در ستایش پدیده تراکتور

پدیده ها تعریف ندارند، نمی شود گفت یک عامل،یک حرکت، شئی یایک جسمی باید این مشخصه را داشته باشد تا پدیده نامیده شود، ماهیت چیزی که پدیده نامیده می شود آنهم در جامعه ای که ظهور پدیده ها در آن نادر هستند هر چه باشد باید مورد توجه فرهنگی آن جامعه ای قرار بگیرد که پدیده در بستر آن متولد شده و امروز اگر بستر ورزش بی رمق ایران را در نظر بگیریم

باید همین امروز تراکتور را بعنوان پدیده ای کمیاب قبول کنیم که امروزه در بستر کم رمق فوتبال ایرانی متولد شده و رشد کرده و در مدت کوتاهی هم خود را به بدنه ورزش بعنوان یک پدیده خاص تحمیل کرده اما سوالی که امروز مطرح می شود این است که آیا این پدیده دیده می شود یا نه؟

تراکتور امروز یک واقعه اجتماعي و واقعيتي جامع است که با توجه به ماهیت پویا و فراگیر خودش در پیوند با ساختار کلی جامعه ای با فرهنگ خاص منطقه ای رشد کرده است.

فرهنگ آذری های ایران که در بستر فوتبال به تراکتور ختم می شود و می توان درباره آن به این جمله " مارسل موس" استناد کرد که بتوان آن را "واقعه تام اجتماعي" نامید، که به آن می توان بعنوان یک "اختلاط فرهنگی" هم توجه کرد که البته به نظر می رسد این پدیده از سوی جامعه رسانه ای و حتی مردم کشور دیده نمی شود و اگر هم دیده شود چندان مورد حمایت قرار نمی گیرد و شاید آنقدر مورد عنایت قرار نمی گیرد تا بتواند در ابعاد بین الملی بسط پیدا کند که در دنیا مورد توجه قرار بگیرد و این دیدگاهی است که هواداران تراکتور به آن اذعان می کنند و از آن دلگیر هستند"تراکتور پدیده ای که دیده نمی شود".

تراکتور یک پدیده است، واقعیتی بر آمده از هواداران و مریدان عشاق اش که تراکتور را بعنوان یکی از جلوه هاي بزرگ فرهنگ متفاوتی بیان می کنند که خاستگاه آذری را برای خود برگزیده و تعریف کرده و در مدت کوتاه وقوع اش نه تنها به حال خود رها نشده بلکه باقی مانده و بزرگ شده است که هم اینک با طیف گسترده ای که بواسطه فرهنگ خاص هواداران اش دارد رفته رفته همه را وادار کرده تا در دیده گاه سنتی خود بر دو قطبی بودن فوتبال کشورمان تجدید نظر کنند و یا به احترام خواستگاه فرهنگی متفاوت بر آمده اش آن را در کنار خود قبول کنند که البته به نظر مورد توجه و عنایت طیف رسانه ها و مخاطبان قرار نمی گیرد که موجب شده که هواداران تراکتور را مجاب کند که این عمل عمدی است که موجبات ابراز نارضایتی آنها را فراهم کرده است که البته نمی توان آن راه هم نادیده گرفت.

گسترده این پدیده اجتماعی بدون تردید در چند سال گذشته چه در بُعد فرهنگی متفاوتی که هوادارانش وارد فرهنگ های متداول و روتین هواداری کرده اند و چه از نظر گستردگی حمایت های مردمی از پدیده تراکتور چه در بُعد میدانی و رسانه ای تمایز آشکاری را از دیگر ارزش های موجود برایمان نماینان می سازد که می تواند از آن بعنوان "واژگون سازي سيستم ارزش گذاري" در عرصه فوتبال تعریف کنیم که به جز سرخآبی ارزش دیگری را نمی تواند قبول کند که باور ندارد پدیده ای به این گستردگی توان این را داشته باشد كه پایه های بنیانی حاکمیت رسانه ای و قطب گونه ای را سست کند که البته نمی تواند توجیه مناسبی برای نزول و فرود ارزش های باشد که در دوران حاضر و مدرن کنونی اش ارزش اش را با قدمت اش تعیین نمی کنند بلکه در عصری که با واژگون سازي سيستم ارزش گذاري  ها روبرو است بالاترين رتبه را به فرهنگ ممتازی می دهند که در بستری متولد شده و نه تنها از بین نرفته بلکه خود را هم رفته رفته تحمیل کرده که همگی اینها را می توان در پدیده تراکتور جاری و ساری دید که شایسته است بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

در هر صورت پدیده تراکتور بعد از 4 سال عزم خود را جزم کرده تا امروز بعد از 43 سال از زمان تاسیس خود قهرمانی را هم در مهمترین رویداد جاری ورزشی کشور یعنی لیگ برتر تجربه کند و امروز هم که این پدیده با تلاش بی سابقه هواداران خویش فرصت حضور در آسیا را هم یافته آیا لازم نیست بجای مخالفت های کورکورانه برای پدیده ای که طیف گسترده و پر شوری هم پشت سرش دارد بستری ایجاد کنیم که هویتی نو را در فوتبالی مدرن بوجود آورده که می تواند به نام کشورمان در جهان حرفی برای گفتن داشته باشد، جایگاهی که بدون تردید پتانسیل اش را دارد که میتواند فوتبال منطقه را تحت تاثیر قرار دهد.

منبع: اوج نیوز