فراسوی اقتصاد
ایمیل مدیر وبلاگ جهت ارتباط  agheli88@yahoo.com

 

مصاحبه با ايرانيان موفق

مصاحبه با ايرانيان موفق bijan پول افرين ترين فروشنده ايراني که ثروتمندترين ساکنين زمين مشتريان اويند

آيا تا به حال به اين موضوع انديشيده ايد که انسان هاي فوق العاده پولدار روي زمين ، براي خريد لباس ، عطر ولوازم آرايشي به کدام مغازه مي روند؟ منظورمان افرادي مانند " ملکه انگليس " يا" سلطان برونئي "‌يا " پرنس چارلز" و " بيل گيتس " و امثالهم است ! به هر حال شايد تعداد پولدارهاي روي زمين بسيار کمتر از انسان هاي عادي و متوسط باشد اما درمقابل ، قدرت خريد و توان پول خرج کردن اين افراد را هم نمي توان ناديده گرفت واگر کسي بتواند نظر اين مشتريان رابه سوي خود جلب کند و سفارشات آنها را بگيرد، مسلما ثروت کلاني را به دست خواهد آورد.ثروتي که مي تواند فرد را از همه ثروتمندتر سازد.

بيژن پاکزاد ، يکي از اين عرضه کنندگان گران ترين اقلام و سفارشات ، براي پولدارترين ساکنين روي زمين است . او در يک خانواده فوق العاده پولدار درتهران متولد شد. جهت تحصيل به مدرسه پولدارهاي سوئيس، يعني "Le Rosey " رفت و در آنجا با شاهزاده هاي بزرگ مانند " پرنس ريتر" همکلاسي شد . درحقيقت تعداد زيادي از مشتريانش را بيژن در همان مدرسه سوئيسي شناسايي و شکار کرد. او همانجا دريافت که سليقه ي آدم هاي پولدارچگونه است و به چه شکلي مي توان نظر آنها را براي خريد و سفارش اجناس به سوي خود جلب کرد.

" بيژن پاکزاد"‌ اکنون درآمد سالانه اش از فروش عطرها و ادکلن هاي "DNA " بيش تز ٣٠٠ ميليون دلار درسال است و صاحب يکي از با شکوه ترين وگران قيمت ترين فروشگاههاي نيويورک است که درب اين فروشگاه ، فقط به روي مشتريان خاص وبه سفارش آنها باز مي شود. بيژن داراي يک هواپيماي جت مخصوصي است . آن دسته از مشترياني که نم توانند به فروشگاه او بيايند، او شخصا به نزد ايشان مي رود و براي آنها مدل لباس ، تي شرت ، عطر و .... طراحي مي کند . او يک پول آفرين واقعي است و خيلي از پولدارها و توانگرهاي دنيا به داشتن نام او روي عطر خود يا لباس هاي خويش افتخار مي کنند. اجازه دهيد تا با بيژن مصاحبه اي داشته باشيم :

راز نيرومندي و جوان ماندن من درايناست که هر روز چيز تازه اي ياد مي گيرم.

موفقيت : بيژن چه اتفاقي افتاد که تو يکباره تبديل به يک اسطوره درجهان مد و هنر شدي ؟

بيژن : راستش را بخواهيد از همان کودکي احساس مي کردم فرد مشهوري مي شوم . پدرم مي خواست من دکتر يا وکيل شوم . رشته تحصيلي ام مهندسي بود که هيچ علاقه اي بدان نداشتم ، همه شوق من به جانب طراحي بود و با علاقه وصف ناپذيري بدان مي پرداختم . از سوئيس به آمريکا رفتم و در آنجا در رشته بازاريابي به تحصيل پرداختم و همانجا اين فکر در من قوت گرفت که مد اروپا را به آمريکا بکشانم.

موفقيت : چگونه موفق شدي اعتماد اين همه آدم هاي متفاوت را بسوي خود جلب کني ؟

بيژن : با اهميت دادن به تک تک مشتريانم . هدف من هميشه شناختن مشتري و توقعات اوبوده است . حتي امروز نيز با اينکه تعداد مشتريان بسيار زياد شده است من تک تک آنها را مي شناسم. به عنوان مثال لباس يک ستاره سينما بايد با يک قاضي دادگاه متفاوت باشد، وقتي لباس را براي فردي طراحي مي کنم بايد بدانم که او درآن لباس چه خواهد کرد. در مورد من جوکي ساخته اند با اين مضمون" افراد مانند وودي آلن داخل فروشگاه مي شوند ومانند کري گرانت خارج مي شوند"

موفقيت : درچه سالي اولين نمايشگاه مد را برگزار کردي ؟

بيژن :‌ در سال ١٩٧٦ با کمک مالي يکي از هموطنانم نمايشگاهي مجلل ترتيب دادم. نمايشگاه داراي ميزهايي از سنگ مرمر کمياب و لوسترهايي گران قيمت بود و افرادي مانند خوان کارلوس پادشاه اسپانيا شاه اردن و سلطان بروئني را به خود جلب نمود.

موفقيت : اولين برخورد کارگزاران تو پس از ورود مشتري چگونه است ؟

بيژن : من از آنها خواسته ام قبل از هر پرسشي ابتدا از او پذيرايي بعمل آورند وسپس با او گفت وگو داشته باشند.از علايق وسوابق و اهدافش اطلاع حاصل نمايندو ازاين طريق بتوانند نوع لباس مورد علاقه اش را طراحي کنند، مثلا هنگامي که روناد ريگان رييس جمهور سابق آمريکا ازمن لباس گرم خواست ، پارچه جين را با آستري ازپوست مينک برايش طراحي کردم البته گاهي هم اگر افراد قادر به حضور درفروشگاه نباشند من به همراه خياطان خود به نزد آنان مي روم.

موفقيت : پارچه هايت را از کجا تامين مي کني ؟

بيژن : از توليد کننده هاي معتبر که قبلا آزمايش شده اند . من ابتدا قبل از سفارش لباسي از پارچه مورد نظر را مي پوشم تا کيفيت آن را بررسي کنم و اگر مقبول افتاد تا سه برابر هزينه اصلي را به توليد کننده پرداخت مي کنم تا حقوق انحصاري آن کالا را تضمين نمايد. اين يکي از مشخصه هاي کار من است و دليل آنهم اهميتي است که به کيفيت کالاي خود مي نهم . شايد در نظر برخي اين کارها زياده روي جلوه کند.

موفقيت : در مورد عطريات چه توفيقي به دست آورده ايد؟

بيژن : سال هاي زيادي طول کشيد تا من عطري را درست کنم که متفاوت باشد، حتي طرح شيشه آن ٨٠٠ بار پيش نويسي شد تا اينکه مورد قبول من واقع شد من عطر زنانه نمي خواستم. مخصوصا که لباس هاي من همگي مردانه هستند، از همين روبا زنان بسياري مصاحبه کردم تا بدانم چه بويي رابراي مرد مي پسندند و نهايتا موفق شدم در سال ١٩٨٨ عطر مردانه بيژن را توليد کنم که جايزه اسکار نيويورک را براي بهترين عطر دريافت کنم. البته بعدها عطر زنانه هم توليد کردم وبه پاس قدرداني از زناني که همواره حامي من بوده اند به ايشان تقديم نمودم

موفقيت :‌ در يک جمله بگو براي پول کارمي کني يا عشق ؟

البته عشق به کار; من ازاينکه توليداتي منحصر به فرد دارم لذت مي برم من به کار کردن هفت روز هفته نياز ندارم ، اما اين کار را انجام مي دهم چون به کارم عشق مي ورزم .

موفقيت : بيژن ! تو براي آدم هاي معمولي ، محصول توليد نمي کني ؟ خريداران تو قشر خاصي از جامعه هستند که شايد تعداد آنها در کل دنيا به بيست و پنج هزار نفر هم نرسد.چرا اين طبقه خاص از جامعه را به عنوان مشتريان اصلي خود انتخاب کرده اي ؟

اين مساله چندان هم درست نيست . هر چند عطرهاي بيژن با لباس هاي بيژن گران قيمت اند، اما خيلي از انسان هاي معمولي هم مي توانند آن را در مغازه هاي معتبر کشورشان خريداري کنند. من براي پولدارترين هاي روي زمين حساب جداگانه اي باز کرده ام ، اما اين دليل نمي شود کساني را که خيلي پولدار نيستند در نظر نگيرم . بسياري از بازديد کنندگان فروشگاههاي زنجيره اي بيژن ، درنيويورک ودردنياازطبقه عادي و نسبتا مرفه جامعه هستند.

موفقيت : موفقيت فوق العاده کنوني خود را نتيجه چه مي داني ؟

بيژن :‌ نتيجه مطالعه ، تامل و شکار فرصت هاي طلايي ، تخصص و علاقه ي من در علم شيمي است و در سال ١٩٨١ موفق شدم ، جايزه " lg Nobel‌" را به خاطر عرضه عطرها و ادکلن هاي "DNA " به نام خودم بگيرم . من با عرضه اين عطرها و ادکلن هاي جادويي ، ابتدا براي مردان و بعد براي زنان توانستم معناي عطر واقعي را به مردم بشناسانم و از اين راه به ثروتي رويايي دست يابم . درحال حاضر درآمد سالانه من از بابت فروش عطرهاي بيژن در سطح جهان ، قريب ٣٠٠ ميليون دلار است ، حال آنکه در آمد حاصل از طراحي لباس، يک دهم آن يعني سي ميليون دلار درسال است . من به اين اصل معتقدم که اگر قرار باشد " کائنات " ، ايده اي را به ذهن و دل يک انسان الهام کند، به سراغ انساني مي رود که آمادگي علمي و ذهني پذيرش آن الهام را داشته باشد. من از همان دوران تحصيلي به دنبال عرضه محصولي به رقيب و گران قيمت مي گشتم و عطرها و ادکلن هاي " DNA " همان چيزي است که سال هاي جواني ام را در جست وجوي آن سپري ساختم . در حال حاضر موسسه بزرگ توليد عطرهاي بيژن را به نام سه فرزندم نموده ام تا آنها از همين الان که زنده ام ، مديريت و راهبري بزرگترين و ثروتمندترين شرکت عطر سازي دنيا را بياموزند.

موفقيت : مي گويند فروشگاهي قصر مانند داري که آن را براي پولدارترين ساکنين روي زمين آماده نموده اي تا براي ساعتي در سکوت و آرامش هز چه را مي خواهند از آن جا بخرند. چه شد که به فکر ساختن اين فروشگاه قصر مانند افتادي ؟

بيژن : شم اقتصادي ! من يک تاجر زاده ام و درخانواده اي بزرگ شدم که فرهنگ پول سازي و پول آفريني درآن غالب بود. براين باورم که در رگ هاي من به جاي خون ، رودخانه اي از طلا جاري است و تک تک سلول هاي وجود من ازالماس ساخته شده اند. من خودم را بسيار گرانبها مي دانم و براين اعتقادم که اگر يکي از پولدارهاي دنيا به نيويورک بيايد و بخواهد از فروشگاهي خريد کند، حتما بايد اين خريد از فروشگاه من صورت گيرد. يک سفارش چهارصد هزار دلاري ، حداقل خريدي است که من از مشتريانم انتظار دارم و مشتريان من نيز خوب مي دانند چه موقع از من ، باز کردن درب فروشگاه را تقاضا کنند.فروشگاه بيژن هر چند به صورت شبانه روزي فعال است اما درب آن فقط به روي مشتريان خاصي باز مي شود . ديوارهاي سفيد اين فروشگاه هر هفته رنگ مي شوند.

موفقيت : آيا ثروت پدري درموفقيت شما تاثيري داشته است ؟

بيژن : الان که به گذشته نگاه مي کنم مي بينم بيشتر از ثروت پدر ، خلاقيت ، نوآوري وخود اتکايي خودم را دراين جايگاه قرارداده است .

به هر حال ثروت پاکزادي ها را خيليهاي ديگر هم داشتند اما پسر هيچکدام از آنها بيژن نشد. اکنون من درموسساتم کارمندان ثروتمندرا استخدام نمي کنم، بلکه شباه روز در جست وجوي افراد خلاق و توانمند هستم . تجربه به من ثابت نموده است که اين افراد در کمترين زمان قابل تصور، ثروت ومکنت را به دست خواهند آورد و مي تواند شرايط رفتاري و ذهني لازم ، براي برخورد با پولدارترين هاي روي زمين را پيدا کنند.

موفقيت :‌ جديدترين ايده وخلاقانه ترين محصولي که عرضه کرده اي چيست ؟

بيژن : يک ضرب المثل فارسي به خاطر دارم که مي گويد: زندگي پيچ وخم زيادي دارد . من هم يک عطر پرپيچ وخم با بهترين و الهام بخش ترين رايحه هاي عالم ساخته ام به نام "Bijan with a Twist " مي توان آن را " بيژن پرپيچ وخم " ترجمه کرد . طراحي شکل ظاهري شيشه عطر و از همه مهم تر بوي دل انگيز ، هيجان آور و آرام بخش اين عطر که مي توانم به جرات بگويم معجوني از رايحهاي متضاد اما خواستني است ، باعث شده تا من ، " بيژن پر پيچ و خم " را از همه ي محصولاتم بيشتر دوست بدارم .

موفقيت : براي ايرانياني که علاقه مندند، مانند تو در درياي ثروت شنا کنند، چه پيامي داري ؟

بيژن : اول بايد لياقت وشايستگي حفظ ، نگهداري و احترام گذاشتن به ثروت را در خود ايجاد نماييد. پول و به تبع آن خريداران پولدار، وطن ومليت خاصي ندارند. ثروت باعث مي شود که آنها به راحتي به امن ترين ، مطمئن ترين و آرام ترين نقطه کره زمين کوچ کنند ، بنابراين اگر به پول بي احترامي کنيد، براي آن خط و نشان بکشيد ، شرط وشروط برايش تعيين کنيد، به پول توهين کنيد و آن را در جاي نامناسب و براي خريد آشغال خرج کنيد، خب طبيعي است که با اينکار بي لياقتي خود را درحفظ پول ثابت نموده ايد و پول وثروت سراغ شما نمي آيد! نبايد هم بيايد. اصلا چرا بايد ثروت سراغ کسي برود که قصد نابودي اش را دارد! کدام پديده عالم را سراغ داريد چنين باشد که پول دومي اش باشد؟

آدم هاي پولدار دوست ندارند ، همه ثروتشان را صرف کمک به ديگران کنند. خيلي از آنها مايلند با ثروتي که به دست آورده اند، اززندگي لذت ببرند. آنها مي خواهند با ثروت خود بهترين ها را بخرند. بهترين احترام را دريافت کنند . با مودب ترين ، يا تميزترين و با تيز هوش ترين انسان ها دم خورباشند، خوب طبيعي است اينجا همان جايي است که " بيژن "‌و همه آدم هايي که علاقه مندند مانند او در درياي ثزوت شنا کنند، وارد عمل شوند.

به خاطر دارم روزي يکي از ميليونرهاي آفريقايي براي خريد به قصر فروشگاهيي من در نيويورک آمد. او درفضاي آرام و دلنشيني که من ، حساب شده در تمام فروشگاه ايجاد کرده ام ، قدم زد و با شوق وصف ناپذيري اجناس داخل فروشگاه رابازديد نمود. ناگهان حالش به هم خورد وروي پله ها و فرش هاي نفيس استفراغ کرد . خدمتکاران وکارکنان فروشگاه بلافاصله چهره در هم کشيدند و خواستند واکنش نشان دهند که با نگاهي سريع به همه آنها گفتم که حق ندارند چنين کنند. وقتي بازديد تمام شد و آن ميليونر با يک خريد ٢٠٠ هزار دلاري ازفروشگاه خارج شد ، از خدمتکاران خواستم راه پله و فرش ها را تميز کنند. به

آنها گفتم که مشتري ، وقتي وارد مغازه مي شود، درحقيفت صاحب آن است ، چرا که بالقوه مي تواند هر کالايي رابخرد. اين حق مشتري است و بايد به اين حق او احترام گذاشت .

موفقيت : آيا اززندگي لذت مي بريد؟

بيژن : چرانه ؟ اگرلذت نبرم چه کنم ١؟ زندگي من مال خودم است و دوست دارم آن را هر طوري که ميخواهم احساس کنم چرا نبايد چنين کنم ؟١

موفقيت : ممکن است يک نمونه از شيوه تبليغات خود را بيان کني ؟

بيژن : يکي ازآخرين تبليغات من اينطور آغاز مي شود يکي بود يکي نبود ، در سرزميني دور مرد جواني زندگي مي کرد که به کيفيت عشق مي ورزيد.

موفقيت : آخرين پيام شما براي خوانندگان موفقيت در ايران چيست ؟

بيژن : درست است که کارخانجات و مغاره هاي من د راروپا ، امريکا ونيويورک است اما مي توانيد براي ديدن محصولات بيژن ، بدون هيچ محدوديتي ، مستقيما از داخل منزل ،وارد فروشگاه اينترنتي بيژن ( http:/ www.bijan.com ) شويد و آخرين محصولات بيژن را آنجا ببينيد. دوست دارم با شما صحبت کنم ونظرتان را درمورد محصولات خودم بيشتر بدانم . نوروز خوب و شادي داشته باشيد.

به نقل از مجله موفقيت

ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۹ توسط احمد عاقلي

 

۱۲ روش براي خوشحال تر زيستن

 
 

خـوشحالي يك وضعيت خاص ذهـنـي اسـت. هـر فـردي درزنـدگي خـود روزهـايي را تجربه نموده كه برايش خوشايندنبوده است. اما ناخرسندي مزمن ميتواند سلامتي، شغل و روابط شما را تحت تاثير قرار دهد.بجزهـرگونه مشكـلات پزشكي يا افسردگي هاي بلندمـدت كه نيازمند تجويزهاي طبي و مساعدت حرفه اي مي باشند، مي توانـيـد مـيزان خوشحالي خود را كنترل نماييد.

بـه خـوشـحال بـودن فـكر كـنـيــد تا احساس و ظاهر بهتري بدست آوريد. دراين قسمت نكته هاي وجود دارند كه شما را در اين كار ياري مي نمايند:

1- خوش بين باشيد

بـه زنـدگي با ديـدي مثـبـت نگـاه كـنـيد تـا خـود را بـه دليل احساس انرژي و خوشحالي بسيار زيادي كـه نصيبتان خواهـد شد، متعجب سازيد. بـه ياد داشته باشيد كه افراد شاد و مثبت بيشتر مي توانند ديگران را مجذوب خود كنند.

2- ديد وسيعي داشته باشيد

اجازه ندهيد مسائل كوچك شما را آشفته نمايـد. بـراي رسيـدن بـه هـدف خـود پـايدار و مـقاوم باشيد، خـواه آن هـدف رياست، پرداخت رهن و يا يك ازدواج طولاني مدت باشد. در ايـن راه بـا موانـعي مواجه خواهيد شد؛ به سرانجام و پـاداش تلاشـتان فكر كـرده و از ناخرسندي بخاطر مسائل كم اهميت دوري نماييد.

3- سپاسگزار باشيد

از ديگران قدرداني كنيد. از همكار خود بخاطر كمكش بشما تشكر كرده و بدليل موفقيت در انـجـام كـارش بـه او تـبريك بـگوييد. بـه خدمتكاري كه صبحانه شما را برايتان مي آورد كـلمـه اي محـبت آميـز بيان كنيد. به شخص درمانده اي كـه در خـيـابان از مـقـابـلـش رد ميشويد، چند سكه كمك نموده و از اينكه زندگي مسرت بخشي داريد شكرگزار باشيد.

4- از زندگي لذت ببريد

به كارهايي مبادرت نماييد كه از انجام دادن آنها لذت ميبريد: اتومبيلتان را بـشوييـد، بـه برخي تعميرات جزئي در منزل بپردازيد، تلويزيون تماشا كنـيـد، خريد برويد. براي خود يك اولويت قائل شده و آنچه را كه دوست داريد انجام دهيد.

5- از جسم خود مراقبت نماييد

خوب بخوريد و ورزش كنيد. به باشگاه رفته و كمي بدويد يـا در يـك بازي ورزشي شركت كنيد. هـمراهي نمودن يـك تـيم به عنـوان يـك عضـو و بيرون رفتن با هم تيمي ها بعد از بازي، براي جسم و فكر شما مفيد خواهد بود.

6- برنامه هاي خود را تغيير دهيد

برنامه هاي روزانه خود را عوض نموده تا انرژي جـديدي پيدا كنيد. مرز مشخصي بين كار و تـفريح ايـجاد نـماييد. بـراي فـعاليتهاي ســرگرم كننده و يا تفكر در محيطي آرام از خانه خارج شويد

7- با مردم در تماس باشيد

آيا بخاطر مي آوريد زمانـي كـه يك دوست قديمي بطور غير منتظره با شما تماس گرفت چه احساسي داشتيد؟ براي يكي از آشنايان ايميلي ارسال نمـوده يا با افراد فاميل و يا دوستان قديمي خود تماس گرفته و از حال آنها باخبر شويد.

8- خلاق باشيد

روزنه اي براي انرژي خلاق خود بيابيد. اين ممكن است شـامـل كـاردسـتـي، باز سازي، نقاشي، ترسيم كاريكاتور، نويسندگي و يا حتي باغداري باشد. مهم نيست كه چــقدر مشغله داشته باشيد و يا تا چه اندازه در آخر هفته احساس بي حالي مي كـنـيـد، اگـر زمـاني را براي انـجـام فـعـاليت هاي خلاق اختصاص دهيد، احساسي شادتر و سالم تر خواهيد نمود.

۹- با كسي صحبت نماييد

يكي از دوستان خود را براي هم صحبتي و بيان احساسات و عقايد خود انتـخـاب كـنيد. او در مـورد شما قضاوت ننموده و مشكلات شما را حل نخـواهد كرد. وي بـه حـرفهايـتـان گوش مي دهد چرا كه مي داند شما نيز همين كار را برايش انجام خواهيد داد.

۱۰- تخيل كنيد

آرزوها و بلند پـروازي هاي خود را يادداشت نموده و به تدريج آنها را واقعيت بخشيد آنگاه هميشه چـيزهايي بـراي انــتظار كشيدن، و جايي براي متمركز كردن انرژي خود خواهيد داشت.

۱۱- بخشنده باشيد

شايد زمان آن فرا رسيده باشد كه كسـي ( يـا خودتان ) را بخاطر چيزي كه اتفاق افتاده و يا گفتـه شـده مـورد بـخشايـش قـرار دهــيد. اتفاقات و اشتباهات گذشته را پـذيرفته و فراموش كنيد. بدانيد كه نميـتوانيد زمان را بـه عـقب برگردانيد. شادماني خود را با از ياد بردن نوميدي ها و شكستهاي گذشته دوباره بدست آوريد.

 ۱۲نگران نباشيد، خوشحال باشيد

در دنـياي واقعي نمي توانيم از ديگران انتظار داشته باشيم تا براي ما شادمانـي ايـجـاد كنند. خوشحالي حالتي از ذهن است كه كاملا ميتواند تحت كنترل شما باشد.

محيط پيرامون خود را به گونه اي مهيا سازيد كه فرصتـهايـي بـراي شناختن و لذت بردن از جنبه هاي مثبت و خوشايند زندگي را فراهم آورد. براي شاد بودن تلاش كنيد.

ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۹ توسط احمد عاقلي



اشاره:
نهادهاي تخصصي زيرمجموعه سازمان ملل متحد با هدف كمك به بهود استانداردهاي زندگي در سراسر جهان در بخش‌هاي ويژه‌اي فعاليت دارند. اين گونه نهادهاي تخصصي از طريق تأمين منابع مالي و تجهيزات، مطالعات علمي – كاربردي و... كمك‌هاي تخصصي در زمينه‌هاي ويژه فعايلت خود را به كشورهاي عضو سازمان ملل ارايه مي‌كنند.
از سوي ديگر، آنها از طريق انجام مطالعات كارشناسي، تهديدهايي كه در زمينه‌هاي خاص براي بشريت و زندگي انسان‌ها در پيش رو است را ارزيابي و راه‌حل‌هايي را براي پيشگيري و يا مبارزه با اين گونه تهديدها ارايه مي‌كنند و از طريق جلب و جذب حمايت مادي و معنوي در سطح بين‌المللي برنامه‌هاي كاري براي رويارويي با مشكلات و تنگناهاي موجود و احتمالي طراحي و با كمك دولت‌ها اجرا مي‌كنند.
يكي از نهادهاي تخصصي سازمان ملل متحد، سازمان خواربار و كشاورزي (فائو) است كه در زمينه امنيت غذايي جهان مطالعه و با پيش‌بيني مشكلات احتمالي در آينده و ارزيابي دقيق از تنگناهاي موجود در سراسر جهان براي دستيابي به امنيت غذايي و تغذيه سالم، طرح‌هايي به دولت‌هاي عضو عرضه مي‌كند.
فائو اولين آژانس تخصصي سازمان ملل متحد است كه بعد از جنگ جهاني دوم در اكتبر 1945 در ايالت «كبك» كانادا تأسيس شد.
هدف اين سازمان از بين بردن سوءتغذيه و گرسنگي است و به عنوان يك سازمان هماهنگ‌كننده برنامه‌هاي توسعه در بعد كلي كشاورزي و مواد غذايي و همچنين جنگل‌داري و شيلات فعاليت مي‌كند، فائو به كشورهاي در حال توسعه براي گسترش تسهيلات آموزش و پرورش و ايجاد مؤسسه‌هاي مناسب كمك مي‌كند.
سازمان فائو 176 عضو (شامل اتحاديه اروپا به عنوان يك سازمان عضو) دارد.
كنفرانس
مجمع عمومي كه هر دو سال يك بار نشست دارد و سياست سازمان را تنظيم و برنامه و بودجه دوساله آن را تعيين و اعضاي جديد را انتخاب مي‌كند.
هيأت حاكمه مديركل دبيرخانه و رييس مستقل شورا را برمي‌گزيند. فائو هر يك سال در ميان همايش‌هايي در هر يك از پنج مناطق خود برگزار مي‌كند.
شورا
شوراي فائو متشكل از نمايندگان 49 كشور عضو است كه از سوي كنفرانس براي دوره‌هاي سه‌ساله متناوب انتخاب مي‌شوند. شورا هيأت حاكمه داخلي فائو بين جلسات كنفرانس است. مهمترين كميته‌هاي دايمي شورا، كميته‌هاي مالي و برنامه، مشكلات كالا، شيلات، كشاورزي و كميته جنگل‌داري است.
دبيرخانه
مجموع كاركنان مقر اصلي در رم (پايتخت ايتاليا) در آوريل 1998، دو هزار و 322 نفر بود كه شامل 63 نفر كارشناسان همراه مي‌شد. در حالي كه كاركنان دفاتر ميدان، منطقه‌اي و كشوري يك هزار و 886 نفر (شامل 117 كارشناس همراه) بودند.
كار توسط دپارتمان‌هايي شامل اداري و مالي، امور عمومي و اطلاعات، سياست اقتصادي و اجتماعي، كشاورزي، جنگل‌داري، شيلات، توسعه پايدار و همكاري فني نظارت مي‌شود. مديركل «ياكوس ديوف» از سنگال است.
دفاتر منطقه‌اي فائو در آفريقا، آسيا و اقيانوسيه، اروپا، آمريكاي لاتين و كارائيب و نيز خاور نزديك مي‌باشد.
بخش‌هاي مشترك و دفاتر رابط در اتيوپي، سوئيس، اردن، اتريش، بلژيك (اتحادية اروپا)، ژاپن، واشنگتن دي.سي (آمريكاي شمالي) و سازمان ملل متحد دارد.
فعاليت‌ها
هدف فائو ارتقاي سطوح تغذيه و استانداردهاي زندگي با بهبود توليد و توزيع غذا و ديگر كالاهاي به‌دست آمده از مزارع، شيلات و جنگل‌ها است. فائو اطلاعات فني، توصيه و كمك را با انتشار اطلاعات تأمين مي‌كند. به عنوان يك سازمان بي‌طرف براي مذاكره دربارة موضوع‌هاي غذا و كشاورزي عمل مي‌كند و به دولت‌ها در خصوص سياست و برنامه‌ريزي و توسعه ظرفيت توليد مواد غذايي توصيه مي‌كند.
كنفرانس فائو در نوامبر 1997 زمينه‌هاي فعاليت ذيل را به عنوان اولويت‌هاي فائو براي سال‌هاي 99-1998 تعيين كرد: برنامه ويژه امنيت غذايي، آفات و بيماري‌هاي فرامرزي گياه و حيوان، حفاظت از جنگل، ارتقاي مجموعه قوانين برنامه تغذيه، استانداردهاي تغذيه، تقويت برنامه همكاري فني (كه 15 درصد هزينه برنامه ميداني فائو را تأمين مي‌كند) و اجراي يك برنامه عليه تريپانوزومياز آفريقايي، به دنبال يك شيوع جدي.
كنفرانس توصيه‌هايي در خصوص نظارت و معرفي معيارهاي گواهي صادرات براي استاندارد كردن مقررات و قرنطينه گياه، اتخاذ و كنوانسيون بين‌المللي حفاظت گياه را تقويت كرد.
كنفرانس همچنين اولين برنامه تلويزيوني جمع‌آوري منابع مالي فائو به عنوان «غذاي تلويزيوني» (Telefood) كه تا حدود 500 ميليون بيننده در 70 كشور را پوشش مي‌داد در اكتبر 1997 آغاز كرد.
قرار بود اين اقدام هر سال براي افزايش آگاهي عمومي در خصوص مشكلات گرسنگي و سوءتغذيه اتفاق بيفتد. در طول سال 1998، كمك‌هاي عمومي به تله‌فود، 225 طرح اساسي در 81 كشور با هزينه 8/1 ميليون دلار را تأمين مالي كرد.
طرح‌ها، ابزار، بذر و ديگر مواد مورد نياز براي مزارع كوچك را تأمين كرد و به طور خاص در جهت كمك به زنان هدفمند بود.
فائو در نوامبر 1996 ميزبان اجلاس جهاني غذا بود كه در شهر رم برگزار شد و در آن رؤساي كشورها و نمايندگان ارشد دولتي 186 كشور جهان حضور داشتند.
شركت‌كنندگان بيانية رم در خصوص امنيت غذايي جهان و برنامه عمل اجلاس جهاني غذا را با هدف كاهش تعداد افراد مبتلا به سوءتغذيه كه در آن زمان 828 ميليون نفر در سراسر دنيا تا سال 2015 ميلادي تخمين زده شدند، تصويب كردند.
مجموع هزينه برنامه ميداني فائو براي سال 1997، 260 ميليون دلار آمريكا بود كه در مقايسه با سال 1996 (255 ميليون دلار بود) افزايش يافت. حدود 33 درصد طرح‌هاي ميداني در آفريقا، 22 درصد در آسيا و اقيانوسيه، 12 درصد در خاور نزديك، 10 درصد در آمريكاي لاتين و كارائيب، 4 درصد در اروپا و 19 درصد بين‌منطقه‌اي يا جهاني بودند.
كشاورزي
مهمترين بخش فعاليت فائو در توليد محصول است كه حدود 24 درصد هزينه برنامه عمل ميداني فائو در سال را دربرمي‌گيرد. فائو به كشورهاي در حال توسعه براي افزايش توليدات كشاورزي با روش‌هايي از جمله بذرهاي اصلاح شده و استفاده از كود، حفاظت خاك و جنگل‌زايي، فن‌هاي بهتر مديريت منابع آب، ارتقاي تسهيلات انبار و بهبود فرآوري و بازار مالي، كمك مي‌كند.
فائو تأكيد ويژه‌اي بر كشت محصولات غذايي سنتي تا حدودي منسوخ شده مانند «كاساوا» (Cassava) ، سيب‌زميني شيرين و نيز وضعيت مزارع دارد. در سال 1994 فائو يك برنامه ويژه براي امنيت غذايي آغاز كرد كه براي كمك به كشورهاي كم‌درآمد مواجه با كمبود غذايي طراحي شده بود. هدف اين برنامه، تسريع در افزايش توليد مواد غذايي و بهره‌وري بود و مي‌بايست ابتدا از طريق به‌كارگيري گسترده فناوري‌هاي پيشرفته توليد توسط كشاورزان با تأكيد بر مناطق داراي توان بالقوه بالا به اجرا درآمد.
در ماه مارس 1998، 83 كشور به عنوان كشورهاي كم‌درآمد مواجه با كمبود مواد غذايي طبقه‌بندي شدند كه از ميان آنها 42 كشور در آفريقا قرار داشتند. در طول سال 1998 برنامه ويژه در طرح‌هايي در 36 كشور اجرا شد، در حالي كه تداركات اجراي طرح‌هايي در 33 كشور ديگر ديده شد.
كنفرانس فائو در سال 1985 قانون بين‌المللي نظارت بر توزيع و استفاده از ضدآفات را تصويب كرد و در سال 1989 كنفرانس يك ماده اضافي در خصوص «آگاهي از رضايت قبلي» را تصويب نمود كه در آن حمل بين‌المللي ضدآفات تازه تحريم شده يا محدود شده، نبايد بدون موافقت كشورهاي واردكننده صورت گيرد.
بر اساس اين ماده، فائو هدف دارد دولت‌ها را درباره خطرات مواد شيميايي سمي آگاه و به آنها اصرار كند تا اقدام‌هاي مناسبي براي كاهش تجارت مواد شيميايي كشاورزي با مسموميت بالا اتخاذ كنند، در حالي كه صنعت ضدآفات را نيز از اقدام‌هاي كنترلي مطلع مي‌كند.
فائو در اواسط سال 1996، با همكاري UNEP يك اقدام جديد را تبليغ كرد كه هدف آن افزايش آگاهي و توسعه فعاليت بين‌المللي، از ذخاير پرخطر و متروكه ضدآفات باقي مانده در سراسر جهان بود. در سال 1998 يك پيمان جديد قانوني در خصوص تجارت مواد شيميايي خطرناك و ضدآفات در يك همايش بين‌المللي كه در «رتردام» هلند برگزار شد، پذيرفته شد.
كنوانسيون به اصطلاح رتردام خواهان آن بود كه مواد شيميايي و ضدآفات خطرناك ممنوع يا به شدت محدود شده، در حداقل دو كشور نبايد صادر شود، مگر اين كه به طور روشني با موافقت كشور واردكننده باشد.
اين كنوانسيون همچنين فرمول‌هاي ضدآفات مشخصي را به عنوان بسيار خطرناك كه توسط كشاورزان در كشورهاي در حال توسعه استفاده مي‌شود را تعيين كرد و تعهدي را الحاق نمود كه كشورها توليد ملي تركيبات خطرناك را به نصف كاهش دهند. اين پيمان قرار بود از سوي 50 كشور امضا كننده تصويب و اجرا شود. به عنوان بخشي از تلاش‌هاي مداوم براي كاهش مخاطرات زيست محيطي ناشي از وابستگي زياد به ضدآفات، فائو برنامه مديريت يكپارچه آفت (IPM) را در آسيا و اقيانوسيه و نقاط ديگر گسترش داد.
اين برنامه به منظور اتخاذ روش‌هاي امن‌تر و مؤثرتر براي كنترل آفات مانند روش‌هاي كنترل بيولوژيكي و شكارچيان طبيعي مانند عنكبوت‌ها و زنبورها براي دفع آفات است. بر اساس اين برنامه كه در سال 1988 آغاز شد، فائو به آموزش شيميدان‌ها و كاركنان كنترل ضدآفات از 27 كشور آسيا و اقيانوسيه در زمينه كنترل كيفيت، مقررات ضدآفات، پروتكل‌هاي آزمايشي و تحليل خطر – نفع، كمك كرد.
بخش مشترك فائو با آژانس بين‌المللي انرژي اتمي فرمول‌هاي كنترل شده ضدآفات و علف‌كش‌ها كه به تدريج مواد خود را آزاد و مي‌تواند ميزان مواد شيميايي كشاورزي موردنياز براي حفاظت از محصول‌ها را محدود كند، آزمايش مي‌نمايد.
بخش مشترك فائو – آژانس يبن‌المللي انرژي اتمي درگير كشف بيوتكنولوژي‌ها و توسعه استفاده از كودهاي غيرسمي (به ويژه آنها كه در محل قابل دسترسي هستند) و نژادهاي بهبود يافته محصولات غذايي (به ويژه از نمونه‌هاي بومي) است.
در زمينة توليد حيوان و بهداشت، بخش مشترك كيت‌هاي اندازه‌گيري پروژسترون و تشخيص بيماري را پرورش داد كه هزاران عدد آن به كشورهاي در حال توسعه تحويل داده شد.
هدف فعاليت‌هاي تغذيه گياه فائو، توسعه مديريت تغذيه بود، مانند سيستم‌هاي يكپارچه تغذيه گياه كه براساس بازيافت مواد غذايي از طريق توليد محصول و استفاده كارآ از كودهاي معدني است.
حفاظت و استفاده پايدار از منابع ژنتيكي گياهي و حيواني از سوي سيستم جهاني منابع ژنتيك گياهي فائو كه شامل 5 پايگاه اطلاعاتي و برنامه جهاني منابع ژنتيك حيواني است توسعه يافته است.
برنامه فائو از ايجاد بانك‌هاي ژن حمايت مي‌كند و اين بانك‌ها براي حفظ تنوع بيولوژيكي جهان از طريق حفاظت از گونه‌هاي گياهي و حيواني تهديد شده به انقراض طراحي شده است. فائو به طور مشترك با UNEP سندي را منتشر كرده است كه در آن وضعيت جهاني فعلي تنوع ژنتيكي دام را فهرست كرده است.
در ژوئن 1996 نمايندگان بيش از 150 دولت در لايپزيك آلمان تشكيل جلسه دادند. در نشست ترتيب داده شده از سوي فائو، با ميزباني دولت آلمان، استفاده و حفاظت از منابع ژنتيكي گياهي به عنوان يك ابزار ضروري براي افزايش امنيت غذايي بررسي شد.
اين جلسه يك برنامه جهاني عمل را پذيرفت كه شامل اقدام‌هايي براي توسعه گونه‌هاي گياهي و گسترش استفاده و دسترسي بيشتر كشاورزان به گونه‌ها و محصولات بومي تطبيق داده شده، به ويژه به دنبال يك فاجعه طبيعي يا درگيري‌هاي غيرنظامي و جنگ بود.
يك سيستم اضطراري فرامرزي براي جلوگيري از بيماري‌ها و آفات گياه و حيوان در سال 1994 ايجاد شد. هدف اين سيستم تقويت فعاليت‌هاي فائو در جلوگيري، كنترل و ريشه‌كني در جاي بيماري‌ها و آفاتي است كه به سرعت انتشار مي‌يابد.
اولويت‌هاي اوليه اين سيستم، ملخ‌ها و بيماري طاعون گاوي بود. اين سيستم در سال 1994 دستورالعمل‌هايي در خصوص تمام جنبه‌هاي كنترل حمله ملخ بياباني منتشر كرد و ارزيابي خود را از تلاش‌هاي انجام شده براي كنترل عرضه نمود و گزارشي در خصوص مديريت ملخ بياباني آماده كرد.
فائو مسؤوليت رهبري فني و هماهنگي مبارزه جهاني براي ريشه‌كن كردن بيماري ويروسي دام با هدف از بين بردن بيماري تا سال 2010 ميلادي را به عهده گرفته است. اين سيستم در سال 97-1996 به مبارزه با شيوع بيماري طاعون گاوي در 5 كشور و شيوع ملخ بياباني در آفريقاي شمالي، ساحل و بستر درياي سرخ كمك كرد.
فائو در نوامبر 1997 برنامه‌اي عليه تريپانوزومياز آفريقايي با هدف مقابله با بيماري كه حدود يك‌سوم احشام آفريقا را دچار كرده بود، آغاز كر

محيط زيست
در كنفرانس محيط زيست و توسعه سازمان ملل كه در ژوئن 1992 در شهر ريودوژانيرو برزيل برگزار شد، فائو در چندين گروه كاري شركت و از پذيرفتن دستور جلسه 21 «برنامه فعاليت‌هاي ارتقاء توسعه پايدار» حمايت كرد. فائو مسؤول بخش‌هايي از دستورالعمل 21 مربوط به منابع آب، جنگل‌ها، اكوسيستم‌هاي شكننده (شكافنده) كوه و توسعه پايدار كشاورزي و روستايي است.
شيلات
بخش شيلات فائو شامل هيأتي چندنظامي از كارشناسان است كه در محورهاي مختلف توسعه شيلات از تحقيقات ساحلي، بهبود توليد، فرآوري و انبار تا جمع‌آوري آمار، توسعه پايگاه‌هاي اطلاعاتي رايانه‌اي، بهبود ابزار ماهيگيري، مؤسسه و ساختمان و آموزش فعاليت دارند.
كنفرانس فائو در نوامبر 1993 موافقتنامه بهبود نظارت و كنترل كشتي‌هاي ماهيگيري فعال در درياهاي بلند كه تحت پرچم‌هاي آرامش ثبت شده‌اند، را پذيرفت.
اين كشتي‌ها كه حدود 20 درصد مجموع كشتي‌هاي ماهيگيري مي‌باشند، اغلب قادرهستند از پيروي معيارهاي بين‌المللي پذيرفته شده در خصوص مديريت و حفاظت دريايي اجتناب كنند.
در مارس 1995 نشست وزارتي شيلات توافق رم در خصوص شيلات جهان را پذيرفت. اين توافق بر نياز فوري به انجام برنامه كار براي از بين بردن ماهيگيري غيرمجاز (بيش از حد) و بازسازي و افزايش ذخاير ماهيان در حال انقراض تأكيد دارد.
كنفرانس فائو در نوامبر 1995 قانون ماهيگيري مسؤولانه را پذيرفت. اين قانون مباحث جهاني در خصوص شيلات و كشت آبي (كشاورزي زير آب، كشت و پرورش گياهان يا حيوانات آبي) را دربرمي‌گيرد و شامل توسعه و حفاظت از ذخاير شيلات، ماهيگيري، غذاي دريايي و فرآوري ماهي و نيز تجارت و تحقيقات براي دستيابي به ارتقاي توسعه پايدار مي‌باشد.
فائو كشت آبي را به عنوان منبع باارزش پروتئين حيواني و يك فعاليت درآمدزا براي جوامع روستايي توسعه داد. برنامه جديد كمك به شيلات جزاير كوچك كشورهاي در حال توسعه از سوي فائو و در مشورت با كشورهاي واقع در بخش جنوبي اقيانوس آرام و اتحاد كشورهاي جزيره كوچك تنظيم و در جلسه كميته شيلات در مارس 1997 تصويب شد. فائو در سال‌هاي 97-1996 در 21 جلسه مشورتي فني مديريت منابع دريايي شركت كرد. علاه بر اين، كار بر روي منابع ژنتيك (وراثتي)‌دريايي تقويت شد و مطالعاتي براي نظارت بر اثرات پديده «ال‌نينو» (گرم شدن دوره‌اي بخش حاره‌اي اقيانوس آرام) و كشت آبي (كشاورزي زير آب يا كشت و پرورش گياهان و حيوان‌هاي آبي) در آمريكاي لاتين و آفريقا انجام شد.
جنگل‌داري
فائو بر كمك به جنگل‌داري براي ايجاد امنيت غذايي، مديريت مسؤولانه و مؤثر منابع جنگل و حفظ تعادل ميان منافع اقتصادي، اكولوژيكي و اجتماعي بهره‌برداري از ذخاير جنگل تأكيد دارد.
اين سازمان به توسعه برنامه‌هاي جنگل‌داري و ارتقاي توسعه پايدار انواع پوشش‌هاي جنگلي كمك كرده است. برنامه‌هاي جنگل‌ها، درختان و مردم فائو مديريت پايدار منابع درخت و جنگل را بر اساس دانش محلي و فعاليت‌هاي مديريتي به منظور بهبود زندگي مردم روستايي در كشورهاي در حال توسعه، ارتقا مي‌بخشد.
پيش‌نويس برنامه راهبردي مديريت پايدار درختان و جنگل‌ها در سال 1997 تنظيم شد و انتظار مي‌رفت موافقت نهايي را در سال 1999 دريافت كند. اهداف اصلي پيش‌نويس تهيه شده، حفظ تنوع زيست‌محيطي جنگل‌ها، تشخيص توان بالقوه اقتصادي جنگل‌ها و درختان در يك چارچوب پايدار و ايجاد نهادهاي مدني گسترده و علاقه‌مند به مديريت و توسعه محيط‌هاي جنگل بود.
تغذيه
كنفرانس بين‌المللي تغذيه با حمايت فائو و سازمان بهداشت جهاني در دسامبر 1992 در رم تشكيل شد. كنفرانس بيانيه جهاني تغذيه و برنامه عمل با هدف افزايش تلاش‌ها براي مبارزه با سوءتغذيه به عنوان يك اولويت توسعه را تصويب كرد.
از زمان تشكيل كنفرانس، بيش از يكصد كشور برنامه‌هاي ملي عمل براي تغذيه را تنظيم كردند كه بسياري از آنها بر اساس برنامه‌هاي موجود توسعه مانند اقدام‌هاي جامع براي امنيت غذايي، برنامه‌هاي از بين بردن فقر در سطح ملي و برنامه‌هاي عمل كسب اهداف تعيين شده از سوي نشست جهاني كودكان در سپتامبر 1990 بود. تا اكتبر 1995، چندين طرح بر اساس برنامه‌هاي عمل ملي در زمينه‌هايي مانند آموزش تغذيه، امنيت و كيفيت غذا، از بين بردن كمبود تغذيه و نظارت بر تغذيه اجرا شد.
فائو در اكتبر 1996 به طور مشترك اولين كنگره جهاني نقش كلسيم و ويتامين D در زندگي بشر كه در رم برگزار شد را ترتيب داد. كنگره روش‌هاي افزايش استفاده از كلسيم و ويتامين D براي تمام اعضاي گروه‌هاي سني جمعيت را به منظور افزايش رشد در دوران كودكي و بلوغ و كاهش شيوع بيماري‌هايي مانند پوكي استخوان، سرطان و فشار خون را مورد بحث قرار داد.
فرآوري و بازاريابي
حدود 20 درصد مواد غذايي توليد شده قبل از آن كه مصرف شود، از بين مي‌رود و در برخي كشورهاي در حال توسعه اين نسبت بيشتر است. فائو به كاهش ضايعات فوري مواد غذايي بعد از برداشت با معرفي روش‌هاي فرآوري بهتر و سيستم‌هاي نگهداري كمك مي‌كند.
فائو همچنين در خصوص توزيع و بازاريابي محصولات كشاورزي و انتخاب و آماده‌سازي مواد غذايي براي تغذيه بهينه، توصيه‌هايي را ارايه مي‌كند. بسياري از اين فعاليت‌ها بخشي از طرح‌هاي گسترده توسعه روستايي را شكل مي‌دهد. اقتصاد بسياري از كشورهاي در حال توسعه وابسته به توليد و تجارت محصولات كشاورزي به عنوان اصلي‌ترين منبع درآمد ارزي است. اما شرايط معامله و تجارت اين محصولات به طور معمول براي كشورهاي صنعتي مطلوب هستند.
فائو به طرفداري از كاهش يارانه‌هاي صادرات و فعاليت‌هاي تبعيض‌آميز در تجارت محصولات كشاورزي، مانند اقدام‌هاي حمايت‌گرايانه از توليدات داخلي كه تجارت بين‌المللي اين محصولات مختل مي‌كند، ادامه مي‌دهد.
در اواخر سال 1997، فائو 18 كارگاه آموزش منطقه‌اي و 44 پروژه ملي ترتيب داد. اين برنامه‌ها براي كمك به كشورهاي عضو جهت اجراي مقررات سازمان جهاني تجارت به ويژه با توجه به سياست كشاورزي، حقوق مالكيت معنوي، اقدام‌هاي بهداشتي و بهداشت گياهي، موانع فني تجارت و استانداردهاي بين‌المللي مجموعه قوانين غذايي و بررسي تأثير آن بر كشورهاي عضو (تأثيرهاي منفي احتمالي برنامه اصلاحات بر كشورهاي كم توسعه يافته و در حال توسعه واردكننده مواد غذايي) بودند.
فائو گرايش‌هاي جديد بازار را ارزيابي مي‌كند و به توسعه خط مشي‌هاي بهتر براي قرنطينه حيوان و گياه كمك مي‌كند. كنفرانس فائو در نوامبر 1997 دستورالعمل‌هاي جديد در خصوص نظارت و سيستم‌هاي گواهي صادرات به منظور هماهنگ كردن استانداردهاي قرنطينه گياه را اتخاذ كرد.
امنيت غذايي
هدف سياست فائو در خصوص امنيت غذايي، تشويق توليد كافي غذا براي به حداكثر رساندن ثبات در جريان عرضه و تضمين دسترسي آنهايي كه به آن نياز دارند، است. فائو در سال 1996 فعالانه در تنظيم برنامه عمل امنيت غذايي اتخاذ شده در نشست جهاني غذا در ماه نوامبر، شركت داشت و قرار بود مسؤول نظارت و توسعه اجراي آن باشد. سيستم هشدار اوليه و اطلاعات جهاني فائو كه در سال 1975 به اجرا درآمد، بر دورنماي غذا و محصول در سطوح ملي و جهاني به منظور يافتن مشكلات و فجايع در حال ظهور عرضه مواد غذايي و تضمين مداخله سريع در كشورهايي كه كمبودهاي عرضه مواد غذايي را تجربه مي‌كنند، نظارت مي‌كند. در سال 1997 سيستم هشدار اوليه و اطلاعات جهاني 24 مأموريت براي ارزيابي محصولات و عرضه مواد غذايي را انجام داد و در تعدادي برنامه‌هاي نظارت درون سازماني شركت كرد. سيستم هشدار اوليه و اطلاعات جهاني تلاش‌هايش را در بررسي اثرات پديده آب و هوايي معروف به «ال‌نينو» بر توليد محصولات غذايي به ويژه در آمريكاي لاتين و كاراييب متمركز كرد و چهار گزارش ويژه ارزيابي تأثير پديده آب و هوايي در آمريكاي لاتين، آسيا و جنوب آفريقا منتشر كرد.
اين سيستم با همكاري برنامه جهاني غذا به ارزيابي وضعيت حساس عرضه مواد غذايي در جمهوري دمكراتيك خلق كره، منطقه درياچه‌هاي بزرگ آفريقاي مركزي و اتحاد شوروي سابق ادامه داد. در نتيجه نظارت اين سيستم و برنامه جهاني غذا، 19 اقدام اضطراري با هزينه حدود يك ميليارد دلار براي كمك غذايي در كشورهاي تحت تأثير واقع شده، تصويب شد. تا پايان سال 1997 فائو 37 كشور را تعيين كرد كه 17 كشور از آنها در جنوب صحراي آفريقا واقع بودند و كمبوهاي شديد مواد غذايي را تجربه مي‌كردند و به كمك غذايي اضطراري نياز داشتند.

ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۹ توسط احمد عاقلي
 


 

حرفه ای ها
1.در ویندوز XP اگر درایوهای خود را به صورت NTFS فرمت کرده باشید،با فشرده کردن فایلها و فولدرها می توانید از فضای هارد دیسکتان حداکثر استفاده را ببرید.
به این ترتیب که فایلها و فولدرهایی را که میخواهید فشرده کنید انتخاب کرده و روی آنها راست کلیک کنیدو Properties را انتخاب کرده و در پوشه General روی دکمه Advanced کلیک کنید. و در کنار Compress Contents to save disk space علامت بگذارید. اگر روی یک درایو راست کلیک کرده و Peroperties را انتخاب کنید و در کنار Compress drive to save disk space علامت بگذارید،کل فولدرهای آن درایو فشرده میشوند.در پنجره تایید فشرده شدن فولدرهای سطوح پایین تر یا همان Subfolderرا نیز تاکید کنید.
خراب کارها!
و اما ویروسها این موجودات وحشتناک!که اگر وارد ویندوز شدند دیگر دردسر است.
1.سعی کنید اگر تاریخ ویندوزتان برایتان مهم نیست آن را چند روز عقبتر نگه دارید مثلاً15-20روز زیرا بعضی از ویروسها در تاریخ خاصی شروع به خرابکاری میکنند. شما با اینکار می توانید قبل از اینکه ویروس شروع به عملیات کند و فعال شود آن را توسط AntiVirusها شناسایی و از بین ببرید.
2. قبل از استفاده از CDها یا دیسکتها آنها را توسط AntiVirusها Scan کرده وسپس از آنها استفاده کنید.
3. دیسکتهای راه انداز و دیسکتهای مهم دیگر خود را همیشه در حالت محافظت در برابر نوشتن (Write Protected) قرار دهید.
4.اگر با استفاده از یک AntiVirus ویندوز خود را Scan میکنید بهتراست قبل از استفاده از آن، فولدرها و فایلهای فشرده خود را از حالت فشرده درآورید زیرا بعضی لز ویروس یابها نمیتوانند ویروسها در حالت فشرده پیدا کنند.
نشانه های وجود ویروس در رایانه:
1. کم سدن سرعت رایانه
2. روشن شدن تصادفی چراغ دیسک سخت
3. قفل شدن رایانه در اجرای برخی برنامه ها
4.تاخیر در اجرای برنامه ها
5. تاخیر در راه اندازی رایانه
6.اجرای غیر عادی برنامه ها
7. کم شدن حافظه
معرفی چند ویروس
1. ویروس Winkiller A یک اسب تراوا است این ویروس از طریق گروه های اینترنتی منتشر می شود و همراه آن یک فایل اجرایی با عنوان xlexe است که اگر کاربر روی آن کلیک کند دیگر رایانه اش بوت نمی شود و فایلهای اصلی ویندوز را با فایلهای ویروس جایگزین می کند. این ویروس توسط آنتی ویروس ها شناخته شده است و می توان با بروز کردن آنتی ویروس خود آن را پاک کرد البته قبل از آن باید فایلهای از دست رفته را به ویندوز برگرداند.
W32HLLW Hartco@mm .2 نام یک ویروس است که از طریق نشانی های موجود در WindowsMessenger منتشر می شودو فایلی با عنوان MyHeart.exe درون ویندوز ایجاد میکند که به سختی میتوان آن را پاک کرد. اما توسط یک آنتی ویروس مانند:McAfee یاNorton Antivirus میتوان آن را از بین برد.
3. و اما ویروس MSBlaster که واقعا در عین سادگی اینترنت و رایانه ها را در هم کوبید. رایانه ها را به طور مرتب Crash میکرد و با دادن پیغامی ظرف مدت یک دقیقه ویندوز را Restart میکرد و هیچکاری نمیشد کرد و باید صبر می کردیم تا یک دقیقه تمام شود و رایانه Restart می شد.البته این ویروس نام دیگری هم دارد LovesAN نام دیگری است که این ویروس دارد.
روز انتشار این ویروس در رایانه ها روز 11 آگوست (20مرداد) بود.
این ویروس با اینکه تخریبی روی ویندوز انجام نمیداد و فقط آن را Restart میکرد اما در سایتهای معروف مانند McAfee برای آن درجه متوسط یا بالا در نظر گرفته شده بود،زیرا به گفته آنها این ویروس می تواند به یک ویروس خرابکار یا حرفه ای تبدیل شود.
این ویروس در کد خود حاوی پیغامی برای بیل گیتس مدیر مایکروسافت بود که در آن اشاره به این موضوع داشت که به جای کسب درآمد به درست کردن برنامه هایش بپردازد.
این ویروس به گونه ای برنامه ریزی شده است که در روز16 آگوست،اول سپتامبرتا آخر دسامبر امسال و 16 تا 31 هر ماه سال دیگر به سایت windowsupdate.com حمله dos کندتا آن را از کار بیندازد.در هر حمله ،تمامی رایانه های آلوده در سراسر جهان ساعت 12 صبح به وقت محلی شروع به ارسال حجم زیادی از ترافیک روی این سایت می کند،مایکروسافت در حمله اول این ویروس جان سالم به در برد باید منتظر حمله های دیگر این ویروس به این شرکت باشیم.
راه مقابله با ویروس MSBlaster
اگر رایانه تان به این ویروس آلوده شده است یا هنوز آلوده نشده است Patch این ویروس را میتوانید از سایت windowsupdate.microsoft.com یا download.microsoft.com بگیرید.
این Patch در ماه جولای ارائه شده است و ms03-026 نام دارد. اما اگر در هنگام دانلود این Patch این ویروس به سراغ شما آمد اعمال زیر را انجام دهید:
در منوی start گزینه RUN را انتخاب کنید و دستور shutdown-a را وارد کنید تا ویندوز در حالت کار باقی بماند.
پس از اینکار آنتی ویروس خود را از سایت آنها بروز کنید.
و برای اینکه دوباره دچار این ویروس نشوید یک firewall قوی مانند ZoneAlarm روی سیستم خود نصب کنید

كرم ساسر
نسخه های به روز شده كرم موسوم به ساسر ، وحشي تر از كرم بلاستر با درنورديدن ميليون ها رايانه در دنيا ، عرصه را به كاربران اينترنت تنگ كرد.
سرورهاي بزرگ استراليا كه براي اولين بار ساسر نسخه B را مانيتور كردند ، براي ساعتها از كار افتادند و همچنين سرورهاي خبر و عكس خبرگزاري AFP و نيز سيستم هاي بانكي در اروپا نيز تحت تاثير اين كرم خطرناك از كار افتاد.
هر چند نسخه A اين كرم از نظر سيمانتك درجه دو محسوب شد ، اما نسخه اخير آن كاملا خطرناك توصيف شده است که تاکنون 5/3 درصد رايانه ها جهان را آلوده کرده است.
گفتني است اين کرم براي آلودگي نياز به باز شدن به صورت ضميمه (Attach) نداشته و صرفا از طريق حفره موجود روي ويندوز ايكس پي ، ويندوز 2000 و ويندوز سرور 2003 گسترش مي يابد.
شركت پاندا اعلام كرد: تا اوايل روز دوشنبه بيش از 3/5 درصد كل رايانه هاي جهان ساسر گرفته اند كه اين معادل 18 ميليون سيستم از 600 ميليون رايانه موجود در جهان است.
ميكو هيپونن ، رئيس شركت ضدويروس F-secure گفت : ساسر در نسخه هاي بعدي خود بسيار خطرناکتر خواهد شد و مي تواند بدتر از بلاستر شود.
بانك فنلاندي سامپو نيز 160 شعبه خود را پس از آلوده شدن تعطيل كرد.
كرم ساسر B پس از آلودگي در دايركتوري %windir% يك فايل اجرايي به نام avserve2.exe ايجاد مي كند و روي شاخه Run در رجيستري مي نشيند و بعد باعث خاموش شدن رايانه به طور كامل مي شود.
سيمانتك از ورود نسخه C آن نيز خبر داده كه در حال گسترده شدن به طور بي سابقه اي است.
براي نابودي نسخه هاي A و B و C مي توانيد فايل زير را پس از نصب ، اجرا كنيد:
براي نابودي نسخه هاي A و B و C مي توانيد فايل زير را پس از نصب ، اجرا كنيد:
دريافت: FxSasser - W32.Sasser.Worm Removal Tool
برای پیشگیری از ابتلای مجدد لازم است Patch مربوط به سیستم عامل خود را دریافت کرده و برروی کامپيوتر خود نصب کنید.

ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۹ توسط احمد عاقلي

شروع كار:

۱- آدرس www.yahoo.comرادر نوار آدرس مرورگر خود وارد و كليد Enter را در صفحه كليد فشار دهيد.
۲- در قسمت بالاي صفحه بر روي گزينه Geocities كليك كرده و در صفحه باز شده Username (نام كاربر) و Password (كلمه رمز) خود را وارد نموده و كليد Sign In را كليك نماييد.
۳- در صفحه باز شده بر روي گزينه Yahoo! Page wizard كليك نماييد.
توسط اين گزينه شما مي توانيد با پيروي از دستورات صفحه نمايش به سادگي يك صفحه وب را ايجاد نماييد.
۴- در صفحه باز شده شما مي توانيد انواع الگوهاي از پيش ساخته شده جهت ساخت صفحه وب مورد نظرتان استفاده نماييد، بر روي يكي از الگوها كليك نماييد.
۵- در صفحه ظاهر شده شما مي توانيد صفحه وب انتخابي خود را در رنگهاي مختلف مشاهده نماييد. با توجه به سليقه خود يك رنگ را انتخاب كنيد.
۶- در صفحه Welcome to Yahoo بر روي Begin كليك نماييد.
۷- در صفحه Chooses a look for your page شما مي توانيد يكي از سبكهاي موجود صفحه را انتخاب نموده و بر روي كليد Next نماييد.
نكته: در صورتي كه مي خواهد پيش نمايشي از سبك انتخابي را مشاهده نماييد در اين قسمت بر روي كليد Preview كليك نماييد.
۸- در صفحه Enter your into در قسمت your name نام خود و در قسمت Your email address آدرس Email خود را وارد كنيد. نام و آدرس Email وارد شده در اين قسمت در صفحه وب شما ظاهر مي گردد.
۹- در صفحه Pick your picture شما مي توانيد تصويري را به دلخواه به صفحه وب خود اضافه نماييد. براي اضافه نمودن تصويري از كامپيوتر خود به صفحه وب در حال ساخت بر روي كليد Upload New Image كليك كرده و در پنجره ظاهر شده بر روي كليد Browse كليك كنيد و عكس مورد نظر خود را از روي كامپيوتر خود انتخاب كرده و بر روي كليد Upload كليك كنيد. بعد از چند لحظه تصوير انتخابي به صفحه وب اضافه مي گردد.
نكته: شما در اين قسمت مي توانيد از تصاوير پيش فرض نيز استفاده نماييد و يا در صورت عدم تمايل به داشتن عكس بر روي گزينه Donشt use an image كليك كنيد.
براي رفتن به مرحله بعد بر روي كليد Next كليك كنيد.
۱۰- در صفحه Describe yourself در كادرهاي مربوطه توضيحاتي را در مورد خود و علايق خود وارد نماييد و بر روي Next كليك نماييد.
۱۱- در صفحه Enter your favorite links شما مي توانيد آدرس هاي دلخواه خود را به صورت لينك وارد كرده و بر روي كليد Next كليك كنيد.
۱۲- در قسمت Describe your friends and family شما مي توانيد توصيفي از خانواده و دوستانتان وارد نماييد و بر روي كليد Next كليك نماييد.
۱۳- در صفحه Enter your friends and family شما مي توانيد اسامي دوستانتان را به صورت لينك درآوريد بعد از وارد كردن اسامي بر روي كليد Next كليك كنيد.
۱۴- در صفحه Name your page شما مي توانيد اسمي را براي صفحه وب خود تعريف كرده و بر روي كليد Next كليك نماييد.
۱۵- در صفحه Congratulations به شما به خاطر ساخته شدن صفحه خانگي در سايت Yahoo تبريك گفته مي شود.شما مي توانيد آدرس صفحه خانگي ساخته شده را به دوستانتان بدهيد تا از آن ديدن نمايند.
نكته: در مثال فوق ما از الگوي از پيش ساخته شده Personal Page را استفاده كرديم لذا توضيحات داده شده در اين قسمت مربوط به اين الگو مي باشد. در صورتي كه شما از الگوي صفحه وب ديگري استفاده كنيد ممكن است گزينه هاي آن با تعاريف داده شده در اين قسمت تفاوت داشته باشد.
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۹ توسط احمد عاقلي
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۹ توسط احمد عاقلي
cms,cites كميته فرعي تنوع زيستي كنوانسيون­هاي مربوطه: 1- كنوانسيون تنوع زيستي ( Convention on Biological Diversity (CBD تاريخ عضويت ايران در كنوانسيون: مرداد/1376 هدف كنوانسيون: حفظ تنوع زيستي، استفاده پايدار از گونه­هاي زيستي و سهيم شدن عادلانه در منافع حاصل از كاربرد منابع ژنتيكي از جمله از طريق دسترسي مناسب به اين منابع و انتقال صحيح تكنولوژي­هاي مرتبط با در نظر گرفتن كليه حقوق مربوط به آن منابع و فناوري­ها 2- كنوانسيون حفاظت از گونه­هاي مهاجر (Convention on Migratory Species (CMS تاريخ عضويت ايران در كنوانسيون: در دست بررسي است. هدف كنوانسيون: حفاظت از گونه­ها، زيستگاه­ها و مسيرهاي مهاجرت پرندگان، پستانداران و آبزيان 3- كنوانسيون تجارت بين المللي گونه­هاي وحشي جانوري و گياهي در معرض خطر ( Convention on International Trade in Endangered Species of Wild Fauna and flora (cites تاريخ عضويت ايران در كنوانسيون: ارديبهشت/ 1355 هدف كنوانسيون: الزام دول متعهد به همكاري بين­المللي بـه منظـور حفظ گونه­هاي وحشي گياهي و جانوري در معرض انقراض، به نحوي كه از طريق كنترل و برقراري محدوديت­هايي در تجارت(عموماً صادرات و واردات) از گونه­هاي مذكور نگهداري شود، چرا كه جزء غير قابل جانشيني از سيستم­هاي مختلف طبيعي كره زمين را تشكيل مي­دهند. تاريخ تشكيل كميته فرعي: مرداد/1373 در شصت و هفتميـن جلسه كميته ملي توسعه پايدار مورخ 24/8/79 تصويب شد تا كميته فرعي با نام جديد كميته فرعي تنوع زيستي، cms - cites به فعاليت خود ادامه داده و موارد مربوط به دو كنوانسيون cms و cites نيز در همين كميته پيگيري شود (تا پيش از اين تاريخ اين كميته با نام كميته فرعي تنوع زيستي فعاليت مي­نمود). نهادهاي داراي نماينده در كميته فرعي: سازمان حفاظت محيط زيست، وزارت امور خارجه، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، وزارت جهاد كشاورزي، وزارت بازرگاني، گمرك جمهوري اسلامي ايران، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، وزارت نيرو. شرح وظايف: - در رابطه با مسائل مربوط به چارچوب كنوانسيون تنوع زيستي، كميته بايد در خصوص موضوعاتي چون اهداف اين معاهده بين­المللي، مسائل و مواد اصلي كنوانسيون، تعيين تعهدات كشورهاي در حال توسعه به ويژه جمهوري اسلامي ايران در قبال كنوانسيون و بهره­گيري از مزاياي مرتبط با اجراي مفاد كنوانسيون و حساسيت­هاي احتمالي كشور نسبت به بعضي از مواد كنوانسيون، ارگان اصلي و فرعي كنوانسيون مانند كنفرانس متعهدين و غيره، بررسي و اعمال نظر نمايد؛ - تعيين شاخص­هاي توسعه پايدار در تنوع زيستي جهت تدوين استراتژي آن؛ - جمع­آوري و شناسايي مستمر اطلاعات در رابطه با زمينه­هاي مختلف تنوع زيستي؛ - معرفي وضعيت موجود فون و فلور؛ ارائه چارچوبي واحد به منظور ثبت اطلاعات تنوع زيستي كشور؛ - تعيين اولويت­هاي زيست محيطي سازمان­هاي مربوطه؛ - بحث­هاي مرتبط با دو كنوانسيون cms و cites نيز در حدود وظايف و اختيارات كميته فرعي تنوع زيستي، cms و cites قرار گرفته است. كميته فرعي تغييرات آب و هوا كنوانسيون مربوطه: كنوانسيون تغيير آب و هوا ( United Nations Framework Convention on Climate Change (UNFCCC پروتكل كيوتو، پروتكل الحاقي به كنوانسيون تغيير آب و هوا مي­باشد. تاريخ عضويت ايران در كنوانسيون: خرداد/1375 هدف كنوانسيون: تثبيت غلظت گازهاي گلخانه­اي اتمسفر در يك مهلت زماني معين درحدي كه از تأثير خطرناك انسان در نظام آب و هوا ممانعت شود به گونه­اي كه امكان سازگاري طبيعي اكوسيستم­ها با تغييرات آب و هوا، صيانت از توليد غذا و توسعه پايدار اقتصادي فراهم باشد. تاريخ تشكيل كميته فرعي: خرداد/1375 نهادهاي داراي نماينده در كميته فرعي: سازمان حفاظت محيط زيست، وزارت صنايع و معادن، وزارت نفت، وزارت جهاد كشاورزي، وزارت نيرو، وزارت كشور، وزارت امور خارجه، سازمان هواشناسي. شرح وظايف: - تهيه فهرست ملي چشمه و چاهك؛ - بررسـي وضعيت اقليمـي و تغييـرات آب و هوايـي كشـور ظرف سنوات اخير؛ - بررسي اثرات تغييرات آب و هوا بر كشاورزي، جنگل، اكوسيستم، درياها، هيدرولوژي و منابع آب و خدمات؛ - بررسي اثرات تخريب جنگل­ها و مراتع در تغيير آب و هوا؛ - گستـرش و تكميل شبكـه ايستگاه­هاي اقليمي و سنجش گازهاي گلخانه­اي؛ - مطالعه و تهيه مدل­هاي پيش­بينـي تغييـرات اقليمـي و سنجش گازهاي گلخانه­اي؛ - بررسـي اثـر فعـاليت اقتصـادي انسانـي (صنعت، حمـل و نقـل، كشاورزي، دامداري، دفن زباله و ...) در توليد گازهاي گلخانه­اي؛ - ايجـاد بانك اطلاعاتـي در زمينـه داده­هـاي اقليمـي و گازهاي گلخانه­اي؛ - برگزاري سمينارها و كارگاه­هاي آموزشي؛ - تهيه مواد آموزشي­براي مقاطع تحصيلي در مدارس و دانشگاه­ها؛ - تهيه برنامه­هاي آموزش عمومي؛ - ارائه راهكار جهت انرژي­هـاي پـاك (خورشيدي، بـادي، زميـن گرمايي و بيوگاز)؛ - ارائه راهكار جهت كاهش شدت انرژي فسيلي مصرفي در بخش صنعت و معدن؛ - توسعه استفاده از گاز طبيعي و گاز مايع؛ - ارائه راهكار جهت استفاده از تكنولوژي­هاي پيشرفته در كنترل ترافيك شهري و ايجاد تسهيلات لازم جهت استفاده از وسايل نقليه عمومي سازگار با محيط زيست؛ - ارائه راهكار جهت طراحـي ساختمان­هـاي شهـري و روستايـي سازگار با اقليم محل جهت بهينه سازي مصرف انرژي؛ - اتخاذ تدابير زيربنايي و همچنين بهبود مديريت مناطق ساحلـي به منظور كاهش عواقب زيانبار تغييرات آب و هوايي؛ - ارائه راهكار مديريت پايدار جنگل­ها و جلوگيري از تخريب آنها؛ - ارائه راهكار مديريت پايدار كشاورزي در راستاي كاهش گازهاي گلخانه­اي به ويژه CO2 – N2O – CH4؛ - تدوين برنامه ملي استراتژي مقابله با تغييرات آب و هوا؛ - تهيه گزارش ملي سياست­هاي متخذه در جمهوري اسلامـي ايران در مقابله با تغييرات آب و هوا. ( كميته فرعي تسهيلات جهاني محيط زيست (GEF تسهيلات جهاني محيط زيست (جف) يك مكانيسم مالي جهت تأمين مالي پروژه­هايي كه در چهار حوزه تغيير آب و هوا، تنوع زيستي، آب­هاي بين­المللي و تخريب لايه ازن تعريف شده­اند مي­باشد. تاريخ تشكيل كميته فرعي: 1374 نهادهاي داراي نماينده در كميته فرعي: وزارت امور خارجه، سازمان حفاظت محيط زيست، وزارت جهاد كشاورزي، سازمان جنگل­ها و مراتع، سازمان بنادر و كشتيراني، سازمان هواشناسي كشور، وزارت صنايع و معادن، شيلات جمهوري اسلامي ايران، وزارت نيرو، وزارت نفت، وزارت امور اقتصادي و دارايي، سازمان انرژي اتمي ايران، شبكه سازمان­هاي غير دولتي زيست محيطي، شركت كنترل كيفيت هوا، دانشكده محيط زيست دانشگاه تهران، مركز تحقيقات نيرو، سازمان مديريت و برنامه­ريزي، مركز ملي تحقيقات مهندسي ژنتيك، سازمان بازيافت و تبديل مواد. شرح وظايف: - انتقال آخرين اطلاعات به اعضاي كميته در خصوص تصميمات شورا و مجمع جف، استراتژي­ها، اهداف و برنامه­هاي عملياتي جديد جف؛ - بررسي آخرين وضعيت پروژه­هاي پيشنهادي كشور؛ - تبـادل نظـر جهت پيشبرد هرچـه بهتر امـور و سياستگذاري­هاي مشابه؛ كميته فرعي دستور كار 21 دستور كار 21 سندي است كه در چهاردهم ژوئن 1992 در ريودوژانيرو به تصويب اجلاس سران زمين رسيد و بيانگر مذاكرات نمايندگان 172 كشور مستقل مي باشد. جمهوري اسلامي ايران دستور كار 21 را در خلال اجلاس سران 1992 ريودوژانيرو امضاء نمود. هدف دستور كار 21: دستيابي به توسعه پايدار از طريق اجراي مفاد دستور كار21. تاريخ تشكيل كميته فرعي: 1375 نهادهاي داراي نماينده در كميته فرعي: نماينده سازمان حفاظت محيط زيست (رئيس كميته فرعي)، نماينده سازمان مديريت و برنامه­ريزي (دبير كميته فرعي)، رئيس كميته فرعي آب­هاي بين­المللي، رئيس كميته فرعي اصول جنگل، رئيس كميته فرعي تنوع زيستي cms و cites رئيس كميته فرعي تغيير آب و هوا، رئيس كميته فرعي تسهيلات جهاني محيط زيست، رئيس كميته فرعي رامسر، رئيس كميته فرعي فناوري و ايمني زيستي، رئيس كميته فرعي مواد زائد و شيميايي خطرناك. شرح وظايف: - نظارت بر تهيه گزارش دستور كار 21 و به تصويب رساندن آن در كميته ملي توسعه پايدار؛ - تهيه گزارش­هاي موردي، تكميل پرسش­نامه­هاي مرتبط با دستور كار 21؛ - گردآوري اطلاعات دربـاره وضعيت دستـور كـار21 در كشورهـاي ديگر و مراجع بين­المللي؛ - نهادينه كردن دستور كار 21 در كشور؛ - آمـاده سـازي زمينـه­هـا بـراي محلـي كـردن دستـور كــار 21 (استاني و ...)؛ كنوانسيون مربوطه: كنوانسيون تالاب­هاي مهم بين­المللي (كنوانسيون رامسر) Convention on Wetlands of International Importance (Ramsar Convention) تاريخ عضويت ايران در كنوانسيون: مهر/1354 هدف كنوانسيون: الزام دول متعهد به همكاري بين­المللي به منظور حفظ و حراست از تالاب­ها، گياهان و پرندگان موجود در تالاب و جلوگيري از انهدام و نابودي آنها در زمان حاضر و مديريت سازگان تالابي در جهتي كه حين استفاده از آن ماهيت اصلي­اش به عنوان سرمايه طبيعي براي نسل­هاي بعد باقي بماند. تاريخ تشكيل كميته فرعي: بهمن/1378 نهادهاي داراي نماينده در كميته فرعي: سازمان حفاظت محيط زيست، دانشگاه تربيت مدرس، سازمان مديريت و برنامه­ريزي، وزارت امور خارجه، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، وزارت جهاد كشاورزي، شيلات ايران، وزارت نفت، وزارت نيرو. شرح وظايف: - بررسـي و تهيــه گـزارش از وضعيت تالاب­هـاي كشـور به ويژه تالاب­هاي كنوانسيون رامسر؛ - پيشنهاد و تهيـه پيش نويس قوانيـن در جهت حفاظت از منابـع مهـم آبـي كـه از نظـر تنـوع زيستـي در سطـح منطقـه­اي، ملـي و بين­المللي داراي اهميت بالايي مي­باشند؛ - پيشنهاد و ارائه طرح­هاي مربوط به آموزش و افزايش آگاهي­هاي عمومي و روش­هاي صحيح بهره برداري از منابع تالابي با تأكيد بر تالاب­هاي كنوانسيون رامسر؛ - سياستگـذاري و تدويـن پيش­نـويس قـوانيـن در امـر حفاظـت و بهره­وري پايدار از منابع آبي و تالاب­هاي كنوانسيون رامسر و ارائه پيشنهاد به مراجع قانونگذاري جهت تصويب؛ - تدوين راهكارهـاي مناسب براي توسعه پايدار، مديريت و حفاظت از تالاب­هاي كنوانسيون رامسر؛ - ايجاد گروه بازرسـي جهت ارزيابي و تعيين وضعيت مناطق آبي به ويژه تالاب­هاي كنوانسيون رامسر؛ - پيشنهاد سياست­هـايي در مـورد چگونگي مشاركت مردم منطقه در حفاظت و بهره­وري پايدار از تالاب. كميته فرعي مواد زائد و شيميايي خطرناك كنوانسيون­هاي مربوطه: 1- كنوانسيون بازل در كنترل نقل و انتقالات ضايعات مضر و دفن نهايي آن­ها Basel Convention on Transboundary Movement of Hazardous Waste and its Final Disposal تاريخ عضويت ايران در كنوانسيون: دي/1371 هدف كنوانسيون: نظارت بر نقل و انتقالات برون مرزي مواد زائد خطرناك و كنترل صدور آنها از كشورهاي پيشرفته (عمده توليد كنندگان) به كشورهاي در حال توسعه، به منظور حفظ سلامتي انسان و محيط زيست از خطرات ناشي از مواد زائد سمي و خطرناك، تصفيه و دفع مواد زائد خطرناك و ديگر مواد زائد تا حد امكان نزديك به محل توليد، به حداقل رساندن توليد مواد زائد خطرناك و ديگر مواد زائد از نظر كيفيت و كميت. 2- مطالب كنوانسيون رتردام (PIC) 3- كنوانسيون آلاينده­هاي آلي پايدار (POPs) تاريخ تشكيل كميته فرعي: مرداد/1378 نهادهاي داراي نماينده در كميته فرعي: سازمان حفاظت محيط زيست، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، وزارت دفاع، وزارت امور خارجه، وزارت صنايع و معادن، سازمان مديريت و برنامه­ريزي، گمرك جمهوري اسلامي ايران، سازمان انرژي اتمي ايران، وزارت جهاد كشاورزي (مؤسسه تحقيقات آفات و بيماري­هاي گياهي)، مركز آمار ايران، مؤسسه استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران، وزارت نيرو، وزارت نفت، وزارت كشور. شرح وظايف: - پيشنهاد مقررات، استانداردها و اصول راهنمـاي ملـي: جايگزيني، بـازيافـت، كاهـش تـوليـد، واردات و صـادرات و دفـع مواد زائد و شيميايي خطرناك؛ تبصره: بررسي و پيشنهاد ساز و كارهاي اجرايي به منظور صدور و ورود مواد زائد و شيميايي خطرناك. - پيش­بيني چگونگي فراهم آوردن تمهيدات لازم براي مقابله با وضعيت­هاي اضطراري ناشي از مواد زائد و شيميايي خطرناك و ارائه پيشنهادهاي لازم در اين زمينه به كميته ملي توسعه پايدار؛ - پيشنهاد روش­هاي مناسب جهت ايجاد تسهيلات براي مديريت زيست محيطي آلاينده­هاي آلي پايدار؛ - پيشنهاد طرح­ها و پروژه­هاي مطالعاتي و تحقيقاتي مربوط به مواد زائد و شيميايي خطرناك با مديريت اجرايي كميته ملي توسعه پايدار؛ تبصره: استفاده از گروه­هاي مشورت دهنده علمي- فني به منظور پيشبرد كار كميته در زمينه­هاي مربوطه. - ارائـه طرح­هـاي مربـوط بـه توسعـه برنامـه­هـاي آگاهي دهنده و مشاركت عمومي در رابطه با مواد زائد و شيميايي خطرناك به ويژه در خصوص جلوگيري از نشت آلاينده­ها به محيط زيست؛ - هماهنگـي شـركت در نشست­هـاي رسمـي بيـن­المللـي جهـت تبادل اطلاعات و پيشنهاد مواضع و تركيب هيأت­ها به جلسات با هماهنگي ارگان­هاي ذيربط از طريق وزارت امور خارجه؛ - بررسي و تدوين گزارش­هاي ملي ارجاعي از كميته ملـي توسعـه پايدار جهت ارائه به مراكز علمي و بين­المللي؛ - انجـام امـور ارجـاع شده از شورايعالي حفاظت محيط زيست و كميته ملي توسعه پايدار. كميته فرعي بهره­وري سبز و توليد پاك­تر هدف كميته فرعي: ايجاد نهادهاي تخصصي و مديريتي براي تصميم­سازي و تصميم­گيري­هاي بخشي و ميان بخشي در راستاي تحقق و ترويج بهره­وري سبز و توليد پاك. تاريخ تشكيل كميته فرعي: 1382 نهادهاي داراي نماينده در كميته فرعي: دفتر امور محيط زيست وزارت صنايع و معادن، سازمان حفاظت محيط زيست، سازمان مديريت و برنامه­ريزي، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، وزارت آموزش و پرورش، وزارت نفت، سازمان ملي بهره­وري، خانه صنعت شرح وظايف: - تدوين چارچوب راهبردي بهره­وري سبز و توليد پاك­تر براي ارائه به سطوح عالي تصميم­گيري؛ - اشاعه رويكرد توليد پاك­تر و بهره­وري سبز؛ - توانمندسازي دستگاه­ها و واحدهاي مرتبط براي به اجرا درآوردن توليد پاك­تر و بهره­وري سبز؛ - كمـك بـه اجـراي پروژه­هاي نمونه در رابطه با توليد پاك­تر و بهره­وري سبز. كميته فرعي مديريت توسعه پايدار شهري هدف كميته فرعي: ايجاد نهادهاي تخصصي و مديريتي براي تصميم سازي و تصميم­گيري­هاي بخشي و ميان بخشي در راستاي تحقق مديريت توسعه پايدار شهري تاريخ تشكيل كميته فرعي: 1382 نهادهاي داراي نماينده در كميته فرعي: سازمان حفاظت محيط زيست، سازمان مديريت و برنامه­ريزي، وزارت نيرو، وزارت جهاد كشاورزي، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، وزارت مسكن و شهرسازي شرح وظايف: - گستـرش و تعميـق اصـول و شاخـص­هـاي تـوسعه پـايـدار در برنامه­ريزي و مديريت شهري شهرهاي كشور؛ - تبيين و تدوين چارچوب راهبردي ملي و محلي مديريت شهري پايدار براي ارائه به سطوح عادي تصميم­گيري مانند شوراهاي عالي ذيربط كشور؛ - تعريف طرح­هاي مطالعاتي در زمينه مسائل و موضوعات مديريت شهري پايدار و پيگيري تأمين اعتبار و شرايط تحقق آنها؛ - ارائه پيشنهاد و مشاركت فعال در مباحث مجامع ملي و بين­المللي مرتبط با مسايل شهري بر اساس ارجاع كميته ملي توسعه پايدار؛ - ايجاد هماهنگي ميان برنامه­ها و اقدامات دستگاه­هاي ذيربط در چارچوب توسعه پايدار شهري شامل برنامه­ريزي آموزشي و ... براي ظرفيت­سازي، توانمندسازي، آگاه­سازي و اطلاع­رساني در سطوح ملي تا محلي. كميته فرعي توسعه پايدار روستايي هدف كميته فرعي: ايجاد نهادي تخصصي و مديريتي براي تصميم­سازي و تصميم­گيري­هاي بخشي و ميان بخشي در راستاي تحقق توسعه پايدار روستايي كه در اين راه، اتكا به فرهنگ بومي و حفظ هويت جامعه روستايي و نيروگيري از ديگر بخش­ها و جوامع كشور مدنظر است. تاريخ تشكيل كميته فرعي: 1382 نهادهاي داراي نماينده در كميته فرعي: سازمان حفاظت محيط زيست، وزارت جهاد كشاورزي، وزارت كشور، وزارت نيرو، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، سازمان مديريت و برنامه­ريزي، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري، وزارت آموزش و پرورش، وزارت نفت، وزارت مسكن و شهرسازي، مركز تحقيقات توسعه روستايي، سازمان ملي بهره­وري، خانه صنعت، سازمان تعاون روستايي، بنياد مسكن انقلاب اسلامي. شرح وظايف: - تدوين و پيشبرد راهبردهاي ملي ومحلي توسعه پايدار روستايي؛ - بررسي و تدوين اصول و شاخص­هاي توسعه پايدار روستايي؛ - تعريف و ارائه طرح­هاي مطالعاتي در زمينه مسايل و موضوعات توسعه پايدار روستايي و نظارت در بكارگيري نتايج آنها؛ - ارائـه پيشنهـاد و مشاركت فعـال در مباحث مجامع ملي و بين المللي مرتبط با مباحث توسعه پايدار روستايي براساس ارجاع كميته ملي توسعه پايدار؛ - تدويـن برنامـه آموزشـي و ترويجـي لازم براي توانمندسازي و ظرفيت­سازي و ايجاد فرهنگ پايداري روستايي ضمن هماهنگي و تعامل ميان دستگاه­هاي اجرايي مرتبط؛ - تدوين و ارايه راهكارهـاي لازم جهت تحقق توسعـه روستايـي به سطوح عالي تصميم­گيري. كميته اقتصاد و محيط زيست دبيرخانه: دبيرخانه كميته اقتصاد و محيط زيست دفتر ارزيابي زيست محيطي مي باشد. شرح وظايف: وظايف كميته اقتصاد و محيط زيست به شرح موارد ذيل تعيين مي­گردد: - ترويج و توسعه مطالعات و پژوهش و تحقيقات مربوط به اقتصاد و محيط زيست؛ - جمع­آوري اطلاعات مربوط به مطالعات اقتصاد و محيط زيست در سطح سازمان و واحدهاي تابعه و ايجاد بانك اطلاعاتي براي علاقمندان به موضوع؛ - برقراري ارتباط تنگاتنگ با مؤسسات، مراكز علمي و تحقيقاتي و ساير دستگاه­هاي اجرايي كه در زمينه اقتصاد و محيط زيست فعاليت علمي و مطالعاتي دارند؛ - شناسايي پتانسيل هاي علمي و پژوهشي از جمله متخصصين، منابع و مأخذ مرتبط با موضوع؛ - مساعدت و ايجاد تمهيدات لازم در برگزاري سمينارها، كارگاه­هاي آموزشي، تهيه نشريات و كتب مرتبط با اقتصاد و محيط زيست - برقراري ارتباط تنگاتنگ با ادارات كل حفاظت محيط زيست استان­ها جهت مساعدت، تقويت و ترويج مباحث مربوط به اقتصاد و محيط زيست؛ - بررسي امور، مطالعات و تحقيقات انجام شده ادارات كل حفاظت محيط زيست استان­ها در زمينه اقتصاد و محيط زيست؛ - بررسي پيشنهادهاي ادارات كل حفاظت محيط زيست استان­ها در راستاي قوام بخشيدن به موضوع و ارائه پيشنهادهاي لازم به معاونت­هاي تخصصي سازمان جهت لحاظ نمودن و ايجاد تمهيدات لازم؛ - اظهار نظر بر قراردادها و پروژه­هاي مطالعاتي سازمان در زمينه اقتصاد و محيط زيست و ارائه طريق به منظور اجراي هر چه بهتر پروژه­ها؛ - ايجاد تمهيدات لازم جهت تهيه پيش­نويس شرح خدمات تيپ براي پروژه­هاي مرتبط با ارزش­گذاري منابع طبيعي و زيستي، دروني كردن هزينه­هاي زيستي در پروژه­هاي عمراني، تهيه برنامه­هاي نرم­افزاري اقتصاد و محيط زيست. اعضاء كميته: نمايندگان سازمان حفاظت محيط زيست، وزارت جهاد كشاورزي، شركت نفت و تعدادي از اعضاء هيأت علمي دانشگاه­ها كميته اقتصاد محيط زيست تاكنون دو پروژه را تعريف نموده كه عبارتند از: -1 پروژه مطالعه و تدوين نظام مالياتي و عوارض سبز كشور: امروزه كميابي منابع طبيعي از يك سو و رشد بي­رويه توسعه از سوي ديگر به يك دغدغه جهاني تبديل شده است و چنانكه روند كنوني رشد جمعيت، صنعتي شدن، افزايش آلاينده­ها و ... ادامه يابد، محدوديت­هاي جدي بر روي كره زمين حكمفرما مي­گردد كه در اين راستا، علم اقتصاد محيط زيست به كمك محيط زيست آمده است. اين پروژه سعي دارد روش­هاي تنبيهي و تشويقي (اهرم­هاي اقتصادي) موجود براي حفاظت محيط زيست را در ساير كشورها بررسي نموده و جايگاه نظام مالياتي سبز، عوارض سبز و جرائم زيست محيطي كشور را مطالعه نمايد. در نهايت به پيشنهاد واحد «نظام مالياتي و عوارض جريمه­اي مناسب براي كشور» برسد. -2 پروژه مطالعه تكنولوژي پاك و توليد پاك­تر در صنايع غذايي: هدف اصلي تكنولوژي پاك و توليد پاك تر در دنيا اين است كه ثابت كند چنانكه مراكز توليدي از تكنولوژي­هاي روز دنيا استفاده كنند و با همان تجهيزات كهنه و سنتي ادامه توليد بدهند، خسارات زيست محيطي (آلودگي و تخريب) بر محيط وارد مي­كند كه در نهايت مشخص مي­گردد هزينه آن بسيار بيشتر از هزينه خريد تكنولوژي­هاي پاك توليد است. اين پروژه سعي دارد تكنولوژي­هاي سازگار با محيط زيست را در صنايع غذايي كشور با استفاده از تجارب و تكنولوژي­هاي كشورهاي موفق در اين زمينه را معرفي نمايد. كميته گردشگري دبيرخانه اين كميته در سازمان حفاظت محيط زيست (دفتر ارزيابي زيست محيطي) قرار دارد كه با حضور نمايندگان سازمان حفاظت محيط زيست و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري تشكيل جلسه مي­دهد. طبق مصوبه شورايعالي محيط زيست، بسياري از طرح­هاي گردشگري (مطابق جدول 1) مشمول ارزيابي اثرات زيست محيطي مي­گردند. جدول 1- فهرست پروژه­هاي گردشگري مشمول ارزيابي اثرات زيست محيطي
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۹ توسط احمد عاقلي
 

 

پول الکترونیکی چیست ؟



از آنجايی‌که پول الکترونیکی همچنان در مراحل اولیه‌ي پیشرفت است، هنوز تعریف واحدی از پول الکترونیکی وجود ندارد و اشخاص مختلفی پول الکترونیکی را به روش‌های متفاوتی تعریف کرده و توضیح داده اند. جامعه‌ي اروپا در پیش نویس دستورالعمل خود، پول الکترونیکی را بدین‌گونه توصیف نموده است:

الف- بر روی قطعه‌اي الکترونیکی همانند تراشه‌ي کارت و یا حافظه‌ي کامپیوتر به صورت الکترونیکی ذخیره شده است.

ب- به عنوان یک وسیله‌ي پرداخت برای تعهدات اشخاصی غیر از مؤسسه‌ي صادر کننده، پذیرفته شده است.

ج- بدین منظور ایجاد شده است که به عنوان جانشین الکترونیکی برای سکه و اسکناس در دسترس و اختیار استفاده کنندگان قرار گيرد

د- به منظور انتقال الکترونیکی وجوه و پرداخت‌های با مقدار محدود ایجاد شده است.

مشاور امور مصرف کنندگان فدرال رزرو آمریکا، پول الکترونیکی را به این عنوان توصیف نموده است : پولی است که به صورت الکترونیکی حرکت کرده و به گردش درمی آید و می تواند به صورت کارت هوشمند و یا کارت‌هایی که در آن‌ها ارزش ذخیره شده، یا کیف پول الکترونیکی ارايه شود. همچنین می تواند در پایانه‌ي فروش استفاده شده و یا بدون دخالت هیچ شخص دیگری و مستقیماً به صورت شخص به شخص مورد استفاده قرار گیرد و نيز می تواند از طریق خطوط تلفن به سوی بانک‌ها و یا دیگر ارايه دهندگان خدمات یا صادرکنندگان (پول الکترونیکی) به حرکت درآمده و یا خرج شود.

از تعریف و توصیف بالا می توان نتيجه گرفت که پول الکترونیکی یک مکانیسم پرداخت ارزش ذخیره شده یا پیش پرداخت شده است که در آن مقداري از وجوه یا ارزش که برای مصرف کننده قابل استفاده است در یک وسیله و قطعه‌ي الکترونیکی ذخیره شده و در تصرف مشتری است. ارزش الکترونیکی توسط مصرف کننده و مشتری خریداری می شود و هر بار که مستقیماً به دستگاه‌های دیگر متصل شود و یا مصرف کننده از دستگاه استفاده کند تا از طریق پایانه‌ي فروش و یا حتی از شبکه های کامپیوتری همانند اینترنت خریدی را انجام دهد، از موجودي آن کاسته مي‌شود

برخلاف بسیاری از کارت‌های تک منظوره‌ي پیش پرداخت شده (همانند کارت‌های تلفن)، محصولات پول الکترونیکی به این منظور طراحی و تولید می شوند که مورد استفاده‌ي عموم واقع شوند و وسایل چند منظوره ای برای پرداخت محسوب مي‌شوند. پول الکترونیکی هم کارت‌های پیش پرداخت شده (گاهی اوقات کارت هوشمند یا کیف پول الکترونیکی نامیده می شود) و هم محصولات نرم‌افزاری پیش پرداخت شده را که از شبکه های کامپیوتری نظیر اینترنت استفاده می کنند (بعضاً به عنوان پول نقد الکترونیکی هم نامیده می شوند) شامل می شود. رايج‌ترین محصولات، محصولات مبتنی بر کارت هستند. صنایع پیشرو در این زمینه Visa , Mondex هستند، اما امروزه طیف وسیعی از این محصولات به عموم عرضه شده اند همانند Cybercash-Emoney mail-Paypal-Proton و غیره .



ویژگی‌های کلیدی پول الکترونیکی

 

ویژگی‌های اصلی پول الکترونیکی عبارتند از :

اولاً : ارزش بر روی قطعه و یا وسیله‌ي الکترونیکی و به صورت الکترونیکی ذخیره می شود. محصولات گوناگون از لحاظ اجرای تکنیکی متفاوت هستند. در پول الکترونیکی مبتنی بر کارت، یک قطعه‌ي سخت افزاری کامپیوتری که مخصوص بدان و قابل حمل بوده و نوعاً یک ریزپردازنده است، در یک کارت پلاستیکی جای داده شده در حالیکه در پول الکترونیکی مبتنی بر نرم افزار، از یک نرم افزار تخصصی و مخصوص که بر روی کامپیوتر شخصی نصب شده، استفاده می شود.

ثانیاً : ارزش موجود در پول الکترونیکی به چند طریق و به صورت الکترونیکی منتقل می شود. برخی از انواع پول الکترونیکی امکان انتقال موازنه‌های الکترونیکی را مستقیماً از یک مصرف کننده به دیگری و بدون دخالت شخص ثالث (همانند صادر کننده‌ي پول الکترونیکی) فراهم می آورند و آنچه که بیشتر متداول و مرسوم است آن است که تنها پرداخت‌های مجاز و ممکن، پرداخت از مصرف کننده به تاجر و همچنین امکان باز خرید ارزش پول الکترونیکی برای تجار است.

ثالثاً : قابلیت انتقال، محدود به معاملاتی است که سابقه‌ي آن‌ها ثبت و ضبط شده باشد. در اكثر روش‌ها و رویه های محصول، برخی از جزيیات معاملات بین تاجر و مصرف کننده در یک پایگاه داده‌ي مرکزی ثبت و ضبط می شود که قابل نمایش دادن و ارايه هستند. در مواردی که معاملات به طور مستقیم بین مصرف کنندگان امکان‌پذیر باشد، این اطلاعات بر روی دستگاه شخصی مصرف کننده ضبط می شود و تنها هنگامی می تواند از طریق دستگاه مرکزی نمایش داده شده و ارايه شود که مصرف کننده از طریق اپراتور (عامل طرح) پول الکترونیکی قرارداد بسته باشد

رابعاً : تعداد شرکا و طرفینی که به نحو کار کردی و مؤثر در معاملات پول الکترونیکی دخیل و درگیر هستند، بسیار بیشتر از معاملات قراردادی است. عموماً در معامله‌ي پول الکترونیکی، چهار دسته از افراد دخیل هستند: صادر کننده‌ي ارزش پول الکترونیکی، اپراتور شبکه، فروشنده‌ي سخت افزارها و نرم افزارهای خاص و ویژه، نقل و انتقال دهنده و تسویه کننده‌ي معاملات پول الکترونیکی.

صادر کننده‌ي پول الکترونیکی مهمترین شخص در این میان است در حالی‌که اپراتور شبکه و فروشنده، ارايه كنندگان خدمات فنی هستند و نهادهای انتقال دهنده و تسویه کننده‌ي پول الکترونیکی، بانک‌ها و یا شرکت‌هایی با ماهیت بانک هستند که خدماتی را ارايه می دهند که مشابه با خدماتی است که برای دیگر ابزارهای پرداخت بدون پول نقد نيز ارايه می شود.

خامساً : موانع فنی و اشتباهات انسانی می تواند اجرای معاملات را مشکل و یا غیر ممکن سازد درحالی‌که در معاملات مبتنی بر کاغذ چنین مشکلی با این حجم وجود ندارد.

فکر می‌کنید از چه زمانی در ایران خريد اينترنتي قابل اجرا باشد؟
ما در زمینه‌ي پرداخت الکترونیکی یا اینترنتی از چند سال پیش کارمان را با بانک سامان شروع کرده‌ایم. يكي از مهمترین دستاوردهایی که در حال حاضر وجود دارد، مربوط به بحث بانک اینترنتي است، به طوری که شما بتوانید عملیات بانکی به راحتی و بدون نیاز به حضور در شعبه انجام بدهید. یعنی علاوه بر اطلاع رسانی، دريافت صورت حساب و موجودي، بتوانید تبادل‌ الكترونيكي پول را نيز اجرا کنید. به عنوان مثال درخواست وام يا چک را بتوانید در اينترنت انجام دهيد يا عملیات کارت را آنجا ثبت کنید. به طور كلي یک دروازه‌ای برای ورود به دنیای تجارت الکترونیکی( E-Commerce) فراهم شده‌است. در کنار این خدمات، ما بحث پرداخت اینترنتی را باپیاده سازی دو استاندارد مختلف برای پرداخت‌هاي خرد و کلان به انجام رسانده‌ايم. در مورد پرداخت‌هاي خرد قاعدتا سهولت و سادگی استفاده خیلی مهم است و امنیت در اولويت دوم اهميت مي‌با‌شد. البته بیمه در کنار این قضیه لازم است، اما بیمه‌ي مربوط به آن هم خیلی سنگین نیست. بحث ديگر در مورد پرداخت‌های کلان است كه بیشتر در مورد معاملات بين سازمان‌هاي تجاري با يكديگر(B2B) و يا بين سازمان‌هاي تجاري با دولت (B2G) و يا بين دولت‌ها با يكديگر(G2G)براي تبادل مبالغ زياد مي‌باشد، يعني مبالغ بالای چند صدهزار تومان یا چند میلیون تومان. در اين سطوح، دیگر اشخاص، کمتر درگیر هستند و بیشتر شرکت‌ها لازم دارند که ارتباطات مالی خودشان را انجام دهند. در اين پروتكل امنیت اولويت اول است و عدم انکار طرفین در انجام معامله اصل اساسي است. یعنی در دنیای مجازی یا اینترنت، ثبت سوابق و کار بايد به گونه‌اي انجام شود که هیچ کس نتواند درستي آن را انکار کند. پروتکل مشهوری که در اين زمينه در تمام دنیا وجود دارد، «ست» (Set) است که ما شكل ساده شده‌ای از این پروتکل را اجرا کرده‌ایم. این دو نرم افزار در حال حاضر در بانک سامان عملیاتی شده‌است

. تا كنون در سطح كشور نزدیک به 60 مورد عقد قرارداد انجام شده و به زودی ارایه‌ي خدمات خرید یا فروش مجازی شروع می‌شود. این خدمات در حال حاضر با كارت بانك سامان در حال اجرا و قابل توسعه به عملیات کارت‌های عضو شتاب نيز مي‌باشد. البته ما اين خدمات را با كارت‌هاي عضو شتاب شروع و به صورت آزمایشی هم چند هفته راه‌اندازی کردیم، اما متاسفانه به خاطر نگرانی از عدم امنیت کافی در زیرساخت کارت‌هاي بانک‌هاي بزرگ و واکنش منفی چند بانک دولتی به توصیه‌ي بانک مرکزی به طور محدود تا زمانی که در یک کمیته‌ی خاص در بانک مرکزی ضرورت‌های بستر امنیتی برای بانک‌ها تدوين و ارایه شود، متوقف شده‌است. در زماني كه بانک‌ها در يك زمان‌بندی منطقی این امنیت را اجرا بکنند، این خدمات را به صورت یک کار فراگیر مي‌توانیم انجام دهیم. من می‌توانم قول بدهم که ظرف 3-2 ماه آینده شرکت‌های بسیار زیادی خواهیم داشت که این سرویس را به مردم ارایه خواهند کرد.

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۸ توسط احمد عاقلي

توسعه پايدار

 

 

توسعه در معاني ومفاهيم قبلي به مقدار زيادي در جهت منافع نسل حاضر است وتاكيد كمي بر رفاه نسل هاي آينده دارد .

بعبارتي فعاليتهاي اقتصادي مي تواند موجبات تخريب محيط زيست واكو سيستم ها ومنابع طبيعي در سطح جهان شود وهمين موضوع موجب خارخ توسعه پايدار بجاي توسعه مي شود .

كميسيون براندلند (wceo,1987- Brundtland commission ) توسعه پايدار را چنين تعريف كرده است :

 

 توسعه پايدار توسعه اي است كه بتواند نيازهاي نسل حاضر را بدون لطمه زدن ،به بر آورده ساختن نيازهاي نسل هاي آينده وسازگار با منافع نسل هاي آينده بر آورد ه سازد .

 

در اين تعريف تاكيد بر حفظ رفاه نسل ها ( حال وآينده ) در طول زمان مي باشد در الگوي توسعه پايدار سعي مي شود مقدار وكيفيت ثروت ميراث نسل آيندهع را حداقل برابر نسل حاضر در نظر مي گيرد .مقصود از ثروت هم مصنوعات بشر وهم ذخاير ومنابع طبيعي مي باشد .

 

بنابراين با اين تفكر آنچه كه ممكن است ديدگاه كشورهاي توسعه يافته انجام داده باشند تخريب محيط زيست ،تخليه واز بين بردن منابع طبيعي كره زمين ،سوراخ شدن لايه اوزون وگرم شدن دماي كره زمين ،توسعه صحراها ،كمبود عرضه آب وفرسايش خاكهاي كشاورزي واز بين رفتن جنگلها در جهان بوده است كه در واقع ضد منافع نسل هاي حاضر وآينده بشر مي باشد. لذا براي داشتن الگو توسعه پايدار بايد تعريف بحددي از اهداف توسعه واتخاذ سياستهاي نوين اقتصادي اجتماعي مرتبط با توسعه پايدار انجام داد

 

 

توسعه پايدار

 

 

يكي از دلایل عمده مهاجرت روستاييان به شهرها مربوط به عدم توجه به توسعه در روستا ست چرا كه توسعه حركتي در جهت ايجاد برابري رفع همكاري واز بين بردن فقر در جامعه است وهدف توسعه در نهايت تكامل وتعالي روح انساني است جهت دستيابي به اين امر مهم توسعه شهري اهميت يكساني دارند ولي متاسفانه در بيشتر برنامه هاي توسعه حفظ محيط زيست وايجاد برابري انسانها مد نظر قرار نگرفته ونتايج توسعه بيشتر نصيب عده اي خاص شده است عدم توجه به اين موضوع بويژه در گذشته باعث تخريب منابع طبيعي ومحيط زيست روستاييان شده وتوليدات روستاها جوابگوي نيازهاي روستاييان نبوده ،از طرفي به رغم فعاليت هاي بسيار گسترده جهاد سازندگي هنوز بسياري از روستا ها وروستاييان از آب آشاميدني بهداشت مسكن وبه باور كلي سطح زندگي خوبي نيستند واين امر باعث شده است كه روستاييان بويژه جوانان (نيروي توليدي روستاها ) با شعار استفاده از رفاه وآسايش بيشتر به طرف شهرها سرازير وروستا وشركت در كار توليد را به فراموشي بسپارند .

 

مسايل ومشكلات عديده اي باعث بروز معضل مهاجرت شده كه بحث درباره تك تك آنها مثنوي هفتاد من كاغذ شده واز حوصله اين مقوله خارج است ولي به نظر اين حقير كه خود يك روستايي بوده وبه رغم وجود فشارهاي جانبي به لطف الهي فرصتي پيش آمد تا در رشته منابع طبيعي فارغ التحصيل شوم اين معضل را با اعماق وجودم دريافته ام كه مشكل عمده روستاييان وعلل مهاجرت آنان عدم توجه به توسعه روستاها بوده كه راه اصلي رفع اين مشكل نيز توجه به توسعه روستاها بوده كه راه اصلي رفع اين مشكل نيز توجه به توسعه روستايي همپاي توسعه شهري است اين توسعه (توسعه پايدار )نام دارد كه به طور مختصر اشارهاي به آن مي كنم .

 

توسعه پايدار

 

توسعه پايدار بر سه اصل عمده استوار است .

 

الف پايداري بوم شناسي

 

 اين اصل بر انجام توسعه با حفظ فرايندهاي اساسي زيست محيطي وتنوع گونه هاي زيستي وحفاظت محيط زيست تاكيد دارد

 

ب- پايداري فرهنگي اجتماعي

 

 اين اصل از توسعه پايدار بر كنترل مردم بر سرنوشت خود در جريان توسعه تاكيد دارد پايداري فرهنگي اجتماعي يعني حفظ ارزشهاي مردمي وسازگاري برنامه هاي توسعه با

 

ج- پايداري اقتصادي

 

 اين اصل از توسعه پايدار به استفاده بهينه از منابع ومديريت مناسب آنها به نحوي كه نسلهاي آينده هم دچار مشكل نشوند تاكيد دارد .

توسعه پايدار يعني توسعه اي كه مبتني بر فرهنگ جامعه است ودر ضمن تلاش مي كند تا با حفظ منابع طبيعي رفاه وآسايش را براي جامعه به ارمغان بياورد كه در اين راستا توسعه روستايي وشهري اهميت يكساني دارند چرا كه يكي از اهداف مهم توسعه پايدار ايجاد برابري رفع بيكاري واز بين بردن فقر جامعه با جلب مشاركت مردم است  .

در توسعه پايدار ديگر قابل قبول نيست كه لوله گاز از كنار روستا وزمين هاي كشاورزي روستا عبور كند ولي در آن روستا مشكل قطع درختان وكندن بوته ها براي تامين سوخت زمستاني وپخت وپز نان و.. داشته باشيم .توسعه بايستي با مردم وبراي مردم باشد وبا همكاري دولت ومردم به دست مي آيد مشكلات مردم بايد توسط خود مردم رفع شود در توسعه پايدار كه هدف آن رفاه نوع انسان است بايد برنامه ها در راستاي نيازهاي مدم باشد كه در اين صورت مي توانيم برنامه هاي بلند مدت اقتصادي اجتماعي را طرح واجرا كنيم از آنجايي كه گنج اصلي هر كشوري تجارب مردم آن است معمولا مردم آگاهي بيشتري نسبت به دولت در مورد شرايط زندگي خود دارند لذا ضرورت دارد برنامه ريزي به منظور توسعه پايدار با توجه به نيازهاي واقعي مردم با مشاركت مردم صورت گيرد .با اين وجود بايد با مطالعات از نيازهاي قشر روستايي ومشكلات حاكم بر زندگي آنها شناخت دقيق يافت وبا توجه به آنها در راستاي رفع مشكل وتعالي وتوسعه با برنامه ريزي صحيح در بخش هاي صنعت كشاورزي منابع طبيعي وآبخيزداري عمران روستايي تعاون ورفاه و....گام برداشت .

توسعه پايدار از نظر زيست محيطي غير مخرب واز نظر فني متناسب واز نظر اقتصادي پويا واز نظر اجتماعي قابل پذيرش است .

 

توسعه پايدار در اسناد( سياستها واقدامات ) اين چنين تعريف شده است:

 

مديريت بهره گيري از منابع ومحيط زيست كه در جريان توسعه با توليد فزاينده ومستمر زندگي مطمئن امنيت غذايي عدالت ثبات اجتماعي ومشاركت مردم ارتباط دارد.

 

به طور كلي مي توان براي توسعه پايدار چهار جنبه مختلف در نظر گرفت كه عبارت اند از :

 زيست محيطي و اقتصادي و اجتماعي و اكولوژيكي (بوم شناسي )

 

 توسعه پايدار به آن نوع از مدلها والگو هاي توجه دارد كه در عين تنوع فرهنگي تكرار پذير نيز می باشد اين گونه مدل والگو ها به محدود يتهاي فضاي محيطي توجه دارند .آنها با بوم فضا (ecospace )به منزله كالايي رايگان رفتار نمي كنند تا به ميل بي قيد وبند هر فرد يا ملتي تاراج گردد .اين مدل .والگو ها بر روي اين فضا قيمتي مي گذارند كه نشانگر كميابي نسبي امروز وفرداي آن است .

 

اين الگو ومدلها ي توسعه با بوم فضا همان گونه رفتار مي كنند كه يا هر دارايي كمياب ديگر رفتار مي شود وبه سياستهاي با مديريت معقول دارايي علاقمند هستند .

 

توسعه پايدار مفهوم جامعي است كه جنبه هاي زندگي بشر را در بر مي گيرد .اجراي مدلها والگوهاي توسعه پايدار مستلزم دگرگونيهاي وسيع در هر دو زمينه سياستهاي ملي وجهاني است .

 

توسعه پايدار مفهومي است كه ابعاد متعدد وتعاريف مختلفي دارد . فرانچسكودي كاستري با بهره گيري از تصوير يك صندلي عهد رنسانس مي كوشد اين نكته را القا كند كه توسعه پايدار تنها هنگامي مي تواند معناي عملي به خود بگيرد كه ابعاد چهار گانه توسعه اقتصادي زيست محيطي اجتماعي وفرهنگي اهميت وقدرتي مشابه داشته باشد وروابط متقابل مستحكمي ميان اين ابعاد بر قرار باشد .اگر يك پايه اين صندلي كوتاهتر از پايه هاي ديگر باشد وضعيت نشستن بر روي آن دشوار خواهد شد يعني پايداري در ميان نخواهند بود .هيچ كشوري يا منطقه اي نتوانسته است به نحوي قابل قبول به توازن پوياي اين چهار پايه دست يابد .علاوه بر اين عدم توازن بين اين پايه هاي متفاوت در برخي از نواحي جهان دور نماي حركت به سوي شيوه هاي پايدار تر بهره برداري از منابع طبيعي وبهبود مناسبات بين مردم محيط زيست ومهمتر از آن روابط ميان مردماني را بهع خطر افكنده است كه هويتهاي گوناگون (تاريخي ،فرهنگي ،قومي واجتماعي )دارند . استعاره صندلي مدل رنسانس اين نكته را نيز القا مي كند كه اگر واقعا بخواهيم به سمت توسعه پايدار گام بر داريم يك جهش فرهنگي (توسعه انساني جديد ) ضروري است .اين نوزايي يا رنسانس جديد مستلزم مناسبات صميمانه تري ميان علم وهنر طبيعت وفرهنگ  عالم انديشه ودنياي سرمايه گذاري است .همچنين مستلزم سكانداري در ميان جريانهاي يكسان سازي جهاني وتنوع بهره برداري از جنبه هاي مثبت هر يك وپرهيز از ويژگيهاي منفي همرا با افراط در هر كدام از آنهاست .

 

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۸ توسط احمد عاقلي

 


مباحث وموضوعاتي كه در قالب كنفرانس يا مطالب ويژه طرح وجزء منا بع مي باشد .

 

1-    نقش وجايگاه بانك ها (نظام بانكي ) در توسعه اقتصادي

 

2- نقش صنعت گردشگري (توريسم ) در توسعه اقتصادي بررسي وضعيت صنعت گردشگري در ايران وجهان (نقاط قوت وضعف )

 

3-    نقش وجايگاه صادرات غير نفتي در توسعه اقتصادي

 

4- بررسي وضعيت توليد ومعرف نفت در جهان وايران ونقش مثبت ومنفي آن در توسعه اقتصادي كشور

 

5- برسي وضعيت اقتصادي كشور از قلت صادرات وكثرت واردات وتاثيرات آن بر توسعه اقتصادي كشور

 

6- بررسي سطح تكنو لوژي در اقتصاد كشور وعلل عقب ماندگي در دست يافتن به تكنولوژي بر تر جهان

 

7-    فقدان استانداردهاي توليد مسكن در كشور

 

8- بررسي ضعفهاي نظام آموزش متوسطه وآموزش عالي ونقش آن در توسعه اقتصادي كشور

 

9- بررسي علل عدم اهميت دهي به موضوع پژوهش وتحقيقات وفقدان موسسات پژوهش در كشور

 

10-      بررسي سا ختار صنعت خودروسازي در كشور

 

11-   بررسي روند تاريخچه ارتقاء مديريت ژاپني وتاثيرات آن در اقتصاد كشور ژاپن واقتصاد جهاني

 

12-   بررسي تاريخچه وانتخاب موردي از مديريت كره ونقش وتاثير آن در پيشرفت كشور كره جنوبی

 

13-   بررسي تاثير استاندارهاي ملي وبين المللي در توسعه اقتصادي كشور واقتصاد جهاني (استاندارد ملي iso9000 iso16000 و ...)

 

14-       گمرك وموانع موجود بر سر راه توسعه اقتصادي

 

15-   نقش مناطق آزاد تجاري ومناطق ويژه اقتصادي در توسعه اقتصادي كشور وجهان

 

16-   برسي نقش سرمايه گذاري خارجي ( بايد ها ونبايد ها ) در توسعه اقتصادي كشور

 

17-     گفتگوي تمدنها وتاثيرات آن برتوسعه اقتصاد ی كشور

 

18-    صنايع تبديلي ونقش آن در توسعه صادرات

 

19-    نقش تبليغات وبازار يابي در توسعه اقتصادي كشور

 

20-   اينترنت وتاثير گذاري آن بر اقتصاد جهاني واقتصاد ايران با نگرش تجارت الكترونيكي

 

21-   نظام مالياتي وبررسي تاثيرات مثبت آن در توسعه اقتصادي

 

22-   سازمان تجارت جهاني وبايد ها ونبايد  در عضويت در اين سازمان وتاثيرات آن بر اقتصاد كشور

 

23-   پديده فرار مغزها بر اقتصاد كشور يا انتقال معكوس تكنولوژي

 

24-    عدم تصحيح الگوي مصرف سنتي

 

25-     ضعف فرهنگ غذايي وبهداشتي

 

26-  عدم پشتيباني از نظام كارگاهي صنايع كوچك

 

27-   برسي روند رو به رشد اقتصاد چين وبهره گيري از نقاط قوت آن در اقتصاد كشور

28-   نقش زنان درتوسعه اقتصادی  كشور

 

29-   مطالعه موردي بر محصولات كشاورزي كه مي تواند در توسعه آذر بايجان تاثير گذار باشد

 

30-   بررسي نقاط قوت وضعف كشت وصنعتها در كشور

 

31-نقش صنايع دستي بر اقتصاد كشور از جمله فرش

 

32-   نقش بازار چه ها در گسترش مبادلات تجاري وتوسعه اقتصادي كشور

 

33-   قاچاق كالا وبايد ها ونبايد ها

 

 

ارسال در تاريخ دوشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۷ توسط احمد عاقلي



 

ويژگي هاي مهم توسعه اقتصادي :

 

بايد توجه داشت همانطور يكه گفته شد توسعه مفهوم گسترده وبسيار پيچيده اي است وارائه تعريف واحد چندان كار آساني نيست وهركس بر اساس ديدگاه خود آنرا مطالعه وبررسي مي كند.

 

ولي بطور كلي توسعه اقتصادي داراي شرايط وويژگيهايي است كه تا آن شرايط وويژگيهاي مهيا نباشد توسعه واقعي تحقق نمي يابد .

 

 

1-    تدريجي بودن

 

 

گفتيم تحول فكري وفرهنگي زمينه ساز توسعه اقتصادي است ولي مسلما چنين جرياني نمي تواند اولا در كوتاه مدت وثانياً به يكباره وناگهاني رخ دهد .

- تحول در ابتدا وساختار هاي اجتماعي ،بنياد هاي سازماني ونگرشها وباورهاي مردم در طي زمان صورت مي گيرد

- بهبود روشهاي توليد ،افزايش كارائي توليد ،ابداعات واختراعات در طي مدت طولاني بدست مي آيد در مجموع براي استفاده از روشهاي فني جديد ومكانيزه بايد ابتدا روشهاي سنتي وابزار هاي ابتدايي كنار گذشته شود ويا كمتر مورد استفاده قرار گيرد  همچنين با آموزش وتربيت نيروي انساني متخصص وماهر نيز به برنامه ريزي نسبتاًطولاني نياز دارد . پس قابل درك است كه فرايند توسعه فرايندي تدريجي است .

 

 

2-    استمرار وخو دگرداني

 

 

ملاحظه مي شود در هر چند دهه يكبار اقتصاد جهاني با بحران روبرو مي شود .اين بحرانهاي بين المللي اختلالاتي را در اقتصاد كشور ها ي مختلف بخصوص كشورها بدون ساختار مسجم به بار مي آورد .

حال اگر نظام اقتصادي ونيز ساختار ها ي اجتماعي يك كشور طوري سازماندهي شده باشند كه تمامي نهادهاي اقتصادي واجتماعي مانند موسسات پولي ،واحدها ي توليدي وخدماتي ودستگاههاي اداريوغيره در يك شبكه مرتبط وهماهنگ نياز هاي يكديگر را خودبر آورد .نمايند در صورت بروز چنين بحرانهايي با انسداكي وقفه بدليل بر خورداي از انسجام لازم قادر به استمرار روند روبه توسعه خود خواهند بود .

مثل ژاپن كه در جريان افزايش قيمت نفت در سال 1974 و وابستگي نفتي توليدات خود اندكي وقفه در توسعه موجود است

 

 

 

3-    خود اتكايي

 

 

براي اينكه در فرايند توسعه اقتصادي اختلاتي ايجاد نشود ضروري است كه كشور در جريان توليد كالاهاي استراتيك ومورد نياز جامعه به عوامل توليد خارجي وابستگي شديد نداشته باشد .

براي داشتن اين ويژگي مثلا در توليد گندم لازم است حلقه هاي زنجير توليد گندم (بذر اصلاح شده ،كود شيميائي اب ،ماشين آلات كشاورزي ،سرمايه وامكانات و وسايل حمل ونقل ؛نيروي متخصص و... ) كمترين وابستگي را به خارج ويا بيشترين وابستگي را به نيرها وعوامل داخلي داشته باشد .

البته قابل ذكر كمبود هاي منابع طبيعي ومواد خام در برخي مناطق جهان ،نيازهاي تكنولوژي وملاحظات اقتصادي مانند صرفه جوئيهاي اقتصادي تقرايبا هيچ كشوري يافت نمي شود كه خارج وابستگي نداشته باشد . حتي كشورهاي پيشرفته جهان نيز بنوعي وابسته به مواد خام در برخي مناطق جهان ،نياز هاي تكنولوژي وملاحظات اقتصادي مانند صرفه جوئيهاي اقتصادي تقريباً هيچ كشوري يافت نمي شود كه خارج وابستگي نداشته باشد .

حتي كشورهاي پيشرفته جهان نيز بنوعي وابسته به مواد خام وبخصوص نفت كشورهاي توسعه نيافته هستند وگاهي نيز بدليل عدم صرفه اقتصادي كالايي را در داخل توليد نكنند .بهرحال بايد با ايجاد همبستگي ونيز وابسته كردن متقابل كشورهاي وارد كننده مواد خام مي شود وابستگي يك جامعه را از بين برد .

درز اين جهت ميتوان با همكاري متقابل وتقسيم كار بين الملي ،مشاركت در طرحهاي توسعه كشورهاي مورد مبادله ويا در اختيار گرفتن انحصار تكنولوژي بعضي از كالاهاي استراتژيك آن كشورها را در وابستگي متقابل قرار داد و وابستگي يك جانبه را كاهش داد .

 

 

 

4-    خودكفايي

 

 

به منظور تحكيم پايه هاي فرايند توسعه لازم است كه كشور در توليد كالاهاي استراتژيك خودكفا گردد .بعبارتي كشور بايد در توليد كالاهائي كه در تامين نيازهاي اوليه آن كشور نقش اساسي دارند مانند گندم وبرنج وغيره ونيز توليد كالاهاي كه داراي پيوندهاي بسيار زياد ماقبل ويا بعد دست مانند اتومبيل خود كفا باشد

 

 

 

 

 

 

 عوامل موثر در توسعه اقتصادي:

 

 

 

در شرايط فعلي وبا توجه به واقعيت هاي اقتصادي ،اجتماعي حال ،توسعه اقتصادي كشوهاي در حال تحول وتوسعه نيافته كنوني در گرد پنج عامل است :

 

 

 

۱- فرهنگ مناسب

 

    

         براي تحقق توسعه اقتصادي به انسانهايي مورد نياز است كه ذهن ونگرش آنها متحول شده باشد .آدمهايي كه قرار است پاسخ هاي علمي وقتي توليد را بروز كنند بايد از وضعيت كنوني كه دارند متحول شدند وذهنيت مناسب را داشته باشند .

 

 

 

2- آموزش مناسب

   

 

       براي تحقق توسعه انسان متحول شده به لحاظ فرهنگي لازم است ولي كافي نيست .بلكه اين انسان نيازمند تخصصها ي تازه است وبراي اينكار بايد آموزشهاي ويژه ومناسب توسعه اي داشته باشد .

 

 

 

3- انباشت سرمايه 

 

     

    باز مي بينم اين انسان متحول شده فرهنگي ومجهز شده به آموزشهاي نوين تخصصي مناسب توسعه نيز براي تحقق توسعه اقتصادي كافي نيست .توليد نوين ،ابزار نوين مي خواهد ومتكي بر بازار ها ي ملي وبين المللي است وبه شبكه هاي وسيع نياز دارد .چنين توليدي نيازمند زير بناهاي قوي ووسيع است .انجام اين فعاليتها همگي نيازمند سرمايه است .بعبارت ديگر اين فعاليتها به روشها وابزار ي احتياج دارد كه بتوانند منجر موثرمازاد اقتصادي جامعه را از مصرف آنجا دور سازند وآنرا بصورت سرمايه واقعي تبديل كنند

به اين صورت كه ابزار وزير بنا هاي نوين (مثل كارخانجات ،تكنولوژي و... )را در اختيار انسان متحول شده فرهنگي ومجهز به تخصص توسعه اي بگذارند .

 

 

 

4- مديريت ونظام اقتصادي مناسب 

 

 

    توسعه اقتصادي مستلزم عامل چهارمي است كه فقدان آن باعث اتلاف عوامل قبلي مي گردد .

مديريت ونظام اقتصادي مناسب در حقيقت چارچوبي است كه امكان با روبرو شدن توليدي عوامل فرهنگي وآموزشي وانباشت سرمايه را فراهم مي آمورد

 

 

 

5-    حفظ ثبات نظام

 

 

علاوه بر آن توسعه اقتصادي فرآيندي بلند مدت وزماني نسبتاًطولاني براي تحقق آن مورد نياز است .لذا لازم است جهت تحقق اين فرايند طولاني توسعه اصول مديريت ونظام اقتصادي مورد بحث براي زمان طولاني وداراي ثبات باشد .

 

 توسعه اقتصادی را میتوان به عملکرد یک  درخت دانست که بر طرف شدن فقر ومحروميت و  استقلال اقتصادي وخود اتكايي و   تامين عدالت اجتماعي براي مردم میوه این درخت است 

  

 

 درخت سالم نيازمند ريشه سالم آب كود وهواي مناسب ،تنه وشاخ وبرگ سالم است .اگر همه اين عوامل فراهم شود درخت با طراوت وشادابي خواهد شد .

درختي كه ريشه آن فرهنگ مناسب غذاي وانباشت سرمايه ،تنه وشاخ وبرگ آن نظام اقتصادي مناسب وحفظ ثبات آن نظام است


 
 

ارسال در تاريخ دوشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۷ توسط احمد عاقلي

چارچوب هفت اس

1- مقدمه

وقتي سخن از سازمان به ميان مي‌آيد اولين چيزي كه به ذهن افراد درگير در مسائل مديريت سازمان مي‌رسد ساختار سازماني آن است؛ نمودار سازماني، ميزان تمركز، نوع ارتباطات، نحوه كنترل، و نظير آن. از سوي ديگر نظريه‌پردازان مديريت در يك قدم جلوتر، ساختار و استراتژي سازمان را متأثر از يكديگر مي‌دانند و ابعاد ديگر سازمان را در نظر نمي گيرند. واترمن، پيترز، و فيليپس (1980) با اين رفتار معمول موافق نبودند و در مقاله خود با عنوان «ساختار سازمان نيست» چارچوبي براي نگرش و بررسي سازمان ارائه دادند. آنها معتقدند كه تغيير و حركت سازمان متأثر از تعامل ميان هفت بعد

 1 - ساختار

2 -  استراتژي

3 - سيستم‌ها

4 -  سبك

5 - كاركنان

6 - مهارت‌ها

7 -  ارزش‌هاي مشترك و اهداف متعالي

 است و آن را چارچوب  (يا مدل) هفت اس  (به دليل حرف اس انگليسي در اول كلمه انگليسي هر يك از هفت بعد) ناميدند و از آنجايي كه پژوهش آنها در شركت مشاوران مكينزي انجام شد به هفت اس مكينزي‌ نيز مشهور است.

 

2 -  ابعاد چارچوب هفت اس

به سه بعد ساختار، استراتژي و سيستم‌ها ابعاد سخت و چهار بعد سبك، كاركنان، مهارت‌ها و ارزش‌هاي مشترك ابعاد نرم گفته مي‌شود. واژه سخت بدين معني بكار مي‌رود كه مفاهيم آن ابعاد عيني، ملموس، عملي وبه سادگي تعريف شدني هستند و واژه نرم هم بدين معني بكار مي‌رود كه مفاهيم آن ابعاد غير ملموس، غير عملي، و به سختي تعريف شدني و توصيف شدني هستند.

1 - ساختار: اصول تقسيم كار و تخصصي سازي و هم‌چنين هماهنگي؛ ويژگي‌هاي برجسته نمودار سازماني (سازمان‌دهي وظيفه‌اي، متمركز يا غير متمركز و غيره)؛ نحوه ارتباط افراد (روابط مستقيم و غيرمستقيم)؛ الگوهاي طبقه‌بندي و كنترل. عموماً چنين پرسش‌هايي مطرح مي‌شود: سازمان متمركز است يا غير متمركز؟ وظايف اصلي چيستند؟ تنش بين وظايف كليدي چيست؟ ساختار غير رسمي (ارتباطات مستقيم با رده بالاي سازمان، باندها و گروه‌ها و گروه‌هاي غيررسمي تصميم‌گيري) چگونه است؟

2 - استراتژي: استراتژي الگو، سياست، برنامه، اقدام، تصميم و يا تخصيص منابع است كه تعريف مي‌كند: سازمان چيست؟ چه مي‌كند؟ و چرا چنين مي‌كند؟ ويژگي‌هاي متمايز، عوامل كليدي موفقيت، نحوه تفكر سازمان نسبت به خود و محيط سازمان، نقاط قوت و ضعف سازمان، فرصت‌ها و تهديد‌هاي سازمان و اصول تعريف شده سازمان مواردي هستند كه مي‌توانند در شكل استراتژي مطرح شوند.

3 -  سيستم‌ها: رويه‌ها و فرايند‌هاي رسمي و غير رسمي سازمان در انجام امور و وظايف و هم‌چنين سيستم‌هاي رسمي سازمان چيستند؟ سيستم‌هاي ارزيابي و برنامه‌ريزي؛ سيستم تشويق و تنبيه، سيستم‌هاي تخصيص منابع و غيره. سيستم‌هاي غير رسمي سازمان كدامند؟ نحوه برگزاري جلسات، پروتكل‌هاي حل اختلافات و . . ..

4 - سبك: از بعد فرهنگ سازماني؛ ارزش‌ها و اعتقادات مسلط و نرم‌هاي توسعه يافته كه جزو ويژگي‌هاي ماندني زندگي سازماني شده‌اند. از بعد سبك مديريت؛ مديران چه مي‌گويند و چه عمل مي‌كنند؟ مدير وقت خود را چگونه مي‌گذراند؟ بر روي چه موضوعات و مواردي تمركز مي‌كند؟

5 -  كاركنان: مشخصه‌هاي افراد سازمان از لحاظ تحصيلات، اصول كاركردي يا زمينه‌هاي كاري؛ نحوه مديريت منابع انساني، روش شكل‌دهي ارزش‌هاي پايه در جذب نيرو؛ معيار‌هاي انتخاب و ارتقاء كدامند؟ مسير شغلي و آينده شغلي چگونه است؟ فرهنگ كاركنان چگونه است؟

6 - مهارت‌ها: ويژگي‌هاي متمايز سازمان چيست؟ سازمان چه كاري را بهتر از همه انجام مي‌دهد؟ چگونه ويژگي‌هاي متمايز خود را حفظ مي‌كند؟

7 -  ارزش‌هاي مشترك/ اهداف متعالي: مفاهيم راهنما، ايده‌هاي اساسي، معاني قابل ملاحظه يا اعتقادات مهم كه يك سازمان به افرادش القاء مي‌‌كند. اين موارد راهنماي جهت‌گيري سازمان نسبت به انجام وظايف، اهداف، كاركنان، جامعه و غيره است. نقش سازمان در خدمت به جامعه چگونه است؟

 

3 -  ارتباط ابعاد چارچوب هفت اس

شكل زير ارتباط و تأثير متقابل ابعاد را نشان مي‌دهد. سازمان‌هاي موفق و اثربخش، تناسبي بين اين ابعاد به دست آورده‌اند. اگر يك بعد تغيير كند بر بقيه ابعاد نيز تأثير مي‌گذارد. در فرايند‌هاي تغيير، خيلي از سازمان‌ها به اس‌هاي سخت توجه مي‌كنند و كمتر با اس‌هاي نرم كاري دارند. ابعاد نرم مي‌توانند باعث ايجاد يا عدم ايجاد فرايند تغيير موفق شوند چرا كه ساختارها و استراتژي‌هاي جديد به سختي مي‌توانند بر روي فرهنگ و ارزش‌هاي نامتناسب بنا و پياده شوند. عدم موفقيت در تلفيق سازمان‌ها به دليل فرهنگ‌ها، ارزش‌ها و سبك‌هاي متفاوتي است كه سد راه اجراي سيستم‌ها و ساختار مي‌گردند.

4 -  كاربرد‌ها و استفاده‌هاي چارچوب هفت اس

1)  ابزار ارزشمندي در آغاز فرايند‌هاي تغيير و جهت‌دهي به آن

2) ابزار مناسبي در تجسم جامع سازمان

3)  الگويي براي عناصر مورد بررسي و مقايسه از سازمان

 


مراجع


Waterman, R. Jr., Peters, T. and Phillips, J. R. 1980. Structure Is Not Organisation. Business Horizons, 22(3) 14-26.

 

ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۶ توسط احمد عاقلي

سرمایه گذاری خارجی در ایران نیز از اواخر سده نوزدهم آغاز شده است. سرمایه گذاری در صنعت نفت ایران و بهره برداری از شیلات شمال در جست وجوی منابع طبیعی از اولین اقدامات در این زمینه بوده است.

از سال 1881 تا 1992 میلادی (1258 تا 1331 هـ . ش) تعداد 27 امتیاز و قرارداد از جانب دولت ایران با اتباع روس یا دولت روسیه منعقد شد. موضوع این قراردادها بسیار متنوع بود. بهره برداری از خطوط تلگراف، ماهیگیری در دریای خزر، تاسیس بانک استقراضی روسیه در ایران، انحصار حمل و نقل و بیمه، استقراض ایران از روسیه، انتقال نفت انزلی به رشت و احداث راه آهن جلفا ـ تبریز را شامل می شد.
 
مجموع ورود سرمایه از روسیه به ایران در طول این دوره 30 ساله حدود 163/75میلیون روبل برآورد شده است که اگر خرید املاک و مستغلات و قروض ایران به روسیه از این مبلغ کسر شود، می توان گفت مبلغ سرمایه گذاری مستقیم روسیه در ایران بالغ بر56/99 میلیون روبل بوده است که از این مبلغ 20 میلیون روبل مربوط به برآورد سرمایه کشتیرانی و تجارت خانه های خارجی،11/8 میلیون روبل مربوط به سرمایه سهامی بانک استقراضی روس و 10 میلیون روبل مربوط به ماهیگیری لیانازوف بوده است. بقیه سرمایه وارد شده مربوط به شرکت بندرانزلی، معادن قراچه داغ، سهام راه آهن بلژیکی در مالکیت روس ها و بهره برداری از جنگل های شمال توسط یک شرکت یونانی با سرمایه روسی بوده است.
 
از سال 1862 تا سال 1913 میلادی (مقارن با 1241 تا 1292 هـ . ش) حدود 217 قرارداد اقتصادی میان دولت ایران و دولت انگلستان و اتباع آن منعقد شد. موضوع این قرادادها مربوط به احداث و بهره برداری از خطوط تلگراف، تاسیس بانک و حق انتشار اسکناس، بهره برداری از معادن، احداث و بهره برداری جاده، انحصار بهره برداری از نفت ایران، استقراض ایران از بریتانیا، احداث راه آهن محمره ( خرمشهر) ـ خرم آباد ـ بروجرد و احداث فانوس های دریایی در خلیج فارس بود. در این دوره برآورد تخمینی از مجموع ورود سرمایه به کشور توسط دولت و اتباع بریتانیا در حدود9/68 میلیون لیره بوده است که اگر قرضه ها و پیش پرداخت ها را از آن کسر کنیم به رقم 8/11 میلیون لیره خواهیم رسید.

از جمله مهمترین قراداد های این دوره قرارداد رویتر (25 ژوئیه 1872) و دارسی (28 مه 1901) بود که در نهایت موجبات تشکیل شرکت نفت ایران و انگلیس را فراهم کرد.

به دنبال سرکوب نهضت ملی و کودتای 28 مرداد 1332 قرارداد کنسرسیوم نفتی میان دولت ایران و نمایندگان شرکت های چند ملیتی نفتی منعقد شد. در این قرارداد، 40 درصد سهام کنسرسیوم به شرکت های آمریکایی، 40 درصد به شرکت های انگلیسی، 10 درصد به شرکت مشترک انگلیسی ـ هلندی و بقیه به شرکت های فرانسوی واگذار شد. در دوره 1357-1332 به دنبال تحکیم دیکتاتوری و ایجاد ثبات سیاسی لازم، سرمایه گذاری خارجی افزایش یافت و کشور آمریکا نیز وارد صحنه شد. با گذشت زمان سرمایه های خارجی تحت پوشش قانون جلب و حمایت خارجی (1334) افزایش یافت و در دوره رونق نفتی (1357-1352) به حداکثر رسید. بیشتر سرمایه گذار ی ها مربوط به ماشین آلات صنعتی و سایر ابزار و ماشین آلات بود.
 
به عنوان مثال از 150 مورد سرمایه گذاری در فاصله سال های 1350 تا 1356، 57 مورد به ماشین آلات صنعتی ابزار کار و ماشین آلات برقی اختصاص داشت. در زمینه اثر سرمایه گذاری خارجی بر انتقال تکنولوژی، باید گفت: طی سال های 1345 تا 1356، 28 درصد موارد سرمایه گذاری خارجی با انتقال دانش فنی همراه بوده است، در26/9درصد موارد حق امتیاز اعطا شده بود، در14/9درصد موارد سرمایه گذاری خارجی به قصد ساختن تاسیسات انجام شده بود. در13/8 درصد به ایرانیان نمایندگی انحصاری داده بودند، در9/7درصد موارد سرمایه گذاری همراه با رفع مشکلات فنی ایران بود و فقط در 7/6درصد از موارد سرمایه گذاری، کادر فنی تخصصی باید به کشور داده می شد.

وضعیت سرمایه گذاری خارجی در ایران

زمانی که جهان صنعتی از لحاظ نظری و رویکرد به توسعه به شدت متقاعد به سرمایه گذاری خارجی مستقیم در کشور های در حال توسعه بود، کشور ما کمتر نیازی به این گونه سرمایه ها داشت. زیرا درآمد سرشار نفتی آن منبع، سرمایه گذاری های داخلی بزرگی را برایش فراهم می کرد. از این رو هر چند بررسی ارقام و اعداد سرمایه گذاری خارجی در دوره 1980-1970 ممکن است این تصور را ایجاد کند که قدرت کشش بزرگی در ایران وجود داشته اما در واقع این جذب سرمایه با خروج سرمایه متعادلی به خارج از کشور در همان زمان همراه بود.

به این ترتیب بود که با وقوع انقلاب در ایران و خروج شتابزده سرمایه گذاران خارجی در فاصله سال های پس از انقلاب آنها تقریبا تمام زیان های متحمل شده خود و شاید حتی بیشتر از این زیان ها را با حکم دادگاه های بین المللی دایر بر برداشت از اموال توقیف شده در خارج از ایران جبران کردند. اما در دوران بعدی که نیاز کشور به سرمایه گذاری مستقیم خارجی به صورت روز افزونی افزایش یافت چه موقعیت داخلی و چه تغییر رویکرد جهانی نسبت به اهداف کوتاه مدت و دراز مدت این سرمایه گذاری ها ورود آنها را به کشور مشکل تر ساخت.
 
در طول دوران جنگ طبعا کمتر به این نیازها و کمبودها توجه می شد زیرا مشکلات حیاتی و خطراتی جدی متوجه کشور بود. اما پس از دوران جنگ چرخش ناگهانی در مدیریت عالی کشور تلاش کرد اقتصاد را در چارچوب ها و مسیر های جدیدی بیندازد که هدف آنها ورود به منطق بازار و توسعه بود. با همان تعریف و درکی که پیشتر گفته شد، این تلاش در هیچ رو موفق به جذب سرمایه گذاری های مستقیم نشد بلکه سرمایه های استقراضی را وارد کشور کرد که به افتتاح هزاران طرح ناتمام منجر شد و حتی روندی که با عنوان خصوصی سازی آغاز شد نه فقط نتوانست راه را بر تحقق زمینه مناسب برای شکوفایی بازار بگشاید بلکه اعتماد عمومی نسبت به این مفهوم را نیز از میان برد و بر شدت عمل و حجم سرمایه ها و گردش سرمایه های زیر زمینی افزود به نحوی که بنا بر اظهارات اخیر مقام های اقتصادی کشور، حجم این سرمایه ها و مبادلات امروزه در حد 30 درصد کل گردش سرمایه است.

روند جدیدی که با دولت دوم خرداد در کشور پدیدار شد به رغم حرکت کند و گاه مردد آن در این زمینه موفق تر بود و توانست اولین قدم ها را برای باز گرداندن اعتماد بردارد.

در طول سال های اخیر شاید هیچ اقدامی عاقلانه تر از جلوگیری از ورود مازاد سرمایه های فروش نفت در طول چند سال گذشته به درون نظام مالی و اقتصادی کشور انجام نگرفته باشد و گروهی از قوانین و ساز و کار های ایجاد شده در زمینه تشویق سرمایه گذاری های خارجی نیز در این زمینه، امید بخش هستند. بر این اساس با نگاهی به جداول زیر می توان درک کرد که با توجه به شرایط سخت ایران و مشکلات داخلی و بین المللی طی سال های اخیر جذب سرمایه گذاری های خارجی با موفقیت بیشتری روبه رو بوده است. با این حال نباید به توهم ناشی از اثرات مثبت اما اندک این اقدامات دامن زد. اینکه حوزه سیاسی بر حوزه اقتصادی در کشور ما تاثیر می گذارد یک واقعیت است. اما آنچه در این میان مهم است نه اصل تاثیر گذاری، بلکه نوع این تاثیر گذاری است. واقعیت آن است که اقتصاد سیاسی در تاریخ خود همواره نشان داده که دولت یا حوزه سیاسی، اصل اساسی برای تضمین بقای بازار است.
 
بنابراین چه از روابط سرمایه ای بطور عام سخن بگوییم و چه از ظرفیت خاص سرمایه گذاری خارجی مستقیم، از هر سو وجود ساختار های استوار دولتی و وجود ضوابط و مقررات کافی و مستحکم برای تداوم این روابط ضروری است و نباید نبود دولت و سستی ارکان آن را معادل آزاد سازی مطلق اقتصادی سرمایه داری گرفت. هر چند حتی در کشور های سرمایه داری هم آن آزادی بی قید و شرط بیشتر بحران های اجتماعی آفریده تا شکوفایی اقتصادی. در کشور های در حال توسعه و در ایران نیز ما عموما با دولت هایی موسوم به دولت های سست روبه رو بوده ایم تا عقب کشیدن دولت مقتدر اقتصادی و بنابراین باید توجه داشت که امید به جذب سرمایه گذاری خارجی مسلما در یک دولت مقتدر جهان سومی بیشتر از یک دولت ضعیف است.

یک واقعیت اساسی که در ایران و در هر کشور دیگر در حال توسعه پیش روی ماست این است که جذب سرمایه امروزه بدون حضور در جریان گسترده و پویایی جهانی شدن اقتصاد با هر عقیده ای که نسبت به آن داشته باشیم، ممکن نیست. و این حضور اقتصادی یک پیش شرط اساسی دارد که آن هم حضور سیاسی است. بسیار گفته اند و شنیده ایم که برای چنین حضوری باید بر اتحادیه های منطقه ای کوچک و بزرگ یا حتی اتحادیه های ایدئولوژیک تکیه زد. در گذشته نیز چنین اتحادیه هایی که مهمترین شان اتحادیه کشور های غیر متعهد بوده وجود داشته اند. اما واقعیت آن است که الزامات حضور چه بخواهیم و چه نخواهیم بسیار بیشتر از حضور فیزیکی و شرکت در مجامع بین المللی است.

از این رو مشکل اساسی در عدم توانایی جذب سرمایه را باید عدم توانایی در صدور سرمایه نیز دانست. در حقیقت در شرایط پست فوردیستی موجود در اقتصاد جهانی آنچه بیش از جذب دائم و قطعی سرمایه اهمیت دارد گردش سرمایه ای است و اینکه واحد های سیاسی بتوانند شرایطی را فراهم آوردند که پهنه های جغرافیایی زیر پوشش آنها به مکان های جذاب برای گذر سرمایه بدل شوند، هر چند میزان توقف اندک باشد. کشور های حوزه خلیج فارس در طول سال های گذشته توانستند با بهره گیری از این درس هر بار که با بحران سیاسی داخلی، سرمایه های کشور ما را فراری می داد این سرمایه ها را جذب کنند و هر بار که تنش و مشکلات بین المللی روابط مستقیم را برای ما مسئله سازی می کرد خود را به مثابه کانال های عبوری سرمایه ها به میان اندازد و سود های سرشاری به دست بیاورند و سپس آن را در مدار های سرمایه ای دیگر به سود توسعه خود به کار بگیرند.

بنابراین هر چند شکی وجود ندارد که موقعیت آرام و با ثبات سیاسی شرطی لازم برای جذب سرمایه های مستقیم خارجی به شمار رود، در این هم نباید شک کرد که چنین موقعیتی شرط کافی نیست، این شرط مهمترین دلیلی است که در طول دو دهه اخیر نظام های دموکراتیک را تقریبا در سراسر جهان مستقر کرده و سایر نظام ها را از میدان به دربرده است. 300 سال پیش بر ای دیدن یک کشور دموکراتیک روی نقشه جهان در خارج از اروپا و آمریکا باید مدت ها جست وجو می کردیم در حالی که امروزه دقیقا به موقعیتی معکوس رسیده ایم.

نظام های غیر دموکراتیک بیش از هر چیز دلیل هزینه های سرسام آور که صرف حفاظت از آنها می شود و نیز به سبب سود بخش نبودن محکوم به شکست بوده و هستند. اما این شرط لازم بدون شرط کافی دوم نمی تواند جذب سرمایه کند. شرط کافی آن است که ثبات سیاسی بتواند اولا ایجاد مزیت نسبی در سرمایه گذاری کند و ثانیا بتواند روابطی را فعال کند که در چارچوب جهانی شدن اقتصاد معنی دار بوده و با آن همگرایی داشته باشد. به همین دلیل است که کشور های توسعه یافته امروز بیشترین میزان سرمایه گذاری های خارجی مستقیم یکدیگر را جذب خویش می کنند و باز به همین دلیل است که گات و سپس سازمان جهانی تجارت بصورت شرطی ناگزیر در اقتصاد جهانی کنونی در آمده است. بر همین اساس است که ایران می تواند با عضویت در سازمان جهانی تجارت تمرینی جهت فعالیت در اقتصاد جهانی کند و از سوی دیگر با توجه به مطالبی که گفته شد می تواند تاثیر بسزایی بر روند جذب سرمایه گذاری های خارجی داشته باشد که در جهان کنونی به عنوان یکی از اهرم های مهم جهت نیل به توسعه اقتصادی می باشد که در سایه اینگونه فعالیت هاست که در نظر گرفتن استراتژی توسعه برونگرا به یکی از بهترین نظریات جهت تنظیم سیاست توسعه ای ایران بدل شده است.

ایران، WTO و سرمایه گذاری خارجی

پس از انقلاب، دیدگاه موجود در مورد سرمایه گذاری خارجی با توجه به تجربیات تلخ یک قرن و نیم گذشته تعامل همراه با زیان با جهان خارج و به ویژه غرب بسیار منفی بود. اثر این تفکر را به خوبی می توان در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به ویژه اصل 80 قانون اساسی دید. بر اساس این اصل اعطای هر گونه امتیاز تشکیل شرکت ها و موسسات در امور تجاری و صنعتی و کشاورزی و معادن و خدمات به خارجیان مطلقا ممنوع است. در برنامه اول، توسعه سرمایه گذاری خارجی جایی نداشت و تنها استفاده از اعتبارات مالی و بیع متقابل به عنوان منابع تامین مالی برنامه توسعه پیش بینی شده بود.
 
برنامه دوم با پذیرش سرمایه گذاری خارجی و تصویب اداره مناطق آزاد تجاری - صنعتی- عملیاتی را در نظر گرفت. بررسی تجربه مناطق آزاد تجاری صنعتی ایران که یکی از اهدافش جذب سرمایه گذاری خارجی بوده ناموفق بودن این سیاست را آشکار می سازد و تنش در روابط خارجی، نوسانات نظام ارزی، نبود مقررات و قوانین روشن و واقعی که از آنها حمایت کرده و بر فعالیت آنها اعمال می شود. از جمله عوامل موفقیت کشور به ویژه در مناطق آزاد، جذب سرمایه خارجی بوده است.

موانع جذب سرمایه گذاری خارجی در ایران:

علت عدم جذب سرمایه گذاری خارجی در ایران را از زوایای متعدد می توان بررسی کرد. برخی از کارشناسان بر موانع اقتصادی و برخی دیگر بر موانع سیاسی، حقوقی و فرهنگی تاکید دارند. در مجموع می توان این موانع را به طور خلاصه برشمرد؛

موانع اقتصادی: مانند گسترش بیش از حد بخش دولتی، نوسانات ارزی، سیاست تجاری ناکارآمد، نبود ثبات اقتصادی، عدم زیرساختار های فیزیکی، ضعف بنادر، ضعف اقدامات تشویقی و ترویجی و خدمات پس از سرمایه گذاری، عدم مهارت کافی نیروی انسانی و...

موانع حقوقی: وجود قوانین و مقررات و خط مشی های روشن مرتبط با سرمایه گذاری خارجی از قبیل قوانین گمرکی، مالیاتی، تجاری و... از جمله اشکال تسهیل کننده سرمایه گذاری خارجی در ایران هستند، ولی کشور ما دارای قوانین و مقرراتی است که موانع و محدودیت های جدی را در راه جذب سرمایه گذاری خارجی ایجاد کرده است. از جمله این قوانین، اصولی از قانون اساسی (اصل 46، 77، 81، 139)، قانون جلب و حمایت از سرمایه گذاری خارجی مصوب سال 1334(البته قانون جدید سرمایه گذاری خارجی بسیاری از این موانع را مرتفع کرده است) و سایر قوانین مرتبط با سرمایه گذاری خارجی است.

موانع فرهنگی: داشتن ذهنیت منفی نسبت به سرمایه گذاران خارجی و سرمایه خارجی، ارتباط و تعامل ضعیف بین ایرانیان و اتباع خارجی، عدم وجود مدارس دو زبانه در ایران و...

موانع سیاسی: مهمترین مانع سیاسی اراده خصمانه آمریکا علیه دولت جمهوری اسلامی است و پس از آن نیز عدم اجماع داخلی بر سر جذب و چگونگی جذب سرمایه خارجی است. این عامل اخیر، خود عدم اراده ملی برای این امر را به همراه داشته است و باعث عدم انسجام و هماهنگی لازم بین دستگاه های مختلف اجرایی شده است. عوامل دیگری مانند عدم ثبات سیاسی، مشکلات امنیتی، تفسیر های گوناگون از استقلال سیاسی، اختلاف نظر بین جریانات سیاسی راجع به حضور سرمایه گذاران خارجی و... را نیز در این رابطه می توان ذکر کرد.

موانع فوق، حاکم شدن این گفتمان که دوران توسعه اقتصادی در چارچوب مرز های بسته ملی به تدریج سپری می شود و پتانسیل فوق العاده ایران برای جذب سرمایه گذاری خارجی، باعث شد تا دولتمردان در چند سال اخیر در جذب سرمایه گذاری خارجی گام های مهمی بردارند. اصلاح قوانین (تصویب قانون جذب سرمایه گذاری های خارجی)، اجماع نظر پیرامون سرمایه گذاری خارجی، اصلاح قوانین مالیاتی، اصلاح در تعرفه تک نرخی شدن ارز و اصلاحات اقتصادی و... از جمله این اقدامات بوده است. این تصمیمات باعث شد که سیاست گذاران اقتصادی 40 درصد رشد متوسط سالانه را برای سرمایه گذاری خارجی در برنامه چهارم توسعه پیش بینی کنند. به طوری که از 685 میلیون دلار در سال 1383 به 2732 میلیون دلار در سال 1388 افزایش پیدا خواهد کرد. سوای مسائل فوق الذکر در مجموع می توان تنگنا های سرمایه گذاری های خارجی در ایران را در عوامل زیر ذکر کرد:

1-مجموعه مقررات و قوانین موجود در کشور
2-ضعف و ناکارایی نظام قضائی
3-ضعف و ناکارایی نظام مالیاتی
4-ضعف و ناکارایی نظام پولی و مالی
5-توسعه نیافتگی سیاسی و عدم ثبات

6-نظام اجتماعی و فرهنگی کشور
7-نبود اراده ملی در جذب سرمایه گذاری خارجی
8-تحریم های اقتصادی

به دلیل وجود مشکلات فوق الذکر در بررسی های انجام شده توسط موسسات مالی بین المللی نشان می دهد که ریسک سیاسی ایران در بحث سرمایه گذاری خارجی طی سال های 97-1990 در میان 60 کشور جهان در جایگاه 59 قرار داشته و اخیرا نیز بر اساس اعلام موسسات مختلف در سال 2005 میلادی ریسک سرمایه گذاری در ایران رقم چهار و در جایگاه 30 الی 35 متغیر بوده است که این نوسانات با توجه به تحرکات اخیر اروپاییان و بحث انرژی هسته ای ایران مطمئنا سیر نزولی به خود خواهد گرفت و به جایگاه قبلی خود باز خواهد گشت.

بر اساس آمار های رسمی کشور در حالی که کشور ایران در حدود یک درصد از جمعیت جهان را دارد تولید ناخالص آن حدود 2/0 در صد از تولید ناخالص جهان است. به عبارت ساده تولید ناخالص ایران پنج برابر کمتر از میزان جهانی آن است. از سوی دیگر (متوسط) سرانه هر ایرانی نیز یک چهارم متوسط جهانی آن است. در چنین حالتی حرکت در جهت تحولات اقتصادی نه تنها به اتکای سرمایه گذاری داخلی امکان پذیر نخواهد بود چرا که بیشتر در آمد افراد جامعه می باید برای خروج از فقر هزینه شود. در این حالت سرمایه گذاری خارجی در کشور اهمیت می یابد.

واحد اطلاعات اقتصادی اکونومیست، ایران را از لحاظ ریسک سرمایه گذاری در سال 2006 در رتبه 58 جهان قرار داد. براساس این گزارش، شاخص ریسک سرمایه گذاری ایران در سال 2006 برابر با 67 اعلام شده که نسبت به شاخص ریسک سال 2005 بدون تغییر باقی مانده است. بنابر اعلام اکونومیست، ایران در سال 2006 همچون سال 2005 از لحاظ ریسک سرمایه گذاری در رتبه 58 جهان قرار گرفته است. این در حالی است که در سال 2006 کشور سنگاپور همچون سال گذشته کم ریسک ترین کشور جهان شناخته شده و شاخص ریسک سرمایه گذاری این کشور 11اعلام شده است.

واحد اطلاعات اقتصادی اکونومیست ریسک اقتصادی کشور های جهان را ما بین شاخص های صفر(کم ریسک ترین) و 100(پرریسک ترین) تعیین می کند. در سال 2006 پس از سنگاپور کشور های هنگ کنگ با شاخص 16، آلمان با 20، شیلی 21، استونی23، آمریکا 23، تایوان24، اسلوونی 25، مجارستان26، و یونان با شاخص 27 به ترتیب دیگر کم ریسک ترین کشور های جهان محسوب می شوند. در سطح خاورمیانه نیز اکونومیست کشور امارات متحده عربی را کم ریسک ترین کشور برای سرمایه گذاری اعلام کرده و شاخص ریسک این کشور را 28 و رتبه جهانی آن را 11 اعلام کرده است.

اکونومیست همچنین ژاپن را از لحاظ ریسک سرمایه گذاری در رتبه 12جهان، عمان18، بحرین21، مالزی24، قطر25، کویت30، مصر32، چین37، ترکیه38، عربستان40، مراکش41، هندوستان43، الجزایر47، روسیه50، پاکستان57 و نیجریه را در رتبه 60 جهان قرار داده است.

این واحد، برای تعیین ریسک سرمایه گذاری هر کشور از 10معیار ذیل استفاده می کند: ریسک امنیتی، ریسک ثبات سیاسی، ریسک کارایی دولت، ریسک نظام حقوقی و قوانین، ریسک اقتصاد کلان، ریسک تجارت و پرداخت های خارجی، ریسک سیاست مالیاتی، ریسک بازار کار، ریسک مالی و ریسک زیرساختاری.

با وجود بازار جذاب و دست نخورده ایران، شرکت های خارجی برای سرمایه گذاری در این کشور با موانع بزرگی روبه رو هستند، به طوری که هم اکنون شرکت های انگشت شماری در حوزه هایی به غیر از نفت و گاز در ایران مشغول به فعالیت هستند. مهمترین و کلیدی ترین عامل ریسک بالای سرمایه گذاری در ایران، نظام دست و پاگیر حقوقی ایران نسبت به شرکت های خارجی است. در حالی که طی سال های اخیر بار مالیاتی سنگین از دوش شرکت های خارجی تا حدودی کاسته شده است، با این وجود فضای سرمایه گذاری در ایران هنوز هم جذب کننده شرکت های خارجی نیست.

ریسک امنیتی

ریسک امنیتی ایران پایین است و در بین کشور های جهان در رتبه سی و یکم قرار گرفته است.سطح خشونت در جامعه ایران پایین است و جرائم خشونت بار علیه اتباع خارجی به ندرت صورت می گیرد. به نظر نمی رسد که اتباع خارجی در ایران با خطری مواجه باشند و عامدانه مورد خشونت قرار گیرند. اعتراض ها و راهپیمایی ها در ایران کاملاً سالم، بدون خشونت و تحت مراقبت پلیس انجام می شود.

ریسک ثبات سیاسی

پیروزی اصولگرایان در انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران به مناقشات خسته کننده میان دولت اصلاح طلب خاتمی و اصولگرایان مجلس و بخش های دیگر حکومت خاتمه داد. هم اکنون فضای سیاست داخلی ایران دوران آرام اما فعالی را می گذراند. در سطح خارجی، ایران تحت فشار آمریکا و کشور های اروپایی در رابطه با برنامه هسته ای است، اما تجارب گذشته گویای این واقعیت هستند که ایران تاب تحمل فشار های آمریکا را دارد. اکونومیست ایران را از لحاظ ریسک ثبات سیاسی در رتبه 58 جهان قرار داده و شاخص ریسک ثبات سیاسی آن را 80 اعلام کرده که نسبت به شاخص سال2005 تغییری نشان نمی دهد.

ریسک کارایی دولت

اکونومیست ایران را از لحاظ ریسک کارایی دولت در رتبه 54 جهان در سال 2006 قرار داده و شاخص ریسک این کشور را نیز 86 اعلام نموده است. در سطح جهان دولت سنگاپور کاراترین دولت جهان از دیدگاه اکونومیست شناخته شده است و شاخص ریسک کارایی دولت این کشور در سال 2006 برابر با 11 اعلام شده است.

ریسک نظام حقوقی، قوانین و مقررات

قانون حمایت از سرمایه گذاری خارجی که پس از سال ها بحث و مناقشه در اکتبر 2002 در ایران تصویب شد، اولین قانون جامع ایران در رابطه با تجارت خارجی طی 50 سال اخیر بود. این قانون اگرچه فضای سرمایه گذاری در ایران را برای شرکت های خارجی تسهیل نمود، اما کماکان موانع عمد ه ای در سر راه سرمایه گذاران خارجی برای حضور در بازار ایران به وجود آورد.

یکی از موانع و تهدیدات جدی نسبت به فعالیت شرکت های خارجی در ایران، مبهم و بی ثبات بودن قوانین و مقررات تجاری در ایران است. هرچند بازگشت به موج ملی گرایی و کنار گذاشتن شرکت های خارجی در دوران پس از انقلاب اسلامی، اجتناب ناپذیر می نمود، اما اتخاذ چنین رویکردهایی در بلندمدت موجب فرار سرمایه گذاران خارجی از صنایع هیدروکربنی و غیرنفتی ایران خواهد شد.

ریسک اقتصادکلان

رشد واقعی اقتصاد ایران در سال مالی منتهی به 20 مارس 2006 به 1/6 درصد خواهد رسید. افزایش قابل توجه مخارج عمومی و افزایش متعاقب مصرف خصوصی، توسط افزایش درآمد های نفتی ایران در سومین سال متوالی تأمین شده اند. رشد اقتصادی ایران در سال 2006 به 4/6 درصد و در سال 2007 به 4/2 درصد خواهد رسید. اکونومیست پیش بینی می کند مازاد حساب جاری ایران طی سه سال 7-2005 ادامه یابد، چرا که درآمد های نفتی ایران از متوسط 10سال اخیر آن بالاتر رفته است. با این وجود پیش بینی می شود حساب مالی ایران در سال 2007 با کسری مواجه شود.

ریسک تجارت و پرداخت های خارجی

در حال حاضر مهمترین تهدید بازرگانی خارجی ایران، احتمال اعمال تحریم های اقتصادی علیه این کشور از سوی شورای امنیت سازمان ملل به علت برنامه هسته ای این کشور است. در حالی که تحریم های یک جانبه آمریکا علیه ایران در یک دهه اخیر نتوانسته است آسیب چندانی به اقتصاد ایران وارد کند، تحریم های شورای امنیت سازمان ملل، هرچند که احتمال آن ناچیز است، می تواند ایران را در وضعیت بغرنجی قرار دهد.

اگرچه ایران طی سال های اخیر اقداماتی برای آزادسازی رژیم تجاری خود انجام داده است، اما هنوز هم موانع بالای تعرفه ای به قوت خود باقی هستند. یکی از نقاط ضعف سیستم گمرکی ایران، بی ثبات بودن آن است که دائما برحسب نیاز های داخلی دستخوش تغییر می شوند. قواعد تجاری پیچیده، کنترل های گسترده و تعرفه های بالا عوامل اصلی ضعف نظام تجاری ایران محسوب می شوند.

ریسک سیاست مالیاتی

فضای مالیاتی در ایران برای شرکت ها و تجار خارجی بسیار مخاطره آمیز است. در حالی که دیگر کشور های منطقه خاورمیانه مشوق های مالیاتی گسترد ه ای برای جذب سرمایه گذاری خارجی ارائه می دهند، مشوق های مالیاتی ایران فقط به حوزه های کمتر توسعه یافته دریایی مناطق آزاد منحصر می شود. هرچند نرخ مالیات شرکت ها از رقم بالای 60درصد سابق به 25درصد کاهش یافته است، اما سیستم محاسبه مالیات در ایران همچنان پرنقص و فساد آمیز است. به طور کلی شرکت های خارجی قدرت چانه زنی چندانی در زمینه محاسبه مالیات ندارند.

ریسک بازار کار

جمعیت جوان ایران بازار کار بسیار رقابت پذیری برای این کشور فراهم کرده است. درحالی که حقوق و دستمزد در بازار کار ایران چندان زیاد نیست، شرکت های خارجی مشکلی در زمینه تامین نیروی کار خود ندارند. اما ضعف نظام آموزشی ایران، کمبود نیروی کار ماهر و مدیران کارآفرین را به دنبال داشته است. کماکان عدم تسلط به زبان های خارجی یکی از نقاط عمده ضعف نیروی کار تحصیل کرده ایران محسوب می گردد.

ریسک مالی

نرخ ارز در ایران طی دو سال اخیر در سایه مازاد قابل توجه حساب جاری و ذخایر خارجی این کشور، با کمترین نوسانات طی دو دهه اخیر مواجه بوده است. نظام بانکی ایران از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تحت کنترل دولت قرار دارد. سیاست های نادرست مالی، برخی از بانک ها و موسسات مالی ایران را در شرایط ورشکستگی قرار داده است و این در حالی است که بخش خصوصی سهم قابل توجهی از وام ها و اعتبارات بانکی را نداشته است. تاسیس بانک های خصوصی، جواز فعالیت بانک های خارجی و اجازه سرمایه گذاری خارجی در بورس تهران از مواردامیدوارکننده فضای مالی ایران طی سال های اخیر محسوب می گردد.

ریسک ساختار های زیربنایی

ساختار های زیربنایی ایران برای پاسخگویی به نیاز های فعلی کاملا کافی است، اما این کشور برای تامین نیاز های روزافزون خود نیازمند سرمایه گذاری اساسی برای توسعه زیرساختارهاست. گسترش خطوط تلفن همراه و ثابت، توسعه زیرساختار های مخابراتی، ماهواره ای، اینترنتی، جاده ای، ریلی و حمل ونقل از جمله موارد قابل توجه در بخش زیرساخت های ایران طی چندین سال گذشته اند.

کنفرانس سازمان ملل در تجارت و توسعه در گزارش سالانه خود وضعیت سرمایه گذاری خارجی در کشور های مختلف را مورد بررسی قرار داده است. بر اساس این گزارش در بین سال های 1995 تا 2005 جمهوری اسلامی ایران با 34 کشور جهان قرارداد سرمایه گذاری متقابل امضا و لازم الاجرا نموده است. جالب توجه این است که جمهوری اسلامی ایران تا سال 2001 با کشور های قاره آمریکا قرارداد های سرمایه گذاری دو جانبه امضا نکرده است. بررسی وضعیت سرمایه گذاری مستقیم خارجی در کشور نیازمند محاسبه دو شاخص مهم در عملکرد جذب سرمایه گذاری خارجی و توانایی بالقوه جذب سرمایه گذاری خارجی است.

شاخص عملکرد جذب سرمایه گذاری خارجی نسبت سهم یک کشور در سرمایه گذاری جهان به سهم آن در تولید ناخالص جهانی می باشد. کشورهایی که شاخص یک دارند سرمایه گذاری خارجی را به میزان توان اقتصادی خود دریافت می کنند. کشورهایی که شاخص آنها بیشتر از یک می باشد بیش از حد انتظار سرمایه گذاری خارجی را جذب کرده اند. این شاخص برای ایران در دوره 1998-1990عدد 1/0 بوده است که در دوره 2000-1998 صفر کاهش یافته است.از سوی دیگر شاخص توانایی بالقوه کشورها برای جذب سرمایه گذاری نیز بر اساس متغیرهایی مانند نرخ رشد تولید ناخالص داخلی، تولید سالانه ناخالص داخلی و سهم صادرات در تولید ناخالص داخلی، تعداد خطوط تلفن برای هر هزار نفر، استفاده تجاری از انرژی، سهم تحقیق و توسعه نسبت به درآمد خالص ملی، سهم دانشجویان مقاطع عالی به نسبت جمعیت و میزان خطرات سیاسی و اقتصادی در یک کشور محاسبه می شود میزان این شاخص بین 1-0 می باشد.

هر چه میزان این شاخص به درجه یک نزدیک شود شاخص توانایی بالقوه آن کشور برای جذب سرمایه خارجی بیشتر می شود. بر اساس آمار آنکتاد بین سال های 1990-1980 این شاخص برای ایران 154/0 بوده است که در دوره 2000-1998 به عدد 278/0 افزایش یافته است. این امر نشان دهنده موقعیت بهتر ایران برای جذب سرمایه گذاری خارجی می باشد.

آنکتاد بر اساس دو شاخص عملکرد و توانایی بالقوه کشورها را به چهار گروه عملکرد و توانایی بالقوه عالی، عملکرد عالی و توانایی بالقوه، توانایی بالقوه عالی و عملکرد ضعیف و در نهایت توانایی بالقوه و عملکرد ضعیف تقسیم کرده است:

گروه اول: کشور های با عملکرد و توانایی بالقوه عالی برای جذب سرمایه گذاری خارجی که 42 کشور در این طبقه بندی قرار دارند. کشور های صنعتی مانند آلمان و فرانسه. اقتصاد های قوی آسیایی چون مالزی و سنگاپور و همچنین شیلی در این گروه قرار دارند.

گروه دوم: کشور های با عملکرد عالی و با توانایی بالقوه ضعیف در جذب سرمایه گذاری خارجی کشورهایی می باشند که اقتصاد های قوی دارند و زیر ساخت های مناسب برای جذب سرمایه گذاری وجود ندارد. برزیل و چین در این گروه از کشورها قرار دارند.

گروه سوم: کشور های با عملکرد ضعیف و با توانایی بالقوه در جذب سرمایه گذاری خارجی کشورهایی می باشند که به علت های سیاسی و اجتماعی و به رغم داشتن اقتصاد های قوی عملکرد ضعیفی در جذب سرمایه گذاری های خارجی داشته اند. ایالات متحده نیز در این طبقه بندی قرار دارد. زیرا میزان جذب سرمایه گذاری خارجی در این کشور به نسبت قدرت اقتصادی آن بسیار کم است.

گروه چهارم: کشور های با عملکرد و توانایی ضعیف در جذب سرمایه گذاری های خارجی که عمدتا کشور های فقیر می باشند که به دلایل اقتصادی نمی توانند سرمایه های خارجی را جذب کنند. اندونزی جزو کشورهایی است که پس از بحران اقتصادی در این گروه قرار گرفته است.

آنکتاد کشور ایران را در گروه سوم دسته بندی نموده است. بر اساس این گزارش در دوره مذکور ایران در حالی که از نظر توانایی جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی از موقعیت بسیار خوبی برخوردار است، ولی عملکرد جذب سرمایه گذاری آن ضعیف است.

نتیجه گیری

موافقتنامه اقدامات سرمایه گذاری مربوط به تجارت فقط به تدابیری مربوط می شود که تجارت کالا را تحت تاثیر قرار می دهد. این موافقتنامه تاکید می کند که اقدامات معینی می توانند منجر به محدودیت و بی نظمی تجاری شوند. و اظهار می دارد که هیچ عضوی نمی تواند اقداماتی را به اجرا گذارد که برای خارجیان و کالا های خارجی تبعیض آمیز باشد. این موافقتنامه همچنین آن دسته از اقدامات سرمایه گذاری را که به محدودیت های مقداری منجر شود غیر قانونی اعلام می کند.

یک فهرست تشریحی از موارد توافق در مورد اقدامات سرمایه گذاری مربوط به تجارت با مواد گات مغایر است که همراه این موافقتنامه می باشد و در آن اقدامی که سطوح خاص از تدارک محلی به وسیله یک بنگاه را ایجاب می کند مشخص شده است (الزامات مربوط به محتوای محلی). این موافقتنامه همچنین اقداماتی را منع می کند که واردات شرکت را محدود و یا اهداف شرکت برای صادرات را معین می نماید. طبق موافقتنامه کشورها بایستی سازمان جهانی تجارت و اعضای آن را از همه تدابیر سرمایه گذاری که مطابق با موافقتنامه مذکور نیست مطلع سازند. کشور های توسعه یافته ملزم بودند به طور کلی ( تا پایان سال 1996 ) چنین تدابیری را ملغی سازند.

در این خصوص کشور های در حال توسعه پنج سال ( تا پایان 1999) و کشور های با حداقل توسعه یافتگی هفت سال مهلت داشتند. در ژوئیه سال 2001 شورای کالاها موافقت کرد این مدت امهال برای تعدادی از کشور های در حال توسعه متقاضی تمدید شود. این موافقتنامه یک کمیته TRIMS به منظور نظارت بر چگونگی اجرای این تعهدات تاسیس می کند. همچنین طبق این موافقتنامه اعضای سازمان جهانی تجارت بایستی تا اول ژانویه 2000 سیاست سرمایه گذاری و سیاست رقابتی خود را ملاحظه و بررسی کنند.

موافقتنامه اقدامات سرمایه گذاری مرتبط با تجارت استفاده از برخی تدابیر و شروط مانند اجبار به استفاده از مواد داخلی، تعهد به صدور نسبت معینی از محصول جهت توازن تجاری و... را که نوعی حمایت از صنایع داخلی تلقی می شود منع می کند.

مراجعه به قوانین ایران نشان می دهد قوانین و شروطی که ذکر گردید در قوانین عادی و برنامه های اقتصادی کشور وجود داشته است، مهمترین موافقتنامه نه ایجاد تعهدی جدید بلکه صرفا ممنوعیت اقداماتی با الزامات گات در خصوص رفتار ملی مغایرت دارد می باشد. این امر اگر چه سرمایه گذاری خارجی را تسهیل خواهد کرد اما آزادی عمل ایران در اعمال شرایط در مورد محتوای داخلی یا وارد کردن سرمایه گذاران خارجی به انجام حداقل صادرات را خواهد گرفت. یکی از مواردی که در مذاکرات مورد تاکید کارگروه قرار خواهد گرفت و حتما باید رعایت شود اصل عدم تبعیض و رفتار ملی با شرکت های داخلی و خارجی می باشد که بر این مبنا کشور موظف می گردد در تعیین نرخ مالیات بر درآمد سرمایه گذاری های خارجی در برخی زمینه ها به نفع شرکت های خارجی کار کند.

در ایران دو نوع تبعیض وجود دارد: مورد اول مربوط به برخی بنیادها و شرکت های داخلی معاف از پرداخت مالیات مانند شرکت های وابسته به آستان قدس رضوی می باشد. در این مورد حذف این تبعیض مطمئنا از ایران درخواست و باید اجرا شود که در وهله اول منجر به تضعیف اینگونه شرکت ها می شود که در طول یک دوره زمانی به مرتبه رقابت پذیری خواهد رسید و با توجه به درآمد های سرشار این شرکت ها نقش بالایی را در اقتصاد ایران ایفا خواهند نمود و در توسعه صادرات و جهش صادراتی بسیار موثرند و نوع دوم تبعیض مربوط به تفاوت بین شرکت های داخلی و خارجی می باشد که این امر نیز هر چند در مراحل و سال های اولیه به ضرر شرکت های ایرانی خواهد بود اما با توجه به بومی بودن و توان استفاده از مزایای داخلی از توان رقابتی بالایی برخوردار خواهند شد. در مجموع می توان اینگونه نظر داد که پذیرش این موافقتنامه منجر به کارایی بهره وری مناسب از فرصت ها، ایجاد اشتغال، توسعه محصولات و تنوع تکثیر در صادرات ایران خواهد شد.
 

ارسال در تاريخ یکشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۶ توسط احمد عاقلي
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۲ توسط احمد عاقلي
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۲ توسط احمد عاقلي
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۲ توسط احمد عاقلي
 

كار و كوشش ما را از سه عيب دور مي دارد، افسردگي، دزدي و نيازمندي. (ولتر)

بيش از حد عاقل بودن، كار عاقلانه اي نيست. (مثل فرانسوي)

جواهر بدون تراش و مرد بدون زحمت ارزش پيدا نمي كنند. (مثل چيني)

از دشتمن خودت يكبار بترس و از دوست خودت هزار بار. (چارلي چاپلين)

علت هر شكستي عمل كردن بدون فكر است. (الكس مكنزي)

بدبختي انسان از جهل نيست از تنبلي است. (ديل كارنگي)

آنچه ما بكاريم درو مي كنيم و سرنوشت ما را به جزاي كارهايمان خواهد رسانيد. (اپيكوس فيلسوف)

بدون باختن برنده نمي شوي. (مثل روسي)

انسان فرزند كار و زحمت خويش است. (داروين)

اشخاص بزرگ و با همت به كوه مانند، هر چه به ايشان نزديك شوي عظمت و ابهت آنان بر تو معلوم شود ومردم پست و دون همانند سراب مانند كه چون كمي به آنان نزديك شوي به زودي پستي و ناچيزي خود را بر تو آشكار سازند. (گوته)

ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۲ توسط احمد عاقلي
آمار تورم
سازمان ملل پيش‌بيني كرد كه نرخ تورم ايران در سال جاري ميلادي به 7/17 درصد برسد. به گزارش خبرنگار اقتصاد بين‌الملل ايسنا، سازمان ملل متحد در تازه‌ترين گزارش جامع خود كه "چشم انداز و شرايط اقتصاد جهاني 2006" نام دارد تمامي كشورها و مناطق جهان را مورد ارزيابي قرار داد و برآورد كرد كه نرخ تورم بهاي مصرفي در كشورمان كه در سال 2005 در حدود 5/13 درصد بوده است در سال جاري با 2/4 درصد افزايش مواجه شده و به 17/7 درصد بالغ شود.

سازمان ملل مناطق و كشورهاي مختلف جهان را به صورت جداگانه تقسيم بندي كرده است و جداول ارائه شده حاكي از آن است كه نرخ تورم ايران در سال جاري در منطقه خاورميانه در صدر جدول قرار خواهد داشت.
در همين حال در تقسيم‌بندي بزرگترين اقتصاد‌هاي در حال توسعه جهان نيز كشورمان با نرخ تورم 7/17 درصدي در مكان نخست جاي دارد و پس از آن ونزوئلا با نرخ تورم 15 درصدي قرار گرفته است. نرخ تورم ونزوئلا در سال 2005 حدود 16 درصد اعلام شده است. نيجريه نيز كه شاهد نرخ تورم 3/16 درصدي در سال گذشته بوده است سال جاري را با نرخ تورم 8/10 درصدي سپري خواهد كرد و در ميان كشورهاي در حال توسعه مكان سوم را از آن خود خواهد كرد. نرخ تورم قزاقستان كه از همسايه‌هاي كشورمان به شمار مي‌رود در سال جاري به 5/7 درصد و نرخ تورم روسيه به 5/10 درصد خواهد رسيد.

آمريكا، ژاپن، چين و آلمان كه از برترين اقتصادهاي جهان محسوب مي‌شوند در سال جاري نرخ تورمي برابر با 2/0، 1/0، 2/3 و 9/1 درصد خواهند داشت و نرخ تورم آذربايجان ديگر همسايه كشورمان از 5/12 درصد در سال گذشته به 5/9 درصد در سال جاري كاهش خواهد يافت. در همين حال عربستان در سال گذشته و سال جاري نرخ تورم ثابتي برابر با يك درصد داشته و خواهد داشت.
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۲ توسط احمد عاقلي


 

ارسطو :گوينده
عاقل آنچه را كه ميداند نميگويد ولي آنچه را كه ميگويد ميداند  :سخن

علي دشتي :گوينده
خود خواهي اساس حيات و زندگي است. اگر غريزه خودخواهي نباشد حيات وجود نخواهد داشت. منتهي خودخواهي وقتي بد است كه باعث تعدي به حقوق ديگران باشد  :سخن


موريس مترلينگ :گوينده
نهالي شاداب تر از عشق در دل نمي رويد  :سخن


محمد حجازي :گوينده
لذت نعمت , متناسب با رنجي است كه براي بدست آوردن آن كشيده ايم  :سخن

حضرت رسول ص :گوينده
تفكر بزرگترين عبادتي است كه براي آشكار شدن حقايق مخفي بجاي ميآوريم  :سخن

ابراهام لينكن :گوينده
اگر ما ديگران را در مشقتها و گرفتاريها دلداري دهيم خود نيز تسكين مي يابيم 
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۲ توسط احمد عاقلي

در گفت وگوي اختصاصي آتيه با كارشناسان و صاحبنظران بررسي شد:
محمد مهرزاد


    هيات وزيران، چندي پيش پس از بحث و بررسي پيرامون اهداف و چارچوب هاي لايحه بودجه 86 كل كشور ، كليات آن را به تصويب رساند و قرار است تا پايان دي ماه، اين بودجه به مجلس شوراي اسلامي برود. مقرر شده است بودجه سال 86 كل كشور با هدف تحقق رشد اقتصادي 7 درصدي در سال آينده تنظيم شود.
    هيات وزيران با تاكيد بر اين كه در تدوين و تنظيم لايحه بودجه 86 كل كشور نبايد احكام جديد براي اصلاح قوانين دائمي ، احكام مغاير چشم انداز 20 ساله و برنامه چهارم توسعه كشور و احكام داراي ماهيت بيش از يك سال گنجانده شود ، مقرر كرده است در اين لايحه تبصره هاي جامع براي حل مسائل و مشكلات اساسي كشور در زمينه هاي سازماندهي مسائلي مثل يارانه ها اشتغال، حل مشكل مسكن، اصلاحات اداري، بهبود وضع پژوهش، بهداشت و درمان، اجراي سياست هاي كلي بند ج اصل قانون اساسي، كاهش تلفات جاده اي، اصلاح وضع نان و بهبود بيمه همگاني و ... تنظيم و تصويب شود.
    در بخش ديگري از مصوبه هيات وزيران مقرر شده است، پاسخگويي در مقابل نتايج اقدامات، كنترل نقدينگي با اعمال و روش هاي مختلف استفاده از پايه پولي ريال ™ يورو در بودجه، سادهسازي نظام موافقت نامه ها و تخصيص، سرعت بخشيدن به نظامات اداري و اجرايي و تاكيد بر تكميل طرح ها و پروژه هاي عمراني نيمه تمام زودبازده و به خصوص اجراي سياست هاي اصل 44 و زمينه سازي براي جلب مشاركت مردم براي انجام بخشي از وظايف و اموري كه بر عهده دولت است، تنظيم و به مجلس شوراي اسلامي ارائه شود.
    خبرنگار آتيه، با برخي كارشناسان و نمايندگان مجلس، درخصوص الزامات بودجه سال 86 و بايدها و نبايدهاي آن گفت وگويي انجام داده است كه مي خوانيد.
    
    ايجاد 2/1 ميليون شغل، اولويت بودجه
    عضو كميسيون برنامه و بودجه مجلس، مهم ترين اولويت هاي بودجه سال 86 كشور را كاهش كسري بودجه، كاهش وابستگي به درآمدهاي نفتي، ايجاد 2/1 ميليون شغل، مهار تورم و كنترل نقدينگي اعلام كرد.
    دكتر عادل آذر درباره الزامات بودجه سال 86 كل كشور كه هم اكنون كليات آن در دولت تصويب شده است، گفت: يكي از برنامه هاي عملياتي كشور براي تحقق اهداف سند چشم انداز و برنامه پنج ساله چهارم، بودجه ساليانه است كه اساس برنامه هاي اجرايي پروژه ها و طرح هاي كشور را مشخص مي كند.
    وي افزود: لايحه بودجه 86 بايد برگرفته از برنامه چهارم توسعه باشد و اهداف برنامه در آن نمود و ظهور داشته باشد. بر اساس برنامه رشد اقتصادي كشور بايد ميان 6 تا 8 درصد باشد، كه 3/31 درصد اين رشد بايد از رشد بهره وري حاصل شود.
    آذر ادامه داد: همچنين تا پايان برنامه پنج ساله چهارم بايد تمامي هزينه هاي جاري كشور از محل درآمدهاي عمومي غيرنفتي تامين شود، چرا كه در تامين هزينه هاي جاري از محل درآمدهاي عمومي مالياتي نشانه سلامت اقتصادي است كه كشور ما اكنون از آن بي بهره است.
    عضو كميسيون برنامه و بودجه مجلس اضافه كرد: افزايش اشتغال زايي و كنترل نرخ بيكاري بايد هدف ديگر بودجه سال آينده باشد. نرخ بيكاري بايد تا پايان قانون برنامه چهارم تك رقمي شود، بنابراين بايد در سال 86 شاهد ايجاد يك تا 2/1 ميليون شغل در كشور باشيم، كه مستلزم نگاه كارآفريني در بودجه است.
    وي، درباره نرخ تورم افزود: براي كاهش تورم بايد مؤلفه ها و متغيرهاي مؤثر بر سطح عمومي قيمت ها را كنترل كنيم كه يكي از مهم ترين اين مؤلفه ها كسري بودجه است كه به مابه التفاوت هزينه هاي عمومي و درآمدهاي غيرنفتي گفته مي شود.
    استاد دانشگاه تربيت مدرس، اضافه كرد: براي كاهش كسري بودجه بايد وابستگي به درآمدهاي نفتي را كاهش داد، اما طي دو سال اخير شاهد اين رويه نبوده ايم به طوري كه در سال 84 حدود 89 درصد درآمدهاي كشور را درآمدهاي نفتي تامين كرد و در سال 85 نيز با وجود اين كه در قانون بودجه پيش بيني وابستگي 75 درصدي به درآمدهاي نفتي شده بود، با توجه به متمم هاي بودجه و برداشت ها از حساب ذخيره ارزي، اين رقم در حال رسيدن به 90 درصد است.
    وي عامل ديگر در كنترل تورم را نقدينگي عنوان كرد و افزود: اكنون حالت تورم خفته در كشور ايجاد شده است و دولت با راهكارهاي مختلف فقط تورم را به سال هاي بعد انتقال داده كه بالاخره اين تورم به صورت جهشي خود را نشان خواهد داد.
    نماينده مردم دهلران درباره تبصره 13 با بيان اين كه اين تبصره ابتكار خود دولت نهم است، گفت: دولت بايد در بودجه سال 86 اين تبصره را كه برنامه اي پنج ساله است، به طور عملياتي تر تنظيم كند و به طور شفاف مشخص سازد كه در سال 86 وضعيت بهينه سازي پالايشگاه ها، حمل ونقل عمومي و ... به طور دقيق مشخص شوند.
    آذر افزود: براي حل مساله بنزين و صفر كردن يارانه آن، دولت بايد طي يك برنامه 2 ساله عرضه و تقاضاي بنزين در كشور را صفر كند تا نياز به يارانه بنزين كاهش يابد. اما نبايد در اين زمينه طرح آرماني آورده شود كه درنهايت در آخر سال به متمم بودجه متوسل شويم.
    وي همچنين گفت: بحث عدالت اجتماعي ديگر لازمه بودجه سال 86 است و در اين راستا بايد رقم 6 هزار ميليارد تومان يارانه عمومي را به طور هدفمند و مستقيم توزيع كرد، زيرا هر چقدر يارانه ها به طور مستقيم تر توزيع شود، حجم آن پايين خواهد آمد، بنابراين ايجاد مكانيسم قيمتي، شفافيت بازار و آزادسازي ضروري است تا حجم دولت در اقتصاد تا سال 1390 كاهش يابد.
    
    كاهش وابستگي به نفت
    دكتر مسعود نيلي، آثار اقتصاد كلان بودجه و كاهش وابستگي دولت به درآمدهاي حاصل از فروش نفت خام را دو نكته حائز اهميت براي تنظيم لايحه بودجه سال 86 عنوان كرد.
    اين كارشناس مسائل اقتصادي، در خصوص الزامات بودجه سال 86 كل كشور گفت: در ارتباط با بودجه سال 86 دو نكته يعني آثار اقتصاد كلان بودجه و كاهش وابستگي بودجه به درآمدهاي نفتي نسبت به ساير موارد از اهميت بسيار بالايي برخوردار است.
    وي در خصوص آثار اقتصاد كلان بر بودجه، تصريح كرد: در هر كشوري در زمان تنظيم بودجه به نتيجه اجرايي بودجه در متغيرهاي اقتصاد كلان و آثار آن توجه مي شود كه در ايران مهم ترين آثار اقتصاد كلان بودجه بر روي تورم و رشد نقدينگي است.
    به گفته وي، آنچه مربوط به رشد اقتصادي مي شود، نتيجه تحرك و فعاليت هايي است كه در اقتصاد صورت مي گيرد و عمدتاً بايد توسط بخش خصوصي اتفاق بيفتد. به عبارت ديگر، ما انتظار داريم كه با توجه به جهت گيري هاي اعلام شده در كشور، بودجه در مسيري حركت كند كه به فراهم كردن زيربناها و به عنوان مكمل سرمايه گذاري بخش خصوصي مؤثر باشد.
    استاد اقتصاد دانشگاه صنعتي شريف، اضافه كرد: با توجه به موارد مذكور اثر بودجه بر روي رشد اقتصادي يك اثر فرعي تلقي مي شود، اما اثر بودجه بر روي تورم يك اثر اصلي تلقي مي شود كه البته دو دليل براي آن مطرح است.
    وي در بيان دليل اول گفت: زماني كه حجم مخارج دولت از افزايش بسيار زيادي برخوردار شود، تقاضايي كه خود دولت به صورت تقاضاي جديد وارد بازار مي كند، داراي اثرات تورمي است. به عبارت ديگر، اگر دولت به عنوان مثال هزينه هاي عمراني خود را افزايش دهد، اين افزايش هزينه هاي عمراني اثر خود را از طريق افزايش تقاضا براي مصالح ساختماني، سيمان، فولاد، دستمزد و نيروي كار نشان مي دهد و باعث مي شود كه تورم از آن طريق افزايش يابد.
    به گفته نيلي، نكته بعدي در ارتباط با اثرات تورمي بودجه به اين نكته باز مي گردد كه به چه ميزان رشد بودجه منجر به رشد حجم نقدينگي در اقتصاد مي شود چرا كه به ميزاني كه افزايش بودجه به حجم نقدينگي منتقل شود، داراي آثار تورمي در اقتصاد خواهد بود. به همين دليل، انتظار مي رود در بودجه هاي سالانه نقش بودجه در بخش واقعي اقتصاد محدود به فراهم آوردن ميزان آن و از سوي ديگر مهار تورم شود.
    وي اظهار داشت: آنچه در متمم بودجه سال 84، قانون بودجه سال 85 و متمم بودجه سال 85 پيش بيني شده نشان مي دهد كه رشد بي سابقه اي در بودجه كشور در طول فاصله 14 ماهه يعني از اواخر دي ماه سال گذشته تا پايان اسفند ماه سال جاري وجود داشته است و ما شاهد رشد بي سابقه اي در بودجه بوده ايم.
    اين كارشناس مسائل اقتصادي بيان كرد: با توجه به اينكه افزايش بودجه عمدتاً متكي به استفاده از منابع ارزي بوده است، بنابراين اثر خود را بر روي رشد پايه پولي گذاشته و عمدتاً افزايش حجم نقدينگي كه به رقم هاي بيش از 35 درصد به احتمال زياد خواهد رسيد تا پايان سال 85 اين افزايش حجم نقدينگي عمدتاً از طريق افزايش پايه پولي در كشور اتفاق خواهد افتاد.
    وي اضافه كرد: زماني كه دولت از طريق افزايش قابل توجه استفاده از منابع ارزي حاصل از صادرات نفت خام، بودجه خود را تامين مي كند يك بعد آن هم به ناچار از طريق افزايش زياد واردات رخ مي دهد كه آن هم با توجه به ثابت نگه داشتن نرخ ارز اثر خود را بر روي بيكاري و كاهش قدرت رقابت فعاليت هاي توليدي در بخش هاي صنعت و كشاورزي در اقتصاد نشان مي دهد.
    به گفته نيلي، اگر در سال 86 نيز شاهد تداوم رشد بالاي بودجه و اتكا به استفاده روز افزون از درآمدهاي حاصل از صادرات نفت خام باشيم، آثار تورمي بودجه بر روي اقتصاد همچنان ادامه خواهد داشت و بخش تاثيرگذار بودجه در اقتصاد كلان عمدتاً در طرف تاثيرات تورمي آن سنگيني خواهد كرد تا طرف مربوط به افزايش رشد اقتصادي.
    وي تاكيد كرد: ما بايد يكسري معيار را به عنوان شاخص ارزيابي و اعمال كنترل در تنظيم بودجه هاي سالانه مد نظر قرار دهيم و آن هم روندي است كه در وابستگي بودجه هاي سالانه به درآمدهاي حاصل از صادرات نفت خام طي مي شود و اين مطلبي است كه در چشم انداز 20 ساله اقتصاد هم مطرح شده است.
    اين كارشناس مسائل اقتصادي با بيان اينكه ما بايد در مسير كاهش وابستگي دولت به درآمدهاي حاصل از فروش نفت خام حركت كنيم، تصريح كرد: اين روند در طول چند سال گذشته به خصوص در طول فاصله سال هاي 84 و 85 در حال افزايش بوده است درحالي كه ما در برنامه سوم و آغاز برنامه چهارم توسعه جدولي در برنامه داشتيم كه مقدار و ارتباط وابستگي بودجه در پايان برنامه سوم توسعه يعني سال 83 بايد به 5/11 ميليارد دلار مي رسيد، در حالي كه در حال حاضر وابستگي بودجه به نفت به بيش از 40 ميليارد دلار افزايش يافته است.
    وي ادامه داد: با توجه به مسائل مذكور بايد اين سئوال را همچنان مدنظر قرار داد كه در بودجه سال 86 مقدار وابستگي بودجه به درآمدهاي حاصل از نفت خام تا چه ميزان خواهد بود و شايد اين مطالب مهم ترين نكاتي است كه در ارتباط با بودجه سال 86 مطرح است.
    بودجه 86 تحول خاصي ندارد
    در همين حال، رئيس كميسيون اقتصادي مجلس با انتقاد از سنتي بودن نظام بودجه ريزي كشور، گفت: به نظر مي رسد لايحه بودجه سال 86 نيز همچون سال هاي گذشته به صورت سنتي بسته شود.
    محمد شاهيعربلو با تاكيد بر اين كه بودجه سال 86 با يك بودجه عملياتي فاصله زيادي دارد، گفت: كليات لايحه بودجه 86 كه در جلسه اخير هيات وزيران به تصويب رسيده نشان مي دهد كه متاسفانه در لايحه بودجه سال آينده تحول چنداني به وقوع نخواهد پيوست.
    وي با تاكيد بر اينكه چهار اولويت اساسي يعني جلوگيري از افزايش هزينه هاي جاري دولت، خودداري از برداشت حساب ذخيره ارزي بيش ازسقف پيش بيني شده در برنامه، جلوگيري از شروع پروژه هاي جديد و شفاف كردن بودجه شركت ها و هدفمند كردن يارانه ها بايد در بودجه سال آينده 86 مد نظر قرار گيرد، افزود: گرچه بودجه سال 86 با بودجه عملياتي ده ها قدم فاصله دارد اما درصورت لحاظ كردن اين چهار اولويت در بودجه سال 86 مي توانيم يك گام به سوي عملياتي كردن بودجه برداريم.
    شاهيعربلو تاكيد كرد: بايد سقف بودجه هاي جاري كشور را مانند هزينه ها بست و از افزايش آنها جلوگيري كرد و همچنين دولت نيز بايد در پي انضباط مالي و كوچك كردن خود باشد.
    شاهيعربلو اظهار داشت: برداشت از حساب ذخيره ارزي در بودجه سال 86 بايد براساس سقف پيش بيني شده در برنامه باشد و همچنين از اتكاي بودجه به درآمدهاي نفتي نيز كاسته شود.
    رئيس كميسيون اقتصادي مجلس جلوگيري از شروع پروژه هاي جديد را ديگر اولويت بودجه سال 86 دانست و تاكيد كرد: بايد بودجه هاي عمراني به جاي اجراي پروژه هاي جديد براي تكميل پروژه هاي نيمه تمام اختصاص يابد به طوري كه هم اكنون در حدود 10 هزار پروژه عمراني نيمه تمام در كشور وجود دارد.
    شاهيعربلو افزود: شفاف كردن بودجه شركت ها و هدفمند كردن يارانه ها نيز از ديگر پيشنهادهاي مورد نظر در بودجه سال 86 است.
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۲ توسط احمد عاقلي
معاون رييس‌جمهور اعلام كرد
محورهاي 6 گانه بودجه 86
معاون رييس‌جمهوري در امور مجلس گفت: بحث درباره كليات لايحه بودجه سال آينده در دولت چهارشنبه گذشته آغاز شد و با تصويب كليات لايحه بودجه بر مبناي6محور، بحث درباره جزييات لايحه بودجه 86 از هفته آينده در دولت آغاز خواهد شد.
سيد احمد موسوي در گفت‌و‌گو با خبرگزاري فارس درباره لايحه بودجه سال 86 گفت: كليات و سياست‌هاي كلي لايحه بودجه 86 در دولت جمع‌بندي شده، ولي بحث درباره تبصره‌ها و جزييات بودجه 86 هنوز مطرح نشده است. وي افزود: بحث درباره جزييات لايحه بودجه 86 هفته جاري در دولت آغاز خواهد شد، اما زمان ارائه لايحه بودجه به مجلس معلوم نيست. معاون رييس‌جمهوري در امور مجلس گفت: در جمع بندي نهايي دولت درباره سياست‌هاي كلي حاكم بر لايحه بودجه 86 به 6مورد تاكيد شده است. وي درخصوص اين 6مورد گفت: 1 - اجراي بودجه عملياتي و پرداخت اعتبارات جاري و عمراني بر اساس كنترل نتيجه و محصول باكميت و قيمت مشخص. 2 - حاكميت انضباط مالي در هزينه‌ها و جلوگيري از هرگونه اقدامي كه موجب افزايش بودجه جاري مي‌شود. 3 - تمركززدايي و اعطاي اختيارات بيشتر به مسوولان اجرايي در هزينه كرد اعتبارات و پاسخگويي در مقابل نتايج اقدامات. 4 - كنترل نقدينگي با اعمال روش‌هاي پرداخت‌هاي غيرنقدي، واردات كالاهاي ساخته شده و واردات مواد مصالح و ماشين‌آلات. 5 - استفاده از پايه پولي ريالي- يورو در بودجه 86 (به جاي دلار،‌يورو خواهد بود).
6 - ساده‌سازي نظام موافقت نامه‌ها و تخصيص.
وي تاكيد كرد: علاوه بر اين سياست‌هاي حاكم بر لايحه بودجه 86، رييس‌جمهوري بر مواردي مثل حل مشكل مسكن، توسعه اشتغال، توسعه حمل و نقل عمومي و بهبود وضعيت كمي و كيفي آن، بيمه خدمات درماني، بهينه سازي مصرف انرژي، بهينه‌سازي مصرف نان،
پياده سازي بيمه‌هاي عمومي، كاهش تلفات جاده‌اي و اصلاحات اداري و بيمه همگاني تاكيد كردند. موسوي گفت: به تاكيد رييس‌جمهوري در تدوين تبصره‌ها علاوه بر توجه به سياست‌هاي كلي حاكم بر لايحه بودجه 86 بايد به موارد فوق توجه و در جزييات بودجه گنجانده شود. وي افزود: مواردي از قبيل قيمت نفت در هر بشكه، سهم واردات بنزين از بودجه، سهم بودجه عمراني و بودجه جاري و پايه تبديل ارز به ريال هنوز نهايي نشده و بايد موردبحث و بررسي قرار گيرد، آنچه تاكنون ارائه شده فرضيات است كه پس از نهايي شدن ارائه خواهد شد.
ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۲ توسط احمد عاقلي
توسعه پايدار

دكتر حسينعلي بهرامزاده


توسعه پايدار درجهان متحول كنوني با نگاهي به قرن بيست و يكم متولد شده است.

توسعه پايدار انسان محور است و به سرعت به مهمترين مناظره كنوني و نيز يكي از مهمترين چالشهاي قرن بيست و يكم تبديل شده است.

توسعه پايدار عرصه نويني است كه همزمان سياست و فرهنگ و هم اقتصاد و تجارت را موردتوجه قرار مي دهد.

توسعه پايدار درحقيقت راه حلي براي معماي توسعه در شرايط سالهاي پاياني قرن بيستم بود.

انسان در توسعه پايدار محور توسعه معرفي مي شود و اين مفهوم در بخش اصل اعلاميه «ريو» انعكاس پيدا كرده است.

فعالان عرصه هاي مختلف توسعه پايدار برآنند كه بازدودن محروميت از چهره جهان، دنياي آينده به محيطي برازنده براي زندگي توأم با آزادي، صلح و برابري تبديل شود.

انسان، كودكان و جوانان، زنان، محيط زيست و فرهنگ از مؤلفه هاي توسعه پايدار به شمار مي روند.

اين اصل پذيرفته شده كه دگرگوني اجتماعي و حركت به سوي مطلوب نبايد به بهاي قرباني شدن فرهنگها به دست آيد.

چكيده

در سالهاي پس از جنگ دوم و در فضاي ناشي از ظهور نظامهاي كمونيستي درجهان و اوج گيري مبارزات استقلال طلبانه ملل جهان سوم، نظريه پردازان آمريكايي، رهيافت «نوسازي» را مطرح كردند كه عبارت بود از فرايندي يگانه، مترقي، يك سويه، مرحله بندي شده برگشت ناپذير كه به سوي الگوي مطلوب(جامعه آمريكا) درحركت است. متكب «وابستگي» از دل نقد مكتب «نوسازي» كلاسيك و نو و به عنوان صدايي از «پيرامون» متولد شــــد. در مقابل نوسازي كه دلايل عقب ماندگي را «دروني» معرفي مي كرد، مكتب وابستگي اين دلايل را «بيروني» دانست. اين رهيافت نيز درپي تجارب ناموفق و اثبات ناكارآمديها در پاسخ به نقدهاي متنوع به تجديدنظرهاي وسيعي تن داد و به اين ترتيب مكتب «وابستگي نو» به وجود آمد.

رهيافت «ماركسيسم كلاسيك» با مدنظر قـــراردادن فـرضيه «تكامل» حتي برخي از جنبه هاي استعمار را مثبت تلقي مي كرد. «نوماركسيست ها» با نقد بخشي از ميراث ماركسيسم، سعي كردند كه باتوجه به واقعيتها قرائتي روزآمد از اين انديشه عرضه كنند.

بنابراين، مكتب نوسازي، وابستگي و ماركسيسم عمده ترين رهيافتهاي توسعه درجهان سوم بوده اند. در اين مكتبها اغلب با نگاهي اقتصادي به فرايند توسعه، فرهنگ و سياست عملاً مــــوردغفلت قرارگرفته بود. در اين نظريه پردازيها همچنين فراموش شده بزرگ، انسان بود، حال آنكه توسعه به نام او آغاز شده بود.

درحال حاضر، مفروضات كهن در برابر تجارب كشورها و نيز ظهور تحولات فكري و اجتماعي جديد رنگ باخته اند. «توسعه پايدار» درجهان متحول كنوني، با نگاهي به قرن بيست و يكم تولديافته. و در اين مناظره اقتصاد، سياست، فرهنگ، محيط زيست، امنيت، آموزش، بهداشت، اخــلاق و غيره در كنار هم موردتوجه قرار گرفته اند.

«توسعه پايدار» انسان محور است و باتوجه به گستردگي مباحث و قابليتهاي بسيار آن به سرعت به مهمترين مناظره كنوني و نيز يكي از مهمترين چالشهاي قرن بيست و يكم تبديل شده است.

توسعه پايدار گستره نويني است كه در واپسين سالهاي قرن بيست و يكم فراراه بشر گشوده شد و از آن رو كه انسان را محور و بقاي عزتمند او را هدف قرار داده بود، به زودي فراگير شد و بر دلها نشست.

در گذشته، انسانها، شايد به غريزه، دريافته بودند كه رمز بقاي آنها درگرو هماهنگي با طبيعت است و آموخته بودند كه زوال طبيعت زوال آنهاست. ليكن در يكي دو قرن اخير، با اوج گيري توانائيهاي ابزاري بشر، تعـادل زيست محيطي قرون گذشته به زيان طبيعت برهم خورد. لطمات وارده بر طبيعت در اين دوران ابعاد گسترده و غيرقابل جبراني يافت و در ربع آخر قرن بيستم به يك معنا از مرز فاجعه نيز گذشت.

جهان سوم كه قرار بود درنتيجه «مراحل تــوسعه» به رشد، رفاه و آزادي نائل شود، آشفته تـــر از پيش، گرفتار در فقر، نابرابري، بي عدالتي و عقب ماندگي شد و اوضاع به مراتب شكننده تر و نابسامان تر از گذشته شد.

توسعه پايدار عرصه نويني است كه همزمان هم سياست و فرهنگ را موردتوجه قرار مي دهد و هم بر رونق اقتصاد و تجارت و صنعت تاكيد مي ورزد. هم از محيط زيست و همزيستي با طبيعت حمايت مي كند و هم از حقوق برابر انسانها. هم به مسائل داخلي كشورها مي پردازد و هم به مسائل بين المللي. واقعيت اين است كه پايداري درعصر جديد تبديل به معيار شده است. زبان جديدي در گستره اين مناظره درحال تولد است كه ظرفيتها، توانمنديها و راهكارهاي متفاوتي را عرضه مي كند. زباني كه از ضروري ترين نيازهاي بشر منشأ گرفته است.

توسعه پايدار

توسعه پايدار فرايندي تصور مي شد كه طي آن جـــوامــع مختلف از شرايط اوليه عقب ماندگي و توسعه نيافتگي با عبور از مراحل تكاملي كم و بيش يكسان و تحمل دگرگــــونيهـاي كيفي و كمي به جوامع توسعه يافته تبديل خواهندشد. اين تلقي ايدئولوژيك از توسعه، در پرتو نقدهاي متنوع و بسيار در دهه 1970 و به خصوص در سالهاي دهه 1980 به بن بست رسيد.

چند دهه از آغاز تلاشهاي بين المللي براي توسعــه گذشته بود، بدون آنكه دگرگوني بنيادي اي در زندگي مردم جهان پديد آيد. نيوني (NYONI) پژوهشگربرجسته آفريقايي نوشت: «نتايج غلط به دست آمده، ريشه در مباني و مفروضات و سياستگذاريهاي نادرست دارند» و اين نكته اي بود كه به ويژه در دهه 1980 توجه پژوهشگران بسياري بر آن متمركز شده بود. برخي از انديشمندان، فراتر از آن، حتي از شكست پروژه توسعه سخن به ميان آوردند.

توسعه روندي بود كه به رغم اميدهايي كه در دهه هاي گذشته به آن گره خورده بود، جز افزايش فقر و نابرابري ثمري براي كشورهاي جهان سوم دربرنداشت. بنابراين، توسعه پايدار درواقع راه حلي بود براي معماي توسعه درشرايط متحول سالهاي پاياني قرن بيستم. (ARNOLD.1993)

براساس گزارش برانت لند (رشد كميسيون جهاني محيط زيست و توسعه = WCED ) توسعه پايدار عبارت بود از توسعه اي كه نيازهاي كنوني جهان را تامين كند، بدون آنكه توانايي نسلهاي آتي را دربرآوردن نيازهاي خود به مخاطره افكند و اين كه توسعه پايدار «رابطه متقابل انسانها و طبيعت در سراسر جهان است.(UNESCO 1997:13)

كميسيون جهاني محيط زيست، وتوسعه پايدار را اين گونه تعريف كرد: «توسعه پايدار فرايند تغييري است در استفاده از منابع، هدايت سرمايه گذاريها، سمت گيري توسعه تكنولوژي و تغييري نهادي است كه با نيازهاي حال و‌آينده سازگار باشد».(UNESCO 1997)

به هر صورت، اگر منظور از توسعه گسترش امكانات زندگي انسانهاست، پس ناگزير بايد با نگاهي به آينده ابعاد آن ترسيم شود. قابل توجه اينكه از توسعه پايدار تعاريف و توصيفهايي گوناگوني صورت گرفته است. بنابراين، توسعه پايدار «مفهومي شكل يافته نيست، بلكه بيشتر، فرايند دگرگوني رابطه سيستم هاي اجتماعي، اقتصادي و طبيعي و مراحل آن را بيان مي كند».

بنابراين، درحال حاضر، مفهوم يگانه اي از توسعه پايدار وجود ندارد. لذا شايد بهتر باشد آن را «چشم انداز در حال پيدايش» تصور كنيم تا مفهومي دقيقاً تعريف شده. مفهوم جديد توسعه پايدار كلي نگر است و همه ابعاد اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و ديگر نيازهاي بشري را دربرمي گيرد. به اعتباري، مهمترين جاذبه در توسعه پايدار در جامع نگري آن است.

توسعه پايدار دراساس يك موقعيت ثابت نيست. بلكه عبارت است از «فرايندي مستمر از دگرگوني، انطبــاق و سازگاري» كه طي آن بهره كشي از منابع جهت سرمايه گذاريها، جهت گيري توسعه تكنولوژيك و دگرگوني نهادينه همگي در هماهنگي با هم دربرگيرنده نيازهاي بالقوه و بالفعل انسان مي شوند. توسعه پايدار، برآورنده نياز و آرمانهاي انسانها، نه فقط دريك كشور و يك منطقه كه تمامي مردم در سراسر جهان و درحال و آينده است.(LINDNER 1993:3)

توسعه پايدار در سالهاي پاياني قرن بيستم به عنوان يكي از مناظرات محوري جهان تقريباً همه عرصه هاي حيات بشري نظير فقر، نابرابري، آموزش و بهداشت، محيط زيست، حقوق زنان و كودكان، آزادي ملتها و نيز صنعت و سياست و اقتصاد و همكاريهاي بين المللي را تحت تاثير قرار داد، و به عنوان گستره اي نوين با داعيه پاسخ به مسائل خطيري كه چرخه حيات و طبيعت و نوع بشر را به مخاطره افكنده است، درعصر جديد مطرح شده است.

همانگونه كه «ولفگانگ زاكس» گفته است، ازاين پس، «توسعه بدون پايداري و پايداري بدون توسعه وجود نخواهد داشت» و اين بيانگر پيوند نويني است. توسعه ازطريق اين پيوند، شادابي و سرزندگي دوباره يافته است. براساس اعلاميه ريو:

در توسعه پايدار، انسان مركز توجه است و انسانها، هماهنگ با طبيعت، سزاوار حياتي توأم با سلامت و سازندگي هستند؛

توسعه حقي است كه بايد به صورت مساوي نسلهاي كنوني و آينده را زيرپوشش قرار دهد؛

حفاظت از محيط زيست بخشي جداناشدني از توسعه است و نمي تواند به صورت جداگانه موردبررسي قرار گيرد؛

باتوجه به سهم متفاوت در آلودگي محيط زيست، كشورها مسئوليت مشترك، ولي متفاوتي در اين زمينه دارند.(UN 1999-11)

مؤلفه هاي توسعه پايدار

انسان: «توسعه پايدار»، انسان محور است و باتوجه به گستردگي مباحث و قابليتهاي بسيار آن به سرعت به مهمترين مناظره كنوني و نيز يكي از مهمترين چالشهاي قرن بيست و يكم تبديل شده است. در پايان هزاره سوم ميلادي روند رشد و توسعه در چارچوب پايداري احيا شد. در توسعه پايدار، انسان، محور توسعه و مستحق بهداشت، زندگي سازنده و در هماهنگي با طبيعت معرفي مي شود و اين مفهوم، دقيقاً، در نخستين اصل «اعلاميه ريو» انعكاس پيدا كرده است. (شكل شماره يك)

كودكان و جوانان: «كميسيون برانت لند» توسعه پايدار را به عنوان «توسعه اي كه حوايج كنوني را تامين مي كند بدون آنكه توانايي نسل آينده براي برآوردن نيازهاي خود را به مخاطره افكند» تعريف كرد. پايداري براي كودكان و نوجوانان و جوانان مسئله اي واقعي است. نظريه پردازان توسعه پايدار، به دليل داعيه هاي خود درمورد انسان در قرن بيستم و يكم، با نگاهي به آينده بر حقوق كودكان و نقش آفريني جوانان تاكيد بسيار داشته، تحرك و خلاقيتهاي مردم در سراسر جهان و مشاركت آنان در تمامــــي سطــوح توسعه را ضرورتي اجتناب ناپذيردر هر برنامه مي دانند.

زنان: زنان درجهان و به ويژه در كشورهاي درحال توسعه از نابرابريهاي بسيار در رنجند درحالي كه توسعه بدون مشاركت فعال آنان به سرانجام نخواهد رسيد، مسئله دفاع از حقوق زنان را نيز موردتوجه قرار داده اند.

زنان به دليل زادمان به تغذيه بيشتر و بهداشت بهتر نيازمندند. درحالي كه كمتر از مردان غذا مي خورند و كمتر به امكانات بهداشتي دسترسي دارند. سطح سواد و تعليم و تربيت در زنان پايين تر از مردان است. درحالي كه مسئله تعليم و تربيت فرزندان خود را از بدو تولد برعهده دارند. زنان در برابر كار مساوي مزد كمتري مي گيرند. آنان ساعات بيشتري را در طول روز با مزد و بدون مزد كار مي كنند. زنان بيشتر در معرض خشونت و نابرابري و تبعيضهاي بسيار قرار دارند.

دنياي آينده نمي تواند برمبناي اين نابرابريهاي اسف بار تداوم پيدا كند. توجه به محروميت مضاعف زنان و نيازمنديهاي حياتي كودكان و جوانان مسلماً از اهميت نقش مردان كم نخواهدكرد. فعالان عرصه هاي مختلف توسعه پايدار برآنند كه با زدودن محروميت و تبعيض از چهره جهان، دنياي آينده به محيطي برازنده براي زندگي توأم با آزادي، صلح يا آرامش، برابري براي همه انسانها تبديل شود. سخن اين است كه با زدودن اين زنگارها و تلاشي هماهنگ و همگاني جهان بيش از گذشته شايسته خواهدشد.

محيط زيست: واقعيت اين است كه توجه به محيط زيست و طبيعت در دوران ما تبديل به معيار شده است، معياري كه هر روز بيش از پيش درجهان فراگير مي شود. در چشم انداز زيست محيطي آنگونه كه «مان» مطرح كرد، توسعه تنها زماني پايدار است كه بر شالوده اصول بوم شناسي استوار باشد.(MUNN, 1993:70)

توسعه پايدار، در آخرين سالهاي هزاره دوم با محور قرار دادن انسان و با نگاهي به آينده درمورد استفاده از تمامي ظرفيتهايي است كه جداگانه يا در تعامل با عوامل ديگر، تداوم زندگي نسلها را تضمين كند و اين مهم تحصيل نخواهدشد مگر در پرتو بقاي محيط زيست. راز همه اين اصرارها نيز درهمين نكته نهفته است.

فرهنگ: در گذشته مراد از توسعه عبارت بود از تلاش براي «غربي كردن» تمام جهان و با تظاهر بر بي طرفي فرهنگي و سياسي و درواقع تحت مفروضات جانبدارانه ايدئولوژيك، غرب به عنوان «كمال مطلوب» معرفي مي شود. توسعه به اين ترتيب ابزاري بود براي كشورهاي غربي بهره مند از تكنولوژي پيشرفته تا فرهنگ و خودگرداني ملتها و مردم ديگر را تحقير و نابود كنند.

در سالهاي اخير در پرتو نقدهاي مختلف، همراه با تعميق و بسط آگاهي پيرامون ناكارآمديهاي مفروضات و نظريه هاي گذشته و به ويژه با اثبات اين نكته كه اقتصاد به تنهايي نمي تواند برنامه اي براي رفاه و متناسب با منزلت انسان عرضه كند، فرهنگ اهميت و جايگاه واقعي خود در مناظره توسعه به دست آورد.

پافشاري بر نقش زيربنايي فرهنگ، حداقل نزد روشنفكران غيرماركسيست جهان سوم سابقه اي طولاني داشت. و به ويژه به سالهاي دهه 1960 بازمي گشت. جدا از تلاش و پيشتازي متفكران جهان سوم و شماري از انديشمندان فرهنگي جهان پيشرفته، تحرك سازمان يافته نهادهاي بين المللي به ويژه سازمان ملل و يونسكو، در اين زمينه نقشي بسيار موثر داشت.

«كارمن» هم صدا با «تي آن گو» (NGUGWA THIANG) نويسنده آفريقايي، بزرگترين اسلحه امپرياليسم را «بمب فرهنگي» دانست.

در سالهاي اخير به صورت مشخص پذيرفته شده است كه دگرگوني اجتماعي و حركت به سوي مطلوب نمي تواند و نبايد به بهاي قرباني شدن فرهنگها به دست آيد، بلكه اصولاً اين روند با ارج گذاري به فرهنگ ملتها، به سرانجام خواهد رسيد. يكي از نخستين تعريف ها در اين زمينه را «ريه مائو» (RENEMAHEU) دبيركل پيشين يونسكو در سال 1963، ارائه داد. به نظر او «توسعه زماني تحقق مي يابد كه علم به فرهنگ تبديل شود».

«مهدي المنجره» پژوهشگر مطرح مراكشي، ضمن تاييد اين نظريه مي افزايد

حتي كوچكترين دستاورد علمي زماني به صورت پديده فرهنگي درمي آيد كه ازطرف جامعه جذب شود و به مثابه جزئي از شيوه زندگي مردم در آيد. (پچي 1370، 148)

تحليلهايي از اين قبيل، نه تنها اهميت فرهنگ را نشان مي دهد، بلكه فراتر از آن بر نقش زيربنايي آن دلالت مي كند. بنابراين، بدون توجهي در خود به فرهنگ توسعه اي متوازن شكل نخواهدگرفت و در اين صورت شايد بتوان بسياري از نابسامانيها در گمراهيهاي پروژه توسعه درجهان را در اين بي اعتنايي ها ريشه يابي كرد. با اين وصف، به رسميت شناخته شدن فرهنگ و اصولاً طرح گسترده و تـوفيق چشم انداز فرهنگي درمطالعات، از نشانه هاي عصر جديد است.

در سالهاي دهه 1980، ضرورت توجه به فرهنگ در نظريه پردازي پيرامون پايداري آشكارتر و در سـالهاي 1990 اهميت آن غيرقابل انكار شد. به اين ترتيب، در مطالعات و تحليلها دركنار مؤلفه هاي اقتصاد محيط زيست و مسائل اجتماعي، فرهنگ نيز موردتاكيد قرار گرفت. در اين سالها در بسياري از پژوهشها و نظريه پردازيها از مبناي چهارگانه توسعه پايدار ياد مي شد.

بديهي است كه با پذيرش فرهنگ به عنوان يك ركن اصل توسعه و پايداري، راه براي ورود ديگــر مؤلفه هاي معنوي و غيرمادي گشوده مي شد، زيرا براساس تعاريف مورد توافق جداسازي فرهنگ از ارزشها متصور نخواهدبود و در عرصه معيارهاي ارزشي، داوري و به ويژه داوري اخلاقي اجتناب ناپذير است. به اين ترتيب در مفهوم توسعه پايدار، درواقع نوعي داوري ارزشي مبتني بر فرهنگ به رسميت شناخته شد و مالاً توسعه درقالب آن تعريف شد.

«زيگو» برمبناي مطالعات خود نتيجه گرفت كه «اصولاً اين فرهنگ است كه داوري كرده و بـه تجربه مردم در گذشته و حال معنا مي بخشد».

در فضايي اين چنين، بديهي بود كه توسعه پايدار ديگر نمي توانست تنها در مفهوم رشد اقتصادي قالب ريزي شود، بلكه برآورده شدن نيازمنديهـــاي بخش وسيعتـري ازجمعيت و به خصوص مفهوم «بهتر شدن را» نيز با خود به همراه داشت. بنابراين، در چشم انداز جديد، داوري ارزشي غيرقابل انكار خواهدبود.

كنفرانس عمومي يونسكو در سال 1991 با تصويب قطعنامه اي مديركل يونسكو را موظف كرد تا در هماهنگي با دبيركل سازمان ملل كميسيون مستقلي را براي بررسي ارتباط فرهنگ و توسعه ايجاد كند. در نوامبر سال 1992 «پطرس غالي» دبيركل سابق سازمان ملل و «فدريكو مايور» مديركل سابق يونسكو در حيطه وظيفه محوله به يونسكو و درحقيقت درجهت اعتلاي نقش فرهنگ در فرايند توسعه، «كميسيون جهاني پيرامون فرهنگ و توسعه» را به رياست «خاوير پرزدوكوئيار» دبيركل پيشين سازمان ملل تشكيل دادند. «مايور» در سال 1993، اين حركت را تحت «ظرفيت سازي براي توسعه پايدار» موردبحث قرار داد.(MOGOR 1993:20)

در واپسيـــن سالهاي قرن بيستم ديگر از بي توجهي گذشته نسبت به مؤلفه هاي فرهنگي خبري نيست و در پرتو نقاديهاي بسيار، فرهنگ در جايگاه واقعي خود منزلتي غيرقابل انكار يافته و به ويژه در مناظره توسعه پايدار به عنوان يكي از اركان اصلي و نيز گستره اي پويا به رسميت شناخته شده است.

تكيه بر فرهنگ به عنوان يك مبنا در مناظره، درحقيقت گشودن راه را براي حضور عناصر غيرمادي و نقش آفريني مؤلفه هاي ارزشي در عرصه توسعه است. به اين ترتيب، موضوعاتي كه در گذشته از عرصه پژوهشي علمي رانده شده بودند، اينك دعوت مي شوند تا با شكستن بن بستها به زندگي انسان دركره خاكي مفهومي دوباره بخشند. باتوجه به ميزان تاكيدي كه در مطالعات اخير نسبت به فرهنگ مبذول مــي شــــــود و به ويژه با مداقه در سر فصلهاي متنوع فرهنگي در برنامه هاي پيشنهادي براي قرن بيست و يكم از هم اكنون مي توان منزلتي رفيع تر و دامنه اي وسيع تر را براي فرهنگ درهزاره سوم انتظار كشيد.

آموزش

در دوران، ما آموزش و پرورش به عنوان موثرترين ابزار جوامع براي ورود به چالشهاي آينده موردتوافق قرار گرفته است و اصولاً پذيرفته شده است كه در پرتو آموزش و پرورش امروز دنياي فردا شكل خواهدگرفت.

تعليم و تربيت مهمترين عامل موثر در دگرگوني طرزنگرش و رفتار بشري است كه در مسير رشد اقتصادي، بهبود كيفيت زندگي، ايجاد دانش ومهارت، تامين فرصتهاي شغلي و افزايش توليد جامعه به كار گرفته مي شود. از اين رو در جوامع «منزلتي يگانه» يافته است.(UN.1992-93)

آموزش و پرورش پايدار به مفهوم وسيع خود در دهه هاي آينده اين توانمندي را خواهد داشت، تا به مثابه ابزاري قابل اعتماد پل مستحكمي بين كلاس درس و اجتماع و بين كلاس درس و بازار بنا كند.

اهميت آموزش و پرورش پايدار نه تنها در عرصه مطالعات كه درعمل و نيز در عرصه نهادهاي بين المللي موردتوافق جمعي قرار گرفته است. مجمع عمومي سازمان ملل در سال 1997، با تاكيدي دوباره بر دستور كار 21، پس از گذشت پنج سال ازاجلاس ريو، با تصويب قطعنامه اي «نظام تعليم و تربيت موثر و تخصيص منابع مالي متناسب براي همه سطوح تحصيلي به ويژه ابتدايي و متوسطه» را پس زمينه و اساس ضروري براي نيل به توسعه پايدار تعريف كرد و لزوم بازنگري و تصحيح جهت گيريهاي تعليم و تربيت درهمه كشورها را موردتاكيد قرار داد.(UNESCO, 1997:21)

درخور توجه آنكه آموزش و پرورش نبايد و نمي تواند صرفاً در تحصيلات رسمي خلاصه شود، بلكه هر نوع آموزش حتي اشكال سنتي يادگيري در منزل و اجتماع را نيز شامل مي شود.

در عرصه آموزش و پرورش پايدار، سازمانها و نهادهاي مختلفي در جهان به ويژه در سالهاي اخير به حركت درآمده اند و در اين ميان بخصـــوص تحرك و تلاش يونسكو مثال زدني است. اين سازمان كه از گذشته به اشكـــال مختلف در عرصه فرهنگ فعال بود به ويژه پس از آنكه در اجلاس كره زمين در «ريو» عهده دار وظايفي شد به سرعت به حركت درآمد. «فدريكو مايور» مديركل سابق يونسكو در سال 1993 رسماً از تشكيل دو كميسيون بين المللي يكي در زمينه فرهنگ و توسعه و ديگري در زمينه تعليم و تربيت در قرن بيست و يكم خبر داد.(MAYOR, 1993:3)

ايـــن كميسيون با مطالعه و بررسيهاي همه جانبه مشكل را در ناكارآمدي روشها و كيفيت آموزش تشخيص داد و چاره را در آن يافت تا «شيوه هاي آموختن» در نخستين گام آموخته شود و آن را مبتني بر چهار پايه تعريف كرد: 1 - يادگيري زندگي كردن باهم 2 - يادگيري دانستن 3 - يادگيري عمل كردن 4 - يادگيري بودن.

به هر طريق، براساس توصيه هاي اين گزارش، «دموكراسي، مشاركت اجتماعي و فعاليتهاي شهروندي از مدرسه آغاز و در فرايند مراحـل تعليم و تربيت و استمرار آن تحصيل مي شود».(UNESCO 1998:35)

در مقاله اي به قلم يك عضو «اسلوونيايي كميسيون فوق» به نام «الكساندرا كرنهاوزر» آمده است. «آموزش و پرورش در ساخت توسعــــه پـايدار انساني چون سيمان عمل مي كند. » اين تشبيه اگرچه از زواياي مختلف ضعيف و ناكارآمد به نظر مي رسد، ليكن درواقع مراد نشان دادن نقش اين مؤلفه در قوام و دوام مفهوم توسعه پايدار است. او در اين مقاله كه مضمون آن در توصيه هاي كميسيون و نيز در پاره اي مقالات ديگر نيز تاييد شده آورده است، «توسعه بايد بر تعهدي خوش بينانه براي زندگي بهتر همه مردم استوار باشد و در مسير نيل به استانداردهاي زندگي بهتر بايد وزن بسيار بيشتري به دارائيهاي غيرمادي، همبستگي انسانها و محيط زيست داده شود» و اين همه تحقق نخواهديافت مگر با كسب بهتر دانش و فرهنگ. «كرنهاوزر» سرانجام به اين نتيجه دست پيدا مي كند كه توسعه پايدار با درهم آميختن كسب دانش با ارزشها، مالاً حكمت را خلق خواهدكرد.(UNESCO. 1998:216-12)

در چشم انداز پايداري، مهمترين سرمايه كشورها سرمايه هاي انساني است. بديهي است كه بالندگي سرمايه هاي عظيم درگرو آموزش خواهدبود. آموزش و پرورش پلي است كه از گذشته به حال و از حال به آينده مي رسد، لذا براي رسيدن به آينده هاي پايدار دركي عميق تر از اهميت اين موضوع و نگاهي دوباره بر نظام آموزش كشورها در نخستين گام ضرورت خواهد داشت.

علم

فرانسيس بيكن از پايه گذاران انديشه مدرن حدود 300 سال پيش به اين اعتقاد رسيد كه با كار و علم و فناوري مي توان «راه مخفي به سوي بهشت» را كشف كرد. با اين چنين باورهايي بود كه اسطوره مركزي مدرنيته اروپــايي طرحي براي «رستگاري» به دست مي دهد. كه درنهايت فاصله گذاري بين ماده و معنا را موجب شد و به تعبير «ميشل فوكو» «رستگاري» دنيوي شد.

در دنياي معاصر دانش به صورت روزافزوني به يك «كالاي» بين المللي تبديل شـــده و نهـادهاي بزرگ تحقيقاتي به «كارخانه هاي توليد دانش» مبدل شده اند. در

پايان قرن بيستم به ويژه كميت و كيفيت توليد و توزيع دانش در اداره جوامع مدرن اهميتي غيرقابل انكار يافته است.

اطلاعات و دانش به طور عمده نزد ملتهاي صنعتي انبار شده قرنها آن بخش كه از صافي ها عبور مي كند در سطح عموم به وسيله كتاب و فصلنامه و نظاير اينها منتشر مي شود. خلاصه آنكه جهان سوم در اين زمينه نيز خود را بر ملتهاي وابسته مي يابد.(CARMEN, 1996:60-61)

تداوم شرايط كنوني و جهت دار بودن دانش سرانجام جهان را به ٍ«دنياي آگاه، دنيايي ناآگاه و دنياي انديشمند، دنياي كارگر تقسيم خواهدكرد» و اين درحالي است كه بسياري از متفكران و مغزهاي كشورهاي عقب مانده در توليد اين دانش سهمي عمده داشته و دارند.

امروزه دانش كه به صورتي نابرابر درجهان توزيع شده است. منبع اصلي قدرت و كنترل محسوب مي شود. آگاهي يافتن از دانش و فرهنگ بومي در عرصه هاي مختلف ازجمله محيط زيست، براي موفقيت ابتكارات مربوط به توسعه پايدار ضروري است و به ويژه بايد دانست كه هر تلاش براي رسيدن به پايداري، بدون مشاركت فعال مردم محلي به احتمال قوي به سرانجام نخواهدرسيد.(BROHMAN, 1996:315)

برخورد گزينشي با دانش و اطلاعات و اعمال كنترل بر آن عملاً زمينه هاي آگاهي و مشاركت را مسدود مي كند و ازطرفي بدون مشاركت آگاهانه مردم، توسعه پايدار ميسر نخواهدبود.

با تأملي دراين عرصه، ضرورتهاي نويني خود مي نمايانند كه شايسته مطالعات وسيعتري هستند. «فدريكومايور» به نام يونسكو، از «معرفت شناسي پايدار» سخن به ميان آورد. او بر اين اعتقاد است كه علت عدم آمادگي و توفيق ما در مواجهه با چالشهاي آينده آن است كه ما كماكان با ابزارهاي گذشته كار مي كنيم. به عبارتـــــي، مسئلــه آن است كـــه چالشهــــاي نــــو، ابـزارهاي نوين طلب مي كند.(HOPKINS.1996:53)

اخلاق

نگاه حاكم بر پروژه توسعه از آغاز نگاهي يك سويه و سطحي بود كه بر بستر تعريفي مشخص از رشد اقتصادي قالب ريزي شده بود، لذا فضايي براي ظهور عناصر غيرمادي نظير فرهنگ و معنويات و نظاير آنها باقي نمي ماند و به رغم تجديدنظرهايي كه در مفروضات توسعه صورت گرفت، به دليل ريشه دوانيدن تعاريف اوليه، تلاشها حداقل در اين عرصه چندان كارساز نبودند.

«ميشل فوكو» در سال 1983 در نقد مدرنيسم نوشته بود، «رستگاري مادي شده است و مسئله هدايت بشر به سوي مراتب روحاني و رستگاري درجهان ديگر مطرح نيست. بلكه رستگاري محتواي دنيوي پيدا كرده است».

توجه به عنصر اخلاق و معنويات در مطالعات توسعه پايدار در واپسين سالهاي هزاره دوم به ضرورتي غيرقابل انكار تبديل شده است. با مروري بر پژوهشهايي كه تحت اين عنوان در اين سالها صورت گرفته است و دامنه و تنوع آنها مي توان تصور كرد كه اهميت اين عوامل در آينده قابل پيش بيني همچنان جاذبه هاي زيادي در عرصه هاي نظري و عملي ايجاد كند.

حكيمي چيني در 3000 سال پيش گفته بود «اخلاق فقط زماني در صحنه ظاهر مي شود كه ماديات و مسائلي عميقاً غلط و نامتناسب با شيوه زندگي مردم وجود داشته باشد». آيا به واقع مـــا در چنين زمـانه بحراني اي زندگي مي كنيم؟ آيا ما در سرآغاز عصر جديدي قرار گرفته ايم كه توجه به معنويات جرياني پايدار خواهدبود يا به اعتبار حكيم چيني، تنها چرخه ناپايدار ديگري را شاهد هستيم؟

امنيت

در پرتو شرايط جديد جهاني بسياري از نظريه پردازان به اين نتيجه رسيدند كه تصور سنتي از «امنيت» به هيچ وجه قادر به پاسخگويي به اوضاع متحول كنوني نيست. لذا تجديدنظر در اين مفهوم به منظور تطابق بيشتر با شرايط، به ضرورتي موردتوافق تبديل شد. با مروري بر وقايع گذشته درمي يابيم كه «از مجموع 120 درگيـري نظامي بين سالهاي 1977 - 1945، 115 مورد درجهان سوم صورت گرفت كه دو سوم آنها نيز جنگهاي داخلي اي بود كه غالباً ريشه در سياستهاي استعماري گذشته داشتند و يا از منافع متضاد اردوگاههـــاي شــــرق و غرب سرچشمه مي گرفتند.(KRAIJER, 1987: 131)

حقيقت اين است كه صلح را نمي توان براساس بنيادهاي غيرعادلانه استوار كرد و به گفته «برانت لند» بايد پذيرفت كه دست كم در دوران جديد «توسعه به معناي صلح است». (برانت 140:1370 ، 322)

در پرتو ظهور مفاهيم جديد، همانگونه كه خانم «برانت لند» مطرح كرده است، ما بايد تصور سنتي خود از امنيت را با يك مفهوم نوين جهاني مبتني بر توسعه پايدار جايگزين كنيم، مفهومي كه طي آن با توسعه نيافتگي، توزيع نابرابر ثروت، آسيبهاي زيست محيطي و نابودي منابع مبارزه مي شود.

تصور مي شود توسعه پايدار، به دليل دامنه وسيع مباحث، جامعيت مفاهيم و بخصوص به دليل پرهيز از گرفتار شدن در تحليلهاي يكسويه و پذيرش نقش آفريني عوامل دخيل و تاثير متقابل آنها بر يكديگر، در عرصه امنيت نيز به صورت روزافزوني درحال تبديل شدن به «استراتژي امنيت جهاني» است. اين باوري است كـــه بـــا اقبـال و تاييد روز افزون نظريه پردازان و پژوهشگران موجهي درجهان روبه رو شده است و به نظر مي رسد در آينده به راهبرد امنيتي غالب در عرصه گيتي تبديل شود.

مشاركت

حضـــور آگاهانه مردم در صحنه سياسي به ويژه در سالهاي اخير، به عنوان يكي از شاخصه هاي اصلي توسعه پايدار موردتاكيد قرار گرفته است. در جوامع دموكراتيك، سياست عمومي علي القاعده پاسخي به درخواست مردم است و در اين شرايط است كه هوشياري عمومي و درك ضرورتها و لوازم پايــــداري روند قانونمند و با ثباتي به خود مي گيرد.

يونسكو طي گزارشي براي قرن بيست و يكم، توسعه پايدار مستلزم «گذار از عضويت فردگرايانه در جامعه به مشاركت دموكراتيك مردم در صحنـــه» تلقـي كرده است (UNESCO, 1996:13) . براين اساس، توسعه پايدار، بدون برخورداري از كاركردهايي درجهت تعميق مشاركت دمــــوكراتيك دست يافتني نخواهدبود.

«جان برومن» دركتاب توسعه مردمي معضلات زيست محيطي جهان و به ويژه جهان سوم را در بحران مربوط به «مشاركت سياسي» را مردم جستجو مي كند. او بر اين اعتقاد است كه بحــران نخست بدون توجه به بحران دوم راه حلي نخــواهد داشت. او، با اين مقدمه، نتيجــــه مـــي گيرد، «پايداري و بسط آن علي القاعده اصولاً سياسي است».(BROHMAN, 1996:313,20)

شايان توجه آنكه در مناظره توسعه پايدار به تدريج بر اهميت و منزلت سياست كه از آغاز در پروژه توسعه عنصري فرعي و تبعي تلقي شده بود، افزوده شد. تا اينكه در پرتو اين تحليلها به يكي از اركان مناظره تبديل شد.

برومن، با تاكيد بر نقش اقشار مختلف در عرصه توسعه پايدار، به ويژه بر تعيين كنندگي مشاركت افراد بومي در اين عرصه اصرار دارد. به گونه اي كه در كتاب خود مي نويسد: «بدون حضور بوميان توسعه پايدار احتمال موفقيت خود را از دست خواهد داد».

«آمارتياسين» پژوهشگـــــر برجسته هندي الاصل و برنده جايزه نوبل اقتصاد در سال 1998 به ويژه به صورتي پرشور از اين نگرش دفاع مي كند. او معتقد است كه «اقتصاد خوب بدون دموكراسي واقعي امكان پذير نيست». (سن 5:1998) «سن» بخصوص نظريه متداولي كه كمبود غذا را مهمترين عامل قحطي مي داند، زير سوال برده است و بر اساس مطالعات جامع خود در مناطق مختلف جهان قاطعانه معتقد است كه «بلاهايي نظير قحطي، به كمبود غذا ربطي ندارد، بلكه برآمده از سوءمديريت حاكمان كشورها است». (نصيرپور 37:1998)

«سن» در اكتبر 1998 طي مقاله اي در روزنامه لوموند نوشت، «تعهد عملي به تامين آزاديهاي مختلف و حقوق اساسي جوامع در جلوگيري از فجايع اقتصادي چون گرسنگي بسيار موثر است». و درواقع «يكي از مشخصات برجسته در تاريخچه دردناك قحطي در اين نكته نهفته است كه در هيچ كشوري با دولتي از نوع دموكراتيك و مطبوعات آزاد هرگز گرسنگي به وجود نيامده است. قحطي ها، همواره در پادشاهي هاي گذشته، جوامع اقتدارگراي امروز، جوامع قبيله اي ابتدايي، ديكتاتوريهاي تكنوكرات امروزي اداره شده تحت امر امپرياليست هاي شمالي و نيز در كشورهاي تازه به استقلال رسيده جنوب كه با حكام خودكامه و يا دولتهاي تك حزبي و فاقد تساهل ظهور كرده اند، گرسنگي هرگز در كشورهـاي مستقل كه انتخابات منظم برگزار مي كنند، داراي احزاب مخالف و انتقادكننده از دولت هستند و يا روزنامه هايي در آن فعالند كه آزادانه به كار تحقيقات مي پردازند و همچنين قادرند خردمندانه بودن و نبودن راهبردهاي دولت را به زير سوال ببرند، بي آنكه با خطر سانسور كلي مواجه شوند، ديده نشده است».

«سن» بر اين باور است كه «به لطف يك اراده سياسي محكم» جلوگيري از قحطي

كاملاً امكان پذير است. وقتي از «سن» سوال مي شود با اين اوصاف چرا ميليونها تن از مردم همچنان از گرسنگي مي ميرند؟ او مي گويد «جواب اين پرسش ساده است، زيرا دولتها دموكراتيك نيستند».

به هر صورت «آمارتياسن» نظريه پردازي است كه در سالهاي اخير پژوهشهاي علمي اش با استقبال وسيع انديشمندان جهان مواجه شده است. او در مطالعات گسترده خود، در كشورهاي مختلف هرچند غالباً رابطه فقر و مردم سالاري را موردبررسي و مداقه قرار داده است، ليكن اصولاً نبود دموكراسي و مشاركت آگاهانه مردم را علت اصلي بسياري از نابسامانيهاي كشورها تلقي مي كند. مثلاً افزايش قتل نوزادان دختر درچين را واكنشي به سياستهاي اجباري تك فرزندي تلقي مي كند و مي نويسد: «اين فجايع ناشي از بسته بودن جامعه اي است كه در آن كاهش زاد و ولد بدون هيچ بحث آزاد متمدنانه اي درباره نيازهاي شخصـــي و اقتصـادي به دست مي آيد». (سن 56:1998)

انديشه و آراي انديشمنداني چون «سن» عرصه هاي نويني را فراراه توسعه درجهان آينده گشوده و از اين رو بازتابهاي گسترده اي به دنبال داشته است.

يونسكو، به اعتبار ماموريت جهاني خود در زمينه گسترش فرهنگ به استناد كميت و كيفيت انتشارات خود در اين عرصه به صورت موثر و با تحرك در اين مناظره وارد شده است و به اشكال مختلف حياتي بودن عنصر مشاركت سياسي و نقش آفريني مردم در سرنوشت خود دموكراسي را موردتوجه قرار داده است.

در اين گزارشها، از هوشياري عمومي و تفاهم به عنوان مهمترين ضرورت در مسير نيل به توسعه پايدار ياد مي شود و عمل آگاهانه مردم در جوامع مختلف و حضور فعال آنها در اين عـــرصـــه به صورت اصولي منوط به بهره مندي جوامع از دموكراسي عنوان مي شود. باتوجه به اين مفروضات، نتيجه گرفته مي شود كه «هرگونه پيشرفت در اين زمينه مستلزم مشاركت فعال، بسيج عمومي و ارتقاي سطح آگاهيهاي مردمي است».

يونسكو به ويژه، در مسير تحرك بخشيدن به حضور آگاهانه مردم در صحنه ها، بر نقش كارساز عامل ارتباطات تاكيد دارد و براي آنكه مردم سرنوشت شان را دردستهاي خود گيرند، اتخاذ راهبرد ارتباطي مشخص را ضروري و غيرقابل اجتناب تلقي مي كند.(UNESCO, 1997:17/18123

حضـور و مشاركت قانونمند مردم در صحنه هاي اجتماعي و سياسي كشورها، هر روز بيش از پيش موردتوجه قرار مي گيرد و جدا از همه مسائل ديگري كه دموكراسي را به عنوان ضرورتي غيرقابل انكار در دنياي كنوني موردتاكيد قرار مي دهد، اصولاً در چشم انداز آينـده و درجهاني كه در پيش است، فكر توسعه اي بدون دموكراسي معقول و ممكن نخواهدبود.

گفتني است كه برخي از انديشمندان نظير «كارمن» به ويژه در سالهاي اخير، با نقد تجارب ناموفق حدود نيم قرن تلاش براي رسيدن به توسعه درجهان سوم به اين نتيجه رسيده اند كه «پروژه توسعه شكست خورده است، زيرا بيرون از مشاركت مردم، نگاه داشته شده بود» حال آنكه اين پروژه به نام آنان آغاز شد و قرار بود براي مردم رفاه و آزادي به ارمغان آورد. مي توان با گزارش همسايگي جهاني ما هم داستان شد كه «قدرت جمعي مردم براي شكل دادن به آينده اكنون پيش از هر زمان ديگر ضروري و كارساز است. به تحرك درآوردن اين قدرت براي ايجاد زندگي امن تر، دموكراتيك تر و پايدارتر در قرن بيست و يكم مهمترين چالش فراراه اين نسل است.

عاملان توسعه پايدار

توسعه پايدار كه به دليل جامعيت مباحث و اقبال گسترده در آخرين سالهاي قرن بيستم به بالنده ترين مناظره جهاني تبديل شد. برمبناي بسياري از تحليلها و نظريه ها چالش محوري قرن بيست و يكم خواهدبود.

در اين چالش نوين، انسان مركز توجه قرار گرفته است و هر آنچه حيات، بقا و آزادي او را موردتهديد قرار دهد، مردود شناخته شده است. در دوران جديد، در پرتو قدرت رسانه ها و گستردگي شبكه هاي ارتباطي، به رغم دستكاريهاي متنوع خبري و با افزايش و تنوع دسترسي ها به اطلاعات، بعد مسافت و فاصله بين ملتها كوتاهتر شده است. بديهي است جهاني كه تا اين حد «كوچك» شده است، تبعيضهايي تا اين حد گسترده را برنمي تابد.

ورود بــه عصر جديد، بدون نگاهي انساني تر، متوازن تر و بخصوص بدون اتكا به اصول پايداري نه فقط در كلام كه درعمل نيز ميسر نخواهدبود. تحقق اين آرمانها، علاوه بر اراده هاي قاطع و آگاهانه، «عاملاني» را طلب مي كرد تا از رهگذر تلاش آنها اين اهداف جامه عمل بپوشند.

بدون آگاهي ملتها و آحاد مردم دستيابي به اين آرمان متصور نبود، لذا از آغاز بخش قابل ملاحظه اي از تلاش در اين مسير جهت داده شد. مسئله زمينه سازي براي تحرك زن و مرد، جوان و پير و حتي كودكان در سراسر جهان بود و داعيه اينكه بدون اين آگاهيها توسعه پايدار نيز راه به جايي نخواهدبرد.

بر بنيان اين برنامه ها، دولتها، سازمانهاي بين المللي و نهادهاي بين الدولي مسئوليتهاي گسترده اي برعهده گرفتند، اما آنچه در اين عرصه جديد جاذبه اي فوق العاده يافته بود، «سازمانهاي غيردولتي» بود كه برآمده از ضرورتهاي عصر جديد بود و دراين فضاي متحول، با درآميختن با اهداف چالش نوين، ظرفيتهاي وسيعي براي پايداري خلق كرد.

دولتها

در مسير دستيابي به شرايط پايداري و به ويژه در دوران گذار، وظايف گسترده اي برعهده دولتها گذاشته شد. آنها موظف شدند تا مؤلفه هاي توسعه پايدار را در تمامي سطوح برنامه ها و سياست گذاريها رعايت كنند.

دولتها، بخصوص در كشورهاي جهان سوم، قادرند در عرصه پايداري، نقشي پيشتاز برعهده گيرند. اين دولتها هستند كه قادرند قانونمنديهاي همسو با جريان توسعه پايدار، تحرك اجتماعي را درسطوح مختلف جوامع نظام مي بخشند. دولتها همچنين قادرند به صورت مستقيم و غيرمستقيم، با ايجاد شرايط مطلوب به تحرك بخش خصوصي در اين عرصه كمك كنند.

«الكساندر گرشنكرون» كه مطالعات وسيعي درباره صنعتي شدن كشورهاي اروپايي در قرن نوزدهم انجام داده نقش گسترده و همه جانبه دولتها را در اين دوران به صورت مستدل و مستند شرح داده است. او به خصوص تاكيد مي كند، «هرچه عقب ماندگي نسبي اقتصادي يك كشور بيشتر بوده است، تلاشهاي توسعه تمركز بيشتري داشته است». گرشنكرون بر اين مسئله تاكيد دارد، گرچه عامل توسعه درانقلاب صنعتي انگلستان بخش خصوصي بود، ليكن در ساير كشورهاي صنعتي شده، مسئله به گونه اي متفـاوت رخ داد. مثلاً در آلمان، بانكهاي سرمايه گذاري و در روسيه دولت تزاري اين مسئـــوليت را بــــرعهـده داشتند.(ORIFFIN, 1989. JOI)

در روند دستيابي به توسعه اي مبتني بر پايداري در جهان سوم ضرورتاً حضور فعال دولتهاي ملي، مشروط به رعايت مؤلفه هاي توسعه پايدار، نظير مشاركت سياسي و آزادي مردم در كشورهاي مربوط بايد موردتاكيد قرار گيرد.

بدون تحرك و حمايت دولتها به عنوان مهمتـــرين عامل توسعه پايدار نمي توان توسعه اي ملي، درون زا، متوازن و پايدار در جوامع جهان سوم تضمين كرد.

سازمانهاي بين المللي

سازمانهاي بين المللي به ويژه پس از جنگ جهاني دوم به دليل شرايط متحول جهان موردتوجه بسيار قرار گرفتند. همه كشورها با نظامهاي متفاوت پذيرفته بودند كه جلوگيري از ايجـاد جنگهاي جديد در گرو همكاريهاي بين المللـي است. به اين ترتيب، سازمانهاي بين المللي متعدد و متنوعي، با اهداف و وظايف مشخص، درعرصه هاي مختلف جهان شكل گرفتند و در اين ميان سازمان ملل متحد نقشي محوري داشت.

سازمان ملل متحد كه در طول دهه هاي گذشته ازطريق نهادهاي وابسته، به ويژه «برنامه توسعه سازمان ملل» (UNDP) رشد اقتصادي و توسعه را در كشورهاي جهان سوم دنبال كرده بود، در زمينه تكوين انديشه هاي جديد نيز با حضور و تحرك كارشناسان جهاني نقشي اساسي يافت.

برگزاري «اجلاس كره زمين» ازسوي سازمان ملل در سال 1992 در «ريوبرزيل» نقطه عطفي در زمين بود. مجمع عمومي سازمان ملل، در سال 1992 طي قطعنامه اي خواستار پيگيري و نظارت سازمان يافته بر اجراي مصوبات اجلاس ريو شد و به اين منظور تشكيل «هيئت مشاوره عالي رتبه توسعه پايدار» را تصويب كرد. براين اساس اين مصوبه مركز اين نهاد جديد شهر نيويورك درنظر گرفته شد.(UN,1992:678)

فدريكو مايور، دبيركل وقت يونسكو، در اوايل سال 1993 دو كميسيون بين المللي تشكيل داد:

1 - «كميسيون بين المللي درزمينه تعليم و تربيت براي قرن 21» به رياست ژاك دلور (رئيس كميسيون سابق اروپا».

2 - «كميسيون جهاني در زمينه فرهنگ و توسعه» به رياست خاوير پرزدكوئيار (دبيركل سابق سازمان ملل). «مايور»

تشكيل اين كميسيونها را رسماً در «سمپوزيوم نقش سازمان ملل در قرن بيست و يكم» در سخنراني خود تحت عنوان «ظرفيت سازي براي توسعه پايدار» كه در فوريه 1993 در توكيو برگزار شد اعلام كرد.(MAYOR 1993:3)

يونسكو، گذشته از كميسيونهاي يادشده، به اقدامات خود در زمينه مطالعه براي تامين آب شيريــن اقيانوس شناسي و ازقبيل در پرتو چشم انداز نو تحرك دوباره بخشيد.

عـلاوه بــــر يــونسكو، ساير نهادهاي بين المللي وابسته به سازمان ملل نيز در زمينه ماموريت خود وظيفه يافتند تا بر پايه مفروضات توسعه پايدار، تحرك دوباره اي را در چارچوب وظايف و ماموريت خود ايجاد كنند.

آنچه اهميت دارد تنوع و فراواني پژوهشها و بررسيهاي پيرامون توسعه پايدار است. سازمانهاي بين المللي، هريك به فراخور، مسئله را از زاويه هايي موردمطالعه و تحليل قرار داده اند. سازمانهاي بين المللي، به عنوان يكي از مهمترين عاملان دراين گستره، به صورت خاص موردتاكيد قرار گرفته اند. نهادها و سازمانهاي بين المللي با چشم اندازي به دنياي آينده كه در پرتو روند جهاني شدن نقش آنها تعيين كنندگي بيشتري خواهد داشت، در عرصه ظرفيت سازي براي چالش نوين تحرك دوباره اي را برنامه ريزي كرده اند.

سازمانهاي غيردولتي

تحرك سازمانهاي غيردولتي در سطوح محلي، ملي و بين المللي از ويژگيهاي دوران جديد است. اين تشكلهاي داوطلبانه مردمي كه با تنوع در شكل، سطح، تخصص و ازاين قبيل به صورت مستقل فعاليت مي كنند، به عنوان پاسخي مسئولانه ازطرف مردم با مشاركت در عرصـه هاي حيات اجتماعي، به تحرك در زمينه هاي مختلف دامن مي زنند.

سازمانهاي غيردولتي، در شكل دهي و تحقق دموكراسي مشاركتي، نقشي حياتي برعهده دارند. اين سازمانها، به جهت آزادبودن از قيدوبندهاي فعاليتهاي رسمي زمينه هاي بسيار مساعدي براي مشاركت در مناظره توسعه پايدار يافته اند. اين سازمانهاي مردمي كه در همه سطوح بين المللي، ملي و محلي فعاليت مي كنند، قادرند در شبكه اي گسترده ارتباط وسيع و متنوع خود را سامان دهند.

هركسي در هر سطحي درجهان ناگزير از اتخاذ تصميم هايي است و لذا همزمان، هم از اطلاعات استفاده مي كند و هم به توليد اطلاعات مي پردازد. در سطح كشورها براي آنكــه تصميم سازان و عامه مردم بتوانند تصميم هاي مناسب اتخاذ كنند، ضرورتاً بايد به اطلاعات دقيق و سريع دسترسي داشته باشند، درحالي كه در بسيـــاري از كشـورها عملاً داده هاي موردنياز براي تصميم گيري دراختيار نيست.

در پاسخ به همين نياز حياتي كه يونسكو و بسياري از نهادهاي فرهنگي ديگر درجهان همت خود را متوجه بسط و گسترش «جامعه اطلاعاتي» كرده اند.

ارتباط مستقيم و بدون واسطه «گروههاي شهروندي داوطلب» با مردم در جوامع مختلف يكي از ويژگيهايي است كه در اعتلاي سطح آگاهيهاي مردم نقش ممتازي برعهده داشته است. سازمانهاي غيردولتي اينك به واقعيتي غيرقابل انكار تبديل شده اند و از اين جهت روز به روز بر دامنه تنوع و گستردگي آنها افزوده مي شود. براي مثال در «اجلاس كره زمين» در برزيل در سال 1992 علاوه بر حضور نمايندگان رسمي 176 كشور جهان شاهد مشاركت بيش از 1500 سازمان غيردولتي هستيم و اين روند با شتابي به مراتب بيشتر در گردهمايي ديگر جهاني در واپسين سالهاي قرن بيستم تكرار شده است.

سازمانهاي غيردولتي به جهت توانمندي بالقوه و بالفعل خود و نيز به دليل پويايي و وسعت و گوناگوني مباحث و مسائل مطرح در توسعه پايدار در اين زمينه مناظره اعتبار و منزلت ممتازي يافته اند. به نظر مي رسد عرصه پوياي توسعه پايدار، به دليل ابتكارات و امكانات گسترده اي كه اين گروهها و سازمانها، خلق كرده اند، به ظرفيتهاي جديدي دست يافته است. اين سازمانها به خصوص به مدد اين امكانات توانسته اند با خارج شدن از انحصار دولتها و حتي نهادهاي بين المللي و بين الدولي تداوم حيات خود را به صورت مستقل در واپسين سالهاي هزاره دوم تثبيت و درنتيجه كارآمدي خود را در طلوع هزاره سوم تضمين كنند. 1

منابع:

1 - آرون ريمون. 1369، سالهاي پاياني قرن، ترجمه اسدالله مبشري، تهران نشر سفير.

2 - بديع، پل، 1359، اقتصاد سياسي رشد، ترجمه كاوه، آزادمنش، تهران: نشر قومس.

3 - ساعي، احمد، 1374، درآمدي بر شناخت مسائل اقتصادي و سياسي جهان سوم، تهران: نشر قومس.

4 - سريع القلم، محمود، 1371، توسعه جهان سوم و نظام بين الملل، تهران نشر سفير.

5 - گن زير، آيرن 1369، كارگرداني و دگرگوني سياسي درجهان سوم، ترجمه احمد تدين: تهران نشر سفير.

6 - ميكسل، ريمونداف 1376، توسعه اقتصادي و محيط زيست، مقايسه بين اقتصاد توسعه سنتي و توسعه پايدار، ترجمه حميدرضا ارباب، تهران: سازمان برنامه و بودجه.

7 - نصيــــري حسين، 1377، «توسعه پايدار: چشم انــــداز» اطلاعات سياسي - اقتصادي شماره هاي 128-127

8 - ARNOLD, STEVEN H. 1993. “SUSTAINABLE: A SOLUTION TO THE DEVELOPMENT PUZZLE?” DEVELOPMENT JOURNAL OF SID VOL.2, NO.3.

9 - BRONMAN, JOHN. 1996.POPULAR DEVELOPMENT. LONDON: BLACK WELL PUBLISHERS. BRUNDTLAND, HARLEM QRO. 1993. “SUSTAINABLE DEVELOPMENTAN OVERRIEW”. DEVELOPMENT JOURNAL OF SID, VOL.2. NO.3.

10 - CARMEN, RAFF. 1996. AUTONOMOUS DEVELOPMENT, LONDON AND NEW JERSEY: ZED BOOKS.

11 - MAYOR, F. 1993. CAPACITY - BUILDING FOR SUSTAINABLE DEVELOPMENT. TOKYO: U.N.UNIVERSITY.

12 - UNESCO.1997. EDUCATION FOR A SUSTAINABLE FUTURE. THESSALONIKI: UNESCO / THE GOVERNMENT OF GREECE.

حسينعلي بهرامزاده: عضو هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد فيروزكوه

ارسال در تاريخ چهارشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۲۲ توسط احمد عاقلي
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۶ توسط احمد عاقلي
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۶ توسط احمد عاقلي
ارسال در تاريخ پنجشنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۶ توسط احمد عاقلي

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مختصري درباره گردشگري شهرستان جلفا

شهرستان جلفا در کناره رودخانه مرزي ارس ، يکي از مناطق زيباي

 طبيعي بکر و دست نخورده کشور است که در 120 کيلو متري تبريز

و 50 کيلومتري شمال شهر مرند واقع شده و از دو بخش مرکزي و

 سيه رود تشکيل شده و مرکز آ ن شهر جلفا و قطب جمعيتي آن

 هاديشهر مي باشد. و بخش اعظم آن کوهستاني است و در بين

شهرستانهاي کليبر ، ارسباران ، مرند ، خوي و در جنوب جمهوري هاي

 خود مختار نخجوان و ارمنستان  قرار دارد.

قسمتي از شهرستان كه در حاشيه رودخانه ارس واقع شده اصولاً

داراي آب و هواي گرم و معتدل بوده اما مناطق ييلاقي آن در ارتفاعات

عمدتاً از آب و هواي خنك در تابستان‌ها و برف و كولاك شديد در

زمستان‌ها برخوردارند. گرم‌ترين و سردترين ماه سال تير و بهمن

 مي‌باشند. دماي متوسط سالانه در ايستگاه هواشناسي  8/15

درجه سانتيگراد ميباشد.

همچنين ميانگين ده ساله بارش در اين ايستگاه 176 ميليمتر ميباشد

که با افزايش ارتفاع ميزان نزولات نيز افزايش مي‌يابد

 

  در اين شهرستان پناهگاه حيات وحش " کيامکي " قرار گرفته که

نام اين پناهگاه ، از کوه 3347 متري " کيامکي داغي " که از مهمترين

ارتفاعات شهرستان به شمار مي آيد ، برگرفته شده است . در دامنه

 شمالي ارتفاعات کيامکي داغ و داخل يکي از دره هاي نزديک روستاي

 داران ، آبشار زيبايي با نام " آسياب خرابه " قرار دارد که اطراف آنرا

درختچه هاي انجير ، زرشک و نسترن هاي وحشي پوشانده است .

در محل ريزش آب ، گياهان آبزي و کنارآبزي نظير خزه ، پرسياوش و

بولاغ اوتي روييده است که بر زيبايي هاي آبشار مي افزايد. يکي از

ويژگي هاي منحصر به فرد آبشار ، آن است که به علت مقاومت

نداشتن طبقات آهکي، قسمت زيرين آبشار عقب نشيني کرده است

و بدين ترتيب، در اين قسمت حفره اي به وجودآمده است و در اين

 حفره ، درختان بيد تنومندي روييده اند که سايه اندازشان محل

مناسبي براي استراحت گردشگران است . همچنين وجود

دره ماهاران در نزديکي روستاي قشلاق در دامنه شمالي کامکي

 داغ و ييلاق " قره چي " در ناحيه جنوبي منطقه کيامکي موجب

شده است همه ساله بسياري از علاقه مندان طبيعت ،

 گردشگران و کوهنوردان در کنار دامداران مهاجر به ديدن

آبشارها ، علفزارهاي وحشي و مناطق ييلاقي اين ناحيه است

در اين منطقه به علت وجود اختلاف ارتفاع بسيار در يك

محدوده و تفاوتهاي اقليمي متفاوت، فصول رويش گياهان

متنوع است. درحاليكه در اواخر زمستان و اوايل بهار در

 كناره‌هاي رودخانه ارس درختان به شكوفه نشسته و گل و گياه

 حال و هواي بهاري را در منطقه بوجود آورده است. ارتفاعات

جنوبي خصوصاً ارتفاعات كيامكي داغ پوشيده از برف بوده

و اوج رويشهاي آن در اواخر بهار و اوايل تابستان اتفاق مي‌افتد.

 وجود اين تنوع اقليمي خود بر جذبه‌هاي توريستي منطقه

افزوده و علي‌رغم عدم شناخت عموم از جاذبه‌هاي طبيعي

موجود در منطقه باز هم تعداد كثيري از علاقمندان به طبيعت

 در فصول مختلف سال از زيبايي‌هاي اين منطقه استفاده

 مي‌كنند. در ايام نوروزي به علت رويش لاله‌اي رنگارنگ

 در دامنه اي كوهستاني كنتال و قلعه علي‌بيگ كه به

صورت مزرعه‌اي از لاله‌ منظره بسيار بديع و زيبايي را

بوجود مي‌آورد تعداد زيادي از دوستداران طبيعت به منطقه

 مراجعه و از تماشاي اين منظره بهره‌مند مي‌شوند.

وجود آثار باستاني و تاريخي در اين منطقه ، نشانگر قدمت

تاريخي آن است . برخي از آثار تاريخي ، استحکامات و

قلعه هاي جنگي هستند که مردم منطقه براي دفاع يا

 تهاجم از آنها استفاده مي کرده اند. يکي از مهم ترين

اين آثار " قلعه علي بيک " است . اين قلعه در  بالاي

 صخره هاي کامتال واقع شده است. مصالح به کار رفته

 و سبک معماري در اين قلعه بيانگر آن است که قدمت

تاريخي ساختمان به دوران پيش از اسلام باز مي گردد.

 شهرت يافتن اين قلعه به نام " علي بيک " از آن روست

که او يکي از خوانين قفقازي بوده و از منطقه تحت سلطه

 صفويه گريخته و در اين قلعه اقامت گزيده است. در حال

 حاضر ، فقط آثار ديوارهاي جانبي ساختمان اصلي و دروازه

ورودي قلعه که از يک طاق ضربي با سنگهاي تراشيده تشکيل

 يافته است ، باقي مانده و بقيه تخريب شده اند.

از ديگر آثار تاريخي و مذهبي منطقه مي توان " گور قلعه يي "

 در يک کيلومتري شرق روستاي مارازاد ،  حمام

عباس ميرزاي قاجار واقع در روستاي کردشت که داراي سابقه

 تاريخي درخشاني است

 و از معماري بسيار زيبايي برخوردار بوده و از بناهاي

 دوره صفويه است كه توسط حاكمان مستقر در قلعه

كردشت كه از موقعيت نظامي ويژه‌اي برخوردار بوده بنا

 شده است. اين حمام در حال حاضر از بناهاي تاريخي

محسوب و تحت مراقبت مي‌باشد امامزاده محمد در قريه

" نوجه مهر " که طبق شجره‌نامه از نواده امام جمعفر صادق

 (ع) بوده و در دوران حكومت صفويه زندگي و در همان دوران

وفات و در اين مكان به خاك سپرده شده است ، امامزاده شعيب

كه به اواخر قرن هفتم زمان حكومت ايلخانيان منتسبت شده و

در روستاي دوزال واقع شده ، امامزاده اسماعيل در روستاي زاويه

، کليسا خرابه ( سنت استپانوس ) در 15 کيلومتري غرب شهر

جلفا و کل تپه ( تپه خاکستر ) که بقاياي يک آتشکده قديمي در 

 هاديشهر است را نام برد.

 

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي

 برج دوزال، کردشت جلفا برج امامزاده شعیب روستای دوزال کردشت جلفا
برج امامزاده شعيب در روستاى دوزال در ۶۵ کيلومترى جلفا و ۲۰ کيلومترى شمال خروانق بر فراز کوهى مشرف بر رود ارس واقع شده است. اين بقعه در واقع برج آجرى هشت ضلعى بلندى است که بر روى قاعده سنگى استوار گرديده است. در هر ضلع طاق نمايى بلند يا طاقى جناغى به چشم مى خورد و در قسمت فوقانى برج حاشيه اى از تزيينات معرق با کاشى هاى لاجوردى و فيروزه اى به عرض ۱۱۰ سانتيمتر دور تا دور بنا را پوشانده است. در قسمت غربى برج نيز کتيبه اى از کاشى فيروزه اى نصب گرديده که روى آن عبارت ?عمل استاد محمد بن جمال احمد? مشاهده مى شود.


برج سنگى قارلوجا
ا
ين برج در روستاى قشلاق قارلوجا در کنار رود ارس واقع در مسير راه خمارلو-  اصلاندوز قرار گرفته و از يک بناى کوتاه هشت ضلعى تشکيل شده است. اين بنا منسوب به قرن هفتم و هشتم ه.ق است و در دوره صفويه تعميراتى در آن به عمل آمده است. ديوارها و گنبدهاى بنا تمامى از سنگهاى تراش معمولى ساخته شده و زير آن نيز سردابه اى وجود دارد که احتمالاَ مدفن يکى از بزرگان ايلخانان مغول است. اضلاع برج ۷۵/۱ متر و از بلندى آن حدود ۵ متر باقى مانده است.

پل ضياء المک

شرف الدين على يزدى مى نويسد پل معروف ضياء الملک پسر وزير معروف سلجوقيان نزديک قصبه گرگر سر راه مرند و ۱۵ ميلى نخجوان بر روى رود ارس ساخته شده است. حمدالله مستوفى در سال ۷۳۰ نوشته است. اين پل به وسيله ضياالملک نخجوانى ساخته شده است. تاوردينه نيز ضياء الملک را توصيف کرد و مى نويسد بدستور شاه عباس اين پل هنگام جنگ با ترکان عثمانى تخريب گرديد تا دشمن نتواند از آن عبور نمايد. اين حادثه به احتمال قوى در جريان ويران کردن شهر جلفا و شهرهاى ديگر آن سوى ارس و کوچانيدن اجبارى ارامنه به اصفهان در سال ۱۰۱۳ ه.ق اتفاق افتاده است.
روستای وینق سردرب بنای تاریخی تومانپاس
بناى تاريخى طومانيانس

در روستاهاى وينق و آينالو بناى تاريخى طومانيانس که حدود يکصد سال قدمت دارد واقع شده است، اين بنا در دو طبقه بسيار عظيم با سنگهاى تراشيده شده، ايوان سراسرى و چهار برج به سبک قلعه هاى قرن نوزدهم اروپا ساخته شده است. نوشته اند مظهر الدين شاه قاجار هنگام مسافرت به اروپا در اين عمارت با شکوه استراحت کرده بود. سنگ نوشته اى در ديوار عمارت در کنار درب ورودى تاريخ ۱۹۰۷ ميلادى را نشان مى دهد. مقرنس ها ى سنگى اين بنا از نوع ظريف ترين و زيباترين تزئنات زمان خود بوده است.
 


ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي

 

تپه های مرند

 

 تپه پير موسى


در اين تپه بر اثر کاوش هاى باستان شناسى آثارى از تمدن اشکانى يافت شده و در رديف آثار تاريخى ثبتى در آمده است. ضمناَ در اين تپه بقعه متبر که اى تحت عنوان پير موسى قرار دارد.

تپه باروج


تپه يا قلعه باروج يکي از تپه هاى تاريخى است که در ۱۰ کيلومترى شمال غربى مرند در ساحل رودخانه زيلبير واقع شده و آثارى از ادوار قبل از اسلام و دوره اسلامى در آنجا يافت گرديده است که شامل انواع
ظروف سفالى و خمره هاى بزرگ است اين تپه نيز جزو آثار ثبت شده تاريخى است.

تپه گرگر


يکى از تپه هاى تاريخى ثبتى است که آثار و اشياى بسيارى از آنجا به دست آمده است که قدمت آنرا تا هزاره پنجم قبل از ميلاد مى رساند.


ضمناَ تپه هاى تاريخى ديگرى نيز در منطقه مرند وجود دارند که از آن جمله مى توان از

تپه هاى مرکيد و النجق و کول تپه نام برد

 

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي

 

کاروانسراهای مرند

 

کاروانسراى هلاکوى مرند


مورخان و جهانگردان اروپائى در سفرنامه هاى خود از کاروانسراهاى متعددى سخن گفته و به توصيف عظمت خود از کاروانسراهاى متعددى سخن گفته و به توصيف عظمت آنها پرداخته اند از جمله ويلبر از کاروانسراى هلاکو نزديک آيرانديبى در ۱۳ کيلومترى شمال مرند و به عنوان يکى از عاليترين ابنيه قرون ششم و هفتم نام برده دکتر جرج مايلز هم از مطالعه فنى کتيبه هاى آن که بزبان فارسى بوده خبر داده است. و نوشته اند اين کاروانسرا داراى ۱۰ بارو و يک سر در عظيم با کاشيکارى هاى زيبا بوده است.
از سياحان ديگرى که از اين کاروانسرا نام برده اند مى توان به جملى کاررى، مادام ديولافوا ولفرام کلايس و ديگران اشاره کرد.

کاروانسراى خواجه نظر جلفا

اين کاروانسرا در سه کيلومترى جلفا قرار دارد که بنا به نوشته هاى تاوردينه فرانسوى و جملى کاررى توسط يکى از ارامنه معروف و معتبر بنام خواجه نظر که از مقربان شاه عباس بوده بنا شده بود تا مسافرانى که از رود ارس ميگذرند و پا به خاک ايران مى گذارند شبى در آنجا استراحت کنند.

کاروانسراى پيام

پيام يکى از روستاهاى مرند و در دو فرسخى جنوب آن در کنار جاده مرند و تبريز واقع شده است. پيام زمستانهاى سرد و برفگيرى دارد که پيست اسکى آن در زمستان ها مشتاقان ورزش اسکى را بسوى خود مى کشد. اين منطقه در تابستان ها نيز آب و هواى خنک داشته و از بهترين ييلاقات و تفرجگاههاى مردم مرند است. کاروانسراى پيام در دوره مغول و صفويه از مهمترين استراحتگاههاى ميان راهى به شمار مى آمده است. بناى قديمى کاروانسراى پيام در فاصله حدود ۱۲ کيلومترى مرند که در حال حاضر اثرى از آن باقى نمانده قرار داشته است.
اين کاروانسرا داراى سردر رفيع، گنبد خانه حياط مرکزى به شکل هشتى بوده و داراى اتاقها و ايوان هاى مشرف به حياط براى اقامت مسافران و کاروانيان بوده است. در سال ۱۳۷۸ با توجه به اهميت محور شمال به جنوب کشور و آماده سازى ايستگاههايى براى اقامت و استراحت ايرانگردان بناى کاروانسراى پيام بصورت کالبد اوليه ولى با تأمين کليه امکانات رفاهى جديد با طرح معمارى سنتى به همت سازمان ميراث فرهنگى کشور با استفاده از اعتبارات تبصره ۳۶ قانون بودجه شروع به بازسازى گرديد و هم اکنون در شرف اتمام است. اين بناى عظيم داراى بدنه آجرى و ايوانها و طاق هاى رفيع به همراه برجهاى مدور در چهار گوشه آن است. و در آينده نزديک مى تواند بعنوان يکى از جاذبه هاى مهم گردشگرى مورد استفاده مسافران قرار گيرد.

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي

 

آسياب خرابه

 

آبشار آسیاب خرابهآسياب خرابه يکى از زيباترين مناظر ديدنى آذربايجانشرقى است که در حدود ۲۷ کيلومترى علمدار گرگر (هادى شهر) قرار دارد و در نوار مرزى ايران و جمهورى آذربايجان در ۵ کيلومترى روستاى منجن آباد در حاشيه رود ارس واقع شده است. سابقا در اين محل يک باب آسياب آبى وجود داشت که با استفاده از اين آبشار کار مى کرد. اما در حال حاضر خرابه اى بيش از اين آسياب باقى نمانده است. به همين دليل به نام آسياب خرابه معروف شده است. آب اين چشمه زيبا و زلال از کوه کيامکى‏‎‎، يکى از کوههاى بلند بين منطقه ديزمار غربى ارسباران و شهرستان مرند و بخش زنوز سرچشمه مى گيرد. در مظهر چشمه اين آسياب درختان انجير بسيار روئيده است و آب به صورت آبشارى زيبا به سمت دره جريان مى يابد. تمام سطوح ديواره آبشار پوشيده از خزه و گياهان آبزى است که مناظر دل انگيزى را پديد آورده است. در حال حاضر برنامه هايى به منظور بازسازى اين آسياب توسط ميراث فرهنگى و با همکارى سازمان جهانگردى در دست تهيه است که اميد مى رود در آينده با اجراى اين طرح بر زيبائى اين محل افزوده گردد. اين فضاى دلگشا که در گوشه اى از دشت بى آب و علف پديد آمده در صورت توجه مسئولان ميتواند به يک گردشگاه بزرگ و پر جاذبه بويژه، در فصل تابستان تبديل شود.

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي

یکی از پارکهای مرند
پارک هاى داخل شهر مرند عبارتست از پارک عمومى شهر، پارک لاله، پارک جانبازان و چند پارک ديگر که در دست تاسيس هستند.
 

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي

مناظر طبیعی تفرجگاه پیام و کوه میشو
اين دره سرسبز در دامنه هاى کوهستان بلند و پر برف ميشو واقع شده است و از طريق جاده مرند تبريز حدود يک فرسخ با مرند فاصله دارد در کوشه و کنار اين دره خوش آب و هوا تعدادى چشمه سار سرد و گوارا جارى است که خصوصا در فصل بهار و تابستان مناظر بديعى را بوجود مى آورد.

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي
 روستای اشتبین

مناظر طبیعی روستای زیبای اشتبین

اين روستا در کناره رود ارس و با فاصله اى نه چندان زياد از اين رودخانه مرزى واقع شده است. در طراحى خانه هاى اين روستاى تاريخى به دليل اين که در شيب تند کوه واقع شده است هوشمندى زيادى به کار رفته است. خانه هاى قديمى اين روستا به شيوه معمارى دوره صفويه و قاجاريه ساخته شده اند. روستاى اشتبين در فهرست آثار ملى گردشگزى منطقه به شمار مى رود بطوريکه دور نماى طبيعى آن چشم هر بيننده اى را خيره مى کند.

معمارى اين روستا به نوبه خود منحصر به فرد است، بدين صورت که در اين روستا حياط هر خانه اى پشت بام خانه صورت که در اين روستا حياط هر خانه اى پشت بام خانه ديگرى است و منظره بسيار بديعى را بوجود آورده است. آبادى اشتبين از مجموع سه روستاى هراس، سياوشان و جعفرآباد تشکيل شده داراى سابقه تاريخى کهنى است. چند کتيبه به خط ثلث مربوط به زمان شاه طهماسب بهادرخان صفوى در گورستان قديمى و کتيبه هاى مرمرين مربوط به قرن نهم و دهم هجرى قمرى از پيشينه تاريخى آن حکايت مى کند. ابوالقاسم نباتى عارف و شاعر معروف آذربايجان در اشتبين بدنيا آمده و در اين روستا نيز به خاک سپرده شده است.

توليد ابريشم نيز در اشتبين سابقه طولانى دارد و کارگاههاى توليد ابريشم زيادى در اين منطقه وجود دارد. ميوه هاي و محصولات جاليز اين منطقه هم داراى مرغوبيت خاصى است

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي
امامزاده ها و زيارتگاه های مرند

امامزاده احمد
در قسمت غربى شهر و در گورستان کوه امامزاده مرند در ارتفاع ۱۴۰۰ مترى از سطح دريا واقع شده. در جوار اين امامزاده آرامگاه دو تن از علماى فاضل و پرهيزگار که مورد احترام خاص اهالى منطقه بودند به نامهاى عارف ربانى مرحوم آيت الله آقاى ميرزا على اکبر مرندى و مرحوم عالم ربانى حاج سيد جلال آقاى حسينى نيز قرار دارند.

امامزاده ابراهيم
مقبره اين امامزاده نيز در داخل شهر انتهاى خيابان ۷ تير کوى يالدور واقع شده است

گورستان تاريخى باغ مزار
در اين باغ سنگ قبرهاى حجارى شده خارائى و مرمرين بسيارى در اشکال مختلف وجود داشت که با انواع خطوط نسخ و نستعليق و ثلث و طرحهاى دل انگيز تزيين يافته بود و ميل هاى خوش تراش سر قبور که عالبا به قرون هشتم و نهم و دهم هجرى تعلق داشتند که متاسفانه در حال حاضر تعداد کمى از آنها بر جاى مانده است.

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي

بخشی از برجهای باقیمانده قلعه مرندقلعه مرند
قدمت قلعه، يا تپه خاکسترى مرند با توجه به آثارى که از هزاره چهارم قبل از ميلاد از آنجا به دست آمده به ۶۰۰۰ سال مى رسد.
ولاديمير مينورسکى اين قلعه را از نوع قلعه هاى خشتى اورارتويى مى داند که در حمله سارگون دوم پادشاه آشور تخريب شده است.
ويليامز جکسون آمريکايى نيز قلعه مرند را باقيمانده يکى از آتشکده هاى دوره ساسانى مى شمارد و مى گويد که مرند روزگارى در عهد ساسانيان پايتخت شهرستان (واسپورگان) بود است. بهرام فره وشى هم بر اين عقيده است که قاعدتا نام کول تپه مربوط به زمانى است که در اين جايها آتشکده بوده ولى نام کول تپه در زمانهاى بعد زمانى که خاکسترهاى باقى مانده از آتش بصورت تپه اى در آمده اند بر آن اطلاق شده است و نام گول رفته ذفته به جهت مشابهت به صورت کول در آمده و در هر دو صورت نشانى از آتش را در خود پنهان دارند و جايگاه آتشکده هاى کهن هستند.

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي

کليساى هوانس مقدس

کليساى هوانس مقدس يا سهرل st.Hovannes يکى از کليساهاى ارامنه کاتوليک است و نام آن از اسم يکى از حواريون حضرت عيسى (ع) به نام ?يوحنا? که ارامنه به آن ?هوانس? مى گويند گرفته شده است.
اين کليسا روى تپه اى مشرف به روستاى شهرل يا سهرقه مرند واقع شده و در ۴۰ کيلومترى شمال غربى تبريز قرار دارد. هر چند قدمت بناى اين کليسا را به قرون پنج يا شش ميلادى نسبت داده اند ولى بناى اصلى بارها بر اثر ويرانى تجديد بنا شده است. قدمت بناى فعلى که توسط معماران روسى و فرانسوى ساخته شده است به سال ۱۸۴۰ ميلادى مى رسد. کليساى هوانس در اثر زلزله ۱۹۳۶ ميلادى آسيب جدى ديد و بعد از آن درها و پنجره هاى بنا به تاراج رفت. بنا به صورت مستطيل در ابعاد ۵/۱۸צ#1781;/۶ متر با نماى آجرى ساخته شده و شامل سه قسمت ورودى، تالار مرکزى و محراب است. ايوان آجرى بنا بوسيله دو راه پله به برج ناقوس کليسا که به صورت ستاره اى ۱۶ ضلعى است و ۱۲ متر ارتفاع دارد راه مى يابد. پوشش طاق مرکزى به صورت گريو استوانه اى و گنبد مخروطى است. محراب نيز در قسمت شرقى به گنبدى کوچک تر قرار دارد.

کليساى هريپ سيمه(موجومبار)
کليساى موجومبار يا سنت هريپ سيمه st.Herepsime در روستاى موجومبار حدود ۳۰ کيلومترى جاده تبريز-  مرند واقع شده است. مؤلف کتاب تاريخچه ارامنه در آذربايجان (نوره آيرمان) مي نويسد: ?وجود سنگهاى رج اول کليسا نشان مى دهد که ساختمان اوليه اين کليسا حدود ۸۰۰ سال قبل در اوايل قرن سيزدهم ميلادى ساخته شده است ولى به استناد سنگ نبشته روى سنگهاى زير بناى کليسا اين بنا يک بار در سال ۱۶۹۱ ميلادى باز سازى شده و در سال ۱۸۴۰ ميلادى نيز بر اثر زلزله شديدى که در منطقه روى داد، يکى از ديوارهاى کليسا خراب شد که مجدداَ بازساى گرديد. ابعاد کليسا ۱۳צ#1778;۳ و به ارتفاع ۸ متر با سقف شيروانى است که روى آن را خاک و شن پوشانده است. تمامى بنا با سنگ لاشه ساخته شده و روى چهار ستون قرار گرفته و محراب کليسا به شکل نيم دايره در ضلع شرقى و وسط ديوارهاى غربى و شرقى و ديوارهاى جنوبى و يکى نيز در سقف کليسا به فضاى محوطه بزرگ داخل بنا نور ملايمى مى بخشد.

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي
  

مسجد جامع مرند

محراب مسجد جامع مرند در مرکز شهر مرند واقع شده است. طبق کتيبه محراب مسجد، اين بنا در سال ۷۳۱ در زمان سلطنت ابو سعيد بهادر خان از محل خيرات مردم مرند و جزيه اى که در آن زمان از غير مسلم مى گرفتند به توليت حسين بن محمود بن تاج خواجه ساخته شده است. امروزه کف مسجد به اندازه سه پله از سطح کوچه مجاور پايين تر مى باشد و دالانى به طول ۱۲ متر با سه طاق گنبدى دالان ورودى را به شبستانها مى سازد در سمت چپ اين دالان، شبستان جنوبى با گنبدى کم خيز واقع شده است بر فراز آن کتيبه اى از سنگ با عبارت ذيل به چشم مى خورد(امر بتجديد هذالعمارة العبد الفقير خواجه حسين بن سيف الدين محمود بن تاج خواجه فى اواخر شوال سنه اربعين و اربعمائة) چنين به نظر مى رسد که در سال ۷۰۴ اين مسجد در حالى که بيش از ۹ سال از عمر آن نمى گذشته توسط تاج خواجه مورد مرمت قرار گرفته است. محوطه اصلى مسجد با سقفى مشتمل بر شش گنبد، فضاى اصلى مجموعه را تشکيل مى دهد. محراب به عرض ۷۵/۲و ارتفاع ۶ متر در قسمت جنوب مسجد واقع شده و مزين به آيات قرآنى به خط کوفى و گچبريهاى زيبا و بديع مى باشد. کتيبه تاريخى محراب در قسمت قوس بزرگ بالاى آن به شرح ذيل ديده مى شود: (جدد من فواضل الانعام السلطان الاعظم مالک رقاب الامم ابوسعيد بهادر خان خلدالله ملکه فى احدى و ثلثين و سبعمائه هجريه) (۷۳۱ ه.ق) در فاصله دو ستون تزئينى و گچبرى کنار محراب نام سازنده محراب به خط رقاع نوشته شده است: (عمل عبدالفقير نظام بندگير تبريزى) در داخل هلال در پائين دو کتيبه مزبور کتيبه گچبرى ديگرى به خط رقاع بدين مضمون به چشم مى خورد: (وقف من مال خيرته مدينه مرند على مصالح هذالمسجد الجامع و شرط التواليه العبد الضعيف حسين ابن محمود ابن تاج خواجه) عبدالرحيم کيا مى نويسد: (در سر لوحه اى که در مسجد جامع مرند موجود بوده است، چنين نوشته شده است بود: قد باش من بعد تعمير هذالمسجد الواقع فيه مقبره ام نوح عليه السلام ۱۲۶۸ هجرى قمرى) راجع به وجه تسميه مرند نيز روايتى آمده است که ميگويد. بناى اين شهر به امر دختر ترسائى بنام ماريا گذاشته شده و کليساى بزرگ آن نيز که فعلاَ پابرجا و با تغييراتى به صورت مسجد جامع اين شهر درآمده است، آثار کليسائى اين مسجد مشهود است. و صليب هاى بزرگ و کوچک شکسته دور تا دور قسمت فوقانى آن را به طرز زيبائى پوشانده است. اين که نوشته شده مسجد جامع مرند قبلاَ کليسائى بوده است چندان بعيد بنظر نمى رسد چه ترسايان و نسطوريان که در قرن پنجم ميلادى از ترس امپراتوران روم شرقى و کشيشان متعصب مسيحى به مغرب آذربايجان گريخته بودند در اين منطقه جمع شده و براى خود کليسائى ساختند

ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي
ارسال در تاريخ سه شنبه ۱۳۸۶/۰۱/۱۴ توسط احمد عاقلي
.: Weblog Themes By Blog Skin :.

پیج رنک

آرایش

طراحی سایت