فراسوی اقتصاد
ایمیل مدیر وبلاگ جهت ارتباط  agheli88@yahoo.com

 

کوه میشو مرند سمبل بزرگی و استقامت مردم شهرستان مرند

تصویر از مدیر وبلاگ                                                                                                                                                          

                                                                                                                                                

 

به قلم مدیر وبلاگ...عاقلی

 

توسعه زیرساختهای شهری گامی مهم واساسی  

در توسعه اقتصادی شهرستان مرند

 

یکی از راههای توسعه اقتصادی مرند توجه و احیا زیر ساختهای اقتصادی وفرهنگی واجتماعی است که در این رابطه توجه به چند نکته حایز اهمیت است:

 

الف - ایجاد عزم عمومی برای پیشبرد طرحها از طریق اطلاع رسانی مطلوب 

 خبر تفاهم و همکاری سازمان میراث فرهنگی و شهرداری مرند بسیار خوشحالمان نمود. جا دارداز مسئولین متحرم شهر بسیار تشکر نمایم چرا که مرمت و بهسازی قلعه باستانی(آتشکده) و نیز مسجد جامع مرند بعنوان دو اثر ارزشمند و تاریخی در کنار سایر آثار همچون کاروانسرای پیام و بقاع متبرکه و ... میتواند درجذب گردشگر و شناسایی هر چه بهتر شهر مرند تاثیر گذار باشد

 ضمن اینکه اجرای طرح عظیم گردشگری و تفریحی یوموری تپه ،توجه به منطقه گردشگری پیام مرنداز جمله پیست اسکی و سایر پتانسیل ها و توانمندیهای شهرمان از ابعاد مختلف میتواند بر توسعه شهر کمک فراوانی نماید.

 البته تکمیل و توسعه این طرح ها نیازمند عزم عمومی است که میباست همه در اجرای آن به شهرداری و سایر سازمانها و نهادها کمک نمایند البته اعتقادم براین است که بایستی در این زمینه آگاهی سازی و اطلاع رسانی درستی بین مردم شریف صورت گیرد که به نظر حقیر در این زمینه ضعیف عمل میشود اگر شما نظر سنجی کنید اطلاعات خود شهروندان و حتی خیلی از مسئولین در رابطه با مرند در سطح پایینی است.

ضمن اینکه بایستی دست مریزاد گفت به افرادی همچون استاد سید مرندی که خالصانه و پرتلاش سعی میکنند بخشی از فرهنگ و تاریخ شهرمان را بصورت منظم و مکتوب ارایه نمایند   

 
 نمای بیرونی مسجد جامع مرند

 

ب- ضرورت برنامه ریزی برای مشارکت در ایجاد هتلهای استاندارد و بین المللی

مهمترین عامل در توسعه گردشگری ترکیه همانا وجود هتلهای متعدد با استانداردهای بین المللی است بطوریکه طبق تحقیق یک موسسه بین المللی در آلمان از ۱۰۰ هتل برتر دنیا ۱۱ هتل در کشور ترکیه قرار دارد

 یکی از عوامل مهم در توسعه گردشگری هر منطقه  وجود هتل ها و متل های با کیفیت و در سطح استانداردهای بین المللی است در این زمینه شهر مرند تنها یک هتل نسبتا مناسب دارد و ان هتل بین المللی سازمان جهانگردی است که البته معتقدم علیرغم مکان مناسب آن چندان مورد توجه قرار نگرفته است و عمر ان رو به پایان است بطوریکه با گذشت چندین سال از ساخت آن، نمای بیرونی و فضای سبز بسیار نامطلوبی برخوردار است و صرفا جایی برای برگزاری مراسم عروسی بین مردم شناخته شده است


برای مطالعه کامل مطلب فوق،ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید

برچسب‌ها: احمد عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند, مرند

ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۲/۰۱/۱۸ توسط احمد عاقلي
 
شاعر و فرشته

شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند.فرشته پری به شاعر داد و شاعر شعری به فرشته.شاعر پر فرشته را لای دفترش گذاشت و شعرهایش بوی آسمان گرفت.
و فرشته شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت.
 
خدا گفت: دیگر تمام شد.دیگر زندگی برای هر دوتان دشوار می شود. زیراشاعری که بوی آسمان را بشنود زمین برایش کوچک است و فرشته ای که مزه عشق را بچشد آسمان برایش تنگ.

فرشته دست شاعر را گرفت تا راههای آسمان را نشانش بدهد و شاعر بال فرشته را گرفت تا کوچه پس کوچه های زمین را به او معرفی کند.
 
 شب که هر دو به خانه برگشتند روی بالهای فرشته قدری خاک بود وروی شانه های شاعر چند تا پر...

فرشته پیش شاعر آمد و گفت: می خواهم عاشق شوم.
 
شاعر گفت: نه تو فرشته ای و عشق کار تو نیست.
 
فرشته اصرار کرد و اصرار کرد.
 
شاعر گفت اما پیش از عاشقی باید عصیان کرد و اگر چنین کنی از بهشت اخراجت می کنند.
 
 آیا آدم و سرنوشت تلخش را فراموش کرده ای؟ اما فرشته باز هم پا فشاری کرد آنقدر که شاعر به ناچار نشانی درخت ممنوعه را به او داد.
 
فرشته رفت و از میوه ی آن درخت خورد اما پرهایش ریخت و پشیمان شد.
 
 آن گاه پیش خدا رفت و گفت: خدایا مرا ببخش من به خودم ظلم کرده ام عصیان کردم و عاشق شدم. آیا حالا مرا از بهشت بیرون میکنی؟


ـ پس تو هم این قصه را وارونه فهمیدی! پس تو هم نمی دانی تنها آن که عصیان می کند و عاشق می شود می تواند به بهشت من وارد شود! و آن وقت خدا نهمین در بهشت راباز کرد. فرشته وارد شد و شاعر را دید که آنجا نشسته است در سوگ هشت بهشت و رنج هبوط!


فرشته حقیقت ماجرا را برایش گفت. اما او باور نکرد.


آدم ها هیچ کدام این قصه را باور نمیکنند !
 
تنها آن فرشته است که میداند بهشت واقعی کجاست
 

برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۱/۰۳/۳۰ توسط احمد عاقلي
 
پندی از سقراط حکیم

روزی سقراط حکیم مردی را دید که خیلی ناراحت و متاثر بود.
 
علت ناراحتی اش را پرسید. شخص پاسخ داد :
 
در راه که می آمدم یکی از آشنایان را دیدم. سلام کردم.
 
جواب نداد و با بی اعتنایی و خودخواهی گذشت و رفت
 
و من از این طرز رفتار او خیلی رنجیدم.
 
سقراط گفت : چرا رنجیدی ؟
 
مرد با تعجب گفت: خوب معلوم است که چنین رفتاری ناراحت کننده است.
 
سقراط پرسید : اگر در راه کسی را می دیدی که به زمین افتاده
 
 و از درد به خود می پیچد.
 
آیا از دست او دلخور و رنجیده می شدی ؟
 
مرد گفت : مسلم است که هرگز دلخور نمی شدم.
 
آدم از بیمار بودن کسی دلخور نمی شود.
 
 

برای مطالعه کامل مطلب فوق،ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید 


برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند

ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۲۸ توسط احمد عاقلي

گدا

بینوایان

 

شب سردی بود …. پیرزن بیرون میوه فروشی زل زده بود به

مردمی که میوه میخریدن …شاگرد میوه فروش تند تند

پاکت های میوه رو توی ماشین مشتری ها میذاشت و انعام میگرفت … 

پیرزن باخودش فکر میکرد چی میشد اونم میتونست میوه بخره ببره خونه …

رفت نزدیک تر … چشمش افتاد به جعبه چوبی بیرون مغازه که میوه های خراب

و گندیده داخلش بود … با خودش گفت چه خوبه سالم ترهاشو ببره خونه …

میتونست قسمت های خراب میوه ها رو جدا کنه وبقیه رو بده به بچه هاش … هم اسراف نمیشد هم ….
بچه هاش شاد میشدن …

 منبع : arisshad.ir

برای مطالعه کامل مطلب فوق،ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید


برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند

ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۱/۰۳/۲۶ توسط احمد عاقلي

 آبراهام لینکلن پسر کفاش

 

آبراهام لینکلن پسر یک کفاش بود،پدر لینکلن کفاش سلطنتی بود و کفش های افراد مهم سیاسی را تعمیر و یا تمیز میکرد.

آبراهام پس از سالها تلاش و شکست،در سال 1861 به عنوان رئیس جمهور برگزیده شد.

اولین سخنرانی او در مجلس سنای بدین صورت گذشت:نمایندگان مجلس از اینکه لینکلن رئیس جمهور شده بود ناراضی بودند.چرا که او از یک خانواده فقیر و فاقد سطح اجتماعی بالا بود.

زمانی که لینکلن برای سخنرانی پشت تریبون قرار گرفت قبل از آنکه لب باز کند و سخنی بگوید یکی از نمایندگان مخالف با عصبانیت و بی ادبی تمام از سوی جایگاه خود فریاد زد:

"آبراهام!حالا که بطور شانسی رئیس جمهور شده ای فراموش نکن که می دانیم تو یک بچه کفاش بیشتر نیستی  "

مسلما"هر فردی در جایگاه لینکلن قرار داشت با این نماینده گستاخ که او را اینگونه مورد خطاب قرار داده برخورد می کرد!اما آبراهام لینکلن این چنین نکرد.

او لبخندی زد و سخنرانی خود را اینطور شروع کرد:

"من از آقای نماینده بسیار بسیار ممنونم که در چنین روزی مرا به یاد پدرم انداخت.چه روز خوبی و چه یاد آوری خوبی!من زندگی و جایگاهم را مدیون زحمات پدرم هستم.

آقایان نماینده بنده در اینجا اعلام می کنم که بنده مانند پدرم ماهر نیستم.با این حال از دستان هنرمند او چیزهایی آموخته ام.پس اگر کسی از شما تمایل به تعمیر کفش خود داشت با کمال میل حاضر به تعمیر کفشش خواهم بود!

یکی از اقدامات مهم و تاثیر گذار لینکلن خاتمه بخشیدن به تاریخ برده داری در ایالات متحده امریکا بود.

هر چه هستی همون باش،هر چه نیستی نگو کاش


برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۲۵ توسط احمد عاقلي

مورچه و سلیمان نبی


روزی حضرت سلیمان (ع ) در کنار دریا نشسته بود،
نگاهش به مورچه ای افتاد که دانه گندمی را باخود به طرف دریا حمل می کرد.

سلیمان (ع) همچنان به او نگاه می کرد که دید او نزدیک آب رسید.
در همان لحظه قورباغه ای سرش را از آب دریا بیرون آورد و دهانش را گشود.

مورچه به داخل دهان او وارد شد و قورباغه به درون آب رفت.
سلیمان مدتی در این مورد به فکر فرو رفت و شگفت زده فکر می کرد.
ناگاه دید آن قورباغه سرش را از آب بیرون آورد و دهانش را گشود.

آن مورچه از دهان او بیرون آمد، ولی دانه ی گندم را همراه خود نداشت.
سلیمان(ع) آن مورچه را طلبید و سرگذشت او را پرسید.

مورچه گفت :
” ای پیامبر خدا در قعر این دریا سنگی تو خالی وجود دارد و کرمی در درون آن زندگی می کند.
خداوند آن را در آنجا آفرید او نمی تواند از آنجا خارج شود و من روزی او را حمل می کنم.

خداوند این قورباغه را مامور کرده مرا درون آب دریا به سوی آن کرم حمل کرده و ببرد.
این قورباغه مرا به کنار سوراخی که در آن سنگ است می برد و دهانش را به درگاه آن سوراخ می گذارد
من از دهان او بیرون آمده و خود را به آن کرم می رسانم و دانه گندم را نزد او می گذارم و سپس باز می گردم و به دهان همان قورباغه که در انتظار من است وارد می شود او در میان آب شنا کرده مرا به بیرون آب دریا می آورد و دهانش را باز می کند و من از دهان او خارج میشوم.”

سلیمان به مورچه گفت :
“وقتی که دانه گندم را برای آن کرم میبری آیا سخنی از او شنیده ای ؟”

مورچه گفت آری او می گوید :

ای خدایی که رزق و روزی مرا درون این سنگ در قعر این دریا فراموش نمی کنی

 رحمتت را نسبت به بندگان با ایمانت فراموش نکن


برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۲۴ توسط احمد عاقلي

خاطرات دو دوست قدیمی


دو دوست قدیمی در حال عبور از بیابانی بودند. در حین سفر این دو سر موضوع کوچکی بحث میکنند و کار به جایی میرسد که یکی کنترل خشم خودش را از دست میدهد و سیلی محکمی به صورت دیگری میزند. دوست دوم که از شدت ضربه و درد سیلی شوکه شده بود بدون اینکه حرفی بزند روی شنهای بیابان نوشت: "امروز بهترین دوست زندگیم سیلی محکمی به صورتم زد." آنها به راه خود ادامه دادند تا اینکه به دریاچه ای رسیدند. تصمیم گرفتند در آب کمی شنا کنند تا هم از حرارت و گرمای کویر خلاص شوند و هم اتفاق پیش آمده را فراموش کنند.

همچنانکه مشغول شنا بودند ناگهان همان دوستی که سیلی خورده بود حس کرد گرفتار باتلاق شده و گل و لای وی را به سمت پایین میکشد. شروع به داد و فریاد کرد و خلاصه دوستش وی را با هزار زحمت از آن مخمصه نجات داد. مرد که خود را از مرگ حتمی نجات یافته دید، فوری مشغول شد و روی سنگ کنار آب به زحمت حک کرد: "امروز بهترین دوست زندگیم مرا از مرگ قطعی نجات داد." دوستی که او را نجات داده بود وقتی حرارت و تلاش وی را برای حک کردن این مطلب دید با شگفتی پرسید: "وقتی به تو سیلی زدم روی شن نوشتی و حال که تو را نجات دادم روی سنگ حک میکنی؟"

مرد پاسخ داد: "وقتی دوستی تو را آزار میدهد آن را روی شن بنویس تا با وزش نسیم بخشش و عفو آرام و آهسته از قلبت پاک شود. ولی وقتی کسی در حق تو کار خوبی انجام داد، باید آنرا در سنگ حک کنی تا هیچ چیز قادر به محو کردن آن نباشد و همیشه خود را مدیون لطف وی بدانی."

نتیجه اخلاقی :

یاد بگیریم آسیبها و رنجشها را در شن بنویسیم تا فراموش شود و خوبی

و لطف دیگران را در سنگ حک کنیم تا هیچ گاه فراموش نشود.


برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۱/۰۳/۱۹ توسط احمد عاقلي

رابطه کش شلوار و پیشرفت‎


یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته، یهو میبینه یك موتور گازی ازش جلو زد! خیلی شاكی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه. یك مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه موتور گازیه غیییییژ ازش جلو زد!
دیگه پاك قاط میزنه، پا رو تا ته میگذاره رو گاز، با دویست و چهل تا از موتوره جلو میزنه. همینجور داشته با آخرین سرعت میرفته، باز یهو میبینه، موتور گازیه مثل تیر از بغلش رد شد!
طرف كم میاره، راهنما میزنه كنار به موتوریه هم علامت میده بزنه كنار. خلاصه دوتایی وامیستن كنار اتوبان، یارو پیاده میشه، میره جلو موتوریه، میگه: آقا تو خدایی! من مخلصتم، فقط بگو چطور با این موتور گازی كل مارو خوابوندی؟! موتوریه با رنگ پریده، نفس زنان میگه: والله ... داداش... خدا پدرت رو بیامرزه واستادی... آخه ... كش شلوارم گیر كرده به آینه بغلت ...

نتیجه اخلاقی :

اگه می بینید بعضی ها در کمال بی استعدادی پیشرفت های قابل ملاحظه ایی دارند ببینید کش شلوارشان به کجای یک مدیر گیر کرده


برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۱/۰۳/۱۹ توسط احمد عاقلي

داستان شکایت همسر

مدت زمان زيادي از زمان ازدواجشان مي گذشت و طبق معمول زندگي فراز و نشيب هاي خاص خودش را داشت . يك روز زن كه از ساعت هاي زياد كار شوهر عصباني بود و همه چيز را از هم پاشيده مي ديد ، زبان به شكايت گشود و باعث نا اميدي شوهرش شد . مرد پس از يك هفته سكوت همسرش ، با كاغذ و قلمي در دست به طرف او رفت و پيشنهاد كرد هر انچه را كه باعث آزارش مي شود را بنويسد تا در مورد آنها بحث و تبادل نظر كنند . زن كه گله هاي بسيار داشت بدون اينكه سر خود را بلند كند ، شروع كرد به نوشتن .

مرد پس از نگاهي عميق و طولاني به همسر ، نوشتن را آغاز كرد . يك ربع بعد با نگاهي به يكديگر كاغذها را رد و بدل كردند . مرد به زن عصباني و كاغذ لبريز از شكايت خيره ماند ... اما زن با ديدن كاغذ شوهر ، خجالت زده شد و به سرعت كاغذ خود را پاره كرد .

شوهرش در هر دو صفحه اين جمله را تكرار كرده بود :  ((  دوستت دارم ))

 

منبع: www.caymaz87. blogfa.com 


برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۹۱/۰۳/۱۶ توسط احمد عاقلي
قسمتي از كتاب

 کاش حقیقت داشت

نوشته مارك لوي

تصور کن برنده یک مسابقه شدی و جایزه ات اینه که بانک هرروز صبح یک حساب
برات باز می کنه و توش هشتادوشش هزاروچهارصد دلار پول می گذاره ولی دوتا
شرط داره. یکی اینکه همه پول را باید تا شب خرج کنی، وگرنه هرچی اضافه
بیاد ازت پس می گیرند. نمی تونی تقلب کنی و یا اضافهٔ پول را به حساب
دیگه ای منتقل کنی. هرروز صبح بانک برات یک حساب جدید با همون موجودی باز
می کنه. شرط بعدی اینه که بانک می تونه هروقت بخواد بدون اطلاع قبلی
حسابو ببنده و بگه جایزه  تموم شد. حالا بگو چه طوری عمل می کنی؟
او زمان زیادی برای پاسخ به این سوال نیاز نداشت و سریعا .....
«همه ما این حساب جادویی را در اختیار داریم: زمان. این حساب با ثانیه ها
پر می شه.هرروزکه از خواب بیدار میشیم هشتادوشش هزارو چهارصد ثانیه به ما
جایزه میدن و شب که می خوابیم مقداری را که مصرف نکردیم نمیتونیم به روز
بعد منتقل کنیم. لحظه هایی که زندگی نکردیم از دستمون رفته. دیروز ناپدید
شده. هرروز صبح جادو می شه و هشتادوشش هزاروچهارصد ثانیه به ما میدن.
یادت باشه که من و تو فعلا از این نعمت برخورداریم ولی بانک می تونه
هروقت بخواد حسابو بدون اطلاع قبلی ببنده. ما به جای استفاده از
موجودیمون نشستیم بحث و جدل می کنیم و غصه می خوریم. بیا از زمانی که
برامون باقی مونده لذت ببریم

با تشکر از استاد رضایی شجاع


برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۱/۰۳/۱۳ توسط احمد عاقلي

قطعه اي خواندني از شل سیلوراستاین

 

    گاهي بعضي ها با ما جور در مي آيند، اما همراه نمي شوند، گاهي نيز آدم هايي را مي يابيم كه با ما همراه مي شوند اما جور در نمي آيند. برخي وقت ها ما آدم هايي را دوست داريم كه دوستمان نمي دارند، همان گونه كه آدم هايي نيز يافت مي شوند كه دوستمان دارند، اما ما دوستشان نداريم. به آناني كه دوست نداريم اتفاقي در خيابان بر مي خوريم و همواره بر مي خوريم، اما آناني را كه دوست مي داريم همواره گم مي كنيم و هرگز اتفاقي در خيابان به آنان بر نمي خوريم!
 
برخي ما را سر كار مي گذارند،‌ برخي بيش از اندازه قطعه گم شده دارند و چنان تهي اند و روحشان چنان گرفتار حفره هاي خالي است كه تمام روح ما نيز كفاف پر كردن يك حفره خالي درون آنان را ندارد. برخي ديگر نيز بيش از اندازه قطعه دارند و هيچ حفره اي، هيچ خلائي ندارند تا ما برايشان پُركنيم. برخي مي خواهند ما را ببلعند و برخي ديگر نيز هرگز ما را نمي بينند و نمي يابند و برخي ديگر بيش از اندازه به ما خيره مي شوند...
 
گاه ما براي يافتن گمشده خويش، خود را مي آراييم، گاه براي يافتن «او» به دنبال پول، علم، مقام، قدرت و همه چيز مي رويم و همه چيز را به كف مي آوريم و اما «او» را از كف مي دهيم.
 
گاهي اويي را كه دوست مي داري احتياجي به تو ندارد زيرا تو او را كامل نمي كني. تو قطعه گمشده او نيستي ،تو قدرت تملك او را نداري.گاه نيز چنين كسي تو را رها مي كندو گاهي نيز چنين كسي به تو مي آموزد كه خود نيز كامل باشي، خود نيز بي نياز از قطعه هاي گم شده.او شايد به تو بياموزد كه خود به تنهايي سفر را آغاز كني ، راه بيفتي ، حركت كني.
 
 او به تو مي آموزد و تو را ترك مي كند، اما پيش از خداحافظي مي گويد: "شايد روزي به هم برسيم ..."، مي گويد و مي رود، و آغاز راه برايت دشوار است. اين آغاز، اين زايش،‌ برايت سخت دردناك است. بلوغ دردناك است، وداع با دوران كودكي دردناك است، ‌كامل شدن دردناك است، اما گريزي نيست.و تو آهسته آهسته بلند مي شوي، و راه مي افتي ومي روي، و در اين راه رفتن دست و بالت بارها زخمي مي شود، اما آبدیده مي شوي و مي آموزي كه از جاده هاي ناشناس نهراسي، از مقصد بي انتها نهراسي، از نرسيدن نهراسي و تنها بروي و بروي و بروي.
 
شل (شلدون) آلن سیلوراستاین (Sheldon Alan Silverstein)
شاعر، نویسنده، کاریکاتوریست و خواننده امريكايي
با تشکر از آقای احمدیان

برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۱/۰۳/۱۳ توسط احمد عاقلي

 

لبخند را فراموش نكن…

 

دختر كوچكي هر روز پياده به مدرسه مي رفت و بر مي گشت . با اينكه ها آن روز صبح هوا زياد خوب نبود و آسمان نيز ابري بود ، دختر بچه طبق معمولِ هميشه ، پياده بسوي مدرسه راه افتاد.

بعد از ظهر كه شد ،‌ هوا رو به وخامت گذاشت و طوفان و رعد و برق شديدي درگرفت. مادر كودك كه نگران شده بود مبادا دخترش در راه بازگشت از طوفان بترسد يا اينكه رعد و برق بلايي بر سر او بياورد ، تصميم گرفت كه با اتومبيل بدنبال دخترش برود .

با شنيدن صداي رعد و ديدن برقي كه آسمان را مانند خنجري دريد ، با عجله سوار ماشينش شده و به طرف مدرسه دخترش حركت كرد. اواسط راه ، ناگهان چشمش به دخترش افتاد كه مثل هميشه پياده به طرف منزل در حركت بود ، ولي با هر برقي كه در آسمان زده ميشد ، او مي ايستاد ، به آسمان نگاه مي كرد و لبخند مي زد و اين كار با هر دفعه رعد و برق تكرار مي شد.

زمانيكه مادر اتومبيل  خود را به كنار دخترك رساند ، شيشه پنجره را پايين كشيد و از او پرسيد : " چكار مي كني ؟ چرا همينطور بين راه مي ايستي؟"


دخترك پاسخ داد:

" من سعي مي كنم صورتم قشنگ بنظر بيايد، چون خداوند دارد مرتب از من عكس مي گيرد."

در طوفانها لبخند را فراموش نكنيد.


برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۳/۱۰ توسط احمد عاقلي
امام جمعه مرندتوضیح داد
 


به گزارش پایگاه خبری مانداگارانا به دنبال ساخت سوله در کنار بنای تاریخی مسجد جامع شهرستان مرند حجت الاسلام نعمت زاده امام جمعه شهرستان مرند در این باره در گفتگویی به خبرنگار صدا و سیما در مرند گفت : 

سوله های های ساخته شده در قسمت تخریب شده مدرسه فرخی سابق موقتی بوده و فقط برای اسکان نماز گزاران و مراسم های مذهبی و همچنین بصورت خودیاری مردم توسط ستاد برگزاری نماز جمعه احداث شده و متولی اصلی اجرایی طرح توسعه مسجد تاریخی جامع توسط میراث فرهنگی و گردشگری استان باتامین اعتبار لازم باید انجام و دراجرای آن تسریع شود .

برای مطالعه کامل مطلب فوق،ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید


برچسب‌ها: توسعه مرند

ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۲۸ توسط احمد عاقلي

 سؤزلرده سؤز وار

 
 
كیبریت چؤپو
 
بیر نفر كوچه دن كئچیردی گؤردو قارانلیقدا بیری كیبریت یاندیریب، یئرده بیر شئیین دالیجا گزیر. اوندان سوروشدو:
ـ آی قارداش نه آختاریرسان، هئی كیبریت چكیرسن؟
ـ دئدی: بیر دانا كیبریت چؤپوم یئره دوشوب اونو اختاریرام!
 
 
آنا دیلی
معللیم شاگیرددن سوروشدو: نییه دئییرلر «آنا دیلی»، دئمه ییرلر «آتا دیلی» . شاگیرد جاوابیندا دئدی: ائوده دائمن آنام دانیشیشیر و هئچ ماجال وئرمه ییر بیر كلمه ده آتام دانیشا، بونا گؤره، «آنا دیلی» آدلانیب دیر!
 
 
قبریستان اهلی
عاریف لردن بیریسی دئییر: گونلردن بیر گون قبریستانا ساری گئدیردیم، بهلول ایله توش گلدیم. سوروشدوم قبریستاندا نه ائیلیرسن؟
ـ دئدی: منه، آزار ائتمه ین، آخیرتی یادیما سالان، اونلاردان آیریلاندا دالیمجا صفحه قویماییب، غیبت ائتمه ین، جماعت ایله اوتوروب دورورام!
 
 
خام خییال
بیر یوخسول كیشی، گئجه چاغی آروادینا دئدی: ایسته سك ساباح گئجه آخشام یئمه یینه پیلوو یئیه ك و من گوندوز بیر تلیس دویو آلام، نه قدر یاغ لازیمدی؟
ـ آرواد جاواب وئردی: ایكی باتمان یاغ احتیاج دی.
كیشی تعجب له سوروشدو: نه جور بیر تای دویویه ایكی باتمان یاغ لازیمدی؟
ـ آرواد دئدی: بیز خییال ایله پیلوو بیشیریریك نه عئیبی وار یاغلی یئیه ك؟!
 
 
با تشکر از آقای فلاح

برچسب‌ها: اقتصاد مرند, ادبیات آذربایجان و ترکی, توسعه مرند, اخبار مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۲۷ توسط احمد عاقلي

خبرگزاری فارس: سرچشمه گرانی‌ها رانت است / باید ریشه رانت ارزی خشکانده شود

 رئیس اتاق بازرگانی صنایع و معادن ایران:
 
سرچشمه گرانی‌ها رانت است
 
 باید ریشه رانت ارزی خشکانده شود
 

خبرگزاری فارس: رئیس اتاق بازرگانی کشور گفت: رئیس اتاق بازرگانی کشور گفت: سرچشمه گرانی و گرانفروشی رانت است از این رو باید سرچشمه رانت ارزی را در اقتصاد کشور خشکاند.

به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه، محمد نهاوندیان امروز در اجلاس روسای اتاق‌های بازرگانی،‌ صنایع معادن و کشاورزی سراسر کشور که در سالن شهدای دولت استانداری برگزارشد اظهار کرد: درسال تولید ملی‌، حمایت از کار و سرمایه ایرانی از کار و کارگر و سرمایه‌داران ایرانی حمایت جدی خواهد شد.

نهاوندیان تصریح کرد: در این سال با همدلی مسئولان و بخش خصوصی می‌توان به اهداف آن دست یافت و محقق شدن این اهداف در پرتو برنامه‌ریزی است و باید با تعامل و هم‌افزایی، سال تولید ملی را به فرصت تبدیل کنیم.

وی با اشاره به قانون مستمر بهبود محیط کسب‌و‌کار که بالا رفتن رتبه رقابت‌پذیری ایران را در جذب سرمایه گذار داخلی و خارجی در پی‌دارد گفت: این افزایش جذابیت زمانی رخ خواهد داد که شفافیت بر اقتصاد حاکم شود.

رئیس اتاق بازرگانی کشور گفت: نوسانات نرخ ارز در پایان سال تکان‌های پرآسیبی بر اقتصاد کشور داشت که گرانی نتیجه آن بود.

وی با بیا ن اینکه هنوز شاهد گرانی و تورم در کشور هستیم تصریح کرد: باید گرانی را با گران‌فروشی اشتباه نگیریم.

نهاوندیان سرچشمه گرانی و گرانفروشی را رانت دانست و گفت‌: باید سرچشمه رانت ارزی را در اقتصاد کشور بخشکانیم.

وی افزود: همه مسئولان باید به سمت نوعی ثبات نسبی در شاخص‌های کلان اقتصاد کشور حرکت کنند لذا در این راستا باید از تجربیات گذشته بهره ببریم تا انرژی و امکانات مملکت با روش‌های غلط هدر نرود.

رئیس اتاق بازرگانی کشور گفت: مدیران اقتصادی با همکاری و اشتراک منافع می‌توانند به اهداف عالی اقتصادی برسند نه با تضاد اما متاسفانه این مسئله غلط مشهود است.

وی هنر اتاق بازرگانی را در حل این مسائل ارائه راهکارهایی مبتکرانه عنوان کرد که در ظاهر متضاد هستند.

نهاوندیان ادامه داد: رشد اقتصادی خوب در هر جای دنیا نتیجه مناسبات خوب میان دولت و بنگاه‌های اقتصادی در جهت موفقیت است.

وی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: کرمانشاه از موقعیت مرزی مناسبی برای صادرات به کشور عراق و زمینه‌های سرمایه‌گذاری گسترده در این کشور برخودار است.

نهاوندیان گفت: حدود 50 درصد از صادرات کشور به عراق از طریق مرزهای کرمانشاه صورت می‌گیرد با این وجود این استان پتانسیل صادرات بیشتری دارد  از این رو باید تسهیل تجاری در دو سوی مرز در دستور کار قرار گیرد و موانعی که در راه تجارت، حمل و نقل، ترانزیت و خدمات بانکی وجود دارد از سر راه برداشته شود.


برچسب‌ها: اقتصاد مرند, مرند, توسعه مرند, اخبار مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۲۱ توسط احمد عاقلي

 

آیت‌ الله علوی گرگانی:

 

راه حلال را در بانکداری پیشه نکرده‌ایم

 

قم - خبرگزاری مهر: یکی از مراجع تقلید شیعیان با اشاره به اهتمام مراجع و رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اسلامی شدن امور بانکی گفت:

مهمترین مشکل در بانکداری ما این است که راه حلال را در پیش نگرفته ایم

به گزارش خبرنگار مهر، آیت الله العظمی سید محمد علوی گرگانی در دیدار با مدیرکل امور شعب موسسه مالی و اعتباری مهر استان قم با تاکید بر اینکه در نظام اسلامی همه امور باید اسلامی شود اضافه کرد: تصرف در اموال عمومی و سرمایه‌های مردم یکی از موضوعات بسیار مهم و مسئولیت آور است که آیات و روایات زیادی درباره آن وجود دارد

وی با بیان اینکه مسئولیت بسیار سنگینی برعهده مسئولان بانکی کشور وجود دارد اظهار داشت: اهمیت مسائل مالی آنقدر زیاد است که پیامبر و ائمه همواره نسبت به آن تاکید زیادی داشتند و ابتدا می‌فرمودند الفقه ثم المتجر؛ ابتدا حکم شرعی را یاد بگیرید و بعد تجارت کنید.

استاد حوزه علمیه قم بیان داشت: مسائل مالی جذبه و کشش زیادی دارد و از این رو برای انسان خطرناک است و اگر انسان مرتکب بی دقتی شود در لبه پرتگاه قرار می گیرد.

وی با اشاره به آیاتی از قرآن با بیان اینکه قرآن کریم ربا را در حکم محاربه و جنگ با خدا می داند اظهار داشت: شما مسئولان بانکی باید مراقب باشید تصدی اموال مردم موجب نشود تا این اموال به طریق نادرستی مورد استفاده قرار گیرد.

اهتمام مراجع به حل مشکلات بانکی


آیت الله علوی گرگانی با اشاره به اهتمام مراجع و رهبر معظم انقلاب اسلامی برای اسلامی شدن امور بانکی گفت: مهمترین مشکل در بانکداری ما این است که راه حلال را در پیش نگرفته ایم.

وی دریافت دیرکرد وام را از مشکلات سیستم بانکی دانست و تاکید کرد: این موضوع باعث می شود تا بسیاری از خانواده‌ها دچار مشکل شوند.

تاکید بر حذف ربا


این مرجع تقلید با تأکید بر حذف ربا از سیستم بانکی کشور تأکید کرد: این گناه بسیار بزرگی است و قرآن آن را در حکم جنگ با خدا می‌داند.

وی در پایان بیان داشت: مسئولان و کارکنان بانک‌های کشور باید در به دست آوردن مال و صرف آن بسیار مراقب باشند تا موجب نارضایتی خدا نشود
.


برچسب‌ها: اقتصاد مرند, مرند, توسعه مرند, اخبار مرند
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۲۱ توسط احمد عاقلي

ثروتمند و فقیر

روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به یک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آن جا زندگی می کنند چقدر فقیر هستند . آن ها یک روز و یک شب را در خانه محقر یک روستایی به سر بردند .
در راه بازگشت و در پایان سفر ، مرد از پسرش پرسید : نظرت در مورد مسافرت مان چه بود ؟
پسر پاسخ داد : عالی بود پدر !....

پدر پرسید : آیا به زندگی آن ها توجه کردی ؟
پسر پاسخ داد: فکر می کنم !
پدر پرسید : چه چیزی از این سفر یاد گرفتی ؟
پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت : فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آن ها چهار تا . ما در حیاط مان فانوس های تزئینی داریم و آن ها ستارگان را دارند . حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آن ها بی انتهاست !
در پایان حرف های پسر ، زبان مرد بند آمده بود . پسر اضافه کرد : متشکرم پدر که به من نشان دادی ما واقعأ چقدر فقیر هستیم !


برچسب‌ها: داستانهای کوتاه, عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۲۰ توسط احمد عاقلي

حضرت سید عثمان مرندی

 قلندر لعل شهباز(ع)

پایگاه خبری مانداگارانا : حضرت سید عثمان مرندی قلندرلعل شهباز یکی از اعاظم مشایخ سهروردیه است که درسال۶۵۶ هجری (۶۳۵شمسی) در خانواده سیدکبیر درشهر مرند متولد ونشوونما یافت وبه علوم روز آراسته گردید.وی از نسب امام صادق (ع) می باشد. وی در حمله خانمانسوز مغول به همراه مریدان خود به شرق رفته ودر شبه قاره هند ومنطقه مولتان وشهر سهوان یا سیوان رحل اقامت افکنده وبه تبلیغ دین مبین اسلام مشغول شد.محل اقامت آگاهانه ی  او محله بدنامان وفاسدان ملتان بود.دربرابراعتراض مریدان که بهترین جاهای شهر متعلق به تواست باید درآنجا اقامت کنی …. می گوید که در جای پاک،پاک زیستن نه از مردی است؛مردی آنست که دراین محله پاک به زیی…
 
وطولی نمی کشد که آن منطقه ی بدنام ازبرکت قدوم او به انسانیت واسلامیت برمی  گردند.درشبه قاره ی هند معجزات زیادی را به او نسبت می دهند وزندگینامه او درهمه کتابهای تذکره هند وپاکستان مندرح است.
اودرشبه قاره هم به یادبود موطن خود مرند و همشهریان خود،لباس سرخ رنگ می پوشید و ازآنجهت به اولعل میگفتند.  
وی اولین شاعر پارسی گوی هند است.او اشعار پررمز ورازی را سروده است. برای درک اشعار او باید مراحل عرفانی را طی کرد. وی درسال۶۷۳هجری رخت ازجهان بربست. ازآن پس هندی ها به شهر سهوان یا سهون(سئیوان) ، به مبارکی تربت ژاک او سهون شریف می گویند.                                       

مقبره با شکوه او بدستور شاه جهان (امپراطورهندو شوهر تاج محل ساخته شده است) وحالا تربت پاک او مورد زیارت ملیون ها مسلمان از کشورهای هند- پاکستان-بنگلادش –افغانستان و….قرارگرفته وزوار دلخسته  از او طلب حاجت می کنند. و..و..و…چای بسی تأسف است که این امامزاده واین عارف دلخسته مسلمان وشیعه درشهر خود غریب است وکسی اورا نمی شناسد وجائی را بانام او نمی خوانند !!آیا برشورای نامگذاری مرند وظیفه نیست که از این همشهری جهانی صاحب گشته واتوبان ومیدان وساختمانی را بنام او بکنند!!؟؟

نوشته : میر هدایت سید مرندی دانشجوی دکترای تاریخ / پایگاه خبری مانداگارانا

برای مطالعه کامل مطلب فوق،ذیلا ادامه مطلب را کلیک کنید


برچسب‌ها: توسعه مرند

ادامه مطلب...
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۱/۰۲/۱۷ توسط احمد عاقلي

بازگشت هنر سبدبافی مرند به چرخه تولید

یاشیل وطن: مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آذربایجان شرقی از احیای رشته سبدبافی کشکسرای مرند در سال ۹۰ خبر داد.

به گزارش خبرگزاری یاشیل وطن به نقل از روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری آذربایجان شرقی، تراب محمدی اظهار کرد: در همین زمینه دوره‌ آموزشی این رشته در سطح استان برگزار و با استقبال شایان توجه هنرجویان مواجه شد.

وی تعداد آموزش‌دیدگان سبدبافی را بالغ بر ۶۰ نفر دانست و افزود: اکثر این افراد جذب بازار کار شده‌اند که همین موضوع موجب گرایش بیشتر به این رشته در سال ۹۰ شد.

مدیرکل‌ میراث فرهنگی آذربایجان شرقی با اشاره به ایجاد تسهیلات برای فعالان این رشته، ادامه داد: به منظور تهیه مواد اولیه،‌ مبالغی به عنوان وام در اختیار این افراد قرار گرفت.

محمدی در پایان تاکید کرد: در صورت تامین اعتبار،‌ فضایی را در اختیار فعالان این رشته قرار خواهیم داد.

وی ادامه داد: این هنر ظریف در سال‌های گذشته، در شهرستان مرند و به‌خصوص شهر کشکسرای، به سبب وجود گندمزارهای وسیع رواج زیادی داشت و زنان و دختران با بافت انواع سبد و وسایل و لوازم آشپزخانه، نقش مهمی در بهبود شرایط اقتصادی خانواده ایفا می‌کردند.


برچسب‌ها: اقتصاد مرند, مرند, توسعه مرند, اخبار مرند
ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۱/۰۲/۰۱ توسط احمد عاقلي

تصویر روز


برچسب‌ها: احمد عاقلی, اقتصاد مرند, مرند, توسعه مرند
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۱/۰۱/۲۷ توسط احمد عاقلي
ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۱/۰۱/۲۷ توسط احمد عاقلي

امیر قلعه‌نویی:
 
برای ماندن در تراکتورسازی دو شرط گذاشته‌ام
 
آسیا باید به این مردم افتخار کند

امیر قلعه نویی پس از پیروزی 2 بر صفر مقابل فولاد خوزستان گفت: قبل از هر چیز سوگواری ایام فاطمیه را تسلیت می گویم.

 من به این  مردم با صفا و با معرفت افتخار می کنم.

آنها هیچ وقت ما را تنها نگذاشتند و آسیا باید به این مردم افتخار کند.

خیلی ها می گویند که ما باید به آسیا برویم اما آسیا باید به این مردم افتخار کند.

وی افزود: به مجید جلالی هم تبریک می گویم. او با جمعی جوان بازی تاکتیکی انجام داد و حتی می توانست برنده این دیدار باشد. آنها در دو سه صحنه می توانستند به گل برسند که درخشش فروزان مانع این امر شد.

سرمربی تراکتورسازی تاکید کرد: مهم سه امتیاز بود که گرفتیم و به جدول بازگشتیم. همین که مردم خوشحال شدند برای من کافی است.

قلعه نویی در ارتباط با گل آفساید اکبرپور گفت: به نظر گل درست بود اما کمک داور آفساید اعلام کرد.

وی در خصوص اینکه برای فصل آینده در تراکتورسازی می ماند یا خیر گفت:

 اگر لیاقت این مردم را داشته باشم می مانم.

برای ماندن در این تیم شرط گذاشته ام. اول اینکه بازیکنانی که می خواهم حفظ و بازیکنانی که می خواهم جذب شوند.

اگر آسیایی شویم برای فصل بعدی باید فکر بزرگ تر و امکانات بزرگ تری داشته باشیم. نگرش ها باید عوض شود. اگر می خواهیم هم در لیگ و آسیا قوی باشیم تیم بهتری باید باشیم.


برچسب‌ها: احمد عاقلی, اقتصاد مرند, توسعه مرند, مرند
ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۱/۰۱/۲۶ توسط احمد عاقلي
.: Weblog Themes By Blog Skin :.

پیج رنک

آرایش

طراحی سایت