ربا از نظر اقتصادی
اين واژه در صورتي كه با نگاه اقتصادي مطالعه
شود به مفاهيمي مثل سود و كارمزد و بهره نزديك ميشود هر چند نفرت حداقل
6000 ساله از اين كلمه وجود دارد
مفهوم ربا در اقتصاد بيش از آنكه به توليد مربوط شود به مصرف نزديكتر است و دليل آن همان است كه اغلب فقها حرمت ربا در قرآن را حداقل در ابتدا به قرضهاي داده شده به درماندگان و بيچارگان براي مصارف خود ميدانند هر چند حرمت ربا مطلق نيز باشد
مفهوم ربا در اقتصاد بيش از آنكه به توليد مربوط شود به مصرف نزديكتر است و دليل آن همان است كه اغلب فقها حرمت ربا در قرآن را حداقل در ابتدا به قرضهاي داده شده به درماندگان و بيچارگان براي مصارف خود ميدانند هر چند حرمت ربا مطلق نيز باشد
اما بالعكس مفهوم بهره در اقتصاد يادآور توليد و نقش سرمايه است در حقيقت بهره ، مزد سرمايه پولي است كه به سرمايهگذار تعلق ميگيرد در اينكه به سرمايه ، سود تعلق ميگيرد بين فقه و اقتصاد اشتراك مساعي وجود دارد كه نمونه آن مضاربه است اما شرايطي نيز وجود دارد و از جمله شرايط آن اول درگير شدن سرمايهگذار با توليد و ريسكهاي احتمالي آن و دوم مشخص شدن سهم واقعي پس از توليد و …. است اما اقتصادداناني هم هستند كه همسو با فقيهان سود انگلي سرمايه و يا مفتخواري سرمايهگذار را نميپذيرند
هر چند حرمت ربا فقط در بازار پولي نيست و در بازار كالا نيز ربا حرمت دارد اما اهميت اين مسئله و نمود كامل آن مخصوصاً در جهان معاصر به بازار پولي برميگردد
وظائف پول تا قبل از نظريات كينز (1946-1883) ، وسيله مبادله و ذخيره ارزش بود و انگيزه معاملاتي و انگيزه احتياطي براي نگهداري آن در محافل علمي مطرح بود اما كينز رسماً انگيزه سفتهبازي را نيز از آن بيرون كشيد و نرخ بهره به دليل سفتهبازي و كنز پول معنا پيدا كرد
مشخص
است كه در جامعه موردنظر كينز سفتهبازي نميگذارد نياز واقعي اقتصاد به
پول مشخص شود بنابراين چنين جامعهاي به رفاه ، عدالت ، توسعه اقتصادي
نميرسد
اقتصاد داناني بزرگ با نگاه تيز بينانهاي نفرت خود را از ربا و تحت عنوان بهره و يا در قالب نفرت از پول كه زمينهساز بهره ميگردد در تحليلهاي اقتصادي خود نشان دادهاند كه به برخي اشاره ميشود
پرودون : پرودون (1865-1809) در فرانسه بدنيا آمد و اولين سوسياليستي است كه در برابر اقتصاد متعارف آن زمان به بحث جدلي پرداخت و او با استفاده ضمني از نظريه ارزش كار تحصيل هر گونه درآمد كار نكرده و حتي اخذ اجاره را ممنوع ميدانست در عين حال معتقد بود كه يك « بانك مردمي » به سرمايهگذاران وام اعطا كند
ميلتن فريد من :
ميلتون فريدمن (2006-1912) در نيويورك و در خانواده مهاجر يهودي بدنيا آمد و در سال 1976 جايزه نوبل گرفت و مكتب پولگرايان را تأسيس كرد و اعتقاد داشت كه مبحث پول و عرضه آن در اقتصاد آنقدر اهميت دارد كه بايد در قانون اساسي كشورها نوشته شود او سطح قيمتها را به سطح عرضه پول نسبت ميداد به عبارتي اگر در جامعه سطح عرضه پول كنترل شود مسلماً نرخ بهره نيز تحت كنترل قرارگيرد او معتقد بود كه بهترين قاعده سياست پولي در حالتي اتفاق ميافتد كه رشد پولي منتج از قاعده مذكور ، قيمتها را افزايش ندهد و شرايط لازم و كافي براي اينكه رشد پولي سبب رشد قيمتها نشود وجود نرخ بهره اسمي برابر صفر است فريدمن از اين قاعده به نام قاعده پولي بهينه نام ميبرد
اقتصاد داناني بزرگ با نگاه تيز بينانهاي نفرت خود را از ربا و تحت عنوان بهره و يا در قالب نفرت از پول كه زمينهساز بهره ميگردد در تحليلهاي اقتصادي خود نشان دادهاند كه به برخي اشاره ميشود
پرودون : پرودون (1865-1809) در فرانسه بدنيا آمد و اولين سوسياليستي است كه در برابر اقتصاد متعارف آن زمان به بحث جدلي پرداخت و او با استفاده ضمني از نظريه ارزش كار تحصيل هر گونه درآمد كار نكرده و حتي اخذ اجاره را ممنوع ميدانست در عين حال معتقد بود كه يك « بانك مردمي » به سرمايهگذاران وام اعطا كند
ميلتن فريد من :
ميلتون فريدمن (2006-1912) در نيويورك و در خانواده مهاجر يهودي بدنيا آمد و در سال 1976 جايزه نوبل گرفت و مكتب پولگرايان را تأسيس كرد و اعتقاد داشت كه مبحث پول و عرضه آن در اقتصاد آنقدر اهميت دارد كه بايد در قانون اساسي كشورها نوشته شود او سطح قيمتها را به سطح عرضه پول نسبت ميداد به عبارتي اگر در جامعه سطح عرضه پول كنترل شود مسلماً نرخ بهره نيز تحت كنترل قرارگيرد او معتقد بود كه بهترين قاعده سياست پولي در حالتي اتفاق ميافتد كه رشد پولي منتج از قاعده مذكور ، قيمتها را افزايش ندهد و شرايط لازم و كافي براي اينكه رشد پولي سبب رشد قيمتها نشود وجود نرخ بهره اسمي برابر صفر است فريدمن از اين قاعده به نام قاعده پولي بهينه نام ميبرد
اقتصاددانان جهان نرخ بهره را از مهمترين عامل تجريه و تحليلهاي خود دانستهاند و آنان مبناي بررسيهاي خود را بر پايه وجود اين شاخص در نظام اقتصادي گذاشتهاند و بجز معدودي از آنان ، جرئت نداشتهاند كه دستور بركناري و حذف بهره و ربا را صادر نمايند در حاليكه اگر آنان يك نظام اقتصادي حداقل در ذهن خود برپايه حذف ربا و بهره ميساختند به نتايج بسيار مهمي ميرسيدند
همه آنان ميدانند كه اگر نرخ بهره صفر باشد سرمايه بسوي بازارهاي توليد (و نه بازارهاي سفته بازي) تمايل پيدا ميكند و سرمايهگذاري افزايش مييابد و نرخ تورم و نرخ بيكاري كاهش مييابد و بهبود اين شاخصهاي مهم اقتصادي نهايتاً منجر به رفاه و عدالت اقتصادي ميگردد
نرخ بهره چیست
به بهای پول وام گرفته شده نرخ بهره اطلاق می شود.
هرگاه مبلغی پول برای مدت معینی به وام داده شود، مبلغی که در آینده وام
گیرنده به وام دهنده می پردازد، بیش از مبلغ دریافتی اولیه خواهد بود. این
پرداخت اضافی یا نرخ بهره را می توان به صورت نسبت مابه التفاوت مبلغ
دریافتی و مبلغ بازپرداخت در پایان یک دوره معین به کل پول دریافتی بیان
کرد. بدین ترتیب هرگاه 100 ریال به وام داده شود و در پایان سال 105 ریال
دریافت گردد
نرخ بهره سالانه برابر خواهد بود با 5 درصد یا:
0/05 = 100 / ( 100- 105)
معمولاً نرخ بهره برای یک سال محاسبه می شود و هرگاه مدت آن مشخص نشود منظور همان دوره سالانه است.
باید توجه داشت که در هر زمان نرخ های بهره گوناگونی می توان یافت که به انواع مختلف وام مانند وام سرمایه گذاری ثابت، وام مسکن، وام سرمایه در گردش، قروض کوتاه مدت یا بلند مدت دولتی و غیره مربوط می شود.
علت وجود این نرخ های متفاوت را باید در دلایل وجودی خود نرخ های بهره جستجو کرد. این دلایل عبارتند از:
1. رجحان زمانی:
مبلغ وام داده شده در حقیقت پس اندازی است که در اثر تعویق مصرف به وجود آمده است. هر اندازه تمایل به مصرف حال پول نسبت به مصرف آینده آن زیادتر باشد بدیهی است که مبلغ بیشتری باید برای تعویق مصرف پول پرداخت، یعنی نرخ بهره بیشتر خواهد بود.
0/05 = 100 / ( 100- 105)
معمولاً نرخ بهره برای یک سال محاسبه می شود و هرگاه مدت آن مشخص نشود منظور همان دوره سالانه است.
باید توجه داشت که در هر زمان نرخ های بهره گوناگونی می توان یافت که به انواع مختلف وام مانند وام سرمایه گذاری ثابت، وام مسکن، وام سرمایه در گردش، قروض کوتاه مدت یا بلند مدت دولتی و غیره مربوط می شود.
علت وجود این نرخ های متفاوت را باید در دلایل وجودی خود نرخ های بهره جستجو کرد. این دلایل عبارتند از:
1. رجحان زمانی:
مبلغ وام داده شده در حقیقت پس اندازی است که در اثر تعویق مصرف به وجود آمده است. هر اندازه تمایل به مصرف حال پول نسبت به مصرف آینده آن زیادتر باشد بدیهی است که مبلغ بیشتری باید برای تعویق مصرف پول پرداخت، یعنی نرخ بهره بیشتر خواهد بود.
2. امکان غیر نقدینگی:
وام دادن عموماً به معنای مبادله پول با یک دارایی غیر پولی مانند اوراق قرضه یا اسناد خزانه است که به عنوان یک وسیله پرداخت برای کالاها و خدمات مورد پذیرش همگانی نیست. هر گاه قبل از تاریخ سر رسید، نیاز وام دهنده به پول بیش از موجودی او باشد، ناچار باید یا دارایی غیر پولی خود را به پول تبدیل کند، یا دست به استقراض بزند. این تبدیل دارایی غیر نقدی به وجه نقد ممکن است با مشکلات، تاخیر و حتی زیان همراه باشد، و لذا معاوضه ی یک دارایی نقدی (یعنی پول) با دارایی دیگری که از نقدینگی کمتری برخوردار است می تواند در صورت نیاز وام دهنده به پول متضمن ریسک زیان برای او باشد. بنابراین در جریان وام دادن تقبل این ریسک باید جبران گردد، و همین است که ضرورت وجود نرخ بهره را ایجاب می کند.
وام دادن عموماً به معنای مبادله پول با یک دارایی غیر پولی مانند اوراق قرضه یا اسناد خزانه است که به عنوان یک وسیله پرداخت برای کالاها و خدمات مورد پذیرش همگانی نیست. هر گاه قبل از تاریخ سر رسید، نیاز وام دهنده به پول بیش از موجودی او باشد، ناچار باید یا دارایی غیر پولی خود را به پول تبدیل کند، یا دست به استقراض بزند. این تبدیل دارایی غیر نقدی به وجه نقد ممکن است با مشکلات، تاخیر و حتی زیان همراه باشد، و لذا معاوضه ی یک دارایی نقدی (یعنی پول) با دارایی دیگری که از نقدینگی کمتری برخوردار است می تواند در صورت نیاز وام دهنده به پول متضمن ریسک زیان برای او باشد. بنابراین در جریان وام دادن تقبل این ریسک باید جبران گردد، و همین است که ضرورت وجود نرخ بهره را ایجاب می کند.
3. امکان نکول:
ممکن است وام دهنده نسبت به باز پرداخت وام از سوی وام گیرنده مطمئن نباشد و وام در حقیقت نکول نشود. تقبل این ریسک نیز دلیل دیگری است برای وجود نرخ بهره، و میزان چنین ریسکی نیز به نوع وام پرداختی بستگی دارد.
ممکن است وام دهنده نسبت به باز پرداخت وام از سوی وام گیرنده مطمئن نباشد و وام در حقیقت نکول نشود. تقبل این ریسک نیز دلیل دیگری است برای وجود نرخ بهره، و میزان چنین ریسکی نیز به نوع وام پرداختی بستگی دارد.
4. تورم:
هرگاه تورم قیمت ها در اقتصاد وجود داشته باشد، ارزش واقعی مبلغ وام تا زمان سررسید به نسبت میزان تورم کاهش خواهد یافت. بدین ترتیب برای جبران خطر کاهش قدرت خرید پول وام دهنده، وجود نرخ بهره ضرورت می یابد.
عوامل بالا دلایل وجود نرخ بهره مثبت را بیان می کنند. نرخ بهره پرداختی برای هر نوع وام اساساً قیمت آن وام به شمار می رود؛ یعنی قیمتی که برای استفاده از پول پرداخت می شود.
بر این اساس اقتصاددانان تعیین نرخ بهره را بر پایه عرضه و تقاضا بیان کرده اند: تقاضا برای وام برای مصرف کنندگانی که قصد خرید اعتباری دارند و بنگاه هایی که در پی سرمایه گذاری هستند؛ و عرضه توسط صاحب پس اندازهایی که قصد وام دادن آن را دارند.
هرگاه تورم قیمت ها در اقتصاد وجود داشته باشد، ارزش واقعی مبلغ وام تا زمان سررسید به نسبت میزان تورم کاهش خواهد یافت. بدین ترتیب برای جبران خطر کاهش قدرت خرید پول وام دهنده، وجود نرخ بهره ضرورت می یابد.
عوامل بالا دلایل وجود نرخ بهره مثبت را بیان می کنند. نرخ بهره پرداختی برای هر نوع وام اساساً قیمت آن وام به شمار می رود؛ یعنی قیمتی که برای استفاده از پول پرداخت می شود.
بر این اساس اقتصاددانان تعیین نرخ بهره را بر پایه عرضه و تقاضا بیان کرده اند: تقاضا برای وام برای مصرف کنندگانی که قصد خرید اعتباری دارند و بنگاه هایی که در پی سرمایه گذاری هستند؛ و عرضه توسط صاحب پس اندازهایی که قصد وام دادن آن را دارند.
منبع:سایت بانکی دات آی آر
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۱/۱۰/۲۳ توسط احمد عاقلي