يک فرايند اجتماعي و مديريتي است که بوسيله آن , افراد و گروهها , نيازها و خواسته هاي خود را از طريق توليد , عرضه و مبادله کالاهاي مفيد و با ارزش با ديگران تامين مي کنند .
تعريف بازاريابي بر مفاهيم اساسي زير تاکيد دارد :
نيازها , خواسته ها و تقاضا
محصولات , خدمات و ايده
فايده , هزينه و رضامندي
مبادله و معاملات
روابط و شبکه ها
بازارها
بازاريابان و مشتريان
نيازها :
بازاريابي با نيازها و خواسته هاي بشر آغاز مي شود.مردمان براي بقاي خود به غذا , آب , هوا , پوشاک , پناهگاه , سرگرمي , آموزش وساير خدمات نيازمندند .
بطور مثال نيازها و خواسته هاي مردم آمريکا در يک سال معين به اين گونه است : 67 ميليارد عدد تخم مرغ - 5 ميليون دستگاه سشوار - 133 ميليون مايل مسافرت هوايي در داخل کشور - 4 ميليون جلسه درس توسط استادان انگليسي زبان در دانشگاه ها و ....
خواسته ها :
ميل و علاقه به اقلام خاصي هستند که برطرف کننده نيازها ميباشد.مثلا يک نفر آمريکائي وقتي به غذا نياز دارد , خواستار يک همبرگر, سيب زميني سرخ کرده و يک نوشابه کوکا کولا است.اين نيازدر جامعه اي ديگر بگونه اي کاملا متفاوت تامين ميشود .اگرچه نيازهاي بشر معدود مي باشد ولي خواسته هاي او بسيار زيادند.
تقاضا :
خواسته ها زماني به تقاضا تبديل ميشوند مه با قدرت خريد همراه باشند . بسياري از مردم خواستار يک دستگاه اتومبيل مرسدس بنز هستند ولي فقط تعداد اندکي از مردم توانايي خريد آن را دارند .لذا شرکتها نه فقط بايد بدانند که چه تعداد افرادي خواهان محصولات آنها هستند بلکه مهمتر بايد بدانند که چه تعداد از اين افراد تمايل و توانايي خريد دارند .
__ کالاها (محصولات , خدمات و ايده ) :
مردم نيازها و خواسته هاي خود را با استفاده از خدماتي که آن کالا ارائه مي دهد,تامين مي کنند . يک کالا از سه جزء تشکيل شده است : 1-محصول فيزيکي 2- خدمت 3- ايده
براي مثال يک رستوران غذا خوري عرضه کننده محصول فيزيکي (همبرگر, سيب زميني سرخ کرده و نوشابه کوکا کولا ) است و خدمات (خريد مواد اوليه - پخت و پز و تدارک ميز و صندلي براي نشستن ) و ايده ( در وقت من صرفه جويي ميشود ).
اهميت محصولات فيزيکي نه به خاطر مالکيت آنها بلکه بنابر خدماتي که انجام مي دهند است.
بطور مثال : خريد اتومبيل = خدمات حمل و نقل خريد اتاق گاز = خدمت پخت و پز
لذا بايد بازاريابان به خدماتي که آن محصول ارائه مي دهند بپردازند نه خود آن محصول .
__ فايده , هزينه و رضامندي :
مصرف کنندگان چگونه از بين محصولات زيادي که تامين کننده نيازهاي آنان است, يک محصول خاص را انتخاب ميکنند ؟؟؟
فرض کنيد سما براي اينکه سرکار خود برسيد بايد روزانه km 3 راه طي کنيد . شما براي برطرف کردن اين نياز محصولات زير را داريد :(اسکيت - دوچرخه - موتور سيکلت - اتومبيل - تاکسي يا اتوبوس ) اين محصولات ( وسايل ) سبد شما را تشکيل ميدهند.
حال فرض کنيد شما علاوه بر رسيدن به سرکار چندين نياز اضافي ديگر نيزداريد که عبارت است از : سرعت - ايمني - سهولت و صرفه اقتصادي , اينها نيز تشکيل دهنده سبد نياز شما هستند.مثلا يک دوچرخه آهسته تر حرکت مي کند - ايمني کمتري دارد - ودر مقايسه با اتومبيل مستلزم تلاش بيشتري است و بسيار اقتصادي تر است . شما بايد محصولي را انتخاب کنيد که فايده , رضامندي بيشتر و هزينه کمتري داشته باشد.(هزينه فرصت از دست رفته نيز محاسبه شود ).
___ مبادله و معاملات :
مردم براي بدست آوردن کالاي مورد نياز خود 4 شيوه متفاوت در اختيار دارند.
1- خود توليد کنند
2-اجبار يا زور
3-تکدي گري
4-مبادله >>>> که بازاريابي از اينجا نشات مي گيرد
مبادله عبارت است از : دريافت چيزي مطلوب از ديگران در مقابل پرداخت ما به ازاي آن .
براي تحقق مبادله 5 شرط لازم است :
1-بايد 2 طرف وجود داشته باشد
2- هر يک از طرفين براي مبادله بايد چيز با ارزشي داشته باشند
3- هر طرف بايد داراي توانايي لازم براي مراوده و تحويل با طرف ديگر باشد .
4- هر طرف بايذد در رد يا قبول پيشنهاد آزادي عمل داشته باشد .
5- هر طرف بايد بر اين باور باشد که انجام مبادله براي او مناسب است.
پس از حصول توافق مي توان نتيجه گرفت معامله اي صورت مي پذيرد
معامله : گونه اي از داد و ستد فايده, بين 2 طرف يا بيشتر است .
در هر معامله هر يک از طرفين شرايطي براي انجام معامله دارند که به فرايند تلاش براي حصول توافق متقابل بر شرايط آن , مذاکره مي گويند.
__روابط و شبکه ها :
بازاريابي رابطه , ايجاد رابطه رضايتبخش بلند مدت با طرف اصلي رکت به منظور تداوم فعاليت اقتصادي انها با شرکت است . بازاريابي رابطه, منجربه پيوندهاي اقتصادي ,فني و اجتماعي موثر و پر مايه اي مي گردد . نتيجه نهاي بازاريابي رابطه ايجاد يک دارايي منحصر به فرد براي شرکت است که شبکه بازاريابي نام دارد . يک شبکه بازاريابي متشکل از شرکت و تمام مشتريان , کارکنان , عرضه کنندگان , توزيع کنندگان , خرده فروشان , دفاتر تبليغاتي و ساير افرادي است که شرکت با آنها روابط اقتصادي سودآور متقابل ايجاد کرده است .
__بازار :
مفهوم مبادله, بهمفهوم بازار مي انجامد .
بازار : مشتمل بر تمام مشتريان بالقوه اي مي باشد که داراي نياز و خواسته مشترک باشند و براي تامين نياز و خواسته خود به انجام مبادله متمهيل بوده و توانايي اين کار را داشته باشند .
__بازاريابان و مشتريان بالقوه :
مفهوم بازاتر در يک چرخه کامل ما را به مفهوم بازاريابي مي رساند . بازاريابي به معني کار با بازارها , به منظور تحقق مبادلات بالقوه با هدف تامين نيازها و خواسته هاي انساني .
وقتي يک طرف بازار به صورت فعالانه تري نسبت به طرف ديگر به دنبال انجام مبادله باشد مي توانيم طرف فعال تر را بازارياب و طرف دوم را مشتري بالقوه بناميم .
بازارياب: کسي است که در جستجوي يک يا چند مشتري بالقوه باشد.
مشتري بالقوه : کسي است که به تشخيص بازارياب , داراي تمايل و توانايي بالقوه اي براي انجام مبادله ي مفيد و سودمند باشد .
در شرايطي که هر دو طرف بازار فعالانه در پي انجام مبادله باشند , هر دوي آنها بازارياب هستند و وضعيت پيش آمده را بازاريابي دو جانبه (Reciprocal Marketing ) نام دارد . مانند زمانيکه يک منزل مسکوني در معرض فروش است و تعدادي از مردم درصدد خريد آن بر آمده اند
