمانی فضلی در ادامه اظهارکرد: وقتی می گوییم افسردگی و پرخاشگری وجود دارد، همه این موارد به فقدان نشاط اجتماعی در مدرسه یا جامعه برمی‌گردد. وقتی در جامعه فقدان امیدو نشاط اجتماعی داریم اینگونه خواهد شد؛ بنابراین اگر موضوع نشاط اجتماعی را حل کنیم حجم عظیمی از مشکلات را پوشش خواهیم داد.

وی در بخش دیگری از صحبت هایش به محرمانه بودن اطلاعات آسیبهای اجتماعی دانشآموزان اشاره کرد و گفت: نباید ساده از کنار این موضوع گذشت باید سیستم را به گونهای طراحی کنیم که اطلاعات را در حد نیاز ارائه دهد و پس از آن از بین ببرد. همچنین باید بنا را بر این گذاشت که حداقل ضعفها وجود دارد و ما نیز بایستی حداقل سلامتی و توانمندی را در دانش آموزان ایجاد کنیم.

وزیر کشور در پایان صحبتهایش اضافه کرد: موارد پرخطری مانند اعتیاد، خودکشی، آزار جنسی در میان این قشر باید جدی گرفته شود و ضمن شناسایی خاطیان با آنها برخورد شود. همچنین بایستی در حوزه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی دانشآموزی ضمن بهرهگیری از کمک خانوادهها، آموزش و استمرار آموزش داشته باشیم؛ به طور مثال وقتی دانش آموزی پدر و مادر معتاد یا زندانی دارد او نیز در معرض همین خطرات است و بایستی آنها را شناسایی کنیم و آموزش دهیم.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ دوشنبه ۱۳۹۷/۰۵/۱۵ توسط احمد عاقلي

با رای شورای حل اختلاف استان؛

دولت تدبیر و امید، تیر خلاص نابودی ورزش آذربایجان را زد

به گزارش تبریزمن، با این مصوبه باشگاه شهرداری تبریز با ۲۴ سال سابقه فعالیت حرفه ای منحل میگردد و تیم های دوچرخه سواری با ترکیب کاملا بومی و قهرمان آسیا، تیم بسکتبال که قهرمان سوپر لییگ ایران گردید، والیبال شهرداری که سالهاست برند ورزش تبریز است ، فوتبال لیگ یک که امسال تنها نماینده تبریز در لیگ دسته یک میباشد و بیش از ۳۵ تیم پایه از دختران و پسران تبریزی نابود میگردد.

با وجود رای مثبت ۲ سوم اعضای شورای شهر برای حفظ تیم های قهرمانی تبریز، فرماندار شهرستان تبریز با مصوبه فوق مخالفت کرده و موضوع به هیات حل اختلاف استان ارجاع شد.

در هیات حل اختلاف که امروز به ریاست استاندار آذربایجانشرقی و با حضور اعزازی نماینده بناب در مجلس شورای اسلامی، محبی نماینده ی شورای استان و مظفری رئیس کل دادگستری استان تشکیل شد، فرماندار تبریز در جلسه حاضر شده و به بهانه حذف هزینه های اضافی از تعطیلی تیم های ورزشی شهرداری دفاع کرد، که نهایتا شورای حل اختلاف با وجود مخالفت نماینده شورای استان، رای به انحلال تمام تیم های ورزشی باشگاه شهرداری داد.

گفتنی است در شورای شهر تبریز، فرج محمدقلیزاده بعنوان رئیس کمسیون فرهنگی! و از اعضای برجسته ی لیست پیروز امید، مدافع و پیگیر تعطیلی این تیم ها بود.

بدین ترتیب تیم دوچرخه سواری تبریز که سالها با تیم کاملا بومی قهرمان آسیا بود منحل می شود.

همچنین تیم های بسکتبال شهرداری تبریز؛ قهرمان دور قبل لیگ برتر بسکتبال کشور و نیز والیبال شهرداری که مقام سوم لیگ برتر را کسب کرده بود، نابود خواهند شد.

غیر از این تیم ها ، تیم های شطرنج و دومیدانی و فوتبال که در حال حاضر با ترکیب کاملا بومی در حال آماده شدن برای رقابت های کشوری بودند نیز در آستانه ی تعطیلی کامل قرار گرفتند.

باید دید این تصمیم منتصب به جریان دولت تدبیر و امید که باشگاه شهرداری با قدمت ۲۵ سال را یک شبه در معرض نابودی کامل قرار داده و ضربه ی جبران ناپذیری به ورزش آذربایجان خواهد زد، چه عکس العملی از سوی مردم و جامعه ورزشی آذربایجان در پی خواهد داشت.

Image result for ‫باشگاه دوچرخه سواری شهرداری تبریز‬‎

 

Related image


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۵/۱۳ توسط احمد عاقلي

نرخ متعادل دلار بین ۶ تا ۷ هزار تومان است

 

ارزی که وارد بازار ثانویه شد ارز فعالان اقتصادی خرد بود که نمی‌توانست پاسخگوی مطالبات ارزی در این بازار باشد. در چند روز اخیر اعلام‌شده ارز پتروشیمی‌ها وارد بازار ثانویه خواهد شد و شورای اعتبار پول نیز آن را تصویب کرده است. اگر این اقدام نیز مانند تصمیمات گذشته در مرحله اجرا ضعف داشته باشد آشفتگی بیشتر خواهد شد.

آشفتگی و التهاب بازار ارز نتیجه پیاده شدن سیاست‌های اشتباه است. ایده بازار ثانویه ازجمله تصمیمات درست دولت بود که آن‌هم در عمل ناکام ماند و جدیتی برای اجرای درست آن وجود نداشت. شاید دولت با تکیه ‌بر ذخایر ارزی خود پیش از این می‌توانست بازار را کنترل کند اما حالا با توجه به کمبودی که در این ذخایر احساس می‌شود، باید سیاست‌های دیگر را پیش بگیرد. 

ضمن آنکه باید تأکید کرد با توجه به بالا رفتن قیمت دلار در بازار غیررسمی ذخایر ارزی در حال از بین رفتن است؛ حتی در پی این وضعیت شاهد ثبت سفارش‌های چند برابری بودیم. اساس کار دولت این است که نظارت بیشتری بر بازار داشته باشد و ارز بیشتری به بازار غیررسمی عرضه کند تا میزان عرضه و تقاضا به نقطه تعادل برسد. این نظارت‌ها بر بازار ثانویه می‌تواند آن را به نقطه تعادلی برساند که نشان‌دهنده آن است که اکتفای دولت به راه‌اندازی بازار ثانویه کافی نیست وگرنه قیمت‌ها بالا می‌رود و مانند آنچه از نرخ ۸ هزارتومانی در این بازار می‌شنویم، شاهد پیامد مثبتی به دنبال شروع کار این بازار نباشیم.

ارزی که وارد بازار ثانویه شد ارز فعالان اقتصادی خرد بود که نمی‌توانست پاسخگوی مطالبات ارزی در این بازار باشد. در چند روز اخیر اعلام‌شده ارز پتروشیمی‌ها وارد بازار ثانویه خواهد شد و شورای اعتبار پول نیز آن را تصویب کرده است. اگر این اقدام نیز مانند تصمیمات گذشته در مرحله اجرا ضعف داشته باشد آشفتگی بیشتر خواهد شد؛ اما اگر این ایده به‌درستی پیاده شود ارز بیشتری به بازار ثانویه وارد می‌شود و عرضه در جایگاه بالاتری از تقاضا قرار خواهد گرفت و آرامش به بازار بر خواهد گشت و قیمت ارز پایین خواهد آمد. سیاست‌های نابخردانه‌ای وضع‌شده که باعث شده افراد سودجویی از حجم بالای بازار نقدینگی استفاده کنند و اوضاع را آشفته‌تر کنند.

اگر سیاست درستی پیش بگیریم و اجازه دهیم بازار ثانویه رونق بگیرد، بازار آزاد را تشکیل دهیم و از سهم ارز واردات و صادرات 30 درصد در دست دولت برای تأمین کالاهای اساسی مانند غذا و دارو قرار بگیرد بازار خود را پیدا می‌کند و به آرامش می‌رسد. در چنین شرایطی مدیریت نیز برای دولت راحت‌تر خواهد بود.

دولت اعلام کرده بود که تمامی ارز موردنیاز واردکنندگان و صادرکنندگان را تأمین خواهد کرد که نهایتا مشخص شد در این اقدام ناتوان است و تصمیم اشتباهی اتخاذ کرده است.

دولت اکنون قدرت خریدی ندارد زیرا هیچ‌گاه تمام‌قد در بازار ارز ورود نکرده است. دولت در تصمیم‌هایی که می‌گیرد خود را عقب می‌کشد و پای خود را از معادلات بیرون می‌کشد در چنین شرایطی افراد سودجو از شرایط سوءاستفاده می‌کنند و سناریوهایی می‌نویسند که این آشفته‌بازار شکل می‌گیرد. اگر دولت سناریو را خود بنویسد و اجرای آن را به عهده بگیرد و در بازار ثانویه حضور قوی داشته باشد آرامش به بازار بر خواهد گشت. بیش از هرزمانی نیاز به جدیت دولت در اجرایی کردن تصمیمات داریم. تصمیمات پیشین به علت کوتاهی بانک مرکزی و دولت به‌درستی اجرا نشد. بازار ثانویه هشداری است به سرکشی قیمت ارز، این بازار در آینده نزدیک می‌تواند ثبات‌بخش قیمت دلار باشد، اما به شرطی که دولت بازیگر اصلی بازار باشد و به‌جز کالاهای گروه ۳ کالای گروه دو هم به این بازار اضافه شود در این صورت با اصلاح یکسری ساختارهای اقتصادی پیش‌بینی می‌شود قیمت دلار به نقطه مطلوبی برسد که نرخ متعادل آن بین ۶ تا ۷ هزار تومان است.

حمیدرضا صالحی - عضو  هیات نمایندگان اتاق بازرگانی

منبع خبر آنلاین


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۵/۱۳ توسط احمد عاقلي

 

ایران ۱۰۰ سال پیش چه کالاهایی صادر می‌کرد؟

بررسی وضعیت تجارت ایران در یک قرن پیش ، یعنی اواخر دوره قاجار نشان می‌دهد روسیه و انگلستان مهم‌ترین شرکای تجاری ایران بوده‌اند و بخش عمده واردات از این دو کشور صورت می‌گرفت کما این‌که مهم‌ترین خریداران کالاهای ایرانی نیز همسایه شمالی، انگلستان و هند، مستعمره آن روزهای انگلستان بودند.

بر اساس مستندات ارائه شده در کتاب گنچ شایگان، نوشته محمدعلی جمالزاده، پدر داستان کوتاه ایران دو کشور انگلستان و روسیه عمده ترین شرکای تجاری ایران بودند . در این کتاب آمده است: "ایران اگر چه با اغلب دول مناسبات تجاری دارد ولی می توان گفت که تجارت ایران در احتکار روس و انگلیس و منحصر به این دو دولت است یعنی تجارت شمال با روسیه و تجارت جنوب با انگلستان و هند است . چنانچه اگر تجارت ایران را به هشت قسمت نقسیم کنیم قریب به هفت قسمت آن با دو دولت مذکور است و از این هفت قسمت نیز چهار قسمت و نیم با روسیه و دو قسمت و نیم با انگلستان و هند است . به عبارت اخری بیش از نصف تجارت ایران با روسیه است و ربع آن با انگلستان و ربع دیگر با دول دیگر، اما نسبت صادرات و واردات تجارت ایران با دو دولت مزبور خیلی مختلف است باین معنی که مقدار صادراتی که از ایران به روسیه می رود و وارداتی که از روسیه با ایران می آید تقریبا مساوی است اگر چه همیشه واردات تا اندازه ای بر صادرات می چربد. اما نسبت مال التجاره که از ایران به انگلیس و هند می رود و مال التجاره که از آن دو مملکت به ایران می آید ، تقریبا نسبت یک است به پنج . بعنی صادرات ایران به انگلیس و هند خمس وارداتی است که از آن دو مملکت به ایران می آید. " 

مهم‌ترین کالاهای وارداتی به ایران در اواخر دوره قاجار

در سال 1910 منسوجات پنبه، کله قند و خاکه قند، طلا و نقره شمش ، چای و مسکوکات طلا و نقره ، نخ پنبه، منسوجات پشمی خالص و البته نفت مهمترین اقلام وارداتی به ایران بوده اند.

جمالزاده ، پدر داستان کوتاه ایرانی

در این کتاب البته محمد علی جمالزاده انتقادی جدی به مساله واردات را عنوان و تاکید کرده است: " با کمال تاسف باید اقرار نمود آنانی که می گویند از کاغذ قرآن که دستور آسمانی ماست گرفته تا چلوار کفن اموات خود محتاج خارجیان هستیم عین حقیقت است. و در انجام این فصل یک حقیقت را نباید نهفت و آن اینست که گرمی بازار مصنوعات اروپا که در ظاهر مقبول و قشنگ ولی در حقیقت دشمن پول و مایه ننگ ایران است نباید فقط به بیمایگی نسبت داد بلکه نتیجه فرومایگی اولیا و بزرگان ایران است که یوسف متاع وطن را خوار شمرده و ناسنجیده و مفتون رنگ و بوی ساخته های بیگانه شده و بقول معروف مرغ همسایه را غاز پنداشته و با کمال مباهات و سربلندی عمارات و پارک های خود را به زیورهای کودک فریب خارجه می آرایند و از فرط نادانی دامن دامن زر و سیم مملکت را که دارای قیمت ذاتی و دائمی است در عوض چیزهایی که در اندک زمانی شکسته و دریده و پوسیده و نابود می شوند به خارج می فرستند و هیچ وقت در صدد آن برنیامده اند که خودشان کارخانه برپا کرده و مایتحتاج خود را تدارک کنند. "

 این بحران البته همچنان در عرصه تجارت ایران در قالب واردات کالاخای غیر ضروری به چشم می خورد .

مهم‌ترین اقلام صادراتی از ایران یک قرن پیش

یک قرن پیش مهمترین اقلام صادراتی از ایران را پنبه، میوه، فرش پشمی، مسکوکات طلا و تقره ، برنج، ابریشم در پیله، پوست کار شده، تریاک و صمغ تشکیل می دادند . آنچه جالب توجه است صادرات پنبه و ابریشم به عنوان ماده اولیه و واردات پارچه و منسوجات از خارج است. این آفت همچنان در تجارت ایران مشهود است و بخش عمده ای از صادرات ایران را مواد اولیه و فاقد ارزش افزوده تشکیل می دهد.

مهم‌ترین شرکای ایران

هر چند یک قرن پیش به واسطه نفوذ سیاسی انگلیس و روسیه ، این دو کشور مهمترین شرکای تجاری ایران نیز قلمداد می شدند اما امروزه مهمترین شرکای تجاری ایران چه در بخش واردات و چه در بخش صادرات چین و امارات متحده عربی هستند. اقلام عمده وارداتی نیز غالبا ذرت دامی ، لوبیای سویا، وسایل نقلیه موتوری ، قطعات خودرو و برنج است.

در عین حال مهمترین اقلام صادراتی از ایران در حال حاضر میعانات گازی ، روغن های سبک و فرآورده های جز بنزین، گازهای طبیعی ، پروپان مایه شده و گازیهای نفتی و هیدروکربورهای گازی شکل مایع شده تشکیل می دهد .

 نکته اینجاست که نفت صد سال پیش در فهرست اقلام وارداتی به ایران جای داشت اما امروزه بنیان های اقتصاد ایران بر پایه صادرات نفت استوار است و کاهش وابستگی به نفت از دغدغه های جدی دولت ها در ایران تلقی می شود. 


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۵/۱۳ توسط احمد عاقلي

زنوزی تیر خلاص را زد ، تراکتور قدرت اول لیگ

بمب هسته ای در نیمه شب؛ زنوزی بمب فقط تویی، بقیه اداتو در میارن

به گزارش خبرگزاری ایسنا از تبریز، مالک باشگاه تراکتورسازی در آستانه هفته دوم لیگ برتر فوتبال کشور با جذب 2 بازیکن ملی‌پوش ایران در جام جهانی این تیم را خبرساز کرد.

بعد از ناکامی تراکتورسازی در جذب ستاره‌های فوتبال ایران، تقریبا هواداران تراکتورسازی امیدشان به دانش جان توشاک، خریدهای خارجی تراکتورسازی و بازیکنان سرباز فصل گذشته بود.

تقریبا هیچ یک از خریدهای تراکتورسازی چنگی به دل نمی‌زد و هواداران را راضی نمی‌کرد که در آخرین ساعات چهارشنبه شب باشگاه تراکتورسازی تایید کرد که با مسعود شجاعی کاپیتان تیم ملی ایران و اشکان دژاگه به توافق رسیده و این 2 بازیکن پیراهن تیم تراکتورسازی را بر تن خواهند کرد.

شجاعی هر چند در جام جهانی 2018 نتوانست انتظارات را برآورده سازد و بعد از بازی با مراکش نیمکت‌نشین شد، اما تجربه حضور در 3 جام جهانی از یک بازیکن باتجربه ساخته است که می‌تواند گره‌گشای تراکتورسازی در لحظات سخت بازی شود.

اشکان دژاکه هافبک سخت کوش و دونده تیم ملی دیگر خرید تراکتورسازی بود که از تیم ناتینگهام فارست به فوتبال ایران پیوسته است.

دژاگه که سابقه بازی در لیگ‌های آلمان و انگلیس را داشته و مدتی هم در قطر بازی کرده است، حالا تجربه جدید را در فوتبال ایران و در تیم تراکتورسازی کسب خواهد کرد.

مسلما هر 2 بازیکن می توانند به تیم تراکتورسازی کمک شایانی کرده و بار تجربه این تیم را افزایش دهند.

احتمال زیاد کارت بازی این 2 بازیکن برای دیدار با نساجی صادر نشود و از هفته سوم شاهد حضور دژاگه و شجاعی در ترکیب تیم تراکتورسازی باید بود.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۵/۱۱ توسط احمد عاقلي

Image result for ‫حسن درگاهی  دانشیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی‬‎

نامه سرگشاده یک ‌اقتصاددان به رئیس‌جمهور

 

دکتر حسن درگاهی در نامه سرگشاده به دکتر حسن روحانی چارچوب پیشنهادی خود را برای برون‌رفت اقتصاد از وضعیت موجود ارائه کرد .

براساس حکم وجدان شرعی و علمی و همچنین الزام اخلاق حرفه‌ای بر آن شدم نکاتی را در باب وضعیت نابسامان کنونی اقتصاد کشور برایتان مستقیم بنویسم و چارچوب پیشنهادی برون‌رفت از وضعیت موجود را با جنابعالی مطرح کنم. از امیدهای ایجاد شده در دولت تدبیر و امید، توجه به مدیریت علمی اقتصاد در هماهنگی با نخبگان دانشگاهی و فعالان بخش خصوصی بود ولی عملا اداره اقتصاد به مدیریت ذهنی افرادی واگذار شد که نه اعتنایی به دانش اقتصاد کردند و نه از تجربه سیاست‌گذاری‌های گذشته اقتصاد ایران درس گرفتند. 

جناب آقای دکتر روحانی، رئیس‌جمهور محترم 

با سلام و احترام؛ 
 
براساس حکم وجدان شرعی و علمی و همچنین الزام اخلاق حرفه‌ای بر آن شدم نکاتی را در باب وضعیت نابسامان کنونی اقتصاد کشور برایتان مستقیم بنویسم و چارچوب پیشنهادی برون‌رفت از وضعیت موجود را با جنابعالی مطرح کنم. از امیدهای ایجاد شده در دولت تدبیر و امید، توجه به مدیریت علمی اقتصاد در هماهنگی با نخبگان دانشگاهی و فعالان بخش خصوصی بود ولی عملا اداره اقتصاد به مدیریت ذهنی افرادی واگذار شد که نه اعتنایی به دانش اقتصاد کردند و نه از تجربه سیاست‌گذاری‌های گذشته اقتصاد ایران درس گرفتند. وضعیت این روزهای اقتصاد را بنگرید که عامل شوک خارجی بر موج مشکلات داخلی اقتصاد که برای حل آنها ۵ سال فرصت داشتید، سوار شد و بی‌ثباتی را تشدید کرد. با این حال شیوه‌های غیرعلمی سیاست‌گذاری دولت در برخورد با بی‌ثباتی‌های اخیر منجر به بی‌ثباتی بیشتر شد. این نوشتار برآن نیست که به‌طور یک‌‌سویه کیفیت سیاست‌گذاری‌های دولت را زیر سوال ببرد. که دولت تنها بخشی از نظام تصمیم‌گیری و مدیریت اقتصادی کشور است و انصاف آن است که در تبیین ریشه مشکلات اقتصادی سهم دولت و غیر دولت و همچنین سهم سیاست‌های داخلی و خارجی به‌خوبی تفکیک شود. قبلا تذکر این نکته ضروری است که متاسفانه چون در فضای ناگفتمانی کشور، من قال مقدم بر ما قال است، لطفا این مطالب را از یک اقتصاددان دانشگاهی در حوزه آموزش و پژوهش اقتصاد کلان و بدون اغراض سیاسی چپ و راست و صرفا با نیت خیرخواهی برای دولت و نظام مورد توجه قرار دهید. که در زمان انتخابات به شما رای دادم و هنوز نیز شما را در آشفته‌بازار سیاست، خیرالموجودین می‌دانم. 


۱- لزوم هماهنگی درونی دولت 
 
با روی کار آمدن دولت یازدهم، شمع وجود نخبگان و فرهیختگان به‌ویژه اقتصاددانان کشور فروزان‌تر شد. آن چنان که براساس شعارها، رویکردها و برنامه‌های انتخاباتی تصور می‌رفت که دوران مدیریت توهمی، شهودی و من عندی اقتصاد پایان پذیرفته و دانش اقتصاد به‌عنوان ابزار مهم تحلیل مسائل و رفتارها و راهگشای سیاست‌گذاری در حوزه اقتصاد به‌کار گرفته شود. ستاد هماهنگی امور اقتصادی دولت تشکیل شد. فردی عالم و توانا به‌عنوان مشاور اقتصادی رئیس‌جمهور انتخاب شد. کارگروه تخصصی ستاد اقتصادی دولت با احکام معاون اول رئیس‌جمهور براساس تعهدات علمی و کارشناسی برای امر بررسی و اظهار نظر در مورد سیاست‌های کلان اقتصادی، به‌منظور طرح و تصمیم‌گیری در ستاد اقتصادی دولت، شکل گرفت. در شرایط تشدید تحریم‌های تجاری، مالی و نفتی بعد از سال ۹۲ که بدنه سیاسی دولت به درستی در پی احقاق حقوق ایران در قالب برجام بود، مجموعه اقتصادی دولت توانست طی چند ماه بررسی و فعالیت منسجم، برنامه رفع موانع تولید را به‌عنوان اولین برنامه مکتوب دولت اعلام و به نظرخواهی بگذارد. برنامه‌ای که فرآیند تصویب برخی از مواد قانونی مورد نیاز آن در مجلس به بیش از یک‌سال به درازا کشید. با این حال به‌رغم تلاش فراوان، به جهت نبود عزم جدی دولت در اجرا و نظارت و ایجاد انتظارات بیش از حد به نتایج تحقق برجام، عملا نتایج کلی آن برنامه محقق نشد. به‌عنوان عضوی از کارگروه تخصصی ستاد اقتصادی دولت، شاهد ناهماهنگی دستگاه‌های ستادی دولت، به‌ویژه کوک ناساز دستگاه برنامه‌ریزی و نظارتی کشور بودم. وزارت اقتصاد در دوران رکود بدون توجه به شرایط اقتصادی و به‌رغم اعتراض بنگاه‌ها، در اصلاح شیوه‌های ناقص و ناکارآمد مالیات‌ستانی از ارزش افزوده اقدامی نکرد و فضای کسب‌و‌کار را بهبود موثری نداد. 
 
بانک مرکزی با محافظه‌کاری تمام و به‌رغم هشدار کارشناسان، همیشه منتظر زمان مناسب برای اجرای اصلاحات پولی، بانکی و ارزی بود. به این جهت مصوبات کارگروه تخصصی عملا اثربخشی خود را از دست داد. در ۲۱ آبان۹۴ مشکلات موجود را به آقای جهانگیری گزارش کرده و ضمن ارائه راهکار ایجاد هماهنگی در مدیریت اقتصادی کشور، از کارگروه استعفا دادم. بعد از مدتی نیز کارگروه کلا تعطیل شد. بنابراین وجود ناهماهنگی‌های درونی از ابتدای تشکیل دولت جنابعالی وجود داشت و در مقاطع چیدمان تیم اقتصادی اکثر کارشناسان متذکر این موضوع شدند و بسیار تعجب آنکه شما نشنیدید. دلسوزانی که به جایگاه مهم سازمان برنامه و بودجه آگاه بودند به خوبی می‌دانستند که در فرآیند توسعه و پیشرفت کشور، عملکرد خوب این سازمان می‌تواند کارکرد تمام دستگاه‌های اجرایی کشور را در مدار نظم برنامه‌ای، بودجه‌ای و نظارتی قرار دهد. دولت نهم نیز که تا حذف این سازمان جلو رفت ابتدا کارکردهای مهم آن را انکار کرد. شاید نکته‌ای که در آن اتفاق نظر وجود داشته باشد، سایه‌افکنی مشکلات سیاست‌های مالی و بودجه‌ای دولت بر عملکرد ناکارآی سایر سیاست‌های کلان اقتصادی است؛ بنابراین اصلاح و بازسازی ساختارها و فرآیندهای این سازمان باید در اولویت قرار می‌گرفت که متاسفانه نشد. تنیدگی مسائل و مشکلات بودجه دولت، ترازنامه بانک‌ها، نقدینگی، نرخ ارز، بازارهای مالی، وضعیت کسب‌و‌کار و تولید و اشتغال بنگاه‌ها به یکدیگر، نیازمند یک رویکرد یکپارچه در اصلاحات اقتصادی است. 
 
وجود ناهماهنگی باعث شد که دولت نتواند از علل مشکلات اقتصادی و در نتیجه از راه‌حل‌ها به یک تحلیل علمی واحد برسد. وگرنه نتایج طرح مطالعات جامع اقتصاد ایران که زیر نظر دستیار ویژه اقتصادی جنابعالی انجام و در سال ۹۶ منتشر شد، می‌توانست حداقل راهنمای مناسبی برای وضعیت امروز اقتصاد کشور باشد. وجود اختلاف در تحلیل مشکلات اقتصادی با انگیزه‌های مختلف و پیاده‌سازی راهکارهای متناقض نتیجه‌ای جز بی‌اعتبار کردن دولت در پی نداشته و منجر به تغییر سیاست‌ها و در نتیجه افزایش بی‌ثباتی شده است. لطفا قبض و بسط سیاست‌های اقتصادی را در دوره رکود بعد از ۹۲ از خاطر بگذرانید که علت مهم آن عدم تبیین روشن مشکلات و راهکارها برمبنای مدیریت علمی اقتصاد کشور بود. برای مثال تیم اقتصادی شما در انبساطی یا انقباضی بودن سیاست پولی، کاهش یا افزایش نرخ سود بانکی، نحوه مدیریت نرخ ارز باهم توافق نداشت. فقط کافی است شدت تغییرات سیاست ارزی کشور را در فاصله سه ماه گذشته نگاه کنید و تعداد بخشنامه‌ها و مصوبات ارزی را بشمارید آیا فکر می‌کنید دانش نظری و تجربی اقتصاد آنقدر بی‌خاصیت است که نتواند زمان سیاست پولی انبساطی یا انقباضی را تشخیص دهد؟ یا آنقدر ناتوان است که از ارائه راه حل برای نظام ارزی مطلوب در شرایط مختلف عاجز باشد؟ اگر به ناهماهنگی‌های درون دولت، فشارهای سیاسی بیرون دولت را هم بیفزاییم، امر پیشرفت اقتصادی در دولت اعتدال از ابتدا به‌طور جدی جای نگرانی داشته و دارد. بنابراین برای تقویت هماهنگی دستگاه‌های اقتصادی به‌منظور تبیین مشکلات و تعیین راه حل‌ها در چارچوب مدیریت علمی، بیش از آنکه افراد مهم باشند، وجود رویکردها و پارادایم‌های همسوی مبتنی بر دانش اقتصاد دارای اهمیت است در غیر این صورت تغییر افراد اثربخش نخواهد بود. 


۲- لزوم هماهنگی دولت با سایر ارکان حاکمیت 
 
از شروط مهم اتخاذ سیاست‌های بهینه و موفقیت اصلاحات اقتصادی، ایجاد هماهنگی دولت با نهادهای حاکمیتی فرادولت، به‌ویژه رهبری است. رشد اقتصادی پایین و آسیب‌پذیر ایران، به‌رغم ظرفیت‌های سرمایه‌ای بی‌بدیل کشور، برآیند شیوه حکمرانی با رویکرد سلطه سیاست بر اقتصاد است و آرمان‌گرایی سیاسی در عمل می‌تواند مانع حل مسائل اقتصادی شود. بنابراین، علاوه بر ناکارآیی سیاست‌های داخلی، سهم تحریم‌های خارجی نیز بر عملکرد اقتصادی کشور تعیین‌‌کننده بوده و بی‌اعتنایی به آن منصفانه نیست. افرادی که از برگشت تحریم‌ها و شکست برجام خوشحالی می‌کنند درک صحیحی از داده‌های اقتصادی چرخه رکود ایران از سال ۹۱ به بعد و آثار آن به‌ویژه بر تولید و اشتغال و تورم و فقر و ورشکستگی بنگاه‌ها ندارند. مهم‌ترین الزام رویکرد درون‌زایی و برون‌گرایی در پیشرفت اقتصادی، به‌عنوان دو مولفه مهم اقتصاد مقاومتی، الزام تعامل با عرصه اقتصاد بین‌الملل است. حتی شعار حمایت از کالای داخلی نیز بدون تعامل با اقتصاد جهانی در راستای ارتقای رقابت‌پذیری تولید ملی، نتیجه نداشته و فقط در حد یک شعار سیاسی باقی خواهد ماند؛ بنابراین نشانه رفتن دولت در وجود همه مشکلات اقتصادی بی‌انصافی است و باید اصلاح حکمرانی اقتصادی کشور با محوریت دولت مورد توجه جدی قرار گیرد. 
 
اهمیت این موضوع از آن بابت است که در تشدید مشکلات اقتصادی- اجتماعی کشور و در فضای آشفته سیاسی، در پاسخ اینکه چه باید کرد، گزینه‌های مختلفی مطرح شده است که در ساختار سیاسی و کیفیت نهادی کشور هیچ کدام پاسخ صحیحی برای مساله نیستند. برخی گفتمان ملی و اجماع‌سازی را مطرح می‌کنند. در شرایطی که هیچ اصول مشترکی در نزد گروه‌های سیاسی وجود ندارد، اجماع‌سازی فرآیندی است ناممکن. عده‌ای بر ایجاد مطالبات عمومی تاکید دارند که فرآیندی طولانی و از منظر ایجاد اعتراضات اجتماعی در فضای کنونی کشور بسیار پرهزینه است. جنابعالی نیز صحبت از رفراندوم کردید که باید گفت در فضای تشتت آرا و سطح پایین دانش سیاست‌گذاری در اذهان عمومی، باید از که بپرسیم؟ و از چه بپرسیم؟ برخی نیز انتخابات زود هنگام را مطرح کردند که باید از آنها پرسید، برای روی کار آوردن کدام گروه و کدام برنامه؟ از سوی دیگر در اقتصاد ایران آنچه از اتخاذ سیاست‌های اقتصادی مناسب جلوگیری می‌کند، مباحث اقتصاد سیاسی و به‌عبارت دیگر اضافه شدن محدودیت‌های سیاسی به محدودیت‌های فنی (کارشناسی) است. وجود تضاد و ناهمگنی منافع بین گروه‌ها و دستجات مختلف موجب ایجاد محدودیت‌های سیاسی برای حل و فصل مسائل می‌شود. واقعیت آن است که در فضای پرتشتت سیاسی موجود، هیچ برنامه به ظاهر موفق نیز توفیق اجرای موثر پیدا نمی‌کند و از میان چنددستگی‌های غیرمعتقد به اصول و مبانی مشترک، هیچ نقشه راهی برای پیشرفت کشور بیرون نخواهد آمد. 
 
در راستای اصلاح حکمرانی اقتصادی کشور، پیشنهادی را حدود ۳ سال پیش از طریق رئیس دفتر جنابعالی خدمتتان ارسال کردم که حتی از وصول آن نیز اطلاع نیافتم. از آن زمان تاکنون در نوشتارهای مختلف، از جمله نوشته «اصلاح حکمرانی اقتصادی در ساختار سیاسی ایران: تحلیلی بر برون‌رفت از مشکلات اقتصادی کشور»، مبانی نظری و تجربی آن پیشنهاد را یادآور شدم. در آن نظام پیشنهادی یک شورای اقتصادی قوی، هوشمند، نافذ و ناظر، به‌منظور مدیریت بر تدوین، اجرا و نظارت برنامه اصلاحات اقتصادی، برای استفاده از فرصت‌های پیش‌رو، ظرفیت‌ها و مزیت‌های بالقوه‌ کشور، برای دستیابی به رشد اقتصادی اشتغال‌زا، پایدار، درون‌زا و برون‌گرا تشکیل شده و وظیفه ارتقای هماهنگی نظام تصمیم‌گیری اقتصادی کشور را در ارتباط با دستگاه‌های ستادی، اجرایی و مراکز تصمیم‌گیری دولتی و غیردولتی، بخش خصوصی، اقتصاددانان و فعالان اقتصادی، به عهده می‌گیرد. از جمله وظایف مهم این شورا باید رفع موانع و چالش‌های اقتصاد سیاسی کشور، در جهت تحقق اهداف تعریف‌شده شاخص‌های کلیدی اقتصادی بوده و الزامات قانونی برنامه اصلاحات را به قوای سه گانه ارائه دهد. در این رابطه شورای مزبور میزان اثربخشی اقدامات خود را هر سه ماه یک بار جهت استحضار رهبری و کسب رهنمود، به‌منظور حل مشکلات پیش‌روی دولت و رفع تزاحم منافع بین گروه‌ها و نهادهای سیاسی مختلف، ارائه می‌کند. متاسفانه این پیشنهادها دیده نشد تا اینکه اخیرا شورای عالی هماهنگی اقتصادی قوای سه گانه تشکیل شد. بنابراین این بار دولت نباید فرصت را از دست دهد. اگر از این ظرفیت و سازوکار ایجاد شده در حوزه تصمیم‌گیری و هماهنگی فرادولتی استفاده نکنید توپ مشکلات اقتصادی همیشه در زمین دولت خواهد بود و گروه‌های تندرو دولت اعتدال را مسبب همه معضلات خواهند دانست به‌طوری که این امر بر انتخابات دوره بعد ریاست جمهوری نیز سایه خواهد افکند. با ایجاد این شورا فرصت جدیدی برای اصلاح حکمرانی اقتصادی کشور در جهت ارتقای منافع ملی به وجود آمده اگر چه ساختار آن نیازمند بازنگری و تکمیل است. 
 
به‌منظور کارآتر شدن عملکرد این شورا، سه بازنگری مهم در جنبه‌های نحوه تصمیم‌گیری، اختیارات و نظارت باید انجام گیرد. اولا در حوزه تصمیم‌گیری باید ارتباط شورا با نخبگان علمی و فعالان بخش خصوصی به‌طور موثر و نظام‌مند تعریف شود. ثانیا این شورا باید اختیارات تام  را در اتخاذ تصمیمات اقتصادی کلیدی به‌صورت متمرکز، به‌رغم اختلافات گروه‌های مختلف، براساس تعریف خطوط قرمز، دارا باشد. ثالثا با طراحی یک نظام نظارتی، باید اجرای تصمیمات شورا در لایه‌های اجرایی کشور کنترل شود. نکته مهم آنکه در نظام تصمیم‌گیری موجود هیچ مکانیزمی برای ایجاد توازن بهینه بین اهداف سیاسی و اقتصادی- اجتماعی کشور وجود ندارد. به دلیل وابستگی درونی اقتصاد و سیاست، نمی‌توان این دو عرصه را مستقل از هم هدف‌گذاری کرد. شورای مذکور با پایش شاخص‌های مهم اقتصادی-اجتماعی می‌تواند این امر مهم را انجام و با تبیین واقع‌گرایانه الزامات، در تدوین نقشه راه پیشرفت کشور نقش تعیین‌‌کننده‌ای ایفا کند. بنابراین در اولین اقدام باید ساختار و فرآیندهای تصمیم‌گیری و نظارت شورا، در راستای اهداف فوق طراحی شود. 


۳- اهمیت شناخت مکانیزم‌های اقتصاد و اتخاذ رویکردهای علمی 
 
آقای رئیس‌جمهور نمی‌توان به دانش اقتصاد بی‌اعتنا بود. دانش اقتصاد به شناخت پویایی و تعامل مکانیزم‌ها و تبیین رفتارهای اقتصادی در سطح خرد و کلان کمک می‌کند. بدون این شناخت و با اتکا به تصورات و شهودات ذهنی نمی‌توان سیاست‌گذاری کرد. باور کنید دانشی که برای دیگران شرط لازم پیشرفت و توسعه بوده است، اتفاقا در چارچوب سرمایه‌های فرهنگی و اجتماعی ایران می‌تواند اثربخشی بیشتری داشته و سرمایه‌ها را بارور کند. این دانش نیز مانند دانش‌های دیگر بشری، چون علوم پزشکی و مهندسی، طی زمان با کشف حقایق رفتاری بیشتر به اندوخته‌های قبلی خود می‌افزاید. ولی جریان‌هایی در کشور از ابتدا منکر توانایی ابزارهای تحلیلی دانش اقتصاد شدند. لطفا نشان دهید که این بی‌توجهی کدام معضل اقتصادی را حل کرد؟ برای اذهان ساده شاید باور این موضوع هم سخت و هم عجیب باشد که چرا کشور در چهل سال گذشته همیشه با تورم مواجه بوده، در حالی که در بسیاری از کشورها دیگر مساله‌ای به نام تورم وجود ندارد. تورم یک پدیده اقتصادی است، دلیل اقتصادی دارد و راه‌حل اقتصادی می‌طلبد. برای مبارزه با تورم در اقتصاد ایران هر سیاستی که به‌نظر می‌رسید اجرا شد، به‌جز اجرای چارچوب پولی معطوف به کنترل تورم که دانش اقتصاد پیشنهاد می‌کند. روش قیمت‌گذاری دستوری برای کالاهای مختلف تا نرخ ارز، نرخ سود بانکی و قیمت‌های انرژی به‌عنوان شیوه مسلط و مستمر، جزئی از ادبیات دائمی اقتصاد ایران درآمد به‌طوری‌که به جای یک نظام تامین اجتماعی موثر و کارآ، عملا دولت‌ها کمک به مصرف‌کنندگان، بهبود توزیع درآمد و عدالت اجتماعی را به این سیاست گره زدند. اگر قرار بود که قیمت‌گذاری دستوری منجر به کنترل تورم شود مطمئن باشید تاکنون تجربه ایران در کتب درسی اقتصاد در سطح جهانی درج شده بود ولی مطابق شواهد آماری چنین نشد. نه‌تنها تورم کنترل نشد بلکه مدام بر تنور ریشه تورم که مازاد پول است، دمیده شد. نه‌تنها توزیع درآمد و عدالت اجتماعی بهبود نیافت بلکه اختلال در قیمت‌های نسبی از عوامل انحراف در تخصیص منابع و تصمیمات غیربهینه تولید، سرمایه‌گذاری، مصرف، پس‌انداز و تجارت در سطح کلان شد. چند مطالعه تجربی در مورد کشورهای مختلف و از جمله ایران باید انجام گیرد تا نزد سیاستمداران ما نقش پول در تورم فهمیده شود تا بدانیم که مازاد پول با توجه به شرایط ادوار تجاری و نحوه انتظارات مردم، ارزش و قدرت خرید پول را کاهش داده و این امر خود را در افزایش قیمت‌ها نشان می‌دهد. 
 
مازاد عرضه پول، به‌ویژه در دوران شما، به‌شدت گسترش یافت. در چنین شرایطی انتظار می‌رود که تقاضای بخش خصوصی از کانال مصرف و سرمایه‌گذاری افزایش یابد. ولی دولت یازدهم گرفتار شرایط رکود اقتصادی شد که نه خانوارها قدرت درآمدی برای مصرف داشتند و نه بنگاه‌ها توان و تمایلی برای سرمایه‌گذاری جدید. در نتیجه تقاضای کل در اقتصاد افزایش نیافت که آثارش تورم پایین، به‌رغم رشدهای شدید نقدینگی بود. بنابراین کاهش تورم این دوران را به پای سیاست‌های پولی بانک مرکزی ننویسید. اگرچه بانک، در چارچوب اختیارات و ابزارهای خود، برای به انضباط کشیدن بازار پولی تلاش کرد ولی سیاست پولی معطوف به کنترل تورم انجام نگرفت. نکته دیگر آنکه چرا در بازارهای مالی چون بازار ارز، ثبات وجود داشت؟ عامل ثبات، امیدی بود که با روی کار آمدن دولت جنابعالی به‌وجود آمده بود که باعث کاهش انتظارات تورمی جامعه شد. 
 
مجموعه عوامل فوق به‌ویژه کاهش نرخ بازدهی فعالیت‌ها و تورم مورد انتظار، به کاهش سرعت گردش درآمدی پول منجر شد که نشانه آن ضعیف‌شدن رابطه نقدینگی و تورم و افزایش تقاضای پول در کوتاه‌مدت است. همین مکانیزم در دوران دولت دهم و در شرایط وفور درآمدهای نفتی نیز اتفاق افتاد زیرا درآمدهای ارزی بالا همراه با تقویت مصنوعی نرخ ارز حقیقی منجر به افزایش شدید واردات و کاهش تورم مورد انتظار و نرخ بازدهی تولیدات داخلی شد. در شرایط کاهش سرعت گردش درآمدی پول (افزایش تقاضای پول)، سیاستمداران معمولا بدون واهمه از تورم و صرفا با نگرش‌های سیاسی و به امید ایجاد تولید و اشتغال، به افزایش عرضه پول اقدام می‌کنند. حال سوال این است که این حلقه معیوب چگونه خود را اصلاح می‌کند؟ تغییر در انتظارات مردم از شرایط آتی کشور و ایجاد انتظارات تورمی، مثلا به دلیل خروج آمریکا از برجام، حتی بدون تغییر در متغیرهای اقتصادی، منجر به افزایش سرعت گردش درآمدی پول شده و رابطه پول و تورم را تقویت و تقاضای پول را کاهش می‌دهد. اگرچه این وضعیت آثار تدریجی خود را در بازار محصول نشان می‌دهد ولی در کوتاه‌مدت وضعیت بازارهای مالی چون بازار ارز را دچار بی‌ثباتی شدید می‌کند. به‌عبارت دیگر آثار واقعی مازاد عرضه پول خود را در قیمت‌های بازارهای مختلف نمایان می‌سازد. 
 
نقش انتظارات از آینده اقتصاد در تصمیمات جاری عاملان اقتصادی از مباحث مهم اقتصاد کلان است که به‌ویژه از دهه ۸۰ میلادی به بعد به‌طور کاربردی وارد تحلیل‌های اقتصاد کلان شده است. با مطرح شدن بحث انتظارات، مساله اثربخشی سیاست‌گذاری دولت نیز به‌طور جدی به چالش کشیده شده است. با منظور کردن نقش انتظارات، دولت تنها بازیگر عرصه اقتصاد نیست بلکه به ازای هر سیاستی با عکس‌العملی از سوی عاملان اقتصادی روبه‌روست. در چنین شرایطی اعتبار سیاست دولت، در راستای ثبات‌سازی بازارها‌، بسیار تعیین‌‌کننده است، در غیر این‌صورت ذهنیات مردم براساس هر مجموعه‌ای از اطلاعات نسبت به گذشته و حال و آینده، مبنای تصمیمات اقتصادی می‌شود که ممکن است با هدف ثبات‌سازی دولت سازگار نباشد. 
 
متاسفانه جنابعالی و سایر مسوولان در تحلیل بحران ارزی اخیر بدون توجه به نقش کلیدی عامل انتظارات، مدام از سیاه‌نمایی بازار ارز گفتید و از اینکه بدون تغییر متغیرهای اقتصادی همچون تراز تجاری، نرخ ارز به‌شدت افزایش یافته است دچار حیرت شدید. حتی نرخ ارز بازار را نه نرخ ارز غیررسمی، بلکه نرخ کوچه و پس‌کوچه‌ها خواندید. با قطعیت تمام نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی را به‌عنوان نرخ رسمی اعلام و بر آن اصرار کردید و دیدید که طولی نکشید ناکارآمدی آن آشکار شد. علت انتقاد از سیاست تثبیت نرخ ارز در یک عدد غلط و ایجاد رانت برای رانت‌جویان و اتلاف منابع و سرمایه ملی، به معنای دفاع از آشفته‌گران بازار نیست. کسی منکر مبارزه با افراد سودجو در معاملات کلان ارز و سکه، چه با هدف اقتصادی و چه‌ با هدف سیاسی و ایجاد آشفتگی در بازار نیست. اتفاقا وقوع چنین حوادثی نشان از ضعف قوانین نظارتی، بانکی و مالیاتی دارد. این پدیده را باید با رفتار بازار آزاد ارز جدا کنید. بر سر دستگاه کارشناسی دولت چه‌ آمده که باید توصیه‌های سیاستی نرخ ارز را از تریبون‌های مختلف بشنوید. آیا این همه تغییر در سیاست ارزی و انتشار روزانه بخشنامه‌های مختلف برای جبران تبعات اتخاذ یک سیاست نرخ ارز غلط، دولت را بی‌اعتبار نمی‌کند؟ مطمئن باشید که امکان کنترل رانت نرخ ارز وجود ندارد. شرایط کنونی حاصل سیاست‌های پولی شدید انبساطی همراه با سرکوب نرخ ارز، در فضای نااطمینانی کسب‌و‌کار است و‌ جهش نرخ ارز در اقتصاد ایران، به‌دلیل روند کاهشی طولانی ‌مدت نرخ ارز حقیقی در سال‌های گذشته دور از انتظار نبود. این مساله برای چندمین بار باید درس و تجربه مفیدی برای سیاست‌گذاری پولی و ارزی دولت در آینده باشد. 
 
اما در شرایط کنونی باید واقعیت کاهش ارزش پول ملی و افزایش قیمت‌ها در بازارها را پذیرفت و سیاست متناسب را، با هدف حداقل کردن هزینه، اتخاذ کرد: زیرا انکار آن و اتخاذ سیاست‌های غیراقتصادی در حل بحران تاکنون موجب بی‌ثباتی بیشتر بازارها شده است. پیشنهاد می‌شود که با توجه به وضعیت موجود و آنچه تا زمان کامل شدن تحریم‌های یکجانبه آمریکا و کاهش احتمالی درآمدهای نفتی کشور متصور است، نظام ارزی دوگانه شامل نرخ ارز کالاهای اساسی و نرخ ارز بازار آزاد رسمیت یابد. آنچه معمولا موجب نگرانی است، کاهش قدرت خرید اقشار کم درآمد و محدودیت دسترسی به کالاهای اساسی است که می‌تواند با نرخ ارز از پیش‌تعیین شده بانک مرکزی، مبادله و ارز نفتی به آن تخصیص یابد. سایر نیازهای ارزی از ارز حاصل از صادرات نفت و غیرنفتی در بازار آزاد ارز تامین شود. امروزه از گرفتاری‌های قوای سه گانه و اخبار مهم رسانه‌ها که اضطراب و ناراحتی روانی مردم را موجب شده و اعتبار دولت را نیز می‌کاهد، دنبال کردن و کشف پرونده‌های رانت‌خواری است که دلیل آن تخصیص ارز ارزان است. اگرچه حتی نظام ارزی دوگانه نیز منبع رانت می‌شود، ولی این نظام در شرایط بحران می‌تواند تا حدودی کنترل‌کننده انتظارات مردم باشد. تعیین عدد نرخ ارز باید بر مبنای پیش‌بینی آتی ذخایر بانک مرکزی و میزان توان بودجه‌ای دولت در پرداخت یارانه‌ها باشد. از سوی دیگر، بودجه دولت برای نیمه دوم سال ۹۷ با احتساب نرخ ارزی در حاشیه نرخ ارز آزاد و حداقل در دو گزینه از پیش‌بینی درآمدهای نفتی، مورد بازنگری قرار گیرد. 
 
این شیوه، آسیب‌پذیری درآمدهای ریالی دولت را، از کاهش احتمالی درآمدهای ارزی نفت، کاهش می‌دهد. در غیر این صورت کسری بودجه دولت تا پایان سال می‌تواند گریبانگیر دولت شود. در صورت افزایش درآمدهای ریالی دولت، مازاد درآمد می‌تواند براساس اولویت، صرف مخارج مهم دولت در برخورد با تورم و رکود احتمالی و جبران کاهش قدرت خرید خانوارها شود. طبیعی است که در اقتصاد ایران زمینه بازگشت تورم دو رقمی ایجاد شده است؛ بنابراین هدایت نقدینگی موجود به فعالیت‌های مولد که در حال حاضر از مسائل مهم حوزه سیاست‌گذاری است، باید همچنان دغدغه باشد. 
 
از سوی دیگر پایه پولی کنترل و اصلاحات مورد نظر نظام بانکی در اولویت قرار گیرد. همچنین از قیمت‌گذاری‌های بی‌مورد نیز به بهانه جلوگیری از تورم ممانعت شود که در این شرایط تولید همراه با تورم، بر رکود و بیکاری ترجیح دارد. امید آنکه در آینده پس از ایجاد ثبات نسبی در اوضاع سیاسی، میزان یارانه ارزی به کالاهای اساسی نیز به یارانه‌های ریالی هدفمند تبدیل شده و نرخ واحد ارز براساس یک نظام ارزی شناور مدیریت شده مورد عمل قرار گیرد. در این حالت میزان یارانه‌های دولت در بودجه اولا شفاف و ثانیا امکان هدفمندی آن در شرایط مختلف آینده فراهم می‌شود و مهم‌تر آنکه زمینه بروز مزیت‌های صادراتی کشور ایجاد و ظرفیت تولید داخلی در سایه کنترل منطقی واردات ارتقا می‌یابد.  در پایان از بذل توجهی که به این نوشتار خواهید داشت، کمال تشکر را داشته و از خداوند متعال برایتان هرچه را که صلاح دین و مملکت است آرزومندم. موفق و موید باشید. 
 
حسن درگاهی 
دانشیار دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی 
هفتم مردادماه


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۵/۱۱ توسط احمد عاقلي

معمای نرخ سود بانکی

معمای نرخ سود بانکی

 

اقتصاد ایران در شرایطی در آستانه تصمیم مهم درباره نرخ سود سپرده‌های بانکی قرار دارد که تیم اقتصادی دولت در یکی از مبهم‌ترین شرایط ۶ سال اخیر قراردارد.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،اقتصاد کشور دوباره به یکی از زمان‌های حساس تصمیم‌گیری مسئولان نزدیک می‌شود؛ تیم اقتصادی دولت که البته در حال حاضر چندان مشخص نیست چه کسانی هستند و مسئولان بانک‌مرکزی هم از قضا معلوم نیست تا کی همین افرادی فعلی خواهند بود، باید ظرف کمتر از یک ماه آینده درباره نرخ سود سپرده‌های بانکی تصمیم‌گیری کنند. در حالی که بنظرمی‌رسد کمترین توافقی در این باره میان افراد تصمیم‌گیر وجود ندارد. کافی است به اظهارات چند وقت اخیر آن‌ها نگاهی بندازیم تا اوج این تشتت آرا بخوبی مشخص شود.

انتشار تازه‌ترین آمار بانک‌مرکزی از شاخص‌های اقتصادی کشور در زمستان سال گذشته از افزایش 22 درصدی نقدینگی نسبت به پایان سال 95 و رسیدن آن به 1500 هزار میلیارد تومان حکایت دارد. این مقدار از نقدینگی که کارشناسان بسیاری از آن به بمبی ساعتی در اقتصاد ایران تعبیر می‌کنند، براحتی توان تخریب پایه‌های اقتصادی در ابعاد اقتصاد ایران را دارد؛ اتفاقی که نمونه بسیار کوچکی از آن را طی چند ماه اخیر در بازار مسکن، ارز و طلا شاهد بودیم.

طهماسب مظاهری، رئیس‌کل اسبق بانک‌مرکزی درباره تأثیر رشد نقدینگی بر قیمت ارز می‌گوید:«نرخ رشد نقدینگی در پایان دولت دهم دولت حدود ده برابر نسبت به ابتدای دولت نهم افزایش یافته بود و این روند افزایشی در دوره آقای روحانی نیز ادامه پیدا کرد تا جایی که در طول چهار سال اول دولت روحانی نزدیک به سالی 30 درصد با افزایش نقدینگی مواجه بودیم. اولین و ذاتی‌ترین اثر افزایش نقدینگی، تأثیری است که بر قدرت خرید می‌گذارد. در هر دو دولت برای اینکه قدرت خرید تبدیل به تقاضای کالا و خدمات و باعث بالارفتن قیمت ها نشود، با استفاده از ابزارهای اداری، اقتصادی و قانونی سعی کردند جلوی تقاضای کالا و خدمات را بگیرند. غافل از آنکه نقدینگی انباشته در جامعه سبب افزایش تقاضا در جامعه می‌شود. این تقاضا در شرایطی که زمینه استفاده از پول در حوزه ‌های مولد فراهم نیست به دنبال حفظ ارزش خواهد بود و تقاضا را برخی از کالا و خدمات افزایش می‌دهد. این تقاضا به صورت خرید سکه، ارز، مسکن خود را نشان می‌دهد و در نتیجه موجب انفجاری در قیمت‌ها می‌شود؛ انفجاری که در دی ماه سال گذشته، فروردین ماه امسال و هم اکنون شاهد آن در بازار ارز، مسکن و طلا بودیم و هستیم».

متهم اصلی افزایش نقدینگی

نقدینگی در تعاریف اقتصادی، مجموع پول و شبه‌پول در یک اقتصاد است و بخشی از شبه‌پول همان سپرده‌های بانکی است که سپرده‌گذاران با هدف دریافت سود از آن‌ها در بانک‌ها سرمایه‌گذاری کرده‌اند. این سودها در شرایطی که بازار مناسبی برای سرمایه‌گذاری وجود نداشته باشد معمولا از بانک‌ها خارج نمی‌شوند و در همان حساب یا حساب‌های دیگری جمع می‌شوند به این ترتیب هر ماه به مانده سپرده‌های بانکی و رقم شبه‌پول اضافه می‌شود.

عبدالناصر همتی سه سال قبل زمانی که مدیرعامل بانک ملی ایران بود در مصاحبه‌ای با خبرگزاری خبرآنلاین  این چرخه را بروشنی تشریح کرده‌است:

«… نقدینگی دائما در حال افزایش است اما هیچ رد و اثری از این نقدینگی افزایش یافته در بخش واقعی اقتصاد نمی بینیم. همین ناپیدایی هم زمینه طرح این سؤال را فراهم آورده است که نقدینگی 900 هزار میلیارد تومانی کجاست؟ این سئوال بارها از ما به عنوان فعالان بانکی پرسیده می‌شود که چرا با وجود افزایش نقدینگی و رسیدن آن به مرز 900 هزار میلیارد تومان همچنان کمبود منابع مالی در تمامی بخش‌های اقتصاد مشهود است؟ پاسخ را باید در ساز و کاری جستجو کرد که به سنگین‌تر شدن روز به روز ترازنامه بانک‌ها می‌انجامد. محاسبات بروشنی نشان‌می‌دهد پیش از کاهش نرخ سود سپرده‌ها به 20 درصد هر ماه به طور خودکار حدود 2 درصد سود برای سپرده‌های بانکی شناسایی و به صاحبان سپرده‌ها پرداخت می‌شد. این سودها مجدداً در قالب سپرده‌های کوتاه‌مدت در بانک‌ها رسوب می‌کند. به عبارت دیگر پایان هر شب یک سمت ترازنامه بانک‌ها به صورت تعهدی و الکترونیکی بدهکار می‌شود و طرف دیگر طلبکار. این یعنی افزایش شبه پول. ماجرا زمانی پیچیده‌تر می‌شود که از طرف دیگر اغلب بدهکاران بانکی به علل مختلفی مانند رکود و… نمی‌توانند تسهیلات دریافتی را باز پرداخت کنند و به این ترتیب طلب یا همان دارایی‌های بانک‌ها مرتباً در ترازنامه افزایش پیدا می‌کند. در واقع تنها اتفاقی که می‌افتد، بزرگ شدن ترازنامه بانک‌ها است بدون اینکه پولی در جامعه رد و بدل شود و تأثیری در بخش واقعی داشته باشد».

همان‌گونه که در سخنان همتی تصریح شده، در زمان انتشار این مصاحبه یعنی دی ماه سال 94 مقدار نقدینگی حدود 900 هزار میلیارد تومان بود یعنی حدود 600 هزار میلیارد کمتر از مقدار فعلی اما نکته مهم اما این است که در این سه سال همین مکانیزم به افزایش دائم شبه‌پول و نقدینگی منجر شده‌است.

در چنین شرایطی شاید بنظر برسد منطقا باید نرخ سود سپرده‌های بانکی کم شود اما این تنها یک روی سکه است؛ تلاش بانک‌مرکزی برای کاهش نرخ سود به 15 درصد در شهریور ماه سال گذشته بر همین اساس بود اما این تلاش از سوی عده‌ای به عنوان متهم ردیف اول افزایش قیمت ارز و… معرفی شد.

روزنامه ای اقتصادی یکی از مروجان این ارزیابی بود و در یکی از مقالاتی که از تیمور رحمانی، عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران تحت عنوان  «پیامدهای ارزی کاهش نرخ سود» منتشر کرد، نوشت:

«بسیاری را عقیده بر آن است که کاهش شبه‌دستوری نرخ سود از سوی بانک مرکزی عامل مهمی ورای افزایش نرخ ارز در ماه‌های اخیر بوده است. آشکار است که این موضوع استدلال درستی است، چرا که کاهش نرخ سود و جذابیت سپرده‌های غیر دیداری بانک‌ها و موسسات اعتباری سبب سیال شدن نقدینگی و افزایش تقاضای دارایی‌ها و کالاها و افزایش قیمت آنها خواهد شد».

عقب‌نشینی 235 هزار میلیارد تومانی

مجموع این فشارها و موج اول افزایش نرخ ارز در در زمستان سال گذشته بانک‌مرکزی را به پذیرش این تحلیل و افزایش نرخ سود در قالب صدور مجوز گواهی سپرده با نرخ 20 درصد وادار کرد.

این تصمیم اما تأثیر چندانی در جمع‌آوری نقدینگی از جامعه نداشت و تنها پیامد آن تبدیل سپرده‌های 15 درصدی به گواهی‌های 20 درصدی و افزایش هزینه‌های شبکه بانکی بود.

کورش‌پرویزیان، رییس‌کانون بانک‌های خصوصی و مدیرعامل بانک پارسیان در تشریح این اتفاق گفت: “با تصمیم بانک‌مرکزی برای فروش گواهی سپرده با نرخ سود 20 درصدی در سال گذشته حدود 235 هزار میلیارد تومان از منابعی که بانک‌ها در قالب کوتاه تا بلندمدت سپرده کرده‌بودند به گواهی سپرده یک ساله جدید تبدیل شده‌است”.

ناهماهنگی

در چنین شرایطی اکنون این سؤال با نزدیک شدن به مرداد ماه سال 97 که موعد سررسید صدور گواهی‌های یک ساله با نرخ 20 درصد در مرداد ماه سال 96 است، این پرسش به صورت جدی پیش روی مسئولان اقتصادی قرار گرفته که باید با نرخ سود بانکی چه کرد؟

دو تجربه پرهزینه کاهش نرخ به 15 درصد و افزایش نرخ به 20 درصدی طی یک ساله گذشته، پاسخ به این سؤال را از همیشه دشوارتر کرده‌است و شاید به همین خاطر است که این روزها سخنان ضد و نقیضی از طبقه شانزدهم بانک‌مرکزی شنیده می‌شود.

تنها چند روز پس از آنکه رییس‌کل بانک‌مرکزی از عدم افزایش نرخ سود بانکی خبر داد و گفت: «این بانک تصمیمی برای افزایش نرخ سود بانکی ندارد و در این راستا بخش نظارتی با بانک هایی که نرخ سود را به صورت غیرمتعارف تغییر دهند برخورد می کند». قائم‌مقام بانک‌مرکزی در سخنانی معکوس از بررسی شاخص‌های اقتصادی به منظور افرایش احتمالی نرخ سود بانکی خبر داد و گفت: ”بررسی متغیرهای پولی و به خصوص نرخ های سود از اولویت های مطالعاتی و سیاست گذاری بانک مرکزی است. با مطالعاتی که در جریان است نرخ های سود بانکی مورد بازنگری قرار خواهد گرفت البته بررسی متغییرهای پولی و به خصوص نرخ های سود همواره از اولویت های مطالعاتی و سیاست گذاری بانک مرکزی است و بنا به شرایط در این باره تصمیم گیری خواهد شد».

در این کوروش پرویزیان، رئیس شورای هماهنگی بانک‌های خصوصی هم نگران از تکرار تجربه سال گذشته هشدار می‌دهد. «افزایش نرخ سود بانکی، بازگشت به چرخه‌های معیوب در نظام بانکی است. نباید شوک جدید به نظام بانکی وارد کرد. تغییر نرخ سود بانکی اگرچه می‌تواند بخشی از نقدینگی بازار را مدیریت کند اما یکی از چرخه‌های معیوب در نظام بانکی است؛ این در حالی است که افزایش نرخ بهره بانکی اگرچه ممکن است در یک مقطعی به کنترل نقدینگی کمک کند اما به هر شکل هزینه‌های سیستم بانکی و نظام بانکی را افزایش خواهد داد».

منبع: حکاک نیوز


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۷/۰۴/۲۶ توسط احمد عاقلي
 
Image result for ‫پنج نیاز اساسی انسان چیست؟‬‎
 
 
پنج نیاز اساسی انسان چیست؟
 
 
انسان ها 5 نیاز اصلی دارند که عدم ارضای هر یک از آنها می تواند ما را دچار ناخرسندی کند. نیازهای اساسی انسان در دیدگاه تئوری انتخاب عبارتند از:1-بقا 2-قدرت 3-عشق و تعلق خاطر 4-آزادی 5-تفریح و لذت
 

طبق نظریه انتخاب، منشأ اصلی ناخشنودی انسان ها ، روابط آسیب دیده یا از دست رفته است. علت این که روابط آدم ها آسیب می بیند هم این است که آنها در تمام عمر خود سعی در کنترل دیگران می کنند و این اصرار دائمی برای تحمیل خود بر دیگران، باعث می شود زندگی های مشترک و بسیاری از دوستی ها آسیب ببیند و گاه از بین برود.
تمایل برای کنترل دیگران نیز از دوران نوزادی با ما همراه است.

این که ما انسان ها چه نیازهایی داریم، بحثی دیرینه در میان انسان شناسان و روان شناسان و جامعه شناسان است و البته هنوز هم ادامه دارد. 

دکتر ویلیام گلاسر، بنیانگذار تئوری انتخاب، بعد از دهه ها تحقیق و تجربه ، به این نتیجه رسیده است که انسان ها 5 نیاز اصلی دارند که عدم ارضای هر یک از آنها می تواند ما را دچار ناخرسندی کند. نکته اینجاست که ما، ارضای این نیازها را در تعامل و رابطه با دیگران جست و جو می کنیم.

نیازهای اساسی انسان در دیدگاه تئوری انتخاب عبارتند از:

1 - بقا
2 - قدرت
3 - عشق و تعلق خاطر
4 - آزادی
5 - تفریح و لذت

بقا
همه انسان ها دوست دارند زنده باشند و در امنیت زندگی کنند. بنابراین هر آنچه زندگی و امنیت و منافع شان را تهدید کند برایشان نامطلوب است. نیاز به بقا فقط در اصل حیات نیست. ثروتمندی که از ترس آینده، خساست به خرج می دهد در واقع نیاز به بقای بیشتری دارد از همتای خود که سخت نمی گیرد و در حد متعارف یک فرد دارا، خرج می کند.  

قدرت
تمایل انسان ها به برتری جویی، سبقت از دیگران و پیشرفت را به طور خلاصه نیاز انسان به قدرت می نامیم.

عشق و تعلق خاطر
هر انسانی می خواهد عشق بورزد و عشق دریافت کند.

آزادی
هر انسانی نیاز به آزادی دارد تا بتواند بدون مداخله گری دیگران آن طور که خود دوست دارد زندگی کند. خلوت انسان ها نیز بخشی از قلمرو آزادی است.

تفریح و لذت
تفریح را پاداش یادگیری هم گفته اند. بنابراین مجموعه ای از تمایلات انسان برای یادگیری و خنده و کامجویی از دنیا را تفریح و لذت می نامیم.

اگر نیازهای اساسی پنج گانه فوق در کسی ارضا شود، او خوشبخت ترین انسان است.
اگر در فردی هیچ کدام از این نیازها ولو به طور نسبی برآورده نشود، او را باید در زمره  انسان های کاملاً ناخرسند جای داد.
بقیه انسان ها - که اکثریت جامعه انسانی را تشکیل می دهند - در حد فاصل این دو قرار می گیرند.

نکته ای که بهتر است فراموش نکنیم : این نیازها از انسانی به انسانی متفاوت است. مثلاً ممکن است کسی تمایلی به ریاست یک اداره کوچک هم نداشته باشد ولی دیگری تمام هم و غمش رسیدن به مقام وزارت باشد. نیاز به قدرت در این دو فرد، یکسان نیست.

یا ممکن است کسی به کارهای خطرناک دست بزند که ممکن است به بهای جانش تمام شود(مثل کسی که با موتورسیکلت کارهای نمایشی انجام می دهد) و دیگری برغم نیاز مالی و توانایی فنی، این کار را نکند. در شرایط مساوی، علت را باید در میزان نیاز هر یک از آنها به بقا جست و جو کرد.
یا کسی که هر شب قبل از خواب، همه درها را چک می کند که بسته باشند، نیاز بیشتری به امنیت دارد تا کسی که در شرایط برابر این کار را نمی کند.

ممکن است کسی عاشقانه به اطرافیانش مهر بورزد ولی دیگری خیلی خشک و بی روح برخورد کند. یکی ممکن است دوری از عزیزش را بیش از یک روز تاب نیاورد ولی آن عزیز بتواند بی هیچ مشکلی ماه ها دور از وی زندگی کند و دلتنگ نباشد.
بنابراین، نیاز به عشق و تعلق خاطر نیز در انسان ها یکسان نیست. با این حساب اگر یکی از زوجین، مدام به دیگری ابراز علاقه کند و دیگری این محبت را ابراز مداوم نکند، الزاماً معنی اش این نیست که دومی همسرش را دوست ندارد. علت این ماجرا در نیاز کمتر او به عشق و تعلق خاطر است.

در خصوص این نیاز باید گفت که ملاک سنجش آن، محبتی است که ابراز می کنیم و نه محبتی که دوست داریم دریافت کنیم.(کسی که بیشتر محبت می کند نیاز به عشق و تعلق خاطر در او بیشتر است)

همچنین ممکن است کسی دوست داشته باشد اوقات زیادی را آزادانه بگذراند و دیگری بخواهد در گروه (دوستان،خانواده و ...) و همرأی آنها اقدام کند.
ممکن است کسی بسیار علاقه مند به یاد گیری و تفریح باشد و دیگری کمتر.

حالا که نیازهای اساسی انسان ها را شناختیم و دانستیم که میزان نیاز به آنها از فردی به فرد دیگر متفاوت است، می توانیم در بحث بعدی، یک گام بلند برداریم و به طور ریزتر بگوییم که چگونه ممکن است این نیازها در روابط انسانی آسیب ببینید و در نهایت به ناخشنودی ما منجر شوند.

تضاد در حوزه نیازهای 5 گانه

انسان ها در تعامل با یکدیگر، در صدد ارضای نیازهای اساسی خود هستند اما مشکل آنجا ایجاد می شود که بین ارضای نیازهایشان تضاد پیش می آید که این تضاد 5 حالت کلی دارد:

تضاد در حوزه "میزان نیاز به بقا"

قبل از شروع بحث ذکر این نکته مهم است نیاز به بقا صرفاً در مرگ و زندگی خلاصه نمی شود بلکه بعد از آن، احتیاط و محافظه کاری، مهم ترین جلوه نیاز به بقاست.

اگر دو نفر که با یکدیگر رابطه دارند (مانند دو دوست، دو شریک و از همه مهم تر دو همسر) در میزان نیاز به بقا همخوانی نداشته باشند ممکن است بین شان اختلاف ایجاد شود.

فرض کنید نیاز به بقا در مرد به شدت بالاست و از این رو بسیار محافظه کار است. مرد و همسرش که نیاز به بقا در او کمتر است در روستایی با هم زندگی می کنند.
زن به مرد می گوید که بهتر است 10 روز به مسافرت برویم ولی مرد مخالفت می کند و می گوید در این مدت ممکن است بلایی بر سر دام هایمان بیاید و هر چه زن استدلال می کند که می توانند از فرزندان یا همسایه ها کمک بگیرند، شوهر قبول نمی کند.

شاید زن این بی میلی شوهرش را نشانه ای از این بداند که شوهرش او را دوست ندارد ولی واقعیت این است که پای تفاوت در میزان نیاز به بقا در میان است و ربطی به عشق و دوست داشتن ندارد.
همان طور که می بینید ، منشأ خیلی از سوء تفاهم ها این است که ما نمی دانیم در کدام یک از نیازهای اساسی دچار مشکل هستیم. در حالی که اگر محل دقیق مشکل را بدانیم ، یکراست سراغ همان نیاز اساسی می رویم و بقیه را وارد ماجرا نمی کنیم و قضیه را پیچیده تر نمی سازیم.

ادامه بحث ، موضوع را بازتر می کند.

تضاد در حوزه "میزان نیاز به قدرت"

شک نکنید که این یکی، منشأ بیشتری ناخشنودی های بشر است، از روابط کلان بین المللی بگیرید تا روابط زناشویی.

انسان هایی که نیاز به قدرت در ایشان قوی است، به شدت تمایل دارند بقیه را کنترل کنند و حرف ،حرف آنها باشد. تحمیل اراده بر دیگران، از خصوصیات اصلی این افراد است.

با این اوصاف، فرض کنید زن و مردی که هر دو نیاز شدیدی به قدرت دارند با هم ازدواج می کنند. کاملاً قابل پیش بینی است که چه زندگی پر تنشی خواهند داشت زیرا هر کدام از آنها، طبق نیاز ژنتیکی اش به قدرت می خواهد بر دیگری اِعمال قدرت کند و حرف خود را بر کرسی بنشاند. (میزان نیاز انسان به هر کدام از "بقا،قدرت،عشق و تعلق خاطر،آزادی و تفریح و لذت" را ژن ها تعیین می کنند.)

در اینجا نیز شایع ترین سوء تفاهم این است که همسرم مرا دوست ندارد و الّا این همه زور نمی گفت. حال آن که ماجرا ، اینجا هم ربطی به عشق ندارد و داستان، داستان تکراری قدرت است.

در روابط بین دوستان و شرکا و ... هم این گونه است و بسیاری از ما ، اگر ببینیم دوست مان در صدد سلطه جویی است و مدام می خواهد حرف خودش را بر کرسی بنشاند و به نظر ما اهمیتی نمی دهد، از او آزرده خاطر می شویم و حتی ممکن است به دوستی مان ادامه ندهیم.

اما اگر نیاز به قدرت در یکی از دو طرف کم باشد، مشکل حدی به وجود نمی آید زیرا کسی که نیاز  کمی به اعمال قدرت دارد، نه تنها در صدد تحمیل اراده خود بر نمی آید بلکه از این که حرف آخر، حرف او نباشد هم نمی رنجد.
اگر هم هر دو، نیاز اندکی به قدرت داشته باشند، بسیار راحت تر با هم کنار می آیند و با مشورت همدیگر کارها را پیش می برند.

تضاد در حوزه " عشق و احساس تعلق"

قبلاً گفتیم که ملاک در سنجش این نیاز، میزان محبتی است که فرد به دیگری ارائه می دهد نه میزان محبتی که دوست دارد تحویل بگیرد.
اگر زن و شوهر ، هر دو نیاز بالایی به عشق و احساس تعلق داشته باشند، مدام نسبت به یکدیگر محبت می کنند و از این نظر، زندگی گرمی خواهند داشت.

اما ممکن است این نیاز در یکی بالا و در دیگری پایین باشد. در چنین وضعی، آن که نیاز بالاتری دارد، چون به همان میزان که محبت می دهد، محبت نمی گیرد، دچار این باور می شود که همسرش او را دوست ندارد. در حالی که اغلب همسرش هم او را دوست دارد ولی به صورت ژنتیکی طوری برنامه ریزی شده است که نمی تواند ( نه این که نمی خواهد) به اندازه طرف مقابل، ابراز عشق کند.

اگر دو طرف، در این حوزه نیاز اندکی داشته باشند هم زندگی شان مختل نمی شود زیرا تعادل مهرورزی برقرار است.

تضاد در حوزه "میزان نیاز به آزادی"

کسی که نمی تواند اراده دیگران را تاب بیاورد و دوست دارد مطابق میل خود زندگی کند، هر جا خواست برود و هر کاری خواست انجام دهد و کسی که مقررات گریز است، نیازش به آزادی در حد بالایی است.
اگر دو نفر که نیاز به آزادی در آنها زیاد است با یکدیگر ازدواج کنند، امکان این که درگیر تنش ارتباطی شوند وجود دارد زیرا هر کدام از آنها طبق قاعده گریز از مرکز رفتار می کنند و دوست دارند جدا از هم و بدون قید و بندهای یکدیگر زندگی کنند. البته منظور الزاماً اقداماتی که جامعه آنها را غیراخلاقی می داند نیست بلکه در حالت احساس نیاز شدید به آزادی، افراد تعهد به طرف مقابل را نادیده می گیرند. مثلاً دوست دارند تنهایی به سینما بروند تا این که با شریک زندگی خود مشورت کنند که کدام فیلم را ببینند، کدام سینما بروند، چه ساعتی بروند، چه تنقلاتی بخرند و ... .

زندگی های مشترک افرادی که هر دو طرف شدیداً نیازمند آزادی و فردیت هستند، در خطر تنش و طلاق است زیرا این قبیل آدم ها، بعد از مدتی که از همدیگر فاصله می گیرند و نهایتاً از هم جدا می شوند. احتمالاً بسیاری از زوج هایی که طلاق نگرفته اند ولی در خانه های جدا از هم زندگی می کنند، افرادی هستند که به شدت نیازمند آزادی اند و فردگرایی شان بالاست.

تفاوت "نیاز به قدرت" و "نیاز به آزادی" در این است که در اولی، شخص می خواهد خود را بر دیگری تحمیل کند و در دومی، شخص در صدد تحمیل اراده خود بر دیگری نیست ولی در عین حال، حال و حوصله خرده فرمایشات دیگران را هم ندارد.

تضاد در حوزه "تفریح و لذت"

اگر این نیاز در یکی بالا و در دیگری پایین باشد، مشکل ارتباطی ایجاد می شود. مثلاً فرض کنید کودک درون مرد هنوز زنده است و شادی می کند و علاقمند به یادگیری و خنده است و با بچه های فامیل بازی می کند و در یکی مهمانی خانوادگی برایشان تقلید صدا می کند اما زن، این چنین نیست و حتی به سختی می خندد.
در این فرض، زن، شوهر خود را موجودی لوده و مسخره تصور می کند و مرد هم زنش را فردی متکبر و بی روح.
 
اگر این نیاز در هر دو بالا باشد، زندگی شان از این منظر، می تواند پر شور و هیجان باشد. اگر هم هر دو نیاز اندکی به تفریح و لذت داشته باشند، لااقل در خصوص این نیاز اساسی، با هم دعوا نخواهند کرد و مثلاً هیچ گاه بین شان این بحث در نخواهد گرفت که با هم سوار چرخ و فلک بزرگ شهر بشوند یا نه؟!

با این اوصاف بهترین روابط در حالتی شکل می گیرد میزان نیازها طبق فرمول زیر باشد:

نیاز دو طرف به "قدرت و آزادی"--------» کم
نیاز دو طرف به "عشق و تعلق خاطر" و "لذت و تفریح" -------»زیاد
نیاز دو طرف به "بقا"--------» متوسط

مثال: علی و مینا با یکدیگر ازدواج کرده اند. هیچ کدام شان در زندگی مشترک قدرت طلبی نمی کنند و به کرسی نشاندن حرف شان برایشان خط قرمز نیست. (نیاز به قدرت شان کم است) ، همچنین خیلی نیازمند نیستند که زمان زیادی را در خلوت یا با دوستان شان بگذرانند (نیازشان به آزادی از یکدیگر هم کم است). 

آنها در عین حال، بسیار به یکدیگر عشق می وزرند و محبت می کنند(معلوم است که نیاز هر دو به تعلق خاطر بالاست) و دوست دارند تفریح کنند و یاد بگیرند(نیاز به لذت و تفریح شان هم بالاست و چون در عین حال نیازشان به آزادی نیز کم است، این تفریح و لذت را در کنار هم هستند.)

آنها در عین حال، زندگی را خیلی سخت نمی گیرند و مثلاً خساست به خرج نمی دهند و نه خیلی به زندگی بی اعتنا هستند که زندگی و امنیت شان به خطر بیفتد( نیاز به بقا در آنها متوسط است.)

با سنجش میزان هر کدام از نیازهای 5 گانه می توان گفت که آنها زوج خوشبختی هستند. حالا کافی است فقط جای "کم" و "زیاد" را عوض کنید تا آینده نه چندان خوبی در انتظار این خانواده گوچک دو نفره باشد.

نوشته : جعفر محمدی -عصرایران


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۳/۲۷ توسط احمد عاقلي

چند مطلب پزشکی و غذایی  مفید :

 

 

چه زمانی مسواک بزنیم؟

چه زمانی مسواک بزنیم؟

 

بررسی‌ها نشان می‌دهند که مسواک زدن پس از خوردن غذاهای اسیدی عامل بسیار مهم تخریب دندان‌ها بوده که متأسفانه اغلب افراد جامعه از این موضوع بی‌اطلاع هستند.

 

دندانپزشکان توصیه می‌کنند پس از خوردن غذاها و نوشیدنی‌های ترش و اسیدی نباید مسواک بزنیم آیا پرسیده‌اید دلیل آن چیست؟

بسیاری از افراد در خصوص زمان دقیق مسواک زدن اطلاع کافی ندارند و به همین دلیل با وجود اینکه به طور حتم مسواک می‌زنند حتی از نخ دندان نیز استفاده می‌کنند دچار مشکلات مربوط به دندان می‌شوند.

غذاهای اسیدی تأثیرات منفی قابل ملاحظه‌ای روی سلامتی دندان‌ها دارند.

بررسی‌ها نشان می‌دهند که مسواک زدن پس از خوردن غذاهای اسیدی عامل بسیار مهم تخریب دندان‌ها بوده که متأسفانه اغلب افراد جامعه از این موضوع بی‌اطلاع هستند.

در واقع غذا‌ها و نوشیدنی‌های اسیدی مانند برخی از مرکبات و آب میوه‌هایی که در وعده‌های غذایی اصلی مصرف می‌شوند، می‌توانند موجب نرم شدن مینای دندان شود که مسواک زدن بلافاصله پس از مصرف این نوع غذا‌ها و نوشیدنی‌ها باعث سایش مینای دندان و در نتیجه پوسیدگی دندان‌ها می‌شود.

بهتر است مسواک زدن حدود یک ساعت پس از مصرف غذاهای اسیدی صورت گیرد تا احتمال بروز درد و حساسیت شدید دندانی و همچنین مشکلات زیبایی دندان‌ها و حتی پوسیدگی دندان‌ها برطرف شده و سلامتی دهان و دندان حفظ شود.

 منبع: سلامتیسم

.........................................................................

 چرا در حین خوردن  غذا نباید آب بنوشیم؟

 

چرا در حین خوردن غذا نباید آب بنوشیم؟

 

بهتر است از حدود 15 تا 20 دقیقه مانده به غذا و 1 تا 2 ساعت پس از غذا، آب استفاده نشود و تنها غذا سر سفره گذاشته شود و آب سر سفره نباشد.

به گزارش بهداشت نیوز : یک پژوهشگر طب سنتی با تاکید بر اینکه نوشیدن آب همراه با غذا موجب اختلال در عمل هضم می‌شود، گفت: نوشیدن آب حدود 2 ساعت بعد از غذا می‌تواند مفید باشد.

 

 دکتر محمد تحویل‌زاده با بیان اینکه در طب سنتی، آب خوردن پس از غذا یا همراه یا قبل از غذا منع شده است، گفت: بهتر است از حدود 15 تا 20 دقیقه مانده به غذا و 1 تا 2 ساعت پس از غذا، آب استفاده نشود و تنها غذا سر سفره گذاشته شود و آب سر سفره نباشد.

وی افزود: در مجموع در طب سنتی به شدت توصیه شده که انسان فقط از یک نوع خوردنی سر سفره استفاده کند، زیرا معده باید در یک زمان فقط مشغول یک نوع خوردنی یا آشامیدنی باشد تا قوای هضم بتوانند کار خود را به خوبی انجام دهند و از آن غذا انرژی آزاد شود.

تحویل‌زاده گفت: اگر همراه یا قبل و بعد از غذا آب بنوشیم و حجم آن هم زیاد باشد (1 تا 2 لیوان) این آب با غذای خورده شده مخلوط می‌شود و باعث رقیق شدن غذا و سرد شدن داخل معده می‌شود و از آنجا که هضم انسان نیاز به حرارت دارد، عمل هضم مختل می‌شود.

این پژوهشگر طب سنتی یادآور شد: در علم امروز هم گفته می‌شود که با این کار، شیره‌های گوارشی رقیق می‌شوند و شیره‌های گوارشی باید غلیظ باشند. اما با نوشیدن آب، این شیره‌های گوارشی رقیق می‌شوند و نمی‌توانند عملیات هضم را خوب انجام دهند و در نتیجه شخص دچار سوءهاضمه می‌شود. به همین دلیل فرد با وجود خوردن غذای خوب، اما انرژی ندارد و بیشتر دچار پف بدن، چاقی، افزایش اندازه و سنگینی می‌شود.

وی گفت: با نوشیدن آب همراه با غذا ممکن است شخص دچار نفخ، ریفلاکس، سنگینی پس از غذا خوردن و سنگینی‌ سر، دل‌پیچه،‌ اسهال و دفع غذا از سیستم گوارش به صورت هضم نشده؛ شود. گاهی نیز به دلیل اینکه روند هضم غذا به درستی انجام نمی‌شود و غذای معده به موقع تخلیه نمی‌شود، در فرد تهوع ایجاد می‌شود.

تحویل‌زاده تاکید کرد: حتی اگر شخص تشنه شود، تا حد امکان باید جلوی تشنگی خود را بگیرد؛ یا ابتدا تشنگی خود را رفع کند و نیم ساعت بعد غذا بخورد یا تحمل کند. بعد از حداقل 1 تا 1.5 ساعت از غذا خوردن فرد می‌تواند آب بنوشد.

وی گفت: برای افرادی که معده‌های گرم دارند، گاهی اجازه داده می‌شود که بعد از غذا مقدار کمی آب خنک بنوشند تا معده آنها را متعادل کند که این هم در جهت تقویت هضم است.

تحویل زاده افزود: در افرادی که معده‌های سرد یا رطوبتی دارند، عارضه آب خوردن همراه یا بلافاصله قبل و بعد از غذا به مراتب بیشتر است. اگر تشنگی به این افراد خیلی غلبه کند و بخواهند همراه یا بلافاصله بعد از غذا آب بنوشند، باید حجم آب خیلی کم و خنک باشد، چون آب خنک تشنگی را زودتر از بین می‌برد و باید جرعه جرعه و آهسته هم نوشیده شود.

این پژوهشگر طب سنتی گفت: هر چه حجم آب بیشتر باشد، ضرر آن هم بیشتر است. نوشیدن آب حدود 2 ساعت بعد از غذا می‌تواند مفید باشد، زیرا به دفع فضولات ایجاد شده به دنبال عمل هضم از معده و روده کمک می‌کند.

سلامت

.....................................................................................

چه ساعتی چای بنوشیم؟

 

چه ساعتی چای بنوشیم؟    

 

 

چای از نوشیدنی هایی است که طرفداران بسیاری را در دنیا بخصوص در کشورمان دارد و همیشه بحث های زیادی درباره نوشیدن یا ننوشیدن چای و یا ساعت مصرف چای می شود. اگر هنوز نمی دانید که چه زمانی چای بنوشید و سوال می کنید که چه ساعتی چای بنوشیم؟

چه ساعتی چای بنوشیم؟

فرهاد صبری متخصص طب سنتی گفت: مصرف چای بلافاصله پس از غذا به کاهش جذب اسید فولیک، آهن و کلسیم در بدن منجر شده و به مرور مشکلاتی همچون پوکی استخوان در افراد را به دنبال خواهد داشت.

به گزارش ایران، این متخصص طب سنتی بیان کرد: چای سیاه نیز از این قاعده مستثنی نیست و مصرف بیش از حد آن آسیب های فراوانی به بدن وارد می کند.

این متخصص طب سنتی تصریح کرد: نخستین نقطه در بدن که مورد آسیب مصرف بیش از حد چای قرار می گیرد، مینای دندان است که به عنوان یکی از عوامل مهم در تیره شدن و پوسیدگی دندان به شمار می رود.

صبری تصریح کرد: در چای سیاه ماده ای به نام تئین وجود دارد که موجب افزایش ضربان قلب می شود و مصرف بیش از حد ان برای افرادی که ضربان قلب آنها بیشتر از 80  است، توصیه نمی شود. وی بیان کرد: به دلیل وجود همین ماده در چای و درصورت مصرف بیش از حد موجب تهییج اعصاب و بروز عصبانیت شده و در برخی خانم ها موجب بروز اضطراب می شود.

این متخصص طب سنتی گفت: از آنجا که چای سیاه حاوی مقادیر زیادی کافئین و تئین است به افراد مبتلا به زخم معده توصیه می شود که مصرف آن را کاهش دهند یا حداقل 3 ساعت بعد از غذا چای بنوشند. صبری در همین رابطه مطرح کرد: این مسئله مهم است که چای در چه ساعتی از روز مصرف شود و توصیه من این است که به علت خالی بودن معده افراد یک ساعت قبل از غذا از نوشیدن چای پرهیز کنند.

وی با اشاره به این موضوع که بلافاصله بعد از غذا نباید چای مصرف شود، افزود: مصرف چای بلافاصله پس از غذا به کاهش جذب اسید فولیک، آهن و کلسیم در بدن منجر شده و به مرور مشکلاتی همچون پوکی استخوان در افراد را به دنبال خواهد داشت.

این متخصص طب سنتی اظهار داشت: البته مصرف کم چای سیاه در طول روز به عملکرد بهتر کلیه و آرامش اعصاب کمک می کند و ما ایرانی ها باید یاد بگیریم که هر ماده ای را به مقدار کم و به میزان تعیین شده مصرف کنیم.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۳/۲۴ توسط احمد عاقلي

کاهش قدرت خرید

 

قدرت خرید مردم ۸۰ درصد کاهش یافت

 

اقتصاد نیوز: قدرت خرید مردم طی ۸ ماه گذشته ۸۰ درصد کاهش یافته است.

 

به گزارش اقتصاد نیوز به نقل از ایسنا؛ دکتر وحید شقاقی اظهار کرد: ارز یکی از مهمترین متغیرهای هر اقتصادی است؛ این متغیر در حدی اهمیت دارد که می‌توان با ایجاد بحران ارزی یک کشور را به طور نامحسوس و حتی مخرب‌تر از جنگ نظامی نابود کرد.

جنگ ارزی از جنگ نظامی خطرناک‌تر است

شقاقی با بیان اینکه جنگ ارزی به مراتب از جنگ نظامی خطرناک‌تر است افزود: در جنگ نظامی مردم حضور دشمن را می‌بینند اما در جنگ ارزی دشمن به صورت چراغ خاموش و بدون اینکه مردم متوجه شوند می‌تواند یک کشور را ساقط و نظام اقتصادی را تغییر دهد؛ این موضوع اهمیت ارز در اقتصاد را نشان می‌دهد.

وی در خصوص وضعیتی که این روزها در متغیر ارزی کشور وجود دارد توضیح داد: کاهش ارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی چون دلار و یورو، هم نتیجه سیاست‌های بین‌المللی و فراملی است و هم از عوامل درونی ناشی می‌شود.

این استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه اقتصاد ما  از گذشته در برابر این مساله ضربه‌پذیر و شکننده بوده است خاطرنشان کرد: اقتصاد ایران در سال 91 با یک جنگ ارزی شدید مواجه شد و پس از فشار بر منابع ارزی، قیمت دلار از 1100 تومان به 3700 تومان افزایش پیدا کرد.

شقاقی افزود: در نتیجه این وضعیت تورم به بالای 35 درصد رسید؛ قدرت خرید مردم به شدت کاهش پیدا کرد و رشد اقتصادی کشور منفی 6.8 درصد شد؛ تبعات آن وضعیت هنوز هم ادامه دارد طوری که قدرت خرید مردم به قدرت خرید سال 90 نرسیده و در روزهای اخیر حتی دوباره رو به کاهش گذاشته است.

اوفک نقشه ارزی ایران را تحت نظر دارد/60 درصد تجارت ایران با 4 کشور است

وی خاطرنشان کرد:  تجربه جنگ ارزی آن سال به ما نشان داد که کشور آمریکا از طریق دفتر کنترل دارایی‌های خارجی(اوفک) نقشه ارزی ایران را شناخته و بر همان اساس به متغیر ارزی ما ضربه می‌زند.

این استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی با بیان اینکه متاسفانه نقشه ارزی ایران بسیار ضعیف است؛ تصریح کرد: آمریکا از طریق اوفک می‌دانست که صادرات پتروشیمی ما به چند کشور محدود می‌شود و ما در چند نقطه از دنیا بستانکار ارز می‌شویم؛ آنها حتی می‌دانستند که بین 50 تا 70 درصد از مصرف ارز ما در امارات به خصوص دبی خلاصه می‌شود.

وی فقدان تنوع در شرکای تجاری و اقتصادی خارجی را یکی دیگر از عوامل ضعف نقشه ارزی کشور عنوان کرد و گفت: بین 50 تا 60 درصد واردات و صادرات ما فقط به چهار کشور محدود می‌شود؛ این عدم تنوع شکنندگی اقتصاد ما را بالا برده است.

شقاقی یکی دیگر از عوامل ایجاد مشکل در متغیر ارز کشور را از ناحیه صادرکنندگان پتروشیمی دانست و گفت: صادرات پتروشمی در تامین ارز کشور نقش زیادی دارد اما متاسفانه در سال‌های اخیر صادرکنندگان پتروشیمی ارز حاصل از فروش را به کشور وارد نکرده و در حساب‌های خارجی نگه داشتند.

سال 1407 قدرت خرید مردم مشابه قدرت خرید سال 1390 می‌شود

این استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی ادامه داد: با وجود همه این تجربه‌ها و علم به ضعف نقشه ارزی کشور و تهدیدات ناشی از عدم تنوع در شرکای تجاری، کشور ما باز در سال 96 و 97 به وسیله همان عوامل محرک قبلی دچار چالش ارزی شد و امروز کار به جایی رسیده که دلار از 3500 تومان به 6800 تومان رسیده است.

وی افزود: این افزایش قیمت دلار، باعث شده طی هشت ماه اخیر ارزش پول ملی و قدرت خرید مردم 80 درصد کاهش پیدا کند، این در حالی است که سال 96 در حال نزدیک شدن به قدرت خرید سال 90 بودیم اما با این وضعیت اگر هیچ عامل مخرب دیگری بر اقتصاد کشور تاثیر نگذارد شاید 10 سال دیگر قدرت خرید مردم به اندازه قدرت خرید سال 90 برسد.

شقاقی این وضعیت  را به سکته اقتصادی تعبیر کرد و گفت: در سکته اول که سال 91 رخ داد ارزش پول ملی 200 درصد کاهش یافت و در سکته دوم که اخیراً رخ داده ارزش پول ملی 80 درصد افت کرد. این دو سکته دلایل مشابهی داشت اما متاسفانه ما از تاریخ درس عبرت نمی‌گیریم.

شقاقی در بخش دیگری از صحبت‌های خود به اهمیت نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در اقتصاد کشورهای مختلف اشاره کرد و با بیان اینکه یکی دیگر از دلایل وضعیت امروز اقتصاد به همین شاخص مربوط می‌شود افزود: معمولا بعد از انقلاب این نسبت در ایران بین 50 تا 60 درصد بود اما اکنون به 110 درصد رسیده است؛ این وضعیت مانند ابری باران‌زاست و باید در جایی ببارد و امروز در بازار سکه، خودرو و مسکن باریده است.

وی با بیان اینکه معمولا در اقتصاد جهانی نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی بین 60 تا 70 درصد است گفت: رسیدن این نسبت به 110 درصد برای اقتصاد ما بد است چون به دلیل ضعف نظام مالی و بانکی نمی‌توانیم نقدینگی را به سمت تولید ببریم و همین باعث سرگردانی مخرب نقدینگی می‌شود.

نسبت نقدینگی به تولید در ایران به مرز هشدار رسیده است

این استاد اقتصاد ادامه داد: امروز نسبت نقدینگی به تولید ناخالص داخلی در ایران به مرز هشدار رسیده است و طرف تقاضای ارز را تحریک می‌کند در حدی که می‌تواند هر بازاری را منفجر کند، بنابراین هر طور شده باید این نقدینگی به سمت تولید برود و یا اینکه در حساب‌های سپرده بلند مدت با جریمه بالا برای برداشت، منجمد شود تا دارنده نقدینگی در هر زمان ممکن برای برداشت نقدینگی اراده نداشته باشد.

 انتقاد از مدیریت نامناسب ارز در کشور از طرف متولی عرضه ارز

وی از عدم مدیریت ارز در کشور از طرف متولی عرضه ارز  نیز انتقاد کرد و گفت: تراز گردشگری و تراز تجاری کالاهای غیرنفتی ایران منفی است؛ قاچاق کالا نیز حجم بسیاری از ارز کشور را خارج می‌کند؛ مثلاً سال گذشته تراز گردشگری ما منفی 10 میلیارد دلار برآورد شد یا اینکه میزان قاچاق کالا 15 میلیارد دلار اعلام شد؛ تراز تجاری کالاهای غیر نفتی نیز هفت میلیارد دلار بود.

30 میلیارد دلار ارز از کشور خارج شده است

شقاقی خاطرنشان کرد: این یعنی سال گذشته بیش از 30 میلیارد دلار ارز از کشور خارج شده است؛ بخشی از وضعیت امروز کشور به همین دلیل است.

شقاقی با بیان اینکه امروز حفظ منابع ارزی برای ایران حیاتی است تصریح کرد: سال گذشته 2.5 میلیون ایرانی به ترکیه سفر کردند؛ اگر هر نفر به طور متوسط هزار دلار با خود از کشور خارج کرده باشد یعنی 2.5 میلیارد دلار ارز از دست رفته است؛ ما نباید به این راحتی اجازه دهیم منابع ارزی از کشور خارج شود.

جلو نشت ارز را بگیریم

وی با بیان اینکه در این زمان سخت باید به تصمیمات سخت تن بدهیم و جلو نشت ارز را بگیریم تصریح کرد: امروز 50 درصد از واردات ما باید حذف شود؛ سبک زندگی مصرفی مردم باید تغییر کند چون مجبوریم این تغییر را به وجود آوریم و فقط به واردات کالاهای بسیار ضروری مبادرت کنیم.

این استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی با تاکید بر مدیریت سختگیرانه ارزی در شرایط کنونی خاطرنشان کرد: صادر کنندگان پتروشیمی نیز باید ارز حاصل از فروش محصولات را به کشور وارد کنند و از طرف دیگر با قاچاق هم برخورد جدی صورت گیرد.

وی با اشاره به بعد خارجی اقدمات لازم برای بهبود شرایط اخیر نیز گفت: نقشه ارزی ایران باید تغییر کند و شرکای تجاری ما باید متنوع شوند؛ اینکه 70 درصد مصرف ارزی ما در امارات باشد ما را گرفتار خواهد کرد.

تورم ناشی از افزایش قیمت دلار در راه است

شقاقی مجدداً به کاهش 80 درصدی ارزش پول ملی پس از افزایش اخیر قیمت ارز اشاره و اعلام کرد: هر کاهشی در پول ملی تورم به دنبال دارد و تورم ناشی از این کاهش 80 درصدی هنوز به اقتصاد کشور وارد نشده است، بنابراین پیش‌بینی می‌شود تا پایان امسال تورم به بالای 30 درصد برسد از همین رو باید تدابیر لازم برای این موضوع نیز اتخاذ شود.

وی در ادامه و  در پاسخ به اینکه آیا خروج آمریکا از برجام و بازگشت سه ماهه و شش ماهه تحریم‌ها می‌تواند به بحرانی‌تر شدن شرایط اخیر دامن بزند یا خیر تصریح کرد: برای این موضوع می‌توان چند سناریو عنوان کرد؛ یکی اینکه اروپا در مقابل فشارهای آمریکا مقاومت کرده و در برابر ایران انعطاف نشان دهد و بانک‌های دولتی سرمایه‌گذار و شرکت‌های با ماهیت دولتی اروپایی با ایران همکاری کنند و همچنین نفت ایران را بخرد.

شقاقی افزود: روند موجود موید سناریو اول نیست چون اتحادیه اروپا امروز در موضع ضعف قرار دارد؛ از طرف دیگر تجارت بالایی بین اروپا و آمریکا برقرار است؛ اروپا سالانه 440 میلیارد دلار صادرات به آمریکا و 270 میلیارد دلار واردات از این کشور دارد این یعنی تراز تجاری اروپا با آمریکا مثبت 170 میلیارد دلار است و قطعاً تمایلی به از دست دادن این امتیاز را ندارد.

وی ادامه داد: از طرف دیگر شرکت‌های اروپایی هم تحت سیطره دولت‌های اروپایی نیستند و زیر بار تحریم آمریکا نمی‌روند، بنابراین سناریو فوق خیلی محتمل نیست.

شقاقی، دومین سناریو را به همکاری روسیه و چین عنوان کرد و گفت: همکاری این دو کشور به خصوص چین برای رفع چالش‌های ارزی و صادراتی و وارداتی ناشی از بازگشت تحریم‌ها اهمیت زیادی دارد، بحثی که در این سناریو نیز مطرح است کم لطفی ایران به چین پس از برجام و تمایل شدید به سمت اروپاست و سوال اینجاست که آیا چین این همکاری را با ایران انجام می‌دهد یا خیر.

ایران ونزوئلا نمی‌شود

وی با اشاره به افزایش فشارهای نفتی و غیرنفتی، بیمه‌ای و بانکی آمریکا بر ایران به کمک سه ضلع اسرائیل، امارات و عربستان در آینده نزدیک خاطرنشان کرد: سناریو سوم برای مقابله با این شرایط به همان مباحث مطرح شده در خصوص اصلاح نقشه ارزی، تنوع بخشیدن به شرکای تجاری، مبارزه جدی با قاچاق کالا، جلوگیری از خروج ارز به وسیله واردات غیرضروری، گردشگری و ... و همچین بازگشت ارز حاصل از فروش محصولات پتروشیمی به کشور توجه دارد.

شقاقی در پاسخ به اینکه در صورت شکست در همه این سناریوها و عدم تحقق هیچکدام از آنها، آیا ممکن است اقتصاد ایران به سمت ونزوئلایی شدن پیش برود یا خیر گفت: ایران به دلیل برخورداری از زیرساخت‌های بهتر در حوزه کشاورزی، بهداشت و درمان و ... و همچنین ظرفیت‌های بالاتر، ونزوئلایی نمی‌شود اما قطعا فشارهایی را متحمل خواهد شد و ممکن است حتی تورم 50 درصدی نیز به اقتصاد کشور تحمیل شود.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۷/۰۳/۲۳ توسط احمد عاقلي

تغییر کاربری فضاهای سبز و ساخت مراکز تجاری در تبریز

 

اندر احوالات باغ‌شهر سابق ایران

تیشه بر ریشه فضای سبز در تبریز

 

متاسفانه کلانشهر تبریز فقیرترین سرانه فضای سبز در کشور را به خود اختصاص داده و روز به روز این فقر دامنه های بیشتری به خود می گیرد و در حال تشدید تخریب فضای سبز هستیم.

 به گزارش تبریز مدرن به نقل از مهر، تبریز کلانشهری است که در شمال غرب کشور ایران با قدمتی بیش از ۴۰۰۰ سال و با مردمان سخت‌کوش و آزاده شناخته می‌شود. وسعت این شهر ۲۵۰/۹۵۰ کیلومتر مربع و جمعیت‌اش قریب به یک میلیون و هشتصد هزار نفر می‌باشد. این شهر از قدیم الایام مهد تمدن و مرکز اقتصادی ایران بوده و به شهر اولین‌ها معروف است.
 
اولین به خاطر اولین چاپخانه سربی، اولین سینمای ایران، نخستین مدرسه کر و لال‌ها، ربع رشیدی؛ اولین دانشگاه بین‌المللی جهان و … . حال باید اولینی دیگر به نام این شهر افزوده شود، اولینی که افتخاری بر شهروندانش ندارد: اولین شهر فقیر از لحاظ فضای سبز کشور،اولین شهری که مردمشان خود در حال قطع کردن درختانش هستند.
 
 
حال این سوال پیش می‌آید آیا این فقر ریشه تاریخی دارد؟ متأسفانه جواب برای این پرسش “خیر” است. چون این شهر به باغ‌شهر ایران شهرت داشت و سیاست‌های غلط متولیان و مسئولان طی دو و سه دهه اخیر این شهر را به فضای بیابانی بدل کرده است.
 
حرص و ولع برای ساختن خانه و مراکز تجاری در باغات تبریز به منظور کسب سود بیشتر، توسعه شهر در مناطق برخوردار و خوش آب و هوای تبریز، اشتباهات فاحش در طرح تفصیلی شهر و غفلت از توسعه شهر در شمال شهر، ویران کردن باغاتی همچون باغمیشه، بیلانکوه، بارنج، امیرباغی، چشمه‌لی، باغ لاله و … از عواقب رشد نامتوازن شهر تبریز بر روی فضای سبز شهر تبریز بود.
 
فقیر بودن شهر تبریز در زمینه فضای سبز از آنجا نشأت می‌گیرد که کارشناسان امر استاندارد سرانه فضای سبز برای هر شهروند را ۲۵ متر مربع اعلام می‌کنند در حالی که این رقم در داخل شهر تبریز ۴ و در حومه شهر ۸/۵ متر مربع است. در حالی که کلانشهرهای دیگر ایران دست کم تا ۱۰ متر مربع فضای سبز سرانه را دارا هستند.
 
 
حال که مسئولان امر اراده‌ای برای افزایش سرانه فضای سبز در داخل شریان‌های شهر ندارند، حداقل از تخریب درختان موجود و ساختن برج‌های مسکونی و تجاری جلوگیری کنند. متأسفانه هروز خبرهای ناگواری از آلودگی شهر تبریز و قلع و قمع درختان این شهر، تبدیل شدن پارک‌ها به ایستگاه‌های مترو، تغییر کاربری فضای سبز، تبدیل فضای سبز شهر تبریز به ساختمان شهرداری، احداث ادارات در پارک های جنگلی و پارک بزرگ آذربایجان به گوش می‌رسد که نمونه‌های عینی این حمله ناجوانمردانه برای نابودی درختان می باشد.
 
امیدواریم که حداقل شهردار تبریز که خود را مدیون و وامدار شهر تبریز می‌داند و در نشست مطبوعاتی اخیرش وعده‌هایی در خصوص توسعه فضای سبز داد، بتواند به وعده خودش جامع عمل بپوشاند.

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۷/۰۳/۲۳ توسط احمد عاقلي

همه 290 نماینده را بفرستید جام جهانی

 

همه نمایندگان مجلس را بفرستید جام جهانی بروند

 

بروند و چند هفته ای زندگی عادی را تجربه کنند فارغ از کار و تماس های تلفنی ممتد و جلسات بیهوده و حرف های بی حاصل؛ آنگاه شاید دریابند که زندگی عادی یعنی چه؟

 
 در خبرها آمده بود که در مجلس قرعه کشی کرده اند تا چند نفرشان به خرج بیت المال به جام جهانی روسیه اعزام شوند. در واکنش به اعتراضات به این موضوع، تعدادی تکذیب و برخی سکوت کردند و بعضی هم اعلام انصراف داشتند و یک نفر هم گفت که به هزینه شخصی به روسیه می رود و مسابقات را تماشا خواهد کرد.

اما به نظرم بهتر است همه 290 نماینده به جام جهانی اعزام شوند؛ قبل از آغاز مسابقات اعزام شوند و بعد از پایان مسابقات تا هر وقت که دوست داشتند باقی بمانند.

همه 290 نماینده مجلس را بفرستید جام جهانی تا آدم های متفاوت و متنوع در رنگ و زبان و شکل های مختلف ببینند.

همه را بفرستید تا صدای جدید بشنوند تا جای جدید و فضای تازه ببینند.

همه را بفرستید تا بروند و ببینند دولت ها به صورت حداکثری در زندگی مردم دخالت نمی کنند؛ بروند تا ببینند زنان و مردان می توانند در کنار هم در ورزشگاه بنشینند و فوتبال تماشا کنند بی آن که کسی منقلب شود؛ بروند تا شاید صدای خوش و موسیقی به گوششان بخورد و با هنر مهربان تر شوند.

بروند شاید با چیزی به نام فیفا آشنا شدند و دانستند که فدراسیون های فوتبال نه زیرمجموعه دولت ها که زیرمجموعه این نهاد بین المللی اند بروند شاید با فیفا آشنا شدند و دانستند که نهادهای بین المللی سازوکار خود را دارند و با فحش به آنها نمی توان کاری کرد بلکه باید تیم خوبی داشت؛ بروند مربیان و بازیکنان خارجی در تیم های ملی دیگر کشورها را ببینند شاید از دگرستیزی و خارجی ترسی شان کم شود.

بروند شاید اندکی نظم و ترتیب دیدند و خوششان آمد و خود نیز به کار گرفتند.

بروند تا رنگ ببینند، رنگ قرمز و سبز و صورتی و زرد و بنفش و... .

بروند تا آدم های قدبلندتر از خود ببینند و بدانند همیشه خود قدبلندترین نیستند.

 همه پول جمع کنیم و بدهیم تا همه نمایندگان مجلس، همه 290 نماینده بروند جام جهانی، برای چند ماه هم بروند.

بروند خوش بگذرانند شاید با خوش بودن ملت راحت تر کنار بیایند؛ شاید خوش شان آمد و دلشان به رحم آمد و با سفرهای خارجی مردم کمتر مخالفت و عوارض خروج را کم کردند.

بروند با صنعت سرگرمی و اوقات فراغت آشنا شوند، شاید آن را به رسمیت شناختند و از آسیب زدن به آن صرف نظر کردند.

بروند اینترنت بدون فیلتر ( و البته در روسیه کم فیلتر) ببینند، شاید اینترنت هراسی آنها کم شد.

بروند، کنجکاوی کنند، سوال کنند، بشنوند بعد عمری حرف زدن و... .

بروند و چند هفته ای زندگی عادی را تجربه کنند فارغ از کار و تماس های تلفنی ممتد و جلسات بیهوده و حرف های بی حاصل؛ شاید دریابند زندگی عادی یعنی چه؟ همانی که مردم ایران می خواهند: زندگی عادی!

 

منبع: عصر ایران


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۷/۰۳/۲۳ توسط احمد عاقلي

تحریم‌ها چه تاثیری بر سفره مردم می‌گذارد؟

 

 

مهدی تقوی: تحریم‌های جدید، اقشار کم‌درآمد را بیش از سایرین آزار خواهد داد

 

مهدی تقوی گفت: بی تردید اجرایی شدن تحریم های آمریکا علیه ایران می تواند زمینه را برای پررنگ تر شدن مشکلات کنونی اقتصاد ایران فراهم کند.

اقتصاددان و استاد دانشگاه علاکه طباطبایی در گفتگو با خبرآنلاین گفت:

مساله اقتصاد ایران ، تحریم نیست، حقیقت اینجاست که اگر اقتصاد ایران اقتصادی پویا و درونزا بود تحریم نمی توانست تمامی ابعاد اقتصاد و زندگی مردم را تحت تاثیر خود قرار دهد.

وی در توضیح این مطلب افزود: متاسفانه اقتصاد ایران از مشکلاتی رنج می برد که دهه هاست مقامات و مسئولان درباره آن صحبت می کنند اما هیچ گاه اقدامی عملی و علنی برای حل آنها صورت نگرفته است .

وی با اشاره به اینکه عمر برخی مشکلات به چندین دهه می رسد، اضافه کرد: از اواسط دهه چهل با افزایش وابستگی اقتصاد به نفت، بسیاری از کارشناسان نسبت به مضرات این وضعیت هشدار دادند اما در عمل این وابستگی هر سال بیش از سال گذشته شد و درآمدهای نفتی به عنوان یک فرصت در دست دولت ها، شرایط را برای شکل گیری یک بروکراسی بیمار فراهم کرد.

این کارشناس اقتصادی ادامه داد:

از سوی دیگر تورم، نرخ بالای بیکاری، وابستگی تولید به واردات ، کم آبی و بی توجهی به بحران محیط زیست و مساله آب ، بحران صندوق های بازنشستگی ، رشد بالای نقدینگی و ... همگی سالیان طولانی است اقتصاد را تحت فشار قرار می دهد اما هیچ دولتی نتوانسته است این بحران ها را برطرف نماید.

او گفت:

به صراحت می گویم تنها کاری که دولت ها انجام داده اند، تلاش برای تعویق بحران بوده و در نتیجه دائما نگرانی از تبعات آن افزایش می یابد . در چنین شرایطی اعمال تحریم های غرب علیه ایران فضا را به چه سمتی هدایت می کند؟

استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: در حقیقت وقتی تحریمی علیه ایران اجرا می شود ، دستگاه بروکراسی تمام تلاش خود را به جای حل بحران های ساختاری پیش گفته معطوف به حل تبعات تحریم می کند و در بزنگاه های کوتاهی که در میانه این روند ایجاد می شود نیز ناتوان از درونزایی اقتصاد، باز به شرایط پیشین باز می گردد .

او در توضیح این مطلب ادامه داد: منظور من این است که وقتی در سال 91 ایران مشمول تحریم نفتی می شود، کشور در مضیقه ای جدی قرار می گرد و کاهش درآمد نفت شرایطی بحرانی را رقم می زند اما با رفع این بحران، باز درآمدهای نفتی به اقتصاد تزریق می شود .

تقوی گفت:

شاید اگر به جای تزریق درآمد نفتی ، برنامه ای 5 ساله برای تداوم روند پیشین تدارک می دیدیم امروز آسیب پذیری اقتصاد ما به شدت کاهش می یافت چرا که در شرایط کنونی باز هم آمریکا دست روی بخش نفت و انرژی ایران گذاشته است.

وی وضعیت اقتصاد ایران را به بیمار چاقی تشبیه کرد که به دلیل چربی و قند بالا بستری است و باید رژیم غذایی بگیرد و گفت: در این شرایط ممکن است بیمار به محض دریافت علائم اولیه کاهش قند و چربی، پرخوری را از سر بگیرد و طبیعی است که دوباره به وضعیت سابق باز می گردد و می تواند با کاهش قند و چربی، خود را از دریافت غذای چرب و شیرین باز دارد و با رژیم غذایی سخت اما سازنده درمانی واقعی برای خود ایجاد نماید.

او گفت:

با اعمال تحریم های جدید، بی تردید وضعیت ارتباطات بانکی ما کمی سخت تر می شود چرا که حتی پس از برجام نیز گشایش چندانی در این حوزه ایجاد نشده بود اما بخش نفت و انرژی و البته پتروشیمی با مضیقه روبرو می شوند .

او افزود:

با توجه به اینکه آمریکا صادرات مواد خوراکی و فرش را نیز هدف تحریم قرار داده، صادرات فرش و پسته ایران با کاهش مواجه می شود و از سوی دیگر صنعت هوایی ایران نیز قادر به ادامه روند نوسازی نخواهد بود.

او صنعت کشتیرانی و صنعت بیمه ایران را نیز اهداف دیگر تحریم خواند و اضافه کرد: طبیعی است در این دو بخش نیز مشکلاتی ایجاد می شود اما تاثیر عینی افزایش نرخ تورم، رشد بیکاری و افزایش هزینه های زندگی برای طبقه متوسط و فقیر است.

او گفت:

در این شرایط بهترین اقدام رفتار عقلانی مانند همان بیماری است که مثال زدم.من از تحریم به عنوان فرصت یاد نمی کنم بلکه به عنوان معلم اقتصاد می گویم باید راه را بر ایجاد فرصت های دوباره برای تحریم بست چرا که در این صوت مردم مدام با شرایط سخت و سخت تر روبرو می شوند و فرصت توسعه برای یک نسل از میان می رود.

وی با تاکید بر اینکه به جای من مسئولان باید درباره تبعات تحریم صحبت کنند، گفت: از اعلام واقعیت ها نترسید، همان طور که کاغذپاره خواندن تحریم نتوانست از تبعات آن بکاهد، سکوت درباره تبعات آن نیز نمی تواند مشکلات را حل کند، بهتر است مقامات دولتی با صراحت درباره تاثیر تحریم و نکات قابل اداره آن با مردم صحبت کنند تا معلوم شود چه تدابیری را برای آینده در نظر گرفته اند.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۷/۰۳/۲۰ توسط احمد عاقلي

 

قرارداد ۳ ساله جان توشاک با تراکتورسازی؛

آشنایی با سرمربی جدید تراکتور

از کشف گرت بیل تا سرمربیگری و قهرمانی با رئال مادرید

 

سرمربی ولزی سابق رئال مادرید هدایت تراکتورسازی را برعهده گرفت.
به گزارش تبریزمن، جان توشاک سرمربی ۶۹ ساله اهل ولز با مسئولان باشگاه تراکتورسازی به توافق نهایی رسید و قرارداد ۳ ساله را به امضا رساند تا رسما هدایت باشگاه تبریزی را بر عهده بگیرد.

توشاک که سابقه سرمربیگری رئال مادرید را در اوایل دهه ۹۰ میلادی دارد و روی نیمکت لیورپول نیز نشسته از شب گذشته با محمدرضا زنوزی مالک باشگاه تراکتورسازی و هوشنگ نصیرزاده نماینده وی مذاکراتی را انجام داد و در نهایت امشب توافق نهایی حاصل شد تا او با عقد قراردادی ۳ ساله هدایت سرخپوشان را برعهده بگیرد.

 

این مربی ۶۹ ساله در تیم ملی ولز نیز کار کرده که اولین بار گرت بیل را از تیم های پایه این کشور پیدا کرد و به نوعی کاشف او نیز محسوب می شود.

در سوابق مربیگری جان توشاک نشستن روی نیمکت تیم هایی مثل اسپورتینگ لیسبون، لاکرونیا، بشیکتاش، تیم ملی مقدونیه، رئال سوسیداد و … نیز دیده می شود. توشاک در دوران مربیگری در تیم رئال سوسیداد اسپانیا موفق به کسب مقام قهرمانی در کوپا دل ری در سال ۱۹۸۶–۸۷ شد و سپس در رئال مادرید موفق به کسب مقام قهرمانی در لالیگا اسپانیا در فصل ۱۹۸۹– ۱۹۹۰ شد و همچنین در دیگر تیم اسپانیایی یعنی دیپورتیوو لاکرونیا در سوپر جام فوتبال اسپانیا در سال ۱۹۹۵ به مقام قهرمانی رسید.
قهرمانی در بشیکتاش ترکیه در جام حذفی فوتبال ترکیه در سال ۱۹۹۷–۹۸ یکی دیگر از افتخارات این مربی صاحب‌نام می‌باشد.
قهرمانی در خزر لنکران جمهوری آذربایجان در سوپر جام فوتبال جمهوری آذربایجان در سال ۲۰۱۳ نشان داد که این مربی در هر کشوری می‌تواند موفق باشد. در نهایت در تیم الوداد کازابلانکا مراکش در لیگ دسته اول فوتبال مراکش در فصل ۲۰۱۴–۲۰۱۵ ویترین قهرمانی‌های این مربی را در قاره آفریقا تکمیل کرد.
او همچنین سال گذشته یکی از گزینه های هدایت سپاهان بود اما در نهایت حضورش در ایران میسر نشد. حالا توشاک با سابقه ای بسیار خوب در ترکیه با مسئولان تراکتور به توافق رسید و هدایت این تیم را برعهده گرفت.
گفتنی است؛ از زمان در اختیار گرفتن مالکیت باشگاه تراکتورسازی توسط محمدرضا زنوزی او به هواداران قول حضور یک مربی بزرگ خارجی را داده بود که حالا با جذب جان توشاک به وعده خود عمل کرد.
توشاک طی دو سه روز آینده به ایران سفر می کند تا رسما کارش را شروع کند و هدایت سرخپوشان تبریزی را برعهده بگیرد.

 

 

 

با آرزوی موفقیت تیم محبوب آذربایجان در رقابتهای لیگ برتر 


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۳/۱۹ توسط احمد عاقلي

 

سود اقتصادی آمریکا از تحریم ایران

ادامه همکاری چین و روسیه در سایه تردید

 

یک کارشناس حوزه انرژی گفت: اگر اروپا بتواند مشکل بیمه و ترانسفر مالی را با یورو حل کند، می‌توانیم همین میزان فروش نفت را حفظ کنیم یا حداکثر ممکن است 25 درصد ظرفیت کنونی را از دست بدهیم.

بهروز نامداری درباره خروج امریکا از برجام و وضعیت فروش نفت ایران اظهار داشت: بیشتر مشتریان نفت ما آسیای جنوب شرقی، هند، چین و اروپای غربی بوده‌اند، اکنون کشورهای اروپایی پای برجام ایستاده‌اند و مقامات اروپایی هم در تلاشند که پول نفت ایران را از طریق یورو پرداخت کنند، اگر موفق شوند این کار را انجام دهند قدم بزرگی است و ایران می‌تواند به خریداران اروپایی متکی باشد.

وی افزود: بخش مهم‌تر بیمه‌های کشتی‌ها است. اگر همچنان بیمه‌های اروپایی کشتی‌های نفتکش ما را بیمه کنند، ایران برای فروش نفت به اروپا فعلا دچار مشکل نمی‌شود.

این کارشناس حوزه انرژی تصریح کرد:

چشم اندازی که اکنون متصور است اینکه اگر اروپا بتواند مشکل بیمه و ترانسفر مالی را با یورو حل کند، خریداران نفت ما متضرر نمی‌شوند و در مجموع می‌توانیم همین میزان فروش نفت را حفظ کنیم یا حداکثر ممکن است 25 درصد ظرفیت کنونی را از دست بدهیم، ولی در صورت همراهی اروپا در کل آسیب جدی به صادرت نفت ما وارد نمی‌شود.

وی بیان کرد: شرایط اکنون ایران شاید برای تصمصم گیران خودمان هم شفاف نباشد، دستگاه دیپلماسی خارجی مذاکره می‌کند، وضعیت را ارزیابی می‌کند و ممکن است تغییر هم داشته باشد یعنی شرایط مانند قبل از 2014 و برجام نیست که همه چیز مشخص باشد، ممکن است دستگاه دیپلماسی راهکارهایی را با شرکای اروپایی پیدا کند تا به یک نتیجه، چارچوب و فرمولی برسند که هم منافع شرکت‌های بخش خصوصی و هم منویات دولت‌های اروپایی تامین شود.

نامداری خاطرنشان کرد:

در حال حاضر ما با دو اروپا مواجهیم، دولت‌های اروپایی متعهد به برجامند و علاقه دارند توافقنامه برجام کماکان حفظ شود ولی بخش خصوصی بدنبال این است که منافعش حفظ شود و از آسیب‌هایی که ممکن است از جانب تحریم‌های امریکا دامنشان را بگیرد مصون باشند، اگر اروپا این گپ را پر کند، ایران می‌تواند امیدوار باشد که در نهایت از این مرحله به سلامت عبور کند.

وی یادآور شد:

هر زمان امریکا بتواند مسائل اقتصادی خودش را با سایر شرکا مانند چین و روسیه حل کند، احتمال اینکه بخشی از تفاهمنامه‌هایش مربوط به موضوع ایران باشد، بعید نیست.

این کارشناس حوزه انرژی در ادامه درباره فشارهایی که امریکا بر تولید و فروش نفت ایران و ونزوئلا وارد می‌کند و تاثیر آن بر قیمت و بازار آتی گفت:

موضوع دیگر این است که اگر ما و ونزوئلا برای فروش نفت‌مان حالت اضطرار داشته باشیم، بازار آسیبی نمی‌بیند، چون تولیدکنندگان سنتی و اوپک و همچنین تولیدکنندگان نفت شیل این کشش را دارند که کمبود بازار را پر کنند، ضمن اینکه امریکا از شرایطی که برای ایران ایجاد می‌کند سود بزرگی را به لحاظ اشتغالزایی در کشورش حاصل می‌کند؛ چرا که فعلا بابت تحویل گاز به کارخانجات ال.ان.جی درآمدی ندارد و از این منظر می‌تواند سهم بیشتری در بازار داشته باشد.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۳/۱۸ توسط احمد عاقلي

 

 

نرخ دلار متعادل‌تر می‌شود

 

 

معاون اسبق ارزی بانک مرکزی معتقد است: اگر آرامش به جامعه بازگردد، انتظارات تورمی کنترل می‌شود و کسانی که با قیمت‌های بالا ارز را خریدند، خودبه‌خود فروشنده می‌شوند.

 

 

سید کمال سیدعلی در گفت‌وگو با خبرگزاری خبرآنلاین در پاسخ به این پرسش که این روزها صحبت می‌شود که در صورتی که تحریم‌ها اجرایی شود، نرخ دلار افزایش شدید خواهد داشت، آیا این موضوع درست است؟ اظهار داشت:

به هیچ‌وجه من با این قضیه موافق نیستم. همین الان تمام تصمیماتی که گرفتند، آثار خود را روی نرخ ارز گذاشته است.

وی افزود: همین الان که من با شما صحبت می‌کنم، به نظر می‌رسد حتی نرخ‌های توافقی که قاچاق هم هست، به 6 هزار تومان تقلیل پیدا کرده و 100 درصد هم در آینده متعادل‌تر خواهد شد.

معاون اسبق ارزی بانک مرکزی تصریح کرد: اصلا این‌که نرخ دلار بخواهد این ارقامی که می‌گویند بشود، همه حرف‌های غلطی است و سیستم اقتصادی کشور اصلا کشش یک‌چنین مبالغی را ندارد؛ نه برای سرمایه‌گذاری و نه برای واردات.

سیدعلی متذکر شد: واقعا اگر یک‌چنین اتفاقی بیفتد، واقعا واردات مقرون به صرفه نخواهد بود و هیچ‌کس نمی‌تواند واردات یا سرمایه‌گذاری جدیدی انجام دهد. وی یادآور شد: چطور سال‌های 1392 زمانی که دولت روحانی روی کار آمد، نرخ 3800 تومان به 3200 تومان نیز تقلیل پیدا کرد، اما در حال حاضر تنها موضوعی که به وجود آمده، این است که انتظارات تورمی باید کنترل شود.

معاون اسبق ارزی بانک مرکزی تاکید کرد: اگر آرامش به جامعه بازگردد، این انتظارات تورمی کنترل می‌شود و کسانی که با قیمت‌های بالا ارز را خریدند، خودبه‌خود فروشنده می‌شوند.

سیدعلی یادآور شد: دولت چند سیاست را نیز باید به‌کار ببرد؛ به طوری که واردات به صورت قاچاق مدیریت شود تا ارزبری کاهش یابد. انتظارات سفته‌بازی را کاهش دهد که سفته‌بازان از بازار خارج شوند و همچنین فروش ارز در ثبت‌سفارش را زیاد کند که کالاها با قیمت مناسب وارد کشور شوند.

وی خاطرنشان کرد: مدیریت مصارف نیز باید صورت گیرد؛ یعنی مصارف کاهش یابد. البته در حال حاضر منابع‌مان از مصارف‌مان در سال حدود 15 تا 20 میلیارد دلار اضافه‌تر است که به ذخایرمان اضافه می‌شود.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۳/۱۸ توسط احمد عاقلي

Related image

 

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدارا 

 

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدارا 
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین 
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند 
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ 
به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن 
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من 
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب 
که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوشت عهد بندد زمیان پاکبازان 
چو علی که می تواند که به سر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را

به دو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که زکوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آنکه شاید برسد به خاک پایش 
چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان 
که زجان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم 
که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را

زنوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب 
غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

 

محمدحسین بهجت تبریزی- شهریار

 

روحش شاد


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ دوشنبه ۱۳۹۷/۰۳/۱۴ توسط احمد عاقلي

 علم اقتصاد و تاريخ عقايد اقتصادي

 

علم اقتصاد و تاريخ عقايد اقتصادي

نويسنده : دکتر فريدون تفضّلي


مسئله ي اقتصادي و اهميت آن
 
درتاريخ عقايد اقتصادي، تدوين مباني علم اقتصاد به سال 1776 ميلادي يعني زماني که آدام اسميت اسکاتلندي، بنيانگذارعلم اقتصاد و مؤسس مکتب کلاسيک کتاب معروف ثروت ملل خود را به رشته تحرير درآود، باز مي گردد. او در اين کتاب، براي اولين بار اصول و قوانين اقتصاد غرب را به صورت علمي متناسب با زمان خويش تدوين کرد. از اين لحاظ، عمر تاريخي « علم » اقتصاد به صورت يک « دانش مدوّن » و يکي از جوانترين شاخه هاي علم اجتماعي و انساني حدود دويست سال است. امّا اگر به تاريخ نظريه هاي اقتصادي با ديدگاه وسيع تري بنگريم، قدمت تاريخي عقايد اقتصادي به قبل از قرن هيجدهم ميلادي بر مي گردد زيرا در جهان شرق ابن خلدون تونسي در قرن چهاردهم ميلادي و ديگر دانشمندان مسلمان مانند فارابي ايراني در قرن دهم ميلادي يعني حدود چهارصد تا هشتصد سال قبل از آدام اسميت مسائل اقتصادي را مورد بررسي قرار داده اند و حتي قرنها پيش از آن يعني حدود ششصد سال قبل از ميلاد مسيح، افلاطون (1) و ارسطو (2) به مسائل اقتصادي توجه داشته و آگاهيهاي فلسفي خود را در مباحث اقتصادي نيز به کار مي برده اند. (3)

مسائل اقتصادي مربوط به توليد، مبادله و توزيع کالاها در تمامي اعصار وجود داشته است، چرا که هيچ اجتماعي نمي تواند بدون وجود آنها به حيات خود ادامه دهد و بدون شک انديشه هاي بشري نيز غالباً متوجه بررسي اين اعمال حياتي بوده است. از اين رو دانشمندان علوم اجتماعي در هر دوره به نحوي اين سه مسئله را مورد توجه قرار داده و هر يک را به صورت يک فعاليت ضروري اقتصادي بررسي نموده اند. ليکن تا زماني که جوامع بشري با مسئله ي « سازماندهي » توليد، مبادله و توزيع کالاها رو به رو نشده بودند، هيچ گونه نيازي به علم خاصي به نام اقتصاد وجود نداشت زيرا انسانها يک روش مشترک براي حل اين مسائل نداشته و اين اعمال را به طرق بسيار متفاوتي انجام مي دادند. همزمان با تبديل سرمايه داري تجاري به سرمايه داري صنعتي در قرن هيجدهم، مسئله ي « سازماندهيم به وجود آمد و از اين رو نياز به بررسي علمي اين مسائل در چارچوب تفکر اقتصادي بيشتر شده و بالطبع با گسترش مسئله ي « سازماندهي » نظريه هاي اقتصادي نيز در کنار آن رو به گسترش نهاد. در اين راستا بود که آدام اسميت اصول و قوانين اقتصادي را به صورت علمي بيان کرد.

کميابي منابع توليد يک اصل اساسي زندگي اقتصادي بشر مي باشد. اين اصل ناشي از محدود بودن منابع طبيعي و نيروي کار انساني است. مفهوم دقيق اين اصل آن است که طبيعت و نيروي کار بشري به ميزان نامحدود توانايي جوابگويي و ارضاي تمامي خواستهاي انسان را نداشته و ندارند. به عبارت ديگر، از آنجا که خواستها بشر در مورد کالاها و خدمات در هر زمان نامحدود است و به لحاظ اينکه منابع توليد کالاها و خدمات برآورنده ي اين خواستها محدود يا کمياب مي باشد، براي هر اجتماع اين مسئله مهم اقتصادي پيش مي آيد که چگونه مي توان منابع کمياب را براي ارضاي خواستهايي که با هم در رقابت هستند تشخيص داد به طوري که حتي الامکان حداکثر آن خواستها برآورده شود.
 

 

 برای مطالعه کامل مطلب فوق،ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید 


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند

ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۷/۰۳/۰۸ توسط احمد عاقلي

Image result for ‫ارزها‬‎

 

ارز‌ها کجا رفته‌اند؟

 

اغلب کارشناسان اقتصادی، به‌رغم اختلافاتی که در مورد جزئیات سیاست جدید ارزی دولت دارند، می‌پذیرند در شرایطی که دلار هر روز جهش تازه‌ای را تجربه می‌کرد و اقتصاد کشور را به التهابی خطرناک کشانده بود، دولت چاره‌ای نداشت جز آنکه «کاری بکند». کاری که دولت انجام داد یکسان‌سازی نرخ ارز در رقم هر دلار ۴۲۰۰ تومان بود. خرید و فروش ارز به قیمت‌های دیگر ممنوع شد.

رئیس بانک مرکزی اعلام کرد که صادرکنندگان باید دلارهای حاصل از صادرات خود را به کشور بازگردانند و به همین قیمت (و به شیوه‌های چندگانه) به فروش برسانند. در مقابل اعلام شد که نیازهای واقعی ارزی فعالان اقتصادی بدون هیچ مشکل و عذر و بهانه‌ای در اختیار آنها قرار خواهد گرفت. در این نوشته کوتاه، قصد ارزیابی سیاست جدید ارزی دولت، یا قیمت تعیین‌شده برای دلار یا غفلت سیاست‌گذار از برخی جزئیات مشکل‌آفرین را که به‌تدریج رخ نمودند، نداریم. هدف این نوشته، بررسی دلایل تفاوت و تناقض عجیبی است که در مورد تخصیص ارز برای واردات، میان اظهارات مسوولان دولت و بانک مرکزی، با آنچه در بازار می‌گذرد، مشاهده می‌شود. دو هفته پیش رئیس بانک مرکزی اعلام کرد که «هیچ نگرانی از تامین ارز متقاضیان وجود ندارد. از ابتدای فعالیت سامانه نیما در ۲۲ فروردین‌ماه امسال تا ۱۸ اردیبهشت‌ماه، بیش از ۲/  ۶ میلیارد دلار ارزهای مختلف تخصیص داده شده است.» این رقم ظاهرا اکنون به بیش از ۷ میلیارد دلار رسیده است.

این سخنان در شرایطی گفته می‌شود که بنگاه‌های تولیدی از کمبود مواد اولیه وارداتی و مختل شدن کسب‌و‌کارشان به شدت نالانند. در برخی موارد، اساسا مواد اولیه آنها در بازار یافت نمی‌شود. به گفته رئیس هیات‌مدیره اتحادیه مرغ تخم‌گذار استان تهران «به‌دنبال افزایش قیمت نهاده‌های مورد نیاز صنعت طیور و نایاب ‌شدن ذرت و سویا در بازار، بسیاری از واحدهای تولیدی جرات جوجه‌ریزی ندارند. به گفته آنها ایجاد وقفه در عرضه دلار دولتی و بازگشایی سامانه ارزی دولت پس از تصمیمات گرفته‌شده برای تک‌نرخی‌شدن ارز، دلیلی است که سبب شده است در روند واردات نهاده‌های مورد نیاز صنعت طیور اختلال ایجاد شود.» در استان گلستان، که یکی از قطب‌های صنعت طیور کشور است، سویا و کنجاله نایاب شده و حتی به قیمت ۲۶۵۰ تومان برای هر کیلو سویا نیز دست کسی به آن نمی‌رسد. (سال گذشته در همین روزها قیمت سویا ۱۳۵۰ تومان بود). کاهش شدید جوجه‌ریزی مرغداران (که یکی از نشانه‌های آن کاهش قیمت «جوجه یک روزه» و افزایش معدوم‌سازی آنها است) عرضه مرغ و تخم مرغ را کاهش خواهد داد و در کمتر از یک ماه آینده شاهد جهش قیمت این محصولات اساسی خواهیم بود.

قطعه‌سازان نیز از بی‌کلاه ماندن سرشان از دلار ۴۲۰۰ تومانی برای واردات مواد اولیه مورد نیاز خود گلایه دارند. به گفته آنها «صف طولانی دریافت ارز ۴۲۰۰ تومانی، روند تامین مواد اولیه قطعه‌سازان را با مشکلاتی روبه‌رو کرده است... فرآیند طولانی تخصیص ارز منجر به بروز مشکلاتی برای قطعه‌سازان شده است. این در شرایطی است که نوبت تخصیص ارز و روند طولانی که هم‌اکنون در این پروسه شکل گرفته، تولید را تحت‌تاثیر خود قرار داده است.» در همین حال، یک نظرسنجی (سرانگشتی و غیرعلمی) از ۲۰ بنگاه تولیدی در گوشه و کنار کشور، نشان داد که هیچ یک از آنها تاکنون موفق به رسیدن به اول صف و دریافت یورو یا دلار به نرخ اعلام‌‌شده نشده‌اند.

به اعتقاد فعالان اقتصادی، یک دلیل پیدایش صف‌های طولانی می‌تواند این باشد که «دولت در شرایط کنونی تفاوتی برای تخصیص ارز به تولید‌کنندگان یا وارد‌کنندگان محصولات لاکچری قائل نشده است.» و به گفته رئیس انجمن قطعه‌سازان «هم‌اکنون صف طولانی برای ارز ۴۲۰۰ تومانی در بانک مرکزی شکل گرفته که اولویتی برای تخصیص آن در نظر گرفته نشده که همین امر بسیاری از واحدهای تولیدی را با مشکلاتی همراه کرده است.»

اما اگر به راستی در تخصیص ارز برای واردات، اولویت‌بندی صورت نگرفته باشد، آن‌گاه این سوال مطرح می‌شود که ارزهای مورد اشاره رئیس بانک مرکزی به کدام دسته از فعالان اقتصادی تعلق گرفته است؟ این سوال مهمی است، به‌ویژه در کشور ما که به گفته معاون مرکز پژوهش‌های مجلس، «در این قبیل موارد، منابع محدود به کسانی تعلق می‌گیرد که به مرکز قدرت نزدیک‌تر هستند.» و البته می‌دانیم که اکثریت بزرگ بنگاه‌های تولیدی بخش خصوصی واقعی به مرکز قدرت نزدیک نیستند.

این مساله به‌ویژه برای واحدهای تولیدی کوچک و متوسط به معضل فلج‌کننده‌ای بدل شده است. چگونه بنگاهی که برای یک یا چند قطعه کلیدی برای ماشین‌آلاتش نیاز به وارد کردن آنها دارد، می‌تواند امیدوار به رسیدن به اول صف باشد؟ آن هم صفی که در آن کارگزاران بنگاه‌های بزرگ دولتی و خصولتی و نزدیکان به «مرکز قدرت» از مدت‌ها پیش جای خود را رزرو کرده‌اند؟ در هر حال می‌دانیم که واحدهای کوچک و متوسط از این بابت به شدت تحت فشارند و راهی برای دستیابی به ارز دولتی ندارند. واردات با ارز «آزاد» نیز برای آنها مقدور نیست؛ زیرا این کار قاچاق محسوب می‌شود.

 بهترین راه برای برطرف شدن تناقض میان سخنان مسوولان بانک مرکزی و واقعیت‌های بازار، شفاف‌سازی مسوولان تصمیم‌گیرنده در مورد بنگاه‌های دریافت‌کننده ارز با نرخ‌های جدید برای واردات است. چه مقدار از ارزهای تخصیص داده شده به بنگاه‌های تولیدی رسیده است؟ چه درصدی از این بنگاه‌های خوش‌اقبال، دولتی یا خصولتی بوده‌اند و چه مقدار نصیب بخش خصوصی واقعی شده است؟ چه کسانی و برای واردات چه کالاهایی، توانسته‌اند خود را به اول صف برسانند و از ارز رسمی برخوردار شوند؟

کشور ما در شرایط خطیری به‌سر می‌برد. تهدید تحریم‌های سنگین‌تر، در شرایطی که حتی بدون تشدید تحریم‌ها نیز اقتصاد کشور حال و روز خوبی ندارد، جو بازار را ملتهب ساخته و به نگرانی فعالان اقتصادی دامن زده است. در این شرایط، ذخایر ارزی موجود، پشتوانه ارزشمندی است که باید قدر آن را دانست و به شیوه‌ای معقول و مدبرانه از آن استفاده کرد. مبادا ارزها بدون اولویت‌بندی و میان متقاضیانی که تنها نقطه قوتشان «نزدیکی به مراکز قدرت» است، توزیع شده باشد و بنگاه‌های تولیدی بخش خصوصی واقعی، به‌ویژه کوچک و متوسط‌ها، به‌دلیل کمبود مواد اولیه ناگزیر از کاهش تولید یا حتی توقف فعالیت خود شوند. اگر به راستی چنین باشد، اقتصاد کشور تاوان سنگینی از این بابت خواهد پرداخت.

دکتر فرخ قبادی


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۷/۰۳/۰۲ توسط احمد عاقلي

برای سلامتی خودتان، افطار را  با این ماده شروع کنید

 

برای سلامتی خودتان، افطار را با این ماده شروع کنید

برای آنکه سلامتی بدنتان را در طول ماه رمضان حفظ کنید این ماده را در افطار بخورید

ماه رمضان ماه مهمانی خداست که آداب و رسوم خاص خودش را دارد.در ماه رمضان نکاتی را باید بدانیم و به آن عمل کنیم تا سلامتی بدن را تضمین نماییم.یکی از نکات مهم در ماه رمضان شروع افطار و لب به غذا گشودن با مواد مقوی و توصیه شده است که در ادامه این مطلب از الودکتر به شما توصیه داده ایم.

  افطار و سحری خوردن

 و سحری از سنت های ماه مبارک رمضان محسوب شده، تا جایی که در شریعت اسلام از «صوم وصال»؛ یعنی روزه ای که بدون خوردن افطار و سحری به روزه روز بعد متصل شود، نهی شده است.

شیخ مفید در کتاب مقنعه می فرماید: از آل محمد (علیهم السلام) روایت شده است که «سحرى» خوردن مستحب است و لو با یک شربت از آب. سپس می فرماید: روایت شده که بهترین غذاى سحر «خرما» و «قاووت» است؛ زیرا رسول خدا در «سحرها» از آن میل می کرد.

در کتاب سنن النبى (صلی الله علیه واله) روایاتی در سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله) در باب افطار و سحری ذکر شده است که آن حضرت (صلی الله علیه واله) وقتى مى‏خواست افطار کند، با حلوا، شیرینى، رطب، خرما، شیر، نان خیس شده و... افطار مى‏کرد و اگر هیچ کدام نبود با آب خنک افطار مى‏نمود.

نکته مهم

نکته مهم در تناول افطار و سحری، حلال بودن آن است. در تفسیر روح البیان از بعضی از بزرگان نقل شده است که: "افطار بر لقمه حلال در نزد من از قیام شب و روز محبوب تر است و حرام است بر خورشید توحید که بر قلب بنده ای بتابد که در اندرونش لقمه حرام جای گرفته است. پس بر روزه دار لازم است که از غذای حرام اجتناب نماید؛ زیرا آن سمّ مهلک دین و سنت است

افطار با رطب یا خرما + آب

افطار کردن با خرما سنت است و بهتر است تا شام چیز دیگری میل نشود. اما اگر خواستید چیز دیگری مصرف کنید بهتر است از شیرینی جات طبیعی مصرف کنید، مثل عسل به صورت شربت یا انگور و کشمش یا میوه های شیرین دیگر.آبی که هنگام افطار می نوشید بهتر است نه زیاد گرم باشد و نه زیاد سرد باشد (معتدل)سعی شود افطار و شام با هم مصرف نشود حداقل نیم ساعت بعد از افطار شام مصرف شود.در افطار لبنیات مثل (دوغ و ماست) مصرف نشود زیرا بسیار سرد است و برای مغز مضر بوده و چه بسا احساس کسالت به انسان دست دهد.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۲/۲۸ توسط احمد عاقلي

هرگز در هنگام سحر این نوشیدنی را نخورید!

 

 هرگز در هنگام سحر این نوشیدنی را نخورید!

 

در ایام ماه مبارک رمضان رعایت نکات تغذیه ای بسیار ضروری می باشد تا در طول روز و در هنگام روزه داری احساس تشنگی و گرسنگی نکنید. یکی از نکاتی که باید به آن توجه کرد این است بدانید کدام نوشیدنی ها در ماه رمضان را در کدام وعده ی غذایی بخورید و از کدام نوشیدنی استفاده نکنید. در ادامه ی این مقاله لیستی از توشیدنی ها فراهم کرده ایم که هرگز در هنگام سحر این نوشیدنی را نخورید!

مصرف این نوشیدنی در هنگام سحر ممنوع!

محمد علی انوشه متخصص تغذیه درباره نوشیدنی ها در ماه رمضان گفت: بهترین نوشیدنی ها در ایام ماه رمضان ، نوشیدنی های طبیعی است که فاقد مواد نگهدارنده هستند. 

وی اذعان داشت: در هنگام سحر نوشیدن شربت هایی از قبیل : شربت عسل،خاکشیر و سکنجبین را نیم ساعت قبل از غدا میل کنند. همچنین نوشیدن گلاب و آبلیمو به همراه شربت ها تا درصد قابل توجهی تشنگی را کنترل می‌کند.

وی افزود: استفاده از یخ در نوشیدنی ها توصیه نمی‌شود زیرا موجب وارد کردن ضرر هایی به دستگاه گوارشی می شود.و همچنین چای، قهوه و کاکائو به علت دارا بودن کافئین و خاصیت ادرار آوری در هنگام سحر توصیه نمی شود زیرا مقادیر زیادی از آب بدن را از بین می برد.

وی با اشاره به اینکه ممکن در فصل گرما مقادیر زیادی از آب بدن را از دست بدهیم پیشنهاد کرد: بهتر است از خاکشیر و تخم شربتی به هنگام سحر استفاده شود زیرا خاصیت نگهداری آب را در خود دارند و از ایجاد تشنگی جلوگیری می کنند. دربین عرقیات سنتی، فقط کاسنی خاصیت خنک کنندگی بدن را دارد، از این رو پیشنهاد می شود نوشیدنی های مخصوص ماه رمضان مانند خاکشیر را با کمی کاسنی و گلاب مخلوط و سپس استفاده کرد.

وی در ادامه افزود: به هنگام افطار بهتر است از چای کم رنگ و یا آب ولرم استفاده شود.و از مصرف نوشیدنی ها یبسیار سرد به هنگام افطار حتما خودداری شود.

وی در پایان افزود: از نوشیدن آب میوه ها و شربت های بسیار شیرین خوداری کنند زیرا باعث ایجاد تشنگی در طول روز خواهد شد و توصیه می شود نونشیدنی ها را با شیرینی متعادل میل کنند.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۲/۲۸ توسط احمد عاقلي

 

پرواز اولین حشره رباتیک توسط محققان دانشگاه واشنگتن

 

مینی پهپادها ریزتر می‌شوند و آنچه می‌بینید اولین ربات پرنده است که توسط محققان دانشگاه واشنگتن در ابعاد حشره به پرواز درآمده است.

 

به گزارش خبرآنلاین، رُبوفلای/ RoboFly در سایز یک حشره در نمایشگاه بین‌المللی رباتیک در بریسبان به معرض نمایش درآمده است.

«سایر فولر» و همکاران برای نمایش حشره رباتیک خود با سه چالش روبرو بودند: اول ساخت روتور و پروانه در مقیاس کوچک بود. دوم ساخت موتور کوچک تا جایی که با قدرت بتواند پرواز کند. سوم بهترین باتری سنگین‌ترین است اما آن‌ها باید یک باتری کوچک و درعین‌حال قدرتمند می‌ساختند تا توانایی پرواز را داشته باشد.

دکتر فولر در سال 2013 بخشی از یک تیم علمی در هاروارد بود که توانستند حشره رباتیک 80 میلی‌گرمی بسازند(نمونه اولیه حشره در 5 سال پیش). سپس با توسعه پروژه، نمونه بعدی در یک ثانیه 120 بار بال‌های خود را بر هم زد تا بتواند پرواز یک حشره واقعی را شبیه‌سازی کند. آن‌ها از سرامیک فیزوالکتریک برای جریان الکتریسیته بهره بردند و حالا حشره با پرتو لیزری انرژی می‌گیرد. ارسال سیگنال به‌صورت بی‌سیم تکامل یافت و دکتر مولر با همکاران جدید خود در دانشگاه واشنگتن بر سایر مشکلات پروژه فائق آمده و سلول خورشیدی 8 میلی‌متری را روی حشره رباتیک سوار کردند و نام آن را ربوفلای گذاشتند.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۲/۲۷ توسط احمد عاقلي
از خودمحوری و خودخواهی‌ها خارج شویم/ در ایران گردش قدرت نداریم؛ 4 هزار نفر داریم که ثابت اند/ حاکمیت نباید صاحب قدرت اقتصادی باشد

محمود سریع القلم:

از خودمحوری و خودخواهی‌ها خارج شویم

در ایران گردش قدرت نداریم؛ 4 هزار نفر داریم که ثابت اند

 

یک عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: کشوری که تولید نکند و نتواند در بازار بین الملل سهمی برای اقتصاد خود بگیرد، نمی تواند دنبال آزادی سیاسی برود.

به گزارش عصر ایران به نقل از ایسنا محمود سریع القلم در همایش هم اندیشی و بررسی نقش تشکل ها در توسعه اقتصادی استان کرمان اظهار کرد: اتفاق مهمی که دو دهه است در دنیا افتاده، این است که کاریزما از بین رفته اما این امر هنوز وارد ایران نشده و ایران هنوز کشور افراد است نه سیستم ها.

وی با بیان این‌که «در دنیای امروز توانایی‌ها و مهارت‌های فرد مهم است و کاریزما در این دنیا هیچ جایگاهی ندارد» تصریح کرد: ما و ژاپن دو کشوری هستیم که از ۱۶۰ سال قبل ازخارج از جهان غرب وارد دوره مدرنیته شدیم اما انتخاب و گزینش ما از متون توسعه و مدرنیته بسیار متفاوت است. ما اول سراغ آزادی سیاسی رفتیم و ژاپنی ها سراغ سیستم و تشکل رفتند.

وی با تاکید بر این‌که «معتقدم بنیان توسعه در نظام تولید یک کشور است و فونداسیون ساختمان توسعه، نظام اقتصادی است»، گفت: در ۱۱۰ سال گذشته ایران یک هزار و ۵۰۰ میلیارد دلار نفت فروخته و ژاپن یکصد و ۷۰ هزار میلیارد دلار درآمد داشته است.

این نظریه پرداز توسعه افزود: در فهم توسعه و اولویت‌بندی‌های توسعه در ۱۶۰ سال قبل دقیق نبودیم و اولویت خود را موضوعی تلقی کردیم که در مباحث توسعه، نتیجه توسعه تلقی می‌شود.

وی با بیان این‌که «کشوری که تولید نکند و نتواند در بازار بین‌الملل سهمی برای اقتصاد خود بگیرد، نمی‌تواند دنبال آزادی سیاسی برود» ادامه داد: ما ایرانی ها در هنر، فلسفه، پزشکی و ... در بین ملت‌ها جایگاه بسیار بالایی داریم اما در این‌که حکمرانی یک امر تخصصی است، جایگاه خوبی نداریم.

وی درباره چرایی عدم موفقیت تشکل‌ها در ایران بیان کرد: حاکمیت هایی در یک قرن داشتیم که به تشکل جامعه اعتقادی نداشتند و فرهنگ تشکل در جامعه ما ضعیف بوده است. اگر بخواهیم در کشوری به سمت سالم‌سازی نظام اجتماعی حرکت کنیم، باید قدرت سیاسی از قدرت اقتصادی جدا شود.پیشرفت اقتصادی اصول دارد و در کشوری که حاکمیت مالک اقتصاد است، نباید منتظر توسعه باشیم.

سریع القلم اظهار کرد: مسئله دیگر این است که حوزه تفکر باید حوزه آمار و ارقامِ درست باشد و با حدس و گمان نمی‌شود کار کرد؛ لذا یکی از دلایل عدم موفقیت در سیاست خارجی این است که تحلیل ما از وقایع جهان براساس آمار و ارقام نیست. شناخت نادقیق ما در سیاستگذاری‌ها بسیار اثر دارد و هرچه به سمت حدس و تصورات برویم، به همان درجه در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری مشکل خواهیم داشت و هرچه به سمت آمار، پژوهش و ارقام دقیق برویم، موفق خواهیم شد.

وی گفت: برای سالم‌سازی نظام اجتماعی، حاکمیت نه تنها نباید صاحب قدرت اقتصادی باشد، بلکه باید میانجی باشد، باید سیاست‌هایی طراحی کند که با همه مردم جامعه کار کند و نگاهی به تمام اقشار و جریان های اجتماعی داشته باشد. تمرکززدایی از مسوولیت‌ها، ایجاد توازن میان جریان ها و وجود رسانه های نقاد و مستقل در زمینه سالم سازی نظام اجتماعی نیاز است و بهترین روش مبارزه با فساد مالی در دنیا، آزادی رسانه‌هاست.

وی در ادامه عنوان کرد: در ایران طی یک قرن اخیر جامعه بزرگ‌تر از دولت نشده و دولت و حاکمیت خیلی بزرگ‌تر از جامعه است و جامعه نقش کلیدی در تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری ندارد. توسعه، تک شخصیتی است و افکار روشن و مشخص می‌خواهد و ما نیازمندیم فرهنگی ایجاد کنیم که افراد شخصیت خود را نشان بدهند و یک شخصیتی شدن شهروندان از ملزومات سالم‌سازی یک نظام اجتماعی است.

عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی گفت: مهمترین مشکل سیاسی در توسعه ایران عدم گردش قدرت در ایران است و حدود ۴ هزار نفر داریم که ثابت هستند. مهمترین مشکل فکری عدم توسعه ایران فقدان قرارداد اجتماعی است و هر هشت سال یک بار تعریف‌مان از عدالت، آزادی، بخش خصوصی و ... را عوض می‌کنیم.

وی با اشاره به این‌که «کار بین‌المللی ضرورت پیدا نکرده است» عنوان کرد: توسعه یافتگی نیاز به ارتباطات جهانی دارد و کار با شبکه جهانی موجب رشد می‌شود و نداشتن ارتباطات جهانی ضد توسعه است.

وی اظهار کرد: کشوری که تولید ثروت نکند، نمی‌تواند هویت خود را حفظ کند و ریشه تولید ثروت در بخش خصوصی هر کشور است و این تجربه جهانی است. یکسان‌ازی ضد توسعه است و در این صورت افراد نمی‌توانند خلاقیت خود را بروز بدهند.

سریع القلم در بخش دیگری از سخنانش گفت: از مهمترین موانع آزادی در کشور، کنترل اقتصادی حاکمیت است و این‌که مردم از ترس معاش حرف نزنند.

وی با بیان این‌که «بخش خصوصی مبنای آزادی بشر است»، گفت: بخش خصوصی در سالم سازی نظام اجتماعی اهمیت زیادی دارد زیرا فهم زمان، سود و زیان، ثبات، بهره وری و کارآمدی و ارتباطات بین المللی ریشه در بخش خصوصی دارد.

وی با تاکید بر این‌که «دانش و آگاهی، اجماع، فرهنگ جدید شهروندی و تعامل بین‌المللی از جمله راهکارها برای تقویت تشکل‌ها هستند» افزود: بخشی از علت‌های این‌که تشکل‌ها ضعیف هستند، بخشی به حاکمیت بر می‌گردد و بخش دیگر مربوط به این است که ما در ناخودآگاهمان منتظر هستیم، حاکمیت کاری بکند. وقتی جامعه رشد کند، حاکمیت مجبور می‌شود به سمت جامعه آمده و تصمیمات خود را عوض کند.

این استاد دانشگاه با بیان این‌که «ریشه کار جمعی در کارآمدی است»، افزود: اگر از افراد بیرون آمده و سیستم درست کنیم، موفق می شویم. اگر می‌خواهیم توسعه پیدا کنیم، باید یک اتفاق در جامعه ما بیفتد و این است که از فرد به طرف جمع و سازمان حرکت کنیم. باید از اُبهت فرد به توانایی فرد حرکت کنیم و ظرفیت های فکری فرد اهمیت داشته باشد.

وی با تاکید بر لزوم تبعیت از قانون، آیین‌نامه و قواعد، گفت: باید به سازمان وفادار بود و قائل شدن به فکر و تخصص، جلگیری از یکسان سازی، ایجاد و فرآیند اجماع سازی، پذیرفتن تغییر، مسوولیت پذیری، تعاملات بین المللی از جمله رهکارهاست و باید به سمت تشکل و شبکه‌سازی حرکت کرده و از خودمحوری و خودخواهی‌ها خارج شویم.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۲/۲۷ توسط احمد عاقلي

index.jpg

تبریز شهر موزه ها

 

 

شهریارنیوز: تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی را می توان شهر موزه های ایران دانست؛ شهری که به تنهایی ١٤ موزه متنوع دارد. تبریز با داشتن پنج بار تجربه پایتخت بودن در سلسله های مختلف، آثار و بناهای تاریخی و موزه های غنی فراوانی دارد که هرکدام گوشه ای از تاریخ این بخش از سرزمین ایران را به نمایش گذاشته اند.

کهن شهر تبریز تا دهه گذشته موزه های محدودی در خود جای داده بود؛ اما به لطف وجود مجموعه داران علاقه مند و منحصربه فرد، آثار قدیمی بسیاری جمع آوری و برای راه اندازی موزه های جدید اهدا شده است.

جالب آنکه برخلاف فرهنگ رایج میان کلکسیونرهای نقاط دیگر جهان، مجموعه داران تبریزی نگاهی معنوی به آثار جمع آوری شده دارند و اغلب، آثار جمع آوری شده را برای ایجاد موزه های عمومی و تخصصی به طور رایگان در اختیار نهادهایی مانند میراث فرهنگی یا شهرداری قرار می دهند و حاصل آن راه اندازی موزه هایی است که به طور مختصر به تشریح آنها می پردازیم:

موزه آذربایجان 

تاریخچه ایجاد موزه شهر تبریز با عنوان «موزه آذربایجان»، به حدود ٥٧ سال قبل بازمی گردد و این موزه یکی از مهم ترین و قدیمی ترین موزه های کشور محسوب می شود. ساختمان این موزه که در مرکز شهر تبریز قرار دارد، براساس نقشه تنظیمی «آندره گدار»، باستان شناس و معمار معروف فرانسوی، ساخته شده است.

تا زمان گشایش رسمی این موزه، از دبیرستان نجات سابق تبریز به عنوان محل موقت نمایش اشیای تاریخی و باستانی استفاده می شد. موزه آذربایجان 12 هزار اشیای فرهنگی و هنری و بیش از دو هزارو 300 قطعه ثبت شده تاریخی دارد و از این نظر در جمع گنجینه های مهم و باارزش کشور جای گرفته است.

این موزه از سه تالار مجزا در سه طبقه تشکیل شده است؛ طبقه زیرزمین به نمایشگاه دائمی آثار هنری اختصاص یافته و در طبقه همکف، تمدن های پیش از اسلام، از هزاره پنجم قبل از میلاد تا دوران ساسانی به نمایش گذاشته شده است. طبقه فوقانی موزه نیز باستان شناسی ایران در دوران اسلامی را تا پایان عصر قاجار در خود جای داده است.

تالار سکه و مهرهای شاهان و فرمانروایان تاریخ ایران نیز در همین طبقه قرار دارد و آثاری از هزاره سوم قبل از میلاد تا دوران قاجار در آنها به چشم می خورد. از آثار بی نظیر و ارزشمند موجود در این دوره می توان به موبند طلایی متعلق به هزاره نخست قبل از میلاد، جام طلای دوره هخامنشی، بشقاب های زرین و سیمین دوره ساسانی، قفل رمزی مربوط به اواخر قرن ششم هجری و مجموعه ای از چینی های دوران صفویه، اشاره کرد.

خانه مشروطه 

ساختمان این موزه از زیباترین خانه های تاریخی تبریز است. بنای تاریخی خانه مشروطه با معماری دوره قاجار در محله قدیمی راسته کوچه قرار گرفته است و مالک نخستین آن «حاج مهدی کوزه کنانی» بود. این خانه در جنگ های 11 ماهه تبریز علیه نیروهای دولتی، که منجر به پیروزی مشروطه خواهان شد، ستاد فرماندهی و عملیات آزادی خواهان به شمار می رفت.

موزه مشروطیت در فضایی به مساحت هزارو 300 مترمربع در سال 1354 در فهرست آثار ملی ثبت شده است. در این موزه تمامی آثار و مدارک مربوط به مبارزات دوران مشروطیت شامل لوازم شخصی سران انقلاب مشروطه همچون ستارخان، اسناد، فرمان ها و دست نوشته های مشروطه خواهان و نیز نیروهای دولتی در آن دوران، مطبوعات آزادی خواه دوران مشروطه و بسیاری آثار دیگر، نگهداری می شود.

موزه قرآن کریم و کتابت 

بنای مسجد شاه طهماسب صفوی، معروف به مسجد صاحب الامر تبریز مکانی است که از آن به عنوان موزه قرآن کریم و کتابت یاد می شود. با توجه به قداست این بنا و به دنبال بازسازی و انجام تغییرات لازم در آن، مسجد صاحب الامر به موزه قرآن کریم و کتابت تبدیل شد. در این موزه مجموعه نفیسی از نسخ قرآن مجید مربوط به ادوار مختلف تاریخ و قطعات زیبایی از آثار خوش نویسان بنام ایران به نمایش گذاشته شده است.

علاوه براین، نسخ خطی، انواع قلمدان های مینیاتوری، ظروف چینی و سفالی مزین به آیات قرآنی و دیگر آثار و تصاویر بزرگان دینی نیز در این موزه نگهداری می شوند. از ارزشمندترین اشیای موجود در موزه قرآن کریم و کتابت تبریز، یک صفحه از قرآن کریم منسوب به دست خط مبارک حضرت امام رضا(ع) است که بر تکه ای از پوست آهو نوشته شده است. کتیبه سنگی خط میخی دوره ایلامی، کوچک ترین قرآن خطی مطلا که بدون استفاده از ذره بین نمی توان آن را خواند، جام شفابخش و لباس قسم منقوش به کل آیات قرآن کریم، از دیگر آثار موجود در این مجموعه اند.

موزه سنجش 

ساختمان موزه سنجش مربوط به دوران قاجار در محله تاریخی مقصودیه تبریز قرار دارد. این بنای بسیار زیبا در سال های اخیر از سوی سازمان میراث فرهنگی بازسازی شده است و از آن به عنوان موزه سنجش استفاده می شود. در این موزه انواع ابزار و ادوات مقیاس سنجش وزن، زمان، فاصله و مکان که بشر در طول تاریخ از آنها استفاده می کرده است، نگهداری می شود.

دوربین ها و تلسکوپ های اولیه نیز در این موزه به نمایش گذاشته شده اند. انواع ساعت های قدیمی و هنری ساخت کشورهای اروپایی، ترازوهای قدیمی، از جمله نخستین ترازوی بیمارستانی سنجش وزن نوزاد و سایر ابزارهای سنجش قدیمی، دیگر اشیایی است که در قسمت های مختلف موزه سنجش جای گرفته اند.

موزه قاجار تبریز 

این موزه در عمارت امیرنظام گروسی محله ششگلان تبریز جای گرفته است. عمارت مذکور در زمان ناصرالدین شاه بنا شده است و در طول حکومت شاهان قاجار، والیان آذربایجان همچون امیرنظام گروسی، قائم مقام فراهانی و امیرکبیر در آن سکونت داشته اند. این خانه در سال 1370 خریداری شد و پس از بازسازی در سال 1385، به عنوان موزه قاجار به بهره برداری رسید.

موزه قاجار با زیربنایی بالغ بر هزارو 500 مترمربع و 11 تالار بزرگ مجموعه ای از آثار و اشیای تاریخی رجال، بزرگان، شاهان و شاهزادگان دوره قاجار را در خود جای داده است. ازآنجاکه شهر تبریز در طول 130 سال حکومت قاجار به عنوان سومین شهر مهم کشور و محل ولایت عهدی ایران به شمار می رفت، آثار و اشیای مهم و ارزشمندی از این عصر درباره شهر تبریز به جای مانده است که به مرور زمان، خریداری و به این مجموعه منتقل می شوند.

موزه و نمایشگاه زنده سفال 

موزه زنده سفال تبریز از دیگر گنجینه های تاریخی این شهر محسوب می شود که در خیابان دارایی جدید (محله شکلی) جای گرفته است. موزه سفال از پنج بخش تشکیل شده است نمایشگاهی دائمی از آثار استادان برجسته سفالگری همچون عباس و احمد قابچی، استاد فریده تطهیری مقدم و نیز دیگر هنرمندان سفالگر با خاک سفید است. علت برگزیدن نام «موزه زنده» برای این مجموعه این است که در این مکان به عنوان مرکز هنر سفالگری تبریز، همچنان تمامی مراحل ساخت آثار هنری سفال به صورت زنده به نمایش گذاشته می شود.

موزه عصر آهن 

سایت موزه عصر آهن تبریز، محوطه ای باستانی شامل گورستان و آثار سفالی مربوط به عصر آهن است که در شمال مسجد کبود تبریز واقع شده است. آثار این موزه در سال 1376 همراه با 38 گور در پی حفاری های صورت گرفته برای احداث یک پاساژ به صورت اتفاقی یافت شد.

اکثر اجساد در سنین پایین بوده اند، گور نوزادان به صورت ساده بوده و گور نوجوانان در سازه های مربعی با دو ظرف سفالی همراه است. کودکان با اسباب بازی های شان دفن شده اند و زن ها با جواهرات و مردها با ابزار جنگی شان. در کنار بعضی اجساد، ظروف سفالی و اثرات غذا یافت شده است که اعتقاد آنان به آیین مهرپرستی را تأیید می کند.

سنگ چینی دور اجساد، نمادی از دیواره رحم است و اجساد به حالت جنینی یا چمباته ای دفن شده اند که جهت بدن و صورت شان تأییدی بر مهرپرست بودن آنهاست.

این سایت از خرداد ٨٦ آغازبه کار کرد. شهرداری تبریز نیز با خرید خانه های قدیمی و حمایت از مجموعه داران، برای راه اندازی موزه های تخصصی و جدید در این کلان شهر اقدام کرده است. موزه شهر، موزه استاد شهریار، موزه فوتبال و موزه کفش، از جمله مجموعه هایی هستند که شهرداری تبریز راه اندازی کرده است.

موزه شهر 

«موزه شهر»، نام مجموعه ای است که در طبقه زیرزمین کاخ شهرداری تبریز واقع شده است. این موزه که به عنوان نخستین و تنها موزه تاریخ شهرداری های ایران راه اندازی شده است، پس از موزه های کشور چین، در ردیف اولین موزه های شهرداری های جهان نیز قرار دارد.

این موزه، در سال 1386 و هم زمان با صدمین سالگرد تأسیس نخستین بلدیه (شهرداری) ایران در تبریز در فضایی به وسعت 800 متر مربع و با هزینه یک میلیاردو صدمیلیون ریال راه اندازی شده است. موزه شهر تبریز، شامل تالارهای مختلفی همچون تالار دوربین های قدیمی، فانوس های قدیمی، تالار دفاع مقدس، چاپ و نشر، فرش، هنرهای معاصر، خط و خوشنویسی، کفش، سکه و اسکناس، تالار حکمت و چندین تالار دیگر است.

موزه ادبی استاد شهریار 

موزه ادبی استاد شهریار، یادگاری به جا مانده از ستاره پرفروغ شعر و ادب ایران، استاد محمدحسین شهریار است که در محله مقصودیه از دیگر محلات قدیمی تبریز قرار دارد. بنای این موزه سال ها محل زندگی و تراوشات ذهنی استاد شهریار بوده است و گرچه از نظر معماری ویژگی خاصی ندارد، اما از لحاظ معنوی مکانی ارزشمند در تاریخ ادبیات کشور محسوب می شود.

شهرداری تبریز این خانه را در سال های پس از وفات استاد خریداری کرد و هم اکنون زیر نظر این نهاد اداره می شود. منزل استاد شهریار در زیربنایی بالغ بر 250 متر و مساحتی حدود 241 متر در دو طبقه ساخته شده است. بیش از 500 قطعه از آثار و نیز وسایل شخصی شهریار، شامل: کتاب، دست خط و انواع یادبودها و هدایای داخلی و خارجی به همراه لوازم زندگی این گوهر تابناک ادبیات و شعر ترکی و فارسی، در این موزه به نمایش گذاشته شده است.

موزه فوتبال آذربایجان 

این موزه، نخستین موزه تخصصی فوتبال در ایران است که شهرداری منطقه شش در دی ماه 1393 در شهر تبریز راه اندازی کرد. در این موزه تصاویری قدیمی از فوتبال تبریز و آذربایجان به همراه کاپ ها، مدال ها، پیراهن و لباس ورزشی قهرمانان آذربایجان در بازه زمانی 1300 تا 1393، به نمایش گذاشته شده است.

این موزه حاصل دو دهه تلاش آقای ایوب نیکنام لاله، محقق و پژوهشگر تاریخ آذربایجان بوده، که درباره تاریخ فوتبال تبریز تحقیق کرده و اخیرا نیز کتابی منتشر کرده است. مجموعه حاضر، نتیجه جمع آوری سوابق، اسناد، اشیا و تصاویر تاریخ صدساله فوتبال آذربایجان است که در فضایی به وسعت ٤٠٠ مترمربع زیربنا تأسیس شده است و مجموعه ای شامل ١٧٠ قطعه از تصاویر قدیمی، ٢١٨ برگ اسناد تاریخی و بیش از ٢٢٠ قطعه اشیای مربوط به گذشته فوتبال تبریز را در بر می گیرد.

موزه کفش 

نخستین موزه کفش کشور با داشتن آثاری مربوط به پنج هزارو 500 سال قبل، چندی پیش در تبریز افتتاح شد. هدف از افتتاح این موزه معرفی ارزش و اهمیت صنعت کفش در شهر تبریز عنوان شده است؛ چراکه این صنعت قدمتی دیرینه در تبریز دارد و کیفیت و زیبایی کفش چرم این شهر صاحب شهرتی جهانی است.

اشیای موجود در این موزه از انواع کفش های سنتی موجود در کشور جمع آوری شده اند و در قسمتی دیگر از موزه تجهیزات و وسیله های ساخت کفش به نمایش گذاشته شده است و بخشی از آن به مجموعه شخصی خانم شعله خیابانی، نواده شیخ محمد خیابانی اختصاص دارد.

گفتنی است در موزه کفش تبریز 200 جفت کفش از دوره های مختلف تاریخی و انواع کفش های اقوام، همچون نمونه مشابه اولین کفش چرم در دنیا با پنج هزارو 500 سال قدمت وجود دارد که از روستای «بیرق» در توابع تبریز به دست آمده است.

کاخ موزه فرش تبریز 

فرش تبریز عمری به درازای تاریخ، هنر و فرهنگ ایرانی دارد و شناخت جهانیان از قالی تبریز و ستودن آن ناشی از تلاش و شوریدگی مردمانی است که ذوق هنری را با جاذبه های پررمزوراز هنر ملی درآمیختند.

براین اساس راه اندازی موزه فرش به یکی از اولویت های مسئولان میراث فرهنگی و نیز شهرداری تبریز تبدیل شده بود. شهرداری تبریز یکی از بخش های موزه شهر را به تالار فرش اختصاص داده اما با توجه به شأن فرهنگی والایی که مسجد کبود و موزه آذربایجان دارد احداث موزه فرش در اراضی اطراف این بنای گران قدر آغاز شده است. ساخت کاخ موزه فرش تبریز از سال ٨٨ آغاز شده و مساحتی برابر سه هزارو ٤٠٠ مترمربع را دربر می گیرد و با چهار طبقه تالار و سه طبقه اداری و فرهنگی، برای نمایش انواع قالی های دست بافت و گلیم آذربایجان مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

موزه ارامنه آذربایجان 

خلیفه گری ارامنه آذربایجان در سال ١٣٤٥ شمسی در کنار کلیسای مریم مقدس، واقع در خیابان شریعتی تبریز، موزه ای به نام «موزه کلیساهای خلیفه گری ارامنه آذربایجان» تأسیس کرد. در این موزه آثار فرهنگی نفیس از قبیل کتب خطی، طومارها، فرمان ها، نشان ها، تابلوهای نقاشی، سکه ها، نگین ها، سلاح ها، عصاها، ظروف نقره ای، مسی، سفالی، چینی، بلورجات، زیورآلات، پارچه های ترمه و زری و مجسمه ها و آثار چوبی منبت و خاتم کاری نگهداری می شود.

بعضی از اشیای این موزه از این نظر که با تاریخ و فرهنگ ارامنه پیوند می خورد، برای ارامنه از اهمیت زیادی برخوردار است؛ ازجمله صندلی منبت کاری که در سال ١٧٢٨ میلادی در ارمنستان برای اسقف اعظم کلیسای «آختامار» واقع در دریاچه وان، ساخته شد و در حوادث سال های ١٨٩٥ میلادی همراه عصای اسقف اعظم و ناقوس سوراخ سوراخ کلیسای مذکور به خلیفه گری تبریز منتقل شد.

تاریخ ساخت این عصا سال ١٨٢٥ میلادی و تاریخ ساخت ناقوس ١٨٣١ میلادی است. تاج ها، نشان ها و صلیب های متعددی نیز در دوران وقوع این حوادث به تبریز انتقال یافت. شمعدان های بزرگ کلیساهای سن استپانوس و سن طاطاوس و زنگ بزرگ و در خاتم این کلیسا نیز به همین ترتیب به تبریز منتقل شد. این موزه درحال حاضر تعطیل است.

موزه حیات وحش آذربایجان 

موزه تاریخ طبیعی وابسته به سازمان محیط زیست آذربایجان شرقی، در خیابان آزادی واقع است. این موزه در بر گیرنده پیکره های تاکسیدرمی (جانوران و حیوانات گوناگون منطقه آذربایجان) است که به صورت علمی آرایش شده و در ویترین های مخصوص به نمایش درآمده اند. این موزه از معدود موزه های موجود از این نوع در کشور محسوب می شود و از جاذبه های توریستی استان به شمار می آید.

به غیر از ١٤ موزه تبریز در دیگر شهرهای این استان هم هفت موزه دیگر وجود دارد، از این تعداد دو موزه در مراغه قرار دارد. شهرهای خداآفرین، خامنه، سراب، بناب و اهر نیز هرکدام یک موزه تخصصی دارند.

در این میان قرار است با افتتاح چند موزه جدید، بر شمار گنجینه های تاریخی آذربایجان شرقی افزوده شود.

این موزه ها به این شرح هستند: موزه ایلخانی مراغه، موزه سنگ نگاره های مراغه، موزه هدایای خامنه، موزه مردم شناسی جنوب سهند، موزه خداآفرین، موزه ادب و عرفان اهر و موزه عشایر آذربایجان در شهر سراب.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۲/۲۷ توسط احمد عاقلي
عدم توجه به آموزش‌ و پرورش تلاش‌ها برای توسعه ایران در 100 سال گذشته را بی‌نتیجه گذاشته است

دکتر محسن رنانی:

عدم توجه به آموزش‌ و پرورش تلاش‌ها برای توسعه ایران

در 100 سال گذشته را بی‌نتیجه گذاشته است

 

مقدمه توسعه تربیت انسان‌های توانمند است درصورتی‌که آموزش‌ و پرورش ما به دنبال تربیت انسان‌های دانشمند است و برای تربیت انسان‌های توانمند نیاز به برنامه‌ریزی درازمدت داریم.

محسن رنانی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان با حضور در استودیو الفبا وزارت آموزش و پرورش با تشریح وضعیت کنونی جامعه گفت: تلاش‌های صورت گرفته در 100 سال گذشته جهت توسعه‌یافتگی ایران به دلیل عدم توجه به‌ آموزش‌وپرورش بی‌نتیجه مانده است.

به گزارش عصر ایران به نقل از روابط عمومی وزارت آموزش پرورش، در ادامه سلسله نشست هاي استودیو الفبا، محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان، در برنامه "مهمان آشنا" حضور يافت.

رنانی در ابتدای این برنامه آرزو کرد روزی را شاهد باشیم که اولین تیترهای اخبار کشور مربوط به آموزش‌وپرورش باشد و هرروز یک خبر خوب از آموزش‌وپرورش بشنویم؛ اما در شرایط فعلی اخبار آموزش‌وپرورش در آخر اخبار گفته می‌شود و در آن بیشتر به مشکلات اين حوزه اشاره می‌کند.

رنانی با اشاره به تلاش‌هایی که در 100 سال گذشته در جهت توسعه ایران شده است، اظهار کرد: باوجود همه این تلاش‌ها، هنوز در رتبه‌بندی جهانی همان رتبه‌بندی 50 سال گذشته را داریم و علت این عدم توفیق این است که برای توسعه‌یافتگی به مسائل مختلفی توجه کرده‌ایم، اما به‌نظام آموزشی توجه نداشته‌ایم و در نظام آموزشی ازنظر تكنولوژي و شیوه تعلیم و تربیت مشابه صدسال گذشته عمل می‌کنیم و علی‌رغم تغییر شکل ظاهری مدارس، ابزارهای اصلی آموزشی تغییری نکرده است و سرمایه‌گذاری‌ها برای توسعه‌یافتگی در حوزه‌های مختلف به آموزش‌وپرورش نرسیده است و این مسئله سبب شده محصول خروجی نظام آموزشی کشور برای توسعه و توسعه‌یافتگی مناسب نباشد و نیروی انسانی نتواند سرمایه‌گذاری‌ها را تبدیل به توسعه‌یافتگی کند.

این استاد دانشگاه در ادامه افزود: مقدمه توسعه تربیت انسان‌های توانمند است درصورتی‌که آموزش‌ و پرورش ما به دنبال تربیت انسان‌های دانشمند است و برای تربیت انسان‌های توانمند نیاز به برنامه‌ریزی درازمدت داریم.

وی در تعریف انسان توانمند گفت: انسانی که بتواند در جامعه، محل کار وزندگی با موضوعات مختلف تعامل کند و با شرایط خودش را تطابق دهد و انسانی یک‌بعدی و ناتوان در حوزه‌های مختلف نباشد و علی‌رغم کار وزندگی‌اش در حوزه‌های دیگر جامعه مانند محیط‌زیست و شهروندی مطلوب و مناسب جامعه باشد و اگر نتوانیم چنین انسانی را تربیت کنیم در صورت داشتن بهترین امکانات شاخص‌های یک جامعه توسعه‌یافته را نخواهیم داشت.

رنانی در ادامه به مثال‌هایی در این مورداشاره کرد و گفت: امروزه بیشتر از هر کشوری جاده و ماشین‌های نسبتاً مناسب داریم اما یکی از بالاترین نرخ‌های تصادف‌های رانندگی در دنیا و یا عدم توجه به قوانین را داریم و اگر فرصتی داشته باشیم از قانون عدول می‌کنیم که اختلاس‌های بزرگی که در کشور انجام می‌گیرد نشانه‌ای از وجود عدم تربیت انسان‌های توانمندی است که در همه حوزه‌ها برای جامعه خود مفید باشند و خود را مقید به رعایت قوانین و حقوق جامعه بدانند.

وی با اشاره به اینکه آموزش‌وپرورش در اولویت‌های اصلي سیاستمداران کشور ما نیست، اظهار کرد: براي عدم بی‌توجهی به اين حوزه لازم است سیاستمداران متوجه شوند که قدرت صنعتی، نظامی و توسعه‌یافتگی کشور از آموزش‌وپرورش ناشی می‌شود و مقدمه هر توسعه‌ای نظام آموزشی کشور است.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: مهم‌ترین اولویت در آموزش‌وپرورش کودکان هستند و این اولویت بر هر کار و مسئله دیگری مقدم است و اگر تصمیمی درباره صلاح کودکان گرفته می‌شود، نباید مشمول اتلاف وقت شود و در کوتاه‌ترین زمان ممکن عملياتي شود، در غير اين صورت عمر کودک از دست می‌رود و نمی‌توانیم به زمان ارزشمندی که ازدست‌رفته است برسیم.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۲/۲۱ توسط احمد عاقلي

 

پول‌های بابک زنجانی کجاست؟

 

 در قراردادهای گازی و نفتی شاهد اتفاق‌هایی بودیم که تا سال‌ها پندآموز است

 

عضو هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی معتقد است:

«احمدی‌نژاد بدترین دوران نفت را برای کشور به ارمغان آورد؛ اگرچه از نظر قیمتی، نفت وضعیت خیلی خوبی را داشت.»

 

اصلا نمی‌شود از نفت سخن گفت و یادی از احمدی نژاد نکرد؛ آوردن نام احمدی‌نژاد هم بدون نفت شاید غیرممکن باشد. هرچه باشد، او رییس دولتی است که صاحب درآمد نفتی 700 میلیارد دلاری نفت بود و در 8 سال ریاست‌جمهوری‌اش، 4 وزیر و 3 سرپرست را بر مسند نشاند. از سوی دیگر، پول نفت باید سر سفره‌های مردم بیاید و مبارزه با مافیای نفتی، از مهم‌ترین شعارهای او بود، اما در نهایت به باور تحلیلگران، عملکرد نفت در آن دوران نشان می‌دهد که هیچ پروژه بزرگ توسعه‌ای در نفت و پتروشیمی به بهره‌برداری نرسید. 


به گفته سید حمید حسینی، عضو هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی، «از آن فرصت طلایی درآمدهای نفتی استفاده بهینه به‌عمل نیامد و درآمدهای نفتی برای توسعه نفت استفاده نشد و حتی منابع داخلی نفت در سایر پروژه‌ها هزینه شد.» وی عنوان می‌کند:

«در دوره احمدی‌نژاد، به قول آقای زنگنه کارمندان رسمی و قراردادی شركت نفت از 80 به 220 هزار نفر افزایش یافت و این موضوع بار سنگینی را بر نفت تحمیل کرد؛ شاید جالب‌ترین نکات، استخدام چوپان‌ها در نفت بود.» 

آنچه در ادامه می‌خوانید، مشروح گفت‌وگوی خبرگزاری خبرآنلاین با سیدحمید حسینی، عضو هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی در کافه‌خبر خبرگزاری خبرآنلاین است.

بررسی وضعیت صنعت نفت حاکی از آن است که در طول یک دهه گذشته با تحولات بسیاری روبه‌رو بوده است؛ اتفاقات و تصمیماتی که گاها حتی به ایجاد رانت برای افرادی همچون بابک زنجانی‌ها منتهی شد و با اقدامات توسعه‌ای صنعت نفت کند شد. چه رفتارها و رویکردهایی باعث شد که چنین اتفاقاتی بیفتد؟

ببینید، افلاطون معتقد است «آنهایی كه قصه می‌گویند، بر جامعه حكومت می‌كنند.»

آقای احمدی‌نژاد هم قصه‌گفتن را با نفت شروع کرد. اول از مافیای نفتی سخن گفت و بعد هم این‌که نفت را سر سفره مردم می‌آورم. احمدی‌نژاد با این دو حرفی که زد، توانست کاری کند که مردم قصه او را باور کنند، اما به نظر من بدترین دوران نفت را برای کشور به ارمغان آورد؛ اگرچه از نظر قیمتی، نفت وضعیت خیلی خوبی را داشت، ولی در دوران احمدی‌نژاد هیچ پروژه بزرگ توسعه‌ای در نفت و پتروشیمی به بهره‌برداری نرسید و به عبارتی، از آن فرصت طلایی استفاده بهینه به‌عمل نیامد و درآمدهای نفتی برای توسعه نفت استفاده نشد و حتی منابع داخلی نفت در سایر پروژه‌ها هزینه شد.

عمکرد آقای احمدی‌نژاد در حوزه نفت را از چند منظر می‌توان بررسی کرد: توسعه نفت، گاز و پتروشیمی - نیروی انسانی - مدیریت نفت - سازمان‌های بین‌المللی و حضور در اوپک - قراردادهای نفتی - مسایل جانبی نفت مثل سوآپ. در بحث قراردادهای گازی و نفتی متاسفانه شاهد اتفاق‌هایی بودیم که تا سال‌های سال می‌تواند پندآموز دیگران باشد. سال‌های سال صنعت نفت را از منابع خارجی محروم كردند و شركت نفت را یکی از بدهکارترین شرکت‌های نفتی دنیا تبدیل كردند (بیش از 50 میلیارد دلار شرکت ملی نفت بدهکار است). الان وقتی که شرکت‌های اعتباری دنیا وزارت نفت ایران را ارزیابی می‌کنند، به طور قطع نمره قابل قبولی نخواهد گرفت و بنابراین هزینه تامین مالی افزایش خواهد یافت.

از آن طرف، به قول اقای زنگنه کارمندان رسمی و قراردادی شركت نفت از 80 به 220 هزار نفر افزایش یافت و این موضوع بار سنگینی را بر نفت تحمیل کرد. شاید جالب‌ترین نکات، استخدام چوپان‌ها در نفت بود.

 این موضوع در کجا اتفاق افتاده بود؟

نفت، برای مراقبت از خطوط لوله نفت‌وگاز در مناطق كوهستانی و بیابان‌ها از نیروهای محلی از جمله چوپان‌ها استفاده می‌كرد و در ازای آن، مبلغی پرداخت می‌كرد. اما پس از تصمیم دولت احمدی‌نژاد مبنی بر سازماندهی نیروهای قراردادی، بعضی از این افراد هم به استخدام نفت در آمدند. این کارها واقعا بدیع بود که رخ داد.

از سوی دیگر، در دوره اول آقای احمدی‌نژاد در رابطه با فرآورده‌های نفتی شاهد بودیم که مصرف فرآورده‌ها به شدت افزایش پیدا کرد، چون قانون تثبیت قیمت‌ها را اجرا کردند و از افزایش قیمت فرآورده‌های نفتی جلوگیری شد و نرخ ارز را نیز ثابت نگه داشتند. سالانه شاید بیش از 5 تا 7 میلیارد دلار برای واردات بنزین هزینه می‌شد و بخشی از پرونده‌ای که آقای احمدی‌نژاد در دیوان عالی کشور دارد، به خاطر واردات بنزین است که بدون مصوبه مجلس واردات صورت گرفته است.

چه رانتی در این واردات وجود داشت؟

رانتی وجود نداشت. تصمیم غلط بود. در واقع نتیجه تثبیت قیمت‌ها، مصرف شدید حامل‌های انرژی و رشد قاچاق بود. در عین حال، به‌دلیل این‌که در پخش پالایشگاهی کار توسعه‌ای نکرده بودند، مجبور بودند 5 تا 7 میلیارد دلار بنزین وارد کنند؛ آن هم بنزین٦٠٠ دلاری. به عبارتی، نفت گران شده بود و بنزینی هم که وارد می‌کردیم، با قیمت‌های بالا بود.

در دور دوم دولت احمدی‌نژاد قانون هدفمندی یارانه‌ها اجرا شد که به نوع دیگری واحدهای تولیدكننده برق و فرآورده‌های نفت و گاز فشار آورد و منابع آنها را برای هدفمندی یارانه‌ها مصرف كرد و این واحدها را فلج كرد و همزمان با تشدید تحریم‌ها، شاهد تولید بنزین پتروشیمی‌ها بودیم که آن هم یک فاجعه محیط‌زیستی بود. می‌خواستند نشان دهند که دیگر نیازی به واردات نداریم، اما از آن طرف، تشنج‌آفرینی‌ای که در فضای بین‌المللی کردند، نتیجه‌اش تحریم و کاهش فروش نفت و در مرحله بعد، تحریم واردات بنزین بود كه اتفاق افتاد. به این ترتیب، مجبور شدند به بنزین پتروشیمی‌ها پناه ببرند که «بنزن» موجود در بنزین پتروشیمی در مراحل اول ٥٠ برابر حد مجاز بود، ولی به خودشان جایزه می‌دادند، در حالی كه هر کس در آن زمان در تماس مستقیم با این بنزین بوده، با خطر سرطان مواجه بوده است.

در دستوری که به پتروشیمی‌ها دادند که بنزین تولید کنند، آیا رانتی وجود داشت که به شرکت خاصی بخواهند بدهند؟

 خیر، به نظر من این‌ها بیشتر دنبال قصه گفتن و جا انداختن طرح‌های خود بودند.

یعنی داستان بنزن و اثر آن بررسی نشد؟

چه کسی می‌خواست بررسی کند؟ من یک مصاحبه کوتاهی در آن زمان با یکی از روزنامه‌ها کردم که سازمان استاندارد به این بنزین رسیدگی کند و به مردم هم اطلاع‌رسانی شود که بنزینی که توزیع می‌شود، غیراستاندارد است. به خاطر این مصاحبه از من به دادگاه انقلاب به بهانه تشویش اذهان عمومی شکایت کردند، ولی بعد كه متوجه شدند مستندات دارم، منصرف شدند و شکایت خود را پس گرفتند.

تخریبی که در فضای نفتی و صنعت نفت آن زمان اتفاق افتاده بود، به نظر شما چقدر فضا را برای ورود بابک زنجانی فراهم کرد؟ با توجه به این‌که دولت دهم با جدی شدن تحریم‌های نفتی، مجوز ورود بخش خصوصی برای فروش نفت را صادر کرد.

ببینید، ستاد تدابیر ویژه‌ای تشکیل شده بود که یک راه‌حل‌هایی برای دور زدن تحریم‌ها پیدا شود. اما این ستاد كارش دور زدن قانون شده بود و ما به جای این‌که تحریم‌ها را دور بزنیم، قانون را دور می‌زدیم. روند حرکتی دولت احمدی‌نژاد به‌گونه‌ای بود که کشور را به تحریم برد و عواقب تحریم هم این بود که روز به روز، هم وزارت نفت تحریم شد، هم نفت ایران تحریم شد و هم همه شرکت‌هایی که در رابطه با نفت بودند، تحریم شدند. یعنی چاره‌ای نداشتند جز این‌که گارد را باز کنند و اجازه دهند بخش خصوصی وارد شود. بابک زنجانی را وارد كردند، زیرا با صندوق بازنشستگی نفت معامله انجام داده بود و هواپیمایی قشم‌ایر را خریده بود و برایشان پول جابه‌جا کرده بود.

ما بخش خصوصی توانمند داریم. اما چرا بابک زنجانی؟

آن زمان این‌طور تصور می‌کردند که توانمندی بابک زنجانی بیشتر از بقیه است. احساس می‌کردند که او بانک دارد و پول و روابط دارد. بابک زنجانی به نحوی نشان می‌داد که وضع مالی خوبی دارد و هزینه می‌کرد و خوب می‌گشت.

اما به‌هرحال پشتیبانی هم می‌شد.

 بله، به‌هرحال حمایت‌هایی وجود داشت و این‌ها اعتماد و اطمینانی به او داده بود. ولی بچه‌های شرکت نفت و امور بین‌الملل با تجربه‌ای که داشتند، با وجود این‌که وزیر وقت دستور داده بود و کتبی نوشته بود که با بابک زنجانی قرارداد ببندید، امور بین‌الملل زیر بار آن نرفت. امور بین‌الملل به بابک زنجانی گفت با شرکت نیکو قرارداد ببند و من بار را به شرکت نیکو می‌دهم و شما بار را از نیکو بگیرید. به این ترتیب، امور بین‌الملل زیر بار این موضوع نرفت.

در همین جریانات، چه اتفاقاتی افتاد؟

 بابک زنجانی وقتی وارد شد، فکر می‌کنم اوایل سال 1389 بود. بحث این بود که یک نفر آمده و دارد نفت می‌خرد و می‌فرشد. هم بحث نفت‌خام بود و هم بحث فرآورده بود. آن زمان کشور دچار مشکل بود و قرارداد گاز با ترکمنستان نیز دچار مشکل شده بود. آقای نعمت‌زاده مجبور شد که دوباره قراردادهای سوآپ را عملیاتی کند و از شمال فرآورده وارد كند. این کار در سال1390 ادامه پیدا کرد. ما از یکی از شرکت‌هایی که سوآپ کرده بود، رفتیم محموله گرفتیم و وقتی وارد بازار شدیم که بفروشیم، دیدیم می‌گویند قیمت‌ها منهای 30 و منهای 35 دلار است. اصلا رسم و عرف نبود، همیشه قیمت‌های ایران 5 دلار بالاتر از فوب خلیج‌فارس بود. ما متوجه شدیم یک مقدار زیادی محموله از ایران آمده و به شرکت فال داده شده و با قیمت‌های منهای 50 دلار در تن و فال هم با قیمت‌های منهای 30 دلار در تن می‌فروشد. بنابراین شما اگر بخواهید بار را بفروشید، مجبور هستید که طبق قیمت‌های بازار بفروشید. ما دیگر به هر شکلی بود، محموله را با قیمت منهای 15 دلار فروختیم و هر تن 10 دلار ضرر کردیم. اما این موضوع باعث شد که پیگیر این جریان باشیم که چه کسی وارد بازار شده است. در پرس‌وجوها به این اطلاعات رسیدیم که فردی به نام بابک زنجانی وارد بازارشده است.

قبل از آن هیچ فعال اقتصادی یا تاجری بابک زنجانی را نمی‌شناخت؟

خیر، افرادی که در کار نقل و انتقال پول هستند، می‌دانستند که بابک زنجانی این کار را می‌کند، اما در بحث فرآورده‌ها اصلا کسی ایشان را جدی نمی‌گرفت. این باعث شد که ما متوجه اتفاقات بازار بشویم.

آن زمان اسم آوردند؟

اتفاقا دو سه ماه قبل از این ماجرا، نمایشگاه دستاوردهای مناطق آزاد بود. من داشتم از جلوی غرفه قشم رد می‌شدم، یکی از دوستان من را دید و گفت بیا بریم غرفه «سورینت» را ببینیم و آنجا اسم بابك زنجانی را شنیدم. وقتی بچه‌های شرکت نفت گفتند فردی به نام بابک زنجانی هست، یاد سورینت و نمایشگاه افتادم. کم‌کم تلفن‌ها از مالزی شروع شد که محموله این‌جا هست و ما خریدار محموله هستیم. تلفن از چین شد که یک محموله از چین آمده و مالک آن بابك زنجانی است و ما خریداریم. دیگر برای ما قطعی شد که بابک زنجانی هم نفت‌خام خریده و هم فیول‌اویل. حدود 1.5 میلیون تن مازوت (فیول اویل‌) خریداری کرده و چند کشتی نفت و میعانات برده بود. تقریبا همه بازار را تحت‌تاثیر قرار داده بود و همه کسانی که به نحوی می‌خواستند کار انجام دهند، به این نتیجه رسیده بودند که با وجود بابک زنجانی در بازار و از آن طرف، نیروی انتظامی هیچ کاری نمی‌توانند انجام دهند. عملا هم از بخش خصوصی نه کسی نتوانست در نفت‌خام کاری انجام دهد و نه در میعانات گازی/ تا چند وقت بازار فرآورده‌ها در منطقه به‌هم ریخته بود تا زمانی که کل باری که بابک زنجانی خریده بود، فروخته شد. به این ترتیب، دوباره بازار فرآورده راه افتاد.

در این خصوص شما به عنوان نماینده اتحادیه چند جلسه با وزارت نفت برای فروش نفت توسط بخش خصوصی داشتید؟

 من هیچ‌گاه خود را درگیر نکردم. در اتحادیه کنسرسیومی ایجاد شده بود، اما من از ابتدا می‌دانستم شدنی نیست. طبق قوانین و مقررات شرکت نفت، امکان این‌که شما بتوانید نفت‌خام بگیرید و بفروشید، در بازار وجود ندارد. اما با این‌حال دوستان اصرار داشتند که ما این کار را انجام می‌دهیم. بارها مذاکرات و جلساتی برگزار شد، ولی عملا مذاکرات به جایی نرسید و نشد کاری انجام دهیم. فقط نیروی انتظامی و بابک زنجانی وارد کار شدند.

مشکل کجا بود که بخش خصوصی نمی‌توانست در فروش نفت ورود کند؟

 ببینید، بابک زنجانی می‌توانست با یک ال‌سی قلابی بار را تحویل بگیرد، اما به بخش خصوصی می‌گفتند پول را به حساب بریز و بعد بار را تحویل بگیر. کدام بخش خصوصی می‌توانست برای مثال، یک محموله نفتی را به قیمت 40 میلیون دلار خریداری و پول را به حساب بریزد؛ آن هم حساب‌های شرکت نفت که تحریم بود و نقل و انتقال پول مشکل بود. عملا بخش خصوصی نمی‌توانست کاری انجام دهد.

شما می‌گویید از همان ابتدا در اتحادیه معتقد بودید که فروش نفت توسط بخش خصوصی ممکن نیست. حتی زمانی هم که شنیدید بابک زنجانی وارد شده، چنین تصوری را داشتید؟

سیستم وزارت نفت از قدیم این‌گونه بود که نفت را به پالایشگاه‌ها می‌فروخت. من در صورتی می‌توانستم نفت بخرم که بتوانم در بازارهای آزاد بفروشم. به دلیل این‌که قوانین وزارت نفت اجازه نمی‌داد که نفت به صورت کالا معامله شود، عملا به این جمع‌بندی رسیدیم که بخش خصوصی نمی‌تواند این کار را انجام دهد. الان هم بخش خصوصی نمی‌تواند در نفت وارد شود. یعنی تا زمانی که ضوابط فعلی نفت حاکم است، عملا تجارت نفتی معنا ندارد.

شما هیچ تماسی با بابک زنجانی در آن دوران نداشتید؛ به خصوص بعد از این‌که شنیدید وارد بازار نفت شده است؟

 خیر، خوشبختانه من هیچ تماسی نداشتم.

فکر می‌کنید پول‌های بابک زنجانی کجاست؟

 یک مقداری از پول‌های بابک زنجانی از بین رفته است. بابک زنجانی کندانست (میعانات گازی) را بشکه‌ای 107 دلار و در بالاترین قیمت‌ها خریده بود. بعد یک سال و نیم و دو سال که کشتی‌هایش را به وزارت نفت برگرداندند، قیمت‌ها 85، 90 دلار شده بود. 20، 30 دلار در هر بشكه ضرر کرد. در مازوت برای مثال 450 هزار تن بار او را اصلا شرکت فال پول نداد و اسناد نداشت. به این ترتیب، بخشی از این پول دموراژ کشتی‌ها و کاهش ارزش و موضوع فال شد. بخش دیگر از پول او را دوستان خارج از کشورش خوردند. بخش دیگر پول را هم املاک و دارایی خرید به امید این‌که قیمت ملک دو سه برابر می‌شود. فکر نمی‌کرد که قیمت دلار سه برابر می‌شود، اما قیمت ملک نه‌تنها افزایش پیدا نمی‌کند، بلکه کاهش ارزش خواهد داشت.

بابک زنجانی فکر اقتصادی داشت؟

 بابک زنجانی فرد پیچیده‌ای نبود. امکان دارد در بحث نقل و انتقال پول فرد زرنگی بود، اما تحلیلگر مسایل اقتصادی نبود. به نظر نمی‌آید الان پولی داشته باشد، در حد یک‌سوم بدهی‌اش را شاید پول داشته باشد.

وکیل شرکت نفت به تازگی گفت در حال شناسایی املاک بابک زنجانی هستیم و او همچنان 10 هزار میلیارد تومان بدهکار است. این 10 هزار میلیاد تومان بدهی‌ای که عنوان می‌شود، چه؟

 اصل بدهی‌اش، 2، 3 میلیارد دلار است.

 پس عملا پولی وجود ندارد؟

 آن‌طور که من شنیدم، بابت فرآورده‌ها یک میلیارد و 700 میلیون یورو اصل بدهی‌اش است که 600، 700 میلیون یورو را برای خرید دکل‌ها داده است. حالا حدود یک میلیارد یورو مانده است.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۲/۲۱ توسط احمد عاقلي

 

تحلیل محتوای اقتصاد ایران در سال۹۷

 

اقتصاد ایران را از جنبه های مختلف می توان در سال ۹۷ مورد بررسی قرار داد. مثلا عده ای روندهای غالب اقتصاد ایران را پیش بینی می کنند. عده ای دیگر چالش های بنیادی و یا به عبارتی دیگر موانع اقتصاد را نام میبرند و تعدادی هم به ساختارها و نهادها و غیره می پردازند.
یک شیوه دیگر در بررسی اقتصاد ایران مفهوم های اساسی است که اقتصاد کشور بر اساس این مفاهیم شکل می گیرد. مثلا اگر شما مفهوم حسادت را در مورد یک شخص استفاده کنید، بخش قابل توجهی از شخصیت آن فرد را آشکار کرده اید. حال سئوال این است که بدون عدد و رقم، چگونه می توان اقتصاد ایران با یک سری مفاهیم شناسایی کرد. یعنی یک جوری میخواهیم اقتصاد ایران را با یک سری مفاهیم کلیدی تحلیل محتوی کنیم. از این نظر مفاهیمی که شمرده می شوند، مفاهیمی هستند که بر سیاستها، ساختارها، نهادها و متغیرها سایه می اندازند. یعنی بدون این مفاهیم اقتصاد ایران قابل شناسایی و تبیین نیست. این مفاهیم به قرار زیرند:

اول، امنیت – لازم است برای اینکه اقتصاد بتواند همراه با مشکلاتش، مشکل جدید ایجاد نکند نکات امنیتی در آن رعایت شود. افزایش تظاهرات کارگری، تضادهای سیاسی، اختلاف نظر های بیش از اندازه در حوزه سیاسی، احتمال شکل گیری مخالفت های سیاسی بیشتر، احتمال بالا در شکل گیری التهابات ارزی و مسایلی از این دست ایجاب می کند که اقتصاد ایران توام با ابزارهای امنیتی همراه شود.

دوم، کنترل – وقتی مسایل اقتصادی با روشهای مرسوم و جافتاده حل نشود و اگر چنین نگاهی وجود نداشته باشد، کنترل جایگزین مدیریت می شود.

سوم، تمرکز – برای کنترل بیشتر به تمرکز بیشتر نیاز است، با تمرکز بهتر می توان جریانات اقتصادی را کنترل کرد. تمرکز شیوه های گوناگون دارد، ولی اقتصاد ایران نیاز جدی به تمرکز دارد. بنابراین کلیه سیاستهایی که نتیجه آن عدم تمرکز باشد، مثل خصوصی سازی، تقویت بازار، آزادی قیمتها، تخصیص بهینه منابع و سیاستهای مشابه، مورد استقبال دولت و حکومت قرار نخواهد گرفت.

چهارم، بقاء – وقتی در جامعه و اقتصاد موانع و چالش ها زیاد می شوند و وقتی این چالش ها به ابر چالش تبدیل می شوند و این چالش ها به حوزه های اجتماعی کشیده می شود، سیاستگذاری خیلی سخت می شود. در نتیجه نمیتوان دست به ریسک زد و سیاستهای رادیکال را اجرا کرد. در چنین فضایی سیاستها به سمت حفظ وضع موجود میل پیدا میکنند.

پنجم، سیاست – در نتیجه به دلیل عوامل بالا سیاست مجبور هست وارد اقتصاد شود و دخالت خود را بیشتر کند. این مفهوم را تحت عنوان تمرکز مطرح کردم. در نتیجه اقتصاد ایران در سال ۹۷ احتمال زیادی دارد بیش از سابق سیاسی شود.

ششم،تحریم – آرایش جدید کابینه ترامپ و رادیکال شدن آن و اعلام کره شمالی به همکاری با نظم جهانی و همراستایی پیش بینی شده اروپا با امریکا، همه یک پیام برای اقتصاد ایران دارد. این پیام هم این است که اقتصاد ایران به طور جدی در مواجه با تحریم های بین المللی قرار خواهد گرفت و مدیریت این تحریم ها یکی از وظایف خطیر کابینه دوازدهم خواهد بود.

با توجه به مفاهیم برشمرده شده، می توان اقتصاد ایران را در سال ۹۷ ترسیم کرد و در این بستر دست به پیش بینی یا سرمایه گذاری و در مجموع به تدوین استراتژی های اثربخش برای بنگاهها زد. به نظرم بی توجه به این مفاهیم به حرکت ما در سال ۹۷ ضربه خواهد زد.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۲/۱۵ توسط احمد عاقلي

بزرگترین اشتباه فعالین اقتصادی ایران سال ۹۷

محمد حسین ادیب

از سال ۲۰۰۱ تا کنون دو فروپاشی اقتصادی در جهان اتفاق افتاده است

در هر فروپاشی مالی در جهان ، دارائی های سرمایه ای به یک سوم تا نصف کاهش یافت

یعنی در ۱۷ سال گذشته  فعالین اقتصادی دو بار بیش از نصف ثروت خود را از دست داده اند

البته در شرق آسیا منهای چین در سال ۹۸ یعنی ۳ سال قبل از فروپاشی سال ۲۰۰۱ ، افتصاد دچار فروپاشی شد

در شرق آسیا منهای چین از سال ۹۸ میلادی تا کنون یعنی ۲۰ سال ، فعالین اقتصادی سه بار بیش از نصف ثروت خود را از دست داده اند

در سال ۹۸ میلادی ارزش پول ملی کره جنوبی نصف شد و ارزش سهام هم به یک پنجم کاهش یافت لذا می شد همه چیز را به یک دهم سابق خریداری کرد

مدتی بعد یک کنسرسیوم یهودی از سه کمپانی تشکیل شد و سهام شرکتهای ورشکسته کره ای را به ده درصد قیمت سابق خرید و سپس به این شرکتهای ورشکسته و کره وام داد و همه قیمتها به سطح سابق بازگشت

مدتی بعد آرام آرام کنسرسیوم آمریکائی سهام شرکتهای کره ای را به قیمت قبل از سقوط قیمتها فروخت و کره را ترک کرد

سهام کمپانی دوو قبل از فروپاشی ۶ میلیارد دلار بود که پس از فروپاشی به ۴۰۰ میلیون دلار سقوط کرد

استراتژی اقتصاد جهانی ، هر ۷-۶ سال یکبار ، دووئی کردن اقتصاد سیاره جهان است تا همه چیز را مفت بخرد

لذا پیش بینی این است که در دوران ترامپ یکبار دیگر اقتصاد جهان ، دووئی میشود، یعنی همه چیز مفت میشود و بعد کمپانی ها همه چیز را مفت می خرند و سپس همه قیمتها به سطح سابق باز می گردد و کمپانی ها دارایی خود را می فروشند

مردم جهان این درس را از حفظ هستند زیرا در ۱۷ سال گذشته دو بار بیش از نصف ثروت شان از دست رفته است

اما وقتی دو فروپاشی در اقتصاد جهانی اتفاق افتاد ، در هر دو بار فعال اقتصادی ایران ، فروپاشی مالی جهان را حس و‌ درک نکرد ، تجربه دو فروپاشی جهانی وارد تجربه بیزینس ایرانی نشد

اولین فروپاشی جهانی در دوران خاتمی اتفاق افتاد ، اما قبل از فروپاشی ایران ۱۰ میلیادر دلار بدهی خارجی داشت و ایران با دریافت ۳۰ میلیارد دلار بدهی خارجی ، اجازه نداد تا فروپاشی جهانی را فعال اقتصادی در ایران درک کند

البته دلار نیز ۵۰ درصد افزایش ارزش یافته بود یعنی ۳۰ میلیارد دلار معادل ۴۵ میلیارد دلار ارزش داشت به عبارت دیگر ، در دولت خاتمی با دریافت ۴۵ میلیارد دلار وام خارجی ، اجازه ندادند تا مردم ایران فروپاشی جهانی را حس و درک کنند

در آبان ۸۷ که با فروپاشی اقتصاد جهانی قاعدتا در ایران باید با سقوط قیمت نفت به یک بشکه ۳۵ دلار ، قیمتها سقوط میکرد ، با تزریق پس انداز ارزی کشور به اقتصاد ، مردم فروپاشی اقتصاد جهانی را احساس نکردند ،یک ماه پس از سقوط اقتصاد جهانی ، احمدی نژاد حساب ذخیره ارزی با ۴۰ میلیارد دلار سپرده ارزی در خارج از کشور را محرمانه اعلام کرد و در اردیبهشت ۹۱ حساب ذخیره ارری غیر محرمانه اعلام گردید اما موجودی آن ، ۲۳ میلیون دلار اعلام شد ، چهل میلیارد دلار موجودی حساب ذخیره ارزی را صرف جبران زیان ناشی از سقوط اقتصاد جهانی کردند

یک بار خاتمی با ۴۵ میلیارد دلار وام خارجی و یکبار احمدی نژاد با خالی کردن حساب ذخیره ارزی اجازه ندادند تا فعال اقتصادی ایران ، ریزش قیمتها در بازار را درک کند و سقوط قیمتها و شکسته شدن حباب های قیمتی را وارد تجربه بیزینس ایران شود

فعال اقتصادی در جهان وقتی به تجربه بیزینس خود مراجعه می کند دوبار سابقه ورشکستگی را در حافظه خود دارد فعال اقتصادی ایرانی وقتی به تجربه خود مراجعه می کند فاقد این تجربه است

فقدان این تجربه در حافظه تاریخی فعال اقتصادی ایرانی ، باعث شده تا به سادگی جذب بازی های حبابی شود

استیگلیز برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد می نویسد تا فعال اقتصادی یکبار ورشکست نشود تاجر نمیشود

فعال اقتصادی در ایران تجربه ناشی از دو بار سقوط قیمتها در بازار جهانی را در حافظه خود ندارد و هزینه آن را خواهد پرداخت

دیر یا زود

تجربه دو بار ریزش قیمتها در بازار جهانی به فعال اقتصادی در جهان می گوید اول ریسک بعد بازدهی

اما فعال اقتصادی ایرانی به سبب نداشتن دوبار تجربه سقوط قیمتها به نحو اغراق آمیزی ، بر بازدهی بدون ریسک تاکید دارد


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۲/۱۵ توسط احمد عاقلي

 

پیش بینی سال ۹۷ از منظر عایدی فعالین اقتصادی

محمد حسین ادیب

کاهش ۵۰ درصدی معاملات مسکن در تهران در اسفند ۹۶ نسبت به بهمن ۹۶

بر اساس سامانه اطلاعات بازار املاک ایران ، در بهمن ماه ۱۶۹۴۴ واحد و در اسفند ۸۸۵۶ واحد مسکونی در تهران به فروش رفته است که گواه ۵۰ درصد کاهش است

آمار معاملات مسکن در کل کشور در بهمن ۹۶

به اظهار خسروی رئیس اتحادیه املاک در کل کشور در دی ماه ۱۰۶ هزار واحد مسکونی و در بهمن ۶۵ هزار واحد مسکونی به فروش رفته که گواه ۶۳ درصد کاهش است

تب خرید و فروش مسکن که در آذر و دی کشور را فراگرفت به همان سرعتی که ایجاد شد فرو نشست

در اقتصاد ابتدا معاملات افزایش می یابد و سپس قیمت افزایش می یابد ، عکس آن هم درست است ، ابتدا معاملات در یک بخش کاهش می یابد و سپس قیمت نزولی میشود

سپرده گذار می تواند در اقتصاد حباب قیمتی ایجاد کند اما ایجاد حباب قیمتی بوسیله سپرده گذار طول عمر ندارد و بزودی حباب می ترکد

نگارنده پیش بینی می کند سپرده گذار دو بار دیگر از بانک خارج شده و در اقتصاد حباب ایجاد کند اما توان پایداری ندارد و به سرعت از آن بخش خارج می شود و حباب ها می ترکد

قیمت هر کالا و خدمات را مصرف کننده واقعی هر بخش تعیین می کند ، قیمت خرید مسکن ویژه قشر متوسط و ضعیف را قشر متوسط و ضعیف تعیین می کند ، ساده شده مطلب این است که قیمت مسکن ویژه قشر متوسط و ضعیف در سال ۹۱ بیش از قدرت خرید این دو قشر افزایش یافت و لذا معاملات مسکن به شدت کاهش یافت

در سال ۹۲، ۹۱، ۹۰، ۸۹ به طور متوسط ماهانه ۱۱۴ هزار واحد مسکونی در کشور به فروش رسید و این تعداد در بهمن ماه ۹۶ به ۶۴ هزار واحد کاهش یافت و علت کاهش، افزایش قیمت مسکن بیش از قدرت خرید واقعی قشر متوسط و ضعیف بود

در آذر ماه و دی ماه ۹۶ ، سپرده گذار با کاهش سود سپرده ، به قصد سود گیری وارد بخش مسکن شد که به افزایش قیمت ۱۵ درصدی مسکن در تهران انجامید ، اما نظر به اینکه قدرت خرید قشر متوسط و ضعیف افزایش نیافته بود بازی ادامه نیافت

این سود های سپرده در مرحله بعد به افزایش نرخ بهره می انجامد و نرخ بهره بالا ، اقتصاد را از نفس انداخته ، فعلا با افزایش سود سپرده و بهره ، سپرده گذار از بخش مسکن خارج شد ولی پرداخت این سود به سپرده غیر ممکن است این بازی دیر یا زود خاتمه می یابد

مردم ایران دو دسته اند ، کسانی که در چهارچوب بازی موجود به سود گیری از اقتصاد مشغولند، که بازیکن اصلی آن ، سپرده گذار است این بازی ، بازیکنان خود را دارد و طول عمر آن حداکثر حدود ۱۸ ماه است

دسته دوم که به بازی بعدی می اندیشند ، دورانی که سود سپرده با عملکرد اقتصاد منطبق میشود که همه چیز تغییر می کند در آن دوره هم نرخ ارز تغییر می کند ، هم قیمت مسکن و هم قیمت همه چیز

آنهایی که به سود گیری از حباب های موجود مشغولند بزرگترین بازنده های دوره بعدند

حباب وقتی است که قیمت یک کالا از قدرت خرید مصرف کننده واقعی آن فراتر رود

دیر یا زود در اقتصاد بین «قیمت دارائی های سرمایه ای و عایدی آن » تناسب ایجاد می شود باید بین قیمت مسکن و اجاره آن ، بین سود سپرده با بازده اقتصاد ، بین اجاره املاک تجاری و عایدی کسبه، بین قیمت سهام و سود سهام تعادل بر قرار شود در چهار مثال فوق ، قیمتها حبابی است و دیر یا زود حباب ها می ترکد

آنهائی که حباب می خرند و تصور می کنند که سود کرده اند و در اندیشه فروش حباب به دیگران هستند دیر یا زود متوجه اشتباه خود خواهند شد

اقتصاد ایران اکنون در میانه حباب های غول پیکر است

اکنون همه چیز تحت الشعاع حباب غول پیکر سود سپرده تعریف میشود

بازی دیگری هم هست


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۲/۱۴ توسط احمد عاقلي

 نحوه اداره جهان در سال ۹۷

یونانی ها ملتی به شدت ولخرج هستند و آلمانی ها ملتی به شدت حسابگر ، یونان در دهه گذشته ۲۳۰ میلیارد دلار وام خارجی گرفت و با وام خارجی به ولخرجی ادامه داد

اما ۷۰ درصد وام پرداختی به یونان را بانکهای آلمان و فرانسه پرداخت کردند

سیستمی در اروپا ایجاد شده تا پس انداز های آلمانی ها و فرانسوی ها را در اختیار یونانی ها ، ایتالیائی ها ، اسپانیائی ها و پرتفالی ها قرار گیرد

ملت های ولخرج؛ هیچ گاه نمی توانند وام خود را پرداخت کنند

ایتالیا در دهه گذشته ۵۲۰ میلیارد دلار از فرانسه استقراض و در رفاه زندگی کرد، سیستمی در فرانسه ایجاد شده تا پس انداز فرانسوی ها به ایتالیایی هایی پرداخت شود که هر گز نمی توانند آن را پس دهند

۸۰ درصد مردم آمریکا ۱۱۰ درصد درآمد خود مصرف می کنند ، نه یک ماه نه دو ماه ؛ بلکه یک عمر

استیگلیتز برنده جایزه نوبل در رشته اقتصاد می نویسد سیستمی در جهان ایجاد شده که مقصد همه پس انداز ها در جهان آمریکا و انگلیس باشد ، برای فهم بهتر مطلب ، ایران ۵۵ میلیارد دلار سپرده ارزی دارد اما ۵۴ میلیارد دلار آن در بانکهای اروپا ( منهای انگلیس ) و شرق آسیا نگهداری میشود ، اما سپرده های بانکهای شرق آسیا و اروپا هم در بانکهای آمریکا و انگلیس است یعنی نقدینگی جهانی در بانکهای آمریکا و انگلیس نگهداری میشود

۸۰ درصد آمریکائی ها ده درصد بیش از درآمدشان مصرف می کنند اما اضافه مصرف از محل استقراض از جهان تامین میشود ، استقراضی که هیچ گاه قرار نیست پرداخت شود

سیستمی در جهان ایجاد شده تا پس انداز همه مردم سیاره زمین جمع شود و در اختیار ۸۰ درصد مردم آمریکا قرار گیرد تا ۱۰ درصد بیشتر از درآمد خود مصرف کنند

در ژاپن سیستمی ایجاد شده که پس انداز مردم دهها سال است در اختیار دولت قرار می گیرد ، دولت ژاپن مالیات جدی نمی گیرد اما مثل همه دولتها هزینه دارد ، دولت ژاپن هزینه خود را بیشتر از طریق استقراض از مردم تحت عنوان اوراق قرضه تامین می کند اما تورم در ژاپن باید حدود صفر باشد تا سود یک درصدی اوراق قرضه جذابیت داشته باشد

هشتاد درصد از مردم ایران بسیار کمتر از درآمد خود زندگی می کنند و اختلاف را پس انداز می کنند ، اما ۸۰ درصد مردم ایران پس انداز خود را به بانک می دهند و بعد بانکها این پس انداز را در اختیار ۵۰۰۰ شرکت بزرگ قرار می دهند که از سال ۹۱ زیان ده هستند و به جای تعطیل شدن وام می گیرند و ادامه می دهند ، پس انداز ۸۰ درصد قشر ضعیف و متوسط را صرف ادامه فعالیت ۵۰۰۰ شرکت کرده اند که ۶ سال قبل باید به خاطر زیان دهی تعطیل می شدند

رئیس بانک مرکزی اظهار داشتند ۴۰ درصد وام های بانکی در اختیار ۲۰۰ شرکت بزرگ است که نه اصل وام را پرداخت می کنند و نه فرع آن را و هم اصل وام را تمدید می کنند و هم فرع آن را ، چون قصد باز پرداخت ندارند ، معاون نظارت بانک مرکزی هم سه سال قبل گفتند ۵۰ درصد وام های بانکی را به شرکتهای بزرگ داده اند که آن را پرداخت نمی کنند و اگر پرداخت کنند از یک بانک می گیرند و به بانک دیگر می دهند، یعنی حاصل جمع مثبت آن برای نظام بانکی صفر است

نتیجه گیری :

در ایران هم مثل بقیه دنیا عمل میشود ، در دنیا سیستمی ایجاد شده تا پس انداز مردم دنیا صرف ولخرجی مردم آمریکا شود

در ژاپن پس انداز مردم صرف هزینه های دولت شود

در ایران هم پس انداز مردم صرف جبران زیان ۵ هزار شرکت بزرگ شود

کسی نباید نگران این وضعیت باشد ، در همه دنیا سیستمی ایجاد میشود تا پس انداز یک عده صرف اداره یک عده دیگر شود

بدهی ها نباید پرداخت شود بدهی ها باید مدیریت شود

 

برگرفته از سایت استاد ادیب


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۲/۱۳ توسط احمد عاقلي
 

تحليلی از آينده اقتصاد ايران

نوشته گری بکر (برنده جایزه نوبل اقتصادی)

 

پروفسور گري بکر اقتصاددان برجسته آمريکايي و برنده جايزه نوبل اقتصاد و فارغ‌التحصيل دانشگاه‌هاي پرينستون و شيکاگواست.
وي يکي از بنيان‌گذاران استفاده از اصول اقتصادي در زمينه مسائل جامعه‌شناسي و تاثير متقابل رفتار و اقتصاد است. يکي از معروف‌ترين نوشته‌هاي او «نگاهي به رفتار از منظر اقتصاد» است که در ژورنالPolitical Economy به چاپ رسيده و در محافل بسيار زيادي مورد بحث و بررسي قرار گرفته است. پروفسور بکر نويسنده يکي از ستون‌هاي مجله معتبر Business Week در حد فاصل سال‌هاي 1985 تا 2004 و برنده جايزه «مدال ملي دانش» در کشور آمريکا در سال 2000 است. او اخيرا در هشتمين کنفرانس بين‌المللي مديريت که 27 تا 29 آذرماه در تهران برگزار شد، در خصوص اقتصاد ايران سخنراني قابل‌توجهي را با استفاده از ويدئو كنفرانس ارائه کرده است. متن زير از سخنراني ايشان در اين کنفرانس پياده شده است.


سلام به تمام حاضرين گرامي
خيلي متاسفم که نتوانستم شخصا براي ارائه اين سخنراني در ايران حضور پيدا کنم، مطمئنا اگر اين امکان وجود داشت نتيجه بهتري از سخنراني حاصل مي‌شد، ولي من تمام تلاش خودم را انجام مي‌دهم تا بتوانم مطالب مورد نظر را انتقال دهم.
بگذاريد در همين ابتداي صحبت به اين نکته اشاره کنم که من به هيچ وجه تخصصي در زمينه مسائل اقتصادي ايران ندارم و در نتيجه سعي مي‌کنم چالش‌هايي را که امروز کشور ايران در مسير دستيابي به توسعه و رشد سريع اقتصادي با آنها روبه‌رو است را به صورت سيستماتيک و کلي (General) مورد بحث و بررسي قرار بدهم.

در چند سال اخير فعاليت‌هاي خودم را روي بررسي فرآيند توسعه اقتصادي متمرکز کرده‌ام و اخيرا هم در کنفرانسي که در چين به مناسبت سي امين سالگرد همکاري چين با بانک جهاني برپا شده در همين مورد صحبت کردم که امروز هم قصد دارم همين موضوع را در رابطه با ايران با شما مورد بررسي قرار دهم. البته تا حدي که دانش و اطلاعات من اين اجازه را به من مي‌دهد که اميدوارم اين دانش و اطلاعات خيلي از شرايط واقعي اقتصاد ايران فاصله نداشته باشد. در همين راستا ابتدا به ذکر نکاتي مي‌پردازم که فکر مي‌کنم در فرآيند توسعه اقتصادي نقش مهمي را ايفا مي‌کنند و سپس چند اشتباهي که اکثر کشورهاي در حال توسعه در تلاش براي دست يافتن به توسعه مرتکب آنها مي‌شوند را متذكر مي‌شوم.

صحبتم را با ذکر اين نکته آغاز مي‌کنم که داشتن بازارهاي رقابتي قوي، حداقل در بخش‌هاي مهم اقتصاد يک کشور اولين و مهم‌ترين لازمه دستيابي به توسعه اقتصادي پايدار است. درست است که در سال‌هاي اخير با توجه به بحران مالي جهاني، عکس‌العمل‌هاي متعددي را نسبت به بازاريابي رقابتي به خصوص بازارهاي مالي شاهد هستيم که البته بسياري از اين عکس‌العمل‌ها و انتقادات هم به‌جا و قابل‌دفاع هستند، ولي اگر شما به کشورهايي که با سرعت زيادي در حال توسعه هستند نگاه کنيد، کشورهايي مانند چين، هند و برزيل که من شخصا از چين و بزريل بازديد کرده‌ام، همچنان به سمت خلق و حفظ بازارهاي رقابتي و رقابت بازارمحور حرکت مي‌کنند، ولي آنها به اين نکته پي برده‌اند که براي دستيابي به توسعه اقتصادي ممکن است مجبور شوند، بعضي قسمت‌هاي اقتصاد کشور را به شدت تحت کنترل داشته باشند، ولي در بسياري ازقسمت‌هاي اقتصاد، رقابت، بازار و رقابت در بخش خصوصي براي نيل به توسعه ضروري است.
وقتي صحبت از رقابت به پيش مي‌آيد نقش تجارت بين‌المللي بسيار پررنگ‌تر مي‌شود که در اين زمينه ايران داراي مشکلاتي است که بايد حتما آنها را حل کند. بهتر است که من به صورت جامع در مورد اين موضوعات صحبت کنم، اگر به کشور‌هاي آسيايي نگاه کنيد- از اين لحاظ کشورهاي آسيايي را مثال مي‌زنم چون کشورهايي مانند چين، کره، ژاپن، تايوان و هند در سال‌هاي اخير با سرعت زيادي به توسعه نسبي اقتصادي دست يافته‌اند- چيزي که همه اين کشورها در آن مشترک بودند، داشتن بخش خصوصي قدرتمندي بود که در تجارت جهاني کاملا درگير بود و در نهايت هم سهم زيادي از اين توسعه اقتصادي از همين بخش خصوصي به‌وجود آمد.
وقتي به صادرات دقت کنيد، متوجه مي‌شويد که چين به برترين صادر‌کننده جهان تبديل شده، کره با توجه به اينکه کشور کوچکي است سهم زيادي از صادرات بين‌المللي را به خودش اختصاص داده و ژاپن هم که در بين پنج صادرکننده برتر دنيا قرار دارد، آنها تمرکز بر صادرات را انتخاب کردند {به عنوان ابزاري براي توسعه اقتصادي} جايي که مجبور بودند در سطح جهاني رقابت کنند، ولي در مقابل آنها هم امتيازات رقابتي مناسبي داشتند که در مورد مثال‌هاي مطرح شده امتياز اصلي نيروي کار ارزان قيمت بود که در کنار آن اين کشورها توانستند امتيازات ديگري نيز به مرور زمان در تجارت کالاها ايجاد کنند که اين امر نه تنها از طريق تجارت کالا بلکه از طريق واردات تکنولوژي که در کشورهاي توسعه يافته توليد شده بود، اتفاق افتاد. در اصول کلاسيک تجارت بين‌الملل تاکيد بر استفاده از امتياز رقابتي نسبي است، يعني شما کالايي را صادر مي‌کنيد که در توليد آن امتياز رقابتي داريد و کالايي را وارد مي‌کنيد که ساير کشور‌ها در توليد آن امتياز رقابتي دارند و هيچ کس اين اصول را نفي نمي‌کند، ولي عامل مهم ديگري که در اين رابطه نبايد فراموش کرد، واردات تکنولوژي است که بهترين ابزار براي انجام آن از شرکت در تجارت بين‌المللي صادرات و واردات کالا و خدمات و همين طور جابه‌جايي دانشجويان است. همه کشورهايي که به آنها اشاره کردم اين کار را انجام داده‌اند، کره جنوبي يک مثال بسيار مناسب است، چون وقتي شما به دهه 1960 نگاه مي‌کنيد اقتصاد اين کشور به مراتب از اقتصاد ايران فقيرتر بود، ولي امروز درآمد سرانه اين کشور نزديک به دو برابر کشور ايران است که اين کشور را در بين کشورهاي جهان در دهک‌هاي نيمه بالايي قرار مي‌دهد، اقتصاد کره به بزرگي چين يا هند نيست و از ژاپن هم بسيار کوچک‌تر است و توانسته در طول اين سال‌ها با تمرکز روي صادرات که تقريبا تمام آن هم توسط بخش خصوصي و شرکت‌هايي مانند هيونداي و سامسونگ انجام شده به اين موفقيت دست پيدا کند. به همين دليل به نظر من کره مثال بسيار خوبي است به‌خصوص اينکه کره اصلا نفت ندارد و تمام سوخت مورد نياز خود را وارد مي‌کند.

نکته ديگري که در فرآيند توسعه اقتصادي بسيار مهم است، اين است که يک کشور براي اينکه بتواند به توسعه اقتصادي دست پيدا کند مجبور نيست در همه زمينه‌هاي اقتصادي به صورت کاملا درست عمل کند، به عبارت ديگر شما مي‌توانيد بخش‌هاي قوي اقتصادي داشته باشيد که کاملا رقابتي بوده و در تجارت بين‌المللي حضور پررنگ داشته باشند و در همان زمان هم قسمت‌هاي مهمي از اقتصاد کشور را توسط قوانين سخت تحت کنترل و مالکيت دولتي داشته باشيد و باز هم به توسعه اقتصادي دست پيد اکنيد. به نظر من اين درس مهمي است که مثال‌هاي مطرح شده به‌خصوص کشور چين آن را به ما مي‌آموزند، براي مثال در کشور چين بيش از نيمي از بنگاه‌هاي غير‌کشاورزي تحت کنترل دولت مرکزي قرار دارند که اين رقم بسيار بالا است و من فکر نمي‌کنم کشور چين بتواند با اين رقم به رشد خود ادامه دهد، ولي با اين حال تاکنون موفق شده‌اند با حفظ اين شرايط به رشد بسيار خوبي دست پيدا کنند.

از طرف ديگر تقريبا تمامي آمارها و مطالعات انجام شده حاکي از آن است که شرکت‌هاي خصوصي بهره‌وري بسيار بالاتري از شرکت‌هاي دولتي در تمام دنيا دارند و بسياري از شرکت‌هاي دولتي به‌رغم استفاده از وام‌هاي يارانه‌اي همچنان زيان‌ده بوده و کارآيي مناسبي ندارد، علاوه‌بر اينها دلايل سياسي زيادي نيز در تمام دولت‌ها وجود دارد که باعث جلوگيري از کاهش سهم دولت از اقتصاد مي‌شود، ولي با اين حال، کشور چين توانسته است به‌رغم وجود بخش عظيم اقتصاد دولتي که زيان‌ده هم هست به رشد چشمگيري دست پيدا کند.

شما بايد بتوانيد چندين کار را به صورت همزمان در اقتصاد به صورت درست و کامل انجام دهيد تا به توسعه دست پيدا کنيد، ولي اين چند کار بايد مهم‌ترين کارها باشند نه همه کارها، به همين دليل شما نيازي به يک افتتاحيه بزرگ براي شروع همزمان تمام تغييرات در اقتصاد نداريد و اين درسي است که در طول سال‌ها به آن رسيده‌ايم و به طور قطع در شرايط اقتصادي امروز ايران اين موضوع بايد مد نظر قرار گيرد.

همه ما مي‌دانيم که مونوپولي (انحصار تک قطبي) چه خصوصي و چه دولتي غير‌بهينه و غير‌سازنده است و به نظر من رقابت بسيار مهم‌تر از مالکيت شرکت‌ها است. رقابت بسيار مهم است، به همين دليل، اگر دولت در يک بخش مانند ارتباطات (telecommunication) داراي انحصار باشد معمولا اين شرکت‌‌ها بسيار غير‌بهينه هستند، حالا اگر دولت همين انحصار را در اختيار شرکت‌هاي خصوصي قرار دهد شما باز هم با حد بهينه فاصله خواهيد داشت، ولي به جرات مي‌توان گفت که بهره‌وري در اين حالت از حالت اوليه بسيار بالاتر است، به همين دليل شايد بهتر اين باشد که به جاي واگذاري انحصار از بخش دولتي به بخش خصوصي، در بين بخش‌ها و شرکت‌هاي دولتي رقابت ايجاد کنيد.

مثالي که من همواره در اين بحث از آن استفاده مي‌کنم مثال تحصيلات عالي در کشور آمريکا است، ما در آمريکا بيش از 3000 کالج و دانشگاه داريم که براي جذب دانشجويان با يکديگر رقابت مي‌کنند و 75 درصد از کل دانشجويان در کالج‌ها و دانشگاه‌هاي دولتي ثبت نام مي‌کنند. اين دانشگاه‌ها به شدت با يکديگر رقابت مي‌کنند، چون مالکيت آنها متعلق به دولت مرکزي نبوده و مالکيت محلي دارند و در نتيجه آنها نه تنها با يکديگر بلکه با دانشگاه‌هاي بخش خصوصي هم رقابت مي‌کنند و به همين دليل است که آمريکا سيستم تحصيلات ابتدايي و متوسط چندان قدرتمندي ندارد، ولي در تحصيلات عالي کاملا پيشتاز است که آن هم ناشي از رقابت شديد در اين بخش است.
امروزه اقتصادها بسيار وابسته به اطلاعات هستند، در اقتصاد مدرن اطلاعات حرف اول را مي‌زند، اگر شما نتوانيد حجم بالايي از اطلاعات، دانش و مهارت‌ها را مديريت کنيد، وضعيت مناسبي نخواهيد داشت و مطمئنا جزو کشورهاي ثروتمند نخواهيد شد. تاثير اين امر را مي‌توان در افزايش چشمگير تقاضا براي آموزش عالي در دهه‌هاي گذشته مشاهده کرد که اين اتفاق تقريبا در تمام دنيا قابل‌مشاهده است، جداي از ميزان توسعه اقتصادي، منطقه، دهک‌هاي درآمدي و غيره. درست است که درصد دانشجويان در کشورهاي پيشرفته به مراتب بيش از ساير کشورهاي دنيا است، ولي مي‌توان ادعا کرد که در اين مدت اين از ميزان در تمام کشورها افزايش داشته و اين افزايش در کشورهاي در حال توسعه چندين برابر کشورهاي توسعه يافته بوده است.

من در دو سال گذشته بسيار در پي يافتن علت اين پديده تحقيق کردم و مي‌توان گفت که افزايش چشمگير تقاضا براي آموزش عالي از رشد سريع تکنولوژي و جهاني شدن به‌وجود آمده است که تقاضا را براي کارکنان متخصص افزايش داده است. وقتي شما يک صادرکننده‌اي هستيد که براي توليد محصولات خود نياز به تکنولوژي‌هاي جديد داريد، دسترسي به نيروي آموزش ديده نقش مهمي را در موفقيت شما ايفا مي‌کند که همين موضوع عامل اصلي افزايش تقاضا براي آموزش عالي است.
تاثير اين پديده نيز در بين زنان بسيار بيشتر از مردان است، در کشورهاي توسعه يافته تعداد زناني که از دانشگاه فارغ‌التحصيل مي‌شوند بيشتر از مردان است، به عنوان مثال، بيش از 60 درصد از کساني که در دوره‌هاي 4 ساله در آمريکا مشغول به تحصيل هستند را زنان تشکيل مي‌دهند که اين آمار در اروپا و ساير کشورهاي ثروتمند جهان نيز صدق مي‌کند، البته اين پديده مختص کشورهاي ثروتمند نبوده و ما مي‌بينيم که همين اتفاق در کشورهاي ديگر مانند چين و برزيل هم تکرار مي‌شود. پيشرفت زنان در آموزش عالي تاثيرات به سزايي در اقتصاد کشورها توسعه يافته داشته و خوشبختانه ايران هم در اين زمينه توانسته خود را با جهان همگام سازد و تمام آمارهايي که از ايران مي‌رسد حاکي از آن است که زنان بيشتر از مردان مشغول ادامه تحصيل در مقاطع بالا هستند. پس مي‌توان گفت که چه براي مردان و چه براي زنان تحصيلات عالي نقش مهمي را در توسعه کشور بازي مي‌کند چون نه تنها باعث پرورش نيروهاي متخصص مي‌شود؛ بلکه به نوعي سرمايه‌گذاري در نيروي انساني است چون تحصيلات والدين در تربيت فرزندان بسيار تاثيرگذار است.

يکي از موضوعاتي که تقريبا تمام کشورها با آن روبه‌رو هستند، هزينه‌هاي تحصيلات و آموزش به خصوص در مقاطع بالا است، من معتقد هستم که بخش زيادي از هزينه‌هاي تحصيل را بايد خود دانشجويان پرداخت کنند چون در نهايت آنها هستند که در بلندمدت از اين آموزش‌ها بهره مي‌برند. از طرف ديگر، شما اگر به ساير کشورهاي مانند آمريکا، اروپا، کشورها آمريکاي جنوبي و چين نگاه کنيد، اتفاقي که طي سه دهه گذشته افتاده است اين بوده که سهم افرادي که داراي تحصيلات عالي هستند از کل درآمد کشور بسيار افزايش يافته و درآمد اين افراد به مراتب از کساني که فقط تحصيلات متوسطه را تمام کرده‌اند بيشتر است. اين موضوع نشان‌دهنده اين امر است که در زمينه آموزش عالي اگر يک نمودار عرضه و تقاضا رسم مي‌کنيم مشاهده مي‌شود که تغييرات به‌وجود آمده ناشي از افزايش تقاضا بوده است نه افزايش عرضه، به عبارت ديگر دليل اصلي اين بوده که افرادي که داراي تحصيلات بالاتر هستند از شرايط اقتصادي بسيار بهتري نسبت به افراد فاقد تحصيلات عالي برخوردارند. من مطمئن نيستم که تا به حال اين تحقيق در ايران انجام شده باشد، ولي حتما بايد سهم هر دسته مشخص شود، زيرا در تصميم‌گيري‌ها بسيار مهم است. البته من فرض مي‌کنم که اين شرايط در ايران هم صادق است چون ما مي‌بينيم که تعداد بسيار زيادي از افراد نيز در ايران به ادامه تحصيل در داخل و خارج از کشور مي‌پردازند. در نتيجه با توجه به مباحث مطرح شده مي‌بينيم که از منظر بهره‌وري وقتي به اين موضوع نگاه کنيم مشخص مي‌شود که خود دانشجويان بايد در نهايت عهده دار حجم بيشتري از هزينه‌ها باشند.
من هر وقت اين موضوع را مطرح مي‌کنم، در پاسخ مي‌شنوم که پس تکليف خانواده‌هاي فقير که توانايي پرداخت اين هزينه‌ها را ندارند چيست؟ و پاسخ من اين است که راه حل اين مشکل نه تنها دادن يارانه به همه اقشار نيست! بلکه حتي الزاما دادن يارانه به خانواده‌هاي فقير هم نيست، بلکه بايد برنامه‌اي طراحي كرد که طي آن افراد بتوانند مخارج تحصيل خود را قرض بگيرند و بعدا که درآمد مکفي پيدا کردند قرض خود را پرداخت کنند، بر اساس درآمدهاي بالايي که در آينده خواهند داشت. اين روشي است که بسياري از کشورها مانند استراليا، آمريکاي لاتين و ساير کشورهاي پيشرفته از آن استفاده مي‌کنند، به جاي اينکه به افرادي که در آينده بسيار موفق خواهند شد و معمولا از خانواده‌هاي موفق هم مي‌آيند يارانه پرداخت کنند، آنها را وادار مي‌کنند که مخارج تحصيل خود را پرداخت کنند و فقط به کساني که توانايي پرداخت هزينه‌ها را ندارند کمک مي‌کنند و اين يکي از تغييراتي است که به نظر من در مسير توسعه اقتصادي بايد در فرآيند آموزش عالي ايجاد شود.

موضوع ديگري که بر ميزان موفقيت کشورها در تجارت جهاني و نيز جايگاه آنها در سطح جهان بسيار تاثيرگذار است، نرخ تبديل ارز است. نرخ تبديل ارز بر ميزان ثروت انباشته کشورها و نيز تورم آنها تاثير بسزا دارد و از همين رو من طرفدار نرخ ارز انعطاف‌پذير هستم. من در سفر اخيرم به کشور چين به آنها هشدار دادم که به‌رغم اينکه نرخ ارز ثابت تاکنون به نفع آنها عمل کرده است، ولي آنها بايد به سمت يک سيستم ارزي انعطاف‌پذيرتر حرکت کنند. آنها معادل 5/2 تريليون دلار انواع سرمايه جمع‌آوري کرده‌اند، در حالي که به نظر من داشتن اين ميزان ذخيره به صورت اقتصادي منطقي نيست. يکي از مزاياي داشتن نرخ ارز انعطاف‌پذير اين است که مقدار واقعي نرخ تورم يک کشور را مشخص مي‌کند به صورتي که نرخ ارز آنها تقريبا با همان شيبي که نرخ تورم بالا مي‌رود، کاهش مي‌يابد. به همين دليل شما علائم بهتري از اوضاع اقتصادي کشور دريافت مي‌کنيد و در سيستم ارز انعطاف‌پذير نمي‌توان تورم را پنهان كرد که اين موضوع به نوبه خود باعث افزايش بهره‌وري مي‌شود. در اين سيستم شما نه تنها از هزينه‌هاي وارد کردن کالا از کشورهاي ديگر مطلع مي‌شويد بلکه به ساير کشورها هم علائمي مبني بر هزينه‌هاي خريد کالا از خودتان ارسال مي‌کنيد، من شنيده ام که دولت ايران از طريق قوانين ارزش ارز را تغيير مي‌دهد و اين کار به نظر من اشتباه است، آنها بايستي به جاي اين کار از سيستم ارز انعطاف‌پذير با يک نرخ مشخص استفاده کنند. البته اين را هم بگويم که انجام اين کار هميشه براي کشورها امري دشوار است، ولي امتياز خوبي را براي کشورهاي درگير در تجارت بين‌الملل ايجاد مي‌کند.

بسياري از کشورها در ابتداي راه توسعه اقتصادي از يارانه‌ها براي کالاهاي مختلف استفاده مي‌کنند که اين يارانه‌ها نه تنها به اقشار کم درآمد بلکه به اقشار متوسط و بالاي جامعه نيز پرداخت مي‌شود. به‌خصوص در کشورهاي اصلي توليد‌کننده نفت مانند ايران، بنزين جزو کالاهايي است که به آن يارانه تعلق مي‌گيرد، چون به نظر مي‌رسد که توليد نفت (و نه پالايش آن) فرآيندي بسيار ارزان قيمت است. فکر مي‌کنم در ايران قيمت هر گالن بنزين حدود 30 سنت باشد البته مطمئن نيستم چون بايد چند واحد را تبديل کنم، ولي به هر حال اين قيمت به شدت کمتر از قيمت جهاني بنزين است و اين بدان معنا است که با دادن يارانه به بنزين، در بازاري که مي‌توانيد نفت را به قيمت خوبي به فروش برسانيد آن را به دور مي‌ريزيد. ممکن است بعضي‌ها مدعي شوند که يارانه‌ها راهي است براي کمک به فقرا ولي من با آنها مخالفم و مي‌گويم که اين راه بسيار بدي است، زيرا حداقل در اين مثال، مي‌توان به جرات گفت که افراد فقير يا ماشين ندارند يا اگر هم دارند آنقدر از آن استفاده نمي‌کنند در نتيجه حجم زيادي از يارانه‌ها به سمت طبقات مياني و بالاي جامعه مي‌رود. به عبارت ديگر، مي‌توانم بگويم که با دادن يارانه به بنزين داريم به اقشار ضعيف کمک مي‌کنيم، زيرا در اين حالت نه‌تنها يارانه‌ها به اقشار ضعيف نمي‌رسد بلکه داريم مصرف زياد را تشويق مي‌کنيم و همين طور استفاده از خودروهايي که مصرف سوخت بالايي دارند. به عبارت ديگر چون سوخت ارزان است شما همچنان از خودروهاي قديمي غير‌بهينه استفاده مي‌کنيد، ولي وقتي که قيمت بنزين به قيمت واقعي بازار نزديک شود، مردم مجبور خواهند شد که خودروهاي قديمي خود را تعويض کرده و از خودروهايي استفاده کنند که مصرف کمتري دارند و مردم همچون رانندگي گران است، بي‌رويه رانندگي نمي‌کنند. در نتيجه نقش افزايش قيمت بنزين تا نزديک قيمت بازار اين است که باعث مي‌شود استفاده از سوخت توسط تمامي اقشار جامعه بهينه‌تر شود.

در تمامي اقتصادهاي دنيا وقتي صحبت از حذف يارانه‌ها به ميان مي‌آيد مقاومت‌هاي زيادي وجود دارد که مطمئن هستم در ايران هم مانند ساير کشورهاي دنيا اقتصاد سياسي و لابي‌هاي سياسي در اين موضوع نقش دارند. چون مردم مي‌خواهند که يارانه‌ها باقي بمانند چون وقتي شما چيزي را به مردم مي‌دهيد با سختي بسياري مي‌توانيد آن را از آنها پس بگيريد و به همين دليل است که دولت‌ها در زمينه دادن و حذف کردن يارانه‌ها با احتياط کامل عمل کنند زيرا شما ممکن است بگوييد که اين يارانه‌ها کوتاه‌مدت است، ولي تجربه نشان داده که دائمي خواهند شد، چون مردم به آن اتکا مي‌کنند و زندگي خود را حول آن مي‌سازند و خيلي سخت است که شما بتوانيد آن را از مردم بگيريد و به همين دليل شما بايد حذف يارانه‌ها را به صورت تدريجي و در طول زمان انجام دهيد، مثلا ممکن است بهتر باشد که ابتدا يارانه‌هاي بنزين را حذف کنيد و به مرور زمان به ساير يارانه‌ها بپردازيد.

من مي‌دانم که در ايران علاوه بر بنزين کالاهاي ديگري هم مشمول پرداخت يارانه مي‌شوند مانند نان که کالايي اساسي براي قشر ضعيف به شمار مي‌آيد، به جاي اينکه يارانه به کالاها پرداخت کنيد يک راه بهتر آن است که سيستمي طراحي کنيد که بتوانيد به‌وسيله آن به اقشار فقير پرداخت‌هاي دقيق و هدفمند داشته باشيد و به اين صورت شما باعث افزايش مصرف از طريق پرداخت يارانه نشده‌ايد و کاري موثر‌تر انجام داده‌ايد و اين در حالي است که در مثال بنزين شما نمي‌توانيد فقرا را هدف قرار دهيد، شايد مثلا نان کالاي بهتري باشد.

در حال حاضر در بسياري از نقاط دنيا تحقيقاتي براي يافتن روشي که بتوان با آن فقراي واقعي را شناسايي كرد و برنامه انتقال درآمد را براي آنها اجرا کرد به طوري که مطمئن باشيم اين درآمد واقعا در بين افراد فقير توزيع مي‌شود و نه افرادي که ادعا مي‌کنند فقير هستند، در حال انجام است، در همه تحقيق‌ها نکته اساسي کيفيت اطلاعاتي است که جمع آوري مي‌شود. يکي از راه‌هايي که مي‌توان اين موضوع را انجام داد اين است که مثلا در مناطق روستايي از مردم هر محله بخواهيم که خودشان فقيرترين‌هاي هر محله را مشخص کنند. نتايج تحقيقات انجام شده در اين راستا نشان مي‌دهد که اين روش تا حدود زيادي در جوامع کوچک دقيق است. همچنين شما مي‌توانيد به مواردي مانند نوع ماشين و خانه افراد به عنوان معياري براي سنجش ميزان ثروت آنها استفاده کنيد .

حدود دو هفته قبل در يکي از کارگاه‌هاي من يک تحقيق مطرح شد که در آن از اين دو روش به صورت ترکيبي براي شناسايي فقرا در کشور اندونزي استفاده شده بود و نتايج حاصله از ترکيب اين دو روش کاملا با آمار‌هايي که دولت گرفته بود تطابق داشت و حتي دقيق‌تر بود. اکثر مردم معتقدند که يارانه‌ها بخشي ضروري در زندگي روزمره هستند، ولي واقعيت اين است که يارانه‌ها نه تنها ضروري نبوده بلکه کاملا غير‌بهينه بوده و راه‌هايي بسيار بهتر و اثربخش‌تر هم وجود دارند که مي‌توانيم از طريق آنها به فقرا کمک کنيم.

آخرين نکته‌اي که مي‌خواهم در پايان صحبت‌هايم به آن اشاره کنم اين است که در اين مسير اکثر کشورها با اين سوال مواجه مي‌شوند که قوانين در بازار کار تا چه حد بايد انعطاف‌پذير باشند. من فکر مي‌کنم شما مي‌توانيد طول زيادي از مسير توسعه را بدون داشتن قوانين کار انعطاف‌پذير طي کنيد و ايران اين طول از مسير را پشت سر گذاشته است. ايران کشور فقيري نيست و جزو کشورهاي متوسط دنيا به شمار مي‌آيد، مي‌توان گفت که از کشوري مثل کره جنوبي خيلي عقب‌تر است ولي از بسياري از کشورهاي جهان مانند چين در درآمد سرانه وضعيت بهتري دارد.

من فکر مي‌کنم در موقعيت امروز ايران داشتن قوانين انعطاف‌پذير در بازار کار مي‌تواند نقش بسيار مهمي ايفا کند، يعني اينکه شرکت‌ها بتوانند آزادانه انتخاب کنند که چه کساني را استخدام کنند و چه کساني را خارج کنند. اگر اين چنين نشود شما شاهد اين خواهيد بود که شرکت‌هاي بزرگ بسيار سخت نيرو‌هاي جديد را استخدام مي‌کنند چون آنها مي‌دانند که وقتي فردي را استخدام مي‌کنند به اين راحتي نمي‌توانند او را اخراج کنند واين موضوع باعث کاهش بهره‌وري سازمان آنها مي‌شود و در نتيجه جواناني که با دانش روز از دانشگاه‌ها خارج مي‌شوند بيکار باقي مي‌مانند.

در کشورهايي مانند ايران که داراي بازار کار غني هستند، شما يکي از دو حالت زير را مشاهده مي‌کنيد: يا تعداد زيادي از جوانان تحصيل کرده در سازمان‌ها مشغول به کار مي‌شوند يا به مرور زمان اقتصادي غير‌رسمي يا اقتصاد زير زميني رشد مي‌کند که اين موضوع يکي از تبعات نا‌سالم نداشتن قوانين کار غير‌انعطاف‌پذير است. به همين دليل است که من فکر مي‌کنم داشتن قوانين کار انعطاف‌پذير باعث مي‌شود کشورها با سرعت بيشتري رشد و توسعه پيدا کنند.

چين قوانين انعطاف‌پذير دارد، ولي هند هنوز قوانين سخت کنترلي دارد، ولي افرادي که در هند مسووليت توسعه اقتصادي را بر عهده دارند به تدريج متوجه اين امر شده‌اند که براي ادامه مسير رشد نيازمند قوانين انعطاف‌پذير در بازار کار خواهند بود، برزيل هم در همين جهت در حال حرکت است، يکي از کشورهايي که در اين زمينه بسيار خوب عمل کرده است کشور همسايه ايران يعني ترکيه است.

بگذاريد صحبت‌هايم را جمع‌بندي کنم و در اين جمع‌بندي مي‌خواهم به ايران اشاره کنم و خواهش مي‌کنم عدم اطلاع دقيق من از اوضاع ايران را ببخشيد.

جمع‌بندي کلي من اين است که کشور ايران در 50 سال گذشته بسيار کمتر از حد توانايي خود عمل کرده، يعني مي‌توانسته امروز وضعيت خيلي بهتري داشته باشد که از عوامل آن مي‌توان موارد زير را نام برد:

اتکاي زياد به انحصارهاي دولتي و غير‌دولتي که به نظر من هر دوي آنها مضر است، ولي اگر بخواهم يکي را انتخاب کنم، مي‌گويم انحصار غير‌دولتي چون حداقل بهينه‌تر عمل مي‌کند، اتکاي زياد به دادن يارانه مخصوصا به بعضي بخش‌هاي خاص اقتصاد، اتکاي بيش از حد به نفت که مطمئن هستم، شما همه شنيده‌ايد که بعضي‌ها نفت را يک نفرين براي اقتصاد مي‌نامند. البته من بر اين باورم که نفت براي اقتصاد نفرين نيست و مي‌تواند محرک بسيار خوبي براي يک اقتصاد باشد، ولي متاسفانه براي بسياري از کشورها نفت تبديل به يک نفرين مي‌شود زيرا سهل الوصول بودن آن و درآمدي که براي کشور ايجاد مي‌کند، باعث مي‌شود که اين تصور در کشور به‌وجود آيد که مردم نياز ندارد براي پيشرفت در ساير بخش‌هاي اقتصادي هم تلاش کنند، در نتيجه بيشتر از آنکه مردم کشور از توانايي‌هاي انساني بهره‌برداري کنند از درآمد نفت بهره‌برداري مي‌کنند.

به نظر من ايران نيروي انساني بسياري غني دارد و بايد از آن استفاده کند و نه از منابع طبيعي خود. متاسفانه تا الان ايران بيشتر روي توانايي توليد نفت خود اتکا كرده که بالاخره روزي به پايان خواهد رسيد و آن زمان مجبور است که به دنبال جايگزين‌هايي براي آن بگردد. پس بهتر است قبل از اينکه نفت به اتمام برسد با خود فکر کنيد که بسيار خوب است که درصد بالايي از درآمد سرانه ما را فروش نفت تامين مي‌کند، ولي ما بايد بتوانيم اقتصاد را طوري مديريت کنيم که انگار نفت نداريم و وقتي موفق شديم اين کار را انجام دهيم درآمد نفت را به آن اضافه کنيم که در اين حالت سرعت توسعه و رشد اقتصادي ما چندين برابر خواهد شد. پس مي‌بينيم که نفت الزاما يک بلا نيست و مي‌توان به صورت بهينه از آن استفاده کرد، وقتي يک نفرين است که ما مي‌بينيم در کشورهاي توليد‌کننده نفت حجم زيادي از منابع طبيعي به هدر مي‌رود و چون من به هدر رفتن منابع خيلي حساس هستم، اين موضوع مرا آزار مي‌دهد، وقتي مي‌بينم که ايران هم متاسفانه دچار اين مشکل شده است.

يک مثال بسيار خوب که به نظر من ايران مي‌تواند از آن به عنوان نمونه استفاده کند کشور ترکيه است، در اقتصاد ترکيه اشکالات بسيار زيادي وجود دارد، ولي آنها در سال‌هاي اخير شاهد رشد بسيار سريع اقتصادي بوده‌اند، البته من مي‌دانم که ترکيه به دليل موقعيت جغرافيايي از امتيازات بيشتر در دسترسي به بازارهاي دنيا نسبت به ايران برخوردار است، ولي علاوه بر اين موضوع بايد بگويم که اصلاحات اقتصادي مناسبي نيز در سال‌هاي اخير انجام شده است، ترکيه توانسته است که تورم را کنترل کند، آنها قسمت دولتي اقتصادشان را اصلاح کرده‌اند و به تدريج در حال اصلاح بخش خصوصي هستند. دولت ترکيه در حال حاضر بسيار در بين مردم محبوب است و من مطمئن هستم که بخش زيادي از آن مربوط به عملکرد اقتصادي دولت است. ترکيه همسايه قديمي ايران است و اين دو سابقه تاريخي زيادي دارند و من معتقدم که ترکيه نمونه‌اي است از آينده بالقوه ايران.
در آخر، من فکر مي‌کنم که ايران توانايي، سرمايه انساني، دانشجويان بسيار عالي و نيز سيستم آموزشي قدرتمندي دارد که مي‌تواند اين کشور را به يک کشور ثروتمند تبديل کند. هنوز به اين موقعيت نرسيده، ولي اين امکان وجود دارد. متاسفانه رشد ايران براي زمان نسبتا طولاني به کندي صورت گرفته است، ولي نگاه من به آينده ايران خوش‌بينانه است و اميدوارم که در دهه آينده به يکي از بازيگران اصلي صحنه تجارت بين‌المللي تبديل شود و عضو جديدي براي (BRIC(Brazil, Russia, India, China باشد و از اين پس ما اين گروه را BRIIC بناميم؛ يعني يک I براي Iran اضافه کنيم.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۷/۰۲/۱۲ توسط احمد عاقلي
اقتصاد در قرن بیست‌ویک گوگل

 اقتصاد در قرن بیست‌ویک؛ عالمی دیگر باید ساخت!

همیشه بحث در مورد علم اقتصاد از اقتصاددان‌های کلاسیک و در راس آن‌ها آدام اسمیت شروع می‌شود و با دیوید ریکاردو، جان استوارت میل، کارل مارکس و آلفرد مارشال ادامه پیدا می‌کند. این متفکران بزرگ پایه‌های اساسی درک ما از اقتصاد را شکل دادند. اما وقتی آلفرد مارشال در سال ۱۹۲۴ دنیا را ترک می‌کرد، وضعیت جهان تفاوت‌هایی بنیادی با وضعیت امروز داشت. تفاوت‌هایی که ما را ملزم می‌کند بار دیگر در مورد اقتصاد در قرن بیست‌ویک فکر کنیم.

البته که طبیعت انسان معاصر، شبیه همان انسانی است که در ابتدای قرن بیستم زندگی می‌کرد. انسان هنوز می‌کوشد به انگیزه‌های خود پاسخ دهد. او از زیان گریزان است و تلاش می‌کند منفعت مادی یا معنوی خود را حداکثر کند. وقتی از بازنگری در علم اقتصاد حرف می‌زنیم، منظورمان قصور گذشتگان در مطالعه یا خطای خوش‌بینی در عاقل فرض‌کردن آدمیزاد نیست. بلکه از مفاهیمی بنیادی حرف می‌زنیم که در آن زمان وجود خارجی نداشتند یا وضعیتشان به طور کامل متفاوت بود.

۱- ارزندگی دارایی‌های نامشهود

در قرن ۱۸ و ۱۹ بیشتر دارایی‌های مردم قابل‌لمس و قابل انبارکردن بود. مردم می‌توانستند از محصول نگه‌داری کنند تا برای آن مشتری بهتری بیابند. کالاهای کمیاب و فاسدنشدنی مثل طلا، مروارید و الماس ارزش ویژه‌ای داشتند. کشاورزان تلاش می‌کردند گندم‌هایشان را به‌سرعت به سیم و زر تبدیل کنند.

در آن روزگار اگر کسی می‌خواست از ارزش یک مزرعه حرف بزند، به مواردی مثل متراژ زمین، تعداد دام و سهولت دسترسی به آب اشاره می‌کرد. بیشتر ارزش کارخانه‌ها را هم ملک و ماشین‌آلات تشکیل می‌داد. دارایی‌های نامشهود وجود داشتند، اما فعال‌های اقتصادی به ارزندگی این دارایی‌ها (مثل ارزش برند) بدبین بودند.

اقتصاد قرن بیست‌ویک نان بربری

در گذشته تبدیل محصول به طلا، هدف نهایی فعالان اقتصادی بود.

در قرن بیست‌ویکم شرکت‌هایی وجود دارند که تماما از دارایی‌های نامشهود می‌شوند. شرکت ویکی‌پدیا دارایی مشهود چندانی ندارد. وقتی واتس‌اپ خریداری شد، موضوع معامله املاک و ماشین‌آلات نبود. گوگل‌مپ به‌عنوان یک محصول، چیزی قابل‌لمس یا قابل‌تجزیه به مواد تشکیل‌دهنده نیست. بیت‌کوین هیچ بخش فیزیکی‌ای ندارد.

وقتی به سیمای عمومی جهان در قرن بیست‌ویک نگاه می‌کنیم، ارزش دارایی‌های نامشهود دارد از اموال مشهود پیشی می‌گیرد. وقتی به یک شخص ارثی نامشهود می‌رسد، هنگامی‌که اموال نامشهود کسی به سرقت می‌رود، زمانی که کالاهای نامشهود در انبار خراب می‌شوند، صادرات و واردات‌ کالاهای نامرئی، کمیابی و فراوانی اطلاعات، مازاد عرضه و مازاد تقاضای ایده و دیگر مفاهیم پایه‌ای در دنیای جدید به بازنگری کلی نیاز دارند.

۲- دنیایی همگن

چرا یک کشور کالایی را وارد می‌کند؟ چون در خارج کالای موردنظر ارزان‌تر است. چرا این کشور کالایی را صادر می‌کند؟ چون می‌تواند آن را ارزان‌تر از دیگران تولید کند. این پاسخی است که اقتصاد‌دان‌ها به تجارت بین‌الملل می‌دهند.

سرعت انتقال داده رشدی بارو ناپذیر داشته است. در یک چشم به‌هم‌زدن می‌توانیم از تفاوت قیمت فولاد در لندن و توکیو باخبر شویم. به غیر از ما، همه به این اطلاعات دسترسی دارند. تاجر به‌سختی می‌تواند اطلاعات خریدوفروشش را مخدوش کند.

در طول تاریخ هرگز فعال‌های اقتصادی به‌اندازه امروز، سیاسی نبوده‌اند.

به خاطر سهولت ترابری و در دسترس قرار گرفتن اطلاعات، قیمت‌های جهانی بیش‌ازپیش به هم نزدیک می‌شوند. کالاهایی وجود دارند که در آلمان، ژاپن، استرالیا و ایران اختلاف قیمت قابل‌توجهی ندارند.

از طرف دیگر اخبار و رسانه‌ها خیلی سریع‌تر از قبل قیمت‌ها را تحت تاثیر می‌گذارند. خبر آتش‌سوزی یک انبار در کانادا قیمت در تهران را تغییر می‌دهد. در چند ثانیه. تصمیم‌ها و رفتارهای جک ما، جف بیزس و مارک زاکربرگ به‌اندازه رییس‌جمهور کشورها اهمیت دارد. در طول تاریخ هرگز فعال‌های اقتصادی به‌اندازه امروز، سیاسی نبوده‌اند.

۳- عزیز میلیارد دلاری

در ابتدای قرن بیستم، شرکت فولاد ایالات‌متحده به ارزش یک میلیارد دلار رسید. این اولین شرکت میلیارد دلاری تاریخ بشر بود. صدسال بعد شرکت اسنپ‌چت در کم‌تر از پنج‌سال به ارزش ۱۶ میلیارد دلار رسید.

در سال ۲۰۱۷ شرکت تویوتا ۲۵۰ میلیارد دلار (نصف درآمد کل کشور ایران) درآمد داشت. شرکت اپل برای تبدیل‌شدن به اولین شرکت تریلیون دلاری جهان تنها به ۱۰۰ میلیارد دلار دیگر نیاز دارد. یعنی فقط صد برابر ارزش شرکت فولاد آمریکا در ابتدای قرن بیستم.

ابعاد این هیولاها غیرقابل‌تصور است. نکته مهم‌تر این‌که تعداد میلیارد دلاری‌ها کم نیست. شرکت‌هایی که در مدت‌زمانی کوتاه ثروتی عظیم درست کردند. سرعت رشد برخی از آن‌ها مدام بیشتر می‌شود. برخی دیگر در مدتی کوتاه خشک می‌شوند و از بین می‌روند.

در گذشته جرم بحرانی شرکت، تنها محدود به یک حدِ پایین بود. حداقل ابعادی که شرکت باید به آن دست می‌یافت تا بتواند به بقا ادامه دهد. اما اقتصاد ابعاد به ما یک حدِ بالا هم تحمیل می‌کند. شرکت به خاطر ابعاد بزرگ یا خشک می‌شود و می‌میرد، یا به چند واحد کوچک‌تر تجزیه می‌شود. این هیولاهای نوظهور، علم اقتصاد را به بازنگری محتاج می‌کند.

۴- خودمان کالا می‌شویم

شخصی برای خرید به مغازه وارد می‌شود. چه کسی فروشنده است؟ صاحب مغازه. چه‌کسی خریدار است؟ مراجعه‌کننده. کالا چیست؟ چیزی که مراجعه‌کننده از صاحب‌مغازه می‌خواهد. در مقابل او به شما پول می‌دهد.

به سایت گوگل مراجعه می‌کنید و یک اسم را جستجو می‌کنید. فروشنده کیست؟ شرکت گوگل. خریدار کیست؟ کسی که پول می‌دهد. شما که پولی پرداخت نمی‌کنید. چه کسی پول پرداخت می‌کند؟ شرکتی که بر اساس داده‌هایی که از گوگل می‌گیرد تبلیغات می‌کند. گوگل چه چیزی را به آن شرکت می‌فروشد؟ اطلاعات شما را! به بیان ساده، شما را!

چه‌کسی صورت‌حساب گوگل ما را می‌پردازد؟ در مقابل از ما چه می‌خواهد؟

اقتصاد در قرن بیست‌ویک گوگل

امروزه جمله «اگر پول نمی‌دهید، کالا خود شما هستید» به یک کلیشه تبدیل شده است. فیس‌بوک، گوگل و توییتر اصرار دارند که به مشترک‌هایشان نگاه کالایی ندارند. آن‌ها استدلال می‌کنند که شرکت بدون اعضایش هیچ ارزشی ندارد. پس آن‌ها ملزم به ادای احترام کامل هستند. اما این استدلال چیزی را توجیه نمی‌کند.

فرض کنید یک آدم پولدار را برای شام دعوت می‌کنم. یکی از دوستانم که به سرمایه نیاز دارد هم به مهمانی دعوت می‌شود. من با شخص ثروتمند به بهترین شکل رفتار می‌کنم و طبیعتا در مقابل خدماتم از او پولی نمی‌گیرم. دستمزد من را دوستی می‌پردازد که به سرمایه نیاز دارد. در این جریان، غذایی که صرف می‌شود کالا نیست. «حضور آن فرد ثروتمند» کالایی است که معامله می‌شود.

۵- جهان بدون مرکز

مرکز دنیا کجا است؟ این سوال برای قرن‌ها در ذهن مردم وجود داشت. پادشاهان بهترین جواب را پیدا کردند. آن‌ها گفتند که کاخ پادشاه مرکز عالم است. دیدگاه آن‌ها اشتباه نبود. پول، ارتباطات، مالیات و تمام مناسبات اقتصادی کشور در همین کاخ‌ها شکل می‌گرفت.

در قرن بیستم شکل دولت‌ها متحول شده بود. وقتی کینز در مورد نقش دولت در فعالیت‌های اقتصادی حرف می‌زد، منظورش کاخ پادشاهان نبود. دولت‌هایی که ابزارهای پولی و مالی مجهز بودند و می‌توانستند سیاست‌هایی انقباضی یا انبساطی پیش بگیرند، قابل‌مقایسه با دولت شاهانه نبودند.

برای ارائه انتقاد و پیشنهاد کسی نمی‌تواند به «شرکت اینترنت و شرکا» زنگ بزند. تمام مردم دست‌دردست هم اینترنت را آفریده‌اند.

اما حالا چیزهای زیادی وجود دارد که از کنترل دولت خارج است. اینترنت مهم‌ترین واحد غیرمرکزی جهان است. برای ارائه انتقاد و پیشنهاد کسی نمی‌تواند به «شرکت اینترنت و شرکا» زنگ بزند. تمام مردم دست‌دردست هم اینترنت را آفریده‌اند. حتی شما که در حال خواندن این کلمات هستید، در خلق جهان اینترنتی نقش دارید.

ارز دیجیتال از دیگر نهادهای غیرمرکزی قرن بیست‌ویک است. هیچ دولتی بر این ارز نظارت ندارد، کسی نمی‌تواند آن را بسط دهد یا با تغییر نرخ سپرده قانونی حجم آن را منقبض کند. به این ترتیب نقش دولت در اقتصاد کم‌رنگ‌تر می‌شود و نهادهایی غیردولتی یا غیرمرکزی بسیاری از این نقش‌ها را برعهده می‌گیرند.

قرن بیست‌ویک و ابزارهای نوین مطالعه

علاوه بر تغییرات بنیادی اقتصاد در قرن بیست‌ویک، ابزارهای مطالعه هم تغییر کرده‌اند. در حال حاضر ما به کلان‌داده دسترسی داریم. می‌توانیم با کامپیوترهای کوانتومی تمام سناریو‌های موجود را بسنجیم. با استفاده از هوش مصنوعی می‌توانیم سناریوهایی جدید بسازیم که خود را اصلاح می‌کنند.

در قرن بیست‌ویک می‌توانیم رفتارهای جزئی تک‌تک افراد را مطالعه کنیم. در گذشته مطالعه رفتارها بر پایه بررسی داده‌هایی محدود بودند. تلاش نهایی این بود که از این داده‌ها یک رابطه کلی برای توصیف رفتار تمام آدم‌های جهان به کار گرفته شود. ابزارهای نوین می‌تواند دید ما را به افق‌های کشف‌نشده دانش اقتصاد باز کند. به‌خصوص که می‌توانیم رفتار فرد را بدون نیاز به تعمیم بررسی کنیم.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۷/۰۲/۱۲ توسط احمد عاقلي

 

ارز یا سپرده گذاری در بانک

محمد حسین ادیب

پروتکل : نهاد های ریسکی موظف اند پیش بینی خود از روند قیمتها را منتشر کنند علاوه بر آن موظف اند به خواننده اعلام کنند پیش بینی خود را چه زمان تعدیل و اصلاح می کنند ، فدرال رزرو ( بانک مرکزی آمریکا ) سه ماه یکبار و آژانس بین‌المللی انرژی دو ماه یکبار ، اقدام به اصلاح و تعدیل پیش بینی های قبلی می کنند ، سایت سه ماه یکبار پیش بینی در سه حوزه فوق را اصلاح و تعدیل می کند

۱ – در دوران احمدی نژاد اقتصاد ایران «مسکن محور » بود

۲ – از سال ٩٢ تا پایان ٩۵ در دوران روحانی اول، اقتصاد ایران «سپرده محور » بود

۳ -از ابتدای سال ٩۶ به بعد اقتصاد ایران « ارز محور » است

معنای عملی :

معنای عملی سه گزاره فوق آن است که در دوران احمدی نژاد اقتصاد توصیه می کرد که فرد پس انداز خود را وارد بخش مسکن کند، از سال ٩٢ تا ٩۵ اقتصاد توصیه می‌کرد که فرد پس انداز خود راسپرده گذاری کند و از ابتدای سال ٩۶ اقتصاد توصیه می کند که فرد پس انداز خود را « ارز محور » کند

تذکر اول :
از ابتدای سال ٩۶ که اقتصاد ارز محور شد معنای آن نیست که قیمت مسکن دیگر افزایش نمی یابد بلکه معنای آن ، این است که افزایش قیمت ارز بیشتر از افزایش قیمت مسکن خواهد بود

تذکر دوم :

از بین ارزرها فرانک سوئیس بهتر از دلار است به عبارت دیگر گزاره فوق به شرح ذیل اصلاح میشود :
قیمت مسکن در ایران اگر به فرانک سوئیس تبدیل شود رو به کاهش ارزیابی میشود ، به زبان صریح تر و واضح تر ، اگر شما در ابتدای سال ٩۶ قیمت واحد مسکونی که در آن ساکن هستید را به فرانک سوئیس تبدیل می کردید و اکنون نیز به فرانک سوئیس محاسبه کنید قیمت آن ، نزولی بوده است

به زبان قابل فهم تر ، افزایش فرانک سوئیس بیشتر از افزایش قیمت مسکن است

تذکر سوم :
قیمت ارز همواره رو به بالا نیست و حرکت های سینوسی دارد ، حرکت سینوسی به این معناست که بالا می رود و سپس پائین می آید ، افزایش می یابد و سپس کاهش می یابد ، اما سایت پیش بینی می کند روند قیمت ارز ، صعودی است ، سایت در مهر ماه پیش بینی کرد که روند شاخص دلار ( با نرخ دلار در ایران اشتباه نشود ) نزولی است که نمودار بالا ( بنر قبل ) نزولی بودن آن را نشان می دهد ، روند نزولی بوده اما ١٨ بار حرکات نزولی و صعودی داشته است ، سایت می تواند روند را پیش بینی کند اما نوسانات سینوسی را نمی تواند پیش بینی کند

تذکر چهارم :
خوانندگان مدام در مورد نرخ ارز پرسش هائی دارند که مفهوم آن پیش بینی حرکات سینوسی ارز است ، دلار در بازار جهانی طی یک سال گذشته ده درصد سقوط کرده اما ١٨ بار نیز بالا و پایین رفته است عده ای از سایت می خواهند که این نوسان ١٨ گانه طی یک سال گذشته را پیش بینی کند که سایت وارد این بازی نخواهد شد و هیچ متخصص ریسکی نیز در جهان تا کنون چنین عمل نکرده است لذا متخصصین ریسک در جهان به پیش بینی« میانگین نرخ ارز » می پردازند

کانال میانگین نرخ ارز در ایران را در سه سال آینده صعودی ارزیابی می کند

میانگین نرخ ارز طی سه سال آینده از قیمت مسکن بیشتر رشد خواهد کرد

میانگین قیمت فرانک سوئیس در ایران طی سه سال آینده بیشتر از قیمت مسکن رشد خواهد کرد

تذکر پنجم :
افزایش نرخ ارز در مقطع ٣ ساله بیشتر از افزایش قیمت مسکن است ، اما در مقطع های ۶ ماهه ممکن است خلاف آن باشد ، افزایش نرخ ارز ماهانه نیست معمولا در یک مقطع اتفاق می افتد و مدت ها ثابت می ماند، در مدتی که ارز ثابت است ممکن است افزایش قیمت مسکن نسبت به قبل بیشتر از ارز باشد ، به عنوان مثال اگر ارز در یک مقطع ۴٠ درصد گران شود و بعد مدتی ثابت بماند و در دوران ثابت بودن ارز ، مسکن ٢٠ درصد گران شود ، مجموعا هننوز مسکن ٢٠ درصد کمتر از ارز ، گران شده ولی اگر یک فعال اقتصادی در مقطع اول ارز می خرید و در مقطع دوم ارز را می فروخت و مسکن می خرید ۶٠ درصد سود کرده بود

در تحقیقی که در آمریکا شده کسانی که خود را با داغ ترین بیزینس مقایسه و احساس می کنند از اقتصاد جا مانده اند و بلافاصله با یک مطالعه ٢۴ ساعته وارد بیزینس داغ میشوند در ٩۵ درصد مواقع زیان کرده اند


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۷/۰۲/۱۲ توسط احمد عاقلي
آیا مسکن تا تابستان 97 گران می شود؟

آیا مسکن تا تابستان 97 گران می شود؟

 

عقبایی با تأکید بر اینکه تا پایان خردادماه اتفاق خاصی در حوزه مسکن رخ نخواهد داد، گفت: در تابستان شاهد رشد قیمت مسکن در شهرهای کوچک نخواهیم بود، اما در کلانشهرها افزایش قیمت مسکن را به ویژه در واحدهای کوچک‌متراژ خواهیم داشت.

 

به گزارش افکارنیوز، حسام عقبایی نایب رئیس اول اتحادیه املاک استان تهران با بیان اینکه کاهش سود تسهیلات خرید مسکن زمینه‌ساز افزایش قدرت خرید متقاضیان می‌شود، اظهار کرد: کاهش نرخ سود بانکی مسکن انگیزه متقاضیان را برای خرید افزایش می‌دهد و زمینه‌ساز رونق و تولید مسکن از سوی سازندگان در بافت‌های فرسوده می‌شود.

وی در ادامه افزود:

کاهش نرخ سود بانکی باید در آینده بسیار پایین‌تر از نرخ کنونی و به صفر درصد برسد و متقاضیان تنها نرخ کارمزد تسهیلات را پرداخت کنند.

نایب رئیس اول اتحادیه املاک استان تهران، تصریح کرد:

دولت باید در درجه اول تمامی بانک‌ها را به پرداخت تسهیلات خرید مسکن تشویق کند، زیرا انحصار پرداخت تسهیلات خرید مسکن از سوی یک بانک موجب ایجاد مشکلات بسیاری در حوزه بازار مسکن می‌شود.

عقبایی با اشاره به اینکه هم‌اکنون 1300 صنعت مربوط به بخش ساختمانی وجود دارد، گفت: با کاهش نرخ سود بانکی و پرداخت تنها کارمزد از سوی متقاضیان، می‌توان به رونق بازار مسکن در آینده خوشبین بود.

وی با تأکید بر اینکه تا پایان خردادماه اتفاق خاصی در حوزه مسکن رخ نخواهد داد، گفت:

در تابستان شاهد رشد قیمت مسکن در شهرهای کوچک نخواهیم بود، اما در کلانشهرها افزایش قیمت مسکن را به ویژه در واحدهای کوچک‌متراژ خواهیم داشت.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۷/۰۲/۰۸ توسط احمد عاقلي
Image result for ‫آیت‌الله جوادی‌ آملی:‬‎

 
 
آیت‌الله جوادی‌ آملی:

اگر ملت قیام کند همه ما را به دریا خواهد ریخت

 

آیت‌الله جوادی‌ آملی اظهار داشت: دانشگاه‌های ما میزنشین تربیت نکنند چراکه میزنشینی یعنی مفت‌خوری بلکه دانشکده‌های ما باید کارگر تربیت کنند.

به گزارش نصر به نقل از ایلنا، آیت‌الله عبدالله جوادی‌آملی عصر روز گذشته در دیدار علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که به شهر قم سفر کرده ضمن تبریک هفته کارگر اظهار داشت: بدانیم که اگر با وجود این مشکلات ملت قیام کند همه ما را به دریا خواهد ریخت به همین جهت حواس‌تان باشد. البته بسیاری از کشور فرار کردند یا جای فرار خود را فراهم آوردند اما ما جای فرار نداریم. این بی‌عدالتی‌ها و بی‌عرضگی‌های برخی مسوولان قابل تحمل نیست. کشوری که این همه منابع و آب و خاک دارد چرا باید این همه گرسنه داشته باشد.

این مرجع تقلید با بیان اینکه فقر بدنی یک مشکل خوش‌خیم اما فقر فرهنگی یک مشکل بدخیم است، گفت: جامعه اگر از نظر حیثیت اجتماعی باشد، درست باشد فقر مادی هم تحمل می‌کند کما اینکه اوایل انقلاب فشارهای مختلف از جمله جنگ تحمیلی، بمباران‌ها، ترور شخصیت‌ها و ... تحمل کرده‌اند اما بدون شک همین مردم اختلاس‌ها و بی‌عرضگی‌های مسئولان را تحمل نمی‌کند.

وی با بیان اینکه باید غده‌های بدخیم جامعه که مردم را ناراحت می‌کند شناسایی و برطرف کنیم، گفت: باید بفهمیم و درست عمل کنیم و بدانیم که مسایلی مانند دو تابعیت بودن مسوولان و پر کردن جیب برخی افراد تحمل نمی‌شود. باید بدانیم اگر ملت به‌خاطر همین مسایل نامطلوب شورید دیگر همه را می‌شورد و کنار می‌گذارد. به همین جهت حواس‌تان باشد.

آیت‌الله جوادی آملی تصریح کرد: چگونه است که کشور 800 میلیونی که نظامی کمونیستی و بی‌دین دارد می‌تواند کشور خود را اداره کند اما ما یک کشور 80 میلیونی هستیم و این همه امکانات و آب و خاک مناسب داریم در مشکلات خود می‌مانیم؟ آن کشور با کفر 800 میلیون را اداره می‌کند اما ما با داشتن امام حسین (ع) و امام علی (ع) نتوانسته‌ایم؛ یعنی از این ظرفیت‌ها استفاده نکرده‌ایم.

این مرجع تقلید با تاکید بر اینکه راه‌حل بسیاری از مشکلات کشور ارج نهادن به کارگر است، گفت: دانشگاه‌های ما میزنشین تربیت نکنند چراکه میزنشینی یعنی مفت‌خوری بلکه دانشکده‌های ما باید کارگر تربیت کنند. کشور آلمان در جنگ‌جهانی دوم با خاکستر یکسان شد اما با پشتوانه کار ملت خود مشکلات را برطرف کرد.

وی با بیان اینکه براساس آموزه‌های دین ملتی که آب و خاک مناسب دارد اما دستش را به سوی دیگران دراز کند از رحمت خداوند دور خواهد شد، گفت: حقیقت این است که اگر معنی فقر را می‌فهمیدیم بیشتر تلاش می‌کردیم .

آیت‌الله جوادی آملی با بیان اینکه فقیر طبق آموزه‌های قرآن کریم یعنی ملتی که ستون فقراتش شکسته، گفت: آیا از ملتی که ستون فقراتش شکسته انتظار مقاومت دارید؟ ملتی که ویلچری شد توان مقاومت ندارد.

این مرجع تقلید با بیان اینکه ملتی که جیبش خالی است بدون‌شک زیر بار دیگری می‌رود، گفت: این سخنان را قرآن کریم بیان کرده و ما از قرآن راستگوتر نداریم.

وی با اشاره به بیان نظرات مردم در فضای مجازی گفت: فضای مجازی به نظر من مجازی نیست بلکه یک فضای حقیقی است و هرجایی که اندیشه و فکر قابل بیان شد آن فضا فضای حقیقی است.

این مرجع تقلید با اشاره به برخی ناکارآمدی‌ها در کشور گفت: کشور هلند با اینکه کوچک‌تر از مناطق شمالی ایران است اما بخش عمده‌ای از لبنیات کشور دنیا را تامین می‌کند اما ما که نمی‌توانیم در این زمینه ظهور و بروز کنیم به خاطر بی‌عرضگی است .

جوادی آملی گفت: اگر ما توانستیم مشکل پشت میز نشستن افراد پر ادا، فاصله طبقاتی و بانک‌های ربوی و ... را حل کنیم ملت در برابر دیگر مشکلات تحمل خواهد کرد اما این مشکلاتی که گفته شد واقعا قابل تحمل نیست.

وی افزود: بانک‌های ربوی و رباخواری که اکنون در کشور ما وجود دارند خانمان‌سوز است و شعار امسال را با مشکل مواجه می‌کند چراکه تولید سرمایه می‌خواهد و وقتی برای تولید به بانک مراجعه کنید سودهایی حدود 20 درصد را مطالبه می‌کند.

آیت الله جوادی آملی گفت: ما این مشکلات را با دوستان می‌گوییم تا ان‌شاءالله برطرف شود و همین مسوولان ما هستند که می‌توانند عیب‌ها و گره‌ها را برطرف کنند.

این مرجع تقلید در پایان سخنان خود ابراز امیدواری کرد که ملت ایران از کالای ایرانی و تولید داخلی حمایت کند.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۷/۰۲/۰۷ توسط احمد عاقلي

 

جت اختصاصی تراکتورسازی طراحی شد

 

هواپیمای اختصاصی تیم فوتبال تراکتورسازی مطابق وعده قبلی مالک باشگاه های گسترش فولاد و ماشین سازی طراحی شد.

به گزارش "ورزش سه"، محمدرضا زنوزی مالک باشگاه های گسترش فولاد و ماشین سازی تبریز روز گذشته وعده داده بود که هواپیمایی اختصاصی برای تیم فوتبال تراکتورسازی طراحی می‌شود و برای سفرهای هوایی در اختیار این تیم قرار می‌گیرد.

 حالا در فاصله ۲۴ ساعت بعد از صحبت های زنوزی، وعده او عملی شده و هواپیمای اختصاصی مذکور که نوعی جت است، برای استفاده تراکتوری ها طراحی شده است تا با آن به شهرهای مختلف سفر کنند.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۱/۳۰ توسط احمد عاقلي

عدم توجه به آموزش‌ و پرورش تلاش‌ها برای توسعه ایران در 100 سال گذشته را بی‌نتیجه گذاشته است

 ‍‍‍دکتر محسن رنانی:

عدم توجه به آموزش‌ و پرورش تلاش‌ها برای توسعه ایران

در 100 سال گذشته را بی‌نتیجه گذاشته است

 

مقدمه توسعه تربیت انسان‌های توانمند است درصورتی‌که آموزش‌ و پرورش ما به دنبال تربیت انسان‌های دانشمند است و برای تربیت انسان‌های توانمند نیاز به برنامه‌ریزی درازمدت داریم.

محسن رنانی استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان با حضور در استودیو الفبا وزارت آموزش و پرورش با تشریح وضعیت کنونی جامعه گفت: تلاش‌های صورت گرفته در 100 سال گذشته جهت توسعه‌یافتگی ایران به دلیل عدم توجه به‌ آموزش‌وپرورش بی‌نتیجه مانده است.

به گزارش عصر ایران به نقل از روابط عمومی وزارت آموزش پرورش، در ادامه سلسله نشست هاي استودیو الفبا، محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان، در برنامه "مهمان آشنا" حضور يافت.

رنانی در ابتدای این برنامه آرزو کرد روزی را شاهد باشیم که اولین تیترهای اخبار کشور مربوط به آموزش‌وپرورش باشد و هرروز یک خبر خوب از آموزش‌وپرورش بشنویم؛ اما در شرایط فعلی اخبار آموزش‌وپرورش در آخر اخبار گفته می‌شود و در آن بیشتر به مشکلات اين حوزه اشاره می‌کند.

رنانی با اشاره به تلاش‌هایی که در 100 سال گذشته در جهت توسعه ایران شده است، اظهار کرد: باوجود همه این تلاش‌ها، هنوز در رتبه‌بندی جهانی همان رتبه‌بندی 50 سال گذشته را داریم و علت این عدم توفیق این است که برای توسعه‌یافتگی به مسائل مختلفی توجه کرده‌ایم، اما به‌نظام آموزشی توجه نداشته‌ایم و در نظام آموزشی ازنظر تكنولوژي و شیوه تعلیم و تربیت مشابه صدسال گذشته عمل می‌کنیم و علی‌رغم تغییر شکل ظاهری مدارس، ابزارهای اصلی آموزشی تغییری نکرده است و سرمایه‌گذاری‌ها برای توسعه‌یافتگی در حوزه‌های مختلف به آموزش‌وپرورش نرسیده است و این مسئله سبب شده محصول خروجی نظام آموزشی کشور برای توسعه و توسعه‌یافتگی مناسب نباشد و نیروی انسانی نتواند سرمایه‌گذاری‌ها را تبدیل به توسعه‌یافتگی کند.

این استاد دانشگاه در ادامه افزود: مقدمه توسعه تربیت انسان‌های توانمند است درصورتی‌که آموزش‌ و پرورش ما به دنبال تربیت انسان‌های دانشمند است و برای تربیت انسان‌های توانمند نیاز به برنامه‌ریزی درازمدت داریم.

وی در تعریف انسان توانمند گفت: انسانی که بتواند در جامعه، محل کار وزندگی با موضوعات مختلف تعامل کند و با شرایط خودش را تطابق دهد و انسانی یک‌بعدی و ناتوان در حوزه‌های مختلف نباشد و علی‌رغم کار وزندگی‌اش در حوزه‌های دیگر جامعه مانند محیط‌زیست و شهروندی مطلوب و مناسب جامعه باشد و اگر نتوانیم چنین انسانی را تربیت کنیم در صورت داشتن بهترین امکانات شاخص‌های یک جامعه توسعه‌یافته را نخواهیم داشت.

رنانی در ادامه به مثال‌هایی در این مورداشاره کرد و گفت: امروزه بیشتر از هر کشوری جاده و ماشین‌های نسبتاً مناسب داریم اما یکی از بالاترین نرخ‌های تصادف‌های رانندگی در دنیا و یا عدم توجه به قوانین را داریم و اگر فرصتی داشته باشیم از قانون عدول می‌کنیم که اختلاس‌های بزرگی که در کشور انجام می‌گیرد نشانه‌ای از وجود عدم تربیت انسان‌های توانمندی است که در همه حوزه‌ها برای جامعه خود مفید باشند و خود را مقید به رعایت قوانین و حقوق جامعه بدانند.

وی با اشاره به اینکه آموزش‌وپرورش در اولویت‌های اصلي سیاستمداران کشور ما نیست، اظهار کرد: براي عدم بی‌توجهی به اين حوزه لازم است سیاستمداران متوجه شوند که قدرت صنعتی، نظامی و توسعه‌یافتگی کشور از آموزش‌وپرورش ناشی می‌شود و مقدمه هر توسعه‌ای نظام آموزشی کشور است.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: مهم‌ترین اولویت در آموزش‌وپرورش کودکان هستند و این اولویت بر هر کار و مسئله دیگری مقدم است و اگر تصمیمی درباره صلاح کودکان گرفته می‌شود، نباید مشمول اتلاف وقت شود و در کوتاه‌ترین زمان ممکن عملياتي شود، در غير اين صورت عمر کودک از دست می‌رود و نمی‌توانیم به زمان ارزشمندی که ازدست‌رفته است برسیم.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۱/۳۰ توسط احمد عاقلي
دلیل واقعی گرانی ارز چیست؟

 شش عامل کاهش ارزش ریال

دلیل واقعی گرانی دلار چیست؟

 

کاهش ارزش ریال در برابر دلار بیانگر ضعف اقتصاد ایران نیست بلکه نتیجه رفتار سرمایه‌گذاران است.


به گزارش فرارو، در سال گذشته ریال تقریبا یک سوم ارزش خود را از دست داد. کاهش ارزش ریال نگران‌کننده است، اما بیانگر ضعف اقتصادی واقعی نیست. در همین رابطه، وبگاه المانیتور طی یادداشتی به قلم اسفندیار باتمنقلیج به بررسی دلایل سقوط ارزش ریال پرداخت و این سقوط را به حبابی تشبیه کرد که ایرانیان با هیجان در آن سرمایه‌گذاری می‌کنند.

پیش‌تر همین وبگاه شش عامل کاهش ارزش ریال را برشمرد که در رأس آن‌ها عواملی مانند تفاوت نرخ رسمی و آزاد تبادل دلار، خروج ارز از کشور و مداخلات پر دردسر بانک مرکزی در بازار ارز به منظور جلوگیری از کاهش ارزش ریال قرار داشت. باتمنقلیج با اشاره به این عوامل نوشت: "این‌ها را می‌توان عوامل 'جانب عرضه' کاهش ارزش ریال دانست، زیرا با موجودیت ارز در بازار مرتبط هستند. در آنچه ما آن را 'جانب تقاضا' می‌نامیم، فشار فزاینده، تقاضای بازده سرمایه‌گذاری و حالت روانی بازار وجود دارد."

برای فهم بهتر این عوامل می‌توان به داده‌های بانک مرکزی درباره تورم، نوسانات بازار مسکن، قیمت ریالی طلای عیار ۱۸ و مقایسه نرخی رسمی دلار با نرخ آزاد بازار ارز توجه کرد.

جدول‌بندی و نمایه‌سازی این داده‌ها در دوره ۱۲ ماهه نشان می‌دهد که ارزش ریال آشکارا کمتر شده است. قیمت طلا به مقدار ۳۰.۱۵ افزایش یافت. این در حالی است که قیمت دلار در بازار آزاد به میزان ۳۰.۷۵ افزایش یافت. این افزایش تقریبا دو برابر افزایش نزخ رسمی تبادل دلار در این دوره بوده است.

طبق آمار بانک مرکزی، نرخ تورم فقط یک درجه بالا رفت و به ۹.۶ درصد رسید. حتی اگر ارقام بانک مرکزی را تقلیل‌دهنده نرخ واقعی تورم بدانیم، روش آن، به طور معقول می‌تواند پایدار فرض شود. به طور مشابهی، قیمت مسکن هم نسبتا، ثابت باقی ماند. در سال گذشته، میانگین قیمت هر متر مربع در تهران فقط به مقدار ۱۲ درجه افزایش یافت. این معادل یک وضعیت بی‌نظیر در بازار است که در آن افزایش قیمت اخیر ناشی از تقاضای بیشتر نبود، بلکه ناشی از شک‌وتردید فروشندگان از نقدی کردن دارایی‌ها و متضرر شدن از کاهش ارزش پول می‌شد.

با در نظر گرفتن این عوامل می‌توان گفت که ثبات نسبی نرخ تورم و میانگین قیمت مسکن، نشان می‌دهد که قدرت خرید ریال برای مصرف روزانه، نسبتا ثابت باقی‌مانده است. بدین ترتیب، کاهش ارزش اخیر ریال، با توضیح عموما پذیرفته‌شده درباره کاهش ارزش کوتاه مدت ناسازگار است. پژوهش عباس ولدخانی، اقتصاددان، به دنبال این است که با استفاده از داده‌های زمانی سالانه از ۱۹۶۰ تا ۲۰۰۲، عوامل اصلی نرخ تبادل بازار آزاد را معین کند. در این برهه، ریال در برابر دلار سالانه به طور میانگین ۱۳ درصد ارزش خودش را از دست داده است. ولدخانی دریافت که "عوامل کوتاه‌مدت کاهش ارزش پیوسته ریال، افزایش گسترده قیمت‌ها در ایران (در مقایسه با نرخ‌های پایین تورم آمریکا) و رشد واقعی ناچیز تولید ناخالص داخلی هستند."

در سال گذشته، ایران نه شاهد "افرایش قیمت داخلی گسترده" بود و نه "رشد واقعی ناچیز تولید ناخالص داخلی". در حقیقت، صندوق بین المللی پول، تخمین می‌زند که در سال ۲۰۱۷، رشد تولید ناخالص داخلی ایران رشد ۳.۵ درصدی داشته است. پس چرا ایرانیان به ارز و طلا روی آوردند و نرخ‌های تبادل را به سطوح تاریخی بالا برده‌اند؟

پاسخ این است که این مسئله در رفتار سرمایه‌گذاری نهفته است. توانایی تولید ثروت در محیط‌های اقتصادی ضعیف، مهارتی است که عمدتا توسط طبقه متوسط بالا برای مقابله با کساد دستمزدها، افزایش قیمت‌ها و بلاتکلیفی عمومی به کار گرفته می‌شود. این بیانگر این مسئله است که این مهارت‌های سرمایه‎‌گذاری به روش جدیدی اعمال می‌شوند و آنچه زمانی یک گمانه‌‎زنی بود که در زمان ضعف اقتصاد کلان، دنبال می‌شد، اکنون در غیاب یا قبل از چنین ضعفی دنبال می‌شود. بنابراین، آنچه ما آکنون شاهد آن هستیم، بیشتر به مثابه یک حباب است.

شایان ذکر است که گسترش صرافی‌ها، بویژه در شمال‌شهر تهران، و افزایش همزمان وبسایت‌های گزارش‌دهی مالی، درگیری در گمانه‌زنی ارزی را به شکل چشمگیری آسان کرده است. ایرانیان می‌توانند قیمت‌های بازار آزاد را در موبایل‌هایشان بررسی کنند و به نزدیک‌ترین صرافی بروند تا ریال‌هایشان را به ارز خارجی تبدیل کنند. این روز‌ها دیدن صف ایرانیان در مقابل صرافی‌های تهران برای خرید دلار یا دیگر ارز‌های خارجی، عادی شده است.

سوای سهولت مشارکت ایرانیان در بازار ارز، بُعد مهم دیگری در این رفتار سرمایه‌‎گذاری وجود دارد. بسیاری از افراد که کاهش ارزش ریال از ماه سپتامبر را می‌بینند، می‌گویند تیتر‌ها درباره چالش‌های بانکی ایران، اعتراضات مداوم و البته سرسختی آمریکا در قبال ایران هم نقشی در این مسئله ایفا می‌کنند. انتشار این تیتر‌ها از طریق تلگرام، به اندازه کافی به سرمایه‌گذاران اطمینان می‌دهد که ارزی که امروز می‌خرند، بدون توجه به شرایط واقعی اقتصاد، فردا ارزشمندتر خواهد شد.

در این حالت، در ادعای حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران، در سخنرانی فوریه گذشته صحت وجود دارد که برای کاهش ارزش ریال، هیچ دلیل اقتصادی اساسی وجود ندارد. او به مردم گفت: "نصیحت من به مردم این است که به نفع خودشان است در این مسیر پرخطر گام برندارند. برای استفاده از دارایی‌های شما راه بهتری وجود دارد. این روند یک روند پایدار نخواهد بود."

با این حال، مقابله با این پدیده جدید، برای مقامات ایران دشوار خواهد بود. در نهایت، اگر نرخ تبادل ارز خارجی از شرایط واقعی اقتصاد ایران بیشتر فاصله گیرد، توانایی دولت برای تقویت ریال از طریق سیاست پولی، کمتر خواهد شد.

برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ دوشنبه ۱۳۹۷/۰۱/۲۰ توسط احمد عاقلي

قطع قانونی درختان شهرک زعفرانیه تبریز!

مدیرعامل سازمان سیما و منظر شهرداری تبریز: درختان شهرک زعفرانیه با رأی دادگاه قطع شد.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، علی مدبر با اشاره به قطع درختان تنومند شهرک زعفرانیه تبریز گفت: کاربری فضای سبز قطعه زمینی در این شهرک، توسط اداره کل راه و شهرسازی استان تغییر داده شده و ۴ سال قبل کاربری مسکونی برای آن صادر و به فروش رفته بود.

قطع قانونی درختان شهرک زعفرانیه تبریز!به گفته او دادگاه بدوی و تجدیدنظر در برابر قرارداد فضای سبز، سند شش‌دانگ مسکونی را ارجح دانسته و ماه ها قبل، رأی نهایی برای قطع درختان این زمین را صادر کرده بود.

قطع قانونی درختان شهرک زعفرانیه تبریز!مدیرعامل سازمان سیما و منظر شهرداری تبریز افزود: با این حال تلاش ها و مخالفت‌های ما، برای جلوگیری از قطع درختان شهرک زعفرانیه توسط بخش حقوقی سازمان ادامه داشت اما در نهایت امروز با حضور نیروی انتظامی، این درختان قطع شد آن هم در حالی که از دستِ ما کاری بر نمی‌آمد چراکه رأی، رأی دادگاه بود و نمی‌توان در برابر قانون ایستاد.

قطع قانونی درختان شهرک زعفرانیه تبریز!هر چند امروز در گوشه ای از کلانشهر تبریز، ده ها درخت قربانی شد تا ده ها واحد مسکونی به جای آن روییده و ساخته شود اما با اندکی تامل می توان دریافت، به جای این همه کشمکش و اختلاف و برانگیختن احساسات تعداد زیادی از شهروندان، می شد با تجهیز به امکانات روز، از قربانی شدن درختانی که بی شک در سلامت محیط زیست برای شهروندان ساکن در این کلانشهر، نقش ایفا می کنند، جلوگیری کرد.
همه ما کمابیش می دانیم که امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا، به جای قلع و قمع درختانی که برای به ثمر نشستن آنها سال های سال، زمان نیاز است، از ابزارهایی برای انتقال شان استفاده می شود که نه ریشه و ساقه، بلکه حتی برگی از درخت هم آسیب نمی بیند.



برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۷/۰۱/۱۶ توسط احمد عاقلي

شادی در نگاه دین

 

چکیده: شادی و شادمانی از بایسته‌های زندگی انسان است. از نظرگاه اسلامی، شادی بایسته آن است که با یاد خداوند و بندگی او همراه باشد و حدود الهی و انسانی در آن رعایت شود. شادی‌های برآمده از خوش‌رویی، دید و بازدید و مهربانی با دیگران پسندیده‌اند و شادی‌های برخاسته از غرور و تمسخر ناپسند به شمار می‌روند. نیایش، ایمان‌داری، شکرگزاری، صبر و شرایط مناسب محیطی از جمله عوامل شادی آفرینند و دلبستگی به دنیا، گناه و فقر از مهم‌ترین موانع رسیدن به شادی به شمار می‌روند.

واژگان کلیدی: شادی، اسلام، عوامل شادی، موانع شادی.

مقدمه

شادی از لازمه‌های زندگی انسان است. در زبان فارسی، علاوه بر شادی، واژه‌های خوش حالی، خشنودی، خوشی، بشاشت و نشاط نیز بیان‌گر این حالت هستند[۱] و معادل عربی آن فرح، بهجت، سرور و بشارت است. انسان‌ها برای سالم زیستن نیازهایی دارند که شادی، غم، ترس و خشم از جمله آنهاست.

شاد زیستن که از نیازهای مهم بشر است، تلقی‌های مختلفی را برمی‌تابد. شادی مورد تأیید اسلام می‌بایست کمال‌بخش، لذت‌‌آور و آخرت‌محور باشد. بنابراین شادی‌های زودگذر دنیوی که گاه گناه و پشیمانی را در پی دارند از دیدگاه اسلام ناپسند هستند.

 

تعریف شادی

در جهان امروز شادی و نشاط به عنوان عاملی نیروبخش برای انسان، دارای اهمیت ویژه‌ای است که از سوی فیلسوفان، روان‌شناسان و دانشمندان به آن توجه شده است.

شادی حالتی است که بر اثر آن رنج‌های روحی در انسان به کمترین حد خود می‌رسد و سرور باطنی انسان، آشکار شده و فرد از قید غم‌ها آزاد می‌شود. شادی احساس مثبتی است که در پی کامیابی و پیروزی پدیدار می‌شود.

هایل آیزنگ، روان‌شناس شادی می‌گوید: شادی عبارت است از مجموع لذت‌های بدون درد. شادی همان ‌آرامش خاطر و رضایت باطن است[۲].

ارسطو شادی را به سه نوع تقسیم کرده است:

  1. حالتی که همراه با لذت حاصل می‌شود؛
  2. حالتی که در پی یک رفتار خوب برای فرد حاصل می‌شود؛
  3. حالتی که بر اثر زندگی متفکرانه حاصل می‌شود.

از نظر ارسطو قسم اول، معنای سطحی و زودگذر شادی است. قسمت دوم، از عمق بیشتری برخوردار است و قسم سوم درجه عالی و ماندگار آن است. فیلسوفانی چون جان لاک و جرمی ‌بنتام نیز شادی را تابعی از تعداد لذات زندگی انسان می‌دانند. روان‌شناسان اجتماعی هم شادی را با حاصل‌جمع رضایت و سطح لذت برابر می‌دانند[۳]. استاد مطهری در این زمینه می‌نویسد: «سرور، حالت خوش و لذت‌بخشی است که پس از آگاهی بر اینکه یکی از اهداف و آرزوها انجام یافته یا انجام خواهد یافت، به انسان دست می‌دهد و غم و اندوه، حالت ناگوار و دردناکی است که بعد از آگاهی یافتن از انجام نشدن یکی از اهداف و آرزوها به انسان دست می‌دهد»[۴].

چنان‌که پیداست از دیدگاه روان‌شناسان و دانشمندان، شادی به عنوان حقیقتی درونی که عامل آرامش و لذت است پذیرفته شده است.

شادی از دیدگاه اسلام

دین اسلام به همه ابعاد زندگی انسان توجه دارد و درباره‌ آن احکام و قوانین وضع کرده است. به همین دلیل افزون بر اینکه نسبت به سلامتی جسم توجه داشته، درباره سلامتی روح نیز برنامه‌ها و دستورهایی ارائه کرده است. می‌توان گفت که احکام اسلام برای رسیدن انسان به سلامت روحی و روانی وضع شده‌اند. پیامبر گرامی ‌اسلام۶و ائمه معصومین: خوش‌اخلاق، گشاده‌‌رو و خوش‌‌بیان بوده‌اند و به مسلمانان توصیه می‌کردند که بخشی از شبانه‌روز را به تفریحات و شادی‌های حلال اختصاص دهند.

حضرت علی۷ می‌فرماید: «مؤمن زندگی خود را در شبانه‌روز به سه بخش تقسیم کند؛ بخشی برای عبادت خداوند، قسمتی برای کسب حلال و بخشی برای لذت‌های حلال و روا»[۵].

شادی در قرآن

در قرآن کریم واژه‌های سرور، فرح و … در معنای شادی به کار رفته‌اند. برخی از انواع شادی‌ها از دیدگاه قرآن نکوهیده هستند، مانند شادی برای امور زودگذر دنیوی و شادی‌های برخاسته از تمسخر نشانه‌های خداوند و غرور و سرمستی و در مقابل شادی‌های برخاسته از فضل پروردگار و شادی‌های ماندگار و حقیقی مورد ستایش قرار گرفته‌اند.

در این آیه به نمونه‌ای از شادی‌های نکوهیده اشاره شده است:

 إِنَّ قَارُونَ کَانَ مِن قَوْمِ مُوسیَْ فَبَغیَْ عَلَیْهِمْ وَ آتَیْنَاهُ مِنَ الْکُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَـۂِ أُولِی الْقُوَّہِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللهَ لَا یُحِبُّ الْفَرِحِینَ [۶]؛ « قارون از قوم موسی بود، اما بر آنان ستم کرد. ما آن‌قدر از گنج‌ها به او داده بودیم که حمل صندوق‌های آن برای یک گروه قدرتمند مشکل بود. به یاد آور هنگامی را که قومش به او گفتند: این همه شادی مغرورانه مکن که خداوند شادی‌کنندگان مغرور را دوست نمی‏دارد».

از سوی دیگر قرآن کریم در مدح یکی از مصادیق شادی حقیقی می‌فرماید:

 وَإِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَہ فَمِنْهُم مَّن یَقُولُ أَیُّکُمْ زَادَتْهُ هَْذِهِ إِیمَانًا فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُواْ فَزَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَهُمْ یَسْتَبْشِرُونَ [۷]؛ «و هنگامی که سوره‌ای نازل می‏شود، برخی (به دیگران) می‏گویند این سوره، ایمان کدام یک از شما را افزون ساخت؟ (به آنان بگو) اما کسانی که ایمان آورده‏اند، ایمان‌شان را افزود و آنها (به فضل و موهبت الهی) خوشحال‌اند».

از این آیات و بسیاری از آیات دیگر برمی‌آید که شادی‌های زودگذر، پشیمانی و قهر الهی را در پی دارد و شادی‌هایی که سمت و سوی الهی داشته باشند، ترس و غمی ‌را همراه ندارند.  … أَلاَّ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لاَ هُمْ یَحْزَنُونَ [۸].

ضرورت شادی

شادی نیازی ضروری برای انسان‌هاست که باعث پویایی، رضایت‌مندی و احساس آرامش در افراد می‌شود. خداوند نیز در قرآن کریم خود را به عنوان کسی که می‌خنداند و می‌گریاند، معرفی می‌کند:  وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکیَْ [۹].

انسان در راه رسیدن به کمال با مشکلات و موانعی روبرو می‌شود که گاه باعث خستگی و کسالت او می‌گردند. برای برطرف کردن این خستگی‌ها، راه‌هایی وجود دارد که شادی یکی از آنهاست. شادی نعمتی است که انسان مؤمن از آن برای بر طرف کردن خستگی‌ها و رسیدن به قرب الهی استفاده می‌کند. حضرت علی۷ می‌فرماید: «إنّ هذه القلوب تملّ کما تملّ الأبدان فابتغوا لها طرائف الحکم»[۱۰]؛ «این دل‌ها همانند بدن‌ها، خسته و افسرده می‌شوند و به استراحت نیاز دارند. پس برای آنها نکته‌های زیبا و نشاط ‌برانگیز انتخاب کنید».

آرامش و نشاط تأثیر مستقیمی ‌بر سلامت جسم و انجام بهتر کارهای روزمره و حتی مسائل عبادی دارد. امروزه دانشمندان و روان‌شناسان نیز به ضرورت شادی در زندگی انسان پی برده‌ و به آن سفارش می‌کنند.

جان بی گایزلِ روان‌شناس در این باره می‌گوید: «شادکامی ‌و خوشبختی آموختنی است، آنان‌که نمی‌دانند چگونه می‌توان شادکام زیست و خوشبخت بود، هنوز نصیب خود را از خوشبختی نبرده‌اند»[۱۱].

کاترین پاندر در کتاب قانون شفا می‌نویسد: «اگر مردم از قدرت شفابخش خنده و شادی باخبر بودند، کار بسیاری از پزشک‌ها کساد می‌شد. شادی یکی از مؤثرترین داروهای طبیعت است. شادی تندرستی‌ را به ارمغان می‌آورد»[۱۲].

در خانواده‌ای که نشاط و سرزندگی وجود دارد، رابطه پدر و مادر عاشقانه است و برخورد پدر و مادر با فرزندان محترمانه و دوستانه است. نزاع و درگیری، تنفر و فرار از خانه و ناهنجاری‌های دیگر در این خانواده‌ها کمتر به چشم می‌خورد و اختلافات و مشکلات در پرتو دانش و فهم صحیح و با روی گشاده حل می‌گردند. شادی و نشاط باعث بروز خلاقیت و افزایش کارآمدی در جامعه می‌شود. جامعه افسرده و غم‌زده توان حرکت، تولید و پیشروی را ندارد. در جامعه با نشاط، دل‌ها به هم نزدیک‌تر و شک و بدبینی کمتر و زمینه های رشد و کمال فراهم تر است. اگر افراد با چهره‌های گشاده و خندان با یکدیگر رو به رو ‌شوند، درگیری و کشمکش به وجود نخواهد آمد، کار ارباب رجوع با رضایت‌مندی انجام خواهد گرفت و کارمندان و کارگران نیز با انرژی مثبت ناشی از شادکامی‌ کار خود را به بهترین شکل انجام خواهند داد.

معیار شادی در اسلام

اسلام درباره گشاده‌رویی و شاد کردن قلب مؤمنان و برآوردن نیازهای آنها بسیار تأکید کرده است. همچنین درباره اختصاص دادن ساعاتی از شبانه‌روز به انجام تفریحات سالم و شاد و اجتناب از شادی‌های مستانه و غفلت‌آور توصیه های فراوانی کرده است. حضرت علی۷ در این باره می‌فرماید: «شادی تو در آنجا باشد که به امری از امور آخرتت دست یابی و اندوهت آنجا باشد که امری از امور آن را از دست دادی[۱۳]؛          «… فَلْیَکُنْ سُرورُکَ بِما نلْتَ مِنْ آخِرَتِکَ، وَلیَکُنْ أَسَفُکَ مِنها …».

افراط و تفریط در ابراز شادی از عدم رعایت حدود شرعی و قانونی آن ناشی می‌شود. وقتی در همه رفتارهای فردی و اجتماعی حتی خوردن و آشامیدن احکامی‌ وجود دارد، چگونه ممکن است برای شادی ـ که از نیازهای ضروری انسان است و بی‌توجهی به آن عواقب جبران ناپذیری برای انسان به دنبال دارد ـ قانون و حد و مرزی نداشته باشیم؟

در گفتار معصومین: حتی برای خندیدن نیز حد و مرزی مشخص شده است. برای مثال درباره نشانه‌های مؤمن گفته‌اند که مؤمن به هنگام خنده لبخند و تبسم می‌زند و از خنده‌های بلند و قهقهه‌های مستانه پرهیز می‌کند. در هر حال آنچه اهمیت دارد این است که انسان از خود غافل نشود و در همه حال به یاد آخرت و آبادسازی سرای ابدی خویش باشد. بنابراین از دیدگاه اسلام شادی زمانی مورد تأیید است که دارای این شرایط باشد:

همراه با یاد خدا باشد، همراه با حس عبودیت و بندگی باشد، حدود الهی در آن رعایت شود، «پرهیز از منهیات و محرمات»، باعث ناراحتی دیگران نشود و عواقب منفی در پی نداشته باشد.

برای دستیابی به الگویی صحیح در این باره باید در سیره پیامبر اکرم۶و ائمه معصومین: دقت بیشتری کرد. در زمان بعثت پیامبر اکرم۶ اعراب جاهلی با کارهای خشونت‌آمیز و خرافه‌های فراوان، خو گرفته بودند. با کوچک‌ترین مسئله‌ای، جنگ‌های چندساله به راه می‌افتاد و خون‌های بسیاری ریخته می‌شد. دخترکان معصوم بر اثر عصبیت کور پدران زنده به گور می‌شدند و … .

در چنین زمانی پیامبر اکرم۶ همانند نسیمی ‌دل‌نواز، رحمت‌‌آفرین و امیدبخش بر مردم وزید و با رفتار و گفتار بشارت‌دهنده خود، زندگی سرشار از شادی و شادابی حقیقی را به انسان‌ها نوید داد.

مصادیق شادی در سیره پیامبر۶ و امامان:

پیامبر۶ و امامان: همواره می‌کوشیدند تا با رفتار و گفتار سرشار از مهربانی و چهره‌ای گشاده اسلام را تبلیغ کنند. ایشان برخوردهای عبوسانه و خشم‌آلود را با نشاط و شادابی چنان پاسخ می‌دادند که مخاطب از رفتار خود پشیمان می‌شد.

در ظاهر نیز همیشه لباس مرتب و پاکیزه بر تن داشتند و از عطر استفاده می‌کردند. به طور کلی می‌توان گفت که با رعایت بهداشت فردی سعی داشتند شادابی ظاهرشان را حفظ کنند و تأکید می‌کردند که غم مؤمن در دلش و شادی او در ظاهرش آشکار است.

از دیگر مصادیق شادی در سیره معصومین می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. تبریک گفتن در اعیاد، تکبیر گفتن در روز عید، اطعام، انفاق و هدیه دادن؛
  2. خواندن نماز و دعا هنگام شادی، دید و بازدید، خرید کردن در روز جمعه و … .

شادی کودکان و خانه‌های بهشتی

اسلام برای سلامت روانی کودکان اهمیت زیادی قایل شده است و در این رابطه توصیه‌هایی نموده است. از جمله اینکه پیامبر اکرم۶ می‌فرماید: «إن فی الجنّـۂ داراً یقال لها دار الفرح لایدخلها إلّا من فرح الصبیان[۱۴]؛ همانا در بهشت سرایی با نام «خانه شادمانی» است که تنها کسانی به آن وارد می‌شوند که کودکان را شاد کنند». پیامبر اکرم۶ و ائمه معصومین: همواره با کودکان مهربان بودند و سعی می‌کردند آنها را شاد سازند.

دیدار با دوستان و شاد کردن آنها

دیدار با دوستان و برادران دینی از جمله کارهای شادی‌آفرین در سیره معصومین معرفی شده است. پیامبر اکرم۶ با اطرافیان، خوش‌اخلاق بود و با گشاده‌رویی جویای احوال آنها می‌شد. در صورتی که یکی از آنها را نمی‌دید، سراغ او را می‌گرفت، اگر بیمار بود، به عیادتش می‌رفت و اگر گرفتار بود، گرفتاریش را برطرف می‌کرد.

اسلام درباره شاد کردن اطرافیان و دوستان نیز توصیه‌های بسیاری دارد؛ به گونه   ای که از آن به عنوان عبادتی بزرگ که باعث شاد کردن خداوند می‌شود، یاد کرده است. حضرت علی۷ در این باره می‌فرماید: «سوگند، به آنکه همه آواها را می‌شنود، هیچ‌کس دلی را شادمان نسازد، مگر آنکه خداوند از آن شادمانی لطفی بیافریند و وقتی گرفتاری و مصیبتی به او رسد، آن لطف همچون آبی که در شیبی روان گردد، به سوی آن مصیبت و گرفتاری سرازیر شود و آن را از وی دور گرداند، همچنان که شتر غریبه از میان شتران رانده می‌شود»[۱۵]. امام صادق۷ نیز می‌فرماید: «لا یری أحدکم إذا أدخل علی مؤمن سروراً إنّه علیه أدخله فقط بل و الله علینا، بل و الله علی رسول الله۶[۱۶]؛ هیچ یک از شما فکر نکند که اگر مؤمنی را شاد کند فقط او را شادمان ساخته، بلکه به خدا قسم ما را نیز شاد کرده است و به خدا قسم رسول خدا را هم شاد کرده است».

شادی در ایام شادی امامان

از جمله هنگامه‌های شادیِ مورد تأیید اسلام، شادی در روزهای ولادت یا به امامت رسیدن امامان و اعیادی که آنها گرامی‌داشته‌اند، مانند عید فطر، قربان و غدیر است.

امام رضا۷ در این باره می‌فرماید: «ان تکون معنا فی الدرجات العلی من الجنان فاحزن لحزننا و افرح لفرحنا[۱۷]؛ اگر دوست داری در درجات عالی بهشت با ما باشی، در اندوه ما اندوهگین و در شادی ما شاد باش». برپایی مجالس شادی در ایام ولادت امامان، افزون بر ایجاد شادابی، ما را با سیره و اخلاق آنان نیز آشنا می‌سازد. شادی مؤمنان در عید قربان، عید غدیر و عید فطر به آن دلیل است که بر شیطان و نفس خود چیره شده‌اند.

امامان در هنگام تولد فرزندانشان به شادی می‌پرداختند و با دادن ولیمه و هدیه، دیگران را در شادی خود شریک می‌کردند.

شادی‌های ناپسند

انساها برای حفظ سلامتی، به نوع زندگی، پوشش و تغذیه خود توجه زیادی دارند. برای به دست آوردن روح و روانی سالم نیز توجه به نوع شادی‌ها و پرهیز از انواع مضر آن امری ضروری است. در اینجا به برخی از انواع شادی ناپسند اشاره می‌شود:

  1. شادی تمسخرآمیز

شادی‌های ناشی از تمسخر دیگران و شادی در ناراحتی و مصیبت دیگران ناپسند است و از آن نهی شده است؛

صحرانشینی که بر شتر چموش خود سوار شده بود، نزد پیامبر۶ آمد و سلام کرد. او می‌خواست نزدیک بیاید و از حضرت سؤالش را بپرسد، اما شترش فرار می‌کرد و به عقب بازمی‌گشت و او را از حضرت دور می‌کرد. این عمل سه بار تکرار شد. عده‌ای از اصحاب از این منظره به خنده افتادند. خنده بی‌جای آنها باعث ناراحتی آن بادیه‌نشین شد و او با ضربه‌ای شدید آن شتر را کشت. اصحاب به رسول خدا۶ گفتند: آن عرب شتر خود را کشت. پیامبر۶ فرمود: آری، ولی دهان‌های شما پر از خون شتر است[۱۸]. یعنی چون شما با خنده بی‌جای خود آن عرب نادان را عصبانی کردید و باعث شدید تا چنین جرمی ‌مرتکب شود، در خون آن شتر شریک هستید.

  1. شادی غرورآمیز

شادی غرورآور، از جمله شادی‌های نهی شده در اسلام است. در قرآن می‌خوانیم:  لاَتَحْسَبَنَّ الَّذِینَ یَفْرَحُونَ بِمَا أَتَواْ وَ یُحِبُّونَ أَن یُحْمَدُواْ بِمَا لَمْ یَفْعَلُواْ فَلاَ تَحْسَبَنَّهُمْ بِمَفَازَہ مِّنَ الْعَذَابِ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ [۱۹]؛ «گمان مبر آنان‌که از اعمال (زشت) خود خوش حال می‏شوند و دوست دارند در برابر آن کار (نیکی) که انجام نداده‏اند، ستایش شوند، از عذاب (الهی) برکنارند، (بلکه) برای آنان عذاب دردناکی است».‌‍

از این آیه برداشت می‌شود که شادی برخاسته از انجام کار نیک اگر به صورت معتدل باشد و مایه غرور و خودپسندی نگردد، نکوهیده نیست[۲۰].

  1. شادی در برابر مصیبت‌زدگان

همان‌گونه که امام حسن عسکری۷ فرمود: «از ادب انسانی به دور است که انسان در برابر افراد محزون اظهار شادی کند»[۲۱].

برای مثال می‌توان به شادی بنی‌امیه، آل‌زیاد و آل‌مروان بعد از شهادت امام حسین۷ و یاران باوفایش و یا شادی ستمگران امروزی بعد از جنایاتشان علیه انسان‌ها، اشاره کرد. قرآن درباره این افراد می‌فرماید:  ذَْلِکُم بِمَا کُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ وَ بِمَا کُنتُمْ تَمْرَحُونَ [۲۲]؛ «این برای آن است که به ناحق در زمین شادی می‏کردید و از روی غرور و مستی به خوش حالی می‏پرداختید».

علاوه بر موارد یاد شده، گروهی از افراد تحت تأثیر عوامل مختلف مانند ناآگاهی، تبلیغات ناصحیح، بیماری‌های روحی و … راه‌های نادرستی را برای شاد شدن انتخاب می‌کنند، مانند:

  1. استفاده از مواد مخدر و روان‌گردان؛
  2. شنیدن موسیقی‌های حرام و تماشای فیلم‌های مبتذل؛
  3. شوخی‌ها و مزاح‌های تمسخرآمیز و توهین‌آمیز نسبت به گروه یا فرقه‌ای خاص و اشاعه مطالب ضد اخلاقی در قالب پیامک؛
  4. روابط نامشروع دختران و پسران قبل از ازدواج.

در سیره ائمه معصومین هر رفتاری که باعث ضرر به خود و یا دیگران باشد، حرام شمرده شده است؛ زیرا اسلام خواهان زندگی سالم و پویاست.

عوامل ظاهری شادی

  1. زمان

بعضی زمان‌ها شادی آفرینند، مانند: زمان تولد فرزند برای پدر و مادر، سال‌روز آشنایی‌ها، سالگرد ازدواج، سال تحویل، هنگام اذان، سحر و افطار ماه رمضان، سحرگاهان برای عابدان و عاشقان، همچنین ایام ولادت ائمه معصومین: و اعیاد دینی مانند عید فطر، عید قربان و عید غدیر. امام صادق۷ درباره عید غدیر                                 می فرمایند: «روز غدیر روز خوش حالی و شادمانی است»[۲۳].

  آداب و اعمال این اعیاد از جمله اظهار شادی، تبریک گفتن، هدیه دادن، دید و بازدید و اعمال گروهی مثل نماز عید فطر، نماز جمعه ، نیز موجب شادی و نشاط در فرد و جامعه می‌شود.

  1. مکان

مکان‌هایی مانند پارک‌ها، مناطق سرسبز، کوه و دریا باعث ایجاد انبساط روحی و رفع خستگی می‌شوند. همچنین در مکان‌هایی مانند خانه خدا، مساجد، حرم پیغمبر۶ و امامان معصوم: و … می‌توان احساس آرامش، رضایت و سرور زائران را به وضوح مشاهده کرد.

قرآن و روایات درباره سفر و تفکر در پدیده‌های طبیعی بسیار توصیه کرده‌اند. سفر، انسان را از روزمرگی خارج می‌کند و تفکر در پدیده‌های طبیعی موجب نشاط روحی و شادی حقیقی می‌شود. از حضرت علی۷ نقل شده است که وقتی در مسیر حرکت به صفین به سرزمین بلخ ـ که محل خوش آب و هوایی بود و رودخانه بزرگ و پرآبی داشت ـ رسیدند، به سپاهیان دستور دادند تا در آنجا  بمانند و به تفریح و استراحت بپردازند[۲۴].

  1. رنگ

رنگ‌های روشن، سفید، آبی، سبز و زرد، رنگ‌های نشاط آورند. پیامبر اکرم۶ فرمودند: «ألبِسوُا البیاضَ فَإنَّهُ أطیبَ و أطْهَر[۲۵]؛ لباس سفید بپوشید که بهترین و نیکوترین لباس‌هاست».

«روانشناسان اهمیت زیادی برای رنگ‌ها قائلند. برای مثال رنگ اتاق‌ها و وسایل آسایشگاه‌های روانی را زرد انتخاب می‌کنند؛ زیرا این رنگ را شاد کننده یافته‌اند…».[۲۶]

  1. عطرها

 بوی خوش انبساط روح و نشاط درونی را در پی دارد و باعث صمیمی‌تر شدن روابط انسانی می‌گردد. امام صادق۷ در این باره می‌فرماید: «رسول خدا۶ بیشتر از هزینه خوراک، برای خرید عطر هزینه می‌فرمود»[۲۷].

  1. مزاح و شوخی

سخنان دلنشین و مزاح و شوخی نیز تا هنگامی‌که به بیهوده‌گویی نینجامیده، باعث نشاط و سرور می‌شود. هرگاه رسول خدا۶ یکی از یاران خود را اندوهگین می‌دیدند، با شوخی او را شاد می‌کردند و می‌فرمودند: «خداوند دشمن کسی است که با روی گرفته و عبوس با برادرانش ملاقات کند»[۲۸].

«روزی پیامبر اکرم۶ و امام علی۷ مشغول خوردن خرما بودند. پیامبر۶ هسته خرماهای خود را مقابل علی۷ و روی هسته‌های او می‌گذاشتند. وقتی هسته‌ها زیاد شد، به شوخی به علی۷ فرمودند: شما خرمای زیادی خورده‌اید. علی۷ جواب داد: آنکه خرماها را با هسته خورده، زیاد خورده است. پیامبر خندیدند و هر دو بزرگوار از این شوخی خوش حال شدند»[۲۹]. حضرت علی۷ نیز می‌فرمایند: این دل‌ها همانند بدن‌ها، خسته و افسرده می‌شوند و به استراحت نیاز دارند. در این حال، نکته‌های زیبا و نشاط‌انگیز برای آنها انتخاب کنید»[۳۰].

در روایات متعدد به عوامل دیگر شادی از جمله منزل وسیع، همسر همراه در دین، فرزند صالح و مرکب راهوار اشاره شده است.

 

عوامل باطنی (معنوی) شادی

  1. عبادت و نیایش

  انسان در برابر مشکلات زندگی، خود را نیازمند پناهگاه مطمئنی می‌بیند تا بتواند بر مشکلات غلبه کند. در فرهنگ اسلام بهترین تکیه‌گاه یاد خداست. خداوند نیز در قرآن فرموده است:  ألا بِذِکْرِالله تَطْمَئِنُّ الْقُلوب [۳۱]؛ «اطمینان قلبی و آرامش با یاد خدا به دست می‌آید».

افرادی که امور معنوی مثل عبادت و نیایش را از زندگی خود حذف کرده‌اند، به میزان زیادی دچار افسردگی، اندوه و ترس و احساس پوچی می‌شوند. از طرفی لحظات مناجات و خلوت با پروردگار، جزء ناب‌ترین و شوق‌انگیزترین لحظات زندگی انسان‌های مؤمن است.

نیایش، در عین حال که ایجاد آرامش می‌کند، در انسان نوعی انبساط باطنی و گاهی روح قهرمانی و دلاوری را ایجاد می‌کند. نیایش خصال خوبش را با علامات منحصر به فرد از جمله صفای نگاه، متانت رفتار، انبساط و شادی درونی، یقین، استعداد هدایت و نیز استقبال از حوادث نشان می‌دهد.

  امام صادق۷ می‌فرمایند: أُوحی إلی داوُد۷: «بی فَافْرَح وَ بِذکری فَتَلَذَّذْ وَ بِمُناجاتی فَتَنَعَّم[۳۲]؛ خداوند به داود۷ وحی فرمود: به یاد من شاد باش و با یاد من سرخوشی کن و از نعمت مناجات با من برخوردار باش».

البته باید دانست نه تنها اعمالی مثل نماز، روزه، حج، زکات، خمس و … بلکه هر عملی که برای رضای خدا انجام گیرد، عبادت است.

  1. ایمان

 ایمان به خداوند و قدرت نامحدود او، باعث ایجاد شادی واقعی در انسان می‌شود. شهید مطهری در این باره می‌نویسد: «ایمان دینی آثار نیک فراوان دارد، چه از نظر تولید شادی و چه از نظر نیکوساختن روابط اجتماعی و چه از نظر کاهش ناراحتی‌هایی که لازمه این جهان مادی است.»[۳۳]

امروزه روانشناسان نیز به نقش مهم ایمان در ایجاد شادی پی برده‌اند. دیل کارنگی می‌گوید: «امروزه در روانپزشکی همان چیزهایی را تعلیم می‌دهند که پیامبران به مردم می‌آموختند؛ زیرا ایشان دریافته‌اند که برخورداری از ایمانی راسخ، نگرانی، هیجان و ترس را برطرف می‌کند[۳۴].

  1. روحیه شکرگذاری

  انسان شکرگزار چون بیش از نداشته‌ها به نعمت‌ها و داشته‌هایش توجه می‌کند، همیشه خوش‌بین و واقع‌نگر است. این مثبت‌اندیشی شادی را ایجاد می‌کند. از سوی دیگر، انسان مثبت اندیش می‌کوشد تا از آنچه دارد به بهترین شکل استفاده کند. این عملکرد باعث فزونی نعمت‌ها از سوی خداوند است. قرآن نیز می فرماید:  لَئن شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَّکُم [۳۵].

   همچنین بر اساس روایات اسلامی، ‌لازمه شکرگزاری حقیقی، تشکر از آفریدگان خداوندست. خداوند نیز به پیامبرش می‌فرماید: برای تشکر و تشویق زکات‌دهندگان به آنها درود بفرست؛ زیرا درود تو آرام بخش آنان است[۳۶].

کاترین پاندر روان‌شناس می‌گوید: اگر اندیشه‌ها و گفتار آدمی ‌سرشار از شکرگزاری و به دور از سرزنش و ملامت باشد، سلامت و شادابی افزونتر را تجربه خواهند کرد[۳۷].

  1. صبر

 صبر در برابر سختی‌ها و مشکلات نیز می‌تواند غم و اندوه را بر طرف کند. زندگی انسان توأم با مشکلات است و کسی می‌تواند زندگی سرشاری از موفقیت و شادکامی ‌داشته باشد که مشکلات را با صبر و تحمل پشت سر بگذارد. امیرمؤمنان علی۷ می‌فرمایند: «انسانِ شکیبا پیروزی را از دست نمی‌دهد، هرچند زمان آن طولانی باشد»[۳۸]. ما از حکمت بسیاری از امور بی‌خبریم، بنابراین بهتر است تا در مقابل نعمت‌ها شکرگذار و در برابر تلخی‌ها صبور باشیم. قرآن کریم می‌فرماید:  عَسیَْ أَن تَکْرَهُواْ شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَّکُمْ وَ عَسیَْ أَن تُحِبُّواْ شَیْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَّکُمْ [۳۹]؛ «چه بسیار چیزهایی که شما دوست ندارید، ولی در حقیقت به نفع شماست و چه بسیار چیزهایی که شما دوست دارید، ولی به ضرر شماست».

در اسلام به عوامل دیگری نیز اشاره شده است، مانند توجه به پاداش‌های بهشتی، ورزش (شنا، اسب سواری، تیراندازی)، کار و تلاش، تلاوت قرآن، ازدواج (همسر همراه در دین).

 

موانع شادی

نقص و یا فقدان هر کدام از عوامل شادی می‌تواند باعث ناراحتی شود. برخی زمان‌ها (همچون زمان جدایی از نزدیکان)، قرار گرفتن در مکان‌های کثیف و شلوغ، برخی رنگ‌های تیره یا سخنان تحقیرآمیز، روح و جسم انسان را متأثر و ناراحت می کنند.

همچنین کم‌توجهی به معنویات مانند عدم ارتباط صحیح با پروردگار، یا نداشتن روحیه شکرگزاری و توکل و صبر نکردن در مشکلات باعث ایجاد غم می‌شوند. برخی دیگر از این موانع از این قرارند:

  1. دلبستگی به دنیا

انسان‌ها زمانی که احساس کمبود کنند و یا چیز با ارزشی را از دست دهند، غمگین می‌شوند. آنکه تمام همتش زندگی دنیوی است، با کوچکترین مشکلی افسرده و غمناک می شوند. از این رو، دلبستگی به دنیا و فراموشی آخرت، از مهم‌ترین موانع در رسیدن به شادی حقیقی است.

 در آیات و روایات بسیاری از دلبستگی به دنیا و غفلت و غرور و سرمستی ناشی از آن که گاهی باعث شادی‌های ناپسند نیز می‌شود، نهی شده است. از جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. دنیا بازیچه است؛  وَ مَا الْحَیَاہ الدُّنْیَا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ [۴۰].
  2. زندگی دنیا، مایه غرور و غفلت است؛  وَمَا الْحَیَاہ الدُّنْیَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ [۴۱].
  3. شاد شدن برای دنیای کوچک و زودگذر؛  فَرِحُواْ بِالْحَیَاہ الدُّنْیَا [۴۲].

پیامبر اکرم۶ می‌فرمایند: «گرایش افراطی به دنیا، غم و اندوه را زیاد می‌کند و زهد و بی‌رغبتی به آن، موجب راحتی قلب و بدن می‌گردد»[۴۳]. امام صادق۷ نیز می‌فرماید: «هر آنکه دل به دنیا بندد، گرفتار سه ویژگی می‌گردد: اندوهی که از میان نرود، آرزویی که به آن نرسد و امیدی که به دست نیاید»[۴۴]. امروزه روانشناسان نیز تأکید می‌کنند که آرامش واقعی زمانی حاصل می‌شود که انسان توجه و علاقه خود را از امور مادی به امور معنوی سوق دهد.

  1. ارتکاب گناه

گناه قلب انسان را تیره می‌کند و چون این ظلمت ناسازگار با فطرت خداجوی اوست، نفس لوامه انسان را به خاطر انجام آن سرزنش می‌کند و در نتیجه آرامش و نشاط از وی سلب می‌گردد. انسانی که غرق گناه است، شادی‌هایش ظاهری است و در غم و افسردگی روحی به سر می‌برد. از سوی دیگر اگر انسان مؤمن مرتکب گناه شود، بلافاصله پشیمان و اندوهگین می‌شود. امام رضا۷ در این باره فرمود: «هیچ یک از شیعیان ما مرتکب گناه نمی‌شود، مگر اینکه گرفتار غم و اندوه می‌گردد و در نتیجه، گناهانش از بین می‌رود»[۴۵].

  1. صفات ناپسند

صفات ناپسندی مانند حسد، بخل، تنبلی و … باعث از دست دادن شادی می‌شود. امام صادق۷ درباره حسد می‌فرمایند: «حسود از زندگی خود لذت نمی برد»[۴۶].

در روایات، صفات زشت اخلاقی که باعث بیماری روحی و افسردگی می‌شوند مورد نکوهش قرار گرفته‌اند. این صفات باعث خلل در روابط دوستانه و صمیمانه با دیگران و زوال محبت‌ها و دوستی‌های حقیقی می‌گردند.

بدگمانی از جمله این صفات ناپسند است که از ضعف ایمان سر چشمه می‌گیرد و باعث ناآرامی فرد می‌شود. انسان بدگمان به هیچ‌کس اعتماد ندارد و زندگی را به کام خود و دیگران تلخ می‌سازد. این اخلاق آرامش و نشاط او را نیز بر هم می‌زند. حضرت علی۷ در این باره فرمود: «شایسته نیست به سخنی که از دهان کسی خارج شد، گمان بد ببری، چرا که برای آن برداشت نیکویی می‌توان داشت»[۴۷]. بدترین نوع بدگمانی، بدگمانی نسبت به خداوند است که باید از آن پرهیز کرد. در روایات آمده است: «حسن الظنِّ یُخَفّفُ الهمَّ و یُنجَّی مِن تقلّد الإثم؛ گمان خوش به خداوند، اندوه را سبک می‌گرداند و انسان را از پیروی گناه می‌رهاند».

  1. از دست دادن فرصت‌ها

حضرت علی۷ فرمود: «إِضاعَـۂ الفُرصَـۂ غُصَّـۂ[۴۸]؛ از دست دادن فرصت، باعث اندوه می‌شود». از جمله این فرصت‌ها، فرصت جوانی و سلامتی است که از دست دادن آن باعث حسرت و اندوه می‌شود. امام علی۷ فرمود:  «دو نعمت است که تا از دست نرفته‌اند، ارزش آنها دانسته نمی‌شود؛ جوانی و تندرستی»[۴۹]. با برنامه‌ریزی و نظم می‌توان از این غم جلوگیری کرد.

  1. فقر

اگر چه ثروت همیشه باعث شادی نیست، اما فقر ـ نداشتن امکانات اولیه زندگی و شرایط دشوار معیشت ـ باعث اندوه می‌شود. حضرت علی۷ می‌فرمایند: «من از تهیدستی بر تو هراسناکم، از فقر به خدا پناه ببر که همانا فقر دین انسان را ناقص و عقل او را سرگردان می‌کند و عامل دشمنی است»[۵۰].

در اسلام برای مبارزه با فقر راهکارهای مختلفی ارائه شده است. قناعت و میانه‌روی در زندگی و یاری ثروتمندان به نیازمندان و رفع مشکل آنها از جمله این راهکارها است.

نتیجه

اسلام دین شادکامی ‌و نشاط است و همه آموزه‌ها و احکام شرعی آن نوید بخش زندگی سالم از نظر روحی و جسمی‌ است.

در اسلام از شادی‌های زودگذر و مضر به خود یا دیگران نهی شده است. شاد کردن کودکان، گره‌گشایی از کار مؤمنان و دوری از گناهان، راضی بودن به قضا و قدر الهی و داشتن روحیه شکرگزاری و ایمان به اینکه خداوند بهترین یار و مددکار انسان در سختی‌هاست، همه باورهایی است که نشاط دائمی ‌را در دل مؤمنان ایجاد می‌کند.

منابع

  1. قرآن کریم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی.
  2. آژنگ، نصرالله، گنجینه لغات (فرهنگ فارسی به فارسی)، گنجینه ۱۳۷۹، تهران، ۱۳۸۱٫
  3. ابن بابویه قمی، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، من لا یحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، قم، بی‌تا.
  4. اصفهانی، راغب، مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوی قرآن.
  5. پاندر، کاترین، قانون شفا، ترجمه گیتی خوشدل، روشنگران و مطالعات زنان، تهران، ۱۳۸۲٫
  6. حرّ عاملی، محمّد ‌بن‌ حسن، وسائل الشیعـۂ، دار الکتب الاسلامیـۂ، تهران، ۱۳۲۳٫
  7. سادات جوهری، شکیبا، مجله طوبی، شماره ۱۶، ۱۳۸۶، www.porsojoo.com.
  8. سایت «درگاه پاسخ‌گویی به مسائل دینی»، مقاله روان‌شناسی عزاداری، محمّد کاویانی.
  9. سماک امانی، محمّدرضا، شادی در اسلام، آموزش کشاورزی، ۱۳۸۵٫
  10. طبرسی، ابوعلی فضل‌بن‌‌حسن، تفسیر جوامع الجامع، ۶ جلد، ترجمه احمد امیری شادمهری، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ‌۱۳۷۴٫
  11. طریقه‌دار، ابوالفضل، شرع و شادی، موسسه فرهنگی همسایه، چاپ دوم، ۱۳۷۸٫
  12. عامری‌فرد، زهرا، فصلنامه فرهنگی ـ اجتماعی تجلی کوثر، سال چهارم، شماره ۱۷، ۱۳۸۴٫
  13. کلینی، محمّد‌بن‌‌یعقوب، اصول کافی، دار الاسوہ، تهران، ۱۳۷۶٫
  14. گایزل، جان بی، ترجمه محمّد حجازی شادکامی، ابن‌سینا، ۱۳۵۲٫
  15. مجلسی، محمّدباقر، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳ق.
  16. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیـۂ، چاپ سی و نهم، تهران، ۱۳۶۱٫
  17. دشتی محمد، ترجمه نهج‌البلاغه، مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین۷، ۱۳۸۲٫
  18. الهندی، علاء‌الدین علی المتقی ‌بن ‌حسام‌الدین، کنز العمال، بیروت.
  19. رحمتی ‌شهررضا، محمد، گنجینه معارف، ۱۱۰ موضوع، ج۴، صبح پیروزی، ۱۳۸۶ش.
  20. اکبری، محمود، غم و شادی در سیره معصومین، عترت قم، قم، ۱۳۸۰٫
  21. عامری، عبدالواحد، غررالحکم و درر الکلم، ترجمه محمدعلی انصاری، چاپ چهارم، تهران، بی‌تا.
  22. دینوری، ابومحمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبـۂ، عیون الاخبار، دار الکتاب العربی، بیروت، بی‌تا.
  23. روستایی، علیرضا، رموز شادی و موفقیت، حدیث زندگی، بی‌جا، ۱۳۸۷٫
  24. طباطبایی، سید محمدحسین، سنن النبی، آداب، سنن و روش رفتاری پیامبر گرامی۶، ترجمه عباس عزیزی، یاران، چاپ نهم، ۱۳۸۵٫
  25. فرج‌الله، محمد، الغدیر فی الإسلام، الهادی، نجف، ۱۳۶۲ق.
  26. کارنگی، دیل، آیین زندگی، ترجمه جواد پاکدل و مسعود میرزایی، تهران، ۱۳۶۰٫
  27. محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمـۂ، دار الحدیث، قم، ۱۳۸۴٫
  28. مطهری، مرتضی، انسان و ایمان، ‌دفتر انتشارات اسلامی، قم، ۱۳۶۲٫

پی نوشت ها:

[۱] . نصرالله آژنگ، گنجینه لغات (فرهنگ فارسی به فارسی) ج۱، ص۸۳۷٫

[۲] . شکیبا سادات جوهری، مجله طوبی، ش۱۶، ص۳۷٫

[۳] . محمّد کاویانی، روان‌شناسی عزاداری، سایت درگاه پاسخ‌گویی به مسائل دینی،www.porsojoo.com .

[۴] . شکیبا سادات جوهری، مجله طوبی، ش۱۶، ص۳۷، www.howzah.net.

[۵] . سید رضی، نهج‌البلاغه، ترجمه محمّد دشتی، حکمت۳۹۰٫

[۶] . قصص/۷۶٫

[۷] . توبه/۱۲۴٫

[۸] . آل‌ عمران/۱۷۰٫

[۹] . نجم/۴۳٫

[۱۰] . سید رضی، نهج‌البلاغه، حکمت۱۸۸٫

[۱۱] . جان بی گایزل، شادکامی.

[۱۲] . کاترین پاندر، قانون شفا، ص۸۱٫

[۱۳] . سید رضی، نهج‌البلاغه، نامه۲۲٫

[۱۴] . ‌حسام‌الدین هندی، کنز العمال، ح۶۰۰۹٫

[۱۵] . سید رضی، نهج‌البلاغه، حکمت۲۵۷٫

[۱۶] . شیخ کلینی، اصول کافی، ج۱ و ۲، ص۱۸۹، ح۶٫

[۱۷] . شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعـۂ، ج۱۴، ص۵۰۲٫

[۱۸] . محمد رحمتی‌ شهررضا، گنجینه معارف، ج۱، ص۵۵۹؛ ملّامحسن ‌فیض کاشانی، محجـۂ البیضاء، ج۵، ص۲۳۳٫

[۱۹] . آل ‌عمران/۱۸۸٫

[۲۰] . ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۳، ص۲۱۰٫

[۲۱] . محمّدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۷۸، ص۳۷۴٫

[۲۲] . غافر/۷۵٫

[۲۳] . علامه شیخ محمد فرج‌الله، الغدیر فی الاسلام، ص۲۶۳٫

[۲۴] . شکرالله دانشی، شادی و نشاط در منابع و متون اسلامی، ص۱۲۲٫

[۲۵] . شیخ طبرسی، مستدرک الوسائل، ج۴، ص۱۸۵٫

[۲۶] . محمود اکبری، غم و شادی در سیره معصومین:، ص۱۱۳٫

[۲۷] .  شیخ حر عاملی، وسائل الشیعـۂ، ج۳، ص۴۱۰٫

[۲۸] . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعـۂ، ج۳، ص۱۰۱٫

[۲۹] . محمد دشتی، امام علی۷ و تفریحات اسلام، ص۷۳٫

[۳۰] . سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، حکمت۷۹۱، ص۴۷۹٫

[۳۱] . رعد/۲۸٫

[۳۲] . محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمـۂ، ح ۲۰۰۳۵٫

[۳۳] . مرتضی مطهری، انسان و ایمان، ص۳۴٫

[۳۴] . دیل کارنگی، آیین زندگی، ص۱۵۲٫

[۳۵] . ابراهیم/۷٫

[۳۶] . توبه/۱۰۳٫

[۳۷] . کاترین پاندر، قانون شفا، ص۷۶٫

[۳۸] . سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ح۱۵۳، ص۴۷۳٫

[۳۹] . بقره/۲۱۶٫

[۴۰] . انعام/۳۲٫

[۴۱] . آل عمران/۱۸۵٫

[۴۲] . رعد/۲۶٫

[۴۳] . شیخ حر عاملی، وسائل الشیعـۂ، ج۱۱، ص۹۱٫

[۴۴] . عبدالواحد عامری، غررالحکم، ج۱، ص۳۱۲٫

[۴۵] .  شیخ حر عاملی، وسائل الشیعـۂ، ح۱۱، ص۹۱٫

[۴۶] . شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۳۹۴٫

[۴۷] . سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ح۳۶۰، ص۵۱۱٫

[۴۸] . همان، ح ۱۱۸، ص۴۶۵٫

[۴۹] . عبد الواحد آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ح۵۷۶۴٫

[۵۰] . سید رضی، نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، ح۳۱۹، ص۵۰۵٫

 نویسنده: زهرا سرابی


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۶/۱۲/۲۶ توسط احمد عاقلي
 راز 20 سال پیشتازی فنلاند در آموزش و پرورش

 

شادی و یادگیری
 
از وزیر آموزش و پرورش تا پدر و مادرها، همه بخوانند:

راز 20 سال پیشتازی فنلاند در آموزش و پرورش

 

فنلاندی ها آموزش رسمی (دوره ابتدایی) را هم به نرمی و به آهستگی شروع می کنند؛ فنلاند دارای کوتاه ترین روزهای مدرسه در میان همه کشورهای جهان است. هفته مدرسه در مدارس ابتدایی فنلاند، 18 تا 20 ساعت است.

 

دکتر علی حسيني خواه

آیا شادی نمی تواند هدف آموزش باشد؟

فنلاند به مدت دو دهه، حائز رتبه نخست جهان در تعلیم و تربیت است. چه رازی در پس این موفقیت نهفته است؟ پاسخ آن، معجزه فنلاندی است؛ یعنی به تأخیر انداختن آموزش های رسمی و توجه ویژه به بازی و شادی و تحرک بدنی در مهد و مدرسه. در فنلاند و در سطح پیش دبستان یعنیقبل از 7 سالگی، هیچگونه آموزش رسمی (خواندن و نوشتن و حساب کردن) وجود ندارد و تاکید بر بازی های خلاق، فعالیت های بدنی و ارتباطات اجتماعی است. به گونه ای که روزانه حداقل 90 دقیقه صرف بازی و فعالیت های بدنی در حیاط مهد و کودکستان می شود.
بر اساس تجربه زیسته نگارنده و به قول فنلاندی ها: ما برای آموزش دادن به کودکان و نوجوانان، عجله نداریم.

شایان توجه است، فنلاندی ها آموزش رسمی (دوره ابتدایی) را هم به نرمی و به آهستگی شروع می کنند؛ فنلاند دارای کوتاه ترین روزهای مدرسه در میان همه کشورهای جهان است. هفته مدرسه در مدارس ابتدایی فنلاند، 18 تا 20 ساعت است.

جان کلام این است که نظام آموزشی فنلاند در سطح پیش دبستان و دبستان بدنبال آزمون و آموزش های رسمی نیست؛ ایجاد بسترهای تربیتی و اطمینان از شاداب بودن کودکان و تربیت انسان های سالم، خلاق، کارآفرین، اجتماعی و مسئولیت پذیر، اهدف ملی تعلیم و تربیت فنلاند است.

آيا شادی مخل یادگیری است؟

خانم نل نادينگز فيلسوف تربيتي پرآوازه جهان، در کتاب جديد خود تحت عنوان "شادي و تعليم و تربيت" مقدمه را با اين پرسش آغاز مي کند: چرا تعداد بسيار زيادي از انسان هاي تيزهوش و خلاق که جماعت سرشناس شان، بر جهان و پیشرفت های آن تاثیر گذار بودند، از مدرسه متنفر و فراری بودند؟ در پاسخ مي گويد: چرا با وجود نظاره کردن اين مصيبت اثبات شده (تنفر کودکان نخبه از مدرسه)، باز اصرار مي کنيم که اين بدبختي را با اين عذر و بهانه قديمي توجيه کنيم که "اي شاگرد من، تو روزي به خاطر اين سخت گيري ها، از من قدرداني خواهي کرد". هنگامی که این جمله نادینگز را می خواندم، یک لحظه تصور کردم که خانم نادینگز راجع به فرهنگ حاکم بر مدارس ما (ایران) صحبت می کند.

نادينگنر در ادامه و در پاسخ به والدين و معلمان سخت گيرمي گويد که موفقيت هاي آتي کودکان در زندگي شخصي و شغلي، مديون سختی دیدن و بدبختي کشيدن بچه ها در خانه و مدرسه نيست. در اکثر فرهنگ ها (به غلط) این را ارزش می دانند که کودکان را عادت مي دهند شادي و خوشحالي را به وقت ديگر موکول کنند و آن را به تأخير بيندازند؛ نادينگز بيان مي کند که بر اساس تجربه بيش از پنجاه سال تدريس و مادري، متوجه شدم که همه کودکان (حتي بزرگسالان) زماني که شادند، بهترين عملکرد را در يادگيري دارند. البته اقرار مي کند که شيوه هاي برخورد و تدريس سخت گيرانه و ناملايم نيز مي تواند منجر به پيشرفت تحصيلي شود؛ اما اين گونه پيشرفت، مبتني بر تمرين و تکرار بي رحمانه و در نتيجه حفظ کردن و يادگيري طوطي وار است و می تواند ماندگار نباشد. برخي نیز معتقدند که ايجاد محيط شاد براي کودکان و آزاد گذاشتن آنها، منجر به ايجاد چالش و کشمکش و ستيز در مدرسه مي شود؛ به قول نادينگز، چالش و کشمکش نيز بخشي از زندگي و يادگيري است و لازمه پرسشگري و راه رسيدن به دانش و شايستگي است.

یک روایت تربیتی از جان لنون: خواننده و ترانه ساز انگليسي و بنيان گذار موفق ترين گروه موسيقي پاپ در جهان (گروه بيتلز). به نقل از لنون: هنگامي که يک کودک 5 ساله بودم، مادرم هميشه به من مي گفت که شادي، راز گشايش زندگي است. زماني که به مدرسه رفتم، آنها در برگه از من پرسيدند وقتي که بزرگ شدي مي خواهي چه کاره شوي؟ من نوشتم: مي خواهم شاد باشم. آنها مسخره ام کردند و به من گفتند که شما سئوال را نفهميدي. من در جواب شان گفتم: شما هم زندگي را نفهميديد.

آیا مدرسه شاد، واقعیت است یا رؤیا؟

از پژوهش جهانی یونسکو با موضوع مدرسه شاد 5 عامل اساسی استخراج شده که بیشترین تأثیر را بر شاداب سازی مدرسه و دانش آموزان دارد:
1) داشتن ارتباطات و دوستان نزدیک در اجتماع مدرسه؛
2) وجود فضای آموزشی صمیمانه و دوستانه؛
3) ایجاد شرایط برای آزادی و خلاقیت و مشارکت یادگیرنده؛
4) ایجاد بستر برای کار گروهی و روحیه همکاری؛
5) داشتن معلمان مهربان و متین، خوش برخورد و خوش بین.
از باب مثال، مدارس ژاپن اغلب چنین پاسخی به پرسشگر یونسکو دادند که مدرسه شاد، محیطی است لبریز از لبخند و خوش و بش روزانه و احترام متقابل؛
مدارس چین پاسخ دادند که مدرسه شاد، جایی است که دانش آموزان آزادی کافی دارند و تحت فشار و استرس امتحانات نیستند؛
پاسخ مدارس کره جنوبی این بوده: مدرسه شاد مکانی است که به یادگیرندگان اجازه رؤیاپروری و خیال پردازی می دهد و عاری از رفتارهای پرخاشگرانه است؛
مدارس روسیه هم اینگونه جوابی دادند که در مدرسه شاد، نظم و انظباط و رفتارهای سنجیده حاکم است.

در این پژوهش، همچنین 5 عامل بازدارنده هم شناسایی شده که مدرسه را ناشاد می سازد:
1) وجود خشونت و ناامنی در محیط مدرسه؛
2) تحمیل ساعات بلند درسی و تکالیف زیاد بر دانش آموزان و استرس ناشی از امتحان و نمره؛

3) وجود جو یادگیری رقابتی و مسموم در مدرسه؛
4) وجود معلمان با ویژگی های منفی ازجمله بداخلاقی، بدبینی، سختگیری، نامهربانی، بی عدالتی و محافظه کاری؛
5) وجود روابط و رفتارهای نامثبت در مدرسه ازجمله خودخواهی و بی توجهی. 

وجود این عوامل در مدرسه موجب ایجاد حس ترس و تنهایی، بی اعتمادی، سلب اعتماد به نفس، تنش و استرس، و کاهش علاقه و میزان یادگیری در دانش آموزان می شود. از مجموع صحبت ها، می توان چنین نتیجه گرفت که مدرسه شاد، مدرسه واقع نگری است که به جای آرزوهای بزرگسالانه و نگاه به آینده دور و نامحتمل، تأکیدش بر زمان حال و رویاهای کودکانه است؛ و مدرسه کل نگری است که به جای رشد تونلی و طولی کودک (آموزش کودک در یک مسیر باریک و با تأکید بر یک هدف ویژه و یک بعد خاص از رشد)، رشد عرضی و همه جانبه را رسالت خود قرار دهد و به قول اشتاینر (بنیانگذار مدارس والدورف): خاک مدرسه را برای همه جنبه های رشد از جمله روانی- عاطفی (قلب)؛ ذهنی-عقلانی (مغز)؛ و بدنی-حرکتی (تن) غنی می سازد. در پایان بیایید این شعار را سر دهیم که: کودکان شاد، بهتر می آموزند.

* هیات علمی گروه علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی و عضو هیات مدیره انجمن مطالعات برنامه درسی ایران.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۶/۱۲/۲۶ توسط احمد عاقلي
شاد
 

سه روش ساده برای شاد بودن در زندگی روزانه

ما به شما چندین راهکار پیشنهاد می کنیم تا با کمک آنها زندگی شاد داشته باشید و شاد بودن در زندگی را تجربه کنید.

احساس شاد بودن یعنی چه ؟

آیا شده یک روز از خواب بیدار بشوید و بگویید: آرزودارم امروز غمگین باشم.مسلما نه.

همه ما می خواهیم روزی سرشار از شادی،سرگرمی،موفقیت و احساس شاد بودن داشته باشیم. اما بعضی وقت ها احساس می کنید امروز، روز شما؛ این هفته هفته شما؛ این ماه، ماه شما؛ امسال، سال شما نیست.

 

می خواهید قبول کنید یا نه ولی همه چیز به خود شما بستگی دارد. همیشه راه هایی وجود دارد که، میزان شادبودن و رضایتمندی را در وجودتان افزایش دهید، حتی زمانی که اوقات خوبی ندارید.این امر نیازمند زمانی کم و تلقین زیاد در خود می باشد تا شادی واقعی را در درون خود نهادینه کنید.

 

پس چرا برای به دست آوردن شاد بودن وقت نمی گذارید؟ چرا میزان شادمانی وجودیتان را ارتقاء نمی دهید.

شاد بودن در زندگی یک مقصد نیست اما می تواند یک همراه قدرتمند در راه رسیدن به تمام خواسته های زندگی باشد. احساس شاد بودن همیشه انرژی بخش و قدرت دهنده است و توانایی انجام کارهای سخت و دشوار را در انسان ایجاد می کند.

شاد بودن در حقیقت نوعی احساس رضایت درونی از وقایع دور و بر ماست. احساسی که برای فرد خوشایند است. شاید این حس درونی را خودش ایجاد کرده باشد یا اطرافیانش مسبب ایجادش باشند.

در صورتی که خانواده و انشان های دور و بر این همکاری را برای شاد بودن فرد ندارند، او خودش باید دست به کار شود و برای شاد بودن در محیط کار و زندگیش تلاش نماید.

پاسخ دیگری که برای سوال شاد بودن یعنی چه می توانیم بدهیم این است رضایت ناشی از ارتقا کیفیت زندگی افراد است.

ما به شما چندین راهکار پیشنهاد می کنیم تا با کمک آنها بدانید شاد بودن چگونه است . لطفا نگویید باشه بعدا امتحانش می کنم، از کجا معلوم که نتیجه خوبی داشته باشد و … از این دست حرفها.

شاد بودنشاد بودن در زندگی

 

راههای ساده برای شاد بودن چگونه است و برای شاد بودن چه کنیم

واقعا به طور جدی درباره هریک از روش ها فکر کنید و ببینید گه چطور می توانید کیفیت شادمانی زندگیتان را تغییر دهید.

برای شاد بودن اطرافیان خود را از انسان های مثبت انتخاب کنید 

شما در تمام ابعاد زندگی میانگین ۵ نفر از نزدیکان و اطرافیان خود هستید. در مورد شاد بودن یا غمگین بودن شما هم این اصل صادق و برقرار است. اگر اطرافیان شما را انسان های شاد و خوشحال احاطه کرده باشند، قطعا این شادی را به شما هم منتقل خواهند کرد و شادی در شما هم ایجاد می گردد.

اما بالعکس اگر پنج نفر از نزدیکان و دوستان صمیمی شما افرادی غمگین و ناشاد باشند و مدام از کاستی های زندگی گله و شکایت داشته باشند، این تاثیر منفی را بر روی شما هم خواهند گذاشت.

پس به اطراف خود توجه بیشتری نمایید و از این منظر هم آن ها را مورد بررسی قرار دهید.

بعضی روزها  دلیل شاد بودنمان فقط اینست که در کنار آدمهای خاصی قرار گرفته ایم. این افراد واقعا به طور خنده دار و غیر قابل کنترلی، زندگی آمیخته با شادی دارند. سعی کنید این افراد را در زندگیتان پیدا کنید و دور و برشان باشید.

 فرض کنید شما بیرون از محوطه یک کنسرت موسیقی هستتید و باران شدیدی شروع به بارش کرد. کدامیک از دوستانتان در حالی که باران به صورتش می خورد و کاملا خیس شده است، متن ترانه کنسرت را هنوز می خواند؟ او دقیقا همان کسی است که باید بیشتر اطرافش باشید.

یاد بگیرید که آدم های مثبت را دوست بدارید و اطراف خود را پر کنید از این آدم های مثبت. قطعا شما تبدیل به یک فرد بسیار بسیار شادتری خواهید شد.

شادی زندگیشادی

 شاد بودن آیین من است

باید شاد بودن جزو متد فکری شما در زندگی باشد. عضو جدایی ناپذیر از عادات رفتاری شما گردد. در واقع باید مرتب به خود گوشزد نمایید که شاد بودن آیین من است . آیینی پر فایده که رهاوردش همه شادی و نشاط و سر زندگی است.

برای شاد بودن در زندگی باید مثبت بین باشیم و نیمه پر لیوان را ببینیم و سعی کنیم جنبه منفی حوادث و قضایا را فراموش کنیم و به جنبه مثبت آن توجه نماییم.

یک دلیل شایع این است که ما همیشه جنبه منفی موقعیت ها را می بینیم. برای اغلب افراد اینکه بگویند جنبه مثبت اتفاق را ببینید خیلی آسانتر از آن است که به گفته خود عمل کنند. از این پس سعی کنید به خود تلقین کنید که شاد بودن آیین من است و نگرش خود را نسبت زندگی تغییر دهید.

 

هر گاه در معرض افکار منفی قرار گرفتید برای رهایی از آن به این صورت عمل کنید:

 اول: فکر منفی را متوقف کنید و بگویید این فکر درست نیست.

دوم: به این فکر کنید که این مشکل چقدر کوچک است.

سوم: به موارد مثبت اتفاق و قضیه فکر کنید.

 

شاد کردن و شاد بودن هنر است

برای افزایش شادمانی درونی خود، شما باید شادی را برای دیگران هم به ارمغان بیاورید. این شاید مهمترین گام باشد. آفریدن روز شاد برای دیگران به شما هم کمک می کند که روز شادی داشته باشید.

شاد بودن هنر است و همه افراد جامعه از این هنر ارزشمند مطلع و برخوردار نیستند. اگر تا به حال این خصیصه را نداشتید و در زندگی روزمره عبوس و اخم آلود بوده اید، سعی کنید از این به بعد همیشه لبخند بر لب داشته باشید و موجبات شادبودن اطرافیان خود را نیز فراهم سازید.

 همیشه سعی کنید در خانواده یا محل کارتان حضور شادی بخشی داشته باشید، تا اطرافیان شما با وجودتان خوشحال و شادمان گردند. قطعا نشاندن لبخند بر چهره دیگران توسط شما، یک انرژی قدرتمندی ایجاد می کند که باعث شادی شما نیز می گردد.

 

در پایان روز اتفاقات و رویدادهای شادی بخش روز را مرور کنید و به یاد آورید تا روزتان را با شادمانی به پایان ببرید.

 با این ترفندهای بسیار ساده می توانید روزی شاد داشته باشید و شادی را به دیگران نیز هدیه دهید.

شاد بودن

شادبودن

رازهای شاد بودن در زندگی و داشتن زندگی شاد

انسان های شاد معمولا برای شاد بودن به خود متکی هستند و دنبال دلیل برای شادی نمی گردند. این افراد همیشه در ذهن و ضمیر ناخودآگاه به خود انرژی می دهند و اتکا به دیگران ندارند.

بدترین حالت این است که برای خود بگویید اگر فلان شخص فلان کار را برایم انجام داد و یا فلان رفتار را با من انجام داد من شاد خواهم شد و روز خوبی خواهم داشت.

راه شاد بودن از درون هر فرد می گذرد و او خودش باید این راه را پیدا کند و آن را طی نماید. اگر مسیر خوشحال شدن شما از اعمال و رفتار دیگران می گذرد بدانید که راه اشتباهی را انتخاب کرده اید و به بیراهه می روید.

افراد خوشحال خودشان را دوست دارند و برای خود ارزش قائل هستند. اغلب آن ها در لحظه حال زندگی می کنند، نه افسوس گذشته را می خورند و نه نگران آینده هستند؛ چون تنها چیزی را که می توانند تغییر دهند اتفاقاتی است که هم اکنون در حال رخ دادن است.

یکی از مهم ترین رازهای شاد بودن در زندگی  قدر دانی از نعمت های کوچک زندگی است. معمولا مردم عادی برای شاد شدن دنبال دلایل عجیب و غریب و بسیار پیچیده هستند، که شاید به ندرت برایشان رخ دهد.

اما انسان های شاد  از اتفاقات کوچک زندگی نیز جهت شادبودن خود استفاده می نمایند و فرصت های کوچک را نیز برای شادی آفرینی در زندگی خود غنیمت می شمارند.

در حقیقت شاد بودن و شاد کردن هنر است ، هنری که همه راهش را نمی دانند. هنری که اتفاقی به دست نمی آید. باید برای تحقق آن هدف گذاری کرد و برنامه ریزی داشت، همچنین پای بند به اجرای برنامه نیز بود. تنها در این صورت است که می توان دلایل کوچک و بزرگ برای شاد بودن پیدا کرد و به زندگی شادی بخشید.

نوعی تقویت اعتماد به نفس درونی برای دستیابی به اتفاقات خوب و شادی بخش در زندگی است که باید در وجود هر فردی نهادینه شود.

شاد بودن در محیط کارراز شاد بودن در محیط کار

راز شاد بودن در محیط کار

اگر بخواهیم راز شاد بودن در محیط کار را کشف کنیم و بدانیم احساس شاد بودن یعنی چه باید نگاه عمیق تری به این مساله داشته باشیم.

برای شاد بودن در محیط کار خود را با دیگران مقایسه نکنید و فقط سعی کنید توانایی های خود را بالا ببرید. مسیر پیشرفت کاری شما شاید متفاوت از همکار شما باشد و راهکارهای او به درد شما نخورد.

حتی اگر در زمینه هایی نیز اطلاعات اضافی دارید اگر جزو مسئولیت شما نیست و بر عهده شخص دیگری است، در آن دخالت نکنید و تا وقتی از شما کمک نخواستند ابراز دانش نکنید.

اگر در اطراف شما مسائل آزار دهنده یی وجود دارند از تنفر پرهیز کنید. سعی کنید عامل آزار دهنده را ببخشید و گذشت نمایید.

برای شاد بودن در محل کار که زمانی از زندگی روزمره شماست، همیشه لبخند به لب داشته باشید. در واقع خودتان یک عنصر شادی آفرین در محل کار باشید.

البته ابن موضوع بسیار مهم را به خاطر داشته باشید که شاد بودن و شاد کردن به این معنا نیست که با اطرافیان شوخی های بی مورد و نا به جا کنید و موجب ناراحتی و رنجش خاطر آن ها گردید.

برای شاد بودن مداوم نکات مثبت محیط کار و همکاران خود را بیابید و بیشتر بر آنها تکیه داشته باشید. با مثبت اندیشی بر افکار مثبت خود و دیگران تکیه کنید و از آن ها برای شادبودن استفاده نمایید.

شاد بودن بچه هاشاد کردن بچه ها

شاد بودن بچه ها

برای دستیابی به دستاورد شاد بودن بچه ها باید بدانیم چگونه کودکی شاد داشته باشیم ؟

به این منظور باید به نکاتی ظریف اما ضروری توجه داشت:

همواره به کودک خود ابراز عشق و علاقه کنید. ابراز محبت و عشق ورزیدن به کودک هم در کلام و هم در رفتار موجب بالا رفتن اعتماد به نفس کودک و ایجاد حس شادی و شادکامی در کودک می گردد.

برای شاد بودن بچه سعی کنبد قوانین منصفانه ای در خانه وضع کنید و خودتان هم به همان قوانین وضع شده پای بند باشید.

اگر کودک بداند وجود مقررات در خانه موجب حفظ امنیت و آرامش خانواده می گردد، حس شادی در او تقویت می گردد. در غیر این صورت باعث اضطراب و نگرانی می شود.

با انجام فعالیت های ورزشی و بازی های حرکتی، شما هم موجب شاد شدن بچه ها شوید و حس شادی را در آن ها دوچندان کنید. اگر در بازی های کودکانه شرکت کنید نه تنها موجب تحرک جسمی و فعالیت بدنی کودکتان می شوید، شاد بودن زندگی را هم برای خود . هم برای کودک خود محقق ساخته اید.

برای شاد بودن بچه ها هر از چند گاهی با یک هدیه آن ها را غافلگیر نمایید و حس شادی و نشاط را برایشان فراهم سازید. با این کار اعلام می کنید که کودک برای شما مهم است و به او توجه دارید.

ما اگر بدانیم چگونه کودکی شاد داشته باشیم مطمئن باشید شاد کردن بچه ها خیلی کار سخت و پیچیده ای نیست.

 

جملات شاد بودن

منظور از جملات شاد بودن خواندن مطالبی است که برای شما شادی و شعف ایجاد کند و یا اینکه شما را به یاد اتفاقات شاد و مسرت بخش زندگی تان بیندازد.

در حقیقت جملات کوتاه شاد بودن بیانگر ایجاد فرصتی کوتاه برای شادی است که در زندگی نباید از آن چشم پوشی کرد.

بزرگان و اندیشمندان سخنان و پندهای ارزشمندی در این حوزه داشته اند که می تواند چراغ راه ما برای شاد بودن در زندگی باشد.

بودا در این باره می گوید: هیچ مسیری به سوی شادبودن وجود ندارد، شادمانی خود مسیر است. یعنی نباید شاد بودن خود را منط به رخ دادن اتفاق ها و رویدادهای خاصی نمود بلکه در راه رسیدن به خواسته ها از مسیر آن نیز لذت برد و شادی را تجربه کرد.

جیم ران می گوید: شاد بودن چیزی نیست که شما آن را برای آینده به تعویق بیندازید، بلکه چیزی است که برای امروز برنامه ریزی می کنید.

لئو تولستوی می گوید: یکی از اولین شرایط شاد بودن این است که نباید ارتباط بین انسان و طبیعت حذف شود.

دالایی لاما می گوید: هدف زندگی ما شاد بودن است.

امرسون می گوید: برای هر یک دقیقه ای که عصبانی هستید، شصت ثانیه شاد بودن را از دست می دهید.

 

 برای استفاده از مطالب یوگای خنده ، به کانال ما بپیوندید

  یوگای خنده ...احمد عاقلی


https://t.me/aghelimarand


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۶/۱۲/۲۵ توسط احمد عاقلي

افتتاح کاروانسرای یام مرند در رویداد تبریز ۲۰۱۸

کاروانسرای یام مرند به هتل و رستوران سنتی تبدیل میشو

 

 کاروانسرای یام شهرستان مرند همزمان با آغاز رویداد تبریز ۲۰۱۸ افتتاح میشود

به گزارش پایگاه خبری تبریزمدرن، این کاروانسرا به عنوان نگینی تاریخی برای منطقه آذربایجان محسوب می شود که در آغاز به کار رویداد تبریز ۲۰۱۸ می تواند به عنوان یکی از مکان های تاریخی به گردشگران خارجی معرفی شود.
بنابر این گزارش، هم اکنون کارهای مرمت این کاروانسرا به اتمام رسیده و افتتاح این طرح تاریخی همزمان با شروع رویداد تبریز ۲۰۱۸ خواهد بود.

شایان ذکر است کاروانسرای یام جدیدا به یک سرمایه گذار بخش خصوصی واگذار شده که با تجهیز این کاروانسرا آنرا به عنوان هتل سنتی و رستوران مورد استفاده قرار خواهد داد.

کاروانسرای پیام در زمان صفویان احداث شده و در ۱۰ کیلومتری شهرستان مرند قرار گرفته است.
این بنای تاریخی در سال ۱۳۷۷ از سوی سازمان میراث فرهنگی ،صنایع دستی و گردشگری مورد مرمت قرار گرفته و هم اکنون به بخش خصوصی واگذار شده است.

 


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۶/۱۲/۲۲ توسط احمد عاقلي
ارز,اخبار طلا و ارز,خبرهای طلا و ارز,طلا و ارز

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس:

۲۰ میلیارد دلار ارز خانگی در کشور وجود دارد

 مردم بازار ارز را متلاطم نکنند

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی بازار ارز را مشابه وضعیت بادکنکی دانست و از مردم خواست باافزایش تقاضای دلار بر تلاطم این باراز نیافزایند.

 

به گزارش نصر به نقل ازفارس، معصومه آقاپورعلیشاهی، با اشاره به التهاب بازار ارز در روزهای اخیر با وجود ورود بانک مرکزی، اظهار داشت:  برای بررسی مشکلات بازار ارز باید با ساز و کار این بازار آشنایی داشته باشیم تا از عهده ارزیابی آن برآییم.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی با تشبیه بازار ارز به بادکنک، توضیح داد: اگر بازار ارز را مانند بادکنک بدانیم، باید گفت میزان باد داخل آن حکم حجم نقدینگی  در جامعه را دارد، بنابراین هر اندازه حجم نقدینگی افزایش یابد، بادکنک بزرگ‌تر می‌شود.

نماینده مردم شبستر در مجلس دهم شورای اسلامی ادامه داد: از سوی دیگر افزایش قیمت‌ها در واقع سطح روی بادکنک است و زمانی که دولت به سطح بادکنک فشار وارد کند، بخش از بادکنک جمع و بخش دیگر متورم می‌شود اما حجم داخل بادکنک کاهش نمی‌یابد، در حال حاضر شاهد هستیم که فشار دولت بر قیمت‌ها روزانه افزایش پیدا می‌کند.

تاثیر ناامنی بازار کسب و کار بر تلاطم دلار

این نماینده مجلس با اشاره شرایط دیگر اقتصادی در کشور بیان داشت: با توجه به اینکه با نا امنی در بازار کسب و کار مواجه هستیم، این عدم اطمینان باعث می‌شود بخشی از نقدینگی کشور به دلار تبدیل شود.

وی گفت: هر چه سطح عمومی قیمت‌ها و حجم تورم را ثابت نگه داریم باد بادکنک به  سمت بازارهایی چون ارز و سکه می‌رود، بنابراین اولین کاری که در بازار داخلی باید صورت گیرد این است که نقدینگی به سمت بازار سرمایه، بازار مسکن و تولید ناخالص ملی هدایت شود.

آقاپورعلیشاهی، با اشاره به اقدامات اخیر بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز، اظهارداشت: نوع ارز معاملات از دلار به یورو تغییر کرد، چرا که یورو در طول سالهای گذشته بالغ بر 2.4 تغییر قیمت داشته اما دلار شاهد تغییراتی بالغ بر3.8 بوده است.

این نماینده مجلس افزود: با تمام اقداماتی که دولت انجام داده است اما تنش های منطقه ای، افزایش تقاضای دلار درسه ماهه چهارم سال به مناسبت سال نوی میلادی، خروج ارز از اربیل عراق و ایجاد محدودیت در FATF دست به دست هم می دهد که قیمت ارز متلاطم شود.

20 میلیارد دلار ارز خانگی داریم

وی از مردم خواست، از همه مردم می خواهیم که تلاطم بازار ارز را تشدید نکنند به عبارتی باعث افزایش تقاضای ارز نشود، تشدید این فضا شاید در کوتاه مدت سودی حاصل کند اما در میان مدت هم به آنها و هم به کشور لطمه وارد می شود.

این گزارش حاکی است، آقاپورعلی‌شاهی با اشاره به آمارهای غیر رسمی از میزان دلار در کشور گفت: طبق آمارهای غیر رسمی 20 میلیارد دلار ارز خانگی در کشور وجوددارد که اگر وارد بازار تولید ناخالص داخلی شود منجر به اشتغال آفرینی می شود، در واقع تلاش داریم فرهنگی در کشور جا بیافتد که چرخ اقتصادی به نفع کشور، تولید ناخالص داخلی GDP و ایجاد ارزش افزود واقعی بچرخد.

عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در خصوص چند نرخی بودن دلار در بازار کنونی ارز، اظهار داشت: در این زمینه آیا دولت مقصر است یا مردم؟ دولت در روزهای اخیر مقدار قابل توجهی ارز وارد بازار کرده است و بنابراین باید مراقب این موارد باشیم.


برچسب‌ها: تازه های اقتصادی, اقتصادی, علمی اجنماعی فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند, احمد عاقلی مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۶/۱۲/۲۰ توسط احمد عاقلي
.: Weblog Themes By Blog Skin :.

پیج رنک

آرایش

طراحی سایت