سخن روز :
همه ي انسان ها با ساختار احساسي سالمي به دنيا آمده اند.
ما در بدو تولد خود را مي پذيريم و دوست داريم.ما پيش داوري نمي كنيم كه اين ويژگي هايمان خوب و آن ويژگي ها بد است.
ما با تمامي وجود خود در لحظه زندگي مي كنيم وخود را آزادانه نشان مي دهيم،اما به تدريج كه بزرگتر مي شويم خلاف اين ها را از اطرافيان مان ياد مي گيريم.آنها به ما مي گويند كه چگونه رفتار كنيم و چه هنگام بخوريم و بخوابيم.به اين ترتيب ما تمايز گذاشتن را آغاز مي نماييم و دقت مي كنيم كه آيا به گريه هاي ما به سرعت پاسخ داده مي شود ويا اصلا پاسخي داده نمي شود.به تدريج مي آموزيم كه چه رفتاري سبب مي شود قبولمان كنند و چه رفتاري موجب طرد ما مي گردد.
مي آموزيم كه آيا به اطرافيانمان اعتماد كنيم ويا از آنها بترسيم.ما ثبات و بي ثباتي را مي آموزيم.
اين آموزش ها مرحله به مرحله ما را از زيستن در لحظه دور مي كند و مانع از آن مي شود كه خود را آزادانه ابراز كنيم
ما نياز داريم كه احساس دوران معصوميت خود را دوباره به دست آوريم همان احساسي كه موجب مي شد تا تمامي وجود خود را در هر لحظه بپذيريم.ما بايد در چنين فضايي به سر ببريم تا بتوانيم انساني سالم،شادمان و كامل باشيم.
خداوند در کتاب « گفتگو با خدا » نوشته نیل دونالد والش مي گويد:
« احساس عشق كامل به رنگ سفيد شبيه است.بسياري گمان مي كنند سفيد به معناي بي رنگي است در حالي كه سفيد تمامي رنگ ها را در بر دارد.سفيد از تركيب همه ي رنگ ها ايجاد مي شود.به همين ترتيب عشق نيز فقدان احساساتي از قبيل تنفر،خشم،شهوت،حسادت و پنهان كاري نيست،بلكه حاصل جمع تمامي احساس هاست،حاصل جمع هر آنچه كه هست. »
عشق فراگیر است. عشق ، گستره کامل احساسات انسانی را پذیراست ، حتی احساساتی که پنهان می کنیم و یا از آنها می ترسیم.
برگرفته از کتاب : نیمه تاریک وجود « دبی فورد »
عاشق کل است و خود کل است او عاشق خویش است و عشق خویش جو
مولوی
به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
(سعدی)
سعدي كامل ترين نابغه روزگار در شعر و ادب پارسی است.
دوست من به خاطر داشته باش
تو خود مختار به اندیشه و تجربه عشق هستی زیرا :
هنوز در تقدم و تاخر عشق و عقل اثباتی و حکمی قطعی وجود ندارد.
« آخرین کلام را آخرین بشر می گوید.»