فراسوی اقتصاد
ایمیل مدیر وبلاگ جهت ارتباط  agheli88@yahoo.com

آمریکا به حذف مواردی از قانون تحریم‌های ایران پایبند شد

 
وزارت خزانه داری آمریکا ناگزیر شد رسماً بر پایبندی این کشور بر حذف مواردی از فهرست تحریم های ظالمانه تأکید و اذعان کند.

قانون تحریمهای ظالمانه ده ساله علیه ایران درحالی برای سومین دهه متوالی به تصویب سنای این کشور رسیده که در پی فشارهای دیپلماتیک و سرسختانه دستگاه دیپلماسی خارجی کشورمان، نه تنها اوباما ناچار به انصراف از امضای این قانون شد، بلکه وزارت خزانه داری آمریکا نیز ناگزیر شد رسماً بر پایبندی این کشور بر حذف مواردی از فهرست تحریم های ظالمانه تأکید و اذعان کند.

به گزارش نامه نیوز،  وزارت خزانه داری آمریکا روز پنجشنبه با انتشار سندی، بار دیگر پایبندی کشورش را بر حذف یک سری تحریم های ثانویه شامل تحریم های مالی و مرتبط با امور بانکی از فهرست تحریم های ده ساله اعلام کرد.

سایر تحریم های حذف شده مواردی از قبیل خدمات بیمه ای و بیمه مجدد در ارتباط با فعالیت های سازگار با برجام را در بر می گیرد.
همچنین تحریم های بخش انرژی و پتروشیمی از فهرست تحریم های ده ساله علیه ایران خط خورده اند.

تحریم های مربوط به معاملات در حوزه کشتیرانی و کشتی سازی و اپراتورهای بندر نیز از فهرست تحریم ها حذف شدند.
تحریم های مربوط به تجارت ایران در زمینه طلا و سایر فلزات گرانبها نیز از فهرست تحریم ها خط خوردند.

سایر تحریم های حذف شده شامل تجارت در زمینه گرافیت، مواد خام، فلزات نیمه تمام مانند آلومینیوم و فولاد، ذغال سنگ، یا نرم افزار مورد نیاز برای فرآیندهای یکپارچه سازی صنعتی در ارتباط با فعالیت هایی که سازگار با برجام هستند، می شود.

تحریم های فروش، تهیه یا انتقال کالاها و خدمات مربوط به بخش خودرو سازی ایران نیز از فهرست تحریم ها خارج شدند.
در همین راستا «جان کری» وزیر خارجه آمریکا نیز روز پنجشنبه به وقت محلی با تأکید بر پایبندی دولت آمریکا به تعهداتش در برجام، بیانیه ای در ارتباط با بلااثرها (waivers) مربوط به تمدید قانون تحریم ها علیه ایران صادر کرد.

وی تأکید کرد که تمدید قانون تحریم ها علیه ایران (ISA) به طور کامل سازگار با تعهدات آمریکا در برجام است.
کری اضافه کرد که تمدید قانون تحریم ها به هیچ نحوی بر لغو تحریمهای ایران مطابق با توافق هسته ای یا توانایی شرکت ها برای معامله با ایران در چارچوب با برجام تأثیری ندارد.

وزیر خارجه آمریکا گفت که حتی اگر قانون تحریم ها علیه ایران تمدید شود، دولت آمریکا بندهای مغایر با برجام را قبلاً بلااثر و به حالت تعلیق درآورده است و نیازی به تجدید بلااثرها (waiver) نیست.

منبع: ایرنا

ارسال در تاريخ شنبه ۱۳۹۵/۰۹/۲۷ توسط احمد عاقلي

http://www.fardanews.com/files/fa/news/1392/5/30/167484_716.jpg 

چوخلو داشلار قازیلار

 

چوخلو داشلار قازیلار
داشدا شعرلر یازیلار
بیزلره نیسگیل اولار
قاطار شعرلر  یازیلار


دورنا گلدی بیرقاتار
گؤردو یانیر بیر قاطار
اود پوسگورور آغزیندان
بئلده فشنگ مین قاتار

کؤرپه اوغلان باغیردی
آناسینی چاغیردی
یاردیم اونا چاتمادی
چونکو الو یاغیردی

سروده:موسی احمدی مرند

ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۵/۰۹/۲۶ توسط احمد عاقلي

آینده ی برجام

 

 آینده ی برجام

 

برای مخاطبان و جامعه مدنی ایرانی توجیه نشد که برجام، حل و فصل مسایل ایران و آمریکا نیست. و حتی مقدمه‌ای بر گشایش مشکلات ایران و غرب و ایران و منطقه نیز نیست. نظام تحریم علیه ایران بسیار وسیع تر از نظام تحریم هسته‌ای است.

 

 

دکتر محمود سریع القلم . استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی
 
یکی از نکاتی که باراک اوباما و جان کری در طول رفت و برگشت‌های برجام بارها و بارها تکرار کردند این بود: ما طیفی از اختلافات با ایران داریم. فعلاً بر یک اختلاف و حل آن متمرکز شده‌ایم. فعلاً ۸ اختلاف دیگر قابل حل نیستند. تعریف خود را از جمهوری اسلامی تغییر نداده‌ایم و به او نیز اعتماد نداریم. مبنای برجام، اعتماد نیست بلکه نظارت، حضور، روش‌های دیجیتالی، راستی آزمایی و بازگشت تحریم در صورت تخلف است.
 
۱۵۵ نفر در تیم آمریکا فعال بودند که شامل مورخ و روان‌شناس نیز بود. در یک فرآیند ده ساله، با اِعمال تدریجی تحریم‌های اقتصادی، آمریکا خود را آماده کرد تا آنچه فوری تلقی می‌کرد به حل و فصل موضوع هسته‌ای بپردازد. در آمریکا صرفاً دستگاه‌های دولتی و چند مرکز تحقیقاتی در جریان رفت و آمد‌های برجام بودند اما در ایران، موضوع به یک مسئله ملی مبدل شد و حتی به صورت دقیقه‌ای، بسیاری آن را دنبال می‌کردند. دقت کم تئوریک دستگاه دیپلماسی با رهیافتی که نسبت به ایران طی دهۀ گذشته در آمریکا انباشته شده بود و سایه انداختن روش سازمان مللی (سخنرانی و تنظیم قطعنامه) بر فرآیند برجام، باعث شد تا انتظارات غیر واقعی و تحلیل‌های احساس محور در ذهن بسیاری شکل گیرد و نمایش برجام مهم‌تر از محتوای آن شود. تاریخ روابط بین‌الملل نشان می‌دهد که در فرآیند حل و فصل موضوعات مهم، حداقل تبلیغات بکار گرفته می‌شود.
 
برای مخاطبان و جامعه مدنی ایرانی توجیه نشد که برجام، حل و فصل مسایل ایران و آمریکا نیست. و حتی مقدمه‌ای بر گشایش مشکلات ایران و غرب و ایران و منطقه نیز نیست. نظام تحریم علیه ایران بسیار وسیع تر از نظام تحریم هسته‌ای است. اگر مسایل سیاست خارجی ایران با غرب، آمریکا و منطقه را صد بدانیم، اختلاف هسته‌ای ده از صد است. همانطور که از متن برجام قابل استناد است حل و فصل موضوع هسته‌ای، فقط بعضی گشایش‌ها را تسهیل می‌کند اما طیفی از اختلافات و تحریم‌ها باقی می‌ماند.    
 
دایره اصطکاک‌های سیاست خارجی ایران در نظام بین‌الملل، شعاعی به مراتب وسیع‌تر از دایرۀ موضوع هسته‌ای است و چه بسا موضوع هسته‌ای، انعکاس اختلاف‌های جدی‌تر است. اصولاً در سیاست بین‌الملل، عنصری به‌نام "اعتماد" وجود ندارد که ما بتوانیم آن را با عهد قرارداد بدست آوریم. سیاست منافع است و بس، حتی میان انگلستان و آمریکا که شبیه‌ترین دو کشور در نظام بین‌الملل هستند. اگر بخواهیم سیستم محاسباتی طرف مقابل را بخوانیم، بنظر می‌رسد از این قرار باشد: آمریکا در همسایگی ایران و خاورمیانه، دوستان بلکه متحدینی دارد که ایران هم علیه آن‌ها سخن می‌گوید و هم اقدام می‌کند. این متحدین، سیستم عصب آمریکا در خاورمیانه هستند. طبق معاهده نامه‌هایی که آمریکا با متحدین خود دارد، باید از آن‌ها دفاع کند. اگر ایران توان هسته‌ای پیدا کند، متحدین آمریکا در خاورمیانه، نا امن می‌شوند حتی اگر این توانایی، صرفاً یک توان بازدارندگی باشد. چون آمریکا نمی‌تواند اهداف و افکار ایران را تغییر دهد (اختلافات ۸ گانه)، پس باید علی‌الحساب در فکر از میان برداشتن توان هسته‌ای ایران باشد. چون اختلافات متعدد دیگری وجود دارد، آمریکا فشار خود را بر ایران ادامه می‌دهد تا ایران به تدریج از مدار حساسیت‌های آمریکا بیرون برود. عجله‌ای هم نیست. این ذهن طرف مقابل است.
 
بنابراین، ما باید دقیق باشیم و فهم ریاضی گونه محاسبات خارجی را جایگزین پایکوبی نکنیم. درست قالب‌بندی کردن (Framing) مسائل کشور و درست درصدگذاری آن‌ها بسیار تعیین‌کننده است. وقتی موضوع هسته‌ای یک ‌نهم است، قاعدتاً نباید آن را هشت‌ نهم جلوه داد. تقابل موجود، گسترده و دامنه‌دار است. این یک غفلت تبلیغاتی دستگاه دیپلماسی بود که مسایل سیاست خارجی با غرب را، به موضوع هسته‌ای تقلیل داد. شاقول انتظارات اشتباه تنظیم شد و انتظارات غیرواقعی در ذهن خاص و عام جا افتاد. در سیاست بین‌الملل، کشورها عموماً و دائماً اهرم می‌سازند تا امتیاز بگیرند.

 روسیه را ببینید که پس از سی سال ناگهان وارد خاورمیانه شد. هدف اصلی امتیاز گرفتن از آمریکا (و تا اندازه‌ای از اروپا) است. ورود روسیه در سوریه زمینه‌هایی برای موضوع اوکراین، کریمه، کنترل تسلیحات دوجانبه با آمریکا، حضور غرب در شرق اروپا و تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه روسیه فراهم می‌آورد. اهرم ایران نسبت به آمریکا، منطقه است. قبلاً هسته‌ای هم بود. اهرم آمریکا نسبت به ایران دو مورد است: تحریم و حصار. هدف غرب بسیار وسیع‌تر از تحریم اقتصادی است: محصور کردن ایران. می‌گوید اگر به سراغ متحدین من بروی، من تحریم و حصار را فعال می‌کنم. این حصار از همه نوع است: علمی، فن‌آوری، سرمایه‌ای، بانکی، تصویری، ارتباطی و سیاسی. این حصار باعث می‌شود تا اثرگذاری ایران محدود شود. به انتقال سرمایه و فن‌آوری دسترسی محدود داشته باشد. در مدارهای کهنه بماند. آنچنان حامی فعال در نظام بین‌الملل نداشته باشد. و شاید یک مورد دیگر: تخریب ایران برای کشور‌های دیگر هزینه‌ای نداشته باشد. لذا رأی ۹۹ از ۹۹ در سنای آمریکا. در سیاست بین‌الملل، نه عدالت وجود دارد و نه انصاف و اعتماد حتی وقتی که ۱۴۷ هیأت اقتصادی بفرستند.
 
بهترین اهرم ایران در مقابل نظام بین‌الملل، غرب، شرق و همسایگان، "راضی بودن و امیدوار بودن مردم ایران از زندگی است." مهم‌ترین پایۀ امنیت ملی ایران، راضی بودن مردم است. مهم‌ترین اصل در حکمرانی، نگاه حل‌المسائلی به گره‌های داخلی است. اگر نرخ مهاجرت صفر شود، ایران در بالاترین رده‌ها، امنیت ملی تضمین شده خواهد داشت. دستگاه دیپلماسی وظیفه دارد جهان را در داخل معرفی کند و ذهن‌ها را دقیق کند. اُپراتور بودن حداقل کار است. در نظر داشته باشیم که صنعت IT در جهان حدود ۴ تریلیون دلار، ارزش بازار دارد. امروز مهم‌ترین نهاد اقتصادی کشورها، دیپلماسی اقتصادی است که فرصت‌ها را از خارج به داخل منتقل می‌کند. کشور ما در برابر یک چالش تاریخی-فکری قرار گرفته است.
 
ماهیت بنیادی این چالش، فکر و تئوری است. کدام تئوری امنیت ایران را تضمین می‌کند و او را به یک کشور قدرتمند اقتصادی برای نیم قرن آینده تبدیل می‌کند؟ اینکه ایران یک قدرت اقتصادی منطقه‌ای شود، بسیار به نفع اقتصاد، امنیت و مردم ایران است. آیندۀ برجام در گرو فرمولی است که نیرو‌های سیاسی داخلی پیرامون توانمندی اقتصاد ملی و جهت گیری‌های سیاست خارجی با محوریت یک منطق مشترک به اجماع برسند. اگر خود این ابتکار عمل را بخرج ندهیم، با شرایط جدیدی که در آمریکا، اروپا و خاورمیانه در حال شکل‌گیری است، عوامل بیرونی، تئوری حصار را تشدید خواهند کرد. 

ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۵/۰۹/۱۹ توسط احمد عاقلي

آیا می‌دانید سامسونگ در حال ساخت بزرگترین کشتی جهان است!؟

 

احتمالا شما هم مانند بسیاری دیگر از افراد تا نام سامسونگ به گوش‌تان می‌خورد اولین چیزی که به ذهنتان می‌رسد گوشی‌های گلکسی و یا تلویزیون‌های غول پیکر این شرکت است اما بد نیست بدانید سامسونگ صرفنظر از سلطنت در این بازار نام بزرگی در بازار کشتی‌سازی جهان است!

در واقع بخش سازنده گوشی‌های همراه و تلویزیون‌های سامسونگ زیر نظر شرکتی با نام سامسونگ الکترونیکس است که تنها یکی از شرکت‌های زیرمجموعه سامسونگ بحساب می‌آید که شامل زیرمجموعه‌های دیگری در صنایع دیگر است.

Samsung-Shipyard-cranes

یکی از این شرکت‌های زیرمجموعه سامسونگ در واقع شرکت صنایع سنگین سامسونگ است که با نام اختصاری SHI شناخته می‌شود و در ژوئن سال 2014 میلادی به عنوان سومین شرکت کشتی‌ساز بزرگ جهان معرفی شد.

برای درک بزرگی این شرکت بهتر است سراغ بزرگترین پروژه‌های این شرکت برویم. SHI هم‌اکنون مشغول ساخت بزرگترین کشتی شناور جهان است. یک غول 488 متری که با نام FLNG شناخته می‌شود و به سفارش شرکت پل و برای انتقال گاز مایع از سواحل استرالیا مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

Prelude-Comparison

این شناور را از نقطه نظر فنی نمی‌توان یک کشتی دانست چرا که خود به تنهایی و با قدرت خود نمی‌تواند حرکت کند و نیاز به کشیده شدن در آب توسط یدک‌کش‌ها را دارد. FLNG به عنوان بزرگترین کشتی شناور جهان 12 میلیارد دلار قیمت دارد و در سال 2017 آماده بهره‌برداری خواهد شد.

SHI تنها به این پروژه بسنده نکرده و مشغول ساخت بزرگترین کشتی حمل کانتینر برای پیمودن اقیانوس‌ها در خدمت خطوط دریایی Mitsui OSK ژاپن است. این غول بزرگ سامسونگ، 396 متر طول و 60 متر عرض دارد. اندازه این کشتی به حدی بزرگ است که قادر به عبور از کانال پاناما نیست و می‌تواند 20 هزار کانتینر را بر روی خود حمل کند. البته سامسونگ در حال ساخت سه کشتی از این با قراردادی به ارزش 609 میلیارد دلار دارد.

Shell-Prelude

سامسونگ البته در ساخت کشتی‌های کوچکتر نیز تخصص فراوانی دارد که در مجموع در کنار ساخت این غول‌ها در سال 2014 درآمدی معادل 11.8 میلیارد دلار نصیب سامسونگ کرده است. البته برای اینکه سامسونگ الیکترونیکس (تولید کننده تبلت‌ها و گوشی‌های هوشمند سامسونگ) را دست کم نگیرید بد نیست بدانید سامسونگ الکترونیکس درآمدی معادل 44.7 میلیارد دلار را تنها در سه ماهه سوم سال 2015 نصیب سامسونگ کرده است.

اینها تنها دو شرکت زیرمجموعه از شرکت‌های سامسونگ هستند و حالا شاید دفعه بعد هنگامی که یک گوشی گلکسی سامسونگ خریدید احتمال بدهید توسط یک کشتی ساخت سامسونگ جابجا شده است

ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۵/۰۹/۱۹ توسط احمد عاقلي

واحد پول ایران

واحد پول ایران

هیأت دولت تصویب کرد:

  واحد پول ایران "تومان" می شود

 

تغییر واحد پول ایران از ریال به تومان بخشی از لایحه "بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران" است. تایید نهایی و اجرای تغییر پول ایران به تومان منوط به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان است.
هیات دولت، تبدیل واحد پول ایران از ریال به تومان را تصویب کرد.
 
به گزارش عصرایران، براساس مصوبه امروز هیات دولت ایران، واحد پول ایران، «تومان» و برابر با 10 ریال ‏تعیین شد.‏
 
تغییر واحد پول ایران از ریال به تومان بخشی از لایحه "بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران" است. 
تایید نهایی و اجرای تغییر پول ایران به تومان منوط به تصویب مجلس و تایید شورای نگهبان است.
 
هم اکنون واحد پول ایران ، ریال است اما مردم در معاملات خود اعداد و ارقام مالی را به صورت تومان استفاده می کنند.
 
وجود دوگانگی رسمی - غیررسمی در واحد پول ایران باعث ایجاد مشکلاتی به ویژه در مکاتبات شده است.
 
واحد پول ایران تا سال 1308 تومان بود اما در این سال و در دوره پادشاهی رضا پهلوی، واحد پول ایران به ریال تغییر کرد.
 
 
چرا دولت تصمیم به تغییر واحد پول ملی گرفت؟

امروز خبر رسید که براساس تصویب هیات دولت واحد پول ایران تومان و برابر ۱۰ ریال تعیین شده، موضوعی که از نظر کارشناسان جمع‌آوری پول در گردش را به دنبال ندارد و بیشتر به قصد تست بازار از سوی دولت انجام شده است.

چندی پیش حسین قضاوی و غلامرضا مصباحی‌مقدم بحث کهنه حذف صفرهای زائد از پول ملی را باز کردند، موضوعی که در ابتدا با واکنش مثبت محافل کارشناسی روبه‌رو شد.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از ایسنا، کارشناسان انتقاد داشتند که حذف صفرها زائد از پول ملی گرچه ممکن است تاثیر محسوسی در اقتصاد ایران نداشته باشد، ولی با توجه به این‌که صفرهای زائد مبادلات را بسیار دشوار کرده است، این موضوع ضروری می‌نماید و دولت بهتر است در جهت آن اقدام کند، موضوعی که البته پس از مدتی با موضع‌گیری بانک مرکزی و وزیر اقتصاد به حاشیه رانده شد، چرا که طبق گفته‌های علی طیب‌نیا گرچه حذف صفرهای زائد از پول ملی ضروری به نظر می‌رسد، ولی برای انجام آن نیاز داریم در اقتصاد ایران ثبات بیشتری برقرار شود، ثباتی که هنوز و به‌طور کامل محقق نشده است.

امروز ولی بعد از مدتی خبری تازه درباره‌ی حذف صفر از پول ملی رسید. براساس تصویب هیات دولت واحد پول ایران تومان و برابر ۱۰ ریال تعیین شده، موضوعی که کارشناسان می‌گویند بیشتر از این‌که جنبه عملی داشته باشد، جنبه روانی داشته و هیات دولت به دنبال آن است که چه تاثیری بر بازارها خواهد داشت.

کارشناسان می‌گویند: دولت می‌خواهد حس کند عکس‌العمل بازار در برابر چنین تصمیم چه خواهد شد و احتمالا این صفر در دفاتر کسر شود ولی اثری در پول در گردش نداشته باشد.

ولی با حذف این صفر تغییری در مشکلات پیشین ایجاد نخواهد کرد. مثلا اگر قدرت خرید اسکناس آنقدر کم است که مقام بانک مرکزی قدرت چاپ ندارند این مشکل با این حذف حل نخواهد شد. به هرحال به نظر نمی‌رسد که حذف یک صفر عاملی شود که دولت بخواهد اسکناس سکوک را جمع‌آوری کند و به جای آن پول تازه‌ای به گردش بیندازد فقط ممکن است شرکت‌ها و موسسات از این به بعد به جای تومان از ریال استفاده کنند و این جایگزین اقدامی که در آینده خواهد کرد نخواهد بود.

برخی کارشناسان هم می‌گویند دولت قصد دارد با چنین کاری در نهایت بازار را تست کند و واکنش آن را دریابد و شاید هم تصمیم دارد پروژه حذف سه صفر را فعلا و تا مدتی از دهان مردم بیندازد و به همین دلیل تصمیم گرفته تا با حذف یک صفر مدتی حذف‌ صفرهای زائد را به تعویق بیندازد.

..................................................

 

 

 

اقدام غیر منتظره حذف یک صفر

 

امروز هيات دولت تصويب كرد كه واحد پول ملى تومان شود و واحد جزئى تر آن ريال و هر ده ريال برابر يك تومان باشد. اينكه ريال عملا توسط مردم از دايره پول ملى حذف شده بود ترديدى نيست و اينكه حذف چند صفر از پول ملى يك ضرورت بود نيز حرفى نيست . ولى چيزى كه باعث تعجب است اين است كه چرا يك صفر !

حداقل حذف يك صفر آن هم تبديل پول به واحدى كه توسط مردم استفاده مي شد هزينه هاى روانى اين كار را كاهش ميدهد. ولى بعيد ميدانم در شهر هاى كوچك و در روستاها اين تبديل فورى به راحتى انجام شود و حداقل مشكل آن اين است كه مصرف كنندگان تا حدى دچار اشتباهاتى در اين زمينه مى شوند.

 

مهمتر و علاوه بر آن براى تبديل واحد پولى ريال به تومان تنها يك صفر حذف مى شود و درشرايطى كه تورم تازه بعد از چندين سال يك رقمى شده است و هيچ تضمينى هم براى استمرار حفظ اين تورم نيست ، پس از سالهاى كمى اين تغيير صفر به وضعيت اوليه خود برمى گردد و مجددا هزينه هاى زيادى توسط جامعه به خاطر تغييرات بعدى تحميل خواهد شد.

 

بعد از تصويب تبديل پول ملى توسط مجلس و تاييد شوراى نگهبان تمامى نرم افزارهاى مالى و حسابدارى بايد تغيير كند، تمامى ماشين هايى كه روى ريال تنظيمات سخت افزارى داشته اند بايد تغيير كنند، دسته چكها و اوراق بهادار بايد عوض شوند، دفاتر مالى احتمالا لازم است تغييرات داشته باشند، مهمتر از همه تمام اسكناس و مسكوك رايج كشور بايد عوض شود و .... با يك محاسبه ساده مشخص مى شود كه هزينه تبديل واحد پولى و بخصوص حذف صفر براى كشور بسيار هزينه بر است .

 

در نتيجه وقتى چند سال ديگر به دليل تورم نهادينه شده در اقتصاد ايران يك تومان برابر يك ريال سابق شود ، باز مجبور هستيم همين هزينه ها را به جامعه تحميل كنيم .
لازم بود كه اگر دولت ميخواهد چنين كارى را بكند ، حداقل با مطالعه بيشتر و با حذف صفرهاى بيشتر اين كار صورت مي گرفت كه حداقل مجبور به پرداخت هزينه هاى مشابه در يك دوره ديگر نباشيم.

مرتضى ایمانى راد ...اقتصاددان

 

ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۵/۰۹/۱۸ توسط احمد عاقلي

 به زندگی و آینده اعتماد داشته باشید!

 

دنیای ما زیبایی‌های فراوان دارد. درختان‌، پرنده‌ها، چهره‌ها هیچ چیز به یك شكل وجود ندارد و همه چیز در حال تغییر است‌.

به نظر می‌رسد بعضی اوقات ثابت ماندن در همان جا كه قرار داریم‌، بی خطرتر و سالم‌تر از موقعیت‌های ناشناخته و جدید و یا پذیرفتن تغییرات باشد. اما در حقیقت آرامش واقعی از تلاش برای جلوگیری كردن از جریان طبیعی زندگی به دست نمی‌آید بلكه از تسلیم شدن در برابر این كه در مسیر جریان قرار بگیریم و ترسی از آینده و یا دلتنگی از گذشته نداشته باشیم‌، به وجود می‌آید.

«هلن كلر» می‌گوید: «هنگامی كه دری از خوشبختی به روی ما بسته می‌شود، دری دیگر باز می‌شود ولی ما اغلب آن چنان به در بسته چشم می‌دوزیم كه درهای باز را نمی‌بینیم‌».

باید به این نكته توجه داشته باشیم كه خالق ما، كسی كه ما را با عشق آفریده و عاشق ماست‌، به جز خوبی و نیكی چیز دیگری برای ما نمی‌خواهد و اگر او را بپرستیم و از او كمك بخواهیم‌،تمام حوادث و مسایل باعث زیباتر شدن و پاك‌تر شدن روح ما می‌شوند.

خداوندمعجزات خود را به دست افرادی دور از انتظار،درمكان هایی باور نكردنی و در زمان هایی غیرقابل تصور به انجام می‌رساند.

ازآنجا كه قوانین طبیعت بر همة موجودات حكومت دارند ما باید واقف باشیم كه زندگی ما هم یك الگوی طبیعی دارد. اگر شما مشكلی در رسیدن به نتایج مطلوب در اهداف و آرزوهایتان دارید، شاید به این سبب است كه شما سعی می‌كنید، آنها را با زور به دست آورید.درعوض‌،این شجاعت را داشته باشید كه آن را رها كرده و به جریان طبیعی زندگی‌تان اعتماد كنید.

به این خاطر كه هر آن چه حق الهی شما باشد، آن را به دست می‌آورید. هیچ چیزی قبل از زمان تعیین شده اتفاق نمی‌افتد، تصور كنید كه از پنجرة حال به بیرون نگاه می‌كنید و در مقابل شما یك منظرة آرام و زیبا قرار دارد. این صحنه همان فرداهای ماست‌.

با چشم ذهن‌تان پنجره را باز كنید و اجازه دهید، نسیم ملایم تغییرات بوزد. سعی كنید نسیم ملایم را روی گونه هایتان احساس كنید و آن را با اعتماد در آغوش بگیرید. گذشته‌ها را رها كنید و ترسی هم از آینده نداشته باشید.

اگرانتظار آینده‌ای زیبا و پربار داشته باشید، به طور مسلم آن را به دست می‌آورید. موفقیت فعلی شما نتیجة افكار گذشتة شماست‌.

ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۵/۰۹/۱۷ توسط احمد عاقلي

چرا با هم همکاری نمی کنیم؟

 

چرا با هم همکاری نمی کنیم؟

 

در چارچوبی که شایسته سالاری نباشد، دروغ گفتن بدون مجازات بماند و غرور فرد برتر از مصلحت عام باشد، افراد نرمال همکاری نمی‌کنند.

دکتر محمود سریع القلم استاد علوم سیاسی دانشگاه شهیدبهشتی در جدیدترین نوشته خود به موضوع همکاری با یکدیگر پرداخت.
 
به گزارش عصرایران؛ دکتر سریع‌القلم در یادداشتی با عنوان «چرا با هم همکاری نمی‌کنیم؟»  نوشت:

تابحال تجربه کرده‌اید که وقتی در ترافیکی سنگین آرام رانندگی می‌کنید، ناگهان اتومبیلی در شانۀ خاکی جاده سعی می‌کند از دیگران سبقت بگیرد ضمن اینکه فضا را آلوده می‌کند. در ذهن انسان نرمال این اندیشه شکل می‌گیرد که چرا من باید ساعت‌ها در ترافیک، قانون را رعایت کنم و دیگری این کار را نمی‌کنند؟ بحران‌ها در یک جامعه انباشته می‌شود زمانی که عده‌ای از حاشیۀ خاکی جاده حرکت کنند و قانون و مراتب و حقوق دیگران را رعایت نکنند.

 شاید سوال دقیق تر این باشد که: اصلاً برای چه باید همکاری کنیم؟

چند سال پیش وقتی مهمان یک دانشگاه نروژی بودم یک استاد ایرانی الاصل آن دانشگاه بازدیدی از دانشگاه را به من پیشنهاد کرد.
 
 طی سه ساعت بازدید پیاده، او همچنان با شوق و اشتیاق و علاقمندی و وابستگی و دلبستگی به دانشگاه، طرح‌های آن، کتابخانه آن، اهداف آن، ساختمان‌ها و نماهای آن و همکاران و بخش‌های اداری و مدیرتی دانشگاه سخن می‌گفت که مرا بیش از اهمیت خود دانشگاه تحت تأثیر قرار داد.
 
در انتهای بازدید که به ناهار ختم شد از او علل شوق و اشتیاق را جویا شدم. گفت:
 
محیط، خدمه، مدیریت و فضای آموزشی-پژوهشی این دانشگاه به من آرامش می‌دهد؛ همه به من احترام می‌گذارند؛ با آنکه ایرانی‌ الاصل هستم، دانشکده و دانشگاه مرا در سه کمیته عضو کرده‌اند تا مشارکت کنم؛ دانشجو و استاد عموماً می‌خواهند بیاموزند؛ اغراق نکرده باشم اینجا خانه اصلی من است. محبت می‌کنم، محبت می‌‌بینم. راست می‌گویم، راست می‌گویند. بدی فردی را نمی‌خواهم، بدی مرا نمی‌خواهند. از دیگران انتظار نامعقول ندارم، از من انتظار نامعقول ندارند. 
 
وظایفم را انجام می‌دهم، وظایفشان را انجام می‌دهند. مشورت می‌کنم، مشورت می‌کنند. خیانت نمی‌کنم، خیانت نمی‌کنند. منظم هستم، منظم هستند. بدگویی نمی‌کنم، بدگویی نمی‌کنند. حذف نمی‌کنم، حذف نمی‌کنند. همکاری می‌کنم، همکاری می‌کنند.
 
تلقی و حسی که از این گفت‌وگو پیدا کردم این بود:
 
چقدر این انسان حالت نرمال دارد. فرد نرمال، خوبی ببیند، خوبی می‌کند. اما اگر همین فرد نرمال حذف شود، بعد احتیاط می‌کند. وقتی به او خیانت شد، فاصله می‌گیرد. وقتی دروغ گفتند، بدبین می‌شود. وقتی فحاشی کردند، خود را منزوی می‌کند. وقتی از او سوء استفاده کردند، در محبت کردن تردید می‌کند. اگر شخصی در قبال محبت کردن، احترام گذاشتن، خوبی کردن، وظیفه شناس بودن، راستگو بودن، منصف بودن، واکنش‌های منفی و مخرب ببیند، چه روحیه‌ای برای همکاری خواهد داشت؟
 
وقتی از این سفر علمی به تهران برمی‌گشتم، عناوین روزنامه‌های فارسی را در هواپیما مطالعه می‌کردم. در یک عنوان گفته شده بود: ایرانی‌ها را تهدید نکنید. چند ستون آن طرف‌تر، چندین تهدید نسبت به کشورهای مختلف در اقصی نقاط جهان مطرح شده بود. هر کنشی واکنشی دارد، هر حرف ناپسندی پی‌آمدی دارد.
 
 در جهان فعلی عموماً سخن و عمل ناشایستی، بدون پاسخ نمی‌ماند. در چه شرایطی، شهروندان یک جامعه با هم همکاری می‌کنند؟ وقتی همکاری آن‌ها، جبران شود. همکاری و یا عدم همکاری هر دو نرمال هستند زیرا در مقام عکس‌العمل به رفتار دیگران انجام می‌پذیرد.
 
بخاطر فطرتی که دارد، انسان نرمال تمایل به خوبی دارد ولی وقتی در ساختاری قرار می‌گیرد که واکنش‌ها عموماً با احترام، محبت، خویشتنداری و قانون آمیخته نشده‌اند، حداقل اینست که فاصله می‌گیرد، محتاط می‌شود و در یک دایرۀ محدودی، خود را تعریف می‌کند. تابحال تجربه کرده‌اید که وقتی در ترافیکی سنگین آرام رانندگی می‌کنید، ناگهان اتوموبیلی در شانۀ خاکی جاده سعی می‌کند از دیگران سبقت بگیرد ضمن اینکه فضا را آلوده می‌کند. در ذهن انسان نرمال این اندیشه شکل می‌گیرد که چرا من باید ساعت‌ها در ترافیک، قانون را رعایت کنم و دیگری این کار را نمی‌کند؟ بحران‌ها در یک جامعه انباشته می‌شود زمانی که عده‌ای از حاشیۀ خاکی جاده حرکت کنند و قانون و مراتب و حقوق دیگران را رعایت نکنند.
 
زمانی از یک پیرمرد ایرانی که انبوهی از علم و تجربه بود پرسیدم: مهم‌ترین مشکل ما در توسعه کشور چیست؟ اول باید کدام مسئله را حل کنیم تا بقیه تسلسلی حل شوند؟ کانون کجاست؟ او در پاسخ گفت: عموماً ماها غرق در خود، خواسته‌ها، منافع و آرزوهای خود هستیم. (Self-Absorption) این خصلت خودشیفتگی اجازه نمی‌دهد، سیستم درست کنیم، ساختار درست کنیم، تقسیم کار کنیم، از هم بیاموزیم و همکاری کنیم. سخن این فرد مرا یاد سئوال اوریانا فالاچی، روزنامه نگار ایتالیایی در اوایل ۱۳۵۰ از شاه انداخت: بسیاری کشورها شاه دارند، شما چرا خود را شاه شاهان خطاب می‌کنید؟ شاه در پاسخ گفت: اینجا همه شاه هستند، من شاه همۀ آن‌ها هستم.
 
افراد نرمال وقتی همکاری می‌کنند که از جانب دیگران همکاری ببینند. این محتاج یک سیستم است. این سیستم به نوبۀ خود نیازمند قانون‌گرایی و شایسته سالاری است که هر شهروندی بنا به دانش، تجربه، و اهتمام خود در جایگاه شایسته، قرار می‌گیرد. در چارچوبی که شایسته سالاری نباشد، دروغ گفتن بدون مجازات بماند و غرور فرد برتر از مصلحت عام باشد، افراد نرمال همکاری نمی‌کنند. در این قالب، شهروندان به تدریج مدارهای اعتماد خود را محدود کرده و در جزایر خودساخته زندگی می‌کنند که جامعه شناسان به آن، ذره‌ای شدن جامعه می‌گویند. (Atomization of Society)
 
همکاری کردن نیاز به پاداش معنوی، کلامی و عملی دارد. افراد در برابر کارهای بدی که انجام می‌دهند نباید مصونیت داشته باشند. برای انجام هر کار مثبتی باید سیستم درست کرد: کار خوب را پاداش و کار بد را مجازات.
 
 علامت پارکینگی در آلمان اینگونه بود: این پارکینگ به هموطنان مسن ما اختصاص دارد. متخلف: حداقل ۱۵۰ یورو. حکمرانی خوب یعنی سیستم درست کردن: از نحوۀ پارک کردن تا امنیت آب‌های ایران در خلیج‌فارس. این روش نیاز به سخنرانی و جلسه را به یک صدم می‌رساند. بدون سیستم و قاعده‌مندی، هیچ امری اصلاح نمی‌شود. استاد ایرانی‌الاصل دانشگاه نروژی، همکاری می‌کند چون در یک سیستم قابل پیش‌بینی کار می‌کند. دروغ، ابهام، حذف و تبعیض در آن تعطیل است. طی نیم روزی که با او بودم به گونه‌ای رفتار نکرد که تصور کنم او مرکز ثقل جهان است، ادعایی نداشت، دائم سئوال می‌کرد و نظر می‌پرسید.
 
 او جزئیات بازدید نیم‌روزه را از دو ماه قبل با من هماهنگ کرده بود. طبق توافق عمل کرد. نه پیچاند، نه حذف کرد، نه حرف خود را تغییر داد، نه بدگویی کرد، نه بدقولی کرد. در صورت و سیرتش، صدق و انسانیت موج می‌زد. او می‌گفت: در این جامعه، به ندرت افراد دروغ می‌گویند چون به دوستی و مسائل زندگی، دراز مدت نگاه می‌کنند. همکاری خود را با او ادامه خواهم داد.
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۹۵/۰۹/۱۱ توسط احمد عاقلي
چگونه برنج پلاستیکی را تشخیص دهیم؟

 

چگونه برنج پلاستیکی را تشخیص دهیم؟

 

در سالهای اخیر خبرهای زیادی درباره تولید برنج های پلاستیکی شنیده ایم که نگرانی زیادی را به همراه داشته است؛ در این گزارش روش تشخیص برنج پلاستیکی از برنج طبیعی را یاد بگیرید.

به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، چین یکی از بزرگترین تولید کنندگان برنج به شمار می رود؛ به گونه ای که برخی آمارهای جهانی نشان می دهد که این کشور سالانه 200 میلون تن برنج برداشت می کند، که رقم بزرگی به شمار می رود.

خبرگزاری اسپوتنیک روسیه تأکید کرد، چین مازاد تولید خود را به سایر مناطق جهان یا کشورهایی که نیاز به مقادیر زیادی برنج دارند، صادر می کند.

چین یکی از بزرگترین کشورهای صنعتی به شمار می رود که صنایع زیاد و بزرگی دارد و هر چیزی تولید می کند. برخی از کارخانه های چینی دانه های برنج را به طور کامل درست می کنند. این دانه ها مخلوط نشاسته و پلاستیک ساخته می شود اما دانشمندان درباره خوردن این نوع برنج هشدار می دهند زیرا برای سلامتی انسان خطرناک است.

امروز قصد داریم تا به شما آموزش دهیم که چطور می توانید به شیوه های ساده در خانه و بدون نیاز به دستگاهها و تجهیزات پیشرفته، برنج پلاستیکی را از طبیعی تشخیص دهید.

روش اول: یک لیوان آب آماده کنید و مقدار اندکی برنج داخل آن بریزد، اگر دانه های برنج روی آب ایستاد، این وضعیت نشان می دهد که برنج سالم نیست و باید آن را دور بریزید.

روش دوم: مقدار اندکی برج را روی آتش بگذارید؛ اگر دید که به سرعت می سوزد و از آن بوی پلاستیک بلند می شود، این وضعیت نشان می دهد که برنج زیان آور است.

روش سوم: اگر می خواهید صد درصد مطمئن شوید که برنج شما طبیعی بوده و مصنوعی نیست باید مقدار اندکی از برنج پخته شده را در یک ظرف دربسته قرار داده و به مدت چند روز در یک محل گرم بگذارید. حال اگر برنج شما فاسد شد، این وضعیت نشان می دهد که این برنج تماما سالم و طبیعی است و هیچ گونه مواد صنعتی در آن بکار نرفته است اما اگر فاسد نشد؛ این نشان می دهد که درصد زیادی از آن را مواد صنعتی تشکیل می دهد

ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۹۵/۰۹/۱۰ توسط احمد عاقلي

http://axgig.com/images/53509896943310653269.jpg

ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۵/۰۹/۰۵ توسط احمد عاقلي

http://www.uplooder.net/img/image/83/6ed1a937621ce30eb969e36bf7a11b79/www.arameshisabz.blogfa.com__4_.jpg

Interview with god 

 گفتگو با خدا

 

I dreamed I had an Interview with god  

خواب ديدم در خواب با خدا گفتگويي داشتم .

So you would like to Interview me? "God asked."

خدا گفت : پس ميخواهي با من گفتگو کني ؟

If you have the time "I said"

گفتم : اگر وقت داشته باشيد .

God smiled

خدا لبخند زد

My time is eternity

وقت من ابدي است .

What questions do you have in mind for me?

چه سوالاتي در ذهن داري که ميخواهي بپرسي ؟

?What surprises you most about humankind

چه چيز بيش از همه شما را در مورد انسان متعجب مي کند ؟

Go answered ….

خدا پاسخ داد ...

That they get bored with childhood.

اين که آنها از بودن در دوران کودکي ملول مي شوند .

They rush to grow up and then long to be children again.

عجله دارند که زودتر بزرگ  شوند و بعد حسرت دوران کودکي را مي خورند .

That they lose their health to make money

اين که سلامتي شان را صرف به دست آوردن پول مي کنند.

And then lose their money to restore their health.

و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتي ميکنند .

By thinking anxiously about the future.  That

اين که با نگراني نسبت به آينده فکر ميکنند .

They forget the present.

زمان حال فراموش شان مي شود .

Such that they live in neither the present nor the future.

آنچنان که ديگر نه در آينده زندگي ميکنند و نه در حال .

That they live as if they will never die.

اين که چنان زندگي ميکنند که گويي هرگز نخواهند مرد .

And die as if they had never lived.

و آنچنان ميميرند که گويي هرگز زنده نبوده اند .

God's hand took mine and we were silent for a while.

خداوند دست هاي مرا در دست گرفت و مدتي هر دو ساکت مانديم .

And then I asked

بعد پرسيدم ...

As the creator of people what are some of life's lessons you want them to learn?

به عنوان خالق انسان ها ، ميخواهيد آنها چه درس هايي اززندگي را ياد بگيرند ؟

 God replied with a smile.

خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .

 To learn they cannot make anyone love them.

ياد بگيرند که نمي توان ديگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .

 What they can do is let themselves be loved.

اما مي توان محبوب ديگران شد .

To learn that it is not good to compare themselves to others.

ياد بگيرند که خوب نيست خود را با ديگران مقايسه کنند .

To learn that a rich person is not one who has the most.

ياد بگيرند که ثروتمند کسي نيست که دارايي بيشتري دارد .

But is one who needs the least.

بلکه کسي است که نياز کم تري دارد

To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love.

ياد بگيرن که ظرف چند ثانيه مي توانيم زخمي عميق در دل کساني که دوست شان داريم ايجاد کنيم .

And it takes many years to heal them.

و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التيام يابد .

To learn to forgive by practicing forgiveness.

با بخشيدن ، بخشش ياد بگيرن .

To learn that there are persons who love them dearly.

ياد بگيرند کساني هستند که آنها را عميقا دوست دارند .

But simply do not know how to express or show their feelings.

اما بلد نيستند احساس شان را ابراز کنند يا نشان دهند .

To learn that two people can look at the same thing and see it differently.

ياد بگيرن که ميشود دو نفر به يک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببينند .

To learn that it is not always enough that they are forgiven by others.

 ياد بگيرن که هميشه کافي نيست ديگران آنها را ببخشند .

They must forgive themselves.

بلکه خودشان هم بايد خود را ببخشند .

And to learn that I am here.

و ياد بگيرن که من اينجا  هستم .

Always

هميشه

ارسال در تاريخ جمعه ۱۳۹۵/۰۹/۰۵ توسط احمد عاقلي
.: Weblog Themes By Blog Skin :.

پیج رنک

آرایش

طراحی سایت