فراسوی اقتصاد
ایمیل مدیر وبلاگ جهت ارتباط  agheli88@yahoo.com

 

سلام زلزله عزیز

 

سلام زلزله دیروز که آمدی من و لیلا و حمید روزه کله گنجشکی

 بودیم فرصت افطار را هم ندادی عجله ات برای چه بود ؟

 

همه سنگ ها و کلوخ هایی که پدر بنام سقف بر سرمان انباشته

 بودپیکرهای کوچک مان را در هم پیچید وما رفتیم ولی روح

کوچکم دیدکه خیلی ها آمدند،آنها که هیچ گاه درروستایمان ندیده

بودم شان لدور هم آوردند،باکلی کمپوت شیرین وبسته های غذا.

 

میدانی لودرهمان ماشینی ست که درشهرها برای ساخت خانه

از آن استفاده میکنند و درروستاها برای برداشتن آوار ازسر مردم

 

قرار است وام هم بدهند،دستور داده اند خیلی خیلی خیلی

سریع همان وامی که پدر هرگز نتوانست،برای گرفتن نصف آن

 نیزضامن پیدا کند تاخانه بهتری برایمان بسازد و مجبورنشود هی

 با گل و سنگ سقف را بپوشاند.

 

وای پدر،چقدر سنگین کرده بودی این آوار را می دانی زلزله با

 آمدن تو، روستای ما را شناختند.

 

می گویند کمک به زلزله زدگان ثواب دارد،درست ولی مگر کمک

 به روستاییان برای زندگی بهتر ثواب ندارد؟

 

چرا برخی آدم ها برای بیدار شدن و لرزیدن قلب شان به

 شش ریشتر لرزه احتیاج دارند ؟

 

می دانی زلزله به چه فکر می کنم به روستای بعدی،ثواب

 بعدی،لودر بعدی و درمانگاه بعدی و به زنده های  لودر و

 کمپوت ندیده به پدرهایی که با تنگدستی،آوارهای بعدی را تکه،

تکه،تکه بر سقف خراب خود میچینندتا روزی مریم و لیلا و

حمیدشان را از زیر آن بردارند.

 

می دانی زلزله ما که رفتیم ولی خدا کند روزی بنویسند

 ز مثل زندگی

 

با تشکر از آقای مهندس کاظمی


برچسب‌ها: مقابله با زلزله, زلزله, ایمن سازی, تلفات زلزله
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۱/۰۵/۲۶ توسط احمد عاقلي
.: Weblog Themes By Blog Skin :.

پیج رنک

آرایش

طراحی سایت