عاشق زارم مرا با کفر و با ایمان چه کار
عاشق زارم مرا با کفر و با ایمان چه کار
کشته ی زارم مرا با وصل وبا هجران چه کار
از لب جانان نمی یابم نشان زندگی
پس مرا ای جان من با جان بی جانان چه کار
کشته ی عشقم مرا از شحنه ی دوران چه غم
مفلس عورم مرا با زمره ی دیوان چه کار
قبله و محراب من ابروی دلدار است و بس
این دل شوریده را با این چه و با آن چه کار
چون که اندر هر دو عالم یار می یابد مرا
با بهشت و دوزخ و با حور و با غلمان چه کار
هر که از خود شد مجرد در طریق عاشقی
از غم و دردش چه آگاهی و با درمان چه کار
صورت ایوان چه خواهی ؟ سیرت مردان گزین
مرد عاشق پیشه را با صورت ایوان چه کار
حافظا گر عاشق و مستی دگر ره باز گوی
عاشق زارم ، مرا با کفر و با ایمان چه کار
حافظ شیرین سخن
با تشکر از یادآوری آقای آخوندی
برچسبها: تازه های اقتصادی, تازه های علمی, تازه های اجنماعی, فرهنگی و ورزشی در اقتصاد مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۱/۰۹/۱۴ توسط احمد عاقلي