جنگ جهانی سوم در راه است
اسماعیل بشری در گفت و گو با دیپلماسی ایرانی پیرامون تاثیر رقابت واشنگتن – پکن بر مناسبات جهانی و تحولات منطقهای بر این باور است که چینی ها به دلیل پیاده کردن نوعی سیاست استعماری و استثماری جدید و مدرن در قرن ۲۱ و هزاره سوم عملاً با دست خود شرایطی را در جهان به وجود آورده اند که کشورها به جرگه غرب و حامیان آمریکا ملحق شوند. چون چین در هر کشور و منطقه ای که پا گذاشته است ابتدا با کمک های مالی و انسان دوستانه سعی می کند اعتماد آن کشور و ساختار سیاسی را به دست آورد. بعد با دادن وام های کلان عملاً آن کشور به قبضه چین در خواهد آمد. در این رابطه حتی برخی از جزایر آفریقا به صورت ۹۹ ساله به تملک چینی ها درآمده است. این شرایط سبب میشود که خود این کشورها برای فرار از سیاست استثماری و استعماری جدید و مدرن چین به دامان آمریکا پناه ببرند. با تداوم این شرایط طبیعی است که در کوتاه مدت و میان مدت کفه کشورهای حامی ایالات متحده آمریکا سنگینتر خواهد شد.
سیاست مهار چین توسط آمریکا عملاً سبب شده است که تمام تحولات جهانی و روابط بین الملل ذیل این نگاه راهبردی ایالات متحده قرار گیرد. از کشورهای آسیای جنوب شرقی تا آمریکای لاتین، آسیای و ...؛ در این بین بسیاری از کشورها یا به جبهه ایالات متحده برای مهار چین پیوسته اند و یا به عکس سعی می کنند از طریق تعمیق روابط خود با پکن، اهداف و منافع شان را پیش ببرند. اما به واقع سیاست مهار چین تا چه اندازه مناسبات جهانی را تحتالشعاع قرار داده است؟
به نظر میرسد با اوجگیری رقابت ایالات متحده آمریکا با چین در ابعاد مختلف از جنگ تجاری و اقتصادی گرفته تا درگیری های لفظی، تنش دیپلماتیک، دامن زدن به مناقشات مرزی و خط و نشان کشیدن های امنیتی، نظامی و اطلاعاتی تحولات و مناسبات جهانی را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است، به گونهای که پکن ذیل تحریکات و تحرکات واشنگتن در تایوان و در پی آن اعزام دهها جنگنده چینی به حریم هوایی این کشور (تایوان)، هشدار داد که هر زمان ممکن است جرقه جنگ جهانی سوم در این منطقه زده شود. حال به باور شما اوج گیری تنش دو ابرقدرت تا کجا ادامه خواهد یافت؟ آیا آن گونه که پکنی ها عنوان می کنند دامن زدن ایالات متحده بر رقابت فی مابین به جنگ جهانی سوم می انجامد؟
به نظر می رسد که اگر چه شرایط برای اوج گیری تنش ایالات متحده آمریکا و چین در ابعاد سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی، تجاری و حتی امنیتی وجود دارد، اما به باور من در حوزه نظامی و دفاعی در کوتاه مدت و میان مدت شاهد جنگ بین دو کشور نخواهیم بود. به هر حال اقتضائات تجاری و مسائل مربوط به جنگ نظامی، آن هم دو ابرقدرت یعنی چین و ایالات متحده آمریکا متفاوت از اقتضائات کشورهای میانی یا خُرد در مناسبات جهانی است. چون هرگونه اقدام و واکنش واشنگتن و پکن تبعات بسیار زیادی بر امنیت، اقتصاد، دیپلماسی و مسائل نظامی جهانی دارد. بنابراین دو کشور اگرچه سعی دارند در بسیاری از مقاطع همدیگر را به چالش بکشند، ولی به نظر میرسد این چالش، تحریکات، درگیری و تنش بین دو طرف به نوعی مدیریت شده خواهد بود.
حتی در صورت تحریک خط قرمز پکن یعنی تمامیت ارضی و نفوذ واشنگتن در تایوان، هنگ کنگ و ...؟
در یک نگاه کلان واقعیت آن است که کشورهای آسیای جنوب شرقی از کره جنوبی، ژاپن، تایوان و فیلیپین گرفته تا کره شمالی، ویتنام، سنگاپور، مالزی و ...، خلاصه همه بازیگران این منطقه اکنون در یک وضعیت دوگانه بین ایالات متحده آمریکا و چین قرار گرفتهاند که یا باید مانند کره شمالی خود را وابسته به پکن بدانند و یا مثل کره جنوبی، ژاپن، تایوان و ... به جبهه آمریکا ملحق شوند. در این بین ایالات متحده با حضور دیگر کشورهای غربی مانند انگلستان، فرانسه و استرالیا (که تلاش دارد طی چند سال آینده به قدرت بزرگ نظامی در جهان بدل شود) به دنبال پوست اندازی در اقتضائات نظامی، امنیتی و دفاعی منطقه آسیای جنوب شرقی است.
پس در سایه این پوست اندازی احتمال وقوع جنگی حتی در مقیاس جهانی بین دو ابر قدرت وجود دارد؟
خیر چون این پوست اندازی الزاماً به معنای وقوع جنگ جهانی نیست. بله امکان دارد که ذیل این پوست اندازی امنیتی، نظامی و دفاعی در آسیای جنوبی شرقی با تمرکز روی کشورهای پیرامونی چین به واسطه نفوذ و تحریکات ایالات متحده آمریکا و دیگر کشورهای غربی برای نادیده گرفتن تمامیت ارضی چین، شرایط این منطقه بسیار شکننده، ملتهب و حساس شود، اما همانگونه که اشاره کردم و دوباره بر آن تاکید می کنم واشنگتن و علی الخصوص پکن سعی می کنند وضعیت را مدیریت کنند، چون اگر نهایتاً این تنش ها به جنگ بین دو کشور ختم شود علاوه بر درگیر شدن اقتصاد دو طرف قطعاً مناسبات جهانی به طور کامل درگیر این جنگ خواهد شد و عملا روابط بین الملل تحت الشعاع این امر قرار خواهد گرفت. بنابراین پکن و واشنگتن حتی المقدور سعی میکنند تنش به صورت مدیریت شده پیش رود. در این بین چین بیشتر از ایالات متحده آمریکا سعی دارد که سیاست مدارا، مماشات و سکوت را پیش بگیرد.
مرز این مدارای پکن با تحریکات واشنگتن و دامن زدن بر آتش تنش ها کجاست؟ آیا این مماشات چینی ها تا مرز نادیده گرفتن تمامیت ارضی اش به واسطه نفوذ ایالات متحده آمریکا در مناطقی مانند تایوان و هنگ کنگ و ... هم ادامه پیدا خواهد کرد؟
ببینید اولویت چین آن است که سطح و تراز تجاری و اقتصادی خود در جهان را تقویت کند، لذا پکن حتی المقدور سعی می کند که این راهبرد مهمش به واسطه برخی تحریکات ایالات متحده آمریکا در کشورهای پیرامونی خدشه دار نشود. بله چین به خوبی بر این امر واقف است که واشنگتن سعی میکند که از طریق پوست اندازی امنیتی، نظامی و دفاعی در آسیای جنوب شرقی به خصوص در کشورهای پیرامونی چین، مناسبات تجاری و نفوذ اقتصادی پکن را در منطقه و جهان با چالشهای متعددی روبه رو کند، چون مهمترین و جدی ترین دشمن رشد اقتصادی و توسعه تجاری در هر منطقه و کشوری ایجاد یک فضای ملتهب، حساس و شکننده امنیتی و نظامی است. یعنی بزرگ ترین دشمن توسعه اقتصادی و تجاری ناامنی است. بنابراین چینی ها سعی می کنند با یک هوشمندی سیاسی و دیپلماتیک عملاً راهبرد آمریکا در خصوص برهم زدن موازنه امنیتی در منطقه را مدیریت کنند. بنابراین اگرچه نفوذ آمریکا در هنگ کنگ، تایوان و کشورهای دیگر جزو خط قرمز پکن در خصوص نادیده گرفتن تمامیت ارضی این کشور تلقی می شود، اما چین سعی میکند ضمن دادن پاسخ مقتضی و واکنش لازم با هدف حفظ تمامیت ارضی از دامن زدن به اختلافات و شکننده تر کردن وضعیت منطقه جلوگیری کند.
به فرانسه، انگلستان و استرالیا اشاره کردید. در این راستا به نظر می رسد بعد از پیمان اوکاس شرایط برای نقش آفرینی پاریس در مهار چین دیگر مهیا نیست، خصوصاً اینکه هنوز گسل دیپلماتیک پیش آمده بین پاریس با واشنگتن و کانبرا هنوز ترمیم نشده است و برخی معتقدند این گسل دیپلماتیک قطعاً بر مناسبات تجاری، اقتصادی و حتی همکاری های دفاعی فرانسه با ایالات متحده و حتی ناتو هم اثر خود را خواهد داشت؟
اگرچه بعد از انعقاد پیمان آوکاس شرایط برای تداوم روابط گرم و حسنه فرانسه با ایالات متحده آمریکا وجود ندارد، اما به نظر می رسد که در کوتاه مدت این گسل ترمیم خواهد شد و روابط دو طرف دوباره به سطح قبل باز خواهد گشت. به هر حال نباید فراموش کرد که دو کشور فرانسه و ایالات متحده آمریکا از نظر تاریخی به خصوص که دو کشور در دو مقطع جنگ های استقلال طلبانه آمریکا و جنگ جهانی دوم کمک های شایانی به هم کردند. این مهم موتور محرکه تداوم و تعمیق روابط دو کشور بوده است. لذا واشنگتن و پاریس این توان را دارند که سردی روابط را کنار بگذارند. ضمن اینکه اگرچه در وهله اول به نظر می رسد که در سایه لغو قرارداد خرید زیردریایی توسط استرالیا از فرانسه شاهد شکاف روابط و سردی مناسبات بین کاخ الیزه با کاخ سفید هستیم، اما در یک نگاه عمیق تر دلیل این وضعیت و ناراحتی فرانسوی ها آن است که چرا ایالات متحده نقش جدی به پاریس در مهار چین نداده است و عملاً پیمان آوکاس با حضور انگلستان، آمریکا و استرالیا بدون نقش آفرینی فرانسه بسته شده است. به هر حال فرانسه به عنوان جبهه و پیشانی تحرکات سیاسی، دیپلماتیک، نظامی و دفاعی اتحادیه اروپا به شدت تمایل دارد در عمده تحولات جهانی نقش جدی ایفا کند، آن هم در رقابت بین دو ابر قدرت جهانی. با همه این اوصاف نکته مهمتر اینجاست که به نظر می رسد راهبرد مهارت چین برای کشورهای غربی و به خصوص ایالات متحده آمریکا از آن درجه از اهمیت برخوردار است که علاوه بر ناتو، کشورهای اروپایی و کشورهای آسیای جنوبی شرقی با محوریت کشورهای پیرامونی چین سعی شده است استرالیا هم با تقویت و تجهیز نیروی نظامی و دفاعی وارد جرگه کشورهای مهار کننده چین شود.
اگر بخواهیم از کشورهای آسیای جنوب شرقی عبور کنیم و دیگر مناطق جهان را به واسطه تقابل آمریکا با چین را مورد ارزیابی قرار دهیم به نظر می رسد که همه کشورها با شدت و ضعف تحت تاثیر درگیری دو ابرقدرت قرار گرفته اند، از آمریکای لاتین و آفریقا تا آسیای میانه و .... حال در یک نگاه کلی و کلان کفه کشورهای حامی آمریکا سنگین تر است یا چین؟
در پاسخ دقیق باید عنوان کرد که چینی ها به دلیل پیاده کردن نوعی سیاست استعماری و استثماری جدید و مدرن در قرن ۲۱ و هزاره سوم عملاً با دست خود شرایطی را در جهان به وجود آورده اند که کشورها به جرگه غرب و حامیان آمریکا ملحق شوند. چون چین در هر کشور و منطقه ای که پا گذاشته است ابتدا با کمک های مالی و انسان دوستانه سعی می کند اعتماد آن کشور و ساختار سیاسی را به دست آورد. بعد با دادن وام های کلان عملاً آن کشور به قبضه چین در خواهد آمد. در این رابطه حتی برخی از جزایر آفریقا به صورت ۹۹ ساله به تملک چینی ها درآمده است. این شرایط سبب میشود که خود این کشورها برای فرار از سیاست استثماری و استعماری جدید و مدرن چین به دامان آمریکا پناه ببرند. با تداوم این شرایط طبیعی است که در کوتاه مدت و میان مدت کفه کشورهای حامی ایالات متحده آمریکا سنگینتر خواهد شد.
اگر بخواهیم تمرکز جدی روی منطقه خودمان یعنی خاورمیانه و آسیای غربی داشته باشیم به نظر میرسد که تحریکات و تحولات سالهای اخیر در این منطقه هم میتواند تحت تاثیر تقابل آمریکا و چین قرار گیرد. در همین راستا بسیاری معتقدند که روی کار آمدن دونالد ترامپ و تداوم سیاست خروج نظامی آمریکا از منطقه غرب آسیا توسط رقیبش یعنی جو بایدن عملاً با این هدف صورت گرفته است که کاخ سفید تمرکز جدی روی تقابل چین داشته باشد. بنابراین سعی شده است با توافقاتی مانند پیمان ابراهیم روابط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس با اسرائیل بیش از پیش تعمیق پیدا کند. در کنار آن نیروهای نظامی آمریکا از غرب آسیا خارج شوند. نوعی مدیریت دیپلماتیک در خصوص ایران اجرا شود تا با حل و فصل پرونده فعالیت های هسته ای، احیای برجام، احیای روابط ایران با برخی کشورهای حاشیه خلیج فارس، رفع نگرانیها بابت توان دفاعی و نفوذ منطقه ای تهران، عملا تمام تمرکز، انرژی و نگاه آمریکا معطوف به آسیای جنوب شرقی و مهار چین شود. بنابراین خاورمیانه دیگر آن اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک سابق را ندارد. ارزیابی شما در این خصوص چیست؟
واقعیت این است که با آغاز هزاره سوم ایالات متحده آمریکا اولویت راهبرد سیاست خارجی خود را مهار چین قرار داد. اگرچه بعد از یازدهم سپتامبر دولت بوش پسر با لشکر کشی به افغانستان و خصوصا عراق تا چند سال مرکز ثقل نگاه سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک جهانی را روی خاورمیانه قرار داد، اما به موازات آن طی تمام این سال ها کاخ سفید از هیچ تلاشی برای مهار چین هم دریغ نکرده است. ولی بعد از روی کار آمدن باراک اوباما و بعد از آن دونالد ترامپ و اکنون جو بایدن محوریت راهبردی کاخ سفید فقط و فقط مهار چین است. بنابراین بخشی از هرگونه تحرک، اتفاق، تصمیم، جنگ، صلح، توافق و ... در منطقه می تواند به دلیل تاثیرات سیاست مهار چین توسط آمریکا باشد. اما در خصوص اهمیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک منطقه غرب آسیا به خصوص خلیج فارس باید عنوان کرد که کماکان این اهمیت راهبردی برای این منطقه وجود دارد، چون چین به عنوان یکی از مهمترین وارد کنندگان انرژی کماکان عمده نیازهای خود برای تامین سوخت و خرید نفت خام را از خاورمیانه، خلیج فارس، تنگه هرمز و دریای عمان تامین می کند. بنابراین حتی اگر آمریکا بخواهد تمرکز خود را روی منطقه آسیای جنوب شرقی و مهار چین قرار دهد، بخشی از این مهار باید در جغرافیای آسیای غربی با تمرکز روی خلیج فارس و تنگه هرمز صورت بگیرد. پس می بینید که خاورمیانه کماکان اهمیت خود را دارد. البته به دلیل سیاست مهار چین ما شاهد یک دوگانگی در میان کشورهای منطقه خوارمیانه هستیم که سعی میکنند یا به جرگه ایالات متحده آمریکا بپیوندند و یا چین، اما نکته مهم اینجاست که عملا نوع هوشمندی و انعطاف سیاسی در میان کشورهای حاشیه خلیج فارس شکل گرفته است که سعی می کند علاوه بر پیگیری روابط خود با آمریکا، مناسبات تجاری هم با چین برقرار کنند. متاسفانه در این بین ایران به دلیل سیاست بسته عملاً همه تخم مرغ های خود را در سبد چین قرار داده است. لذا از هم اکنون باید خود را مهیای همان سیاست استثماری و استعماری نوین چینیها کند که قبلاً به آن اشاره کردم. از طرف دیگر شما به پیمان ابراهیم اشاره داشتید. پیرو این مهم ما شاهد اجرای نوعی سیاست دکترین نیکسون هستیم. یعنی زمانی که آمریکا سعی کرد از ویتنام خارج شود عملاً مدیریت منطقه را به چینیها یعنی رقیب اتحاد جماهیر شوروی سپرد، به موازات آن سعی شد مدیریت منطقه خاورمیانه هم به ایران و عربستان سعودی به عنوان ژاندارم منطقه سپرده شود تا عملا اطمینان ایالات متحده آمریکا بایت این مناطق راحت باشد. اکنون واشنگتن با قراردادهای تسلیحاتی با کشورهای حاشیه خلیج فارس و انعقاد توافقاتی مانند پیمان ابراهیم سعی دارد که دوباره امنیت منطقه را به خود کشورهایی حاشیه خلیج فارس بسپارد تا امنیت اسرائیل به امنیت این کشورها گره بخورد که در نهایت تمرکز جدی تری روی آسیای جنوب شرقی و مهار چین داشته باشد. مضافا شما به مسئله خروج آشفته آمریکا از افغانستان اشاره کردید. قطعاً این مسئله با هدف ایجاد ناامنی، هم برای چین، هم برای روسیه و هم برای ایران ذیل احیای حکومت طالبانی در دستور کار است. اگرچه طالبان صراحتا عنوان داشته است که قصدی برای ایجاد ناامنی برای همسایگان افغانستان ندارد، اما مطمئنا در میان مدت شاهد پوست اندازی و نشان دادن چهره واقعی حکومت طالبانی خواهیم بود که به ایجاد ناامنی های برای ایران منجر خواهد شد. هر چند که از همین الان هم با وقوع برخی اتفاقات مانند دو انفجار در قندوز و قندهار نشانههای این سیاست وجود دارد. در عین حال نباید فراموش کنیم که طالبان یک گروه یکدست، همگن و متحد نیست، بلکه جریان های رادیکال تری وجود دارد که دشمنی جدی با جمهوری اسلامی ایران دارد. اینجاست که احیای حکومت طالبانی توسط آمریکا یعنی یک تیر و چند نشان زدن است.
چون احیای طالبان یعنی ایجاد ناامنی برای ایران، روسیه، چین و شکست کلان پروژه یک کمربند - یک جاده.
برچسبها: فراسوی اقتصاد, اقتصاد مرند, مطالب اقتصادی, احمد عاقلی
یک کارشناس اقتصادی در گفتگو با برنا تصریح کرد؛
پشت پرده سرمایهگذاری و خرید خانه در ترکیه
خودمان را گول نزنیم!
خرید ملک در ترکیه به یکی از پرطرفدارترین روشهای سرمایهگذاری و اخذ اقامت میان ایرانیها تبدیل شده که یک کارشناس اقتصادی به خطرات این موضوع پرداخته است.
آلبرت بغازیان، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری برنا در خصوص سرمایهگذاری ایرانیها در ترکیه و آسیبهای اقتصادی این موضوع گفت: کشور ترکیه به دلیل کاهش نفوذ در بازارهای اروپایی و کاهش شدید سرمایهگذاری خارجی تصمیم گرفته این خلاء را با روشهای دیگر مانند فروش املاک به خارجیها برطرف کند. این تصمیم برای اقتصاد ترکیه بسیار مناسب است به صورتی که این سرمایه گذاریها برای خرید کالای مصرفی و توسعه صنعت ساختمانی ترکیه انجام میگیرد.
او ادامه داد: در این شرایط بهترین گروهی که میتوانند هدف جذب سرمایه در بخش ساختمان برای ترکیه باشند خریداران مسکن از ایران هستند. به دلیل اینکه اروپاییها سبک زندگی متفاوتی دارند و علاقه چندانی به خرید خانه در کشور ترکیه ندارند و با وعدههای امنیت سرمایه گذاری بالا و تضمین آینده فرزندان ایرانیها، سعی دارند سرمایهها را به کشور خود بکشانند.
او تاکید کرد: زمانی که با دوستان صحبت میکنم و دلیل خرید خانه در ترکیه را می پرسم، میگویند برای آینده بچهها! ولی در حقیقت آنجا آیندهای نیست و فقط خودمان را گول میزنیم.
این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: روند رو به رشد قیمت مسکن در ایران طی سالهای گذشته بسیار زیاد بوده و حتی در زمان هایی از نرخ رشد دلار هم پیشی گرفته و به همین دلیل فرد با فروش یک آپارتمان در تهران به راحتی می تواند، تحت تاثیر تبلیغات غیر واقعی اقدام به خرید خانه در ترکیه کند.
بغازیان افزود: بسیاری از کانالهای ماهوارهای که ارتباط نزدیکی با شرکتهای ساختمانی در داخل کشور دارند، تبلغ می کنند که با سرمایه گذاری و خرید خانه در ترکیه با مبلغ 6 یا 7 میلیارد تومان اقامت این کشور را میتوان گرفت. به نظر من این این نوع تیلیغات باید از طریق سازمانهای امنیتی مورد برسی دقیق قرار بگیرد که چرا این شرکتها مردم را با وعدههای دور از واقعیت تشویق میکنند که در ترکیه مسکن بخرند.
او تصریح کرد: ساختمان سازهای ایرانی نیز از فرصت استفاده و ترکها را بیدار کردند که شما نواحی سرسبز دارید و ایرانیها عاشق این هستند که کنار دریا یا یک دریاچه، خانه داشته باشند و این فرصت خوبی برای رونق بخشی به حوزه مسکن در ترکیه است.
او گفت: اگر بلند مدت به این مسئله نگاه کنیم مشخص میشود این روش جذب سرمایهگذاری بر اقتصاد ترکیه تاثیرگذار نخواهد بود ولی موردی که باید سرمایه گذاران به آن توجه کنند این است که سرمایههایی که از این طریق وارد ترکیه می شود، به دلیل قوانین ترکیه به سختی از این کشور خارج خواهد شد.
این کارشناس اقتصادی در پایان تاکید کرد: عده ای فکر میکنند با خرید خانه در ترکیه سرمایه گذاری خوبی کردند و سود بیشتری کسب میکنند ولی باید برای آنها این موضوع را روشن کرد اصلا قضیه این نیست، همانگونه که در امارات اتفاق افتاد که در ازای یک میلیون درهم اقامت میدهند ولی بعد که شرایط اقامت را بررسی میکنید مشخص میشود، برای داشتن ملک و اقامت در این کشور باید معادل 120 درصد قیمت ملک هزینه کنید.

آغاز تور دوچرخه سواری جوانان کشوردرشهرستان مرند
رییس هیئت دوچرخه سواری شهرستان مرند از آغاز تور دوچرخه سواری جوانان کشوری به میزبانی شهرستان مرند خبر داد.
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از تبریز،امیدفر رییس هیئت دوچرخه سواری شهرستان مرندگفت: این تور به مدت دو روز با حضور ۵۵دوچرخه سوار در قالب ۱۱تیم از سراسر کشور در رده جوانان شرکت کردند.
سپاهان اصفهان، بالابان چابهار، شرکت عمران شهر جدید سهند، هیئت دوچرخهسواری قزوین، هیئت دوچرخهسواری فارس، هیئت دوچرخهسواری خراسان رضوی، مس رفسنجان، اعتماد کالای یزد، صرافی کایای ارس، هیئت دوچرخهسواری مرند و تکدانه مرند تیمهای حاضر در این تور هستند.

دوچرخهسوار یزدی فاتح مرحله نخست تور مرند شد
تهران- ایرنا- مرحله نخست تور دوچرخه سواری مرند با قهرمانی نماینده یزد همراه شد.
به گزارش ایرنا، دیروز (یکشنبه) اولین مرحله تور دوچرخه سواری مرند در رده سنی جوانان به مسافت ۲۶ کیلومتر از باغ شهدای رضوان آغاز و تا شهرستان زنوزق ادامه یافت که طی آن ۵۳ رکاب زن از ۱۱ تیم در خط استارت قرار گرفتند.
در پایان دور نخست این مسابقات، علی احمدی اختر از اعتماد کالا یزد قهرمان این مرحله شد و پوریا یعقوبی از عمران سهند و بنیامین فنایی از خراسان رضوی به ترتیب در جایگاه های دوم و سوم قرار گرفتند.
در پایان اولین مرحله تور مرند پیراهن آبی (برترین دوچرخه سوار از نظر مجموع زمانی) به علی احمدیاختر از تیم اعتماد کالا یزد تعلق گرفت.
همچنین پیراهنهای سبز (برترین دوچرخه سوار در خط های امتیازی) و قرمز (برترین دوچرخه سوار در خط های کوهستان) به ترتیب برتن یاشار معصومی از عمران سهند و پوریا یعقوبی از عمران سهند شد.
![]()
![]()
پیشبینی کارشناسان از شیب ملایم صعودی نرخها در بازار ارز
چرا بازار ارز دیگر به هیچ خبر مثبتی واکنش نشان نمیدهد؟
یک کارشناس اقتصادی معتقد است: تا زمانی که عرضه و تقاضا در بازار ارز به تعادل نرسید، هیچ خبر مثبتی دیگر روی این بازار اثرگذار نخواهد بود.
مریم فکری: در حالی در روزهای اخیر به دنبال انتشار اخباری مثبت از مذاکرات و انتخاب رییسکل بانک مرکزی دولت رییسی، بازار ارز روندی نزولی را طی میکرد، اما بررسی روند بازار نشان میدهد که دلار برای ورود به کانال ۲۶ هزار تومان و پایینتر، مقاومت بسیار میکند.
فعالان بازار معتقدند که در حال حاضر نوسانگیران بازار تلاش میکنند که نگاهها را به این سمت ببرند که مذاکرات هستهای به این زودیها آغاز نمیشود و حتی در صورت آغاز مذاکرات، با شرایط پیچیدهای مواجه خواهد شد. این در شرایطی است که امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه در هفته گذشته اعلام کرده بود که تصمیم داریم به مذاکرات بازگردیم و به طور فشرده در حال بررسی نتایج مذاکرات وین هستیم.
در این شرایط، برخی از فعالان بازار تاکید دارند که در حال حاضر نگهداری ارز با ریسک بالایی همراه خواهد بود. با این حال، گزارشها از بازار ارز نشان میدهد که معاملهگران بازار ارز عنوان میکنند در صورتی که در هفتههای آینده خبر رسمی از شروع مذاکرات منتشر نشود، خریداران به بازار ارز باز خواهند گشت.
به چه دلیل بازار ارز برای ورود به کانالهای پایینتر مقاومت میکند؟
بررسی بازار ارز در طول یکهفته گذشته نشان میدهد که تاکنون دلار با وجود تغییر و تحولات در فضای بانک مرکزی و خبرهای مذاکرات، دلار در بازار کمتر از ۶۰۰ تومان کاهش پیدا کرده است. کارشناسان و صاحبنظران اقتصادی اعتقاد دارند تا زمانی که عرضه و تقاضای ارز به یک ثباتی نرسد، هیچ خبر خوشی روی بازار تاثیر آنچنانی نخواهد داشت و بازار برای ریزش بیشتر مقاومت خواهد کرد.
علی قنبری، کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین میگوید:
در شرایط کنونی، عرضه و تقاضاست که روی بازار ارز موثر است. در واقع اگر عرضه کافی نباشد، تقاضا در بازار بالا میرود و در صورتی بازار به تعادل خواهد رسید که سمت عرضه تحریک شود. بر همین اساس، خبرهایی همچون انتخاب رییسکل بانک مرکزی دولت، روی بازار هیچ اثری ندارد.
وی میافزاید: در عین حال، خبرهایی که از مذاکرات وین به گوش میرسد، تاکنون چندین بار تکرار شده است و خیلی اطمینانی به حل مسایل و مشکلات وجود ندارد، بنابراین هیچ دلیلی برای کاهش نرخ دلار وجود ندارد.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: در شرایط کنونی دولت باید روی بخش تقاضا در بازار ارز کنترل داشته باشد، یعنی باید تقاضای ارز را محدود کند.
قنبری عنوان میکند: من فکر میکنم بازار ارز تا پایان سال روند صعودی ملایم خواهد داشت و خیلی نمیشود به ثبات بازار ارز اطمینان داشت؛ مگر اینکه تغییری اتفاق بیفتد. برای مثال، برجام به نتیجه برسد، موضوع افایتیاف حل شود و تحریمها برداشته شود، در غیر این صورت روند صعودی نرخ ارز با شیب ملایم را شاهد خواهیم بود و احتمال اینکه نرخ دلار تا پایان سال به ۳۵ تا ۴۰ هزار تومان افزایش خواهد یافت، وجود دارد.
آرامش چگونه به بازار ارز باز میگردد؟
اصغر سمیعی، رییس اسبق کانون صرافان نیز در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین میگوید: ثبات قیمت فقط در صورت به نزدیک صفر رساندن نرخهای بهره و تورم امکانپذیر است؛ وگرنه ثباتی غیرواقعی و دستوری و مصنوعی و بیدوام خواهد بود.
وی میافزاید:
تا زمانی که تفاضل نرخ تورم در کشور ما و کشورهای حوزه دلار حدود ۳۶ درصد باشد، به طور طبیعی میباید روزانه یک در هزار به قیمت دلار افزوده شود و اگر نشود، معنای آن، جمع شدن فنر قیمت خواهد بود.
رییس اسبق کانون صرافان عنوان میکند:
در حال حاضر بزرگترین معضل برای اقتصاد کشور، چندنرخی بودن و غیرواقعی و دستوری بودن قیمتها است؛ چه برای ارز یا بنزین، یا اتومبیل و یا هر کالای دیگری و البته مهمترین آنها ارز است.
سمیعی متذکر میشود:
پایین نگه داشتن مصنوعی قیمتها چه برای ارز باشد، چه برای بنزین باشد، چه برای حقوق کارگرها و کارمندها باشد، و چه برای هر خدمت یا کالای دیگری، علاوه بر اینکه عملی غیراخلاقی محسوب میشود و باعث رانت و فساد خواهد بود، عملی غیراقتصادی هم هست و باعث صدمه به بدنه اقتصاد کشور میشود و بازار را از رقابتی بودن خارج میکند و باعث دلسردی فعالان اقتصادی میشود. همچنین باعث افزایش بیکاری و به تعطیلی کشیده شدن صنایع و فعالیت های مولد خواهد بود. از سوی دیگر، این نوع پایین آوردن قیمت نقض غرض هم هست.
پیشبینی یک کارشناس از قیمت دلار
چرا نرخ ارز پایین نمی آید؟
یک کارشناس اقتصادی معتقد است: بازار ارز تا پایان سال روند صعودی ملایم خواهد داشت و خیلی نمیشود به ثبات بازار ارز اطمینان داشت؛ مگر اینکه تغییری اتفاق بیفتد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، علی قنبری در گفتوگو با خبرگزاری خبرآنلاین درباره وضعیت آتی بازار ارز میگوید: در شرایط کنونی، عرضه و تقاضاست که روی بازار ارز موثر است. در واقع اگر عرضه کافی نباشد، تقاضا در بازار بالا میرود و در صورتی بازار به تعادل خواهد رسید که سمت عرضه تحریک شود. بر همین اساس، خبرهایی همچون انتخاب رییسکل بانک مرکزی دولت، روی بازار هیچ اثری مشروندارد.
وی میافزاید: در عین حال، خبرهایی که از مذاکرات وین به گوش میرسد، تاکنون چندین بار تکرار شده است و خیلی اطمینانی به حل مسایل و مشکلات وجود ندارد، بنابراین هیچ دلیلی برای کاهش نرخ دلار وجود ندارد.
این کارشناس اقتصادی تصریح میکند: در شرایط کنونی دولت باید روی بخش تقاضا در بازار ارز کنترل داشته باشد، یعنی باید تقاضای ارز را محدود کند.
قنبری عنوان میکند: من فکر میکنم بازار ارز تا پایان سال روند صعودی ملایم خواهد داشت و خیلی نمیشود به ثبات بازار ارز اطمینان داشت؛ مگر اینکه تغییری اتفاق بیفتد. برای مثال، برجام به نتیجه برسد، موضوع افایتیاف حل شود و تحریمها برداشته شود، در غیر این صورت روند صعودی نرخ ارز با شیب ملایم را شاهد خواهیم بود و احتمال اینکه نرخ دلار تا پایان سال به ۳۵ تا ۴۰ هزار تومان افزایش خواهد یافت، وجود دارد.
برچسبها: فراسوی اقتصاد, اقتصاد مرند, مطالب اقتصادی, احمد عاقلی
نخستین جشنواره سراسری نمایش کودک «باغچهبان» در مرند برگزار شد
تبریز - ایرنا - اختتامیه نخستین جشنواره سراسری نمایش کودک با عنوان « باغچهبان» با حضور «محمدمهدی اسماعیلی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از مدیران استانی و هنرمندان در «کاروانسرای یام» مرند برگزار شد.
استاندار آذربایجان شرقی روز یکشنبه در مراسم اختتامیه این جشنواره گفت: مقایسه کشورهای پیشرفته با کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که تاریخ، جغرافیا، منابع طبیعی و معدنی و زبان و نژاد با وجود تاثیر گذاری در پیشرفت آن ها نقش تعیین کننده ای در این زمینه نداشته است.
محمدرضا پورمحمدی، افزود: آنچه موجب پیشرفت تمدن این کشورها شده، دانش و فرهنگ است و با توجه به اینکه حوزه تمدنی ایران اسلامی تا ۲ هزار کیلومتر در شرق و غرب گسترش یافته و از غنای فرهنگی بالایی برخوردار است در طول تاریخ با وجود استعمار، هیچ وقت تحت سیطره کشورهای دیگر قرار نگرفته است.
وی با بیان اینکه برگزاری این جشنواره کار بسیار ارزشمندی در جهت آموزش و بالندگی کودکان است، اظهار داشت: باید تلاش کرد تا دبیرخانه دایمی این جشنواره در سطح استان ایجاد شود و در این راستا نیز وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی قول مساعد داده است.
حوزه فرهنگ به دلیل دیر بازده بودن مظلوم واقع شده است
نماینده مردم مرند و جلفا در مجلس شورای اسلامی نیز در این مراسم با بیان اینکه حوزه فرهنگ به دلیل دیر بازده بودن همواره مظلوم واقع شده است، اظهار داشت: به همین علت رغبت برای سرمایه گذاری در این حوزه کم است در حالی که راه توسعه از مسیر حوزه فرهنگ و هنر می گذرد.
معصومه پاشایی، با بیان اشاره به اینکه شهرستان مرند مهد هنرمندان و هنردوستان است، افزود: حوزه فرهنگ این شهرستان همانند اسبی اصیل بوده که میدان تاخت و تاز ندارد و نیاز به حمایت از این حوزه وجود دارد.
وی اظهار داشت: با توجه به ظرفیت های بالای این شهرستان در حوزه فرهنگ و هنر و برخورداری از حدود ۲۸۰ هزار نفر جمعیت باید برای ایجاد زیرساخت های فرهنگی در آن همت و تلاش جدی کرد.
اهداف ایده « بهار فرهنگ و هنر آذربایجان» محقق شده است
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی نیز در این مراسم با بیان اینکه برنامه های سال جاری با ایده « بهار فرهنگ و هنر آذربایجان» کلید خورد، گفت: در نیمه نخست امسال به اهداف این ایده در سطح استان دست یافتیم.
سیدقاسم ناظمی، با اشاره به اینکه برای رسیدن به اهداف این ایده هنرمندان استان آستین بالا زده و کارهای بزرگی انجام دادند، افزود: برگزاری این جشنواره از جمله کارهای مهم هنرمندان در حوزه فرهنگ و هنر بوده و امید است این جشنواره به شکل دایمی در این شهرستان تداوم یابد تا استان و شهرستان مرند از افتخارات آن بهره مند شوند.
هنر در ذات انسان نهفته است
فرماندار مرند نیز در این مراسم با قدردانی از تلاش اهالی فرهنگ و هنر استان و شهرستان برای برگزای این جشنواره گفت: بر اساس آیات الهی هنر در ذات انسان نهفته بوده و از بهترین صورت های هنرمندی انسان ها است.
داود گرشاسبی، افزود: اگر بتوانیم با زبان هنر ارزش ها و حقایق را به نسل های آینده انتقال دهیم در این زمینه موفق بوده ایم.
ایجاد دبیرخانه دایمی جشنواره سراسری نمایش کودک باغچه بان در مرند ضروری است
دبیر جشنواره سراسری نمایش کودک باغچه بان نیز در این مراسم با ارایه گزارشی از روند برگزاری این جشنواره، ایجاد دبیرخانه این جشنواره در آذربایجان شرقی و شهرستان مرند را خواستار شد.
مهدی صالح یار، افزود: این جشنواره در ۲ بخش نمایشنامه نویسی و پژوهش به صورت غیرحضوری و در سطح ملی یک بخش نمایش های محیطی به صورت حضوری و در سطح استانی برگزار شد.
وی با اشاره به اینکه فراخوان این جشنواره در تیر ماه امسال ارایه شد، اظهار داشت: در بخش نمایشنامه نویسی ۱۰۳ اثر، در بخش پژوهش ۳۳ اثر و در بخش نمایش های محیطی ۲۲ اثر در این جشنواره شرکت کردند.
صالح یار، با اظهار امیدواری برای شروع دومین جشنواره سراسری نمایش کودک باغچه بان در تیر ماه سال ۱۴۰۱، ادامه داد: در هر یک از بخش های نمایشنامه نویسی و پژوهش سه نفر به عنوان برگزیده انتخاب شدند و ۱۰ اثر نیز در بخش نمایش های محیطی به مرحله نهایی راه یافته و به صورت زنده روی صحنه رفتند.
در این مراسم از تمبر یادبود جشنواره سراسری نمایش کودک باغچه بان با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از مدیران استانی و هنرمندان حوزه فرهنگ و هنر رونمایی شد.





پالس آرامشبخش به اقتصاد
با قوت گرفتن گمانهزنیهای گزینههای تیم اقتصادی دولت سیزدهم و تاکید و خطمشی آنها بر اقتصاد مقاومتی و تولید داخل برخی از فعالان اقتصادی ابراز ناراحتی کرده و برخی از آن با امیدواری یاد کردهاند.
بسی جای تاسف دارد که با گذشت بیش ٤٠ سال از انقلاب هنوز نتوانستیم برای حکمرانی اقتصادی کشور نقشه راه ایجاد کنیم که فعالان اقتصادی نیز از سردرگمی در بیایند و بتوانند بر اساس آن برای خود و شرکا تجاری خود برنامهریزی کنند. و بدتر از آن که میبینیم هنوز همان چهرههای تکراری و مدیران خسته دولتهای قبل در گزینههای وزارت این دولت جای گرفتهاند؛ این در حالی است که جوانان ممتاز انقلابی و صاحب ایده اقتصادی کم نداریم. در حال حاضر دنیا به این واقعیت رسیده که موسم اعتماد به جوانان فرارسیده و بسیار میبینم رییسجمهور جوان و وزرا جوان و در ایران در حد حرف باقی مانده است.
اگر چه فعالان اقتصادی و کارآفرینان دیرگاهی است که امیدی به اصلاح رویهها نداشته و گوش شنوایی در این اواخر ندیدهاند. تا قبل گفته میشد دولت قبل عزمی برا حل مشکلات ندارد و چند روز گذشته که رییسجمهور قبل فرمودند اگر تحریمها نبود، اکنون دلار ٥ هزار تومان بود، باید گفت که ایشان درکی از اقتصاد ندارند.
اما دولت آینده چارهای جز حل معضلات بنیادی اقتصادی بهخصوص در حوزه تجارت خارجی و حل مساله ارز دولتی، گمرک، بیمه، بانک، گمرک و مالیات ندارد که اغلب این اصلاحات در ید دولت است و نیازی به مجلس و دیگر ارکان نیست.
در بخش تجارت خارجی واقعیت اعداد و ارقام در سال ٩٩ و مقایسه آن با سال ٩٨ بسیاری از واقعیتها را مشخص میکند. سال گذشته در مجموع ۱۴۵ میلیون و ۷۰۰ هزار تن کالا به ارزش ۷۳ میلیارد دلار از مبادی کشور صادر و وارد شده که در سال ٩٨ این عدد ١٦٩ میلیون تن و به ارزش ٨٥ میلیارد دلار بوده است و سهم صادرات ١١٢ میلیون تن به ارزش ٣٤/٢٥٦ میلیارد دلار بوده است. این در حالی است که در سال ٩٨ سهم صادرات ١٣٤ تن به ارزش ٤١/٣ میلیارد دلار اعلام شده بود و ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار تن کالا با ارزش ۳۸ میلیارد و ۴۰۰ میلیون دلار به بخش واردات اختصاص داشته است.
تراز تجارت سال گذشته با تفاوت ۴ میلیارد دلار در واردات منفی بوده است و در مجموع ٢٥ تن کاهش وزنی داشته است. صادرات ما به شریک سیاسی و تجاری یعنی کشور چین ۸ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلار بوده که نسبت به سال قبل افت ٤٠٠ میلیون دلاری داشته است.
اگرچه دلیل این کاهش را به پاندمی کرونا نسبت میدهند که آن نیز سوء مدیریت دولت در بخش بهداشت بوده که به اقتصاد ما سرایت کرده است. برخی کشورها با مدیریت کرونا در همین مدت رشد اقتصادی را تجربه کردهاند.
خط مشی تیم اقتصادی دولت سیزدهم اگر هم بر پایه تولید داخل باشد، نباید فراموش کرد رشد تجارت خارجی یکی از عوامل رشد اقتصادی است. اشتباه دولت قبل در اخذ سیاستهای انقباضی در قبال واردات نباید دوباره تکرار شود که باعث کمبود و گرانی و تورم میگردد. در قبال صادرکنندگان نیز سیاستهای تشویقی بیشتر از اقدامات پلیسی جواب میدهد. سربازان جبهه اقتصادی خواستار آرامش در بازار هستند و عدم صدور بخشنامههای مکرر باعث سردرگمی آنها میشود.
اقتصاد ایران نیاز به سرمایهگذاری خارجی دارد. در وضعیت کنونی آمار خروج سرمایه اعداد خوبی را به ما نشان نمیدهد. جذب اعتماد ایرانیان مقیم خارج در جهت سرمایهگذاری در داخل ایران و بهدنبال آن، کسب رضایتمندی سرمایهگذاران داخلی راهگشاست.
در پایان امید است گزینههای کلیدی اقتصادی دولت سیزدهم تا زمان معرفی به مجلس به سمت تعالی تغییر کند؛ متشکل از مدیران کارآمد و آشنا با معضلات اقتصاد ایران، سالم و توانمند که باعث رضایتمندی دلسوزان، منتقدین و فعالان اقتصادی ایران عزیز شود و پالسی آرامشبخش به جامعه باشد.
سعید اشتیاقی ،عضو اتاق بازرگانی تهران
برچسبها: فراسوی اقتصاد, اقتصاد مرند, مطالب اقتصادی, احمد عاقلی
![]()
روزنامه جمهوریاسلامی:
اگر آمریکا خاورمیانه را دوشیده، روسیه و چین، خاورمیانه را خواهند بلعید!
جمهوری اسلامی در یادداشتی از فاصلهگیری نظام از شعارنه شرقی نه غربی انتقاد کرد.
سیاستمداران هوشمند میدانند همانطور که آمریکا چیزی برای منطقه خاورمیانه به ارمغان نیاورده، چین و روسیه نیز به خاورمیانه چیزی ندادهاند و نخواهند داد.
آنها به همان اندازه که از رفتن آمریکا خوشحال هستند باید از ورود چین و روسیه به جغرافیای خاورمیانه غمگین و ناراحت باشند زیرا اگر آمریکا خاورمیانه را دوشیده، روسیه و چین، خاورمیانه را خواهند بلعید! پس برخلاف گمان بعضی افراد، باید پذیرفت سیاست «نه شرقی – نه غربی» که امام خمینی بانی آنست، هوشمندانهترین استراتژی است، زیرا در خوردن، بلعیدن و چاپیدن هیچ تفاوتی بین غرب و شرق وجود ندارد.
به قول یکی از روزنامهنگاران داخلی: «نکته مهم و کلیدی این است چین و روسیه از آمریکاستیزی برخی کشورها بهترین بهرهبرداری را کرده و آرام آرام به عنوان زور و بازوی پنهان این مبارزه، خود را به کشورهای آمریکاستیز نزدیک کرده و در فضای حمایت و پشتوانه بودن، اهداف اقتصادی و سیاسی آتی خود را دیکته کردهاند. در فضایی که آمریکا پلیس بد بود، چین و روسیه خود را در نقش پلیس خوب جلوه دادند و آغاز خطر و آغاز استعمار و استبداد نوین در چنین واقعیتی شکل گرفت.
باید پذیرفت در آیندهای نزدیک نیاز به شعار نه شرقی نه غربی را کاملاً احساس خواهیم کرد بنابراین در شرایط امروز منطقه و جهان فقط درحال تجربه شعار نه غربی هستیم و به دلیل مبارزه افراطی با غرب، شکار شرق شدهایم. بنابراین بیرون آمدن از چنین دامی بسیار سخت و پُر هزینه شده است به همین دلیل در فرآیند زمان شعار نه شرقی نه غربی آرزوی حکمرانان خواهد شد.
مصداق عبارت از ترس مار غاشیه به عقرب جراره پناه بردن، شدهایم! حکمرانان مملکت بپذیرند اگر آمریکا مدلهایی مثل کرهجنوبی، ژاپن، برزیل، مالزی، ترکیه و...را ایجاد کرد چین از این جنس نیست! چین برای سیر کردن شکم جمعیت یک میلیارد و خردهای کشورش مجبور به جارو کردن منابع حیاتی کشورهای تنها شده است و باید پذیرفت از دلِ مدلِ سیاسی و فرهنگی بسته چینی، که به تعبیری مملکتی دگرخواه هم به حساب نمیآیند منافعی برای هواداران نخواهد داشت که اگر داشت سر و شکل کشور دوست، همسایه و همکیش آئینی و سیاسی یعنی کرهشمالی اینچنین مصیبتبار نبود».
هرچند بعضی نکات موردنظر این روزنامهنگار داخلی را قابل مناقشه میدانیم، اما بر این نکته تاکید میکنیم که هرگز نباید از سیاست «نه شرقی – نه غربی» که میراث جاودان امام خمینی است فاصله بگیریم. شرق هم مثل غرب بدعهد و زالوصفت است.
سیاست درست اینست که به هیچیک از این دو اردوگاه اعتماد نکنیم در عین حال که میتوانیم با هر دو رابطه متعادل داشته باشیم.


